شرمین خرقه پوش؛ مظفر یکتایار؛ مژگان خدامرادپور؛ مصطفی باغبانیان
چکیده
هدف از این پژوهش ارائه مدل اقتصاد رفتاری مصرف کنندگان کالاهای ورزشی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. روش تحقیق تحلیلی بوده که بدین منظور از روششناسی کیفی استفاده شد. استراتژی تحقیق، استفاده از نظریه برخاسته از دادهها بود. مشارکتکنندگان در تحقیق 16 نفر شامل جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت ورزشی، فروشندگان، مصرف کنندگان و بازاریابان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائه مدل اقتصاد رفتاری مصرف کنندگان کالاهای ورزشی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. روش تحقیق تحلیلی بوده که بدین منظور از روششناسی کیفی استفاده شد. استراتژی تحقیق، استفاده از نظریه برخاسته از دادهها بود. مشارکتکنندگان در تحقیق 16 نفر شامل جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت ورزشی، فروشندگان، مصرف کنندگان و بازاریابان شرکتهای تولید کننده پوشاک ورزشی بودند و استراتژی نمونهگیری در بخش کیفی هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل محتوای مصاحبهها و کدگذاری استفاده شد. ابزار تحقیق مصاحبه باز بود و نتایج بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافتهها نشان داد اهمیت قیمتگذاری، عوامل فردی، تجربه خریدار، رفتار آگاهانه معرفهای عوامل علّی بودند. عوامل زمینهای شامل تمایز از طریق ارزش نمادین، درآمد، درگیری ذهنی مشتری و ساختار ذهنی آگاهانه بود. همچنین عوامل مداخلهگر شامل عاملهای مهم بودن خدمات پس از فروش برای مشتری، تخفیفات در راستای مشتری مداری، پاسخ گویی، ویژگیهای مشتریان بود. تناسب قیمت و محصول، خرید بر اساس ارزش، تنوع محصولات، ارائه محصولات با سطح کیفی مناسب، ارتباط با مشتری را تشکیل دادند. در نهایت پیامدهای ایندهنگری، تثبیت موقعیت محصول، تکرار رفتار خرید، ایجاد تعهد به مشتری، مدیریت صحیح پیامدهای حاصل از پژوهش حاضر را تشکیل دادند. در نهایت، مدل اقتصاد رفتاری به برندهای کالاهای ورزشی این امکان را میدهد که با درک عمیقتری از رفتار مصرفکنندگان، استراتژیهایی را طراحی کنند که نهتنها به سودآوری سریع منجر شود، بلکه در بلندمدت، رضایت و تعهد مشتریان را نیز افزایش دهد.
افشین اخگر؛ مژگان خدامرادپور؛ مظفر یکتایار؛ هیرش سلطان پناه
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی پارادایمی توسعه پایدار ورزش همگانی با رویکرد فرهنگی- اجتماعی به شیوه داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه متخصصان، صاحب نظران، سیاست گذاران، مشاوران و فعالان حوزه ورزش همگانی تشکیل می دادند و روش نمونهگیری به صورت غیر احتمالی- هدفمند بود. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی پارادایمی توسعه پایدار ورزش همگانی با رویکرد فرهنگی- اجتماعی به شیوه داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه متخصصان، صاحب نظران، سیاست گذاران، مشاوران و فعالان حوزه ورزش همگانی تشکیل می دادند و روش نمونهگیری به صورت غیر احتمالی- هدفمند بود. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 16 نفر شد. داده ها بر اساس مصاحبه باز و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل گردیدند که 141 مفهوم اولیه، 24 کد محوری و 5 کد گزینشی به دست آمد.
نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل مصاحبه های کیفی نشان داد که عوامل مداخله گر شامل عدم پوشش و حمایت رسانه ها، عدم توجه به ذائقه مخاطبان، لذت بردن و علایق شخصی و بی توجهی سیاست گذاران و پیامدها شامل بهبود تعاملات اجتماعی، افزایش میزان مشارکت در فعالیت بدنی، نهادینه کردن ورزش همگانی در جامعه و تغییر نگرش و رفتار افراد به ورزش همگانی بودند. براساس مدل تحقیق، یکی از راهبردهای نهادینه کردن ورزش همگانی در زندگی روزمره مردم، تدوین برنامه نظام مند برای تمامی نهادهای اجتماعی است.