Document Type : Original Article

Authors

1 Student of Public Administration, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran

2 Associate Professor of Public Administration, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran

Abstract

The study is to design a diversity-based human resource management model in order to benefit from the talents of elite youth for Iranian governmental organizations. This research was of a qualitative approach and the content analysis method and Glaser approach were used as the research method. The method of data collection was study of theoretical foundations and in-depth and open interviews with 20 people, including all experts in the field of human resources in 4 governmental agencies of the General Directorate of Taxation (Mining Organization), Ministry of Interior (Regulatory Organization), Ministry of Guidance (Symbolic Organization) and the general offices of Bank Melli (Distribution Organization) which were identified as a statistical sample based on the purposeful selection of 20 people (5 people from each organization). All 20 people in question announced their readiness to participate in the research. The validity and reliability of the obtained codes were confirmed. For data analysis, continuous comparison method was used during the three stages of open, axial and selective coding using Maxi Code Pro software. The data analysis showed that 36 concepts and 4 categories (core code) are among the components affecting diversity-based human resource management in order to benefit from the talents of elite youth for Iranian governmental organizations. These components include individual characteristics (in the center of the model), job characteristics, organizational characteristics, and finally, in the outermost part of the model, the characteristics of managers. This means that managers of governmental organizations are very important in human resource management in order to benefit from the talents of elite youth for governmental organizations.

Keywords

طراحی مدل مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران

شیرین عبدلی[1]

 حامد رحمانی[2]

 غلامرضا معمارزاده طهران[3]

10.22034/SSYS.2022.2060.2469

تاریخ دریافت مقاله: 28/7/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:22/12/1400.

 

مقدمه

امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی برکسی پوشیده نیست. در میان عوامل تولید، نیروی انسانی با ارزش‌ترین عامل است که عدم توجه به آن نه­تنها از کارایی و اثربخشی سازمان می­کاهد، بلکه به افزایش ضایعات و نارضایتی از شغل نیز منجر می­شود. با توجه به تغییرات جاری در قرن بیست و یکم در سراسر جهان، مدیریت تنوع به ابزاری برای افزایش اثربخشی سازمانی تبدیل‌شده است. تنوع مشتری در بازارهای جهانی و رقابت بین­المللی شرایطی را ایجاد کرده که سازمان­ها باید تنوع را هم در داخل و هم در خارج از خود مدیریت نمایند. شواهدی وجود دارد که نشان می­دهد تنوع در سازمان به­ویژه در نظر گرفتن تنوع در مدیریت منابع انسانی تأثیرات مطلوبی بر افراد سازمان، گروه­های کاری و پیامدهای سازمان می­گذارد (مظفری و فتحی­نژاد، 1396: 27). مزایای مدیریت منابع انسانی تنوع محور عبارت‌اند از: امکان دسترسی به یک بازار در حال تغییر را با بازتاب بازارهای متنوع افزایش می­دهد، راه­حل­هایی باکیفیت‌تر را برای وظایف منابع انسانی ارائه می­کند و درنهایت رفتارهای مشارکتی بیش­تری را نشان می­دهد. ازجمله معایب آن نیز می­توان به وجود جوامع نژادی جدا از هم در سازمان، افزایش درگیری و مشاجره، افزایش هزینه­های آموزشی، شکست و ازهم‌گسیختگی ارتباطات منابع انسانی، انسجام کم و تغییرات زیاد اشاره نمود. درواقع مدیریت تنوع، کلید اصلی برای بهره­وری از مزایا و به حداقل رساندن معایب تنوع نیروی کار تلقی می­شود. مدیریت تنوع در حال حاضر به یک موضوع کسب­وکار راهبردی برای سازمان­ها تبدیل‌شده است (شن[4] و همکاران، 2010: 250). مدیریت تنوع، یک فرایند مدیریت به­­ویژه مدیریت منابع انسانی است که مبتنی بر مجموعه ارزش­هایی است که تفاوت­های میان افراد را به­عنوان یک نقطه قوت برای مدیریت شناسایی می­کند. مدیریت تنوع با بهره­گیری از تمام ظرفیت­ها و سلیقه­ها تلاش می­کند افراد با حداکثر توانایی خود، بیش­ترین بازدهی ممکن را به وجود آورند (شعبانی­بهار و همکاران، 1393: 39). مدیریت منابع انسانی بنا به دو دلیل نقش بسیار مهمی در مدیریت تنوع دارد. ابتدا، مدیریت منابع انسانی و مدیریت تنوع با موضوع مدیریت افراد در ارتباط است. دوم، ارتباط و همبستگی زیادی بین مدیریت منابع انسانی و مدیریت تنوع وجود دارد. به‌عبارتی‌دیگر، تنوع منابع انسانی سیاست­ها و قوانین مدیریت منابع انسانی را تحت تأثیر خود قرار می­دهد (شن و همکاران، 2010:250). تنوع منابع انسانی از دو دیدگاه برای سازمان حائز اهمیت است: از دیدگاه بیرونی، منابع انسانی متنوع ابزار رقابتی است و به تثبیت مزیت رقابتی منجر می­گردد. منابع انسانی متنوع به روش­های مختلفی با دیگران ارتباط و تعامل برقرار می­کند، مدل­های ذهنی مختلفی را با خود به ارمغان می­آورد، دیدگاه­های مختلف و منحصربه­فردی را ارائه می­دهد و رویکردهای متفاوتی برای حل مسئله خلق می­کند. این تفاوت­ها به­طور باورنکردنی ارزشمند هستند و در صورت اداره صحیح آن‌ها، عقاید جدیدی تولید می­کنند و خلاقیت و نوآوری به بار می­آورند. از دیدگاه درونی، انعطاف­پذیری فزاینده سازمان است. تنوع، به جذب، استخدام و ابقای بهترین استعدادهای موجود منجر می­گردد. کاهش هزینه­ها درنتیجه جابه­جایی کم­تر نیروی کار، اقامه دعاوی حقوقی کم­تر، افزایش درک نیازهای بازار و درنهایت رضایت شغلی و بهبود عملکرد از منافع بالقوه تنوع بر عملکرد کارکنان و سازمان محسوب می­شود (رحیم­نیا و لقمانی، 1392: 28).

از سویی در هر جامعه ای به فراخور فرهنگ و ویژگی های آن جامعه، نخبگان بومی رشد می کنند. صیانت از این استعدادها یا تشویق ایشان به استفاده از دانش، خلاقیت و فنونی که در آن مهارت دارند در راستای توسعه همه جانبه زادبوم خود یکی از مهمترین عناصر راهبردی در توسعه پایدار است. کشورهای پیشرفته با شناسایی نخبگان علمی کشورهای درحال توسعه که در حقیقت سرمایه های انسانی ارزشمندی محسوب می شوند و ارائه جاذبه های شغلی، رفاهی، تحصیلی و ایجاد فضای مناسب پژوهشی، ایشان را به صورت یک سرمایه اقتصادی سودآور وارد کشور خود می کنند. برخی از کشورهای درحال توسعه نیز علاوه بر برنامه ریزی های کلان جهت حفظ نخبگان علمی خود، در تلاش هستند نخبگان سایر کشورها را برای سرعت بخشیدن به فرآیند توسعه خود، جذب کنند. به عبارتی، استفاده از نخبگان در انحصار قرار نمی گیرد. در چنین شرایطی لازم است ضمن بهره مندی از استعدادها و توانایی های نخبگان در حوزه های    بین المللی و کشوری، سعی در حفظ و استفاده از سرمایه های داخلی از این دست کرد.  آنچه که در استفاده از نخبگان بومی به عنوان یک مزیت رقابتی قابل توجه است، شناخت فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی در کنار علاقه و پیوند عاطفی ایشان با محیط است که استفاده بهینه و تقویت آن می تواند موجب بهره وری حداکثری از این فرصت های راهبردی شود. در این راستا دسامور [5]و همکاران(2021) اظهار کردند از سال 1998 به بعد نخبه گرایی در سازمان ها بسیار افزایش یافته و در سال های اخیر به نهضت نخبه گرایی در سازمان ها تبدیل شده است. دلموث [6]و همکاران نیز اظهار کردند که حضور نخبگان در سازمان باعث افزایش مشروعیت سازمان می شود. با ین حال با همه مزایایی که به­کارگیری نیروی کار متنوع به همراه دارد، درصورتی‌که به­درستی مدیریت نشود پیامدهای فراوانی به همراه خواهد داشت. تنوع نیروی کار تنش بیش­تر بین کارکنان متنوع  را به همراه دارد و این تنش منجر به کاهش کارایی کارکنان خواهد شد، چراکه بخشی از نیروی آنان در راستای رفع این تنش­ها از بین خواهد رفت.

تنوع منابع انسانی می­تواند حاوی مزیت­هایی چون ارتقای مهارت­ها، توانایی‌ها، اطلاعات، تجربیات و دانش در سازمان باشد. در ‌واقع، تعاملات میان افراد و گروه­های متنوع در محیط کاری می­تواند منجر به پیامدهایی مطلوب گردد. از سوی دیگر، مبتنی بر ویژگی­های متمایزکننده افراد در سازمان همچون جنسیت، نژاد، زبان و ...، ممکن است دسته­بندی­هایی (خودی و غیرخودی) توسط افراد در سازمان­ها ایجاد شود که نتیجه آن رفتارهای نه‌چندان مطلوب افراد در یک دسته­بندی با یک غیرخودی و در نهایت اثرگذاری­های نامطلوب بر بروندادهای سازمانی است. به‌بیان‌دیگر، تنوع جمعیت شناختی و نیز تنوع سرمایه فکری موجود در سازمان­های امروزی، همچون شمشیر دو لبه‌ای است که از یک‌سو می­تواند حاوی مزیت­هایی پایدار برای سازمان و از سوی دیگر قادر به آسیب­رسانی به سازمان و فعالیت­ها در مسیر دستیابی به اهداف آن باشد. مطالعات نشان داده­اند که تنوع در محیط کار از طریق روش­های بازطراحی شده مدیریت منابع انسانی قابل مدیریت می­باشند. هدف از مدیریت تنوع در سازمان، تقویت عدالت اجتماعی درک شده از طریق خلق محیطی سازمانی است که مبتنی بر آن، هیچ شخص یا گروهی بر شخص یا گروه دیگر برتری و ترجیحی مبتنی بر نژاد، زبان و ... ندارد. این رویکردها به دنبال بهبود روابط میان کارکنان از طریق تشویق ایشان به پذیرش و درک تفاوت­هاست (مینا و وانکا، 2018: 910). ازاین‌رو، با توجه به نقش و اهمیت بالای استفاده از پتانسیل­های مثبت موجود در تنوع جمعیت شناختی سازمان و کاستن از پتانسیل­های منفی موجود در این تنوع (همچون ایجاد تبعیض و یا بروز سوء تفاهمات) نیاز به به‌کارگیری رویکردهای مدیریت تنوع (فارغ از نوع و جنس تنوع) احساس می­گردد. مطالعات نشان می­دهند که مدیریت تنوع در سازمان­ها وظیفه­ای بسیار سخت است، زیرا پویایی­های تنوع منابع انسانی اغلب بسترساز ایجاد تضادهای مختلفی در سازمان همچون سوءتفاهمات، رفتارهای تبعیض‌آمیز یا رفتارهای ضداجتماعی می­باشند (شور[7] و همکاران، 2009: 120). به‌خصوص این­که مبتنی بر مطالعات نمی­توان نسخه­های مدیریت تنوع برای یک سازمان را برای سازمانی دیگر با شرایط فرهنگی و تنوع­های متفاوت تجویز نمود. دغدغه اصلی پژوهشگر، عدم مشاهده مطالعاتی در حیطه مدل مدیریت منابع انسانی تنوع محور متناسب با نوع تنوع و کارکردهای مدیریت منابع انسانی و بر اساس پیامدهای مدیریت منابع انسانی در انواع سازمان­های دولتی  در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه، چه در میان مطالعات داخلی و چه در میان مطالعات خارجی است.

چارچوب نظری پژوهش

به لحاظ نظری مطالعه حاضر مبتنی بر نیاز تحقیقاتی معرفی شده از سوی مارتین آلکازار و همکاران (2013) و مینا و وانکا (2018) است که دسته­بندی روش­های مدیریت منابع انسانی تنوع محور مبتنی بر تنوع موجود در سازمان و پیامدهای ناشی از آن در صنایع و بخش­های مختلف را به عنوان یک ضرورت معرفی نمودند. اهمیت نظری آن در ارائه الگوی مدیریت تنوع در سازمان­های دولتی و پیامدهای آن به منظور ایجاد درک و بینشی عمیق­تر در زمینه نقش این روش­ها در حیطه مدیریت تنوع موجود در سازمان­های دولتی ایرانی می­باشد. محدودیت اصلی مقاله مینا و وانکا (2018)، دسته­بندی روش­های مدیریت منابع انسانی تنوع محور فارغ از نوع تنوع و نوع سازمان است. با توجه به محدودیت مطالعه مینا و وانکا (2018)  - که اولین و تنها مطالعه ارائه دهنده روش های مدیریت تنوع محور منابع انسانی می باشد-  ارائه دسته­بندی در صنعت فناوری اطلاعات کشور هند، فارغ از توجه به نوع تنوع و در حالتی کلی است که به پژوهشگران پیشنهاد می­دهند این دسته­بندی­ها در دیگر کشورها یا دیگر صنایع با توجه خاص به نوع تنوع موجود در سازمان مورد توجه قرار گیرد. این مطالعه به بررسی روابط دسته­های مختلف روش­های مدیریت منابع انسانی تنوع محور با متغیرهای دیگر نپرداخته است.

پیشینه پژوهش

شاکر اردکانی و همکاران (1396) به بررسی تأثیر مدیریت تنوع بر پیامدهای رفتاری با تأکید بر نقش تعدیل­کنندگی فرهنگ سازمانی در صنعت فولاد ایران پرداختند. نتایج نشان داد مدیریت تنوع و راهبرد­های آن بر پیامدهای رفتاری شامل رضایت شغلی، درگیری شغلی و رفتارهای شهروندی سازمانی و جذب کارکنان مستعد تأثیر مثبت و بر قصد ترک خدمت کارکنان تأثیر منفی داشته است. همچنین مدیریت تنوع فعال برخلاف مدیریت تنوع واکنشی و مطیعانه بر همه پیامدهای رفتاری تأثیر معنادار گذاشته است. امانی (1396) به بررسی رابطه مدیریت تنوع با آشفتگی سازمانی و سکوت سازمانی کارکنان آموزش و پرورش بجنورد پرداخته است. این تحقیق به­صورت همبستگی و از لحاظ هدف، کاربردی بود که یافته­های تحقیق نشان داد بین سهم مثبت در پیشرفت سازمان با آشفتگی سازمانی، بین ایجاد خط­مشی­های فرهنگی با آشفتگی سازمانی و بین تناسب مطلوبیت تنوع با آشفتگی سازمانی ارتباط معنادار منفی وجود دارد. شعبانی بهار و همکاران (1393) به بررسی نقش مدیریت تنوع در فرسودگی شغلی اعضای هیئت علمی تربیت بدنی دانشگاه­های سراسر کشور به روش ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام و T تک نمونه­ای پرداختند. نتایج حاکی از آن است که با افزایش مدیریت تنوع و ابعاد آن به­جز بُعد جنسیت، فرسودگی شغلی کاهش می­یابد و به­وسیله ابعاد مدیریت تنوع می­توان 43 درصد از تغییرات فرسودگی شغلی را تبیین کرد. خراسانی و همکاران (1392)  تحقیقی توصیفی– همبستگی در زمینه بررسی نقش مدیریت تنوع در بهبود کیفیت کار تیمی در میان تیم­های کاری شرکت ساپکو انجام دادند. نتایج حاکی از ارتباط مثبت و معنادار مدیریت تنوع و کیفیت کار تیمی می­باشد. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای تخصص­های مختلف و سطح تحصیلات متفاوت به­عنوان مهم­ترین پیش­بینی­کننده­های کیفیت کار تیمی در میان اعضای تیم­های کاری هستند و بیش­ترین درصد تغییرات کیفیت کار تیمی را به­خود اختصاص داده­اند. رضائیان و قاسمی (1389) به بررسی رابطه بین مدیریت تنوع و بهره­وری نیروی انسانی در میان مدیران و کارکنان شرکت مخابرات شهرستان زاهدان پرداختند. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی بود و به روش تحقیق پیمایشی- همبستگی انجام گرفت. نتایج نشان داد بین مدیریت تنوع و بهره­وری نیروی انسانی و همچنین ابعاد آن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. مقصود مقدمی کیا (1397) در تحقیقی کاربردی از نوع توصیفی- همبستگی با عنوان «نقش تنوع منابع انسانی در عملکرد سازمانی تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی»  به این سوال اصلی پرداختند: «آیا تنوع منابع انسانی در عملکرد سازمانی سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی تاثیر مثبت و معنی داری دارد؟» نتایج حاکی از تاثیر مثبت و معنادار تنوع منابع انسانی در ابعاد قومیتی، فرهنگی و ساختارهای هویتی بر عملکرد سازمانی بود. مینا و وانکا[8] (2018) تحقیقی در زمینه گونه شناسی رویکردهای مدیریت منابع انسانی تنوع محور انجام دادند. این مقاله به دنبال دسته­بندی روش­های مدیریت منابع انسانی تنوع محور مبتنی بر روش­های مستخرج از ادبیات پژوهش در حیطه مدیریت منابع انسانی تنوع محور می­باشد. مطالعه از طریق شناسایی 31 روش مدیریت منابع انسانی تنوع محور از ادبیات پژوهش، این روش­ها را با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب 7 بعد یا گونه کلی روش­های مدیریت منابع انسانی تنوع محور جایگذاری نموده است. در این زمینه تنوع از دید این مقاله مبتنی بر دسته­بندی­های جنسی، سنی، نژادی/قومی، مذهبی، گرایشات جنسی، تفاوت­های عملکردی، تفاوت­های آموزشی، مناطق جغرافیایی، حق تصدی، توانمندی­های فیزیکی و شناختی، زبانی، اعتقادی، فرهنگی و ... و ایجاد گروه­هایی در درون سازمان مبتنی بر این ویژگی­ها می­باشد. کوندو[9] و همکاران (2018) تحقیقی در زمینه وضعیت تنوع منابع انسانی در محیط کاری سازمان­های دولتی کشور هندوستان انجام دادند. هدف از این مطالعه، بررسی تفاوت­ها در ادراکات کارکنان در میان زنان و مردان و نیز دیگر گروه­های دارای تنوع جمعیت­شناختی در زمینه رویکردهای تنوع محور حوزه مدیریت منابع انسانی در سازمان­های هندی می­باشد. نتایج نشان داد زنان بیش از مردان درک مطلوب­تری نسبت به روش­های مدیریت تنوع محور داشته­اند. به علاوه اقلیت­های قومیتی و زبانی نیز رویکردهای مدیریت تنوع در سازمان­ها را ناکافی شناسایی نمودند. بیزری[10] (2018) تحقیقی در زمینه بررسی رابطه میان مدیریت تنوع در سازمان و رفتارهای شهروندی سازمانی در صنعت بانکداری به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام داد. در این مطالعه نقش مدیریت تنوع محور بر دو متغیر تعهد سازمانی و درگیری کاری و اثرات این دو بر رفتار شهروندی سازمانی نیز مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه نشان داد که روش­های مدیریت تنوع در سازمان دارای تأثیرات معنادار و مثبتی بر تعهد عاطفی کارکنان و درگیری کاری ایشان بوده و متعاقباً این دو متغیر بر رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان اثرگذارند، اما معناداری تأثیر مستقیم مدیریت تنوع بر تعهد هنجاری و یا رفتار شهروندی سازمانی تأیید نشد. عبیدی[11] و همکاران (2017) تحقیقی در زمینه مدیریت تنوع و تأثیر آن بر روش­های مدیریت منابع انسانی در میان شرکت­های کویتی انجام دادند. مهمترین یافته­های این مطالعه بدین قرار می­باشد: رابطه مثبت و معناداری میان سیاست­های مدیریت تنوع و روش­های مدیریت منابع انسانی وجود دارد. توانمندی مدیریت افراد دارای پیشینه­های متنوع دارای بیشترین تأثیر بر روش­های مدیریت منابع انسانی است و بعد از آن توانمندی در کار هماهنگ با افراد از فرهنگ­های مختلف و سپس پرهیز از تبعیض دو عامل مهم دیگر در زمینه اثرگذاری بر روش­های مدیریت منابع انسانی می­باشند. کوندو[12] و همکاران (2017) با عنوان «بررسی تأثیر مدیریت تنوع بر تمایل کارکنان به سکوت با توجه به نقش میانجی­گر انگیزه­های کارکنان» انجام دادند. نتایج مطالعه مبتنی بر تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که رابطه معنادار و منفی میان روش­های مدیریت تنوع در سازمان و تمایل به سکوت در کارکنان وجود دارد. به علاوه، انگیزش­های کارکنان میانجی­گر جزئی از این رابطه می­باشد. کوندو و مور[13] (2017) تحقیقی در زمینه بررسی مدیریت تنوع در محیط کار و عملکرد سازمانی در صنعت فناوری اطلاعات هندوستان انجام دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده­ها نشان دادند که کارکنان فارغ از پیشینه جمعیت­شناختی خود به­طور مثبتی تصدیق­کننده تنوع منابع انسانی و روش­های مدیریت تنوع می­باشند، با این حال تفاوتی جزئی ولی معنادار میان افرادی برآمده از اقلیت­ها نسبت به دیگر افراد مشاهده گردید. در نهایت مطالعه نشان داد که ادراکات کارکنان در زمینه توسعه تنوع جنسیتی دارای رابطه مثبتی با عملکرد درک شده سازمانی می­باشد. روازانی[14] (2016) تحقیقی در زمینه بررسی درک رویکردهای مدیریت تنوع در محل کار در میان شرکت­های ایتالیایی انجام دادند. هدف از این مطالعه، تقویت درک در زمینه چرایی و چگونگی به کارگیری و پیاده­سازی عملی روش­های مدیریت تنوع و عواملی است که می­توانند این رویکردهای را تفسیر نمایند. یافته­ها نشان داد که متداول­ترین رویکرد مدیریت تنوع در میان این شرکت­ها تمرکز بر انتظارات اجتماعی شکل گرفته توسط فشارهای محیطی و نیاز به حفظ مشروعیت شرکت­ها می­باشد. روش­های مدیریت تنوع در این مطالعه دربردارنده سه روش کلی بود: یکسان­سازی اقلیت­ها، یکپارچه­سازی تنوع و قدرت دادن به تنوع منابع انسانی.

یکسان سازی اقلیت­ها 1- سیستم­های سهمیه­بندی یکپارچه سازی تنوع منابع انسانی؛ 2- سیستم­های کاری انعطاف‌پذیر؛ 3- تعادل میان زندگی کاری و شخصی؛ 4- توسعه تنوع در نیروگیری؛ 5- آموزش؛ 6- مشارکت با انستیتوها و شبکه­های اختصاصی؛ 7- ارتباطات داخلی و خارجی.

قدرت دادن به تنوع منابع انسانی: 1- ایجاد تیم­های ناهمگن؛ 2- توسعه شبکه­های کارکنان؛ 3- توسعه تنوع در تأمین­کنندگان؛ 4- استفاده از تنوعی از کارکنان در حوزه­های مربوط به نوآوری. 

روش­شناسی پژوهش

این مطالعه از نوع پژوهش‌های کیفی است. هدف این پژوهش طراحی مدل مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران، مبتنی بر رهیافت ظاهر شونده گلیسر[15] (1992) می­باشد. این کار با انجام پژوهش کیفی از نوع گلیزر که شیوه آن اکتشافی است، انجام شد. در این تحقیق از طریق بررسی ادبیات و مصاحبه اکتشافی نسبت به شناسایی مؤلفه­های مؤثر بر مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران، به شیوه تحلیل محتوا (کدگذاری واحد تحلیل، مقوله‌ها و واحد ثبت) مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.

مشارکت­کنندگان در پژوهش، شامل تمامی خبرگان حوزه منابع انسانی در 4 سازمان دولتی اداره کل مالیاتی (سازمان استخراجی)، وزارت کشور (سازمان تنظیمی)، وزارت ارشاد (سازمان نمادین) و ادارات کل بانک ملی (سازمان توزیعی) بودند که بر اساس انتخاب هدفمند تعداد 20 نفر (5 نفر از هر سازمان) به‌عنوان نمونه آماری مشخص شدند. همه 20 نفر مورد نظر، برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی نمودند.

در تحقیق حاضر خبرگان از ویژگی‌های زیر برخوردار بودند:

1) دارای مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد یا دکتری و حداقل 10 سال سابقه کار در سازمان مربوطه باشند؛ به‌گونه‌ای که اگر دارای پست مدیریت در سازمان باشند، سلسله‌مراتب سازمانی را طی نموده باشند.

2) دارای سابقه خدمت در حوزه مدیریت منابع انسانی باشند؛ به‌گونه‌ای که در فرآیندهای مدیریت منابع انسانی دخیل بوده باشند.

3) با مباحث جذب و گزینش و استخدام، آموزش و بهسازی و نظام ارزیابی عملکرد در حوزه ذی‌ربط و در سازمان مربوطه آشنا باشند؛ خبرگان دانشگاهی شاغل دستگاه‌ها در اولویت قرار گرفتند.

4) علاقه‌مند به مشارکت در نظرسنجی و مصاحبه‌های نیم ساختاریافته باشند.

5) در مورد خبرگان دستگاه‌های اجرایی خاص، خبره دارای حداقل 10 سال سابقه اشتغال در دستگاه موردنظر باشد.

قبل از انجام مصاحبه و به همراه سؤالات مصاحبه، نامه­ای با امضای پژوهشگر مبنی بر تعهد اخلاقی در نگهداری مفاد مصاحبه و مشخصات مشارکت‌کنندگان و انتشار نکردن آن ارسال شد. همچنین، با اطلاع مشارکت­کنندگان تمام مصاحبه­ها ضبط و برای استخراج نکات کلیدی بررسی شد. پس از اعلام موافقت، مصاحبه­ها با محوریت تلقی، برداشت و شاخص­های موردنظر برای ارائه مدل مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران برگزار شد. در مصاحبه­های انجام‌شده پاسخگویان به سؤال موردنظر در مورد ارائه مؤلفه یا شاخص جدید و یا تایید مؤلفه‌ها و شاخص­های گردآوری‌شده ابراز نظر کردند. اشباع نظری در مصاحبه هفدهم صورت گرفت، با این حال با سه نفر باقی­مانده نیز مصاحبه انجام شد.

در این پژوهش برای بررسی روایی، یافته­های پژوهش را برای مشارکت­کنندگان ارائه و متن نظریه توسط آن‌ها مطالعه و دیدگاه­های آن‌ها اعمال ‌شد. در پایان، این پژوهش توسط اساتید، مورد مطالعه و بازبینی قرارگرفت و مواردی جهت اصلاح یا تغییر نظریه­ نهایی بیان‌شد.

در این پژوهش با توجه به دیدگاه­های جانسون[16] (1997) و پاتون[17] (2002) از سه روش کثرت­گرایی شامل کثرت­گرایی در شیوه (باز آزمون روش کار)، کثرت­گرایی در پژوهشگر (آزمون قابلیت اطمینان بین شناسه­گذاران) و کثرت‌گرایی مشارکت­کننده (استفاده از مصاحبه­شوندگان جدید برای آزمون قابلیت اطمینان الگو) برای تایید اعتبار پژوهش بهره گرفته ‌شد. منظور از کثرت­گرایی در مشارکت­کننده این است که چنانچه فرایند پژوهشی و تفاهم­نامه پژوهش به‌صورت کامل برای یک دسته از افراد جدید و با ویژگی­های مشابه تکرار شود، باید نتایج مشابهی به دست آید. در پژوهش تفاهم­نامه مصاحبه و تجزیه‌وتحلیل داده­ها به‌صورت کامل برای سه نفر مصاحبه­شوندگان جدید مورد استفاده قرار گرفت. برای محاسبه درصد اعتبار بازآزمون پژوهش بین مصاحبه­شوندگان جدید شناسه­های مشخص‌شده دو آزمون باهم مقایسه شد. در هرکدام از بخش­های پژوهش(پژوهش اصلی و پژوهش اعتبارسنجی) شناسه­هایی که در دو فاصله زمانی باهم مشابه است، با عنوان «توافق» و شناسه­های غیرمشابه با عنوان «عدم توافق» مشخص شد.

جدول 1: محاسبه پایایی باز آزمون پژوهش (کثرت­گرایی در مصاحبه)

 

تعداد کل شناسه­­ها (کدها)

تعداد توافقات

تعداد عدم توافقات

پایایی باز آزمون (درصد)

 

76

33

10

8/86

           

جدول 1 نشان می­دهد که تعداد کل کدها در دو مرحله پژوهش برابر با 76، تعداد توافقات بین کدها برابر 33 و تعداد عدم توافقات برابر 10 است. با استفاده از فرمول 1، درصد اعتبار روش کثرت­گرایی در مصاحبه­شونده برابر 8/86 درصد می­باشد. با توجه به این موضوع که این میزان پایایی بیشتر از 60 درصد است، مصاحبه­شوندگان از اعتبار مناسبی برخوردار هستند و روش انتخاب مصاحبه­شوندگان نیز مورد تایید قرار می­گیرد.

کواله (1996) معتقد است: برای محاسبه پایایی باز آزمون از میان مصاحبه­ها، چند مصاحبه به‌عنوان نمونه انتخاب و هرکدام از آن‌ها در فاصله زمانی کوتاه و مشخص دو بار شناسه­گذاری ­شود. سپس شناسه­های مشخص‌شده در دو فاصله زمانی برای هرکدام از مصاحبه­ها باهم مقایسه گردد. روش بازآزمایی برای ارزیابی ثبات شناسه­گذاری پژوهشگر به کار می­رود. در هر یک از مصاحبه­ها، شناسه­هایی که در دو فاصله زمانی باهم مشابه است، به‌عنوان «توافق» و شناسه­های غیرمشابه به‌عنوان «نبود توافق» مشخص می­شود.

فرمول 1: روش محاسبه درصد پایایی باز آزمون (بابائی فارسانی و همکاران، 1397).

در روش کثرت­گرایی در شیوه نیز در پژوهش برای محاسبه پایایی باز آزمون از بین مصاحبه­ها، سه مصاحبه انتخاب و هرکدام از آن‌ها دو بار در یک‌فاصله زمانی 15 روزه توسط پژوهشگر کدگذاری انجام گرفت. نتایج کدگذاری در جدول زیر آمده است:

جدول 2: محاسبه پایایی باز آزمون (کثرت‌گرایی در شیوه)

ردیف

تعداد کل کدها

تعداد توافقات

تعداد عدم توافقات

پایایی باز آزمون (درصد)

1

46

22

2

6/95

2

40

19

2

95

3

51

24

3

1/94

جمع

137

65

7

9/94

همان‌گونه که در جدول 2 مشاهده می­گردد، تعداد کل کدها در دو فاصله زمانی 15 روزه، برابر 137، تعداد کد توافقات بین کدها در این دو زمان برابر 65 و تعداد عدم توافقات در این دو فاصله زمانی برابر 7 می­باشد. پایایی باز آزمون مصاحبه­ها درروش کثرت­گرایی در شیوه با استفاده از فرمول یاد شده، 9/94 درصد می­باشد که با توجه به این موضوع که بسیار بالاتر از 60 درصد است، قابلیت اعتماد کدگذاری­ها مورد تایید است.

همچنین جهت روش کثرت­گرایی در پژوهشگر، برای محاسبه پایایی مصاحبه با روش توافق درون موضوعی دو کدگذار از یکی از دانشجویان مقطع مدیریت دولتی درخواست شد به‌عنوان کدگذار در پژوهش مشارکت نماید. آموزش­ها و شیوه­های لازم برای کدگذاری به وی ارائه گردید و سپس 3 مصاحبه هم توسط پژوهشگر و هم توسط فرد موردنظر کدگذاری گردید که درصد توافق بین کدگذاران در جدول زیر آمده است:

جدول 3: محاسبه پایایی بین دو شناسه­گر (کدگذار)

ردیف

تعداد کل کدها

تعداد توافقات

تعداد عدم توافقات

پایایی باز آزمون (درصد)

1

62

27

8

1/87

2

68

28

12

3/82

3

49

20

7

6/81

جمع

179

75

27

8/83

همان‌گونه که در جدول 3 مشاهده می­گردد، تعداد کل کدهای به ثبت رسیده توسط پژوهشگر و همکار برابر 179، تعداد توافقات بین کدها برابر 75 و تعداد عدم توافقات برابر 27 می­باشد. بنا بر فرمول  یاد شده، پایایی بین کدگذاران برای مصاحبه­های این پژوهش برابر 8/83 درصد می­باشد. با توجه به این موضوع که بالاتر از 60 درصد است، قابلیت اعتماد کدگذاری­ها مورد تایید می باشد.

در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، از نرم­افزار مکس­کیودی­ای نسخه پرو استفاده گردید.

یافته­های پژوهش

تحلیل وضعیت جمعیت شناختی

جدول 4: ویژگی­های جمعیت شناختی نمونه­های پژوهش

متغیر

گروه‌ها

فراوانی

درصد

سن

زیر 40 سال

2

10

40-50 سال

5

25

بالای 50 سال

14

65

جنسیت

مرد

17

85

زن

3

15

تحصیلات

دکتری

16

80

کارشناسی ارشد

4

20

گام اول: کدگذاری باز

در پژوهش حاضر، داده­ها از مصاحبه­ها جمع­آوری گردید. سؤالات به‌صورت کلی و باز از مصاحبه­شوندگان پرسیده شده بود. پس از هر بار مصاحبه، پژوهشگر نسبت به تحلیل و کدگذاری باز اقدام می­نمود. در ابتدا کدهای اولیه شناسایی شدند و سپس ضمن حذف کدهای مشابه با یکدیگر، کدهای مفهومی شناسایی شدند و درنهایت پس از بررسی و طبقه­بندی کدهای مفهومی، مقوله­ها شناسایی گردیدند. درمجموع، تعداد 36 مفهوم و 4 مقوله اصلی شناسایی گردید. در جدول زیر قسمتی از یکی از مصاحبه­ها و ارتباط آن با مفاهیم به‌دست‌آمده از پژوهش آمده است:

جدول 5: قسمتی از مصاحبه و کدهای مفهومی به‌دست‌آمده از کدهای اولیه مرتبط با این بخش مصاحبه

متن مصاحبه

کدهای مفهومی به‌دست‌آمده از کدهای اولیه مرتبط با این قسمت از مصاحبه

یکی از موارد خیلی مهم در مدیریت منابع انسانی تنوع محور در سازمان، ویژگی­های هر یک از کارکنان در سازمان می­باشد. مدیر باید درک و بینش مناسبی نسبت به هر یک از ویژگی­های فردی کارکنان خود داشته باشد، چرا که ایران دارای تنوع قومی و مذهبی، زبانی و جغرافیایی زیادی است و افراد با توجه به هر یک از این عوامل، رفتارهای متفاوتی از خود نشان می­دهند. بنابراین مدیر باید درک کاملا مناسبی از این شرایط داشته باشد.

همچنین به نظرم اینکه سازمان دارای چه ساختاری است نیز مهم است؛ یعنی اینکه ساختار افقی است یا عمودی. انعطاف دارد یا خیر؟ چه فرهنگی در سازمان حاکم است و مدیران تابع کدام نوع فرهنگ هستند. از کدام نوع فرهنگ سازمانی در سازمان حمایت می کنند؟ و بسیاری عوامل دیگر که همگی نقش پررنگی در مدیریت منابع انسانی در سازمان دارد.

ویژگی­های کارکنان

درک مدیران از ویژگی های کارکنان

تنوع قومی

تنوع مذهبی

تنوع زبانی

تنوع جغرافیایی

ساختار سازمانی

ساختار افقی

ساختار عمودی

فرهنگ سازمانی

حمایت مدیران از فرهنگ سازمانی

گام دوم: کدگذاری محوری

در این مرحله، کدهای شناسایی‌شده در مرحله قبلی به همراه مقولات آن‌ها در قالب چهار کد محوری ویژگی­های فردی، سازمانی، شغلی و مدیران قرار داده شد (جدول 6).

جدول 6: کدگذاری محوری

مقوله‌ها

مفاهیم

ویژگی­های فردی  منابع انسانی

  1. جنسیت
  1. سن
  1. فرهنگ
  1. مذهب
  1. تحصیلات
  1. قومیت
  1. دانش
  1. تجربه
  1. تأهل
  1. درآمد
  1. ظاهر
  1. هوش
  1. اصول اخلاقی
  1. عادت‌های فردی

ویژگی­های سازمان

  1. ایمنی شغلی کارکنان در سازمان
  1. فرایند کارمند یابی
  1. فرایند گزینش و استخدام
  1. ارزیابی عملکرد کارکنان در سازمان
  1. آموزش کارمندان
  1. جبران خدمات
  1. پیشرفت حرفه‌ای کارکنان
  1. فرهنگ محیط کار
  1. ساختار سازمانی

ویژگی­های شغلی

  1. سطح تنوع در شغل
  1. میزان خلاقیت مورد نیاز در شغل
  1. ارشدیت
  1. جایگاه سازمانی
  1. اهمیت شغلی
  1. سطح نیاز به نیروی جوان در شغل مورد نظر
  1. سطح نیاز به نخبگی جوانان در شغل مورد نظر

ویژگی­های مدیران

  1. درک مدیران از شایستگی­های جوانان نخبه
  1. درک مدیران نسبت به انواع منابع انسانی
  1. سابقه مدیران در استفاده از نیروهای جوان در سازمان
  1. تجربه و سابقه مدیران در استفاده از نیروهای متنوع در سازمان
  1. جوان بودن مدیر
  1. درک و دانش مدیران نسبت به مزایای بهره­گیری از جوانان بااستعداد در سازمان

درنهایت بعد از بررسی­و مشورت با اساتید راهنما و چند تن از اساتید مدیریت دولتی، تعداد 36 مفهوم اصلی و 4 مقوله شناسایی شد.

گام سوم: کدگذاری انتخابی

در این مدل، مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران در مرکز مدل قرار دارد که عواملی  بر آن تأثیر می­گذارند. مدل مفهومی مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران در شکل 1 نشان داده‌ شده است:

 
 

درک مدیران از شایستگی­های جوانان نخبه، درک مدیران نسبت به انواع منابع انسانی، سابقه مدیران در استفاده از نیروهای جوان در سازمان، تجربه و سابقه مدیران در استفاده از نیروهای متنوع در سازمان، جوان بودن مدیر و درک و دانش مدیران نسبت به مزایای بهره­گیری از جوانان بااستعداد در سازمان

 


 

 

شکل 1: مدل مفهومی مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران

بحث و نتیجه­گیری

هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران می باشد. تجزیه‌وتحلیل داده­ها نشان داد که 36 مفهوم و 4 مقوله(کد محوری)، از مؤلفه­های اثرگذار بر مدیریت منابع انسانی تنوع محور در جهت بهره‌مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی ایران می­باشد. این مؤلفه­ها شامل ویژگی­های فردی (در مرکز مدل)، ویژگی­های شغلی، ویژگی­های سازمانی و در خارجی ترین قسمت مدل، ویژگی­های مدیران می­باشد؛ بدین معنی که مدیران سازمان­های دولتی در مدیریت منابع انسانی در جهت بهره­مندی از استعدادهای جوانان نخبه برای سازمان­های دولتی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. در این راستا حسن­پور و همکاران (1395)، تحقیقی کاربردی – توصیفی در زمینه شناسایی و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر استخدام نیروی انسانی در سازمان­های دولتی ایران انجام دادند. نتایج تحقیق نشان می­دهد که توانایی شبکه­سازی و تعامل با دیگران، تخصص حرفه­ای، آگاهی از توانمندی­های خود، ارتباط با افراد بانفوذ و قدرتمند اداری و سیاسی و تجربه کار، پنج عامل اصلی هستند که بیش­ترین تأثیر را بر استخدام یک فرد در سازمان­های دولتی ایران دارند. درکل، نتایج این تحقیق نشان­ می­دهد این تصور که عامل اصلی تأثیرگذار بر استخدام افراد در سازمان­های دولتی پارتی­بازی و رابطه است، اشتباه است. برای این­که طبق نتیجه این تحقیق، پارتی­بازی اولویت چهارم را دارد. با توجه به کارکردهای تجربه در حوزه منایع انسانی و نیاز سازمان‌ها به نیروی انسانی مجرب، تجربه به‌عنوان یکی از مسائل مهم و کلیدی در حوزه سیستم مدیریت منابع انسانی مشخص می گردد. به نظر می‌رسد ظرفیت‌های تجربه در حوزه منابع انسانی سبب گردیده است تا مذهب به‌عنوان یک مسئله مهم و کلیدی موردتوجه قرار گیرد. ظرفیت‌های تجربه در خصوص ایجاد پختگی در سازمان‌ها سبب گردیده است تا این مؤلفه به‌عنوان مهم‌ترین بعد تنوع مدیریت منابع انسانی مشخص گردد و امروزه مدیریت تجربه به‌عنوان یکی از ارکان مدیریت منابع انسانی نمود یابد.

تجربه کارکنان، مجموع برداشت‌های آن‌ها در تعامل با سازمان است. جزء اصلی تجربه، احساسات و عواطف است که در طول تجربه برانگیخته می‌شود. تجربه کارکنان، شناخت و دیدگاه آن‌ها در مورد شغل را شکل می‌دهد و به رفتارهای مطلوب و نامطلوب آن‌ها منجر می گردد. یک تجربه مثبت عاملی نیست که فقط سازمان‌ها برای کارکنان ایجاد کنند، بلکه نتیجه ادراکات کارکنان از آن تجارب است. ظرفیت‌های تجربه در شکل‌گیری یک سرمایه فکری و انسانی در سازمان‌ها سبب گردیده است تا این مسئله به‌عنوان یک مسئله مهم در تحقیق حاضر مشخص گردد. در مدیریت تجربه کارکنان، سازمان‌ها به دنبال طراحی برنامه‌هایی هستند که با خلق تجربیات عالی برای کارکنان تعلق سازمانی و به دنبال آن نتایج درخشان سازمانی را رقم بزنند، چراکه کارکنانی با اشتیاق کامل، همواره ذهن، دست، قلب و روح خود را در سازمان سرمایه‌گذاری می‌کنند. این مسئله رمز موفقیت سازمان‌های امروزی می‌باشد. زمانی یک تجربه عالی رقم می‌خورد که انتظارات کارکنان در مورد تجربیاتشان در محیط کار با ادراکشان از تجربه رقم خورده در یک راستا قرار ‌گیرد. در حقیقت مدیریت تجربه کارکنان به دنبال مدیریت و همسویی انتظارات کارکنان می‌باشد. تجربه کارکنان می‌تواند به‌واسطه اعمال برخی رفتارهای مناسب و کلیدی شکل بگیرد. ازاین‌رو، سرمایه‌گذاری شرکت‌ها و سازمان‌ها در جهت توسعه تجربه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فعالیت‌ها در این حوزه می‌باشد.

از سوی دیگر، پیشرفت حرفه‌ای به‌عنوان یکی از اهداف مهم و کلیدی سیستم مدیریت منابع انسانی می‌باشد. دستیابی به پیشرفت حرفه‌ای می‌تواند زمینه ارتقا و گسترش عملکرد سازمان‌ها در ابعاد سازمانی و فردی را فراهم نماید. به عبارتی، پیشرفت حرفه‌ای نقش مهمی در روند توسعه عملکرد سازمان‌ها در ابعاد فردی و سازمانی دارد و این مسئله می‌تواند در جهت پیشرفت سازمان‌ها نقش مهمی را ایفا کند. حیات هر انسان رابطه مستقیمی بازندگی شغلی او دارد. میل به پیشرفت و کمال‌گرایی موجب می‌شود تا افراد به‌طورمعمول شغل خود را تغییر دهند و همواره به دنبال موقعیت‌های بهتر از قبل باشند. این حس می‌تواند زمینه شکل‌گیری پیشرفت حرفه‌ای در محیط کاری گردد. کارکردهای پیشرفت حرفه‌ای در حرفه‌ای نمودن سازمان‌ها سبب گردیده است تا ظرفیت‌های مناسبی از سوی پیشرفت حرفه‌ای در محیط‌های شغلی ایجاد گردد. از طرفی کارکردهای پیشرفت حرفه‌ای در مسیر بهبود و گسترش توانایی‌های کلی سازمان‌ها سبب می‌گردد تا سازمان‌ها به‌صورت مناسبی به اهداف خود دست یابند. این مسئله سبب گردیده است تا پیشرفت حرفه‌ای به‌عنوان یک مؤلفه مهم در تحقیق حاضر مشخص گردد.

از طرفی حقیقی و همکاران (1389)، به بررسی تأثیر مدیریت تنوع بر تعهد سازمانی با توجه به نقش ادراک کارکنان از عدالت سازمانی در شرکت مخابرات پرداختند. با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مسئله بررسی و نتیجه گرفتند که مدیریت تنوع بر تعهد سازمانی و عدالت سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین مدیریت تنوع از طریق ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد و ادراک کارکنان از عدالت سازمانی نیز بر روی تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد. بیزری (2018)، تحقیقی با هدف بررسی نقش مدیریت تنوع در صنعت بانکداری بر رفتارهای شهروندی کارکنان انجام داد. به‌علاوه در این مطالعه نقش مدیریت تنوع محور بر دو متغیر تعهد سازمانی و درگیری کاری و اثرات این دو بر رفتار شهروندی سازمانی نیز موردبررسی قرار گرفت. این مطالعه نشان داد که روش­های مدیریت تنوع در سازمان دارای تأثیرات معنادار و مثبتی بر تعهد عاطفی کارکنان و درگیری کاری ایشان بوده و متعاقباً این دو متغیر بر رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان اثرگذارند. نتایج اما معناداری تأثیر مستقیم مدیریت تنوع بر تعهد هنجاری و یا رفتار شهروندی سازمانی را تأیید ننمودند. کیم و همکاران (2009)، تحقیقی در زمینه بررسی تأثیر روش­های مدیریت تنوع بر تعهد سازمانی کارکنان و نیز بررسی رابطه میان جنسیت، مدیریت تنوع، تعهد سازمانی و عملکرد شغلی در فرهنگی به‌شدت مردسالار هست. نتایج حاصله نشان دادند که روش­های مدیریت تنوع دارای رابطه مثبت و معناداری با تعهد سازمانی می­باشند. به‌علاوه، این روش­ها دارای اثرات معناداری بر هر دو جنس می­باشند. نهایتاً این­که جنسیت کارکنان رابطه­ای معنادار با عملکرد درون نقشی فرد ندارد درحالی‌که مدیریت تنوع و تعهد سازمانی هردو به­طور مثبتی مرتبط با عملکرد درون-نقشی می­باشند. در تفسیر این مسئله لازم به ذکر است که تعهد شغلی یکی از ابزارهای مهم سازمان‌ها در جهت بهبود سیستم منابع انسانی خود می‌باشد. تعهد شغلی می‌تواند زمینه جهت رشد و گسترش وفاداری کارکنان را فراهم نماید و نقش مهم و تأثیرگذاری در جهت بهبود وضعیت منابع انسانی در سازمان‌ها داشته باشد. لذا ظرفیت‌های تعهد شغلی در جهت بهبود وضعیت کارکنان در حوزه سازمانی سبب گردیده است تا از آن به‌عنوان مهم‌ترین پیامد مدیریت منابع انسانی یاد گردد.

تعهد شغلی اصلی است که در همه‌ی جوامع به آن نیاز است؛ یعنی اگر همه‌ اشخاص به کار خود متعهد نباشند و وظیفه‌ خود را درست انجام ندهند در این صورت جامعه دچار سقوط خواهد شد. کارمندان متعهد نسبت به سازمان خود احساس مالکیت می‌کنند و در داخل و خارج سازمان، نقش سفیر را برای آن ایفا می‌کنند. آنچه تمام فکر و ذکر این قبیل از کارکنان را به خود مشغول می‌کند، پیشرفت و ترقی سازمان است، ازاین‌رو فرصتی برای فکر کردن به موقعیت‌های شغلی دیگر ندارند و سایر سازمان‌ها نمی‌توانند آن‌ها را اغوا کرده و به سمت خود بکشانند. تعهد کاری چیزی است که ما را ملزم می‌کند در محیط اشتغالمان، امورات محول شده (وعده) را به‌خوبی انجام دهیم تا اهداف شغلی‌مان محقق شوند. برای هر فردی نسبت به نوع سازمان و یا شغلی که در آن فعالیت می‌کند و همچنین جایگاهی که در آن قرار دارد، تعهد کاری نوع متفاوتی است. این مسئله سبب گردیده است تا تعهد شغلی ظرفیت مناسبی در سازمان‌ها ایجاد نماید و کارکردهای مطلوبی را به ارمغان آورد.

بر اساس پژوهش‌های انجام‌شده، زمانی که کارکنان تعهد شغلی بالاتری داشته باشند و در امور سازمانی که در آن مشغول به کار هستند مشارکت کنند، بهره‌وری و عملکرد آن‌ها به شکل قابل‌توجهی افزایش نشان می‌دهد. افزایش روحیه و تعهد شغلی کارمندان و مشارکت دادن آن‌ها در تصمیم‌گیری‌های شرکتی نقش بسیار مهمی در توسعه و بهبود شرایط سازمانی خواهد داشت. بدون شک ظرفیت‌های تعهد شغلی به‌عنوان یک مسئله مهم در سازمان‌ها سبب گردیده است تا حضور این مسئله نقش مهمی در بهبود وضعیت مدیریت منابع انسانی داشته باشد. به نظر می‌رسد کارکردهای تعهد شغلی در بهبود وضعیت سیستم مدیریت منابع انسانی سبب گردیده است تا این مؤلفه به‌عنوان یک مسئله مهم در تحقیق حاضر مشخص گردد.

نتایج تحقیق حاضر نشان داد که توجه به برخی تنوع‌ها و کارکردهای منابع انسانی می‌تواند منجر به شکل‌گیری پیامدهایی در سازمان‌های استخراجی، سازمان‌های تنظیمی، سازمان‌های نمادین و سازمان‌های توزیعی گردد. در تفسیر این مسئله باید گفت که در سیستم مدیریت منابع انسانی سازمان‌های استخراجی، سازمان‌های تنظیمی، سازمان‌های نمادین و سازمان‌های توزیعی، تنوع نقش مهمی دارد. بدون شک وجود تفاوت‌های فردی سبب گردیده است تا در سازمان‌ها تنوع ایجاد گردد. تنوع نیروی کار و سروکار داشتن با افرادی که از جنبه‌های متعدد باهم متفاوت هستند، یکی از چالش‌هایی است که مدیران سازمان‌های قرن 21 باید برای مدیریت آن برنامه داشته باشند. تنوع نیروی کار به معنای آن است که سازمان‌های امروزی در درون خود با گروه‌های ناهمگون از جنبه‌های مختلف چون: جنسیت، سن، نژاد و غیره مواجه‌اند. تنوع نیروی کار در فعالیت‌های مدیریت از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد و مدیران نیاز به آموزش‌هایی در جهت مدیریت اثربخش تنوع و ارائه راهبرد‌های مؤثر برای مدیریت این‌گونه تفاوت‌ها دارند. تنوع منابع انسانی اگر به‌درستی مدیریت شود می‌تواند ابعاد بهره‌وری منابع انسانی از قبیل رضایت شغلی و تعهد سازمانی را افزایش دهد و درصورتی‌که به نحوه مؤثری مدیریت نشود، نقش بالقوه‌ای در نرخ ورود و خروج و بروز تعارض‌های میان فردی و سازمانی دارد؛ زیرا تعارضات جدی میان گروهی ممکن است به دلیل تنوع نیروی کار در زمینه‌های نژادی، فرهنگی، مذهب و غیره روی دهد. هدف مدیریت تنوع، بالا بردن آگاهی‌های اعضای سازمان از تفاوت‌ها و افزایش شاخص‌های بهره‌وری منابع انسانی است.

تنوع نیروی کار شامل تمام تفاوت‌هایی می‌شود که از هریک از ما یک فرد واحد می‌سازد مانند فرهنگ، قومیت، ملیت، سن، دین، ناتوانی، جنسیت، تحصیلات، عقیده و تمامی تفاوت‌هایی که در هر نیروی کاری مشاهده می‌شود. میزان بالاتر تنوع، عملکرد سازمانی را کاهش می‌دهد، اما میزان بالای مدیریت تنوع عملکرد سازمانی را افزایش خواهد داد. به عبارتی، هنر مدیریت ایجاد یک‌رویه مناسب از سیستم مدیریتی در جهت مدیریت این تنوع است؛ به‌طوری که اگر مدیریت تنوع در سازمان‌ها کنترل گردد، می تواند به ارتقای عملکرد سازمان‌ها در حوزه انسانی منجر شود. از طرفی رها نمودن این سیستم تنوع می‌تواند نقش مهمی در ایجاد تعارض‌ها و تضادها در حوزه سازمانی داشته باشد. به بیان دیگر، مدیریت تنوع منابع انسانی می‌تواند سبب شکل‌گیری کارکردهای مختلفی در حوزه منابع انسانی گردد.

در تحقیقات مختلفی به این مسئله اشاره‌ شده است. کوندو و مور (2017) تحقیقی در زمینه بررسی مدیریت تنوع در محیط کار و عملکرد سازمانی در صنعت فناوری اطلاعات هندوستان انجام دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده­ها نشان دادند که کارکنان فارغ از پیشینه جمعیت شناختی خود به­طور مثبتی تصدیق­کننده تنوع منابع انسانی و روش­های مدیریت تنوع می­باشند. با این‌حال، تفاوتی جزئی ولی معنادار میان افرادی برآمده از اقلیت­ها نسبت به دیگر افراد مشاهده گردید. همچنین دریافتند که ادراکات کارکنان در زمینه توسعه تنوع جنسیتی دارای رابطه مثبتی با عملکرد درک شده سازمانی است. روازانی (2016) تحقیقی در زمینه بررسی درک رویکردهای مدیریت تنوع در محل کار در میان شرکت­های ایتالیایی باهدف تقویت درک در زمینه چرایی و چگونگی به‌کارگیری و پیاده­سازی عملی روش­های مدیریت تنوع انجام دادند. یافته­ها نشان داد که متداول­ترین رویکرد مدیریت تنوع در میان این شرکت­ها تمرکز بر انتظارات اجتماعی شکل‌گرفته توسط فشارهای محیطی و نیاز به حفظ مشروعیت شرکت­هاست.

مارتین-آلکازار و همکاران (2013) تحقیقی درزمینه بررسی تنوع نیروی کار در مدل­های مدیریت منابع انسانی انجام دادند و نتیجه­گیری کردند که مدیریت و کنترل گروهی ناهمگن از منابع انسانی نیازمند تحولی کلی در راهبرد­های مدیریت منابع انسانی است. به‌علاوه در این مقاله مدلی نظری ارائه گردید که در آن، روش­های مدیریت تنوع در سازمان بر عملکرد تأثیر دارد و متغیرهای راهبرد، ساختار، جوسازمانی و ویژگی‌های نیروی کار به‌عنوان متغیرهای درونی و فرهنگ و عدم اطمینان محیطی به‌عنوان متغیرهای بیرونی به‌علاوه نوع تنوع منابع انسانی در سازمان دارای نقش تعدیل گری در زمینه اثرات روش­های مدیریت تنوع در سازمان و سیستم مدیریت تنوع و برابری بر عملکرد می­باشند. از طرفی مارتین-آلکازار و همکاران (2012) تحقیقی در زمینه بررسی تحول سیستم­های مدیریت منابع انسانی به­منظور هماهنگی و سازگاری با تنوع انجام دادند. مهم‌ترین نتیجه­گیری مقاله حاضر این است که الگوهای متفاوت در زمینه روش­های مدیریت منابع انسانی، بسته به نوع تنوعی که سازمان با آن روبروست قابل‌استفاده می باشد. به‌علاوه مبتنی بر تحلیل­های انجام‌شده، سه الگوی مدیریت منابع انسانی راهبردی در مواجه با تنوع منابع انسانی شناسایی گردید: کنترل فردی محوری، توسعه گروهی محوری و مدیریت گروهی محوری. به‌علاوه نتایج مطالعه نشان داد که فرایندهای شناختی و عاطفی میانجی‌گر رابطه میان تنوع و عملکرد گروهی می­باشند. به‌علاوه، سیستم­های مدیریت منابع انسانی تعهد محور تعدیلگر تأثیرات تنوع بر عملکرد گروهی می­باشند.

به عبارتی توجه به مدیریت تنوع در سازمان‌های استخراجی، سازمان‌های تنظیمی، سازمان‌های نمادین و سازمان‌های توزیعی می‌تواند منجر به شکل‌گیری کارکردهای منابع انسانی گردد. از طرفی توجه به کارکردهای مدیریت منابع انسانی به‌عنوان یکی مسئله مهم باید در این سازمان‌ها مدنظر قرار گیرد. توجه به کارکردهای مدیریت منابع انسانی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سازمان‌ها می‌باشد. به عبارتی، بهره‌گیری مناسب از کارکنان در جهت ایجاد کارکردهای مناسب مدیریت منابع انسانی سبب گردیده است تا تلاش گسترده‌ای از سوی سازمان‌ها در جهت بهره‌گیری مناسب از نیروی انسانی و کارکرد مناسب مدیریت منابع انسانی صورت گیرد. منابع انسانی یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های هر سازمان است و سازمان‌ها برای دستیابی به اهداف و اجرای راهبرد‌های خود باید اقداماتی مؤثر در حوزه مدیریت منابع انسانی انجام دهند. در محیط کسب‌وکار رقابتی و پیچیده دنیای امروز، خلاقیت و نوآوری در سازمان ها امری بسیار مهم است و راهبرد‌ها و تاکتیک‌های مدیریت کسب‌وکارها باید همگام با تغییرات باشد- اینجاست که اهمیت مدیریت منابع انسانی در تضمین موفقیت یک سازمان و ایجاد مزیت رقابتی برای آن مشخص می‌شود. از طرفی سیدنقوی (1390) تحقیقی در زمینه بررسی الگویی برای تناسب کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر اساس تلفیق نظریه هزینه مبادله و رویکرد بازارهای داخلی سازمان انجام داد. این تحقیق با بهره­گیری از نظریه هزینه مبادله و رویکرد بازارهای داخلی سازمان به استخراج دو مؤلفه سنجش پذیری و نوع تخصص در مشاغل سازمانی می­پردازد و سپس با تلفیق این مؤلفه­ها چهار ساختار تیم رابطه­ای، تیم اولیه، بازار عمومی و بازار تعهدی را تعریف می­کند. سپس سعی در تبیین کارکردهای مدیریت منابع انسانی در هر یک از ساختارهای فوق دارد. نتایج تحقیق نشان داد که در تیم­های اولیه و بازار عمومی، برنامه­ریزی نیروی انسانی کوتاه­مدت و پاداش محدود به دستمزد است، اما در مشاغل تیم­های رابطه­ای و بازارهای تعهدی، برنامه­ریزی نیروی انسانی بلندمدت می باشد و پاداش مازاد بر دستمزد پرداخت می­شود. همچنین برای کنترل شاغلان تیم­های رابطه­ای و تیم­های اولیه از کنترل­های درونی مانند اجتماعی سازی و تعهد استفاده می­شود؛ اما به جهت بخش­پذیر بودن عملکرد کارکنان بازار عمومی و بازار تعهدی از کنترل­های بیرونی و رسمی استفاده می­گردد.

نقش مدیریت منابع انسانی در سازمان‌ها به نحو شگفت‌انگیزی در سال‌های اخیر تحول‌یافته است. کارکرد منابع انسانی از عرصه‌های تأثیرگذاری اندک و مستقل از یکدیگر به سمت منبع مزیت رقابتی مستمر در عرصه‌ جهانی پیش رفته و با الهام از تفکر راهبردی توسعه هماهنگی میان مجموعه خط‌مشی‌ها، برنامه‌ها و شیوه‌های تطبیق یافته برای تسهیل تحقق اهداف راهبردی سازمان را در کانون توجه خود قرار داده است. توجه به کارکردهای مدیریت منابع انسانی می‌تواند منجر به ایجاد یک مزیت رقابتی مناسب در سازمان‌ها و پیامدهایی در این زمینه گردد. پیامدهای مدیریت منابع انسانی به‌عنوان هدف نهایی و غایی مدیریت منابع انسانی می‌باشد. پیامدهای مدیریت منابع انسانی دقیقاً مرحله‌ای است که یک سازمان از ظرفیت‌های انسانی خود نهایت استفاده را به‌صورت عملی داشته است. به عبارتی، دستیابی به پیامد مدیریت منابع انسانی می‌تواند نقش مهمی در جهت ارتقا و گسترش سیستم مدیریت منابع انسانی داشته باشد. این مسئله به‌واسطه ایجاد دغدغه در جهت ایجاد و پیاده‌سازی سیستم مدیریت منابع انسانی در سازمان‌ها می‌باشد.

با این حال و به طور کلی در هر جامعه ای به فراخور فرهنگ و ویژگی های آن جامعه، نخبگان بومی رشد می کنند. صیانت از این استعدادها یا تشویق ایشان به استفاده از دانش، خلاقیت و فنونی که در آن مهارت دارند در راستای توسعه همه جانبه زادبوم خود یکی از مهمترین عناصر راهبردی در توسعه پایدار است. از طرفی، کشورهای پیشرفته با شناسایی نخبگان علمی کشورهای درحال توسعه که در حقیقت سرمایه های انسانی ارزشمندی محسوب می شوند و ارائه جاذبه های شغلی، رفاهی، تحصیلی و ایجاد فضای مناسب پژوهشی، ایشان را به صورت یک سرمایه اقتصادی سودآور وارد کشور خود می کنند. برخی از کشورهای درحال توسعه نیز علاوه بر برنامه ریزی های کلان جهت حفظ نخبگان علمی خود، در تلاش هستند نخبگان سایر کشورها را برای سرعت بخشیدن به فرآیند توسعه خود، جذب کنند. به عبارتی، استفاده از نخبگان در انحصار قرار نمی گیرد. در چنین شرایطی لازم است ضمن بهره مندی از استعدادها و توانایی های نخبگان در حوزه های بین المللی و کشوری، سعی در حفظ و استفاده از سرمایه های داخلی از این دست کرد.  آنچه که در استفاده از نخبگان بومی به عنوان یک مزیت رقابتی قابل توجه است، شناخت فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی در کنار علاقه و پیوند عاطفی ایشان با محیط است که استفاده بهینه و تقویت آن می تواند موجب بهره وری حداکثری از این فرصت های راهبردی شود. در این راستا دسامور[18] و همکاران(2021) اظهار کردند از سال 1998 به بعد نخبه گرایی در سازمان ها بسیار افزایش یافته و در سال های اخیر به نهضت نخبه گرایی در سازمان ها تبدیل شده است. دلموث[19] و همکاران نیز اظهار کردند که حضور نخبگان در سازمان باعث افزایش مشروعیت سازمان می شود. با ین حال با همه مزایایی که به­کارگیری نیروی کار متنوع به همراه دارد، درصورتی‌که به­درستی مدیریت نشود پیامدهای فراوانی به همراه خواهد داشت. تنوع نیروی کار، تنش بیش­تر بین کارکنان متنوع را به همراه دارد و این تنش منجر به کاهش کارایی کارکنان خواهد شد، چراکه بخشی از نیروی آنان در راستای رفع این تنش­ها از بین خواهد رفت. تنوع منابع انسانی می­تواند حاوی مزیت­هایی چون ارتقای مهارت­ها، توانایی‌ها، اطلاعات، تجربیات و دانش در سازمان باشد. به‌واقع تعاملات میان افراد و گروه­های متنوع در محیط کاری می­تواند منجر به پیامدهایی مطلوب گردد. از سوی دیگر، بر مبنای ویژگی­های متمایزکننده افراد در سازمان همچون جنسیت، نژاد، زبان و ...، ممکن است دسته­بندی­هایی (خودی و غیرخودی) توسط افراد در سازمان­ها ایجاد شود که نتیجه آن رفتارهای نه‌چندان مطلوب افراد در یک دسته­بندی با یک غیرخودی و در نهایت اثرگذاری­های نامطلوب بر بروندادهای سازمانی است. به‌بیان‌دیگر، تنوع جمعیت شناختی و نیز تنوع سرمایه فکری موجود در سازمان­های امروزی، همچون شمشیر دو لبه‌ای است که از یک‌سو می­تواند حاوی مزیت­هایی پایدار برای سازمان و از سوی دیگر قادر به آسیب­رسانی به سازمان و فعالیت­ها در مسیر دستیابی به اهداف آن باشد. مطالعات نشان داده­اند که تنوع در محیط کار از طریق روش­های بازطراحی شده مدیریت منابع انسانی قابل مدیریت می­باشند.

با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود درک مدیران از شایستگی­های جوانان نخبه، انواع منابع انسانی، سابقه مدیران در استفاده از نیروهای جوان در سازمان، تجربه و سابقه مدیران در استفاده از نیروهای متنوع در سازمان، جوان بودن مدیر و درک و دانش مدیران نسبت به مزایای بهره­گیری از جوانان بااستعداد در سازمان در سازمان های دولتی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

  • منابع

    • الوانی، سیدمهدی؛ میر سپاسی، ناصر و محمدیان ساروی، محسن. (1385). «نقش عملکرد دولت در توسعه اعتماد عمومی». فصلنامه علمی ترویجی مدیریت. سال 3، شماره 61، صص 1- 20.
    • حسن­پور، اکبر؛ یوسفی زنوز، رضا و موسوی، پریسا. (1395). «شناسایی و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر استخدام نیروی انسانی در سازمان­های دولتی ایران». فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت منابع در نیروی انتظامی. سال 4، شماره 4.
    • حقیقی، محمدعلی؛ جزئی، نسرین و قاسمی، محمد. (1389). «طراحی و تبیین مدل تأثیر مدیریت تنوع بر تعهد سازمانی». چشم­انداز مدیریت دولتی. شماره 2، صص 41 - 55.
    • رحیم­نیا، فریبرز و لقمانی، هدیه. (1392). «مدیریت راهبردی تنوع نیروی کار، مزیتی رقابتی». دهمین کنفرانس بین­المللی مدیریت راهبردی.
    • شرفی، وحید؛ ملکی مین­باش زرگاه؛ مرتضی؛ زارعی، عظیم و فیض، داود. (1396). «نقش کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر اکوسیستم بازاریابی بین­المللی». فصلنامه پژوهش­های مدیریت منابع انسانی دانشگاه جامعه امام حسین (ع). سال 9، شماره 3، صص 125- 148.
    • شعبانی­بهار، غلامرضا؛ نیکوفر، مرتضی؛ عرفانی، نصراله و حمیدی، مهرزاد. (1393). «نقش مدیریت تنوع در فرسودگی شغلی اعضای هیئت‌علمی تربیت‌بدنی دانشگاه­های سراسر کشور». پژوهش­های معاصر در مدیریت ورزشی. سال 4، شماره 7.
    • مظفری، محمدمهدی و فتحی­نژاد، آزاده سادات (1396). «بررسی اهمیت مدیریت تنوع و نقش آن در فعالیت­های منابع انسانی». دومین کنفرانس بین­المللی انسجام مدیریت و اقتصاد توسعه.
    • Abidi, O., zaim, H., youssef, D., habibniya, H., & baran, A. (2017). “Diversity management and its impact on HRM practices: evidence from Kuwaiti companies”. Eurasian Journal of Business and Economics, 10(20), 71-88.
    • Bizri, R. (2018). “Diversity management and OCB: the connection evidence from the Lebanese banking sector”. Equality, Diversity and Inclusion: An International Journal, 37(3), 233-253.
    • Glaser, B. G. (1992). “Emergence vs. Forcing: Basics of Grounded Theory Analysis”. Sociology.
    • Johnson, B. (1997). “Examining the validity structure of qualitative research”. Education, 118(3), 282-292.
    • Kim, H. K., Lee, U. H., & Kim, Y. H. (2015). “The effect of workplace diversity management in a highly male-dominated culture”. Career Development International, 20(3), 259-272.
    • Kundu, S. C., Mehra, L., & Mor, A. (2017). “Effect of diversity management on employees 'intention to quit: mediating role of employee motivation”. Journal of Strategic Human Resource Management Volume, 6(3).
    • Kvale, S. Interviews: An Introduction to qualitative research interviewing. Thousand Oaks, CA: Sage, 1996. 144.
    • Martín Alcázar, F., Miguel Romero Fernández, P., & Sánchez Gardey, G. (2013). “Workforce diversity in strategic human resource management models: A critical review of the literature and implications for future research”. Cross Cultural Management: An International Journal, 20(1), 39-49.
    • Martín-Alcázar, F., Romero-Fernández, P. M., & Sánchez-Gardey, G. (2012). “Transforming human resource management systems to cope with diversity”. Journal of business ethics, 107(4), 511-531.
    • Meena, K., & Vanka, S. (2017). “Developing an empirical typology of diversity-oriented human resource management practices”. Journal of Management Development, 36(7), 915-929.
    • Patton, M. (2002). Qualitative evaluation and research methods. Thousand Oaks, CA: Sage Publications, Inc.
    • Ravazzani, S. (2016). “Understanding approaches to managing diversity in the workplace: an empirical investigation in Italy”. Equality, Diversity and Inclusion: An International Journal, 35(2), 154-168."
    • Shen, J., Chanda, A., D'Netto, B., Monga, M. (2009). “Managing diversity through human resource management: An international perspective conceptual framework”. International journal of human resource management, Vol. 20, pp. 235- 251.
    • Shore, L. M., Chung-Herrera, B. G., Dean, M. A., Ehrhart, K.H., Jung, D. I., Randel, A. E., & Singh, G. (2009). “Diversity in organizations: Where are we now and where are we going?” Human Resource Management Review, 19, 117-123.