حمیرا احمدی مجد؛ ابراهیم علیدوست قهفرخی؛ امین دهقان قهفرخی؛ علی اصغر دورودیان
چکیده
با توجه به اهمیت برنامهریزی استراتژیک در توسعه مقولههای مختلف و از جمله ورزش، ضرورت توجه به این مهم در کشور ما نیز بیش از پیش بر مسئولان کشور واجب است. از اینرو، هدف پژوهش شناسایی شاخصهای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود. روش تحقیق کیفی (نظریه دادهبنیاد) بود. ابزار جمعآوری اطلاعات از طریق ...
بیشتر
با توجه به اهمیت برنامهریزی استراتژیک در توسعه مقولههای مختلف و از جمله ورزش، ضرورت توجه به این مهم در کشور ما نیز بیش از پیش بر مسئولان کشور واجب است. از اینرو، هدف پژوهش شناسایی شاخصهای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود. روش تحقیق کیفی (نظریه دادهبنیاد) بود. ابزار جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند بود. پس از انجام 15 مصاحبه با صاحبنظران، کدها به حد اشباع نظری رسیدند. تجزیه و تحلیل دادهها به صورت همزمان و با استفاده از رویکرد ظاهرشونده گلیزر (1978) صورت گرفت. با انجام فرایند سه گام کدگذاری (باز، انتخابی و نظری) در نهایت برای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران تعداد 84 کد اولیه غیرتکراری بدست آمد که در قالب 23 مقوله طبقهبندی شد. نتایج حاصل از کدگذاریها نشان داد که برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بر مبنای چهار عامل: 1) بازدارنده، 2) تسهیلکننده، 3) توسعهدهنده و 4) پیامد قرار دارد. لذا زمانی که مکانیسم اثر این عوامل بهدرستی شناسایی و تشخیص داده شود میتوان شاهد رشد برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود که همواره به کنترل استراتژیک در کلیه سطوح توجه نمایند. یکی از مهمترین راهکارهای پیاده-سازی موفقیتآمیز کنترل استراتژیک جامع و پویا در سازمان، درونی کردن کنترل و یا به تعبیری ترویج فرهنگ خودکنترلی میان کلیه اعضای وزارتخانه است.
فاطمه احمدی؛ علیرضا الهی؛ علی اصغر دورودیان؛ شیوا ازادفدا
چکیده
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل برنامه استراتژیک بازاریابی رشتههای ورزشی درحالتوسعه با تأکید بر رسانه های اجتماعی (نمونه موردی: ورزش بولس) بود. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و بر اساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه تمامی متخصصین و اساتید حوزه بازاریابی ورزشی، رسانههای ورزشی، مدیران فدراسیون و کمیتههای بولینگ، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل برنامه استراتژیک بازاریابی رشتههای ورزشی درحالتوسعه با تأکید بر رسانه های اجتماعی (نمونه موردی: ورزش بولس) بود. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و بر اساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه تمامی متخصصین و اساتید حوزه بازاریابی ورزشی، رسانههای ورزشی، مدیران فدراسیون و کمیتههای بولینگ، بیلیارد و بولس ایران و حامیان مالی حاضر در مسابقات بولس بودند که تعداد آنها برابر با 55 نفر بود. ابزار تحقیق حاضر پرسشنامه محقق ساخته که با استفاده از مطالعات کتابخانهای، بررسی اسناد و مدارک و نظرات کارشناسی اساتید که تخصص در زمینه مرتبط داشتند به روش دلفی طراحی گردید (26 گویه)، روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مورد تأیید قرار گرفت، همچنین پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ بیش از 80/0 به دست آمد. از روش تحلیل SWOT ماتریس ارزیابی عوامل درونی و عوامل بیرونی برای تعیین وضعیت استفاده شد. در بخش آمار استنباطی برای تجزیهوتحلیل یافتهها از آزمون فریدمن جهت اولویتبندی معیارها در سطح 05/0 در نرمافزار SPSS استفاده شد. برنامهی راهبردی بازاریابی رشته بولس با تأکید بر رسانه دارای 7 قوت، 9 ضعف، 5 فرصت و 5 تهدید بود. جایگاه بازاریابی ورزشی رشته بولس با تأکید بر رسانه در منطقهی تدافعی قرار داشت. 3 راهبرد برای تحقق رسالت اهداف بلندمدت بازاریابی ورزش بولس با تأکید بر رسانه تدوین شد. نتیجهگیری به این صورت شد که رشته بولس نیازمند بهکارگیری راهبردهای محافظهکارانه و نزدیک به ناحیه تهاجمی در عرصه عمل بود.
علی اصغر دورودیان؛ زهرا سادات مشیر استخاره
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه نفرتپراکنی اینترنتی با احساس امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان با توجه به نقش میانجی نگرش نسبت به رسانههای اجتماعی تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش را تمامی ورزشکاران نوجوان تشکیل میدادند که با توجه به حجم جامعه نامحدود، تعداد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه نفرتپراکنی اینترنتی با احساس امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان با توجه به نقش میانجی نگرش نسبت به رسانههای اجتماعی تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش را تمامی ورزشکاران نوجوان تشکیل میدادند که با توجه به حجم جامعه نامحدود، تعداد 384 نفر بر اساس جدول مورگان مطابق با روش نمونهگیری خوشهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری دادهها پس از تایید روایی و پایایی، از پرسشنامههای «امنیت و لذت اجتماعی» گیلبرت و همکاران (2009)، «نگرش رسانههای اجتماعی» دیویس (1998) و «نفرتپراکنی اینترنتی» پاچیکو و میلهویش (2018) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری) و نرم افزار SPSS و Amos انجام شد.
نتایج پژوهش نشان داد که «نفرتپراکنی اینترنتی» بر «امنیت و لذت اجتماعی» با ضریب مسیر (31/0-=β) و «نگرش رسانههای اجتماعی» ورزشکاران نوجوان با ضریب مسیر (24/0-=β)، تأثیر منفی و معناداری دارند. همچنین «نگرش رسانههای اجتماعی» بر «امنیت و لذت اجتماعی» ورزشکاران نوجوان با ضریب مسیر (46/0-=β) تأثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت نتایج حاصل از بررسی نقش متغیر میانجی نشان داد که نگرش رسانه های اجتماعی به واسطه نفرتپراکنی اینترنتی بر امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان تأثیر غیرمستقیم و معناداری دارد.
علی اصغر دورودیان؛ معصومه شهبازی؛ موسی اکبری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر مدیریت بحران در اماکن ورزشی (مطالعه موردی:استادیوم صد هزار نفری ورزشی آزادی) بود که این تحقیق به شیوه کیفی و کمی با استفاده از روش مقایسه های زوجی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق در دو بخش کیفی و کمی می باشد، مدیران و صاحبنطران و کارشناسان مرتبط با حوزه مدیریت بحران اماکن ورزشی در ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر مدیریت بحران در اماکن ورزشی (مطالعه موردی:استادیوم صد هزار نفری ورزشی آزادی) بود که این تحقیق به شیوه کیفی و کمی با استفاده از روش مقایسه های زوجی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق در دو بخش کیفی و کمی می باشد، مدیران و صاحبنطران و کارشناسان مرتبط با حوزه مدیریت بحران اماکن ورزشی در بخش کیفی (روش دلفی) بودند و در بخش کمی نیز مدیران و مسئولین ورزشی مجموعه آزادی و اساتید دانشگاه بودند. ابزار تحقیق، فیش برداری ،مطالعه اسنادی و پرسشنامه جهت گردآوری داده ها بود. ابتدا نرخ ناسازگاری کلیه مقایسات زوجی محاسبه گردید و سپس رتبه بندی معیارها انجام شد. در این تحقیق شناسایی عوامل با روش دلفی انجام گرفت و سپس با استفاده از روش AHP عوامل شناسایی شده اولویت بندی شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل موثر در مدیریت بحران شامل تغییر و بازنگری در قوانین موجود (4 مشخصه)، تامین منابع مالی مورد نیاز (3 مشخصه)، بهره گیری از نیروی متخصص (4مشخصه)، برگزاری دوره های آموزشی و آموزش دادن (3 مشخصه)، بهره گیری از تجهیزات و تاسیسات استاندارد (5 مشخصه) و وجود منابع ایمنی و بهداشتی(5 مشخصه) بودند که در نهایت اولویت بندی کلی نشان داد تغییر و بازنگری در قوانین موجود در رتبه اول قرار دارد.