نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 استاد، گروه مدیریت ورزشی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران(نویسنده مسئول)
3 استاد مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، گروه تربیت بدنی، تهران
4 استادیار، مدیریت ورزشی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
هدف از این پژوهش، طراحی و آزمون مدل کاربست تحقیقات ورزشی کشور بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و مدیران حوزه علمی ورزش کشور بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت برای مدلسازی در نرمافزار smart pls برآورد و با روش قضاوتی نمونهگیری انتخاب شد (162 نفر). ابزار پژوهش، پرسشنامه مستخرج از مرحله کیفی نظاممند بود. روایی ابزار از نظر متخصصان (روایی محتوایی) و شاخصهای برازش مدل (پایایی و روایی سازه) ارزیابی و تایید گردید.
چهار سطح مفهومی مدل و ابعاد شامل اکوسیستمی (ظرفیتهای نظام علمی، توسعه سیستم ورزش و تحولات علمی ورزش بینالمللی)، سیستمی (قابلیتهای بخش اجرایی، صنعت و سیستم علمی ورزش)، ساختاری (مدیریت پژوهشی، تأمین منابع، خدمات پژوهشی و توسعه پژوهش) و کارکردی (کاربستپذیری، دامنه و پیامدهای کاربست) است.
یافتهها نشان داد که براساس نتایج تحلیل عاملی و مدلهای اندازهگیری، ابعاد متغیرهای مدل به طور معنیداری تبیین کننده آنها بودند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که روابط بین متغیرهای مدل معنیدار است. شاخصهای برازش نیز در سطح مطلوبی مورد تأیید قرار گرفتند. براساس نتایج به مدیریت واحدهای پژوهشی در سازمانهای ورزشی (کمیته پژوهش سازمانها، علوم ورزشی دانشگاهها و..) پیشنهاد میشود که کاربست تحقیقات ورزشی را به عنوان یک جریان سیستمی و راهبردی تعریف نمایند و همزمان با ارتقای قابلیت کاربستپذیری تحقیقات ورزشی به ظرفیتسازی در محیط علمی، اجرایی، صنعتی و اجتماعی ورزش بپردازند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Designing and testing model for Sports Research Application in Iran
نویسندگان [English]
- Omalbanin Azmsha 1
- aboulfazl farahani 2
- Alimohammad Safania 3
- shiva azadfada 4
1 Ph.D. Student in Sport Management, North Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Ph.D., Professor, Department of Sport Management, Payame Noor University, Tehran, Iran
3 Professor of Sport Management, Islamic Azad University of Science and Research Branch, Department of Physical Education, Tehran
4 Ph.D., Assistant Professor in Sport Management, North Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
The study is to design and test a model for the application of sports research in the Iran. The research method was descriptive-correlational. The statistical population included all professors and managers of the country in sports science. The statistical sample was estimated to be sufficient for modeling in smart pls software and was selected by judgmental sampling method (162 people). The research tool was a questionnaire extracted from the systematic qualitative stage. The validity of the instrument was evaluated and confirmed by experts (content validity) and model fit indices (reliability and validity of the structure). Four conceptual levels of model and dimensions were: Ecosystem (capacities of scientific system, development of sports system and scientific developments of international sports), system (capabilities of executive department, industry, sports scientific system), structural (research management, provision of resources, research services and research development) and functional (usability, Scope and consequences of application).
The results showed that based on the results of factor analysis and measurement models, the dimensions of the model variables were significantly explained. The results of path analysis also showed that the relationships between model variables were significant. The fitting indices were also approved at the desired level.
Based on the results, it is suggested to the management of research units in sports organizations (Research Committee of Organizations, University Sports Sciences, etc.) to define the application of sports research as a systematic and strategic flow and at the same time to improve capabilities. Applicability of sports research to build capacity in the scientific, executive, industrial and social environment of sports.
کلیدواژهها [English]
- Sports Sciences
- Application of Knowledge
- Research Management
- Application Model
طراحی و آزمون مدل کاربست تحقیقات ورزشی کشور
امالبنین ازمشا[1]
ابوالفضل فراهانی[2]
علیمحمد صفانیا[3]
شیوا آزاد فدا[4]
تاریخ دریافت مقاله: 10/11/1400
تاریخ پذیرش مقاله:22/12/1400
مقدمه
ایجاد ارتباط بین دولت، جامعه، دانشگاه و صنعت اهمیت بسیاری دارد؛ بهطوری که در «سند چشمانداز 1404» و «برنامه ششم توسعه ایران» نیز بر اقتصاد دانشبنیان، تحقیق و توسعه و پاسخگویی مراکز علمی و صنعتی کشور به تقاضای اجتماعی تأکید شده است. ورزش به عنوان بخشی از جامعه و صنعت یا به عنوان یک جامعه و صنعت، فراگیر بوده، جایگاه منحصر به فردی در نهاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور دارد. بنابراین توسعه علمی ورزش، تجاریسازی دانش ورزش و پاسخگویی مناسب نظام علمی و فناوری به نیازهای ورزش کشور از اهمیت بالایی برخوردار است (علیزاده گلریزی، 2017). همچنین نظر به تجربه کشور در یک دهه اخیر و روند کند ورود فرهنگ و دستاوردهای پژوهشی به عرصه اقتصادی و وجود فاصله میان صاحبان علم و فناوری و اقتصاد، صاحبنظران بر این عقیده استوارتر شدهاند که اصلاح فرهنگ و نگرش اقتصادی و علمی جامعه یکی از زیرساختهای اساسی و الزامات پایه برای موفقیت کشور در عرصه اقتصاد دانشبنیان است. جامعه ورزش بخش بزرگی از نظام اجتماعی و صنعت و رویدادهای ورزش نیز حوزه پویا و فراگیری در اقتصاد کشور است. از این رو به طور بالقوه، ورزش ظرفیت بالایی در جهت دستیابی به اهداف اقتصاد دانش و اقتصاد مقاومتی در کشور دارد. با وجود این، تاکنون نقش آن در این زمینه بهطور مشخص مورد بررسی و توجهات علمی و رسانهای نبوده است (امینی، 2017).
در میان فعالیتهای مختلف علمی و فناوری سازمانها، پژوهش نقشی بیبدیل و شگرف بر میزان پیشرفت و بلوغ فنی و فناوریکی آنها دارد. دانش و فناوری، یکی از عوامل بسیار مؤثر در تحولات اقتصادی و اجتماعی نهاد هر کشوری به شمار میآید و از جمله منابعی است که میتوان بدون کاهش و استهلاک از آن استفاده کرد (فراهانی و رضایی، 2011)؛ یعنی بر خلاف سایر منابع فیزیکی مثل سرمایه، داراییهای مادی و منابع طبیعی استفاده از آن از حجمش نمیکاهد و میتوان از آن بارها استفاده کرد. در واقع، با وجود محیط پویا و پیچیده امروزی، چالشهایی پیش روی سازمانها قرار میگیرند که دیگر با روشهای سنتی و کلاسیک نمیتوان به مدیریت و رفع آنها پرداخت و باید از روشهای نوین استفاده کرد. دستیابی به اطلاعات و راهکارهای جدید از طریق دانش و پژوهش میسر است و سازمانهایی که توان علمی و نوآوری مناسبی دارند بهتر میتوانند عملکرد خود را مدیریت کنند (نام[5] و همکاران، 2019). به عبارت دیگر، سازمانی که از تسهیم اطلاعات و خلق دانش میان کارکنانش حمایت میکند، بیشتر میتواند فرایندهای مؤثر و کارآمدی را تعریف نماید و عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشد. بنابراین در مدلهای جدید رشد اقتصادی، دانشی که البته کاربردی باشد به عنوان یکی از مؤثرترین عوامل در بهرهوری رشد اقتصادی مطرح میشود. بنابراین اقتصاد دانشبنیان تأثیر بسزایی در افزایش تولید سرانه و کاهش نابرابری در توزیع درآمد خواهد داشت (راتن[6]، 2019). با توجه به توسعه بالای علوم ورزشی در آموزش عالی وجود تولیدات علمی بالای آن، از یک سو و نیاز به علمی کردن بخشهای اجرایی، صنعتی و ورزشی توسعه علمی ورزش از سوی دیگر نیازمند کاربست تحقیقات میباشد. در جمعبندی کلی، بنیان و ظرفیت تحقیقات بنیادی، تحقیقات قابل تجاری شدن و شبکههای تحقیقاتی، وجوه مختلفی از تحقیق و توسعه هستند که بدون وجود آنها، حتی در صورت فراهم بودن سرمایه انسانی و پیشرفتهترین فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، امکان نوآوری، انجام فعالیتهای کارآفرینی و درونی کردن دانش در اقتصاد ممکن نیست (ان ام نعیم و آملوس[7]، 2016). به طور کلی آنچه در اقتصاد دانش کلیدی است، گسترش فعالیتهای تحقیق و توسعه به لحاظ کمی، از یک سو و تعمیق این فعالیتها به لحاظ کیفی از سوی دیگر است؛ تنها از این راه است که میتوان به مزایای اقتصاد دانش دست یافت (هیچما و احمد[8]، 2015). پژوهشها نقش حیاتی و کلیدی در پیشبرد علوم و پیشرفت جوامع دارند.
در این میان، کاربست یافتههای پژوهشی از اهمیت محوری برخوردار است، چرا که اگر یافتههای پژوهش مورد استفاده و یا کاربرد قرار نگیرند انجام پژوهشها توجیه اقتصادی ندارد. پژوهش اثربخش و برنامهریزی شده سرلوحه کار تمامی سازمانها و مؤسسات قرار دارد. کاربست پژوهش یکی از مفاهیم بسیار مهم در مدیریت پژوهشی است که به اعتقاد برخی بیتوجهی به آن، موجب بیثمر ماندن تلاشهای پژوهشی میشود و چگونگی برنامهریزی برای آن در چارچوبی قرار میگیرد که به عنوان مدلهای کاربست شناخته میشود (علیزاده گلریزی، 2017). مدیریت پژوهشی به عنوان یک موضوع میانرشتهای که پیوند میان دو رشته اصلی «مدیریت» و «روششناسی پژوهشها» به خصوص پژوهشهای انسانی و اجتماعی است، مطرح شده است. کاربست تحقیقات بیانگر سه نوع استفاده ابزاری، مفهومی و فرآیندی از نتایج تحقیقات میباشد که برجسته شده و در هریک از این استفادهها مدلهای کاربست متناسبی معرفی شدهاند (بشیری و همکاران، 2015). مدلهای ارتباطات، فشار علم، نشات گرفته از دانش، حل مسئله، کشش تقاضا، اشاعه، استتار، فرآیند دانش به عمل و مدلهای تلویحی کاربست ابزاری پژوهش در استفاده ابزاری مطرح هستند. مدل ارزشیابی پاسخگو، مدل کرونباخ، مدل روسی در استفاده مفهومی و مدل استفاده از پژوهش اوتاوا، مؤسسات کانادایی پژوهش بهداشتی، چارچوب بافت ادراک کاربر، مشارکتی و مدل ارزشیابی متمرکز بر کاربست، در استفاده فرآیندی مورد معرفی قرار گرفتند. این بررسی میتواند زمینهای برای انتخاب مدلهای کاربست جهت کاربران متفاوت ایجاد کند. بر اساس گستره مدلهای کاربست پژوهش میتوان چنین برداشت کرد که این مدلها بر اساس شرایط خاص موضوعی و منطقهایی به وجود آمده است و بنابراین در هنگام استفاده از آنها نیز باید به خصوصیات خاص مدلها و انطباق با ویژگیهای سازمانی و محیطی توجه ویژهای داشت (کبیری، 2009).
با وجود این و به رغم صرف هزینههای هنگفت، مدیران سازمانها چندان رضایتی از اثربخشی پژوهشهای انجام شده ندارند. از جمله علل این عدم رضایتمندی را میتوان در عدم کاربرد نتایج تحقیقات در سازمان دانست. نقطه اصلی هر پژوهشی، کاربرد آن است و تا زمانی که کاربرد پیدا نشود، صرف زمان و هزینه جهت انجام پژوهش، صرفاً اتلاف منابع انسانی و مادی خواهد بود (نقوی و همکاران، 2013). لازمه شناسایی مسائل اساسی و انجام پژوهشهای اثربخش حول این مسائل، کاربست نتایج پژوهشی است، زیرا این مقوله بهواسطه این که سرمایههای دانشی بشر را به حل مسائل واقعی زندگی معطوف میکند، میتواند مثمر ثمر واقع شود (صفا و همکاران، 2013). به کمک فرایند کاربست پژوهشی، دغدغههای سازمانها و نهادهای مختلف جامعه برطرف میشوند، پژوهشگران تلاش خود را به حل مسائل اولویتبندی شده جامعه بشری اختصاص میدهند و نوعی عقلانیت در استفاده از منابع و ابزار پژوهش تسری پیدا میکند. اما امروزه علیرغم نقش بسزایی که کاربست پژوهشی در تبیین و پیشبرد سطح وسیع و متنوعی از فعالیتهای علمی، پژوهشی و آموزشی دارد، مغفول واقع شده است (بامیر و ستایش، 2019). رابطه میان علم و عمل در علوم انسانی و اجتماعی نسبت به سایر علوم چالش بیشتری دارد و یکی از عمدهترین موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مباحث و مناقشههای بسیاری را به دنبال داشته است. هدایت فرایند پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی از مرحله آغازین تا مرحله اجرا و نهادینه کردن آن همچون هر تغییر و تحول دیگر نیازمند مدیریت است (فراهانی و رضایی، 2011). تحقیقات علوم ورزشی یکی از شاخههای نسبتاً جدید علوم انسانی و اجتماعی کشور است که به دلیل نقش ورزش در جامعه اهمیت بالایی پیدا کرده است. عمده دانشگاههای کشور رشتههای علوم ورزشی را در مقطع تحصیلی کارشناسی و تحصیلات تکمیلی و به صورت گروه آموزشی یا دانشکده دارند. این توسعه رشته تربیتبدنی و علوم ورزشی سبب شده است تا تحقیقات زیادی به صورت پایاننامه، طرح پژوهشی و مقالات در این زمینه انجام شود. اما مشکل موجود در این زمینه عدم کاربرد بیشتر این تحقیقات در دولت، صنعت و جامعه به شیوههای مختلف است. از این رو، کاربست نتایج تحقیقات ورزشی یکی از الزامات توسعه ورزش کشور است که باید به آن توجه شود (افشاری و همکاران، 2019). آن چه که در حوزه مدیریت پژوهشهای ورزشی بسیار اهمیت دارد، ضرورت رویکرد کاربردگرایی در نیازسنجی پژوهشهای علوم ورزشی است که زمینهساز ترسیم و کشف چشماندازهای توسعه علم، فناوری و جامعه و ارتقای کیفی پژوهشهای علوم انسانی به منظور کاربست و تجاریسازی تحقیقات در توسعه همه جانبه گردد (فراهانی و رضایی، 2011).
جهت تبیین بهتر مسئله پژوهش، لازم است تا تحقیقات پیشین و مرتبط با موضوع پژوهش مرور و نقد شوند. تحقیقات خارجی ابعاد بیشتری از زمینههای توسعه علمی و کاربرد دانش در محیط ورزش را بررسی کردهاند. راتن[9] (2019) برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی ورزشی، اهمیت عنصر دانش را نسبت به زیرساختها، سیاستها، فرهنگ و ذینفعان بیشتر میداند. نام[10] و همکاران (2019) کارکرد اقتصاد دانش در رشد و رقابتپذیری جهانی کسبوکارهای خدمات به ورزشکاران و استعدادهای ورزشی (کره جنوبی) را مورد تأیید قرار دادند. مک آدام[11] و همکاران (2018) نیز تجاریسازی فناوری دانشگاهها را بیشتر متأثر از روابط مارپیچ چهارگانه در سطح خرد گزارش کردهاند. کورستن و راچر[12] (2018) نقش دانش و فناوری در توسعه تجاری نوین ورزش را قابل توجه ارزیابی کردند. ویلتی و کوهن[13] (2016) همکاری تحقیقاتی بین محققان ورزش در حوزه توسعه ورزش را دارای چالشهای چشمانداز سیاسی و سازمانی؛ تأمین امنیت تعهدات از سازمان با منابع محدود؛ مذاکره اهداف متفاوت، اهداف و فهم می دانند و انجام ارزیابیها و تحقیقات طولانیمدت مهمترین عوامل اثرگذار در این زمینه گزارش کردهاند. ان ام نعیم و آملوس[14] (2016) در بررسی اولویتهای پژوهشی موردتقاضا در سازمانهای تولیدی در مالزی گزارش کردند. که نوآوری، راهبرد محصول، تجربه کارکنان سه معیار دارای اولویت هستند. گرک[15] (2016) منابع نوآوری در شبکه نوآوری صنعت ورزش استرالیا را شامل دو بخش داخلی و خارجی تعیین کردند که توسط مکانیسمهای بینسازمانی به خوشههای صنعتی ورزشی انتقال مییابند. عبدالکریم[16] و همکاران (2016) در بررسی اولویتهای سازمانهای تولیدی در اردن سه معیار عملکرد مالی، اشتراک دانش و بهبود را در اولویت قرار دادند. زاهاریا و کابوراکیس[17] (2016) هم موانع توسعه علمی صنعت ورزش آمریکا را شامل موانع کاربردی، ساختاری و زیرساختی میداند. پیچی و کوهن[18] (2016) نیز چالشهای همکاری بین محققان و مدیران در ورزش را شامل عوامل سیاسی و سازمانی؛ تضمین تعهدات، محدودیت منابع؛ ناهمسویی اهداف، معیارهای ارزیابی و زمان همکاری گزارش کردهاند. هیچما و احمد[19] (2015) کیفیت آموزش، آموزش حرفهای، بودجه و زیرساختها و تحقیقات علمی و ارزیابی عملکرد را در اقتصاد دانش حوزه ورزش الجزایر تعیین کننده گزارش کردهاند. وینسنت[20] و همکاران (2014) در بررسی مدیریت علمی و تحقیقات بازار شرکت ICT گزارش کرد که نیازهای مشتریان و رضایت، قابلیتهای فناوری و مدیریت، تحلیل و برنامهریزی دارای بیشترین اولویت هستند. برانسا و همکاران[21] (2013) همکاری دولت، دانشگاه و صنعت در حوزه ورزش برزیل را برای توسعه ضروری میدانند.
تحقیقات داخلی دارای جهتگیری کلی در زمینه توسعه علمی و پژوهشی حوزه ورزش هستند. در مهمترین تحقیقات، افشاری و همکاران (2019) اثر عوامل راهبردی، روحیه خلاقیت و نوآوری در عوامل انسانی، توانایی انتقال و انتشار فناوری در عوامل فناوریک و افزایش انگیزش افراد فنی در عوامل مدیریتی را بر توانمندیهای تحقیق و توسعه در پژوهشگاه علوم ورزشی معنیدار گزارش کرده است. بامیر و ستایش (2019) تأثیرگذاری پیشرفت علم بر رشد و توسعه ورزش قهرمانی را از طریق ارتباط فراوانی تولیدات، مؤسسات، پژوهشگران با مدالهای کسب شده معنیدار گزارش کردند. پیرجمادی و همکاران (2019) پایداری شرکتهای ورزشی دانشبنیان پایدار را متأثر از عوامل ساختاری، زیرساختی، مدیریتی، همکاری فرابخشی، مالی، نوآوری و بازاریابی دانستهاند.
در «سند گزارش برنامه ششم توسعه کشور» برای حوزه ورزش (2017)، منظرهای توسعه علمی را عمدتاً در محورهای ارتباط بین مراکز علمی ورزش با سازمانهای ورزشی کشور و مراکز خارج از کشور، تولید و تقاضای پژوهش، امکانات و تجهیزات و بهکارگیری فناوری گزارش شده است. امینی (2017) اقتصاد دانشبنیان در ورزش را شامل سه سطح اقتصاد دانشبنیان معطوف به فرد، اقتصاد دانشبنیان معطوف به سازمان و اقتصاد دانشبنیان معطوف به جامعه با پیامدهای توسعه مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، سلامتی، فناورانه و زیستمحیطی طراحی کردهاند. علیزاده گلریزی (2017) بین عوامل مؤثر بر تجاریسازی تحقیقات علوم ورزشی به تفکیک گرایشهای مدیریت ورزشی، فیزیولوژی ورزشی، رفتار حرکتی، آسیبشناسی ورزشی و بیومکانیک ورزشی تفاوت معنیداری گزارش کرده است. ساعتچیان (2015) ارتباط بین دانشکدههای تربیتبدنی و صنعت ورزش را متأثر از عوامل زمینهای، علی، ساختاری، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها میداند. یوسفی و همکاران (2015) مقایسه تولیدات پژوهشی محققان علوم ورزشی کشور با سطح جهانی را دارای شکاف نسبتاً بالایی گزارش کرده است. خسروی زاده و همکاران (2015) راهکارهایی همچون بهرهگیری از توان علمی و دستاوردهای مراکز آموزش عالی در ورزش و سرمایهگذاری صنعت ورزش بر تحقیقات دانشگاهها را مهمترین راهکار ارتباط بین صنعت ورزش و آموزش عالی دانستند. کوزه چیان و همکاران (2014) در تحلیل و تعیین الگوی تحقیقات میانرشتهای در تربیتبدنی و علوم ورزشی حوزههای میانرشتهای در علوم ورزشی را شناسایی و ارزیابی کردند. نظری، قنبری و صابونچی (2014) نقش آموزش، سرمایه فکری و انسانی را در رقابتپذیری و فرصتهای اقتصادی صنعت ورزش کشور قابل توجه ارزیابی نمودهاند. صفا و همکاران (2013) در پژوهش خود نشان دادند که شش عامل سیاستی، زیرساختی، قانونی، تأمین مالی، آموزشی و اطلاعرسانی با تجاریسازی دانش مرتبط میباشند. نقوی و همکاران (2013) مهمترین موانع بهکارگیری فناوری اطلاعات در پژوهش علوم ورزشی را شامل نبود وحدت رویه بین مدیران و متخصصان برای کاربرد فناوری و برنامهریزی بلندمدت آن گزارش کردند. میزانی و همکاران (2013) در بررسی مشکلات تدوین پایاننامه کارشناسیارشد تربیتبدنی و علوم به ضعفهای موجود در ابعاد پژوهشی و نوآوری در دانشکدههای تربیتبدنی تأکید دارند. دستوم و همکاران (2013) در بررسی ارتباط بین محیط آکادمیک ورزش با صنعت ورزش نشان دادند که به دلیل دولتی بودن دو نهاد و استقلال مالی آنها از هم ساختار دو طرف جهت تعامل مناسب نیست. فراهانی (2010) در بررسی تقاضامحوری پژوهشهای تربیتبدنی نشان داد که بین وضعیت کمی و کیفی منابع، کیفیت ارتباطی محققان و یافتههای پژوهشی آنان، مدیریت تحقیقات و کیفیت پژوهشها با تقاضامحور شدن تحقیقات رابطه معنیدار وجود دارد. حسنقلی پور و همکاران (2010) الزامات تجاریسازی دانش را در چهار دسته شرایط مداخلهگر (طراحی مکانیسم اصلاح ساختار و طراحی مکانیسم اصلاح فرهنگ)، شرایط علی (توسعه و ارتقای کشور، حل مسائل جامعه و تولید علم بومی)، بستر حاکم (طراحی مکانیسمهای مالی و طراحی مکانیسمهای قانونی) و مقوله اصلی (طراحی مکانیسمهای مدیریتی) طبقبندی کردند.
تحقیقاتی که در زمینه کاربست پژوهشهای حوزه ورزش انجام شده است عمدتاً بر پایه جنبههای تقاضامحور نبودن پژوهشها و موانع بهکارگیری آنها در مدیریت ورزش بوده و تاکنون تحقیق تخصصی و جامعی به بررسی کاربست تحقیقات علوم ورزشی نپرداخته است. تحقیقات قبلی نیز به صورت اکتشاف کیفی و آزمون کمی به بررسی متغیرهای اثرگذار در کاربست تحقیقات نپرداختهاند. در عین حال تحلیل وضعیت و ارائه مدل کاربست باید مسیر روشنتری در اختیار محققان و مدیران ورزشی برای بهکارگیری نتایج تحقیقات علمی و دانشگاهی قرار دهد. به طور کلی تحقیقات انجام شده بیشتر به بررسی مشکلات پژوهش در ورزش و ارتباط علمی مراکز دانشگاهی و اجرایی ورزش پرداختهاند و به صورت مفهومی، علمی و کلی همکاری کاربست تحقیقات علوم ورزشی مورد بررسی قرار نگرفته است. از آنجا که الگوهای خارجی از لحاظ ساختاری تفاوت زیادی با ساختار داخلی دارد، مدیریت در این زمینه بیشتر تحت تأثیر ساختار ورزش کشور خواهد بود. علاوه براین مطالعات با موضوع کاربست تحقیقات در ورزش عمدتاً ناظر به نظریههای توسعه کلان علمی است. این شیوهها از آغاز بر پایههای نظری استوار بوده است و یا پس از رواج میدانی پشتوانه نظری برخوردار شده است. همچنین بدون کاربرد ماندن حجم عظیم تولیدات علمی حوزه تربیتبدنی و علوم ورزشی در نظام آموزش عالی، از یک طرف و ضعفهای علمی و فناورانه در صنعت ورزش کشور از سوی دیگر سبب شده است تا توسعه علمی ورزش بهطور اعم و کاربردیسازی تحقیقات ورزش به صورت اخص، مسئلهای مهم و ضرورتی راهبردی در ورزش کشور تلقی شود. با وجود این شواهد بینالمللی، هنوز درک مناسبی از اهمیت علوم ورزشی در ایران وجود ندارد و توسعه علمی، فناوری و پژوهشی ورزش با چالشهای فراوانی روبروست. این در حالی است که تحقیقات گسترده علمی و استفاده از یافتههای علوم مختلف برای افزودن توانمندیهای ورزشی کشورهای پیشرفته، مبین توجه ویژهای است که آنان به امر ورزش معطوف داشتهاند. بنابراین به عنوان یک گام آغازین، برنامهریزی توسعه علمی ورزش بهویژه کاربست تحقیقات ورزش شناخت ساختارها، عوامل و مسیرهای اثرگذار در این زمینه ضرورت بالایی دارد که تحقیقات قبلی دانش مناسبی در این زمینه به دست ندادهاند. در عصر تجاریسازی، بازارهای به هم پیوسته، تحولات فناوری و رقابت روز افزون برای مشارکت در زنجیره ارزش کالاها و خدمات، اقتصاد ورزش کشور با توجه به پتانسیلهای درونی و موقعیت دیگر رقبا، نیازمند دستیابی به ساختارهای مبتنی بر فناوری، دانش، نوآوری و کارآفرینی میباشد و با توجه به عوامل درونی و کارگزاران خود، باید قادر به ترسیم و دستیابی به چشمانداز علمی مطلوبی برای خود باشد- البته این امر مستلزم تحقیق و توسعه و کاربردیسازی تحقیقات علوم ورزشی است. براساس مرور مبانی نظری، نقد پیشینه پژوهش و ضرورتهای کاربست علوم ورزشی، هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل مناسب برای تحلیل کاربست تحقیقات علوم ورزشی میباشد.
مدل مفهومی شامل سطوح اکوسیستمی (ظرفیتها)، سیستمی (قابلیتها)، ساختاری (راهبردها) و کارکردی (دستاوردها) میباشد. جریان کلی روابط بین متغیرها به صورت توالی مذکور برای سطحهای فوق شده است. سطح اکوسیستمی (ظرفیتها) شامل ظرفیتهای نظام علمی کشور، توسعه سیستم ورزش کشور و تحولات علمی ورزش در جهان بود. منظر ظرفیتهای نظام علمی کشور مشتمل بر ابعاد سیاستهای علمی در کشور، سرمایهگذاری علمی کشور و بازار علم و فناوری کشور بود. منظر توسعه سیستم ورزش کشور شامل ابعاد توسعه نظام ورزش، رشد جامعه ورزش و توسعه صنعت ورزش میباشد. منظر تحولات علمی ورزش در جهان مشتمل بر ابعاد تحولات علوم ورزشی و رشد علمی صنعت ورزش است. روابط علی- معلولی بین متغیرهای اصلی جهت آزمون مدل در نرمافزار به صورت شکل زیر تعیین گردید. روابط ترسیم شده ابتدا بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعیین شد. سپس توسط مصححان کدگذاری مفهومی تصحیح گردید. در نهایت، روابطی که در نرمافزار تأیید شدند ترسیم گردید.
شکل 1: مدل مفهومی پژوهش (مستخرج از بخش کیفی اکتشافی نظاممند رساله)
روششناسی پژوهش
روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را تمامی اساتید علوم ورزشی (دانشگاههای دولتی که سابقه مدیریت در بخش پژوهشی داشتند) و مسئولان کمیته پژوهشی در سازمانهای ورزشی تشکیل میدادند. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت جهت آزمون مدل به روش هدفمند و در دسترس انتخاب و از آنان نظرخواهی گردید (162 نفر). تعداد نمونه براساس تعداد قابل کفایت جهت مدلسازی در نرم افزار pls به تعداد 10 تا 20 برابر تعداد سؤالات مربوط به متغیر دارای بیشترین سؤال در مدل (داوری و رضازاده، 2016) برآورد و انتخاب شد. از این رو، به تعداد 11 برابر سؤالات متغیر دارای بیشترین تعداد سؤال (14 سؤال در متغیر قابلیت صنعت ورزش) 154 نفر برآورد شد. جهت اطمینان از دریافت تعداد پاسخهای مناسب، 170 پرسشنامه توزیع شد که از بین 158 پرسشنامه دریافتی، 151 پرسشنامه به طور کامل پاسخ داده شده بودند و وارد فرایند تحلیل گردیدند.
ابزار پژوهش، پرسشنامه مستخرج فاز کیفی رساله (تبدیل چارچوب کیفی به پرسشنامه) بود. پرسشنامه شامل متغیرها و عوامل تعیینکننده بود و در مقیاس 5 ارزشی لیکرت (از بسیارکم = 1 تا بسیارزیاد = 5) تنظیم شده بود. پرسشنامه تدوینشده جهت بررسی روایی محتوایی یا صوری در اختیار 6 نفر از اساتید و 6 نفر از مدیران قرار گرفت. بعد از تایید روایی محتوایی، ابتدا ابزار در یک مطالعه راهنما بین 30 نفر از جامعه آماری توزیع شد. سپس از طریق روش آلفای کرونباخ، پایایی یا ثبات درونی آن با استفاده از نرمافزار SPSS20 محاسبه (85/0=ɑ) و تایید گردید. سپس پرسشنامهها در مرحله اصلی جمعآوری شدند و ضریب آلفای کرونباخ این مرحله (نهایی) نیز 88/0 محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که اکثر سازهها و متغیرهای مرتبط به آنها دارای ثبات درونی بسیار مناسبی هستند. سپس پایایی و روایی سازه به صورت مراحل گزارش شده در قسمت یافتهها با استفاده از نرم افزار اسمارت پیالاس[22] تایید گردید. در آمار استنباطی ابتدا بر اساس آزمون چولگی و کشیدگی برای توزیع دادههای پژوهش، مقدار چولگی و کشیدگی تمام متغییرهای پژوهش بررسی شد- بین 2 و -2 قرار داشتند و لذا توزیع دادهها نرمال است. در ادامه تجزیه و تحلیل دادهها و مدل با استفاده از روش PLS در سه بخش مدل اندازهگیری[23]، مدل ساختاری[24] و مدل کلی انجام شد. متغیرهای مدل در دو دسته متغیرهای پنهان و آشکار تقسیمبندی گردیدند- متغیر پنهان نیز در سطوح مختلف به کار برده شد. بخش مدل اندازهگیری شامل سؤالات (شاخصها) هر بعد همراه با آن بعد است و روابط میان سؤالات و ابعاد در این بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. بخش مدل ساختاری نیز حاوی تمامی سازههای مطرح در مدل اصلی پژوهش است و میزان همبستگی سازهها و روابط میان آنها در این قسمت مورد تمرکز و توجه واقع میشود. در بخش مدل کلی که شامل هر دو بخش مدل اندازهگیری و ساختاری است با تائید برازش آن، بررسی برازش در یک مدل کامل میشود.
یافتههای پژوهش
یافتههای بخش کمی شامل دو بخش توصیفی و استنباطی است. در بخش توصیفی، ویژگیهای نمونه آماری گزارش شد که شامل 89 استاد و 62 کارشناس و مدیر سازمانی بود. نسبت جنسیتی نمونه شامل 53 زن و 98 مرد به دست آمد. میانگین سنی نمونه برابر با 35/44 سال و میانگین سابقه شغلی برابر با 84/13 سال بود. در ادامه برای توصیف متغیرهای پژوهش مطابق جدول زیر، معیار مرکزی (میانگین) و همچنین معیار پراکندگی (انحراف معیار) برای متغیرهای پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت که عامل توسعه سیستم ورزش کشور (15/4) و تأمین منابع پژوهش در ورزش (90/2) بودند.
نتایج مدلسازی شامل دو بخش مربوط به شاخصهای برازش و ضرایب روابط متغیرهای مدل است. در بخش برازش مدل، اولین شاخص مورد بررسی روایی همگرا بود که معیار متوسط واریانس استخراجشده (AVE) ارزیابی و مطلوب (مساوی و بالاتر از 5/0) گزارش شد. جهت بررسی روایی واگرای مدل اندازهگیری، از معیار فرونل و لاکر و لاتنت استفاده شد و نشان داد که میزان ماتریس برای هر سازه بیشتر از واریانس اشتراکی بین آن سازه و سازههای دیگر در مدل است. پایایی ترکیبی (CR) یک شاخص تحلیل پایایی (قوی تر از آلفای کرونباخ) است که میزان مساوی و بالای 7/0 مناسب بیان شده است. مقدار R2 برای برازش سازههای درونزای (وابسته) مدل محاسبه میگردد و دارای سه سطح ضعیف ( 19/0)، متوسط (33/0) و قوی (67/0) است. معیار Q2 قدرت پیشبینی مدل را مشخص میسازد و در مورد یک سازه درونزا قدرت پیشبینی ضعیف، متوسط و قوی (سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0) را مشخص مینماید. برای سنجش برازش مدل کلی (هر دو بخش مدل اندازهگیری و ساختاری) از معیار SRMR استفاده شد که مقدار آن باید از 1/0 کمتر باشد. مطابق جدول زیر، میزان شاخصهای برازش برای متغیرهای مدل در دامنه مطلوبی قرار دارد.
جدول 2: شاخصهای توصیف متغیرها و شاخصهای برازش مدلسازی
متغیرها |
شاخصهای توصیف |
شاخصهای برازش مدل |
|||||
M |
SD |
AVE |
CR |
R2 |
Q2 |
SRMR |
|
ظرفیتهای نظام علمی کشور |
69/3 |
47/0 |
55/0 |
85/0 |
یرون زا |
511/0 |
09/0 |
توسعه سیستم ورزش کشور |
15/4 |
43/0 |
67/0 |
88/0 |
یرون زا |
074/0 |
|
تحولات علمی ورزش در جهان |
85/3 |
50/0 |
54/0 |
90/0 |
یرون زا |
361/0 |
|
قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش |
81/3 |
30/0 |
63/0 |
92/0 |
71/0 |
096/0 |
|
قابلیت سیستم علمی ورزش کشور |
24/3 |
44/0 |
67/0 |
93/0 |
55/0 |
241/0 |
|
مدیریت پژوهشی در ورزش |
15/3 |
40/0 |
64/0 |
92/0 |
75/0 |
217/0 |
|
توسعه پژوهش در ورزش |
60/3 |
36/0 |
54/0 |
85/0 |
48/0 |
442/0 |
|
تأمین منابع پژوهش در ورزش |
90/2 |
47/0 |
58/0 |
89/0 |
33/0 |
257/0 |
|
خدمات پژوهشی در ورزش |
41/3 |
49/0 |
57/0 |
88/0 |
51/0 |
413/0 |
|
قابلیت تحقیقات ورزشی برای کاربست |
18/3 |
45/0 |
62/0 |
83/0 |
51/0 |
403/0 |
|
کاربست تحقیقات ورزشی |
32/3 |
31/0 |
64/0 |
89/0 |
67/0 |
349/0 |
|
پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی |
32/3 |
46/0 |
56/0 |
83/0 |
69/0 |
457/0 |
براساس جدول و شکل زیر نتایج بخش کمی نشان داد که در مدل معادلات ساختاری پژوهش همه روابط معنیدار و شاخصهای برازش مطلوب هستند و مدل پژوهش از نظر آماری نیز مورد تایید است.
جدول 3: نتایج آزمون مدل پژوهش در محیط نرمافزار به تفکیک دو بخش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر
تحلیل عاملی ابعاد متغیرها (مدل اندازهگیری) |
تحلیل مسیر روابط بین متغیرها (مدل ساختاری) |
|||||
متغیر -> ابعاد |
ضریب اثر |
T Values |
متغیر -> متغیر |
ضریب اثر |
T values |
|
ظرفیت نظام علمی کشور -> سیاستهای علمی |
76/0 |
13/27 |
ظرفیت نظام علمی -> قابلیت صنعت ورزش |
150/0 |
66/3 |
|
ظرفیت نظام علمی -> سرمایهگذاری علمی |
81/0 |
56/33 |
ظرفیت نظام علمی -> قابلیت علمی ورزش |
22/0 |
83/3 |
|
ظرفیت نظام علمی -> بازار علم و فناوری کشور |
85/0 |
58/56 |
توسعه سیستم ورزش -> قابلیت صنعت ورزش |
39/0 |
53/7 |
|
توسعه سیستم ورزش -> توسعه نظام ورزش |
89/0 |
43/85 |
توسعه سیستم ورزش -> قابلیت علمی ورزش |
90/0 |
62/3 |
|
توسعه سیستم ورزش -> رشد جامعه ورزش |
83/0 |
11/37 |
تحولات علمی ورزش جهان -> قابلیت صنعت ورزش |
40/0 |
427 |
|
توسعه سیستم ورزش -> توسعه صنعت ورزش |
76/0 |
95/30 |
تحولات علمی ورزش جهان -> قابلیت علمی ورزش |
48/0 |
69/7 |
|
تحولات علمی ورزش جهان -> تحولات علوم ورزشی |
91/0 |
31/93 |
قابلیت صنعت ورزش -> تامین منابع پژوهش |
35/0 |
91/3 |
|
تحولات علمی ورزش جهان -> رشد علمی ورزش |
92/0 |
28/103 |
قابلیت صنعت ورزش -> مدیریت پژوهشی ورزش |
43/0 |
56/7 |
|
قابلیت صنعت ورزش -> تقاضامحوری دانش ورزش |
88/0 |
92/72 |
قابلیت علمی ورزش -> مدیریت پژوهشی ورزش |
49/0 |
97/8 |
|
قابلیت صنعت ورزش -> قابلیت مدیریت دانش ورزش |
89/0 |
73/82 |
قابلیت علمی ورزش -> خدمات پژوهشی ورزش |
68/0 |
33/10 |
|
قابلیت صنعت ورزش -> تعامل صنعت و دانشگاه |
85/0 |
44/48 |
مدیریت پژوهشی ورزش -> تامین منابع پژوهش |
25/0 |
70/2 |
|
قابلیت سیستم علمی ورزش -> جامعه دانشی ورزش |
94/0 |
73/169 |
مدیریت پژوهشی ورزش -> خدمات پژوهشی ورزش |
83/0 |
45/3 |
|
قابلیت علمی ورزش -> توسعه علمی آموزشی ورزش |
86/0 |
54/55 |
تامین منابع پژوهش ورزش -> توسعه پژوهش ورزش |
22/0 |
18/3 |
|
قابلیت سیستم علمی ورزش -> فرهنگ علمی ورزش |
88/0 |
22/73 |
مدیریت پژوهشی ورزش -> توسعه پژوهش ورزش |
37/0 |
03/7 |
|
مدیریت پژوهشی ورزش -> سیاست گذاری پژوهش |
88/0 |
93/60 |
خدمات پژوهشی ورزش -> توسعه پژوهش ورزش |
20/0 |
97/2 |
|
مدیریت پژوهشی در ورزش -> نیازسنجی پژوهش |
87/0 |
25/58 |
توسعه پژوهش ورزش -> قابلیت کاربست تحقیقات |
72/0 |
54/27 |
|
مدیریت پژوهشی در ورزش -> نظارت و ارزیابی |
89/0 |
54/77 |
توسعه پژوهش در ورزش -> کاربست تحقیقات |
31/0 |
66/6 |
|
تامین منابع پژوهش در ورزش -> امکانات پژوهشی |
91/0 |
85/114 |
قابلیت کاربست تحقیقات -> کاربست تحقیقات |
57/0 |
09/14 |
|
تامین منابع پژوهش در ورزش -> تامین مالی پژوهشی |
94/0 |
54/179 |
قابلیت کاربست تحقیقات -> پیامدهای کاربست |
61/0 |
55/12 |
|
خدمات پژوهشی ورزش -> دسترسی به شبکه علمی |
88/0 |
21/65 |
کاربست تحقیقات ورزشی -> پیامدهای کاربست |
26/0 |
05/5 |
|
خدمات پژوهشی در ورزش -> آموزش و مشاوره |
94/0 |
09/138 |
کاربست تحقیقات ورزشی -> کاربست آموزشی |
86/0 |
96/53 |
|
توسعه پژوهش در ورزش -> نشریافتههای پژوهشی |
90/0 |
16/83 |
کاربست تحقیقات ورزشی -> کاربست سازمانی |
78/0 |
76/25 |
|
توسعه پژوهش در ورزش -> پژوهش و تولید دانش |
88/0 |
35/60 |
کاربست تحقیقات ورزشی -> کاربست صنعتی |
87/0 |
91/57 |
|
توسعه پژوهش ورزش -> ارزشگذاری و اعتبار سنجی |
67/0 |
38/24 |
کاربست تحقیقات ورزشی -> کاربست اجتماعی |
77/0 |
04/30 |
|
قابلیت کاربست تحقیقات ورزشی -> کیفیت تحقیقات |
74/0 |
71/20 |
پیامدهای کاربست -> ارتقای بهرهوری ورزش |
84/0 |
91/41 |
|
قابلیت کاربست تحقیقات -> کاربردگرایی تحقیقات |
87/0 |
87/65 |
پیامدهای کاربست تحقیقات -> ارتقای علمی ورزش |
82/0 |
96/35 |
|
قابلیت کاربست تحقیقات -> نوآوری تحقیقات |
84/0 |
8/50 |
پیامدهای کاربست تحقیقات -> تامین منابع و مولدان |
83/0 |
81/38 |
|
براساس جدول 3 و شکل 2، نتایج بخش تحلیل عاملی ابعاد متغیرها نشان داد که ابعاد بازار علم و فناوری کشور (85/0)، سرمایهگذاری علمی در کشور (81/0) و سیاستهای علمی در کشور (76/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین ظرفیت نظام علمی کشور بودند. ابعاد توسعه نظام ورزش (89/0)، رشد جامعه ورزش (83/0) و توسعه صنعت ورزش (76/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین توسعه سیستم ورزش کشور بودند. ابعاد رشد علمی صنعت ورزش (92/0) و تحولات علوم ورزشی (91/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین تحولات علمی در جهان ورزش بودند. ابعاد قابلیت مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی (89/0)، تقاضامحوری دانش در صنعت ورزش (88/0) و تعامل محیط اجرایی و صنعتی با بخش علمی (85/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش بودند. ابعاد جامعه دانشی ورزش (94/0)، فرهنگ علمی ورزش کشور (88/0) و توسعه علمی آموزشی ورزش (86/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین قابلیت سیستم علمی ورزش کشور بودند. ابعاد نظارت و ارزیابی (89/0)، سیاستگذاری پژوهش (88/0) و نیازسنجی پژوهش (87/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین مدیریت پژوهشی در ورزش بودند. ابعاد تامین مالی پژوهشی (94/0) و امکانات پژوهشی (91/0) به یک اندازه دارای نقش معناداری در تبیین تامین منابع پژوهش در ورزش بودند. ابعاد آموزش و مشاوره (94/0) و دسترسی به شبکه علمی (88/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین خدمات پژوهشی در ورزش بودند. ابعاد نشر یافتههای پژوهشی (90/0)، پژوهش و تولید دانش (88/0) و ارزشگذاری و اعتبارسنجی (67/0) به یک انداره دارای نقش معناداری در تبیین توسعه پژوهش در ورزش بودند. ابعاد کاربردگرایی تحقیقات (87/0)، نوآوری تحقیقات (84/0) و کیفیت تحقیقات (74/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین قابلیت تحقیقات ورزشی برای کاربست بودند. ابعاد کاربست صنعتی (87/0)، کاربست آموزشی (86/0)، کاربست سازمانی (78/0) و کاربست اجتماعی (77/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین کاربست تحقیقات ورزشی بودند. ابعاد هر سه بعد، ارتقای بهره وری ورزشی در ورزش کشور (84/0)، تامین منابع و مولدان (83/0) و ارتقای علمی ورزش کشور (82/0) به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی بودند.
تحلیل مسیر نشان داد که ظرفیت نظام علمی کشور (با ضریب 15/0) بر قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش داو (22/0) بر قابلیت سیستم علمی ورزش کشور اثر معنیداری دارد. توسعه سیستم ورزش کشور (39/0) بر قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش و (90/0) بر قابلیت سیستم علمی ورزش کشور اثر معنیداری دارد. تحولات علمی ورزش در جهان (40/0) بر قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش و (48/0) بر قابلیت سیستم علمی ورزش کشور اثر معنیداری دارد. قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش (35/0) بر تأمین منابع پژوهش در ورزش و (43/0) بر مدیریت پژوهشی در ورزش اثر معنیداری دارد. قابلیت سیستم علمی ورزش کشور (49/0) بر مدیریت پژوهشی در ورزش و (68/0) و خدمات پژوهشی در ورزش اثر معنی داری دارد. مدیریت پژوهشی در ورزش (25/0) بر تامین منابع پژوهش در ورزش و (83/0) بر خدمات پژوهشی در ورزش اثر معنیداری دارد. تامین منابع پژوهش در ورزش (22/0) ، مدیریت پژوهشی در ورزش (37/0) و خدمات پژوهشی در ورزش (20/0) اثر معنیداری بر توسعه پژوهش در ورزش دارند. توسعه پژوهش در ورزش (72/0) بر قابلیت تحقیقات ورزشی برای کاربست و (31/0) بر کاربست تحقیقات ورزشی اثر معنی داری دارد. قابلیت تحقیقات ورزشی برای کاربست (5/0) بر کاربست تحقیقات ورزشی و (61/0) بر پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی اثر معنیداری دارد. پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی ( 26/0) اثر معنی داری بر پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی دارد.
|
شکل 2: نتایج آزمون مدل پژوهش در محیط نرمافزار اسمارت پیالاس
بحث و نتیجهگیری
هدف مشخص پژوهش این بود که مدل مناسب برای تحلیل کاربست تحقیقات ورزشی کشور را پس از طراحی کیفی و تایید آماری، ارائه نماید. برای تفسیر و بررسی مدل ارائه شده ابتدا به تفکیک سطوح مدل و سپس روابط بین متغیرهای این سطوح اقدام گردید. نتایج سطح اکوسیستمی (ظرفیتها)نشان داد که ابعاد بازار علم و فناوری کشور، سرمایهگذاری علمی در کشور و سیاستهای علمی در کشور به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین ظرفیت نظام علمی کشور بودند. ابعاد توسعه نظام ورزش ، رشد جامعه ورزش و توسعه صنعت ورزش به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین توسعه سیستم ورزش کشور بودند. ابعاد رشد علمی صنعت ورزش و تحولات علوم ورزشی به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین تحولات علمی در جهان ورزش بودند. در واقع ابعاد منظرهای ظرفیتهای نظام علمی کشور، توسعه سیستم ورزش کشور و تحولات علمی ورزش در جهان بود. برخی تحقیقات قبلی نیز با نتایج و نتیجهگیری این سطح همسویی و انطباق دارند. یوسفی و همکاران (2015) همکاری محققان علوم ورزشی کشور با یکدیگر و با محققان خارج از کشور را برای ارتقای کیفیت تولیدات پژوهشی پیشنهاد کردهاند- جهانی دارای شکاف نسبتاً بالایی گزارش کرده است. را و همکاران (2013) همکاری دولت، دانشگاه و صنعت در حوزه ورزش برزیل را برای توسعه ضروری میدانند. ویلتی و کوهن (2016) نقش عوامل راهبردی، ساختاری و فرایندی را بر همکاریهای علمی در حوزه ورزش مؤثر میداند. منظر تحولات علمی ورزش در جهان مشتمل بر ابعاد تحولات علوم ورزشی و رشد علمی صنعت ورزش است. تجمیع مفاهیم و شواهد مربوط به این سطح از مدل نشان میدهد که پارادایم حاکم در نظام علمی کشور و روند حرکت جهانی در صنعت علم و فناوری موجب شده است تا کاربرد علم و نتایج تحقیقات در ورزش کشور نیازمند تمرکز بر اکتشاف در محیط و اکوسیستم علوم ورزشی و بهرهبرداری از آن در یک رویه ساختاری-کارکردی حوزه مدیریت علمی در ورزش باشد. از این رو، سیستم علمی ورزش کشور برای آنکه بتواند تولید دانش را به کاربرد برساند باید به نظام کلی ورزش، نظام علمی کشور و نظام علم و فناوری ورزش بینالمللی به عنوان سه محیط نزدیک و اثرگذار بر خود توجه و تعامل داشته باشد، زیرا از یکسو توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ورزش بستر کاربرد علم در آن را فراهم میکند و از سوی دیگر سیاستها، منابع و بازار علمی کشور همسو با تحولات علوم ورزشی و صنعت ورزش در جهان بستر علمی شدن ورزش و کاربرد نتایج علمی را تقویت میکند.
ابعاد قابلیت مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی ، تقاضامحوری دانش در صنعت ورزش و تعامل محیط اجرایی و صنعتی با بخش علمی به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش بودند. ابعاد جامعه دانشی ورزش ، فرهنگ علمی ورزش کشور و توسعه علمی آموزشی ورزش به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین قابلیت سیستم علمی ورزش کشور بودند. پس از سطح اکوسیستمی و ظرفیتهای آن، لازم است تا سیستم علمی ورزش و عوامل وابسته آن مورد توجه قرار بگیرد. در مدل پژوهش، سطح سیستمی (قابلیتها) شامل منظرهای قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش و قابلیت سیستم علمی ورزش کشور است. برخی مطالعات پیشین نیز یافتهها و تفسیر این سطح را مورد تأیید قرار میدهند. فراهانی (2010) تقاضامحوری، توسعه کمی و کیفی منابع، کیفیت ارتباطی محققان در پژوهشهای تربیتبدنی در توسعه آن مؤثر میداند. نقوی و همکاران (2013) وحدت رویه بین مدیران و متخصصان برای کاربرد فناوری و برنامهریزی بلندمدت را مهمترین عامل توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط در تحقیقات ورزشی میداند. دستوم و همکاران (2013) و خسروی زاده و همکاران (2015) تعامل و بهرهمندی دو طرفه دانشگاه و صنعت در حوزه ورزش برای کاربرد علم تولیدی دانشگاه و تأمین نیاز علمی صنعت ضروری میداند. این یافتهها مبین این است که در واقع شناخت قابلیتهای سیستم علمی ورزش کشور به تنهایی برای بسترسازی کاربست پژوهشها کافی نیست، بلکه قابلیتهای پذیریش علم و فناوری در حوزههای اجرایی و صنعت ورزش نیز به عنوان مقصد دانش تولید شده مورد ارزیابی قرار بگیرد. حتی مسیر انتقال دانش و فناوری از محیط علمی و آکادمیک به بخشهای اجرایی و صنعتی نیز لازم به صورت راهبردی و نظاممند مورد بررسی قرار بگیرند. به طور مشخص لازم است تا در حوزههای اجرایی و صنعت ورزش تقاضا برای پژوهش، قابلیت استفاده از پژوهش و مسیر تعامل با محیط علمی و دریافت دانش مشهود و کارآمد باشد. در سیستم علمی نیز علاوه بر آموزش پژوهش، فرهنگ پژوهشی و شبکه کاری از محققان و دانشگران فعال باشد.
ابعاد نظارت و ارزیابی، سیاستگذاری پژوهش و نیازسنجی پژوهش به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین مدیریت پژوهشی در ورزش بودند. ابعاد تأمین مالی پژوهشی و امکانات پژوهشی به یک اندازه دارای نقش معناداری در تبیین تامین منابع پژوهش در ورزش بودند. ابعاد آموزش و مشاوره و دسترسی به شبکه علمی به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین خدمات پژوهشی در ورزش بودند. ابعاد نشر یافتههای پژوهشی، پژوهش و تولید دانش و ارزشگذاری و اعتبارسنجی به یک انداره دارای نقش معناداری در تبیین توسعه پژوهش در ورزش بودند. سه منظر مدیریت پژوهشی در ورزش، تأمین منابع پژوهش در ورزش، خدمات پژوهشی در ورزش و توسعه پژوهش در ورزش تبیینکننده سطح ساختاری (راهبردها) هستند. برخی تحقیقات قبلی نیز با نتایج و نتیجهگیری این سطح همسویی و انطباق دارند. صفا و همکاران (2013) تجاریسازی دانش را عمدتاً مربوط به عوامل مربوط به این سطح میدانند (زیرساختی، قانونی، تأمین مالی، آموزشی و اطلاعرسانی). در «سند گزارش برنامه ششم توسعه کشور» برای حوزه ورزش (2017) نیز عمدتاً عوامل مرتبط با این سطح مورد توجه قرار گرفته است (همکاری علمی، مدیریت تولید و تقاضا، امکانات و تجهیزات). برخی تحقیقات نیز عملکرد پایدار مراکز علمی ورزشی را متأثر از عوامل فردی، ساختاری، زیرساختی، مدیریتی، همکاری، مالی، نوآوری و بازاریابی دانستهاند (افشاری و همکاران، 2019؛ پیرجمادی و همکاران، 2019). زاهاریا و کابوراکیس (2017) توسعه علمی صنعت ورزش آمریکا را عمدتاً متأثر از عوامل زیرساختی و اجرایی میداند. از این رو، با توجه ویژگیهای سیستم باز پژوهش و فرابخشی بودن آن، لازم است تا همه بخشهای مدیریت پژوهشی در کشور مانند دانشگاهها، پژوهشگاهها و انجمنها، کمیتههای پژوهش در سازمانهای ورزشی و شبکههای اطلاعاتی ارتباطی در حوزه علوم ورزشی مشارکت داشته باشند. تقسیمکار بین آنها براساس مدل پژوهش در چهار حوزه تأمین منابع، مدیریت، خدمات و فرایند توسعه پژوهش است. مدیریت توسعه علمی ورزش کشور باید با براساس ظرفیتها و قابلیت درون و برونسیستمی مشخصشده در دو سطح قبلی از طریق تأمین منابع و خدمات موردنیاز سیستم پژوهشی ورزش کشور میزان و دامنه کاربست تحقیقات ورزشی را به طور مستمر افزایش دهد.
ابعاد کاربردگرایی تحقیقات، نوآوری تحقیقات و کیفیت تحقیقات به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین قابلیت تحقیقات ورزشی برای کاربست بودند. ابعاد کاربست صنعتی، کاربست آموزشی، کاربست سازمانی و کاربست اجتماعی به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین کاربست تحقیقات ورزشی بودند. ابعاد هر سه بعد، ارتقای بهره وری ورزشی در ورزش کشور، تامین منابع و مولدان و ارتقای علمی ورزش کشور به ترتیب دارای نقش معناداری در تبیین پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی بودند. از این رو، منظرهای قابلیت تحقیقات ورزشی برای کاربست، کاربست تحقیقات ورزشی و پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی تبیینکننده سطح کارکردی (دستاوردها) هستند. برخی مطالعات نشان دادهاند که کاربردیسازی تحقیقات ورزش این امکان را ایجاد میکند تا در صورت ایجاد پیوندهای پسین و پیشین نیرومند، بر علمی شدن ورزش نیز تأثیرگذار باشد (فراهانی و رضایی صوفی، 2011). بامیر و ستایش (2019) تأثیرگذاری پیشرفت علم بر رشد و توسعه ورزش کشور را قابلتوجه گزارش کردهاند. بیشتر مطالعات بیان چهار حوزه اصلی تحقیقات پایهای، مشارکتی، انتقال دانش و فناوری را برای کاربست دانش تعریف کردهاند. عبدالکریم و همکاران (2016) در بررسی اولویتهای سازمانهای تولیدی در اردن، سه دستاورد مالی، دانشی و بهبود را در اولویت قرار دادند. ان ام نعیم و آملوس (2016) تقاضامحوری پژوهش در صنعت تولیدی مالزی را متأثر از نوآوری، کیفیت محصول و عملکرد کارکنان میدانند. کاربست فراگیر تحقیقات ورزشی در این سطح اتفاق میافتد. در واقع خروجی سطح ساختاری مدل (مدیریت، منابع، خدمات و توسعه فرایندی پژوهش در ورزش کشور) زمینهساز ارتقای قابلیتهای کاربست، تحقق کاربست و پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی است. سؤال اصلی در این سطح این است که چه تحقیقاتی کاربرد مییابند و چه نوع کاربردی خواهد بود؟
پاسخهای موجود و شناسایی شده به این سؤال منطبق بر ابعاد تعیین شده در این سطح مدل است. در واقع تحقیقات باید دارای خاصیت کیفی، نوآوری و مصرفی بودن باشند تا بتوانند در سیستمهای علمی آموزشی، سازمانی، صنعتی و اجتماعی کاربرد پیدا کنند. دستاوردها و پیامدهای حاصل از توسعه فزاینده و مستمر کاربست تحقیقات ورزشی هم عملکرد سیستم ورزش کشور و هم جایگاه و قابلیت علمی آن را ارتقا میدهد. همچنین منافع مراکز و افراد دانشگر و مولد دانش نیز باید تأمین شود تا چرخه کاربست تحقیقات کامل گردد. برخی مطالعات پیشین نیز یافتهها و تفسیر این سطح را مورد تأیید قرار میدهند.
براساس تحلیل مسیر مشخص شد که ظرفیت نظام علمی کشور و توسعه سیستم ورزش کشور بر قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش و قابلیت سیستم علمی ورزش کشور اثر معنیداری دارند. تحولات علمی ورزش در جهان بر قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش و قابلیت سیستم علمی ورزش کشور اثر معنیداری دارد. قابلیت بخش اجرایی و صنعت ورزش بر تامین منابع پژوهش در ورزش و مدیریت پژوهشی در ورزش اثر معنی داری دارد. قابلیت سیستم علمی ورزش کشور بر مدیریت پژوهشی در ورزش و خدمات پژوهشی در ورزش اثر معنیداری دارد. مدیریت پژوهشی در ورزش بر تامین منابع پژوهش و خدمات پژوهشی در ورزش اثر معنیداری دارد. تامین منابع پژوهش در ورزش، مدیریت پژوهشی در ورزش و خدمات پژوهشی در ورزش بر توسعه پژوهش در ورزش اثر معنیداری دارند. توسعه پژوهش در ورزش بر قابلیت کاربست تحقیقات ورزشی و کاربست تحقیقات ورزشی اثر معنیداری دارد. قابلیت کاربست تحقیقات بر کاربست تحقیقات ورزشی اثر معنیداری دارد. قابلیت کاربست تحقیقات ورزشی و کاربست تحقیقات ورزشی بر پیامدهای کاربست تحقیقات ورزشی اثر معنیداری دارند. در واقع چهار سطح مفهومی مدل شامل سطوح اکوسیستمی (ظرفیتها)، سیستمی (قابلیتها)، ساختاری (راهبردها) و کارکردی (دستاوردها) میباشد. جریان کلی روابط بین متغیرها به صورت توالی مذکور برای سطحهای یاد شده است. برخی تحقیقات پیشین نیز به ارائه چارچوب، تئوری و مدلهای مفهومی در زمینه مدیریت و توسعه علمی با رویکرد کاربست پژوهشی پرداختهاند. مدل ارائه شده در تحقیق قبلی مانند حسنقلی پور و همکاران (2010- مدل تجاریسازی دانش)، امینی (2017- مدل اقتصاد دانشبنیان در ورزش)، علیزاده گلریزی (2017- مدل تجاریسازی تحقیقات)، هیچما و احمد (2015- مدل اقتصاد دانش مؤسسات ورزشی) و کیوتای و همکاران (2017 – مدل مدیریت دانش) با چارچوب و مدل این پژوهش همسویی و انطباق دارند و کلیات نتایج آن را مورد تأیید قرار میدهند. جریان کلی روابط بین متغیرها از سطح ظرفیتهای اکوسیستمی به سمت قابلیتهای سیستمی و سپس راهبردهای ساختاری و دستاوردهای کارکردی است. در واقع لازم است ابتدا انواع ظرفیتهای موجود در اکوسیستم و قابلیتهای درونسیستم ورزش شناسایی و نظاممند شود. سپس چارچوب راهبردی متناسب با آن ارائه گردد تا به دستاوردهای مطلوب در زمینه کاربست یافتههای پژوهشی منجر شود. از این رو، چارچوب استخراج و تدوینشده در واقع شامل شناخت علمی سیستم ورزش و محیط و مدیریت تحقیقات متناسب با آن است.
براساس کلیات یافتهها میتوان گفت که مدیریت و توسعه کاربست تحقیقات ورزشی، فرایندی سیستماتیک و چندسطحی است که در هر سطح و مرحله دارای ویژگیهای مختص به خود میباشد و از عوامل همبسته خود اثر میپذیرند. از این رو، ضرورت دارد تا ارتباط بین عوامل در درون هر سطح و با سایر سطوح در نظر گرفته شوند. به طور مشخص باید گفت که توسعه کاربست تحقیقات ورزشی، یک جریان راهبردی و نظاممند است که از طریق ظرفیتسازی محیطی درونی و بیرونی سیستم ورزش، ضمن ارتقای قابلیت کاربست پژوهشها، دامنه کاربرد آنها را گسترش میدهد تا به پیامدهای موردنظر برسد. در بحث کاربرد نتایج خود این پژوهش نیز میتوان به ضرورت استفاده از رویکرد مدلسازی کیفی اکتشافی و نظاممند در حوزه موضوع پژوهش و جامعه آماری مورد مطالعه پرداخت. نظام علمی آموزشی ورزش کشور از نقشهای دانشی زیادی تشکیل شده است که در حال تعامل و همکاری با یکدیگر هستند. این سیستم تحت تأثیر بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور با رکود بیسابقهای مواجه شده است. مدیریت در چنین سیستمی بسیار پیچیده و غیرقابل درک خواهد بود. چارچوبها و مدلهای ارائه شده توسط محققان به کارگزاران و مدیران کمک میکنند که با سادهسازی کلیات سیستم علمی ورزش به درک بهتری از تمامیت آن دست یابند. مدلهای اکتشافی مسائل را بهتر طبقهبندی میکنند و شانس یافتن پاسخهای صحیح را بالا میبرند تا تصمیمگیری بر پایه یافتههای جزئی و پراکنده بر مبنای چارچوبهای فکری برخاسته از نظر خبرگان و مبانی علمی قرار بگیرد. همچنین کشف، تبیین و تفسیر دادههای پژوهشی در چارچوب مدلسازی بهتر میتواند روابط پدیدههای علمی را توضیح دهد و درک مکانیسمهای پژوهشی، تجاری، مدیریتی و ... را آسانتر کند. اهمیت مدل ارائه شده در این پژوهش و جایگاه آن در دانش موجود به دلیل فقدان مدلهای قابلاتکا و دارای مصادیق عینی در نظام علمی و نظام ورزش کشور میتواند در صورت وجود تمایلات محیطی در سطح قابلتوجهی قرار بگیرد. براساس مدل ارائه شده سازمانهای متولی توسعه علمی ورزش با وجود توانمندىهای ساختاری و اجرایی به تنهایی نمیتوانند اهداف و راهبردها را تحقق بخشند- شواهد فعلی از وضعیت ورزش کشور گویای این مسئله است- زیرا سیستم ورزش یک زمینه پویا با محیط پیچیده و ساختار چندبخشی است و خروجى مطلوب این سیستم نیازمند یک چارچوب راهبردی یکپارچه میباشد. استفاده از مدلهای اکتشافی و جامعنگر در ارزیابی، برنامهریزی و تصمیمگیری میتواند به کاهش ناکارایی برنامههاى فعلی و جزیرهاى عمل کردن در حوزه توسعه اقتصادی ورزش کشور منجر شود.
پیشنهادها
براساس یافتههای پژوهش پیشنهادهای زیر جهت توسعه کاربست تحقیقات ورزشی در کشور ارائه میشود:
- براساس منظر ظرفیتسازی در مدل، پیشنهاد میشود کاربست پژوهشهای ورزشی از طریق محرکهای رسانهای، بخشنامه سازمانی و مطالبات محققان و مدیران به گفتمانی در درون و بین نهادهای متولی و ذینفع تبدیل شود.
- براساس بُعد فرهنگ علمی در مدل، پیشنهاد میشود که برنامهها و مشوقهای فرهنگسازی کاربردگرایی در بین اساتید و محققان فعال در حوزه ورزش تدوین و انتشار یابد.
- آموزشهای مناسب در زمینه توانمندسازی پژوهشی محققان، اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم ورزشی تعریف شود و به صورت مشارکتی در چارچوب یک تقویم زمانی مشخص ارائه گردند.
- براساس منظر منابع پژوهش در مدل، پیشنهاد میشود که ارتقای زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و دسترسی به شبکه پژوهشی بینالمللی در مراکز و سازمانهای علمی آموزشی ورزشی صورت پذیرد.
- ارتباط بین علوم ورزشی دانشگاه با سازمانهای مصرفکننده دانش تولیدی آنها در بخشهای دولتی، صنعت و جامعه تقویت شود.
- مطالعات تطبیقی بین مدیریت پژوهشی و کاربست تحقیقات ورزش کشور با سایر کشورها صورت پذیرد.
- براساس منظر مدیریت پژوهشی در مدل، یک سیستم نظارت و هدایت پژوهشی فرابخشی از خبرگان برای نظرات بر مبنای تحقیقاتی ورزشی کشور تشکیل شود و بستر فعالیت آن ظرفیتسازی گردد.
- ظرفیتهای علمی بخش ورزش برای سیاستگذاران و کارگزاران نظام علمی و تحقیقاتی کشور مشخص و تبیین شود تا علوم ورزشی در اولویت پایینی برای آنها قرار نگیرد.
- واحدها و کمیتههای پژوهشی موجود در سازمانهای ورزشی به قابلیت نوآوری و تحقیق و توسعه ارتقا پیدا کنند.
- در آئیننامهها، قوانین، اسناد و برنامههای مراکز با مدیریت پژوهش در ورزش بازنگری انجام شود و بر کاربست تحقیقات تاکید گردد.
منابع
- Awwad, A., & Akroush, M. N. (2016). “New product development performance success measures: an exploratory research”. EuroMed Journal of Business., Vol. 11 Iss 3: 43-54.
- Afshari, Mostafa, Mir Safian, Hamid, Esmaili, Mohsen, Vafaee Moghadam, Ali. (2019). “Analysis and application of factors affecting R&D capabilities in the Sports Science Research Institute”. Sports Management Studies, (Persian)
- Alizadeh Golrizi, Abolfazl. (2017). “Development of a commercialization model for sports science research”. PhD thesis of Payame Noor University, (Persian)
- Amini, Maryam. (2017). “Designing a knowledge-based economy model in sports”. Master's thesis, Al-Zahra University, Faculty of Physical Education and Sports Sciences, (Persian)
- Bamir, M., Setayesh, A. (2019). “Measuring the Impact of Scientific Advancements on Sports Development (Case Study: The Thematic Area of Sports Championship Olympics)”. Sport Management Studies, 11(55): 59-70. (Persian)
- Bashiri, J., Gilvari, A., Koulaian, F. (2015). The Application of the Results of Research Projects of the Agricultural Research, Education and Extension Organization as Viewed by the Researchers. Branca, Luis Alberto Batista, Sergio Ricardo Cortines Campos, and Mariza Almeida. (2013). “Interaction Among Universities, Government and Spin-off Companies in a Brazilian Context to Generate Sports Innovation”. Journal of technology management & innovation, 8(2): 93-106.
- Cortsen, K., & Rascher, D. (2018). “The Application of Sports Technology and Sports Data for Commercial Purposes”. In The Use of Technology in Sport-Emerging Challenges. Intech Open.
- Dastoom, S., Ramezani Nezhad, R., benar, N., Rasouli, R. (2013). “Survey of interactions administrative departments and industry sport in Iran Based on the Analysis Documents and structural”. Applied Research in Sport Management2(2), 91-109. (Persian)
- Document of the Sixth Development Plan Report in the Sports Sector. (2017). Ministry of Sports and Youth, Center for Strategic Studies, (Persian)
- Farahani, Abolfazl, Rezaei Sufi Morteza. (2011). Research Management. Hatami Publications, Tehran, First Edition
- Farahani, Abolfazl. (2010). Demonstrative Demand in Physical Education Research with Emphasis on Doctoral Dissertations. Research Project, Physical Education Research Institute, 2010.
- Gerke, A. (2016). “Towards a network model of innovation in sport–the case of product innovation in nautical sport clusters”. Innovation, 2016, 18(3), 270-288.
- hasangholipour, H., Gholipour, A., ghazimahaleh, M., Roshandel Arbatani, T. (2011). “Requirements, necessities and mechanisms of knowledge commercializing in Management Schools/Faculties”. Journal of Business Management, 2(4): 211-227. (Persian)