نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار مدعو، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران

2 استادیار مدعو، گروه مشاوره، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بجنورد، بجنورد، ایران

چکیده

هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و ارتکاب رفتارهای خشونت آمیز در بین جوانان است. جامعه آماری جوانان 18 تا 30 سال شهر ایلام هستند که حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 520 نفر تعیین گردید. داده ها توسط آمار توصیفی و آزمون های آماری با استفاده از نرم افزار spss22 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها نشان می-دهد که بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز جوانان (419/0) رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین کنترل اجتماعی(453/0) و حمایت اجتماعی (198/0) با رفتارهای خشونت آمیز جوانان رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. مدل تحلیل مسیر نشان می‌دهد که سرمایه اجتماعی علاوه بر تأثیر مستقیم بر ارتکاب به خشونت به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر واسط کنترل اجتماعی و حمایت اجتماعی نیز بر متغیر رفتارهای خشونت آمیز تأثیر معکوسی دارد. یافته‌های حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می‌دهد که متغیرهای مستقل 22 درصد از واریانس رفتارهای خشونت آمیز جوانان را تبیین می‌کنند. رفتارهای خشونت آمیز جوانان را می‌توان نتیجه کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه دانست. هرچقدر احساس حمایت اجتماعی و کنترل اجتماعی در بین افراد وجود داشته باشد، سرمایه اجتماعی افزایش می‌یابد و تاثیر بازدانده‌ای بر گسترش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه اجتماعی عامل بسیار مهمی برای مقابله با رفتارهای خشونت آمیز در بین جوانان در جوامع معاصر است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Investigating the relationship between social capital and violent behaviors of young people in Ilam

نویسندگان [English]

  • Ali ayar 1
  • hadi afra 2

1 Visiting Assistant Professor, Department of Social Sciences, Faculty of Humanities, Ilam University, Ilam, Iran

2 Visiting Assistant Professor, Department of Counseling, Faculty of Humanities, Bojnourd University, Bojnourd, Iran

چکیده [English]

The purpose of this study is to investigate the relationship between social capital and the commission of violent behaviors among young people. The statistical population is the youth of 18 to 30 years old in Ilam city. The sample size was determined to be 520 people using Sample Power software. Data were analyzed by descriptive statistics and statistical tests using spss22 software. Findings show that there is a significant and inverse relationship between social capital and violent behaviors of young people (0.419). There is also a significant and inverse relationship between social control (0.453) and social support (0.198) with violent behaviors of young people. The path analysis model shows that social capital, in addition to having a direct effect on the perpetration of violence indirectly through the intermediate variables of social control and social support, also has an inverse effect on the variable of violent behaviors. Findings from multivariate regression analysis show that independent variables explain 22% of the variance of violent youth behaviors. Violent behaviors of young people can be attributed to the reduction of social capital in society. As much as there is a sense of social support and social control among individuals, social capital increases and will have a deterrent effect on the spread of violent behaviors in society. Thus, social capital is a very important factor in combating violent behaviors among young people in contemporary societies.

کلیدواژه‌ها [English]

  • social capital
  • delinquency
  • social control
  • social support
  • youth

بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز پسران جوان (مورد مطالعه: شهر ایلام)

علی ایار[1]

هادی افرا[2]

10.22034/SSYS.2022.1899.2350

تاریخ دریافت مقاله: 1/4/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:3/7/1400

 

مقدمه

    جرم اگر چه در کلیت خود جامعه را متضرر می­سازد اما جرایم خشن و رفتارهای خشونت آمیز در این میان جایگاهی ویژه دارند زیرا ارتکاب به رفتارهای خشونت آمیز موجب خشن شدن سیمای کلی جامعه می­شود و با ایجاد هراس اجتماعی احساس امنیت را در بین مردم کاهش می­دهد. رفتارهای خشونت آمیز اثرات سوء زیادی بر زندگی جوانان نیز دارد ( هافمن[3]، 2020). اگر چه خود پرخاشگری معلول عوامل معتددی در جامعه است اما وجود روحیه پرخاشگری و خشونت در یک جامعه می­تواند فرایندهای جرم خیز و بزهکار را تقویت نماید. این وضعیت گرایش به بزه و جرایم خشن را افزایش می­دهد زیرا در این گونه شرایط با کاهش مدارای اجتماعی و تفاهم انسانی احتمال ضرب و جرح و خشونت در سطح کلامی و رفتاری افزایش پیدا می­کند و این شرایط علاوه بر تاثیر بازآموزی منجر به شکل­گیری هویت خشن و خشونت­گرایی در جامعه می­شود. گسترش آسیب­های اجتماعی[4] از جوانب بسیاری به جوامع آسیب و زیان می­رساند، خصوصا زمانی که جوانان را در بر گرفته باشد. زیرا جوانان سرمایه­های مادی و معنوی جامعه محسوب شده و سلامت آنان به نوعی تضمین کننده بقاء، دوام، سلامت و پویایی جامعه است.

   در این میان وضعیت گذار در جامعه ایران و به تبع آن شهر ایلام، به دلیل کم رنگ شدن هنجارها، روابط و نظارت­های سنتی و عدم جاگیری در بستر شرایط جدید منجر به شیوع و گسترش آسیب­های اجتماعی در جامعه شده که بر مردم و جامعه تحمیل می­شوند. از دیدگاه صاحب­نظران و متخصصان، بیکاری، کاهش احساس مسئولیت اجتماعی، گسترش طلاق توافقی، قانون گریزی، افزایش حاشیه­نشینی، گسترش روابط نامشروع، گسترش ریاکاری، پایین بودن سطح فرهنگ ترافیک، شکاف در روابط والدین و فرزندان، رشد جرایم مسلحانه، گسترش رشوه و ربا، گسترش خودکشی، افزایش سرقت و اعتیاد به مواد مخدر از جمله مهمترین آسیب­های اجتماعی شایع در ایلام هستند (کمربیگی و رشیدی، 1394: 175-177). براساس تحقیقی، 4/34 درصد از افراد مورد مطالعه دارای افسردگی خفیف و 2/12 درصد افسردگی متوسط دارند (باپیری و همکاران، 1399: 47).

   تغییر و تحول در شرایط و مکانیسم­های زندگی اجتماعی ضرورت طرح رویکردهای جدید در تبیین و تحلیل جامعه، مسائل و آسیب­های اجتماعی مطرح ساخته است. اگرچه خشونت در معنای کلی و در معنای خاص (رفتارهای خشونت آمیز جوانان) از عوامل متعددی متاثر می­شود اما یکی از مواضع نظری برای تحلیل رفتارهای خشونت آمیز جوانان استفاده از سرمایه اجتماعی[5] است ( هافمن، 2020). یکی از رویکردهای جدید که می­تواند به تبیین رفتارهای خشونت آمیز کمک کند سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی مجموعه­ای از منابع و ذخایر ارزشمندی (ارزش­های اجتماعی) است که به­طور بالقوه در روابط اجتماعی گروه­ها و جامعه وجود دارد. سرمایه اجتماعی از طریق این منابع کار افراد را در سطوح مختلف خرد، میانی و کلان جامعه آسان، سریع و کم هزینه و مطمئن می­کند و بدین­وسیله آنان را در رسیدن به اهداف مشترک اجتماعی کمک می­کند. سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه شده و موجب پایین آمدن سطح هزینه­های تبادلات و ارتباطات می­شود (نوری و همکاران، 1399: 205). سرمایه اجتماعی به عنوان یک نظریه قابلیت و کارایی زیادی در تبیین و توضیح مسائل و مشکلات از جمله آسیب­های اجتماعی را دارد به نحوی که می­توان از آن به عنوان راه حل مشکلات اجتماعی نام برد. این مفهوم علیرغم توان تبیینی بالا و ماهیت چتر گونه خود در حوزه آسیب­های اجتماعی و جرم­شناسی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. داشتن سرمایه در تمامی ابعاد خصوصا سرمایه اجتماعی را می­توان راهی برای تقویت مدارای جوانان و ارتباطات سالم، کاهش نزاع و درگیری، برقراری آرامش، صلح و امنیت در جامعه در نظر گرفت (فیروزجائیان و نازنین، 1399: 110). به نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی برای نظم اجتماعی اهمیت زیادی دارد و بسیاری از مسائلی که در جامعه وجود دارند از عدم یا ضعف سرمایه اجتماعی در جامعه ناشی می­شود (فیروزجائیان و بابایی، 1392: 140).

    با این وصف، تحقیقات صورت گرفته پیرامون وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران از وضعیت نامطلوب سرمایه اجتماعی به ویژه در استان­های محروم حکایت دارد. از نظر فوکویاما، وجود آمار بالای خودکشی نشانه­ای از فقدان سرمایه اجتماعی تلقی می­شود (باستانی و رزمی، 1393: 57). استان ایلام با 94/28 در هر صد هزار مرگ ناشی از خودکشی یک منطقه پر خطر به شمار می­آید و شیوع خودکشی در این استان روند فزاینده­ای دارد (آستارکی و همکاران، 1392: 2). باوجود سطح پایین سرمایه اجتماعی در کشور و حوزه مورد مطالعه گسترش دامنه آسیب­های اجتماعی امری اجتناب­ناپذیر به نظر می­رسد. زیرا کاهش سرمایه اجتماعی با کاهش کنترل اجتماعی و افزایش فشار به دلیل فقدان عضویت در شبکه­ها و برخورداری از پیامدهای مثبت عضویت در این شبکه­ها می­تواند بر ارتکاب به جرم موثر واقع شود. ازسویی دیگر جوانان به عنوان قشری عظیم با سهم چشمگیر 35 درصدی در هرم جمعیتی کشور و سهم 40 درصدی در استان ایلام از این وضعیت بیشتر متأثر خواهند شد(مرکز آمار ایران، 1395).

   افزایش و روند رو به رشد کجروی و جرائم جوانان[6] به خوبی بیانگر افول سرمایه اجتماعی در جامعه و در بین جوانان به عنوان حیاتی­ترین منبع یک جامعه است. اگرچه سرمایه انسانی جوانان افزایش یافته ولی سرمایه اجتماعی در بین والدین و فرزندان کاهش یافته و جامعه شدیداً در معرض فرهنگ فردگرا قرار گرفته که اولویت را به فرد می دهد و بر علایق و مطالبات فردی تاکید دارد. «در جوامع مدرن، فردگرایی شکل خاصی از فرهنگ را ایجاد می کند که در آن افراد خودمختار هستند» (سهراب­زاده و همکاران، 1399: 173). این وضعیت، بستر لازم برای ارتکاب به جرم را در بین جوانان فراهم کرده است. افزایش نگرانی­های عمومی پیرامون مسایل جوانان و روند صعودی کجروی و جرائم جوانان و از جانب دیگر پیچیدگی مسایل و جرائم، اتخاذ رویکردهای نظری نوین در حوزه آسیب­های اجتماعی ضروری ساخته است. از این رو تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است:

 چه رابطه­ای میان سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز در بین جوانان پسر (18 تا 30 سال) شهر ایلام وجود دارد؟

   قاسمی و همکاران (1398) تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نزاع فـردی در بین جوانان شهر ایلام» انجام داده­اند. نتایج حاصل از تحلیل یافته­ها نشان داد که بین سرمایه اجتماعی جوانان و نزاع و درگیری آنان یک رابطه  معنادار و معکوسی وجود دارد. همچنین، بین حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی و نزاع جوانان یک رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. به­طور کلی می­توان گفت که با افزایش سهم سرمایه اجتماعی، نزاع بین فردی کاهش چشم­گیری را نشان می­دهد. رسول­زاده اقدم و همکاران (1397) تحقیقی با عنوان «مطالعه جامعه­شناختی رابطه سرمایه اجتماعی با کجروی فرهنگی» انجام داده­اند. یافته­های پژوهش حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی (با کجروی فرهنگی رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. همچنین، سه متغیر اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی توانسته­اند 30 درصد از تغییرات کجروی فرهنگی را تبیین کنند. سیمی و همکاران (1396) تحقیقی با عنوان «نقش سرمایه اجتماعی و شاخص‌های سلامت اجتماعی خانواده در پیش‌بینی نگرش به بزهکاری فرزندان» انجام داده­اند. یافته­های نشان می­دهد سرمایه اجتماعی و شکوفایی اجتماعی در تبیین نگرش بزهکاری فرزندان بیشترین نقش را داشته‌اند. بنابراین تقویت کارآیی و عملکرد خانواده، نقش بارزی در تقویت شاخص‌های سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی خانوادگی دارد.خواجه نوری و زارعی محمودآبادی (1395) پژوهشی با عنوان «رابطه سرمایه اجتماعی و جرم جوانان» انجام داده­اند. نتایج نشان داده است که در رابطه با بروز رفتارهای مجرمانه تفاوت معناداری بین دو جنس وجود دارد. همچنین بین طبقات شغلی والدین به لحاظ بروز رفتار مجرمانه جوانان رابطه معناداری وجود دارد. احمدی و همکاران (1395) تحقیقی با عنوان «تحلیل جامعه­شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و جرایم جوانان» انجام داده­اند. یافته­ها نشان می­دهند رابطه بین سرمایه اجتماعی و میزان جرم جوانان از نظر آماری معنادار است، به این صورت که هر چه جوانان از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار باشند میزان ارتکاب به جرم آن‌ها کمتر است.

   مور و ریکر[7] (2013) در پژوهشی با عنوان «سرمایه اجتماعی، انواع جرم و کنترل اجتماعی» به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر میزان و نوع جرم پرداخته­اند. این پژوهش که در بین ایالت­های مختلف آمریکا صورت گرفته است، نشان می­دهد با افزایش سرمایه اجتماعی میزان جرایم کاسته می­شود. همچنین افزایش سرمایه اجتماعی بر نوع جرایم و جرایم مالکیت نیز تأثیرگذار است. دیلر و دیلر[8] (2010) در پژوهشی با عنوان «جرایم شهری و سرمایه اجتماعی» به بررسی رابطه جرایم شهری ایالات متحده و سرمایه اجتماعی پرداخته­اند. نتایج تجربی به­طور کلی پیش­بینی­های نظری را پشتیبانی می­کند و نتیجه می­گیرد که با افزایش سرمایه اجتماعی، جرایم شهری کاسته می­شود. چوانگ و چوانگ[9] (2008) پژوهشی با عنوان «تفاوت­های جنسیتی در رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف سیگار و الکل در تایوان» انجام داده­اند. نشان دادند که بین سرمایه اجتماعی با استعمال سیگار و نوشیدن الکل رابطه منفی وجود دارد. پاتنام (2001) در تحقیقی با عنوان «سرمایه اجتماعی: اندازه­گیری و نتایج» انجام داده است. یافته­ها نشان می­دهد که وجود سرمایه اجتماعی تأثیر مثبتی در کاهش میزان جرم و جنایت و کاهش مراجعات و محکومیت­های بزهکارانه و نابرابری­های اقتصادی، مدنی و جنسیتی داشته است.

   مرور سوابق تجربی در رابطه با موضوع بیانگر آن است که هر یک از پژوهش­ها وجهی از عوامل موثر بر گرایش به نزاع و بزهکاری را مطالعه و بررسی کرده­اند. در مجموع می­توان این عوامل را به اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جمعیتی در ارتباط با بزه و رفتارهای خشن تقسیم­بندی کرد. اما سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار نگرفته­اند. از این رو، پژوهش حاضر بر سرمایه اجتماعی متمرکز است تا رفتارهای خشونت آمیز در بین جوانان شهر ایلام را مطالعه کند. همچنین این پژوهش بین جوانان پسر به­عنوان مهمترین سرمایه انسانی هر جامعه­ای انجام شده و برای بررسی دقیق موضوع، تاثیر متغیرهای واسط (حمایت اجتماعی و کنترل اجتماعی) از طریق تحلیل مسیر مطالعه شده است.

چارچوب نظری پژوهش

   پیرامون تبین چرایی علل ارتکاب به جرم نظریات و رویکردهای متفاوتی وجود دارد. نظریه­های ساختار اجتماعی[10] با برداشتی فرهنگی و ساختاری، جرم و سایر انحرافات اجتماعی را محصول و پیامد نابرابری‌های موجود در داخل ساختار اجتماعی می‌داند (پیترسون[11] و همکاران، 1992؛ 322). این نظریات به سه گروه نابسامانی‌ اجتماعی[12]، احساس فشار و انحراف فرهنگی[13] تقسیم می‌شوند (سیگل[14] و سنا[15]، 1384: 210). تئوری نابسامانی اجتماعی گسیختگی و ناکارآمدی نظام‌های سنتی و غیر رسمی کنترل اجتماعی را عامل جرم و بزهکاری می‌داند (نایبی و ایار، 1391: 54). براساس نظریه احساس فشار، وجود عواملی در جامعه برخی مردم را تحت فشار قرار می‌دهد و آنان را مجبور به کج­رفتاری می‌کند (اگنیو[16]، 1995: 28). فرصت‌های مشروع افتراقی[17]، ناکامی منزلتی، فرصت‌های نامشروع افتراقی از مهمترین نظریه‌های فشار هستند. نظریه فرصت‌های مشروع افتراقی مرتن[18] جرم و بزهکاری را ناشی از گسست و انفعال بین هدف‌های فرهنگی و وسایل نهادی شده جهت دسترسی به آنها می‌داند. در ارتباط با سرمایه اجتماعی شرایط مذکور موجب می‌شود که تعهد و تعلق فرد نسبت به هدف‌ها و ابزارها کم شده و فرد مجبور می‌شود به این اهداف و ابزارها پشت پا زده و در نتیجه دچار کجروی و ارتکاب به جرم شود. اگنیو در نظریه فشار عمومی به سه منبع فشار یعنی عدم دستیابی به اهداف ارزشمند، حذف محرک‌های ارزشمند و وجود محرک‌های منفی اشاره می­کند.

     بنا بر تئوری‌های ساختار اجتماعی نیروهای اقتصادی و اجتماعی با تخریب خواص طبقات فرودست، ساکنان این مناطق را در معرض الگوهای رفتاری مجرمانه قرار می‌دهد. زیرا وضعیت فرودستی، احساس فشار، بی‌ثباتی جامعه به دلیل از هم گسیختگی همبستگی اجتماعی زمینه فرسایش اعتماد، تعامل بین افراد و تضعیف کنترل‌ها و نظارت‌های غیررسمی اجتماعی فراهم می‌کند. در این رویکرد عناصر شناختی سرمایه اجتماعی در حالتی معکوس (بدبینی، احساس تبعیض، احساس محرومیت) و عناصر ساختاری و قالب روابط و اعمال کنترل غیررسمی در نظر گرفته شده است.

   نظریه­های کج­روی فرهنگی[19] مدعی می‌شوند که علت تحقق جرم، نوعی تعارض میان هنجارهاست (سلیمی و داوری، 1386: 344). نظریه­های پسران بزهکار[20] آلبرت کوهن[21] و فرهنگ طبقه[22] پایین و فرصت افتراقی[23] کلووارد و اولین از مهمترین این دسته از نظریات هستند. کوهن در نظریه پسران بزهکار معتقد بود که جوانان به خاطر آن­که از طریق روش‌های متعارف توانایی کسب موفقیت ندارند، شکلی از تضاد فرهنگی را تجربه می‌کنند (محسنی تبریزی، 1383: 85). کلووارد و اولین در نظریه فرصت افتراقی معتقدند که خرده فرهنگ بزهکاری فرصت‌هایی را برای آموختن و عمل کردن به نقش‌های بزهکارانه برای افراد فراهم می‌سازد (صدیق سروستانی، 1386: 42). در ارتباط نظریه‌های کج‌روی فرهنگی و سرمایه اجتماعی در تبیین و تحلیل جرم می‌توان به «سویه تاریک» سرمایه اجتماعی اشاره کرد.

   تئوری‌های فرایند اجتماعی[24] به بررسی رابطه بین جامعه‌پذیری و رفتارهای بزهکارانه پرداخته‌اند و دارای دو شاخه عمده نظریه یادگیری[25]، نظریه کنترل[26] هستند. براساس نظریه یادگیری اجتماعی، رفتار انحرافی آموختنی است (شفرز، 1399: 159). در این زمینه ساترلند[27] معتقد است که افراد به این علت کج­رفتار می‌شوند که تعداد تماس‌های انحرافی آنان بیش از تماس‌های غیر انحرافی شان است (صدیق سروستانی، 1386: 44). برگس و ایکریز[28] معتقدند که یادگیری رفتارهای مجرمانه از طریق فرایندهای همنشینی افتراقی، تقلید و فراگیری تعریف­های شناختی ممکن می‌شود (سلیمی و داوری، 1385: 402).

    نظریه‌های فرایند اجتماعی بر عنصر روابط و شبکه روابط که از کلیدی‌ترین مولفه‌های سرمایه اجتماعی است تاکید می­کند. بنابر مفروضات این رویکرد اگر روابط موجود در بین مردم از نوع مثبت و گرم باشد می‌تواند از عهده مسائل اجتماعی بر آیند. اما اگر این روابط منفی و مخرب باشند مردم را با مشکل مواجه ساخته و جرم و جنایت را در جامعه افزایش خواهند داد (چلبی و مبارکی، 1384: 110). نظریه‌های خنثی­سازی[29] و پیوند افتراتی به صراحت به موارد مذکور اشاره می‌کند. در این رویکرد نظریه کنترل اجتماعی هیرشی نیز عناصر شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی در قالب مولفه‌های چهارگانه دلبستگی، مشارکت، تعهد، تعلق مطرح و میزان آنها را به­عنوان منبعی جهت کنترل اجتماعی غیررسمی و کاهش انحرافات معرفی می‌کند.

   گرشام سایکس[30] و دیوید ماتزا[31] در نظریه خنثی‌سازی مدعی هستند که بزهکاران و مجرمان از طریق یادگیری این توانایی را به­دست می­آورند که ارزش‌ها و نگرش‌های عادی را به طور موقت خنثی کنند و بین رفتار قانونی و بزهکارانه حرکتی نوسانی داشته باشند. آن­ها این توانایی را از طریق تعامل با دیگران به دست می‌آورند (رحیمی­نژاد و همکاران، 1394: 94). در ارتباط با ابعاد کمی و کیفی سرمایه اجتماعی می‌توان چنین نتیجه گرفت که سایکس و ماتزا به نوعی فرهنگ بی‌اعتمادی به گستردگی شعاع همه اعضا جامعه اشاره می‌کنند. اعتماد یکی از مهمترین عناصر سرمایه اجتماعی است. وجود این انگاره ذهنی که همه کجروی می‌کنند می‌تواند به کاهش تعاملات و فرسایش سرمایه اجتماعی منجر شود.

   براساس نظریه کنترل[32]، جرم و رفتار انحرافی امری جهان شمول و ساری در بین همه اقشار و طبقات اجتماعی است  و این اعمال کنترل اجتماعی بر افراد است که جلوی کج­رفتاری را می‌گیرد (صدیق سروستانی، 1386: 47). براساس تئوری تراویس هیرشی[33] پیوند فرد با جامعه است که مهمترین متغیر در همنوا بودن یا همنوا نبودن فرد محسوب می­شود. وی قیود  این پیوند را تحت چهار مفهوم کلی دلبستگی[34]، تعهد[35]، درگیری[36] و باور[37] خلاصه می‌کند (احمدی 1384: 90). مؤلفه‌های اعتقاد تعلق خاطر به خانواده، دوستان، اجتماع (صداقت، اخلاقیات، انصاف، عرق ملی، مسئولیت‌پذیری) بعد کیفی و ذهنی نظریه کنترل اجتماعی هیرشی هستند و مولفه‌های تعهد (خانواده، شغل، موفقیت، آینده، اهداف) و مولفه‌های مشارکت (فعالیت‌های مدرسه، عضویت در گروه­های درسی، سازمان‌های محلی، مذهبی و باشگاه­های اجتماعی) ابعاد کمی (ساختاری) نظریه کنترل اجتماعی هیرشی است. با این وصف مشاهده می‌شود کنترل اجتمای و پیوندهای اجتماعی یعنی عناصر کلیدی سرمایه اجتماعی عناصر ضروری تئوری پیوند اجتماعی هیرشی هستند (سلمی و کیویوری، 2006: 126).

    به­طور کلی، سرمایه اجتماعی به­صورت مستقیم و غیرمستقیم (کنترل اجتماعی) بر ارتکاب به جرم تاثیر می‌گذارد. اغلب نظریه‌پردازان سرمایه اجتماعی را منبعی جهت دسترسی آسان به اهداف ذکر می‌کنند زیرا سبب تسهیل همکاری و تعامل و کاهش هزینه‌های عمل می‌شود (کلدی، 1387: 194) همان گونه که فیلد آن را منابع مفید و قابل دسترس برای یک کنشگر می‌داند که از روابط اجتماعی او به دست می‌آید (فیلد، 2003: 23). یکی از خصیصه‌های مهم سرمایه اجتماعی این است که پیوند ارتباطی میان افراد را تقویت می‌کند و پیوندهای متقابل موجب ارتقاء همکاری و همبستگی میان اعضای جامعه می‌شود. از جانب دیگر با وجود سرمایه اجتماعی و فرض وجود آن در بین افراد فراهم کردن شرایط دادوری اعاده‌گر[38] امکان جذب افرادی که انحرافات ناچیز و اولیه از مقررات اجتماعی داشته‌اند فراهم می‌گردد. هر کجا که میزان مشارکت و پیوندهای اجتماعی کاهش می‌یابد، آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی رو به افزایش می‌گذارد (توسلی و موسوی، 1384: 66).

   سرمایه اجتماعی از طریق کنترل اجتماعی یک تأثیر غیرمستقیم بر ارتکاب به بزه دارد یعنی یکسری قواعد خاص، تقویت سرزنش اخلاقی، تسهیل‌ هماهنگی‌ها، کنترل عوامل خنثی کننده و افزایش شرم گناه (شرم حضور) ایجاد می­کند تا محدودیت­های ساختاری و رفتاری ایجاد کند که در نتیجه آن جرائم و انحرافات رفتاری کاهش یابند. برخی از نظریه‌های جامعه‌شناسی، از جمله تئوری کنترل اجتماعی هیرشی علت جرم و بزه را نتیجه گسستگی و یا تضعیف پیوندهای اجتماعی افراد با هم و با جامعه می‌دانند. در تئوری‌های بی‌سامانی اجتماعی، فرصت افتراقی، خرده فرهنگ‌های انحرافی و آنومی اجتماعی در زمینه پیوستگی و مشارکت فرد با جامعه نقش عناصر شناختی و ذهنی به­عنوان پیش‌نیاز مهم به نظر می‌رسد. زیرا با وجود این بی‌اعتمادی و بدبینی احتمال مشارکت در جامعه کمتر می‌شود. «کنترل اجتماعی و پیوندهای اجتماعی از عناصر کلیدی سرمایه اجتماعی هستند و همچنین از عناصر ذاتی تئوری محدودیت اجتماعی‌اند و مردم به وسیله پیوندشان با جامعه کنترل می‌شوند.

     به­طور خلاصه این­که عناصر شناختی (کیفی) سرمایه اجتماعی(اعتماد، صداقت) در ترکیب با عناصر ساختاری (کمی) مشارکت (تعلق و تعهد) به صورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق کنترل اجتماعی) می‌تواند منجر به کاهش تعدیل و کنترل بزهکاری شود. از بحث­های نظری می­توان استنباط کرد که سرمایه اجتماعی و بزه مرتبطند به این معنا که سرمایه اجتماعی و جرم دارای رابطه­ای معکوس هستند. یعنی هر چه سرمایه اجتماعی بیشتر باشد احتمال ارتکاب به بزهکاری از جانب افراد کمتر خواهد بود. استدلال ما در مباحث قبل این بود که سرمایه اجتماعی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیر واسط (کنترل اجتماعی) با بزهکاری مرتبط است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی با تقویت پیوند فرد و جامعه هزینه نقض قواعد جمعی و هنجارشکنی را افزایش داده و از جانب دیگر ابعاد شناختی سرمایه اجتماعی با تقویت این ذهنیت که دیگران قابل اعتماد، صادق و درستکارند پایبندی به قوانین را تقویت نموده و از این طریق می­تواند منجر به کاهش بزه شود. تقارن اعتماد، آگاهی و شبکه­های ارتباطی بین افراد با هم و با سازمان­ها، کنترل و حساسیت اجتماعی را بالا برده و این ظرفیت می­تواند در کاهش بزه موثر واقع شود. بنابراین با توجه به مباحث نظری پیرامون رابطه سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز مدل نظری زیر مطرح می­شود:

 

نمودار 1) مدل نظری پژوهش

 

فرضیات پژوهش:

  • بین میزان سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز رابطه وجود دارد.
  • بین میزان کنترل اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز رابطه وجود دارد.
  • بین میزان حمایت اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز رابطه وجود دارد.
  • نقش میانجی­گری کنترل اجتماعی بر رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز معنادار است.
  • نقش میانجی­گری حمایت اجتماعی بر رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز معنادار است.

روش­شناسی پژوهش

  نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق پیمایشی[39] از نوع همبستگی و کاربردی است که اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده­اند. جامعه آماری این پژوهش را جوانان پسر 18تا 30 سال شهر ایلام در سال 1398 تشکیل می­دهند که براساس اطلاعات مرکز آمار ایران برابر با27250 نفر هستند. برای تعیین حجم نمونه وقتی که پژوهش از نوع همبستگی است از سمپل پاور[40] استفاده می‌شود. حجم نمونه مورد نیاز برای اندازه اثر 19/0، خطای 05/0 و قدرت آزمون 80/0 که مورد توافق پژوهشگران است، برابر 520 نفر به‌دست آمد. از شیوه نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای برای انتخاب حجم نمونه استفاده شده است. بر این اساس، شهر ایلام به 35 محله تقسیم شد که که از بین آنها 8 محله به شیوه تصادفی انتخاب شدند. در نهایت از هر محله به تعداد برابر نمونه به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه نهایی تکمیل شد. برای پایایی[41] در این تحقیق از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. همچنین برای تعیین روایی[42] از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss 22 استفاده شد.

   متغیر تابع یا وابسته پژوهش رفتارهای خشونت آمیز است. رفتارهای خشونت آمیز طیفی از رفتار است که هم به تخلف از قانون و هم به تخلف از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی بدون قانون شکنی رسمی اطلاق می‌شود (فاطمی و همکاران، 1395: 42). به عبارت دیگر هر گونه اقدام به عملی که برخلاف مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی فرهنگی یک جامعه باشد رفتارهای خشونت آمیز نامیده می­شود. بنابراین رفتارهای خشونت آمیز به آن نوع اعمالی اطلاق می­شود که قانوناً ممنوع­اند یا از لحاظ اجتماعی قبیح شمرده می­شوند. این اعمال از لحاظ هنجارهای حقوقی یا اجتماعی به منزله اعمال منحرف و یا ضد اجتماعی تعیین و ارزیابی می­شوند. رفتارهای خشونت آمیز در این پژوهش از طریق 5 گویه محقق ساخته و در چارچوب مقیاس لیکرت با دامنه نمرات 1 تا 5 سنجیده شده است. نمره 5 به معنای فقدان کج­رفتاری و نمره 25 بیانگر میزان بالا و حداکثر ارتکاب به رفتارهای خشونت آمیز است. پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر به روش ضریب آلفای کرونباخ 90/ 0 به دست آمده است.

   متغیر مستقل پژوهش سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی مجموعه قوانین، هنجارها و الزامات (تعهدات) است. روابط متقابل و اعتماد حک شده در روابط اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و سلسله مراتب نهادی جامعه تعریف شده است که اعطای آن را قادر به دستیابی به اهداف جمعی و فردی­شان می­سازد (کلمن، 1988). پاکستون[43] برای سرمایه اجتماعی دو بعد قائل است: 1. پیوندهای عینی میان افراد 2.نوع ذهنی پیوند یعنی پیوندهای میان افراد باید دارای ویژگی خاص باشد دو جانبه، مورد اعتماد و مستلزم احساس مثبت ( پاکستون، 1999: 93). در این پژوهش سرمایه اجتماعی در دو بعد ساختاری و شناختی در نظر گرفته شده است. شاخص کمی سرمایه اجتماعی از دو بعد سرمایه اجتماعی ساختاری (کمی) متشکل از مولفه­های (مشارکت رسمی و غیر رسمی- مذهبی، خیریه­ای و همیارانه) و سرمایه اجتماعی شناختی از دو مولفه اعتماد (اعتماد بین شخصی و اعتماد نهادی) و آگاهی سیاسی و حقوقی ساخته شده است.

   اعتماد اجتماعی[44] نوعی نگرش یا انتظار است که فرد نسبت به رفتار صادقانه و درست از افراد دیگر دارد (بورسیو[45] و همکاران، 2020: 9). اعتماد هدف و محصول ارتباط است، بدون اعتماد، همکاری و مشارکت غیرممکن خواهد بود. اعتماد تسهیل­کننده مشارکت است (زتومکا[46]، 1391: 49). در این پژوهش اعتماد در دو سطح شخصی و نهادی( انتزاعی) مورد سنجش قرار گرفته است. اعتماد بین شخصی با 10 گویه و اعتماد نهادی با 7 گویه به­صورت محقق ساخته و در چارچوب مقیاس لیکرت با دامنه نمرات 1 تا 5 سنجش شده­اند. نمره 1 به معنای فقدان اعتماد و نمره 5 بیانگر حداکثر اعتماد است. پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر به روش ضریب آلفای کرونباخ 75/ 0 به دست آمده است.

    منظور از مشارکت[47]، مشارکت اجتماعی افراد در گروه­های خارج از خانواده و عرصه سیاسی و محیط کار (احزاب سیاسی، سندیکاها، گروه­های اجتماعی) است. پس انواع مشارکت­های داوطلبانه و عضویت فعال در گروه­هایی خارج از خانواده و سازمان­های سیاسی و گروه­های فشار جزء مشارکت اجتماعی محسوب می­شود (هلی[48]:2001 :2). مراد از مشارکت در این پژوهش مشارکت رسمی و غیر رسمی(همیارانه، خیریه­ای و مذهبی) است. در تحقیق حاضر مشارکت رسمی با10 گویه و مشارکت غیر رسمی در سه بعد فرعی مشارکت همیارانه با 9 گویه، مشارکت مذهبی 8 گویه و مشارکت خیریه­ای با 8 گویه به­صورت محقق ساخته و در چارچوب مقیاس لیکرت با دامنه نمرات 1 تا 5 سنجش شده­اند. نمره 1 به معنای فقدان مشارکت و نمره 5 بیانگر حداکثر مشارکت است. پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر به روش ضریب آلفای کرونباخ 86/ 0 به دست آمده است.

    آگاهی دانش نظری و دانسته­های فرد پیرامون یک موضوع خاص است که در این تحقیق در دو مقوله سیاسی و حقوقی مد نظر بوده است. آگاهی سیاسی با 7 گویه و آگاهی سیاسی با  6 گویه به­صورت محقق ساخته سنجیده شده­اند. نمره 0 به معنا فقدان آگاهی و نمره 1 به معنای حداکثر میزان آگاهی است. پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر به روش ضریب آلفای کرونباخ 71/ 0 به دست آمده است.

    منظور از کنترل اجتماعی نظارت غیر رسمی است که توسط مراجع غیررسمی بر فرد و رفتار وی اعمال می­شود. به عبارتی، کنترل اجتماعی تلاش برای مخالفت با انحراف یا تشویق به انطباق با هنجارهای تصور می­شود (دِفلِم[49]، 2019: 30 ). هرچه فرد بیشتر احساس کند که دیگران او را تحت مراقبت و نظارت دارند احتمال همنوایی او با موازین و مقررات جامعه بیشتر می­شود. از طریق 6 گویه محقق ساخته و در چارچوب مقیاس لیکرت با دامنه نمرات 1 تا 5 سنجش شده­اند. نمره 1 به معنای فقدان  کنترل و نمره 5 بیانگر حداکثر کنترل است. در این مقیاس، میزان کنترل اجتماعی از طریق اعضای خانواده، اقوام نزدیک و بستگان، همسایه­ها و اعضای محل زندگی، دوستان و مأمورین دولتی و پلیس ارزیابی شده است. پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر به روش ضریب آلفای کرونباخ 74/ 0 به دست آمده است.

   حمایت اجتماعی به در دسترس بودن اعضای خانواده، دوستان، همسایگان و غیره برای ارائه کمک­های روانی، جسمانی، مالی و غیره در مواقع ضروری اشاره می­کند (گئو، 2021: 2). حمایت اجتماعی از طریق 24 گویه پرسشنامه کاترونا و راسل[50] (1987) و در چارچوب مقیاس لیکرت با دامنه نمرات 1 تا 5 سنجش شده­ است. نمره 1 به معنای فقدان  حمایت و نمره 5 بیانگر حداکثر حمایت است. پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر به روش ضریب آلفای کرونباخ 84/ 0 به­دست آمده است.

یافته­های پژوهش

در بررسی متغیرهای سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، نوع شغل و سن افراد مورد پرسشگری قرار گرفت. اطلاعات جدول شماره 1 نشان می­دهد که از لحاظ سطح تحصیلات بیشتر پاسخگویان در مقطع دبیرستان (4/53) و کمترین آن­ها در مقطع دکتری (2/0) تحصیل کرده­اند. همچنین از لحاظ وضعیت اشتغال، 9/56 درصد پاسخگویان شاغل و 1/43 درصد غیر شاغل هستند. از 520 نفر پاسخگو 2/9 درصد افراد کارمند دولت، 1/67 درصد شغل آزاد و 7/23 درصد آن­ها بیکار هستند. از این تعداد پاسخگو، 1/35 درصد بین 18 تا 22 سال، 4/34 درصد بین 23 تا 26 سال و 5/30 درصد بین 24 تا 30 سال سن دارند.

جدول 1: متغیرهای توصیفی

وضعیت

درصد و فراوانی

وضعیت

درصد و فراوانی

سطح تحصیلات

بیسواد

6/0 (3)

وضعیت اشتغال

شاغل

9/56 (293)

ابتدایی

6/6 (33)

غیر شاغل

1/43 (222)

راهنمایی

2/11 (56)

نوع شغل

کارمند

2/9 (36)

دبیرستان

4/53 (267)

آزاد

1/67 (263)

فوق دیپلم

16/0 (80)

بیکار

7/23 (93)

لیسانس

4/10 (52)

سن

18 تا 22 سال

1/35 (183)

فوق لیسانی

6/1 (8)

23 تا 26 سال

4/34 (179)

دکتری

2/0 (1)

27 تا 30 سال

5/30 (158)

همانگونه که در جدول 2 مشاهده می­شود سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و کنترل اجتماعی در بین پسران جوان از وضعیت نامطلوبی برخوردار است. با توجه به درصدهای فراوانی تجمعی 8/64 درصد از جوانان پسر در سطح کم و خیلی کم و  2/35 درصد  از جوانان در سطح متوسط و پایین­تر از آن به رفتارهای خشونت آمیز گرایش دارند.

جدول 2: متغیرهای تحقیق

            متغیر

سطح

سرمایه اجتماعی

حمایت اجتماعی

کنترل اجتماعی

رفتارهای خشونت آمیز

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

فراوانی

درصد

درصد تجمعی

خیلی کم

61

8/11

8/11

159

2/31

2/31

108

5/21

5/21

97

1/19

1/19

کم

206

9/39

7/51

193

8/37

69

95

9/18

4/40

232

7/45

8/64

متوسط

187

2/36

88

109

4/21

4/90

122

3/24

6/64

73

4/14

1/79

زیاد

58

2/11

2/99

30

9/5

3/96

111

1/22

7/86

83

3/16

5/95

خیلی زیاد

4

8/.0

100

19

7/3

100

67

3/13

100

23

5/4

100

جمع

516

100

 

510

100

 

503

100

 

508

100

 

   نتایج جدول 3 نشان می­دهد که بین کنترل اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز جوانان در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. جهت رابطه مذکور منفی و شدت آن قوی (453/0) است. بنابراین، با افزایش میزان کنترل اجتماعی رفتارهای خشونت آمیز جوانان کاهش می­یابد. بین حمایت اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز جوانان نیز در سطح اطمینان 99 درصد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. شدت رابطه یاد شده ضعیف (198/0) است. از اینرو با افزایش میزان حمایت اجتماعی میزان رفتارهای خشونت آمیز جوانان کاهش می­یابد. همچنین نتایج آزمون پیرسون نشان می­دهد که بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز جوانان رابطه معنادار، منفی و قوی (419/0) وجود دارد. به عبارتی، با افزایش میزان سرمایه اجتماعی رفتارهای خشونت آمیز جوانان کاهش می­یابد.

 

جدول 3: ضریب همبستگی پیرسون بین متغیر مستقل و متغیرهای وابسته

متغیر وابسته

متغیر مستقل

ضریب همبستگی

سطح معناداری

توضیحات

رفتارهای خشونت آمیز جوانان

کنترل اجتماعی

ðð453/0-

000/0

تایید رابطه

حمایت اجتماعی

ðð198/0-

000/0

تایید رابطه

سرمایه اجتماعی

ðð419/0-

000/0

تایید رابطه

   جدول 4 نشان می­دهد ضریب بتا سرمایه اجتماعی 399/0- که مبین رابطه منفی سرمایه اجتماعی و رفتارهای خشونت آمیز است. به این معنی که هر چه میزان سرمایه اجتماعی بیشتر باشد میزان رفتارهای خشونت آمیز کمتر است. حمایت اجتماعی نیز با ضریب بتا 306/0-، کنترل اجتماعی نیز با ضریب بتا 238/0- نیز مبین رابطه منفی این دو متغیر و رفتارهای خشونت آمیز جوانان است. به عبارتی هر چه حمایت اجتماعی و کنترل اجتماعی بیشتر باشد میزان بزهکاری جوانان کمتر است. سطح معنی­داری متغیرهای مستقل کمتر از 05/0 است، بنابراین مدل علی پژوهش که مبین تاثیر متغیرهای مستقل (حمایت اجتماعی، کنترل اجتماعی و سرمایه اجتماعی) بر متغیر وابسته (رفتارهای خشونت آمیز جوانان) است تایید می­شود. همچنین ضریب تعیین تعدیل شده (225/0) نشان می­دهد که متغیرهای مستقل تنها 22 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می­کنند.

جدول4: آماره­های تحلیل رگرسیون چندگانه رفتارهای خشونت آمیز جوانان

 

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد شده

t

سطح معناداری

B

Std. Error

Beta

 

 

مقدار ثابت

764/3

169/0

 

233/22

000/0

کنترل اجتماعی

343/0-

047/0

374/0-

370/7-

000/0

حمایت اجتماعی

404/0

075/0

306/0

424/5

000/0

سرمایه اجتماعی

668/0-

095/0

399/0-

005/7-

000/0

ضریب تعیین: 230/0            ضریب تعیین تعدیل شده: 225/0               خطای استاندارد برآورد: 81069/4

 

    جدول 5 نشان می­دهد متغیرهای سرمایه اجتماعی با ضریب تاثیر 247/0- و کنترل اجتماعی با ضریب تاثیر 238/0- بیشترین تاثیر مستقیم بر متغیر وابسته رفتارهای خشونت آمیز جوانان را دارند. همچنین متغیر مستقل سرمایه اجتماعی علاوه بر اثر مستقیم از طریق متغیر واسط کنترل اجتماعی با ضریب اثر غیر مستقیم 142/0- بر متغیر وابسته تحقیق نیز تاثیرگذار است. به­طور کلی مجموع اثر متغیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای خشونت آمیز جوانان 392/0 است.

جدول5: مدل تحلیل عوامل موثر بر ارتکاب به رفتارهای خشونت آمیز جوانان

متغیر

اثر مستقیم

اثر غیر مستقیم

مجموع اثر

سرمایه اجتماعی

247/0-

145/0-

392/0

حمایت اجتماعی

 

 

 

کنترل اجتماعی

238/0-

-

238/0-

کل اثر علی

 

 

251/0

 

مکانیسم تاثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته تحقیق، از طریق مدل تحلیل مسیر در نمودار 2 نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 2: مدل تجربی پژوهش

با توجه به مقادیر جدول 6، جدول ماتریس اثرات، امکان ارزیابی و مقایسه اثرات مختلف متغیرهای مستقل فراهم می‌شود. اثر مستقیم متغیر مستقل سرمایه اجتماعی (681/0) از سایر متغیرهای مستقل بیشتر است. بیشترین اثر مستقیم به ترتیب مربوط به متغیرهای سرمایه اجتماعی و کنترل اجتماعی بوده است. متغیرهای سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی به ترتیب دارای بیشترین اثر غیرمستقیم نیز بوده‌اند و متغیر مستقل کنترل اجتماعی فاقد اثر غیرمستقیم بر روی متغیر رفتارهای خشونت آمیز است. متغیر سرمایه اجتماعی فاقد اثر کاذب بوده اما متغیرهای مستقل کنترل اجتماعی(283/0) و متغیر حمایت اجتماعی (127/0) به ترتیب دارای بیشترین اثر کاذب بر متغیر وابسته رفتارهای خشونت آمیز هستند. اما از همه مهم‌تر مجذور اثرات خالص است که نشان می‌دهد، هر متغیر مستقل چه نسبتی از متغیر وابسته رفتارهای خشونت آمیز را تبیین می‌کند. مقایسه مجذور اثرات خالص نشان می‌دهد که متغیر سرمایه اجتماعی به‌تنهایی قادر بوده است 17 درصد تغییرات متغیر وابسته رفتارهای خشونت آمیز را تبیین نماید. مجذور اثرات خالص متغیرهای مستقل حمایت اجتماعی بر متغیر وابسته 016/0 و کنترل اجتماعی 08/0 است. این بدان معناست که سهم متغیر مستقل سرمایه اجتماعی در تبیین متغیر وابسته، حدود یازده برابر مجذور اثر خالص متغیر حمایت اجتماعی و بیش از دو برابر مجذور اثر خالص متغیر کنترل اجتماعی در تبیین تغییرات متغیر وابسته رفتارهای خشونت آمیز است.

جدول 6: ماتریس اثرات متغیرهای نمودار مسیر شکل 1 (269/0=)

متغیر مستقل

اثر مرتبه صفر

اثر مستقیم

اثر غیرمستقیم

اثر کاذب

اثر خالص

مجذوراثرخالص

سرمایه اجتماعی

 

414/0-

681/0

رفتارهای خشونت آمیز <کنترل< حمایت اجتماعی<سرمایه اجتماعی

086/0- = 374/0- × 339/0 × 681/0

رفتارهای خشونت آمیز< حمایت <سرمایه اجتماعی

208/0- = 306/0- × 681/

رفتارهای خشونت آمیز < کنترل اجتماعی <سرمایه اجتماعی

139/0- = 374/0- × 373/0

433/0-<

-

414/0-

171/0

حمایت اجتماعی

197/0-

306/0-

رفتارهای خشونت آمیز<کنترل اجتماعی<حمایت اجتماعی

127/0- = 374/0- × 339/0

149/0-

127/0

016/0

کنترل اجتماعی

435/0-

374/0-

-

061/0-

283/0-

080/0

کل

 

 

 

 

 

269/0

 

بحث و نتیجه­گیری

  خشونت و پرخاشگری یکی از مباحث مورد توجه در جامعه­شناسی و جامعه­شناسی انحرافات محسوب می­شود. گسترش جرم و رفتارهای خشونت آمیز در یک جامعه می­تواند چالشی برای توسعه تلقی شود. این تحقیق به بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و ارتکاب به رفتارهای خشونت آمیز در بین جوانان پرداخته است. تحولات حادث شده ضرورت توجه به برخی از نظریه­های جدید جهت تبیین مسایل اجتماعی را ضروری ساخته است. در این میان سرمایه اجتماعی با نگرشی نو به ماهیت و فرم روابط اجتماعی و ایجاد پیوند میان سطوح خرد وکلان، شبکه و ساختارهای  اجتماعی، در تبیین جرم  به­گونه­ای عام و رفتارهای خشونت آمیز و جرایم خشن  به گونه­ای توانایی ارائه نگرشی تازه را داراست.

   نتایج تحلیل چند متغیره حاکی ازآن است که سرمایه اجتماعی بر میزان رفتارهای خشونت آمیز در بین جوانان تاثیرگذار است. جهت رابطه مذکور معکوس است. یعنی با افزایش سرمایه اجتماعی میزان ارتکاب رفتارهای خشونت آمیز در بین جوانان کاهش می­یابد. اگر چه هر کدام از نظریه­پردازان حوزه سرمایه اجتماعی این نظریه را به گونه­ای خاص مورد استفاده قرار داده و گاها در مورد کارکرد آن اختلاف نظر دارند. اما فصل مشترک این نظریه­پردازان در مورد سرمایه اجتماعی این است که آن را مجموعه­ای از روابط می­دانند که قرین اعتماد و تعهد متقابل باشد و موجب تسهیل کنش و دستیابی به اهداف می­شود. آن­چه از رویکردهای نظری مذکور در ارتباط با رفتارهای خشونت آمیز قابل استنباط است این است که سرمایه اجتماعی دارای پتانسیل ارتباطی و کنترل اجتماعی است. یعنی با بالا رفتن سرمایه اجتماعی حمایت­های دریافتی فرد بالا رفته و به این دلیل آسیب­پذیری افراد در برابر آسیب­های اجتماعی افزایش یافته و احتمال ارتکاب رفتارهای خشونت آمیز از جانب وی کاهش می­یابد. نتایج این بخش از تحقیق با یافته­های پژوهش­هایی مانند چلبی و عبدالهی (1382)، نوری و زارعی محمودآبادی (1384)، نظری (1386)، رمضانی(1386)، ورمزیار (1387)، و بحرینی (1389)، ابراهیمی لویه و همکاران (1390)، نایبی و ایار (1391)، واحدی و همکاران (1392)، رازقی و رضوانی (1392)، افشانی و همکاران (1394)، خواجه نوری و زارعی محمدآبادی (1395)، احمدی و همکاران (1395)، سیمی و همکاران (1396)، رسول زاده اقدم و همکاران (1397)، قاسمی و همکاران (1398)، پاتنام (2001)، کالوین و همکاران (2002)، پاتنام (2001)، رایت و همکاران (2001)، رایت و فیتزپاتریک (2006)، سلمی و کیویوری  (2006)، چوانگ و چوانگ (2008)، مورو و ریک (2013)، فتاحی (2015)، ایران پور و همکاران(2019)، بینک و همکاران (2019) و هافمن (2020) همخوانی دارد.

    نتایج حاصل از آماره پیرسون نشان می­دهد که حمایت اجتماعی و کنترل اجتماعی نیز بر میزان رفتارهای خشونت آمیز جوانان به صورت مستقیم و معکوس تاثیرگذار است. به عبارتی، هر چقدر میزان حمایت اجتماعی و کنترل اجتماعی افزایش می­یابد، میزان رفتارهای خشونت آمیز جوانان کاهش پیدا می­کند. پیوندهای متقابل فرد با افراد، گروه­ها و ساختارهای اجتماعی موجبات افزایش کنترل­های اجتماعی (غیر رسمی) می­شود. زیرا پیوند متقابلی که قرین اعتماد و آگاهی باشد، از ضریب بی­تفاوتی ساکنان محل نسبت به کجروی­های که در محیط پیرامون اتفاق می­افتد کاهش می­دهد و با افزایش ضریب حساسیت ساکنان محله و اعضای جامعه دامنه کنش­های کجروانه و مجرمانه را کاهش می­دهد. این یافته با نظریات حوزه جرم در بسیاری از وجوه رابطه تطابقی یا تکمیلی دارد. نتایج این بخش از پژوهش با یافته­های پژوهش­هایی مانند نایبی و ایار (1391)، تاج­بخش (1392) و قاسمی و همکاران (1398) همخوانی دارد.

   براساس مدل تحلیل مسیر، سرمایه اجتماعی با میانجی­گری متغیرهای حمایت اجتماعی و کنترل اجتماعی نیز بر میزان رفتارهای خشونت آمیز جوانان تاثیرگذار است. نظریات در حوزه جرم گذشته از تمایزات در چند محور با هم اتفاق نظر دارند این نظریه­ها در هر صورت ساختارهای اجتماعی را در بسط و گسترش رفتارهای مجرمانه دخیل می­دانند. تئوری­های ساختار اجتماعی به نابرابری ساختاری و ناهمگونی و کاهش پتانسل حمایتی و نظارتی در مناطق جرم خیز اشاره دارند. تئوری­های فرایند اجتماعی ضمن توجه به پیوند فرد وجامعه، پیوند را داری پتانسیل نظارت وکنترل می­دانند. هر چند به الگوبرداری از رفتارها انحرافی و مجرمانه نیز نظر دارند. به­طور کلی پلیس برای کنترل رفتارهای خشونت آمیز باید توجه ویژه­ای به مفهوم سرمایه اجتماعی و مولفه­های آن در جامعه داشته باشد. ارتقای سرمایه اجتماعی در جامعه یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با جرم و بزهکاری محسوب می­شود که باید در سیاستگذاری­ها و برنامه­ریزی­های اجتماعی مورد توجه جدی قرار گیرد.

  • منابع

    • آسترکی، پیمان؛ کیخاوندی، ستار؛ منصوریان، مرتضی؛ بشیری، سودابه؛ قربانی، مصطفی؛ رضاپور، عزیز؛ شفیعیان، زهرا و چرکزی، عبدالرحمن. (1393). «بررسی مقایسه­ای علل و شیوه­های خودکشی منجر به مرگ ارجاعی به پزشکی قانونی طی سال­های 88-83 در استان ایلام». مجله پزشکی قانونی، دوره 19، شماره 69، صص 385 - 391 .
    • احمدی، حبیب. (1384). جامعه شناسی انحرافات. تهران: سمت
    • باپیری، امیدعلی؛ کمربیگی، خلیل و رضایی، نورمحمد. (1399). «رابطه ابعاد احساس امنیت و افسردگی در دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان ایلام». پژوهشنامه نظم و امنیت انتظامی. دوره 13، شماره 4، صص 33 –
    • باستانی، علیرضا و رزمی، سید محمدجواد. (1393). «رتبه­بندی غیرمستقیم استان­های ایران برحسب سرمایه اجتماعی». فصلنامه رفاه اجتماعی. دوره 14، شماره 54، صص 45 -
    • توسلی، غلامعباس و موسـوی، مرضیه. (1384). «مفهـوم سـرمایه در نظریـات کلاسـیک و جدیـد بـا تأکید برنظریه­های سرمایه اجتماعی». نامه علوم اجتماعی، شماره 26، صص 32 - 1 .
    • چلبی، مسعود و مبارکی، محمد. (1384). «تحلیل رابطه سرمایه اجتمـاعی و جـرم در سـطوح خـرد و کلان». مجله جامعه­شناسی ایران. دوره 6، شماره 2، صص 3 - 44.
    • زتومکا، پیوتر. (1391). اعتماد: نظریه جامعه شناختی. غلامرضا غفاری. تهران: نشر شیرازه
    • سلیمی، علی و داوری، محمد. (1386). جامعه­شناسی کجروی. تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
    • سهراب­زاده، مهران؛ نیازی، محسن و افرا، هادی. (1399). «تبیین جامعه­شناختی رابطه فردگرایی و تغییر در ساختار خانواده». دوفصلنامه انتظامی اجتماعی زنان و خانواده. دوره 8، شماره 1، صص 171 - 198.
    • -سیگل، لاری و سنا، جوزوف. (1381). بزهکاری نوجوانان. ترجمه علی­اکبر تاج­مزینانی و فرامرز دزفولی ککولی. تهران: سازمان ملی جوانان
    • شفرز، برنهاد. (1399). مبانی جامعه­شناسی جوانان. کرامت اله راسخ. تهران: نشر نی
    • طالبان، محمدرضا. (1383). «تحلیل کواریانس ساختاری بزهکاری نوجوانان». فصلنامه مطالعات جوانان. شماره 7، صص 34-3.
    • فاطمی، داود؛ رحیمی، عارف؛ سعادتی، موسی و عباس­زاده، محمد. (1395). «بررسی نقش خانواده در بزهکاری فرزندان». پژوهش­های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی. دوره 5، شماره 41، صص 35 -
    • فیروز جائیان، علی­اصغر و نازنین، فرزام. (1399). «سرمایه اجتماعی و مدارا نسبت به مجرمان». فصلنامه علمی جامعه­شناسی فرهنگ و هنر. دوره 2، شماره 4، صص 109 - 130.
    • فیروزجائیان، علی اصغر و علی بابائی، یحیی. (1392). «فرسایش سرمایه اجتماعی و قانون­گریزی در شهر تهران». مجله جامعه­شناسی ایران. دوره 14، شماره 1، صص 128 -159.
    • کلدی، علیرضا. (1387). «انحراف، جرم پیشگیری». فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی. دوره 2، شماره 3، صص 51 - 72.
    • کمربیگی،خلیل و رشیدی، مجتبی. (1394). «مساله­شناسی و اولویت­بندی آسیب­ها و مسائل فرهنگی مورد مطالعه: استان ایلام». مجله فرهنگ ایلام. دوره 16، شماره 48، صص 165 –
    • محسنی تبریزی، علیرضا. (1383). وندالیسم. تهران: نشر آن
    • مرکز آمار ایران. (1395). سالنامه آماری کشور.
    • نایبی، هوشنگ و ایار، علی. (1391). «رابطه سرمایه اجتماعی با جرم». مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران. دوره 3، شماره 1، صص 47 -
    • نوری، جواد؛ سینایی، سیدعطاءاالله و بخارایی، احمد. (1399). «مطالعه جامعه­شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی». پژوهشنامه نظم و امنیت انتظامی. دوره 13، شماره 3، صص 203 -
    • Agnew, R. (1995). “Delinquency: A Longitudinal Test”. Journal of Research in Crim and delinquency, 45, 95-110.
    • Burciu, A; Kicsi, R and Bostan, I (2020). Social Trust and Dynamics of Capitalist Economies in the Context of Clashing Managerial Factors with Risks and Severe Turbulence: A Conceptual Inquiry, MPDI jurnal, vol. 12 (21), 1-28.
    • Coleman, J. S. (1988). “Social Capital in the Creation of Human-Capital”. American Journal of Sociology, vol. 94, 95-120.
    • Deflem, M (2019). The Handbook of Social Control, Wiley-Blackwell publishers.
    • Field, J. (2003). “Social capital”. London and New York: Routledge.
    • Guo K, Zhang X, Bai S, Minhat HS, Nazan AINM, Feng J, et al. (2021). Assessing social support impact on depression, anxiety, and stress among undergraduate students in Shaanxi province during the COVID-19 pandemic of China. PLoS ONE, vol. 16(7), 1-10.
    • Helly, Denis. (2001). “Voluntary and social participation by people of Immigrant origin”. Overview of Canadian Research, second National metropolis conference. Montreal, November 1997.
    • Hoffmann, John P. and Jared D. Thorpe and Mikaela J. Dufur. (2020). “Family Social Capital and Delinquent Behavior in the United Kingdom”. Social Sciences, MDPI, Open Access Journal, vol. 9(10), 1-15
    • Patterson, G.R. L. Crosby, and S. Vruchnich. (1992). “pred: Ctingrisk for Early police Arrest”. Journal of Quantiative criminology,Vol. 8, 335-53.
    • Paxston, Pamela. (2002). “social capital and Democracy: An Interdependent Relationship”. American Sociological Review. Vol.67, 254-277.
    • Salmi, V and Kivivuori, J. (2006). “The Association between Social Capital and Juvenile Crime: The Role of Individual and Structural Factors”. European Journal of Criminology. Vol. 3 (2), 123-148