نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه تربیت بدنی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 گروه تربیت بدنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 گروه تربیت بدنی،دانشگاه تهران،تهران،ایران
چکیده
با توجه به اهمیت برنامهریزی راهبردی در توسعه مقولههای مختلف از جمله ورزش، ضرورت توجه به این مهم در کشور ما نیز بیش از پیش بر مسئولان کشور آشکار شده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود. روش تحقیق، کیفی (نظریه دادهبنیاد) و ابزار جمعآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمهساختارمند بود. پس از انجام 15 مصاحبه با صاحبنظران، کدها به حد اشباع نظری رسیدند. تجزیه و تحلیل دادهها به صورت همزمان و با استفاده از رویکرد ظاهرشونده گلیزر (1978) صورت گرفت. با انجام فرایند سه گام کدگذاری (باز، انتخابی و نظری) در نهایت برای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران تعداد 84 کد اولیه غیرتکراری بهدست آمد که در قالب 23 مقوله طبقهبندی شد.
نتایج حاصل از کدگذاریها نشان داد که برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بر مبنای چهار عامل قرار دارد: 1) بازدارنده، 2) تسهیلکننده، 3) توسعهدهنده و 4) پیامد. لذا زمانی که مکانیسم اثر این عوامل بهدرستی شناسایی و تشخیص داده شود، میتوان شاهد رشد برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود.
با توجه به نتایج بهدست آمده پیشنهاد میشود که همواره به کنترل راهبردی در کلیه سطوح توجه شود. یکی از مهمترین راهکارهای پیادهسازی موفقیتآمیز کنترل راهبردی جامع و پویا در سازمان، درونی کردن کنترل و یا به تعبیری ترویج فرهنگ خودکنترلی میان کلیه اعضای وزارتخانه است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Identifying the indicators of the strategic control plan in the Ministry of Sports and Youth of the Islamic Republic of Iran
نویسندگان [English]
- homeira ahmadimajd 1
- Ebrahim Alidoust 2
- amin dehghan ghahfarokhi 3
- Ali Asghar Doroudian 1
چکیده [English]
Due to the importance of strategic planning in the development of various categories, including sports, the need to pay attention to this important issue in our country is more and more necessary for the country's officials. Therefore, the study is to identify the indicators of the strategic control program in the Ministry of Sports and Youth of the Islamic Republic of Iran. The research method was qualitative (Grounded theory). The data collection tool was through in-depth and semi-structured interviews. After conducting 15 interviews with experts, the codes reached theoretical saturation. The data analysis was performed simultaneously using the apparent approach of Glaser (1978). By performing a three-step coding process (Open coding, Selective coding and Substantive coding), 84 non-repetitive initial codes were obtained for the strategic control program in the Ministry of Sports and Youth of the Islamic Republic of Iran, which were classified into 23 categories.
The results of the coding showed that the strategic control program in the Ministry of Sports and Youth of the Islamic Republic of Iran is based on four factors: 1) deterrent, 2) facilitator, 3) developer and 4) outcome. Therefore, when the mechanism of action of these factors is properly identified and diagnosed, we can see the growth of the strategic control program in the Ministry of Sports and Youth of the Islamic Republic of Iran.
According to the obtained results, it is suggested that they always pay attention to strategic control at all levels. One of the most important strategies for the successful implementation of comprehensive and dynamic strategic control in the organization is to internalize control or, in other words, to promote a culture of self-control among all members of the ministry.
کلیدواژهها [English]
- Strategic control program
- deterrents
- facilitators
- developers
- outcome
شناسایی شاخصهای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران
حمیرا احمدی مجد[1]
ابراهیم علیدوست قهفرخی[2]
امین دهقان قهفرخی[3]
علی اصغر دورودیان[4]
تاریخ دریافت مقاله: 15/9/1400
تاریخ پذیرش مقاله:23/12/1400
مقدمه
در گذشته سازمانهای ورزشی از طریق واکنش و مقابله با چالشها و تغییرات جدید، کسب و کار خود را حفظ میکردند. ولی امروزه تغییرات، بسیار سریع اتفاق میافتند و اغلب غیرقابل پیشبینی هستند. بر این اساس، سازمانهای ورزشی برای مقابله با این تغییرات باید به فکر چاره باشند. به مدیریت پویا یا پیشبینی رویدادهای آینده نیازمند هستند. مدیریت و برنامهریزی معادل راهبردی است که سازمانهای ورزشی برحسب شرایط محیطهای درونی و بیرونی خود و با استفاده از فرآیند راهبردی به میزانهای مختلف از راهبردهای نوآورانه، توسعهای، اکتشافی و تقویتی با جذابیت برنامهها و وضعیت رقابتی برای رویارویی با این تحولات و دستیابی به اهداف خود استفاده کردهاند (خسرویزاده حمیدی و گودرزی، 1390). توسعه ورزش یک کمک همهجانبه به مردم برای شروع یک ورزش، ماندن در ورزش انتخابی خود و موفقیت در آن است. سوتیریادو[5] (2013) توسعه ورزش را به عنوان یکی از فرصتهای تأثیرگذار (مؤثر)، سیستمها و ساختارها و فرآیندهایی تعریف کرده است که افراد جامعه در تمام سطوح یا گروههای خاص منطقهای قادر میسازد (سوتیریادو، 2013) تا در ورزش، تفریح و سرگرمی شرکت کنند و عملکردشان را در هر سطحی که مدنظر آنهاست، پیشرفت دهند (د شپر، سوتیریادو و هیل[6]، 2021). در اوایل هزاره سوم، یکی از دغدغههای بزرگ سازمانهای راهبرد محور عدم اجرای راهبردهای تدوین نشده است. علمای علم مدیریت بهویژه مدیریت راهبردی، برنامهریزی راهبردی را برای برطرف کردن این دغدغهها به حوزه مدیریتی سازمانها معرفی کردند تا سازمانها با بهرهگیری از آن بتوانند راهبردهای تدوین شده را از حالت ذهنی به عینی تبدیل کنند (نظری و همکاران، 1393). در این زمینه لشکربلوکی (1393) معتقد است که جاریسازی راهبرد فرایندی بعد از برنامهریزی راهبردی نیست، بلکه همزمان با برنامهریزی و تصمیمگیری راهبردی شروع میشود (لشکربولکی، 1393). متخصصان علوم مدیریت جهت فائق آمدن به این چالش، مدیریت راهبردی را معرفی نمودند (فطری، نسوکه و طیب[7]، 2019). مدیریت راهبردی تنها تعریف مسائل مهم و راهبردی در سازمان نیست، بلکه کسب اطمینان از اجرای آن نیز هست. به عبارت دیگر، مدیریت راهبردی شامل بررسی محیطی (محیط داخلی و خارجی)، تدوین راهبرد، اجرای راهبردی و ارزیابی و کنترل میباشد. مدیریت راهبردی یکی از عوامل مهم موفقیت برای سازمانها محسوب میشود. از این رو، مدیریت راهبردی به عنوان فرآیندی جامع و مفید، توجه بسیاری از مدیران سازمانهای دولتی را به خود جلب کرده است (روزنبرگ هانسن و فرلی[8]، 2016). برنامه راهبردی، فرآیند تعیین اهداف سازمان و تصمیمگیری درباره طرحهای جامع عملیاتی و اجرایی برای تحقق آن اهداف است. در این رابطه، ماچادو و همکاران[9] (2017) بیان کردند که برنامهریزی راهبردی عنصری کلیدی برای برتری سازمان است. این نوع برنامهریزی اگر به درستی تدوین شود و شرایط اجرای آن نیز مهیا گردد، موجب تعالی و پیشتازی سازمان میشود. به طور کلی برنامهریزی راهبردی نقش دوگانه مرتبط ساختن سازمان و افرادش را با محیط و ایجاد وحدت در انجام فعالیتهایش را ایفا میکند (ماچادو و همکاران، 2017). نتایج تحقیقات حقیقی و همکاران (1388) نشان داد عملکرد سازمانهایی که به برنامهریزی راهبردی میپردازند، بسیار بیشتر و بالاتر از دیگر سازمانهاست و آنچه تحول و پیشرفت را رقم میزند، توسعه مبتنی بر راهبرد است (حقیقی و همکاران، 1388). همچنین خاشعی، اکبری و قاسمی شمس (1398) بیان کردند که شواهد حاکی از آن است که کنترل پیشفرضها و مفروضات راهبردی میتواند نقش کلیدی در کنترل راهبردی ایفا کند (خاشعی و همکاران، 1398). مدیریت راهبردی، برخورد نظام یافته با یک وظیفه بزرگ و یک مسئولیت روز افزون در قلمرو مدیریت عمومی است؛ به گونهای که موفقیت مستدام مؤسسه را تضمین و از پیشامدهای ناگهانی پیشگیری میکند، مؤسسه را با بستر حرکت خود (محیط) ارتباط میدهد و آن را برای موضعگیری آماده مینماید. اولین قدم در جهت تدوین مدیریت راهبردی در سالهای آخر دهه 50 برداشته شد. مدیران ورزشی برای کجایی و چرایی حرکت مؤسسه خود در آینده نیاز به تصمیمگیری داشتند و این روش را ابداع کردند. قسمت تحلیلی این روش را «طراحی راهبردی» و فرآیند طراحی گروهی آن را «برنامهریزی راهبردی» خواندند(حقیقی و همکاران، 1388). همه سازمانها ناگزیرند که عهدهدار مدیریت راهبرد یا راهبردی شوند. السن و ایدی[10] (1982) برنامهریزی راهبردی را تلاشی منظم و سازمان یافته در جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقدامات بنیادی تعریف کردهاند که به موجب آن اینکه یک سازمان چیست، چه میکند و چرا اموری را انجام میدهد، مشخص خواهد کرد (السن و ایدی، 1982). فرای و استونر[11] (1995) برنامهریزی راهبردی را ابزار مدیریتی توانمندی تعریف میکنند که برای کمک به سازمانهای کوچک طراحی میشود تا آنها به صورت رقابتی خود را با تغییرات پیشبینی شده محیط تطبیق دهند (فرای و استونر، 1995).
اگر چه ازپیشتعیین نمودن راهبرد به عنوان یک پیش شرط برای موفقیت آن میباشد (لی و والش[12]، 2010)، اما صاحبنظران معتقدند که موفقیت راهبردها، نیازمند توجه دقیق هم به مقوله تدوین راهبرد و هم اجرای راهبرد است (اونیل و دیویس[13]، 2011). به تعبیری دیگر، در دنیای کنونی مدیران باید با توجه به بالا بودن سرعت تحولات و رقابت در صنعت، همواره عوامل محیطی را مورد پایش قرار دهند و با تجزیه و تحلیل محیط پیرامونی، زمینهها و عوامل کلیدی و بحرانی موفقیت را کنترل کنند. علاوه بر این، با توجه به جدیتر شدن بحث خصوصیسازی و رقابتپذیری باید به منظور کنترل و پاسخگویی به موقع به واکنشهای رقبا و تحولات محیط از سیستمهای کنترل نوین استفاده نمایند تا از این رهگذر موجبات حیات و بقای سازمانهای خود را تضمین نمایند (لیم، لائوسیریونگ تونگ و چان[14]، 2006). در حقیقت گرچه تدوین برنامه راهبردی سازمان و نیز بیانیههای رسالت، چشمانداز، اهداف و... یکی از مسئولیتهای مهم مدیران راهبردی سازمانهاست، ولی برای موفقیت راهبردی آنها کافی نیست. در واقع هنگامی که سازمانها در راستای چشمانداز و مأموریت خود و با عنایت به اهداف راهبردی، برنامههای راهبردی خود را تبیین میکنند، نیازمند روشی هستند تا میزان تحقق این اهداف و پیشرفت خود در راستای این برنامهها را اندازهگیری نمایند (فرناندز و همکاران[15]، 2019). کنی[16] (2016) بیان کرد که کنترل راهبردی آخرین گام در فرآیند مدیریت راهبردی است و شامل نظارت و ارزیابی فرآیند مدیریت راهبردی به عنوان یک کل و عهدهدار نقش تضمین عملکرد مناسب این فرآیند میباشد. بدینسان سازمانها میتوانند از طریق کنترل راهبردی به ارزیابی مراحل مختلف مدیریت راهبردی بپردازند و در صورت بروز هرگونه خللی در این فرآیند، آن حوزههایی را که نیاز به توجه بیشتری دارند، پشتیبانی نمایند (کنی، 2016). خاشعی و طیبی ابوالحسنی (2019) کنترل راهبردی را ارزیابی انتقادی طرحها، فعالیتها و نتایج به منظور کسب اطلاعات لازم برای هدایت صحیح امور عملکرد آتی سازمان تعریف کردند (خاشعی و طیبی ابوالحسنی، 2019). بنابراین، کنترل راهبردی، مدیریت را قادر میسازد تا اطمینان یابد که نتایج واقعی در راستای نتایج حاصل از انتخاب راهبردی میباشد. کنترل راهبردی مدیریت را با اطلاعات مربوط مجهز میکند و به چگونگی پیشرفت حوزههای عملیاتی سازمان و نیز ایجاد شرایط لازم برای اجرای موفقیتآمیز راهبرد مدیریت انتخابشده کمک مینماید (نیکوکار و علی، دادی، 1388). از سوی دیگر، از دیدگاه هاریسون[17] (1991) کنترل راهبردی بر هماهنگی میان فرموله کردن راهبرد و اجرای آن دلالت دارد و بر اطمینان حاصل نمودن از اینکه راهبرد همزمان با جدول زمانی رو به سوی هدف میباشد، تأکید دارد (هاریسون، 1991). از این رو، ضرورت کنترل راهبردی در طبیعت درونی مجموعه روند مدیریت راهبردی تمرکز مییابد. کنترل راهبردی برای سنجش و ارزیابی تأثیر و کارایی راهبرد مدیریتی انتخاب شده، با تأکید ویژه بر دستیابی اهداف مدیریت در نظر گرفته شده است. مدیریت نمیتواند یک سیستم کنترل را به عنوان یک هدف مستقل طراحی نماید. این سیستم باید بخشی از روند زنجیرهای مدیریت راهبردی باشد و برای ارزیابی پیشرفت سازمان در جهت روشن شدن اهداف تجاری و اقتصادی آن طراحی شود (امینی، آذرشاهی و اکبری، 1398). نتایج پژوهشهای گذشته نشان دادهاند که برنامه کنترل راهبردی از اهمیت بالای برخوردار است. نتایج مطالعات البانا[18] (2016) نشان داد که کنترل راهبردی از طریق سیاست سازمانی بر اثربخشی برنامهریزی راهبردی تأثیر مثبت معناداری دارد. خان و نظیر[19] (2016) نشان دادند که رابطه مثبتی میان ابعاد کنترل و عملکرد راهبردی این شرکتها وجود دارد. همچنین خاشعی و همکاران (1398) بیان کردند که کنترل پیشفرضها و مفروضات راهبردی میتواند نقش کلیدی در کنترل راهبردی ایفا نماید.
با توجه به شواهد و مسائل فوق به نظر میرسد سازمانهای ورزشی ایران و مهمتر از همه، وزارت ورزش و جوانان در اجرای راهبردهای خود برخی عوامل مهم را لحاظ ننموده و موانع زیادی نیز در این زمینه وجود دارد که در مرحله اجرا مشکلات زیادی ایجاد مینماید. در نتیجه، این که چرا اغلب برنامههای راهبردی در سازمانهای ورزشی ایران در اجرا ناموفق بوده است، به مهمترین مسئله در بحث مدیریت راهبردی سازمانهای ورزشی ایران تبدیل شده است و به نظر میرسد فقدان الگوی کنترل جامع یکی از مهمترین دلایل اجرای ناموفق و یا اثربخش نبودن برنامههای راهبردی در وزارت ورزش و جوانان است. از سوی دیگر، تقریباً در دورههایی که تغییرات کلان در «سازمان تربیتبدنی» سابق و «وزارت ورزش و جوانان» کنونی رخ داده است، برنامههای راهبردی جدیدی تدوین شده، اما درباره نحوه اجرای برنامههای تدوین شده و نظارت بر اجرای آنها و میزان موفقیت این برنامهها در وزارت ورزش و جوانان همواره ابهام بوده است، چرا که تلاطم محیطی در سالهای اخیر، وزارت ورزش و جوانان را مجبور به واکنشهای متعدد و سریع کرده است. لذا برای این وزارت داشتن چشماندازی روشن از عوامل خارجی تأثیرگذار و حصول پیشرفت در راه رسیدن به اهداف حائز اهمیت فراوان میباشد و انجام صحیح این موضوع مستلزم داشتن سیستم کنترلی است. بدین ترتیب، محقق در پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است»
شاخصهای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران چیست؟
روششناسی پژوهش
این پژوهش از نظر فلسفی، تفسیری و از نظر ماهیت اکتشافی است. روش پژوهش کیفی و از رویکرد نظریه داده بنیاد شیوه گلیزری استفاده شده است. در پژوهش حاضر با توجه به هدف پژوهش، جامعه آماری 15 نفر از صاحبنظران (اعضای هیئت علمی دانشگاه، روسای فدراسیونهای ورزشی و مدیران وزارت ورزش و جوانان) بودند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته بود. مصاحبه با برخی سئوالات توصیفی همچون سن، سابقه فعالیت و همچنین شناخت دقیق از سمت یا جایگاه مصاحبهشوندگان آغاز و در ادامه سئوالات اصلی پژوهش پرسیده میشد و در پایان نیز با یک سئوال باز خاتمه مییافت. مدت زمان مصاحبه بین 30 الی 60 دقیقه بود. جهت ثبت اطلاعات، علاوه بر نکتهبرداری، از دستگاه ویژه ضبط صدا نیز استفاده گردید. تعداد 6 نفر از مصاحبهشوندگان به شکل هدفمند و با توجه به شناخت تیم تحقیق و مطالعه و بررسی مقالات و پژوهشهای علمی شان و تعداد 9 نفر هم به شیوه گلوله برفی و با معرفی گروه اول انتخاب شدند. در جریان تحقیق سعی شد با ایجاد تنوع در نمونهها و دقت در روند پژوهش و انتخاب مشارکتکنندگان روایی پژوهش از نظر «مقبولیت»، «انتقال پذیری» و «تأییدپذیری» رعایت شود. همچنین از پایایی بازآزمون استفاده شد بدین شکل که 3 مصاحبه بهعنوان نمونه انتخاب و هر مصاحبه توسط یک نفر متخصص آشنا به حیطه مدیریت ورزشی کُدگذاری مجدد شدند. کدهایی که بین دو کدگذار با هم مشابه بودند بهعنوان "توافق" و کدهای غیر مشابه به عنوان "عدم توافق" مشخص شدند و پایایی معادل 81 درصد گزارش گردید. تجزیه و تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری دادهها و بلافاصله پس از هر مصاحبه و در قالب سه گام اصلی کدگذاری 1) مرحله کدگذاری باز[20]، 2) کدگذاری انتخابی[21] (گام اول و دوم را «کدگذاری حقیقی»[22] مینامند) و 3) کدگذاری نظری[23] انجام شد. گفتنی است که تمامی مراحل کدگذاری با استفاده از نرم افزار مکسکیودا[24] نگارش 2018 صورت پذیرفت.
یافتههای پژوهش
جدول 1: نمونههای پژوهش
ردیف |
تخصص |
سمت |
مدرک تحصیلی |
جنسیت |
سن |
1 |
مدیریت ورزشی |
هئیت علمی دانشگاه |
دکتری |
مرد |
55 |
2 |
مدیریت ورزشی |
هئیت علمی دانشگاه |
دکتری |
مرد |
60 |
3 |
مدیریت ورزشی |
هئیت علمی دانشگاه |
دکتری |
مرد |
58 |
4 |
مدیریت ورزشی |
هئیت علمی دانشگاه |
دکتری |
زن |
51 |
5 |
مدیریت ورزشی |
هئیت علمی دانشگاه |
دکتری |
زن |
48 |
6 |
مدیریت ورزشی |
رئیس فدراسیون |
دکتری |
مرد |
50 |
7 |
مدیریت دولتی |
رئیس فدراسیون |
کارشناسی ارشد |
مرد |
52 |
8 |
فیزیولوژی ورزشی |
رئیس فدراسیون |
دکتری |
مرد |
47 |
9 |
مدیریت ورزشی |
مدیر میانی وزارت ورزش و جوانان |
کارشناسی ارشد |
زن |
48 |
10 |
مدیریت |
مدیر عالی وزارت ورزش و جوانان |
دکتری |
زن |
47 |
11 |
مدیریت ورزشی |
مدیر میانی وزارت ورزش و جوانان |
دکتری |
مرد |
50 |
12 |
مدیریت ورزشی |
مدیر عالی وزارت ورزش و جوانان |
دکتری |
مرد |
52 |
13 |
مدیریت ورزشی |
مدیر عالی وزارت ورزش و جوانان |
دکتری |
مرد |
51 |
14 |
مدیریت ورزشی |
مدیر عالی وزارت ورزش و جوانان |
دکتری |
مرد |
54 |
15 |
مدیریت |
مدیر میانی وزارت ورزش و جوانان |
دکتری |
مرد |
48 |
جدول 2: نمونه استخراج کد از مصاحبه در مرحله کدگذاری باز
کد مصاحبه شونده |
متن مصاحبه |
کد باز |
P1 |
یکی از مهمترین کارهای که باید انجام داد بهنظرم باید نسبت به ماموریت سازمان اطمینان حاصل کرد. سپس باید چشم انداز سازمان نیز مورد بررسی قرار گیرد و با اطمینان از ارزشها، رو به اهداف راهبردی سازمان با اطمینان گام برداشت و بر اساس راهبردهای بالقوه تدوین شده از اثر بخشی آنها اطمینان حاصل کرد. یکی از عواملی که میتواند در طول زمان مهم به نظر برسد حفظ اثر بخشی راهبردهای تئوین شده است |
« اطمینان از صحت ماموریت » « اطمینان از صحت ارزشها » « اطمینان از صحت چشمانداز سازمان » « اطمینان از صحت اهداف راهبردی » « اطمینان از اثربخشی بالقوه اهبردهای تدوینشده» « حفظ اثربخشی راهبردهای تدوینشده در طول زمان » |
در مجموع و پس از کدگذاری مرحله به مرحله، تعداد 84 کد اولیه غیرتکراری بهدست آمد که در قالب 23 مفهوم و 4 مقوله عوامل بازدارنده، عوامل تسهیل کننده، عوامل توسعه دهنده و پیامدها طبقهبندی شدند.
جدول 3: مقولهها، مفهومها، و نمونه کدهای حاصل از تحلیل دادهها در مرحله کدگذاری انتخابی
کد |
مفهوم |
مقوله |
مقاومت کارکنان |
موانع سازمانی |
عوامل بازدارنده |
تأخیر در ارائه نتایج کنترل |
||
استفاده از معیارهای غیرواقعی و غیرمنصفانه |
||
اتلاف وقت مدیران اجرایی |
موانع سیستمی |
|
افزایش هزینههای نگه داشت |
||
بازده غیرمنظم و ناکافی |
||
افزایش اصطکاک در میان ادارات مختلف |
||
ناهمگونی محیطی |
پیچیدگی محیطی |
|
پویایی محیطی |
||
اطمینان از اثربخشی بالقوه اراهبردهای تدوینشده |
اثربخشی راهبردی |
عوامل توسعه دهنده |
حفظ اثربخشی اراهبردهای تدوینشده در طول زمان |
||
ارزیابی مبانی زیربنایی اراهبرد فدراسیون |
نظام اطلاعاتی فعال |
|
مقایسه نتایج بهدست آمده با استانداردها و نتایج مورد انتظار |
||
ایجاد اقدامهای اصلاحی برای از بین بردن شکافهای عملکردی |
||
شناسایی شاخصهای کلیدی عملکرد |
کنترل راهبردی فرایندی |
|
پیگیری عملکرد واقعی شاخصهای کلیدی |
||
استفاده از انحرافات از عملکرد برنامهریزی |
||
مشارکتپذیری |
کنترل از طریق مشارکت محوری |
|
شجاعت و ریسکپذیری |
||
علاقهمحوری |
||
تبیین اهداف کلان |
تبین اهداف راهبردی |
|
تبیین اهداف بلندمدت سالیانه |
||
تبیین چشمانداز |
||
تطابق راهبرد با اهداف |
||
مدیریت مسائل راهبردی |
کنترل راهبردی بنیادی |
|
تحلیل حوزه راهبردی |
||
مدلسازی سیستمها |
||
برنامهریزی مبتنی بر سناریو |
||
کنترل مرکز مسئولیت |
کنترل راهبردی تدریجی |
|
کنترل براساس ارزیابی عوامل کلیدی موفقیت |
||
برنامهریزی راهبردی کلاسیک |
||
کنترل براساس راهبردهای عمومی |
||
گردآوری دادهها برای بررسی اعتبار |
کنترل راهبردی محتوایی |
|
مفروضات برنامهریزی و شناسایی فرصتها و تهدیدها |
||
تغییر دادهها و جواببدهی با تغییر محتوای راهبرد در صورت لزوم |
||
تعیین شاخص برای سنجش نتایج مورد انتظار |
طراحی سیستم کنترل |
عوامل توسعه دهنده |
تعیین استاندارد یا الگوی مطلوب |
||
تعیین نحوه و روش جمعآوری اطلاعات یا طراحی شبکه اطلاعاتی در کنترل |
||
ارزیابی اطلاعات و نتیجهگیری |
||
توسعه راهحلهای جایگزین برای مشکلات |
ممیزی راهبردی |
|
توسعه راههای سرمایهگذاری بر فرصتها |
||
آزمایش فرضیات مربوط به مشکلات و فرصتهای بهبود از طریق تحلیل مسائل خاص |
||
تعیین چشمانداز داخلی و خارجی |
||
اطمینان از صحت ماموریت |
ارزیابی مستمر برای اثربخشی |
عوامل تسهیل کننده |
اطمینان از صحت ارزشها |
||
اطمینان از صحت چشمانداز سازمان |
||
اطمینان از صحت اهداف راهبردی |
||
اطمینان از برقراری یکپارچگی راهبردی |
هماهنگی راهبردی |
|
هماهنگی افقی (درونی و بیرونی) بین اجزای مدیریت راهبردی |
||
هماهنگی عمودی بین راهبردهای سطح فدراسیون |
||
هماهنگی بین سطح راهبردی و سطح عملیاتی |
||
اطمینان از درستی فعالیتها |
راهنمای سیستم |
|
ارزیابیحیاتی نقشهها که به وسیله آن اطلاعاتی برای تصمیمهای آینده بهدست میآید |
||
ارزیابی حیاتی فعالیتها که به وسیله آن اطلاعاتی برای تصمیمهای آینده به دست میآید |
||
جمعآوری اطلاعات |
روشن سازی موقعیت وزارت |
|
تفسیر اطلاعات |
||
انتقال اطلاعات |
||
ابزار ساختاری |
ابزار بالقوه کنترل |
|
سیستم های اطلاعات مدیریت |
||
سیستم های مدیریت منابع انسانی |
||
کارت امتیازات متوازن |
||
تکلیفگرایی |
کنترل از طریق تعهد محوری |
|
مسئولیتپذیری |
||
وفاداری |
||
توانایی تغییر موضوع |
انعطافپذیری راهبردی |
پیامد |
توانایی تغییر طرحها |
||
کنار گذاشتن راهبردهای کنونی یا اجرای راهبرد جدید |
||
بهبود بهرهوری |
بهبود عملکرد داخلی |
|
روحیه خوب کارکنان |
||
بهبود کیفیت خدمات |
||
تکمیل تسهیلات جدید |
||
کنترلها باید متناسب با برنامه و فعالیتها تنظیم شوند |
سیستم کنترل مؤثر |
|
کنترل ها باید در نقاط حساس و کلیدی انجام شوند |
||
در اعمال کنترل نباید افراط و تفریط شود |
||
اطلاعات مورد استفاده در کنترل باید دقیق، صحیح و بهروز باشند |
||
اطلاعات و نتایج کنترل، سریع و بهموقع در اختیار مسئولان مربوطه قرار دهد |
||
کنترل باید جامعیّت داشته باشد |
||
کنترل باید اقتصادی باشد |
||
اطمینان از صحت ماموریت |
||
وضوح و واقعیتگرایی در برنامهریزی |
ایجاد ارزش افزوده در وزارت |
|
استمرار استانداردهای عملکرد |
||
مداخله به موقع |
||
وضوح بیشتر مسئولیتها |
||
اجتناب از کنترل مالی پنهان |
شکل 1: الگوی حاصل از تحلیل دادهها در مرحله کدگذاری نظری
بحث و نتیجهگیری
هدف از این پژوهش، شناسایی شاخصهای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود. نتایج حاصل از کدگذاریها نشان داد که برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بر مبنای چهار عامل قرار دارد: 1) بازدارنده، 2) تسهیلکننده، 3) توسعهدهنده و 4) پیامد. لذا زمانی که مکانیسم اثر این عوامل بهدرستی شناسایی و تشخیص داده شود، میتوان شاهد رشد و بالندگی برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود.
نتایج پژوهش نشان داد که عوامل بازدارنده یکی از محرکهای مهم برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران شامل موارد زیر میباشد: 1) موانع سازمانی، 2) موانع سیستمی و 3) پیچیدگی محیطی. اولین مفهوم عوامل بازدارنده، موانع سازمانی بود. این عامل ترکیبی از کدهای مقاومت کارکنان، تأخیر در ارائه نتایج و استفاده از معیارهای غیرواقعی و غیرمنصفانه است. این یافته با نتیجه رضائیان (1388) همسوست که نشان میدهد در مسیر اجرای برنامههای کنترل راهبردی در سازمان، مشکلات و موانعی بروز میکنند که برخی از آنها عبارتاند از: مقاومت کارکنان، تأخیر در ارائه نتایج کنترل و استفاده از معیارهای غیرواقعی و غیرمنصفانه. دومین مفهوم عوامل بازدارنده، موانع سیستمی بود. زمانی که مدیران اعتماد بیش از اندازه به سیستمهای کنترل سخت و مستبدانه نشان دهند، ممکن است مسائل و مشکلات متعددی بروز کند. یکی از این مشکلات، چالشهای سیستمی است که در قالب گزینههای افزایش اصطکاک در میان ادارات، بازده غیرمنظم و ناکافی، افزایش هزینههای نگهداشت و اتلاف وقت مدیران اجرایی نمود پیدا میکند. این یافته به طور نسبی با نتایج مطالعه انصاری و همکاران (1394) همخوانی دارد. سومین مفهوم، عوامل بازدارنده پیچیدگی محیط بود. منظور از پیچیدگی محیط ناهمگونی و پویایی است که در سطح محیط رخ میدهد و به موجب آن برای کنترل راهبردی مانعتراشی میشود. این یافته به طور نسبی با نتایج مطالعه دوردن[25] (2011) که به این نتیجه دست یافت یکی از موانع مهم کنترل راهبردی محدودیتهای سیستماتیک و پیچیدگی سیستم کنترل است، همخوانی دارد. پیچیدگی محیط پارامتری است که باعث میشود هم تعریف برنامه کنترل راهبردی سختتر شود و هم احتمال اینکه شاخصهای عملکرد در تعارض و در تقابل با یکدیگر باشند، افزایش یابد. با این حال اگر درک درستی از فرآیندی که انواع مختلف نتایج را ایجاد میکند، وجود داشته باشد این تعارضها و تقابلها میتواند مدیریت شود.
دیگر نتایج بیانگر آن بود که عوامل تسهیلکننده یکی دیگر از عواملی است که میتواند بر برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار باشد. عوامل تسهیلکننده شامل موارد زیرند: 1) ارزیابی مستمر برای اثربخشی، 2) هماهنگی راهبردی، 3) راهنمای سیستم، 4) روشنسازی موقعیت وزارت، 5) ابزار بالقوه کنترل و 6) کنترل از طریق تعهد محوری. اولین مفهوم عوامل تسهیلکننده ارزیابی مستمر برای اثربخشی بود. این عامل ترکیبی از شاخصهای اطمینان از صحت مأموریت، اطمینان از صحت چشمانداز سازمان، اطمینان از صحت ارزشها و اطمینان از صحت اهداف راهبردی است و منظور از آن اطمینان از صحت مأموریت، ارزشها، چشمانداز سازمان و اهداف راهبردی در مرحله تدوین (اگر راهبردها تدوینی باشند) و پس از آن در طول زمان است. این ارزیابی با هدف اطمینان از اثربخشی بالقوه راهبردهای تدوین شده و حفظ اثربخشی آن در طول زمان صورت میگیرد. از طرفی، هدف از ارزیابی میزان هماهنگی راهبردی، اطمینان از وجود یکپارچگی راهبردی و هماهنگی افقی (درونی و بیرونی) در فرآیند تدوین، اجرا و کنترل و نیز هماهنگی عمودی بین راهبردهای سازمان مانند هماهنگی بین سطح راهبردی و عملیات است (اعرابی و چاوشی، 1388). این یافته به طور نسبی با نتایج مطالعه بناروچ[26] (2001) مبتنی بر اینکه هدف اصلی کنترل راهبردی را حفظ پویایی و بقای سازمان میدانست و تحقق این مهم را از طریق ارزیابی مستمر برای اثربخشی و هماهنگی راهبردی قلمداد میکردد، همسوست. دومین مفهوم عوامل تسهیلکننده، هماهنگی راهبردی بود. زاهدی و همکاران (1390) به این نتیجه رسیدند که هماهنگی موجب همافزایی میشود و یکپارچگی راهبردی برای ایجاد همسویی بین راهبردهای عملیاتی و راهبرد سازمان، ضروری است، زیرا این راهبردها مکمل یکدیگرند و هدف آنها ایجاد هماهنگی راهبردی و همگونی بین اهداف عملیاتی و اهداف سازمان است. به زعم مصاحبهشوندگان اطمینان از برقراری هماهنگی پویا بین برنامهریزی راهبردی و اجرا و پیادهسازی راهبردی ضروری است. همچنین اطمینان از برقراری هماهنگی پویا بین عناصر اجزای راهبردی در سطح کارکردی و عملیاتی مهم است. این یافته به طور نسبی با نتایج مطالعه جلالی و همکاران (1397) که به این نتیجه رسیدند که هماهنگی یکی از گزینههای اثرگذار بر کنترل راهبردی است و در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، همخوانی دارد. سومین مفهوم عوامل تسهیلکننده، راهنمای سیستم بود. مورالیدهاران[27] معتقد است سیستمهای کنترل راهبردی از جمله ابزارهای اساسی مدیریت هستند، زیرا قابلیت آنها برای اجازه دادن به مدیران به منظور نظارت بر عملکرد و راهنمای دوباره اقدامات سازمانی بهخصوص در مواقع ضروری میباشد (مورالیدهاران، 2004). بر مبنای تحلیل مصاحبهها راهنمای سیستم از طریق ارزیابی حیاتی فعالیتها که به وسیله آن اطلاعاتی برای تصمیمهای آینده به دست میآید، اطمینان از درستی فعالیتها و ارزیابی حیاتی نقشهها که به وسیله آن اطلاعاتی برای تصمیمهای آینده به دست میآید، شکل میگیرد و تحقق پیدا میکند. چهارمین مفهوم عوامل تسهیلکننده، روشنسازی موقعیت وزارت بود. الوانی و سیدنقوی (1382) معقدند در سازمانها به طور خاص سازمانهای غیرانتفاعی پاسخگویی در برابر نتایج باید به طور روشن مشخص شده و به همه عوامل تولید و ارائهدهنده خدمت خوب تفهیم شده باشد. به همین دلیل سازمانهای موفق به طور واضح به تبیین عواملی که موجب موفقیت سازمان میشوند، میپردازند و از درک آن توسط مدیران و کارکنان اطمینان حاصل میکنند. پنجمین مفهوم عوامل تسهیلکننده، ابزار بالقوه کنترل بود. منظور از ابزار بالقوه ابزارهایی است که برای اطمینان از اجرای راهبرد مفید هستند. مرور ادبیات پژوهش نشان میدهد پیشتر در زمینه معرفی مکانیزمهای کنترل راهبردی اقداماتی انجام گرفته است، اما در زمینه چگونگی انتخاب مکانیزمهای کنترل راهبردی تحت ویژگیهای محیطی مانند پویایی، پیچیدگی و سطح منابع در دسترس، شواهد چندانی مشاهده نمیشود. طبیبی و دادفر (1391) ابزار بالقوه کنترل راهبردی که ممکن است در محیط کنترل سازمان نقش ایفا کند شامل ابزار ساختاری (حسابرسی داخلی، واحدهای اجرایی منابع و کمیته حسابرسی هیئت مدیره)، سیستمهای اطلاعات مدیریت (گزارشهای مالی مهم و ابزار پشتیبانی تصمیمگیری شامل مدیریت پروژه)، فرآیند برنامهریزی سود و بودجه، سیستمهای مدیریت منابع انسانی (مانند استخدام، ایجاد مهارت، مدیریت عملکرد و استفاده از مشوقها)، برنامههای تحقیق و توسعه، اقدامات و هنجارهای کاری و ارزشیابی دورهای با کمک مشاوران و ارزیابی با ارباب رجوع و سایر افراد میدانند. گفتنی است کنترل راهبردی دارای فنون و ابزارهای مختلفی است که نظریهپردازن به آنها اشاره کرده و متذکر شدهاند که هر یک از آنها در شرایط خاصی مناسباند. ششمین مفهوم عوامل تسهیلکننده کنترل از طریق تعهد محوری بود. رضائیان (1388) به این نتیجه رسید که سازمانها با استفاده از سیستم کنترل ارزشی درصدد هستند تا با تبیین دقیق ارزشها و رهنمودهای مدیران عالی، زمینه پذیرش مشتاقانه کارکنان را فرآهم آورند. سیستم ارزشها معمولاً مختصر، اولویتبندی شده و الهام بخش است و توجه کارکنان را به اصول اساسی سازمان جلب میکند. سیستم کنترل ارزشی ممکن است سیستم کنترل تشخیصی را نیز تقویت کند و با ایجاد تعهد در کارکنان، امکان کنترل مؤثرتر سیستم را فراهم آورد.
دیگر نتایج بیانگر آن بود که عوامل توسعهدهنده یکی از مهمترین عواملی است که میتواند برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران را محقق سازد. عوامل توسعهدهنده عبارتاند از: 1) اثربخشی راهبردی، 2) نظام اطلاعاتی فعال، 3) کنترل راهبردی فرایندی، 4) کنترل از طریق مشارکت محوری، 5) تبیین اهداف راهبردی، 6) کنترل راهبردی بنیادی، 7) کنترل راهبردی تدریجی، 8) کنترل راهبردی محتوایی، 9) طراحی سیستم کنترل و 10) ممیزی راهبردی. اثربخشی راهبردی از مهمترین مفهومهای عوامل توسعهدهنده بود. این یافته با یافتههای پژوهش البانا (2016) همخوان است، زیرا این پژوهشگر معتقد است مقوله سطح کنترل راهبردی بر فرآیندهای راهبردی نظارت میکند. همچنین کنترل راهبردی زمینهای را برای تصمیمگیری صحیح در مورد موضوعات راهبردی فراهم میآورد که میتواند از سؤ استفاده مدیران از قدرت و فرصت طلبی آنها جهت بروز رفتارهای سیاسی در سازمان جلوگیری کند. علاوه بر این، کنترل راهبردی یکی از اجزای کلیدی الگوی جامع مدیریت بهشمار میآید. در این الگو تدوین، اجرا و کنترل راهبرد سه بخش به هم وابستهاند و عملکرد هر یک از آنها تحت تأثیر یکدیگر قرار میگیرد. بنابراین تا زمانی که هر سه بخش موفق عمل نکنند، نمیتوان اثربخشی برنامههای راهبردی را تضمین کرد. نظام اطلاعاتی فعال نیز جزو مهمترین مفهومهای عوامل توسعهدهنده بود. یکی از ابزارهای اصلی تضمین پویایی و انعطافپذیری در فرآیند مدیریت راهبردی، نظام اطلاعاتی فعال میباشد. این نظام با ارزیابی نتایج اجرای راهبردها، کنترل تغییرات محیطی و درون سازمانی و بررسی مفروضات پایهای برنامهریزی، بازخورد مناسب را سریعاً به مدیران عالی ارائه مینماید (بری[28]، 2019). میتوان گفت که تبیین اهداف راهبردی جزو مفهومهای تاثیرگذار عوامل توسعهدهنده بود.. این یافته به طور نسبی با نتایج مطالعه اعرابی و چاوشی (1388) همسوست، به دلیل اینکه آنها معتقد هستند واژه کنترل نشات گرفته از سازه نگرش فرآیندی به مدیریت و واژه راهبردی ناظر بر نگرش راهبردی است. بنابراین کنترل راهبردی تنها مربوط به کنترل راهبرد و برنامه راهبردی نمیباشد، بلکه شامل کنترل تمامی عناصر سازمان در سطح ذهنی و مفهومی نیز میگردد. عناصر سازمان شامل اهداف و راهبرد، فناوری، ساختار، نیروی انسانی، محیط، فرهنگ، محصولات و سایر عناصر است. پس میتوان کنترل راهبردی را در تمامی این عناصر ساری و جاری دانست. شاید به این علت است که اندرسن و لاوریه[29] (2014) کنترل راهبردی را به مثابه توافق بر سر توضیح واضح از یک مجموعه از اهداف راهبردی و دستیابی به آنچه که شبیه به دستیابی به دید بلندمدت سازمان است، تعریف کردهاند. همچنین این یافته با نتایج مطالعه جلالی و همکاران (1397) که دریافتند در تبیین کنترل راهبردی بانکداری ایران تدوین اهداف راهبردی لازم است، همخوانی دارد. کنترل از طریق مشارکت محوری جزو مفهومهای مهم عوامل توسعهدهنده بود. این عوامل از ترکیب شاخصهای مشارکتپذیری، علاقهمحوری و شجاعت و ریسکپذیری ایجاد شده است. در واقع شاخصهای فوق منجر به تحقق کنترل از طریق مشارکت محوری میشود. علت اینکه چنین راهبردی طرحریزی شده این است که کنترل زیاد باعث از بین رفتن انگیزه، نوآوری، کاهش عملکرد و اتلاف منابع میگردد. کنترل از طریق مشارکت محوری ضمن مرتفع ساختن این چالشها و مشکلات از ایجاد تنش در سازمان به دلیل ناهمخوانی با توجهات فعلی سازمانهای غیرسلسله مراتبی جلوگیری بهعمل میآورد. ممیزی راهبردی هم جزو مفهومهای مهم عوامل توسعهدهنده بود. ولین و همکاران[30] (2010) معتقدند ممیزی راهبردی چکلیستی از سؤالات برحسب حوزه یا مبحث ارائه میکند تا تجزیهوتحلیل نظاممندی از فعالیتها و کارکردهای مختلف سازمان را مقدور سازد. این ممیزی نوعی از ممیزی مدیریت است که بهعنوان ابزار شناختی برای تعیین مشکلات کل وزارت و روشن کردن نقاط ضعف و قوت سازمانی بسیار مفید است. ممیزی میتواند به پیدا کردن دلیل ایجاد مشکل توسط حوزه خاص برای وزارت و یافتن راهحل آن کمک کند. طراحی سیستم کنترل جزو مفهومهای مهم عوامل توسعهدهنده بود. هربرت[31] (1995) طی مطالعهای به این نتیجه رسید که سیستمهای کنترل باید با توجه به واقعیتهای اجتماعی،سیاسی، حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و فناوری سازمان طراحی شوند، چرا که سیستمهای با این ویژگی سازمان را قادر میسازد تا توانایی تشخیص به موقع مشکل و ارائه واکنش سریع برای رفع آن را داشته باشند. در همین راستا سیدجوادین و جلیلیان (1392) این نکته را مطرح کردند که هنگام طراحی سیستمهای کنترل، توجه به عواملی از جمله شتاب تغییرات محیطی، میزان پیچیدگی، قابلیت سیستم کنترل در آگاه ساختن مدیران از اشتباه و ضرورت تفویض اختیار در زمینه کنترل ضرورت دارد. به زعم الوانی (1385) تعیین نتایج مورد انتظار (بایدها) در کنترل، تعیین شاخص برای سنجش نتایج مورد انتظار، تعیین استاندارد یا الگوی مطلوب، تعیین نحوه و روش جمعآوری اطلاعات یا طراحی شبکه اطلاعاتی در کنترل، ارزیابی اطلاعات و نتیجهگیری مراحلی است که در طراحی سیستم کنترل باید لحاظ گردد.
در نهایت پیامدها میتوانند برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران را مورد ارزیابی قرار دهند. پیامدها عبارتاند از: 1) بهبود عملکرد داخلی، 2) انعطافپذیری راهبردی، 3) سیستم کنترل مؤثر و 4) ایجاد ارزش افزوده در وزارت. سیستم کنترل مؤثر جزو مهمترین مفهومهای پیامدهای برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود. اعرابی و چاوشی (1388) بیان کردند معمولاً ناتوانی در اجرای راهبردها از ناتوانی سیستمهای کنترلی نشات میگیرد. کنترل مهمترین وسیلهای است که مدیریت میتواند با آن از روند اجرای عملیات و دستیابی به هدفها اطمینان حاصل کند. به عبارت دیگر، هدف سیستم کنترل مدیریت آماده کردن اطلاعات مفید در کنترل، تصمیمسازی و ارزیابی است (کرویس و همکاران[32]، 2016). هر فعالیت سازمانی به نحوی نیاز به کنترل دارد و تا زمانی که سازمان به حرکت و تلاش خود در راه رسیدن به اهدافش ادامه میدهد، برای اطمینان از نحوه فعالیتها ناگریز از انجام این وظیفه است. بنابراین، به دلیل اینکه سیستمهای کنترل مدیریت، شکل راه و رسم حمایتی گرفتهاند و راهبرد را پشتیبانی میکند (کوبر و پاول[33]، 2007) اگر به صورت مناسب استفاده شوند، آنها میتوانند سازمانها را در مسیر قابلیت بقا به حرکت درآورند (گوند و همکاران[34]، 2012). از دیگر پیامدهای مهم برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران مفهوم بهبود عملکرد داخلی بود. این یافته به طور نسبی با نتایج مطالعه البانا (2016) همخوان بود. البانا به این نتیجه دست یافت که کنترل راهبردی تأثیر مثبتی بر اثربخشی برنامهریزی راهبردی دارد و این مهم سبب بهبود عملکرد سازمان میشود. بر این اساس میتوان گفت که انعطافپذیری و پویایی در فرآیند مدیریت راهبردی امری حیاتی و ضروری است، زیرا اگر این پویایی و انعطافپذیری وجود نداشته باشد، به دلیل تغییر سریع شرایط، تصمیمهای حاصل از این فرآیند به سرعت اعتبار خود را از دست میدهد و در صورت عدم تصحیح، موجبات گمراهی مدیران را فراهم میآورد. انعطافپذیری راهبردی نیز جزو پیامدهای مهم برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود. بازبینی و مطالعه ادبیات کنترل در حوزه مدیریت نشان میدهد که هنوز الگوها و شاخصهای استاندارد و تعریف شدهای برای کنترل که مورد قبول اکثریت محققان باشد، وجود ندارد و پژوهشگران هرکدام بر مبنای معیارهای خاص خود به طراحی و توسعه الگوهای کنترل یا تقسیمبندی تکنیکهای مرتبط با آن پرداختهاند. یکی از این معیارها این است که سیستم کنترل، انعطافپذیر باشد (الوانی، 1385). آخرین پیامد برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران مفهوم ایجاد ارزش افزوده برای وزارت بود. تحلیل مصاحبهها پیرامون بهکارگیری راهبردهای کنترل راهبردی نشان داد که یکی از دستاوردهای کنترل راهبردی در سطح وزارت ورزش و جوانان این است که ارزش افزوده برای این وزارت ایجاد میشود. برمبنای کدبندهای انجام گرفته، این مهم از طریق اجتناب از کنترل مالی پنهان، وضوح بیشتر مسئولیتها، استمرار استانداردهای عملکرد، مداخله به موقع و وضوح واقعیتگرایی در برنامهریزی تحقق پیدا میکند. نواک و رینر[35] (2015) معتقد هستند هدف از زنجیره ارزش افزوده این است که برحسب گامهای وظیفهای مختلف که به دنبال مهیا کردن برونداد یک کسب و کار خاص میباشد، صورت گیرد.
میتوان گفت مدل به دست آمده در پژوهش حاضر یک مدل جامع و غنی از برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران است که تاکنون در تحقیقات گذشته (چه در خارج از کشور و چه داخل کشور) به این صورت جامع و یکپارچه کمتر اشاره شده است. حرکت در جهت بررسی قابلیتهای مدل برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران مستلزم درک یک مدل مفهومی از کلیه عوامل مؤثر و مطرح در مسئله برنامه کنترل راهبردی در حوزه مورد نظر است. بنابراین نتایج این پژوهش میتواند آگاهی محققان را در سطوح کلان، میانی و خرد پیرامون برنامه کنترل راهبردی افزایش دهد. ماهیت خاص روششناسی پژوهش و بهرهمندی از راهبرد داده بنیاد باعث شده است تا رویکرد پژوهشگر در قبال پدیده برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان از ماهیتی فرایندی برخوردار باشد؛ امری که تاکنون در تحقیقات گذشته پیرامون موضوع تحقیق کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در نهایت میتوان اشاره کرد که برنامه کنترل راهبردی با تعیین سمت و سوی راهبردهای وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران، در توفیق یا شکست آنها نقش عمدهای دارد. انتخاب و اجرای راهبرد مناسب موجب کسب جایگاه رقابتی بهتر برای وزارت ورزش و جوانان میشود. برعکس انتخاب و اجرای راهبرد نامناسب میتواند موجب شکست و تنزل جایگاه رقابتی گردد. مدیران وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران برای توفیق در چنین شرایطی باید به پویایی و انعطافپذیری در انتخاب و اجرای راهبردهای خود توجه کافی داشته باشد. باید اذعان کرد که یکی از ابزارهای اصلی تضمین این پویایی و انعطافپذیری وجود برنامه کنترل راهبردی است و مدل بهدست آمده قابلیت و توانایی بالایی در ایجاد انعطافپذیری و پویایی در تصمیمهای راهبردی سازمانهای ورزشی مثل وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران دارد.
این پژوهش محدودیتهایی هم داشت. با توجه به اینکه وزارت ورزش و جوانان در این پژوهش محوریت دارد، نمیتوان مدل تدوین شده را به سایر سازمانهای ورزشی تعمیم داد. همچنین بر مبنای ادبیات پژوهش این احتمال وجود دارد که برخی متغیرها مانند اثرات انحصاری بودن خدمات، اندازه وزارت ورزش و جوانان، حمایتهای دولت، تغییر دولت و تغییرات مدیران و غیره ... بر سطح متغیر کنترل راهبردی نقش داشته باشند که در این پژوهش به آنها پرداخته نشده است.
با توجه به نتایج و محدودیتهای پژوهش پیشنهاد میشود که همواره به کنترل راهبردی در کلیه سطوح توجه شود. یکی از مهمترین راهکارهای پیادهسازی موفقیتآمیز کنترل راهبردی جامع و پویا در سازمان، درونی کردن کنترل و یا به تعبیری ترویج فرهنگ خودکنترلی میان کلیه اعضای وزارتخانه است. همچنین با توجه به سنخیت کنترل در سطح تصمیمگیریهای راهبردی، پیشنهاد میگردد از نتایج و محتوای سیستم کنترل راهبردی در برگزاری همایشهای ورزشی (چه در داخل وزارت و چه در خارج از آن) استفاده شود و دستاوردهای آن و یا حتی موانع اجرای موفق آن مطرح گردد. در نهایت بر اساس مدل برخاسته از پژوهش پیشنهاد میشود که قابلیتهای مدل برنامه کنترل راهبردی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران و کارکردهای آنها به صورت توأمان و همزمان مدنظر قرار گیرد که این امر متضمن ادغام آزادی انتخاب با ماهیت خود کارکردها از طریق تعریف دقیق آنهاست.
منابع
- اعرابی، سید محمد و چاوشی، سید کاظم. (1388). «دیدگاه تفسیری در کنترل راهبردی». دانش ارزیابی. شماره 2، صص 11-30.
- امینی، محمدتقی؛ آذرشاهی، محمدجواد و اکبری، مهدی. (۱۳۹۸). «طراحی و توسعه الگوی سنجش کنترل راهبردی در سازمانهایی با منطق خلق ارزش متفاوت». مدیریت فردا. 61(18)،صص 93-108.
- انصاری، محمد اسماعیل؛ شیروانی، علیرضا ودوالی، محمدمهدی. (1389). «کاربرد مدیریت دانش سازمانی در کنترل و نظارت (سازمان بازرسی کل کشور)«. دانش ارزیابی. شماره 4، صص 39-70.
- جلالی، محسن؛ مرادپور، عباس؛ حقیقی کفاش، مهدی و اوستایی، علیرضا. (1397). «تبیین مدل کنترل راهبردی بانکداری ایران بههمراه تحلیل کمی و کیفی آن». بیست و هشتمین همایش سالانه سیاستهای پولی و ارزی. تهران، مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما.
- حقیقی، محمد؛ منوریان، عباس؛ قوامپور، سعی و رسولیان، سعیده. (1388). «بررسی عوامل موثر بر موفقیت برنامهریزی راهبردی در شرکت ملی گاز ایران». نشریه مریت بازرگانی. 1(3)، صص 39-54.
- حکاک، محمد. (1387). «طراحی مدل کنترل راهبردی برای واحدهای صنعتی صادرکننده کالا در ایران». رساله دکتری، دانشگاه شهید بهشتی.
- خاشعی، وحید؛ اکبری، محسن و قاسمی شمس، معصومه. (۱۳۹۸). «کنترل راهبردی در بانکداری ایران: نگاهی تاریخی به الگوهای پیشین و ارائه مدلی نوین». بهبود مدیریت. 45(13)، صص 23-50.
- خسرویزاده، اسفندیار؛ حمیدی، مهرزاد و گودرزی، محمود. (۱۳۹۰). «مدیریت راهبردی در سازمانهای ورزشی. تهران». پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی.
- رضائیان، علی. (1388). مبانی سازمان و مدیریت. تهران: انتشارات سمت
- زاهدی، شمس السادات؛ الوانی، سید مهدی و فقیهی، ابوالحسن. (1390). فرهنگ جامع مدیریت. تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی
- سیدجوادین، سید رضا. و جلیلیان، حسین. (1392). تئوریهای مدیریت. ویراست دوم، تهران: انتشارات نگاه دانش
- طبیبی، محمدرضا و دادفر، محمدشتا. (1391). «بررسی مبانی و ابعاد نظری کنترل راهبردی با رویکردی تحیلی به الگوهای کنترل راهبردی». توسعه سازمانی پلیس. شماره 40، صص 49-70.
- فرقانی، محمد علی. (1388). «الگوی کنترل راهبردی در صنایع دفاعی همگن». رساله دکتری، دانشگاه عالی دفاع ملی.
- لشکربلوکی، مجبتی. (۱۳۹۳). جاریسازی راهبرد: راهنمای گام به گام پیادهسازی راهبرد در عمل. آریانا قلم
- نظری، رسول؛ احسانی، محمد؛ حمیدی، مهرزاد و سالاری، محسن. (۱۳۹۳). «تدوین و معرفی منظرهای راهبردی اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان از طریق مدل دیوید». مدیریت ورزشی. 20(6)، صص 157-172.
- نیکو کار، غلامحسین و علیدادی، یاسر. (۱۳۸۸). «آسیبشناسی سازمانی و الگوهای آن (جستجویی در الگوی علی بورک - لیتوین) با تحلیلی در کاربرد آسیبشناسی در سازمانهای نظامی». مدیریت اسلامی. 75(17)، صص 139-166.
- الوانی، سید مهدی. (1385). مدیریت عمومی. ویراست سوم، تهران: نشر نی
- الوانی، سید مهدی و سیدنقوی، میرعلی. (1382). «مدل امتیازات متوازن: الگویی برای سنجش عملکرد در بخش دولتی». مطالعات مدیریت بهبود و تحول. شماره 38 و 37، صص 3-18.
- Andersen, H. V., Lawrie, G., & Savič, N. (2014). “Effective quality management through third‐generation balanced scorecard”.International Journal of Productivity and Performance Management.
- Benaroch, M. (2001). “Declarative representation of strategic control knowledge”. International journal of human-computer studies, 55(6), 881-917.
- Berry, A. J., Broadbent, J., & Otley, D. T. (Eds.). (2019). Management control theory. Routledge
- de Schepper, J., Sotiriadou, P., & Hill, B. (2021). “The role of critical reflection as an employability skill in sport management”. European Sport Management Quarterly, 21(2), 280-301.
- Durden, C. H. (2011). The development of a strategic control framework and its relationship with management accounting.
- Elbanna, S. (2016). “Managers' autonomy, strategic control, organizational politics and strategic planning effectiveness: An empirical investigation into missing links in the hotel sector”.Tourism Management, 52: 210-220.
- Fernandes, G., Silva, D., Magalhaes, P., Pinto, E. B., Araujo, M., & Machado, R. J. (2019). “From Program Strategic Planning to Program Initiation: Lessons learned from a collaborative University-Industry R&D case study”. In 2019 IEEE International Conference on Engineering, Technology and Innovation (ICE/ITMC) (pp. 1-9). IEEE.
- Fitri, A. Z., Nasukah, B., & Tayeb, A. (2019). “Strategic Planning Model of Islamic Religious Higher Education (PTKI) in Indonesia”. Journal Pendidikan Islam, 8(2), 287-308.
- Fry, F. L., & Stoner, C. R. (1995). Strategic planning for the new and small business. Upstart publishing company.
- Glaser, B. (1978). Theoretical sensitivity. Advances in the methodology of grounded theory.
- Gond, J. P., Grubnic, S., Herzig, C., & Moon, J. (2012). “Configuring management control systems: Theorizing the integration of strategy and sustainability”. Management Accounting Research, 23(3), 205-223.
- Goulding, C. (2002). Grounded theory: A practical guide for management, business and market researchers. Sage
- Guba, E. G., & Lincoln, Y. S. (1994). “Competing paradigms in qualitative research”. Handbook of qualitative research, 2(163-194), 105.
- Harrison, E. F. (1991). “Strategic control at the CEO level”. Long Range Planning, 24(6), 78-87.
- Kenny, J. (2016). “Excellence Theory and its Critics: A literature review critiquing Grunig's strategic management of public relations paradigm”. Asia Pacific Public Relations Journal, 17(2).
- Khan, R. A., & Nazir, S. (2016). “The Influence of Formal and Informal Control on the Performance of IT Projects in Pakistan”. ASBBS Proceedings, 23(1), 299.
- Kober, R., Ng, J., & Paul, B. J. (2007). “The interrelationship between management control mechanisms and strategy”.Management Accounting Research, 18(4), 425-452.
- Kruis, A. M., Speklé, R. F., & Widener, S. K. (2016). “The levers of control framework: An exploratory analysis of balance”. Management Accounting Research, 32, 27-44.
- Lee, S., & Walsh, P. (2010). Sport Management Review. Smr
- Lim, L. L., Laosirihongthong, T., & Chan, C. C. (2006). “A case study of learning in a Thai manufacturing organization”. Journal of Applied Business Research (JABR), 22(2).
- Machado, N. S., Roman, D. J., Ziger, R., & Ficagna, F. (2017). “Application of strategic planning methodology in seven Brazilian preincubated enterprises in a Technological Innovation Center (TIC)”. International Journal of Industrial Engineering and Management (TIC), 8(1), 9-19.
- Muralidharan, R. (2004). “A framework for designing strategy content controls”. International Journal of Productivity and Performance Management.
- Novak, D., & Riener, R. (2015). “Control strategies and artificial intelligence in rehabilitation robotics”. Ai Magazine, 36(4), 23.
- O’neill, J. W., & Davis, K. (2011). “Work stress and well-being in the hotel industry”. International journal of hospitality management, 30(2), 385-390.
- Olsen, J. B., & Eadie, D. C. (1982). “The Game Plan: Governance with Foresight”. Washington, Council of State Planning Agencies on the urban environment.
- Rosenberg Hansen, J., & Ferlie, E. (2016). “Applying strategic management theories in public sector organizations: Developing a typology”. Public Management Review, 18(1), 1-19.
- Sotiriadou, P. (2013). “Sport development planning: The sunny golf club”. Sport Management Review, 16(4), 514-523.
- Wheelen, T. L., Hunger, J. D., Hoffman, A. N., & Bamford, C. E. (2010). Strategic management and business policy. Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall