Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D. in Sport Management, Sport Management Department, Kermanshah Branch, Islamic Azad University, Kermanshah, Iran
2 Ph.D., Associate Professor, Sport Management Department, Razi University, Kermanshah, Iran
3 Ph.D., Assistant Professor, Sport Management Department, Kermanshah Branch, Islamic Azad University, Kermanshah, Iran
4 Ph.D., Assistant Professor, Sport Management Department, Razi University, Kermanshah, Iran
Abstract
This research is to design and explain a model of accountability system in sports organizations. The research method was of a mixed one (quantitative and qualitative) and the statistical population included two statistical societies, professors and experts in the field of sport and all managers and staff of the Ministry of Sports and Youth. In the qualitative section, 25 people from the professors and experts in sports were deliberately targeted. In the quantitative section, 211 people were selected from the directors and staff of the Ministry of Sports and Youth by sampling. The research instrument was a researcher-made questionnaire, which was used to validate the exploratory factor analysis, and its reliability was calculated through Cronbach's alpha (0/96). The results showed that functional responsiveness had the most impact on organizational accountability (49/0) compared to other studied variables. Followed by legal accountability (0/42) which was based on accountability, an organization was influential. Administrative responsiveness (0/36), technology and media accountability (0/35), financial accountability (0/27), moral accountability (0/20) and social accountability (0/11) were in subsequent ranks as the effective variables on organizational responsiveness. Also, democratic accountability had an effect (0/268) that its effect was not confirmed. It is suggested that the managers of the Ministry of Sports and Youth, as policy makers in the field of sports and youth, use the suggested model of the present study to increase the effectiveness of this organization.
Keywords
طراحی و تبیین الگوی نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشی (مطالعه موردی: وزارت ورزش وجوانان)
امیر الفتی[1]
بهرام یوسفی[2]
شهاب بهرامی[3]
حسین عیدی[4]
تاریخ دریافت مقاله: 17/9/1397
تاریخ پذیرش مقاله:13/11/1397
مقدمه
امروزه از پاسخگویی به عنوان «پایههایی اخلاقی یک سازمان» نام برده میشود و افراد باید نسبت به خط مشیها و اقداماتشان پاسخگو باشند. رابطه بین دولت و شهروندان، سیستم پاسخگویی را شکل میدهد چراکه سازمانهای دولتی به وسیله مردم و برای مردم ایجاد میشوند و باید در برابر آنها پاسخگو باشند. (کریستی[5]، 2017) پاسخگویی یک مفهوم وسیعی است که میتواند در توصیف بسیاری از پدیدهها از آن استفاده نمود. مفهوم مسئولیت پاسخگویی بر اساس فرهنگ لغات عبارت است از: الزام به توضیح در قبال اعمال مشخص به منظور ارائه دلایل منطقی برای آنچه انجام داده است. (طالب نیا، 1393) از نظر براون و مور[6] (2001) پاسخگویی عبارت است از: میزان پایبندی به وعده نهایی که سازمان جهت انجام برخی فعالیتها و خدمات داده است. (زاموفن[7]، 2015) از نظر جانسن و کاپتین[8] (2016) نیز سیستم پاسخگویی حاوی مجموعه فعالیتها و ابزارهای خاصی است که برای ارتقای یکپارچگی سازمانی استفاده میشود. (جانسن و کاپتین، 2016) اصطلاح پاسخگویی معمولا به رابطه خوب میان مسئولان و مراجعه کنندگان باز میگردد. (عزیز[9] و همکاران، ۲۰۱۵) پاسخگویی سازمانی، از نشانههای اداره مدرن و دموکراسی- محور است. اگر آنهایی که قدرت دارند، در رابطه با اعمال، اشتباهات و تصمیمگیریهای خود به مردم پاسخگو نباشند، دموکراسی و مردم سالاری در حد حرف و شعار باقی میماند. بنابراین، پاسخگویی سازمانی به عنوان یک نهاد، مکمل مدیریت دولتی در یک سازمان دموکراتیک و مردم سالار است. (بساواندی و توماسون[10]، 2014) پاسخگویی همیشه به انجام امور عمومی، مدیریت بودجه عمومی، تضمین تحقق حقوق افراد، جلوگیری از سوء استفاده و فساد و همچنین اطاعت از حاکمیت قانون مربوط میشود. (عزیز و همکاران، ۲۰۱۵ و لورنکو[11]، 2015)
سازمانهای مختلف با نوعی تعارض و دوگانگی مواجه هستند؛ از یک سو، در مقابل مردمان و سازمانهای مختلف احساس مسئولیت میکنند و باید در برابر نیازهای آنان پاسخگو باشند و از سوی دیگر، الزامات بین المللی آنان را وادار به اعمال روشها و شیوههایی میکند که در عمل ممکن است مغایر خواست و انتظارات شهروندان باشد. (یانگ[12]، 2012) بنابراین در دنیای امروز، سازمانها در شرایطی هستند که باید به تقاضاهای روزافزون تمام ذینفعان از جمله شهروندان، رسانهها و ... پاسخگو باشند. (اسچیلمانس[13]، 2015) نظام پاسخگویی در سازمانها موجب کاهش رفتارهای غیر قانونی خواهد شد. در واقع، مسئولیت پاسخگویی دولت را موظف میکند در حیطه وظایف قانونی خود در مورد فعالیتهایی که انجام میدهد به مردم و نمایندگان قانونی آنها توضیح بدهد و در مورد میزان منابع مالی بودجه عمومی دولت و نحوه مصرف آن اسناد و مدارک معتبر ارائه کند. به عبارت دیگر، گزارشگری نقش عمدهای در ادای وظیفه پاسخگویی در یک جامعه دموکراتیک ایفا میکند. (طالب نیا، 1393) برای اجرای سیستم پاسخگویی نیاز به شناخت اجزای آن است. برای شناسایی اجزای چارچوب مذکور، نخست ادبیات مرتبط بررسی میشود. نویسندگان مختلف تقسیمبندیهای متفاوتی برای نظام پاسخگویی ارائه نموده اند. کاپل[14] (2005) پنج بعد برای پاسخگویی نام برد: شفافیت عملکرد سازمان، شایستگی، پایبندی به اصول سازمانی، پیروی از قوانین و پاسخدهی. (شیری، 1396) باونز[15] (2007) نیز استدلال کرد که حداقل پنج نوع مختلف پاسخگویی وجود دارد: پاسخگوییهای سیاسی، قانونی، اداری، حرفهای و اجتماعی. تمامی تقسیمبندیهای ارائه شده به نوعی با هم همپوشانی داشتهاند. ترکیب ابعاد پاسخگویی نشان میدهد که سیستم پاسخگویی بیش از یک تئوری است و میتواند به صورت کاربردی در سازمانها مورد استفاده قرار گیرد. (قره[16]، 2011) از طرفی وجود سیستم پاسخگویی که برای تمامی سازمانها یکسان باشد، وجود ندارد و سازمانها با توجه به نوع فعالیتها و ذینفعان خود باید سیستم پاسخگویی مناسب را در سازمان برپا نمایند. (کریستی[17]، 2017)
پژوهشهای متعددی در زمینه پاسخگویی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته است. محبوبی (1391) ابعاد ساختاری، اخلاقی، فرهنگی، مالی، قانونی، اطلاعرسانی و عملکردی را به عنوان متغیرهای اثرگذار بر پاسخگویی شناسایی کرد. آقایی کلشتری (1393) در تحقیق خود، ابعاد سیاسی، اخلاقی، عملکردی، ساختاری، مالی و پاسخگویی قانونی را معرفی کرد و ابعاد فرهنگی و اطلاع رسانی پاسخگویی نقش معنیداری در پیشبینی وفاداری مشتریان نداشت. نتایج تحقیق اسماعیلیکیا و ملانظری (1395) نشان داد که دانش و رشته غیر مرتبط ادارهکنندگان دانشگاهها، عامل اصلی ایجاد تضاد، مقاومت کارکنان به دلیل فقدان مهارت، مهمترین خنثیکننده و رتبه نخست تاخیرکنندهها، نبود مدیران خبره برای نظارت بر فرآیند تحول بوده است. نتایج تحقیق معدنی و همکاران (1397) نشان داد که پاسخگویی عمومی بر بهبود خط مشی ارتقای سلامت اداری و شفافیت سازمانی در بخش دولتی، تاثیر مثبت و معناداری دارد. بارتون[18] (2006) در تحقیق خود عامل دموکراتیک را عاملی اثرگذار بر پاسخگویی سازمانی معرفی کرد. تحقیق بولیوار[19] و همکاران (2015) نشان داد که شفافیت مالی بخش مهمی از پاسخگویی سازمانی است. نتایج تحقیق کوانسان[20] (2017) حاکی از آن بود که بودجه بندی عملکرد نه تنها اطلاعات مفیدی را برای سازمان فراهم میکند، بلکه به سیستم پاسخگویی نیز کمک مینماید.
با وجود اینکه پژوهشهای مختلفی در زمینه پاسخگویی در حوزه کسب و کار، علوم اجتماعی، نظریه سازمانی، علوم سیاسی و پژوهشهای مرتبط با فرهنگ و رسانهها انجام شده است، اما کمبود این تحقیقات در سازمانهای ورزشی به چشم میخورد. همچنین، برای تنظیم اولویتهای سازمانی در پاسخگویی باید تعیین نمود که کدام یک از سیستمهای پاسخگویی در سازمان باید در اولویت قرار گیرد.
از آنجایی که وزارت ورزش و جوانان رسالت عظیمی بر عهده دارد و بیش از هر نهاد دیگری در تحول ساختارها و نهادهای ورزش و بخش جوانان کشور اثرگذار است، انتظار میرود اقدامات آنها در جهت توسعه و پیشرفت کشور باشد. اهمیت ارزیابی عملکرد وزارت ورزش و جوانان برای ایفای رسالتی که بر عهده دارند باعث شده که توجه به نظام پاسخگویی آنها بسیار حائز اهمیت باشد. با توجه به اهمیت پاسخگویی در وزارت ورزش و جوانان، پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤال است:
تحول در نظام پاسخگویی وزارت ورزش و جوانان تحت تأثیر چه عواملی است؟
بنابراین، هدف این پژوهش تدوین الگویی است که شناسایی عوامل تحول در نظام پاسخگویی وزارت ورزش و جوانان را امکانپذیر نماید.
روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نوع ترکیبی[21] (کمی و کیفی) و پیمایشی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری پژوهش شامل دو جامعه آماری از اساتید و خبرگان حوزه ورزش و کلیه مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. جهت شناسایی متغیرهای تحقیق در بخش کیفی، ابتدا با مطالعات اسنادی، کتابخانهای، مقالات و سپس با استفاده از نظرات اساتید مدیریت ورزشی و مدیران و صاحبنظران در این حیطه اقدام گردید. با توجه به اینکه هدف اصلی تحقیق، تعیین متغیرها و نیز روابط بین آنها و ارائه الگوی مفهومی برای نظام پاسخگویی بود، از 25 نفر از اساتید و خبرگان در این زمینه استفاده : 9 نفر از اساتید هیات علمی مدیریت ورزشی، 6 نفر از مدیران وزارت ورزش و جوانان و 10 نفر از مدیران ادارات ورزش و جوانان غرب کشور. 8 متغیر به عنوان متغیرهای تاثیرگذار بر شکلگیری نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشی شناسایی گردید: عوامل اداری، مالی، عملکردی، اخلاقی، اجتماعی، قانونی، دموکراتیک و فناوری و رسانهای و در نهایت پرسشنامه 40 سوالی طراحی گردید. در بخش کمی، جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان کشور در سال 1397 بود. تعداد کارکنان رسمی شاغل در این وزارتخانه بر اساس گزارش معاونت نیروی انسانی وزارت ورزش و جوانان حدود 900 نفر کارمند رسمی و قراردادی میباشند. تعداد 250 پرسشنامه بین آنها توزیع گردید و در نهایت 211 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. روایی این ابزار با استفاده از نظر اساتید مدیریت ورزشی تایید شد و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید.
جدول1:آلفای کرونباخ نهایی متغیرهای پژوهش
متغیر |
پایایی گویه |
پایایی کل |
پاسخگویی اداری |
78/0 |
96/0 |
پاسخگویی مالی |
81/0 |
|
پاسخگویی عملکردی |
90/0 |
|
پاسخگویی اخلاقی |
80/0 |
|
پاسخگویی اجتماعی |
83/0 |
|
پاسخگویی قانونی |
67/0 |
|
پاسخگویی فناوری و رسانهای |
86/0 |
|
پاسخگویی دموکراتیکی |
89/0 |
همان گونه که در جدول 1 مشاهده میگردد، ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه تحقیق، 96 درصد به دست آمد. از آنجاکه ضریب به دست آمده از 9/0 بیشتر است، میتوان تفسیر نمود که پایایی ابزار اندازهگیری بالاست. همچنین، به دلیل محقق ساخته بودن ابزار پژوهش (به دلیل شناسایی عوامل به روش کیفی)، برای شناسایی ساختار داخلی ابزار و عوامل مربوط به آن از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
جدول 2: نتایجآزمونبارتلتوکیزرـ میرـ اولکین
پیش فرض |
مقدار |
|
مقدار کیزرمیر (کفایت حجم نمونه) |
886/0 |
|
آزمون کروویت بارتلت |
مقدار مجذور کای |
5/6304 |
درجه آزادی |
425 |
|
سطح معناداری |
001/0 |
نتایج آزمون کیزرـ میرـ اولکین[22] حاکی از همبستگی و مناسبت متغیرهای مورد نظر برای انجام تحلیل عاملی میباشد. برای کفایت حجم نمونه، آزمون کرویت بارتلت نشان داد که حجم نمونه برای انجام تحلیل عاملی مناسب است. جدول 2آزمون تحلیل عاملی اکتشافی را با استفاده از شاخص آماری کیزرمیر و آزمون بارتلت نشان میدهد.
جدول3: آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، کیزرمیر و بارتلت برای هر یک از متغیرهای پژوهش
سوالات |
بارعاملی |
واریانس |
پاسخگویی اداری |
|
|
در وزارت ورزش و جوانان میزان مراجعه برای دریافت خدمات مناسب است. |
19/0 |
07/1 |
مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان به وعدههای خود عمل میکنند. |
51/0 |
80/0 |
رفتار پرسنل وزارت ورزش و جوانان با مراجعه کنندگان محترمانه است. |
58/0 |
68/0 |
از پارتی بازی و رشوه خواری در وزارت ورزش و جوانان جلوگیری میشود. |
54/0 |
62/0 |
تعهد به ارزشهای انسانی و اسلامی در رفتار پرسنل وزارت ورزش مناسب است. |
60/0 |
53/0 |
مدیران وزارتخانه خود را مکلف به پاسخگویی به مشتریان و مقامات میدانند. |
62/0 |
74/0 |
پاسخگویی مالی |
بارعاملی |
واریانس |
بودجه قسمتهای مختلف وزارت ورزش و جوانان به صورت شفاف گزارش میگردد. |
58/0 |
86/0 |
هزینههای تخصیص یافته در وزارت ورزش و جوانان عادلانه است. |
56/0 |
81/0 |
هزینههای وزارت ورزش و جوانان به صورت شفاف گزارش میگردد. |
50/0 |
68/0 |
اطلاعات مالکیت در شرکتهای تابعه مشمول مالیات به صورت کافی در دسترس میباشند. |
56/0 |
61/0 |
وضعیت معافیت مالیاتی وزارت ورزش و جوانان برای باشگاههای ورزشی شفاف است. |
68/0 |
53/0 |
میزان بودجه سالانه وزارت ورزش و جوانان به مردم ارائه میگردد. |
73/0 |
74/0 |
پاسخگویی عملکردی |
بارعاملی |
واریانس |
در وزارت ورزش و جوانان اطلاعات مربوط به میزان تحقق سیاستهای وزارت ورزش و جوانان به مراجعین و پرسنل ارائه میشود. |
59/0 |
90/0 |
وزارت ورزش از ادارات زیردست و فدراسیونها به صورت مداوم گزارش عملکرد گرفته میشود. |
71/0 |
25/1 |
میزان ارائه خدمات به نسبت تعداد کارکنان در وزارت ورزش کافی و مناسب است. |
72/0 |
20/1 |
عملکرد پرسنل توسط مدیران به وضوح بیان میشود. |
79/0 |
38/1 |
وزارت ورزش به صورت منظم و سالیانه گزارش عملکرد را به مردم و جامعه ارائه میکند. |
76/0 |
90/1 |
پاسخگویی اخلاقی |
بارعاملی |
واریانس |
در وزارت ورزش و جوانان ارزشهای اخلاقی مربوط به شغل رعایت میشود. |
68/0 |
95/0 |
در وزارت ورزش و جوانان به وعدههای داده شده عمل میشود. |
75/0 |
05/1 |
به منظور رعایت اخلاقی مراجعین به وزارت ورزش و جوانان، رسیدگی منظم و صحیح به شکایات مراجعین صورت میگیرد. |
74/0 |
07/1 |
کارکنان این وزارتخانه اخلاق حرفهای را به خوبی رعایت میکنند. |
35/0 |
80/0 |
پاسخگویی اجتماعی |
بارعاملی |
واریانس |
در وزارت ورزش در موارد خاصی از شما نظر خواهی و درخواست مشارکت میشود. |
47/0 |
99/0 |
بین برنامههای اجرایی وزارت ورزش و انتظارات سیاسی جامعه همخوانی و هماهنگی وجود دارد. |
74/0 |
73/0 |
پاسخگویی وزارت ورزش و جوانان به جامعه مناسب است. |
79/0 |
56/0 |
وزارت ورزش و جوانان به مسائل اجتماعی مانند محیط زیست و.... اهمیت میدهد. |
78/0 |
65/0 |
پاسخگویی قانونی |
بارعاملی |
واریانس |
خلاء قانونی در زمینه مشکلات فدراسیونها و باشگاههای ورزشی وجود ندارد. |
75/0 |
66/0 |
اجرای قوانین و مقررات مالی در وزارت ورزش و جوانان از وضعیت مناسبی برخوردار است. |
84/0 |
98/0 |
کنترل و نظارت مراجع قانونی مانند مجلس و دولت بر وزارت ورزش و جوانان مناسب است. |
78/0 |
06/1 |
اجرای قوانین و مقررات در وزارت ورزش و جوانان مناسب است. |
96/0 |
25/1 |
پاسخگویی فناوری و رسانهای |
بارعاملی |
واریانس |
در مورد سیاستها و برنامههای اجرایی وزارت ورزش به رسانهها اطلاع رسانی میشود. |
52/0 |
68/0 |
به اطلاعات ارائه شده از سوی وزارت ورزش و جوانان به رسانهها اعتماد وجود دارد. |
51/0 |
64/0 |
تعامل مناسبی میان وزارت ورزش و جوانان با نشریات و رسانهها وجود دارد. |
59/0 |
53/0 |
رسانهها میتوانند هر نوع اخباری را از وزارت ورزش و جوانان دریافت کنند. |
71/0 |
75/0 |
وزارت ورزش و جوانان دارای سایت رسمی به روز شده میباشد. |
76/0 |
91/0 |
این وزارتخانه در شبکههای اجتماعی برای انعکاس اخبار حضور فعال دارد. |
56/0 |
25/1 |
پاسخگویی دموکراتیکی |
بارعاملی |
واریانس |
در وزارت ورزش و جوانان به راحتی میتوان از مدیران بالاتر انتقاد کرد. |
80/0 |
19/1 |
در صورت انتقاد زیردست ناراحت نمیشوم. |
85/0 |
39/1 |
ساختار وزارت ورزش و جوانان به صورت دموکراتیک و ساده است. |
75/0 |
21/1 |
وزارت ورزش و جوانان موفق به کاهش بوروکراسی و تبعیض اداری شده است. |
59/0 |
92/0 |
همانگونه که در جدول 3 مشاهده میگردد، یافتههای تحلیل عامل اکتشافی برای این پژوهش نشان داد که میزان سهم پذیری بار عاملی و واریانس هر یک ازگویههای نظام پاسخگویی سازمانی- بجز دو گویه- در تمامی سوالات دارای بار عاملی بالای 5/0 بود که نشان از تایید پرسشنامه مورد استفاده را دارد.
برای انجام این پژوهش از آمار توصیفی (میانگین، جداول، همبستگی، تحلیل عاملی، آلفای کرونباخ و...) به کمک نرم افزار Spss نسخه 20 و به منظور آزمون الگوی پیشنهادی تحقیق از آزمون تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار ایموس نسخه 24 استفاده شد.
یافتههای پژوهش
توزیع فراوانی مشخصات فردی نمونههای پژوهش نشان میدهد که از 211 نفر نمونه آماری، 45 درصد را زنان و 55 درصد را مردان تشکیل می دادند که از این بین 18 درصد مجرد و 82 درصد متاهل بودند. از بین پاسخگویان 14 نفر دارای مدرک کاردانی، 88 نفر کارشناسی، 92 نفر ارشد و 17 نفر دارای مدرک دکتری بودند. از آزمون کلموگروف اسمیرنوف جهت تعیین توزیع نرمال بودن دادههای پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که سطح معناداری متغیرهای اصلی تحقیق بالاتر از سطح معناداری 05/0 میباشند. بنابراین دادهها دارای توزیع نرمال هستند و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار پارامتریک استفاده میشود. جدول 4 میانگین و انحراف معیار بین متغیرهای اصلی پژوهش را در بین نمونههای آماری پژوهش نشان میدهد.
جدول 4: میانگین،انحرافمعیاروهمبستگیبین متغیرهای اصلی پژوهش
ردیف |
متغیر |
میانگین |
انحراف معیار |
آزمون همبستگی پیرسون |
|
پاسخگویی سازمانی |
سطح معناداری |
||||
1 |
پاسخگویی اداری |
08/4 |
63/0 |
**65/0 |
001/0 |
2 |
پاسخگویی مالی |
09/4 |
61/0 |
**77/0 |
001/0 |
3 |
پاسخگویی عملکردی |
12/3 |
921/0 |
**82/0 |
001/0 |
4 |
پاسخگویی اخلاقی |
61/2 |
63/0 |
**69/0 |
001/0 |
5 |
پاسخگویی اجتماعی |
01/4 |
70/0 |
**75/0 |
001/0 |
6 |
پاسخگویی قانونی |
75/3 |
71/0 |
**75/0 |
001/0 |
7 |
پاسخگویی رسانهای |
64/3 |
80/0 |
**25/0 |
001/0 |
8 |
پاسخگویی دموکراتیکی |
72/3 |
84/0 |
13/0 |
321/0 |
همان طور که در جدول 4 مشاهده میشود، پاسخگویی اداری و مالی بیشترین میانگین را در میان متغیرهای پژوهش داشته است (09/4) و پاسخگویی اخلاقی نیز پایین ترین میانگین (61/2) را از منظر نمونههای آماری پژوهش کسب کردند. به منظور ارتباط سنجی میان متغیرهای تحقیق نیز از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. همانگونه که مشاهده میگردد، ارتباط مثبت و معنادار بالایی بین پاسخگویی سازمانی با متغیرهای تحقیق وجود دارد و تنها با پاسخگویی دموکراتیکی رابطه معناداری نداشت. (کلیه دادهها در سطح معناداری 001/0 میباشند)
شکل 1: خروجی نرم افزار ایموس برای آزمون ضرایب استانداردشده متغیرهایالگوی پیشنهادی پژوهش
در آزمون الگوی پیشنهادی پژوهش، از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. سطح معناداری این آزمون با ضریب استاندارد تی مشخص میگردد. اگر ضریب استاندارد تی بیشتر از 96/1 باشد، با اطمینان 95 درصد معنادار خواهد بود. همانگونه که در شکل 1 و جدول 5 نشان داده شده است، بجز پاسخگویی دموکراتیکی، تمامی مسیرهای مدل پیشنهادی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند. در این بین نیز بیشترین میزان اثر مربوط به پاسخگویی عملکردی با 49/0 میباشد.
جدول 5: نتایج تحلیل مسیر مدل پژوهش
مسیر |
میزان اثر |
خطای استاندارد |
آماره تی |
سطح معناداری |
پاسخگویی اداری <--- نظام پاسخگویی |
363/0 |
092/0 |
87/11 |
001/0 |
پاسخگویی اجتماعی <--- نظام پاسخگویی |
112/0 |
126/0 |
66/3 |
001/0 |
پاسخگویی قانونی <--- نظام پاسخگویی |
423/0 |
125/0 |
82/13 |
001/0 |
پاسخگویی عملکردی <--- نظام پاسخگویی |
491/0 |
076/0 |
05/16 |
003/0 |
پاسخگویی اخلاقی <--- نظام پاسخگویی |
204/0 |
113/0 |
67/6 |
001/0 |
پاسخگویی مالی <--- نظام پاسخگویی |
269/0 |
099/0 |
79/8 |
001/0 |
پاسخگویی دموکراتیکی <--- نظام پاسخگویی |
034/0 |
104/0 |
11/1 |
268/0 |
پاسخگویی فناوری و رسانهای <--- نظام پاسخگویی |
352/0 |
073/0 |
52/11 |
001/0 |
با توجه به جدول 5، آزمون الگوی نظام پاسخگویی سازمانی نشان میدهد که مقدار قدر مطلق آماره تی مسیر پاسخگویی اداری بر نظام پاسخگویی سازمانی برابر 87/11 و بزرگتر از مقدار 96/1 است؛ یعنی در سطح اطمینان 95/0 پاسخگویی اجتماعی تاثیر معناداری بر نظام پاسخگویی سازمانی دارد و مقدار تأثیر برابر با 36/0 میباشد- در واقع، به ازای یک واحد افزایش در پاسخگویی اداری، 36/0 بر بهبود نظام پاسخگویی سازمانی افزوده خواهد شد. سایر مسیرها هم بدین صورت اثرمعنادار خود را نشان دادند- بجز اثر پاسخگویی دموکراتیکی که با توجه به مقدار آماره تی که برابر با 11/1 میباشد، دارای سطح معناداری 268/0 میباشد که میزان اثر پایین 03/0 آن تایید نگردید. نتایج تمامی اثرات متغیرهای الگوی پیشنهادی در جدول 5 قابل مشاهده است.
همچنین آزمون نیکویی برازش الگوی پژوهش نشان داد، شاخص کایدو به درجه آزادی آن کوچکتر از 3 بود که برازش مدل را تایید کرد. همچنین شاخصهای برازش NFI، CFI، IFI و GFI بزرگتر از 9/0، RMSEA و RMR نیز کوچکتر از 1/0 میباشند که اعتبار الگوی پژوهش را تایید نمودند.
در این تحقیق ملاحظه شد که از 8 متغیر شناسایی شده در مصاحبه کیفی، 7 متغیر به صورت مستقیم بر نظام پاسخگویی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار بودند- تنها بعد پاسخگویی دموکراتیکی اثر معناداری نداشت. در نهایت، جهت اولویت بندی متغیرهای شناسایی شده در الگوی نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشی از آزمون فریدمن استفاده شد که نتایج آن در جدول زیر قابل مشاهده است.
جدول6: میانگینرتبههایالگوی نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشیبراساسنتایجآزمونفریدمن
رتبه |
متغیر |
میانگین رتبه |
آمارهخی دو |
درجهآزادی |
سطحمعنیداری |
1 |
پاسخگویی مالی |
17/7 |
76/1082 |
7 |
001/0 |
2 |
پاسخگویی اداری |
05/7 |
|||
3 |
پاسخگویی رسانه ای |
21/6 |
|||
4 |
پاسخگویی اجتماعی |
87/3 |
|||
5 |
پاسخگویی عملکردی |
69/3 |
|||
6 |
پاسخگویی قانونی |
37/3 |
|||
7 |
پاسخگویی اخلاقی |
36/1 |
همانطور که در جدول 6 مشاهده میشود، به ترتیب دادههای هر متغیر، مقدار آماره خی دو، درجه آزادی و سطح معنیداری محاسبه و ارائه گردیده است. با توجه به اینکه سطح معناداری به دست آمده کمتر از 05/0 میباشد، فرض متفاوت بودن رتبهها و اولویتها تایید میگردد. با توجه به میانگینهای به دست آمده برای هفت عامل مذکور، اولویتبندی آنها به ترتیب عبارت است از: پاسخگویی مالی، اداری، رسانهای، اجتماعی، عملکردی، قانونی و اخلاقی.
بحث و نتیجهگیری
پاسخگویی مبنای هر جامعه مدعی دموکراتیک است. به عبارت دیگر، مهمترین وجه تمایز نظامهای مردم سالار از غیر آن، وجه پاسخگو بودن آن و قبول مسئولیت در قبال مردم دانستهاند. پاسخگویی، ابزاری جهت نظارت بر قدرت و پیشگیری از سو استفاده از اختیارات عمومی است و از جنبه نظارتی در همه نظامهای سیاسی امروز نقش محوری دارد. (زاموفن، 2015) اما سازمانها همواره با نوعی تعارض و دوگانگی مواجه اند: از یک سو، در مقابل مردمان و سازمانهای مختلف احساس مسئولیت میکنند و باید در برابر نیازهای آنان پاسخگو باشند و از سوی دیگر، الزامات بین المللی آنان را وادار به اعمال روشها و شیوههایی میکند که در عمل ممکن است مغایر خواست و انتظارات شهروندان باشد. (یانگ، 2011) بنابراین در دنیای امروز سازمانها در شرایطی هستند که باید به تقاضاهای روزافزون تمام ذینفعان از جمله شهروندان، رسانهها و... پاسخگو باشند. (اسچیلمانس، 2015) وجود یک سیستم پاسخگویی دقیق، صحیح و کارامد در سیستم اداری و پاسخگو بودن کارکنان و مدیران در تمامی سطوح از جمله عواملی است که میتواند از تضییع حقوق ارباب رجوع جلوگیری نماید. اما سیستم پاسخگویی که برای تمامی سازمانها یکسان باشد، وجود ندارد و سازمانها با توجه به نوع فعالیتها و ذینفعان خود باید سیستم پاسخگویی مناسب را در سازمان برپا نمایند. (کریستی، 2017) به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر نظام پاسخگویی در وزارت ورزش و جوانان انجام گرفت.
روش پژوهش، آمیخته و جامعه آماری آن شامل یک گروه از اساتید و خبرگان حوزه ورزش و نیز کلیه مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود. در بخش کیفی از 25 نفر از اساتید و خبرگان حوزه ورزش به صورت هدفمند نظرخواهی شد که هشت متغیر به عنوان متغیرهای تاثیرگذار بر شکلگیری نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشی شناسایی گردید: عوامل اداری، مالی، عملکردی، اخلاقی، اجتماعی، قانونی، دموکراتیک و فناوری و رسانهای که در نهایت پرسشنامه 40 سوالی برای آن طراحی گردید که در آزمون تحلیل عاملی اکتشافی 38 سوال آن تایید گردید. در بخش کمی نیز 211 نفر از مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. روایی این ابزار با استفاده از نظر اساتید مدیریت ورزشی تایید شد و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه تحقیق، 96 درصد به دست آمد که نشان از پایایی بالای ابزار اندازهگیری دارد. از آزمون کلموگروف اسمیرنوف جهت تعیین توزیع نرمال بودن دادههای پژوهش استفاده شد که نتایج نشان از نرمال بودن دادهها داشت و به منظور ارتباط سنجی میان متغیرهای تحقیق نیز از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که ارتباط مثبت و معنادار بالایی بین پاسخگویی سازمانی با متغیرهای تحقیق را گزارش کرد و تنها با پاسخگویی دموکراتیکی رابطه معناداری نداشت. در آزمون الگوی پیشنهادی پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان داد که از هشت متغیر شناسایی شده در مصاحبه کیفی، هفت متغیر به صورت مستقیم بر نظام پاسخگویی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار بودند و تنها بعد پاسخگویی دموکراتیکی اثر معناداری نداشت.
نتایج آزمون رتبهبندی فریدمن نشان داد که پاسخگویی مالی نسبت به سایر متغیرهای بررسی شده، بیشترین میانگین را در نظام پاسخگویی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان دارد که نشان از پاسخگویی بالا در مورد بخش مالی وزارت ورزش نسبت به سایر عاملها دارد. پاسخگویی مالی یعنی تا چه حد سازمانهای ورزشی منابع مالی را به اثربخشترین شیوه به مصرف میرسانند. این متغیر در یافتههای محبوبی (1391)، آقایی کلشتری (1393)، اسماعیلیکیا و ملانظری (1395) و کوانسان (2017) نیز مورد تایید قرار گرفت. پاسخگویی مالی نیز از متداولترین انواع پاسخگویی است. مصرف صحیح و بهینه منابع مالی و گزارش هزینه کردن درآمدها و انتشار سالیانه صورت حسابهای مالی به عنوان یکی از اصلیترین دغدغههای اعطاکنندگان مالی و به عنوان یکی از ابزار مهم پاسخگویی شناخته می شود. (اسکات، 2002) معمولا در تمام سازمانها، نحوه هزینه کردن بودجههای اختصاصی از موارد مهمی است که در دستور کار بازرسین عالی قرار میگیرد. سازمانهای ورزشی نیز از این امر مستثنی نیستند و باید مدیران و روسا مشخص کنند که اخذ پول و هزینه آن بر اساس چه فرایند و قانونی است و این همان پاسخگویی مالی در دستگاههای دولتی است که گزینهای با اهمیت در عملکرد آنها محسوب خواهد شد. به عبارت دیگر، شفافیت و درستکاری در امورات مالی علاوه بر حذف فساد میتواند قدرت پاسخگویی را افزایش دهد.
پاسخگویی اداری نیز با میانگین 05/7 در رتبه دوم متغیرهای اثرگذار بر پاسخگویی سازمانی قرار دارد. پاسخگویی نظام اداری عمدتا به پاسخگویی در برابر دولت و مردم بر میگردد. از نشانههای کارآیی و مطلوبیت در هر نظام اداری دارا بودن نظام پاسخگویی به منظور بهبود روابط با جامعه است. نوع و ماهیت پاسخگویی در سیستمها میتواند متفاوت باشد. در سازمانها به لحاظ نوع برنامهها، وظایف و ماموریتها، مسئولیت پذیری در قبال برنامهریزیها و عملکردها و پاسخگویی نیز متفاوت است. پاسخگویی اداری مستلزم تعاملی کردن رابطه میان سازمان و مخاطبان آن است و رسیدن به آن در خلال ارتباط دو سویه و منطقی و نیز شناخت حقوق و مطالبات طرفین امکان پذیر است. استقرار پاسخگویی در وهله اول نیازمند وجود یک محیط مناسب است. از این رو، ضرورت دیگری که در کنار ضرورت پاسخگویی مسئولان وجود دارد، وجود یک چارچوب منطقی و شاخصهای تعریف شده برای پرسشگری است. پاسخگویی در کشور نهادینه نمیشود مگر اینکه در ابتدا فرهنگ پرسشگری در جامعه فراگیر شده و به یک فرآیند تثبیت شده، تبدیل گردد. لذا با تثبیت فرهنگ پرسشگری و تعیین شاخصهای آن پاسخگویی به مراجعین اداری به عنوان چارچوب پرسشگری و محور کلی نظام پاسخگویی، تبیین میگردد. به همین منظور طرح تکریم مردم و جلب رضایت ارباب رجوع به عنوان بخشی از این اقدامات از سوی «شورای عالی اداری» تصویب و به دستگاهها ابلاغ شده است. اجرای طرح تکریم و پاسخگویی به مراجعان اداری در سازمانهای ورزشی، تفاوتهای عمدهای در خدمت رسانی به وجود آورده و سبب ارتقای سطح خدمات و رضایت ارباب رجوع شده است.
پاسخگویی فناوری و رسانهای نیز با میانگین 21/6 در رتبه سوم قرار دارد. این یافته با نتیجه تحقیق آقایی کلشتری (1393) همخوانی ندارد که میتوان به اهمیت بالای پاسخگویی فناوری و رسانهای در سازمانهای ورزشی نسبت به بانک که جامعه مورد تحقیق در پژوهش آقایی کلشتری (1393) بود، نسبت داد. پاسخگویی فناوری و رسانهای یعنی اینکه سازمانهای ورزشی تا چه حد در اطلاعرسانی صحیح و مسائل استراتژیک بخش ورزش و سلامت جامعه تلاش میکنند. در دنیای امروز که به واسطه اطلاعرسانی ساده به یک دهکده جهانی تشبه شده است، مقوله اطلاعرسانی در سازمانهای ورزشی امری سهل و ممکن خواهد بود که با وجود علم و تکنولوزی امروزی بعید به نظر خواهد رسید که پاسخگویی رسانهای در سازمانهای ورزشی با چالشی مهم روبه رو باشد. سازمانهای ورزشی به عنوان یک بخش دولتی موظف به اطلاعرسانی صحیح به مراجع ذیصلاح هستند. با توجه به نتایج مطالعات، تکریم ارباب رجوع با اطلاعرسانی از طریق رسانهها به شهروندان پیرامون خدمات ارائه شده سازمان، تقویت و به روز رسانی مداوم سایت وزارت و سازمانهای ورزشی و درج فعالیتهای سازمان، تعامل با رسانههای ورزشی و ... میتواند از عوامل پاسخگویی فناوری و رسانهای باشد.
در ادامه، پاسخگویی اجتماعی با میانگین 87/3 در رده چهارم متغیرهای اثرگذار بر پاسخگویی سازمانی قرار دارد. پاسخگویی اجتماعی سازمانی را میتوان ظرفیت بالفعل سازمان درجهت برآورده سازی عملی و واقعی توقعات و انتظارات اجتماعی از سازمان تعریف نمود. (احمدی، 1391) به گفته آکرمن، پاسخگویی اجتماعی یعنی اثربخشی و بازدهی یک سازمان در نشان دادن پیگیری برای ایفای مسئولیتهای اجتماعیاش. در این رویکرد به شکاف میان آنچه جامعه ذیربط، انتظار انجام آن را از سازمان داشت و عملکرد واقعی سازمان در این مورد پرداخته میشود. در دیدگاه پاسخگویی اجتماعی سازمانی، سازمانها به مثابه شرکایی در کنار نهادهای جامعهاند و تلاش دارند تا به حل مشکلهای جامعه بپردازند و در نهایت سطح رفاه و کیفیت زندگی اجتماعی مردم را با رعایت برآورده شدن نیازهای تمامی طرفهای ذینفع بالا ببرند. (یعقوبی، 1389) حساسیت سازمانهای ورزشی نسبت به مسائل مختلف عمومی جامعه محلی و توجه به تبعات منفی تصمیمات و اقدامات سازمانی در جامعه مذکور مقوله قابل ارزشی است که تنها میتواند از طریق سازوکار پاسخگویی اجتماعی سازمانی، جنبه عملی و کاربردی به خود بگیرد. سازمانهای ورزشی بنا به سهم و نقش زیادی که در فرهنگ سازی و القای هنجارها دارند میتوانند طلایهدار تحقق و ترویج این مفهوم در بین شبکهای از بازیگران همراه در اداره امور باشند تا عموم جامعه با الهام و الگو برداری از سازمانهای ورزشی در این زمینه به پذیرش و استقرار مفهوم پاسخگویی اجتماعی سازمانی در بخش متبوع مبادرت ورزند. بنابر نتایج این پژوهش، سازمانهای ورزشی باید به اهتمام در آگاه سازی شهروندان محلی جهت بهرهمندی بهتر از خدمات سازمان بپردازند و ضمن همکاری و حمایت از تشکل های مردم نهاد، به تدوین و آموزش منشور اخلاقیات اهتمام ورزند تا پاسخگویی اجتماعی در سازمان را بهبود بخشند.
پاسخگویی عملکردی نیز با میانگین 69/3 در رده پنجم آزمون رتبهبندی فریدمن دارد. این یافته با نتایج تحقیق محبوبی (1391)، اسماعیلیکیا و ملانظری (1395) و کوانسان (2017) همخوانی دارد. مفهوم عملکرد همراه با مفاهیم کیفیت، اثربخشی و کارایی در سازمانهای ورزشی میآید. نظارت و حسن عملکرد خوب را میتوان به عنوان یک عامل مهم برای پاسخگویی در سازمانهای ورزشی به شمار آورد. از طرفی داشتن یک ساختار مناسب تنها زمانی قابل امکان خواهد بود که سازمان دارای عملکرد مناسبی در راستای رسالت خود باشد. عملکرد بالای سازمانهای ورزشی باید براساس شایستگیهای حرفهای در بکارگیری دانش روز، دسترسی به منابع و تکنولوژی، کارآیی در استفاده از منابع، رضایتمندی جامعه و نتایج عملکرد ورزشکاران و سلامتی جامعه باشد. برای بهبود پاسخگویی بهتر است عملکرد سازمانهای ورزشی موجود را با سازمانهای ورزشی موفق همطراز از نظر بهره وری مقایسه و الگو برداری نمود. برای بهبود پاسخگویی سازمانهای ورزشی نمیتوان اثر بخشی و مطلوبیت عملکرد ورزشکاران و مشارکت عموم مردم در فعالیتهای ورزشی، محور قرار دادن جامعه هدف، جهتیابی کارکنان، و بهبود وظایف را از نظر دور داشت. مقولههای یاد شده اگر در سازمانهای ورزشی مورد توجه قرار گیرد و برای آنها برنامهریزی جامعی در نظر گرفته شود، آن سازمان در بعد عملکردی پاسخگویی قابل قبولی خواهد داشت.
پس از پاسخگویی عملکردی، پاسخگویی قانونی با میانگین 37/3 در رتبه ششم تاثیرگذار بر نظام پاسخگویی سازمانی قرار دارد. این متغیر در نتایج تحقیق محبوبی (1391) و آقایی کلشتری (1393) مورد تاکید قرار گرفته است و آنها وجود آن را به منظور پاسخگویی در سازمانها لازم بر شمرده اند. پاسخگویی قانونی به عنوان یک رویکرد حساس به این معنی است که تا چه حد متصدیان امور از قوانین و مقررات تبعیت میکنند یا در برابر مراجع قضایی پاسخگو هستند. (محبوبی، 1391) پاسخگویی قانونی، آشکارترین نوع پاسخگویی است، زیرا رسیدگی قانونی امورات سازمانهای ورزشی براساس استانداردها و موازین قانونی صورت میگیرد. در سازمانهای ورزشی وجود قوانین و مقررات متنوع باعث شده که معمولا فرایندها و عملیات اجرایی بدون وجود چارچوب خاصی انجام شود. در سازمانهای ورزشی ایران نیز این نوع پاسخگویی که به عنوان آشکارترین نوع از آن یاد میشود توسط درون سازمان و بازرسان برون سازمانی انجام میشود. اعرابی، نظام اداری مبتنی بر جامعه مدنی و حقوق اساسی را برای پاسخگویی لازم شمرده است و پاسخگویی سنتی مبتنی بر عملکرد را به عنوان یکی از مولفههای پیش برنده پاسخگویی قانونی میداند. (اعرابی، 1380) مکانیسمهای پاسخگویی قانونی شامل این موارد است: قانون اساسی، مصوبات قوه مقننه، حکمها، قوانین، دستورالعملها و دیگر ابزارهای قانونی که تبین میکنند مقامات دولتی چه کارهایی را میتوانند انجام دهند و چه کارهایی را نمیتوانند و دیگر این که شهروندان چگونه میتوانند بر علیه مقاماتی که اقداماتشان رضایت بخش نیست، اقدام کنند. (محبوبی، 1391) لذا سازمانهای ورزشی جهت بهبود پاسخگویی بهتر است قوانین وتشریفات زائد اداری را کاهش دهند، چراکه با تدوین قوانین ساده، شفاف، گویا و کوتاه، پاسخگویی نیز شفافتر و سادهتر صورت خواهد گرفت. همچنین اگر اجرای قوانین الزام قانونی داشته باشد و از طرف روسا و مدیران پیگیری شود، لازمه احترام به قانون همه گیر شده و پاسخگویی نیز در چارچوب همان قوانین شفاف تر خواهد بود.
رتبه آخر متغیرهای تاثیرگذار بر پاسخگویی سازمانی مربوط به پاسخگویی اخلاقی میباشد. محبوبی (1391) و آقایی کلشتری (1393) نیز در پژوهش خود، پاسخگویی اخلاقی را از عوامل پاسخگویی سازمانی شناسایی کردند. پاسخگویی اخلاقی بر این باور استوار است که تبعیت و پیروی از ارزشهای اخلاقی و معنوی به صورت درونی شکل می گیرد و باید آن را آموزش و پرورش داد. (محبوبی، 1391) پاسخگویی اخلاقی در سازمانهای ورزشی به این نکته اشاره دارد که سازمان در ارائه خدمات تا چه حد، اصول اخلاقی را رعایت میکند. وجود مردم مسلمان با فرهنگ و آداب مختلف در کشور جمهوری اسلامی و تاکید بر رعایت اصول اخلاقی در سازمانهای ورزشی از طرف مدیران ارشد مقولهای نیست که به راحتی از آن گذشت. لذا برای ارتقا و تشویق معنویت در محیط کار میتوان از فعالیتهای غیرجسمانی مانند برنامههای فرهنگی، برنامههای کمک به کارکنان، برنامههایی که کار و خانواده را ادغام میکنند و برنامههای گوناگونی که باعث ایجاد فرهنگهای فراگیر میشوند، بهره برد. همچنین تبیین واضح رسالت و چشم انداز سازمان برای کارکنان و با مشارکت آنها، التزام عملی به ارزشهای معنوی، دفاع به حق از حقوق کارکنان، رعایت اخلاقیات در تعامل با ذینفعان، توجه به نظرسنجی از کارکنان درباره ارزشهای سازمان و تلاش برای توجه به سلامت، روحیه و شرایط زندگی کارکنان میتواند منجر به پذیرش بیشتر اهداف و ارزش های سازمانی و مقبولیت مدیران توسط کارکنان گردد.
از بین تمامی متغیرهای شناسایی شده در این پژوهش، تنها پاسخگویی دموکراتیکی تاثیر معناداری بر نظام پاسخگویی در سازمانهای ورزشی نداشت که دارای سطح معناداری 268/0 بود و اثر آن تایید نشد. این یافته با نتایج تحقیق بارتون (2006) که پاسخگویی دموکراتیکی را از متغیرهای اصلی پاسخگویی سازمانی شناسایی کرده بود، همخوانی ندارد. شاید مسائل فرهنگی و قومی و نفوذ سهامداران و قدرتمندان توانسته است بعضی از برنامههای مدون سازمانهای ورزشی را از سیر طبیعی خود خارج نماید.
پاسخگویی دموکراتیک یعنی سازمانهای ورزشی تا چه حد در ارتباطاتشان با شهروندان و سایر نهادها به طور شفاف و باز عمل میکنند. پاسخگویی دموکراتیک محدود کننده سوء استفاده سازمان از قدرت سیاسی است. به همین دلیل اگر سازمانهای ورزشی نتوانند در زمان خاصی موفق عمل کنند، توسط مقامات سیاسی یا اجرایی مورد مواخذه قرار می گیرند. به بیان دیگر، چون در بعضی مواقع اخذ بعضی امتیازات برای سازمانهای ورزشی از طریق سیستمهای دولتی و به وسیله سیاستمداران انجام میشود، لذا مقامات اجرایی سازمانهای ورزشی تا حدودی تاثیر پذیر از تصمیمات این افراد قرار میگیرند. در بحث دموکراتیک بودن سازمانهای ورزشی، اگر بورکراسی جای خود را به پاسخگویی شفاف و سریع بدهد شاخه سیاسی کاری و بحث روابط به جای ضوابط رشد بیشتری خواهد داشت.
در جمعبندی پایانی، با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که از 8 متغیرشناسایی شده در این پژوهش- بجز پاسخگویی دموکراتیک- تمامی متغیرها در الگوی پیشنهادی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند و نقش و اهمیت هریک از عوامل به خوبی روشن شد. همچنین، میانگین پاسخگویی سازمانی با توجه به میانگین پاسخدهندگان، در حد متوسط برآورد گردید. عدم توجه به پاسخگویی، کیفیت سایر خدمات سازمانهای ورزشی را تحت تاثیر قرار میدهد. از طرفی پاسخگویی مقولهای است که لازم است در سازمانهای ورزشی مورد توجه جدی قرار گیرد. بر این اساس، تعیین ضوابط و مقررات و تدوین معیارهای پاسخگویی برای مدیران و کارکنان، ایجاد و نهادینه کردن فرهنگ پاسخگویی چه در داخل سازمان و چه در مقابل مشتریان و مراجعان در تمام سطوح سازمان، تاسیس دفتر یا واحد پاسخگویی با رویکرد نوین علمی، طراحی و اجرای دورههای علمی پاسخگویی در ابعاد مختلف برای تمام کارکنان، بسترسازی مناسب برای استفاده از دانشهای ضمنی کارکنان و مدیران در راستای افزایش توان پاسخگویی، و همچنین ارزیابی سازمانهای ورزشی به صورت دورهای منظم به منظور سنجش میزان پاسخگویی توصیه می شود. لازم به ذکر است که علاوه بر شناخت اهمیت هریک از عوامل بهبود نظام پاسخگویی، مدیران باید توانایی انجام و به کارگیری هریک از این عوامل را داشته باشند.
از محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به شناسایی عوامل موثر بر پاسخگویی در بخش کیفی اشاره کرد که تنها از دیدگاه اساتید و خبرگان در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و از دیدگاه مراجعهکنندگان و ذینفعان استفادهای نشده است. در بخش کمی نیز جامعه آماری تحقیق محدود به مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان میباشد. همچنین در این پژوهش فقط اثر تعدادی از عوامل موثر بر نظام پاسخگویی در نظر گرفته شده است، در حالی که میتوان عوامل دیگر را نیز مورد بررسی قرار داد. همچنین به دلیل نبود تحقیقات ورزشی در حیطه پاسخگویی سازمانی، محققان با محدودیت در بخش مبانی نظری مواجه بودند.
در زمینه جنبه نوآوری پژوهش حاضر، میتوان به طراحی الگوی پاسخگویی در سازمانهای ورزشی اشاره نمود و با توجه به بررسی مستندات موجود برای پاسخگویی در سازمانهای ورزشی کشور مطالعهای که توانسته باشد به صورت مستند به ثبت برسد تا مورد استفاده برنامهریزان، سیاستگزاران و پژوهشگران قرار گیرد، یافت نشد و اگر هم مطالب کمی وجود دارد تنها به صورت تئوری میباشد. البته در حوزههای مدیریت دولتی پاسخگویی در برخی سازمانها از جمله شهرداری و بیمارستان مطالعه گردیده، اما در این پژوهشها تعداد ابعاد کمتری مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن به ارائه الگویی در حد یک اداره تبیین شده است. در این تحقیق نسبت به سایر مطالعات گذشته، ابعاد بیشتری به صورت کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته، ادر حالی که بیشتر مطالعات گذشته به توصیف ابعاد پرداختهاند. این پژوهش بر آن بوده است تا با کمک تجارب سایر اندیشمندان و الگوهای موجود خارجی در حوزههای دیگر، الگویی بومی برای پاسخگویی بهتر در سازمانهای ورزشی کشور ارائه دهد.
با توجه به یافتهها و محدودیتهای پژوهش حاضر، میتوان به محققان پیشنهادهای زیر را برای پژوهشهای آینده عرضه کرد:
به کارگیری الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر در سایر جوامع و سازمانهای دیگر؛
مطالعه تفاوت پاسخگویی در سازمانهای ورزشی با سایر سازمانهای دولتی؛
تدوین چک لیستهای معتبر برای پاسخگویی سازمانهای ورزشی کشور؛
توانمندسازی سازمانهای ورزشی بر اساس الگوهای پاسخگویی؛
مطالعه پاسخگویی در باشگاههای دولتی در مقایسه با باشگاههای خصوصی؛
شناسایی سایر متغیرهای اثرگذار بر پاسخگویی سازمانی؛
شناسایی موانع اجرای پاسخگویی در سازمانهای ورزشی.
منابع
- احمدی، کیومرث. (1391). «طراحی مدلی جهت ارزیابی پاسخگویی اجتماعی سازمانی در سازمانهای دولتی ایران». رساله دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین.
- اسماعیلی کیا، غریبه و ملانظری، مهناز. (1395). «بررسی ضرورت تحول در نظام پاسخگویی مالی و عملیاتی دانشگاههای دولتی ایران و شناسایی ابعاد آن از دیدگاه خبرگان و دانشگاهیان». پژوهشهای تجربی حسابداری. سال 5، شماره 19، صص 52-79.
- اعرابی، سیدمحمد. (1380). «مطالعه نظام پاسخگویی دولت در ایران: نگرشی تطبیقی». فصلنامه دانش مدیریت. دوره 55، شماره 55، صص 119-155.
- آقایی کلشتری، محمود. (1393). «نقش انواع پاسخگویی در وفاداری مشتریان (مطالعه موردی: بانک رفاه استان گلستان)». پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرمی.
- شیری، اردشیر و نصرالهی وسطی، سیمین. (1396). «تاثیر رهبری تعالی بخش بر پاسخگویی اخلاقی: تبیین نقش معنویت در محیط کار». فصلنامه مطالعات مدیریت (بهبود و تحول). سال بیست و ششم، شماره 84، صص 33-51.
- طالبنیا، قدرت الله و کرمی، محمود. (1393). «تاثیر نظام حسابداری تعهدی بر میزان تحقق مسئولیت پاسخگویی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ایران از طریق اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی». دومین همایش ملی رویکردی بر حسابداری. مدیریت و اقتصاد. صص1-13.
- محبوبی، محمد. (1391). «طراحی الگوی بهبود پاسخگویی در بیمارستانهای آموزشی ایران». رساله دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات تهران.
- معدنی، جواد؛ زرندی، سعید و یدالهی، محمدرضا. (1397). «تحلیل تاثیر پاسخگویی عمومی بر خطمشی ارتقای سلامت اداری و شفافیت سازمانی در بخش دولتی». فصلنامه خط مشی گذای عمومی در مدیریت. سال نهم، شماره 30، صص 21-41.
- یعقوبی، نورمحمد. (1389). مدیریت دولتی: سیر اندیشههای نوین. انتشارات سمت
- Aziz, M. A. A., Ab Rahman, H., Alam, M. M., & Said, J. (2015). “Enhancement of the accountability of public sectors through integrity system, internal control system and leadership practices: A review study”. Procedia Economics and Finance, 28, 163-169.
- Barton, A. D. (2006). “Public sector accountability and commercial-in-confidence outsourcing contracts”. Accounting, Auditing & Accountability Journal, 19(2), 256-271.
- Bolívar, M. P. R., Galera, A. N., & Muñoz, L. A. (2015). “Governance, transparency and accountability: An international comparison”. Journal of Policy Modeling, 37(1), 136-174.
- Christie, N. V. (2018). “A Comprehensive Accountability Framework for Public Administrators”. Public Integrity, 20(1), 80-92.
- Cuganesan, S. (2017). “The design of performance budgeting processes and managerial accountability relationships”. Public Management Review, 19(7), 954-971.
- Ghere, R. K. (2011). “Network legitimacy and accountability in a developmental perspective: A case study”. Public Integrity, 13(2), 163-180.
- Janssens, M. R., & Kaptein, M. (2016). “The ethical responsibility of companies towards animals: A study of the expressed commitment of the Fortune Global 200”. Journal of Corporate Citizenship, (63), 42-72.
- Lourenço, R. P. (2015). “An analysis of open government portals: A perspective of transparency for accountability”. Government Information Quarterly, 32(3), 323-332.
- Sawandi, N., & Thomson, I. (2014). “Broadening corporate accountability: An ‘idealised’downward accountability model”. Procedia-Social and Behavioural Sciences, 164, 429-436.
- Schillemans, T. (2015). “Managing public accountability: How public managers manage public accountability”. International journal of public administration, 38(6), 433-441.
- Scott, C. (2002). “Private regulation of the public sector: a neglected facet of contemporary governance”. Journal of Law and Society, 29(1), 56-76.
- Tutar, H., Altınöz, M., & Çakıroğlu, D. (2011). “Perception of managers as to the ethical responsibility and competition strategy: A survey”. Procedia-Social and Behavioural Sciences, 24, 1427-1435.
- Yang, K. (2012). “Further understanding accountability in public organizations: Actionable knowledge and the structure–agency duality”. Administration & Society, 44(3), 255-284.
- Zumofen, R. (2015). “Redefining accountability in a strategic perspective to enhance performance”. International Research Society for Public Management (IRSPM) conference.