داود عزیزی؛ پروانه گلرد؛ مهدی سلیمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل خودکارآمدی مدیران عالی ورزش بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد چارمز گراندد تئوری انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید برجسته و مسئولان ورزش کشور (وزیر، معاونان وزیر و سایر سیاستگذاران ورزش کشور) بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار و روش گردآوری داده ها، مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل خودکارآمدی مدیران عالی ورزش بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد چارمز گراندد تئوری انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید برجسته و مسئولان ورزش کشور (وزیر، معاونان وزیر و سایر سیاستگذاران ورزش کشور) بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار و روش گردآوری داده ها، مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته فردی بود. داده ها بعد از انجام 13 مصاحبه به مرحله اشباع نظری رسید و طی سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزار ماکس کیودا تحلیل شدند. پس از کشف کدهای باز در مرحله اول، 14 مفهوم اصلی با عناوین عوامل سازمانی، عملکرد سازمانی، سبک تفکر، کارراه شغلی، اعتماد، ترغیبات، عملکرد فردی، توسعه حرفهای، هوش هیجانی، یادگیری، عملکرد گروهی، تجربیات، خودکارآمدی جمعی و خودکارآمدی فردی تشکیل گردید. سپس با بررسی هم پوشانی مفاهیم استخراج شده، مقوله های اصلی تحقیق شامل مؤلفههای خودکارآمدی، عوامل مؤثر (پیشایندها) و پیامدهای مطلوب به دست آمد. در نهایت، نظریه پردازی شد و مدل نهایی پژوهش طراحی گردید. بر اساس نتایج پژوهش، مطالعه و تقویت مولفههای اثرگذار بر خودکارآمدی میتواند در سطح فردی و جمعی، خودکارآمدی مدیران ورزشی را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به بهبود عملکرد در سطوح مختلف سازمانی گردد.
پروانه گلرد؛ مهدی مرادی؛ داوود عزیزی
دوره 18، شماره 43 ، خرداد 1398، ، صفحه 211-228
چکیده
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت موجود تأمین محتوای برنامههای ورزشی تلویزیون و عوامل پیدایش آن و تبیین وضعیت مطلوب بود. روش این پژوهش، کیفی و از نوع نظریه زمینهای یا مبنایی بود. جامعه آماری پژوهش برگرفته از دو بخش متخصصان رسانهای درون سازمان صدا و سیما و خارج از سازمان بود. متخصصان سازمان صدا و سیما شامل سه گروه تهیهکنندگان، کارگردانان ...
بیشتر
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت موجود تأمین محتوای برنامههای ورزشی تلویزیون و عوامل پیدایش آن و تبیین وضعیت مطلوب بود. روش این پژوهش، کیفی و از نوع نظریه زمینهای یا مبنایی بود. جامعه آماری پژوهش برگرفته از دو بخش متخصصان رسانهای درون سازمان صدا و سیما و خارج از سازمان بود. متخصصان سازمان صدا و سیما شامل سه گروه تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان برنامههای ورزشی، مدیران گروههای ورزش تلویزیون و سیاستگذاران ورزش سازمان صدا و سیما بودند و در بخش متخصصان رسانهای بیرون از سازمان صدا و سیما نیز از نظرات متخصصان رسانهای/ورزشی و اساتید دانشگاه استفاده شد. روش نمونهگیری نظری و ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختیافته بود. با اینکه پس از انجام 17 مصاحبه به این نتیجه دست یافتیم که اطلاعات جدید همان تکرار اطلاعات قبلی است، به منظور افزایش تنوع و غلظت مفهومی بیشتر نظریه، تا 20 مصاحبه انجام شد. یافتهها اذعان داشت که برای تأمین محتوای چندوجهی و مطلوب، باید تلویزیون از انحصار دولت خارج شود تا با تمرکززدایی و ایجاد فضایی مبتنی بر شایسته سالاری بتوان تعامل و همکاری تلویزیون و متولیان ورزش را ایجاد کرد. بنابراین، استفاده از کارشناسان و متخصصان در تولید محتوا، تأمین محتوا بر اساس نرمافزارهای آنالیز، تشکیل گروه مطالعاتی پیش از تولید، سهمبندی عادلانه مؤلفههای ورزش، دعوت از صاحبنظران با تخصصهای مختلف در برنامه، شناخت نیازهای واقعی مخاطبان و تعامل دو سویه با آنها میتواند چنین رویکردی را محقق سازد.