ذبیح اله صدفى؛ سکینه بابایی
دوره 13، شماره 25 ، آذر 1393، ، صفحه 25-64
چکیده
در این مقاله، به تبیین جامعهشناختی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مصرفِ شبکههاىاجتماعىمَجازی براساس نظریۀ والتر بنیامین و مُدل ارتباطی اقناع رسانهاى موریس روزنبرگ و کارل هاولند پرداخته شده است. در مُدل نظرى تحقیق، مفروض اصلى آن است که شبکههاى اجتماعىمَجازی به عنوان یک شبکۀ ارتباطى در بستر تکنیکهای اقناع سازی بر رفتار ...
بیشتر
در این مقاله، به تبیین جامعهشناختی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مصرفِ شبکههاىاجتماعىمَجازی براساس نظریۀ والتر بنیامین و مُدل ارتباطی اقناع رسانهاى موریس روزنبرگ و کارل هاولند پرداخته شده است. در مُدل نظرى تحقیق، مفروض اصلى آن است که شبکههاى اجتماعىمَجازی به عنوان یک شبکۀ ارتباطى در بستر تکنیکهای اقناع سازی بر رفتار مصرفگرایانۀ جوانان تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، گرایش جوانان به مصرفِ شبکههاىاجتماعىمَجازی به عنوان متغیر وابسته، تحت تأثیر عواملى نظیر اعتماد به مبلغان، گرایش به منبع پیام، گرایش به ماهیت پیام، میزان گیرندگى پیام، اعتماد به نفس جوانان و متغیرهاى زمینه اى است. حجم جمعیتِ آماری، 227790 نفر و متشکل از جوانان 18 سال تا 29 سال ساکن در مناطق شهرى زنجان است. به عنوان نمونۀ آماری 368 نفر از جمعیتِ آماری بنا بر قواعد تعیین حجم نمونه و براساس روش نمونه گیری چند مرحلهاى خوشهاى و سهمیهاى انتخاب گردیدند. با استفاده از پرسشنامۀ هدایت شده، اطلاعات مورد نیاز جمع آورى و با کمک نرم افزار SPSS پردازش گردید. یافتههای تحقیق نشان میدهند که تفاوت معنادارى میان پاسخگویان دختر و پسر از نظر گرایش به منبع پیام، گرایش به ماهیت پیام، میزان گیرندگى پیام و اعتماد به نفس وجود ندارند؛ در عین حال، پسران بیش از دختران به مبلغان شبکههاىاجتماعى اعتماد دارند و گرایش بیشترى به مصرفِ شبکههاىاجتماعى نشان میدهند. از اینروست که تفاوت جنسیتى جوانان مصرفکنندۀ شبکههاىاجتماعىمَجازی حائز اهمیت میگردد. تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر، نشانگر آن است که برحسب ارزش بتا (β)، در مجموع 64 درصد تغییراتِ گرایش به مصرفِ شبکههاىاجتماعىمَجازی (64/0= R2)، بستگی به ارتقای گرایش به منبع پیام (64/0+)، گیرندگى پیام (43/0+)، اعتماد به مبلغان (20/0+) و اعتماد به نفس (09/0+) در بین جوانان (13/0+) متأهل (17/0+) شهر زنجان دارد.
بیژن خواجه نوری؛ زهرا ریاحی؛ سیدابراهیم مساوات
دوره 12، شماره 19 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 81-100
چکیده
چکیده مطالعهی حاضر رابطهی بین هویت مذهبی و سبک زندگی جوانان شهر شیراز را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا مطالعههای انجام شده در این حوزه مرور گردیدند، سپس بر اساس نظریهیی مبتنی بر آراء گیدنز هفت فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیهها 560 جوان بین سنین 15 تا 29 شهر شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. ...
بیشتر
چکیده مطالعهی حاضر رابطهی بین هویت مذهبی و سبک زندگی جوانان شهر شیراز را مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا مطالعههای انجام شده در این حوزه مرور گردیدند، سپس بر اساس نظریهیی مبتنی بر آراء گیدنز هفت فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیهها 560 جوان بین سنین 15 تا 29 شهر شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه است. نتایج در سطح همبستگی نشان میدهد که بین برخی متغییرهای سبک زندگی و میزان دینداری با هویت مذهبی رابطهی معنادار وجود دارد. نتایج بدست آمده در سطح تحلیل رگرسیونی نشان دادهاند که بترتیب متغیرهای شبکههای مجازی 2، سبک دینی، رسانههای خارجی، درآمد پاسخگو، رسانههای نوشتاری داخلی، مجرد بودن، فناوریهای نوین و سبک فرهنگی فراغت جدید برروی هم 52 درصداز تغییرات متغییر وابسته را تبیین میکنند. این تحقیق نشان میدهد که تقویت عوامل مذهبی، باورها ، و سبک زندگی دینی بر هویت مذهبی تاثیر مثبت و بسزایی دارد.