نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد جامعه شناسی، دانشگاه تهران(نویسنده مسئول) E-mail: m.ghorbanalizade@yahoo.com
2 عضو هیئت علمی گروه برنامه ریزی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This research is to study the piety levels among the students of university of Tehran. Thus, after reviewing the available literature on the piety and its dimensions, the model of Gluck and Stark was used to measure the piety level of the student. A questionnaire was used as the gathering data tool- after evaluating its validity and reliability- and the data analyzed in SPSS package.
Research findings revealed that piety levels between the students were in high level. Experimental dimension of piety is the highest one.
The results of the analyses of relationship between piety levels and independent variables such as age, gender, education degree and city of resident indicated that there are significant differences between piety level and age groups, gender, city of resident and education degree; although there were no significant differences between piety levels among students in social sciences and engineering.
کلیدواژهها [English]
سنجش میزان دینداری در میان دانشجویان جوان
مجتبی عبدی[1]
احمد رضایی[2]
تاریخ دریافت مقاله: 6/2/1393
تاریخ پذیرش مقاله: 3/3/1393
مقدمه
نحوه حضور دین در زندگی افراد، موضوعی است که از دیرباز مورد توجه متکلمان، فلاسفه و جامعهشناسان بوده(مرجایی،24:1380) و در جامعه ایران نیز که همواره به عنوان جامعهای مذهبی شناخته شده، دین نقش مهمی در تحولات اجتماعی و سیاسی داشته است. از طرف دیگر، تحلیلهای نظری در این حوزه بیانگر آن است که در جوامع در حال گذار، دینداری یکی از مهمترین متغیرهایی است که دستخوش تحولات گستردهای میشود(دورکیم،1381و1383؛ برگر،1967) و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. علاوه بر این، مطالعات انجامشده نیز نشاندهنده تأثیرات دینداری بر ابعاد مختلف زندگی انسانهاست؛ بهعنوان مثال، همیلتون(1381)، کوزر(1380)، سراجزاده(به نقل از سراجزاده،1387) و ابراهیمی(1390) نشان دادهاند که باورها و ارزشهای دینی باعث کاهش آنومی و بزهکاری و افزایش نظم میشوند. لهسائیزاده و دیگران در مطالعهای به بررسی رابطه جهتگیری مذهبی و سلامت روانی پرداختند و نشان دادند که سلامت روان مستقیماَ تحت تأثیر متغیرهای جهتگیری مذهبی، تحصیلات، سن، جنسیت و جهتگیری مذهبی و دروندینی قرار دارد و این متغییرها 72 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح داده است.(لهساییزاده و همگاران،1385) همچنین، عظیمی هاشمی(1383) نشان داده که توجه به معیارهای دینی در روابط اجتماعی باعث افزایش رضایت از زندگی در بین دانشآموزان میشود.
برگر(1381) این تغییرات جوامع در حال گذار را نخستین بار در مهمترین نهادهای حامل مدرنیته (اقتصاد، صنعت، دولت، دانشگاه و...) دنبال میکند. وی در بخشی از نظریات خود به دانشگاه اشاره میکند که کارکرد تولید علم و فناوری را در جامعه بر عهده دارد و یکی از حاملان مدرنیته محسوب میشود. بنابراین، میتوان دانشجویان را یکی از حاملان آگاهی مدرن در جوامع در حال توسعه در نظر گرفت که بیشترین تأثیر را از آن میپذیرند. البته این بدین معنی نیست که با رواج آگاهی مدرن در بین دانشجویان ضرورتاً از سطح دینداری آنها کاسته میشود، اما به احتمال زیاد نوع نگرش آنها تغییر میکند(توسلی و مرشدی،97:1385) و این امر میتواند منشأ بسیاری تغییرات در این حوزه در جامعه باشد؛ چراکه تغییر در نوع نگرش و گرایشات آنها به دین، میتواند دین را دارای ابعاد بیشتری کند. همچنین، شاید بتوان نوع تحصیلات دانشجویان در دانشگاه را نیز بر نوع دینداری آنها مؤثر دانست. بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع و تأثیر دینداری بر زوایای مختلف زندگی اجتماعی و همچنین نقش محوری دانشجویان در جامعه، رصد و بررسی این تحولات در خصوص آنها میتواند برای درک و فهم تغییرات مدرن در جامعه مؤثر و مفید باشد.
با وجود این، سنجش دینداری در جامعه ایران به خصوص پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، پیچیدگیهای خاصی دارد که بخشی از آن به آمیزش و تعامل بعد درونی و فردی دینداری با مسائل اجتماعی و سیاسی بازمیگردد- همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، دینداری دارای ابعاد مختلف و بیشتری خواهد بود. بنابراین، ضروری است که برای مطالعه دینداری به تمامی ابعاد آن توجه شود و برای سنجش آن از مدلهای چندبعدی استفاده گردد. بر این اساس، هدف این پژوهش سنجش میزان و نوع دینداری دانشجویان دانشگاه تهران از طریق مدلهای چندبعدی دینداری و بررسی ارتباط آن با عوامل دموگرافیک از قبیل سن، جنس و رشته تحصیلی است. در این راستا، سوال اصلی پژوهش اینگونه صورتبندی میشود که میزان دینداری دانشجویان چقدر است؟ سوالات فرعی نیز عبارت خواهند بود از اینکه «میزان کدام یک از ابعاد دینداری در دانشجویان قویتر است؟» و «میزان دینداری دانشجویان به تفکیک سایر متغیرهای مستقل(رشته تحصیلی، سن، جنس، مقطع تحصیلی و محل سکونت) چقدر است؟».
پیشینه پژوهش
در یک نگاه کلی میتوان پژوهشهای انجام شده در خصوص دینداری را به دو دسته بنیادی و کاربردی تقسیم کرد. آثار دسته اول به روشهای شکلگیری سنجهها و مدلهای دینداری میپردازند؛ به عنوان مثال، کلاکی و نیازخانی(1389) در مقالهای با عنوان «مدل اندازه گیری دینداری جوانان» به تهیه و تنظیم مدلی دقیق برای سنجش دینداری جوانان پرداختهاند یا طالبان(1390) «برازش تجربی مدلهای مفهومی- ساختاری از دینداری» را مدنظر قرار داده و شجاعی زند(1391) به «روندهای شکلگیری دینداری» پرداخته است. آثار دسته دوم با استفاده از موارد مورد اشاره، سعی در سنجش میزان دینداری در جمعیتهای آماری متفاوت داشتهاند که با توجه به جمعیت آماری پژوهش(دانشجویان) بیشتر به مواردی با چنین جوامع آماری اشاره خواهد شد.
بهطور کلی، موراد فوق را میتوان به چند بخش تقسیم کرد: بخش اول مواردی هستند که به شکل توصیفی به سنجش دینداری پرداختهاند، مانند میرسندسی(1383) که به مطالعه «میزان و انواع دینداری دانشجویان» یا توسلی و مرشدی (1385) که به «بررسی سطح دینداری و گرایشهای دینی دانشجویان» پرداختهاند. بخش دوم مواردی هستند که «دینداری» بهعنوان متغیر مستقل و تأثیرگذار در آنها بررسی شده است،مانند صنوبر و عرب(1391)که به «بررسی تأثیرات دینداری بر رفتار شهروندی سازمانی»،روستسکی[3] و همکاران(2004) که به مطالعه «تأثیر مذهب بر کنترل رفتارهای جنسی نوجوانان» در تحقیقات انجام شده در غرب یا مینکلر[4] و همکاران(2008) که به «بررسی تأثیر هویت مذهبی بر مصرف» و کاهله[5] و همکاران(2008) که به «بررسی مذهب، تعصب مذهبی و ارزشها در رفتار مصرفکنندگان» در سنگاپور پرداختهاند. بخش سوم نیز مواردی هستند که در آنها به عوامل مؤثر بر دینداری افراد پرداخته شده و «دینداری» به عنوان متغیر وابسته مدنظر بوده است، مثل خواجه نوری و همکاران(1392) که به بررسی «رابطه سبک زندگی با میزان دینداری جوانان» در شیراز یا جرج استولز[6] (2008) که به مطالعه عوامل مؤثر بر دینداری(عواملی مانند محرومیت، جنسیت و هویت قومی)، و آرمفیلد و همکاران[7] (2003) که به بررسی رابطه بین مصرف اینترنت و اعتقادات مذهبی پرداختهاند.
بر اساس موارد فوق، پژوهش حاضر در نوع اول پژوهشهای کاربردی، یعنی توصیف دینداری، قرار میگیرد. پیشتر اشاره شد که میزان دینداری افراد بر متغیرهای گوناگونی در سطح جامعه تأثیر دارد و اطلاع از میزان دینداری آنها و روند تغییرات آن در مقاطع زمانی مختلف و در بین گروههای مختلف ضروری است. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی دینداری دانشجویان دانشگاه تهران در مقطع زمانی(سال تحصیلی) 1390-1389 پرداخته است.
ادبیات نظری پژوهش
«دین» از آغاز پیدایش جامعهشناسی برای اغلب نظریهپردازان، مهم بوده و بهعنوان یک عنصر مهم در حیات اجتماعی در آرای آنها جای داشته است؛ به عنوان مثال، سن سیمون معتقد بود که دین در صورت امروزی شده آن، برای حفظ حیات اجتماعی و معنی دادن به آن اساسی و ضروری است و در نظر پیروان او، دین سیمانی(عامل پیوند) برای جامعه است، زیرا اجتماعی بودن انسان را بیان می کند.(جلالی مقدم، 1379: 35) آگوست کنت نیز در «سیستم سیاست اثباتی» به طرح نظریههایی درباره مذهب و نشان دادن نقش آن در همه جوامع بشری میپردازد.(آرون،115:1366و116) همچنین، دورکیم از شخصیتهاى کلاسیک مهم این حوزه است که باعث شکلگیری نگرش جمعی- اجتماعی در خصوص دین شد. نگرشی که در آن، دین اساساً پدیدهای جمعی معرفی میشود تا فردی.(کوزر، به نقل از سراج زاده و توکلی،1380) از نظر شجاعیزند(1384) با توجه به تأکیدی که دورکیم بر آثار اجتماعی دین، یعنی تأثیر مناسک دینی بر تحکیم مناسبات اجتماعی دارد، میتوان نگاه او را دارای نوعی بعدشناسی- حتی بدون تصریح- قلمداد کرد. به علاوه، تعریف مشهور او از دین بهعنوان نظامی از «عقاید» و «اعمال» مرتبط با امور مقدس که در یک «اجتماع اخلاقی» مشخص بهنام کلیسا تشکل یافته است، همین را نشان میدهد.(همان:39) وبر نیز از معدود جامعهشناسانى است که با دین به شکل تقریبا بىطرفانه برخورد کرده است،(الیاده، 44:1378) اما نگاه او به دین، برخلاف دیگر جامعهشناسان، بر هیچ طرح تکاملى در قالب مراحل خاصى مبتنى نیست و اصولاً این نوع نگرش را خود قبول ندارد. از سوى دیگر، جامعهشناسی دین او بیشتر بیانگر یک جنبه عمده از اخلاق دینى یعنى ارتباط اخلاق دینی با نظم اقتصادى است.(الیاده، 33:1378) جالب توجه اینکه وبر عمیقاً معتقد بود در اسلام عقلانیت لازم برای رسیدن به یک اقتصاد امروزین وجود دارد.(جلالی مقدم، 1379: 279)
با وجود موارد اشاره شده در خصوص دینداری و برخی جنبهها و ابعاد آن- مانند ابعاد مناسکی و اعتقادی در نظر دورکیم- به نظر میرسد بیانهای کلی اندیشمندان کلاسیک در خصوص دین، برای الگوگیری در ساخت سنجهی دینداری چندبعدی چندان راهگشا نباشد؛ چراکه با توجه به پیچیدگیهای ادیان متأخر و ابعاد و آثاری بیشتری که از آنها شناسایی شده است، به الگوهای تفضیلیافتهتری نیاز داریم.(همان،40) در ادامه به بررسی اجمالی آرای صاحبنظران در خصوص ابعاد دینداری، الگوها و سیر تحولی آن خواهیم پرداخت.
در طول دو دهه1950و1960، جامعهشناسان آمریکایی که تحت تأثیر تعبیر دورکیم از دین قرار داشتند، دیدگاه چندبعدی دینداری را توسعه دادند. واخ(1951)، دانشمند آلمانی- آمریکایی حوزه دین که تجربه دینی را دارای معیارهای جهانی میدانست، این نکته را مطرح کرد که تجربه دینی که در زندگی پیروان همواره بهصورت عینی نمود مییابد، در سه شکل اصلی خود را نشان میدهد: مفهومی یا نظری(باور یا اعتقادی)، آیینی یا عملی(مناسکی) و جمعی یا انجمنی[8]. شکل مفهومی دربردانده فکر و نظر پیروان درباره دین است، شکل آیینی شامل رفتارها و تجمعات[9] مذهبی میشود و شکل جمعی یا معاشرتی، انجمنهای مذهبی بهخصوص نهادهای مذهبی، اجتماعی و جمعی را دربر میگیرد.(روف و دنی، به نقل از سراجزاده و توسلی،162:1384؛ همچنین جلالی مقدم،221:1379)
به پیروی از رویکرد دورکیمی، در برخی از آثار جامعهشناسان به بُعد جمعی- اجتماعی دین توجه ویژهای شده است؛ برای مثال، هربرگ(1955) چنین استدلال کرد که هویتهای دینی اساساً به واسطه اجتماع دینی شکل میگیرند و حفظ میشوند. با وجود این، لنسکی(1961) که تفاوت میان اجتماع[10] مذهبی و جمعیت[11] سازمانیافته دینی در جامعه معاصر را بهصورت تجربی شرح داد، میان دو نوع پایبندی به دین که اجتماعی[12]و سازمانی[13] است، تمایز گذاشت. پایبندی اجتماعی بر تعامل گروه اولیهخانواده با دوستانی که در میراث فرهنگی و دینی مشترکی سهیم هستند، مبتنی است، درحالیکه پایبندی سازمانی به مشارکت فردی در فعالیتهای دینی نهادینهشده یا سازمانیافته اشاره دارد.(روف، به نقل از سراجزاده و توسلی،162:1384)
با وجود این، برخی از صاحبنظران این حوزه، لنسکی را نخستین کسی دانستهاند که رهیافت «چندبعدی» به دینداری داشته و در معرفی این ابعاد بر حسب تعریفاش از دین، تلاش شایانی نموده است.(گلاک و استارک،2:1970) دین از نظر لنسکی عامل مؤثری است که اندیشه و عمل فرد را حتی در جوامع مدرن متأثر میسازد. او برای سنجش این تأثیرگذاری به سراغ مهمترین جنبههای دینداری، یعنی «جهتگیری دینی» و «میزان درگیربودن با گروه دینی» رفته است. او ضمن اذعان به وجود جهتگیریهای دینی متنوع در سنت یهودی- مسیحی، کار خود را به بررسی دو جهتگیری از نظر او مهمتر، یعنی «راستکیشی» و «عبودیتی» محدود ساخته است. این دو جهتگیری از حیث فعال و منفعل بودن، از حیث پذیرش یا عدم پذیرش در دنیای مدرن و همچنین تأثیرات متفاوتشان بر الگوهای فکر و عمل از هم متمایزند. به اعتقاد لنسکی، درگیر بودن گروهی دیندار از دو جنبه «مشارکتی» و «معاشرتی»[14] برخوردار است که میتواند کم یا زیاد باشد. او بعد مشارکتی را از لحاظ میزان حضور در برنامهها و فعالیتهای رسمی و جمعی نهاد دین و بعد معاشرتی را از حیث داشتن پیوندهای دوستانه و عاطفی با همکیشان و اعضای کلیسای خود مطمح نظر داشته است. از گویههای بهکار رفته برای سنجش بعد مشارکتی چنین به دست میآید که معنای فراگیری را از آن در نظر داشته است؛ بهطوریکه هم امور مناسکی و هم مساعدت به کلیسا و کمک مالی به امور دینی را در بر میگیرد. لنسکی جنبه معاشرتی دینداری را با میزان دوستیابی و همسرگزینی فرد از میان همکیشان سنجیده است. دو بعد پیشگفته، یعنی راستکیشی و عبودیتی، فرد را به خود دین متصل میسازد و دو بعد اخیر، یعنی مشارکتی و معاشرتی، فرد دیندار را با گروه دینی پیوند میزند. کار لنسکی برغم فضل تقدم و داشتن ایدههای مفید و درخور، به علت اینکه به تفکیک و تفضیل بیشتری از ابعاد دینداری نیانجامیده و از شمولیت کافی برای بهکارگیری در سنتهای دینی غیر یهودی-مسیحی برخوردار نیست، نمیتواند به تنهایی مبنای ساخت سنجههای عام و روزآمد قرار گیرد.(شجاعیزند،:41:1384)
کار فوکویاما (1961) را نیز باید در زمره ایدههای ابتدایی برشمرد که به چندبعدی بودن دینداری تصریح نمودهاند. او در یک مطالعه اکتشافی به شیوههای متفاوت دینی بودن مردم اشاره کرده و در آن به ابعاد چهارگانه «شناختی»[15]، «آیینی»[16]، «عقیدتی»[17] و «عبادی»[18] تأکید نموده است.(فوکویاما،1961) او ضمن مقایسه مدل خود با کار گلاک(1959) و متناظرسازی ابعاد آیینی با مناسکی، عقیدتی با ایدئولوژیکی و عبادی با تجربی، تفاوت را در فقدان بعد شناختی در کار او و متقابلاً بعد پیامدی در کار خویش مییابد.(همان،42) با وجود کارهای انجام شده در خصوص ابعاد دینداری، آثار گلاک و استارک[19] توجه پژوهشگران و صاحبنظران این حوزه را به سوی تعریف چندبعدی از دینداری معطوف کرد تا آنجا که بحث چندبعدی بودن دینداری با نام آنها پیوند خورده است.(هیملفارب،606:1975؛ روف،21:1979؛ دیجانگ و همکاران،867:1976) در ادامه بهطور مختصر به بررسی دیدگاه گلاک و استارک در خصوص ابعاد دینداری- که پرسشنامه این پژوهش نیز بر اساس آن طراحی و انجام شده- خواهیم پرداخت.
مدل گلاک و استارک: مدل نظری پژوهش
همانگونه که اشاره شد، یکی از مشهورترین الگوهایی که برای تعریف دینداری مطرح شده، الگوی گلاک و استارک است و این الگو با تأکید بر چندبعدی بودن مفهوم دینداری، علاوه بر آنکه منشأ مباحثی در این زمینه شده، ادبیات مربوط به این موضوع را نیز پربار کرده است.(سراج زاده و توکلی،159:1380) مدل گلاک و استارک به نظر مرحوم علامه محمدتقی جعفری نیز یکی از عالیترین تقسیمبندیها در زمینه دینداری است و ایشان توجه به آن را برای محققان، ضرورت درجه اول دانستهاند. گلاک و استارک، ویژگیهای متفاوتی برای دینداری دستچین و آنها را حول پنج حوزه اعتقادات، مناسک، تجربیات دینی، پیآمدهای دینداری و دانشهای دینی جمع کردهاند و مفهوم عملیاتی مجزایی از دینداری ساختهاند.(طالبان،50:1380)
گلاک در تلاش برای فهم و تبیین دین در امریکا طی دو دهه پنجاه و شصت، بحث ایجاد التزام دینی را مطرح کرد. وی این بحث را در سال 1962 گسترش داد و با همکاری استارک در سال 1965 به شرح و بسط آن پرداخت. هدف اصلی آنها از طرح این مباحث عموماً درک شیوه های مختلفی بود که مردم با توسل به آن خود را مذهبی تلقی میکردند. به نظر گلاک و استارک، همه ادیان جهانی به رغم آنکه در جزئیات بسیار متفاوتاند، دارای حوزههایی کلی هستند که دینداری در آن حوزهها، جلوهگر میشود.(همان:51) این حوزهها که میتوان آنها را به مثابه ابعاد اصلی دینداری در نظر گرفت، عبارت اند از: بعد اعتقادی[20]، بعد مناسکی[21]، بعد تجربی[22]، بعد فکری[23] و بعد پیآمدی[24] .(گلاک و استارک،1965: 20-19) در ادامه به تعریف نظری ابعاد مورد بررسی از نظر گلاک و استارک خواهیم پرداخت.
الف: باورهای پایهای مسلم[25] که ناظر به شهادت دادن به وجود خداوند و معرفی ذات و صفات اوست.
ب: باورهای غایتگرا [26]که هدف و خواست خداوند از خلقت انسان و نقش آدمی را در راه نیل به این هدف باز مینمایانند.
ج: باورهای زمینه ساز[27] که روشهای تأمین اهداف و خواست خداوند و اصول اخلاقیای را که بشر برای تحقق آن اهداف باید به آن ها توجه کند، در بر میگیرد.(همان، صص 24 و25)
الف: شعائر یا مناسک که عبارت است از آداب و رسوم فرموله شده یا رفتارهای نمونهای در میان معتقدان هر دین یا بهطور کلی مراسمی که هر دین از پیروان خود انتظار دارد که آنها را بجا آورند.
ب: پرستش و دعا که اعمالی فردی و خصوصی و غیررسمی هستند که فرد آن را فقط با رضایت خاطر و بدون هیچگونه اجباری انجام میدهد.
مطالعه حاضر از نوع مطالعات غیرآزمایشی(غیرتجربی) است که در دو سطح توصیفی و تبیینی، به بررسی میزان و نوع دینداری دانشجویان پرداخته است. همچنین، روش مورد استفاده کمّی بوده که در آن از تکنیک پیمایش استفاده شده است. برای شاخصسازی و عملیاتی کردن مفاهیم، همانطور که پیشتر اشاره شد، از الگوی کلارک و استارک استفاده خواهد شد. بر این اساس، در تعریف عملیاتی ابعاد دینداری[28]، بعد اعتقادی یا باورهای دینی با استفاده از شش گویه «به خداوند اعتقاد دارم و هیچ شکی در آن ندارم»، «من به اصل نبوت اعتقاد دارم»، «گمان میکنم در روز قیامت به اعمال و رفتار ما رسیدگی می شود. قرآن کلام خداوند است و هرچه میگوید حقیقت محض است»، «من به وجود امامان شیعه اعتقاد دارم»، «بهشت و جهنم حقیقتی انکارناپذیر است» و «دین وسیله سعادت دنیا و آخرت بشر است» تعریف شده است.
بعد اعمال دینی به دو بخش جمعی و فردی تقسیم شده که برای سنجش بعد جمعی از دانشجویان پرسیده شده «به چه میزان در مراسم جمعی زیر شرکت میکنید؟(هیاتهای مذهبی، مجالس دعا، شرکت در جشنها و اعیاد مذهبی، شرکت در مراسم عزاداری مانند ماه محرم و رمضان، زیارت اماکن مذهبی، نماز جماعت)» و برای سنجش بعد فردی نیز از آنها پرسیده شده «تا چه اندازه رفتارهای دینی زیر را انجام میدهید؟( خواندن نمازهای واجب، روزه گرفتن، دادن خمس و زکات-در صورتی که بر شما واجب باشد-رعایت حجاب و پوشش مناسب، انجام غسل واجب، امر به معروف و نهی از منکر)».
برای عملیاتی کردن بعد تجربی دین نیز چهار گویه زیر به کار گرفته شده است:
«با راز و نیاز با خدا دلم آرام می شود»، «من معتقدم که با عباداتی از قبیل روزه گرفتن، نماز خواندن و... می توان به آرامش رسید»، «با انجام کارهای خوب و شایسته احساس نزدیکی بیشتری به خدا می کنم» و «با رفتن به اماکن زیارتی به لحاظ روحی آرامش پیدا میکنم».
بعد پیامدی دین نیز با این 4 گویه عملیاتی شده است: «در مورد خرید و فروش مشروبات الکلی نباید سختگیری کرد»، «باید با پدیده بدحجابی با قاطعیت برخورد کرد»، «اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود مشکلی برای جامعه پیش نمیآید» و «گسترش ربا مشکلی برای جامعه ایجاد نمیکند». شایان ذکر است که گویههای فوق در قابل مقیاس لیکرت و با طیف 5 گزینهای همیشه، اغلب اوقات، گاهی اوقات، به ندرت و اصلاً مورد سنجش قرار گرفتند.
برای جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جهت تعیین میزان روایی یا اعتبار[29] ابزار اندازهگیری، از روش اعتبار صوری(محتوایی)[30]- مشاوره و مصاحبه با اساتید و صاحبنظران موضوعی بویژه اساتید راهنما و مشاور و محققان خبره در ارتباط با موضوع- بهره گرفته شده است. جامعهآماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در دانشکده علوم اجتماعی و دانشکده فنی در سال تحصیلی90-1389 در دانشگاه تهران بوده است. جمعیت دانشجویان این دو دانشکده براساس آخرین آمار مرکز انفورماتیک دانشگاه تهران 7010 نفر است. با توجه به حجم بالای جامعه آماری و محدویت زمان و بودجه، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و با در نظر گرفتن t=1.96 و p=0.5 حجم نمونه بدست آمده برابر با 384 نفر تعیین شد. در خصوص شیوه نمونهگیری نیز در دو مرحله، از روش نمونهگیری طبقهای نسبی و تصادفی ساده استفاده شده است؛ به طوری که ابتدا با توجه به تعداد دانشجویان هر دانشکده در هر مقطع تحصیلی، تعداد نمونه متناسب با آن تعیین شده و سپس با نمونهگیری تصادفی ساده دانشجویان هر گروه انتخاب گردیده است. به بیان دیگر، با تعیین دانشجویان در هر مقطع، دوره تحصیلی(سال ورود به دانشگاه) و گرایش تحصیلی، از هر دوره تحصیلی و گرایش تحصیلی، تعداد دانشجویان مشخصی با توجه به شماره دانشجویی آنها برحسب فاصله منظم تعیین و به آنها مراجعه میشود و در صورت در دسترس نبودن دانشجوی مورد نظر، به نفر بعدی مشخصشده در جدول تصافی ساده مراجعه و این مرحله تا آنجا ادامه مییابد که تعداد نمونه در آن دوره تحصیلی و گرایش تحصیلی اتمام یابد. در جدول زیر تعداد نمونه به تفکیک هر دانشکده نشان داده شده است:
تعداد نمونه مناسب برای هر دانشکده |
درصد دانشجویان هر دانشکده به کل دانشجویان جامعه آماری |
تعداد دانشجویان دانشکده |
نام دانشکده |
162 |
42 |
2941 |
دانشکده علوم اجتماعی |
222 |
58 |
6940 |
دانشکده فنی و مهندسی |
384 |
100 |
7010 |
جمع |
.
پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از نرمافزار آماری علوم اجتماعی (SPSS) مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تعیین میزان قابلیت اعتماد و پایایی نیز از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده که جدول2 آمده است. همچنانکه مشاهده میشود، بعد تجربی، بعد اعتقادی و بعد مناسکی فردی مهمترین ابعاد دینداری پاسخگویان به شمار میروند. همچنین، مقدار واریانس تبیین شده حاکی از این است که حدود 63 درصد از تغییرات عامل دینداری را ابعاد تعریف شده در این مدل تبیین نمودهاند. مقدار آماری کای دو و سطح معنیداری آن حاکی از برازش مطلوب مدل است.
جدول 2 : آمارههای مدل تحلیل عاملی تأییدی
ابعاد دینداری |
بار عاملی |
بعد مناسکی جمعی بعد مناسکی فردی بعد اعتقادی بعد تجربی بعد پیامدی |
69/0 79/0 86/0 92/0 66/0 |
مقدار آماره KMO : 836/0 مقدار واریانس تبیین شده : 63٪ مقدار آماره کای دو : 74.3 P Value: 00/0 |
یافتههای پژوهش
اطلاعات زمینهای[31]
در این پژوهش، الگوی افراد مورد مطالعه نشان داد که تعداد مردان در مقایسه با زنان از تفاوت بارز و بالایی برخوردار نبوده و تقریباً به یک اندازه میباشد.(2/54 در مقابل8/45 درصد) در میان گروههای سنی، 7/20 درصد «کمتر از 21 سال» و 69 درصد «بین 22 تا 26 سال» بودهاند. بنابراین، میتوان گفت که حدود 90 درصد افراد مورد بررسی را جوانان زیر 26 سال تشکیل دادهاند. میزان تحصیلات بیشتر پاسخگویان (5/66درصد) لیسانس بوده و اغلب(4/55 درصد) از پایگاه اقتصادی و اجتماعی متوسطی برخوردار بودهاند.
میزان دینداری دانشجویان
1. بعد مناسکی
الف- میزان شرکت در مراسم جمعی مذهبی یا خرده بعد «مناسک جمعی»
نتایج جدول3 نشان میدهد که حدود 21.4درصد از پاسخگویان میزان مشارکت در مناسک جمعی را در حد بالا ارزیابی نمودهاند. در مقابل 34.9 درصد نیز میزان مشارکت خود در مناسک جمعی را در حد پایین ابراز نمودهاند. 43.8درصد نیز از میزان متوسطی از مشارکت در مناسک جمعی برخوردار بودهاند.
شرح |
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
درصد تجمعی |
پایین |
134 |
34.9 |
34.9 |
متوسط |
168 |
43.8 |
78.7 |
بالا |
82 |
21.4 |
100 |
جمع |
384 |
100 |
|
ب- میزان انجام رفتارهای فردی دینی (مناسک فردی)
بر اساس نتایج جدول4، میزان پایبندی دانشجویان به انجام رفتارهای دینی یا «مناسک فردی» در سطح نسبتا بالایی قرار دارد. به عبارتی، حدود 38.8 درصد از پاسخگویان به انجام مناسک فردی پایبند بودهاند. حدود 40 درصد نیز نسبت به انجام مناسک فردی در حد متوسط متعهد بودهاند. در مقابل حدود 21 درصد نیز مناسک و رفتارهای دینی را در سطح پایینی انجام دادهاند.
شرح |
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
درصد تجمعی |
پایین |
82 |
21.4 |
21.4 |
متوسط |
153 |
39.8 |
61.2 |
بالا |
149 |
38.8 |
100 |
جمع |
384 |
100 |
|
2. بعد اعتقادی
همانگونه که نتایج به دست آمده در خصوص این بعد و گویههای آن نشان میدهد، اکثر دانشجویان تا حد بسیار زیادی به اصول اصلی دین خود معتقد هستند، بهطوریکه حدود 75.8 درصد از پاسخگویان از اعتقادات دینی بالایی برخوردار بودهاند. در مقابل، سهم محدودی از دانشجویان(7.8 درصد) اعتقادات دینی پایینی را ابراز نمودهاند. بهطور کلی میتوان گفت، این بعد دارای بالاترین درصد نسبت به سایر ابعاد است و بعد اعتقادی قویترین بعد دینداری دانشجویان است.
شرح |
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
درصد تجمعی |
پایین |
30 |
7.8 |
7.8 |
متوسط |
63 |
16.4 |
24.2 |
بالا |
291 |
75.8 |
100 |
جمع |
384 |
100 |
|
3. بعد تجربی
بر اساس نتایج جدول (5) مشخص است که دانشجویان مورد بررسی از تجربه و احساسات دینی بالایی برخوردارند، به طوری که حدود 60 درصد از دانشجویان احساسات و تجربههای دینی خود را در سطح بالایی ارزیابی نمودهاند. 27.6 درصد نیز احساسات دینی خود را در حد متوسط بیان نمودهاند.
شرح |
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
درصد تجمعی |
پایین |
49 |
12.8 |
12.8 |
متوسط |
106 |
27.6 |
40.4 |
بالا |
229 |
59.6 |
100 |
جمع |
384 |
100 |
|
4. بعد پیامدی
نتایج جدول 7 نشان میدهد که اغلب دانشجویان به پیامدهای دینداری در زندگی روزمره خود معتقد هستند؛ بهطوریکه بیش از 85 درصد از پاسخگویان در حد «متوسط» و «زیاد» به این امر معتقد بودهاند. بهطورکلی میتوان گفت که پیامد دینداری در زندگی دانشجویان در حد «نسبتاً بالایی» است.
شرح |
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
درصد تجمعی |
پایین |
41 |
10.7 |
10.7 |
متوسط |
167 |
43.5 |
54.2 |
بالا |
176 |
45.8 |
100 |
جمع |
384 |
100 |
|
میزان دینداری دانشجویان
همانطوریکه در جدول 8 مشاهده میشود، میزان دینداری 62.8 درصد از دانشجویان در سطح بالایی قرار دارد. 26.3 درصد نیز از میزان متوسطی از میزان دینداری برخوردار بودهاند. در مقابل، حدود 11 درصد از دانشجویان نیز از میزان دینداری پایینتری برخوردار بودهاند.
شرح |
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
درصد تجمعی |
پایین |
42 |
10.9 |
10.9 |
متوسط |
101 |
26.3 |
37.2 |
بالا |
241 |
62.8 |
100 |
جمع |
384 |
100 |
|
تفاوت میزان دینداری به تفکیک ویژگیهای پاسخگویان
جدول 9 تفاوت میزان دینداری به تفکیک ویژگیهای زمینهای پاسخگویان را نشان میدهد. به منظور بررسی روابط بین میزان دینداری دانشجویان و متغیرهای مستقل مذکور از آزمونهای T استیودنت و آنالیز واریانس استفاده شده است. همچنانکه قابل مشاهده است، بین متغیرهای سن، جنس، تحصیلات و خواستگاه سکونتی و میزان دینداری ارتباط وجود دارد و میانگین میزان دینداری در بین زنان در مقایسه با مردان بیشتر است. این رابطه با توجه به سطح معنیداری، 5 درصد معنیدار است. همچنین، نتایج حاکی از تفاوت معنیدار میزان دینداری به تفکیک گروههای سنی است؛ به عبارت دیگر، میزان دینداری در گروه سنی 18-25 سال و بالاتر از 30 سال در مقایسه با گروه سنی 25-30 سال بالاتر است. همچنین، با افزایش مقطع تحصیلی میزان دینداری کاهش معنیداری داشته است؛ بهطوریکه میانگین میزان دینداری در بین دانشجویان کارشناسی در مقایسه با دانشجویان کارشناسی ارشد و همچنین دکتری بالاتر است. میانگین میزان دینداری در بین دانشجویان تهرانی در مقایسه با دانشجویان شهرستانی بالاتر است.
متغیروابسته |
متغیر مستقل |
میانگین |
انحراف معیار |
مقدارآماره |
سطح معنیداری (P) |
میزان دینداری |
مرد |
2.7 |
1.1 |
3.99 |
0.00* |
زن |
3.1 |
0.78 |
|||
میزان دینداری |
25-18 سال |
3.1 |
82/0 |
21.29 |
0.00* |
30-25 سال |
2.26 |
1.1 |
|||
بالاتر از 30 سال |
3.2 |
0.38 |
|||
میزان دینداری |
لیسانس |
3.11 |
0.83 |
19.89 |
0.00* |
فوق لیسانس |
2.55 |
1 |
|||
دکتری |
1.6 |
1.21 |
|||
میزان دینداری |
تهران |
3 |
0.85 |
2.55 |
0.01* |
سایر شهرستانها |
2.8 |
1 |
* معنی دار در سطح 5 درصد
علاوه بر موارد فوق، تفاوت دینداری در بین دانشجویان نیز از اهداف پژوهش بوده است. بدین منظور، همانگونه که در جدول زیر نیز مشخص است، نتایج آزمون T نشان داده که به جز بعد اعتقادی دینداری با مقدار تی 07/2 و آلفای 03/0، سایر ابعاد دینداری در سطح کلی، تفاوت معناداری با رشته تحصیلی دانشجویان ندارد. نتایج معنیداری بعد اعتقادی نیز نشان میدهد که میانگین بعد اعتقادی دانشجویان رشته علوم اجتماعی (با میانگین 31/26 ) تفاوت معناداری با میانگین بعد اعتقادی دانشجویان فنی و مهندسی (با میانگین 84/24) دارد؛ بهطوریکه با مقایسه میانگینها میتوان گفت که دانشجویان رشته علوم اجتماعی از میزان اعتقادی دینی بالاتری نسبت به دانشجویان رشته فنی و مهندسی برخوردارند.
متغیر/ بُعد |
گروهها |
میانگین |
انحرافمعیار |
مقدار t |
درجهآزادی |
سطحمعنیداری(P) |
میزان دینداری |
علوم اجتماعی |
72.7593 |
20.95271 |
34/1 |
382 |
17/0 |
فنی- مهندسی |
69.5360 |
24.58996 |
||||
بعد مناسکی |
علوم اجتماعی |
22.5309 |
10.01934 |
24/1 |
382 |
21/0 |
فنی- مهندسی |
21.1171 |
11.63412 |
||||
بعد اعتقادی |
علوم اجتماعی |
26.3148 |
5.98805 |
07/2 |
382 |
03/0 |
فنی- مهندسی |
24.8423 |
7.41940 |
||||
بعد تجربی |
علوم اجتماعی |
11.2778 |
4.52632 |
40/0 |
382 |
68/0 |
فنی- مهندسی |
11.0856 |
4.63967 |
||||
بعد پیامدی |
علوم اجتماعی |
12.6358 |
4.12048 |
34/0 |
382 |
73/0 |
فنی- مهندسی |
12.4910 |
4.05811 |
بحث و نتیجهگیری
بر اساس مباحث مطرح شده در بخش ادبیات پژوهش مشخص شد که دین و دینداری پدیدهای چندبعدی است و با عطف توجه به یک بعد و درنظر نگرفتن ابعاد دیگر، نمیتوان تصویر جامعی از میزان دینداری افراد بدست آورد. علاوه بر این، الگوی گلاک و استارک، با انجام جرح و تعدیلهایی، الگوی مناسبی برای سنجش دینداری در تمام ادیان و از جمله دین اسلام است و اگرچه نسبتاً جامع است، اما بر اساس نظریهها و فرضیههایی که ساخته و آزمون میشوند و همچنین بر اساس نمونه مورد بررسی در پژوهش که دارای دین و یا مذهب و فرقهی خاصی هستند، قابل تغییر است.
نتایج نیز نشان داد که- مانند اغلب پژوهشهای انجام شده در ایران(سراجزاده،1378؛ مهدوی،1384؛ طالبان،1380؛ مرجایی،1380؛ طالبی،1380 و توسلی و مرشدی،1385)- میزان دینداری افراد در سطح «متوسط» و «بالا»یی بوده است. همچنین، در میان کل ابعاد، بعد اعتقادی دارای بالاترین میانگین بوده- هرچند میانگین بعد تجربی نیز در حد بسیار بالا و نزدیک به بعد اعتقادی بوده است. نتایج معنیداری بعد اعتقادی نیز نشان داد که میانگین بعد اعتقادی دانشجویان رشته علوم اجتماعی تفاوت معناداری با میانگین بعد اعتقادی دانشجویان فنی و مهندسی دارد و میتوان گفت که دانشجویان رشته علوم اجتماعی اعتقاد دینی بیشتری نسبت به دانشجویان رشته فنی و مهندسی دارند. شاید بتوان دلیل این نتیجه را، برغم عدم ارتباط مستقیم، میزان مطالعه و سر و کار داشتن بیشتر دانشجویان علوم اجتماعی با متون دینی دانست.
بنابراین، میتوان گفت دینداری دانشجویان بیشتر از نوع اعتقادی و تجربی است تا مناسکی یا شعائرگرا. از طرف دیگر، در میان کل ابعاد دینداری سنجیده شده در این پژوهش، بعد پیامدی دارای کمترین میانگین بوده است. به عبارت دیگر، پیامدهای دینداری دانشجویان حضور کمتری نسبت به سایر موارد در زندگی آنها دارند. همچنین، میزان انجام رفتارهای مذهبی یا «مناسک فردی» دینی دانشجویان، بیشتر از انجام مشارکتهای مذهبی یا «مناسک جمعی» بوده است. موارد فوق را میتوان بر اساس نظر برگر و تغییرات دانشگاه بهعنوان یکی از مهمترین حامل های مدرنیته نیز تبیین کرد که بر اساس آن، با تغییرات بوجود آمده، شاید از شدت دینداری افراد کاسته نشود، اما نوع دینداری آنها تغییرات بیشتری خواهد داشت و متفاوت خواهد بود.
منابع