Document Type : Original Article
Authors
1 sport science research institute
2 Chaharmahal va Bakhtiari province- Sports department and Ardal city
3 Department of Physical Education, Ilam, Iran
4 Department of Sport Management, Sport Sciences Research Institute, Tehran, Iran.
Abstract
The purpose of the research was investigation and pathology of the current planning process in leisure time of the people of Tehran province and present a desirable pattern. The research method was exploratory and qualitative which used of grounded theory technique. The statistical population included all the experts in planning leisure time in the sports organizations of Tehran province.samples consisted of managers, planning experts of Tehran youth and sport administration, Sport Boards and Municipal Sports Organization and faculty members in leisure and sports fields (n=21). Purposive and snowball technique were used for sampling. Data were collected using theoretical study and interviews. The results indicated that the concept of leisure planning with the focus of sport as a pivotal phenomenon could play a pivotal role in relation to other categories. The necessory for planning based on the new needs of consumers was emphasized and strategies of customer-oriented planning, approach orient planning, adaptive studies , structural orient and environmental orient were considered as the main strategies. Considering these strategies can have positive personal, social, economic and sporting implications.
Keywords
طراحی مدل آسیب شناسی برنامه ریزی اوقات فراغت با رویکرد قعالیت بدنی در استان تهران
محسن اسمعیلی[1]
طهماسب شیروانی[2]
شمس الدین رضائی[3]
مصطفی افشاری[4]
10.22034/SSYS.2022.589.1389
تاریخ دریافت مقاله: 4/2/1398
تاریخ پذیرش مقاله:9/4/1398
مقدمه
از نیمه دوم قرن بیستم بشر از رفاه و آسایش بیشتری نسبت به قرون گذشته برخوردار شده است که نتیجه آن پیشرفت صنعت در جهان می باشد(تندنویس، 1381). با توجه به گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی از ساعات کار فیزیکی کم شده و به ساعات بیکاری اضافه گردیده است، از اینرو افراد در ساعات بیکاری خواه ناخواه زمانی را برای تجدید قوای جسمانی و روحی خود اختصاص می دهند که می توان از آن تحت عنوان اوقات فراغت یاد کرد (تندنویس، 1381). به لحاظ تعریف، اوقات فراغت را زمانهای آزاد و در اختیار افراد فارغ از وظایف مختلف اجبارگونه می نامند(ون دیک[5]، 2013: 63). یکی از روشهای مهم در گذران اوقات فراغت ورزش می باشد. در حقیقت گذران اوقات فراغت با فعالیت های ورزشی از روش های نوین گذران اوقات فراغت در جهان به شمار می آید. از اینرو ورزش بایستی بخشی از تفریحات سالم روزمره انسان در قرن بیست و یکم شود (کرین[6]، 2015). تحقیقات، حکایت از آثار مثبت جسمانی، اجتماعی و روانی حاصل از مشارکت در برنامه های ورزشی اوقات فراغت دارد (برنر[7]، 2016). هنی[8] (2007) بیان می دارد که چطور بازیهای مختلف بطور عمیقی بر زندگی تاثیر گذار است و می تواند روی مهارتها و برخی شاخص های لازم برای بقا همچون استقامت، قدرت و چابکی تاثیرگذار باشد. نکته حائز اهمیت آن است که بتوان با هر شرایطی و در هر سنی به نحو احسن و مطلوب از اوقات فراغت در جهت رشد و پیشرفت و سازندگی استفاده نمود (رضائی اصل، 1395). برای جلوگیری از کسالت و باطل شدن این اوقات برنامه ریزی دقیق و پیش بینی شده در زمینه های فرهنگی، هنری و ورزشی ضروری می باشد (هاشمی مطلق، 1397). همچنین برای انتخاب نوع وسیله گذران اوقات فراغت باید مدیریت های جامعه و مسوولان مربوطه برای آنان برنامه ریزی حساب شده و جدی اجرا کنند (صفانیا،1380: 130-127).
امروزه با عنایت به کاهش تحرک و فعالیت افراد که نتیجه پیشرفت تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع می باشد ورزش های تفریحی و ورزش های مربوط به اوقات فراغت از مناسب ترین و شاید ضروری ترین گونه های گذران اوقات فراغت در عصر حاضر است که باید در برنامه ریزی های اوقات فراغت مورد توجه قرار گیرد. (کریمیان،524:1390-521) بی شک شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر جوامع و اولویت ها و ارزش های مورد توجه در شکل گیری نگرش ها و اتخاذ رویکردهای متفاوت و برنامه ریزی اوقات فراغت موثر است (جعفری،105:1384). موقعیت جغرافیایی هر منطقه هم در برنامه ریزی اوقات فراغت باید مورد توجه باشد. انتخاب منطقه احداث پارکها و فضاهای تفریحی و ورزشی در میزان جذب مخاطبان نقش دارد. (اشرف کریمی،1393؛ رضائی زاده مهابادی، 1396). در کشور ایران نیز تا کنون برنامه هایی برای ساماندهی اوقات فراغت به انجام رسیده است. «برنامه ساماندهی اوقات فراغت جوانان» در راستای تحقق آرمان های چشم انداز بیست ساله کشور و بند 15 سیاست های کلی برنامه توسعه و در اجرای ماده 112 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در خصوص ضرورت توجه اساسی به نیازهای جوانان در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و تفریحی و افزایش رفاه و سلامت جسمی و روانی و ایجاد شوق، انگیزه و امید به آینده آنها و همچنین در راستای اصول 73، 85، 93 منشور تربیتی نسل جوان مبنی بر ضرورت تقویت پویایی و بالندگی، گریز از سستی و رخوت و ارضای حس کنجکاوی نسل جوان و جدیت در تامین سلامت جسم و نشاط روح و حفظ شادابی و طراوت جوانی سند ویژه فرابخشی ساماندهی امور جوانان تدوین گردیده است (رفعت جاه، 1389: 34). برنامه وزارت ورزش و جوانان به دنبال استاندارد سازی برنامه های فراغتی، افزایش میزان تقاضا محوری، افزایش میزان بهره مندی از نظرات جوانان در برنامه ریزی های مربوط به گذران اوقات فراغت و ...بوده است. البته برنامه ریزی اوقات فراغت به عوامل مختلفی بستگی دارد به عنوان مثال شکلهای مختلف رشته های ورزشی از جمله ورزشهای سنتی و بومی هر منطقه از اشکال گذران اوقات فراغت ورزشی می باشد (هال[9]، 2013، هنی[10]، 2013). هارل[11] (2016) روند برنامه ریزی اوقات فراغت ورزشی را از سال 1972 تا 2008 در کانادا مورد بررسی قرار داده و دریافت برنامه ریزان سعی کرده اند مردم را از شهروند اجتماعی به سمت شهروند بازاری سوق دهند. شایان ذکر است، برنامه ریزی اوقات فراغت حیطه گسترده ای است که گروه های مخاطب متنوعی نیز دارد. سوفر[12] (2016)، در یک تحقیق که به روش کیفی انجام شد نتیجه گرفت که سیاست گذاری اوقات فراغت نوجوانان و جوانان معلول متفاوت از افراد سالم و بدون معلولیت می باشد و باید ملاحظات خاص در این موارد صورت گیرد. وی اشاره داشت شرکت در فعالیت های تفریحی ویژه افراد دارای معلولیت از حقوق اساسی و اصلی این افراد است که باید زمینه لازم برای تحقق آن صورت گیرد. کارمِن[13] (2011) در مطالعهای با عنوان "مقایسه مشارکت در فعالیت های تفریحی فیزیکی در بین کودکانی که ناتوانند و کودکانی که رشد معمولی دارند" دریافت که تفاوت معناداری بین گروهها در 14 فعالیت وجود دارد. بچههای ناتوان کمتر تمایل دارند در فعالیت های ورزشی شرکت کنند و نتیجه اینکه تفاوت گروهها مربوط به الویت آنها و بافتی است که در آن زندگی میکنند. از اینرو درک و توجه به الویتها ممکن است مشارکت کودکان ناتوان را ارتقاء بخشد. این نتایج تنوع مورد نیاز برای برنامه ریزی اوقات فراغت را در گروه های مختلف هدف مشخص می نماید (کارمن، 2011). برخی از محققان به نکات محیطی برنامه ریزی هم توجه نموده اند. مک اسحاق[14] (2018) به نکات ظریفی در امر برنامه ریزی اوقات فراغت اشاره دارد. وی بیان داشت اگر چه محیطهای ورزشی که برای اوقات فراغت مورد استفاده قرار می گیرند به شکل کلی موجب سلامتی و نشاط مشارکت کنندگان می شود ولی معمولا از غذاهایی که در بوفه این محیطها سرو می شود غفلت می شود و همین موضوع بر نتایج این کلاسها تاثیر نامطلوب می گذارد. وی سه عامل فرهنگ غذایی کلی افراد، پافشاری بر مفهوم انتخاب شخصی و مسئولیت خود و پیامدهای مالی برنامه های غذایی سالم را از موانع مربوط به این موضوع می داند.
امروزه، داشتن اطلاعات به روز از نحوه گذران اوقات فراغت از جمله مسائلی است که می تواند مورد استفاده برنامه ریزان قرار گیرد. سازمان های برنامه ریز همچون وزارت ورزش و جوانان، خود نیز در برهه های مختلف زمانی به بررسی و کسب اطلاعات توصیفی از گذران اوقات فراغت می پردازند. به عنوان مثال طبق گزارش وزارت ورزش و جوانان (1394) جوانان 74 دقیقه از زمان خود را در روز به رایانه اختصاص میدهند. 1/93 درصد از جوانان برای گذراندن اوقات خود در تابستان اصلا از کانونهای فرهنگی استفاده نکردهاند. 47 درصد از جوانان تهرانی بیشتر اوقات فراغت خود را با هر دو جنس میگذرانند. از نگاه جوانان برنامه ریزی مسوولین برای اوقات فراغت موفقیت کمی داشت. بیش از دو سوم جوانان توزیع امکانات تفریحی در سطح شهر تهران را در حد کم و بسیار کم توصیف کردهاند و حدود 6/70 درصد جوانان مسئولین را در برنامهریزی و اجرای اوقات فراغت جوانان در حد خیلی کم موفق میدانند. طبق این پژوهش که در مرکز مطالعات و پژوهشهای وزارت ورزش و جوانان انجام شده است، ۵۳ درصد جوانان تهرانی مشکلات مالی، 1/47 درصد نبود امکانات، 3/21 درصد نیز حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی را در عدم استفاده مطلوب جوانان از اوقات فراغت موثر میدانند و ۵۵ درصد جوانان نیز ایجاد امکانات ورزشی و تفریحی و 9/25 درصد مسائل مالی و کاهش هزینهها را برای بهبود گذراندن اوقات فراغت پیشنهاد میکنند. (وزارت ورزش و جوانان،1394).
لیدرا[15] (2017) ضمن گزارش عدم فعالیت های حرکتی در یک سوم بزرگسالان در اوقات فراغت کشور آمریکا به نقش دولت و سازمان های صاحب قدرت در برنامه ریزی فراغت مردم اشاره می دارد (لیدرا، 121:2017). گاندرسن[16] (2015) به بررسی برنامه ریزی تفریحی در طیف فرصتها در نمونه اسلو نروژ پرداخت. وی بیان داشت سیاست های مدیریت زمین، که بر تولیدات چوبی، و ابقاء محیط زیست تاکید دارد ممکن است فرصت های تفریحی موجود در فضاهای جنگلی را با خطر مواجه سازد. این در حالی است که کیفیت فرصتهای تفریحی در جنگل ها بسیار زیاد می باشد (گاندرسن،211:2015). همچنین در برنامه ریزی های جدید باید به موانع و تهدیدات برنامه های قبلی توجه نمود. از جمله تهدیدات حوزه اوقات فراغت در کشور ما با توجه به تحقیقات گذشته می توان بر غلبه نمودن گذران اوقات فراغت جوانان از طریق فضاهای مجازی، افزایش گرایش جوانان به استفاده از برنامه های فردی گذران اوقات فراغت، نگرش خاص جنسیتی به استفاده از برنامه های فراغتی، بالا بودن نرخ بیکاری جوانان در مقایسه با بزرگسالان، پایین بودن نسبی سطح رفاه اجتماعی، پایین بودن سطح آگاهی خانواده و جامعه از تاثیر اوقات فراغت در بهره وری و افزایش سلامت روانی جوانان، نام برد که سوابق موفقیتهای کسب شده در کشورهای مختلف در زمینه اوقات فراغت نشان میدهد، برنامهریزی و تدوین سیاستهای اثربخش، نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند و تدوین یک برنامه منسجم در این باره سبب حمایت دولت، مسئولان محلی، سهامداران و بخش خصوصی میشود، افزون بر این، امکان جذب سرمایه و قانونگذاری را افزایش داده و احتمال ناکامی را کاهش میدهد (وزارت ورزش و جوانان، 1394). مادرن[17] (2014) به موضوع برگزاری لیگ های محلی به منظور داشتن یک جریان تمرینی و ورزشی مستمر اشاره نمود. همچنین جهت داشتن تفریحات خلاق و سرگرم کننده نیاز است برنامه ریزان به خواسته های بازیکنان توجه نمایند. وی بیان داشت برنامه های ورزشی بزرگسالان به سمت برنامه های کم حجم تر و فعالیت های جدید پیش می رود. در این بین رشته هایی مثل مینی فوتبال و فریزبی[18] تمایل مخاطبان را به بازیهای سریعتر و با تعداد افراد کمتر برای انجام بازی را می رساند که منعکس کننده فشار کاری موجود در بزرگسالان است. مگان و همکاران[19] (2013) عنوان داشتند در برنامه ریزی ورزش و اوقات فراغت در مقطع سنی دختران دوره راهنمایی در مدارس باید طوری عمل نمود که با برنامه های ورزشی جامعه همخوانی داشته باشند و در این بین توجه ویژه ای باید به ویژگیهای فردی این دوره سنی و همچنین باید توجه ویژه ای به تجهیزات ورزشی نمود. همچنین لورن[20] و همکاران (2018) به مسئله برنامه ریزی اوقات فراغت و ورزش در گروه جامعه ناشنوایان توجه نمودند و یکی از معضلات برنامه ریزی در این خصوص را کمبود نیروی متخصص و ضرورت آموزش های مستمر برای مربیانی می دانند که در حوزه ورزش با این گروه افراد کار میکنند. نیاز به برنامه های فردی و شخصی، عدم رضایت از برنامه های جاری، توجه به علایق و تفکیک برنامه های کودکان با بزرگسالان از نکاتی بود که تحقیق لورن بیان داشت.
با توجه به مطالب عنوان شده بررسی و در صورت لزوم بازنگری سیاست ها و برنامه ها و الگوهای رایج گذران اوقات فراغت به ویژه با رویکرد فعالیت های بدنی امری ضروری می باشد و آسیب شناسی فرآیند موجود سیاست گذاری و برنامه ریزی در اوقات فراغت جوانان استان تهران و ارائه الگوی مطلوب در میان جوانان به خصوص در کلان شهر تهران و پایتخت ایران که به نوعی منعکس کننده الگوهای هویت ملی می باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. باید به این مساله مهم توجه نمود که عمر هر انسان مهمترین سرمایه است و برنامه ریزی مناسب جهت استفاده بهینه از اوقات فراغت ضرورت بسیاری دارد. در واقع نوع برنامه ریزی اوقات فراغت ورزشی نوع نگاه ما به این مساله را نشان می دهد. اگر چه به ظاهر تحقیقات زیادی در زمینه اوقات فراغت و ورزش انجام گرفته است ولی خلاء تحقیقات در موضوع برنامه ریزی به شدت ملاحظه می شود. تاکید بیشتر تحقیقات به نحوه گذران و در نظر داشتن برخی عوامل موثر بر آن زمینه گسترده بیشتر این تحقیقات بوده است. بدین منظور در این تحقیق سعی شد با انجام روش تحقیق کیفی به منظور نوآوری و پرداختن عمیق تر به مسئله تحقیق بدین سئوال پاسخ داده شود که آسیب شناسی سیاستگذاری و برنامه ریزی در اوقات فراغت استان تهران به چه شکلی است؟
روش شناسی پژوهش
این تحقیق با ماهیت اکتشافی و با هدف بسط دانش و شناخت موجود در رابطه با تحلیل وضعیت سیاست گذاری و برنامه ریزی اوقات فراغت با رویکرد ورزشی در سطح استان تهران انجام شد. روش پژوهش در این تحقیق، کیفی بود. از آنجایی که سیاستگذاری و برنامه ریزی توسط افراد سطح بالای مدیریتی در هر سازمانی انجام می شود رویکرد کمی چندان نمی توانست در کسب اطلاعاتی کاربردی و صحیح یاری رسان باشد، به منظور اجرای این پژوهش، از روش کیفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه سازمانیافته بودند. در این راستا، ابتدا راهنمای مصاحبه برای افراد ارسال گردید که در بر گیرنده عنوان، اهداف و سوال های کلی مصاحبه بود تا با مصاحبه شونده ها با موضوع بحث آشنا شوند. مدت زمان هر مصاحبه معمولا بین سی دقیقه تا دو ساعت طول می کشید که بستگی به وقت مصاحبه شونده و میزان مطلب ارائه شده داشت. برای ساخت الگوی پیشنهادی پژوهش از روش نظریه برخاسته از دادهها (گرندد تئوری) با رویکرد سیستماتیک استفاده شد. در این تحقیق از دو روش نمونه گیری هدفمند (در فاز اول 5 نفر ابتدایی مصاحبه توسط تیم تحقیق شاسایی شدند) و گلوله برفی (16 نفر در فاز دوم بوسیله معرفی توسط مصاحبه شوندگان) شناسایی شدند که تا حد اشباع نظری (تعداد کل 21 نفر) ادامه یافت به طوریکه در راستای انجام مصاحبههای پژوهش، کلیه نخبگان که به نحوی در پژوهش های مربوط به برنامه ریزی اوقات فراغت نقش و سابقه روشنی داشتند به عنوان جامعه این پژوهش محسوب گردیدند. نمونه آماری تحقیق را صاحبنظران از دو حیطه علمی و اجرایی تشکیل دادند. این متخصصان در بخشهای مختلف آموزشی، پژوهشی و اجرایی موضوع تحقیق آگاه و مشغول به فعالیت بودند و شامل طبقات زیر بودند.
جدول 1: ویژگی های نمونه های تحقیق
ردیف |
نمونه |
جنسیت |
|
مرد |
زن |
||
1 |
مدیران و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان |
2 |
1 |
2 |
مدیران و کارشناسان فدراسیون ورزش همگانی |
2 |
1 |
3 |
مدیران و کارشناسان ورزش شهرداری تهران |
1 |
|
4 |
مدیران و کارشناسان اداره کل ورزش و جوانان تهران |
3 |
1 |
5 |
مدیران هیئت ورزش همگانی تهران |
2 |
|
6 |
اساتید و اعضای هیئت علمی |
6 |
2 |
|
مجموع (21 نفر) |
16 |
5 |
در این پژوهش کلیه مصاحبهها بلافاصله پس از انجام مصاحبه، تدوین و تایپ شدند و به شیوه مقایسه مداوم تحلیل و کدگذاری اولیه انجام گرفت. بهمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استراس و کوربین با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) نسخه 10 استفاده شد. با توجه به اینکه در تحقیقات کیفی بجای واژه اعتبار و روایی از واژههای مقبولیّت، انتقالپذیری و تأیید پذیری استفاده میشود سعی شد تا با استفاده از منابع داده متعدد، وجود دو تحلیل گر و استفاده از روشهای متعدد آنچنانکه در مرحله اول گردآوری داده ها شرح داده شد مقبولیت افزایش یابد. با مرور متعدد مصاحبه ها و استخراج حداکثری و غیر تکراری مطالب سعی در افزایش انتقال پذیری و با حضور حداکثری همکاران گروه تحقیق با وجود محدودیتهایی مانند کمبود وقت و یا عدم دسترسی به نمونه ها به افزایش تایید پذیری پرداخته شد. همچنین مدل به دست آمده توسط متخصصین و صاحنظران در قالب گروه کانونی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت بوسیله 6 تن از نمونه ها مورد تایید قرار گرفت. به منظور بررسی ثبات و پایایی نتایج تحقیق نیز از یکی از اساتید حوزه اوقات فراغت ورزشی در فرایند کدگذاری در پژوهش کمک گرفته شد و بهصورت تصادفی سه مصاحبه انتخاب شد و کدگذاری توسط ایشان انجام گرفت. در هر یک از مصاحبهها کدهایی که از نظر دو نفر مشابه بودند با عنوان توافق و کدهای غیرمشابه با عنوان عدم توافق مشخص شدند و درصد توافق بین دو کدگذار با استفاده از فرمول ذیل محاسبه شد و پایایی 75% بدست آمد که با توجه به اینکه از 60% معمول بزرگتر است مورد اعتماد قرار گرفت.
|
یافته های پژوهش
بررسی برنامه های فراغتی ورزشی در استان تهران در سال 1396 حکایت از برگزاری 809 فعالیت ورزشی در 33 رشته ورزشی و 19 شهرستان استان تهران داشت. 14 درصد مشارکت کنندگان سن بین 25 تا 35، 38 درصد بین سن 36 تا 45 و 48 درصد سن بالاتر از 45 سال داشتند. 38 درصد فوق لیسانس و 62 درصد دکتری بودند. 76 درصد مرد و 28 درصد زن بودند.
یافتههای پژوهش با استفاده از تحلیل همزمان و همچنین فرایند کدگذاری، هنگام و پس از انجام مصاحبهها صورت گرفت که در مرحله کدگذاری باز در مجموع تعداد 255 کد اولیه غیرتکراری ایجاد شد. این تعداد از کدها بر اساس مشابهت موضوعی در قالب 59 مفهوم قرار گرفتند. سپس این مفاهیم در قالب 35 مقوله فرعی و 16 مقوله اصلی قرار گرفت که در نهایت در قالب الگوی پارادایمی رویکرد سیستماتیک قرار گرفت. در جدول 2 خلاصهای از مرحله کدگذاری باز به نمایش گذاشته شده است
جدول 2: نتایج مراحل کدگذی باز
مفاهیم |
مقوله های فرعی |
مفاهیم |
مقوله های فرعی |
استفاده از ظرفیت منابع انسانی |
منابع انسانی |
تکنولوژی |
تکنولوژی و فن آوری |
منابع انسانی در سطح صف |
|
عدم نیازسنجی مناسب |
نیازسنجی |
منابع انسانی سطح ستادی |
|
نیازسنجی |
|
استفاده از نیروی داوطلبی |
|
توزیع نامناسب امکانات |
توزیع |
تسهیلات و امکانات |
تجهیزات و امکانات |
عوامل تشویقی |
مشوق ها |
کیفیت تجهیزات و وسایل |
|
اولویت بندی مشتریان |
اولویت بندی |
سرانه ورزشی |
|
نقش فدراسیونها و هیئتها |
نقش سازمان ها |
زمینه سازهای توجه به فراغت |
اهمیت فراغت به مفهوم عام |
متولی |
|
فعالیت بر مبنای حرکت |
تقسیم بندی های فراغت |
نقش گروه های مختلف |
|
فراغت بر اساس زمان |
|
نقش دستگاه ها و نهادها |
|
نحوه گذران |
نحوه گذران |
وزارت بهداشت |
|
کارکردهای فراغت |
کارکردهای فراغت |
تفاوت در راهبردهای سازمان ها |
|
گستردگی فراغت |
گستره فراغت |
موازی کاری |
|
شناخت علاقه مندی مردم |
|
تامین منابع مالی |
شرایط مالی و اقتصادی |
گستره مشتریان برنامه |
|
موانع مالی |
|
برنامه ریزی محلی |
برنامه ریزی محلی |
شرایط اقتصادی |
|
فعالیت های مشترک |
فعالیت های مشترک |
رویکردهای برنامه ریزی |
رویکردهای برنامه ریزی |
شناسایی ظرفیت ها |
شناسایی ظرفیت ها |
ظهور رشته های جدید ورزشی در فراغت |
|
موانع سطح فردی |
موانع فردی، بین فردی و ساختاری |
تدوین و اجرای برنامه |
تدوین و اجرای برنامه |
موانع سطح بین فردی |
|
شیوه اجرایی برنامه |
|
موانع ساختاری |
|
موانع تدوین برنامه |
|
تدوین اهداف برنامه ریزی اوقات فراغت |
|
آموزش |
آموزش |
اهداف نامناسب برای برنامه ها |
هدف گذاری |
ویژگیهای فراغت |
ویژگیهای فراغت |
جایگاه فراغت ورزشی |
|
جذابیت |
|
تلفیق ورزش با سایر انواع فراغت |
جایگاه |
سازماندهی |
ساختار |
نقش سیاسی اداری فراغت |
تنوع در فعالیت |
اطلاع رسانی برنامه |
معرفی |
موانع فرهنگی مشارکت |
شرایط سیاسی اداری |
اسناد بالادستی |
اسناد بالادستی |
تاثیرات اجتماعی |
شرایط فرهنگی اجتماعی |
خلاقیت و نوآوری |
خلاقیت و نوآوری |
ارزیابی برنامه ها |
|
دانش |
دانش و نگرش |
نبود محتوای مناسب |
ارزیابی |
نگرش |
|
|
وجود محتوا |
|
|
همان طور که در جدول 2 مشاهده می شود کدهای باز مستخرج از تحقیق در قالب مفاهیم کلی دسته بندی شدند. در فرایند کد گذاری محوری، مقوله "برنامه ریزی فراغت با محوریت ورزش" به عنوان پدیده محوری در نظر گرفته شد و مقوله های به دست آمده در خانه های پاردایم تحقیق داده بنیان جاسازی شد. بدین ترتیب که بخشهای شرایط علی، پدیده محوری، شرایط زمینه، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین گردید که در شکل 1 قابل مشاهده می باشد. در مرحله کدگذاری انتخابی بر اساس الگوی پارادایمی الگوی نهایی با در نظر گرفتن مقولات کلی و اصلی تحقیق به صورت شکل 2 مستخرج و مورد تایید 6 تن از نمونه های تحقیق قرار گرفت.
|
شکل 1 نشان دهنده الگوی سیستماتیک تحقیق است که در قالب خانه های جداگانه و تحت یک مدل مقوله های اصلی و مفاهیم بدست آمده را تقسیم بندی می نماید.
|
||||||||
|
|
|
شکل 2: الگوی مستخرج از مرحله کدگذاری انتخابی تحقیق
طبق شکل 2 و در ادامه مرحله کدگذاری انتخابی مفاهیم بیان شده در الگوی پارادایمی به شکل کلی تر بیان شده است. در این شکل سعی شد مفاهیم مربوط به هم در یک مقوله کلی تر قرار گیرند.
بحث و نتیجه گیری
موضوع اوقات فراغت از دیرباز مورد توجه بشر بوده است و در حال حاضر نیز این توجه و حساسیت نه تنها کاهش نیافته است بلکه اهمیت آن بنا به دلایل متعددی افزایش یافته است. بخشی از این دلایل را میتوان به رشد و توسعه زندگی ماشینی، کاهش ساعات کار و فعالیت، ارتقای سطح آگاهیها و دانش بشری و ... اشاره نمود (پارکر،2002). از جمله موضوعاتی که ارتباط نزدیکی با حوزه اوقات فراغت و نحوه گذران آن دارد ورزش و فعالیت های حرکتی می باشد. همچنین، برنامه ریزی مناسب در حوزه اوقات فراغت از جمله فعالیت هایی است که می تواند در کسب نتایج مطلوب حاصل از فعالیت های اجرایی اوقات فراغت نقش بسیار تاثیرگذاری داشته باشد. با توجه به کمبود تحقیقات با محور برنامه ریزی، هدف از این تحقیق طراحی مدلی جهت آسیب شناسی برنامه ریزی اوقات فراغت با رویکرد فعالیت های بدنی در استان تهران بود. بدین منظور طی یک روش کیفی از طریق مصاحبه به جمع آوری داده ها پرداخته شد و از طریق کدگذاری یافته حاصل گردید. یافته ها نشان داد در مرحله کدگذاری محوری تحقیق و بر اساس مدل پارادایمی، شش مقوله مشخص شد. در این پارادایم، برنامه ریزی فراغت با رویکرد ورزشی به عنوان پدیده محوری در نظر گرفته شد و سایر مقوله ها حول محور پدیده محوری طراحی گردیدند. اولین مقوله شرایط علی بود که در برگیرنده شرایطی است که بر مقوله محوری (پدیده) تأثیر می گذارد. شرایط علی شامل موارد زیر بود:
نیازسنجی، اسناد بالادستی، درآمدزایی (جذب رسانه، جذب اسپانسرها و امور تبلیغاتی)، عدم کفایت برنامه های قبلی، کمبودها، فراغت به مفهوم عام، گستره فراغت، پذیرش نقش و ساختار بود که در دو مقوله اصلی عوامل مستقیم و غیر مستقیم دسته بندی شد. در واقع این نیاز مشتری است که تعیین کننده نوع برنامه ریزی مسئولان می باشد و برنامه ریزی بدون در نظر گرفتن نیازهای مشتری ضرورتی ندارد. یکی از مسئولین اداره کل گفت « نیاز سنجی در اداره کل به شکل علمی و با تشکیلات منظم انجام نمی گیرد و هیئتهای ورزشی که در صف اول ارتباط با مردم هستند معمولا نیازها را درک می کنند و به ما منتقل می کنند و معمولا نیاز سنجی از پایین به بالا است». یکی از اشتباهات برنامه ریزی آن است که برنامه ریزان نیازهای خود را برابر با نیازهای مردم می دانند و بر اساس نیازهای خود برنامه ریزی می کنند. این یافته با نتایج تحقیق مادرن (2014) و لورن (2018) که بر توجه به نیازها و علائق تاکید داشته اند همخوانی دارد. از مفاهیم دیگر در شرایط علی برنامه ریزی اوقات فراغت اسناد بالادستی و اسناد موجود در وزارت ورزش و جوانان، شورای عالی انقلاب فرهنگی و فرمایشات مقام معظم رهبری و مسئولین است که همگی بر ضرورت برنامه ریزی مناسب در این حوزه تاکید داشته اند. در سندهای راهبردی در کشورهای مختلف نیز بر اهمیت اسناد بالادستی و سندهای اوقات فراغت اشاره شده است که از نمونه های آن سند راهبردی فراغت ویندهامز و سند سیاست های مربوط به افزایش مشارکت جوانان در اوقات فراغت است (ویندهامز،2013). تقریبا در بیش از سی سند مربوط به اوقات فراغت که توسط تیم تحقیق مورد بررسی قرار گرفت بر اهمیت اسناد بالادستی و تبعیت از آنها در جهت انجام اقدامات عملی اشاره شده است. اوقات فراغت از جمله موضوعاتی است که می توان از منظر درآمدزایی (جذب رسانه، جذب اسپانسرها و امور تبلیغاتی) به آن توجه نمود. به همین دلیل برنامه ریزی مناسب می تواند باعث ایجاد درآمد برای واردشوندگان به این حوزه شود. نتیجه ای که هارل (2016) در بررسی روند گذر زمانی اوقات فراغت به آن اشاره نمود. حضور مردم از اقشار مختلف و گروه های مختلف می تواند موجب جلب توجه رسانه ها شود. امکان استفاده از فضاهای مربوط به برنامه های فراغت ورزشی زمینه انجام تبلیغات محیطی را نیز دارد. باشگاه ها نیز می توانند نقش مهمی در درآمدزایی در حوزه اوقات فراغت جامعه داشته باشند. تحقیقات بیانگر آن بودند که در استان تهران حدود 3500 باشگاه ورزشی در رشته های مختلف ورزشی وجود دارد ولی میانگین دقیقی از تعداد مشارکت کنندگان و میزان شهریه مشخص نمی باشد (اسمعیلی،1395). همچنین باید مجددا تکرار نمود که درآمدزایی اوقات فراغت صرفا از طریق شهریه نبوده و روشهای مختلف درآمدزایی در اینگونه فعالیت ها قابل انجام است. جعفری (1384) در نتایجی همسو بر آثار مثبت اقتصادی اوقات فراغت اشاره نمودهه است. از طرفی کمبودها و محرومیت ها از شرایط علی و اصلی برای برنامه ریزی است. در هر حال منابع موجود محدودند و نیاز ها و خواسته های مردم بسیار گسترده و متنوع می باشد. از آنجا که این منابع پاسخگوی تمام نیازها نیستند برنامه ریزی برای استفاده بهینه لازم و ضروری است. هم اکنون اوضاع اقتصادی سازمان های دولتی اجازه تاسیس و آغاز پروژه های جدید را نمی دهد. استفاده بهینه از آنچه که موجود است مساله اساسی است. یکی از نمونه ها گفت « در واقع در اداره کل ورزش و جوانان چیزی بنام برنامه ریزی مدون و دقیق در حوزه اوقات فراغت ورزشی موجود نیست و بیشتر یک سری اقدامات در این مورد انجام می شود که بنام برنامه از آنها یاد می شود». صفانیا (1380)، مگان (2013) و لورن (2018) کمبود تجهیزات ورزشی را از موانع برنامه ریزی مناسب اوقات فراغت برشمرده اند. یکی از کمبودهایی که موجب ضرورت برنامه ریزی اوقات فراغت ورزشی است کمبود محتوا در کلاس های اوقات فراغت می باشد. در واقع هیچ استاندارد و شاخصی برای کلاسهای اوقات فراغت وجود ندارد. یکی از نمونه ها گفت «برای هر وضعیتی از مخاطب، یعنی مبتدی، متوسط و حرفه ای در کلاسهای اوقات فراغت فرقی قائل نیستند و هیچ دستور کاری ندارند. درست است که هدف از کلاسها قهرمانی نیست ولی باید طوری باشه که انگیزه لازم را برای افراد بتواند ایجاد کند». محتوا سازی و تدوین شاخص هایی برای سطوح و شرایط مختلف کلاسهای فراغت باید با برنامه ریزی مناسب برطرف شود».لورن (2018) هم بر محتوای مناسب ویژه هر دامنه سنی شرکت کننده در کلاس ها اشاره نموده است. مادرن (2014) و وزارت ورزش (1394) هم به نوعی این نتایج را تکرار کرده اند. امروزه، صنعتی شدن جوامع موجب افزایش زمانهای فراغت شده و در جوامع جوانی همچون کشور ما و احتمال زیاد پذیرش آسیبهای اجتماعی در این دوران برنامه ریزی از نوع ورزشی بسیار ضروری است. افزایش ناهنجاریهای بدنی حتی در دوره دانش آموزی باعث نواختن زنگ خطر برای توجه بیشتر به برنامه ریزی ورزشی در حوزه فراغت ورزشی است. یکی از نمونه ها گفت« الان دست هر بچه ای نگاه می کنید یا تبلت می بینید و یا گوشی که مشغول بازی هستند و مثل زمان ما نیست که خود به خود دنبال توپ بودیم و فعالیت های حرکتی خیلی زیاد بود. زندگی آپارتمانی و کمبود امکانات باعث شده ناهنجاریهای بدنی افزایش یابد و این وظیفه ما برنامه ریزان است که بتوانیم موضوع افزایش فعالیت های حرکتی را گسترش بدهیم ». از طرفی مشخص نبودن مرزهای بین فعالیت های سازمان های مختلف موجب موازی کاری و گاه اتلاف منابع مادی و مالی می شود. ستاد ساماندهی جوانان در هر استان دارای کمیته های مختلفی می باشد که کمیته ساماندهی اوقات فراغت بر عهده اداره کل ورزش و جوانان است. 17 دستگاه در این کمیته عضو هستند ولی همانطور که قبلا نیز گفته شد جلسات این کمیته در حد اخذ برنامه از دستگاه ها می باشد. یکی از نمونه ها گفت « الان بیشتر دستگاه ها فعالیت هایی را انجام می دهند که البته در فصل تابستان بیشتر است. یعنی مثلا چندین نهاد مثل شهرداری، تربیت بدنی، بسیج، سپاه و برخی ادارات دیگر اقدام به برگزاری برنامه های ورزشی می کنند. اگر چه ماهیت توسعه ورزش خوب است و هر چه بیشتر باشد به نفع جامعه است ولی نداشتن یک برنامه هماهنگ موجب اتلاف فرصت ها و منابع می شود ». بالاسکا در مقاله خود به نقش مهم گروه های مردمی و غیردولتی در توسعه فعالیت های فراغتی در ورزش اشاره نموده است (بالاسکا،2013:66). لیدرا (2017) نتایجی همسو از نظر نقش مهم دولت و سازمان های صاحب قدرت بیان نمود. بخش دیگری که در مدل تحقیق مطرح شد عوامل زمینه ای و بستر ساز بودند. این عوامل بستری برای وقوع و حادث شدن پدیده می باشد. یعنی برنامه ریزی اوقات فراغت ورزشی بر بستر این عوامل شکل می گیرد. از جمله این عوامل آموزش می باشد. آموزش برنامه ریزی جزو مسائل ضروری برای مدیران است که ارتباط نزدیکی هم با دانش و نگرش دارد. رضوی هم در تحقیق خود به اهمیت متغیر آگاهی افراد و دانش آنها اشاره نموده است (رضوی،36:1393). لورن (2018) آموزش های مستمر در برنامهریزی را الزامی میداند. یکی از بسترهای اصلی برنامه ریزی اوقات فراغت ورزشی بر مبنای رشته های ورزشی و رویدادها و مسابقات است. هم اکنون تمامی هیئتها کمیته ای بنام ورزش همگانی را در خود ایجاد کرده اند اگر چه برخی فعالیت چندانی ندارند. البته سطح دسترسی و امکانات یک رشته در جلب توجه و گرایش افراد به یک رشته بسیار تاثیرگذار است. رشته های جدیدی نیز همواره وارد بازار مصرف می شود که می تواند علاقه مند خود را داشته باشد. هال (2013) و هنی (2013) در نتایجی همسو توجه به رشته های مختلف ورزشی را مورد توجه قرار داده اند. عوامل ذکر شده در مورد بسترها تا بدین جا در قالب عوامل غیر ملموس ارائه شدند. از عوامل ملموس هم می توان به منابع انسانی اشاره کرد. از منابع انسانی می توان به ورزشکاران، مربیان، مدیران، خانواده های ورزشکاران و داوطلبان اشاره نمود. لورن (2018) کمبود نیروهای تخصصی را از موانع برنامه ریزی دانسته است. دیگر بستر مطرح شده در این تحقیق تسهیلات و امکانات فیزیکی است. فضاهای سرپوشیده و روباز از جمله پارکها و جنگلهای طبیعی به عنوان یکی از اصلی ترین اماکن گذران فراغت ورزشی می باشند. این فضاها امکان برگزاری و انجام بسیاری از فعالیت های ورزشی را دارند که از جمله شاخص ترین آنها رشته دو چرخه سواری است. طوریکه برخی کشورها در سند فراغت ورزشی خود به طور ویژه به موضوع دوچرخه سواری پرداخته اند (سند فراغت دورهام،2014). کیفیت اماکن و تجهیزات در کنار کمیت باید در برنامه ریزیها مورد توجه قرار گیرد. مگان (2013) نیز اهمیت کیفیت محیط ورزش را بیان کرده و گاندرسن (2015) به موضوع جنگلها به عنوان یکی از بهترین مکانها برای گذراندن اوقات فراغت اشاره نموده است. ظرفیتهای مختلف استان تهران نیز از دیگر بسترها می باشد که باید مورد توجه مدیران قرار گیرد. در این مقاله به علت محدودیت صفحات امکان توضیحات بیشتر در ارتباط با هر موضوع نبود. دسته ای از عوامل که در الگوی پارادایمی به عنوان مداخله گر از آنها یاد می شود شامل مقوله های بیرونی و درونی بودند. یکی از عوامل بیرونی عامل سیاسی است. حضور سیاسیون میتواند بر برنامه های اوقات فراغت و ورزش تاثیرگذار باشد. داشتن دید حزبی و قراردادن اهداف برنامه های فراغت به سمت یک گروه یا اهداف خاص می تواند تاثیر منفی بر گسترش همه جانبه برنامه های فراغت ورزشی داشته باشد. ملکوتیان (1387) نیز در نتایجی همسو بیان داشت رابطه ورزش و سیاست دو سویه است. جعفری (1384) نیز شرایط سیاسی را در برنامه ریزی اوقات فراغت تاثیرگذار می داند. عامل تکنولوژی و سبک زندگی نقش مداخله گری بر برنامه های اوقات فراغت دارد. جنبه دو پهلوی تکنولوژی باید مورد توجه مدیران ورزشی باشد. این بدان معنی است که در مورد فن آوری باید راهبردهای مناسب در نظر گرفته شود. بسیاری از تحقیقات بیان داشتند که از بیشترین روشهای گذران فراغت تماشای تلویزیون، گشت و گذار در سایتهای اینترنتی و فضای مجازی است (کریمیان،534:1390؛ نوابی نژاد، 1376). گزارش وزارت ورزش (1394) نیز بر پررنگ تر شدن نقش فضای مجازی در اوقات فراغت اشاره دارد. از طرفی مسائل اقتصادی و مالی همواره بر ورزش و به تبع آن برنامه ریزی های مربوط تاثیر داشته است. اوضاع مناسب یا نامناسب اقتصادی می تواند بر میزان اوقات فراغت و نحوه گذران آن تاثیر داشته باشد. برخی از محققان پرداخت هزینه های مالی را از عوامل اصلی بازدارنده مشارکت در فعالیت های ورزشی عنوان داشته اند (صفانیا،137:1380؛هاشمی،1385). شناخت اوضاع اقتصادی هر منطقه و برنامه ریزی متناسب با توان مالی مردم از نکات مهم در برنامه ریزی است. یکی از نمونه ها گفت « ما در شهرداری تهران به ازای هر نفر از شهروندان تهرانی 700 تومان بودجه در سال 1396 اختصاص دادیم که با توجه به کاهش درآمدهای شهرداری در آینده کمتر هم خواهد شد و شهرداری مجبور است برای تامین منابع مالی اماکن ورزشی خود را به بخش خصوصی واگذار نماید که احتمالا با افزایش شهریه ها همراه خواهد بود. دولت هم هیچگونه بودجه ای در ارتباط با ورزش به ما اختصاص نمیدهد ». جعفری (1384)، گزارش وزارت ورزش (1394) شرایط اقتصادی را پر اهمیت دانسته اند. از طرفی، در برنامه ریزی اوقات فراغت باید شرایط فرهنگی جامعه، از جمله مسائل امنیتی به ویژه برای بانوان که می تواند از عوامل محدود کننده شرکت در فعالیت های ورزشی باشد را در نظر گرفت که رحمانی (1388) نیز بدان اشاره نموده است. مگان (2013) نیز بیان کرده باید به موضوع دختران توجه ویژه تری در برنامه ریزی ها شود. همچنین عوامل اجتماعی همچون همسالان، خانواده و علاقه مندی افراد برای گذران با یکسری افراد خاص باید مورد توجه قرار گیرد. مثلا افراد سالمند علاقه دارند با فرزندان و نوه های خود فراغت را سپری کنند. در نظر گرفت برنامه های خانوادگی در اوقات فراغت می تواند این نیاز را برطرف نماید. همچنین گروه های ویژه همچون افراد ناتوان و کم توان باید مورد توجه برنامه ریزان باشند. تجهیزات مورد نیاز و شرایط این گروه ها با افراد سالم می تواند متفاوت باشد. کارمن (2016) و سوفر (2016) به اوقات فراغت معلولین پرداخته و گفتند بچه های ناتوان کمتر تمایل به شرکت در فعالیت های ورزشی دارند و برنامه ریزی آنان نیز ویژه است. در ادامه، رسانه های گروهی اعم از دیداری و نوشتاری و میزان توجه آنها به برنامه ها اهمیت زیادی دارد. از دیگر عوامل مداخله گر عوامل درونی نام گرفتند که از جمله آنها عوامل فردی، بین فردی و ساختاری بودند. عوامل کمبود زمان و نداشتن وقت، شرایط مکانی زندگی، وضعیت تاهل، اوضاع اقتصادی و دلبستگی های مکانی و بی انگیزگی جوانان از مسائل مورد توجه می باشد. عدم علاقه به حضور در محافل جمعی و ارتباط بین فردی نیز از عوامل تاثیر گذار و قابل توجه در برنامه ریزی فراغت است. ایناکی (2010) به نقش سلامت فردی در مشارکت اشاره نمود (ایناکی،2010:380). یافته های ون دیک (2013) در حوزه شرایط اجتماعی اقتصادی و تاثیر آن بر فراغت با یافته های تحقیق همخوانی دارد. رضائی (1395) و مگان (2013) نیز به مسائل فردی تاکید نموده اند. همچنین، نوع تدوین و اجرای برنامه ها از نظر انتخاب هدف، پیوستگی اهداف، وجود نقشه راه، استفاده مناسب از نتایج تحقیقات و برنامه های قبلی، نحوه اجرا و توجه به ارزیابی در تمام فصول سال همراه با اولویت بندی از اصول برنامه ریزی هستند. از راهبردهای این الگو می توان به ایجاد تنوع در ورزشها با توجه به وجود علاقه مندان، توجه به جشنواره ها و رویدادها و مسابقات تفریحی، برنامه ریزی محلی با توجه به شرایط و امکانات محلی، مشتری مداری و توجه به بازاریابی، توجه به نیازهای مشتری و تقسیم به گروه های خاص، توجه به معلولین، زنان، سالمندان، تقسیم بندی درآمدی، و راهبردهای مبتنی بر ویژگیهای جمعیت شناختی افراد اشاره نمود. چنین راهبردهایی می تواند پیامدهای فردی همچون کسب سلامت جسمانی و روانی، توسعه خلاقیت های فردی، تبعات اجتماعی همچون افزایش مسئولیت پذیری، تقویت بنیان خانواده در ورزش های خانوادگی، پیامدهای اقتصادی همچون تولید اشتغال و پیامدهای ورزشی همچون توسعه رشته های ورزشی داشته باشد. هاشمی (1397)، هال (2013)، مادرن (2014) و لورن (2018) نتایجی همسو با این تحقیق گزارش نموده اند. تدوین یک برنامه جدید بلند مدت با در نظر گرفتن ضعف های برنامه های قبلی با همکاری سازمان های متولی در حوزه اوقات فراغت و ورزش، جلسات هماهنگ با سازمان های دیگر بخصوص صدا و سیما جهت تولید محتوای مشترک و ساخت برنامه های تلویزیونی و رادیویی، نیاز سنجی دوره ای و مستمر از طریق اینترنت و فضای مجازی و همچنین به شکل سنتی و مستقیم جهت بروزرسانی توجه به رسانه ها، راه اندازی پورتال ملی اوقات فراغت، توجه و حمایت از سمن ها و گروه های غیر دولتی، توجه ویژه به برنامه های جمعی و خانوادگی جهت توسعه کارکردهای اجتماعی فراغت ورزشی، سیاست گذاری یکپارچه و جلوگیری از موازی کاری، توزیع عادلانه امکانات بر اساس علاقه مندی و تواناییهای هر منطقه از شهر تهران بخشی از پیشنهادات این تحقیق برای برنامه ریزان و متولیان موضوع فراغت و ورزش است. همچنین مطالعه تطبیقی از کشورهای اسلامی و همسایه با موضوع فراغت ورزشی و انجام تحقیق کمی برگرفته از نتایج این طرح به سایر محققان پیشنهاد می شود. توجه به موضوع حساس برنامه ریزی اوقات فراغت و شیوه کیفی انجام کار از نوآوری های این تحقیق بود. البته عدم همکاری برخی از نمونه های مد نظر و عدم دسترسی به برخی اطلاعات آماری از جمله محدودیت ها به شمار می رفت.
منابع
- اسمعیلی، محسن. (1395). «تحلیل وضعیت باشگاه های بدنسازی ایران. طرح پژوهشی». پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی. صص 75-77.
- اشرف کریمی، علی و شوهانی، محمد. (1393). «مکان یابی پارک با رویکرد توسعه پایدار در پرکردن اوقات فراغت شهروندان؛ ایوان». فرهنگ ایلام، شماره44-45، صص 95-107.
- تندنویس، فریدون. (1381). «جایگاه ورزش در اوقات فراغت مردم ایران». پژوهش در علوم رفتاری. شماره 4، صص115-133.
- جعفری، افسر؛ شب خیز، فاطمه و مشهوری، مرضیه. (1384). «بررسی میزان اوقات فراغت دانشجویان دختر دانشگاه تهران با تاکید بر تربیت بدنی». حرکت، شماره 27، صص 103-116.
- رحمانی، احمد؛ پور رنجبر، محمد و بخشی نیا، طیبه. (1388). «بررسی و مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دختر دانشگاه های زنجان با تاکید بر نقش تربیت بدنی و ورزش». مجله دانشگاه علوم پزشکی. دوره 5، شماره 3، صص 209-216.
- رضائی زاده مهابادی، کامران وتوحیدی، ابوالفضل. (1396). «بررسی مکان یابی وایجاد پارک عمومی با رویکرد توسعه پایدار وبرنامه ریزی اوقات فراغت (مطالعه: شهر سمنان)». پنجمین کنفرانس ملی پژوهش های کاربردی در مهندسی عمران، معماری و مدیریت شهری.
- رضایی اصل، سید مجتبی. (۱۳۹۵). «بررسی ابعاد مدیریت ورزشی همگانی و اوقات فراغت». سومین همایش علمی پژوهشی یافته های نوین علوم مدیریت، کارآفرینی و آموزش ایران. تهران، انجمن توسعه و ترویج علوم و فنون بنیادین.
https://www.civilica.com/Paper-EMCONF03-EMCONF03_159.html
- رضوی، سیدمحمدحسین؛ کتبی، فرشته و نقیزاده، حسین. (1393). «رابطه گذراندن اوقات فراغت دانشجویان با گرایش آنها به بزهکاری با تاکید بر فعالیت های ورزشی». نشریه مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. شماره 24 (13)، صص 9-20.
- رفعت جاه، مریم؛ رشوند، مرجان و شهیدی زندی، مریم. (1389). «تبیین جامعه شناختی فعالیت های فراغتی دختران جوان». مطالعات راهبردی زنان. سال 13، شماره 50، صص 30-82.
- صفانیا، علی محمد. (1380). «نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی کشور با تأکید بر فعالیت ورزشی». مجله حرکت. شماره 9، صص 127-140.
- کریمیان، جهانگیر؛ شکرچی زاده اصفهانی، پریوش و افشار، مینا. (1390). «تعیین الگوی عوامل بازدارنده از مشارکت در فعالیت های ورزشی کارکنان بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان بر اساس مدل سلسله مراتبی اوقات فراغت». مدیریت اطلاعات سلامت. سال 10، شماره2، صص 520-538.
- ملکوتیان، مصطفی. (1388). «ورزش و سیاست». فصلنامه سیاست. دوره 39، شماره 2، صص 301-316.
- نوابی نژاد، شکوه و نیسیان، فریده. (1376). «بررسی نحوه گذران اوقات فراغت بانوان کشور با تأکید بر ورزش و فعالیت های بدنی». سازمان تربیت بدنی، معاونت ورزش بانوان. صص 35-36.
- وزارت ورزش و جوانان. دفتر پژوهش و مطالعات راهبردی. (1394). «گزارش گذران اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در فصل تابستان». صص 24-38.
- هاشمی، هاجر. (1385). «بررسی عوامل بازدارنده مشارکت زنان کارمند و ارائه راهکارهای مؤثر در این زمینه». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان (اصفهان).
- هاشمی مطلق، شقایق؛ اصلانخانی، محمدعلی و صفانیا، علی محمد. (1397). «اثر محیط ادراک شده و حمایت اجتماعی بر مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کارکنان منطقه سیزده دانشگاه آزاد اسلامی». رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. دوره 6 ، شماره 21، صص 95-104.
- Balaska, P., Kouthouris, Ch. (2013). “Promoting Sport Participation in Greece: Issues and Challenges”. International Journal of Sport Management, Recreation & Tourism, Vol. 13: 63-84.
- Bruner, M. W., Hillier, S., Baillie, C. P., Lavallée, L. F., Bruner, B. G., Hare, K., Lévesque, L. (2016). “Positive youth development in Aboriginal physical activity and sport: A systematic review”. Adolescent Research Review, 1, 257–269.
- Carmen, M. Meseguer & et al. (2011). “Trends in Leisure Time and Occupational Physical Activity in the Madrid Region: 1995–2008”. 64(1), 21–27.
- Cerin, E., Leslie, E. (2015). “How socio-economic status contributes to participation in leisure-time physical activity”. Soc Sci Med, 66(12), 2596-609.
- Durham country leisure. (2014). “Sport and Leisure Service Strategy: 2011-2014”.
- Gundersena, V., Tangelandb, T., Kaltenborna, B.P. (2015). “Planning for recreation along the opportunity spectrum: The case of Oslo, Norway”. Urban Forestry & Urban Greening, 14(2), 210–217.
- Hall, A. M. (2013). “Toward a history of Aboriginal women in Canadian sport”. In J. Forsyth & A. R. Giles (Eds.), Aboriginal peoples & sport in Canada: Historical foundations and contemporary issues (pp. 64–91). Vancouver: University of British Columbia Press.
- Heine, M. (2013). “Performance indicators: Aboriginal games at the Arctic Winter Games”. In J. Forsyth & A. R. Giles (Eds.), Aboriginal peoples & sport in Canada: Historical foundations and contemporary issues (pp. 160–181). Vancouver: University of British Columbia Press
- Heine, M. (2007). Inuit games: An instruction and resource manual. (3rd Ed). Yellowknife, Northwest Territories, Canada: Sport North Foundation
- HURL, CH. (2016). “Governing Indigenous Sports and Recreation”, 1972-2008: Citizenship Regimes, Nation-Building and the Politics of Ambivalence”. Journal of Canadian Studies, Vol. 50 Issue 3, p727-755. 29p.
- Inaki, G., Mesenguer, R., Herruzo, f. (2010). “Self-related according to amount, intensity and duration of leisure time physical activity”. Preventive medicine, 12 (3): 378-383.
- Lauren, L., Nicole, K., Justin, H., (2018). “Physical Education and Transition Planning Experiences Relating to Recreation among Adults Who Are Deafblind: A Recall Analysis”. Journal of Visual Impairment & Blindness, Jan/Feb2018, Vol. 112 Issue 1, p73-86.
- Leidera, J., Jamie F., Chriquia, b., Emily, T., (2017). “Associations between active living-oriented zoning and no adult leisure-time physical activity in the U.S”. Preventive Medicine, Vol (95), 120–125.
- Madren, C., (2014). “A Sporting Shift: New Trends in Adult Sports Require Dynamic Planning by Park and Recreation Agencies”.Parks & Recreation, Vol. 49 Issue 2, 48-53.
- McIsaac, Jessie-Lee D. Jarvis, Sherry L.Spencer, Rebecca,. Kirk, Sara F. L. (2018). “A tough sell: findings from a qualitative analysis on the provision of healthy foods in recreation and sports settings”. Maladies Chroniques ET Blessures au Canada, Vol. 38 Issue 1, p18-22. 5p.
- Meghan, C., Amanda, M., Rochelle, E., Jack, H., John, S., Amanda, T., Warren, P. (2013). “Linking Physical Education with Community Sport and Recreation: A Program for Adolescent Girls”. Health Promotion Practice, Vol. 14 Issue 5, p721-731.
- Soffer, M., Almog-Bar, M. (2016). “Therapy or human right? The meaning of recreation for children and youth with disabilities in the “Krembo Wings” youth movement”. Disability and Health Journal, 9 (3), P: 399-405.
- Wyndhams leisure strategy. (2013). www.wyndham. Vic.gov.au
- Van Dyck, D. (2013). “Perceived neighborhood environmental attributes associated with adults' leisure-time physical activity: findings from Belgium, Australia and the USA”. Health Place, 19:59-68.