محمد خبیری؛ ابوذر فتاحی زاده
دوره 18، شماره 43 ، خرداد 1398، ، صفحه 143-164
چکیده
در سده اخیر، سیاست بنا به ماهیت سیال خویش و نیز روند دموکراتیزاسیون وارد حوزههایی شده است که پیش از این دخلی بدان نداشتهاند و یا دارای پیرنگی سیاسی قلمداد نمیشدند. ورزش یکی از مهمترین این قلمروهای جدید سیاست و سیاستورزی است. سیاست و ورزش حرفهای بنا به مردمی شدن روزافزون، حدود و ثغور متفاوتی یافتهاند و این رخداد، به ایجاد ...
بیشتر
در سده اخیر، سیاست بنا به ماهیت سیال خویش و نیز روند دموکراتیزاسیون وارد حوزههایی شده است که پیش از این دخلی بدان نداشتهاند و یا دارای پیرنگی سیاسی قلمداد نمیشدند. ورزش یکی از مهمترین این قلمروهای جدید سیاست و سیاستورزی است. سیاست و ورزش حرفهای بنا به مردمی شدن روزافزون، حدود و ثغور متفاوتی یافتهاند و این رخداد، به ایجاد قلمروهای مشاعی برای هر دو انجامیده است. دیپلماسی و روندهای دیپلماتیک یکی از این مشاعات است که بینالمللی شدن ورزش، آن را به ناچار وارد این حوزه کرده است. این تداخل/تزاحم باعث طرح مفهوم متأخر و راهبردیِ «دیپلماسی ورزشی» شده است. هدف این مقاله، پاسخگویی به این پرسش بود که مراد از دیپلماسی ورزشی چیست؟
برای این منظور با رویکردی اکتشافی به تحلیل و تبیین مفهومی پرداختیم و با استفاده از روش اسنادی دادههای مورد نیاز را جمعآوری کردیم. عمدهترین یافتههای پژوهش، 15 ابزار برآمده از تجارب زیسته و عینی در قلمرو دیپلماسی ورزشی هستند که میتوان از این ابزارها برای پیشبرد توسعه، اعمال قدرت نرم، ایجاد محملی برای گفتگو و همگرایی در جوامع چندفرهنگی و ارتقای روابط صلحآمیز میان دولت ها بهره گرفت.