نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه (نویسنده مسئول) E-mail: mahmood.azimi.rasta@gmail.com

2 کارشناس ارشد آمار، مدرس دانشگاه

3 دکترای ‌جامعه‌شناسی، عضو هیئت ‌علمی‌دانشگاه ‌آزاداسلامى، واحدزنجان

چکیده

    پژوهش حاضر، به بررسی و تبیین  جامعه‌شناختی عوامل مؤثر (نگرش به شهروندی: قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) بر نگرش جوانان شهر تهران به شهروندی ­گفتگویی(نگرش به شهروندی: تفاهمی، ارتباطی و مشارکتی) پرداخته است. بر این اساس، برمبنای نظریۀ شهروندیِ­ گفتگوییِ هابرماس درقالب مُدل‌ نظری شهروندی گفت و گویی، مسیرِ فرضیه‌های پژوهش و نظریه­های مربوط به نگرش شهروندی مَدنظر قرار گرفت. بنابراین، در روش شناسی تحقیق با تکیه بر روش پیمایش  از میان جمعیت جوانان 18 تا 30 سال شهر تهران  به کمک فرمول کوکران حجم نمونه به میزان 385 نفر تعیین شد، اما برای تعمیم پذیری بیشتر 338 نفر به آن اضافه شد و کل نمونه به تعداد 723 نفر به صورت نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله ای و تصادفی در نظر گرفته شد. به این ترتیب، با استفاده از ابزار پرسشنامۀ هدایت شده، داده‌های مورد نیاز گردآورى و به کمک نرم افزار (SPSS) پردازش شد. در نتیجۀ آزمون ضریب همبستگی پیرسون (r) بین متغیر وابسته (نگرش به شهروندی گفتگویی) با متغیرهای مستقل (نگرش به شهروندی: قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) رابطه معناداری مشاهده گردید. در ضمن، بین متغیر وابسته (نگرش به شهروندی گفت وگویی) و برخی متغیرهای زمینه­ای (جنسیت، وضع تأهل، وضع اشتغال، مالکیت مسکن و منطقه مسکونی) رابطه معناداری مشاهده گردید؛ اما برخی متغیرهای زمینه­ای (وسیله نقلیه، سن، نوع شغل، تحصیلات، درآمد و بُعدخانوار) رابطه معناداری را نشان نداد. نتایج حاصل از نیکویی برازش متغیرهای تحقیق برای سنجش میزان اعتبار و روایی­گویه­های پرسشنامه با مقدار آلفای کرونباخ بالا(98/0) تعیین شد. همچنین، برای نیکویی برازش دقیق­تر متغیرهای تحقیق، از تحلیل عاملی استفاده شد که میزان آن در نتیجه حاصل از آزمون KMO=0.98 و آزمون تقریبی کُرَویتِ BTS با  مقدار مجذورکاى(χ2) برابر 929/2 در سطح معنادارى قابل قبول نشان دهندۀ معنادارى ماتریس داده‌ها و وجود حداقل شرط لازم انجام تحلیل عاملى در مورد ماتریس داده‌هاى مربوط به کلیۀ متغیرهاى اصلى می‌باشد. در ادامه فرآیند نیکویی برازش مدل نظری تحقیق، از آزمون رگرسیون چندگانه  و از تحلیل مسیر استفاده شد که در آن برمبنای مجموع اثراتِ مستقیم و غیرمستقیم متغیرهاى آشکار، از بیشترین و قوی‌ترین تأثیرِ نگرش به شهروندی گفت وگویی جوانان شهر تهران می‌توان به نگرش شهروندی ­سازمانی با ضریب (670/0)، شهروندی ­هنجاری با ضریب (381/0) و شهروندی ­اقتضایی با ضریب (181/0) نام برد که به صورت آشکار، مستقیم و غیرمستقیم بر متغیر نگرش جوانان بر شهروندی گفت وگویی تاثیر گذاشته­اند. بقیه متغیرهای مستقل نگرش­های شهروندی و متغیرهای زمینه­ای، به صورت غیر مستقیم یا پنهان بر نگرش شهروندی گفت­وگویی جوانان کلان شهر تهران تاثیر گذاشته اند. نتایج یافته­های این پژوهش نشان داد که نگرش جوانان کلان شهر تهران نسبت به شهروندی گفتگویی در وضعیت مثبت و مناسبی قرار ندارد و حتی گویای وضعیت بحرانی است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Sociological Explanation of Factors Affecting on the Youth Attitude on Communication Citizenship

نویسندگان [English]

  • Mahmood Azimi Rasta 1
  • Latif Saadati Seyed Beglou 2
  • Zabihallah Sadafi 3

1 Ph.D. Student in Cultural Sociology, Researcher and Instructor of University

2 Master degree in Statistics, Instructor of University

3 Faculty Member of Departement of Social Sciences, Faculty of Humanities and Social Sciences, Islamic Azad University, Zanjan Branch

چکیده [English]

The research is to study the sociological explanations of effective elements (attitude to citizenship: understanding, participation, legal, normative, client, organizational and contingency) on youth attitude of Tehran city to Discursive citizenship. Based on discursive citizenship theory of Jurgen Habermas in theoretical model frame of discursive citizenship, the path of hypothesis of research and related hypothesis to citizenship attitude, is considered. Therefore in the methodology of the research based on traversal method among of youth population 18 years of Tehran city with the help of cochran formula, the sample size is determined with the rate of 723 individual, but for more generalization 337 individual is added and the total of sample is in form of cluster sampling and accidental. Therefore, by using of questionnaire directed, the needed data were gathered and by using software (SPSS) it was processed. Finally, Pierson correlation coefficient (r) is observed and meaningful relation among dependent variable (attitude of discursive citizenship) with dependent variable (attitude to citizenship: Legal, normative, client, organization and contingency). In the meantime, it has shown meaningful difference between dependent variable (attitude to discursive citizenship) and some filed variables (sex, marital status, occupation status, housing ownership and residential district), but some of field variables (vehicle, type of occupation, education, income and dimension of the family) has shown no meaningful relation. The result of Goodness of fit of research variables for assessment of validity rate and validity of items of questionnaire with amount of Cronbach’s alpha ( 0.98 ) is determined. Also for more accurate Goodness of fit of research variables, we use factor analysis which its rate in result of text KMO=0.98 and approximate test of sphericity BTS with Chisquare (x2) is equal 2.929 at the meaningful level and shows that data matrix is meaningful and there is at least necessary conditions for fulfilling factor analysis at related data matrix to all main variables. In continuous of Goodness of fit of theoretical model of research, it is used multiple regression testing and path analysis, in which based on total of direct and indirect effects of plain variables, from most powerful and largest effect of attitude of discursive citizenship of youth of Tehran, we can reach to attitude of organizational citizenship with the coefficient (0.468) and normative citizenship with the coefficient (0.241) and contingency citizenship with coefficient (0.181) which are elements that have directs effects of attitude variable of discursive citizenship. The rest of independent variables of citizenship attitude and field which are in the indirect or hidden have effect and refers on the discursive citizenship attitude of Tehran city youth. The results of findings of this research show that the attitude of youth of Tehran city to discursive citizenship is not on a positive status and even show a critical status.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Citizenship
  • Communication
  • Understanding
  • participation
  • Legal
  • Normative
  • Client
  • Organization
  • Contingency and Youth

تبیین جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به شهروندی­گفتگویی

 

محمود عظیمی رستا[1]

 لطیف سعادتی سیدبگلو[2]  

ذبیح‌اله صدفى[3]

تاریخ دریافت مقاله: 1/7/1393

                                                                                                                  تاریخ پذیرش مقاله:26/8/1393

 

مقدمه

مفهوم­ شهروندی[4] اساساً پدیده­ای است که به حقوق سیاسی و مدنی انسان­ها از عصر روشنگری به این سو و سرآغاز  دوران مدرن زندگی اجتماعی انسان ­ها بر می­گردد. این موضوع با ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی مردم در شهرها ارتباط تنگاتنگی دارد. مفهوم شهروندی اشاره به زندگی روزمره، فعالیت­های فردی و کسب و کار افراد، همچنین فعالیت­های اجتماعی آنان دارد و به طور کلی، مجموعه­ای از رفتار و اعمال افراد است. شهروندی از این منظر، مجموعة گسترده­ای از فعالیت­های فردی و اجتماعی است- فعالیت­هایی که اگرچه فردی هستند، اما برآیند آن­ها به پیشرفت زندگی اجتماعی کمک خواهدکرد. همچنین است مشارکت­های اقتصادی، خدمات عمومی، فعالیت­های داوطلبانه و دیگر  فعالیت­های اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان موثر خواهد افتاد. در واقع، این نگاه  به رفتارهای اجتماعی، اخلاقی یا خلق و خویی افراد ­می­پردازد که جامعه از شهروندان خود انتظار دارد. دریافت این مفاهیم شهروندی نیازمند فضایی مناسب برای گفت وگو و مشارکت مردم با نقطه نظرات متفاوت و نظارت عمومی است(سایت بنیاد شهروندی). منتسکیو در روح القوانین، شهروندی[5] را مجموعه ای از سازوکارهای اخلاقی- مدنی می داند که باید بر روابط میان شهروندان حاکم باشد. از نظر برنارد کریک، پیش فرض تربیت شهروندی، فعال بودن در جامعه است. از نظر وی، شهروندان دارای علائق و ارزش­های متفاوت اند و باید یاد بگیرند که با توجه به چنین شرایطی، یک زندگی مطلوب را  طی کنند. شهروند در تعریف امروزی خود، شخصی است که ضمن زندگی در یک فضای ملی، با مجموعه­های از مسئولیت­هاو تعهدات روبه رو بوده و موظف است آن را ادا کند. البته این بدان معنا نیست که شهروند تنها دارای مسئولیت بوده و حقی نخواهد داشت. شهروندی در معنای عام خود بیانگر نوعی مشارکت فعال است؛ یعنی، در جامعه، شهروند منفعل وجود ندارد و شهروند منفعل، دیگر شهروند نیست. شهروند فعال خود را مسئول رفتار اجتماعی خویش می­داند و مسئولانه به جامعه و محیط پیرامون خود فکر می کند. شهروندی یک آمیختگی و رابطه تنگاتنگ با اخلاق و روابط اخلاقی دارد. این عنصر از شهروندی علاوه بر زمینه­های سیاسی بر روابط اخلاقی بین اعضای جامعه و شرایط یگانگی و همبستگی اجتماعی و اخلاق مدنی ناظر است(فکوهی، 1385).

مفاهیم شهروندی و شهروندی­گفتگویی دو پایة استواریِ زندگی در جامعة امروزی انسان­هاست. شهروندی، هویت و موجودیت فردی انسان­ها را به رسمیت می­شناسد و گفتگوی اجتماعی نسبت آن­ها را با جامعه تنظیم می­کند. شهروندی­گفتگویی در واقع، مبادله اطلاعات و تبادل نظر میان کنش­گران اجتماعی است. این مبادله می­تواند به صورت رسمی بین فعالان اجتماعی و دولت صورت گیرد و یا به صورت داوطلبانه در میان کنشگران جامعه و مستقل از دولت انجام پذیرد. بنابراین، از دیدگاه جامعه شناختی، نظم یک پدیده جاری در کل نظام اجتماعی است که رفتار شهروندان را جهت می‌دهد، به عبارتی، بواسطۀ مجموعه ای از پارامترها، رابطۀ هماهنگ و موزون بین مجموعه عناصر را در بین گروه‌های اجتماعی فراهم می‌کند، زیرا جامعۀ شهری همواره نیازمند یک‌ نوع نظام هنجاری و ارزشی است و تنها همگرایی بین جهت و عمل سازمان‌های اجتماعی است که می‌تواند زندگی اجتماعی را برمبنای یک نظم اجتماعی، طبیعی جلوه دهد- در غیر این صورت تعارضات و تضادها نمایان می‌شود. نظم و قانون در یک نظام اجتماعی، تکمیل کنندۀ یکدیگرند؛ به بیان دیگر، جامعۀ قانونمند یعنی جامعۀ نظم پذیر. لذا اگر قانون حاکم شود انتظار نظم بیشتر را هم می‌توان داشت، اما چیزی که قانون و نظم را بیشتر توضیح می‌دهد، شهروندی گفت وگویی[6] است. از این‌رو، شهروندی که حقوق و وظایف خود را می‌شناسد- یعنی از هنجارها، قوانین و مقررات تبعیت می­کند(و بعبارتی خود را مُجری هنجارها، قوانین و مقرراتِ شهری می‌داند)- به بقای نظم در جامعۀ شهری کمک می‌کند(گرب، 1373: 143 - 142). در نظریۀ شهروندی­گفتگویی هابرماس، شهروندان اجتماعی به صورتی آزادانه، برابر، منصفانه و عادلانه، طرحی از ایده‌ها، نیات، درخواست‌ها، نقطه‌نظرات، توقعات و مطالبات خود را که ناظر به ترسیم یک نقشۀ جمعی برای پیگیری اهداف عمومی مشترک لازم است به صورت دیالوگی(و نه مونولوگی) ارایه می‌دهند. از این طریق است که حق‌ها و وظیفه‌های شهروندان ارتباطی از طریق گفتگو به صورت درونی و نه متأثر از عوامل بیرونی، به شکلی تفاهمی و توافقی صورت‌بندی می‌شود و در نتیجه شهروندی گفت وگویی، اخلاقاً هم متعهد به ایفای این وظایف شهروندی می‌شوند و هم متضمن به تحقق حق‌های شهروندی دیگری می­گردند. کنش­های روزمرة شهروندان در عرصه­های گوناگون اجتماعی از جمله تعاون، تفاهم، روابط با یکدیگر، حفاظت از محیط زیست شهری، همکاری با نهادهای شهری، رعایت قوانین و مقررات شهری، همیاری، تلاش بیشتر در مسیر منافع فردی و گروهی، کم­کاری  در ادارات و شرکت­ها، فساد اداری، ضعف در شفافیت اقتصادی،    ضعف­های اداری و مدیریتی، پایین بودن نرخ مطالعة، پایین بودن نرخ سواد از جمله سواد فرهنگی و   رسانه ای در میان شهروندان، ضعف ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، پایین بودن تحمل و مدارا، ضعف اخلاقی، ضعف ساختارهای دموکراتیک در حوزه­های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ضعف اساسی رسانه­ای، حوادث و رویدادهای نامطلوب، مصرفی و کالایی شدن زندگی اجتماعی امروزی، نمانگر آن است که در کلان شهری چون تهران، فضای مناسبی با اشاره به مفهوم شهروندیِ­گفتگویی مد نظر هابرماس، در میان شهروندان قابل تصور نیست.

مسئلة اصلی تحقیق این است که آیا در گرایش جوانان به شهروندی­گفتگویی، متغیرهای زمینه‌ای ازجمله: جنسیت، سن، تأهل، بُعد خانوار، وضعبت اِشتغال، نوع شغل، درآمد، مسکن،  تحصیلات و منطقۀ مسکونى مؤثر هستند؟  همچنین، رابطة مفهوم شهروندی گفت وگویی در میان جوانان کلان شهر تهران از لحاظ نگرش شهروندی تفاهمی، ارتباطی، مشارکتی، سازمانی، قانونی، مشتری مداری، هنجاری و اقتضائی چگونه است؟ و کدامیک از مولفه­های شهروندی­ِگفتگویی(از جمله نگرش شهروندیِ تفاهمی، ارتباطی، مشارکتی و...) رابطه بین آن­ها را با  شهروندگفتگویی بهتر تبیین می­کند؟ هدف عمدة این مطالعه بررسی رابطة بین شهروندی­گفتگویی و عوامل زمینه­ای موثر(ویژگی­های اجتماعی و اقتصادی پاسخگویان) و بررسی رابطة بین متغیر شهروندی­گفتگویی و مولفه­های مختلف نگرش شهروندی(از جمله نگرش شهروندیِ تفاهمی، ارتباطی، مشارکتی و...) و  وضعیت شهروندی­گفتگویی در میان جوانان مناطق گوناگون کلان شهر تهران می­باشد. همچنین، بررسی وضعیت ابعاد مختلف مفهوم شهروندی­گفت­و­گویی با توجه به وضعیت ساختاری یا کنشی بین جوانان کلان شهر تهران و بررسی وضعیت ابعاد مختلف شهروندی   گفت­وگویی از اهداف بعدی این پژوهش به شمار می روند.

                                       

      پیرامون موضوع شهروندی گفت وگویی تحقیقات چندانی در ایران به عمل نیامده است. تنها پنج عنوان تحقیق از سوی چند تن از پژوهشگران در خصوص مفهوم شهروندی انجام گرفته است که تنها یکی از آن­ها به طور مستقیم به مبانی تئوریکیِ شهروندی­ِگفت­وگوییِ هابرماسی مربوط است که در ادامه به خلاصه ای از نتایج آن­ها می پردازیم:

  • ·        عباس منوچهری و سید محمود نجاتی حسینی در تحقیقی با عنوان «درآمدی بر نظریه شهروندی گفت وگویی در فلسفه سیاسی هابرماسی» به تحلیل و تبیین نظریه شهروندی گفتگویی در فلسفه سیاسی هابرماس پرداخته اند. در این مقاله، ضمن واکاوی مقایسه­ای فشرده و مرور مختصر بر   نظریه های شهروندی مطرح (پیشامدرن، مدرن و پسامدرن)، نظریه شهروندی هابرماسی وارسی شده است. برای تحلیل شهروندی هابرماسی که با توجه به ماهیت فلسفه سیاسی هابرماس یک شبکه تئوریک پیچیده و در هم تنیده شده از جامعه شناسی و فلسفه های اجتماعی سیاسی، اخلاق و حقوق است، از سه مقوله کلیدی پیوند دهنده و میانجی موجود در این شبکه تئوریک استفاده شده است:1)عقلانیت بین الاذهانی ارتباطی[7]، 2) اخلاق­گفت­­وگویی[8]، 3)کنش ارتباطی[9]. این مقوله­های کلیدی، علاوه بر این هسته اصلی جامعه شناسی و فلسفه­های اجتماعی سیاسی و اخلاقی و حقوقی هابرماسی را شکل می دهند، در شهروندی هابرماسی نیز دخیل اند. هدف اصلی مقاله نیز تحلیل نسبت میان مقوله های کلیدی سه گانه با شهروندی هابرماسی است. این نسبت کاوی از طریق رهیافت روشی هرمنوتیک متن محور(ریکور) و انکشاف- افشا (هایدگر) و انتقادی (هابرماس) صورت گرفته است(منوچهری، نجاتی حسینی، 1385).
  • ملیحه شیانی در تحقیقی با عنوان «فقر، محرومیت و شهروندی در ایران» بر این باور است که فقر از مهم‌ترین و فراگیرترین مسائل اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر به شمار می رود. صاحب‌نظران با رهیافت‌های نظری متفاوت به بررسی این پدیده و ارتباط آن با مسائل مختلف پرداخته اند. در این نوشتار تلاش گردیده با مرور مفهومی و نظری ارتباط میان فقر، محرومیت و شهروندی از منظر جامعه شناسی بررسی و سپس در بخشی از جامعه ایران مورد آزمون تجربی قرارگیرد. نتایج، ارتباط پیچیده میان فقر، محرومیت و شهروندی را نشان می دهد؛ به طوری که محرومیت و فقر در برخی مناطق مانع تحقق شهروندی گردیده است. براساس این، ارتباط شهروندی ابزار تئوریکی مناسبی برای تحلیل محدودیت‌های ساختاری خواهد بود که در چارچوب آن افراد - فقرا - انکار نشده و حقوق فردی، مشارکت سیاسی و تحلیل رابطه آن‌ها مورد بررسی قرار می گیرد. به بیان دیگر، در نگاه به فقر و محرومیت می توان شهروندی را به مثابه مفهومی پویا به شمار آورد که در آن هم فرایند و هم نتیجه در ارتباط متقابل و دیالکتیکی قرار گرفته اند(شیانی، 1384).
  • ملیحه شیانی در تحقیق دیگری با عنوان « تحلیلی جامعه شناختی از وضعیت شهروندی در لرستان»، شهروندی را از مهم ترین ایده­های اجتماعی- سیاسی دوران می داند که در تحول تاریخی خود، راه پرفراز و فرودی را پیموده است. این مفهوم بازتاب مجموعه انتظارات در زمینه حقوق و مسوولیت ها در یک اجتماع خاص است که اعضا نسبت به یکدیگر، نهادها و جامعه دارند. شهروندی، نشانگر دو اصل مهم است: یکی، موقعیتی که افراد بر حسب حقوق و مسوولیت هایشان کسب می کنند و دیگری، شرایطی که جامعه برای کسب یا اعطای این موقعیت پدید می آورد. این ایده تنها برای برخورداری از حقوق و انجام وظایف مطرح نشده، بلکه به منظور دستیابی به اهدافی چون توسعه اجتماعی نیز حایز اهمیت است. این مقاله بر آن است تا با استناد به داده های پژوهشی انجام شده در زمینه موضوع، به توصیف وضعیت شهروندی و تحلیل عوامل موثر بر تغییر نحوه نگرش افراد نسبت به حقوق و وظایفشان بپردازد(شیانی، 1381).
  • موضوع مقاله غلام عباس توسلی و سید محمود نجاتی حسنی در تحقیقی با عنوان « واقعیت اجتماعی شهروندی در ایران»، تحلیل و تبیین واقعیت اجتماعی شهروندی در ایران پس از انقلاب اسلامی است. هدف این مقاله، به دست دادن تحلیلی جامعه شناختی از فرایند شکل گیری شهروندی در ایران همراه با ساز و کارهای شکل دهنده شهروندی است. همچنین، شکل بندی اجتماعی این پدیده مدرن در ایران پس از انقلاب اسلامی  نیز از حیث " نوع اجتماعی، محتوای اجتماعی، شکل اجتماعی و قلمرو اجتماعی" شهروندی در ابعاد " مدنی، سیاسی و اجتماعی" آن مدنظر قرار گرفته است. چهارچوب نظری مقاله نظریه اجتماعی شهروندی و روش آن جامعه شناسی تاریخی است و در آن به طرح سه پرسش از ماهیت فرایندهای موثر بر شکل گیری شهروندی و ساز و کارهای تاثیرگذار آن و ساختارهای شکل بندی شهروندی و نیز سه فرضیه مرتبط با آن پرداخته شده است. این فرضیه ها ناظر به اثرگذاری گفتمان قوانین موضوعه و قانون اساسی، جهت گیری برنامه های توسعه و همچنین شکل گیری تقاضاهای سیاسی ـ اجتماعی مدرن است(توسلی و نجاتی حسینی، 1383).
  • قوام عبدالعلی و حوریه دهقان شاددر تحقیقی با عنوان « الگوشناسی کنش ارتباطی در تعین مفهوم شهروندی» به این نتیجه رسیدند که فضای عمومی نیازمند انجمن­های داوطلبانه و مستقل شهروندان است. پس برای آزمون فرضیه­های ذکر شده، گروه هدف سازمان های غیردولتی فعال در سطح شهر تهران انتخاب شدند. پس از مروری بر منابع، به بررسی مفهوم و معنی ارتباط و نقش و تاثیر     رسانه ها، نظریه های ارتباطی و جامعه شناسی مرتبط با موضوع شهروندی و وسایل ارتباطی، مکتب انتقادی فرانکفورت و آشنایی با نظرات یورگن هابرماس، پیدایش مفهوم شهروندی در جهان و ایران (از قبل از مشروطه)، تعریف و انواع سازمان های غیردولتی پرداخته شده و در فصل سوم، تکنیک و روش تحقیق و در فصل چهارم، تجزیه و تحلیل یافته های آماری بررسی شده است. فصل پنجم به نتیجه گیری از پژوهش اختصاص یافته است(قوام و دهقان شاد، 1388).

      چارچوب نظری

برای پوشش تئوریک فرضیه­های این پژوهش، فشرده­ای از نظریه­ها به ویژه نظریة شهروندی­گفتگویی یورگن هابرماس و خلاصة دیدگاه­های مربوط به نگرش شهروندی از نظر صاحب نظران این حوزه  و نیز  دیدگاه نظری هربرت­گنز برای تبیین رابطه متغیرهای زمینه­ای(ویژگی­های اجتماعی- اقتصادی پاسخگویان) و فرضیه های مرتبطارائه شده است.

 نظریۀ شهروندی گفت وگویی یورگن هابرماس:

   در تبیین اصول نظریۀ شهروندی گفت وگویی[10]  در فلسفۀ سیاسی شهروندی یورگن هابرماس، می‌توان به اصول پنجگانۀ زیر  (توضیحات تکمیلی آن در منظومۀ پساملی ۱۹۹۸) اشاره نمود (هابرماس، ۱۳۸۰: 52؛ منوچهری و نجاتی حسینی، 1385: 21-19):

  • شمول‌گرایی سیاسی، اجتماعی، حقوقی، اخلاقی­ و اخلاق­گفتگویی: از دیدگاه هابرماس،  این شمول‌گرایی[11]  صرفاً خواسته‌های قدرت یا خواسته‌های محلی‌گرایی وخاص‌گرایانه[12] نیست، بلکه ریشه در اساسی‌ترین استعدادهای جوانان به عنوان موجودات انسانی اهل گفتگو، بحث و استدلال عقلانی دارد که براساس آن جوانان مایل اند زندگی اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و حقوقی را به جلو هدایت کنند. 
  • اخلاق گفتگویی به عنوان مبنایی برای حقوق، اخلاق و سیاست: در نزد هابرماس، توانایی ذاتی و استعداد ریشه‌دار اخلاق گفتگویی، تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری برمبنای بحث، استلال و برهان‌آوری عقلانی، پایه‌های ابداعاتی بزرگ مانند حاکمیت ملی، حقوق بشر و رویه‌های دموکراتیک است که شهروندان را به صورتی عام‌گرایانه به یکدیگر پیوند می‌دهد. 
  • عقلانیت ارتباطی به عنوان شالوده‌ای برای گفتمان اخلاق: عقلانیت ارتباطی هابرماسی که منجر به شناسایی، حرمت‌گذاری و به رسمیت شناختن متقابل جوانان در یک فرآیند عقلانی می‌گردد و نهادهایی که بر این مبنا می‌روید، از نهادهای اخلاقی حقوقی گرفته تا نهادهای سیاسی اجتماعی فرهنگی و در نهایت، دولت مبتنی بر قانون اساسی[13]  جوانان را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو می‌سازد؛ ضمن آن‌که این‌ها هیچکدام از عوارض یا متفرعات شرایط تاریخی نیستند و به یک زمینۀ عام بر می گردند. 
  • دموکراسی به عنوان قالبی برای تحقق عینی الزامات و نتایج عقلانیت و اخلاق ارتباطی: تضمین استمرار دموکراسی مستلزم ایجاد و رشد احساس مسئولیت شهروندی(وظایف شهروندی) و التزام مشارکت همگانی شهروندی(حقوق شهروندی) است.
  • دموکراسی و شهروندی و تبلورات وطن‌دوستی و جهان وطنی: هم دموکراسی و هم شهروندی در هر دو تبلور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق اخلاقی خود می‌باید به شکل نوعی وطن‌دوستی دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی[14] و نیز نوعی وحدت جهان وطنی[15] تحقق یابد: 1. منظور از وطن‌دوستی دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی، چیزی جز نوعی هویت مشترک مبتنی بر اصول انتزاعی زندگی دموکراتیک ملحوظ در قانون اساسی نیست که در برابر بازخوانی غیرانتقادی ملیت، فرهنگ، قومیت، مذهب، نژاد، زبان و تاریخ قرار می‌گیرد. 2. منظور از وحدت جهان وطنی نیز اتخاذ الگویی از جامعه است که بر اصول نهادین انتزاعی مانند آزادی  برابر تمامی شهروندان جهانی تحت حقوق شهروندی برابر جهانی بنا شده و از اصول مورد اتکای دولت‌های مبتنی بر قانون اساسی برخوردار است.

   در مجموع، قلب شبکۀ تئوریک جامعه شناسی و فلسفه‌های اجتماعی سیاسی، حقوق و اخلاق هابرماس که در ضمن خاستگاهی برای صورت‌بندی تیپ ایده‌آل شهروندی گفت وگویی هابرماسی نیز هست، حاوی سه مقوله شالوده‌ای است: نظریۀ گفتمان اخلاق، نظریۀ عقلانیت و کنش ارتباطی و نظریۀ زیست جهان تفاهمی توافقی. بدین ترتیب، فراتر از فلسفۀ سیاسی شهروندی لیبرالیسم (که شهروندی را تنها به حق شهروندی شهروندان می‌کاهد) و فلسفۀ سیاسی شهروندی سوسیالیسم(که شهروندی را تنها به وظیفه- تکلیف شهروندان مقید می‌سازد)، در فلسفۀ سیاسی شهروندی یورگن هابرماس (با نگاهی تحلیلی هنجاری) با اتکا به دو نظریۀ کلیدی(عقلانیت ارتباطی/ اخلاق گفتگویی)، می‌توان پارادایمی از شهروندی را (با تکیه بر یک تیپ ایده‌آل هنجاری) برمبنای تلفیق صفاتِ شالوده‌ای آن به نام شهروندی گفت وگویی(با نوعی فلسفۀ سیاسی شهروندی بیناشهروندانی برمبنای هرمنوتیکِ انتقادی جهت رهایی شهروندان از مقیداتِ سرکوب‌کنندۀ زبان و ارتباطِ تحریف شده، قدرت و سلطۀ دیگری)، از سه بُعد به تصویر کشید:

  • شهروندی تفاهمی (مُحق- موظف: تلفیق حق- وظیفه) که برمبنای ارتباط تفاهمی عقلانی، دغدغه‌های اخلاقی آن بسیار پُر رنگ است و به شکل‌گیری، خودبنیادی، عدالت و همبستگی راه می‌برد.
  • شهروندی ارتباطی(خود- دیگری: تلفیق خودبنیادی- بیناذهنیت) که منجر به شناسایی، حرمت‌گذاری و به رسمیت شناختن متقابل شهروندان در یک فرآیند ارتباطی می‌گردد و کلیۀ نهادها اعم از نهادهای اخلاقی، حقوقی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعۀ شهری شهروندان را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو می‌سازد.
  • شهروندی مشارکتی(عقلانی- اخلاقی: تلفیق عقلانیت- اخلاقیت) که متضمن چند الزام عقلانی اخلاقی بیناذهنی است: 1.استحقاق حق خود از طریق مشارکت همدلانه و جدی در فرآیند گفتگویی عقلانی به همراه قوت بخشیدن به استدلال‌های مُجاب‌کنندۀ عقلانی جهت اقناع دیگری برای پذیرش از سَرِ رضایت این استحقاق. 2. تقویت ساز وکار شناسایی رسمی متقابل و دوسویۀ خود/ دیگری، جهتِ شکل‌دادن به پایگاه‌های هویت‌یابی آن دیگری از سوی خود، و استحکام‌دادن به زنجیرۀ حق خود/ وظیفۀ دیگری و متقابلاً حق دیگری/ وظیفۀ خود. 3. احترام‌ به تشخص انسانی و حرمت به حق‌های بنیانی و آزادی‌های مُحق و قانونی همزمانِ خود/ دیگری براساس پذیرش تفاهمی وفاقی مشارکتی از سَرِ رضایت و فارغ از هرگونه اجبار حقوقی سیاسی اجتماعی فرهنگی روانی. 4. مُلزم ساختن زمینه‌های حقوقی سیاسی اجتماعی به پذیرش رسمی حق‌ها و وظیفه‌های شهروندی از طریق شکل‌دادن به‌ نوعی قدرتِ ارتباطی شهروندی برای جهت‌دهی به قدرتِ اجرایی جامعه و حکومت، هموار سازی راه برای تکوین نوعی حقوق- سیاست- اجتماع- فرهنگِ گفتگویی و تغییر شکل دموکراسی رفاهی لیبرال سوسیال ناحقیقی به دموکراسی رایزنانه مشارکتی گفتگویی شهروند-مدار حقیقی. 5. دائرمدار نمودن خود/ دیگری در شهروندی گفت وگویی به سمت تثبیتِ ایده‌ال سیستم حقوق بشر، سیستم حق‌های مبنایی، حق تعیین سرنوشت، حق حاکمیتِ مردمی با واسطۀ دموکراسی رایزنانه و دولتِ قانونمدار دموکراتیک.  بنابراین برای اجرای نظم، مکانیزم‌های زیر ضروری‌اند (آزاد ارمکی و معیدفر، 1376: 12؛ گرب، 1373: 143– 142): شفافیت و وضوح در هنجارها، قوانین و مقرراتِ شهری(دربرگیرندۀ آگاهی و شناخت در سطوح گوناگون متغیرهای زمینه‌ای شهروندان)؛ شهروندی که آگاهانه و داوطلبانه خود را (در چارچوب مشارکتِ سیاسی اجتماعی) ملزم و متعهد به اجرای هنجارها، قوانین و مقرراتِ شهری می‌داند؛ وجود مکانیزم‌های جامعه پذیری (اعم از: نهاد خانواده/ گروه دوستان/ سیستم‌های آموزشی و تربیتی/ سازمان‌های اجتماعی/ رسانه‌های­گروهی) و نیز مکانیزم‌های کنترل و فشار اجتماعی(اعم از: کنترل درونی/ کنترل بیرونی) که بی تردید، با هماهنگی و برنامه‌ریزی منطقی و عقلایی، برای درونی شدن نگرش شهروندان به شهروندی گفت وگویی، لازم و ضروری است.

دیدگاه­های نظری مرتبط با نگرش شهروندی

   اندیشمندان اجتماعی پیرامون شهروندی از جمله: شهروندی قانونی، هنجاری، سازمانی، مشتری و  اقتضایی نگرش­های گوناگونی را  مطرح ساخته اند  که در ادامه به هریک از این دیدگاه­ها اشاره ای می کنیم:  

  • به قول دیویدکتز و ساموئل اسمیت(کتز و اسمیت، 1967)[16] در کتاب "روانشناسی اجتماعی سازمان‌ها"، شهروندان نسبت به بسیاری از چیزهای اطراف محیط شهری دارای نگرش یا گرایش[17]‌ هستند. لذا این نگرش‌ها می‌توانند به صُور ذیل در توصیفِ اطلاعات و داده‌های شهروندان نقش‌آفرینی داشته باشند: 1. نگرش ساختی[18] در حوزۀ ارزیابی و انتظار فایدۀ شهروندان نسبت به سازمان و مدیریت شهری. 2. نگرش کارکردی[19] در خصوص ویژگی‌ها و شرح وظایفِ شهروندان نسبت به رفتار شهروندی. 3. نگرش سیستمی[20]  در ارتباط با جلب رضایت شهروندان نسبت به سبک زندگی شهری به عنوان مصرف‌کننده. 4. نگرش تضاد[21] مربوط به ارزیابی و انتظار شهروندان نسبت به توزیع عادلانۀ نمادهای منزلتی (3P) در جامعۀ شهری. درواقع، این امر حاکی از آن است که تغییر نگرش، نتیجۀ ایده‌های جدید نسبت به عملکرد[22] شهروندان در برخورد با نیازهای جدید در جامعۀ شهری است که سهمی بسزا در ارضای نیازهای مهم روانی و اجتماعی آنان دارد(صدفی و بابایی،1383: 16–15).
  • به قول لوئیس ترستون[23](ترستون، 1929) نگرش‌ها می‌توانند واکنش ارزشی یا عاطفی شهروندان نسبت به یک موضوع  و یا یک مسئله باشند؛ یعنی، ارزیابی و بیان احساساتِ شهروندان نسبت به یک موضوع و یا یک مسئله‌ای که بروز کرده باشد. بنابراین، به قول لئونارد برکوویتز[24](1958)، نگرش‌ها می‌توانند واکنش ارزشی یا عاطفی شهروندان جهت آمادگی برای پاسخ به عنوان منظومه‌ای از عناصر شناختی، عاطفی و رفتاری باشند(کوثری، 1376: 80-79). از این‌رو، به قول موریس روزنبرگ و کارل هاولند[25](1960) در اثرشان ادراکات، اثرات و اجزای رفتاری گرایش، نگرش‌ها نوعی ساختار فرضی‌اند که بین شیئی محسوس، محرک شیئی و رفتار پس از آن به صورت واسط عمل می‌کنند. لذا نگرش‌ها معمولاً با سه بُعد یا مؤلفه‌های سه‌گانۀ ذیل مشخص می‌گردند (صدفی و بابایی، 1382): 1. بُعد عاطفی نگرش: آمادگی قبلی شهروندان برای ارزش‌گذاری مثبت یا منفی یک موضوع و یا یک مسئله‌ در جامعۀ شهری. 2. بُعد شناختی نگرش: باورها و یا شناخت‌های شهروندان در مورد یک موضوع و یا یک مسئله‌ به عنوان شهروند. 3. بُعد رفتاری نگرش: نحوۀ‌ رفتاری و عمکردی شهروندان نسبت به یک موضوع و یا یک مسئله‌ در ارتباط با سایر شهروندان.
  • در تحقیقاتِ موریس روزنبرگ و کارل هاولند[26] در کتاب "ادراکات، اثرات و اجزای رفتاری گرایش" در مورد تغییر نگرش شهروندان نسبت به جنگ و متقاعد ساختن آن‌ها به لزوم ازخودگذشتگی و دفاع از جامعۀ آمریکا، در ارتباط با فرآیند اقناع و متقاعدسازی[27] شهروندان، پنج عنصر در تغییر نگرش آنان مؤثرند (صدفی و بابایی، 1382:  223 – 222):  1. وسیلۀ تغییر نگرش(شامل فرستنده  یا منبع پیام: کی چه می‌گوید؟). 2. هدف تغییر نگرش(شامل گیرنده یا یابندۀ پیام: پیام‌ها را به چه کسانی می‌گویند؟) و محتوای تغییر نگرش(پیام‌ها چه چیز و چه می‌گویند؟)، شامل: 3. فرآیند رمزگذاری تغییر نگرش(پیام‌ها با چه تکنیک‌هائی می‌گویند؟). 4. فرآیند رمزیابی تغییر نگرش(پیام‌ها با چه تأثیر و نفوذی می‌گویند؟).  5. کانال تغییر نگرش (پیام‌ها از طریق تبلیغاتِ رسانه‌ای، چگونه به شهروندان انتقال می‌یابند؟).
  • به قول گوردون آلپورت[28] در کتاب "گرایش‌ها در تاریخ روانشناسی اجتماعی"، نگرش‌ها از لحاظ نظری، به معنی یک نظام از تمایلات، اعتقادات و عقاید شهروندان نسبت به پدیده‌ های محیط شهری می‌باشند. این نظام از تمایلات، در طول زمان در پی تأثیرات محیط شهری و تجربیات شهروندان شکل‌گیری می‌شود و کم و بیش دارای قوام و دوام می‌باشد و یک آمادگی ذهنی برای یک عمل خاص را می‌سازند. از این‌رو، نگرش‌ها برای توصیف سه بُعد رفتاری بکار می‌روند: 1. بُعد آمادگی جسمی و بدنی شهروندان برای پذیرش محرک‌های بیرونی و تبدیل آن ها به عمل. 2. بُعد فکری و آگاهی شهروندان نسبت به خوب یا بد بودن یک چیز در ارتباط با دیگران. 3. بُعد احساسی و عاطفی شهروندان جهت ارائه قضاوت‌ها و یا عکس‌العمل‌های ارزیابی کننده نسبت به پدیده‌های اطراف.
  • به قول گوردون آلپورت در اثرش "گرایش‌ها در تاریخ روانشناسی اجتماعی"، نگرش‌ها یک نوع آمادگی فکری و احساسی شهروندان برای پـاسخ دادن است که از خلال تجربه، سازمان‌یافته و بر عکس‌العمل‌ آنان نسبت به کلیۀ پدیده‌ها و موقعیت‌هایی که با آن‌ها در ارتباط است تأثیری جهت دهنده و پویا می‌گذارد. به عبارت دیگر، نگرش‌ها یک سیستم از واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های ارزیابی‌کننده‌اند که برمبنای اعتقادات و چارچوب‌هایی که براساس آن‌ها این ارزیابی‌ها انجام می‌شوند، قرار می‌گیرند. درواقع، این چارچوب و پایه‌های ارزیابی‌کننده در دوران‌های مختلفِ شکل‌گیری شخصیت شهروندان بوجود می‌آید. بدین ترتیب، عنصر مهم نگرش‌ها، عکس‌العمل‌های ارزیابی‌کننده است که همواره در مورد یک پدیده سوگیری می‌کنند (رفیع پور، 1372:  7 – 5). در مجموع، نگرش‌ها دارای ابعاد سه‌گانه زیر می‌باشد: 1. بُعد عقیدتی[29] نگرش‌ها که بُعد فکری و آگاهی شهروندان نسبت به خوب یا بد بودن یک چیز و یا جهت‌گیری در برابر یک واقعیت اجتماعی (مثبت/ منفی) در جامعۀ شهری است. 2. بُعد احساسی نگرش‌ها که وجود نوعی پیوند با احساسات و عواطف شهروندان را نشان می‌دهد؛ به عبارتی، بُعد احساسی جهت ارائه قضاوت‌ها، عکس‌العمل‌ها و ارزیابی‌های شهروندان نسبت به پدیده‌های محیط پیرامون در جامعۀ شهری به شمار می آید. 3. بُعد عملی نگرش‌ها که آمادگی درونی بالفعل برای انجام کار شهروندان است؛ به بیان دیگر، بُعد آمادگی جسمی و بدنی شهروندان برای پذیرش محرک‌های بیرونی و تبدیل آن به عمل یا عملکرد در جامعۀ شهری است.
  • به قول لئون فستینگر[30] در اثرش "تئوری ناهماهنگی‌شناختی"، نگرش شهروندان در ارتباط با چرایی و چگونگی ارضای سلسله مراتب نیازها در جامعۀ شهری، ممکن ‌است منجربه دو گونه واکنش گردد (صدفی و بابایی، 1383:  16 – 15؛ ازکمپ، 1370: 576 – 575): 1. ادامۀ رفتار، یعنی هماهنگی شناختی براساس تشویق، ترغیب، پاداش، سود و نظایر آن که در این حالت دو یا چندین عنصر در مجموعۀ شناختی شهروندان، هماهنگی و انسجام دارند و شهروندان در گرایش خود احساس رضایتِ توازن شناختی می‌کنند. 2. تغییر رفتار، یعنی ناهماهنگی شناختی براساس تنبیه، توبیخ، هزینه، زیان و  نظایر آن که در این حالت وقتی دو یا چند عنصر در گنجینۀ  شنـاختی شهروندان یکدیگر را نقض می‌کنند، وضعیت نامطلوبی به شهروندان دست می‌دهد که سعی در برطرف کردن آن می‌نمایند. درواقع، این عدم توازن  ممکن است با تغییر یکی از عناصر گرایش که با هم در تضادند و یکدیگر را دفع می‌کنند، کاهش یابد.
  • به قول گوردون آلپورت درکتاب "گرایش‌ها در تاریخ روانشناسی اجتماعی"، نگرش‌ها به عنوان حالتِ ذهنی است که شهروندان را برای انجام کنش آماده می‌سازد و جزو متغیرهای واسطِ غیرقابل مشاهده می‌باشند. لذا در فرآیند گرایش، اهمیت وضعیت کنش برای شهروندان، هنجارهای موجود در محیط اجتماعی، میل یا اجبار در رعایت هنجارها یا قوانین و نظایر آن، امکان پیش‌بینی رفتار شهروندان را درقبال موضوع معین، میسر می‌سازد. بدین ترتیب، از این دیدگاه، چهار شرط عمده می‌توانند موجب پیدایی نگرش‌های شهروندان شوند (صدفی و بابایی، 1383): 1. تراکم تجربۀ شهروندان، بدین معنا که سروکار داشتن با موضوع یا گروهی از شهروندان و تجربه‌های نزدیک یا مشابه آن، نگرش شهروندان را به عنوان یک شهروند می‌سازد. 2. تمایزگذاری شهروندان، یعنی بواسطه اخذ تجربه‌های جدید، نگرش مشخصی از گرایش‌های نزدیک به آن در بین شهروندان در جامعۀ شهری، متمایز می‌گردند. 3. ضربۀ عاطفی شهروندان، یعنی برپایۀ یک تجربۀ تلخ، شهروندان در ارتباط با دیگران یا موضوعی که در آن دخیل هستند، به عنوان یک شهروند، گرایش پیدا می‌کنند. 4. تقلید شهروندان از دیگران، یعنی نگرش‌های شهروندان از طریق تقلید از دیگران نیز حاصل می‌شود و این شرط احتمالاً اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا در جامعۀ شهری تعداد زیادی از نگرش‌ها از این طریق پذیرفته می‌شوند.  
  • به قول دیوید کرچ و ریچارد کراچفیلد[31]، نگرش‌ها به عنوان سازمان بادوامی از فرآیندهای انگیزشی، عاطفی و شناختی شهروندان نسبت به برخی از وجود جهان پیرامون شهری است. به عبارت دیگر،  نگرش‌ها منظومه‌ای از عنصر شناختی (اطلاعاتِ شهروندان دربارۀ موضوع نگرش)، عنصر عاطفی (قضاوت و ارزیابی شهروندان نسبت به موضوع نگرش) و عنصر آمادگی (برای پاسخ یا رفتار مورد نظر شهروندان نسبت به مسئلۀ نگرش) هستند که در عین حال دارای چهار نوع کارکرد[32] مخصوص به خود می‌باشند: 1. کارکرد معرفتی[33] نگرش شهروندان، مبتنی بر شناخت شهروندان هنگام تنظیم رفتارها نسبت به پدیده‌های اجتماعی و محیطی (به عنوان عامل تعمیم مفاهیم انتزاعی در فرآیند شکل‌گیری فرهنگِ شهروندی). 2. کارکرد سودجویانۀ[34] نگرش شهروندان، مبتنی بر جلب شهروندان در دستیابی به اهداف ارزشمند نسبت به پدیده‌های اقتصادی، اجتماعی و محیطی (به عنوان ابزار یا وسیلۀ انطباق شهروندان به عنوان شهروند). 3. کارکرد بیانی[35] نگرش شهروندان، مبتنی بر پایبندی و اعتقاد شهروندان نسبت به یک موضوع از جنبۀ مثبت یا منفیِ ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی (به عنوان عامل خویشتن‌یابی و بروز نوآوری‌ها و خلاقیت‌های شهروندان در جامعۀ شهری). 4. کارکرد دفاعی[36] نگرش شهروندان، مبتنی بر مکانیزم‌های دفاعی به هنگام تهدید در احساس اعتماد به نفس، عدم ارضای نیاز به احترام، ناامنی اجتماعی، تضادهای شدید درونی، کهتری  و یا پیش‌داوری‌های قومی و نژادی (به عنوان عامل دفاع از خود و مقاومتِ سیاسی ‌و حقوقیِ شهروندان در برابر هرگونه تغییر و نوآوری در جامعۀ مُدرن شهری). به دلیل این کارکردهاست که شهروندان درمقابل تغییر نگرش‌های خود مقاومت به خرج داده و به سختی حاضرند آن‌ها را تغییر دهند. لذا نگرش‌ها نه تنها دارای کارکردهای بسیاری‌ هستند، بلکه شیوه‌های مناسب برای تغییر آن‌ها نیز به این کارکردها بستگی دارد (صدفی و بابایی، 1383: 18–17).
  • به قول جواشیم زیشه و فرانز کرومکا[37] در اثرشان "گرایش روستاییان به ادارۀ ترویج"، سه‌ عنصر در سه بُعد قابل تجزیه و تحلیل است: 1. عناصر ادراکی نگرش- که اطلاعاتِ ذهنی شهروندان دربارۀ قوانین و مقررات شهروندی در ارتباط با سازمان‌های قابل رجوع است. 2. عناصر عملی و رفتاری نگرش- که میزان مراجعۀ شهروندان به سازمان‌های ذیربط جهت حل مسائل قانونی و عقلانیِ خودشان است. 3. عناصر ارزشیابانۀ نگرش- که میزان ارزیابی شهروندان نسبت به فایدۀ عملکرد قوانین و مقرراتِ سازمان‌های ذیربط است.
  • به قول لوتز روزنشتیل[38](1972) در کتاب "روانشناسی سازمانی"، برای بررسی کارایی و اثربخشی سازمان‌ها و مدیریتِ شهری، می‌توان به متغیرهایی نظیر ارضای نیازها، تجربۀ قبلی، رضایتِ شهروندان، میزان دسترسی به اهداف تعیین شده و کارایی بهتر برای حل مسائل شهری اشاره نمود که بر روی تغییر نگرش شهروندان تأثیر دارند (رفیع پور، 1372: 17–16). در واقع، مشارکتِ شهروندان در یک کنش و یا به شرکت در کنشی وادار شدن، می‌تواند راهی برای تغییر نگرش‌ شهروندان به حساب آید (تاپیا، 1379: 38–36). از این‌ رو، به قول آیسک آیزن و مارتین فیشباین[39](1980) در اثرشان "فهمیدن گرایش‌ها و پیشگویی رفتار اجتماعی"، دو دسته عامل در ارتباط با هم در تعیین نگرش و قصد انجام کنش شهروندان دخالت دارند: 1. باورهایی که نسبت به پیامدهای یک کنش اجتماعی در شهروندان پیدا می‌شوند و از نوع ارزشگذارانه  هستند و در اعتقاد به موفقیت یا شکست کنشی که شهروندان در پیش گرفته‌اند، خلاصه می‌شوند. این باورها، گرایش شهروندان را نسبت به کنش مورد نظر تعیین می‌کنند. 2. باورهای پیچیده‌ای که براساس گمان شهروندان شکل می‌گیرد؛ گمان در مورد نتایجی که به نظر دیگران  نصیب آنان خواهد شد و احترامی که به این نظر خواهند گذاشت. در واقع، این باورها تعیین‌کنندۀ هنجارهای ذهنی شهروندان هستند. البته نگرش‌ها نسبت به کنشی که شهروندان در پیش گرفته‌اند و هنجارهای ذهنی که در سر می‌پرورانند، بطور مستقیم  قصد انجام کنش را در شهروندان بوجود نمی‌آورند، بلکه در اینجا ارزیابی شهروندان نسبت به اهمیت نسبی هنجارها  نیز در انجام کنش‌های سیاسی و اقتصادی ضروری است.
  • به قول آیسک آیزن[40](1988) در کتاب "گرایش‌ها و شخصیت و رفتار"، رفتار در پی زنجیره‌ای از عوامل بوجود می‌آید و حلقۀ ماقبل بروز رفتار، قصد و نیت شهروندان به انجام یک رفتار[41] است. لذا بوجود آمدن قصد و نیتِ شهروندان به نوبۀ خود تابع دو متغیر دیگر است (رفیع پور، 1372: 11–9): اول) گزینش یا هنجار ذهنی[42] که منعکس کننده نفوذ و فشار اجتماعی است و شهروندان آن‌ را برای انجام یک رفتار، احساس و ادراک می‌کنند. بدین معنا که شهروندان به آن توجه دارند که برمبنای قوانین و مقررات شهری، تا چه حد رفتارشان مورد تأیید یا توبیخ دیگران که در عین حال نقش یک مرجع هدایت کنندۀ رفتار را دارند، قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب، متغیر هنجار ذهنی، خود به دو عامل دیگر تجزیه می‌شود: 1. دیگران مهم[43]، یعنی انتظار اینکه یک رفتار خاص از سوی دیگر شهروندان مهم، چگونه ارزیابی می‌شود؟ 2. انگیزش پیروی[44]، یعنی انگیزۀ شهروندان برای پیروی از  انتظارات دیگران، مثبت است یا منفی؟

      دوم) نگرش[45] یا گرایش به سوی آن رفتار که یک متغیر فردی و شخصی است و طی آن شهروندان انجام یک رفتار یا یک پدیده را از نظر هنجارها و قوانین و مقرراتِ خودشان ارزیابی می‌کنند که آیا خوب است یا بد؟ لذا نگرش بر این اساس به نوبۀ خود تابع دو عنصر یا ابعاد دوگانه می‌باشد: 1. انتظار فایده[46] ، یعنی شهروندان از بُعد ذهنی تا چه حد به طور قانونی و عقلایی از یک پدیده در آیندۀ دور یا نزدیک، در حل مسائل و مشکلاتِ شهری، انتظار فایده دارند؟ 2. ارزیابی فایده[47] ، یعنی آیا از بُعد عینی آن پدیدۀ شهری به طور قانونی و عقلایی در حال حاضر نسبت به گذشته برای آن شهروندان فایده دارد یا نه؟

  • به قول جی.آر. ایزر[48](1994) در اثرش "گرایش‌ها و بی‌نظمی و وابستگی فکری"، برای سنجشِ نگرش‌های جهت‌گیرانه و ارزش‌گذارانۀ شهروندان نسبت به موضوعات و مسائل شهروندی، با استناد به پنج طیف، می‌توان نگرش‌ شهروندان را اندازه‌گیری­ نمود (تاپیا، 1379: 35–33؛ صدفی و بابایی، 1383: 19–18): 1. طیف امری بوگاردوس[49](1935) که در آن گرایش یا عدم گرایش یک گروه (قومی/ نژادی/ دینی/ مذهبی/ جنسیتی/ طبقاتی/...) نسبت به سایر گروه‌های اجتماعی (با هدفِ اندازه‌گیری پیش‌داوری‌های بین قومی و خرده‌فرهنگ‌ها، برمبنای میزان فاصلۀ اجتماعی گروه‌های اجتماعی) مورد سنجش قرار می‌گیرد. 2. طیف رنسیس لیکرت[50] که در آن حجمی از باورهای کم و بیش مساعد نسبت به موضوعی معین (با هدفِ اندازه‌گیری نگرش به یک موضوع خاص براساس ارزش‌های جامعۀ شهری)، نگرش شهروندان را به آن موضوع یا مسئله تشکیل می‌دهد. 3. طیف چارلز آزگود(1957)[51] که در آن یک بُعد ارزش‌گذاری (با هدفِ شناخت و اندازه‌گیری تمایز معنایی براساس معناشناسی تفاوتی یا فضای مفهوم تفاضلی)، برای مشخص کردن نگرش شهروندان به آن موضوع یا مسئله کافی است. 4. طیف لوئیس ترستون(1929)[52] که در آن گرایش به عنوان موضع‌گیری درقبال تعدادی باور در موضوعی است (با هدفِ اندازه‌گیری نگرش نسبت به یک موضوع یا مسئلۀ ویژه براساس ارزش‌های جامعۀ شهری توسط داوران یا اجماع محققین)، و این باورها از موافق‌ترین تا مخالف‌ترین آن‌ها به ترتیب عرضه شده‌اند. 5. طیف لوئیس­گاتمن(1947)[53] که در آن گرایش‌ها به صورت مجموعه‌ای از باورها که به طور سلسله مراتبی نسبت به موضوع یا مسئله‌ای ترتیب داده شده (با هدفِ تنظیم سئوالات یا گویه‌های مربوط به نظرسنجی، به نحو کاملاً تراکمی یا انباشتی مبتنی بر تحلیل طیف نگار)، جلوه‌گر می‌شوند.

 

    بدین ترتیب، طبق مُدل نظری تحقیق، هدفِ اصلی تحقیق تبیین جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر نگرش جوانان شهر تهران به شهروندی­گفتگویی، بنا بر دیدگاه کورت لوین در فضای تئوری میدان اجتماعی یا تحلیل میدان نیرو، مسیرِ فرضیه‌هاى اصلی پژوهش درقالب تأثیرگذارى متغیرهای زمینه‌اى و متغیرهای اصلى بر متغیر تأثیرپذیر در چارچوب مُدل پیتر رُسی و رابرت چین مدنظر قرار می‌گیرد (رفیع پور، 1372 : 23-22). درواقع، از این رهگذر به نظر می‌رسد متغیرهای زمینه‌ای به عنوان متغیرهای تأثیرگذار اولیه (در فرآیند اجابت کردن جوانان از طریق جنسیت، سن، وضع تأهل، وضع اشتغال، نوع شغل، میزان درآمد، میزان تحصیلات،  مالکیت مسکن و منطقۀ مسکونی، بر متغیرهای اصلى به عنوان متغیر کنترلی در فرآیند نگرش شهروندی گفت وگویی و مولفه­های گوناگون آن تأثیر می گذارد و آنگاه متغیرهای اصلى سهم بسزایی بر متغیر تأثیرپذیر نهایی خواهند داشت.

 

 

 

 

 

 

شکل1: مُدل نظری تحقیق برمبنای تنظیم فرضیه‌های تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرضیه های پژوهش

  •    بین متغیرهای زمینه­ای (به صورت دو به دو: جنسیت، سن،  مسکن، منطقه مسکونی، وضعیت اشتغال، نوع شغل، تحصیلات، درآمد و بعد خانوار) و متغیر وابسته (نگرش جوانان به شهروندیِ­گفتگویی) رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین متغیرهای زمینه­ای (به صورت دو به دو: جنسیت، سن،  مسکن، منطقه مسکونی، وضعیت اشتغال، نوع شغل، تحصیلات، درآمد و بعد خانوار) و متغیرهای مستقل (به صورت دو به دو: نگرش جوانان به شهروندیِ قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) رابطه معناداری وجود دارد.
  •    بین متغیرهای مستقل (نگرش جوانان به شهروندیِ قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) و متغیر وابسته (نگرش به شهروندیِ­گفتگویی) رابطه معناداری وجود دارد.
  •    متغیرهای زمینه­ای (به صورت دو به دو: جنسیت، سن،  مسکن، منطقه مسکونی، اشتغال، شغل، تحصیلات، درآمد و بعدخانوار) و متغیرهای مستقل (نگرش جوانان به شهروندیِ: قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) بر متغیر وابسته (نگرش جوانان به شهروندیِ­گفتگویی) رابطه معناداری دارد.

 

روش‌شناسی پژوهش

  1. روش تحقیق

    در پژوهش حاضر، برای مطالعه و بررسی میزان تغییرات در یک یا چند عامل که در اثر تغییرات یک یا چند عامل دیگر بوجود آمده، سعی گردیده از روش همبستگی یا همخوانی  مبتنی بر روش تحقیق پیمایشی[54]  استفاده شود. بنابراین با در دست داشتن اطلاعات و داده‌های لازم از جامعۀ آماری و نیز محاسبۀ ضرایب همبستگی بین متغیرها به روابط مبتنی بر فرضیه‌های پژوهش پرداخته می‌شود (صدفی و بابائی، 1382: 20-19). در این تحقیق با توجه به مُدل نظری تحقیق و با توجه به وسعتِ جامعۀ آماری، در بستر روش اسنادی و روش مشاهده، مناسب‌ترین گزینۀ جمع‌آوری داده‌ها از جمعیتِ نمونه، برای نیل به اهدافِ تحقیق و همچنین پاسخ‌گویی به فرضیه‌های تحقیق، روش تحقیق پیمایشی است. از این‌ رو، تکنیک پرسشنامه بر مبنای طیف رنسیس لیکرت درقالب روش میدانی(روش مشاهدۀ مستقیم پهنانگر به‌عنوان ابزار جمع‌آوری داده‌ها)  و تکنیک‌های آزمون‌های آماری به ‌عنوان ابزار سنجش و محاسبۀ ضرایب همبستگی بین متغیرهای موجود در فرضیه‌های تحقیق، جهت نیل به مُدل تجربی و مقایسۀ آن با مُدل نظری، در این روش لحاظ می‌گردد. به قول دیوید دِواس[55] در کتاب "پیمایش در تحقیقات اجتماعی"، مزیتِ پیمایش نسبت به سایر روش‌ها در این‌گونه تحقیقات، اولاً، در کارآمدی و قدرتِ توصیف مناسب ویژگی‌های واحدهای تحلیل و مقایسۀ دقیق خصوصیاتِ آن‌ها به‌کمک استنباطاتِ عِلی است؛ ثانیاً، به‌ عنوان مجموعۀ منظمی از داده‌ها یا ماتریس متغیرها بر حسب داده‌های موردی، توانایی خاصی در گردآوری داده‌ها و تجزیه و تحلیل دستاوردهای تحقیق دارد (دِواس، 1376: 14-13 / محسنی تبریزی، 1388: 161-160).

  1. جامعه آماری و روش نمونه‌گیری

       جامعه آماری این طرح با توجه به اهداف مطروحه شامل جوانان 15-29 ساله ساکن در شهر تهران بزرگ می‌باشند که با توجه به تعریف جامعه آماری، هر یک از افراد این گروه سنی به عنوان واحد آماری محسوب می‌شود. حجم جامعه آماری طبق سرشماری  برابر 4372409 نفر است. معمولاً در تعیین حجم نمونه، متغیرهای عمده‌ای چون: حجم جمعیت کل (N)، واریانس صفت‌های مورد بررسی (S)، میزان احتمال خطا در برآورد صفت‌های مورد بررسی (ضریب اطمینان) و فاصله اطمینان (d)  که میزان دقت را نشان می‌دهد و هزینه‌های طرح می‌باشد، دخیل هستند. از آنجا که بیشتر متغیرهای این پژوهش از نوع کیفی می‌باشند، ملاک عمل انتخاب واریانس‌ها صفت‌های کیفی قرار می‌گیرند. با فرض بالاترین مقدار واریانس در حجم نمونه، این مقدار برابر 25/0 است. در این پژوهش، ضریب اطمینان قابل قبول 95 درصد و خطای احتمال 5 درصد می‌باشد. با توجه به اینکه جمعیت مورد بررسی بزرگ می‌باشد، این فرض معقول است که توزیع نمونه نرمال است.  به همین دلیل مقدار اشتباه استاندارد لازم  (t) برای دستیابی به ضریب اطمینان 95 درصد 96/1 می‌باشد. از آنجا که صفت‌های مورد بررسی کیفی بودند و نسبت‌های آنها در بالا برآورد شد، فاصله اطمینان در این پژوهش 05/0 در نظر گرفته می‌شود. با توجه به این پارامترها، فرمول کوکران حجم نمونه را 385 نفر نشان می دهد. اما برای کاهش خطا، افزایش قدرت تعمیم پذیری، همچنین برای رفع مشکل عدم پاسخگویی پاسخگویان و کسر پرسشنامه مخدوش تعداد نمونه 750 نفر در گرفته شد. روش نمونه‌گیری این پژوهش از نوع احتمالی به شیوه نمونه‌گیری ترکیبی (نمونه‌گیری خوشه‌ای متناسب با حجم جامعه و تصادفی ساده) است. نحوه انجام نمونه‌گیری به شرح زیر بود: در مرحله اول، تعداد نمونه هر منطقه با استفاده از روش تخصیص متناسب، بر اساس تعداد و نسبت جوانان مناطق 22 گانه تهران مشخص گردید و تعداد نمونه محاسبه شده به مناطق مذکور اختصاص یافت. در مرحله دوم، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، افراد واجد شرایط سنی هر منطقه انتخاب گردیده و پرسشنامه پر گردید. شایان ذکر است از بین این تعداد حجم نمونه، 8 نفر (1/1 درصد) در سن 30 سالگی قرار دارند که با توجه به اینکه از نظر آماری حجم آماری آنها اندک می‌باشد و در یافته‌های پژوهش خللی وارد نمی‌کنند، اطلاعات مربوط به آنها حذف نشده‌اند.  افزایش حجم نمونه از 350 به 750 احتمال خطا و تورش و مشکل عدم پاسخگویی پاسخگویان و کسر پرسشنامه مخدوش از حجم نمونه را بسیار کاهش ‌داد.

 

 

 

    P= 0/5 وجود صفت                                     

    q=0/5   عدم وجود صفت                

    t=1/96 تعداد اشتباه استاندارد لازم برای دستیابی به 95درصد اطمینان      

    d=0/05احتمال یا درصد خطا        

    4372409 N=                

     تعریف مفهومیوعملیاتی متغیرهاى پژوهش

     تعریف مفهومیوعملیاتی متغیر وابسته (شهروندی گفت وگویی)

     به قول یورگن هابرماس در کتاب "گفتگوی فلسفیِ مُدرنیته"[56]، در فضای مفهومیِ شهروندی گفتگویی[57]، نه تنها شهروندی صرفاً به حق شهروندی شهروندان کاهش نمی‌یابد و نیز شهروندی صرفاً به وظیفه- تکلیف شهروندی مقید نمی‌گردد، بلکه با اتکا به دو نظریۀ کلیدی یعنی عقلانیت ارتباطی و اخلاق گفتگویی، پارادایمی از شهروندی برمبنای تلفیق صفاتِ شالوده‌ای آن با نوعی فلسفۀ سیاسی شهروندی بیناشهروندانی برمبنای هرمنوتیکِ انتقادی جهت رهایی شهروندان از مقیداتِ سرکوب‌کنندۀ زبان و ارتباطِ تحریف شده، قدرت و سلطۀ دیگری، از سه بُعد تشکیل می‌شود(هابرماس، 1994):

  1. شهروندی تفاهمی (مُحق- موظف: تلفیق حق- وظیفه) که برمبنای ارتباط تفاهمی عقلانی، دغدغه‌های اخلاقی آن بسیار پُررنگ است و به شکل‌گیری، خودبنیادی، عدالت و همبستگی راه می‌برد. گویه‌های نگرش به شهروندی تفاهمی به قرار زیرند:1. خُلق و خوی‌ مردم، درواقع مایۀ آسایش و آرامش عمومی شهروندان در این شهر شده است. 2. توسعه و گسترش عدالت اجتماعی در این شهر، به خاطرِ خُلق و خوی‌ مردم می‌باشد. 3. خُلق و خوی‌ مردم، هرگونه نابرابری‌ اقتصادی و اجتماعی را در این شهر از بین برده است. 4. تنها وسیلۀ نظم آفرین رفتار فرهنگی و اجتماعی در این شهر، خُلق و خوی‌ مردم است. 5. خُلق و خوی‌ مردم، باعث جلوگیری از بروز هرگونه جُرم و مُجرم در این شهر شده است. 6. تأمین‌کنندۀ ایمنی و امنیت اجتماعی در این شهر، خُلق و خوی‌ مردم می‌باشد. 7. خُلق و خوی‌ مردم، عامل تسهیل‌کنندۀ نفع همگانی ‌آحاد شهروندان در این شهر می‌باشد. 8. خُلق و خوی‌ مردم بسیاری از مسائل و مشکلات را در این شهر، حل کرده است.
  2. شهروندی ارتباطی (خود- دیگری: تلفیق خودبنیادی- بیناذهنیت) که منجربه شناسایی، حرمت‌گذاری و به رسمیت شناختن متقابل شهروندان در یک فرآیند ارتباطی می‌گردد و کلیۀ نهادهای جامعۀ شهری، شهروندان را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو می‌سازد. گویه‌های نگرش به شهروندی ارتباطی عبارت اند از: 1. رعایت داوطلبانۀ مقررات و قوانین در این شهر، فقط به خاطرِ خُلق و خوی‌ مردم می‌باشد. 2. خُلق و خوی‌ مردم، باعث مطلوبیتِ فعالیت‌های مدنی شهروندان در این شهر شده است. 3. منافع‌ ‌سیاسی و اقتصادی شهروندان در این شهر، براساس خُلق و خوی‌ مردم حفظ شده است. 4. خُلق و خوی‌ مردم، عامل پیرویِ بدون اجبار شهروندان از قوانین و مقررات در این شهر است. 5. مهم‌ترین مکانیزم اجرایی عادلانۀ عملکرد شهروندان در این شهر، خُلق و خوی‌ مردم است. 6. خُلق و خوی‌ مردم، تعاملاتِ فرهنگی و اجتماعی شهروندان را در این شهر مُیسر ‌ساخته است. 7. خُلق و خوی‌ مردم، فرآیند اِحقاق حق همۀ شهروندان را در این شهر شفاف کرده است. 8. اساس مشروعیتِ ‌رفتار عملی و ‌درونی شهروندان در این شهر، خُلق و خوی‌ مردم می‌باشد.
  3. شهروندی مشارکتی (عقلانی- اخلاقی: تلفیق عقلانیت- اخلاقیت) که متضمن چند الزام عقلانی اخلاقی بیناذهنی است. گویه‌های نگرش به شهروندی مشارکتی به قرار زیرند: 1. خُلق و خوی‌ مردم، آگاهانه به رفع نیازهای شهروندان در این شهر کمک زیادی کرده است. 2. رشد و توسعۀ فرهنگی و روانی شهروندان فقط به خاطرِ خُلق و خوی‌ مردم می‌باشد. 3. خُلق و خوی‌ مردم، عامل اصلی پیروی داوطلبانۀ شهروندان از ارزش‌های این شهر می‌باشد. 4. خُلق و خوی‌ مردم، همۀ شهروندان را آمادۀ همیاری و مشارکت ‌‌در امور این شهر کرده است. 5. خُلق و خوی‌ مردم، موجب آگاهی شهروندان از مقرراتِ ‌شهرنشینی و شهروندی شده است. 6. الزام ‌همگانی شهروندان ‌در رعایت رفتار‌ ‌شهروندی، مربوط به خُلق و خوی‌ مردم می‌باشد. 7. خُلق و خوی‌ مردم منجر به وظیفه‌شناسیِ ‌مسئولانۀ شهروندان در امور این شهر شده است. 8. خُلق و خوی‌ مردم، عاملِ اعتماد و اطمینان شهروندان به عملکرد ‌مسئولانِ این شهر می‌باشد.

 

     تعریف مفهومیوعملیاتی متغیرهای مستقل (عوامل مؤثر)

     به قول آیسک آیزن و مارتین فیشباین در کتاب "فهمیدن گرایش‌ها و پیشگویی رفتار اجتماعی" و آیسک آیزن  در اثرش "گرایش‌ها و شخصیت و رفتار"، در تبیین رفتار و حلقۀ ماقبل بروز رفتار- یعنی قصد و نیت به انجام یک رفتار- درقالب متغیرهای مستقل (عوامل مؤثر) به دو متغیر بنیادی زیر اشاره می‌گردد (رفیع پور، 1372: 9؛ صدفی و بابائی، 1383: 17):  

  1. نگرش یا گرایش به سوی آن رفتار  که یک متغیر فردی و شخصی است و طی آن شهروندان انجام یک رفتار یا یک پدیدۀ شهری را از نظر طرز تلقی خود مورد ارزیابی قرار می‌دهند( آیا رفتار یا پدیدۀ مذکور خوب است یا بد؟) لذا نگرش بر این اساس به نوبۀ خود تابع دو بُعد می‌باشد (رفیع پور، 1372: 10؛ آیزن و فیشباین، 1977: 918-888): 1. انتظار فایده که نوعی درخواست و مطالبۀ ذهنی شهروندان نسبت به یک رفتار یا پدیدۀ شهری در آیندۀ دور یا نزدیک است و به طور قانونی و عقلایی می‌تواند در حل مسائل و مشکلات موجود، فایده داشته باشد. گویه‌های نگرش به شهروندی هنجاری عبارت اند از : 1. در این شهر خُلق و خوی‌ مردم، مسیر ‌روابط ‌اجتماعیِ ‌آیندۀ شهروندان را تضمین‌ کرده است. 2. بروز مهر و محبتِ متقابل در روابط ‌اجتماعی به دلیل خُلق و خوی‌ مردم در این شهر است. 3. خُلق و خوی‌ مردم در روابط ‌اجتماعی، منجربه علاقمندی شهروندانِ این شهر به هم شده است. 4. با تغییراتِ جدید تکنولوژی، خُلق و خوی‌ مردم این شهر نیز شدیداً تطبیق پیدا کرده است. 5. روابط ‌اجتماعی مردم این شهر، در بستر خُلق و خوی‌ منظم و آینده‌گرایانه برقرار می‌باشد. 6. مردم این شهر، دارای خُلق و خوی‌ لبریز از اعتقاد و اعتماد متقابل به همدیگر می‌باشند. 7. خُلق و خوی‌ مردم این شهر، سرشار از رفتار شایسته ‌سالارانه در مناسبات ‌اجتماعی می‌باشد. 8. مردم این شهر، در روابط ‌اجتماعی خود با دیگران با خُلق و خوی‌ مثبت و هدفمند رفتار می‌کنند. 2. ارزیابی فایده، نوعی قضاوت و ارزش‌گذاری عینی شهروندان نسبت به رفتار یا پدیدۀ شهری در حال حاضر نسبت به گذشته است که فعلاً به طور قانونی و عقلایی در حل مسائل و مشکلات موجود، فایده دارد یا ندارد. گویه‌های نگرش به شهروندی مشتری عبارت اند از: 1. در این شهر در مواجهه با بوروکراسیِ سازمان‌ها، مشتریان از خُلق و خوی‌ بهینه‌ای برخوردارند. 2. در فرآیند بوروکراسیِ سازمان‌های این شهر، خُلق و خوی‌ مشتری‌گرایی حرف اول را می‌زند.‌ 3. مشتریانِ بوروکراسیِ سازمان‌ها در این شهر، با خُلق و خوی ‌پُر از اعتماد به پیگیری می‌پردازند. 4. خُلق و خوی‌ مشتریان در بوروکراسیِ سازمان‌ها در این شهر، از شفافیتِ بالایی برخوردار است. 5. در این شهر مشتریان با خُلق و خوی‌ محبت‌آمیزی با بوروکراسیِ سازمان‌ها، مواجه می‌شوند. 6. خُلق و خوی‌ مشتریان، راه اختلاس و ارتشا را در بوروکراسیِ سازمان‌های این شهر بسته است. 7. خُلق و خوی‌ مشتریان، مانع سودمداری ‌و فردگرایی در بوروکراسیِ سازمان‌های این شهر شده است. 8. در بوروکراسیِ سازمان‌های این شهر، خُلق و خوی‌ مشتریان امکان بروز تبعیض رویه‌ها را نمی‌دهد.
  2. گزینش یا هنجار ذهنی که منعکس‌کنندۀ نفوذ و فشار اجتماعی است که شهروندان آن را برای انجام یک رفتار، احساس و ادراک می‌کنند. در واقع، شهروندان برمبنای قوانین و حقوق شهروندی، تا چه حد رفتارشان مورد تأیید یا توبیخ دیگران که در عین حال نقش یک مرجع هدایت‌کنندۀ رفتار را دارند، قرار خواهد گرفت. لذا گزینش یا هنجار ذهنی، به نوبۀ خود تابع دو بُعد می‌باشد (رفیع پور، 1372: 11- 10):  1. دیگران مهم، یعنی انتظار اینکه یک رفتار یا پدیدۀ شهری برمبنای قوانین و حقوق شهروندی در سازمان‌های اداری و مراجع قانونی مهم، از سوی شهروندان در حل مسائل و مشکلات موجود، به طور قانونی و عقلایی چگونه ارزیابی می‌شود؟ گویه‌های نگرش به شهروندی سازمانی به قرار زیرند: 1. امنیت و رفاه اجتماعی شهروندان، به خاطر خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات در این شهر می‌باشد. 2. رعایتِ کامل مقررات و قوانین، مربوط به خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات در این شهر می‌باشد. 3. خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات در این شهر، حریم‌ها و حُرمت‌های شهروندان را حفظ کرده است. 4. خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات در این شهر، منجربه عدالت اجتماعی در بین شهروندان شده است. 5. عاملِ اصلی کارایی و اثربخشی سازمان‌ها، خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات در این شهر می‌باشد. 6. رعایتِ ضوابط قانونمندِ سازمان‌ها، ناشی از خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات در این شهر می‌باشد. 7. به خاطر خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات، شهروندان بدون ترس و وحشت اِبراز عقیدۀ می‌کنند. 8. خُلق و خوی‌ کارکنان ادارات در سازمان‌ها، راه‌های نامشروعِ زر و زور و تزویر را از بین برده است. گویه‌های نگرش به شهروندی قانونی عبارت اند از: 1. شهروندان از خُلق و خوی‌ کارگزاران مراجع قانونی در حل مسائل این شهر رضایت دارند. 2. شهروندان از عملکرد مراجع قانونی در این شهر، به دلیل خُلق و خوی‌ کارگزاران آن راضی‌اند.  3. خُلق و خوی‌ کارگزاران مراجع قانونی در این شهر، مانع اِتلاف منابع و وقتِ شهروندان می‌شود. 4. شهروندان با مشاهدۀ خُلق و خوی‌ کارگزاران مراجع قانونی، همۀ مشکلات را فراموش می‌کنند. 5. خُلق و خوی‌ کارگزاران مراجع قانونی در این شهر، به مسائل شهروندان سروسامان داده است. 6. تأثیرگذار اصلی کاهش انحرافات و جرائم این شهر، خُلق و خوی‌ کارگزاران مراجع قانونی می‌باشد. 7. خُلق و خوی‌ کارگزاران مراجع قانونی در این شهر، حافظِ آبرو و حیثیتِ همۀ شهروندان است. 8. اعادۀ حقوق شهروندان در این شهر، متکی بر خُلق و خوی‌ کارگزاران مراجع قانونی می‌باشد. 2. انگیزش پیروی، یعنی انگیزۀ شهروندان در حل مسائل و مشکلات موجود، به طور قانونی و عقلایی، به اقتضای پیروی از قوانین و حقوق شهروندی منتج از انتظارات دیگران، به صورت مثبت است یا منفی؟ گویه‌های نگرش به شهروندی اقتضایی عبارت اند از: 1. خُلق و خوی‌ شهروندانِ این شهر در موقعیت‌های ‌مختلف، به هیچ‌وجه ماشینی و غیرانسانی نیست. 2. با هرگونه تغییر در این شهر، خُلق و خوی‌ شهروندان در موقعیت‌های ‌مختلف، قابل کنترل است. 3. موقعیتِ فرهنگی این شهر، به خاطر خُلق و خوی‌ شهروندان در هر‌ وضعیت، مطلوب می‌باشد. 4. شهروندانِ این شهر با خُلق و خوی‌ مقتدرانه، به مقابله با هرگونه مسائل و مشکلات می‌پردازند. 5. شهروندانِ این شهر با خُلق و خوی‌ مسئولانه، نسبت به مسائل حقوقی و سیاسیِ روز آگاهند. 6. خُلق و خوی‌ شهروندانِ این شهر در موقعیت‌های ‌مختلف، پُر از نوآوری و خلاقیتِ نهفته است. 7. بهترین گزینه در نیل به توسعۀ اقتصادی این شهر، استعداد نهفتۀ خُلق و خوی‌ شهروندان است. 8. خُلق و خوی‌ شهروندانِ این شهر، بهترین ‌ترازوی اجرای عدالت ‌در موقعیت‌های ‌مختلف می‌باشد.

       یافته‌های پژوهش

      آمار توصیفی (نیکویی برازش متغیرهای اصلی تحقیق)

  • میانگین پاسخ­های جوانان به برخی از متغیرهای زمینه­ای از جمله: جنسیت، وضعیت شغلی و منطقه سکونت نشان می دهد که هر چند کم و بیش تفاوت­هایی در میانگین نگرش آنها به شهروندی­ ارتباطی  مشاهده می­گردد، اما در کل هیچ نگرش مثبتی نسبت به متغیر شهروندی­ گفتگویی وجود ندارد. میانگین پاسخ­های مربوط به متغیر «جنسیت» به انواع نگر­ش ­­شهروندی تفاهمی، مشارکتی، سازمانی، قانونی، مشتری، هنجاری و اقتضایی مردان نسبت به زنان با میانگین حداقل3491/1 و حداکثر7109/1 و زنان با حداقل میانگین2195/1 و حداکثر6430/1 نشان داد که مردان نگرش  مثبت­تری به مولفه­های شهروندی دارند، هرچند در نگاه کلی به نتایج پاسخ­ها، هم زنان و هم مردان نگرش مثبتی نسبت به مولفه­های شهروندی ندارند. همچنین، میانگین پاسخ­های متغیر مستقل زمینه­ای «وضعیت اشتغال»(اعم از رسمی، قراردادی و پیمانی) و غیرشاغلین نشان دهندة آن است که پاسخگویان غیر شاغل با میانگین پاسخ­های حداکثر8958/1 و حداقل5995/1 نسبت به پاسخگویان با مشاغل رسمی، پیمانی و قراردادی نگرش مثبت­تری به مولفه­های شهروندی دارند. هرچند وضعیت شغلی پاسخگویان نیز در کل از نگرش مثبتی برخوردار نمی­باشد. در متغیر زمینه­ای «منطقه مسکونی» بیشترین میانگین پاسخ­ها به مناطق11؛ 15؛ 18؛ 3؛ 4؛ 9؛ 13 - حداکثر میانگین به میزان9534/1 به منطقه11 و حداقل میانگین با میزان5613/1 به منطقه13- اختصاص ­یافت. در بخش دوم مناطق مسکونی(22؛19؛5؛14؛7؛2؛10؛12؛1؛21؛16؛8؛20؛17)، میانگین پاسخگویان به حداکثر 4762/1  به منطقه 22 و حداقل با میانگین 2344/1 به منطقه17 تعلق داشت. در نتیجه، بیشترین میانگین به منطقه 22 و کمترین میانگین پاسخ ها به منطقه 17 اختصاص یافت. به عبارت دیگر، نگرش جوانان ساکن در منطقة 22 نسبت به منطقة 17 پیرامون شهروندی گفتگویی مثبت­تر می باشد- هر چند به طور کلی نتایج پاسخ­ها نشان دهندة نگرش مثبت در بین جوانان مناطق 22گانة کلان شهر تهران نسبت به نگرش شهروندی ارتباطی نمی باشد.
  •  همچنین آمار توصیفی متغیرهای اصلی پژوهشی در جدول1 نشان می دهد که بالاترین میزان میانگین پاسخ ها به نگرش شهروندی مشارکتی به میزان 1.7859 و پایین ترین میانگین پاسخ ها در میان متغیرهای اصلی تحقیق به نگرش شهروندی مشتری به میزان 1.2962می باشد. هر چند در کل، میانگین هیچ یک از متغیرهای اصلی نشان دهنده نگرش مثبت جوانان تهرانی به شهروندی گفتگویی نمی باشد.

 

 می توان به توصیف متغیر وابسته (نگرش به شهروندی­گفتگویی شامل شهروندی تفاهمی، ارتباطی و مشارکتی) و متغیرهای مستقل (نگرش به شهروندی: قانونی، هنجاری ، مشتری، سازمانی و اقتضایی) پرداخت:

جدول 1: توصیف آماری متغیرهاى اصلى تحقیق

 

متغیرهاى اصلى

میانگین

انحراف معیار

شمارۀ گویه در پرسشنامه

 

نگرش به

شهروندی گفت وگویی

شهروندی تفاهمی

1.6148

.85485

1-8

شهروندی ارتباطی

1.6459

.84602

9-16

شهروندی مشارکتی

1.7859

.90118

17-24

 

 

عوامل مؤثر

شهروندی سازمانی

1.4900

.92601

25-32

شهروندی قانونی

1.4178

.88615

33-40

شهروندی مشتری

1.2962

.89419

41-48

شهروندی هنجاری

1.6268

.88764

49-56

شهروندی اقتضایی

1.6952

.86526

57-64

 

یکى از روش‌های نیکویی برازش متغیرهای تحقیق از دیدگاه لی. جی. کرونباخ، استفاده از ضریب پایایی است که به کمک آزمون تحلیل گویه‌ها همزمان قابلیتِ اطمینان همبستگی گویه‌ها انجام می‌گیرد (دِواس، 1376: 262- 253). طبق جدول 2 ، همۀ گویه‌ها درقالب متغیرهاى اصلى این تحقیق، از پایایی قابل قبولى برخوردارند:

 

 

 

 

 

 

 

جدول2: دستاوردهای ناشی از روش‌های نیکویی برازش مُدل نظری- آزمون تحلیل گویه‌ها و آزمون تحلیل عاملی

 

 

متغیرهاى اصلى

آلفا کرونباخ

(Alpha)

Kaiser-Meyer-Olkin Measure of Sampling Adequacy (KMO)

Bartlett's Test of Sphericity Approx. Chi- Square

 (BTS)

 

(df.)

 

Sig.

شهروندی تفاهمی

0.905

0.909

2705

28

0.000

شهروندی ارتباطی

0.921

0.922

2446

28

0.000

شهروندی مشارکتی

0.931

0,931

3016

28

0.000

شهروندی سازمانی

0.886

0.923

3347

28

0.000

شهروندی قانونی

0.920

0.901

2783

28

0.000

شهروندی مشتری

0.912

0.936

3783

28

0.000

شهروندی هنجاری

0.891

0.930

3356

28

0.000

شهروندی اقتضایی

0.897

0.911

3054

28

0.000

    

  یکی دیگر از روش‌های نیکویی برازش متغیرهای اصلی تحقیق، استفاده از تحلیل عاملی به کمکِ آزمون های KMO و BTS می باشد. در واقع، آزمون تحلیل عاملی که به باور ماریجا نوروسیس، به‌ عنوان ابزار مهم اعتبار سازه‌اى در دسته‌بندی گویه‌ها و همبستگی مجموعه گویه‌هاى مشابه در حد یک عامل (به‌ عنوان تحلیل عاملى اکتشافى یا تکنیک تقلیل داده‌ها) است، در تحلیل مؤلفه‌های اصلی جهتِ برازندگی مُدل نظری با داده‌های مشاهده شده (به‌ عنوان تحلیل عاملى تأییدی یا تکنیک تلخیص داده‌ها) از اهمیت خاصى دارد و  مبتنی بر دو روش مرتبط با هم برای تعیین مناسب بودن مجموعۀ گویه‌ها در ماتریس همبستگی است(دِواس،1376: 256-254): 1.آزمون کفایتِ نمونه برداری کیزر- مایر- اُلکین (KMO)(ساروخانی، 1386: 222- 210). برمبناى تحلیل عاملى تأئیدی مقدار KMO در بین کلیۀ متغیرهاى اصلى بیش از90 درصد برآورد شده است. لذا روابط موجود در بین گویه‌ها برای تحلیل عاملی مورد نظر بسیار مناسب اند و برای سنجش متغیرهای مربوطه در تحقیق از برازندگی کافی و اعتبار وافی برخوردارند. پس مقادیر مأخوذۀ KMO علاوه بر اینکه نشانگر کفایتِ نمونه بردارى محتوایى عالى مقیاس می‌باشند، نشان می‌دهند که کلیۀ متغیرهاى اصلى از نظر کفایت نمونه بردارى نیز مشکلى براى انجام تحلیل عاملى ندارند. 2. آزمون تقریبی کُرَویتِ بارتلت (BTS) (سرمد و حجازی، 1382: 274- 268). آزمون BTS نیز با مقدار مجذور کاى (χ2) در سطح معنادارى قابل قبول، نشان دهندۀ معنادارى ماتریس داده‌ها و وجود حداقل شرط لازم انجام تحلیل عاملى در مورد ماتریس داده‌هاى مربوط به کلیۀ متغیرهاى اصلى می‌باشد. لذا بدین وسیله کفایتِ ماتریس همبستگى گویه‌هاى مربوط به متغیرهاى اصلى و احرازِ اعتبار سازه‌اى پرسشنامۀ تحقیق در بین جوانان کلانشهر تهران، اعلام می‌گردد. برای نیکویی برازش متغیرهای اصلی تحقیق، تحلیل عاملی از شاخص­ها و کل­گویه­های تحقیق به عمل آمد که نتایج آن در جدول 3 حاصل از آزمون KMO با میزان بالای 97/0و BTS با میزان Chi-Square قابل قبول و نتایج معنادار و تبیین واریانس تحلیل عاملی کل شاخص ها و گویه­ها،  نشانگر کفایتِ ماتریس همبستگى گویه‌هاى مربوط به متغیرهاى اصلى و احرازِ اعتبار سازه‌اى پرسشنامۀ تحقیق حاضر است.

 

جدول 3: آزمون KMOو BTS شاخص ها و گویه ها

 

KMO.آزمون

.973

BTS.آزمون

Approx. Chi-Square

29290

Df

2016

Sig.

0.000

 

      بدین ترتیب، واریانس کل حاصل از تحلیل عاملی کلیۀ گویه­های تحقیق اعم از متغیر وابسته (نگرش به شهروندی­گفتگویی شامل شهروندی تفاهمی، ارتباطی و مشارکتی) و متغیرهای مستقل (نگرش به شهروندی قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی)، که در مدل نظری بیشترین تاثیر را دارد، در جدول 4 نشان داده شده است:  

جدول4:  تبیین واریانس کل تحلیل عاملی گویه­ها

 

 

Component

 

 

ارزش ویژه اولیه

(Initial Eigenvalues)

مجموعۀ بارهای مجذور شدۀ عوامل استخراج شده

)Extraction Sums of Squared Loadings(

کل

درصد واریانس

درصد تجمعی

کل

درصد واریانس

درصد تجمعی

1

31.686

49.509

49.509

31.686

49.509

49.509

2

3.026

4.728

54.236

3.026

4.728

54.236

3

2.388

3.731

57.967

2.388

3.731

57.967

4

1.715

2.679

60.647

1.715

2.679

60.647

5

1.208

1.888

62.534

1.208

1.888

62.534

6

1.156

1.807

64.341

1.156

1.807

64.341

7

1.015

1.586

65.927

1.015

1.586

65.927

8

1.012

1.581

67.508

1.012

1.581

67.508

9

.880

1.375

68.883

 

 

 

10

.841

1.315

70.198

 

 

 

             

64

.104

.163

100.000

 

 

 

Extraction Method: Principal Component Analysis.

   با توجه به مقادیر جدول فوق، یکی از متداول‌ترین طُرق تعیین مؤلفه‌ها و عامل‌های مقتضی، استفاده از آمارۀ مقدار ویژه یا ارزش ویژه[58] است که مبتنی بر آن بهترین مدل، ساده ترین مدل می باشد- یعنی، با کمترین عامل، بیشترین واریانس مجموعۀ اولیۀ گویه‌های مربوط به متغیرهای پژوهش را تبیین می‌کند. از این‌ رو، بهترین مؤلفه‌ها و عامل‌ها آنهایی هستند که بیشترین واریانس مجموعۀ گویه‌های منفرد را در متغیرهای پژوهش تبیین می‌کنند. بنابراین مقدار ویژه (E.V) اندازه ای است که نشان دهندۀ مقدار واریانس[59]  در مجموعۀ عامل‌های اولیه است که توسط عامل مورد نظر تبیین می‌شود. هر چه این مقدار بیشتر باشد، آن عامل واریانس بیشتری را تبیین می‌کند و هر چه مقدار کل واریانس تبیین شده بیشتر باشد، راه حل بهتر است. درواقع، مقدار ویژه (E.V) هر عامل مقدار واریانس همۀ متغیرهاست که توسط آن عامل تبیین می‌شود. عامل‌هایی که مقدار ویژه آن­ها از یک بیشتر است (E.V > 1) یعنی هشت عامل اول در جدول فوق، بهترین عامل‌ها هستند و بقیه عامل ها که  کمتر از 1 می باشند، ضعیف ترین عامل ها تلقی می شوند. چنانچه مقدار ویژه تعداد زیادی عامل از یک بیشتر شود، یکی از طُرق حذفِ این نوع عامل‌ها بررسی مقدار کل واریانس تبیین شدۀ مجموعۀ تمامی گویه‌ها بوسیلۀ شماری از عامل‌هاست. لذا داده‌های درصد تجمعی[60]  این اطلاعات را به محقق می‌دهد. برمبنای داده‌های درصد تجمعی که با افزایش تعداد عامل‌ها بر مقدار واریانس تبیین شده افزوده می‌شود، در اینجا باید نقطه‌ای را که بعد از آن افزایش عامل‌ها منجربه افزایش زیادی در مقدار کل واریانس تبیین شده نمی­شود تعیین کرد و فقط عامل‌های بالای این نقطه را انتخاب نمود- همانطور که در نمودار سنگ ریزه زیر نشان داده شده است. البته استخراج مقدماتی عامل‌ها مشخص نمی‌کند که چه گویه‌هایی به چه عامل‌هایی تعلق دارند و بسیاری از گویه‌ها بار (Load) چند عامل می‌شوند و پاره‌ای از عامل‌ها هم تقریباً حامل تمامی گویه‌ها هستند. از آنجا که طبق ستون مربوط به مجموعۀ بارهای مجذور شدۀ عوامل استخراج شده قبل از چرخش عوامل[61] ، گویه‌های استخراج شده هر یک مقداری از واریانس کل را تبیین می‌کنند و در عین حال طبق ستون مربوط به مجموعۀ بارهای مجذور شدۀ عوامل استخراج شده بعد از چرخش عوامل[62] ، به نظر تغییراتی در داده‌ها مشاهده گردد. همانطور که در نمودار سنگ ریزه زیر نیز قابل مشاهده است، بهترین عامل، عامل های 1تا9 است  که مقدار ارزش ویژه آن­ها بالاتر از 1  یا  (E.V > 1) باشد.

 

 

 

 

 

 

نمودار 1: نمودار  سنگریزه­ای حاصل از تحلیل عاملی­

 

 

آمار استنباطی (آزمون فرضیه‌های پژوهش)

     اول) آزمون فرضیه‌های دومتغیره (دو به دو)

 

  •    براساس آزمون فرضیۀ روابط بین متغیرهای مستقل (نگرش به شهروندیِ قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) و متغیر وابسته (نگرش به شهروندیِ­گفتگویی (شامل نگرش به شهروندی تفاهمی، ارتباطی و مشارکتی) ملاحظه می گردد که طبق جدول 5، رابطه معناداری بین نگرش به شهروندی­گفتگویی (شامل شهروندی تفاهمی، ارتباطی و مشارکتی) و نگرش به شهروندی قانونی، نگرش به شهروندی هنجاری، نگرش به شهروندی مشتری، نگرش به شهروندی سازمانی و نگرش به شهروندی اقتضایی وجود دارد و این رابطه در حد نسبتاً بالا و شدید می باشد.

جدول5: ماتریس همبستگی بین متغیرهاى اصلى تحقیق

 

 

همبستگی‌پیرسون

R

عوامل مؤثر بر نگرش به شهروندیِ­گفتگویی

نگرش به شهروندی

گفت وگویی

سازمانی

قانونی

مشتری

هنجاری

اقتضایی

شهروندی سازمانی

1

.767**

.707**

.692**

.640**

.801**

 

.000

.000

.000

.000

.000

شهروندی قانونی

.767**

1

.807**

.732**

.657**

.725**

.000

 

.000

.000

.000

.000

شهروندی مشتری

.707**

.807**

1

.774**

.664**

.688**

.000

.000

 

.000

.000

.000

شهروندی هنجاری

.692**

.732**

.774**

1

.848**

.777**

.000

.000

.000

 

.000

.000

شهروندی اقتضایی

.640**

.657**

.664**

.848**

1

.741**

.000

.000

.000

.000

 

.000

شهروندی‌گفتگویی

.801**

.725**

.688**

.777**

.741**

1

.000

.000

.000

.000

.000

 

          طبق جدول 6 و 7 ، نتیجة آزمون فرضیۀ روابط بین متغیرهای زمینه­ای(به صورت دو به دو: جنسیت، سن،  مسکن، منطقه مسکونی، اشتغال، نوع شغل، تحصیلات، درآمد و بعدخانوار) با متغیر وابسته (نگرش به شهروندیِ­گفتگویی) و همچنین با متغیرهای مستقل (به صورت دو به دو: نگرش به شهروندیِ قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) ملاحظه می‌گردد:

  • متغیر جنسیت و نگرش شهروندی گفت وگویی با مقدار مجذور کای(χ2) 199،6و سطح معنی داری 0،014 نشان داد که بین جنسیت و نگرش شهروندی گفت وگویی رابطه معنی داری وجود دارد.
  •  متغیر وسیلة رفت و آمد و نگرش شهروندی گفت وگویی با مقدار مجذور کای(χ2) 209،1 و سطح معنی داری 0،55 نشان داد که بین وسیلة رفت و آمد و نگرش شهروندی گفت وگویی رابطه معنی داری وجود دارد.
  • متغیرتأهل و نگرش شهروندی گفت وگویی با مقدار مجذور کای(χ2) 1088و سطح معنی داری 0،000 نشان داد که بین تأهل و نگرش شهروندی گفت وگویی رابطه معنی داری وجود دارد.
  •  متغیر وضعیت اشتغال و نگرش شهروندی گفت وگویی با مقدار مجذور کای(χ2) 400.5 و سطح معنی داری 0،000 نشان داد که بین وضعیت اشتغال و نگرش شهروندی گفت وگویی رابطه معنی داری وجود دارد.
  •  متغیر وضعیت مسکن و نگرش شهروندی گفت وگویی با مقدار مجذور کای(χ2) 556.9 و سطح معنی داری 0.001  نشان داد که بین وضعیت مسکن و نگرش شهروندی گفت وگویی رابطة معنی داری وجود دارد.
  • متغیر منطقه مسکونی و نگرش شهروندی گفت وگویی با مقدار مجذور کای(χ2) 3659 و سطح معنی داری 0،000 نشان داد که بین مناطق مسکونی و نگرش شهروندی گفت وگویی رابطة معنی داری وجود دارد. 
  • بین متغیر نوع شغل و نگرش شهروندی گفت وگویی با مقدار مجذور کای(χ2) 331.7 و سطح معنی داری 0.32  رابطه معنی داری وجود ندارد. پس فرضیۀ مربوط به داشتن رابطة معنادار بین سطح تحصیلات و شهروندی گفت وگویی رد می‌شود.
  • بین متغیر سطح تحصیلات و نگرش شهروندی گفت وگویی در سطح معنی داری 0،31  رابطة معنی داری وجود ندارد. پس فرضیۀ مربوط به داشتن رابطة معنادار بین سطح تحصیلات و شهروندی گفت وگویی رد می‌شود.
  • بین متغیر سطح درآمد و نگرش شهروندی گفت وگویی در سطح معنی داری 0.71 رابطة معنی داری وجود ندارد. پس فرضیۀ مربوط به داشتن رابطه معنادار بین سطح درآمد و شهروندی گفت وگویی رد می‌شود.
  • بین متغیر بُعد خانوار و نگرش شهروندی گفت وگویی در سطح معنی داری 0،94 رابطة معنی داری وجود ندارد. پس فرضیۀ مربوط به داشتن رابطه معنادار بین بعدخانوار و شهروندی گفت وگویی رد می‌شود.
  • بین متغیر سن و نگرش شهروندی گفت وگویی در سطح معنی داری 0.176 رابطة معنی داری وجود ندارد. پس فرضیۀ مربوط به داشتن رابطه معنادار بین سن و نگرش شهروندی گفت وگویی رد می‌شود. 

جدول6: رابطه متغیرهای زمینه­ای با نگرش به شهروندی گفت وگویی

 

آماره

 

متغیرزمینه‌ای

پیرسون - کای اسکوئر

(Pearson Chi-Square)

ضریب وی- کرامرز

(Cramer's V)

مقدار

Value

درجه‌آزادی

Df.

سطح معناداری

Sig.

مقدار

value

سطح معناداری

Sig.

جنسیت

199.6

158

0.014

0.53

0.014

وسیله نقلیه

209.1

155

0.002

0.56

0.002

وضع تأهل

1088

484

0.000

0.71

0.000

وضعیت اشتغال

400.5

298

0.000

0.55

0.000

نوع شغل

331.7

286

0.03

0.54

0.032

وضعیت مسکن

556.9

456

0.001

0.52

0.001

منطقه سکونت

3659

3045

0.000

0.52

0.000

 

 

 

جدول7: رابطه متغیرهای زمینه­ای با نگرش به شهروندی گفت وگویی

 

همبستگی

متغیر زمینه‌ای

همبستگی پیرسون (Pearson Correlation)

مقدار (Value)

سطح معنی داری Sig. (2-tailed)

تحصیلات

0.038-

0.31

سطوح درآمدی

0.014-

0.71

بعد خانوار

0.003

0.94

سن

051.-

0.18

        دوم) آزمون فرضیۀ‌ با استفاده از رگرسیون چندگانه (R)

    

q       طبق آزمون فرضیۀ تأثیر متغیرهای زمینه­ای (به صورت دو به دو: جنسیت، سن،  مسکن، منطقه مسکونی، اشتغال، شغل، تحصیلات، درآمد و بعدخانوار) و متغیرهای مستقل (نگرش به شهروندیِ: قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی) بر متغیر وابسته (نگرش به شهروندی گفت وگویی)، ملاحظه می گردد که طبق جدول 8 تا جدول 11-  با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه (R) که یکى دیگر از روش‌های نیکویی برازش مُدل نظرى است- برمبناى کاربرد ضرایب بتاى استاندارد (βi) می‌توان برآوردهاى کمّى روابطِ عِلّى بین مجموعه اى از متغیرها را به دست آورد (محسنى تبریزى و شیرعلی، 1388: 161-160). در ضمن آمارۀ R2 علاوه بر تبیین نمایش مقدار واریانس متغیرهاى مستقل بر متغیر وابسته، نشان می‌دهد که مُدل تا چه اندازه برازندۀ مجموعه اى از داده‌هاست. هر چه مقدار R2 بالاتر باشد، مُدل قوی‌تر است؛ لذا با مجذور میزان خطا (e2)، واریانس تبیین نشدۀ متغیرهاى باقیمانده به دست می‌آید (حبیب پورو صفرى، 1388: 520).

q     لذا مُدل‌های رگرسیونى که براى تبیین اثراتِ جداگانۀ متغیرهاى تأثیرگذار بر متغیر تأثیرپذیر مورد نیکویی برازش قرار گرفته‌اند (حبیب پور و صفرى، 1388: 534-516)، در مجموع جدول 8 نشانگر این است­ که عوامل اصلی موثر شامل نگرش شهروندی سازمانی با ضریب ­تعیین(0.552=R2)؛ نگرش شهروندی سازمانی+ هنجاری با ضریب تعیین(0.657=R2) و نگرش شهروندی سازمانی+ هنجاری+ اقتضایی با ضریب تعیین(0.667=R2) در سطح نسبتاً بالایی رابطه بین نگرش جوانان به شهروندی گفت وگویی راتبیین می­نمایند. بنابراین بین نگرش جوانان به شهروندی­گفتگویی و نگرش شهروندی سازمانی، نگرش شهروندی هنجاری، نگرش شهروندی اقتضایی رابطه معنادار و نسبتاً شدیدی وجود دارد. همچنین، از میان عوامل مستقل زمینه­ای، متغیر جنسیت با ضریب تعیین(0.072=R2) در سطح ضعیف با نگرش جوانان به شهروندی گفت وگویی رابطه معنی داری داشته است.

q    همچنین طبق جدول 9 نتایج آزمون فرضیات برای تعیین ضرایب رگرسیون چندگانۀ عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به شهروندی گفت وگویی، نگرش شهروندی سازمانی با (0.491 =βi)، نگرش شهروندی هنجاری با(0.274=βi) و نگرش شهروندی اقتضایی با(0.167=βi) و متغیر زمینه ای جنسیت با ضریب (0.072- =βi) توانستند بیشتر از سایر عوامل در نیکویی برازش مدل نظری تحقیق موثر واقع شوند.

 

جدول8:.آزمون تحلیل رگرسیون چندگانۀ عوامل مؤثر بر نگرش به شهروندی گفت وگویی

مدل

Method= Stepwise

 

R

 

R Square

 

Adjusted   R Square

 

Std. Error of the Estimate

 

Change Statistics

 

R Square Change

F Change

 

df1

 

df2

 

Sig. F Change

 

شهروندی سازمانی

.743a

.552

.550

.49735

.552

371.638

1

303

.000

 

شهروندی سازمانی+هنجاری

.810b

.657

.655

.43566

.105

92.263

1

302

.000

 

شهروندی سازمانی+ هنجاری + اقتضایی

.817c

.667

.664

.42989

.010

9.173

1

301

.003

 

شهروندی سازمانی+ هنجاری + اقتضایی+جنسیت

.820d

.672

.668

.42791

.005

4.705

1

299

.031

 

جدول 9: ضرایب رگرسیونی تأثیر مستقیم عوامل مؤثر بر نگرش به شهروندی گفت وگویی

 

مدل

 

Unstandardized Coefficients

Standardized Coefficients

 

T

 

Sig.

Correlations

Collinearity Statistics

B

Std. Error

Beta

Zero-order

Partial

Part

Tolerance

VIF

مقدار ثابت(Constant)

.569

.102

-

50590

.000

-

 

 

 

 

شهروندی سازمانی

.405

.035

.491

11.72

.000

.743

.561

.388

.624

1.604

شهروندی هنجاری

.247

.053

.274

4.694

.000

.707

.262

.155

.322

3.104

شهروندی اقتضایی

.161

.053

.167

3.029

.003

.649

.172

.101

.366

2.732

جنسیت

-.108

.050

-.072

-2.169

.031

-.086

-.124

-.072

.988

1.012

                                       

 

 

جدول 10: ANOVA تأثیر مستقیم عوامل مؤثر بر نگرش به شهروندی گفت وگویی

 

مدل

Method= Stepwise

 

Sum of Squares

مجموع مجذورات

Df

درجه آزادی

Mean Square

مجذور میانگین

F

 

Sig.

 

شهروندی سازمانی

 

Regression

92.160

1

92.160

371.638

.000a

Residual

74.950

302

.248

 

 

Total

167.060

303

 

 

 

شهروندی سازمانی

شهروندی هنجاری

Regression

109.730

2

54.865

288.105

.000b

Residual

57.321

301

.190

 

 

Total

167.050

303

 

 

 

شهروندی سازمانی

شهروندی هنجاری

شهروندی اقتضایی

Regression

111.439

3

37.146

200.389

.000c

Residual

55.611

300

.185

 

 

Total

167.050

303

 

 

 

شهروندی سازمانی

شهروندی هنجاری

شهروندی اقتضایی

جنسیت

Regression

112.300

4

28.075

153.324

.000d

Residual

54.750

299

.183

 

 

Total

167.050

303

 

 

 

 

 

 

 

جدول 11: ضرایب رگرسیونی تأثیر غیرمستقیم عوامل مؤثر بر نگرش به شهروندی گفت وگویی

مدل

 

Beta In

T

Sig.

 

 

 

Collinearity Statistics

Tolerance

VIF

Minimum Tolerance

تاهل

.022d

.640

.523

.037

.923

1.083

.321

منطقه

.060d

1.777

.077

.102

.943

1.060

.305

تحصیلات

-.016d

-.465

.642

-.027

.975

1.026

.322

مسکن

.014d

.427

.670

.025

.982

1.018

.318

اشتغال

-.003d

-.087

.931

-.005

.949

1.053

.321

نوع شغل

.008d

.235

.815

.014

.965

1.037

.320

وسیله رفت و آمد

-.001d

-.037

.971

-.002

.849

1.177

.321

درآمد

.007d

.197

.844

.011

.953

1.050

.322

بعد خانوار

.001d

.035

.972

.002

.987

1.013

.322

سن

-.013d

-.398

.691

-.023

.994

1.006

.320

شهروندی قانونی

.054d

1.016

.311

.059

.395

2.532

.295

شهروندی مشتری

.016d

.291

.771

.017

.376

2.662

.266

 

همانطور که جدول11  نشان می دهد هیچ کدام از عوامل موثر (اصلی و زمینه ای) فوق رابطه معنی داری با نگرش جوانان به شهروندی گفت وگویی ندارند و میزان ضرایب تاثیر آن­ها به صورت غیر مستقیم - بین حداقل  02/0 تا حداکثر 06/0- می باشد.

 سوم) تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به شهروندی ِگفتگویی

        طبق جدول 12 سعی شده در قالب تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر نگرش جوانان شهر تهران به شهروندی ِگفتگویی، به ترسیم نیکویی برازش مُدل نظری پرداخته شود. لذا از میان عوامل اصلی که به صورت آشکار و مستقیم بر نگرش جوانان بر شهروندی گفتگویی تاثیر گذاشته اند می توان به شهروندی سازمانی با ضریب تاثیر(0.468)، شهروندی هنجاری با ضریب تعیین(0.241) و شهروندی اقتضایی با ضریب تاثیر(0.181) نام برد. همچنین، برمبنای مجموع اثراتِ مستقیم و غیرمستقیم متغیرهاى آشکار، از بیشترین و قوی‌ترین تأثیرِ بر نگرش جوانان به شهروندی گفت وگویی، سه نگرش شهروندی­سازمانی با ضریب تاثیر(670/0)، شهروندی­هنجاری با ضریب تاثیر(381/0) و شهروندی­اقتضایی با ضریب تاثیر(181/0) عواملی اصلی هستند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم و آشکار بر متغیر نگرش جوانان به شهروندی گفت وگویی تاثیر گذاشته­اند. همچنین از میان عوامل اصلی دیگری که به صورت پنهان و غیر مستقیم بر نگرش جوانان بر شهروندی گفت و گویی تاثیر گذاشته اند می توان از نگرش شهروندی قانونی با ضریب تاثیر (0.485) و نگرش شهروندی مشتری با ضریب تاثیر (0.255)نام برد. از میان عوامل زمینه ای که به صورت متغیر پنهان و غیر مستقیم بر نگرش جوانان بر شهروندی گفت و گویی تاثیر گذاشته اند     می توان از متغیر جنسیت با ضریب تاثیر(0.072-)، منطقه مسکونی با ضریب تاثیر (0.023-)، وضع اشتغال با ضریب تاثیر (0.027) و وسیله رفت و آمد با ضریب تاثیر(0.104-)  نام برد. بقیه متغیرهای زمینه ای از جمله سن، تأهل، تحصیلات، مسکن، نوع شغل ، درآمد و بعدخانوار هیچ گونه تاثیری بر نگرش جوانان بر شهروندی گفتگویی نگذاشته اند.

جدول12: تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به شهروندی ِارتباطی

عوامل موثر بر نگرش جوانان به شهروندی گفت وگویی

Method=Enter

تاثیر مستقیم

تاثیر غیرمستقیم

مجموع تاثیر مستقیم و غیرمستقیم

متغیرهای آشکار

شهروندی سازمانی

.468

.202

.670

شهروندی هنجاری

.241

.140

.381

شهروندی اقتضایی

.181

-

.181

متغیرهای پنهان

شهروندی قانونی

 

.485

.485

شهروندی مشتری

 

.255

.255

جنسیت

 

-.076

-.076

سن

 

-

-

تاهل

 

-

-

منطقه سکونت

 

-.023

-.023

تحصیلات

 

-

 

مسکن

 

-

 

وضع اشتغال

 

.027

.027

نوع شغل

 

-

 

وسیله رفت و آمد

 

-.104

-.104

 

درآمد

 

-

-

 

بُعد خانوار

 

-

-

 

چهارم) مدل عِلّیِ عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به شهروندی ِگفتگویی

    نمودار 2 مدل تحلیل مسیر و نیکویی برازش مدل نظری تحقیق برمبنای مجموع اثراتِ مستقیم و غیرمستقیم، متغیرهاى آشکار و پنهان و مُدل علّیِ عوامل مؤثر تبیین­کنندة نگرش جوانان شهر تهران به شهروندی گفت وگویی می‌باشد:

نمودار 2: مدل عِلّیِ عوامل مؤثر بر نگرش جوانان به شهروندی ِگفتگویی

 

 
   

 


 

 
 

 

 
 

                                                                    

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

    بحث و نتیجه‌گیری

      مفاهیم شهروندی و شهروندی­گفتگویی، دو پایة استواریِ زندگی در جامعة امروزی انسان­هاست. شهروندی، هویت و موجودیت فردی انسان­ها را به رسمیت می­شناسد و گفتگوی اجتماعی، نسبت آن­ها را با جامعه تنظیم می­کند. شهروندی­گفتگویی در واقع، مبادله اطلاعات و تبادل نظر میان کنش­گران اجتماعی است. این مبادله می­تواند به صورت رسمی بین فعالان اجتماعی و دولت صورت گیرد و یا به صورت داوطلبانه در میان کنشگران جامعه و مستقل از دولت انجام پذیرد. بنابراین از دیدگاه جامعه شناختی، نظم یک پدیده جاری در کل نظام اجتماعی است که رفتار شهروندان را جهت می‌دهد. بعبارت دیگر، بواسطۀ مجموعه ای از پارامترها، رابطۀ هماهنگ و موزون بین مجموعه عناصر را در بین گروه‌های اجتماعی فراهم می‌کند، زیرا جامعۀ شهری همواره نیازمند یک‌ نوع نظام هنجاری و ارزشی است و تنها همگرایی بین جهت و عمل سازمان‌های اجتماعی است که می‌تواند زندگی اجتماعی را برمبنای یک نظم اجتماعی، طبیعی جلوه دهد- در غیر این صورت، تعارضات و تضادها نمایان می‌شود. در واقع، نظم و قانون در یک نظام اجتماعی تکمیل کنندۀ یکدیگرند یا به عبارتی، جامعۀ قانونمند یعنی جامعۀ نظم پذیر. لذا اگر قانون حاکم شود انتظار نظم بیشتر را هم می‌توان داشت، اما چیزی که قانون و نظم را بیشتر توضیح می‌دهد شهروندی گفت وگویی[63] است. هدف عمدة این مطالعه، بررسی رابطة بین شهروندی­گفتگویی و عوامل زمینه­ای موثر(ویژگی­های اجتماعی و اقتصادی پاسخگویان) و بررسی رابطة بین متغیر شهروندی­گفتگویی(ابعاد تفاهمی، ارتباطی . مشارکتی) و مولفه­های مختلف نگرش شهروندی(از جمله نگرش شهروندیِ­سازمانی، قانونی، هنجاری، مشتری و اقتضایی) و  وضعیت شهروندی­گفتگویی در میان جوانان مناطق گوناگون­کلان شهر تهران بود.  با توجه به یافته­های به دست آمده:

q میانگین پاسخ­های جوانان به برخی از متغیرهای زمینه­ای از جمله: جنسیت، وضعیت شغلی و منطقه سکونت نشان می دهد که با وجود تفاوت در میانگین پاسخ­ها، در کل هیچ نگرش مثبتی نسبت به متغیر شهروندی­گفتگویی وجود ندارد.  میانگین پاسخ­های مربوط به متغیر «جنسیت» به انواع نگر­ش­­شهروندی سازمانی، قانونی، مشتری، هنجاری و اقتضایی، مردان نسبت به زنان با میانگین حداقل3491/1 و حداکثر7109/1 و زنان با حداقل میانگین2195/1 و حداکثر6430/1 نشان داد که مردان نگرش مثبت­تری به مولفه­های شهروندی دارند، هرچند در نگاه کلی به نتایج پاسخ­ها، هم زنان و هم مردان نگرش مثبتی  نسبت به مولفه­های شهروندی ندارند. همچنین، میانگین پاسخ­های متغیر مستقل زمینه­ای «وضعیت اشتغال»(اعم از رسمی، قراردادی و پیمانی)و غیرشاغلین نشان دهندة آن است که پاسخگویان غیر شاغل با میانگین     پاسخ­های حداکثر8958/1 و حداقل5995/1 نسبت به پاسخگویان با مشاغل رسمی، پیمانی و قراردادی، نگرش مثبت­تری به مولفه­های شهروندی دارند. هرچند وضعیت شغلی پاسخگویان نیز در کل از نگرش مثبتی برخوردار نمی­باشد. در میان متغیرزمینه­ای «منطقه مسکونی» در بخش اول مناطق، بیشترین میانگین پاسخ­ها به مناطق11؛ 15؛ 18؛ 3؛ 4؛ 9؛ 13 در بین آن­ها، حداکثر میانگین به میزان9534/1 به منطقه11 و حداقل میانگین در این گروه با میزان5613/1 به منطقه13 اختصاص یافت. در بخش دوم مناطق مسکونی(22؛19؛5؛14؛7؛2؛10؛12؛1؛21؛16؛8؛20؛17)، میانگین پاسخگویان به حداکثر 4762/1  به منطقه 22 و حداقل با میانگین 2344/1 به منطقه17 تعلق داشت. در نتیجه، بیشترین میانگین به منطقه 22 و کمترین میانگین پاسخ ها به منطقه 17 اختصاص یافت. به عبارت دیگر، نگرش جوانان ساکن در منطقة 22 نسبت به منطقة 17 پیرامون شهروندی گفت وگویی مثبت­تر می باشد- هر چند به طور کلی نتایج پاسخ­ها نشان دهندة نگرش مثبت تری در بین جوانان مناطق 22گانة کلان شهر تهران نسبت به نگرش شهروندی گفت وگویی نیست.

q همچنین آمار توصیفی متغیرهای اصلی پژوهش در جدول 1 نشان می دهد که بالاترین میزان میانگین پاسخ ها به نگرش شهروندی مشارکتی به میزان 1.7859 و پایین ترین میانگین پاسخ ها در میان متغیرهای اصلی تحقیق به نگرش شهروندی مشتری به میزان 1.2962، است- هر چند در کل میانگین هیچ یک از متغیرهای اصلی نشان دهنده نگرش مثبت شهروندان جوان تهرانی به شهروندی ارتباطی نمی باشد.

q نتایج آزمون آلفای کرونباخ برای تحلیل گویه­ها و شاخص­های شهروندی گفت وگویی با میزان اعتبار (Alpha ≥ 0.88) نشان دهندة نیکویی برازش بالای گویه­های شاخص­های شهروندی­گفتگویی است. همچنین، برمبناى تحلیل عاملى تأئیدی مقدار KMO در بین کلیۀ متغیرهاى اصلى بیش از90 درصد برآورد شده است. لذا  روابط موجود در بین گویه‌ها برای تحلیل عاملی مورد نظر بسیار مناسب به نظر رسید و برای سنجش متغیرهای مربوطه در تحقیق از برازندگی کافی و اعتبار وافی برخوردار بودند. پس مقادیر مأخوذۀ KMO علاوه بر اینکه نشانگر کفایتِ نمونه بردارى محتوایی عالى مقیاس می‌باشند. در ضمن نشان می‌دهند که کلیۀ متغیرهاى اصلى از نظر کفایت نمونه بردارى مشکلى براى انجام تحلیل عاملى ندارند.

q آزمون تقریبی کُرَویتِ بارتلت (BTS) (سرمد و حجازی، 1382: 274- 268). آزمون BTS نیز با مقدار مجذور کاى (χ2) در سطح معنادارى قابل قبول نشان دهندۀ معنادارى ماتریس داده‌ها و وجود حداقل شرط لازم انجام تحلیل عاملى در مورد ماتریس داده‌هاى مربوط به کلیۀ متغیرهاى اصلى می‌باشد. لذا بدین وسیله کفایتِ ماتریس همبستگى گویه‌هاى مربوط به متغیرهاى اصلى و احرازِ اعتبار سازه‌اى پرسشنامۀ تحقیق در بین جوانان کلانشهر تهران اعلام گردید.

q طبق جدول 5 ماتریس همبستگی متغیرهای موثر بر نگرش شهروندی گفت وگویی، رابطه معناداری بین شاخص­های(هشتگانة) شهروندی و شهروندی گفت وگویی وجود دارد و این رابطه  در حد نسبتاً بالا و شدید است. نتیجه این که بین  نگرش شهروندی تفاهمی، ارتباطی، مشارکتی، سازمانی، قانونی، مشتری، هنجاری و اقتضایی جوانان با یکدیگر و شهروندی گفت وگویی رابطه معنی داری وجود دارد.

q براساس جدول 6 و 7 ، نتیجة آزمون فرضیۀ روابط بین متغیرهای زمینه­ای(به صورت دو به دو: جنسیت، سن،  مسکن، منطقه مسکونی، اشتغال، نوع شغل، تحصیلات، درآمد و بعد خانوار) با متغیر وابسته (نگرش به شهروندیِ­گفتگویی) و همچنین با متغیرهای مستقل (به صورت دو به دو: نگرش به شهروندیِ قانونی، هنجاری، مشتری، سازمانی و اقتضایی)، وجود رابطه معنی داری بین فرضیات را تأیید نمود، اما براساس نتیجه آزمون، فرضیه رابطة معنی داری بین متغیرهای زمینه ای از قبیل تحصیلات، سطح درآمد، بعد خانوار و سن و متغیر نگرش جوانان به شهروندی گفتگویی مشاهده نگردید.

q در ادامه نیکویی برازش مدل نظری تحقیق برمبنای مجموع اثراتِ مستقیم و غیرمستقیم متغیرهاى آشکار، از بیشترین و قوی‌ترین تأثیرِ نگرش شهروندی­گفتگویی جوانان شهر تهران، می‌توان به نگرش شهروندی­سازمانی با ضریب تاثیر(0.670)، شهروندی­هنجاری با ضریب تاثیر(0.381) و شهروندی­اقتضایی با ضریب تاثیر(0.181) نام برد که به صورت آشکار و مستقیم و غیرمستقیم بر متغیر نگرش شهروندی­گفتگویی تاثیر گذاشته­اند.

q بقیه متغیرهای مستقل نگرش­های شهروندی(قانونی با ضریب تاثیر (0.485)، شهروندی مشتری با ضریب تاثیر(0.255)) و متغیرهای زمینه­ای(جنسیت با ضریب تاثیر (0.076-)، منطقه مسکونی با ضریب تاثیر (0.023-)، وضعیت اشتغال با ضریب تاثیر (0.027)، وسیله رفت آمد با ضریب تاثیر (0.104-)) نیز به صورت غیر مستقیم و یا پنهان بر نگرش شهروندی­گفتگویی جوانان کلان شهر تهران تاثیر گذاشته اند.

q در فرایند مدل نظری نیکویی برازش مدل علی تحقیق نتیجه می‌گیریم که سطح تحصیلات، سن، تأهل، مسکن، سطح درآمد، بعد خانوار، نوع شغل (دولتی یا غیردولتی) نتوانستند در تبیین رابطه بین متغیرهای مستقل زمیته­ای و متغیر وابسته نگرش شهروندی گفت وگویی  موثر واقع شوند. شاید این نتیجه نشانگر آن است که اغلب جوانان کلان شهر تهران  با توجه به متغیرهای مذکور از سطح نازلی از نگرش شهروندی گفت و گویی با یکدیگر برخوردارند.

q در نهایت، نتایج یافته­های این پژوهش نشان داد که وضعیت نگرش شهروندی گفتگویی در بین جوانان کلان شهری چون تهران درمیان هر دو جنس از وضعیت مثبت و مناسبی برخوردار نیست و بهتر است بگوییم در وضعیت بحرانی قرار دارد. نتایج سنجش تاثیر عواملِ زمینه­ای و سایر عواملِ موثر در نگرش شهروندی گفت و گویی در بین جوانان این شهر به روشنی گویایِ این ادعاست. این نتایج  می تواند زنگ خطری اجتماعی برای خانواده ها به عنوان کارگزار اصلی و اولیه فرهنگ پذیری و جامعه پذیری فرزندان و نهادهای سیاسی، فرهنگی، آموزشی  و رسانه ای به عنوان کارگزاران ثانویة فرهنگ پذیری و جامعه پذیری مجدد جوانان باشد.

پیشنهادها

q با توجه به پژوهش­های گوناگونی که دراین زمینه انجام گرفت  برخی از آن­ها فقط در زمینه­های نظری بوده و پژوهش­های معدودی نیز در یکی دو شهر متوسط  صورت گرفته که نتایج آن قابل تعیمم به کلان شهرها نیست- پیشنهاد می شود در سایر کلان شهرهای ایران نیز تحقیقات مشابهی صورت گیرد تا شاید بتوان به نتایج متفاوت­تری دست یافت.

q همچنین با توجه به نتایج پژوهش­های انجام شده در این خصوص، انجام پژوهش­هایی در این زمینه در میان سایر گروه­های اجتماعی و صنوف شهری پیشنهاد می­گردد.

q   نظر به اهمیت موضوع این پژوهش که در دنیای مدرن، مخاطره آمیز و بحرانی امروز بر موضوع مهمی چون شهروندی گفت و گویی تمرکز یافته و بر فراهم سازی فضایی برابر، آزاد و دمکراتیک به معنای واقعی کلمه برای گفتگوی مستقل افراد و حضور دیالوگی و نه مونولوگی آنها در زندگی اجتماعی تاکید دارد و  همچنین با توجه به فقر ادبیات و پیشینه پژوهشی ناکافی در این حوزه به ویژه در جامعه شهری ایران، انجام پژوهش­های بیشتر، منظم­تر، دقیق­تر و کاربردی­تر در این زمینه پیشنهاد می گردد.

  • منابع

    • تاپیا، کلود (1379) درآمدی بر روانشناسی اجتماعی: مجموعه ضرورت‌های جامعه شناسی روانی. مرتضی کتبی. تهران: نی
    • توسلی، غلامعباس و نجاتی حسینی، محمود(1383)"واقعیت اجتماعی شهروندی در ایران". مجله جامعه شناسی ایران. دوره پنجم، شماره 2.
    • دواس، دیوید (1376) پیمایش در تحقیقات اجتماعی. هوشنگ نائبی. تهران: نی 
    • رفیع پور، فرامرز (1372) سنجش گرایش روستائیان نسبت به جهاد سازندگی. تهران: جهاد سازندگی
    • رفیع پور، فرامرز (1378) آنومی یا آشفتگی اجتماعی، پژوهشی درزمینهپتانسیلآنومیدر تهران. تهران: سروش
    • رفیع پور، فرامرز (1382) تکنیک‌های خاص تحقیق در علوم اجتماعی. تهران: شرکت سهامی انتشار 
    • ·     سرائی، حسن (1372) مقدمه‌ای بر نمونه‌گیری در تحقیـق. تهران: سمت 
      • شومیکر، فلوید، راجرز، اورت (1376) رسانش نوآوری‌ها رهیافتی میان فرهنگی. عزت‌اله کرمی و ابوطالب فنائی. شیراز: دانشگاه شیراز
      • شیانی، ملیحه(1381) " تحلیل جامعه شناحتی از وضعیت شهروندی در لرستان". مجله جامعه شناسی ایران. دوره چهارم، شماره 3.
      • شیانی، ملیحه(1384) " فقر، محرومیت و شهروندی در ایران". فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی. سال پنجم، شماره 18.
      • صدفی، ذبیح اله و بابائی، سکینه (1382) تکنیک‌های خاص تحقیق با تکیه بر برنامه آماری SPSS. تهران: ورجاوند 
      • ·     صدفی، ذبیح‌اله و بابائی، سکینه (1383) مفاهیم اساسی جامعه‌شناسی: پنج دستورمشاهدۀ جامعه‌شناختی شاخص‌های نظام‌اجتماعی. زنجان: مهدیس
      • صدیق سروستانی، رحمت اله (1369) "انسان و شهرنشینی". نامۀ علوم اجتماعی دانشکدۀ علوم اجتماعی. دانشگاه تهران، ش 4.
      • فالکس، کیث (1381) شهروندی. محمدتقی دلفروز. تهران: کویر
      • فکوهی، ناصر(1385)" انسانشناسیفرهنگیواخلاقشهروندی، انسانشناسیفرهنگیواخلاقشهروندی". شهرداری تهران. 13و 14 دیماه.
      • کرلینجر، شهروندان (1374) مبانی پژوهش در علوم رفتاری. حسن پاشاشریفی و جعفر نجفی زند. تهران: آوای نور
      • کرلینجر، شهروندان و پدهازور، الازار (1366) رگرسیون چند متغیری در پژوهش رفتاری. حسن سرائی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی
      • _ (1366) رگرسیون چند متغیری در پژوهش رفتاری (ج2). حسن سرائی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی 
      • کلاین، پُل (1380) راهنماى آسان تحلیل عاملى. جلال صدرالسادات و اصغر مینائى. تهران: سمت
      • کوثری، مسعود (1371) "ساخت و کارکرد نگرش‌ها". فصلنامۀ پژوهش و سنجش سازمان صدا و سیما. ش 8 .
      • گرب، ادوارد (1373) نابرابری هایاجتماعی: دیدگاه هاینظریه‌پردازانکلاسیک‌ومعاصر. محمد سیاهپوش و احمدرضا غروی‌زاد. تهران : معاصر
      • محسنی تبریزی، علیرضا (1370) "بیگانگی". نامۀ علوم اجتماعی دانشکدۀ علوم اجتماعی. دانشگاه تهران. ش 2.
      • محسنی تبریزی، علیرضا (1383) وندالیسم، مبانی روانشناسی اجتماعی: جامعه شناسی و روانشناسی رفتار وندالیستی. تهران: انتشارات آن     
      • منصورفر، کریم (1368) "تعیین حجم نمونه". نامه علوم اجتماعی. دانشگاه تهران. ج2، ش3.
      • منوچهری، عباس و نجاتی حسینی، محمود(1385) "درآمدی بر نظریه شهروندی گفت وگویی در فلسفه سیاسی هابرماس". نامه علوم اجتماعی. شماره 29.
      • نجاتی حسینی، سیدمحمود (1380) "جامعه مدرن شهروندی و مشارکت". تهران: فصلنامه مدیریت شهری. سال ۳، شماره ۵.     
      • نجاتی حسینی، سیدمحمود (1381) "مهاجرت، سیاست و شهروندی". تهران: فصلنامه مدیریت شهری. سال ۳، شماره ۱۰.
      • نجاتی حسینی، سیدمحمود (1383) "واقعیت اجتماعی شهروندی در ایران". رساله دکتری جامعه شناسی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
      • نجاتی حسینی، سیدمحمود (1384) "حق و وظیفه شهروندی در فلسفه سیاسی هابرماس". رساله دکتری علوم سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس.
      • هابرماس، یورگن (1380) بحران مشروعیت، تئوری دولت سرمایه داری. جهانگیر معینی علمداری. تهران: گام نو
      • هابرماس، یورگن (1380) جهانی شدن و آینده دموکراسی، منظومه پساملی. کمال پولادی. تهران: مرکز.

     

                             

    •  Habermas, J. (1992) "Citizenship & National Identity: some Reflection on the future of Europ in praxis International". Vol 12:7-19.
    • Habermas, J. (1994) The philosophical Discourse of modernity. polity press.
    •    Habermas, J. (1992)" Citizenship & National Identity". some Reflection on the future of Europ in praxis International. Vol 12:7-19.
    • Turner, B.S.(1993)" Citizenship and Theory". sage.
    • Turner, B.S and Hamilton, P. (1994) "Citizenship: Critical Concept". Roudledg,