ملیحه عابدی؛ مهسا لاریجانی؛ مجید عابدی
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال توصیف تجربه و درک از تفکر خودکشی وجهان پدیداری در نزد سربازان است. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه مورد نظر سربازان درحال خدمت درسال 1399 بود که به دلیل حساسیت نظامی با روش نمونهگیری هدفمند وگوله برفی انجام شدواز بیان نام پادگان خاص پرهیزشده است. پس از مصاحبه با 8 سرباز پاسخ های افراد به ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال توصیف تجربه و درک از تفکر خودکشی وجهان پدیداری در نزد سربازان است. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه مورد نظر سربازان درحال خدمت درسال 1399 بود که به دلیل حساسیت نظامی با روش نمونهگیری هدفمند وگوله برفی انجام شدواز بیان نام پادگان خاص پرهیزشده است. پس از مصاحبه با 8 سرباز پاسخ های افراد به اشباع رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شدکه برای سنجش روایی و پایایی دادههای کیفی، از درگیری پیوسته، مشاهده مداوم، ذهنیت پیش رونده در مصاحبه استفاده شد. در مراحل تحلیل به 2 مقوله اصلی و 7 مقوله فرعی رسیدیم. مقولات هدف وانگیزه، ترس، حس تنهایی وجدایی از خانواده زیرمجموعه مقوله اصلی سطح فردی قرارگرفتند. مقولات حس اجبار داشتن، تحقیر شدن،عدم تطابق منزلت، نبود حامی مالی وعاطفی زیر مجموعه مقوله اصلی سطح کنش قرارگرفتند. نتایج نشان داد شرایط و مسائلی در دوران سربازی وجود دارد که در ابتدا تفکر خودکشی را پدید میآورد و تداوم این مسائل اقدام به خودکشی را منجر میشود. براساس بررسیها میتوان نتیجه گرفت برخی امور احتمال تغییرندارند، ولی اموری از قبیل آموزش مهارت حل مسئله، تغییر در شیوهی اجرای قوانین، بومی سازی پذیرش سربازها و در نهایت تغییر نگرش به سرباز میتواند تفکر خودکشی را که پیش نیاز اقدام به خودکشی است کاهش دهد.
مسعود زمانی مقدم؛ موسی افضلیان سلامی؛ سید حسین سراج زاده
دوره 15، شماره 31 ، خرداد 1395، ، صفحه 113-127
چکیده
امروزه جوانان بهویژه دانشجویان ایرانی تحت تأثیر ویژگیها و عناصر دنیای مدرن قرار گرفتهاند. ازاینرو، نگرش آنها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی نیز دستخوش تغییر شده است. این مقاله، نگرش آنها پیرامون پدیدههای مذکور را با توجه به وضعیت دینداریشان مطالعه میکند. مقاله حاضر در پارادایم تفسیرگرایی و با استراتژی ...
بیشتر
امروزه جوانان بهویژه دانشجویان ایرانی تحت تأثیر ویژگیها و عناصر دنیای مدرن قرار گرفتهاند. ازاینرو، نگرش آنها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی نیز دستخوش تغییر شده است. این مقاله، نگرش آنها پیرامون پدیدههای مذکور را با توجه به وضعیت دینداریشان مطالعه میکند. مقاله حاضر در پارادایم تفسیرگرایی و با استراتژی استفهامی و روش کیفی صورت گرفته است. دادههای پژوهش با نمونهگیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبۀ باز و عمیق با هفده دانشجوی 19-27 ساله در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی گردآوری شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعاتِ بهدستآمده، از روش نظریۀ زمینهای استفاده شده است. مطابق با یافتههای پژوهش، مقولات «دینداری»، «خانواده» و «نگرش به جهان پس از مرگ» به ترتیب بهعنوان شرایط علّی، زمینهای و مداخلهگر در مقولات پیامدیِ «خودکشی»، «اوتانازی» و «مرگهراسی» تأثیرگذارند. برآیند و نتایج تحقیق نشاندهندۀ محوری بودن نوع دینداری دانشجویان در نگرش آنها پیرامون مقولات پیامدی مذکور است. ازاینرو، مقولۀ کانونی، «نگرش دینی/عرفی پیرامون خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی» است. با توجه به تغییر نگرشها و ارزشهای اعتقادی و دینی دانشجویان در سالهای اخیر، لازم است که وضعیت نگرش آنها نسبت به خودکشی، اوتانازی و مرگهراسی با توجه به نوع دینداری آنها بیشتر مورد مطالعه قرار بگیرد. همچنین، باید در نظر داشت که فهم مسائل مرگ در جامعه ایران با مسائل حوزۀ دین درآمیخته است که بدون توجه به آن، فهمی کافی و مناسب به دست نمیآید.