نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
2 استادیار، مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران (نویسنده مسئول) E-mail: Et.shahmansoori@gmail.com
3 استادیار، مدیریت ورزشی، گروه مدیریت ورزشی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی راهکارها و پیامدهای حضور زنان در استادیوم فوتبال بهعنوان تماشاگر بود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بود و در این راستا از روش دلفی استفاده شد. مشارکتکنندگان در این رویکرد، صاحبنظران رشته مدیریت ورزشی سراسر کشور، روحانیان و پرسنل نیروی انتظامی بودند. برای جمعآوری دادهها، از سه دور دلفی استفاده شد (مشارکتکنندگان دور اول 23 نفر و مشارکتکنندگان دور دوم و سوم، 16 نفر بودند). پرسشنامه دلفی در دور سوم در بخش راهکارها شامل 6 مؤلفه و در بخش پیامدها شامل 5 مؤلفه بود. برای تعیین درجه هماهنگی و توافق بین افراد بر شاخصهای به کار رفته از ضریب هماهنگی کندال استفاده شد.
نتایج نشان داد که رفع موانع سیاسی، امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و زیرساختی از جمله راهکارهای مهم جهت حضور زنان بودند. پیامدهای حضور زنان نیز عبارت بودند از: پیامدهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی.
در نتیجه گیری کلی می توان گفت به کار گیری راهکارهای ارائه شده در این تحقیق نیاز به همکاری سیستماتیک نهادهای ذی ربط دارد و حضور زنان منجر به ارتقای جایگاه سیاسی و دموکراسی کشور در منطقه و جهان، کاهش شکاف بین دولت و خواسته بخشی از مردم و کاهش فشارهای سیاسی درزمینه نقض حقوق بشر میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Identification of Strategies and Implications of Women's Presence in Football Stadiums as the Spectators
نویسندگان [English]
- Akram Farahani 1
- Ezatolah Shah Mansoori 2
- Zeinab Mondalizadeh 3
1 Master Degree in Sport Management, Department of Physical Education, Arak Branch, Islamic Azad University, Arak, Iran
2 Ph.D., Assistant Professor in Sport Management, Department of Physical Education, Arak Branch, Islamic Azad University, Arak, Iran
3 Ph.D., Assistant Professor in Sport Management, Department of Sport Management, Arak University, Arak, Iran
چکیده [English]
The research is to identify the strategies and implications of the presence of women in sports complexes as spectators. The research method was descriptive-analytic with qualitative approach and Delphi method was used for this purpose. The participants were the academic elite of sport management across the country, clerics and law enforcement personnel. The first-round participants were 23, and the second and third round participants were 16. Three rounds of Delphi were used in this regard. The Delphi questionnaire in the third round consisted of 6 components in the strategies section and 4 components in the outcomes section.
Based on an agreement among experts, removing political, security, cultural-social, infrastructure, economic, management and planning barriers beside providing infrastructures were some solutions to dispel doubts. These included important strategies for women to be present. The consequences of women's presence were political, security, economic, and socio-cultural. Promoting political and democratic status in the region and the world, reducing the gap between the government and the will of the people, reducing political pressure on human rights violations are important consequences of women's participation in sports complexes.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Strategy
- Implication
- Female Spectators and Football Stadiums
شناسایی راهکارها و پیامدهای حضور زنان در استادیوم فوتبال بهعنوان تماشاگر
اکرم فراهانی[1]
عزت اله شاه منصوری[2]
زینب مندعلیزاده [3]
تاریخ دریافت مقاله: 3/7/1398
تاریخ پذیرش مقاله:27/9/1398
مقدمه
نگاهی به تاریخ حضور زنان در مجموعههای ورزشی از زمان یونان باستان نشان از نوعی محدودیت برای حضور و حتی مشارکت آنان در ورزش بوده است. امروزه نیز در قرن بیست و یکم، 90 درصد اخبار، روزنامهها و نیز گفتگوها پیرامون مردان ورزشکار است تا زنان. علیرغم این واقعیت که زنان بیشتری نسبت به هر زمان دیگری، بهعنوان مشارکتکننده در مجموعههای ورزشی حضور دارند، اما مقالات زیادی به نقش ورزش در زندگی مردان پرداختهشده بهجای اینکه بهگونهای برابر و حتی بیشتر به نقش و اهمیت ورزش برای زنان بپردازد (هارگروس[4]، 1994و پوپ[5]، 2013). در واقع، اهمیت ورزش برای زنان در تمامی ابعاد چه به عنوان طرفدار ورزشی و چه به عنوان ورزشکار، در راستای توانمندسازی به عنوان رویکردی برای تغییر مثبت اجتماعی دنبال میشود. علاوه بر این، مفهوم توانمندسازی زنان و عدالت جنسیتی به عنوان پیش برنده و ارتقادهنده کیفیت زندگی زنان در نظر گرفته شده است که در این زمینه نقش ورزش بسیار پررنگ و حائز اهمیت است. نمونهای از این توجه و اهمیت را در اسناد و سیاستهای سازمان ملل متحد میتوان مشاهده کرد. این اسناد بر افزایش توجه جهانی به حقوق زنان و تسهیل مشارکت آنان در ورزش تأکید داشته است (بن و همکاران[6]، 2011 و بوتلر[7]، 2008). در این زمینه سیاستمداران در انگلستان برای تدوین فرهنگ ورزشی در سال 1994 برنامهای را تدوین کردند که هدف آن ایجاد ارزش و دستاوردهایی برای زنان در تمام زمینههای ورزشی بود که موضوعات محوری آن شامل برابری و عدالت در جامعه، توسعه مشارکت، عملکردهای بالای ورزشی، رهبری در ورزش، آموزش، تمرین و توسعه بود (هیلتون[8]، 2001). در واقع، حضور زنان به عنوان تماشاگر با در نظر گرفتن اهمیت و خلأ در ایران، در راستای پر کردن اوقات فراغت، تشویق و ایجاد انگیزه نسبت به مشارکت در ورزش، کاهش شکاف جنسیتی، از بین بردن غرضهای سیاسی و ارتقای کیفیت زندگی معرفی شده است. بهطورکلی، ورزش بهعنوان استراتژی سیاسی- اجتماعی مطرح شده است که میتواند جهت مشارکت بهمنظور کاهش بیعدالتی و افزایش انسجام اجتماعی در نظر گرفته شود (بایلی و همکاران[9]، 2004). آنچه در جامعه ایران مشهود است، عدم حضور زنان در استادیومهای فوتبال است که در آن مردان به عنوان بازیکن هستند و یا اینکه حضور زنان در این نوع مجموعههای ورزشی با محدودیت مواجه است. دیدگاههای مثبت و منفی زیادی در مورد حضور زنان در ورزشگاهها وجود دارد. به نظر برخی از محققان، در هر مکانی که زنان بهعنوان تماشاچی حضورداشتهاند، نزاکت و انضباط بیشتری در میان ورزشکاران و هواداران حاکم بوده است (ابراهیمی و همکاران، 1389)، درحالیکه برخی از نخبگان و روحانیان به دلیل نگرانی از عدم رعایت اصول اخلاقی و رفتاری از سوی مردان، زمان حاضر را برای حضور زنان تماشاچی مناسب نمیدانند و معتقدند تا هنگامیکه این فرهنگ در افراد و در ورزشگاهها ایجاد نشود، حضور تماشاچیان زن، خود سبب بروز مشکلات بیشتری خواهد شد (قراخانلو و همکاران، 1386). فخارطوسی (1397) حضور بانوان در ورزشگاهها را بهعنوان پژوهشی فقهی مورد بررسی قرار داد. وی دو دلیل را از جانب مخالفان حضور زنان در در اماکن ورزشی، معرفی کرده است؛ یکی آیات و روایات و دیگری ممنوعیت اختلاط زنان و مردان. بر اساس پژوهش فخار طوسی، متن این آیات را نمیتوان شامل همه زنان دانست و این روایات متضمن حکم کلی نیست و از طرف دیگر بر اساس تحلیل وی، ممنوعیت اختلاط، فاقد مستند قرآنی است. همچنین، فخار طوسی، به چهار رویکرد مثبت برای حضور زنان استناد کرده است. نخستین دلیل، قاعده اباحه است که مفاد این اصل- که موردپذیرش اکثریت علمای شیعه است- مجاز بودن ارتکاب اعمالی است که دلیلی برای ممنوعیت آن وجود ندارد؛ دلیل دوم استناد به حقوق طبیعی است؛ سومین دلیل گزارشهای فراوانی است که مناسبات آزادانه زنان و مردان را در زمان پیامبر اکرم (ص) و نیز امامان معصوم (ع) نشان میدهد؛ چهارمین و آخرین دلیل، سیره متشرعه است که برداشت اولیه و سطحی از این سیره، تجلی ممنوعیت و محدودیت است -در حالی که چنین برداشتی درست نیست. بر اساس دلایل یاد شده، این محقق نتیجه میگیرد که بانوان میتوانند در ورزشگاهها به عنوان تماشاگر در کنار مردان حاضر باشند.
تحقیقات اندکی در مورد حضور زنان بهعنوان تماشاگر در ورزشگاه ها انجامشده و در خارج از کشور چندان به آن پرداخته نشده است، زیرا زنان در خارج از کشور در حین مسابقات در ورزشگاه بهعنوان تماشاگر حضور دارند؛ اما تحقیقات خارجی در مورد شکاف جنسیتی حتی در قرن بیست و یکم نیز انجامشده از جمله تحقیق ویکر و همکاران[10] (2019) که تغییرات سرمربیان کالج فوتبال زنان در آمریکا را مورد بررسی قرار داده است. نتایج پژوهش آنان نشان داد که تغییر معناداری بین انتخاب سرمربی زن و مرد وجود ندارد و ازاینرو، مفروضات کلیشه جنسیتی در مورد این تحقیق صدق نمیکرد. در مطالعهای دیگر لیچفیلد و همکاران[11] (2018)، نقش رسانههای اجتماعی در سیاستهای جنسیتی و نژادپرستی در مورد یک تنیسور زن آفریقایی- آمریکایی را مورد تحلیل قرار دادند که نتایج حاکی از تبعیضهای جنسیتی و نژادی بهویژه در فضای مجازی علیه این ورزشکار زن بود. تحقیقات دیگری نیز از جمله مطالعه استروناچ و همکاران[12] (2018)، دیکسون[13] (2018) و ریچاردز[14](2018) تبعیض در محیطهای ورزشی در حیطههای مشارکت در ورزش و یا رهبری و مدیریت زنان در ورزش را مورد مطالعه قرار دادهاند. بیشتر تحقیقات داخلی انجامشده نیز بر روی مسائلی همچون: بررسی نگرش اقشار مختلف جامعه درباره حضور تماشاچیان زن در میدانها و رقابتهای ورزشی مردان (قراخانلو وهمکاران، 1386)، تأثیر حضور تماشاگران مرد و زن بر میزان بروز رفتار پرخاشگرانه ورزشکاران (رحمانی نیا و همکاران، 1382)، عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران فوتبال در ورزشگاهها (المیری و همکاران، 1388)، تأثیر دوستان، موقعیت اجتماعی و خانواده بر انگیزش جذب تماشاگران به مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران (تجاری و ترک فر، 1391) و بررسی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران زن در استادیومهای ورزشی ایران (احمدی و همکاران، 1395) تمرکز کردهاند. بررسی تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که تاکنون تحقیقی به بررسی راهکارها و پیامدهای حضور زنان در ورزشگاهها نپرداخته است. مشکلی که وجود دارد این است که زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه حق دارند که از تمام ابعاد و ظرفیت های ورزش در جهت کسب سلامت جسم و روح استفاده نمایند، اما شواهد حاکی از آن است که تاکنون زنان ایران نتوانسته اند از این شرایط استفاده نمایند. درنتیجه، هدف محققان پاسخ به این سؤال است:
راهکارهای حضور زنان در ورزشگاهها چیست و پیامدهای حاصل از حضور زنان در ورزشگاهها چه میتواند باشد.
پاسخ به این سؤال میتواند به مدیران، مسئولان ورزشی و برنامهریزان جامعه کمک نماید تا فرآیند حضور زنان در ورزشگاهها را تسهیل نمایند و از این طریق بتوان مانع بهرهبرداریهای سیاسی و دیدگاههای غربی نسبت به حضور زنان به عنوان تماشاگر در ورزشگاههای کشور شد و به ترسیم رویکردهای فرهنگی- اسلامی در ورزشگاهها کمک کرد.
روششناسی پژوهش
روش این پژوهش، توصیفی بود و از رویکرد دلفی استفاده شد. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند بود. بنابراین، در میان خبرگان منتخب شماری از استادان دانشگاهی در حوزه مدیریت و ورزش، مدیران ورزشی در حوزه ورزش زنان، روحانیان و کارکنانی از پرسنل نیروی انتظامی حضور داشتند. علت انتخاب استادان دانشگاهی، تخصص این افراد در حوزه ورزش و علت انتخاب روحانیان، تأثیر تصمیمگیری و نظرات این افراد بهعنوان مراجع دینی در جامعه و علت انتخاب پرسنل نیروی انتظامی، تجارب ایشان در برقراری نظم و امنیت در ورزشگاهها و سایر میادین ورزشی بود. علاوه بر این، معیار انتخاب مدیران ورزشی در حوزه ورزش، سابقه فعالیت مدیریتی و یا سرپرستی در حیطه ورزش زنان بوده است.
بخش دلفی شامل مشارکتکنندگان در پانل دلفی بود که بر این اساس افراد مشارکتکننده در مصاحبه را استادان مدیریت ورزشی، روحانیان و برخی از پرسنل نیروی انتظامی تشکیل میداد. در بخش پانل دلفی 23 نفر در دور اول (شامل مصاحبه و پرسشنامه اولیه) و 16 نفر در دور دوم (پرسشنامه دلفی) و سوم (پرسشنامه دلفی) در تحقیق مشارکت کردند که از این تعداد، 9 نفر استاد دانشگاه، 7 نفر روحانی و 7 نفر پرسنل نیروی انتظامی بودند.
پرسشنامه مبتنی بر رویکرد دلفی بهمنظور تعیین گویههای مورد نظر استفاده شد که بدین منظور در مرحله اول، از مشارکتکنندگان خواسته شد تا گویههای موردنظر را بیان کنند. علاوه بر این از ادبیات پیشینه و مصاحبههای انجامشده با متخصصان استفاده و درنتیجه گویههای استخراجشده از مصاحبهها نیز مطرح شده بود که بین اعضای پانل دلفی توزیع شد و نظرات آنان به دست آمد. در مرحله دوم و سوم پرسشنامه پس از اصلاحات و بازخورد حاصل از پاسخ مشارکتکنندگان (میانگین و نظر خود آنان) دوباره بین آنان توزیع شد.
در این تحقیق بهمنظور تحقق این هدف از اجماع سه سویه در روش جمعآوری دادهها استفاده شد که شامل بررسی مطالعات گذشته، مصاحبه و در نهایت، پرسشنامه بود. علاوه بر این افراد درگیر در پانل دلفی، متخصصان امر بودند. در این تحقیق بهمنظور حصول از اتکاپذیری، روش اجرای دلفی در سه دور اجرا شد. همچنین، برای تعیین درجه هماهنگی و توافق بین افراد بر شاخصهای به کار رفته از ضریب هماهنگی کندال[15] استفاده شد. این مقیاس برای مطالعات مربوط به بررسی دیدگاه خبرگان بهویژه دلفی مفید است. مقدار مقیاس بین 0 تا 1 است. مقدار مقیاس هنگام توافق کامل برابر یک و در زمان نبود کامل هماهنگی برابر صفر است. لازم به ذکر است برای اعضای پانل دلفی بیشتر از 10 نفر، حتی مقادیر بسیار کوچک این ضریب نیز معنیدار است (وو و فونگ[16]، 2011). برای به دست آوردن ضریب هماهنگی کندال از SPSS استفاده شد.
یافتههای پژوهش
بخش کیفی شامل مشارکتکنندگان در پانل دلفی بود که بر این اساس افراد مشارکتکننده در مصاحبه را استادان مدیریت ورزشی، روحانیان و برخی از کارکنان نیروی انتظامی تشکیل میدادند. در بخش پانل دلفی 23 نفر در دور دوم و 16 نفر در دور دوم و سوم در تحقیق مشارکت کردند. بر این اساس، 4/17 درصد را زنان و 6/82 درصد را مردان تشکیل میدادند. میانگین سن پاسخدهندگان 37 سال بود. توزیع درصد میزان تحصیلات نمونهها نشان داد که 4/17درصد از پاسخدهندگان دارای مدرک لیسانس، 4/30 درصد از پاسخدهندگان دارای مدرک فوقلیسانس و 2/52 درصد از آنها دارای مدرک دکتری بودند. 6/69 درصد از پاسخدهندگان دارای سابقه مدیریتی بودند و 4/30 درصد از آنها سابقه مدیریتی نداشتند.
راهکارهای تسهیل ورود زنان به استادیومهای فوتبال در سه دور دلفی مورد بررسی قرار گرفت و میانگین و انحراف استاندارد میان دور دوم و سوم دلفی به دست آمد که در جدول 1 نشان داده شده است:
جدول 1: میانگین و انحراف استاندارد دور دوم و سوم راهکارهای تسهیل ورود زنان به استادیومهای فوتبال
مؤلفه |
گویهها |
دور دوم |
دور سوم |
|||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|||
سیاسی |
1 |
جدا کردن حضور زنان در ورزشگاهها از مسائل سیاسی |
70/3 |
08/1 |
87/3 |
95/0 |
2 |
جلوگیری از بهرهبرداری سیاسی از مسئله حضور زنان در ورزشگاهها |
60/3 |
14/1 |
93/3 |
77/0 |
|
3 |
حمایت مناسب دولت و دستگاههای سیاسی از حضور زنان در ورزشگاهها |
15/4 |
81/0 |
25/4 |
77/0 |
|
امنیتی |
4 |
فراهم کردن فضای امن و تأمین امنیت توسط همکاری بین نهادها |
00/4 |
91/0 |
18/4 |
83/0 |
5 |
کنترل مبادی ورودی و خروجی |
80/3 |
07/1 |
87/3 |
80/0 |
|
6 |
شمارهگذاری درست صندلیها |
61/3 |
28/1 |
56/3 |
09/1 |
|
7 |
برخورد قاطع، سریع و مؤثر دستگاهها و مراجع قضایی با برهم زنندگان نظم، افراد خاطی و نابهنجار |
30/4 |
77/0 |
43/4 |
72/0 |
|
8 |
جلوگیری از ورود افراد مسئلهساز به استادیومها |
99/3 |
70/0 |
00/4 |
73/0 |
|
9 |
تنظیم و تدوین قوانین و مقررات مربوط به حفظ امنیت ورزشگاهها |
80/3 |
77/0 |
00/4 |
63/0 |
|
10 |
ایجاد فضای ذهنی امن برای کلیه تماشاگران اعم از زن و مرد |
00/4 |
88/0 |
25/4 |
85/0 |
|
فرهنگی اجتماعی |
11 |
فرهنگسازی حضور زنان در ورزشگاهها توسط رسانهها |
27/4 |
70/0 |
50/4 |
63/0 |
12 |
فراهم کردن آموزش و آگاهی مناسب نسبت به حضور زنان در جامعه |
09/4 |
81/0 |
37/4 |
61/0 |
|
13 |
دعوت از خانوادهها برای حضور در ورزشگاهها و تسهیل آن با فراهم کردن امکانات لازم |
86/3 |
12/1 |
00/4 |
96/0 |
|
14 |
حمایت رسانههای جمعی |
09/4 |
99/0 |
37/4 |
80/0 |
|
15 |
پررنگ کردن حضور زنان پایبند به اخلاقیات از طریق مصاحبه با این افراد در رسانهها |
01/4 |
98/0 |
12/4 |
02/1 |
|
16 |
حضور مسئولان مهم کشوری به همراه همسران و دخترانشان در استادیومها |
43/3 |
33/1 |
87/3 |
20/1 |
|
17 |
تغییر دادن نگرش و بهنجار شناخته شدن حضور زنان در ورزشگاهها از طریق آگاهی دادن به مدیران و مسئولان رده بالای کشور |
45/3 |
88/0 |
00/4 |
81/0 |
|
زیرساختی |
18 |
فراهم کردن سیستم حملونقل مناسب و ایمن |
13/4 |
88/0 |
00/4 |
89/0 |
19 |
فراهم کردن تجهیزات امنیتی به منظور ایجاد ورودیهای امن جهت تردد زنان |
18/4 |
85/0 |
87/3 |
95/0 |
|
20 |
فراهم کردن جایگاه مناسب برای زنان جهت تماشای مسابقات |
33/4 |
65/0 |
37/4 |
71/0 |
|
21 |
فراهم کردن جایگاه مناسب برای خانوادهها جهت تماشای مسابقات |
13/4 |
71/0 |
31/4 |
60/0 |
|
22 |
فراهم کردن سرویس بهداشتی امن و محفوظ |
00/4 |
89/0 |
06/4 |
99/0 |
|
23 |
فراهم کردن فروشگاه مناسب جهت رفع نیازهای زنان |
71/3 |
23/1 |
66/3 |
97/0 |
|
24 |
اختصاص هزینههای زیرساختی لازم جهت حضور زنان |
67/3 |
22/1 |
87/3 |
02/1 |
|
مدیریتی |
25 |
ارتقای دانش شغلی مدیران ورزشی |
61/3 |
32/1 |
81/3 |
75/0 |
26 |
حمایت و تعامل نهادهای مختلف از یکدیگر برای حضور |
65/3 |
22/1 |
87/3 |
71/0 |
|
27 |
ایجاد ساختار مدیریتی در ورزش زنان |
57/3 |
28/1 |
25/4 |
57/0 |
|
28 |
ایجاد کانونهای هواداری ورزش زنان |
15/4 |
08/1 |
06/4 |
06/1 |
|
اقتصادی |
29 |
ترغیب حامیان مالی به سرمایهگذاری در بخش ورزش زنان |
05/4 |
91/0 |
31/4 |
79/0 |
30 |
حمایت دولت از حضور زنان با اختصاص یارانه ورزشی |
55/3 |
35/1 |
25/4 |
00/1 |
|
31 |
ارتقای آگاهی و دانش اسپانسرها در مورد درآمدزایی بیشتر آنان با حضور زنان در استادیومها |
88/3 |
10/1 |
93/3 |
18/1 |
پیامدهای حضور زنان در استادیومهای فوتبال نیز همانند راهکارهای ورود زنان به استادیومهای فوتبال در سه دور مرحله دلفی موردبررسی قرار گرفت. میانگین و انحراف استاندارد میان دور دوم و سوم دلفی به دست آمد که در جدول 2 نشان داده شده است:
جدول 2: میانگین و انحراف استاندارد دور دوم و سوم پیامدهای حضور زنان در استادیومهای فوتبال
مؤلفه |
گویهها |
دور دوم |
دور سوم |
|||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|||
سیاسی
|
1 |
کاهش فشارهای بینالمللی در برگزاری رویدادهای جهانی |
85/3 |
93/0 |
25/4 |
68/0 |
2 |
ارتقای جایگاه سیاسی دموکراسی در منطقه و جهان |
80/3 |
00/1 |
93/3 |
99/0 |
|
3 |
کاهش شکاف بین دولت و خواسته مردم |
50/3 |
14/1 |
56/3 |
03/1 |
|
4 |
کاهش فشارهای سیاسی درزمینۀ نقض حقوق بشر و .... |
35/3 |
42/1 |
56/3 |
09/1 |
|
5 |
ایجاد برابری و مساوات زن و مرد در بخش ورزش |
55/3 |
35/1 |
68/3 |
19/1 |
|
امنیتی |
6 |
بهبود سرمایه اجتماعی |
35/3 |
22/1 |
68/3 |
01/1 |
7 |
بهبود مکانیسمهای کارآمد کنترل اجتماعی |
20/3 |
36/1 |
81/3 |
75/0 |
|
8 |
کنترل بهتر رفتارهای تماشاگران مرد از طریق حضور زنان در ورزشگاهها |
55/3 |
43/1 |
75/3 |
85/0 |
|
فرهنگی اجتماعی |
9 |
غنیسازی اوقات فراغت سالم و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی |
78/3 |
03/1 |
18/4 |
54/0 |
10 |
رفتار مطلوبتر و بهنجار در بین تماشاگران |
47/3 |
30/1 |
00/4 |
63/0 |
|
11 |
ارتقای توسعه ورزش در خانوادهها |
75/3 |
14/1 |
00/4 |
63/0 |
|
12 |
ایجاد و توسعه فرهنگ حرفهای در ورزشکاران |
60/3 |
14/1 |
93/3 |
77/0 |
|
13 |
بهبود نگرش مردم جهان نسبت به جایگاه زنان مسلمان در جامعه |
00/4 |
73/0 |
00/4 |
63/0 |
|
14 |
ارتقای سطح اعتمادبهنفس زنان در مشارکتهای فرهنگی و اجتماعی |
00/4 |
66/0 |
18/4 |
65/0 |
|
اقتصادی |
15 |
افزایش جذب اسپانسرها (حامیان مالی) در ورزش |
80/3 |
19/1 |
12/4 |
80/0 |
16 |
کمک به بهبود زیرساختهای ورزشی در ورزشگاهها |
00/4 |
02/1 |
18/4 |
75/0 |
|
17 |
ایجاد درآمد بهتر از طریق بلیتفروشی و سایر راههای کسب درآمد برای باشگاهها |
95/3 |
14/1 |
12/4 |
95/0 |
|
18 |
گرایش بیشتر زنان به ورزش |
20/4 |
66/0 |
37/4 |
61/0 |
میزان ضرایب هماهنگی کندال در دور سوم برای راهکارها 3161/0Kendall W=، 286/52= 2χ و معنیدار (007/0≥p) بود. این ضریب برای پیامدها 2694/0Kendall W=، 635/31= 2χ و معنیدار (017/0≥p) بود که این مقیاس با توجه به تعداد اعضای سوم دوم دلفی (16 نفر) نشاندهنده میزان نسبتاً مناسبی از توافق است.
بحث و نتیجهگیری
هدف این پژوهش، شناسایی راهکارها و پیامدهای حضور زنان در ورزشگاهها بود. با توجه به نتایج بهدستآمده از جدول 1، اولین راهکار جهت تسهیل حضور زنان در استادیوم فوتبال راهکار سیاسی است که عبارت است از: جدا کردن مسئله حضور زنان در ورزشگاهها از مسائل سیاسی، جلوگیری از بهرهبرداری سیاسی از مسئله حضور زنان در ورزشگاهها و حمایت مناسب دولت و دستگاههای سیاسی از حضور زنان در ورزشگاهها. نتایجِ پژوهش با نتایجِ تحقیقاتِ احمدی و همکاران (1395)، استوناچ و همکاران (2018) و دیکسون (2018) همخوانی دارد. مشارکتکنندگان در پژوهشِ احمدی و همکاران (1395) بهطور معنیداری تلاش و اراده مسئولان را برای حضور تماشاگران زن در ورزشگاهها ناکافی دانستهاند که به نظر میرسد این تلاش بهنوعی میتواند حمایت مناسب دولت و دستگاههای سیاسی از حضور زنان در ورزشگاهها باشد. به نظر میرسد ورود سیاستمداران به عرصه ورزش و تصمیمگیری در مورد مسائل، چالشها و موضوعات مرتبط با آن توسط افرادی که آشنایی، تجربه و شناخت کافی از مسائل ورزشی ندارند و به چالشهای ورزشی نیز با دید سیاسی نگاه میکنند، به حل نشدن مسئله حضور زنان ایرانی در ورزشگاهها کمک نموده است. امروزه در کشورهای پیشرفته در همۀ مواردی که حضور محترمانۀ زنان با بعضی دشواریها و موانع روبهرو است، اقدامات دولتمردان و مدیران جامعه معطوف به حفظ حقوق زنان و برطرف ساختن موانع می باشد. بار دشواریها و مشکلات را دولت و حکومت بر دوش میگیرد، نه آنکه با انتخاب سادهترین راهها، صورتمسئله را پاک نمایند. محدودسازی زنان و جلوگیری از دستیابی آنها به حقوقشان، آسانترین راهحل است (فرخ طوسی، 1397).
دومین راهکار جهت تسهیل حضور زنان در استادیوم فوتبال، راهکارهای مرتبط با تأمین امنیت شامل فراهم کردن فضای امن و تأمین امنیت توسط همکاری بین نهادها، کنترل ورودی و خروجی ورزشگاهها، شمارهگذاری درست صندلیها، برخورد قاطع، سریع و مؤثر دستگاهها و مراجع قضایی با برهم زنندگان نظم، افراد خاطی و نابهنجار، جلوگیری از ورود افراد مسئلهساز به استادیومها، تنظیم و تدوین قوانین و مقررات مربوط به حفظ امنیت ورزشگاهها و ایجاد فضای ذهنی امن برای کلیه تماشاگران اعم از زن و مرد می باشد. بیشک حضور زنان در ورزشگاهها بهعنوان تماشاگر با پیششرطهایی برای مناسبسازی ورزشگاهها و فراهم کردن شرایط سالم و امن برای آنها همراه خواهد بود. بیشترین دلمشغولی و نگرانی پاسخدهندگان به این پرسشنامه بهعنوان نمونههایی از کل جامعه ایران، ناامن بودن فضای کنونی ورزشگاههای ایران و احتمال بروز اتفاقات و خطرات بالقوه برای زنان بود. برنامهریزی و احداث مکانی جدا از بخشی که آقایان حضور دارند، وضع قوانین بازدارنده در زمینه ادبیات نامناسبی که برخی از ورزشکاران و تماشاگران مرد در ورزشگاهها به کار میبرند، تأکید بر افزایش میزان ادب و نزاکت در ادبیات محاورهای مردان تماشاگر و ورزشکار ازجمله مواردی است که میتواند منجر بهسلامت حضور زنان در مکانهای ورزشی شود. در این راستا، باتمانی و سجاد زاده (1395) ازجمله راهکارهای حفظ امنیت برای حضور زنان در مکانهای ورزشی را عواملی چون: حضور مأموران نیروی انتظامی، دسترسی راحت به مناطق موردنظر، افزایش تاکسیها و خطوط حملونقل عمومی و ایستگاه اتوبوسهای امن دانستند. در خارج از کشور نیز تحقیقاتی ازجمله پژوهش مادنسن و اک[17] (2008) به منشأ خشونت تماشاگران پرداخته و آن را در سه عامل ویژگی رویداد (حساسیت رویداد، مدت آن، ویژگی جمعیتی)، ویژگی مکانی (دما، سطح سروصدا، نوع مکان، ترتیب صندلیها) و ویژگی پرسنل امنیتی استادیوم (میزان آمادگی، تجارب، حضور آنان) دانسته اند. به نظر میرسد موانع امنیتی، ساختاری و مدیریتی عواملی درهمتنیده باشند که بهعنوانمثال، زیرساختهای نامناسب استادیومهای ورزشی زمینه را برای ایجاد ناامنی و آشوب از سوی برخی تماشاگران فراهم می کند.
سومین راهکار جهت تسهیل حضور زنان در استادیوم ورزشی، راهکار فرهنگی- اجتماعی شامل تقویت فرهنگ حضور زنان در ورزشگاهها توسط رسانهها، فراهم کردن آموزش و آگاهی مناسب نسبت به حضور زنان در جامعه، دعوت از خانوادهها برای حضور در ورزشگاهها و تسهیل آن با فراهم کردن امکانات لازم، حمایت رسانههای جمعی، پررنگ کردن حضور زنان پایبند به اخلاقیات از طریق مصاحبه با این افراد در رسانهها، حضور مسئولان مهم کشوری به همراه همسران و دخترانشان در استادیومها، تغییر دادن نگرش و بهنجار شناخته شدن حضور زنان در ورزشگاهها از طریق آگاهی دادن به مدیران و مسئولان رده بالای کشور است. یافته های تحقیق قبادیپور (1395)، عبدوی و فخری (1390) و المیری و همکاران (1388) با نتایج پژوهش حاضر در مورد نقش رسانهها در توسعه ورزش زنان همخوانی دارد. امکان حضور خانوادهها در ورزشگاه را دلیلی بر اشتیاق بیشتر تماشاگران برای حضور در ورزشگاه و تماشای مسابقات فوتبال دانستهاند که با راهکارهای تعریفشده در این پژوهش همخوانی دارد؛ چنان که درصد زیادی از پاسخگویان به این تحقیق، تعیین مکان مناسب ویژه برای خانوادهها و زنان را مناسب میدانند. با اینهمه نگرانی از عدم رعایت اصول اخلاقی و رفتاری از سوی مردان برای پاسخگویان (بهویژه نخبگان و روحانیان) وجود داشت و به همین لحاظ، زمان حاضر را برای حضور زنان تماشاچی مناسب نمیدانند و معتقدند تا هنگامیکه این فرهنگ در افراد و در ورزشگاهها ایجاد نشود، حضور تماشاچیان زن، خود سبب بروز مشکلات بیشتری خواهد شد. زنان از منظر تربیتی و فرهنگی، نقش مهمی را در جامعه ایفا میکنند که این نقش اگر با نقش ورزش در سلامتی فرد ترکیب شود، میتواند قشر عظیمی از جامعه را از منظر سلامتی جسم و روح بیمه کند؛ اما بدون تردید با توجه به فضای کنونی جامعه ایران، اولین قدم برای حضور زنان در عرصههای ورزشی، بالا بردن آگاهی و نگرش جامعه است. بالا بردن آگاهی جوامع برای حضور زنان تماشاگر در ورزشگاهها و عادیسازی این مقوله بیش از هر چیز به اهتمام رسانهها و تبلیغات نیازمند است. شناساندن هنجارها و ناهنجارها، اخلاقیات و غیر اخلاقیات و نیز جا انداختن این مورد که در ایران نیز زنان باید دارای فرصت برابر، مصونیت برابر و حقوق اجتماعی برابر باشند میتواند نمونههایی از ایجاد آگاهی در این زمینه باشد.
چهارمین راهکار جهت تسهیل حضور زنان راهکار زیرساختی می باشد که شامل فراهم کردن سیستم حملونقل مناسب و ایمن، فراهم کردن ورودیهای امن جهت تردد زنان، فراهم کردن جایگاه مناسب برای زنان جهت تماشای مسابقات، فراهم کردن جایگاه مناسب برای خانوادهها جهت تماشای مسابقات، فراهم کردن سرویس بهداشتی امن و محفوظ، فراهم کردن فروشگاه مناسب جهت رفع نیازهای زنان و اختصاص هزینههای زیرساختی لازم جهت حضور زنان می باشد. به نظر میرسد حضور زنان در استادیومها مشروط به تأمین زیرساختهایی مانند سالنهای مناسب و حملونقل ایمن برای تسهیل رفتوآمد زنان و نیز تجهیزات امنیتی مناسب مانند دوربینهای مداربسته و فراهم کردن زیرساختهایی از جمله نصب دوربینهای مداربسته به منظور ایجاد امنیت ورودی و خروجی زنان است. در واقع، مقدمات و زیرساختهای فراوانی باید فراهم شود تا هم بتوان فضاهای ورزشی را مناسبسازی نمود و هم برگزارکنندگان مسابقات را تحت آموزش قرارداد تا وقتی خانوادهها در رویدادهایی با حجم جمعیت زیاد در مسابقات حضور پیدا میکنند، همشأن آنها حفظ شود و هم به آرامش و نشاط ناشی از تماشای یک رویداد ورزشی دست پیدا کنند- چنانکه نادری و همکاران (1393) مهمترین مطالبات در فضاهای ورزشی مخصوص زنان را تجهیز سالنهای ورزشی زنان و فعالسازی بخش ورزشی موجود دانستند. توسعه فضاهای ورزشی و زیرساختهای آن برای زنان میتواند یکی از اهداف مهم وزارت ورزش و جوانان باشد.
راهکار پنجم(مدیریتی) شامل ارتقای دانش شغلی مدیران ورزشی، حمایت و تعامل نهادهای مختلف از یکدیگر برای حضور زنان در ورزشگاهها، ایجاد ساختار مدیریتی در ورزش زنان و ایجاد کانونهای هواداری ورزش زنان بود. اهمیت نقش مدیران در سازمانها بهاندازهای است که برخی از صاحبنظران وجود یک مدیر قابل و واجد صلاحیت را برای موفقیت سازمان کافی دانستهاند. امروزه یکی از چالشهایی که سازمانهای ورزشی و سایر سازمانها را در زمینه انتصاب مدیران تحت تأثیر قرار داده مسئله عدم شایستهسالاری، تبعیض و بهرهوری ناکافی منابع انسانی است. ازاینرو، جذب مدیران ورزشی لایق و کار آشنا و درگیر با مسائل ورزشی و اهتمام بر افزایش بهروز دانش و مهارتهای آنها میتواند بسیار کارساز باشد. نفوذ و برتری مردان در عرصه ورزش و تأثیر آن در نگهداشتن زنان در حاشیه ورزش تا حد زیادی انجام شده است (قهرمانی و همکاران، 1392). در این راستا، فراهم کردن محیط و اجرای اصلاحیه آموزشی در سال 1972 به عنوان یک قانون بینالمللی مبتنی بر منع تبعیض جنسیتی در برنامههای آموزشی کشورهای جهان از جمله اقدامات قابل توجه بوده است (آکوستا و کارپنتر[18]، 2014). بنابراین با توجه به وجود مشکلات و محدودیتهای فرهنگی و مدیریتی، کمبود فضاهای ورزشی و تفریحی مختص زنان، نبود لیگهای ورزشی معتبر و دائمی مختص زنان، حمایت نکردن از تیمهای ورزشی زنان و ... ضروری است توجه ویژهای به برطرف کردن این کاستیها مبذول شود و زمینههای توسعه مشارکت زنان در ورزش از جمله حضور در ورزشگاهها فراهم گردد.
راهکار ششم جهت تسهیل حضور زنان در استادیوم های ورزشی، راهکار اقتصادی است که شامل ترغیب اسپانسرها به سرمایهگذاری در بخش ورزش زنان و ارتقای آگاهی و دانش حامیان مالی در زمینه درآمدزایی بیشتر آنان با حضور زنان در استادیومها می باشد. بخش خصوصی باید برای حمایت از ورزش زنان ترغیب شود و این امر در صورتی محقق می گردد که فدراسیونها و رسانهها باهم همکاری کنند. در مجموع، به نظر میرسد که رفع مشکل حضور زنان مستلزم وجود زیرساختهای لازم از جمله مسائل مالی است که این مهم میتواند از طریق بخش خصوصی یا حامیان مالی مختلف تامین شود. باتمانی و سجادزاده (1395) بر وجود زیرساختها به عنوان عوامل موثر بر حضور زنان در پارکهای جنگلی سنندج تاکید کردند. احمدی و رضوی (2015) نیز یکی از ابعاد تحلیلی در مورد حضور زنان در استادیومهای ورزشی ایران را بُعد اقتصادی معرفی کردند. ابراهیمی و همکاران (1389) هم در بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر گرایش زنان نسبت به مشارکت در ورزش بهعنوان تماشاچی به این نتیجه دست یافتند که زنانی که از پایگاههای اقتصادی- اجتماعی بالاتری برخوردار بودهاند، گرایش بیشتری به مشارکت در ورزش بهعنوان تماشاچی از خود نشان داده اند. به نظر میرسد عوامل اقتصادی چه در بُعد اجتماعی و در چه بُعد حمایتهای سازمانی میتواند حضور زنان در ورزشگاه را تحت تاثیر قرار دهد.
از پیامدهای سیاسی حضور زنان، کاهش فشارهای بینالمللی در برگزاری رویدادهای جهانی، ارتقای جایگاه سیاسی دموکراسی در منطقه و جهان، کاهش شکاف بین دولت و خواسته مردم، کاهش فشارهای سیاسی در زمینه نقض حقوق بشر و ایجاد برابری و مساوات زن و مرد در بخش ورزش بود. کشاورز و همکاران (1394) در تحقیقی یکی از تهدیدهای میزبانی رویدادهای بینالمللی را محدودیت حضور زنان بهعنوان تماشاگر در ورزشگاهها بیان کردند. سازمانهای ورزشی بینالمللی با اعتراض به عملکرد دولت ایران در محروم کردن زنان از ورود به ورزشگاه، برخی تنبیهات و محرومیتها را علیه ایران وضع کردهاند؛ همانند محرومیت ایران از میزبانی در مسابقات لیگ جهانی والیبال و خواهان رفع تبعیض جنسیتی و برداشته شدن ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاههای کشورمان شدهاند. از سوی دیگر، بعضی سازمانهای حقوق بشری نیز با استناد به محرومیت زنان ایرانی از حضور در ورزشگاهها، ایران را به نقض آزادی، برابری و حقوق بشر محکوم کردهاند و درواقع این مسئله به چماقی بر سر کشورمان در جوامع بینالمللی و سیاسی تبدیلشده است. این در حالی است که کشورهای مسلمان همسایه ما که در بیشتر رشتههای ورزشی سطح پایینتری از ما دارند، محدودیت زنان در ورزشگاهها را از پیش روی خود برداشتهاند و حتی شاهد آن هستیم که توانستند میزبانی مسابقات مهمی همچون جام جهانی را کسب کنند (خبرگزاری ایمنا، 1397). بر این اساس به نظر میرسد این مسئله جدا از اعتراضات داخلی، به موضوع جدی امنیتی و حیثیتی نیز برای جمهوری اسلامی ایران تبدیلشده و برخی هزینههای سیاسی را نیز بر کشور تحمیل کرده است. درواقع، حضور زنان و خانوادهها در ورزشگاهها با رعایت ارزشهای عرفی نهتنها امنیت اجتماعی را به خطر نمیاندازد، بلکه ضامن امنیت ملی مردم محور است و نشاط اجتماعی، رضایتمندی و احساس برابری نیز امنیت ملی را میسازد.
پیامدهای امنیتی شامل بهبود سرمایه اجتماعی، بهبود مکانیسمهای کارآمد کنترل اجتماعی و کنترل بهتر رفتارهای تماشاگران مرد از طریق حضور زنان در ورزشگاهها بهعنوان دومین مؤلفه مورد پرسش از پاسخدهندگان قرار گرفت. نتایج این تحقیق در زمینه پیامدهای امنیتی با تحقیق، احمدی و همکاران (1395) همخوان میباشد. با توجه به فضای تک جنسیتی ایجادشده در ورزشگاههای ایران، بهطورمعمول ادبیاتی در این فضاها به کار گرفته میشود که مناسب بیان عمومی نیست. درواقع کمکم در استادیومها با شرایط فرهنگی بحرانآمیز و نامناسبی روبهرو شدهایم که به نظر میرسد مطلوب شدن فضای موجود استادیومها، وابسته به حضور زنان است و همچنین با آزاد شدن ورود زنان، فضای فرهنگی استادیوم هم بهتر خواهد شد (خبرگزاری ایرنا، 1397). درنتیجه به نظر میرسد حضور زنان در ورزشگاهها، فضای نامناسب فرهنگی در ورزشگاهها را تعدیل و بهبود بخشد. پیامدهای فرهنگی- اجتماعی شامل غنیسازی اوقات فراغت سالم و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، رفتار مطلوبتر و بهنجار در بین تماشاگران، ارتقای توسعه ورزش در خانوادهها، ایجاد و توسعه فرهنگ حرفهای در ورزشکاران، بهبود نگرش مردم جهان نسبت به جایگاه زنان مسلمان در جامعه و ارتقای سطح اعتمادبهنفس زنان در مشارکتهای فرهنگی و اجتماعی بود. نتایج تحقیق پاتون[19] (2004)، نیز مؤید همین موضوع در جامعهای دیگر میباشد. پیامدهای اقتصادی حضور زنان شامل افزایش جذب حامیان مالی در ورزش، کمک به بهبود زیرساختهای ورزشی در ورزشگاهها، ایجاد درآمد بهتر از طریق بلیتفروشی و سایر راههای کسب درآمد برای باشگاهها و گرایش بیشتر زنان به ورزش می باشد. با توجه به اینکه نیمی از جمعیت کشورمان را زنان تشکیل میدهند که علاقهمندی آنها به ورزش بهعنوان هوادار کمتر از مردان نیست، در صورت فراهم شدن امکان حضور زنان در ورزشگاهها بهعنوان تماشاگر، شاهد افزایش دوچندان تماشاگر در ورزشگاهها خواهیم بود. البته علاوه بر حضور خود زنان، شاهد همراهی اعضای خانواده و همچنین همراهی بیشتر مردان نیز خواهیم بود که این مسئله به افزایش نشاط و شادابی و سلامت روانی خانواده، افزایش تماشاگر و بهبود فضای رقابت، افزایش درآمدزایی باشگاهها از طریق بلیتفروشی و جذب حامیان مالی بیشتر کمک خواهد کرد. بدیهی است که موارد یاد شده به کاستن از مشکلات مالی باشگاهها و خصوصیسازی و گرفتن حق بلیتفروشی و درنهایت پیشرفت ورزش قهرمانی منجر خواهد شد. نباید از نظر دور داشت که برای پیشرفت و حرفهای شدن ورزش، تیمداری دولتی (اداره تیمهای ورزشی با کمکهای مالی دولت) راهگشا نیست، بلکه خصوصیسازی تیمها و استفاده از حمایت هواداران و بلیتفروشی و اسپانسر میتواند مسیر حرفهای شدن ورزش قهرمانی ما را رقم بزند و این امر نیازمند فراهم شدن حضور خانوادهها بهعنوان تماشاگر و علاقهمندی آنها به ورزش است.
بر اساس یافتههای پژوهش حاضر پیشنهاد میشود که فرهنگسازی برای حضور زنان تماشاگر در ورزشگاهها از طریق کارشناسان اجتماعی، فرهنگی و ورزشی انجام شود. پیامدها و مزیت های حضور زنان در ورزشگاه ها به کرات یادآوری و تذکر داده شود تا در میان مشکلات جاری کم رنگ و مورد بی توجهی قرار نگیرد. همچنین، از ظرفیت های رسانه های گروهی در این زمینه بیشتر استفاده شود و دستگاهها و مراجع قضایی با برهمزنندگان نظم، افراد خاطی و نابهنجار برخورد قاطع، سریع و مؤثر داشته باشند و از ورود افراد مسئلهساز به استادیومها و مجموعههای ورزشی جلوگیری شود.
منابع
- ابراهیمی، قربانعلی؛ عسکری، علی و نیک نژاد، محمد رضا. (1389). «بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر گرایش زنان نسبت به مشارکت در ورزش بهعنوان تماشاچی». پژوهشنامه مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی. 6 (11)، صص 61-74.
- احمدی، فاطمه؛ رمضانی نژاد، رحیم؛ برومند، محمدرضا و قادری، سید نعمت اله. (1395). «بررسی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران زن در استادیومهای ورزشی ایران». اولین همایش ملی تحولات علوم ورزشی در حوزه سلامت، پیشگیری و قهرمانی.
- باتمانی، ارسلان و سجادزاده، حسن. (1395). «ارتقای حضور پذیری زنان در فضای ورزشی با رویکرد توسعه امنیت اجتماعی (نمونه موردی: پارک جنگلی توس نوذر سنندج)». کنگره بینالمللی عمران، معماری و شهرسازی معاصر جهان، تهران.
- پارکز، ژانت بی ؛ بیورلی، آر؛ زنگر، کی و کوارترمن، جروم. (1382). مدیریت معاصر در ورزش. محمد احسانی. تهران: انتشارات دانشگاه تربیت مدرس
- تجاری، فرشاد و ترک فر، احمد. (1391). «تأثیر دوستان، موقعیت اجتماعی و خانواده بر انگیزش جذب تماشاگران به مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران». پژوهشهای مدیریت ورزشی و علوم حرکتی. 1 (9)، صص 79-88..
- خبرگزاری ایرنا (1397). «بانوان ایرانی چند گام تا ورود به ورزشگاه». http://www.irna.ir/fa/News/82704728
- خبرگزاری ایمنا. (1397). «حضور زنان در ورزشگاه از امنیت ملی تا امنیت فرهنگی». http://www.Imna.ir/news/356895/
- رحمانی نیا، فرهاد؛ رمضانی نژاد، رحیم و سلطانی، مصطفی. (1382). «مقایسه اثر حضور تماشاگران مرد و زن بر نتایج پرتاب آزاد بسکتبال و بارفیکس پسران دانشجو». نشریه حرکت. شماره 17، صص 137-148.
- عبدوی، فاطمه و فخری، فرناز. (1390). «نقش رسانه در توسعه فرهنگ ورزش در اوقات فراغت». فصلنامه پژوهشهای ارتباطی. 18(4)، صص 31-50.
- فخار طوسی، جواد. (1397). حضور زنان در ورزشگاهها؛ پژوهشی فقهی. پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، به سفارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری.
- قبادیپور، مرضیه. (1395). «نقش رسانه در ورزش بانوان». کنگره بینالمللی علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران.
- قراخانلو، رضا و نیسیان، فریده. (1386). «بررسی نگرش اقشار مختلف دربارۀ حضور تماشاچیان زن در میدانها و رقابتهای ورزشی مردان». پژوهش در علوم ورزشی. 17، صص 33-50.
- قهرمانی، جعفر؛ محرم زاده، مهرداد و سعیدی، شیدا. (1392). «بررسی عوامل بازدارنده مؤثر بر میزان شرکت معلمان زن مقاطع سهگانه تحصیلی در فعالیتهای ورزشی هر مرند». نشریه علمی پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی. 2(6)، صص 57-66.
- کشاورز، لقمان؛ فراهانی، ابوالفضل؛ رضایی صوفی، مرتضی و ذکایی، حسین. (1394). «تحلیل عاملی نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصتهای اخذ و میزبانی رویدادهای بزرگ بینالمللی ورزشی در ایران». پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی. 4(1)، صص 11-24.
- معینی فر، حشمت السادات. (1388). «بازنمایی کلیشههای جنسیتی در رسانه (مطالعه موردی: صفحه حوادث روزنامه همشهری)». فصلنامه تحقیقات فرهنگی. 2 (7)، صص 167-197.
- المیری، مجتبی؛ نادریان جهرمی، مسعود؛ سلطان حسینی، محمد؛ نصر اصفهانی، علیرضا و رحیمی، محمد. (1388). «بررسی عوامل مؤثربرحضورتماشاگران فوتبال در ورزشگاهها». نشریة مدیریت ورزشی.3، صص 61-73.
- نادری، احمد؛ شهبازی، مهدی و اکبری، الهام. (1393). «تحلیل انسانشناختی ورزش زنان: مطالعهای بر فعالیتهای ورزشی در پارکهای بانوان تهران». پژوهشهای انسانشناسی ایران. 4(2)، صص 51-68.
- Ahmadi, F., Razavi, S.M.H. (2015). “An investigation into the cultural-social, economic, administrative and civil-law aspects of the presence of female spectators in Iranian sport stadiums”. International Journal of Sport Studies, 5 (5), 570-575.
- Acosta, R. V., & Carpenter, L. J. (2014). “Women in intercollegiate sport:A longitudinal study”—a 37-year update—1977–2014”. Retrieved 9 November 2018 from: http://www.acostacarpenter.org/.
- Bailey, Richard, I. Wellard and Dis-more, H. (2004). “Girls’ participation in physical activities and sports: Benefits, patterns, influences and ways forward. Centre for physical Education and Sport Research”. United Kingdom: Canterbury Christ Church University College. Available from: http://www.icsspe.org/portal/download/Girls.pdf?PHPSESSID=002ba9b543c78 9519ae82d8eaf0 8 62b8.
- Benn, T., Pfister, G., Jawad, H. (2011). Muslim women and sport. Routledge: New York
- Beutler, I. (2008). “Sport serving development and peace: Achieving the goals of the United Nations through sport”. Sport in Society 11(4): 359-369.
- Blau, F. D., & Kahn, L. M. (2017). “The genderwage gap: Extent, trends, and explanations”. Journal of Economic Literature, 55(3), 789–865.
- Dixon, C. (2018). “Exploring the Experience of Women in Sport Leadership and Management”. University Research Symposium, 45. https://ir.library.illinoisstate.edu/rsp_urs/45
- Hargreaves, J. (1994). Sporting females, Critical issues in the history and sociology of women’s sports. Routledge: Canada & USA
- Heilman, M. E., & Caleo, S. (2018). “Combatting gender discrimination: A lack of fit framework”. Group Processes & Intergroup Relations, 21(5), 725–744.
- Hylton, K. (2001). Sport development: policy, process, and practice. London, New York; Routledge
- Madensen, T.D., Eck, J.E. (2008). “Spectator violence in stadiums, a report of U.S Department of Justice”. Available from: https://go.unlv.edu/sites/default/files/page_files/3/Spectator-Violence-in-Stadiums.pdf
- LaVoi, N. M. (2016). “Introduction”. In N. M. LaVoi (Ed.), Women in sport coaching. (pp. 1–9). New York: Routledge.
- Litchfield, C., Kavanagh, E., Osborne, J., Jones, I. (2018). “Social media and the politics of gender, race and identity: the case of Serena Williams”. European journal for sport and society, 15 (2): 154-170.
- Patton, R. and Burlington, V. (2004). “Factors affecting spectator attendance at mens Ncce division one soccer games”. International Sport, 7(2), Pp, 23-33.
- Pope, S. (2013). “The love of my life, the meaning and importance of sport for female fans”. Journal of sport and social issues, 37(2), 176-195.
- Richards, K. (2018). “An Examination of Women in Leadership Positions in Sport: A case study of Australian Rules football”. Doctoral thesis, Charles Sturt University, New South Wales.
- Stronach, M., Mazwell, H., Pearce, S. (2018). “Indigenous Australian Women Promoting Health through Sport”. Sport management review, https://doi.org/10.1016/j.smr.2018.04.007.
- Wicker, P., Cunningham, G.B., Fields, D. (2019). “Head coach changes in women’s college soccer: an investigation of women coaches through the lenses of gender stereotypes and the glass cliff”. Sex roles, 1: 1-11.
- Wu, C.H, Fong, W. C. (2011). “Combining the fuzzy analytic hierarchy process and the fuzzy Delphi method for developing critical competences of electronic commerce professional manager's”. Qual Quant, 45,751-768.