الهام جعفری؛ فریده شریفی فر؛ شهرام علم
دوره 19، شماره 47 ، خرداد 1399، ، صفحه 265-284
چکیده
هدف از این پژوهش، ارائه الگویی برای آیندهپژوهی حضور زنان در سطوح مدیریت ورزش کشور بود. روش تحقیق از نظر سطح راهبردی، از نظر نوع کیفی، از نظر استراتژی فرایندی، از نظر هدف کاربردی و از نظر زمان آیندهنگر میباشد. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (18 نفر) و جامعه اطلاعاتی (39 نسخه) و ابزار پژوهش شامل سه روش مطالعه کتابخانهای، مصاحبه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، ارائه الگویی برای آیندهپژوهی حضور زنان در سطوح مدیریت ورزش کشور بود. روش تحقیق از نظر سطح راهبردی، از نظر نوع کیفی، از نظر استراتژی فرایندی، از نظر هدف کاربردی و از نظر زمان آیندهنگر میباشد. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی (18 نفر) و جامعه اطلاعاتی (39 نسخه) و ابزار پژوهش شامل سه روش مطالعه کتابخانهای، مصاحبه و تکنیک دلفی بود. روایی ابزارها براساس اعتبار علمی و حقوقی نمونه آماری، ارزیابی محتوایی متخصصان و ضرایب توافق بین خبرگان مطلوب ارزیابی گردید. از روشهای کدگذاری و تحلیل سیستمی مفهومی جهت تحلیل یافتهها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو وضعیت موجود و مطلوب ظرفیتهای مدیریتی شناسایی شده (پست سازمانی، کرسی و عضویت) شکاف قابل توجهی وجود دارد. عوامل تعیین کننده با دو رویکرد دستهبندی شدند: الف) تحلیل سیستمی شامل عوامل پیشایندی، فرایندی و پیامدی؛ ب) تحلیل سطحی شامل عوامل فردی، شغلی، سازمانی و محیطی. منظرهای آیندهپژوهی مدیریت زنان در ورزش کشور از سه منظر زمانی گذشته، حال و آینده و دو بخش نظری و اجرایی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، الگوی آیندهنگری مبتنی بر اقدامات و ملاحظات لازم جهت بهبود جایگاه زنان در مدیریت ورزش کشور در پنج سطح چالش، قابلیت، راهبرد، عملکرد و پیامد ترسیم گردید. براساس یافتهها میتوان گفت آینده محتمل و ممکن برای ایفای نقش مدیران زن در ورزش کشور بیشتر به ارتقای نسبی و موردی در برخی ابعاد و شاخصها شباهت دارد تا آینده مطلوب کل ابعاد و فرایندهای سیستم مورد بحث. پیشنهاد میشود فرصتهای لازم برای تأسیس مراکز تجمع زنانه در ورزش برای آگاهی از کم و کیف پتانسیلهای موجود ایجاد شود.