نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه تربیت بدنی- دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال

2 گروه علوم اجتماعی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه نفرت­پراکنی اینترنتی با احساس امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان با توجه به نقش میانجی نگرش نسبت به رسانه­های اجتماعی تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش را تمامی ورزشکاران نوجوان تشکیل می­دادند که با توجه به حجم جامعه نامحدود، تعداد 384 نفر بر اساس جدول مورگان مطابق با روش نمونه­گیری خوشه­ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده­ها پس از تایید روایی و پایایی، از پرسشنامه­های «امنیت و لذت اجتماعی» گیلبرت و همکاران (2009)، «نگرش رسانه­های اجتماعی­» دیویس (1998) و «نفرت­پراکنی اینترنتی» پاچیکو و میلهویش (2018) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده­ها با آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری) و نرم افزار SPSS و Amos انجام شد.
نتایج پژوهش نشان داد که «نفرت­پراکنی اینترنتی» بر «امنیت و لذت اجتماعی» با ضریب مسیر (31/0-=β) و «نگرش رسانه‌های اجتماعی» ورزشکاران نوجوان با ضریب مسیر (24/0-=β)، تأثیر منفی و معناداری دارند. همچنین «نگرش رسانه‌های اجتماعی» بر «امنیت و لذت اجتماعی» ورزشکاران نوجوان با ضریب مسیر (46/0-=β) تأثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت نتایج حاصل از بررسی نقش متغیر میانجی نشان داد که نگرش رسانه های اجتماعی به واسطه نفرت­پراکنی اینترنتی بر امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان تأثیر غیرمستقیم و معناداری دارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Mediating Role of Social Media Attitudes in Relation to Online Hate Speech and the Social Safeness and Pleasure of Adolescent Athletes

نویسندگان [English]

  • Ali Asghar Doroudian 1
  • Zahra sadat Moshir Estekhareh 2

1 Physical Education Department, Islamic Azad University, Tehran North Branch

2 ,Department of Social Sciences, North Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

چکیده [English]

The study is to explain the relationship between Internet hatred and social security and enjoyment of adolescent athletes with respect to the mediating role of attitudes toward social media. The research method was descriptive-correlation based on structural equations. The statistical population was included all adolescent athletes who some bodies were selected as a sample according to the Morgan table for the unlimited population and the cluster sampling method. In order to collect data after measuring validation and reliability, Gilbert et al.'s (2009) Social Security and Pleasure Questionnaire, Davis Social Media Attitude (1998) and Pachiko and Milhovish (2018) Internet Hate Questionnaires were used. The data analysis was used with descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation test and structural equations) through SPSS and Amos software.
The results showed that “Internet hatred” was of a negative effect on “social security and pleasure” with a path coefficient (β=-0/31) and “social media attitude” of adolescent athletes with a path coefficient (β =-0/24) had a significant effect. Also, “social media attitude” was of a positive and significant effect on “social security and pleasure” of adolescent athletes with path coefficient (β=-0/46). Finally, the study of the role of the mediating variable showed that the attitude of social media had an indirect and significant effect on the social security and enjoyment of adolescent athletes due to the spread of Internet hatred. The research findings pave the way for further research in this area, especially the spread of Internet hatred.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Internet hatred
  • social security and pleasure
  • social media attitude
  • athletes

نقش میانجی نگرش به رسانه­های اجتماعی در رابطه نفرت­پراکنی اینترنتی با احساس امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان

زهرا سادات مشیر استخاره[1]

 علی اصغر دورودیان[2]

10.22034/SSYS.2022.2259.2618

تاریخ دریافت مقاله: 12/12/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:17/1/1401

 

مقدمه

در طول 20 سال گذشته، استفاده از اینترنت در بیشتر کشورهای جهان رشد کرده و تقریباً به ابزاری مهم در تمام جنبه­های زندگی روزمره افراد تبدیل شده است. اینترنت را می­توان برای بسیاری از فعالیت­های مختلف از جمله برقراری ارتباط، سرگرمی، یادگیری، بازی، خرید و غیره استفاده کرد (ساوسی و همکاران[3]،2020). به دلیل فرصت­های ارائه شده توسط اینترنت، تطبیق­پذیری خدمات، دسترسی آسان به چنین خدمات، ساختار انعطاف­پذیر و تعاملی خاص، اینترنت به بخشی از زندگی ما به شیوه­ای شدیدتر تبدیل شده است (آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم[4]،2019).

 با توجه به رشد اینترنت در دهه اخیر، استفاده شدید از اینترنت و رسانه­های اجتماعی زمینه مشترکی برای تحقیقات مختلف مرتبط با اینترنت در رشته­های مختلف در بین نوجوانان و جوانان بوده است. برخی از این تحقیقات نشان داد اینترنت در رشد کودکان، نوجوانان و جوانان همچون موفقیت تحصیلی (تونسر[5]،2001)، رشد شناختی (سوبراهمانیان و لین[6]،2007) و مزایای اجتماعی (مک کنا و برگ[7]،2000) نقش داشته است. ازسوی دیگر، کاربران اینترنت به صورت هفتگی میلیاردها قطعه محتوای آنلاین را در تعدادی از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی تولید می‌کنند که این محتوا شامل نفرت­پراکنی[8] نیز می­باشد (اوریگان[9]،2018).  فرصت‌های استفاده از اینترنت و فضای مجازی خیلی وقت‌ها چالش‌های ناشی از آن را پوشش می‌دهد. با وجود این، برخی چالش‌های فضای مجازی ابعاد جهانی یافته‌اند و در سطوح گسترده‌ای موجب اختلالاتی شده اند. یکی از این چالش‌ها «نفرت­پراکنی اینترنتی[10]» است. نفرت­پراکنی اینترنتی نوعی گفتار است که به صورت آنلاین با هدف حمله به شخص یا گروهی بر اساس نژاد، مذهب، منشاء قومی، گرایش جنسی، ناتوانی یا جنسیت انجام می­شود (جانسون و همکاران[11]،2019). نفرت­پراکنی اینترنتی به راحتی قابل تعریف نیست، اما می‌توان آن را با کارکرد تحقیرآمیز یا غیرانسانی که انجام می‌دهد تشخیص داد (گاگلیاردون[12]،2015). نفرت­پراکنی اینترنتی به­طور کلی به­عنوان هر کنش دیجیتالی از خشونت، خصومت و ارعاب به روی مردم به دلیل هویت یا تفاوت درک شده تعریف می­گردد (چاکرابورتی و همکاران[13]،2014). بانکس[14] (2010) در پژوهش خود نشان داد در یک فضای سایبری گسترده و بدون نظارت، اینترنت به مرز نوین گسترش نفرت تبدیل شده است؛ به­طوری که پاچیکو و میلهویش[15] (2015) در پژوهش خود اشاره داشتند 11 درصد از بزرگسالان نیوزلند گزارش دادند در سال گذشته شخصاً مورد هدف سخنان نفرت­پراکنی آنلاین قرار گرفته­اند. نفرت پراکنی اینترنتی تا حد زیادی در گفتمان روزمره به عنوان یک اصطلاح عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد و تهدیدات عینی برای امنیت افراد و گروه‌ها را با مواردی مخلوط می‌کند که در آن افراد ممکن است به سادگی خشم خود را علیه قدرت تخلیه کنند (گاگلیاردون،2015). با این حال، نوجوانی یکی از مهم­ترین گروه­های خطر است (اوزتورک و همکاران[16]،2007). علاقه به پیشرفت‌های فناورانه در دوران نوجوانی و میزان استفاده بالاتر از اینترنت در مقایسه با سایر گروه‌های سنی و ناکافی بودن بلوغ روانی در این دوره، این گروه را به عنوان یک گروه پرخطر بالقوه شناسایی نمود (آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم،2019). تحقیقات نشان می­دهد از آنجا که نوجوانان هنوز نتوانسته­اند فرآیندهای رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی را کامل کنند، ممکن است بیشتر از سایر گروه­ها از پیامدهای منفی اینترنت متأثر شوند (تی سای و همکاران[17]، 2001) و در این زمینه ورزشکاران نوجوان نیز ازین مقوله مستثنی نیستند. امروزه نوجوانان و ورزشکاران جوان مدت زمان قابل توجهی را در اینترنت به عنوان یک ابزار اجتماعی در فرایند کشف، یافتن و درک هویت خود می­گذارنند و نفرت­پراکنی اینترنتی نیز می­تواند به عنوان یک عامل خطر مهم برای نوجوانان ورزشکار می­باشد. به طور کلی نوجوانان در برابر مکانیسم‌هایی که اینترنت ایجاد می­کند، آسیب‌پذیر هستند، زیرا بسیاری به دنبال گروه‌ها یا عللی هستند که به آنها احساس هویت بدهد. جستجوی هویت بخشی طبیعی از نوجوانی است، اما اگر به حد اعلای آن برسد، این می‌تواند برای افراد تنفر ایجاد کند (آمون[18]،2010). جوانانی که نفرت آنلاین را تجربه می‌کنند، بیشتر احتمال دارد که اضطراب و افسردگی بگیرند (تین و همکاران[19]،2008) و اهداف نفرت اینترنتی نیز ممکن است آزار و اذیت و خشونت آفلاین را تجربه کنند (کارسون[20]،2017).

در ارتباط با رشد سریع اینترنت، مفهوم دیگری که به بخشی از زندگی ما تبدیل شده است، رسانه­های اجتماعی[21] است. یکی از محبوب­ترین فعالیت­ها در اینترنت، شبکه­های اجتماعی و به طور کلی­تر استفاده از رسانه­های اجتماعی در انواع مختلف آن است. برنامه­های کاربردی رسانه­های اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام با ایجاد پروفایل­های شخصی، فرصت ملاقات با افراد مختلف را فراهم می­کنند و ارتباط شخصی، اشتراک­گذاری و بیان ایده­ها در مورد یک رویداد یا موقعیت را با دیگران در مکان­های مختلف در سطح جهانی تسهیل می­کنند (تریم و همکاران[22]،2016). شبکه‌های اجتماعی با فرصت‌ها و خروجی‌های فراوانی که در اختیار کاربران قرار می‌گیرد، شیوع استفاده آنلاین را در سراسر جهان افزایش داده است (کمپ[23]،2019). علاوه بر این، مشخص است که بیش از 500 ابزار رسانه اجتماعی وجود دارد و تعداد این ابزارها هر روز در حال افزایش است (تامسون و لاقید[24]،2012). دو دیدگاه متفاوت در مورد نگرش[25] کاربران رسانه­های اجتماعی وجود دارد: دیدگاه اول استدلال می­کند که از آنجایی که ارتباطات رسانه­های اجتماعی در مقایسه با ارتباط چهره به چهره کیفیت پایینی دارد، ارتباط اینترنتی با مشکل اجتماعی شدن مرتبط است و جوانان با مشکلات مهارت­های اجتماعی تمایل به ارتباط از طریق اینترنت دارند. بر خلاف این دیدگاه، دیدگاه دوم مدعی است که جوانان ترجیح می­دهند با دوستان فعلی خود ارتباط برقرار و با آنها ملاقات کنند تا ارتباط از طریق اینترنت و ارتباطات آفلاین به عنوان عوامل اجتماعی شدن (میکامی و همکاران[26]،2010)- هرچند ادعا می­شود که اینترنت یک محیط روانی منحصر به فرد را برای کاربران خود ایجاد می­کند که باعث می­شود مردم در مورد هنجارهای اجتماعی موجود در زندگی واقعی احساس آزادی کنند (آمیچای-هامبورگر و باراک[27]،2009).

از سوی دیگر، روابط مبتنی بر اعتماد و جنبه های اجتماعی انسان نقش مهمی در داشتن یک زندگی خوب دارد (آکین و همکاران[28]،2013). افرادی که مشکل احساس امنیت اجتماعی[29] دارند، با محدودیت هایی در زندگی اجتماعی و مشکلاتی برای حضور در رویدادهای حضوری مواجه می­شوند. علاوه بر این، این افراد تمایل به استفاده بیش از حد از اینترنت نیز دارند (گریفیتس[30]، 2000). نیازهای امنیتی که دومین مرحله سلسله مراتب نیازهای مزلو (1943) است را می­توان به عنوان گنجاندن در اجتماع تعریف کرد؛ وحدتی که نیازهای زندگی، تعلق و پذیرش را در یک منطقه صلح آمیز و اجتماعی برآورده می­کند. محیط امن یا ناامن اینترنت می­تواند عملکردهای شناختی مغز را تحریک کند. در حالی که محیط ناامن باعث تأثیر منفی می­شود، محیط امن به عاطفه مثبت کمک می­کند (گیلبرت و همکاران[31]،2009). داشتن عواطف مثبت مانند آرامش و رضایت می­تواند با حالاتی مانند بهزیستی و آرامش مرتبط باشد (دیپوئی و همکاران[32]،2005). به گفته کاستر[33] (1998) اثرات مثبت ممکن است بر پنهان کردن احساسات امنیتی و کاهش احساس تهدید مؤثر باشد (آکین و همکاران[34]،2013). گیلبرت و همکاران (2007) از این سیستم به عنوان «امنیت و لذت اجتماعی»[35] نام برده­اند. اصطلاح امنیت و لذت اجتماعی برای پرداختن به شرایطی ابداع شد که در نتیجه فعالیت­های تسکین دهنده سیستم رخ می­دهد. امنیت و لذت اجتماعی از دیدگاه گیلبرت (2009) اشاره داشت که افراد بر این اساس دنیای اجتماعی خود را امن، گرم و آرام‌بخش تجربه می‌کنند. پس احساس امنیت و لذت اجتماعی حاصل عملکرد سیستم تسکین و آرامش است که به عنوان تجارب و ادراکات افراد از جهان اجتماعی شان به عنوان جهانی امن، صمیمی و آرام، با احساسات تعلق و پذیرش و صمیمیت از جانب دیگران، تعریف شده است (گیلبرت و همکاران، ۲۰۰۹). می­توان بیان کرد که شرکت در رویدادهای اجتماعی بین فردی (گذراندن وقت با دوستانی که دوستشان دارند) یا رویدادهای غیر اجتماعی ممکن است در به دست آوردن تأثیرات مثبت و یا منفی نقش داشته باشد (گیلبرت و همکاران، 2009).

نتایج تحقیقات مرتبط با پژوهش هاشمیان و همکاران (1392) نشان داد احساس امنیت اجتماعی با میزان استفاده از رسانه­های داخلی، تلویزیون، رادیو و ماهواره رابطه معنی­داری دارد، ولی با میزان استفاده از اینترنت، مجله و روزنامه رابطه معنی­داری ندارد. خواجه نوری و کاوه (1392) نیز در پژوهش خود بیان کردند که تاثیر تعاملی استفاده از تلویزیون داخلی و رادیوی داخلی بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت داشته است. آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم (2019) در پژوهش خود به بررسی نقش میانجی نگرش رسانه‌های اجتماعی بر رابطه با استفاده مشکل‌زا از اینترنت و امنیت اجتماعی و لذت در بین 461 نفر از دانش آموزان نوجوانان در ترکیه پرداختند. بر اساس نتایج نقش میانجی معنادار نگرش رسانه‌های اجتماعی (ابعاد شایستگی اجتماعی و نیاز به اشتراک‌گذاری) در رابطه بین استفاده مشکل‌زا از اینترنت و امنیت اجتماعی و لذت در نوجوانان تأیید گردید. همچنین بین امنیت اجتماعی و لذت و نگرش رسانه های اجتماعی رابطه مثبت و بین امنیت اجتماعی و لذت و استفاده مشکل­ساز از اینترنت رابطه منفی وجود داشت. گلدر و همکاران[36] (2019) در پژوهش خود بیان کردند نگرش کاربران رسانه‌های اجتماعی به طور کلی در مورد استفاده از داده‌های رسانه‌های اجتماعی برای اهداف تحقیقاتی مثبت بود. نتایج ساوسی و همکاران[37] (2020) در پژوهش خود نشان داد که رضایت از زندگی خانوادگی یک واسطه معنادار در رابطه بین استفاده مشکل‌ساز از رسانه‌های اجتماعی و ارتباط اجتماعی است. کیپی و همکاران[38] (2017) در کتاب خود مبنی بر نفرت اینترنتی و محتوای مضر اشاره کردند که نفرت اینترنتی پیامدهای مختلفی بر روی جوانان از جمله رفاه و بهزیستی ذهنی، اعتماد و امنیت، تصویر از خود و روابط اجتماعی دارد. یوسال[39] (2015) نیز بیان کرد استفاده مشکل­ساز از فیس بوک با امنیت و شکوفایی اجتماعی همبستگی منفی داشت. علاوه بر این، یافته‌ها نشان داد که امنیت و شکوفایی اجتماعی پیش‌بینی‌کننده‌های مهمی برای استفاده مشکل‌ساز فیس‌بوک هستند. به طور کلی در حال حاضر رسانه‌های اجتماعی نسبت به رسانه‌های سنتی یعنی رادیو، تلویزیون و مجله‌ها ظرفیت بسیار بیشتری برای دسترسی به عموم مردم از جمله نوجوانان و جوانان ورزشکار دارند. علاوه بر این، کاربران اینترنت از رسانه‌های سنتی دور شده و برای جستجوی اطلاعات هرچه بیشتر از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. همچنین ماهیت سخنان مشوق نفرت­پراکنی اینترنتی و پیامدهای احتمالی آن باعث شده است که برای مدتی موضوع مورد توجه عمومی و مورد علاقه تحقیقاتی گردد. امروزه، دامنه نفرت از هر زمان دیگری گسترده تر شده است، زیرا دسترسی آسان و اغلب ناشناس به حجم عظیمی از محتوای آنلاین، راه اینترنت را برای استفاده و سوء استفاده در بین نوجوانان باز کرده است. اینترنت با ارائه امکاناتی برای دسترسی ارزان و فوری بدون ارتباط با موقعیت جغرافیایی یا سیستم شناسایی کاربر، به گروه‌های نفرت‌انگیز و افراد طرفدار نفرت اجازه می‌دهد تا ایده‌های خود را به مخاطبان سراسر جهان منتقل کنند. محتوای متنفر و مضر آنلاین بر نقش محتوای آنلاین بالقوه مضر، به­ویژه در میان جوانان و ورزشکاران تمرکز دارد.  همین امر نگرانی‌ها در مورد تبدیل نفرت پراکنی اینترنتی به یک رفتار فراگیر را در بین نوجوانان ورزشکاران افزایش داده است. با این حال، علیرغم توجه روزافزون به این موضوع، تحقیقات مستقر در ایران که به تجربیات شخصی و/یا قرار گرفتن در معرض نفرت آنلاین می­پردازد، وجود ندارد که همین امر مسئله و خلا پژوهش حاضر را دوچندان می­کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تبین رابطه بین نفرت­پراکنی اینترنتی با امنیت و لذت اجتماعی با نقش میانجی نگرش رسانه­های اجتماعی در بین ورزشکاران نوجوان به عنوان اولین پژوهش در این حیطه در ایران مورد تدوین قرار گرفته است.

روش­شناسی پژوهش

این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق جزو تحقیقات توصیفی-پیمایشی بصورت همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان ورزشکار شهر تهران تشکیل می­دادند. با توجه به حجم جامعه نامحدود ورزشکاران و بر اساس جدول مورگان تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که در نهایت تعداد 364 نفر بر اساس نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. برای نمونه­گیری از چنین جامعه­ای ابتدا شهر تهران به 4 قسمت (شمالی، جنوبی، غربی و شرقی) تقسیم گردید و برای هر منطقه تعداد 100 پرسش­نامه- با این پیش­فرض که احتمالا تلفات آماری در پرسش­نامه وجود دارد تعداد پرسش­نامه­های بیشتری توزیع گردید- در نظر گرفته شد و در هر منطقه به طور تصادفی تعداد 4 باشگاه و فضای ورزشی انتخاب و برای هر باشگاه و فضای ورزشی 25 پرسش­نامه بین ورزشکاران نوجوان این باشگاه­ها که تمایل به همکاری داشتند توزیع گردید. گفتنی است در این بخش پرسش­نامه­های مخدوش پس از گردآوری کنار گذاشته شد و در نهایت تعداد 364 پرسشنامه برای تحلیل­های آماری در نظر گرفته شد.

1-مقیاس احساس امنیت و لذت اجتماعی (SSPS)[40]

دراین پژوهش از مقیاس احساس امنیت و لذت اجتماعی (SSPS) استفاده شده است. پرسشنامه امنیت و لذت اجتماعی دارای ۱۱ گویه و به صورت خود گزارشی است که توسط گیلبرت و همکاران (2009) جهت سنجش احساس امنیت اجتماعی ساخته شده است. این مقیاس، تجربه فرد را از درک جهان اجتماعی اش به صورت محیطی امن، صمیمی و پذیرا نشان می­دهد. شرکت­کنندگان توافق خود را با جملات، از طریق مقیاس لیکرت از ۱ تا ۵ درجه بندی می­کنند (۱= تقریبا هرگز تا ۵= تقریبا همیشه). نمره فرد از جمع نمرات ۱۱ گویه به­دست می آید. Top of Formعلوی و همکاران (2017) در پژوهش خود فرآیند ترجمه و بازترجمه برای تهیه‌ نسخه‌ فارسی SSPS را در بین 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران در سال تحصیلی 95-1394 انجام دادند و به همراه مقیاس امنیت و لذت اجتماعی پرسش‌نامه‌های مشکلات بین‌فردی، افسردگی بک و هراس اجتماعی نیز پاسخ داده شد. برای بررسی اعتبار مقیاس از اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) و اعتبار واگرا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی مقیاس امنیت و لذت اجتماعی حاکی از وجود یک ساختار تک‌عاملی است و تحلیل عاملی تأییدی نیز موید این ساختار است. ضریب آلفای کرونباخ 91/0 و ضریب پایایی بازآزمایی 82/0 به­دست آمد. اعتبار واگرا نیز از راه محاسبه‌ همبستگی مقیاس با سه پرسش‌نامه‌ مشکلات بین‌فردی، افسردگی بک و هراس اجتماعی تأیید شد.

2-مقیاس نگرش به رسانه اجتماعی[41]

جهت سنجش نگرش نسبت به رسانه­های اجتماعی از پرسشنامه دیویس (1998) استفاده شده است. این پرسشنامه دارای 9 سوال و 3 مولفه سودآوری درک­شده، درک سهولت استفاده و پذیرش رسانه می­باشد. بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت از کاملا موافقم عدد 5 الی کاملا مخالفم عدد 1 مورد سنجش قرار گرفته است. روایی پژوهش با استفاده از روایی محتوا و روایی سازه در پژوهش گل محمدی (1397) مورد سنجش و تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، سنجیده و تأیید گردید- ضریب آلفای کرونباخ برای نگرش رسانه اجتماعی برابر با 83/0، سودآوری درک شده 82/0، درک سهولت استفاده 66/0 و پذیرش رسانه 74/0 به­دست آمد.

3-مقیاس نفرت­پراکنی اینترنتی[42]

جهت سنجش نفرت­پراکنی اینترنتی از مقیاس نفرت­پراکنی اینترنتی پاچیکو و میلهویش (2018) الگو گرفته شد؛ به طوری که این پرسشنامه به صورت آنلاین در بین 1001 نفر از شرکت­کنندگان بالای 18 سال در نیوزلند مورد استفاده قرار گرفت. پرسشنامه نظرسنجی پژوهش حاضر شامل 10 سوال بود. اولین سوال تجربیات شخصی شرکت­کنندگان از سخنان نفرت­پراکنی آنلاین در 12 ماه گذشته را اندازه­گیری کرد. سپس، از شرکت‌کنندگانی که می‌گفتند تنفر آنلاین را تجربه کرده‌اند، یک سوال در مورد دلایل درک­شده برای هدف محتوای نفرت‌انگیز پرسیده شد. برای این سوال، فهرست گزینه­ها شامل نژاد، قومیت، جنسیت، ملیت و گرایش جنسی بود. پرسش‌های نظرسنجی بعدی میزان قرار گرفتن در معرض نفرت آنلاین را اندازه‌گیری کردند. در این رابطه، از همه شرکت‌کنندگان سوال شد که آیا در 12 ماه گذشته در معرض محتوای نفرت‌انگیز بوده‌اند یا خیر. سپس، شرکت‌کنندگانی که در معرض نفرت آنلاین بودند به سؤالی درباره دلایلی که معتقد بودند دیگران با محتوای نفرت‌انگیز هدف قرار گرفته‌اند، پاسخ دادند. همچنین سوال دیگر به دنبال سنجش میزان تعامل شرکت‌کنندگان با سایت‌های آنلاینی بود که محتوای نفرت‌انگیز را تبلیغ یا توزیع می‌کنند. به طور خاص، از آنها خواسته شد تا مشخص کنند که به چه اندازه از چنین وب سایت، انجمن آنلاین و/یا گروه رسانه­های اجتماعی بازدید کرده اند.

جهت تعیین روایی صوری و محتوای پرسشنامه و صحت و سقم سئوالات، پرسشنامه در بین 10 از خبرگان و متخصصان مدیریت ورزشی توزیع شد و پس از اطمینان از نتایج به­دست آمده، پرسشنامه در جامعه آماری پژوهش پخش گردید. پرسشنامه­ها با توجه به استاندارد بودن از قابلیت روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. همچنین روایی سازه پرسشنامه مقیاس نفرت­پراکنی اینترنتی بر اساس تحلیل عاملی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و شاخص­های برازش همچون CFI، GFI، AGFI و غیره مطلوب و نشان دهنده مناسب بودن ابزار بود. به منظور اندازه­گیری قابلیت پایایی، از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. بدین منظور بخش کوچکی از جامعه آماری ­(30 نفر) انتخاب و پرسشنامه­ها به شکل مطالعه مقدماتی در جامعه توزیع شد. این مقدار بر اساس داده­های حاصل برای پرسشنامه نگرش رسانه اجتماعی 79/0 α= ، امنیت و لذت اجتماعی 72/0 α = و مقیاس نفرت پراکنی اینترنتی 7/0 α = می­باشد که نشان دهنده آن است که پرسشنامه مورد استفاده، از قابلیت پایایی لازم برخوردار می­باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری) و نرم­افزار SPSS و Amos نسخه 24 استفاده شد.

یافته­های پژوهش

بر اساس نتایج پژوهش،  میانگین سنی افراد نمونه 12/17 و انحراف معیار سنی 38/1 بود. کمترین سن برابر با 16 سال با فراوانی 10 نفر و بالاترین سن نیز برابر با 24سال با فراوانی 38نفر بود. 183نفر مرد و 181 نفر نیز زن بوده اند. همچنین 256نفر از پاسخگویان این تحقیق مجرد و 108 نفر نیز متاهل بودند. همچنین بر اساس نتایج آمار توصیفی متغیرهای پژوهش، میانگین­ نگرش به رسانه های اجتماعی (417/3=M)، احساس امنیت و لذت اجتماعی (035/3=M) و نفرت پراکنی اینترنتی (509/3=M) به دست آمد.

یکی از پیش‌فرض‌های تحقیق انجام وجود ارتباط خطی بین متغیرهای مستقل و وابسته باشد. به همین منظور ارتباط بین متغیرها با توجه به مدل تحقیق در ابتدا مورد­بررسی قرار گرفت. با توجه به نرمال بودن توزیع داده‌ها به‌منظور بررسی فرضیه تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.

جدول  1: ماتریس همبستگی پیرسون بین متغیرهای تحقیق

متغیرها

 

نفرت پراکنی اینترنتی

نگرش به رسانه‌های اجتماعی

احساس امنیت و لذت اجتماعی

نفرت پراکنی اینترنتی

ضریب همبستگی

سطح معناداری

1

-

-

نگرش به رسانه‌های اجتماعی

ضریب همبستگی

سطح معناداری

**565/0-

002/0

1

-

احساس امنیت و لذت اجتماعی

ضریب همبستگی

سطح معناداری

**542/0-

001/0

**614/0

003/0

1

* معناداری در سطح 05/0≥P؛ ** معناداری در سطح 01/0≥P

با توجه به نتایج آزمون همبستگی پیرسون در جدول 1 مشاهده می‌شود که بین نفرت­پراکنی اینترنتی و نگرش  به رسانه‌های اجتماعی (001/0=Sig، 542/0-=r)، بین نفرت­پراکنی اینترنتی و احساس امنیت و لذت اجتماعی (001/0=Sig، 565/0-=r) رابطه منفی معنادار و بین نگرش به رسانه‌های اجتماعی و احساس امنیت و لذت اجتماعی (001/0=Sig، 614/0=r) در بین ورزشکاران نوجوان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. پس از بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق ، مدل تحقیق در نرم‌افزار Amos نسخه 24 اجرا و بر اساس نتایج به­دست آمده فرضیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت:

شکل  1:  مدل تحقیق (در حالت ضرایب رگرسیونی استاندارد شده)

بر مبنای یافته‌های حاصل از مدل معادلات ساختاری و نتایج کلیه بارهای عاملی (ضرایب رگرسیونی استاندارد شده) از مقادیر تی (t) قابل قبولی در سطح معناداری کمتر از 05/0 برخوردار بودند که این شاخص‌ها نشان می‌دهند که متغیرهای مشاهده‌ای اندازه‌گیری شده به‌خوبی انعکاسی از متغیرهای پنهان نفرت­پراکنی اینترنتی، امنیت و لذت اجتماعی و نگرش رسانه‌های اجتماعی می­باشند. در شکل 1 مدل ارتباطی تحقیق در حالت ضرایب رگرسیونی استاندارد شده (بار عاملی) ارائه شده است. در ادامه شاخص‌های برازش مدل تحقیق به منظور بررسی تأیید یا عدم تأیید مدل ارتباطی گزارش شده است.

جدول3: شاخص‌های برازش مدل ارتباطی تحقیق

شاخص‌های برازش

مقدار مطلوب

مقادیر شاخص‌ها

تفسیر

کای اسکوآر (کای دو[43])

-

743/475

-

درجه آزادی[44]

-

163

-

نسبت کای اسکوآر به درجه آزادی (χ2/df)

کمتر از 5

918/2

مطلوب

شاخص نیکویی برازش[45] (GFI)

بیشتر از 9/0

942/0

مطلوب

شاخص نیکویی برازش تعدیل شده[46] (AGFI)

بیشتر از 8/0

840/0

مطلوب

ریشه دوم میانگین خطای برآورد[47] (RMSEA)

کمتر از 1/0

089/0

مطلوب

ریشه دوم میانگین مجذورات باقیمانده[48] (RMR)

کمتر از 05/0

041/0

مطلوب

شاخص برازش تطبیقی[49] (CFI)

بیشتر از 9/0

935/0

مطلوب

شاخص برازش هنجار شده[50] (NFI)

بیشتر از 9/0

942/0

مطلوب

شاخص برازش افزایشی[51] (IFI)

بیشتر از 9/0

935/0

مطلوب

با توجه به جدول 2 مشاهده می‌شود شاخص برازش تطبیقی (CFI) و شاخص نیکویی برازش (GFI) به‌عنوان شاخص‌های اصلی برازش مدل بیشتر از 9/0 بوده که نشان از تأیید مدل دارد. نسبت کای اسکوآر به درجه آزادی (918/2) کمتر از 5 بوده که به‌منظور تأیید مدل تحقیق از مقدار قابل قبولی برخوردار است. همچنین با توجه به اینکه ریشه دوم میانگین خطای برآورد (RMSEA) که در این شاخص مقادیر کمتر یک از قابل‌قبول به‌عنوان شاخص مطلوب بودن مدل به شمار می‌رود، مقدار شاخص RMSEA برابر با 089/0 به‌دست‌آمده که نشان از برازش قابل‌قبول مدل دارد. بنابراین با توجه به مقادیر به‌دست‌آمده، مدل ارتباطی تحقیق از برازش کافی برخوردار است. در ادامه بر اساس نتایج به‌دست‌آمده فرضیات تحقیق بر اساس نتایج حاصل از مدل تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.

جدول 4: نتایج تحلیل مسیر ساختاری (اثر مستقیم)

مسیر بین متغیرها

بار عاملی

مقدار t

سطح معناداری

نفرت­پراکنی اینترنتی ---˂ احساس امنیت و لذت اجتماعی

312/0-

634/5

001/0

نفرت­پراکنی اینترنتی ---˂ نگرش به رسانه‌های اجتماعی

241/0-

993/4

001/0

نگرش به رسانه‌های اجتماعی ---˂ احساس امنیت و لذت اجتماعی

464/0

796/6

001/0

بر اساس نتایج (جدول 4) مشاهده می‌شود که «نفرت­پراکنی اینترنتی» بر «احساس امنیت و لذت اجتماعی» با ضریب مسیر (31/0-=β) و « نفرت­پراکنی اینترنتی» بر « نگرش به رسانه‌های اجتماعی» با ضریب مسیر (24/0-=β)، تأثیر منفی و معناداری دارند. همچنین نتایج نشان می‌دهد که « نگرش به رسانه‌های اجتماعی» بر « احساس امنیت و لذت اجتماعی» با ضریب مسیر (46/0-=β) تأثیر مثبت و معناداری دارد.

 

جدول 5: اثر میانجی نگرش به رسانه‌های اجتماعی در رابطه نفرت پراکنی اینترنتی با احساس امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان

متغیر مستقل

 

متغیر میانجی

 

متغیر وابسته

اثر مستقیم

اثر غیرمستقیم

نفرت­پراکنی اینترنتی

<---

نگرش به رسانه‌های اجتماعی

<---

احساس امنیت و لذت اجتماعی

31/0-

49/0=74/0*68/0

بر اساس نتایج (جدول 5) مشاهده می‌شود که با توجه به حاصل­ضرب (46/0*24/0-) ضریب مسیر اثر غیرمستقیم نفرت­پراکنی اینترنتی از طریق نگرش به رسانه‌های اجتماعی بر احساس امنیت و لذت اجتماعی برابر با (12/0-=β) بود. بنابراین می‌توان گفت که نفرت­پراکنی اینترنتی از طریق نقش میانجی نگرش به رسانه‌های اجتماعی بر احساس امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان اثر منفی معناداری دارد.  

بحث و نتیجه­گیری

بر اساس نتایج به­دست آمده بین نگرش نسبت به رسانه­های اجتماعی با احساس لذت و امنیت اجتماعی در بین ورزشکاران نوجوان رابطه معنی­داری وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که نگرش نسبت به رسانه­های اجتماعی دارای اثر مثبت و معنی­داری بر احساس لذت و امنیت اجتماعی در بین ورزشکاران نوجوان است. این نتایج همسو با یافته­های خواجه نوری و کاوه (1392)، گلدر و همکاران (2019) و آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم (2019) می­باشد. خواجه نوری و کاوه (1392) در پژوهش خود نشان دادند که بین میزان توجه و اعتماد به رسانه­های داخلی و احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنی­داری وجود دارد و یا گلدر و همکاران (2019) بیان کردند که نگرش نسبت به رسانه­های اجتماعی دارای پیامدهای مثبتی برای کاربران می­باشد. در تبین نتایج می­توان بیان کرد که رسانه­ ها با توجه به توسعه کمی و کیفی که یافته­اند، در عمل می­توانند هم فرصت و هم تهدیدی برای دوام و قوام فرصت­ها و تهدیدات اجتماعی باشند که مفهوم امنیت و نظم اجتماعی از جمله آنهاست. در واقع، ایفای نقش اثرگذار رسانه­های اجتماعی، آنها را به عنوان اثرگذارترین عامل نظم، امنیت اجتماعی، وفاق، همبستگی و مشارکت مردمی درآورده است. رسانه­های اجتماعی نقش بسیار مهمی در ارائه و اجرای برنامه­های سیاسی، امنیتی و همچنین برانگیختن مشارکت افراد در تامین امنیت و نظم اجتماعی ایفا می­کنند. همچنین می­توان گفت که افراد از عناصر مختلفی در رسانه­های اجتماعی برای ابراز وجود استفاده می­نمایند. اعتقاد بر این است که محیط‌های رسانه‌های اجتماعی فرصت‌های خوداظهاری و شناخت آسان‌تر را از نظر شایستگی اجتماعی فراهم می‌کنند (آتلای[52]،2014) و این باعث می‌شود ورزشکاران نوجوان از نظر اجتماعی احساس امنیت کنند و از زندگی خود رضایت بیشتری پیدا نمایند؛ به طوری که آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم (2019) اشاره داشتند که هر اندازه میزان نگرش نوجوانان نسبت به رسانه­های اجتماعی مطلوب­تر باشد، به همان اندازه امنیت اجتماعی و لذت نیز بالاتر می­رود.

بر اساس نتایج به­دست آمده بین نفرت­پراکنی اینترنتی با احساس لذت و امنیت اجتماعی در بین ورزشکاران نوجوان رابطه معنی­داری وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که نفرت­پراکنی اینترنتی دارای اثر منفی و معنی­داری بر احساس لذت و امنیت اجتماعی است. این نتایج همسو با پژوهش روباتوم[53] (2012)، یوسال (2015) و کیپی و همکاران (2017) می­باشد؛ به طوری که یوسال (2015) در پژوهش خود اشاره داشت که استفاده مشکل­ساز از فیس بوک با امنیت و شکوفایی اجتماعی یک رابطه منفی داشته است. همچنین کیپی و همکاران (2017) اشاره کردند که نفرت اینترنتی پیامدهای مختلفی بر روی جوانان از جمله رفاه و بهزیستی ذهنی، اعتماد و امنیت، تصویر از خود و روابط اجتماعی دارد. دنتی و همکاران (2012) نیز بیان کردند بین استفاده مشکل­زا و نادرست از فیسبوک و بهزیستی ذهنی و روانشناختی رابطه معنی­دار منفی وجود دارد. در تبیین این نتایج می­توان گفت که در معرض قرار گرفتن گفتار نفرت­افکن می­تواند نوجوانان را به انزوا از بحث­های عمومی آنلاین و آفلاین سوق دهد و به مشارکت مدنی و گفتار آزاد و نیز امنیت اجتماعی آسیب وارد کند. نفرت­پراکنی اینترنتی اثرات مخرب بسیاری دارد. قرار دریافت در معرض نفرت­پراکنی اینترنتی با طیف وسیعی از نتایج رفتاری منفی ارتباط دارد. به عنوان مثال، به کاهش اعتماد و امنیت اجتماعی، انتقال بین نسلی با ایدئولوژی افراطی، تقویت تبعیض علیه گروه­های مورد هدف و ترس و خشم در میان اعضای یک گروه می­توان اشاره نمود. قرار دریافت در معرض این رفتار افراطی نیز با اعمال خشونت­آمیز مرتبط است  که بر روی نظم و امنیت اجتماعی افراد از جمله ورزشکاران نوجوان اثر می­گذارد. بر اساس نتایج می­توان گفت ورزشکاران نوجوانی که اینترنت را به عنوان ابزار اجتماعی تلقی می­کنند و در محیط مجازی احساس امنیت بیشتری دارند، درک «امنیت و لذت اجتماعی» بالاتری نسبت به دنیای واقعی دارند. برعکس چنانچه نفرت­پراکنی در اینترنت بیشتر باشد، ورزشکاران نوجوان امنیت و لذت اجتماعی کمتری دارند. بنابراین، اعتقاد بر این است که امنیت اجتماعی و ادراک لذت، عامل مهمی برای نفرت­پراکنی اینترنتی می­باشد. اعتقاد بر این است که اگر اعضای خانواده، معلمان و دوستانی که با نوجوانان ورزشکار در ارتباط اجتماعی هستند، محیطی را فراهم کنند که بتوانند احساس امنیت کنند و سطح رضایت بالاتری داشته باشند تا بدین طریق میزان نفرت­پراکنی از اینترنت کاهش ‌یابد.

بر اساس نتایج به­دست آمده بین نفرت­پراکنی اینترنتی با نگرش نسبت به رسانه­های اجتماعی در بین ورزشکاران نوجوان رابطه معنی­داری وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که نفرت پراکنی اینترنتی دارای اثر منفی و معنی­داری بر نگرش نسبت به رسانه­های اجتماعی است. نتایج تا حدودی همسو با پژوهش آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم (2019) می­باشد که در پژوهش خود نشان دادند استفاده نادرست از اینترنت می­تواند بر روی نگرش کاربران نسبت به رسانه­های اجتماعی تأثیر منفی بگذارد. به عبارت دیگر، می­توان گفت هر اندازه میزان نگرش مثبت ورزشکاران جوان نسبت به رسانه­های اجتماعی بهتر و بالاتر باشد و درک درستی از رسانه­های اجتماعی داشته باشند، به همان اندازه میزان نفرت، خشونت، آزار و اذیت و مسائلی که مرتبط با نفرت­پراکنی هستند، کاهش می­یابد. نفرت پراکنی آنلاین برخی از اقدامات قانونی را که برای رسانه­های دیگر توضیح داده شده است، ناکارآمد یا نامناسب می­کند و رویکردهایی را می­طلبد که بتوانند ماهیت خاص تعاملات فعال شده توسط فناوری های اطلاعات و ارتباطات دیجیتال (ICT) را در نظر بگیرند. خطر تداوم یک توئیت بدون فکر کردن به عواقب احتمالی، با یک تهدید واقعی که بخشی از یک کمپین سیستماتیک نفرت است، وجود دارد (روباتوم،2012).

بر اساس نتایج مشاهده گردید که نفرت­پراکنی اینترنتی از طریق نقش میانجی نگرش رسانه‌های اجتماعی بر احساس امنیت و لذت اجتماعی ورزشکاران نوجوان اثر منفی معناداری دارد. این نتایج همسو با یافته یوسال (2015) و ساوسی و همکاران (2020) و آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم (2019) می­باشد. آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم (2019) در پژوهش خود نشان دادند که نگرش رسانه‌های اجتماعی دارای یک نقش میانجی در رابطه بین استفاده مشکل‌زا و نادرست از اینترنت و امنیت اجتماعی و لذت در بین نوجوانان می­باشد. در همین زمینه آتالای (2014) بیان کرد که نوجوانانی که از رسانه­های اجتماعی برای ابراز خود استفاده می­کنند، دارای سطح بالایی از امتیازات صلاحیت و شایستگی اجتماعی هستند. یوسال (2015) نیز نشان داد که اعتیاد به فیس بوک نقش واسطه­ای بر شادی و رفاه ذهنی دارد. طبق نظر باراکتوتان[54] (2005)، محیط اینترنت محیطی را فراهم می­کند که در آن کاربران می­توانند از مشکلات زندگی واقعی دور شوند، بدون تحقیر یا قضاوت، خود را ابراز کنند، فضایی برای خود در بستر مجازی ایجاد کنند و احساس آزادی و کنترل به دست آورند. ازین رو می توان بیان کرد چنین فرصت­هایی که توسط اینترنت ارائه می­شود ممکن است باعث استفاده مشکل ساز از اینترنت و ایجاد نفرت پراکنی در آن شود. همچنین ورزشکارانی که نگرشی مثبتی نسبت به رسانه­های اجتماعی دارند می­توانند امنیت و لذت اجتماعی را بهبود بخشند؛ به طوری که آکپینار آیدوگموس و اوزدن یلدریم (2019) در پزوهش خود اشاره کردند که نگرش مثبت یا منفی نوجوان، امنیت اجتماعی و لذت، نقش استفاده مشکل‌زا از اینترنت را نمایان می‌کند. بر اساس استنباط های یاد شده می­توان گفت نگرش ورزشکاران نوجوان به رسانه­های اجتماعی می­تواند نقش جزئی در رابطه بین نفرت­پراکنی اینترنتی و امنیت و لذت اجتماعی ایفا نماید. در نتیجه این مطالعه، مشخص شد که نفرت­پراکنی اینترنتی با نگرش رسانه‌های اجتماعی و امنیت و لذت اجتماعی رابطه معنی­داری دارد. اعتقاد بر این است که همانطور که کارشناسان، امنیت و لذت اجتماعی و نگرش رسانه‌های اجتماعی ورزشکاران نوجوان را در تحقیقات و مطالعات آتی در مورد نفرت­پراکنی اینترنتی بررسی می‌کنند، می‌توان اثرات بیش از اندازه اینترنت و نیز نفرت­پراکنی اینترنتی را کاهش داد یا از بین برد و از بروز مجدد آن کاست. با در نظر گرفتن شرایط محیطی نوجوانی ممکن است بر شکل‌گیری نفرت­پراکنی اینترنتی تأثیر بگذارد. ازین رو، مطالعات آینده ممکن است مدل‌هایی را در مورد تأثیر عوامل محیطی بر نفرت­پراکنی اینترنتی آزمایش کنند.

با در نظر گرفتن شرایط محیطی، نوجوانی و ورزشکار بودن ممکن است تأثیری بر شکل‌گیری رفتار نادرست نفرت­پراکنی اینترنتی داشته باشد. مطالعات آینده ممکن است مدل‌هایی را در رابطه با تأثیر عوامل محیطی آزمایش کنند. بر این اساس، امنیت و لذت اجتماعی به عنوان درک دنیای اجتماعی به عنوان امن، گرم و آرامش بخش تعریف می­شود. وقتی فرد احساس امنیت اجتماعی می­کند، نیاز کمتری به دفاع (فعالیت سیستم تهدید) یا رقابت برای به دست آوردن منابع (فعالیت سیستم رانده) دارد. فرض بر این است که ورزشکارانی که در محیط­های اولیه خود گرمای کافی را تجربه نمی­کنند، ممکن است یک سیستم تسکین دهنده نابالغ یا کمتر بالغ داشته باشند که منجر به مشکلاتی در احساس امنیت و آرامش می­شود. گیلبرت (2009) معتقد است که مشکل در دستیابی به امنیت اجتماعی آسیب­پذیری فراتشخیصی در طیفی از مشکلات روانی است. بر اساس مکانیسم توضیح امنیت و لذت اجتماعی اعتقاد بر این است که از آنجا که ورزشکاران نوجوان با سطح امنیت اجتماعی پایین تر، احساس گرما و امنیت در روابط اجتماعی خود ندارند، ممکن است در درک، جستجو و/یا اعتماد به شفقت دریافتی از دیگران شکست بخورند.

مشخص است که شرکت های ارائه­دهنده اینترنت کمپین­های جذابی را برای افزایش درصد استفاده از اینترنت ارائه می­دهند. با چنین کمپین­هایی، افزایش درصد استفاده از اینترنت طبیعی است. بنابراین توصیه می­شود هدف و میزان استفاده در محیط­هایی مانند مدرسه، خانواده و کافی نت که از اینترنت شخصی استفاده می­شود، کنترل گردد. ارائه مشارکت در فعالیت‌های فرهنگی یا ورزش تا نوجوانی همراه با فعالیت‌های راهنمایی می‌تواند از تبدیل شدن مشکل‌ساز استفاده از اینترنت به بازی‌های دیجیتال و عادت‌های تعامل با رسانه‌های اجتماعی و نیز ایجاد نفرت پراکنی اینترنتی جلوگیری کند. از آنجا که فرد در دوران نوجوانی نیازهای حمایتی را از خانواده، دوستان و محیط مدرسه دریافت می‌کند و فعالیت‌های اجتماعی ناکافی در این زمینه‌ها، جلوگیری از نفرت پراکنی اینترنتی را سخت‌تر می‌کند، لازم است با پشتیبانی حرفه­ای به ویژه حمایت عاطفی خانواده و آموزش­های درست و نیز انجام ورزش به صورت اصولی و پرکردن اوقات فراغت با ورزش بتوان در این مسیر درست گام برداشت.

پژوهش حاضر با محدودیت هایی نیز همراه بود که مهمترین آنان نبود مطالب و پژوهش­های مرتبط با نفرت­پراکنی اینترنتی بوده است. همچنین پژوهش محدود به ورزشکاران نوجوان شهر تهران بوده است که لازم است در این زمینه تعمیم نتایج با احتیاط صورت گیرد. در مطالعات آتی، این مطالعه می­تواند در شهرهای مختلف اعمال شود و شرکت­کنندگان ممکن است از بین ورزشکاران رشته­های مختلف و یا از بین عموم افراد دبستان، دبیرستان و دانشگاه انتخاب شوند.

پیشنهاد می­گردد دولت­ها به جای مقابله با نفرت­پراکنی و نقش کنترلی، به دنبال آموزش قربانیان این مسئله و اطلاع­یابی آنان از حقوقشان باشند. با توجه به نتایج به­دست آمده، تلاش درجهت آگاه‎سازی و آموزش مخاطبان اهمیت فراوان دارد. آموزش به مخاطبان و ورزشکاران این امکان را فراهم می­کند تا مخاطبان به گیرندگان منفعل و پذیرنده تبدیل نشوند و قدرت تجزیه و تحلیل محتوای رسانه را داشته باشند. در این صورت رسانه های جمعی نمی­توانند به­راحتی وارد حریم ذهن مخاطب شوند و آن را آنگونه که خود می­خواهند تغییر دهند؛ البته این اقدام در پرتو جلب اعتماد مخاطبان به رسانه­های داخلی تأثیرگذار است.

همچنین پیشنهاد می‎شود که در برنامه‎های تلویزیونی، برنامه‎ای تخصصی و گفت‎وگومحور، در باب نفرت‎پراکنی‎های اینترنتی با حضور کارشناسان  اجتماعی، جامعه‎شناسی، روانشناسی و... برگزار شود تا به تعمیق و کنکاش در باب این پدیده بپردازند و اطلاعات کارشناسانه آنها در نزد مخاطبان صداوسیما قرار گیرد. یکی از مهمترین راهبرد‌های مبارزه با گفتار نفرت­پراکنی آنلاین، تعدیل کردن محتواست که شامل ممنوع کردن حساب‌های کاربری یا اجتماعاتی است که از شرایط استفاده از خدمات سکو‌ها یا قواعد بیان­شده تخطی می‌کنند.

 

  • منابع

    • خواجه نوری، بیژن و کاوه، مهدی. (1392). «مطالعه رابطه بین مصرف رسانه­ای و احساس امنیت اجتماعی». پژوهش­های راهبردی مسائل اجتماعی ایران. 2(2)، صص57-78.
    • گل محمدی، لیلا. (1397). «تأثیر نگرش و استفاده از رسانه­های اجتماعی بر فروش با تأکید بر نقش یادگیری در شرکت­های بیمه خصوصی شهر سنندج». پایان­نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی، پردیس دانشگاه کردستان.
    • هاشمیان فر، سیدعلی؛ دهقانی، حمید و اکبرزاده، فاطمه. (1392). «تاثیر دین­داری و رسانه­های جمعی بر احساس امنیت اجتماعی دانشجویان». پژوهش­های راهبردی مسائل اجتماعی ایران، 2(1)، صص53-72.

     

    • Ahmet, A., Uysal, R., & Çitemel, N. (2012). "Sosyal güvende hissetme ve memnuniyet ölçeğinin türkçe formunun geçerlik ve güvenirlik çalışması". Mersin Üniversitesi Eğitim Fakültesi Dergisi, 9(1), 34-40.
    • Akpinar Aydoğmuş, Nur, E., Özden Yildirim, & Seray, M. (2019). "A mediator role of social media attitudes on the relationship of problematic internet use with social safeness and pleasure in adolescents". Trakya University Journal of Social Science, 21(1).
    • Alavi, K., Asghari Moghadam, M. A., Rahiminezhad, A., Farahani, H., & Modares Gharavi, M. (2016). "Psychometric properties of social safeness and pleasure scale (SSPS)". Journal of fundamentals of mental health, 19(1), 5-13.
    • Amichai-Hamburger, Y., & Barak, A. (2009). Internet and well-being. Cambridge University Press.
    • Atalay, R. (2014). "Lise öğrencilerinin sosyal medyaya ilişkin tutumları ile algıladıkları sosyal destek düzeyleri arasındaki ilişki (Bahçelievler ilçesi örneği)". Yayımlanmamış yüksek lisans tezi, Marmara Üniversitesi, Eğitim Bilimler Enstitüsü, İstanbul.
    • Çeti̇n, A. B. (2015). "Ergenlerin internet ve problemli internet kullanım davranışlarının bazı psiko-sosyal özellikler açısından incelenmesi". Anadolu University (Turkey)].
    • Depue, R. A., & Morrone-Strupinsky, J. V. (2005). "A neurobehavioral model of affiliative bonding: Implications for conceptualizing a human trait of affiliation". Behavioral and Brain Sciences, 28(3), 313-349.
    • Gagliardone, I., Gal, D., Alves, T., & Martinez, G. (2015). Countering online hate speech. Unesco Publishing.
    • Gilbert, P. (2015). "An evolutionary approach to emotion in mental health with a focus on affiliative emotions". Emotion Review, 7(3), 230-237.
    • Gilbert, P., McEwan, K., Hay, J., Irons, C., & Cheung, M. (2007). "Social rank and attachment in people with a bipolar disorder". Clinical Psychology & Psychotherapy, 14(1), 48-53.
    • Gilbert, P., McEwan, K., Mitra, R., Richter, A., Franks, L., Mills, A., Bellew, R., & Gale, C. (2009). An exploration of different types of positive affect in students and patients with bipolar disorder.
    • Golder, S., Scantlebury, A., & Christmas, H. (2019). "Understanding public attitudes toward researchers using social media for detecting and monitoring adverse events data: multi methods study". Journal of medical Internet research, 21(8), e7081.
    • Griffiths, M. (2000). "Internet addiction: fact or fiction?" The Psychologist, 12 (5); 246-251. In.
    • Johnson, N. F., Leahy, R., Restrepo, N. J., Velasquez, N., Zheng, M., Manrique, P., Devkota, P., & Wuchty, S. (2019). "Hidden resilience and adaptive dynamics of the global online hate ecology". Nature, 573(7773), 261-265.
    • Keipi, T., Näsi, M., Oksanen, A., & Räsänen, P. (2016). Online hate and harmful content: Cross-national perspectives. Taylor & Francis.
    • Kemp, D. (2019). "Digital around the world in 2019". From: https://wearesocial.com/global-digital-report-2019
    • Lennings, C. J., Amon, K. L., Brummert, H., & Lennings, N. J. (2010). "Grooming for terror: The Internet and young people. Psychiatry". Psychology and Law, 17(3), 424-437.
    • McKenna, K. Y., & Bargh, J. A. (2000). "Plan 9 from cyberspace: The implications of the Internet for personality and social psychology". Personality and social psychology review, 4(1), 57-75.
    • Mikami, A. Y., Szwedo, D. E., Allen, J. P., Evans, M. A., & Hare, A. L. (2010). "Adolescent peer relationships and behavior problems predict young adults’ communication on social networking websites". Developmental psychology, 46(1), 46.
    • O’Regan, C. (2018). "Hate speech Online: An (intractable) contemporary challenge?" Current Legal Problems, 71(1), 403-429.
    • Otrar, M., & Argın, F. S. (2015). "Öğrencilerin sosyal medyaya ilişkin tutumlarını belirlemeye yönelik bir ölçek geliştirme çalışması". Eğitim ve Öğretim Araştırmaları Dergisi, 4(1), 391-403.
    • Pacheco, E., & Melhuish, N. (2018). "Online hate speech: a survey on personal experiences and exposure among adult New Zealanders". Available at SSRN 3272148.
    • Rowbottom, J. (2012). "To rant, vent and converse: Protecting low level digital speech". The Cambridge Law Journal, 71(2), 355-383.
    • Savci, M., Akat, M., Ercengiz, M., Griffiths, M. D., & Aysan, F. (2020). "Problematic social media use and social connectedness in adolescence: the mediating and moderating role of family life satisfaction". International Journal of Mental Health and Addiction, 1-17.
    • Sayımer, İ. (2008). Sanal ortamda halkla ilişkiler.
    • Scott, D. M. (2015). The new rules of marketing and PR: How to use social media, online video, mobile applications, blogs, news releases, and viral marketing to reach buyers directly. John Wiley & Sons.
    • Subrahmanyam, K., & Lin, G. (2007). "Adolescents on the Net: Internet use and well-being". adolescence, 42(168).
    • Thompson, S. H., & Lougheed, E. (2012). "Frazzled by Facebook? An exploratory study of gender differences in social network communication among undergraduate men and women". College student journal, 46(1), 88-99.
    • Treem, J. W., Dailey, S. L., Pierce, C. S., & Biffl, D. (2016). "What we are talking about when we talk about social media: A framework for study". Sociology Compass, 10(9), 768-784.
    • Tsai, C.-C., Lin, S. S., & Tsai, M.-J. (2001). "Developing an Internet attitude scale for high school students". Computers & Education, 37(1), 41-51.
    • Tuncer, N. (2001). "İnternet: Çocuklar ve yasalar". Türk Kütüphaneciliği, 15(4), 427-435.
    • Tynes, B. M., Giang, M. T., Williams, D. R., & Thompson, G. N. (2008). "Online racial discrimination and psychological adjustment among adolescents". Journal of adolescent health, 43(6), 565-569.
    • Uysal, R. (2015). "The predictive roles of social safeness and flourishing on problematic Facebook use". South African Journal of Psychology, 45(2), 182-193.