نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

2 دانشیار مدیریت ورزشی، گروه مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

3 دانشیار مدیریت ورزشی،دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، ایران

چکیده

هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نقش عوامل سطوح کلان، میانی و خرد در توسعه­ ورزش قهرمانی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، توسعه­ای و بر اساس روش مطالعه از نوع پیمایش می­باشد که گردآوری داده­ها به­صورت میدانی انجام شد. در بخش نظرسنجی، از پرسش­نامه محقق­ساخته استفاده گردید. این پرسشنامه­ شامل 56 سؤال پیرامون شاخص­های توسعه در سطوح کلان، میانی و خرد و همین­طور عوامل توسعه مرتبط با فدراسیون­ها بود که روایی (صوری، محتوایی و غیره) آن با نظر اساتید و متخصصان و روایی سازه آن با تحلیل عامل تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (872/0= ) تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها، علاوه­بر شاخص­های توصیفی، از تحلیل عاملی تأییدی برای تأیید گویه­های پرسش­نامه، از آزمون تی تک نمونه و آزمون فریدمن برای مقایسه میانگین و رتبه­بندی عوامل استفاده گردید. مقایسه میانگین عوامل نشان داد که بیش­ترین میانگین و اثرگذاری به­ترتیب مربوط به سطح خرد، میانی، فدراسیون و سطح کلان می­باشد. بخش عمده مشکلات توسعه­ ورزش قهرمانی مربوط به عوامل موجود در سطح خرد می­باشد، اما در سطح میانی با توجه ویژه به ورزش مدارس و ورزش بانوان می­توان به توسعه ورزش قهرمانی کمک کرد. فدراسیون­های ورزشی نیز با انتخاب صحیح رئیس فدراسیون، ایجاد اماکن ورزشی استاندارد و... می­توانند توسعه ورزش قهرمانی را یاری رسانند. لازم است به رفع مشکلات سطح کلان مثل نسبت  مدال­آوری به جمعیت، توزیع صحیح بودجه در ورزش و... اهتمام ویژه شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Comparison of the Role of Macro, Mid and Micro Level Factors of Management in the Development of Championship Sport

نویسندگان [English]

  • Arash Gachi 1
  • Farzad Ghafouri 2
  • Gholamali Kargar 3

1 Sport management, Physical Education college. Allameh Tabataba'i university, Tehran, Iran

2 Associate Professor of Sport Management, Department of Sport Management, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran

3 Associate Professor, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran

چکیده [English]

The study is to evaluate the role of macro, mid and micro level factors of management in the development of championship sport. The research is a developmental study, based on the method of survey studies and the data collection was done in the field. The researcher-made questionnaire was used in the survey section. Its form and content were confirmed by professors and experts and its construct validity was confirmed by confirmatory factor analysis and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha (α= 0/872). To analyze the data, in addition to descriptive indicators, confirmatory factor analysis was used to confirm the questionnaire items, one-sample t-test and Friedman test were used to compare the mean and ranking of factors. The comparison of the mean of the factors showed that the highest mean and effectiveness are related to the micro, mid, federation and macro levels, respectively. Most of the problems in the development of championship sports are related to the factors at the micro level, but at the middle level, with special attention to school sports and women's sports, we can help develop championship sports. Sports federations can choose the right president of the federation, creating standard sports venues, etc. to help developing championship sports. Finally, macro-level problems such as the ratio of medals to the population, the correct distribution of budgets in sports, etc. should be addressed.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key Words: Factors of Macro
  • Athletic Federations
  • Development of Championship Sport
  • Championship Sport and Elite Athletes

  ارزیابی نقش سطوح سه­گانه (کلان، میانی و خرد) مدیریت در توسعه­ ورزش قهرمانی

آرش گچی[1]

 فرزاد غفوری[2]

غلامعلی کارگر[3]

10.22034/SSYS.2022.1263.1874

تاریخ دریافت مقاله: 24/12/1398

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:22/9/1399

 

مقدمه

اهمیت ورزش در دنیای کنونی بر هیچ کس پوشیده نیست و رابطه آن با مقولاتی همچون توسعه پایدار، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، صلح، مشارکت و محیط زیست، اثرات ژرفی را بر وضعیت جوامع معاصر بر جای نهاده است (قائدی و همکاران، 1395). صنعت جهانی ورزش اخیرا سریع­تر از همه تولیدات ناخالص در حال رشد است (فاکنر و گیب[4]، 2017)

ورزش[5]، امروزه به عنوان یک نهاد اجتماعی در دنیا و از جمله در ایران پذیرفته شده و با استقبال خوبی روبه­رو شده است. گسترش ورزش قهرمانی و البته همگانی باید سرلوحه دراز مدت وزارت ورزش و جوانان قرار گیرد و هماهنگ با گرایش جهانی، لازم است ورزش همگانی و ورزش قهرمانی توسعه یابند. دولت­ها تمایل دارند برای ورزش قهرمانی سرمایه­گذاری کنند (کشاورز و همکاران، 1396: 100). یکی از موارد مهم و مورد توجه برنامه­ریزان ورزشی، فتح سکوهای بین­المللی و افتخارآفرینی در ورزش است که از راه سرمایه­گذاری روی تیم­های ملی می­توانند به آن نائل شوند (دهقان قهفرخی، 1389: 83-85). در ایران نیز ورزش از اهمیت خاصی برخوردار است به ویژه ورزش قهرمانی[6] که دارای اهمیت بیشتری نسبت به ورزش همگانی است (نوفرستی و همکاران، 1396: 127). ورزش قهرمانی عبارت است از: بازی­ها و ورزش‌های رقابتی و سازمان­یافته که برای رسیدن به اهداف و کسب نتیجه و رتبه بهتر انجام می‌گیرد و افراد ماهر و نخبه در آن شرکت می‌کنند (دی بوسچر[7]، ۲۰۱1: 116). ورزش قهرمانی موجب زبانزد شدن نام ملت­های پیروز در سطح جهان و ارتقای هویت ملی می­شود (محمدخانی و همکاران، 1397: 100). پیروزی­های بین­المللی به­ویژه موفقیت در بازی­های المپیک در عرصه ورزش، به طور فزاینده­ای موجب رشد و توسعه در بسیاری از کشورها شده است (علیدوست قهفرخی و همکاران، 1392: 79-96). هم­چنین، می­توان اذعان داشت که توسعه ورزش ملی، بخش مهمی از توسعه اقتصادی-اجتماعیِ ملی است (دی بوسچر، ۲۰۱1: 118). برتری و موفقیت ورزشکاران نخبه[8] در عرصه بین­المللی هویت و شخصیت ویژه­ای به آن کشور می­دهد. برهمین اساس، دولت­ها تمایل بیشتری دارند با سرمایه­گذاری مالی زیاد، موفقیت ورزشکاران نخبه خود را در عرصه بین­المللی فراهم کنند. به هرحال بخشی از توسعه ورزش با توسعه‌ ورزش قهرمانی و پرورش ورزشکاران نخبه گره خورده است (رمضانی‌نژاد، هژبری، 1396: 236). شاید نتوان به­سادگی اثرات گسترده­ ورزش را که به­صورت فزاینده­ای بر ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه تأثیرگذار است برشمرد، اما مواردی همچون ایجاد اشتغال (جوهن چان[9]، 2010)، بهبود سلامت (کاهش هزینه­های درمان) (لکسونن[10] و همکاران، 2009)، افزایش غرور ملی (کاوت­سوس[11]، 2012)، افزایش به­زیستی (کیفیت زندگی) (کش­دانکن[12] و همکاران، 2013)، کاهش میزان جرم و جنایت و بزه­کاری (کارسو[13]، 2011)، کاهش مصرف مواد مخدر و سیگار (نادمین[14]، 2010)، افزایش امید به زندگی (لی­شیروما[15]، 2012)، رشد اقتصادی منطقه­ای (برقچی و همکاران[16]، 2009)، بهبود چهره­ کشورها در عرصه بین­المللی و جهانی (کول[17]، 2009) و همچنین وسیله­ای برای کسب اعتبار اجتماعی در سطح محلی، ملی یا جامعه جهانی را می­توان برشمرد. همچنین در سطح جهانی کسب اعتبار از طریق ورزش به­ویژه برای کشورهای کوچک یا کشورهای تازه استقلال یافته از اهمیت بالایی برخوردار می­باشد که سبب معرفی شدن این کشورها به جهانیان می­گردد (قائدی و همکاران، 1395). امروزه، کشورها دریافته‌اند که توسعه‌ ورزش قهرمانی و بهره‌گیری از مزایای مستقیم و غیرمستقیم آن بدون برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مناسب ورزش قهرمانی میسر نمی‌باشد. بنابراین، ورزش قهرمانی مانند هر نظام دیگری نیازمند تدوین اهداف کلان، راهبردها و برنامه‌های عملیاتی است تا ضمن آگاهی از مسیر حرکت بتواند از هرگونه دوباره‌کاری، بیراهه‌رفتن و هدررفت منابع مالی، انسانی، فیزیکی و اطلاعاتی خود اجتناب ورزد (عزیزی و همکاران، 1397: 172-173). یکی از سازمان‌های مهم که دارای شخصیت حقوقی است و به‌موجب منشور المپیک با مراعات شئون اسلامی و مقتضیات ملی به‌عنوان بالاترین مرجع ذی‌صلاح در هر رشته ورزشی فعالیت می‌کند، فدراسیون ورزشی[18] است. در اساسنامه این فدراسیون‌ها،  هدف‌های راهبردی و عملیاتی متنوعی قرار دارد که فدراسیون‌ را ملزم می‌کند در راستای رسیدن به آن‌ها تلاش مستمر داشته باشد. یکی از این اهداف توسعه ورزش می‌باشد (دی­بوسچر و همکاران، 2017). در مورد توسعه­ ورزش و ورزش قهرمانی مطالعات و تحقیقاتی انجام گرفته و به­دنبال آن کارشناسان، اساتید و... نظرات و پیشنهادهای فراوانی ارائه دادند، اما هم­چنان کشور ما نتوانسته به موفقیت­های مطرحی در عرصه جهانی و المپیک دست یابد که خلاصه­ای از نتایج رقابت ورزشکاران ایرانی از اولین حضور در المپیک (1948 لندن) تا آخرین حضور (2016 ریو) ارائه می­شود (سایت کمیته ملی المپیک[19]) (جدول 1).

 

جدول 1: نتایج حضور ایران در مسابقات المپیک تابستانی

سال

میزبان

تعداد ورزشکاران

مجموع مدال

رتبه

سال

میزبان

تعداد ورزشکاران

مجموع مدال­

رتبه

1948

لندن

36

1

34

1984

لس­آنجلس

-

-

-

1952

هلسینکی

22

7

30

1988

سئول

27

1

36

1956

ملبورن

17

5

14

1992

بارسلون

40

3

44

1960

رم

25

4

27

1996

آتلانتا

18

3

34

1964

توکیو

63

2

34

2000

سیدنی

35

4

27

1968

مکزیکوسیتی

14

5

19

2004

آتن

38

6

29

1972

مونیخ

50

3

28

2008

پکن

55

2

51

1976

مونترآل

86

2

33

2012

لندن

53

12

17

1980

مسکو

-

-

-

2016

ریو

62

8

25

همان­طور که در جدول فوق مشاهده می­شود، بیش­ترین تعداد مدال در المپیک ۲۰۱۲ لندن با ۱۲ مدال (4 طلا، 3 نقره و 3 برنز) و کمترین مدال در المپیک ۱۹۶۸ لندن (۱ برنز) و ۱۹۸۸ سئول (۱ نقره) بوده است. در جهان امروز پیشرفت و توسعه کشورها بر مبنای علم و دانش استوار است. در واقع در امر توسعه­ ورزش قهرمانی سه سطح وجود دارد که بسیار مهم هستند و شناسایی شاخص­های آن تأثیر به­سزایی در جهت رشد و پیشرفت ورزش قهرمانی و ورزشکاران نخبه دارد. (تاجیک­اسماعیلی، 1377: 8-9) عوامل موفقیت سطح بالا در ورزش را به سه سطح زیر طبقه­بندی می­شوند(شکل 1):

سطح کلان: زمینه­ اجتماعی و فرهنگی که مردم در آن زندگی می­کنند؛ رفاه اقتصادی، جمعیت، زمینه جغرافیایی و اقلیمی، درجه شهری­سازی، نظام سیاسی و نظام فرهنگی.

سطح میانی: سیاست­های ورزشی و سیاست؛ این سطح که سیاست­های ورزشی در آن به­خوبی درنظر گرفته شده ممکن است بر عملکرد بلندمدت تأثیر بگذارد.

سطح خرد: ورزشکاران فردی (کیفیت ژنتیکی) و محیط نزدیک آن­ها (به­عنوان مثال، والدین، دوستان و مربیان)؛ در سطح خرد، برخی از عوامل می­توانند کنترل شوند (مانند تکنیک­ها یا تاکتیک­های آموزشی) و برخی نمی­توانند کنترل شوند (مانند ژنتیک). این سه سطح در تعامل هستند و هیچ فاکتوری نمی­تواند کاملأ از محیط­های اجتماعی و فرهنگی درون کشور جدا شود. درواقع هم­پوشانی بین سطح خرد و کلان وجود دارد (دی­بوسچر و همکاران، 2006: 186-188).

 

شکل 1: مدل ارتباط بین عوامل تعیین­کننده موفقیت فردی و ملی (دی­بوسچر و همکاران، 2006)

متولیان ورزش به­ویژه ورزش قهرمانی با سیاست­گذاری­های ورزشی به­طور مستقیم تنها می­توانند بر عوامل سطح میانی اثرگذار باشند (دی بوسچر و همکاران، ۲۰۰۹). یکی از عناصر مهم در تمام تلاش­های گذشته برای مدل­سازی سیاست­های ورزشی بر موفقیت­ها، دخالت ورزشکاران و مربیان به عنوان مؤسسات کلیدی است که مسئول موفقیت برای ملت خود هستند. این نوع مطالعه در سطح خرد قرار می­گیرد. (دی­بوسچر و همکاران، 2006: 186-187).

در تحقیق اریک و سوتیرادو[20] (2020) نتایج نشان داد که عوامل قبل از اینکه ورزشکاران نخبه شوند به عنوان عوامل توسعه ورزشی آنان کمک می­کند و تجارب ورزشکاران در دوران قبل از نخبگی یا ورزش پایه باعث افزایش عملکرد آنها در دورانی که ورزشکار نخبه محسوب می­شوند بسیار به آنها کمک می­کند. دنا و سوتریادو[21](2019) دریافتند که عوامل موجود در سطح کلان می­تواند به مدیران ورزشی در درک دیدگاه، فلسفه و عملکرد مربیان در سطح خرد کمک کند و استفاده از این رویکرد چند سطحی می­تواند به مربیان زن نخبه در جهت تاثیر عوامل موثر بر مربیگری زنان ورزشکار نخبه کمک نماید. در تحقیقی دی­بوسچر و همکاران، به این نتیجه رسیدند ملت­هایی که بودجه ورزشی کم­تری دارند، تمایل به اولویت­بندی بیش­تر دارند و باعث ایجاد یک توافق منفی بین توزیع بودجه در داخل کشور و موفقیت ورزشی می­شود. همین­طور بخش دیگر نتایج نشان­دهنده­ این موضوع بود که کشورهایی که تنوع بودجه­ای بیشتری دارند، در دامنه گسترده­تری از ورزش­ها موفق می­شوند (دی­بوسچر وهمکاران، 2018). ژانگ[22] و همکاران (2013) تأثیر ساختار طراحی‌شده را برای سطوح اجرایی فعالیت‌های ورزشی در کلیه‌ سنین مهم دانسته و به اهمیت توسعه‌ ورزش‌های پایه اشاره نموده‌اند. ملایی و حمیدی (1399) دریافتند که نتایج این تحقیق می­تواند چشم اندازی متفاوت پیش روی مدیران ورزش در بخش قهرمانی قرار دهد. ثبات در دوره تصدی مدیریتی، فرصت لازم را برای اجرای برنامه­ها فراهم می­کند؛ شایسته­سالاری در انتخاب منابع انسانی، اهرم­های اجرایی را برای مدیر فراهم می کند؛ میزبانی رویداد باعث توسعه زیرساخت­ها و توجه مسئولان به ورزش می­شود و با توجه به اهمیت جهانی رشد ورزش زنان، باید به پتانسیل زنان در ورزش توجه کرد.  باقری و همکاران (1398) در تحقیق خود دریافتند که مشکلات مدیریت کلان جامعه به‌ویژه حوزه اقتصادی اثر تعیین‌کننده‌ای بر تصمیم ورزشکاران نخبه به مهاجرت دارد، اما به نظر می‌رسد با رفع مشکلات حرفه‌ای و مدیریتی ورزش، تا حدود زیادی می‌توان دغدغه اقتصادی ورزشکاران را رفع و انگیزه لازم را برای ماندگاری در کشور ایجاد کرد. میرشکاران و همکاران (1398) در تحقیق خود دریافتند که توسعه ورزش قهرمانی زنان نیازمند بهبود وضعیت اجتماعی، زیرساخت های اولیه و عوامل فنی است که به نظر می­رسد موضوعات اجتماعی عواملی زیربنایی­تر هستند. از این رو، لازم است برای تسریع روند توسعه ورزش زنان، تعاملات با گروه­های ذی نفوذ داخلی و نهادهای بین­المللی و سپس همکاری­های بین­بخشی مورد توجه قرار گیرد. بهنام و آذر (1398) در تحقیق خود دریافتند که اداره کل ورزش و جوانان استان آذربایجان غربی با به­کارگیری تکنیک BSC می­تواند علاوه بر پیوند دادن فاصله تدوین راهبرد و اجرای راهبرد، مسیر تحقق اهداف آرمانی را هموار سازد و در نهایت با هدفمند کردن برنامه­های سازمان موجبات توسعه هر چه بیشتر ورزش قهرمانی و حرفه­ای استان را فراهم سازد. با توجه به نکات یاد شده، هنوز پژوهشی به­صورت جامع و کامل که شامل همه جوانب مربوط به توسعه ورزش باشد و بتواند در جهت توسعه­ آن نقش حائز اهمیتی ایفا کند انجام نشده است. کسب موفقیت و توسعه­ ورزش قهرمانی برای سیاست­گذاران و مردم جامعه ما خیلی مهم است. اگرچه نمی­توان برای شرایط اقتصادی نیز نقش قاطع و قابل انکاری را متصور نبود، چرا که پیگیری نتیجه رویدادهای ورزشی بین­المللی طی دهه­های اخیر نشان می­دهد که کشورهایی در صدر مسابقات المپیک قرار دارند که از درجه توسعه­یافتگی بسیار بالایی برخوردار هستند و درآمد سرانه آنها در زمره بالاترین ارقام است (کاشی و کریم­نیا، 1395: 52). نکته مهم­تر این است ­که ورزش قهرمانی در جامعه ما که کشوری در حال توسعه می­باشد، در وضعیتی گلخانه­ای و زودگذر قرار دارد. درواقع، موفقیت­های ورزشی به­نحوی ذاتی و استعدادی بوده و نتیجه اثربخشی یک سیستم نیست. از آنجا که استعدادیابی برای توسعه ورزش قهرمانی یکی از عوامل مهم می­باشد و در سطح خرد عوامل جای داده شده است و رشد ورزش در کشورهای پیشرفته به دلیل استعدادیابی درست و مدون می­باشد و با توجه به نتایج و تعداد مدال­های کشورمان نسبت به جمعیت موجود می­توان پی برد که ایران در زمینه استعدادیابی با کشورهای توسعه­یافته فاصله زیادی دارد و این مسئله به یک عزم و اراده جدی در تمام سطوح مدیریتی از مدیریت کلان گرفته تا مدیریت سطوح پایین در جهت شناسایی عواملی که مانع ایجاد یک سیستم کارآمد برای افزایش سرعت پیشرفت استعدادیابی و نخبه­پروری در سطح سازمانی می­شود، نیاز دارد. به همین سبب پژوهش حاضر به­دنبال این است که با ارزیابی نقش سطوح سه­گانه (کلان، میانی و خرد) در توسعه ورزش قهرمانی با توجه به نقش فدراسیون­ها گامی مؤثر در راستای توسعه­ ورزش قهرمانی کشور بردارد. این تحقیق به تمامی جنبه­های توسعه ورزش قهرمانی پرداخته و به دنبال راهکارهایی مناسب با نظر اعضا و کارکنان وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون­ها  برای توسعه ورزش قهرمانی در کشور است. توسعه ورزش قهرمانی در یک کشور نیاز به کمک همه عوامل مدیریتی و اجرایی آن کشور برای رسیدن به اهداف دارد و این اهداف فقط با کمک یک برنامه­ریزی معین و مدون انجام می­پذیرد که تمامی این موارد در پژوهش حاضر مورد تحلیل و بررسی قرار می­گیرد= در حالی که هرکدام از این موارد به صورت جداگانه در پژوهش­های دیگر مورد بررسی قرارگرفته­اند. پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است:

 آیا سطوح سه­گانه (کلان، میان و خرد) در توسعه ورزش قهرمانی موثر هستند؟

روش­شناسی پژوهش

پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه­ای و بر اساس روش از نوع مطالعات پیمایشی می­باشد. گرد­آوری داده­ها به صورت میدانی انجام پذیرفت و جامعه‌ آماری پژوهش را مدیران ورزشی، 25نفر از اساتید مدیریت ورزشی که دارای تجربیات پژوهشی، مدیریتی و یا مشورتی در حوزه‌های مربوطه (توسعه، ورزش قهرمانی، سطوح سه­گانه)، 200 نفر اعضا و کارکنان وزرات ورزش، 100 نفر از کمیته ملی المپیک، 75 نفر از فدراسیون­ها (400N≥) مستقر در شهر تهران تشکیل می­دادند. نمونه‌گیری بر اساس روش تصادفی طبقه­ای صورت گرفت و حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان، 186 نفر تعیین شد. در نهایت از مجموع پرسش­نامه­های ارسالی، موارد دارای نقص از کار حذف شدند و تعداد 149 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه­ حاضر به­دلیل عدم وجود پرسش­نامه استاندارد مطابق با اهداف تحقیق در بخش پیمایشی از ابزار محقق­ساخته (پرسش­نامه) استفاده شد. آماده­سازی و تدوین سؤالات پرسش­نامه برمبنای مطالعات و چارچوب­های نظری صورت گرفت. پرسش­نامه­ مذکور شامل 55 سؤال پیرامون شاخص­های توسعه در سطوح کلان، میانی و خرد بود. سؤالات پرسش­نامه براساس مقیاس لیکرت تدوین و به هریک از شاخص­ها ارزش عددی 1تا 5 (1=خیلی کم و 5= خیلی زیاد) اختصاص داده شد. پس از تهیه­ پرسش­نامه اولیه توسط محقق بر مبنای مطالعات نظری، پرسش­نامه طی چندین مرحله در اختیار کارشناسان و خبرگان حوزه مدیریت ورزشی قرار گرفت. سرانجام، روایی (صوری و محتوایی) آن توسط نظر اساتید و متخصصان و اعمال اصلاحات یاد‌شده از جانب آن­ها تأیید شد و برای تعیین روایی سازه از تحلیل عامل تاییدی استفاده گردید. با توجه به این­که گویه­ها برای اولین بار طرح شده بود، علیرغم آزمون مقدماتی، پس از انجام پیمایش تنها گویه­هایی برای تحلیل نهایی حفظ شد که از پایایی لازم برخوردار و مقدار ضریب آلفای آن­ها بیش از 7/0 بود. بقیه گویه­ها به دلیل ضعف پایایی از تحلیل نهایی حذف شدند. همچنین ضریب پایایی پرسش­نامه از طریق آلفای کرونباخ 872/0 تعیین گردید. برای توصیف هریک از متغیرهای پژوهش مانند سن، جنس، تحصیلات و ... از آمار توصیفی در قالب جدول و شاخص­های گرایش به مرکز بهره­گیری شد. همچنین از آزمون تحلیل عاملی تأییدی برای تحلیل هریک از عوامل استفاده گردید- رابطه عامل­ها (متغیرهای پنهان) با گویه­ها (متغیرهای مشاهده­پذیر)- و برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون­های تی تک نمونه بهره­گیری شد. برای تحلیل داده­ها از نرم افزار های SPSS 20 و LISREL8/8 استفاده گردید.

یافته­های پژوهش

برای بررسی نرمال بودن داده­های پژوهش حاضر از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. نتایج گویای آن بود که متغیرهای  پژوهش حاضر از توزیع نرمالی برخوردار هستند.

جدول 2: توزیع فراوانی جنسیت، سن و تحصیلات اعضای نمونه آماری

سن

فراوانی

درصد

تحصیلات

فراوانی

درصد

جنسیت

مرد

زن

کل

10 تا 20 سال

9

6

دیپلم

31

8 / 20

تعداد

90

59

149

21 تا 30 سال

60

3/40

کارشناسی

57

3 / 38

درصد

4/60

6/39

100

31 تا 40 سال

65

6/43

کارشناسی ارشد

50

6/ 33

------

----

----

----

41 تا 50 سال

12

1/8

دکتری

11

4 / 7

------

----

----

----

51 تا 60 سال

3

2

کل

149

100

------

----

----

----

کل

149

100

--------

------

------

------

----

----

----

 

در جدول 2، اطلاعات مربوط به فراوانی جنسیت، سن و تحصیلات اعضای گروه نمونه نشان داده شده است. بر این اساس از بین اعضای حاضر در پژوهش 90 نفر مرد و 59 نفر زن می باشند. همچنین دامنه سنی 31 تا 40 سال با 65 نفر بیش­ترین و 57 نفر دارای تحصیلات کارشناسی بیش­ترین نفرات پاسخگو را دارا بودند. میزان آلفای کرونباخ 872/0 تعیین شد که در سطح خیلی خوب قرار می­گیرد.

جدول 3: آزمون t تک نمونه­ای عوامل تحقیق

شاخص

درجه آزادی

میانگین مشاهده‌شده

میانگین نظری

t مقدار

 (سطح معنی‌داری) sig

کران پایین

کران بالا

عوامل کلان

149

88/44

39

632/11

001/0

88/4

88/6

عوامل میانی

149

86/52

48

478/11

001/0

02/4

70/5

عوامل خرد

149

74/79

70

696/16

001/0

59/8

90/10

فدراسیون‌های ورزشی

149

19/49

45

984/8

001/0

27/3

12/5

در جدول فوق نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه‌ای جهت بررسی نقش عوامل کلان در توسعه ورزش قهرمانی ارائه گردیده است. با توجه به نتایج به­دست آمده، میانگین مشاهده‌شده عوامل کلان برابر با 88/44، عوامل میانی86/52، عوامل خرد برابر 74/79 و فدراسیون­های ورزشی برابر19/49 می‌باشد که از مقدار میانگین نظری یعنی 39 برای عوامل کلان، 48 عوامل میانی، 70 عوامل خرد و 45 فدراسیون­های ورزشی بیشتر است. مقدار آماره t با درجه آزادی  148عوامل کلان برابر با 632/11، عوامل میانی 478/11، عوامل خرد 696/16و فدراسیون­های ورزشی برابر984/8 است. همچنین سطح معنی‌داری به­دست آمده برابر با 001/0 می‌باشد که از مقدار 05/0 کمتر است. پس می‌توان گفت میانگین مشاهده‌شده با میانگین نظری برابر نیست و با توجه به مقدار میانگین مشاهده‌شده از آن بیشتر است. به عبارت دیگر، از نظر پاسخ‌دهندگان، نقش عوامل کلان، میانی، خرد و فدراسیون­های ورزشی در توسعه ورزش قهرمانی تأثیرگذار است.

       جدول 4: رتبه­بندی عوامل

شاخص

میانگین رتبه

عوامل کلان

34/1

عوامل میانی

78/2

عوامل خرد

00/4

فدراسیون‌های ورزشی

88/1

جدول فوق وضعیت رتبه‌بندی شاخص‌ها (عوامل کلان، میانی، خرد و فدراسیون‌های ورزشی) را نشان می‌دهد. میانگین رتبه [23]هرکدام از شاخص‌ها در جدول 4 گزارش شده است. مقایسه میانگین رتبه‌ها نشان می‌دهد که بالاترین میانگین رتبه (00/4) به عوامل خرد در نمره­­دهی اختصاص دارد و این بدان معناست که مهم‌ترین عامل در توسعه ورزش قهرمانی از نظر پاسخ‌دهندگان عوامل خرد است. بعد از ویژگی فوق، مهم‌ترین عوامل در توسعه ورزش قهرمانی به ترتیب شامل شاخص‌های عوامل میانی، فدراسیون‌های ورزشی و عوامل کلان می‌شود.

 

شکل 2: تحلیل عاملی تاییدی پرسش­نامه توسعه ورزش قهرمانی در حالت مقادیر ضرایب استاندارد

اعداد موجود بر روی مسیرها نشان­گر مقدار t-Value برای هر مسیر می­باشد. برای بررسی معنادار بودن بارهای عاملی لازم است تا مقدار t هر مسیر بالاتر از 96/1 شود. همان طور که در شکل 2 نشان داده شده است، کلیه‌ مقادیر t مربوط به پارامترهای مدل شامل بارهای عاملی و خطاهای استاندارد معنی‌دار و بزرگتر از 96/1 می‌باشند و نشان‌دهنده‌ مناسب بودن مدل اندازه‌گیری است.

جدول 5: شاخص­های برازش مدل عاملی

شاخص برازش

دامنه مورد قبول

مقدار مشاهده شده

ارزیابی شاخص برازش

df/2χ

3≥

49/2

مناسب

RMSEA

08/0>

064/0

مناسب

SRMR

08/0>

071/0

مناسب

CFI

9/0<

93/0

مناسب

IFI

9/0<

93/0

مناسب

NNFI

9/0<

92/0

مناسب

شاخص نسبت مجذور کای بر درجه آزادی (df/2χ)  برازش مدل را تأیید می­کند Df /2χ که این عدد کمتر از 3 است و به معنی برازش مدل با داده‌هاست. تقریب خطای ریشه مجذور میانگین (RMSEA[24]) برابر 064/0 و ریشه دوم میانگین مربعات باقی مانده (SRMR[25]) برابر با 071/0است که از میزان ملاک (08/0) کوچکتر است و در نتیجه برازش مدل را تأیید می­کند. در نهایت شاخص­های IFI، CFI ، NNFI نیز از ملاک مورد نظر (9/0) بزرگتر هستند و برازنده بودن مدل را تأیید می‌نمایند.

جدول6:  بارهای عاملی سوالات  مربوط به پرسش­نامه توسعه ورزش قهرمانی در تحلیل عاملی تاییدی

سطح معناداری

فدراسیون­های ورزشی

سوالات

سطح معناداری

سطح خرد

سوالات

سطح معناداری

سطح میانی

سوالات

سطح معناداری

سطح کلان

سوالات

43/0

44

83/4

25

98/5

12

74/11

1

59/0

45

50/2

26

60/0

46

13/3

27

44/5

13

66/12

2

69/0

47

73/5

28

60/0

48

32/6

29

51/6

14

04/13

3

52/0

49

33/6

30

54/0

50

50/6

31

09/5

15

02/3

4

62/0

51

23/4

32

55/0

52

18/6

33

62/4

16

26/7

5

45/0

53

91/6

34

42/0

54

77/6

35

78/4

17

66/4

6

58/0

55

22/5

36

--

--

53/7

37

41/8

18

47/3

7

--

--

91/7

38

34/7

19

56/6

8

--

--

05/7

39

51/5

20

71/5

9

--

--

45/6

40

90/6

21

07/7

10

--

--

17/7

41

83/3

22

--

--

69/8

42

12/8

23

90/7

11

--

--

37/6

43

89/6

24

بحث و نتیجه­گیری

اصولأ توسعه یک امر کلی و دارای جنبه­های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی- ­فناوری، پزشکی، ورزشی و غیره است. از سوی دیگر، شواهد و تجربیات مؤید این واقعیت است که ورزش می­تواند به­عنوان ابزاری بسیار مؤثر و کارآمد و در عین حال کم هزینه در جهت تحقق اهداف مربوط به توسعه به­کار گرفته شود.

با توجه به نتایج آزمون نقش عوامل سطوح کلان در توسعه­ ورزش قهرمانی، تخصیص بودجه کافی برای زیرساخت­ها، سرمایه­گذاری برای دوره­های چهارساله با اهداف تعیین­شده، میزان بودجه اختصاص داده شده به ورزش قهرمانی در نهادهای دولتی، فراهم­سازی شرایط برای زندگی بعد از ورزش، سیاست­های تدوین شده عوامل قانو­گذار (مجلس و سازمان برنامه و بودجه)، تعداد مدال­های کسب­شده در رقابت­ها با توجه به سطح آن­ها، فرصت کافی برای حضور ورزشکارن نخبه در رقابت­های بین­المللی، عضویت افراد در کمیته بین­المللی المپیک و کسب کرسی در مراجع بین­المللی، میزبانی رویدادهای بین­المللی، نقش نهادهای حکومتی (رهبری و ریاست جمهوری) و جمعیت بیش­تر به ترتیب بیش­ترین اهمیت را در بین مؤلفه­های این سطح داشتند. این یافته­ها با برخی از نتایج تحقیق کشکر و قاسمی (1387)، خاکپور و همکاران (1388)، عسکریان و همکاران (1394)، فراهانی و همکاران (1394)، رمضانی­نژاد و همکاران (1397)، دی­بوسچر و همکاران (2010)، بروئرز و همکاران[26] (2014)، دی­بوسچر و همکاران (2011)، اندرسون و همکاران[27] (2012) و ویلیام و همکاران[28] (2018) همسو می­باشد. با توجه به نتایج تحقیقات، ورزش تأثیرات متفاوتی از جمله اقتصادی، سیاسی و... بر جامعه دارد و به­عنوان یک صنعت در دنیای امروزه مطرح است. هم­چنین ورزش قهرمانی همواره مورد توجه و علاقه مردم و مسئولان کشور می­باشد. به همین دلیل هرساله سعی می­شود بودجه قابل توجهی به ورزش قهرمانی اختصاص داده شود (قره­خانلو، 1387). از طرفی باید بودجه اختصاص داده­شده مناسب برای زیرساخت­ها تأمین شود و با یک برنامه مدون بتوان در جهت دستیابی به اهداف تعیین­شده حرکت کرد. همین­طور که اشاره شد کشورهای درحال­توسعه به­واسطه­ تحولات جهانی با مسائلی همچون کاهش شدید کمک­های دولتی به بخش ورزش، نداشتن برنامه­های منسجم، ضعف ارتباطات و فقدان فرآیندی برای جذب مشارکت دیگران در سازمان­های ورزشی مواجه شده­اند (سیدکریمی و فاتحی، 1395) که این موضوع باعث محدودیت­هایی در رشد و توسعه ورزش آن­ها شده است. لذا بخش خصوصی می­تواند کمک شایانی در این زمینه داشته باشد.

با توجه به نتایج آزمون نقش عوامل سطوح میانی در توسعه­ ورزش قهرمانی، یافته­ها حاکی از این بود که توجه ویژه به ورزش مدارس به­عنوان پایه ورزش قهرمانی، توسعه مشارکت بانوان در ورزش، برنامه­ریزی جامع برای شناسایی و تأمین نیازهای خاص هر رشته ورزشی، افزایش تعداد تیم­ها و باشگاه­های حرفه­ای در کشور، توسعه­ امکانات ورزشی سطح نخبگان، ایجاد و توسعه­ مراکز آموزش ملی، توسعه­ ورزش دانشگاهی، دسترسی به ورزش و امکانات آن برای عموم، تعداد مشارکت­کنندگان ورزشی در سطوح مختلف (عمومی، باشگاهی و ملی)، همکاری با ادارات منطقه­ای و باشگاه­ها، وجود شبکه ارتباطی مناسب جهت ارتباط با سازمان­های بالادست، استفاده از نتایج تحقیقات علمی، پایان­نامه­ها و مقالات، توسعه­ سازمان­های مردم نهاد و اتحادیه­های ورزشی به ترتیب دارای بیش­ترین اهمیت در بین گویه­ها می­باشند. این نتایج با برخی از یافته­های صادقی و میرغفوری (1388)، خاکپور و همکاران (1388)، میناوند و همکاران (1392)، سیدعامری و همکاران (1394)، پورکیانی و همکاران (1396)، رمضانی­نژاد و همکاران (1397)، دی­بوسچر و همکاران (2010)، بروئرز و همکاران (2014)، سوتیریادو و همکاران[29] (2017) و ویلیام و همکاران (2018) همخواتی دارد. با توجه به رویکرد از پایین به بالا در توسعه ورزش ، ابتدا باید به ورزش عمومی پرداخته شود و سپس به سطوح ورزش قهرمانی دست یافت (رمضانی­نژاد و همکاران، 1394). درواقع، از ورزش همگانی به­عنوان پایه ورزش قهرمانی یاد می­شود. پس تعداد مشارکت­کنندگان ورزشی و هم­چنین دسترسی به ورزش و امکانات آن برای عموم باید مورد توجه ویژه­ قرار گیرد. از طرفی بر اساس مدل توسعه­ ورزش که در پایین­ترین سطح آن فقط به پایه (مدارس سطوح ابتدایی و راهنمایی) اشاره می­شود، در جامعه ما با توجه به جمعیت دانش­آموزی باید اهمیت خاصی برای آن قائل گردید. از سوی دیگر، توسعه مشارکت ورزش بانوان در جامعه ما طی چند سال گذشته با گسترش چشم­گیری همراه بوده که به­دنبال آن شاهد موفقیت بانوان در عرصه­های مختلف ورزشی بوده­ایم. از این­رو مسئولان باید با رایزنی­های مناسب امکان حضور بیشتر بانوان در مسابقات را با حفظ شئونات و فرهنگ ایرانی فراهم آورند.

نتایج آزمون نشان داد که نقش عوامل سطوح خرد در توسعه­ ورزش قهرمانی، آشکار شدن استعدادهای اولیه از طریق مدارس، توسعه­ استعدادهای شناسایی­شده، وجود سیستم مؤثر برای تجزیه و تحلیل آماری و نظارت بر پیشرفت استعدادها، برگزاری اردوها و کمپ­های تمرینی و آموزشی با باشگاه­های حرفه­ای یا ملی جهت ارتباط با نخبگان، آموزش تخصصی، منظم و طولانی­مدت از دوران کودکی تا بزرگسالی، ارتباط مناسب بین مربیان و ورزشکاران، بهره­گیری از مربیان تمام­وقت با حقوق مکفی، سطح و تعداد کارشناسان در دسترس، تعهد و فداکاری مربیان، کیفیت و کمیت مربیان، حمایت­های چند بُعدی (مشاوره روان­شناسی، پزشکی ورزشی و تغذیه)، محیط اجتماعی و فرهنگی که فرد در آن زندگی می­کند، ویژگی­های فردی و ژنتیکی، پشتیبانی مالی برای مراکز آموزشی و درمانی، تعصب و غرور ملی و داشتن حس مسئولیت اجتماعی، به­ترتیب دارای بیش­ترین اهمیت می­باشند. نتایج فوق با برخی یافته­های پژوهش کشکر و قاسمی (1387)، میناوند و همکاران (1392)، عسکریان و همکاران (1394)، فراهانی و همکاران (1394)، رمضانی­نژاد و همکاران (1397)، دی­بوسچر و همکاران (2010)، بروئرز و همکاران (2014)، لوزانو و میوزانو[30] (2016)، مان و همکاران[31] (2017)، داد و نیوانز[32] (2018) و ویلیام و همکاران (2018) همسوست. زمانی که بخش زیادی از بودجه و امکانات مناسب به ورزش سطوح پایه برای تولید ورزشکاران نخبه اختصاص داده می­شود، در واقع به نوعی از رویکرد پایین به بالا تبعیت کرده­ایم که توجه آن به ورزش پایه و افزایش مشارکت می­باشد (نادری­نسب و همکاران، 1390). به­همین دلیل باید فرآیند استعدادیابی در جامعه ما در مراحل مختلفی از جمله استعدادیابی در سطح آموزشگاهی، منطقه­ای و ملی برگزار شود و به­صورت مسمتر پیگیری شود. بسیاری از افراد علیرغم داشتن توانایی و استعداد در رشته ورزشی خاص، به دلیل شناسایی و غربال نشدن از سایرین نمی­توانند مسیر پیشرفت وترقی را طی کنند. همچنین در اجرای فرآیند استعدادیابی باید از توان متخصصان علوم ورزشی و فارغ­التحصیلان دانشگاهی بهره برد.

نقش فدراسیون­های ورزشی در توسعه­ ورزش قهرمانی، نحوه انتخاب رئیس فدراسیون­ها (صلاحیت علمی و فنی)، ارتباط فدراسیون­ها با کنفدراسیون­های مربوطه و سازمان­ها، ساختار فدراسیون­ها (رسمی/ غیررسمی)، ایجاد یا داشتن اماکن و فضاهای ورزشی دارای استاندارد بین­المللی، همکاری با ارگان­های مربوطه جهت تجهیز و دارا بودن شرایط بین­المللی برای برگزاری مسابقات (حمل­ونقل، فرودگاه­ها، هتل و..)، ارتباط متناسب و متقابل با رسانه­ها، اعطای میزبانی مسابقات به استان­ها برای انجام مسابقات ملی، برگزاری کلاس­های آموزش و ارتقای مربیگری، برگزاری کلاس­های داوری، ایجاد پایگاه­های اطلاعاتی مناسب و به­روز در مورد ورزشکاران سطح قهرمانی، برگزاری سمینارها و همایش­های ملی و بین­المللی، بیشترین اهمیت را دارا می­باشند. نتایج حاضر با برخی از نتایج تحقیق قاسمی و کشگر (1387)، صادقی و میرغفوری (1388)، خاکپور و همکاران (1388)، میناوند و همکاران (1392)، فراهانی و همکاران (1394)، پورکیانی و همکاران (1396)، رمضانی­نژاد و همکاران (1396)، دی­بوسچر و همکاران  (2010) و سوتیریادو و همکاران  (2017) همخوان می­باشد. رؤسای فدراسیون­ها به­طور ویژه و کارکنان آن، همواره سیاست­های فدراسیون­های جهانی را دنبال می­کنند. یکی از مهم­ترین و مؤثرترین مدیران در بخش ورزش، رؤسای فدراسیون­های ورزشی هستند که در عملکرد آن­ها، برایند عملکرد وزارت ورزش و جوانان قابل مشاهده است و آیینه تمام­نمایی از دستاوردهای این وزارتخانه است؛ به­طوری که موفقیت­های برنامه­های راهبردی سازمان ورزشی در فدراسیون­های ورزشی نمایان می­شود (سوتیریادو، 2017). بنابراین، داشتن رؤسای توانمند و متخصص یک ضرورت است. از سوی دیگر، نتایج آزمون فریدمن مبنی بر تفاوت نقش عوامل کلان، میانی و خرد در توسعه ورزش قهرمانی نشان داد مقدار مجذور کای به­دست آمده با درجه آزادی 3 برابر با 546/366 است. مقایسه میانگین رتبه‌ها نشان می‌دهد که بالاترین میانگین رتبه (00/4) به سطح خرد اختصاص دارد و این بدین معناست که مهم‌ترین عامل در توسعه ورزش قهرمانی از نظر پاسخ‌دهندگان سطح خرد است. این نتایج با بخشی از یافته­های پژوهش کشکر و قاسمی (1387)، صادقی و میرغفوری (1388)، خاکپور و همکاران  (1388)، میناوند و همکاران  (1392)، عسکریان و همکاران (1394)، سیدعامری و همکاران (1394)، فراهانی و همکاران (1394)، پورکیانی و همکاران (1396)، رمضانی­نژاد و همکاران (1396)، دی­بوسچر و همکاران (2011)، دی­بوسچر و همکاران (2017)،  دکستر[33] (2014)، دی­بوسچر و همکاران  (2015)، لوزانو میوزانو (2016)، سوتیریادو و همکاران (2017)، مان و همکاران (2017)، ویلیام و همکاران (2018) و داد و نیوانز (2018) همخوان  و با برخی از یافته­های دی­بوسچر و همکاران (2006)، دی­بوسچر و همکاران (2009) و ویلیام و همکاران (2018) ناهمسو می­باشد. از جمله دلایل ناهمسو بودن آن می­توان به جامعه­ آماری اشاره کرد، چرا که جامعه­ آماری آنان متشکل از ورزشکاران و مربیان ورزشی بوده، اما جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از رؤسا و کارکنان فدراسیون­ها، اعضای هیئت علمی و... می­باشد. از طرف دیگر در یافته­های آنان به این موضوع اشاره شد که علی­رغم صرف هزینه­های زیاد در ورزش قهرمانی هنوز موفقیت چندانی در میادین مختلف کسب نکرده­اند که این امر را می­توان در جامعه مورد بررسی قرار داد که شامل بعضی از کشورهای در­حال­توسعه (سودان، نیجریه، هند و...) بود، چرا که در کشورهای در­حال­توسعه برنامه مداوم و منسجمی برای اجرای فعالیت­های ورزشی تدوین نشده و  توزیع ثروت به­صورت عادلانه اتفاق نمی­افتد، در حالی­که در کشورهای توسعه­یافته بودجه برای امور مختلف از جمله ورزش قهرمانی با توجه به برنامه­های دقیق و ازپیش تعریف شده اختصاص داده می شود(دی­بوسچر، 2017). یافته­های این پژوهش بیان­گر این بود که بیش­ترین نقش در توسعه ورزش قهرمانی مربوط به عوامل سطح خرد است. از این رو می­توان نتیجه گرفت عواملی که در سطح کلان هستند مانند جمعیت، تعداد مدال­های کسب شده و بودجه در کشورهای توسعه­یافته با توجه به توزیع مناسب امکانات و فضاهای ورزشی در سراسر کشور و همین­طور جمعیت متناسب با بودجه و امکانات می­باشد و به نوعی ارتباط بین جمعیت و کسب مدال، رابطه مثبتی می­باشد- می­توان به کشورهای چین، آمریکا، ژاپن و بریتانیا اشاره کرد که همواره در رقابت­های جهانی و المپیک بیش­ترین مدال را کسب می­کنند، اما در جوامع در­حال­توسعه نظیر هند، نروژ و ایران که دارای جمعیت زیاد و صرف هزینه­های زیاد در ورزش قهرمانی هستند، موفقیت چشم­گیری به­دست نمی­آید. ریشه این امر را می­توان در عدم توزیع ثروت و امکانات بین بخش­های مختلف، عدم مشارکت بخش خصوصی، مداخله سیاست در ورزش و همچنین نبود برنامه­های بلند­مدت ورزشی جهت دستیابی به موفقیت در سطوح بالا دانست.

سازمان­های ورزشی همانند سازمان­های غیرورزشی در معرض تغییر و تحولات محیطی و جهانی قرار دارند و با مسائل ویژه خود دست به گریبان­اند. با توجه به این موضوع که ورزش قهرمانی ایران در زمینه عوامل خرد و میانی دارای شرایط مناسبی است و فدراسیون­ها تا حدودی نقش خود را در توسعه به­خوبی ایفا می­کنند، باید با تدوین برنامه­ها و راهکارهای مناسب به­دنبال افزایش عوامل سطح کلان بود، چرا که با توجه جمعیت جوان ایران، سرمایه­های مادی و تجهیزاتی می­تواند منجر به موفقیت در عرصه­های جهانی شود.

در مجموع بر اساس یافته­های پژوهش حاضر به محققان آتی پیشنهاد می­شود که تحقیقی کیفی در زمینه نقش سطوح کلان، میانی و خرد در توسعه ورزش قهرمانی به­صورت مجزا انجام گیرد. همچنین پژوهشی در مورد نقش ورزش دانشگاهی و آموزشگاهی در توسعه ورزش و بررسی وضعیت معیشتی، کیفیت زندگی و امنیت شغلی ورزشکاران نخبه صورت پذیرد.

 

  • منابع

    • باقری, هادی؛ قوام صفت، موسی و حاصلی، غلامرضا. (1398). «شناسایی و اولویت‌بندی عوامل مؤثر بر مهاجرت ورزشکاران نخبه در ایران».مدیریت منابع انسانی در ورزش. دوره 2، شماره6، صص 257-276.
    • پورکیانی، محمد؛ حمیدی، مهرزاد؛ گودرزی، محمود و خبیری، محمد. (1396). «تحلیل اثرگذاری ورزش حرفه‌ای و قهرمانی بر توسعه ورزش». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره ۴۲.
    • تاجیک، اسماعیل و کاربست، عزیزالله. (1377). «یافته­های تحقیقات؛ بن­بست­ها و راهکارها». پژوهش­نامه آموزشی. شماره ۸.
    • حسینی، سیدشاهو؛ حمیدی، مهرزاد؛ قربانیان­رجبی، آسیه و سجادی، سیدنصرالله. (1392). «شناسایی قوت­ها و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهای استعدادیابی در ورزش قهرمانی جمهوری اسلامی ایران و تنگناها و چالش­های فراروی آن». نشریه مدیریت ورزشی. شماره ۱۷.
    • خاکپور، براتعلی و باوان­پوری، علیرضا. (1388). «بررسی و تحلیل نابرابری در سطوح توسعه­یافتگی مناطق شهر مشهد». مجله دانش و توسعه علمی-پژوهشی. سال 16، شماره ۲۷.
    • خداداد کاشی، فرهاد وکریم­نیا، الهام. (1335). «ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻋﺎﻣﻞ­ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ورزﺷﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎ در ﺑﺎزی­های المپیک (2012-1996)». ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻣﺪﻟ­­­­­­ﺴﺎزی اﻗﺘﺼﺎدی. شماره 25.
    • ﺭﻣﻀﺎﻧﯽ ﻧﮋﺍﺩ، ﺭﺣﯿﻢ و ﻫﮋﺑﺮﯼ، ﮐﺎﻇﻢ. (1396). «ﻣﺒﺎﻧﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭﺭﺯﺵ ﻭ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺵ ﺍﯾﺮﺍﻥ». مجلس و راهبرد. شماره 91.
    • رمضانی­نژاد، رحیم؛ رحمتی، محمدمهدی؛ میریوسفی، سیدجلیل و سجادی، سیداحمد. (1395). «شناسایی عوامل و ملاک­های موثر در توسعه فرهنگی در ورزش قهرمانی». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره ۴۰.
    • رمضانی­نژاد، رحیم؛ یاسوری، مجید؛ جوادی‌پور، محمد و ملائی، مینا. (1397). «مقایسه و تحلیل سطح توسعه­یافتگی استان­های ایران در حوزه ورزش قهرمانی». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره ۴۸.
    • سیدکریمی، احمد و فاتحی، بیان. (1395). «تدوین راهبرد توسعه ورزش مدارس جمهوری اسلامی ایران». مطالعات تربیت­بدنی و علوم ورزشی، دوره 1، شماره ۲.
    • صادقی‌ارانی، زهرا و میرغفوری، سید حبیب‌الله. (1388). «تجزیه و تحلیل وضعیت توسعه‌یافتگی ورزشی استان‌های ایران طی سال‌های 1384-1385». پژوهش در علوم ورزشی. شماره 24. 
    • طلوعی­آذر، بهنام و محسن، جواد. (۱۳۹۸). «تدوین برنامه­های عملیاتی توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای استان آذربایجان غربی با استفاده از تکنیک BSC». سومین کنگره ملی دستاوردهای علوم ورزشی و سلامت. گیلان، دانشگاه گیلان.
    • عسکریان، فریبا؛ جعفری، افشار و فخری، فرناز. (1394). «عوامل مؤثر بر عملکرد ورزش قهرمانی در ایران». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره ۲۹.
    • علی­دوست قهفرخی، ابراهیم؛ جلالی­فراهانی، مجید؛ گودرزی، محمود و نادران، الیاس. (1392). «تحلیل موانع فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر اجرای سیاست­های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در ورزش حرفه­ای ایران». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره 20.
    • غفرانی، محسن؛ گودرزی، محمود؛ سجادی، سیدنصرالله؛ جلالی‌فراهانی، مجید و مقرنسی، مهدی. (1388). «طراحی و تدوین راهبرد توسعه ورزش همگانی استان سیستان و بلوچستان». حرکت. شماره 39.
    • فراهانی، ابوالفضل؛ کشاورز، لقمان و صادقی، علی. (1394). «تدوین راهبردهای توسعه ورزش قهرمانی ایران». پژوهش­های کاربردی در مدیریت ورزشی. سال 5، شماره ۳.
    • قاسمی، سیدحمید و کشکر، سارا. (1387). «نقش مطبوعات در توسعه ورزش ایران». تربیت­بدنی و علوم ورزشی. شماره ۳.
    • قائدی، علی؛ غفوری، فرزاد و کارگر، غلامعلی. (1395). «بررسی نقش ورزش قهرمانی بر شاخص‌های توسعه اجتماعی». پژوهش‌های کاربردی در مدیریت ورزشی. 5(1)، صص 35ـ47.
    • کشاورز، لقمان؛ فراهانی، ابوالفضل و محمدخانی، جواد. (1396). «تحلیل عوامل موثر بر رفتار مدیران ورزشی قهرمانی ایران با رویکرد برنامه­ریزی سناریو». مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش. دوره 5، شماره 1.
    • ملایی سفیددشتی، افشین و حمیدی، مهرزاد. (1399). «آینده‌نگاری توسعه ورزش قهرمانی ایران در افق 1416». مدیریت و توسعه ورزش. دوره 9، شماره 1، صص 81-90.
    • منکرسی، شهرام؛ صفانیا، علی محمد و قاسمی، حمید. (1394). «شناسایی چالش­های ورزش قهرمانی ایران در رشته­های پر­مدال المپیکی». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. دوره 14، شماره 27. 
    • میرشکاران، زهره؛ بحرالعلوم، حسن و باقری، هادی. (1398). «بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ورزش قهرمانی زنان ایران».  پژوهش­های معاصر در مدیریت ورزشی. دوره 9، شماره 18، صص 1-14.
    • میناوند، محمدقلی؛ باقری، سعید و عباس­زاده مشکینی، محمود. (1392). «تدوین راهبردهای توسعه ورزش همگانی از طریق شبکه ورزش سیما». فصلنامه رادیو-تلویزیون. سال 10، شماره ۲۳.
    • نادری­نسب، مهدی؛ احسانی، محمد؛ خبیری، محمد و امیری، مجتبی. (1390). «تعیین رویکردهای مناسب توسعه فوتبال جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با رویکردهای چند کشور منتخب». مدیریت ورزشی. شماره 26.
    • نوفرستی، کیانوش؛ غفرانی، محسن و صابری، علی. (1396). «طراحی و تدوین راهبرد توسعه ورزش قهرمانی فوتبال استان سیستان و بلوچستان». مطالعات تربیت بدنی و علوم ورزشی. دوره 2، شماره ۳.
    • دهقان قهفرخی، امین. (1389). «ارزیابی عملکرد مربیان تیم­های ملی والیبال با استفاده از بازخورد 360 درجه». رساله کارشناسی ارشد، دانشکده تربیت­بدنی، دانشگاه تهران.
    • فخری، فرناز. (1391). «بررسی عوامل مؤثر بر توسعه و عملکرد ورزش قهرمانی در ایران». رساله دکتری، دانشگاه تبریز.
    • کوهی‌ملائی، مینا. (1393). «بررسی عوامل مؤثر بر توسعه‌ ورزش قهرمانی استان‌های ایران و ارائه الگوی پیشنهادی». رساله دکتری، دانشگاه گیلان.
    • ----- ( ). “Affecting the coaching of elite women athletes”. Managing Sport and Leisure, 24:5, 307-320.
    • Andersen, S.S. & Rongland, L.T. (2012). Nordic Elite Sport. Same Ambitions different tracks. Oslo: Universiteits for laget.
    • Barghchi, M. Omar, D. & Aman, M. (2009). “Cities, Sports facilities developments, and hosting events”. European Journal of Social Sciences, 10(2), 288–97. (Persian).
    • Böhlke, N. & Robinson, L. (2009). “Benchmarking of elite sport systems”. Management decision, 47(1), 67-84.
    • Brouwers, J. Sotiriadou, P. & De Bosscher, V. (2015). “Sport-specific policies and factors that influence international success: The case of tennis”. Sport Management Review, 18(3), 343-358.
    • Caruso, R. (2011). “Crime and sport participation: Evidence from Italian regions over the period 1997–2003”. The Journal of Socio-Economics, 40(5), 455–63.
    • Cash, S.W. Duncan, G. E. Beresford, S. A., McTiernan, A. & Patrick, D. L. (2013). “Increases in physical activity may affect quality of life differently in men and women: The PACE project”. Quall Life Res, 22(9), 2381–88.
    • Chan, J. (2010). “Economic value of sport”. Master dissertation. University of Pretoria.
    • Cull, N J. (2009). Public diplomacy: Lessons from the Past. Figueroa Press, Los Angeles. First Edition. P 28.
    • De Bosscher, V, Sotiriadou, P. Brouwers, J. & Cuskelly, G. (2017). “The role of interorganizational relationships on elite athlete  development processes”. Journal of Sport Management, 31(1), 61.
    • De Bosscher, V, Bottenburg, M. Shibli, S. (2006). “A conceptual framework for analyzing sports policy factors leading to international sporting success”. European Sport Management quarterly, 6 (2), p: 185- 215. De Bosscher, V., Bingham, J. Shibli, S. (2015). “An international comparison of the sports policy factors leading to international sporting success (spliss2) in 15 nations”. ac.be. p: 1-24.
    • De Bosscher, V. De Knop, P. Van Bottenburg, M. Shibli, S. & Bingham, J. (2009). “Explaining international sporting success: An international comparison of elite sport systems and policies in six countries”. Sport management review, 12(3), 113-136.
    • De Bosscher, V. Shibli, S. Van Bottenburg, M. De Knop, P. & Truyens, J. (2010). “Developing a method for comparing the elite sport systems and policies of nations: a mixed research methods approach”. Journal of sport management, 24(5), 567-600.
    • De Bosscher, V. Shilbury, D. Theeboom, M. Van Hoecke, J. & De Knop, P. (2011). “Effectiveness of national elite sport policies: A multidimensional approach applied to the case of Flanders”. European sport management quarterly, 11(2), 115-141.
    • De Bosscher, V. van Bottenburg, M. Shibli, S. & De Knop, P. (2013). “Managing high performance sport at the national policy level”. In managing high performance sport, (pp. 77-96). Routledge.
    • Dexter, J. (2014). “Analysis of the Perceived Leadership Styles and Levels of Satisfaction of Selected Junior College Athletic Directors and Head Coaches”. United States sports Academy, Sport Journal, Vol.5, and No.2.
    • Dodd, K. D. & Newans, T. J. (2018). “Talent identification for soccer: Physiological aspects”. Journal of science and medicine in sport, 21(10), 1073-1078.
    • Donna, de Haan. & Popi, Sotiriadou. (2019). An analysis of the multi-level factors.
    • Eric, W. MacIntosh & Popi Sotiriadou. (2020). “The Role of the Commonwealth Youth Games in Pre-elite Athlete Development”. Journal of Sport Management Volume 34 (2020): Issue 3 pages 260-269.
    • Faulkner, A. & Gabe, J. (2017). “Where biomedicalisation and magic meet: Therapeutic innovations of elite sports injury in British professional football and cycling”. Social Science & Medicine, 178, 136-143.
    • Godarzi, M, & Khabiri, M. (2017). “Analyzing the Role of Championship and Professional Sport on Sport Development”. Sport Management Studies, 9 (42): 55-72. (Persian).
    • Green, M. (2007). “Olympic glory or grassroots development? Sporty policy priorities in Australia, Canada and United Kingdom, 1960-2006”. International Journal of history of sport. 24: 921-953.
    • Houlihan, B. and A, White. (2012). “The Politics of Sport Development: Development of Sport or Development through Sport”.                
    • Kavetsos, G. (2012). “National pride: War minus the shooting”. Social Indicators Research, 106(1), 173–185.
    • Laaksonen, M. Piha, K. Martikainen, P. & Rahkonen, O. (2009). “Health related behaviors and sickness absence from work”. J Occup Environ Med, 66(12), 840–7.
    • Lee, I. Shiroma, E. J. Lobelo, F. Puska, P., Blair, S. N. & Katzmarzyk, P. T. (2012). “For the Lancet Physical Activity Serie Working Group. Effect of physical inactivity on major non-communicable diseases worldwide: An analysis of burden of disease and life expectancy”. The Lancet, 380(9838): 219-29.
    • Louzada, F. Maiorano, A. C. & Ara, A. (2016). “ISports: A web-oriented expert system for talent identification in soccer”. Expert Systems with Applications, 44, 400-412.
    • Mann, D. L. Dehghansai, N. & Baker, J. (2017). “Searching for the elusive gift: advances in talent identification in sport”. Current Opinion in Psychology, 16, 128-133.
    • Monazami, m, Alam, Sh, & Shaetab boshehri, N. (2012). “Determination of effective factors on the development of physical education and women's sports in Islamic Republic of Iran”. Sport management quarterly, 10. 71-92. (Persian). Ghafouri, F. (2011). “Analysis of effective factors in the development of public sport in Tehran citizens”. National Conference on Recreation of the Tehran Municipality. Tehran.   
    • Nademin, M. E. Napolitano, M. A. Xanthopoulos, M. S. Fava, J. L. Richardson, E. & Marcus, B. (2010). “Smoking cessation in college‐aged women: A qualitative analysis of factors important to this population”. Addiction Research and Theory, 18(6), 649‐66.
    • Sotiriadou, K. Quick, S. Shilbury, D. (2017). “Sport for some: Elite versus mass participation”. International Journal of Sport Management. 7: 50-66.
    • Willem, A. Girginov, V. & Toohey, K. (2018). “Governing bodies of sport as knowledge brokers in Sport-for-All communities of practice”. Sport Management Review.
    • Zhang, J. & Bao, Y. (2013). “My views on the development of China's sports”. Journal of Hebei Institute of Physical Education, 2. 33.