عبدالرضا نواح؛ حسین ملتفت؛ مریم قلیچی
دوره 18، شماره 46 ، اسفند 1398، ، صفحه 265-288
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت روانی میباشد. مورد مطالعه، دانشجویان (کارشناسی و کارشناسی ارشد) دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 بود که تعداد آنها مطابق آمار برابر با 13314 نفر اعلام گردید. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودساخته است. نمونهگیری به روش نمونهگیری طبقهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت روانی میباشد. مورد مطالعه، دانشجویان (کارشناسی و کارشناسی ارشد) دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 بود که تعداد آنها مطابق آمار برابر با 13314 نفر اعلام گردید. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودساخته است. نمونهگیری به روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم نمونه و با استفاده از فرمول کوکران 373 نفر تعیین شد. چارچوب نظری پژوهش با استفاده از دیدگاه دورکیم، سارافینو، برکمن و سیم طراحی شده است. مدل گلدبرگ از سلامت روانی(GHQ28) به عنوان تعریف عملیاتی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که دینداری در دو بعد اعتقادی و مناسکی و حمایت اجتماعی در سه بعد عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی رابطه معناداری با سلامت روانی دارد. در این پژوهش رابطه معناداری بین سن دانشجویان و سلامتروانی آنان مشاهده نشد، اما یافتههای پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین وضعیتتاهل، جنس و وضعیت سکونت دانشجویان با سلامت روانی آنان وجود دارد؛ به این ترتیب که افراد متآهل، دختران و دانشجویانی که در مدت تحصیل با خانواده زندگی میکردند، از سلامت روانی بالاتری نسبت به گروههای دیگر برخوردار بودند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که شش متغیر (دینداری اعتقادی، دینداری مناسکی، حمایت اجتماعی ابزاری، حمایت اجتماعی عاطفی، جنسیت و وضعیت سکونت) درمجموع 5/19 درصد از تغییرات مربوط به سلامت روانی را تبیین میکنند. در نتیجه عدم توجه به تقویت مبانی سلامت روانی در بین دانشجویان منجر به پیامدهای منفی و هزینههای اقتصادی برای دولت خواهد شد و نیز اثرات روانی و اجتماعی آن بر روی نیروی انسانی تحمیل میگردد.