نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری مدیریت ورزشی، گروه مدیریت ورزشی، واحد قشم، دانشگاه آزاد اسلامی، قشم، ایران
2 استادیار،گروه مدیریت ورزشی، واحد قشم، دانشگاه آزاد اسلامی، قشم، ایران (نویسنده مسئول) E-mail: Savadi.mehdi@gmail.com
3 استادیار،گروه مدیریت ورزشی، واحد قشم، دانشگاه آزاد اسلامی، قشم، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Given the importance of private sector investment in the sports industry, the research is to develop a model of private sector investment factors with emphasis on national and international sporting events.
The present study is applied in terms of purpose and is descriptive-analytical in terms of data collection. In the qualitative part of the research, 30 individuals were targeted and in the quantitative part based on the Cochran formula, 200 persons consisting of former and current heads of sport federations, managers of private and public sport clubs, managers of sponsored companies, former and current officials of Physical Education Organization and the Ministry of Sport and Youth, young people, some economists and lawyers familiar with the subject of sport economics, physical education professors and other experts, and all members of the Iranian Ministry of Sport and Youth' think tank were selected as the case study.
To achieve the goals, a researcher-made questionnaire of 53 questions was used. The face and content validity of the questionnaire was confirmed by 15 experts and the construct validity of the questionnaire was confirmed by confirmatory factor analysis. Cronbach's alpha was higher than 0/07 for all constructs and the whole questionnaire. Delphi method in three stages was used for data analysis in qualitative part. Descriptive and inferential statistical methods such as Kolmogorov-Smirnov, confirmatory factor analysis and path analysis were used in the quantitative section with SPSS 22 software.
The results showed that economic factors as the most important and the first category (0/0325), management factors (0/0278) in the second place, cultural factors (0/0267) in the third rank, legal and legal factors (0/0213) in the rank Fourth, and structural factors (0/0193) affect private equity investment and participation in national and international sporting events. Providing economic, managerial, and cultural solutions as the most important components can stimulate private investment and participation in the Iranian sports industry.
کلیدواژهها [English]
اولویت بندی مولفه های سرمایه گذاری بخش خصوصی با تاکید بررویدادهای ورزشی ملی و بین المللی
تاریخ دریافت مقاله: 18/9/1398
تاریخ پذیرش مقاله:27/12/1398
مقدمه
به دلیل نقش و اهمیت تربیت بدنی و ورزش در جوامع و تأثیر روزافزون آن در بهبود و ارتقای سطح سلامتی و نشاط عمومی و کسب موفقیت های بین المللی، جنبش ها، سازمان و نهادهای مختلفی به وجود آمده که موجب شکل گیری صنعت ورزش شده است. در این صنعت انواع سازمان های عمومی و خصوصی به فعالیت مشغول اند که برخی ماهیت ورزشی دارند و برخی دیگر بیرون از حوزۀ ورزش به آن وارد شده اند. از سوی دیگر، به دلیل جذابیت ورزش و همچنین مشکلات مالی بسیار زیاد از جمله محدودیت منابع مالی دولتی در ورزش، فرآیندی به وجود آمده است که ورزش با سایر حوزه ها برای کسب سود دوطرفه، رابطه برد- برد ایجاد کند که یک از این حوزه ها اقتصاد می باشد؛ به طوری که ورزش و اقتصاد با یکدیگر در تعامل اند و دولت ها و شرکت های خصوصی با سرمایه گذاری در ورزش می توانند از منابع بسیار بهره مند شوند (احسانی، 1387). بازاریابی و جذب سرمایه گذاری، از منابع مهم درآمد اقتصادی محسوب می شود و کشورهای جهان سعی دارند تا با سرمایه گذاری های کلان در بخش بازاریابی برای جذب هر چه بیشتر سرمایه به عنوان منبع درآمد مناسب اقدام کنند. بازاریابی ورزشی نیز در حال حاضر از پرطرفدارترین و پردرآمدترین انوا ع بازاریابی در جهان، به ویژه در کشورهای توسعه یافته به شمار می رود که در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تأثیر انکارناپذیری بر کشورها دارد(اتقیا، 1384). بازاریابی، مجموعه ای از فعالیت های تولیدی، توزیعی و تجاری است که کالاها را سریع تر و ساده تر به دست مصرف کنندة نهایی می رساند. در آغاز هزاره سوم، جهان ورزش دوران جدیدی را تجربه کرده و تحولات سریع و گستردهای را در تمامی ابعاد ورزشی فراروی خود دارد. ازآنجا که روزانه میلیونها دلار در سرتاسر جهان صرف انجام امور مربوط به ورزش میشود، بیشتر کشورهای جهان میکوشند تا از طریق ورزش تعامل بیشتری ایجاد و برخی از مشکلات خود را حل کنند. ازجمله معضلاتی که ورزش کشور ما همچون دیگر عرصهها در زمینه جذب سرمایه گذاری در ورزش و نگرش اقتصادی به ورزش با آن مواجه است، بزرگ بودن حجم دولت و گستردگی سطح دخالت و فعالیت آن در بسیاری از فعالیتهای مرتبط با ورزش است. وظایف وزارت ورزش در ایران نیز بسیار بیشتر از آن چیزی است که در کشورهای پیشرفته مشاهده میشود، زیرا در ایران این وزارتخانه باید به امور جوانان رسیدگی کند، بحث مالی و بودجهای را حل کند، به تمامی فدراسیونهای ورزشی رسیدگی کند، به ادارات تربیتبدنی استانها کمک کند و تمامی مشکلات ورزش را حل کند. با توجه به گستردگی عرصه ورزش، تنوع آن، پراکندگی جغرافیایی کشورمان، مخاطبان و علاقهمندان بسیار زیادی که ورزش دارد و همچنین بررسی وضعیت ورزش کشور در ابعاد چهارگانه آن، حضور بخشهای خصوصی و تعاونی جهت برونرفت از این بحران و رشد و توسعه روزافزون آن را ضروری مینماید. ازاینرو، بررسی و تجدیدنظر در وضعیت تصدیگری دولت در امر ورزش با توجه به ظرفیتهایی که در بخش خصوصی و تعاونی وجود دارد، اجتنابناپذیر و انکار نشدنی به نظر میرسد و چنین مینماید که اگر امروز به آن نپردازیم، فردا ناگزیر باتحمل هزینههای بیشتر به آن خواهیم پرداخت. بهطورکلی میتوان گفت تمامی عرصههای ورزش (همگانی، پرورشی، قهرمانی و حرفهای) در اختیار بخشهای دولتی است و دخالت حداکثری دولت در این عرصهها موجب بالا رفتن هزینهها، تشکیل نهادهای موازی و عدم توازن مدیریت صحیح شده و عرصه را بر فعالیتهای بخشهای خصوصی تنگ کرده، کار آیی و بهرهوری را بهشدت کاهش داده و تعادل و ثبات ورزش را نیز بر هم زده است (کشاورز، 1394). امروزه در میان صاحبنظران، دیگر بحث اهمیت و ضرورت ورزش و توجیه آن برای مردم مطرح نیست، بلکه برنامهریزی و سرمایهگذاری در این امر بهمنظور ارضای نیازهای اجتماعی بهعنوان ضرورتی اجتنابناپذیر درآمده است. حمایت مالی به عنوان یکی از عناصر ارتباطات بازاریابی عبارت است از: فراهم نمودن منابع (مالی، انسانی و تجهیزاتی) به وسیله یک سازمان یا شرکت (حامی مالی) به طور مستقیم برای یک حمایت شده (مانند یک تیم ورزشی، شخصیت ورزشی، رویداد ورزشی و... ) تا از طریق فعالیت های حمایت شده، بازگشت سرمایه و منافع مورد نظر برای سازمان یا شرکت انجام پذیرد. سرمایه گذاری نقش مهم و کلیدی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا می کند. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که سرمایه گذاری یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی آنها بوده است (پوپی[4]،2015). حمایت مالی از ورزش را می توان به عنوان سرمایه گذاری در فعالیت های ورزشی، افراد و رویدادها برای دسترسی به بهره برداری از مسائل تجاری، فرهنگی و اجتماعی مربوط به ورزش تعریف کرد (ون هردن[5] ،2015). به زعم اسکریبر[6]، مشاوره در مورد درخواست حمایت و تضمین از سوی شرکت ها برای حمایت مالی از ورزش (رویداد، لیگ، تیم و بازیکن) از مهمترین وظایف بخش بازاریابی سازمان ها و باشگاه های ورزشی است (اسکریبر ،2015). حمایت مالی ورزشی می تواند یک روش ارزشمند برای رسیدن به بازار جدید، افزایش فروش، تغییر گرایش ها، افزایش آگاهی، حفظ موجودی مشتریان و ایجاد روابط دائمی با مشتریان باشد(گلعلی پور و همکاران،1394). حمایت مالی ورزشی می تواند پدیده فرآیند فروش را افزایش دهد، گرایش ها را تغییر دهد، آگاهی ها را بالا برد و روابط با مشتریان را دائمی سازد. در دنیای امروز شرکت ها ترجیح می دهند که از حمایت مالی ورزشی به عنوان یک زبان بین المللی استفاده کنند، به خصوص در ورزش های پر طرفدار که بینندگان جهانی و ملی دارد و فراتر از سد زبان و فرهنگ حرکت می کند. با توجه به مطالب و تعاریفی که ارائه شد و نقش و اهمیت منابع مالی در رشد و توسعه انواع ورزش ها هم در سطح همگانی و هم قهرمانی و هم حرفه ای و نیز با توجه به اینکه باشگاه های ورزشی در ایران از حق پخش تلویزیونی درآمد قابل توجهی کسب نمی کنند، حامیان مالی از منابع حمایتی برای تامین منابع مالی باشگاه ها محسوب می شوند (کشاورز و همکاران،1394).
در حال حاضر، ورزش و تفریحات سالم در کشورهای توسعهیافته بهعنوان یک صنعت مهم و عامل اثرگذار در رشد اقتصاد ملی مورد توجه است و یکی از پردرآمدترین صنایع در قرن بیست و یکم به شمار میرود. صنعت ورزش با در اختیار داشتن عامل محرکی همچون مسابقات بزرگ ورزشی، امکان بهرهگیری از فرصتهای تبلیغاتی و رسانهها را فراهم نموده است که این موضوع خود موجب ایجاد بستر لازم برای تعامل مابین صنعت، تجارت و ورزش گردیده است (آقازاده، 1387). عمدهترین منابع درآمدی صنعت ورزش به ترتیب شامل حق پخش تلویزیونی، حامیان مالی و درآمد روز مسابقه است. با توجه به رسمیت نیافتن حق پخش تلویزیونی بهعنوان یک منبع درآمدی در صنعت فوتبال ایران، لازم است که باشگاهها بهعنوان بنگاههای اقتصادی و نیز سایر نهادهای ذیربط صنعت ورزش در وضعیت کنونی به موضوع حمایت مالی دید ویژهای داشته باشند.گراتون و تیلور برای رقابت توسط یک شخص یا شرکت جهت کسب منافع یا سود دوجانبه از رویداد ورزشی، سازمان ورزشی را به کار برده و آن را دو طرف قرارداد میدانند. از سوی دیگر، هرناندز شناساندن محصول، نام یا آرم شرکت با استفاده از وجهه و تصویر بخشهای مختلف مرتبط با ورزش را تعریف میکند (الهی، 1387). مرکز تحقیقاتی دلوت و تاچ در گزارش سالانه خود درآمد باشگاههای حرفهای دنیا را از محل حامیان مالی، پیراهن باشگاه گزارش نموده است. موضوع حامیان مالی به دلیل تأثیرات بسزایی که در توسعه اقتصادی صنعت ورزش به همراه داشته، همواره مورد توجه محققان بوده است. جی یونگ کو به شرایط و نظام اقتصادی کشورها بهعنوان عاملی مهم در جذب حامیان مالی اشاره میکند. بهعنوان مثال، وی وجود ساختار رقابتی در اقتصاد کشورها را بهعنوان یک عامل محرک برای توسعه حمایت مالی از ورزش میداند. از سوی دیگر، یافتههای پژوهشی بیانگر آن است که «اصل انتظار سود حاصل از سرمایهگذاری» مهمترین عامل جذب سرمایهگذاری حامیان مالی در ورزش است (الهی، 1383). نرایان[7] و همکاران (2016) در تحقیقی با عنوان «ارزش حمایت مالی شرکت ها در ورزش چیست؟» به این نتایج رسیدند که استراتژی تجاری و آماری نشان می دهد که اوراق بهادار شرکت هایی که کریکت را در هند حمایت می کنند، کارآمد هستند. یافته ها در مقایسه با شواهدی که در ادبیات ورزشی گسترده تر می توان یافت، نشان می دهد که ورزش به طور واقعی بر بازده سهام بیشتر به دلیل عوامل روان شناختی تأثیر می گذارد. بسکایا[8] و همکاران(2014) در تحقیقی با عنوان «اثر حمایت مالی در ورزش حرفهای» که تمرکزش بیشتر بر تماشاچیان بود، به این نتیجه رسیدند که که هواداران تیمهای ورزشی استقبال گستردهای از اجناس تبلیغی که در پیراهن بازیکنان بود، کردند. استریلایز در سال 2012، جذب حامیان مالی را بسیار مهم میداند و بیان میکند هر چه نمایش مسابقات ورزشی در سطوح ملی و بینالمللی وسیعتر باشد، میزان جذب حامیان مالی بیشتر خواهد بود و اهداف و حمایتهای مالی شرکتهای بزرگ از ورزش بیان شده است (کشاورز، 1394). هیون و وایت هیل[9] (2016) در پژوهشی دیگر در مورد سرمایه گذاری حامیان مالی در ورزش حرفه ای، بیان کردند که در صورتی که اطمینان کافی در سرمایه گذاری حامیان مالی وجود نداشته باشد، حمایت های مالی با مشکل مواجه خواهد شد. آنها همچنین نتیجه گرفتند در صورتی که حمایت های مالی برای شرکت حامی محبوبیت ایجاد نکند، حامیان مالی از ادامه فعالیت صرف نظر خواهند کرد. البته در تحقیقات دیگری که در کشورهای آسیایی ازجمله ژاپن انجام شده، در مورد مسائل مدیریتی مرتبط با پشتیبانها که منجر به درآمدزایی در ورزش شده است نکات قابلتأملی بیان شده که حاکی از تأثیر شگرف اطلاعات مدیریتی در ارتباط با بازاریابی ورزشی است (کشاورز، 1393). همچنان که از نتایج تحقیقات ذکرشده استنباط میشود مشارکت بخشهای خصوصی صنعت کشور در ورزش جنبههای مختلفی ازجمله فرهنگی و اجتماعی، مدیریتی و اجرایی، حقوقی و قانونی، اقتصادی و مالی، ساختاری دارد. به همین دلیل بررسی وضعیت هر یک از جنبههای یاد شده منجر به ارائه راهکارهای توسعه آنها می گردد و درنتیجه موجبات کمک به مدیران و متصدیان ورزش جهت مشکلات موجود را فراهم میآورد.
بدین ترتیب، در تحقیق حاضر بهعنوان یک پژوهش جدید، موضوع مشارکت بخشهای خصوصی و جذب حامی بهعنوان یک مبحث مهم و کاربردی در ورزش کشور مطرح گردیده وسعی خواهد شد با طراحی و تدوین یک مدل مشخص گردد که که اولویت بندی مولفه های سرمایه گذاری بخش خصوصی با تاکید بررویدادهای ورزشی ملی و بین المللی چگونه است.
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری دادهها از نوع توصیفی- تحلیلی است. در بخش کیفی پژوهش، 30 تن بهطور هدفمند و در بخش کمی، بر اساس فرمول کوکران 200 تن به عنوان نمونه تحقیق برگزیده شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از پرسشنامه 53 سؤالی در پنج مقوله (مدیریتی، ساختاری، فرهنگی و اجتماعی، حقوقی و قانونی و اقتصادی) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید 15 نفر از متخصصان رسید و روایی سازه پرسشنامه با تحلیل عاملی تأییدی مورد تایید قرار گرفت. آلفای کرونباخ برای تمامی سازهها و کل پرسشنامه بالاتر از 7/0 بود. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش دلفی استفاده گردید. در بخش کمی نیز از روشهای آماری توصیفی و استنباطی ازجمله کلموگروف– اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی و رتبه بندی فریدمن و تحلیل مسیر با کمک نرمافزار SPSS 22 استفاده شد.
یافته های پژوهش
جدول 1: میانگین، انحراف معیار و ضریب آلفای کرونباخ عوامل موثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی
عوامل |
تعداد گویه ها |
انحراف استاندارد |
ضریب آلفا کرونباخ |
عوامل اقتصادی |
11 |
63/0 |
91/0 |
عوامل مدیریتی |
11 |
48/0 |
88/0 |
عوامل فرهنگی |
9 |
41/0 |
87/0 |
عوامل قانونی |
11 |
37/0 |
83/0 |
عوامل ساختاری |
11 |
32/0 |
81/0 |
جدول 2: اولویت بندی عوامل اقتصادی موثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی
اولویت |
گویه ها |
میانگین رتبه ای |
Chi-square |
df |
sig |
|
1 |
حاکمیت منطق هزینه– فایده در حمایت رویدادهای ورزشی برای بخشهای خصوصی |
91/6 |
19/25 |
10 |
001/0 |
|
2 |
ارائه تسهیلات کم بهره به حامیان مالی در ورزش |
72/6 |
||||
3 |
ثبات اقتصادی کشور در زمینه سرمایهگذاری در صنعت ورزش |
68/6 |
||||
4 |
اعطای معافیتهای مالیاتی به بخش های خصوصی سرمایهگذار در صنعت ورزش |
59/6 |
||||
5 |
ارتقای امنیت سرمایهگذاری در کشور |
51/6 |
||||
6 |
ارائه مشوقهای مالی و مالیاتی برای تشویق بخش خصوصی به سرمایهگذاری در ورزش |
42/6 |
||||
7 |
بهبود و توسعه امنیت اقتصادی و امنیت سرمایهگذاری در صنعت ورزش |
29/6 |
||||
8 |
شفافسازی نظام مالی فدراسیونها و کمیته ملی المپیک در رویدادهای بینالمللی |
01/6 |
||||
9 |
رویههای مناسب و منطقی قیمتگذاری (هزینه حامی) در زمینه حمایت مالی بخشهای خصوصی |
81/5 |
||||
10 |
ارتقای منابع درآمدی فدراسیونها در رویدادهای ورزشی |
65/5 |
||||
11 |
تجاریسازی صنعت ورزش و ایجاد بازار رقابتی برای حامیان جهت سرمایهگذاری در ورزش |
45/5 |
||||
همان گونه که در جدول فوق (2) ملاحظه میشود و با توجه به میانگین رتبهای مؤلفههای درونی عامل اقتصادی، حاکمیت منطق هزینه– فایده در حمایت از رویدادهای ورزشی برای بخشهای خصوصی با میانگین 91/6 مهمترین عامل و تجاریسازی صنعت ورزش و ایجاد بازار رقابتی برای حامیان جهت سرمایهگذاری در ورزش با میانگین 10/5 کم اهمیتترین عامل می باشد.
جدول 3: اولویت بندی عوامل مدیریتی موثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی
اولویت |
گویه ها |
میانگین رتبه ای |
Chi-square |
df |
sig |
|
1 |
تدوین خط مشیهای مدیریتی جهت تأمین امنیت سرمایهگذاران در صنعت ورزش |
61/5 |
8/18 |
10 |
001/0 |
|
2 |
عدم دخالت انحصار گرایانه دولت در صنعت ورزش به ویژه رویدادهای بینالمللی |
45/5 |
||||
3 |
عدم رقابت دولت با بخش خصوصی در زمینه سرمایهگذاری در صنعت ورزش |
32/5 |
||||
4 |
بهرهگیری مناسب از آژانسهای بازاریابی و متخصصان بازاریابی ورزشی در صنعت ورزش کشور |
18/5 |
||||
5 |
ایجاد نهادهای تصمیم گیرنده جهت حل و فصل مشکلات مراحل اجرایی سیاست خصوصیسازی ورزش |
10/5 |
||||
6 |
استفاده از نیروهای متخصص بازاریابی در امر مدیریت بازاریابی رویدادهای ورزشی بینالمللی |
02/5 |
||||
7 |
تعامل لازم بین دستگاههای متولی ورزش و عدم موازی کاریها در زمینه رویدادهای ورزشی |
89/4 |
||||
8 |
ایجاد انگیزههای بیرونی و درونی در بخش خصوصی جهت سرمایهگذاری در ورزش |
67/4 |
||||
9 |
بهرهگیری از مدیران با تفکر و تخصص تجاری و بازاریابی در ورزش کشور |
54/4 |
||||
10 |
برقراری ارتباط مطلوب انگیزشی با حامیان بالقوه توسط بازاریابان فدراسیونهای ورزشی و کمیته ملی المپیک |
31/4 |
||||
11 |
تدوین طرحهای راهبردی و عملیاتی بازاریابی در سطوح مختلف ورزش کشور |
02/4 |
||||
همان گونه که در جدول فوق (3) ملاحظه میشود و با توجه به میانگین رتبهای مؤلفههای درونی عامل مدیریتی، تدوین خطمشیهای مدیریتی جهت تأمین امنیت سرمایهگذاران در صنعت ورزش با میانگین 61/5 مهمترین عامل و تدوین طرحهای راهبردی و عملیاتی بازاریابی در سطوح مختلف ورزش کشور با میانگین 02/4 کم اهمیت ترین عامل میباشد.
جدول 4: اولویت بندی عوامل فرهنگی اجتماعی موثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی
اولویت |
گویه ها |
میانگین رتبه ای |
Chi-square |
df |
sig |
|
1 |
توجه یکسان به رشتههای ورزش حرفهای در رویدادهای بین المللی توسط مردم |
54/4 |
25/21 |
8 |
002/0 |
|
2 |
تمایل جامعه به تجاری شدن ورزش |
35/4 |
||||
3 |
توسعه شناخت مدیران ورزشی از اهمیت برون سپاری در ورزش |
22/4 |
||||
4 |
عدم مقاومت مدیران در برابر کاهش تصدی دولت به سبب وابستگی آنان به بخش دولتی |
03/4 |
||||
5 |
عدم توجه بیش از حد به فوتبال و غفلت از خصوصیسازی سایر رشتههای ورزشی |
84/3 |
||||
6 |
توسعه تبلیغات در زمینه خصوصیسازی ورزش در سطح جامعه |
72/3 |
||||
7 |
محبوبیت یکسان تمامی رشتههای ورزشی در بین مردم |
42/3 |
||||
8 |
نقش یکسان رسانههای اجتماعی در حمایت از رویدادهای ورزشی در تمامی رشتهها |
03/3 |
||||
9 |
نقش مطبوعات و نشریات در انعکاس خبری رویدادهای ورزشی و اشاره به حامیان مالی |
00/3 |
||||
همان گونه که در جدول فوق (4) ملاحظه میشود و با توجه به میانگین رتبهای مؤلفههای درونی عامل فرهنگی اجتماعی، توجه یکسان به رشتههای ورزش حرفهای در رویدادهای بینالمللی توسط مردم با میانگین 54/4 مهمترین عامل و نقش مطبوعات و نشریات در انعکاس خبری رویدادهای ورزشی و اشاره به حامی ها (حامیان مالی) با میانگین 00/3 کم اهمیت ترین عامل میباشد.
جدول 5: اولویت بندی عوامل حقوقی و قانونی موثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی
اولویت |
گویه ها |
میانگین رتبه ای |
Chi-square |
df |
sig |
|
1 |
ارتقای امنیت اقتصادی در زمینه حمایت مالی |
86/3 |
02/30 |
10 |
003/0 |
|
2 |
حذف قوانین و مقررات دست و پاگیر در امر سرمایهگذاری بخش خصوصی |
75/3 |
||||
3 |
تسهیل قوانین مالیاتی و استفاده از بخشودگیهای مالیاتی جهت ترغیب سرمایهگذاری |
46/3 |
||||
4 |
تصویب آییننامهها پیرامون موضوع خصوصیسازی و سرمایهگذاری بخشهای خصوصی در ورزش |
12/3 |
||||
5 |
دستورالعمل اجرایی برای فرایند خصوصیسازی |
94/2 |
||||
6 |
همسو شدن مقررات و سیاستهای اجرایی ارگانهای قانونی کشور با سیاست خصوصیسازی |
87/2 |
||||
7 |
اعتماد به پایداری سیاستهای دولت در زمینه حمایت از بخشهای خصوصی |
83/2 |
||||
8 |
تدوین چارچوب قانونی منسجم با ضمانت اجرایی لازم برای تأمین امنیت سرمایهگذاران درصنعت ورزش |
81/2 |
||||
9 |
ایجاد بازارهای مالی و منابع تأمین سرمایه برای حامیان ورزشی |
79/2 |
||||
10 |
تقویت قانون کار جهت توسعه سرمایهگذاری در بخشهای خصوصی |
69/2 |
||||
11 |
تقویت قوانین مالیاتی جهت توسعه سرمایهگذاری در بخشهای خصوصی |
64/2 |
||||
همان گونه که در جدول فوق (5) ملاحظه میشود و با توجه به میانگین رتبهای مؤلفههای درونی عامل حقوقی قانونی، ارتقای امنیت اقتصادی در زمینه حمایت مالی با میانگین 86/3 مهمترین عامل و تقویت قوانین مالیاتی جهت توسعه سرمایهگذاری در بخشهای خصوصی با میانگین 64/2کم اهمیت ترین عامل میباشد.
جدول 6: اولویت بندی عوامل ساختاری موثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی
اولویت |
گویه ها |
میانگین رتبه ای |
Chi-square |
df |
sig |
|
1 |
اصلاح ساختار خصوصی شدن صنعت ورزش |
62/4 |
43/19 |
10 |
001/0 |
|
2 |
حمایت دولت در تأمین نیازهای بخش خصوصی در ورزش با اعطای یارانه (ارز دولتی) |
41/4 |
||||
3 |
پرهیز از اقتصاد دولتی و ایجاد بستر لازم برای حضور بخش خصوصی |
32/4 |
||||
4 |
ایجاد یک نهاد مستقل و متمرکز با مدیریت کارآمد جهت اجرای فرآیند خصوصیسازی در ورزش |
11/4 |
||||
5 |
توسعه و بهبود نهادهای تخصصی در حوزه خصوصیسازی صنعت ورزش |
10/4 |
||||
6 |
عدم رقابت و سرمایهگذاری عظیم دولت با بخش های خصوصی در ورزش |
08/4 |
||||
7 |
توزیع عادلانه اعتبارات و سرانه زیرساختهای فیزیکی بین رشتههای ورزشی |
06/4 |
||||
8 |
حمایت از کارآفرینان و سرمایهگذاران بخش خصوصی |
03/4 |
||||
9 |
تسهیل فرآیند واگذاری اماکن دولتی ورزشی به بخش خصوصی |
56/3 |
||||
10 |
ایجاد نظام باز اقتصادی و رقابتی در آن، برونگرایی و آزادسازی بازار (پرهیز از انحصار طلبی) |
31/3 |
||||
11 |
فراهم نمودن زیرساختهای سرمایهگذاری و سرمایهداری درورزش |
26/3 |
||||
همان گونه که در جدول فوق (6) ملاحظه میشود و با توجه به میانگین رتبهای مؤلفههای درونی عامل ساختاری، اصلاح ساختار خصوصی شدن صنعت ورزش با میانگین 62/4 مهمترین عامل و تدوین فراهم نمودن زیرساختهای سرمایهگذاری و سرمایهداری در ورزش با میانگین 26/3 کم اهمیتترین عامل میباشد.
مدل تحقیق بر گرفته از نتایج تحلیل عامل اکتشافی
جدول 8: رتبه بندی مولفه های موثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در ورزش
کل تاثیرات |
تاثیر غیر مستقیم |
تاثیر مستقیم |
تاثیرات |
متغیرها |
|||
325/0 |
--- |
325/0 |
عوامل اقتصادی |
278/0 |
--- |
278/0 |
عوامل مدیریتی |
267/0 |
--- |
267/0 |
عوامل فرهنگی |
213/0 |
--- |
213/0 |
عوامل قانونی |
193/0 |
--- |
193/0 |
عوامل ساختاری |
بنا بر داده های جدول بالا، کل مدل تحقیق با توجه به شاخص های سنجش برازش نیکویی مدل مناسبی را نشان می دهد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که عوامل اقتصادی با تاثیر 325/0 مهمترین عامل در خصوصی سازی و عوامل ساختاری با تاثیر 193/0 کم اهمیت ترین عامل در سرمایه گذاری بخش خصوصی در رویدادهای ورزش ملی و بین المللی هستند.
بحث و نتیجهگیری
تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش درباره مهم ترین عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در رویدادهای ملی و بین المللی به ترتیب عبارت بود از: 1- عامل اقتصادی؛ 2- عامل مدیریتی؛ 3- عامل فرهنگی؛ 4- عامل حقوقی قانونی؛ 5- عامل ساختاری. عامل اقتصادی به عنوان مهمترین عامل مؤثر در تحقیقات قره خانی (1390)، چالشتری (1390)، قره خانی (1389) و سلیمی (2012) و همچنین این عامل بدون در نظر گرفتن اولویت در تحقیقات امیری (1390)، یزدانی (1390)، رهام (1390)، سلطان حسینی (1389)، رجبی (1388)، بنویت سگاین (2007)، توماس (2005)، روی (2000) و کیالدینی (2000) گزارش شده است و با نتایج تحقیق حاضر همخوانی دارد. این موضوع نشان دهنده اهمیت این عامل در جذب سرمایه است، هرچند از نظر اولویت و ترتیب تفاوت هایی بین تحقیقات مشاهده می شود. احتمالا دلیل این تفاوتها با تحقیق حاضر، توجه خاص تحقیقات قبلی به یک بخش از ورزش مثل حرفهای یا قهرمانی یا توجه روی ورزشی خاص مثل فوتبال یا به صورت تمرکز روی منطقه یا استانی خاص با شرایط متفاوت باشد، در حالی که تحقیق حاضر به صورت جامع روی ورزش و در سطح کشور انجام شد.
بحث عوامل اقتصادی و تأمین هزینههای رویدادهای ورزشی اعم از سرمایه گذاری در بعد تجهیزات و تاسیسات ورزشی، اساس سرپا ماندن آنهاست و ادامه حیات شان با وجود مشکلات مالی و اقتصادی امکان پذیر نیست. از آنجا که درآمد زایی و سودآوری، اصلیترین عامل حضور بخش خصوصی، شرکتها، کارخانجات و صنایع در تمامی عرصهها از جمله ورزش است، با وجود موانع مالی و اقتصادی امیدی به حضور این بخشها در ورزش نمیرود. این یافته با یافتههای هادی خلیلی (1391) که در تحقیق خود با عنوان «بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجرای ماده 88 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت در ورزش کشور» که عوامل نهادی و سازمانی را در رتبه اول اهمیت معرفی کرد و عوامل اقتصادی را در رتبه سوم قرار داد، مغایرت دارد. به نظر میرسد علت مغایرت این نتیجه تحقیق حاضر با یافته تحقیق خلیلی در این باشد که اجرای این قانون بیش از آن که به عوامل اقتصادی و مالی وابسته باشد، بیشتر به بستر فرهنگی اجتماعی و ساختار مناسب نهادی و سازمانی نیازمند است، در حالی که مشارکت بخش خصوصی در تمام عرصهها از جمله ورزش تابع شرایط اقتصادی و مالی است.
دنیا پاداش (1388) در تحقیقی با عنوان «مقایسه و اولویت بندی موانع حقوقی و قانونی و اجتماعی و فرهنگی تأثیر گذار بر خصوصی سازی باشگاههای ورزشی با روش AHP» نشان داد که موانع حقوقی و قانونی از اولویت بالاتری برخوردار است و هادی خلیلی (1391) در پژوهشی با عنوان «بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجرای ماده 88 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت»، عوامل فرهنگی را در رتبه آخر معرفی کرد که با یافته های این پژوهش مغایرت دارد. همچنین با یافتههای حسنعلی آقاجانی (1391) که در تحقیق خود با عنوان «تبیین عوامل مؤثر بر فرایند کارآفرینی مستقل باشگاههای ورزشی خصوصی استان مازندران» که نتیجه گرفت بیشترین اثرگذاری مستقیم مربوط به عوامل مدیریتی و پس از آن حمایتهای محیطی، روان شناختی و در رتبه آخر عوامل فرهنگی است، مغایر است. نتایج تحقیق حاکی از این بود که عوامل ساختاری در رتبه پنجم اهمیت قرار دارند. این نتیجه با یافتههای هادی خلیلی (1391) که در تحقیق خود با عنوان «بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجرای ماده 88 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت» عوامل نهادی و سازمانی را در رتبه اول اهمیت معرفی کرد و نتایج باروس (2006) که مالکیت غیر انتفاعی باشگاههای فوتبال پرتغال را از موانع توسعه اقتصادی آنها معرفی کرد (احسانی، 1382) و استفان مورو[10](2004) که ساختارهای مالکیت فوق العاده متمرکز باشگاههای فوتبال اسکاتلند را از مهمترین موانع توسعه فوتبال این کشور بیان کرد، همسو میباشد؛ زیرا در تحقیق حاضر نیز ساختار غیر تجاری ورزش به عنوان مهمترین عامل بازدارنده ساختاری مشارکت بخش خارجی در ورزش معرفی شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل حقوقی و قانونی در رتبه چهارم قرار دارند. این نتایج با یافتههای کرد زنگنه (1386) که بیان کرده است عوامل قانونی میتواند به عنوان عامل پیش برنده یا بازدارنده مشارکت بخش غیر دولتی در نظر گرفته شود، هماهنگی دارد؛ ولی با نتایج طالب نیا و محمدزاده (1384) که فقدان بسترهای قانونی لازم را به عنوان عامل بازدارنده مشارکت صنعت و بخش خصوصی عنوان کردهاند، جودیو و فیلیپ[11] (2003) که فقدان قوانین اختصاصی برای حق پخش تلویزیونی، حامیان مالی و مدیریت امور مالی را از مهمترین عوامل ناکارامدی حمایت از باشگاههای اسپانیا معرفی کرد (احسانی، و همکاران، 1387) و دنیا پاداش(1388) که عوامل حقوقی و قانونی را در رتبه دوم مهمترین عومل تأثیر گذار بر خصوصی سازی باشگاههای ورزشی بیان کرد، مغایرت دارد. در توجیه این یافته میتوان گفت با توجه به ماهیت درآمدزا بودن ورزش حرفه ای، قوانین و مقررات اختصاصی خصوصی سازی ورزش برای هر یک از رشتههای مختلف ورزشی اهمیت فراوانی در فراهم سازی بستر و شرایط لازم برای مشارکت بخش خصوصی در آن حوزه دارد، اما از آنجا که ورزش همگانی ماهیت تجاری و درآمدزایی ندارد و بیشتر هدف تندرستی و سلامتی را دنبال میکند، تدوین قوانین اختصاصی برای مشارکت و حمایت بخش خصوصی به ویژه صنایع اهمیت زیادی ندارد. با این حال، شکی نیست که بدون توسعه حقوقی و قانونی لازم، پیشرفت در عرصه ورزش همگانی مقدور نیست. یکی از نتایج جالب این تحقیق این بود که برخلاف پیش فرضها و پیش بینیهای محقق، عوامل مدیریتی در رتبه دوم قرار گرفت. این یافته با نتایج تحقیقات بسیاری از جمله الهی (1388) و دنیا پاداش (1388) که عوامل مدیریتی را مهم تلقی کردند، مغایرت دارد. همچنان نتایج این تحقیق با یافتههای حسنعلی آقاجانی (1391) که در تحقیق خود با عنوان «تبیین عوامل مؤثر بر فرایند کارآفرینی مستقل باشگاههای ورزشی خصوصی استان مازندران» که نتیجه گرفت بیشترین اثرگذاری مستقیم مربوط به عوامل مدیریتی است و پس از آن حمایتهای محیطی، روان شناختی و فرهنگی قرار دارند مغایرت دارد که لزوم بررسی و اجرای تحقیق ویژه تر را میطلبد. بررسی وتحلیل نتایج تحقیق حاضر در حوزه مدیریتی و مقایسه آن با تحقیقات دیگر نشان داد که نتایج ما با یافته های تحقیقات هودا الخواجه (ضعف تخصصی مدیران ورزشی و نبود تخصص در نزد مدیر عاملان تیمها)، هلموت دیتل، اگون فرانک (ناتوانی مدیریتی به عنوان عامل اصلی ناتوانی باشگاهها)، الموعز (فقدان اطلاعات مالی شفاف در نزد مدیران ورزشی) همخوانی دارد.
پیشنهادها
منابع