Document Type : Original Article

Authors

1 Department of sport management,Faculty of physical education,Islamic Azad university of Khorasgan,Esfahan,Iran

2 Associate Professor, Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) branch, Isfahan, Iran.

3 department sport management, faculty management, university islamic azad qazvin

Abstract

The research is to present an institutionalization model for women's sports management. It was interpretive research in terms of philosophy, fundamental in terms of approach, foundational data theory in terms of strategy, qualitative research in terms of research selection, and cross-sectional in terms of time period, and its data collection method was interviews. The statistical population was included of experts in the field of women's sports management- university professors and staff managers of the Ministry of Sports and Youth and the National Sports Olympic Committee. The snowball sampling method was used and the sampling continued until the theoretical saturation (15 interviews). To collect information, semi-structured interviews were used and for data analysis, three overlapping processes of open coding, axial coding, and theoretical coding were used.
Based on the analysis of the interviews, it was determined that the institutionalization of women's sports management succession in Iran is influenced by contextual factors (gender justice, organizational dynamics and maturity and database), structural factors (management, program, meritocracy and talent management of human resources) and behavioral factors (positive portrayal, compensation of gender inequalities and believability). As a result, it is suggested that in order to institutionalize the succession of women's sports management, networking and synergistic factors affecting the institutionalization with the focus of women's sports management should be done.

Keywords

ارائه مدل نهادینه ­سازی جانشین ­پروری مدیریت ورزش بانوان ایران

عاطفه امینی دهقی[1]

رسول نظری[2]

رخساره بادامی[3]

فریبا محمدیان[4]

 

10.22034/ssys.2022.2251.2686

تاریخ دریافت مقاله: 3/3/1401

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:25/5/1401

 

مقدمه

توسعه و اعتلای تربیت­بدنی و ورزش در جامعه، از یک سو مربوط به تحول سازنده و مثبت در برنامه­های جاری ورزشی است و از سوی دیگر، مربوط به این است که به ورزش زنان توجه شود (منظمی، علم و شتاب­بوشهری، 1390: 152)- علیرغم آن ورزش زنان همچنان یک موضوع مورد مناقشه است (پوسبرق[5]، 2022: 1). زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می­دهند و دوسوم ساعت کار انجام‌شده توسط آنان صورت می­پذیرد، در حالی که در تقسیم نیروی انسانی سازمان­ها به‌ویژه در بخش ورزش، زنان به حاشیه رانده می­شوند (الماسی، لبادی و علیپور، 1394: 91؛ هانلون و تیلور[6]، 2022: 1) و پیشرفت آنان برای سایر افراد بی­اهمیت تلقی می­گردد و حتی گاهی دستیابی آنان به درجه­های بالاتر، عجیب و دور از تصور انگاشته می­شود، زیرا تصور غالب این است که آنان باید در حاشیه باشند و هرگز نباید در رأس قرار بگیرند (الماسی و همکاران، 1394: 91).

براساس گزارش «برنامه توسعه انسانی سازمانی ملل در ایران» تنها 13 درصد از پست­های مدیریتی به زنان اختصاص دارد (جعفری، شریفی­فر و علم، 1398: 18) و این مسئله سبب آسیب‌رساندن به توسعه پایدار برابری جنسیتی شده است (راموس،لاتوری،توماسوراموس[7]، 2022: 1). ادبیات مدیریت، علت عدم‌ارتقا و پیشرفت زنان را وجود پدیده­ای موسوم به «سقف شیشه­ای» می­داند. بر مبنای این پدیده، بسیاری از زنان از پیشرفت به­ طرف سطوح بالای سازمانی و مناصب مدیریتی باز داشته می­شوند و هرچه زنان به سطوح بالاتر می­رسند، سرعت رشد و ارتقای آنها به نسبت مردان کاهش می­یابد (چیشولم- بارزنز، اسپیوی، هاگمنوجوزفسون[8]، 2017: 313). با این حال، برای برای داشتن نظام مدیریتی اثربخش و کارآمد ­باید مدیرانی شایسته تربیت نمود (گرویس[9]، 2019: 357).

یکی از راهبردهایی که به تحقق این مهم کمک می‌کند، جانشین­پروری است. جانشین‌پروری، ابزاری برای حصول اطمینان از وجود افرادی است که می‌توانند شایسته تصدی مشاغل و پست­­های مختلف سازمانی و مدیریتی در آینده باشند (بابایی­میبدی، جمشیدی، جمشیدی، کریمی­میبدی، 1399: 149) و به وسیله آن می­توان متصدیان جدید را با کارکنان قدیمی که سازمان را به دلایل بازنشستگی، ترک شغل و احیاناً مرگ ترک می­کنند، جایگزین کرد (منالدو[10]، 2016: 5). همچنین برنامه­ریزی جانشین­پروری به مثابه فراگرد ارادی برای اطمینان از تداوم رهبری در منصب­های کلیدی، حفظ و توسعه­ سرمایه معنوی و دانشی برای آینده و تشویق افراد به توسعه، از راهبرد کلان برنامه­ریزی نیروی انسانی نشأت می­گیرد (هلتون و جکسون[11]، 2007، 336) و به وسیله آن این اطمینان برای سازمان­ها فراهم می­شود تا هر پست مهمی را که در سازمان خالی می­شود، در زمان مناسب با افراد مناسب پرکنند (کریستی[12]، 2015: 27). گفتنی است برنامه­ریزی جانشین­پروری برای مقابله و رویارویی با واقعیت­هایی چون: پدیده جهانی‌شدن، افزایش عدم‌اطمینان، از دست دادن استعدادهای باتجربه غنی و جایگزینی نیروی انسانی (رجایی­پور، غفوری و کریمی، 1399: 32)، تغییر جمعیت نیروی کار، رقابت شدید برای در اختیار گرفتن کارکنان با مهارت­های بالا و افزایش سن کارکنان استفاده می­شود (جعفرپور و نجف­بیگی، 1399: 18) و سازمان­های آینده­نگر در چنین شرایطی از راهبرد جانشین­پروری استفاده می­کنند (فیضی، الحسینی و خسروی، 1400: 87).

دیری است که مفهوم برنامه­ریزی جانشین­پروری وارد قلمرو سازمان و مدیریت شده است. در ایران نیز این موضوع به تدریج و همسو با ترویج مدل­های برنامه­ریزی راهبردی و باز شدن پای مشاوران مقوله راهبرد به حوزه­ سازمان­ها، ظهور پیامدها و دستاوردهای برنامه­های جانشین­پروری و مأموریت سازمان، محدودیت­های نیروی­های متخصص در بازار کار و نیز ماهیت و تخصصی‌بودن کار رخ نموده­اند (پورصادق و همکاران، 1392: 3). گفتنی است توسعه نظام جانشین­پروری در سازمان­های ورزشی نیز یکی از مهمترین فرامین مورد تأکید در سیاست­های کلی وزارت ورزش و جوانان، قانون برنامه پنجم توسعه و نیز یکی از اهداف سازمان­های ورزشی ایران می­باشد، چرا که با پیاده­سازی این نظام ،تحقق اهداف طرح­های راهبردی ورزشی تسهیل، نیازهای جایگزینی در این سازمان­ها شناسایی، نقاظ قوت و ضعف و آمادگی­های جانشینی مشخص و این اطمینان به سازمان­های نامبرده داده می­شود که در زمان مناسب نیروی کار شایسته را جذب نمایند و خود را برای مدیریت تغییر آینده آماده سازند. از طرفی، در این فراگرد افراد مناسب برای تصدی پست­های مهم سازمان از میان افراد واجد شرایط و با استعداد برگزیده می­شوند و از طریق برنامه­های متنوع آموزشی و پرورشی به­تدریج برای بر عهده گرفتن این مشاغل و مسئولیت­ها آماده می­شوند (فرهنگیان، یکتایار، خدامرادپور و نظری، 1400 الف).

سازمان­های امروزی در زمینه جانشنین­پروری با چالش­هایی از قبیل فقدان پشتیبانی مدیریت، عدم‌انطباق برنامه جانشین­پروری با برنامه­های راهبردی سازمان، عدم‌ثبات مدیریت، تشریفات زائد اداری، دیربازده بودن، عدم‌شفافیت در اجرای طرح (قاسمی، درخشانی و درخشانی، 1392: 1)، چالش­های مدیریتی، چالش­های فرهنگی، چالش­های قانونی یا حقوقی، چالش­های آموزشی و چالش­های سازمانی روبه‌رو هستند. تنگناهای یاد‌شده و بسیاری از مسائل دیگر موجب شده است که سازمان­­های امروزی کمتر به دنبال توسعه برنامه­های جانشین­پروری باشند (طباطبایی، لاکه و تداعی، 2014: 2) یا طرحی برای جانشین­پروری نداشته باشند. در نتیجه در دودهه اخیر یکی از اساسی­ترین چالش­های پیش­روی سازمان­ها مسئله جانشین­پروری می­باشد (فیضی، الحسینی و خسروی، 1400: 87).

تحقیقات گذشته نشان می­دهد استقرار جانشین­پروری در سازمان­ها یا حوزه­های مختلف تابع عوامل و محرک­های مختلفی است. در این راستا هاشمی، قهرمان تبریزی و شریفیان (1400، 116) نشان دادند که 5 عامل اصلی (استقلال سازمان، توانمندسازی، زمینه، مدیریت استعدادها و شایستگی) درقالب 27 شاخص بر جانشین‌پروری تأثیر دارند. تیموری، شاهین و کریمی (1400) پی بردند که نظام مدیریت منابع انسانی شایسته‌‌محور مشتمل بر پنج مضمون اصلی شایستگی، آینده‌نگری، جامعیت، عدالت و انعطاف‌پذیری می‌باشد و از میان مؤلفه‌های مدیریت منابع انسانی، نظام جبران خدمات شایسته‌‌محور دارای بیشترین مقدار تأثیر بر مدیریت جانشین‌پروری می‌باشد. فرهنگیان و همکاران (1400)نشان دادند که شاخص‌های روان‌شناختی (شاخص رفتاری، نگرشی، اجتماعی، مداخله‌ای و سلامتی) در فرایند جانشین­پروری مربیان ورزشی نقش دارند. غلام علیان، صفری، مشرف­جوادی و تیموری (1400) نشان دادند که عوامل مؤثر برجانشین‌‌پروری ‌درقالب سه دسته ‌عوامل فردی، سازمانی و محیطی قابل طبقه‌بندی هستند. به‌علاوه، استقرار نظام جانشین‌پروری ‌دارای پیامدهای فردی، سازمانی و محیطی است. همچنین رنجبر، صالحی و شهامت (1400) با مطالعه مدیریت جانشین­پروری گزارش کردند که مضامین مربوط به مدیریت جانشین‌پروری شامل تحلیل نیازها و راهبردها (آینده­پژوهی، همسوسازی راهبردی، الزامات مدیریتی و سبک رهبری)، بسترسازی ارزشی (فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، فضیلت اخلاقی مدیر)، پیاده‌سازی راهبردها (شناسایی استعدادها، توسعه­ آموزش، به‌سازی، پایش و ارزیابی) می­باشد. علاوه بر این، دانر، گریدی، الریچ و ادوارد[13] (2017) نشان دادند برنامه­ریزی جانشین­پروری تابع نظارت، مربی‌گری، بازخورد ۳۶۰ درجه، رشد تکالیف، چرخش شغلی و آموزش رسمی می­باشد. آندرسون[14] (2018) در پژوهشی با عنوان «چشم‌انداز فمینیستی در برنامه‌ریزی جانشین­پروری» نشان داد پس از ذهنیت جانشین­پروری، ممکن است زنان فرصت‌های بیشتری برای موقعیت‌های مدیریتی بالاتر داشته باشند. اعتمادیان و همکاران (2020) نیز گزارش کردند برنامه­ریزی جانشین­پروری متأثر از مدیریت و رهبری (حمایت از مدیران، ثبات و بلوغ و قوانین و مقررات)، برنامه‌ریزی راهبردی (دیدگاه و اهداف سازمانی، برنامه‌ریزی جانشینی و ارزیابی برنامه‌ریزی جانشینی)، فرهنگ‌سازمانی (اعتماد متقابل مؤثر، ارتباطات و شفافیت سازمانی)، یادگیری سازمانی (تدوین و اجرای برنامه­های آموزش موفقیت‌آمیز)، مدیریت کارکنان (شفاف­سازی شغل، مدیریت استعداد، مشارکت کارکنان و ارزیابی عملکرد کارمندان)، مدیریت منابع (تعهد منابع، ساختار سازمانی انعطاف‌پذیر، کمیته برنامه‌ریزی جانشینی و مدیریت دانش) و مدیریت فرآیند (تدوین، پیاده‌سازی و ارزیابی فرآیندهای برنامه‌ریزی موفقیت­آمیز قوی) است. توکر[15] (2020) توجه به مهارت­های رهبران فعلی و استعدادهای آن­ها را گزارش کرد. افزون بر این، لیکونتی[16] (2020) نشان داد که سازمان­ها به­ندرت برای جانشینی برنامه­ریزی می­کنند. این در حالی است که برنامه­ریزی جانشین­پروری یکی از عوامل اصلی موفقیت، رشد و منتفع شدن سازمان­هاست. در مطالعه­ای دیگرسایتواودی­مائور[17] (2021) نشان دادند ساختار و شیوه­های برابری جنسیتی به‌طور مؤثر در سازمان­ها نهادینه نشده است. در مقابل ویژگی­های فردی مدیران زن از جمله عزم، اعتماد به نفس و توانایی مقابله با همکاران مرد عواملی هستند که بر مشارکت زنان در تصمیم­گیری نقش اساسی دارند. ایونز و مایلی[18] (2021) نشان دادند علیرغم قانون برابری جنسیتی در محل کار، سوگیری ناخودآگاه مانع رسیدن زنان به پست­های مدیریتی سطح بالاست. لذا لازم است یک برنامه اقدام راهبردی برای برابری جنسیتی در نظر گرفته شود.

همانگونه که مشاهده می­شود برنامه جانشین­پروری تابع تعیین­کننده­ها، پیشران­ها و عوامل مختلفی است. برخی از این عوامل نقش توسعه­دهنده و گسترش­دهنده و برخی نیز نقش محدود­کننده را در برنامه­ریزی جانشین­پروری ایفا می­کنند. به تبع این عوامل از حوزه­ای به حوزه­ای دیگر به دلیل ماهیت آن­ها متفاوت هستند. بر این مبنا این امکان که یک الگوی واحد برنامه جانشین­پروری را برای همه زمینه­ها و به طور خاص مدیریت ورزش زنان ارائه داد وجود ندارد. لذا لازم است به طور اختصاصی به بررسی این مسئله پرداخته شود که چگونه می­توان برنامه­ریزی جانشین­پروری را در ورزش زنان نهادینه کرد. گفتنی است مشارکت زنان در امور تصمیم­گیری و تصمیم­سازی در ورزش در حال حاضر به‌صورت بالقوه یک چالش اساسی در توسعه ورزش به­شمار می­رود. همین مسئله یکی از دلایل توجه به مقوله جانشین­پروری است. در همین راستا، تغییرات محیطی و افزایش رقابت جهانی زنان را در کانون توجه قرار داده است و در سال­های اخیر حضور و مشارکت زنان در حوزه­های مختلف و به طور خاص ورزش، افزایش چشم­گیری داشته است؛ اما باوجود افزایش کمی مشارکت در بعد کیفی به طور ویژه مشارکت در سطوح مختلف مدیریت چندان رشدی مشاهده نشده است. این در حالی است که زنان به­عنوان نیروی کار عظیم و بالقوه مورد توجه سازمان­های ورزشی هستند و این سازمان­ها برای افزایش قابلیت رقابت­پذیری و چابکی به برخی مهارت­های ویژه زنان در مدیریت نیاز دارند. همانطور که اشاره گردید در سطوح مدیریتی نابرابری­هایی دیده می­شوند و زنان سهم اندکی در انتخاب­شدن برای رتبه­های بالای مدیریت سازمانی دارند. در واقع می­توان گفت که وضعیت موجود و سیستم فعلی مدیریت ورزش کشور هنوز محدودیت­های زیادی برای مشارکت­دهی زنان در امور تصمیم­گیری و مدیریتی دارد. بخش مهم امیدهای ارتقای جایگاه زنان در مدیریت ورزش کشور به آینده، گشایش­های سیاسی و به­طور ویژه برنامه­ریزی جانشین­پروری ارتباط دارد. اما به­دلیل نبود پژوهش­های قابل اتکا در زمینه جانشین­پروری مدیریت ورزش زنان، چشم­انداز مشخص و مطلوبی برای مشارکت زنان در امور تصمیم­گیری ورزش مشهود نیست. از این رو، مطالعه حاضر درصدد است به این سؤال پاسخ دهد:

 چگونه می­توان جانشین­پروری را در مدیریت ورزش زنان نهادینه کرد؟

گفتنی است که جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان می­تواند موجب حفظ استعداد در درون سازمانی ورزشی باشد و سازمان­های مربوطه را از مهارت­های مورد نیاز برای پاسخ به تغییرات سریع که محیط تجاری امروز به وجود می­آورد، مطمئن سازد. با این حال، این فرآیند مستلزم شناسایی مدیران زنی است که دارای آموزش و مهارت­های مسیر شغلی توسعه، برای مواجهه با چالش­های رهبری آینده باشند. درچنین شرایطی نیاز و اهمیت جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان بیشتر و بیشترمی­شود. کما اینکه با جانشین­پروری مدیریت ورزش زنان فرصت­های بیشتری برای زنان با عملکرد بالا در سازمان ایجاد، نیازهای آموزش و توسعه مدیران زن شناسایی، پیشرفت مدیران زن در شغل­های آینده سازمان­های ورزشی تشویق و به برنامه­ریزی مسیر شغلی مدیران زن در سازمان کمک می­شود و به­موازات آن توانایی مدیران زن برای مواجهه با محیط متغیر افزایش پیدا می­کند و سرانجام اینکه قدرت سازمان­های ورزشی در مواردی مثل خروج داوطلبانه افراد مثل بازنشستگی پیش از موعد یا بازخرید، افزایش پیدا می­کند.

روش‌شناسی پژوهش

پژوهش حاضر به لحاظ فلسفه از نوع تفسیرگرایانه، به لحاظ رویکرد از نوع بنیادی، به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده‌بنیاد، به لحاظ انتخاب پژوهش از نوع تحقیق کیفی و به لحاظ بازه زمانی از نوع مقطعی است و روش گردآوری داده­های آن با استفاده از مصاحبه بود. جامعه آماری این پژوهش را صاحب­نظران حوزه مدیریت ورزش زنان شامل اساتید دانشگاه و مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک تشکیل می­دادند. جهت نمونه­گیری از روش نمونه­گیری گلوله برفی استفاده شد و نمونه­گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت که مشخصات آنها به شرح جدول 1 می­باشد:

جدول 1: اطلاعات جمعیت­شناختی مشارکت­کنندگان

ردیف

تحصیلات

رشته تحصیلی

حوزه فعالیت

دانشگاه

اجرایی

1

دکتری

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

 

ü

2

دکتری

مدیریت ورزشی

ü

 

3

دکتری

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

 

ü

4

دکتری

مدیریت ورزشی

 

ü

5

دکتری

مدیریت ورزشی

 

ü

6

دکتری

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

 

ü

7

دکتری

مدیریت ورزشی

ü

 

8

دکتری

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

 

ü

9

دکتری

مدیریت ورزشی

ü

 

10

دکتری

مدیریت ورزشی

 

ü

11

دکتری

مدیریت ورزشی

ü

 

12

دکتری

مدیریت ورزشی

ü

 

13

دکتری

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

 

ü

14

دکتری

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

ü

 

15

دکتری

مدیریت ورزشی

ü

 

برای جمع­آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته استفاده شد. هر مصاحبه بین 30 تا 60 دقیقه طول کشید و پس از هر مصاحبه مطالب ضبط و تایپ شدند. بلافاصله پس از مصاحبه، تحلیل و کدگذاری اولیه به شیوه مداوم انجام شد. جهت بررسی کیفیت و اعتباربخشی به نتایج پژوهش حاضر معیارهای ارزشیابی لینکلن و گابا[19] (1985) شامل معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری مدنظر قرار گرفتند. قابلیت اعتماد: در پژوهش حاضر دستیابی به این معیار از طریق روش زیر انجام گرفت: الف، استفاده از دوکدگذار: بدین منظور از یکی از متخصصان حوزه مدیریت در فرایند کدگذاری در پژوهش کمک گرفته شد. به صورت تصادفی دو مصاحبه انتخاب شد و پس از آموزش­های لازم کدگذاری توسط ایشان انجام گرفت. در هر یک از مصاحبه­ها کدهایی که از نظر دو نفر مشابه بودند، با عنوان توافق و کدهای غیرمشابه با عنوان عدم توافق مشخص شدند. پایایی کل بین دو کدگذار برابر با 86 درصد حاصل شد. با توجه به این­که پایایی بیش از 60 درصد است، قابلیت اعتماد کدگذاری­ها تأیید شد. تأییدپذیری: بدین منظور در پژوهش حاضر از روش­های زیر استفاده شد: الف، ارزیابی متخصصان خارج از فرایند پژوهش: نتایج این پژوهش در اختیار چند تن از اساتید مدیریت ورزشی خارج از فرایند پژوهش قرار گرفت. پس از مطالعه و بازبینی ایشان نظرات آن­ها اخذ شد. ب، تشریح فرایند پژوهش: در متن حاضر مراحل پژوهش اعم از جمع­آوری داده­ها، تحلیل و شکل­گیری درون­مایه­ها برای مخاطبان و خوانندگان تشریح شده است. سرانجام به­منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد.

یافته‌های پژوهش

با اقتباس از متن همه مصاحبه­ها در مرحله کدگذاری باز، تعداد 303 مفهوم یا کد اولیه شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه با هم و حذف کدهایی که با موضوع تحقیق همخوانی نداشتند، به 78 کد کاهش پیدا کرد. سپس در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی‌شده، 10 مقوله فرعی شامل عدالت جنسیتی، پویایی و بلوغ سازمانی، باورپذیری، بانک اطلاعاتی، مدیریت استعداد منابع انسانی، جبران نابرابری­های جنسیتی، تصویرسازی مثبت، شایسته‌سالاری، برنامه و مدیریت تشکیل گردید. سرانجام براساس نتایج کدگذاری نظری مقوله­های فرعی براساس قرابت معنایی و رجوع به ادبیات تحقیق در 3 مقوله اصلی شامل عوامل زمینه­ای، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری دسته­بندی شدند. در جدول 2، نحوه فرایند کدگذاری مشخص شده است:

جدول 2: نتایج حاصل از فرایند کدگذاری باز، محوری و نظری

کد مصاحبه

مفاهیم

مقوله­های فرعی

مقوله­های اصلی

P1, P2, P3, P4, P7, P8, P11, P12, P14

توجه برابر به برنامه­ریزی جانشن­پروری زنان

عدالت جنسیتی

عوامل زمینه­ای

P1, P8, P13

نگاه برابر در اختصاص بودجه

P2, P3, P6, P7, P8, P9, P10, P14, P15

اجتناب از فضای زن‎ستیزی در سازمان­ها

P4, P8, P11, P12

اجتناب از تقسیم­های اجتماعی ناروا

P4, P7, P8, P9, P15

دوری‌کردن از قوانین و مقررات تبعیض‌آمیز

P6, P9

ارزیابی عملکرد به دور از تبعیض­های جنسیتی

P2, P3, P6, P7, P8, P10, P11, P13

اجتناب از ساختار مرد‌سالارانه در محیط سازمان

P2, P4, P6, P7, P8, P9, P10, P11, P14, P15

اجتناب از رابطه در انتخاب و انتصاب مدیران

P2, P3, P7, P8, P10, P11, P13

تساوی حقوق زنان و مردان در سازمان­های ورزشی

P1, P2, P3, P4, P9, P11

حاکمیت تفکر برابری سهم زنان و مردان در ورزش

P1, P2, P8, P10

نگاه برابر در آموزش و توانمندی کارکنان زن

P1, P2, P4, P6, P7, P8, P9, P10, P11, P15

ایجاد شرایط و فرصت برابر در تصدی پست­ها

P3, P9

تشکیل معاونت امور زنان در سازمان­های ورزشی

پویایی و بلوغ سازمانی

P4, P9, P15

ایجاد محیط رقابتی در فضای ورزش

P2, P10, P13

کنار گذاشتن بروکراسی­های اداری زائد

P2, P9, P10

تعهد سازمان به برنامه­های جانشین­پروری زنان

P8

تقویت خرد جمعی

P11

ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی

P2, P10, P14

رعایت اخلاق حرفه­ای

P6, P9, P11

تعریف چشم­اندازجانشین­پروری

P6, P9, P11, P12, P13, P14

تفویض اختیار از سوی مدیران ارشد

P9

افزایش انعطاف­پذیری سازمانی

P6, P13

جوان­گرایی

P7

تعریف مسیر شغلی

P11

توجه به بومی­سازی

P7, P11, P15

اجتناب از سلیقه­ای عمل‌کردن

P6, P11

تخمین نیازهای آینده سازمان

P5, P9, P10, P11, P15

رعایت سلسله مراتب اداری

P4, P9, P10, P11, P14

شفا­ف­سازی

P2, P10, P10,P13

ارزیابی علایق و طرز فکر زنان نسبت به پست­های مدیریتی

بانک اطلاعاتی

P3, P4, P10

رصد فعالیت­های مدیریتی زنان در ورزش

P4, P10, P15

شناسایی افرادی متمایل به پست­های مدیریتی

P2, P10, P13

بررسی طرز عملکرد زنان در پست‌های مدیریتی

P1, P5

ثبات مدیریت

مدیریت

عوامل ساختاری

P3, P4, P6

تغییر نگاه مدیران ارشد به مقوله جانشین­پروری زنان

P3, P6, P12, P14

اعتماد مدیران به توانمندی زنان

P2, P5, P6, P10, P12, P15

داشتن سابقه و تجربه قبلی در زمینه ورزش

P11, P13, P14

تعریف استانداردهای مدیریتی

P3, P6

اعتقاد قلبی مدیر به رفع تبعیض علیه زنان

P2, P7, P9, P10

داشتن تخصص و کارایی

P1, P5, P7, P9, P13, P15

دانش مدیران

P1, P4, P6, P7

برنامه‌محور بودن جانشین­پروری

برنامه

P3

نظارت وهماهنگی بر برنامه­های جانشین­پروری

P1, P4, P14

ثبات وضعیت برنامه­های جانشین­پروری

P4, P9, P15

در نظرگرفتن نیازهای جانشین­پروری در برنامه­های تدوین‌شده

P2, P4, P10, P12, P15

قابلیت اجرایی داشتن برنامه­های جانشین­پروری زنان

P1, P5, P6, P7

داشتن نگاه راهبردی و آینده­نگر به مقوله جانشین­پروری

P2, P4, P9, P10, P11

انتخاب منابع انسانی بر اساس اصول علمی

شایسته سالاری

P2, P5, P6, P9, P10, P11, P15

انتخاب منابع انسانی براساس مهارت فنی و ارتباطی

P6, P9, P15

دادن فرصت کافی به مدیران زنان

P4, P9, P11, P12

افزایش فرهنگ شایسته‌سالاری

P2, P4, P6, P14

تصمیم­گیری براساس عقلانیت در انتخاب مدیران

P5, P9, P11, P15

انتخاب افراد براساس فرایند جانشین­پروری

مدیریت استعداد منابع انسانی

P1, P3, P11

استمرار فرایند جانشین­پروری

P1, P2, P3, P4, P6, P7, P9, P10, P11, P15

آموزش مدیران با محوریت جانشین­پروری

P2, P4, P6, P7, P9, P10, P11, P13

پرورش زنان برای پست­های مدیریتی

P1

برگزاری سمینارهای تخصصی با موضوع جانشین­پروری در سطح سازمان

P9

شناخت تفاوت­های رفتاری زنان و مردان در سازمان

P4, P11, P12, P14

مشخص‌شدن شاخص­های جانشین­پروری

P2, P4, P9, P10

شناسایی زنان با استعداد

P2, P6, P7, P9, P10

در نظر گرفتن توانمندی زنان

تصویرسازی مثبت

عوامل رفتاری

P2, P6, P9, P10, P15

افزایش کمیت مدیریت زنان در حوزه ورزش

P3, P9

باورمندی به حقوق زنان

P2, P6, P9, P10

نگاه مثبت داشتن به زنان در سازمان­ها

P2, P10, P15

ایجاد تصویر مثبت از زنان در محیط سازمان­های ورزشی

P2, P3, P7, P11, P14

شکستن سقف شیشه­ای

جبران نابرابری­های جنسیتی

P4, P9, P11

استفاده از زنان در ساختار سیاسی

P2, P10, P12

مشخص‌شدن نقش زنان در سازمان­های ورزشی

P8

کنار گذاشتن مدیرانی که به زنان اعتقاد ندارند

P2, P6, P7, P8, P9, P10

حمایت مادی و معنوی مدیران ارشد از مدیریت زنان

P3, P9, P11

مطالبه‌گری خود زنان

باورپذیری

P3, P6, P7, P12, P14

خود‌ساخته بود نزنان

P7, P8, P9

داشتن اعتقاد راسخ به توانمندی­های خود

P9

تقویت روحیه مسئولیت­پذیری زنان

P9, P10

تقویت بنیه­ علمی اخلاقی و اجتماعی زنان

P8, P14

تاب­آوری در برابر مشکلات و هجمه­ها

P3, P9, P13

افزایش قدرت ریسک­پذیری زنان

P3, P6, P7, P9, P11, P14

افزایش تمایل به کمال­گرایی زنان

سرانجام پس از شناسایی مفاهیم اولیه، مقوله­های فرعی و مقوله­های اصلی مدل نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان در قالب شکل 1 به تصویر کشیده شد. گفتنی است که براساس مدل نامبرده، پدیده جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان برحسب سه دسته عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه­ای بررسی و تجزیه و تحلیل می­شود. در این بین منظور از عوامل رفتاری، کلیه عوامل مربوط به نیروی انسانی است که محتوای سازمان را تشکیل می­دهد. عوامل ساختاری، در برگیرنده مجموعه روابط منظم حاکم بر اجزای داخلی سازمان  است که بدنه آن را می­سازند و در نهایت عوامل زمینه­ای شامل محیط و شرایط بیرونی که سبب­ساز عوامل رفتاری و ساختاری هستند. گفتنی است که در چنین رابطه­ای، عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه­ای به شکل روابط سیستمی مداوم در حال تعامل می­باشند و به هیچ وجه سه­گانگی بین آن­ها حاکم نمی­باشد.

شکل 1: مدل نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش زنان

بحث و نتیجه­گیری

هدف این پژوهش، ارائه مدل نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان ایران بود. تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد سه عامل ساختاری، زمینه­ای و رفتاری در تبیین نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان نقش دارند. در این بین عوامل ساختاری که معرف مجموعه روابط منظم حاکم بر اجزای داخلی سازمان است و بدنه آن را می­سازد، از ترکیب مقوله­های مدیریت، برنامه، مدیریت استعداد منابع انسانی و شایسته­سالاری ایجاد می­شود. این یافته با نتایج مطالعات، سایتواودی­مائور(2021) مبنی بر اینکه به ساختار تأکید داشتند، همخوان است. گفتنی است تحقیق ناهمخوانی در این راستا یافت نگردید.

در تبیین این یافته که مدیریت به مثابه یک عامل ساختاری به نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان کمک می­کند، می­توان گفت که مدیران متولد نمی­شوند، بلکه باید آن­ها را تربیت کرد و پرورش داد و در فرایند پرورش مدیران باید تأکید اصلی بر مهارت­ها و قابلیت­های مورد نیاز باشد. از طرفی استعدادیابی و جانشین­پروری نیاز به برنامه منظیم و سیستماتیک دارد و مدیران ارشد سازمانی باید متولی و حامی اصلی این برنامه­ها باشند. به موازت آن لازم است به برنامه­ریزی جانشین­پروری نیز به عنوان یک عامل ساختاری مؤثر بر نهادینه­سازی برنامه جانشین­پروری مدیریت ورزش زنان توجه کرد، چرا که برنامه­ریزی فرایند تفکر در رابطه با فعالیت­های لازم برای رسیدن به هدف است و در عین حال اولین و مهم­ترین فعالیت لازم برای دستیابی به نتایج مطلوب است. گفتنی است برنامه­ریزی می­تواند نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت­های پنهان بازی کند و به پیش­بینی آینده و ساختن آینده تاحدودی قابل تصور کمک می­کند. در نتیجه در موضوعات پیچیده­ امروزی بدون برنامه­ریزی­های دقیق، آینده­نگرانه و راهبردی، قابل اجرا بودن و با اثبات امکان ادامه حیات نیست. بنابراین لازم است محور برنامه­های جانشین­پروری مبتنی بر برنامه باشد و در آن نیازهای جانشین­پروری در نظر گرفته شود. همچنین در تبیین این یافته که نهادینه­سازی جانشین­پروری را می­توان از طریق مدیریت استعداد منابع انسانی توضیح داد می­توان گفت که اخیراً مدیریت استعداد در سازمان­ها در اولویت بالای منابع انسانی قرار گرفته است. درحقیقت، بسیاری معتقدند که آینده سازمان­ها وابسته به راهبرد‌های منابع انسانی است، زیرا این راهبرد‌ها مسیر استخدام، مدیریت کارمندان و نحوه مشارکت آن‌ها را تعیین می­کند و دانستن این که راهبرد مدیریت استعداد چیست و چگونه می­توان از آن برای پیشبرد اهداف سازمان استفاده کرد، می‌تواند شانس ایجاد یک محیط کار با کارایی بالا را افزایش دهد و به سازمان در بهینه­سازی جانشین­پروی کمک کند.دراصل، این بدان معناست که نیازهای سازمان مورد ارزیابی قرارمی‌گیرد ومتخصصانی که می‌تواننددراهداف سازمانی کمک‌کننده باشند، پیدا می‌شوند تا از آن‌ها در جهت حفظ و توسعه سازمان کمک گرفته شود. گفتنی است این بحث بسیار نزدیک به مبحث جذب افراد با استعداد است، چرا که هر دو این راهبرد‌ها برای استخدام کارکنان و تعامل با آن‌ها ضروری هستند و جذب استعداد به فرایند استخدام مرتبط است- درحالی که مدیریت استعداد مربوط به روند کلی شناختن داوطلبان استخدام و همچنین کارکنان فعلی برای شناسایی مستعدترین آنهاست. لذا نباید از به‌کارگیری استعدادها در جایگاه مناسب خودشان غافل شد، چون در غیر این صورت فرایند استخدام به‌صورت منفعلانه و برای رفع نیاز و جای خالی نیروی انسانی خواهد بود که هیچ کمکی به پیشرفت وحرکت رو به جلو جانشین­پروری نمی‌کند. سرانجام در تبیین این یافته که شایسته سالاری یکی از محرک­های نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان است می­توان اشاره به این نکته داشت که شایستگی­ها عنصر کانونی موفقیت در چنین برنامه‌ای می‌باشند، چرا که برنامه جانشین­پروری در کنار مفاهیمی چون شایسته­سالاری و مدیریت استعداد قابل دسته‌بندی است. در این راستا وضع موجود سازمان‌ها نشان از کمبود نیروهای مدیریتی برتر و شایسته دارد. سازمان‌های کنونی به مدیرانی خلاق وهوشمند، مستعد و ماهر، شایسته و توانمند و پویا نیازمند هستند و از طریق اهدافی نظیر شایسته‌سالاری، ایجاد انگیزه برای رشد و ماندگاری کارکنان در سازمان‌ها می‌توان به این هدف دست پیدا کرد. همچنین ایجاد محیط رقابتی سالم در فضای سازمان باید به‌صورت همزمان و همسو با هم دنبال شود. حقیقت این است که شناسایی و بهره­گیری از مدیران شایسته، یکی از اساسی­ترین چالش‌های پیشروی سازمان‌ها برای عبور از شرایط دشوار فرداست. به همین منظور سازمان‌های آینده‌نگر، به دنبال طراحی برنامه‌های راهبردی و عملیاتی در این حوزه هستند.

همچنین تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد عوامل زمینه­ای که معرف عوامل محیطی و شرایط بیرونی و سبب­ساز عوامل رفتاری و ساختاری می­باشد و از ترکیب مقوله­های عدالت جنسیتی، بانک اطلاعاتی، پویایی و بلوغ سازمانی ایجاد شده است می­تواند به نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان کمک کند. این یافته با نتایج مطالعات ایونزومایلی (2021) مبنی بر اینکه به موضوع برابری جنسیتی و عدم رعایت آن اشاره کرده بودند همخوان است. گفتنی است تحقیق ناهمخوانی در این راستا یافت نگردید.

در تبیین این یافته که عدالت جنسیتی به مثابه یک عامل زمینه­ای به نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان کمک می­نند می­توان گفت که یکی از عواملی که به برنامه­های جانشین­پروری ضربه می­زند نبود عدالت جنسیتی می­باشد. به باور مشارکت­کنندگان در تحقیق، بخش زیادی از نابسامانی­های برنامه­ریزی­های جانشین­پروری ناشی از نبود عدالت جنسیتی می­باشد و تا زمانی که این عدالت برقرار و مهیا نگردد امکان اینکه سایر اجزای سیستم به درستی عمل کنند وجود ندارد؛ چرا که عدالت جنسیتی پایه و اساس سایر اقدامات می­باشد و تا مادامی که عدالت برقرار نباشد سایر اقدامات اثربخش نخواهند بود. در این بین «عدالت» از حیث مفهوم‌شناختی به معنی تعادل و توازن، تساوی در شرایط مساوی، تفاوت درشرایط متفاوت، دادن حق هرصاحب حقی و قرارگرفتن هر چیزی درجای خود می­باشد. در سازمان­های ایرانی بیشتر به بعد عدالت کلامی و عدالت اجتماعی توجه می­شود و چندان از منظر جنسیت و ابعاد عمل‌گرایانه­تر به آن توجه نمی­شود. این در حالی است که عدالت جنسیتی ناظر به حقوق اجتماعی و سیاسی زنان در محیط سازمان­ها می­باشد. افزون براین، تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد در کنار توجه به عدالت جنسیتی لازم است پویایی و بلوغ سازمانی نیز توجه شود، چرا که با پویا بودن سازمان و بلوغ آن این امکان فراهم می­شود که محیط رقابتی در فضای سازمان­های ورزشی شکل بگیرد، بروکراسی­های اداری زائد از بین برود، خرد جمعی تقویت شود، منابع جمعی بر منافع فردی ترجیح داده شود، مدیران تفویض اختیار کنند، اخلاق حرفه­ای رعایت گردد، سازمان­ها به برنامه­های جانشین­پروری زنان متعهد شوند، مسیر شغلی تعریف شود . سلسله مراتب اداری همراه با شفاف­سازی رعایت گردد. البته این مهم زمانی محقق می­شود که در ارکان برنامه­های جانشین­پروری به خزانه اطلاعاتی نیز توجه شود. مبنی بر اینکه تنها از طریق خزانه اطلاعاتی یا بانک اطلاعاتی است که می­توان کارکردها و اقدامات زنان در حوزه مدیریت را رصد و ارزیابی کرد.

سرانجام تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد که عوامل رفتاری که معرف کلیه عوامل مربوط به نیروی انسانی است و محتوای سازمان را تشکیل می­دهد و از ترکیب مقوله­های تصویرسازی مثبت، جبران نابرابری­های جنسیتی و باورپذیری تشکیل شده است، می­تواند به نهادینه­سازی جانشین­پروری در مدیریت ورزش بانوان کمک نماید. این یافته با نتایج مطالعات توکر(2020) که توجه به مهارت­های فعلی و استعدادهای آن­ها را گزارش کرده بود و سایتواودی­مائور (2021) مبنی بر اینکه بر ویژگی­های فردی مدیران زن اشاره کرده بود همخوان است. همچنین تحقیق ناهمخوانی در این راستا یافت نگردید.

در تبیین این یافته که تصویرسازی مثبت در نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان نقش دارد می­توان گفت که در سازمان­های ورزشی تصویر مثبتی از زنان و مدیریت آن­ها ارائه نمی­شود، چرا که با نگاه زن­ستیزی، توانمندی­های زنان در نظر گرفته نمی­شود، به تناسب آن تعداد مدیرانی زنی که در سازمان­های ورزشی تصمیم­گیرنده اصلی هستند کم می­باشد و به حقوق زنان باورمندی لازم و بایسته وجود ندارد. این در حالی است که با داشتن نگاه مثبت به زنان در سازمان­ها و باور به توانمندی­های آنها و همچنین ایجاد تصویر مثبت از زنان در محیط سازمان، این زمینه فراهم می­شود که نابرابری­های جنسیتی که پیش­تر زنان در سازمان­های ورزشی آن­ها را درک کرده و همواره عملکرد آن­ها متأثر از آن بوده است جبران شود. گفتنی است جبران نابرابری از طرق مختلف از جمله شکستن سقف شیشه­ای که مانعی رسیدن مدیران زن به پست­های بالای مدیریتی است، استفاده از زنان در ساختار سیاسی، کنار گذاشتن مدیرانی که به زنان اعتقاد ندارد و حمایت مادی و معنوی مدیران ارشد از مدیریت زنان اتفاق می­افتد و با انجام این مهم و باورپذیری زنان به توانمندی­ها و استعدادهای خود می­توان انتظار داشت که نهادینه­سای جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان رخ دهد. باورپذیری زنان در جهت تصدی پست­های مدیرتی از طریق مطالبه­گر بودن زنان، خودساخته بودن آن­ها، اعتقاد داشتن به توانمندی­های خود، تقویت بنیه علمی، اخلاقی و اجتماعی، افزایش قدرت ریسک­پذیری و افزایش تمایل به کمال­گرایی امکان­پذیر خواهد بود.

با اقتباس از آنچه که بیان گردید مشخص شد که نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش بانوان تابع تعیین­کننده­های ساختاری، رفتاری و زمینه­ای می­باشد و این عوامل باهم در تعامل می­باشند. لذا تنها زمانی که این عوامل مهیا، ساخته و پرداخته شوند می­توان انتظار نهادینه­سازی برنامه­های جانشین­پروری در مدیریت ورزش زنان را داشت.

این تحقیق با محدودیت­هایی نیز روبه‌رو بوده است که در تعمیم­دهی نتایج باید مورد توجه قرار گیرد. محدودیت اول اینکه این تحقیق تنها دیدگاه مشارکت­کنندگان در تحقیق یعنی اساتید دانشگاه و مدیران ستادی سازمان­های ورزشی را که صاحب­نظر در حوزه ورزش زنان بوده­اند را پوشش داده است. لذا نظرات آن­ها قابل تعمیم به تمامی ذینفعان ورزش زنان نمی­باشد. محدودیت دوم این که در تحقیق حاضر به دلیل ماهیت کیفی آن، امکان اینکه مشخص گردد کدامیک از تعیین­کننده­ها در تبیین نهادینه­سازی جانشین­پروری مدیریت ورزش زنان بیشترین نقش را دارند و نقش آن­ها به چه اندازه است، وجود ندارد. لذا به پژوهشگران آتی پیشنهاد می­گردد دیدگاه تمامی ذینفعان ورزش زنان را پیرامون موضوع جانشین­پروری  بررسی نمایند و با ارائه یک مطالعه تطبیقی، تفاوت­ها و شباهت­های  نظرات آنها را مطالعه کنند. همچنین به پژوهشگران آتی پیشنهاد می‌شود با انجام یک مطالعه کمی، ضمن تأیید سازه­های کیفی با استفاده از مطالعات تصمیم­گیری چندمعیاره مشخص نمایند که کدامیک از عوامل، بیشتر مهم­ و ارجح است تا در برنامه­ریزی­های آتی و اختصاص منابع به آن­ها بیشتر توجه شود.

  • منابع

    • بابایی میبدی، حمید؛ جمشیدی، نگار؛ جمشیدی، صادق و کریمی میبدی، احسان. (1399). «رتبه­بندی عوامل تأثیرگذار بر اجرای موفق نظام جانشین­پروری در صداو سیمای مرکز یزد». پژوهش­های ارتباطی. دوره 27، شماره 104، صص 149-169.
    • پورصادق، ناصر؛ پیری، شهریار و خاتمی، بهزاد. (1392). «بررسی عوامل مؤثر بر اجرای موفق برنامه جانشین­پروری مدیران». فصل‌نامه مطالعات منابع انسانی. دوره 2، شماره 7، صص1-15.
    • تیموری، هادی؛ شاهین، آرش و کریمی، عبدالله. (1400). «ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی شایسته­محور با رویکرد جانشین­پروری». جامعه­شناسی کاربردی. پذیرفته شده انتشار آنلاین.
    • جعفرپور، محمد سعید و نجف­بیگی، رضا. (1399). «تبیین عوامل مؤثر بر نظام جامع جانشین­پروری با عنایت به شایستگی­های ضروری برای سازمان­های آینده (مورد مطالعه: بانک رفاه کارگران)». آینده­پژوهی مدیریت. سال 31، شماره 120، صص 17-27.
    • جعفری، الهام؛ شریفی­فر، فریده و علم، شهرام. (1398). «نقش­آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور با رویکرد آینده­پژوهی». مطالعات مدیریت ورزشی. دوره 11، شماره 58، صص 17-38.
    • رجایی­پور، سعید؛ غفوری، خالد و کریمی، محمدصادق. (1399). «شناسایی چالش­های فراروی جانشین­پروری در آموزش و پرورش». رهبری آموزشی کاربردی. دوره 1، شماره 2، صص 29-44.
    • رنجبر؛ صالحی، مسلم و شهامت، نادر. (1400). «شناسایی مؤلفه­های مدیریت جانشین­پروری در سازمان­های فرهنگی». رهیافتی نو در مدیریت آموزشی. پذیرفته شده انتشار آنلاین.
    • غلامعلیان، محسن؛ صفری، علی؛ مشرف­جوادی، محمد حسین و تیموری، هادی. (1400). «شناسایی و آزمون متغیرهای موثر و متأثر از جانشین‌پروری در یک شرکت بیمه‌ای در اصفهان». پژوهش‌نامه بیمه. دوره 36، شماره 2، صص 37-67.
    • فرهنگیان، شیلا؛ یکتایار، مظفر، خدامرادپور، مژگان و نظری، رسول. (1400 الف). «طراحی الگوی جامع مدیریت جانشین‌پروری در اداره‌های ورزش و جوانان با رهیافت نظریه داده‌بنیاد و مدل ساختاری تفسیری». مدیریت ورزشی. پذیرفته شده انتشار آنلاین.
    • فرهنگیان، شیلا؛ یکتایار، مظفر؛ خدامرادپور، مژگان و نظری، رسول. (1400 ب). «شناسایی شاخص­های روان‌شناختی در فرایند جانشین­پروری مربیان ورزشی». مطالعات روان‌شناسی ورزشی. پذیرفته شده انتشار آنلاین.
    • فیضی، عمار؛غ الحسینی، علی و خسروی، زهرا. (1400). «طراحی مدل جانشین‌پروری مدیران منابع انسانی در چارچوب نظام ارزشی اسلامی». رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری. دوره 5، شماره 53، صص 87-101.
    • قاسمی، محمد؛ درخشانی،جلال و درخشانی،میثم. (1392). «بررسی دشواری­هاوچالش­های استقرار برنامه جانشین‌پروری در نظام اداری ایران». اولین کنفرانس ملی حسابداری و مدیریت.
    • الماسی، لیلا؛ لبادی، زهرا و علی‌پور، وحیده. (1394). «سقف شیشه­ای در جانشین­پروری زنان در مناصب مدیریتی». پژوهش­های رهبری و مدیریت آموزشی. سال اول، شماره 3، صص 90-115.
    • منظمی، مریم؛ علم، شهرام و شتاب بوشهری، سیده ناهید. (1390). «تعیین عوامل موثر بر توسعه تربیت­بدنی و ورزش بانوان جمهوری اسلامی ایران». مدیریت ورزشی. دوره 3، شماره 10، صص151-168.
    • هاشمی، سید احمد؛ قهرمان تبریزی، کوروش و شریفیان، اسماعیل. (1400). «شناسایی و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر جانشین­پروری در وزارت ورزش و جوانان با رویکرد مبتنی بر شایستگی». پژوهش­های کاربردی در مدیریت ورزشی. دروه 9، شماره 4، صص 107-116.
    • Anderson, C. L. (2018). “The Feminist Perspective of Implicit Bias in Succession Planning in Healthcare”. Succession planning, 19(56), 192-67.
    • Chisholm-Burns, M. A., Spivey, C. A., Hagemann, T., & Josephson, M. A. (2017). “Women in leadership and the bewildering glass ceiling”. American Journal of Health-System Pharmacy, 74(5), 312-324.
    • Christie, D. (2015). “Learning to grow our own: A study of succession planning at Douglas College (British Columbia)”.
    • Collings, D. G. (2009). “Strategic talent management: A review and research agenda”. Human Resource Management Review, 19(4), 304-313.
    • Donner, M., Gridley, D., Ulreich, S.,& Edward, B. (2017). “Succession Planning and Management: The Backbone of the Radiology Group’s Future”. J Am CollRadiol, 4(6), 18-24.
    • Etemadian M, Mosadeghrad A M, Soleimani M J, Hedayati S P. (2020). “Succession planning success factors in a hospital: A case study”. Payesh, 19 (1):41-61.
    • Evans, K. J., &Maley, J. F. (2021). “Barriers to women in senior leadership: how unconscious bias is holding back Australia’s economy”. Asia Pacific Journal of Human Resources, 59(2), 204-226.
    • Groves, K. S. (2019). “Examining the impact of succession management practices on organizational performance: A national study of US hospitals”. Health care management review, 44(4), 356-365.
    • Hanlon, C., & Taylor, T. (2022). “Workplace Experiences of Women With Disability in Sport Organizations”. Frontiers in Sports and Active Living, 4, 1-13.
    • Helton, K. A., & Jackson, R. D. (2007). “Navigating Pennsylvania's dynamic workforce: Succession planning in a complex environment”. Public Personnel Management, 36(4), 335-347.
    • LeCounte, J. F. (2020). “Founder-CEOs: Succession planning for the success, growth, and legacy of family firms”. Journal of Small Business Management, 1-18.
    • Menaldo, V. (2016). The institutions curse: Natural resources, politics, and development. Cambridge University Press.
    • Posbergh, A. (2022). “Defining ‘woman': A governmentality analysis of how protective policies are created in elite women's sport”. International Review for the Sociology of Sport, 1-21.
    • Ramos, A., Latorre, F., Tomás, I., & Ramos, J. (2022). “Women’s Promotion to Management and Unfairness Perceptions—A Challenge to the Social Sustainability of the Organizations and Beyond”. Sustainability, 14(2), 1-19.
    • Saitova, E., & Di Mauro, C. (2021). “The role of organizational and individual-level factors for the inclusion of women managers in Japan”. International Journal of Organizational Analysis. 1-17.
    • Tabatabaee, S. A. N., Lakeh, A. A., &Tadi, A. A. (2014). “A study of succession planning challenges in governmental organizations”. Kuwait Chapter of Arabian Journal of Business and Management Review, 33(2569), 1-8.
    • Tucker, C. A. (2020). “Succession planning for academic nursing”. Journal of Professional Nursing.