الهام رحمتآبادی؛ سهیلا علیرضانژاد؛ حسین ابوالحسن تنهایی
دوره 18، شماره 45 ، آذر 1398، ، صفحه 105-126
چکیده
پرسش آغازین این مقاله آن است که دلایل گرایش فزاینده گروههایی از جوانان به تنها زندگی کردن چیست؟ برای پاسخ به این پرسش از روش داده بنیان استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، انجام مصاحبه نیمه ساخت یافته و کدگذاری و تحلیل مستندات مربوط به روزنگاشتههای تعدادی از جوانان تنها در شبکههای اجتماعی است. روش نمونهگیری، نمونهگیری ...
بیشتر
پرسش آغازین این مقاله آن است که دلایل گرایش فزاینده گروههایی از جوانان به تنها زندگی کردن چیست؟ برای پاسخ به این پرسش از روش داده بنیان استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، انجام مصاحبه نیمه ساخت یافته و کدگذاری و تحلیل مستندات مربوط به روزنگاشتههای تعدادی از جوانان تنها در شبکههای اجتماعی است. روش نمونهگیری، نمونهگیری هدفمند است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تمایل به شهرنشینی و سبک زندگی مدرن، زمینههای برآمده از فضای عمومی، خانوادگی، اجتماعی– اقتصادی و زمینههای ارتباطی در شهر، از مهمترین دلایل زمینهساز برگزیدن تنهایی بهمثابه سبکزندگی هستند. نتایج این پژوهش نشان داد با طیف گستردهایی از تنهایی مواجه هستیم که میتوان آنها را به چهارگونه تنهایی انتخابی، اجباری، ناگهانی و تحمیلی دستهبندی کرد. از جمله مهمترین آثار تجربه تنها زندگی کردن بر جوانان میتوان به هراسهای ارتباطی، تمایل کم به معاشرتهای خانوادگی و انواعی از انزوای اجتماعی، جسمی، جنسی، کلامی، فضایی- مکانی اشاره کرد.
از مهمترین ویژگیهای جوانی، تحرک و تمایل به تغییر و استقلال طلبی است. تهران نیز بهمثابه شهری بزرگ از سویی بستر تنوع و تکثر است و فرصتهای بیشتری در اختیار جوانان قرار میدهد و از سوی دیگر، محدودیتها و محرومیتهای فضایی را به جوانان تحمیل میکند که آنان را در شرایطی تناقضآمیز (پارادوکسیکال) قرار میدهد. عمده جوانان معمولا پیش از مواجهه، تصوری از آن ندارند. بنابراین از یک طرف، شهر تهران به واسطه گستردگی و وسعت، فرصت دیده نشدن را در اختیار جوانان تنها میگذارد و از سوی دیگر، جوانان تنها را بهطور مدام در معرض داغننگ و فشار به حریم خصوصی قرار میدهد. از همین روی، جوانان با تلاش برای حفظ جداییگزینی، از روابط خویشاوندی پرهیز می کنند و از همگزینی بهمثابه جایگزینی برای روابط اجتماعی سنتی و خانوادگی بهرهمند می گردند.
سهیلا علیرضانژاد؛ سکینه سیف جمالی
دوره 15، شماره 33 ، آذر 1395، ، صفحه 35-55
چکیده
همچنان که افراد یک جامعه یکسان نیستند، راهکارهای اوقات فراغت آنان نیز متفاوت است. این پژوهش به دنبال یافتن الگوهای رفتاری جوانان به تفکیک دختر و پسر در فضای مجازی است. چگونگی گذران اوقات فراغت برای جوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا الگوهای گذران اوقات فراغت در شناخت سبک زندگی افراد بسیار موثر است. بر این اساس، پرسش اصلی این ...
بیشتر
همچنان که افراد یک جامعه یکسان نیستند، راهکارهای اوقات فراغت آنان نیز متفاوت است. این پژوهش به دنبال یافتن الگوهای رفتاری جوانان به تفکیک دختر و پسر در فضای مجازی است. چگونگی گذران اوقات فراغت برای جوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا الگوهای گذران اوقات فراغت در شناخت سبک زندگی افراد بسیار موثر است. بر این اساس، پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از آن که گذران فراغت مجازی در بین جوانان چگونه بوده و تاثیر جنسیت بر آن چگونه است؟ برای پاسخگویی به این پرسش ضمن مراجعه به واقعیت، از مفاهیم نظری از قبیل میدان و منش در اندیشه بوردیو و نظریات کاستلز در باره جامعه شبکه ای استفاده شد. با توجه به ماهیت پژوهش، روش ترکیبی متوالی استقرایی انتخاب شد که ترکیب دو روش مطالعه میدانی و پیمایش است. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه میدانی، مصاحبه نیمه ساخت یافته و بحث گروهی است و در بخش پیمایش، پرسشنامه ای با توجه به یافته های کیفی ساخته شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی، نمونه گیری هدفمند و در پیمایش، نمونه گیری سهمیه ای بود. یافته ها نشان از عمومیت استفاده از فضای مجازی در بین جوانان دارد، اما علیرغم باز شدن فضا و تسهیل کنشگری دختران در فضای مجازی، وجود نوعی منش و ذائقه جنسیتی در میدان فضای مجازی مشاهده شد. به عبارت دیگر، ساخت جنسیتی در اوقات فراغت مجازی بازتولید شده است. افزایش امکانات، تاثیر چندانی در نحوه رفتار جوانان برای گذران اوقات فراغت در فضای مجازی ندارد، اگرچه تمایل به مصرف نمایشی و اوقات فراغت تظاهری در دختران و پسران دیده می شود، اما به لحاظ شکلی متفاوت است.