سعید صادقی بروجردی؛ رمضان کریمی؛ بهرام یوسفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای ذهنی فرآیند عملکرد تیمی در بازیکنان لیگ دسته اول فوتبال ایران انجام گرفت. این پژوهش با دیدمان تلفیقی (کیفی-کمی) و با استفاده از روش شناسی کیو انجام شد. تالار گفتمان پژوهش را 18 نفر (6 نفر از اساتید صاحبنظر رشته مدیریت ورزشی، 6 نفر از مربیان با سابقه و 6 نفر از بازیکنان موفق و با تحصیلات لیسانس و بالاتر) تشکیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای ذهنی فرآیند عملکرد تیمی در بازیکنان لیگ دسته اول فوتبال ایران انجام گرفت. این پژوهش با دیدمان تلفیقی (کیفی-کمی) و با استفاده از روش شناسی کیو انجام شد. تالار گفتمان پژوهش را 18 نفر (6 نفر از اساتید صاحبنظر رشته مدیریت ورزشی، 6 نفر از مربیان با سابقه و 6 نفر از بازیکنان موفق و با تحصیلات لیسانس و بالاتر) تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش شامل بازیکنان تیم های لیگ دسته اول فوتبال کشور بودند که تعداد 21 نفر به صورت قضاوتی هدفمند و بر اساس سابقه بازی آن ها انتخاب گردیدند. بر اساس مصاحبه های انجام شده و مرور ادبیات تحقیق، 36 گزاره کیو استخراج و در قالب یک پرسشنامه متشکل از 36 کارت و یک نمودار کیو در اختیار بازیکنان مورد مطالعه قرار گرفت که میزان موافقت یا مخالفت خود را با آن ها مشخص نمایند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نوع کیو ذهنیت مشارکت کنندگان در 5 عامل: انگیزش تیمی، کیفیت تیمی، یادگیری تیمی، مهارت تیمی و تصمیم گیری تیمی به عنوان شاخصه های ارزیابی فرآیند عملکرد تیمی دستهبندی گردید که این الگوها در مجموع 28/62 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر به مدیران سیستم ورزش کشور پیشنهاد می شود جهت ارزیابی عملکرد مربیان و تیم های ورزشی علاوه بر رده بندی پایان فصل و اهداف نتیجه ای دیگر شاخصه های فرآیند عملکردی مانند الگوهای شناسایی شده این پژوهش را نیز در نظر داشته باشند.
امیر الفتی؛ بهرام یوسفی؛ شهاب بهرامی؛ حسین عیدی
دوره 19، شماره 47 ، خرداد 1399، ، صفحه 203-222
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشی انجام گرفت. روش پژوهش، آمیخته (کمی و کیفی) و جامعه آماری شامل دو جامعه آماری از اساتید و خبرگان حوزه ورزش و کلیه مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. در بخش کیفی از 25 نفر از اساتید و خبرگان حوزه ورزش به صورت هدفمند نظرخواهی شد. در بخش کمی نیز 211 نفر از مدیران ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشی انجام گرفت. روش پژوهش، آمیخته (کمی و کیفی) و جامعه آماری شامل دو جامعه آماری از اساتید و خبرگان حوزه ورزش و کلیه مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. در بخش کیفی از 25 نفر از اساتید و خبرگان حوزه ورزش به صورت هدفمند نظرخواهی شد. در بخش کمی نیز 211 نفر از مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی تایید گردید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 96/0 محاسبه شد. در بخش کیفی، 8 عامل اداری، مالی، عملکردی، اخلاقی، اجتماعی، قانونی، دموکراتیک و رسانهای به عنوان عوامل پاسخگویی در سازمانهای ورزشی شناسایی شدند. در بخش کمی نیز نتایج نشان داد که پاسخگویی عملکردی در مقایسه با سایر متغیرهای بررسی شده، بیشترین میزان اثرگذاری را بر نظام پاسخگویی سازمانی داشت (49/0) و پس از آن، به ترتیب عامل پاسخگویی قانونی با (42/0)، پاسخگویی اداری با (36/0)، پاسخگویی فناوری و رسانهای با (35/0)، پاسخگویی مالی با (27/0)، پاسخگویی اخلاقی با (20/0) و پاسخگویی اجتماعی با (11/0) در رتبههای بعدی متغیرهای اثرگذار بر پاسخگویی سازمانی قرار داشتند. همچنین، پاسخگویی دموکراتیکی دارای اثر (268/0) بود که اثر آن تایید نشد.
پیشنهاد میشود که مدیران وزارت ورزش و جوانان به عنوان سیاستگذاران حوزه ورزش و جوانان کشور، جهت افزایش اثربخشی این سازمان از الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر استفاده نمایند.
بهرام یوسفی؛ سحر امیری؛ بهشت احمدی؛ کیوان شعبانی مقدم
دوره 14، شماره 30 ، اسفند 1394، ، صفحه 71-90
چکیده
تصویر برند ورزشکار شامل سه بعد اصلی است: عملکرد ورزشی، جذابیت ظاهری و سبک زندگی بازارپسند. هدف این مطالعه آزمون الگوی رابطه تصویر برند ورزشکار با همذاتپنداری با ورزشکار بود. 530 دانشجو (241 دختر و 289 پسر)، مقیاس تصویر برند ورزشکار (آرایی و همکاران، 2013) و مقیاس اصلاح شده همذاتپنداری با ورزشکار کوهن و پرس (2003) را تکمیل کردند. مدل معادلات ...
بیشتر
تصویر برند ورزشکار شامل سه بعد اصلی است: عملکرد ورزشی، جذابیت ظاهری و سبک زندگی بازارپسند. هدف این مطالعه آزمون الگوی رابطه تصویر برند ورزشکار با همذاتپنداری با ورزشکار بود. 530 دانشجو (241 دختر و 289 پسر)، مقیاس تصویر برند ورزشکار (آرایی و همکاران، 2013) و مقیاس اصلاح شده همذاتپنداری با ورزشکار کوهن و پرس (2003) را تکمیل کردند. مدل معادلات ساختاری نشان داد که عملکرد ورزشی و سبک زندگی بازارپسند که از ابعاد تصویر برند ورزشکار هستند و بازتابی از تواناییهای ورزشی در میدان ورزش و تلقی از خبرگی ورزشکار و همچنین شخصیت ورزشکار و ادراک اجتماعی از ورزشکاران میباشند، ضریب مسیر معنیداری بر همذاتپنداری با ورزشکار داشتند. بر این اساس، به منظور ارتقای سطح همذاتپنداری هوادار با ورزشکار، به چهره های ورزشی و مدیران پیشنهاد میشود که علاوه بر تقویت مهارت ها و تواناییهای مربوط به عملکرد در رقابت های ورزشی، بر ایجاد سبک زندگی بازارپسند ورزشکاران تمرکز نمایند. این موضوع از طریق رفتار اخلاقی در درون و بیرون زمین رقابت، حساس بودن در موضوعات اجتماعی- فرهنگی، رهبری خوب و مدل مناسب برای هوادار بودن، مسئولیت اجتماعی و نشان دادن احترام برای هواداران و تماشاچیان قابل دستیابی است.