نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، دانشکدهعلوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 دانشیار، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران (نویسنده مسئول) E-mail: M.naderian@sprt.ui.ac.ir
3 دانشیار، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
4 استادیار، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
5 دانشجوی کارشناسی ارشد، مدیریت ورزشی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
6 استادیار، گروه تربیت بدنی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران (نویسنده مسئول) E-mail: Janani@iaut.ac.ir
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This study was conducted to examine various studies aimed at socializing via sports participation through a systematic review of the evidence. In this study, all published internal and external papers after 2000 related to socialization through sports participation were analyzed. In the initial search of a total of 10938 research papers in internal and external bases, the articles that were included in the study were evaluated in terms of quality using the checklist, 42 articles were cited and categorized in the context of socialization through sports participation and entered the data analysis stage.
The results showed most of the internal studies were centered on Tehran, and foreign studies were conducted with the focus of the United States, Turkey, Netherlands and Romania. The amount of attention to research on socialization has increased in internal papers from 1390 and in foreign articles since 2010. Many researchers have written their article according to the symbolic reciprocal viewpoint, and the largest statistical population of the research was the students. Research results showed that important factors such as family, school institution, systematic propaganda of public and private media, religious institution, government policies, available facilities and economic and social base in sporting system participation have been affected.
Finally, it can be concluded that the absence of an appropriate pattern in the context of socialization through sport in internal and external studies is more than ever felt by many social groups that many scholars need to pay attention to this subject matter.
کلیدواژهها [English]
اجتماعی شدن از طریق مشارکت ورزشی: مروری سیستماتیک
تاریخ دریافت مقاله: 22/4/1397
تاریخ پذیرش مقاله:24/6/1397
مقدمه
عصری که هرروز با شتاب بیشتری به سمت صنعتی شدن و غلبه نظام سرمایهداری و درنتیجه، کاهش روزافزون پیوندهای اجتماعی[5]، بیهویتی، انزوا، انفعال و ازخودبیگانگی پیش میرود، موجب دغدغه خاطر فیلسوفان اخلاق، جامعه شناسان[6]و مصلحان اجتماعی شده است که با یافتن فرصتهایی بتوانند پیوندهای اجتماعی گسسته شده حاصل از این تحول را مجدداً به جامعه بازگردانند (صداقت زادگان،1384). بسیاری از اندیشمندان اعتقاد دارند که میتوان از فرایند اجتماعی شدن[7]که یکی از مهمترین و زیربناییترین مؤلفهها و محورهـای توسعه اجتماعی[8] است، در بهبود گسستهای اجتماعی بهره جست (امیر نژاد، رضوی و منافی،1387). اجتماعی شدن یا جامعهپذیری از مهمترین کارکردهای جامعه است که هریک از نهادهای اجتماعی[9] جامعه سهم خاصی بهصورت همگانی و اجباری در اجتماعی شدن شهروندان دارد و از این طریق، جامعه را به سمت اجرای هنجارهای اجتماعی و رعایت ارزشهای انسانی و اخلاقی سوق میدهد (ظهیری، آقاپور، اسمعیلوندی و رضوی نیا،1393). از منظر یک جامعه توسعهیافته و یا درحالتوسعه، اجتماعی شدن افراد نقش کلیدی در امر عمل به ارزشها[10]، هنجارها[11] و نقشهای اجتماعی[12] آینده دارد و حتی نوع و کیفیت ارزشهای اساسی در آینده به مقدار زیادی تابع ارزشهایی است که در حال حاضر در جامعه وجود دارد و افراد به آن وسیله اجتماعی میشوند (امیر تاش و نعمتی،1389). در فرآیند اجتماعی شدن، افراد نحوه زندگی کردن را در جهان اجتماعی یاد میگیرند؛ بهطوریکه قادر شوند به ایدهها و نظرات خود شکل دهند و درباره اهداف خود در زندگی اجتماعی و رفتارهای خود با دیگران عاقلانه تصمیمگیری کنند (کواکلی[13]،2010).
رفتار اجتماعی[14] پایه و اساس زندگی هر فرد است و رشد اجتماعی نیز سبب اعتلای رشد عقلانی دیگر جنبههای رشدی فرد میشود (پورشاهآبادی،1394). تمامی جوامع معاصر دارای این نگرانی هستند که چگونه نوجوانان خود را برای زندگی شهری و شهروندی آماده کنند و راه و رسم مشارکت در مسائل اجتماعی را به آنها بیاموزند (نوروزی و رحمانی،1395).
امروزه رفتارهای پرخطر ازجمله خودکشی، سوءمصرف مواد، پرخاشگری و ... در نوجوانان به میزانی هشداردهنده بالا رفته است و تقریباً به یک موضوع فراگیر تبدیلشده است (لوینسون[15]، روهد[16] و سیلی[17]،1994). بنابراین به نظر میرسد که پیشگیری از آسیبهای اجتمـاعی[18] در هر جامعهای منوط به شناخت علمی ویژگیها و قانونمندیهای حاکم بر تحول آسیبها در آن جامعه و بهکارگیری یافتههای علمی در فرایند برنامهریزیهای اجتماعی و به عبارت بهتر اجتماعی کردن است (نجفی، بیگدلی، دهشیری، رحیمیان، 1392).
یکی از کارکردهای مهم اجتماعی مشارکت نظامدار و برنامهریزیشده در ورزش، کمک به رشد و تحول شخصیت روانی، اجتماعی جسمانی افراد جامعه، تحکیم معاشرت جمعی و تسهیل دستیابی به رشد مسؤولیت اجتماعی[19] و فردی و کاهش آسیبهای اجتماعی از طریق اجتماعی کردن است (ظهیری و همکاران،1393).
با وجود اینکه بسیاری از نهادها و سازمانهای بینالمللی در مورد اهمیت اجتماعی شدن، همچنین کاهش مشارکت های ورزشی[20] و ارتباط آن با بروز مشکلات اجتماعی مانند افزایش نرخ جرم و جنایت، مصرف مواد مخدر و هنجارشکنی و گریز از قوانین ابراز نگرانی کردهاند، اما بسیاری از رهبران سیاسی و برنامه ریزان اجتماعی همچنان درک سادهلوحانهای از فعالیت های ورزشی و کارکردهای متنوع و اثربخش آن در جامعه دارند (قائدی و همکاران، 1395). بسیاری از مطالعـات مربـوط بـه تـأثیر مشارکت ورزشی بـر ویژگیهای شخصیتی و سلامت روانی افراد نشان داده است که برنامههای ورزشی نهتنها بهعنوان یـک فعالیـت تفریحـی، بلکه بهعنوان یک ابزار آموزشی- تربیتی، اهداف روانی- اجتماعی را به همراه دارد، زیرا شرکت در فعالیتهای ورزشی، افراد را از نظر فضایی و مکانی به هم نزدیک میکند و راهها و فرصتهای بسیاری را برای ماهرشدن در اجتماع فراهم میآورد و بهطورکلی یک جریان و نگرش آموزشی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی برای فرد ایجاد میکند (مرادی، خالدیان و مصطفایی،1393). به گفته کواکلی، فعالیت بدنی یکی از مهمترین منابع اجتماعی شدن[21]، ارتباطات[22] و انسجام اجتماعی[23] است که در یک محیط مناسب آموزشهاییرا در راستای درونی نمودن ارزشها به نوجوانان برای پیشرفت اجتماعی آنها در آینده داده میشود (سوپا[24]و پوماچی[25]، 2014 الف). به گفته متخصصان، تمرینات و فعالیتهای ورزشی[26] شخصیت نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهد و اثرات مثبتی را در بدن و ذهن آنها ایجاد میکند. فعالیت بدنی چارچوب مناسبی را برای شکلگیری نسل جوان- که بهعنوان یک عامل اجتماعی اهمیت آن در جامعه معاصر در حال افزایش است- به وجود آورده است (سوپا و پوماچی، 2014 ب).
بنابراین با توجه به پیچیدگی روابط اجتماعی[27] و تعداد روزافـزون افرادی که برای برقراری ارتباط با دیگران مشکلدارند یا افرادی که دستخوش ترس از برخوردهای اجتماعیاند و یا نوجوانانی که دچار اضطراب، افسردگی و انزوای اجتماعی[28] هستند، لزوم پرداختن به اجتماعی شدن نوجوانان و عاملهای مرتبط با آن بیشازپیش احساس میشود. در این تحقیق با بررسی پژوهشها و مقالات داخلی و خارجی و بررسی نتایج 42 مقاله پژوهشی محقق بر آن است تا مولفه ها و عوامل اثرگذار در فرایند اجتماعی شدن از طریق ورزش را ارائه نماید تا بتوان از آن برای اولویت بندی و میزان سهم این عوامل در فرایند اجتماعی شدن و در نهایت الگویی جامع برای اجتماعی شدن استفاده نمود.
جدول 1
جدول 2
که در آخر آمده است، در اینجا آورده شود.
مبانی نظری پژوهش
در زمینه اجتماعی شدن، نظریهها مختلفی توسط نظریهپردازان و جامعه شناسان ارائه شده است. یکی از مهم ترین نظریهها، دیدگاه کارکردگرایی است. دیدگاه کارکردگرایی[29]، بهطور وسیعی در جامعهشناسی ورزشی و مطالعات و تحقیقات مربوط به اجتماعی شدن مورد استفاده قرار گرفته است. اساس نظریه کارکردگرایی بر این اصل مبتنی است که هر پدیده اجتماعی، کارکرد معینی بر عهده دارد و به نحوی بر دوام و اداره جامعه مؤثر است (پیری، آهار و محمودی، 1394). از نظر این دیدگاه، جامعه مجموعه سازمانیافتهای از بخشهای متقابلاً وابسته است که بهوسیله ارزشها و فرآیندهایی که سبب خلق وفاق در بین افراد جامعه میشوند، انسجام مییابد. در این مکتب جامعه بهمثابه یک نظام سازمانیافته، باثبات و منسجم در نظر گرفته میشود که اکثر افراد آن درباره ارزشهای کلی با یکدیگر توافق دارند (شفیعی و همکاران، 1393). ازنظر تالکوت پارسونز[30]، اجتماعی شدن فعالیتی است که بر اساس آن نظام فرهنگی در نظام شخصیتی درونی میشود. نظام شخصیتی در تئوری پارسونز از طریق اجتماعی شدن به ابزاری تبدیل میشود که نظام اصلی از طریق آن به اهداف خود دست مییابد. رویکرد کارکردگرایی، ورزش را بهعنوان یکنهاد اجتماعی پویا و موثر مورد توجه قرار میدهد و ارتباط و پیوستگی آن را با جامعه بررسی میکند (نادریان جهرمی، 1394). علاوه بر این، کارکردگرایان به تأثیرات ورزش و کارکرد آن در اجتماعی شدن و پیوندهای مختلف اجتماعی در نوجوانان و جوانان و سازگار نمودن افراد جامعه با ارزشهای مثبتی نظیر میهنپرستی[31] و نقش آن در تقویت تواناییهای فیزیکی تأکید دارند و آن را بهعنوان عرصهای برای تجلی تنشها و تخلیه انرژی پرخاشگرانه با شیوه اجتماعی مطلوب در نظر میگیرند. به اعتقاد صاحبنظران این مکتب، ورزش، افراد یک جامعه یا حتی یک ملت را دورهم جمع میکند و نوعی احساس وحدت و یکپارچگی اجتماعی را رواج میدهد (شادمنفعت، 1394). به عبارت بهتر، این نظریهپردازان به بررسی اثرات و کارکردهای ورزش بهعنوان یک نهاد اجتماعی مؤثر در قرن حاضر میپردازند.
درحالیکه کارکردگرایان بر ساماندهی جامعه تأکید میورزند، نظریهپردازان تضاد[32]، عدم توافق و کشمکش را در هر نقطهای از نظام اجتماعی میبینند و معتقدند که هرگونه نظم در جامعه ناشی از اعمال زور سران جامعه است و بیشتر بر نقش قدرت در حفظ جامعه انگشت میگذارند. یکی از موارد مورد تأکید تضادگرایان، توجه به مفهوم قدرت به خصوص در حوزه اقتصادی است (نادریان جهرمی، 1394). بنابراین نظریه تضاد، نهاد ورزش بهویژه ورزشهای تجاری را بهمنزله افیون جامعه تلقی میکند؛ یعنی فعالیت و نمایش که آگاهی از استثمار اقتصادی[33]را در میان افراد محروم از بین میبرد و درعینحال امتیاز و جایگاه کسانی را که کنترل ثروت و اقتصاد را در دست دارند استمرار میبخشد. در نتیجه میتوان گفت که این نظریه بر این باور است که کل زندگی اجتماعی از نیروهای اقتصادی و ضرورتهای سرمایه در جامعه الهام پذیرفته و شکل گرفته است و جامعه شناسان را به این سمت سوق میدهد که هنگام مطالعه ورزش (فرایند اجتماعی شدن ورزشی) تنها به نیروی اقتصادی توجه کنند (کواکلی،2010). آنها بر این عقیدهاند که از طریق فرایندهای اقتصادی یک انسان انفعالی و غیراجتماعی به یک فرد تربیتشده اجتماعی تبدیل میشود و قادر است که خدمات و کالاهای مؤثر و ارزشمندی را به مشتریان و جامعه ارائه کند. بسیاری از پیشفرضهای دیدگاه تضادگرایی این است که افراد با استفاده از قدرت اقتصادی قادرند وضعیت خود را در جامعه متحول و پویایی امروز تثبیت کنند. جامعه شناسان طرفدار نظریه تضادگرایی با اشاره به ماهیت سرمایهداری[34] که در شکلهای مختلف ورزش حاکم شده است معتقدند که افراد بر اساس پایگاه اقتصادی[35] میتوانند شرایط متفاوتی را در فعالیتهای ورزشی داشته باشند (اوردوست،2014).
ازآنجاییکه تضادگرایان به بررسی نظامهای اجتماعی از دیدگاه اقتصادی میپردازند و اعتقاددارند که از طریق جنبههای اقتصادی یک انسان غیراجتماعی به یک فرد تربیتشده اجتماعی تبدیل میشود، نظریه کنش متقابل نمادین[36] به جنبههای گوناگون جهت اجتماعی شدن توجه میکند. رویکرد کنش متقابل مدعی است که شکلگیری اعمال بههمپیوسته زندگی اجتماعی، یک جامعه بشری را میسازد. این قضایا یک جامعه بشری را به صورتی نشان میدهد که از «مردم زنده و در حال فعالیت» تشکیلشده است؛ مردمی که یکدیگر را در موقعیتهای مختلف -همچون موقعیتهای ورزشی- ملاقات می کنند و در این موقعیتها باید رفتارشان را با یکدیگر وفق دهند (منادی، 1386). رویکرد کنش متقابل به مسائلی مانند کسب هویت اجتماعی[37]-همچون هویت ورزشی[38]- نحوه تعریف جهان و زندگی، اهداف و آرزوهایی که فرد در زندگی دنبال میکند، کنشهای متقابلی که فرد با دیگران دارد و نقش این اهداف اجتماعی و کنشهای متقابل در تصمیمگیریهای فردی (تصمیمگیریهای ورزشی) و مطالعه جهان اجتماعی که فرد در آن به سر میبرد علاقهمند است و به گفته کواکلی که در بیشتر پژوهشهای خود از این رویکرد استفاده نموده است، نظریه کنش متقابل به موضوعات مربوط به معنا، هویت، روابط اجتماعی و خردهفرهنگها[39]در ورزش میپردازد. این نظریه بر این دیدگاه استوار است که رفتار انسان شامل انتخابهایی است که مبتنی بر تعریف از واقعیت هستند؛ واقعیتی که مردم در حین کنش متقابل با دیگران میسازند (کواکلی،2010). پژوهشگرانی که از رویکرد کنش متقابل بهمنظور مطالعه فرآیند اجتماعی شدن ورزشی استفاده میکنند در پژوهشهای خود به دیدن جهان از نگاه افرادی توجه دارند که آنان را مشاهده میکنند، با آنها مصاحبه میکنند و با آنها کنش متقابل دارند (هاشمی و مرادی،1389).
از دیدگاه نظریهپردازان کنش متقابل نمادین، اجتماعی شدن افراد در گرو نهادهای اجتماعی گوناگون است که طی دو حالت درگیر شدن در ورزش و درگیر ماندن در ورزش اتفاق میافتد. به اعتقاد این نظریهپردازان، افراد مختلف با سنین و جنسیت متفاوت ممکن است در فرایند اجتماعی شدن با یکدیگر تفاوت داشته باشند. بر اساس دیدگاه نظریهپردازان، این گروه افراد شرکتکننده در ورزش بر اساس نوع ورزش انفرادی و تیمی شرایط اجتماعی شدن آنها متفاوت خواهد بود و این بدان معنا نیست که ورزش به یک حالت مشخص و ثابت شرایط را برای انتقال ارزشها در جامعه ایفا کند. درحالیکه بر اساس دیدگاه نظریهپردازان انتقادی، افراد از طریق ورزش دقیقاً همان چیزهایی را بر خود تحمیل میکنند که جامعه بر آنها تحمیل میکند و با توجه به فعالیتهای بدنی که توسط ورزش اعمال میشود و کارکردی ساختن بدن در جریان فعالیتهای تیمی که بهگونهای جالب در اکثر ورزشهای مردمی روی می دهد، افراد ناخواسته و ناآگاهانه در قالب شیوههای رفتاری ویژهای بار میآیند. آنها به این نتیجه رسیدند که اشکال مسلط ورزش در اکثر جوامع از نظر اجتماعی به شیوههایی ساخته شدهاند که بهگونهای سیستماتیک و انحصاری برخی افراد را بر دیگران برتری میبخشند (حسنزاده،1390). نظریههای فمینیسم انتقادی[40] از زیرشاخههای رویکرد انتقادی هستند که با اتخاذ رویکرد انتقادی بر جنسیت[41] بهمنزله یک مقوله تجربی تأکید دارند و ورزش را بهعنوان عرصهای برای تولید، بازتولید و دگرگونیهای مربوط به جنسیت و ساختار روابط جنسیتی در جامعه میدانند. بل هوکس[42] صاحبنظر، نویسنده و فعال اجتماعی، فمینیسم را بهصورت یک مفهوم نظری- اجتماعی جهت پایان دادن به تبعیض جنسیتی، استثمار جنسی و ظلم و ستم تعریف می نماید و به دنبال ایجاد شرایط برابر برای زنان و مردان در انواع مشارکت و اجتماعی شدن از طریق شرکت در فعالیتهای مختلف ازجمله ورزش است.
برخلاف دیدگاه نظریهپردازان فمینیسم انتقادی که به برابر و ثابت بودن شرایط برای انتقال ارزشها در زنان و مردان تأکید داشتند، طرفداران نظریه یادگیری اجتماعی[43] تأکید زیادی بر نقش عوامل محیطی و ثابت نبودن شرایط محیطی در یادگیری نگرشها و رفتارها دارند. این نظریه بر ارتباط سهگانه بین افراد، رفتار و محیط از طریق فرآیند التزام یا علیت متقابل تأکید میکند. گرچه فرآیند یادگیری در دو محیط فیزیکی (جنبههای مادی میدان رفتار) و محیط اجتماعی (حضور واقعی یا خیالی دیگران) و یا مشارکت آنان در زمان یادگیری رخ میدهد، بااینحال به نظر میرسد محیط اجتماعی اهمیت ویژهای دارد (ریاحی، 1386).
آلبرت باندورا[44] - نظریهپرداز یادگیری اجتماعی- در توضیح فراگیری ارزشها و رفتارهای اجتماعی و نقشهای که در ورزش به دست میآید بیان میکند که فرد از دو طریق ارزشها و رفتارهای اجتماعی را یاد میگیرد: نخست از طرق آموزش مستقیم و به تعبیر دیگر، شرطیسازی[45] که به کمک عوامل تقویتکننده که طی آن با پاداش و تنبیهی که دریافت میکند، نسبت به نوع ارزش و رفتار متعاقب آن شرطی شده و آنها را فرامیگیرد؛ دوم از راه تقلید که گاه از آن به عناوین همانندسازی[46] یا سرمشق گیری یاد میشود و طی آن رفتارهای متناسب باارزشها توسط والدین و دیگر عوامل اجتماعی شدن الگوسازی[47] میشوند و فرد از این الگو تقلید و پیروی میکند. به عقیده باندورا، حضور در محیط فیزیکی و مشاهده و الگوبرداری از رفتار خود عاملی برای انتقال ارزشها به افرادی است که تازه به این محیطها قدم نهادهاند (بستان، 1385).
با توجه به دیدگاههای مختلف اجتماعی مطرحشده که هریک از محققان از زاویه دید خود به موضوع فرایند اجتماعی شدن نگریستهاند، وجه اشتراک همه دیدگاه ها اولویت دادن به فرایند اجتماعی شدن به ویژه در برنامه آموزشی مدارس است؛ چنان که همه آنان بر نقش این موضوع در توسعه و بالندگی جوامع خود تأکید داشتهاند. از طرف دیگر، تمامی این دیدگاهها بر این امر اتفاقنظر دارند که با کمک ابزاری همانند ورزش به ویژه در سنین نوجوانی میتوان شرایط را برای پذیرش ارزشها و هنجارهای موردقبول اجتماع و درونی نمودن آن فراهم نمود.
روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک مقالات چاپشده در مورد اجتماعی شدن از طریق مشارکت در برنامه ورزشی انجام شد. بر همین اساس، مقالات فارسیزبان و انگلیسیزبان چاپشده در مجلات علمی ـ پژوهشی داخل و خارج کشـور مـورد جستجو قرار گرفتند.
در این پژوهش برای جستجوی مقالات داخلی از پایگاههای اطلاعاتی Sid، Magiran، Noormags، civilica، Irandoc و Ensani و برای جستجوی مقالات خارجی از پایگاههای Sciencedirect، Sage، Taylor & Francis، Wiley online، Eric و Google scholar استفاده گردید. جستجو محدود به 17 سال اخیر و بهروز شده تا سال 1397 برای مجلات داخلی و 2018 برای مجلات خارجی و از میان پایاننامهها، مجلات علمی داخل و مقالات ارائهشده در کنگرهها بود. کلیدواژههای اجتماعی شدن، جامعهپذیری، مشارکت ورزشی، اجتماعی شدن از طریق ورزش و مرور سیستماتیک و سایر کلیدواژههای مناسب و ترکیب آنها به دو زبان فارسی و انگلیسی تعیین و با استفاده از MESH استاندارد گردید.
شناسایی شواهد از طریق جستجو در پایگاه دادهها (10938=n) |
مطالعات خارجشده پس از تکرار گیری (1451=n)
|
مطالعات غیر مرتبط خارجشده (9315=n)
|
غربال مستندات (172=n)
|
مطالعات خارجشده به دلیل عدم مطابقت با معیارهای ورود (57=n)
|
بررسی متن کامل برای شناسایی مطالعات واجد شرایط (104=n)
|
مطالعات باکیفیت مناسب (47=n)
|
مطالعات ورودی در تجزیهوتحلیل نهایی (42=n)
|
شکل 1: فلوچارت مراحل ورود مطالعات بهمرور سیستماتیک در پایگاههای داخلی و خارجی |
مطالعات باقیمانده پس از تکرار گیری (9487=n)
|
همانطور که فرآیند ورود مطالعات بهمرور سیستماتیک در شکل 1 نشان داده شده است، ابتدا بر اساس هدف پژوهش، فهرستی از عناوین و چکیده تمام مقالات جستجو شده در پایگاههای داخلی و خارجی تهیه شد. سپس مقالات با عناوین تکراری حذف شدند. در ادامه، چکیده مقالات برای یافتن مطالعات مناسب بررسی شد. در مرحله بعد مجدداً با خواندن تمام متن، مقالاتی که شرایط ورود به مطالعه را نداشتند، اما در مرحله اول علیرغم خواندن چکیده و عنوان، وارد مطالعه شده بودند، حذف گردید. در مرحله خواندن تمام متن، مقالاتی که ازنظر کیفیت شرایط ورود به مطالعه را داشتند ازنظر معیارهای ورود نیز ارزیابی شدند. این بررسی با استفاده از فرمهای ارزیابی نقادانه استراب[48] و کنسورت[49] انجام گردید. پس از طی این مراحل درنهایت 24 مقاله فارسی و 18 مقاله انگلیسی (درمجموع 42 مقاله) برای استخراج دادهها و تجزیهوتحلیل در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. این مقالات بر اساس فرم استخراج دادهها که شامل نام نویسنده، سال انتشار، نام مجله و یا همایش، مکان، روش مطالعه، ابزار پژوهش، جامعه موردمطالعه، تعداد نمونه، روش نمونهگیری و مقطع یا سال تحصیلی بود، بررسی شدند. چون مطالعات بهصورت همگون نبودند، انجام متاآنالیز امکانپذیر نبود و تحلیل اطلاعات به شکل کیفی انجام گردید.
یافتههای پژوهش
تحلیل زمانی مطالعات
تعداد مقالات نمایه شده برحسب سال انتشار در جدول 1 و 2 نشان داده است. بهمنظور تشریح واضحتر و راحتتر مباحث پژوهشها، محدوده زمانی مقالات داخلی از سال 1384 (انتشار اولین مقاله) تا سال 1396 و پژوهشهای خارجی از سال 2006 تا سال 2018 به دو دوره تقسیم شد.
تعداد مقالات مرتبط با اجتماعی شدن از طریق ورزش در مطالعات داخلی قبل از 1390، تنها 5 مورد و در مطالعات خارجی قبل از 2010، تنها 4 مورد بود. مباحث تحقیق در این دوره در هر دو گروه مطالعات داخلی و خارجی خیلی پراکنده بودند و بهطور خاصی بر نقش و تأثیر خانواده بهعنوان اولین منبع اجتماعی کننده در ایجاد انگیزه افراد جهت شرکت در فعالیتهای ورزشی تأکید داشتند. پیشنهادهای ارائهشده در این دوره بیشتر بر ایجاد آگاهی خانوادهها در زمینه اهمیت ورزش بهعنوان یک منبع اجتماعی کننده متمرکز بود.
تعداد مقالات داخلی بعد از سال 1390 و مقالات خارجی بعد از 2010، بهطور چشمگیری افزایش یافته است. در این دوره هنوز مباحث تحقیقی مثل نقش خانواده در اجتماعی شدن از طریق ورزش مطالعه میشدند، اما بهمرور موضوعات مختلفی مطرح گردیدند. در بیشتر این مطالعات تمرکز بر روی منابع اجتماعی شدن ازجمله گروه دوستان، معلمان، مربیان، دیگران مهم و ... بوده است. همچنین در این دوره مطالعات باهدف بررسی اهمیت و همچنین کارکرد و اثرات اجتماعی شدن از طریق ورزش به انجام رسیده است. همانطور که مشخص است در این دوره زمانی نسبت به دوره اول مباحث بیشتر و متفاوتی پیرامون اجتماعی شدن از طریق ورزش به انجام رسیده است که این امر بیانگر پی بردن به اهمیت مسائل اجتماعی و انتقال ارزشهای جامعه در افراد است.
تحلیل محل انجام مطالعات
توزیع انتشار از نظر محل انجام مطالعات داخلی در جدول 1 نشان داده شده است. با انجام یک بررسی کلی مشاهده شد که تعداد زیادی از مطالعات داخلی، مربوط به شهر تهران است. مجموع 12 شهر توسط مقالات پوشش داده شده بودند. بیش از 30 درصد مطالعات در شهر تهران انجام شده است و سایر شهرها یا مناطق با تعداد قابلتوجه مطالعات به ترتیب شهرهای رشت و یزد بودند.
از طرف دیگر، توزیع انتشار مقالات خارجی ازنظر کشور محل انجام تحقیق در جدول 2 نشان داده شده است. یافتهها در زمینه بررسی مقالات انگلیسی نشان داد که میزان پراکندگی مطالعات در کشورهای مختلف مشابه است. درمجموع، 8 کشور توسط مقالات مرتبط با اجتماعی شدن از طریق ورزش پوشش داده شده بودند که بیشترین میزان مربوط به کشورهای آمریکا، ترکیه، رومانی و هلند هریک با 3 مقاله بود.
تحلیل جامعه مورد مطالعه
از دیدگاه بسیاری از نظریهپردازان، اجتماعی شدن در دو مرحله صورت میگیرد: ابتداییترین نوع اجتماعی شدن در سالهای اولیه زندگی حادث میشود و توسط اعضای خانواده شرایط برای اجتماعی شدن فرد مهیا میگردد که از آن بهعنوان «اجتماعی شدن اولیه» یاد میشود. در ادامه زندگی، فرد با حضور در محیطهای اجتماعی از قبیل مدرسه، محیط ورزشی و جامعه و ایجاد مراودات با افراد مختلف شرایط را برای اجتماعی شدن خود فراهم مینماید که از آن بهعنوان «اجتماعی شدن ثانویه» تعبیر شده و ازنظر محققان مهمترین نوع اجتماعی شدن است.
در مطالعات موردبررسی در داخل و خارج از کشور در زمینه جامعه آماری، بسیاری از محققان تمرکز خود را بر روی تأثیر مشارکت ورزشی بر اجتماعی شدن ثانویه معطوف نمودهاند. در پژوهشهای داخلی و خارجی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند، 19 مطالعه در داخل و 17 مطالعه در خارج از کشور به بررسی این فرایند در دوران نوجوانی، جوانی و بزرگسالی پرداختهاند. نکته قابلتأمل این است که در بین مطالعات بررسیشده، توجه به اجتماعی شدن اولیه وجود نداشته است و محققین در این زمینه به دلیل پیچیده بودن شرایط رفتاری کودکان تمایل به انجام پژوهش نداشته است.
در بررسیهای صورت گرفته مشاهده شد که بین توجه به جامعه آماری در مطالعات خارجی و داخلی تفاوت قابلتوجهی مشاهده میشود. در مطالعات داخلی بیشترین توجه به نوع جامعه آماری مقالات با تعداد 14 مطالعه مربوط به گروه سنی جوانان است، در حالی که در مطالعات خارجی بیشترین توجه به نوع جامعه آماری مقالات با تعداد 11 مطالعه مربوط به گروه سنی نوجوانان و یا به عبارت بهتر دانش آموزان است. این امر نشاندهنده این است که محققان خارجی بر این اصل اعتقاد دارند که افراد در عنفوان نوجوانی مقدماتی را برای نهادینه نمودن ارزشها در خود فراهم میکنند. البته باید به این نکته نیز اشاره نمود که شاید وجود تفاوتهای فرهنگی در کشور ایران با سایر ملل باعث شده است که به جامعه آماری جوان بیشتر از نوجوان توجه شود و اعتقاد بر این باشد که افراد از ابتدای آغاز جوانی به دنبال نهادینه نمودن ارزشها باشد.
تحلیل موضوعی مطالعات
ورزش یک پدیده اجتماعی، جهانی و تاریخی است. به عبارت دیگر، ورزش ازیکطرف بهعنوان یکنهاد اجتماعی، دارای کارکردهای خاص برای نظام اجتماعی است و از طرف دیگر، بهعنوان بخشی از یک نظام اجتماعی تحت تأثیر نظام اجتماعی کل می باشد و درعینحال بر آن نیز تأثیر میگذارد. ورزش در هر جامعه ای متأثر از ساختار اجتماعی حاکم بر همان جامعه و بیانگر ارزشها و هنجارهای حاکم بر آن است. به همین سبب ورزش بهعنوان یک پدیده اجتماعی مورد توجه جامعهشناسی می باشد. دراین بین جامعه شناسان ورزش در معنای عام به دنبال شناخت تأثیر جامعه و نهادهای آن بر رشد و رونق ورزش و از دیگر سو تأثیر ورزش بر جامعه و سایر نهادهای آن میباشند. بسیاری از محققان جامعهشناسی ورزشی در پیشناخت موضوعاتی مانند عوامل تأثیرگذار بر مشارکت یا عدم مشارکت افراد در فعالیتهای ورزشی هستند و سعی در جهتدهی به نقدهای مطرحشده توسط مردم در زمینه بیاثر بودن ورزش در فرایندهای اجتماعی و حل مسائل مطرحشده توسط آنان را دارند. بر اساس یافتهها در مطالعات بررسیشده، تعداد 6 پژوهش باهدف اجتماعی شدن از طریق ورزش به اهمیت نقش این فرایند در توسعه اجتماعی و فرهنگی کشور صحه گذاشتهاند.
این محققان بیان میکنند که برخلاف جامعه شناسان ورزشی، تعدادی از پژوهشگران علوم ورزشی که هدف تحقیقات خود را بهبود عملکرد ورزش ورزشکاران میدانند بر این اعتقاد هستند که پژوهش اجتماعی ورزش، کاری بیفایده است، چراکه تأثیری بر عملکرد ورزشکاران ندارد یا برخی از فارغالتحصیلان کارآمد دانشگاهها و مؤسسات آموزشی تربیتبدنی و علوم ورزشی به این باور نرسیدهاند که توانایی انجام مطالعات و تحقیقات اجتماعی ورزش را دارند. شک و تردید کارشناسان علوم دیگر درباره دشوار بودن عینیگرایی در اینگونه تحقیقات و نیز تسلط پارهای از مفاهیم پیرامون ورزش که این پدیده را صرفاً یک سرگرمی و بازی میدانند نیز ازجمله مشکلات بر سر راه پیشرفت مطالعات اجتماعی و فرهنگی ورزش به شمار میرود. بنابراین اگر در جامعهای زمینه برای ایجاد و توسعه روابط فرهنگی و ورزش به وجود نیاید، طبیعی است که رابطه ورزش با فرهنگ در سطح ثابتی باقی خواهد ماند (جعفری، سمیع نیا و ایمانی،1394). به نظر برخی محققان بهمنظور ایجاد ارتباط پویا بین ورزش با فرهنگ در سطح کلان اجتماعی، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اجتماعی شدن از طریق ورزش که میتواند نقش بسزایی در فرهنگسازی ورزش و خدمات مربوط به آن داشته باشد، امری ضروری به نظر میرسد (ویسی، 1394). در مجموع، نقش ورزش و فعالیت بدنی از منظر مطالعات بررسیشده بهعنوان راهبردی که توانایی بالقوهای در یاریرساندن به اهداف سلامتی، اجتماعی و اقتصادی دارد، بسیار حائز اهمیت است. در این میان، اجتماعی شدن نسبت به مقولههای مختلف اجتماعی در زمینه توسعه فرهنگ در اجتماع ازجمله رفتار ارزشی، شیوه زندگی و نگرش جهانیشدن از اهمیت ویژهای برخوردار است و همین امر باعث شده تا مباحث مربوط به اجتماعی شدن یا جامعهپذیری، کانون توجه بسیاری از مکاتب جامعهشناسی، انسانشناسی و روانشناسی برای سالیان متمادی باشد (آهار و اصلان خانی، 1394). ورزش و فعالیتهای ورزشی ازآنجاکه دارای یک خطمشی آموزشی، تعلیمی و تمرینی است، میتواند نقش مهمی را درروند اجتماعی شدن ایفا کند و بهعنوان عاملی مؤثر در تسریع جامعهپذیری و تحول روانی و اجتماعی افراد تلقی گردد (افخمی، کمالی، محمدی، لائح، محمدی، حسینی، 1394).
از دیدگاه برخی از پژوهشگران، مباحث مربوط به اجتماعی شدن را میتوان در ابعاد مختلف توسعه ورزش در جامعه مورد بررسی قرار داد.
در بعد توسعه سیاسی، ورزش با تخلیه هیجان، تنشها و انرژی پرخاشگری افراد و نیز تأکید بر ارزشهای مثبت اجتماعی، در اجتماعی شدن سیاسی نقش دارد و باعث تقویت وحدت ملی و ثبات و تعادل اجتماعی میگردد.
در بعد توسعه آموزشی رسانههای عمومی ازجمله رسانههای دیداری و شنیداری بهمنظور ترویج فرهنگ، هنجارها و ارزشهای اجتماعی مناسب در جامعه به توسعه آموزشی و فناوری فرهنگ در توسعه فرهنگی ورزشی میتوانند کمک نمایند. همچنین، ورزش از سازوکار مفید و مؤثری در نزدیک کردن خردهفرهنگها به یکدیگر برخوردار است.
نتایج تحقیقات مختلف حاکی از آن است که اعتماد و مشارکت اجتماعی، وضعیت مطلوبی در ایران ندارد و وجود تعارض میان سنت و مدرنیته، ازخودبیگانگی فرهنگی، فقدان یا ضعف نهادهای مدنی، آسیبها و مشکلات اجتماعی و غلبه ثروت و قدرت بر تعهد و مسئولیتپذیری، ضرورت توسعه فرهنگ اجتماعی را نشان میدهد. رسوخ برخی ناهنجاریهای اجتماعی در ورزش مانند پرخاشگری، زد و بندهای غیراخلاقی، دوپینگ و غیره بهویژه در ورزشهای تیمی و حرفهای مانند فوتبال، بیانگر توجه به توسعه فرهنگ اجتماعی در ورزش است. بنابراین، با توسعه همکاری و تعاون، احترام متقابل، ارتباط دوستانه، رعایت هنجارهای اجتماعی، شرکت در امور خیریه و اعتماد عمومی به جامعه ورزش میتوان به توسعه فرهنگ اجتماعی در ورزش کمک کرد. (رمضانی نژاد، رحمتی، میر یوسفی و نژاد سجادی، 1395). با توجه به مباحث مطرحشده، یکی از راهکارهای عبور از پدیده اجتماعی شدن و مقابله با اضمحلال فرهنگ درونی کشورها، تقویت اجتماعی شدن است که باید در سطح خانواده، گروه همسالان و بهویژه جامعه ملی رخ دهد و در این راستا فعالیت بدنی و ورزشی بهعنوان یک نهاد اجتماعی، یک بخش مهم از آموزشوپرورش، یک وسیله پر کردن اوقات فراغت، یک صنعت و یک عامل تأثیرگذار در اجتماعی شدن میتواند یاریگر ملتها و کشورها برای عبور از این برهه حساس باشد (امیر تاش و نعمتی، 1389).
درنهایت در بررسی کلی مطالعات، پژوهشهای داخلی بیشتر از پژوهشهای خارجی به موضوع اهمیت این فرایند در توسعه اجتماعی جوامع پرداختهاند که این امر را میتوان به دلیل این دانست که اهمیت اجتماعی نمودن افراد از طریق ورزش برای جوامع مختلف مشهود است و نیاز به تأکید دوچندان وجود ندارد و آنها بیشتر به دنبال یافتن راهحل و مکانیسمی سهل و آسان برای انتقال ارزشها و هنجارهای جوامع خود در بین افراد هستند.
یکی از دلایلی که افراد بهواسطه فعالیت ورزشی شرایط را برای اجتماعی کردن خود فراهم میکنند، نهادهای اجتماعی کننده است که هدف آنها ایجاد انگیزه بهمنظور حضور فعال در محیط ورزشی است. در بررسی مطالعات محققان مختلف در افرایند مرور سیستماتیک میتوان به این نکته اشاره نمود که تعدادی از مطالعات به بررسی نقش نهادهایی میپردازند که فرد را در فعالیت ورزش درگیر میکنند و به عبارتی شرایط را برای مشارکت ورزشی و درنتیجه اجتماعی شدن از طریق ورزش فراهم مینمایند. در این میان، میتوان به نهادهایی مثل خانواده، دوستان و رسانههای گروهی اشاره نمود که هدف آنها بیشتر آگاه ساختن و آشنا نمودن افراد در فرایند اجتماعی شدن از طریق ورزش میباشد. در بین مطالعات بررسیشده، تعداد 10 پژوهش در این زمینه اتفاقنظر دارند.
این محققان بیان میکنند که اگر فرد در دوران کودکی و مراحل اجتماعی شدن اولیه ورزشی، از جانب والدین حمایتهای ورزشی مناسبی همچون تشویق و ترغیب شدن، حضور در میادین ورزشی، آشنایی با مهارتها و قوانین ورزشی را دریافت نماید، فرآیند مشارکت ورزشی وی ضمن توجه به استعداد و مهارتهای شخصی در مسیر مناسبی قرار خواهد گرفت که فرد را میتواند به اهداف و موفقیتهای ورزشی برساند و از طریق ورزش فرایند اجتماعی شدن او را فراهم نماید (شادمنفعت، 1394 و پوماچی و سوپا، 2016)، با نزدیک شدن به دوره نوجوانی، تأثیر خانواده کمرنگ می شود و تأثیر گروه دوستان و همسالان افزایش مییابد و شرایطی فراهم میآید که فرد تمایل به حضور در فعالیتهای ورزشی دارد (شفیعی، برومند، هژبری و سلخی، 1395). البته با توجه به مطالب یاد شده نباید از نقش رسانههای گروهی ازجمله تلویزیون، رادیو، شبکههای مجازی، روزنامه ورزشی و مجله که به سهولت در اختیار افراد قرار میگیرد و در معرض دید آنهاست غافل ماند. رسانههای گروهی با پخش برنامههای مختلف ورزشی و نمایش مهارتهای زیبای ورزشی توسط ورزشکاران این انگیزه را در افراد فراهم میآورند تا در فعالیتهای بدنی شرکت نمایند (رینتاگو، ماوانگی و آندانجی، 2011).
از سوی دیگر برخلاف اینکه برخی از نهادها با هدف آگاهی و آشنا ساختن افراد در فرایند اجتماعی کردن از طریق ورزش نقش بسزایی دارند، برخی دیگر از نهادهای اجتماعی، با هدف ماندن افراد در ورزش یا به عبارت بهتر، درگیر ماندن در ورزش و به دنبال آن اجتماعی شدن از طریق فعالیت ورزشی مستمر نقش ایفا میکنند. از بین نهادهایی که نقش درگیر ماندن افراد در ورزش را به عهده دارند میتوان به خواهران و برادران، خویشاوندان، مربیان و معلمان ورزش اشاره نمود که در بسیاری از پژوهشها از این نهادها بهعنوان دیگران مهم یاد میشود. در بین پژوهشهای بررسیشده، تعداد 12 مطالعه به مهم بودن این نهادها در فرایند اجتماعی شدن از طریق ورزش تأکید میورزند.
محققان بیان میکنند که میزان اجتماعی شدن ورزشی کسانی که در خانواده و خویشاوندان آنها سابقه وجود ورزشکاری باشد، بیشتر از سایر افراد است. به نظر میرسد که ورزشکارانی که پذیریش ورزش در میان اعضاى خانواده و خویشاوندان آنها زیادتر بوده، یعنى افراد خانواده و خویشاوندان تعامل بیشترى باهم داشته و یکدیگر را قبول دارند، تأثیر بیشترى از رفتارهاى یکدیگر میپذیرند و در مقایسه با سایر ورزشکاران از میزان اجتماعی شدن ورزشی بیشتری برخوردارند (هاشمی و مرادی، 1387؛ شفیعی و همکاران، 1393و اوردوست، 2014). همچنین یافته ها نشان می دهند که در کنار تشویق اعضای خانواده، همراهی اعضای خانواده و بستگان، تشویق معلمان و مربیان ورزش و راهنمایی و همراهی آنها میتواند بر میزان اجتماعی شدن افراد بیفزاید، زیرا افراد همواره برای مشارکت در فعالیتهای رفتاری خاص مانند فعالیتهای ورزشی انتظار همراهی دیگران مهم را دارند (پارسا مهر، 1389؛ صادقی و ترک فر، 1395؛ رینتاگو، 2009 و جوآن، اکسترمرا و گالگوس، 2017).
نکته قابلتوجه این است که بین پژوهشهای صورت گرفته در داخل و خارج از کشور در زمینه نهادهای اجتماعی کننده اتفاق نظر وجود داشته و تفاوت فاحشی مشاهده نشده است.
تحلیل نظری مطالعات
در بررسی موضوعات جامعهشناسی و مهمتر از آن اجتماعی شدن بسیاری از محققان با توجه به دیدگاههای نظری و از منظر آنها اقدام به انجام مطالعه مینمایند و این دیدگاهها را بهعنوان مبانی نظری پژوهش خود مدنظر قرار میدهند. در بررسی مطالعات انجامشده در این پژوهش برخی مطالعات با یک دیدگاه غالب و برخی دیگر با تلفیق دیدگاههای مختلف به انجام تحقیق خود پرداختهاند. در ادامه به بررسی هریک از این دیدگاهها و مطالعات مربوط به آنها پرداخته میشود:
در بررسیهای صورت گرفته از مجموع کلیه مقالات داخلی و خارجی 22 مقاله این دیدگاه نظری را سرلوحه پژوهش خود قرار دادهاند. در این پژوهشها، محققان به دنبال شناخت نهادهای اجتماعی کننده در مکانیسم ایجاد انگیزه بهمنظور مشارکت در ورزش جهت اجتماعی کردن افراد بودهاند. نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که گام آغازین در فرایند اجتماعی شدن ورزشی در مرحله آشنایی برداشته میشود و سه گزینه والدین، دوستان و رسانه گروهی نقش مهمی در آشنایی ورزشکاران با رشته ورزشی مورد علاقهشان داشته است (رحمتی و کبیری، 1393 و تیموری، آراسته، ایران خواه و اشرفی، 1392). در بسیاری از تحقیقات، حضور والدین بهمنظور حمایت ورزشی در سه سطح مشارکت رسمی در ورزشهای سازمانیافته مثل لیگهای کوچک ورزشی، مشارکت غیررسمی مانند بازی در محوطه باز و مشارکت غیرفعال در ورزش همچون تماشای یک رویداد ورزشی مورد بررسی قرارگرفته است. (سادلیک و کیم، 2007؛ شیپی، 2012). البته به این نکته میتوان اذعان نمود که مهمترین اصل در زمینه حمایت ورزشی والدین این است که سعی کنند فرزندان خود را بهسوی ورزشها و بازیهایی هدایت کنند که فکر، روح، جسم و شخصیت آنها را بسازند و آنها را برای زندگی اجتماعی سالم و مفید آماده سازند (پور شاهآبادی،1394)
در بررسی مطالعات صورت گرفته، 4 مطالعه با توجه به دیدگاه کارکردگرایی و توجه به اثرات و نتایج اجتماعی شدن از طریق ورزش به نگارش پژوهش خود پرداخته بودند. از دیدگاه این محققان، ورزش میتواند اعتماد، استقلال عمل، قدرت ابتکار و اختراع، خلاقیت، تحقق عمل، احساس هویت و مردمآمیزی را در فرد ایجاد کند و وی را از عدم اعتماد، شرم و تردید، احساس خطا و تقصیر، احساس کهتری، پراکندگی نقش، راکد ماندگی، انزواطلبی و نومیدی برهاند و توحید یافتگی من را در پی داشته باشد (رحیم زاده،1384). بهعلاوه، ورزش ابزاری است که زمینه را برای شکوفایی استعدادهای افراد شایسته فراهم میسازد (رحمانی، شارع پور، رضایی، 1390). ازنظر دیدگاه کارکردگرایان، در مقوله اجتماعی شدن باید به ویژگیهای مردمی که در فرآیند اجتماعی شدن قرار میگیرند، اجتماعی شدن دارای چه پیامدهای ویژهای است و اینکه دیگران چه تأثیری بر روی افراد بر جای میگذارند، توجه نمود (شمسی، سلطان حسینی و روحانی، 1394). بنابراین کارکردگرایان بر اساس این عقیده که هر پدیده اجتماعی در جامعه کارکرد خاص خود را داراست، در بررسی ورزش بهعنوان یک پدیده اجتماعی، به نقش آن در ثبات اجتماعی و گسترش ارزشهای جامعه توجه میکنند و به بررسی این موضوع میپردازند که آیا ورزش میتواند تجربیات اجتماعی شدن را از طریق یادگیری ارزشها و قواعد جامعه فراهم آورد و باعث افزایش اثرات آن شود و یا اینکه زمینههایی را فراهم آورد تا از طریق آنها مردم بتوانند تنش و ناکامیشان را به شیوههای مناسبی که نظم و استواری در جامعه حفظ شود، درک کنند.
در نگاهی به مطالعات انجامشده، 3 مطالعه با نگرش به این دیدگاه اقدام به نگارش مطلب در زمینه اجتماعی شدن از طریق ورزش نمودهاند. این محققان بیان میکنند افرادی که در جایگاه ضعیف اجتماعی- اقتصادی قرار دارند، بیشتر در رشته ورزشی فوتبال و افرادی که در جایگاه قوی اجتماعی- اقتصادی قرار دارند در رشتههای ورزشی همچون: شنا، دوچرخهسواری، بدمینتون، تنیس روی میز و شطرنج به فعالیت میپردازند (رحمتی و کبیری، 1393). از طرف دیگر، والدین بهعنوان یک منبع اجتماعی کننده برای مشارکت در ورزش و انتقالدهنده جنبههای اجتماعی و فرهنگی سرمایههای ورزشی در نوجوانان با وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف بسیار باارزش و مهم میباشند (پوت و همکاران، 2016). بنابراین میتوان اینگونه برداشت نمود که تضادگرایان با تأکید بر وضعیت اقتصادی و نظام سرمایهداری در جامعه و بسط دادن آن به تمام پدیدههای اجتماعی، حقوقی را برای سرمایهداران قائل هستند و ابراز میدارند که افراد با جایگاه اقتصادی پایین نباید در برخی از رشتههای ورزشی همچون: تنیس خاکی، شنا و تیراندازی و گلف مشارکت کنند. همچنین آنان بیان میکنند که افراد مرفه از منابع مختلف، متعدد و باکیفیت شرایط اجتماعی شدن را دریافت میکنند، درحالیکه تعداد منابع برای افراد نیازمند محدود و بعضاً نامناسب برای اجتماعی شدن تلقی میگردند.
بررسی مطالعات نشان داد که 6 پژوهش با این دیدگاه خط سیر نگارش پژوهش خود را طی نمودهاند و به نتایج درخور توجهی هم دست یافتهاند. برخی از این محققان بیان مینمایند که شرایط اجتماعی شدن در بین مردان و زنان یکسان است و هیچ تفاوتی بین آنها وجود ندارد (شفیعی و همکاران، 1393 و اینان، قرهقویزلو، درونت و ارسلانتاش، 2015)، درحالیکه برخی دیگر بیان میکنند که شرایط و فرآیند اجتماعی شدن بین دو جنس مرد و زن متفاوت است و این تفاوت بستگی به شرایط محیطی دارد (فرج زاده، کاشف و آقا پور، 1393). یکی دیگر از مقولههایی که در ارتباط اجتماعی شدن و جنسیت از دیدگاه فمینیسم انتقادی مورد بررسی قرار میگیرد، منابع اجتماعی شدن است. تحقیقات مختلفی که در این زمینه به انجام رسیده است بر این امر تأکید دارند که منابع اجتماعی شدن در بین زنان و مردان متفاوت است. پژوهشگران در مطالعات خود به این نتیجه رسیدهاند که پسران بیشتر از طریق دوستان و خانواده و دختران بهوسیله مدرسه و خانواده به سمت رشته ورزشی مورد علاقه خود کشیده شدهاند (رحمتی و کبیری، 1393). همچنین نتایج پژوهشی دیگر نشان داد که بین منابع اجتماعی شدن در طرفداری ورزشی بر اساس جنسیت تفاوت معنیداری وجود دارد. دراینبین به ترتیب در مردان منابع گروه همسالان، رسانههای گروهی و والدین و در بین زنان والدین، رسانههای گروهی و گروه همسالان بیشترین تأثیر را در طرفداری ورزشی دانشجویان به عهده داشتند (رحمتی و همکاران،2014). نکته قابلتوجه این که در نگاهی کلی به چنین یافتههایی می توان دریافت که ورزش در زندگی زنان به امری شخصی مبدل گردیده و این در حالی است که با توجه به نگاه مثبت جامعه به ورزشهای مردان، این گروه از حمایتهای بیشتری برخوردار هستند. وجود الگوهای نابرابر اجتماعی شدن ورزشی، مشارکت ورزشی زنان و مردان ورزشکار را به مسیرهای متفاوتی میکشاند. بهعنوانمثال، درزمینه میزان حمایتهای دریافتی، مردان در مقایسه با زنان از حمایتهای بیشتری برخوردار هستند و زنان کمتر مورد حمایت و تشویق قرار میگیرند. چنین یافتهای گویای این مطلب است که ورزش در جهان اگرچه به سمت برابریهای ساختاری و فردی سوق یافته، با وجود این، انگارهها و کلیشههای جنسیتی هنوز هم در زندگی اجتماعی زنان و مردان ورزشکار به خصوص در محیطهای خانوادگی آنها به چشم می خورد. عدمحمایت کافی از سوی اعضای خانواده در قیاس با همتایان مرد، عدم تمرکز زیاد بر فعالیت ورزشی در زندگی اطرافیان زنان بر روی مشارکت ورزشی، عدم دریافت کمک مناسب از سوی دیگران در قالب ابعادی چون دریافت حمایت عاطفی، مادی و اطلاعاتی و اهمیت ناچیز ورزش در زندگی زنان، همگی نشاندهنده تأثیر کمتر فرآیند اجتماعی شدن در زندگی زنان ورزشکار است.
نتایج تحقیقات و پژهش ها نشان داد توجه به محیط از دو منظر مورد کنکاش پژوهشگران بوده است. تعدادی از محققان به حضور مستمر در محیط های ورزشی تأکید داشتهاند و پژوهش خود را معطوف به مقایسه بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران نمودهاند که از بین این مطالعات، 5 مورد به این امر توجه نمودهاند. نتایج نشاندهنده این موضوع است که تفاوت معناداری بین اجتماعی شدن از طریق ورزش بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران است (موحدی، مجتهدی و فرازیانی،2011 و ایلکیم، تانیر و اوزدمیر، 2018). به نظر میرسد که این تفاوت به این دلیل است که ورزشکاران، تعاملات اجتماعی بهتری با همسالان و دوستان خود داشتند. درونی شدن ارزشها و هنجارها در گروه ورزشکار بیشتر از گروه های غیر ورزشکار بوده است که این نشان میدهد با مشارکت در برنامه های متنوع ورزشی درونی کردن ارزشها و هنجارها به ویژه در کودکان و نوجوانان به شکل بهتری صورت میگیرد (ظهیری و همکاران، 1393). نتایج همچنین نشان دهنده آن است که ورزش و فعالیت بدنی میتواند به اجتماعی شدن مردان بهویژه جوانان کمک کند. ورزش و آموزش مهارت ها و حرکات جسمانی، احترام به ارزشهای اخلاقی و ارزشهای اصیل زندگی در جامعه را ترویج میدهد و از انسجام گروه و مهارتهای ارتباطی با سایرین حمایت میکند (سوپا و پوماچی، 2015).
از منظری دیگر، برخی پژوهشگران به وجود تفاوت بین محیط ورزشهای گروهی و انفرادی پرداختهاند و اعتقاد دارند که حضور در ورزشهای گروهی شرایط را برای یادگیری بهتر ارزشها و نگرشها فراهم میکند که از بین این مطالعات، فقط 2 مطالعه به بررسی این موضوع پرداختهاند. محققان به این نتیجه رسیدند که بین سطح اجتماعی شدن ورزشهای انفرادی و تیمی تفاوت معنیداری وجود دارد و میزان آن در ورزشهای تیمی بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که در میزان اجتماعی شدن بین ورزشهای انفرادی و تیمی بر اساس جنسیت تفاوت معنیداری وجود ندارد (دیویکی اوقلو، ساهان، یلذیز، تکین و سیم، 2012). اما تفاوت معنیداری بین علاقه دانشجویان به ورزشهای انفرادی و گروهی و مهارتهای اجتماعی عمومی و سطح اجتماعی شدن در ورزش به چشم می خورد و این میزان در ورزشهای تیمی بیشتر است. به علاوه، بیشتر دانشجویان تمایل دارند که بهصورت غیرحرفهای در فعالیتهای ورزشی شرکت کنند (اینان و همکاران، 2015).
بحث و نتیجهگیری
اگر چه اجتماعی شدن به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر مورد توافق محققان و برنامه ریزان است، اما توجه چندانی به آن نشده است. نتایج بررسی مطالعات داخلی در زمینه اجتماعی شدن نشان داد که به موضوع اجتماعی شدن از طریق ورزش توجه بسیار کمی شده است. به نظر میرسد که هنوز در بین پژوهشگران داخلی تمایل زیادی به انجام تحقیقات جامعهشناسی در حوزه های چالش برانگیزی مانند فرایند اجتماعی شدن وجود ندارد. محققان داخلی هریک بر اساس یک دیدگاه که عمدتا دیدگاه کارکردگرایی است، عواملی را در فرایند اجتماعی شدن فهرست کرده اند.
در بررسی نتایج مطالعات خارجی، فقدان پراکندگی مناسب در مقالات در بین کشورهای مختلف این نظریه را تبیین میکند که موضوع اجتماعی شدن در بسیاری از کشورها از اهمیت چندانی برخوردار نیست و بسیاری از دانشمندان کشورهای مختلف ازجمله محققان کشورهای جنوب شرقی آسیا، غرب اروپا و استرالیا به این حوزه توجه خاصی ندارند. درحالیکه پژوهشگران آمریکا ی شمالی در این زمینه توجه خاصی را مبذول نموده اند و تلاش خود را برای ارائه نظریاتی کاربردی و مورد نیاز جامعه جهت تسریع امر اجتماعی شدن از طریق ورزش معطوف داشته اند.
یکی دیگر از مسائل مربوط به بحث اجتماعی شدن که در بسیاری از پژوهشهای داخلی و برخی از پژوهشهای خارجی مورد توجه قرار گرفته است، بحث نهادهای اجتماعی فعال و اثرگذار است. نتایج تحقیق نشان داد بیش از نیمی از مطالعات یافت شده، توجه خود را معطوف به نهادهای مسئول در اجتماعی شدن مانند خانواده و مدرسه، نهاد مذهب و گروه دوستان و همالان و رسانه ها و برنامه های دولت نمودهاند و از توجه به سایر مسائل مربوط به اجتماعی شدن خودداری کردهاند. بنابراین با توجه به این حجم بسیار بالا در ارائه مقالات باهدف نهادهای اجتماعی کننده، بررسی این موضوع در پژوهشهای آتی چه در ایران و چه در سایر کشورها البته با حفظ اولویت بندی ضروری مینماید. البته نباید از نظر دور داشت که بررسی و مطالعه تأثیرات این نهادها در شرایط خاص (مطالعه تطبیقی بین کشورهای مختلف یا بررسی این موضع در بین افراد با نژادهای مختلف) و برای افراد خاصی (افرادی با معلولیت خاص) امری لازم است که در مطالعات مورد بررسی فقط 4 پژوهش در خارج از کشور به این امر توجه نمودند. محققان و پژوهشگران با توجه به تحولات بنیادین در همه زوایای زندگی و جایگزینی روش های نوین زندگی در برابر شیوه های سنتی نیازمند آن اند که مسائل جدیدی را در مورد اجتماعی شدن و ارتباط آن با ارزش های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بررسی نمایند و تلاش خود را صرفا معطوف به بررسی نهادهای اجتماعی کننده مانند خانواده و مدرسه ننمایند، زیرا این ارزش ها هستند که در تصمیمات نوجوانان و جوانان نقش آفرینی می کنند.
نتایج تجزیهوتحلیل مطالعات نشان داد که یکی از مواردی که از سوی بسیاری از پژوهشگران مورد نادیده قرار گرفته است، نبود الگو و مکانیسمی منسجم و یکپارچه و کاربردی در زمینه اجتماعی شدن از طریق ورزش در مطالعات جامعهشناسی ورزشی است. از طرفی، با مقایسه اجمالی در مطالعات اجتماعی شدن میتوان به این نتیجه دست یافت که در سایر حوزه ها مکانیسم و الگوی منسجم و مرتبط با اجتماعی شدن وجود دارد. در این مورد میتوان به مدلهای اجتماعی کردن سیاسی، سازمانی، دانشجویی، سلامت و سایر حوزه ها اشاره نمود. یکی از دلایل این امر میتواند این باشد که هنوز رشته دانشگاهی جامعهشناسی ورزشی در کشور ایران به رسمیت شناخته نشده و در ایران و برخی کشورها همچنان بهصورت محدود به بررسی مسائل جامعهشناسی در ورزش پرداخته میشود. از طرف دیگر، پژوهشگران جامعهشناسی ورزشی کمتر از 10 سال است که به حوزه اجتماعی شدن ورود نمودهاند که البته در این ورود نیز بیشتر توجه خود را به نهادهای اجتماعی کننده معطوف کردهاند.
با کنکاش در نتایج پژوهش های مورد بررسی میتوان گفت که یکی از موارد اختلاف در بین پژوهشگران داخلی و خارجی، تفاوت در نوع روش مطالعه بوده است. بسیاری از پژوهشگران داخلی از روشهای میدانی در مطالعات مربوط به فرایند اجتماعی شدن استفاده کردهاند، درحالیکه پژوهشگران خارجی بیشتر از روشهای کیفی استفاده نمودهاند. بنابراین به نظر میرسد که محققان داخلی نیز با توجه به موضوعات جامعهشناسی که بیشتر موضوعات چالشبرانگیز هستند، باید توجه خود را در روشهای مورد استفاده به سمت مطالعات کیفی وبهره گیری از نظرات و دیدگاه های نخبگان و تحلیل آن سوق دهند.
شیوه های زندگی و ارزش های حاکم بر خانواده، ویژگی های شخصیتی و رفتاری جامعه هدف، ارزش های فرهنگی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده و میزان تسهیلات اجتماعی از جمله موضوعاتی هستند که نیاز به بررسی و پژوهش به عنوان عوامل میانجی و مداخله گر در موضوع اجتماعی شدن از طریق ورزش را دارند. به علاوه تقریبا همه پژوهشگران داخلی از واژه مشارکت ورزشی در فرایند اجتماعی شدن بهره گرفته اند و به نوع و محتوای برنامه های متنوع ورزشی و همچنین رشته های کمتر توجه شده است. تحلیل مسیر و تعیین سهم نسبی هریک از عوامل اثرگذار در فرایند اجتماعی شدن از طریق ورزش، یکی دیگر از مباحثی است که پژوهش های زیادی نیاز دارد.
منابع