نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه جامعه شناسی. واحد علوم و تحقیقات. دانشگاه ازاد اسلامی. تهران. ایران

2 گروه تربیت بدنی . واحد شهر قدس. دانشگاه آزاد اسلامی. تهران. ایران

3 استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران ، تهران، ایران

چکیده

هدف از تحقیق حاضر، تبیین چگونگی نقش ورزش بر اقتدار سیاسی است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی واز نظر روش در زمره تحقیقات آمیخته است. در بخش کیفی از روش گراندد تئوری کلاسیک استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، 30 نفر از اعضای کاروان جمهوری اسلامی اعزامی به المپیک 2020 ژاپن و خبرگان ورزش بود. حجم نمونه تا رسیذن به اشباع مفهومی ادامه یافت و از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی، 320 نفر از کاروان ورزشکاران اعزامی به بازی‌های المپیک بود که بر اساس جدول مورگان  تعداد 143 نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس انتحاب شدند و پژوهش با ابزار پرسش‌نامه محقق‌ساخته انجام و با نرم‌افزار spss نسخه 22 و آزمون رگرسیون تحلیل گردید. یافته‌ها به‌دست‌آمده در بخش کیفی شامل 178کد باز، 23کد محوری و 6کد انتخابی بود.
 یافته‌های تحقیق در بخش کمی نشان داد که  ورزش از طریق مؤلفه‌های نفوذ ورزشی، دیپلماسی ورزِشی، مشروعیت‌بخشی، قدرت هوشمند، اقتدار قانونی و سلطه ورزشی بر اقتدار سیاسی ایران تأثیر می‌گذارد. نتیجه آن‌که از میان مؤلفه‌های محاسبه‌شده، بیشترین نقش در این فرآیند را به ترتیب مؤلفه‌های اقتدار قانونی و نفوذ ورزشی داشته‌اند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Role of Sport on Political Authority (Case Study: Sports Caravan Sent to Japan 2020 Olympics)

نویسندگان [English]

  • hoshang zamani 1
  • kamal Javanmard 2
  • mohammadreza akhzarian kashani 3

1 Department of Political Sociology. science and research Branch. Islamic Azad university . Tehran. Iran.

2 department of physical education. shahr-e-Qods branch. islamic azad university . tehran. iran

3

چکیده [English]

The research is to explain the role of sports on political authority. It was practical in terms of purpose and mixed in terms of method. In the qualitative part, the classical grounded theory method was used. The statistical population in the qualitative section was 30 members of the Islamic Republic of Japan's 2020 Olympic delegation and sports experts. The sample size in this research was continued until conceptual saturation and the purposeful sampling method was used. In the quantitative part, the statistical population were 320 people that 143 people from the delegation of athletes sent to the Olympic Games were selected based on Morgan's table. The data analyzed using the available sampling method, a researcher-made questionnaire with spss software version 22 and regression test.
The findings obtained in the qualitative section include 178 codes, 23 core codes and 6 selective codes. The research findings in the quantitative section showed that sport influence Iran's political authority through the components of sports influence, sports diplomacy, legitimacy, intelligent power, legal authority and sports dominance. As a result, among the calculated components, the components of legal authority and sports influence have played the most important role in this process.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Olympic Sports
  • Political Authority
  • Smart Power
  • Legal Authority and Sports Dominance

شناسایی نقش  ورزش‌ بر اقتدار سیاسی(موردمطالعه: کاروان ورزشی اعزامی به المپیک 2020ژاپن)

هوشنگ زمانی[1]

کمال جوانمرد[2]

محمدرضا اخضریان کاشانی[3]

 

    10.22034/ssys.2023.2783.3023

تاریخ دریافت مقاله: 1/2/1402

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:13/3/1402

 

مقدمه

   ورزش به‏عنوان یک پدیده‏ زیستی و فرهنگی پیوند منسجمی با سایر نهادها و ساختارهای جامعه ازجمله سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برقرار نموده و به‌مثابه آیینه‌ای تمام‏نما از پیشرفت جوامع، یکی از مهم‌ترین شاخص‏های توسعه‌یافتگی ملت‌ها به شمار می‏آید؛ به‏طوری‏که دستاوردهای ورزش‏های مدرن در عرصه‌های بین‌المللی ارتباط تنگاتنگی با مؤلفه‌های قدرت و اقتدار جوامع دارد. مارسل موس به‌عنوان بنیان‌گذار جامعه‌شناسی ورزش معتقد است که کلیه‏ پدیده‏ها ازجمله ورزش نمی‏توانند یک‏جانبه و تک‏بعدی طبیعی و زیست‌شناختی صرف باشند، بلکه واقعیتی چندوجهی و مرتبط با ابعاد متعدد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، روانی، حقوقی، اقتصادی و اسطوره‏ای هستند که از اصل «واقعیت اجتماعی تام» پیروی می‏کنند. بر این اساس، به اعتقاد او در مطالعه‏ و تبیین ورزش به‌عنوان یک پدیده تام اجتماعی باید به وجوه مختلف آن توجه داشت. از نظر  او، این مفاهیم و پدیده‏ها زمانی معنا و مفهوم پیدا می‌کنند که به‏عنوان واقعیت‏های انضمامی و پیوستی در ارتباط با سایر ابعاد و واقعیت‏های دیگر بررسی شوند(جوانمرد،12:1401). درهرحال، امروزه نقش دولت‌ها در مقام کارگزاران آشکار و پنهان ورزش، بسیاری از مناسبات حوزه ورزش را به شکلی جدی معنادار کرده و چشم‌اندازی نو به کارکردهای ورزش به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین مقوله‌های مردم در سراسر جهان گشوده است. از سوی دیگر، ازآنجاکه امروزه ورزش بعد از مقوله دین، دومین پدیده فراگیر جامعه بشری به شمار می‌آید، لذا این پدیده در راستای حفظ منافع ملی و همچنین حراست و پاسداری از اعتبار و اقتدار ملت‌ها در عرصه‌های بین‌المللی از شاخص‌های اصلی منافع ملی قلمداد می‌شود که تحت تأثیر عواملی تضعیف یا تقویت . در این میان، ورزش به‌عنوان «قدرت نرم» و یکی از مؤلفه‌های مؤثر می‌تواند نقش بسزایی در حوزه سیاست ایفا ‌کند. هرچند که انگیزه دولت‌ها برای دخالت در ورزش در جهت کسب اقتدار داخلی و خارجی با توجه به منافع و پیامدهای مثبت و مطلوب آن  توجیه‌پذیر شده که متعاقب آن شاهد خلق مفاهیم جدیدی در سپهر ادبیات علوم انسانی مانند سیاست ورزشی، بازی سیاسی، دیپلماسی ورزشی و جامعه‌شناسی سیاسی ورزش هستیم. بنابراین، در این رهگذر ظهور پدیده‌ای نوین به نام  «ورزش» در کالبد چهره‌ای متفاوت از میدان جنگ و مذاکرات سیاسی و دیپلماسی در خلق عرصه جدیدی در راستای تعاملات سیاسی هویدا می‌شود (پیمان فر و همکاران ،169:1400). در این وادی، معتقدند که شکل‌گیری بازی‌های المپیک مدرن از سال 1896 به‌وسیله دوکوبرتن نشان‌گر گستردگی بیش از پیش رابطه متقابل و دیالکتیکی ورزش و سیاست است؛ به طوری که بازی‌های المپیک و پارالمپیک برای حکومت‌ها بستری برای توسعه مفاهیمی چون: صلح جهانی، نمایش اقتدار و مشروعیت است که بقا، شأن، اعتبار و حیثیت داخلی و بین‌المللی را برای کشورها به همراه  می‌آورد(نوابخش و جوانمرد،135:1388). دولت‌ها برای حفظ جایگاه و ارتقای اعتبار یا منزلت در داخل یا خارج درزمینه‌های مختلف سرمایه‌گذاری می‌کنند و با بزرگ‌نمایی موفقیت‌های ورزشی، درواقع به نمایش توان، دانش، صلاحیت حاکمیت خود می‌پردازند و مشروعیت و اقتدار خود را افزایش می‌دهند. در این رهگذر، عده‌ای از صاحب‌نظران علوم انسانی از جمله یوهان هویزینگا جامعه‌شناس هلندی رویکرد منفی به ورزش داشته است؛ به‌طوری که ورزش مدرن را از دیدگاه سیاسی، ابزاری در دست طبقه حاکم پنداشته، معتقد بود سیاست و حاکمیت به‌صورت غیرمستقیم و مخفی در عرصه ورزش وارد شده و این پدیده را از مسیر اصلی خارج نموده‌اند تا آنجا که ورزش ابزار توجیه‌گر وضع موجود گردیده و به حاکمیت مشروعیت بخشیده است. او بازی‌های المپیک 1936 برلین را تشریح می‌کند که چگونه ابزار سلطه و ماشین سرکوب نازی‌ها در آلمان شده است(نوابخش و جوانمرد،139:1388 ). به اعتقاد این اندیشمند حوزه جامعه‌شناسی ورزش، این دوره از بازی‌های  المپیک در آلمان  به صحنه نمایش توان رهبری هیتلر برای مخاطب داخلی و خارجی بدل شد تا ارتقای مقام آلمان از نهم المپیک در دوره قبل را به مقام اول المپیک طی چهار سال بعد ارتقا دهد و گواهی بر صلاحیت او برای رهبری آلمان و دنیا باشد. در خلال این رویداد ورزشی، نمایش توان نظامی آلمان به‌عنوان هشداری به دشمنان و تشویقی در جذب دوستان برای تحقق رؤیاهای رهبران آلمانی بود (بابائی و همکاران، 145:1394). البته این رویداد تنها گوشه‌ای از میدان مسابقات ورزشی است که سیاست سایه سنگین خود را خزنده و پنهان بر آن افکنده است. هر چند که در ظاهر ادعا می‌شود که ورزش از سیاست جدا است، اما در واقعیت چنین نیست و ورزش با سیاست ارتباط تنگاتنگ دو سویه و متقابل دارد و به رغم اهداف و منشور کمیته بین‌المللی المپیک، سازمان‌های غیرحکومتی الزاما باید متولی ورزش گردند تا سیاست در ورزش مداخله نداشته باشد. این اصل موجب گردیده تا در مورد ارتباط ورزش و سیاست و مطالعه و پژوهش در این زمینه حساسیت و احتیاط وجود داشته باشد( زرگر،10:1394). بنابراین، جامعه‌شناسان معتقدند پدیده ورزش که ظاهراً غیرسیاسی است، در عمل پهنه و میدانی برای رقابت برسر قدرت است.  پیر بوردیو[4]، جامعه‌شناس معاصر فرانسوی معتقد است که مردم داوطلبانه وارد سازمان‌های ورزشی می‌شوند و از طریق رقابت، خشونت خود را تخلیه می‌کنند. حکومت‌ها نیزسازمان‌های ورزشی را به رسمیت می‌شناسند تا از آن طریق به بسیج توده‌ها و فتح آنان بپردازند. او بر آن باور است که پتانسیل قدرت در ورزش باعث می‌شود تا احزاب سیاسی، سندیکاها، کلیساها و مراکز سرمایه وارد این عرصه شوند (ملکوتیان، 303:1388 ).  ماکس وبر، در پیدایش و تطور حکومت و دولت مدرن اروپا از اهمیت و نقش ورزش به‏عنوان «روزنه‏ اجتماعی»[5] سخن به میان می‏آورد و بر آن است که فرایند متمدن‏شدن بیانگر اهمیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پدیده‏ بازی و ورزش است، زیرا این روند شدیدا بر قاعده‏مندی و خویشتن‏داری بدن انسان‏ها استوار است (کریگان، 1395: 63). الیاس، به تغییر رفتار طبقات سکولار بالای جامعه‏ غربی و خشونت بدنی و رفتارهای اخلاقی از دوره‏ رنسانس اشاره نموده و معتقد است جوامع جدید باید بین بروز احساسات و هیجانات خوشایند در هنگام مشاهده‏ رویدادهای ورزشی و خویشتن‏داری اجتماعی یکی را انتخاب نمایند (الیاس، 1986: 165). علاوه بر آن، الیاس با توجه به دگرگونی‌ها  و تحولات سیاسی و اجتماعی در کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه از قرون وسطی به بعد، به موضوعات کلان جامعه‏شناسی مثل تغییرات اجتماعی و سیاسی، نهادها و ساختارها در جوامع غربی و تاثیر و نقش آن‏ها در شکل‏گیری حکومت‏ها و تمدن‏ها پرداخته و معتقد است که شکل‏گیری دولت پارلمانی با دیگر فرایندهای اجتماعی و سیاسی ورزش مرتبط است و ورزش به عنوان کاتالیزور موجب ایجاد جهش ناگهانی در شکل‏گیری تمدن‏ها گردیده است. او به وضوح به کشف رابطه‏ معناداری بین پیدایش ورزش و شکوفایی و گسترش رژیم پارلمانیته در انگلستان قرن هجدهم اذعان نموده (نوابخش و جوانمرد، 1388: 139) و بر آن است که ورزش خشونت‏هایی که ضدتمدن بوده و موجب آشفتگی و بی‏هنجاری[6] جامعه می‏شود را متعادل نموده و مردم را به دوری از پرخاشگری و خشونت فرا ‏خوانده و خودکنترلی، سعه‏ صدر و خویشتن‏داری آن‏ها را افزایش داده است تا آن‏جا که رفته‏رفته کنترل و نظارت جای خشونت و تجاوز را گرفته و پدیده‏ «بدن‏مندی»[7] با چاشنی مدارا و تحمل شکل گزفته و آن‏گاه به تبع آن فرایند تمدن بروز و ظهور یافته است(برتون، 1400: 31). به عبارت دیگر، الیاس بر آن بود که پارلمانی‌کردن طبقات زمین‏دار و فئودال در بریتانیا مشابه ورزشی‏کردن بازی‏های سنتی و خشن بود. او این دو پدیده را در ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر می‏دانست و معتقد بود که ورزشی‏شدن جامعه به‏وسیله‏ ورزش‏های مدرن در انگلستان، یکی از عوامل اصلی پارلمانیزم بوده است (الیاس و دونینگ، 1986: 151).

 
   

 

 

 

 

شکل 1: رابطه ورزشی‏شدن و متمدن‌شدن انگلستان از دیدگاه الیاس

از نظر الیاس، بین ورزش و پارلمانیزم در انگلیس رابطه معنادار وجود دارد؛ به‏طوری‏که هر چقدر جامعه بیشتر ورزشی شود، به تبع آن نظام پارلمانیته شکوفاتر خواهد شد (الیاس، 1936: 514) . البته او این ارتباط را همیشه مستقیم نمی‏داند، بلکه معتقد است در پاره‏ای موارد این ارتباط و ضریب همبستگی معکوس اتفاق می‌افتد (قاسمی و همکاران، 1388: 149)؛ به نحوی که میان رقابت‏های تیم‏های ورزشی و درگیری‏ها و چالش‏های احزاب در پارلمان انگلیس رابطه‏ معکوس وجود داشته است. او بر این باور بود آن‏گاه که رقابت‏ها و نبردها بین کلوپ‏ها و تیم‏های ورزشی بالا می‏گرفت، در مقابل درگیری و نزاع در پارلمان کاهش می‏یافت (قدیمی، 1393: 90).

 
   

 

 

 

 

 

 

شکل 2: رابطه‏ معکوس بین رقابت‏های ورزشی و چالش‏های پارلمان در انگلستان

بنابراین، یکی از مهم‏ترین دستاوردهای الیاس این بود که نشان داد بین حوزه ورزش و سیاست ارتباط معنا‌داری وجود دارد؛به‌طوری که بین پیدایش ورزش‏های مدرن و شکل‏گیری فرایند ورزشی‏شدن جامعه و ایجاد و شکوفایی رژیم پارلمانیته رابطه معنادار و تنگاتنگی یافت (دوفرانس، 1385: 150). به بیانی دیگر، ورزشی‌کردن اوقات فراغت سنتی ارتباط تنگاتنگی با استقرار رژیم پارلمانی در انگلستان دارد (ابوالحسن تنهایی، 1394: 133).

همچنین یافته‌های پژوهش هادیان و همکار(1401) پیرامون بررسی چگونگی تعامل ورزش- سیاست خارجی بر پایه «نظریه میدان» پی‌یر بوردیو نشان داد که  ورزش مدرن، نقش و جایگاه مهمی در جهان معاصر دارد. به استناد «نظریه میدان» این جامعه‌شناس فرانسوی، رابطه ورزش با سیاست خارجی و چگونگی بهره‌گیری کشورها از میدان بین‌المللی ورزش در راستای اهداف سیاست خارجی کارکرد ممتازی را داشته است. عزیز آبادی و بهشتی(1398) در تحقیقی با عنوان «تأثیر ورزش و ورزشکاران حرفه‌ای بر زندگی سیاسی»  دریافتند که ورزش ابزار سیاسی- اجتماعی نوین و تأثیرگذار در صحنه سیاست جوامع قلمداد می‌شود و نیروهای اجتماعی توانسته‌اند با این پدیده، نسبت به گذشته توانمندی و اقتدار سیاسی قابل ملاحظه‌ای کسب کنند. آنها ابراز داشته‌اند که ورزش نقش تسریع‌کننده در صلح میان دولت‌ها داشته و همه دولت‌ها بر نقش مهم ورزش تاکید دارند. برایان کلیفت و جاکوب بوستاد (2019) در پژوهشی با عنوان «ورزش و سیاست » بیان می‌کنند که باگسترش دامنه مفاهیم سیاست در بستر جامعه، سیاست به عناصری مانند ورزش نیز کشیده شد و لزوم این بررسی را هرچه بیشتر نشان داد. سبیل و همکاران (2018) در تحقیقی با عنوان «از ورزش سیاسی تا سیاست ورزشی» نشان دادند که ساختارهای فرصت سیاسی چگونه به بسیج سیاسی مسائل ورزشی کمک می‌کنند، عوامل فرهنگی چگونه در فرآیندهای سیاسی مربوط به ورزش تفاوت ایجاد می‌نمایند و بازیگرانی که در هنگام بروز مسائل ورزشی رقابتی درگیر هستند، مهم‌اند. شارکوف وهمکارش (2020) معتقدند که یک نیاز آشکار برای شناسایی رابطه فرهنگ جسمی (ورزش) با کل جامعه و با تمام عناصر ساختار اجتماعی و نهادهای خاص اجتماعی وجود دارد. بنابراین، این پژوهش تلاش می‌کند  تا دریابد:

  ارتباط بین ورزش و اقتدار سیاسی چگونه است و ورزش از طریق چه مولفه‌هایی براقتدار سیاسیی اثر می‌گذارد؟

رو‌ش‌شناسی پژوهش

تحقیق حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش آمیخته(میکس متد) است. در بخش مربوط به روش کیفی از روش گراندد تئوری با رویکرد کلاسیک استفاده شد که در این روش محقق نقش پررنگی در جهت‌دهی به مصاحبه‌ها نداشته است. ابتدا مصاحبه با چند سؤال ساده آغاز شد. سؤالات مصاحبه عبارت بودند از: آیا میان ورزش و اقتدار سیاسی رابطه‌ای می‌بینید ؟ اگر بخواهید آن‌ها را توضیح دهید چه مؤلفه‌هایی برایش برمی‌شمارید؟ درگام‌های بعدی متناسب با جواب‌ها، سوالات از مصاحبه‌شوندگان تغییر یافت. سه مرحله کدگذاری آزاد انجام شد: کدکذاری باز که در این مرحله به مفهوم‌پردازی داده‌ها پرداخته و 178 مفهوم استخراج شد.؛ کدگذاری محوری که مرحله دوم تجزیه‌وتحلیل است و باهدف برقراری رابطه بین مقوله‌های تولیدشده در مرحله کدگذاری باز انجام شد و 23مقوله استخراج گردید؛ در مرحله آخر یعنی کدگذاری انتخابی، پدیده موردنظر، ایده و فکر محوری، حادثه، اتفاق یا واقعه‌ای است که جریان کنش‌ها و واکنش‌ها به‌سوی آن رهنمون می‌شوند تا آن را اداره، کنترل و یا به آن پاسخ دهند. پدیده محوری با این سؤال اصلی همراه است که داده‌ها به چه چیزی دلالت می‌کنند.6 مقوله اصلی اسخراج شدند. جهت بررسی روایی و پایایی داده‌های بخش کیفی از دو روش بازبینی به‌وسیله مشارکت‌کنندگان و مرور به‌وسیله خبرگان غیر شرکت‌کننده استفاده شد و پس از دریافت نظرات اصلاحی ویرایش لازم انجام و الگوی نهایی ارائه شد. در بخش کمی به روش رگرسیون به آزمون مقولات پرداخته شد تا میزان تاثیرپذیری هرکدام ازمقوله‌ها مشخص گردد. دو گروه جامعه آماری وجود داشت: گروه اول 30 نفر که شرط ورود به مصاحبه آنها حضوردر مسابقات بین‌المللی 2020 ژاپن بود و گروه دوم خبرگان ورزشی که دارای تحصیلات جامعه‌شناسی ورزش بودند یا در حوزه ورزش کار میدانی انجام داده و سمتی در ورزش داشته‌اند- به عنوان مثال، همراه تیم اعزامی به مسابقات بودند. گروه دوم برای جمع‌آوری نتایج تحلیل کمی، 180 نفر گروه اعزامی ورزشکاران مد نظر بود که به دلیل عدم‌دسترسی به بعضی از بازیکنان یا عدم‌تمایل به پاسخگویی بر اساس نمونه در دسترس تعداد143نفر با ابزار پرسش‌نامه محقق‌ساخته مورد تحلیل قرار گرفت. پرسش‌نامه به صورت  آنلاین در اختیار حجم نمونه قرار گرفت. پایایی پرسش‌نامه  با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شدکه 87/0 ضریب قابل قبول را نشان داد و روایی صوری و محتوایی پرسش‌نامه نیز تایید شد. نرم‌افزار مورد استفاده spss نسخه 22 بود.

 

جدول 1: جامعه آماری کار کیفی

سابقه ورزشی

سن

سمت

جنس

ردیف

22

48

سرمربی تیراندازی بانوان

زن

1

10

23

ورزشکار

زن

2

12

25

ورزشکار

زن

3

9

19

ورزشکار

زن

4

20

49

سرمربی تکواند

زن

5

22

47

سرمربی دومیدانی

زن

6

15

28

ورزشکار

زن

7

20

54

سرمربی تیم تیراندازی

مرد

8

27

57

رئیس فدراسیون تیراندازی

مرد

9

25

59

رئیس فدراسیون دومیدانی

مرد

10

22

47

سرمربی تیروکان

مرد

11

20

54

سرمربی

مرد

12

20

56

رئیس فدارسیون بوکس

مرد

13

21

49

سر مربی بوکس

مرد

14

22

60

فدارسیون شمشیر بازی

مرد

15

22

47

سرمربی تیم شمشیر بازی

مرد

16

20

57

ریس فدراسیون تنیس روی میز

مرد

17

14

48

گزارشگر ورزش

مرد

18

12

50

امور فرهنگی المپیک

مرد

19

12

31

ورزشکار تکواندو

زن

20

14

26

ورزشکار بوکس

مرد

21

10

29

ورزشکار تیراندازی

زن

22

حضور ورشی و مطالعات ورزشی همه بین 10-12 سال است

سابقه تدریس 16سال

12 سال اعلام شد سابقه تدریس استاد خانم 10سال

اساتید جامعه‌شناسی ورزش

7 نقر شامل 1زن و 6 مرد

23

یافته‌های پژوهش

 الف)بخش کیفی

 

جدول 2: کدگذاری باز و محوری

نمونه متن‌ها

کدهای باز

مسلما اهداف المپیک که صلح و تاکید بر مباحث انسانی و ارزش‌های انسانی است با تفکرات سیاسی و بازی‌های سیاسی در تضاد است. خیلی جاها این سیاسی‌کاری ها نظام ورزش دنیا را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

نفوذ رهبر بسته به موقعیت افزایش یا کاهش می‌یابد و این امر مبتنی بر چگونگی انطباق سبک عمل شخص با نیازهای سازمانی و شرایط بیرونی است که این مورد در ورزش ما به‌خوبی مشهود است. افرا د، وزرا و انتصابات آنها در ورزش بسیار مبتی بر میزان انطباق‌پذیری انها با اهداف اعمال‌شده سازمانی است.

تعدادی از وزرای ورزشی  رابطه‌محورند و اعتماد به نفس آنها به عنوان یک وزیر ورزش ناشی از روابط شخصی موفق با پیروانشان است. وزرای ورزشی  رابطه محور متکی به مهارت‌های الهامی و دارای قدرت نرم می‌باشند. برخی دیگر ار وزرای ورزشی  وظیفه‌محورند؛ رضایت و خرسندی آنها ناشی از انجام وظیفه است. وزرای ورزشی وظیفه‌محور دارای مهارت‌های سوداگرانه و قدرت سخت هستند، اما موفقیت هر دو رهبر به فهم‌ و درک‌شان از اهداف شخصی و تطابق مهارت‌های‌شان با میزان کنترلی که در موقعیت‌های مختلف تجربه می‌کنند، بستگی دارد.

قدرت نرم

تغییر شکل قدرت و توزیع قدرت

(هوش بافتمند

قدرت هوشمند )

 

این رقابت‌ها، فرصت خوبی است که با همکاری مسئولان بتوانیم روابط خود را بادیگر کشورها گسترش دهیم و توانایی‌های خود رادر عرصه بین‌المللی نشان دهیم

گسترش روابط بین‌المللی

برخی مشکلات در مورد رشته‌های تجهیزات‌محور مانند تیراندازی همواره وجود داشته که در حال حاضر تشدید شده است به دلیل اینکه ما تحریم هستیم.

تحریم بین‌المللی

 

جو المپیک سنگین است و حریفان هم بسیار قدرتمند هستند.

احساس عدم قدرت

ازادی عمل کمتری در مجامع بین‌المللی داریم.

 

محدودیت در عملکرد

المپیک میدان بزرگی است. نماینده ایران هستیم. ورزشکاران ما هم دنبال کسب نتیجه خوبی هستند و امیدوارم بهترین رکورد خود را آن‌جا ثبت کنند.

میدان

متاسفانه یکی از خبرگزاری‌ها، رفتار و مواضعش برای ما یک مشکل چند ساله است و رسانه‌های کمی از ما حمایت می‌کنند.

عدم‌حمایت‌های رسانه‌های خارج کشور

 

ذوالقدر در مسابقات المپیک نیز حضور داشت، اما خنثی بود.

بی قدرتی

به مسئولان محترم و وزیرمحترم ورزش هشدار می‌دهم تا زمانی که سیاست‌های ورزش ما اینچنین است، به جز سرافکندگی در میادین ورزشی و بین‌المللی چیزی عایدمان نمی‌شود.

سرافکندگی در میادین ورزشی و بین‌المللی

پول نداشتیم تا مطالبات به‌حقی که وجود داشت را جواب بدهم.

بحران اقتصادی کشور

ورزش مافیای زیادی دارد. در لیگ جهانی اگر اسم ضعیفی داشته باشیم، بار زیادی برروی تیم هست.

مافیای ورزشی

عدم‌قدرت

وقتی اختلافات زیاد بشه، سهمیه نمی‌تونیم بگیریم چون حاشیه افتاد و اختلاف به وجود اورده و چالش ایجاد کرده است

عملکرد غیرورزشی

انگیزه وجود برای قهرمانی وجود داشت، اما شرایط خاصی این مسابقات دارد که داوری نقش مهمی دارد و فشار روحی سنگینی روی بچه ها امد که باعث شد روحیه تیم کمی کاهش یابد.

نفوذ داوران خارجی

عدم‌احساس قدرت در مجامع بین‌المللی

ورزش خیلی سیاسی شده است و این اصلا خوب نیست. کسانی هم که به دنبال تخریب سابر هستند بدانند که علیه یک نفر کار نمی‌کنند، بلکه علیه تیم ملی یک کشور دارند کار می‌کنند. ما نقدهای سازنده را می‌پذیریم، اما نقدی که تخریب باشد را جلوی آن می‌ایستیم.

اقدام علیه تیم ملی یک کشور به دلیل سیاسی‌شدن

المپیک یک مسابقه جهانی است که بحثش با بقیه مسابقات فرق می کنه، چرا که مدال اوردن نشان‌دهنده پیشرفت وقدرت اون کشور است.

کسب مدال نشان‌دهنده قدرت و پیشرفت کشور

کشورهایی چون فرانسه وروسیه سخت بود که دیدن با اون امکانات‌شون ما توانستیم ریتینگ بالایی بیاریم ایران به قول معروف نمی‌شناختن  و سهمیه گرفتن ما برای این مسابقات خیلی سخت بود.

عدم‌باورکشورهای دیگر

سخت‌شدن شرایط گرفتن سهمیه

المپیک جایی هست که مدال‌ها را به تیم‌ها می‌دهند نه صرفا ورزشکاراشون کسب کنند و این خیلی به قدرت کشورها بستگی دارد.مدال را  ازدست ما دراوردن. این خیلی آزار دهنده است.

 

بی‌قدرتی کشور

احساس بی‌قدرتی ورزشکار

 

همه دولت‌ها ب‌ خصوص آن هایی که به صورت بالقوه دارای منابع متعدد قدرت هستند، سعی بر شناسایی منابع قدرت خود دارند و هدف آنها، استفاده بیشتر از منابع قدرت برای نیل به اهداف خود است.

قدرت در ورزش یکی از منابع قدرت است

 

آتش بس المپیکی هفت روز قبل از شروع بازی‌های المپیک آغاز و تا هفت روز پس از اتمام بازی‌های المپیک ادامه دارد. آتش بس المپیک، قطعنامه سازمان ملل متحد است که توسط تعداد زیادی از کشورها پیش از هر بازی المپیک و پارالمپیک حمایت می‌شود.

آتش بس المپیکی

نهضت المپیک، با فعالیتی مقبول در عرصه فرهنگ جهانی بشری، طی بیش از یک قرن حضور در عرصه  جهانی، جایگاه ویژه‌ای در روابط بین‌الملل یافته است.

نهضت المپیک

جهانی‌شدن بحث ورزش به‌تدریج انحصار حاکمیت سرزمینی دولت‌ها را به چالش کشیده و دولت‌ها را مجبور به پذیرش نظم نوینی می‌کند.

انحصار حاکمیت سرزمینی دولت‌ها را به چالش کشیده

اقتدار قانونی المپیک ؛ و پارالمیپک

تحریم‌های اقتصادی نیازمند قطعنامه سازمان ملل باشد و باعث بیکاری و فقر در کشور هدف شود، اما تحریم یک رخداد ورزشی به چنین مجوزی احتیاج ندارد. دولت‌ها گاهی به دلایل سیاسی بازی ‌های المپیک را تحریم می‌کنند.

 

تحریم ورزشی

از سوی دیگر در برخی از موارد سازمان‌ها و نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی ورزشی مانند کمیته بین‌المللی المپیک و یا فدراسیون‌های بین‌المللی ورزشی، در واکنش به رفتارهای خارج از اصول پذیرفته‌شده  بین‌الملل بشر و یا نقض تعهدات خاص حقوق عرصه لکس اسپورتیوا، اقدام به تعلیق عضویت نهادهای ورزشی کشور خاطی می‌کنند.

تعلیق عضویت نهادهای ورزشی کشور خاطی

با جهانی‌شدن ورزش، فدراسیون‌های بین‌المللی ورزشی به‌طور فزاینده‌ای بر مقررات حقوقی متمرکز شده ‌اند. این سازمان‌ها، ورزش بین‌المللی را کنترل و اداره می‌کنند.

اقتدار قانونی

آن ها سازمان‌های خودمختار هستند و به دولت‌های ملی وابسته نیستند.

 

اقتدار قانونی

در این مسیر با هرگونه دخالت دولت برای اعمال سیاست‌هایش برخورد می‌کنند و در صورتی که دولت‌ها موفق به نفوذ در عرصه ورزش شوند، فدراسیون‌های بین‌المللی به‌عنوان اهرم فشار برای عقب نشینی دولت‌ها اقدام به تعلیق و یا محرومیت فدراسیون‌های ملی می‌کنند.

اعمال نفوذ

اقتدار

پیرو تزاحم پیش‌آمده میان رعایت اصل بی‌طرفی با اصل اساسی دیگری از منشور المپیک که همانا تحقق و ارتقای حقوق  بشر

اقتدار قانونی

معادله قدرت و امنیت از چهارچوب سنتی خود در سیاست‌های بین‌المللی خارج گردیده و بستر جدیدی از تعاملات میان کشورها را فراهم آورده است.

ابزار قدرت نرم

با دعوت از ورزشکاران و احترام بین‌المللی قائل‌شدن برای انها به نوعی به ورزشکاران مشروعیت می‌بخشند.

مشروعیت‌بخشی ورزشکاران

ورزش چون المپیک وپارالمپیک شکل دستیابی به قدرت واقتدار به شکل کسب قدرت‌های نرم مانند ورزش تغییر یافته است.

دستیابی به قدرت واقتدار به شکل کسب قدرت‌های نرم

وقتی ورزشی از سطح ملی فراتر رود و در سطوح منطقه‌ای و جهانی مطرح شود، ابعاد وتأثیرات آن نیز به شدت گسترش می‌یابد. به همین ترتیب توانایی ورزش در ایجاد مشروعیت و ملت‌سازی، حکومت‌ها را در توجه به ورزش ناگزیر ساخته است.

ایجاد مشروعیت و ملت‌سازی

حکومت‌ها با اشکال مختلف ایدئولوژی‌های سیاسی، رقابت‌های ورزشی بین‌المللی را به‌عنوان زمینه‌ای برای آزمودن ملت یا نظام سیاسی مورد تأیید قرار داده‌اند.

عرصه برای نشان‌دادن اقتدار

نظام‌ها به‌خصوص در نظام‌هایی که سلطه‌گر هستند به کمک ورزش، الگویی با ماهیت و شاخص‌های مدنظر خود را به جامعه و طبقات ورزشی تحمیل می‌کنند.

 

بازتولید و تقویت سلطه طبقه حاکم

برخی از ورزشکاران حرفه‌ای می‌توانند نقش کلیدی در ایجاد تبلیغات سیاسی برای توسعه صلح، رفتار انتخاباتی، مشارکت سیاسی، ابزار حکومتی، ملت‌سازی، هم‌گرایی وغیره داشته باشند.

تبلیغات سیاسی

ورزشگاه‌ها همواره محیط‌های مناسبی برای معترضان سیاسی و مدنی بوده است که با اعمال توجه و حمایت از تیمی در مقابل تیم مورد حمایت دولت یا ورزشی خاص، دست به نمایش گستردگی اعتراض خود می‌زنند و شرایطی را فراهم می‌آورند تا ورزشکاران هم به جمع معترضان پیوسته، از نفوذ اجتماعی آنها بهره‌مند شوند.

نفوذ اجتماعی

استادیوم‌های ورزشی می ‌واند به فضایی برای تجلی جامعه مدنی و طرح برخی ازخواسته‌های مدنی تبدیل گردد. لذا دولت‌ها تا م‌ توانند سعی کنند قدرت و اقتدار خود را در این ورزش‌ها حفظ نمایند.

تجلی جامعه مدنی

 

حفظ اقتدار سیاسی

اگر دقت کنیم می‌بینیم که کشورها در مجامع بین‌المللی بیشتر این اعمال قدرت را از خود نشان می‌دهند، چرا که ورزش به نمودی از عملکرد آنها تبدیل شده است.

 

 

اعمال قدرت

ورزش تبدیل به دیپلماسی شده که در اختیار کشورها قرار گرفته است و می‌تواند قدرت و اقتدار یک کشور را به رخ دیگری بکشد. ابزاری قدرتمند برای دستیابی و حتی ایجاد روابط میان دولت‌ها که م‌ تواند به عنوان یک سیاست خارجه عمل کند.

ورزش تبدیل به دیپلماسی

قدرتمندی ورزش

 

جدول 3: کدگذاری محوری و انتخابی

نفوذ بر ورزش و ورزشکاران

نفوذ داوران خارجی

نفوذ سیاسی

نفوذ ورزشی

گسترش روابط بین‌المللی

کاهش روابط بین‌المللی

تحریم بین‌المللی

آتش بس المپیکی

ورزش تبدیل به دیپلماسی

تغییر روابط دیپلملتیک

تغییر شکل قدرت در مجامع بین‌المللی

تعلیق عضویت نهادهای ورزشی کشور خاطی

 

دیپلماسی ورزشی

مشروعیت‌بخشی ورزشکاران

شرایط اقتصادی ناشی از تحریم

مشروعیت‌بخشی

شکل قدرت تبدیل به  قدرت نرم

تغییر توزیع قدرت

از دست‌رفتن کرسی‌های ورزشی

عدم‌احساس قدرت در مجامع بین‌المللی

قدرت هوشمند

(بی‌قدرتی  و قدرت نرم)

 

انحصار حاکمیت سرزمینی دولت‌ها را به چالش کشیده

میدانی خاص و عرصه‌ای برای نشان دادن اقتدار

اقتدار قانونی

مافیای ورزشی

محدودیت درعملکرد

عدم‌باورکشورهای دیگر، سخت‌شدن شرایط گرفتن سهمیه

عدم‌حمایت رسانه‌های خارج کشور

سلطه بر ورزش

ب)بخش کمی

نرمال‌بودن داده‌ها

جدول 4: آزمون نرمال‌بودن داده‌ها

نفوذ ورزشی

143

331/0

 

دیپلماسی ورزِشی

143

230/0

مشروعیت‌بخشی

143

257/0

قدرت هوشمند

143

248/0

اقتدار قانونی

143

234/0

سلطه ورزشی

143

223/0

         

همان طور که در جدول 4 نمایش داده ‌شده، در تمامی موارد مقدار معناداری بزرگ‌تر از 05/0 به‌دست‌آمده است. بنابراین دلیلی برای رد فرض صفر مبتنی بر نرمال‌بودن داده‌ها وجود ندارد. به‌عبارت‌دیگر، توزیع داده‌های تحقیق نرمال است و می‌توان آزمون‌های پارامتریک را اجرا کرد.

جدول 5: خلاصه آماره‌های مربوط به تجزیه رگرسیونی

ضریب همبستگی چندگانه

ضریب تبیین

ضریب تبیین اصلاح‌شده

اشتباه معیار

کمیت دوربین واتسون

42/0

40/0

39/0

54/19

621/1

 

 

جدول 6: تحلیل واریانس برای آزمون معنی‌داری شکل رگرسیونی

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

کمیتf

سطح معنی‌داری

73/91624

8

5/30541

140/58

000/0

19/43115

134

6/371

9/134739

142

-

 

جدول 7: متغیرهای وارد‌شده به رگرسیون

سطح معنی‌داری

T

ضریب استاندارد

ضریب ناخالص یا استاندارد‌نشده

متغیرهای وارد‌شده

Beta

اشتباه معیار

B

000/0

660/2

 

962/13

172/21

ضریب ثابت

000/0

200/2

632/0

212/0

547/2

اقتدار قانونی

000/0

413/1

448/0

321/0

124/1

نفوذ ورزشی

000/0

152/1

443/0

428/0

100/1

قدرت هوشمند

001/0

120/1

381/0

478/0

988/0

دیپلماسی ورزِشی

001/0

112/1

298/0

492/0

784/0

سلطه ورزشی

002/0

002/1

198/0

478/0

251/0

مشروعیت‌بخشی

با توجه به نتایج جدول بالا، مولفه‌های اقتدار قانونی و نفوذ ورزشی بیشترین نقش را براقتدار سیاسی کشور می‌گذارند- در روش گراندد تئوری کلاسیک به‌خصوص نظریه‌ای  ارائه می‌دهیم نه صرفا از نظریات دیگران بهره بگیریم و در نهایت بر نظریاتی که اشتراک نظری داریم، تاکید می‌کنیم.

بحث و نتیجه‌گیری

 رقابت بین ملت‌ها همیشه یکی از ویژگی‌های بازی‌های المپیک بوده است. به رغم اصرار کمیته بین‌المللی المپیک که جدول مدال‌های المپیک مبنی بر شایستگی کشوری بر کشور دیگر نیست، شمارش مدال‌ها توسط سیاست‌مداران و رسانه‌ها برای مقایسه موفقیت بین المللی استفاده می‌شود. درنتیجه استانداردهای روزافزون و مستمر در ورزش بین‌المللی به رقابت بین نظام‌ها تبدیل شده است. مردم و صاحب‌نظران این رقابت‌ها را به دلیل ویژگی‌های مختلف آن ازجمله تعداد ورزشکاران حاضر از هر کشور در این رقابت‌ها، تعداد رشته‌های ورزشی، به اهتزاردرآمدن پرچم‌ها و پخش سرود ملی کشورهای برتر، فراگیرشدن و تحول در ارتباطات و گسترش رسانه‌های جمعی، از سایر مسابقات ورزشی قهرمانی جهان که به‌صورت سالانه برگزار می‌شود، بسیار مهمتر و ارزشمندتر می دانند. شاید بتوان گفت مسابقات المپیک، نمایشی به تمام معنا از فضای داخلی یک کشور است که همچون مناسبات سیاسی، کشورها سعی می‌کنند در آن پیروز شوند به‌خصوص که امروز معادلات قدرت در کشورها از بحث‌های سنتی خارج شده و دیگر کشورها به سوی ابزارهای قدرت نرم مثل ورزش روی آورده اند، چرا که به نظر می‌رسد در این میدان که معادلات خود را دارد می‌توانند بدون تهدید، نمودهای قدرت سخت خود را به جهانیان عرضه نمایند.

هدف از تحقیق حاضر، تبیین چگونگی نقش ورزش بر اقتدار سیاسی بود. یافته‌ها نشان داد که نوع اقتدار جنبش المپیک از نوع اقتدار عقلانی( وبری) است؛ اقتداری که مشروعیت خود را از ورزشکاران و هیئت‌های ورزشی می‌گیرد و قوانینی که اکثر جوامع آن را پذیرفته‌اند. اما این یک اقتدار قانونی صرف نیست، بلکه در این مسابقات با پشتوانه این اقتدار بر اقتدار سیاسی کشورها نفوذ می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که دیگر حتی مرزها و جغرافیایی که دولت‌ها در اختیار خود می‌پندارند را موجودیت نمی‌بخشد و به وسیله قدرت هوشمند- که هوشمندی نمود دیگری از عمل انسانی است- با جلوگیری از شکست یا ایجاد موفقیت می‌تواند به صورت مولد قدرت نرم عمل کند. قدرت هوشمند، ترکیبی است از قدرت سخت زور و تطمیع با قدرت نرم جذب و ترغیب که همراه با دیپلماسی سیاسی و سلطه همراه آن می‌تواند فرایند اقتدار سیاسی هر کشوری را به خطر اندازد. نتایج این تحقیق با یافته‌های پژوهش هادیان و همکار(1401) که معتقد است میدان ورزش‌ها قابلیت تغییر روند سیاست خارجی یک  کشور را دارد وتحقیق شارکوف وهمکار (2020) که دریافتند یک نیاز آشکار برای شناسایی رابطه فرهنگ جسمی (ورزش) با کل جامعه و با تمام عناصر ساختار اجتماعی و نهادهای خاص اجتماعی وجود دارد و پژوهش التیامی و محمدی عزیز‎آبادی (1394) که بیان می‌کنند ورزش نقش تسریع‌کننده در صلح میان دولت‌ها دارد و همگی بر نقش مهم ورزش تاکید دارند، همسو و هم جهت است.  بنابراین می‌توان گفت که ورزش قادر است از طریق مشارکت ورزشکاران در فعالیت‌های بین‌المللی و هم سو شدن با اهداف مورد نظر آن نظام سیاسی که نماینده آن هستند، به آن مشروعیت ‌بخشند. از سوی دیگر، ساختار سیاسی ورزش از طریق اقتدار قانونی و براساس نفوذ سیاسی خود دارای نوعی سلطه ورزشی بر ورزشکاران است. همچنین، قدرت هوشمند و دیپلماسی ورزش می‌تواند هم گویای اقتدار سیاسی درمجامع بین‌المللی و هم ضعف ساسی آن کشور باشد. بنابراین پیشنهاد می‌شود اعمالی که موجب تضعیف نهاد ورزش کشور می گردد، مورد بررسی قرار گیرد و راهکارهایی جهت بهبود وضعیت ارائه شود. ورزش می‌تواند طی فرایندی همراه با اقتدار، نفوذ و قدرت هوشمند اقتدار سیاسی خود جوامع را متحول سازد.

 

  • منابع

    • التیامی، رضا و محمدی عزیزآبادی، مهدی. (1394). «نقش تبعی و تسریع کننده ورزش در فراهم کردن شرایط صلح در بین دولت‌ها». فصل‌نامه تحقیقات سیاسی بین‌المللی دانشگاه آزاد اسلامی، شماره22، صص 179-149.
    • بابایی، محمد؛ سیمبر، رضا؛ سلیمانی کشایه؛ سجاد و رضایی، مریم. (1394). «تاثیر دیپلماسی ورزشی بر قدرت نرم در نظام بین‌الملل». نشریه مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. شماره29 ، صص 143-159 .
    • بلاو، پیتر. (1384). چند انتقاد از نظریه اقتدار وبر عقلانیت و آزادی: مقالاتی از ماکس وبر و درباره ماکس وبر. احمد تدین. تهران: انتشارات هرمس
    • پیمان‌فر، محمدحسن؛ الهی، علیرضا؛ سجادپور، سیدمحمدکاظم و حمیدی، مهرزاد. (1400). «راهبردهای توسعه دیپلماسی ورزشی جمهوری اسلامی ایران». مجلس و راهبرد، 28(106 )، صص 163-182.
    • زرگر، افشین. (1394). «ورزش و روابط بین‌الملل: جنبه‌های مفهومی و تئوریک». فصل‌نامه تخصصی علوم سیاسی . سال 11، شماره 31، صص 7-48.
    • جوانمرد، کمال. (1401). «ورزش و بازتاب‌های اجتماعی از منظر "مارسل موس"». فصل‌نامه مطالعات راهبردی جامعه‌شناختی در ورزش. دوره 2، شماره4، شماره پیاپی 5، صص 1-18.
    • جوانمرد، کمال و صنعت‌خواه، علیرضا. (1401). «تبیین کیفی زمینه‌ها و شرایط مشارکت دانشجویان دختر در ورزش همگانی». فصل‌نامه زن در توسعه و سیاست. شماره 77، صص365-388.
    • جوانمرد، کمال و نوابخش، مهرداد. (1393). «بررسی جامعه‌شناختی کارکرد ورزش بر انسجام اجتماعی ایران در دهه هشتاد». فصل‌نامه مطالعات علوم اجتماعی ایران. سال 11، شماره 2، شماره پیاپی 41، صص37-54.
    • شاه‌رضایی، فاطمه و شیرزادی، رضا. (1397). «ورزش، سیاست و روابط بین‌‌ا‌لملل». مجله مطالعات بین‌المللی. دوره 15، شماره 3، صص 158-220.
    • شعبانی بهار، غلامرضا و فلاح، عباس. (1399). «الگوی راهبردی برنامه‌ریزی اداره امور ورزش براساس گفتمان امام و رهبری، قانون اساسی، تجارب جمهوری اسلامی و تجارب موفق بشری». مجله مطالعات دفاعی استراتژیک . دوره 18، شماره 80، صص 307-328 .
    • صدرنبوی، رامپور. (1376). «پرستیژ، قدرت و زو». فصلنامه دانش و توسعه. شماره های 6-7 ،صص5-26.
    • عرب نرمی، بتول. (1395). «فضای گفتمانی فعالیت بدنی زنان». مجله زن در توسعه و سیاست. دوره 14، شماره 4، صص 477-791.
    • عزیزآبادی، محمدمهدی و بهشتی، سیدصمد. (1398). «جامعه‌شناسی سیاسی ورزش؛ تأثیر ورزش و ورزشکاران حرفه‌ای بر زندگی سیاسی». فصلنامه سپهر سیاست. دوره 7، شماره23، صص142-174.
    • ملکوتیان، مصطفی. (1388). «سیاست و ورزش». فصلنامه سیاست. دوره 2، شماره 36، صص 301-316.
    • نوابخش، مهرداد و کریمی، فاروق. (1397). «واکاوی مفهوم قدرت در نظریات میشل فوکو». فصلنامه مطالعات سیاسی. شماره3، صص 50-63.
    • نوابخش، مهرداد و جوانمرد، کمال .(1388). «پیشقراولان جامعه‌شناسی ورزش». فصل‌نامه تخصصی جامعه‌شناسی. شماره 14، صص 133-150.
    • هادیان جزمی، ناصر و کریمی، امیر هوشنگ. (1401). «بررسی چگونگی تعامل ورزش سیاست خارجی بر پایه «نظریه میدان» پی‌یر بوردیو». دوره 52، شماره1 ، صص 248 -259
    • Clift, B., Bustad, J. (2019). Oxford Bibliographies in Political Science.Article "Sport and Politics". In Oxford Bibliographies (Oxford Bibliographies). Oxford University Press.
    • Kharkov, F.I., Silk V.V. (2020). “Sociology of sports and the space of sports practices: Social genesis and sociological theories”. RUDN Journal of Sociology, VO l. 20 No. 137-144.
    • Ørnulf Seippel Håvard B. Dalen Morten R. Sandvik Gerd Marie Solstad. (2018). “From political sports to sports politics: on political mobilization of sports issues”. International Journal of Sport Policy and Politics, Volume 10, 8 Issue 48.