الهه سعادتی فرد؛ الهام فسنقری
چکیده
ورزش تفریحی زنان بهدلیل اهمیت و نقش زنان در جامعه به عنوان یکی ازموضوعات اساسی در حیطۀ ورزش و اوقات فراغت قلمداد میشود؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، تحلیل عوامل موثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان ایران با استفاده از تکنیک دیمتل میباشد.روش پژوهش حاضر، روش آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیة خبرگانی که در زمینة ...
بیشتر
ورزش تفریحی زنان بهدلیل اهمیت و نقش زنان در جامعه به عنوان یکی ازموضوعات اساسی در حیطۀ ورزش و اوقات فراغت قلمداد میشود؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، تحلیل عوامل موثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان ایران با استفاده از تکنیک دیمتل میباشد.روش پژوهش حاضر، روش آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیة خبرگانی که در زمینة ورزشهای تفریحی و ورزش زنان، تخصص علمی و عملی داشتند، تشکیل میدادند که تعداد نمونه تا حد رسیدن به اشباع نظری (17 نفر) برای مصاحبه ادامهیافت و در بخش کمّی با استفاده از نظر 12 نفر از کارشناسان و خبرگان، رابطه میان متغیرهای شناسایی شده، با استفاده از تکنیک دیمتل بررسی شد. ابتدا با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و با استفاده از مصاحبههای کیفی و توزیع پرسشنامههای نیمه باز، فهرست عوامل موثربرتوسعه ورزش تفریحی زنان ایران تهیه شد. سپس عوامل شناسایی شده بااستفاده از مدل پیشنهادی دیبوسچر (2006) در 3 سطح کلان، میانی و خرد طبقهبندی شدند. پرسشنامه طراحی شده شامل 11 عامل مدیریت کلان، مسائل سیاسی،مسائل اقتصادی،مسائل فرهنگی- اجتماعی، مدیریت و رهبری، مدیریت مالی، زیرساختها و امکانات،رسانه و تبلیغات، علمی-آموزشی، عوامل درون فردی و عوامل برون فردی بود که با استفاده از تکنیک دیمتل روابط درونی و تأثیر و تأثر متغیرهای مدل، تعیین شد و در نهایت عوامل مهم و تاثیرگذار شناسایی شدند. نتایج نشان داد به ترتیب عوامل مدیریت و رهبری، مدیریت کلان، مسائل فرهنگی- اجتماعی و رسانه و تبلیغات بیشترین تعامل را با سایر عوامل مورد مطالعه دارند؛ لذا اهمیت آنها در سیستم بیشتر است
گلرخ عیوضی کلش؛ ابراهیم علیدوست قهفرخی؛ امین دهقان قهفرخی؛ محمود گودرزی
چکیده
هدف از انجام تحقیق حاضر ، تبیین مدل موانع ساختاری رشد و توسعه جایگاه زنان در ورزش ایران بود.جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان، اساتید و دانشجویان دکتری رشته مدیریت ورزشی، مربیان و داوران بینالمللی و ورزشکاران حرفهای بود. نمونهگیری در بخش کیفی به صورت هدفمند بود که تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه ...
بیشتر
هدف از انجام تحقیق حاضر ، تبیین مدل موانع ساختاری رشد و توسعه جایگاه زنان در ورزش ایران بود.جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان، اساتید و دانشجویان دکتری رشته مدیریت ورزشی، مربیان و داوران بینالمللی و ورزشکاران حرفهای بود. نمونهگیری در بخش کیفی به صورت هدفمند بود که تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در بخش کمی به صورت در دسترس انجام شد و بر اساس منابع معتبر که به ازای هر سوال 5 تا 10 نفر نمونه توصیه میشود، 394 نفر از افراد جامعه بصورت آنلاین در تکمیل پرسشنامه مشارکت داشتند. نحوه گردآوری اطلاعات بصورت میدانی و به-طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود که با استفاده از نرمافزارSPSS نسخه 25 و LISREL نسخه 8/8 صورت گرفت. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته ای بود که پس از تایید روایی صوری و روایی سازه(91/0=KMO)و نتیجه آزمون بارتلت(0001/0=p، 1/20107=2χ) مورد استفاده قرار گرفت.یافتهها: براساس تحلیل عاملی از طریق تحلیل مؤلفههای اصلی و تحلیل موازی نشان داد که موانع ساختاری رشد و توسعه جایگاه زنان در ورزش ایران حاوی هفت عامل بود و نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم با نرمافزار لیزرل نشان داد، همه بارهای عاملی از قدرت تبیین خوبی برخوردار هستند و عاملهای برنامهریزی و سازماندهی؛ منابع مالی و بازاریابی؛امکانات و تجهیزات؛قوانین و مقررات؛منابع انسانی؛نظارت و کنترل وعامل اطلاعرسانی به عنوان موانع ساختاری شناسایی شدهاند. لذاپیشنهاد میشود مسئولان با جلب مشارکت همگانی برای ایجاد تحول جایگاه زنان در ورزش ایران، بهتدوین برنامههای اجرایی توسعهای و نظاممند نمودن ساختار بپردازند.
عاطفه امینی دهقی؛ رسول نظری؛ رخساره بادامی؛ فریبا محمدیان
چکیده
هدف این پژوهش ارائه مدل نهادینهسازی جانشینپروری مدیریت ورزش بانوان بود. پژوهش حاضر به لحاظ فلسفه از نوع تفسیرگرایانه، به لحاظ رویکرد از نوع استقراریی، به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد، به لحاظ انتخاب پژوهش از نوع تحقیق کیفی و به لحاظ بازه زمانی از نوع مقطعی است و در برای گردآوری دادههای آن از ابزار مصاحبه استفاده شده است. ...
بیشتر
هدف این پژوهش ارائه مدل نهادینهسازی جانشینپروری مدیریت ورزش بانوان بود. پژوهش حاضر به لحاظ فلسفه از نوع تفسیرگرایانه، به لحاظ رویکرد از نوع استقراریی، به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد، به لحاظ انتخاب پژوهش از نوع تحقیق کیفی و به لحاظ بازه زمانی از نوع مقطعی است و در برای گردآوری دادههای آن از ابزار مصاحبه استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را صاحبنظران حوزه مدیریت ورزش زنان شامل اساتید دانشگاه و مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و فدارسیونهای ورزشی تشکیل میدادند. جهت نمونهگیری از روش نمونهگیری گلولهبرفی استفاده شد و نمونهگیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد.با اقتباس از متن همه مصاحبهها در مرحلۀ کدگذاری باز تعداد 303 مفهوم یا کد اولیه شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه با هم به 78 کد کاهش یافت.در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 10 مقولۀ فرعی،براساس نتایج کدگذاری نظری 3 مقولۀ اصلی شامل عوامل زمینهای، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری تشکیل شد. بر مبنای نتایج تحقیق مشخص شد نهادینهسازی جانشینپروری مدیریت ورزش بانوان تابع تعیینکنندههای ساختاری، رفتاری و زمینهای میباشد و این عوامل باهم در تعامل میباشند، لذا تنها زمانیکه این عوامل مهیا، ساخته و پرداخته شوند میتوان انتظار نهادینهسازی برنامههای جانشینپروری در مدیریت ورزش زنان را داشت.
عاطفه حبیبی راد؛ حبیب هنری؛ غلامرضا شعبانی بهار؛ سارا کشکر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی عوامل زمینهای و مداخلهگر بروز پدیده سقف شیشهای در مدیریت ورزش زنان ایران بود. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیـاد انجـام گرفتـه است. ابزار جمعآوری دادهها، مطالعه اسناد و مصاحبههای نیمه ساختار یافته بود. به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونهگیری گلولهبرفی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، واکاوی عوامل زمینهای و مداخلهگر بروز پدیده سقف شیشهای در مدیریت ورزش زنان ایران بود. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق داده بنیـاد انجـام گرفتـه است. ابزار جمعآوری دادهها، مطالعه اسناد و مصاحبههای نیمه ساختار یافته بود. به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونهگیری گلولهبرفی با 16 نفر از افراد صاحبنظر، متخصص و باتجربه در زمینه مدیریت ورزش زنان مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی در مورد عوامل زمینهای و مداخلهگر انجام شد. بر اساس یافتههای برآمده از این پژوهش مقوله محوری را موارد عدم روزآمدی بسترهای اجتماعی و بین فردی، ناکارآمدی سیستمهای اقتصادی و سازمانی و مهیا نبودن زیرساختهای قانونی تشکیل میدادند. همچنین در مورد عوامل زمینهای 62 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبهها برآمد. در ادامه، این کدها در قالب 11 مقوله فرعی و 4 مقوله کلی شامل عدم کفایت قوانین، فرآیندهای سازمانی، رفتار فردی و بین فردی و رسانه طبقهبندی شدند. در مورد عوامل مداخلهگر نیز تعداد 15 کد باز، 4 مقوله فرعی و 2 مقوله کلی که شامل مذهب و شرایط اقتصادی بود دستهبندی شدند. با توجه به پتانسیل موجود در جامعه ما، شناسایی عوامل به وجودآورنده پدیده سقف شیشهای در مدیریت ورزش زنان و بهکارگیری آنان در ردههای بالای مدیریت ورزشی بسیار مهم است. چرا که بدون تبیین ضرورت حضور زنان در پستهای بالای مدیریت ورزشی، سایر تلاشها به منظور پیشبرد ورزش زنان در جامعه بینتیجه خواهد بود.