نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، گروه مدیریت آموزشی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
2 دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران (نویسنده مسئول)
3 استاد، گروه مدیریت آموزشی، واحد علوم تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد علوم تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه ها و شاخص های موثر در پیاده سازی آموزش مجازی و آنلاین به منظور تدوین مدل راهبردی مناسب ( بر مبنای امکان سنجی) در اداره های ورزش و جوانان استان فارس انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، با رویکرد کیفی – کمی (آمیخته) و با طرح اکتشافی انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی شامل افراد متخصص در حوزه آموزش مجازی و استادان مدیریت آموزشی و دربخش کمی شامل تمامی مدیران و کارکنان ورزش و جوانان در استان فارس بودند.روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و در بخش کمی، روش تصادفی طبقه ای بود. نمونه آماری در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع نظری ، تعداد 20 نفر و در بخش کمی ، بر اساس روش تمام شماری ،328 نفر انتخاب شدند.ابزار گرد آوری دادها دربخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته برمبنای مقیاس پنج گزینه ای لیکرت با 57 گویه بود.روایی صوری پرسش نامه با توجه به نظر متخصصان تایید و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادها از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تاییدی ، معادله های ساختاری و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بعد ، 13 مولفه و 57 شاخص منجر شد که نام گذاری ان ها بر اساس مبانی نظری شکل گرفت .
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The investigate the effective components and indicators in the implementation of virtual and online education in order to develop an appropriate strategic model (based on feasibility) in sports and youth departments of Fars province
نویسندگان [English]
- kamal bagheri 1
- mehdi bagheri 2
- nadergholi ghorchian 3
- parivash jafari 4
چکیده [English]
The aim of this study was to investigate the effective components and indicators in the implementation of virtual and online education in order to develop an appropriate strategic model (based on feasibility) in sports and youth departments of Fars province. This research was applied in terms of purpose, and in terms of data collection method, with a qualitative-quantitative (mixed) approach and with an exploratory design. The statistical population in the qualitative section included experts in the field of virtual education and professors of educational management and in the quantitative section included all managers and employees of sports and youth in Fars province. Sampling method in the qualitative section, targeted method and in the quantitative section, stratified random method Was. Statistical sample in the qualitative section, considering the law of theoretical saturation, 20 people and in the quantitative section, based on the counting method, 328 people were selected. Data collection tools in the qualitative section, semi-structured interview and in the quantitative section, a questionnaire The researcher based the Likert scale on a five-choice scale with 57 items. Exploratory factor analysis and confirmatory factor analysis, structural equations and path analysis were used to analyze the data. The results led to the identification of 6 dimensions, 13 components and 57 indicators, which were named based on theoretical principles.
کلیدواژهها [English]
- Feasibility study
- virtual education
- online education
- mixed approach
- sports and youth of Fars
بررسی مولفه ها و شاخصهای موثر در پیاده سازی آموزش مجازی و آنلاین به منظور تدوین مدل راهبردی مناسب (بر مبنای امکانسنجی) در ادارههای ورزش و جوانان استان فارس
کمال باقری[1]
مهدی باقری[2]
نادرقلی قورچیان[3]
پریوش جعفری[4]
تاریخ دریافت مقاله: 23/4/1399
تاریخ پذیرش مقاله:4/6/1399
مقدمه
در عصر حاضر یکی از مهمترین اختراعات بشری که تغییرات شگرفی را در زندگی بشریت ایجاد نموده، پیدایش رایانه و به دنبال آن اینترنت بوده که باعث رقم زدن دنیای مجازی و انگیزهای برای سازمانها شده است تا در بخش آموزش مجازی سرمایهگذاری کنند؛ اما آنچه اهمیت بحث را روشنتر میسازد، تلاش برای کسب موفقیت در استفاده از سیستم آموزش مجازی و سنجش میزان موفقیت این سیستمهاست. آموزش مجازی میتواند بسیاری از معضلات جوامع از جمله نیازهای روزافزون مردم به آموزش، عدم دسترسی یکسان به مراکز آموزشی، کمبود امکانات اقتصادی، کمبود مدرسان مجرب و هزینههای گزاف آموزش و ارائه خدمات آموزشی را برطرف نماید (رحمانی و همکاران، 1398). فناوریهای جدید، بهویژه فناوریهای مربوط به عرصه اطلاعات و ارتباطات زمینه تحولات سریع و غیرقابل برگشتی را در جهان فراهم آورده است. این پیشرفتهای جهانی در فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث گسترش وسیع فرصتهای یادگیری و دسترسی به منابع تحصیلی و آموزشی شده است (ترجمان و سیادت، 1398). به دلیل توسعه و رشد فناوری اطلاعات و آموزش مجازی در سالهای اخیر، نیاز به هدایت و دخالت مستقیم اساتید در کلاس کاهش یافته و این امر سبب تغییر در نحوه فراگیری و آموزش شده است (جزینی، 1397). پیادهسازی و توسعه آموزش مجازی[5] به نقاط مختلف جغرافیایی اعم از مناطق دورافتاده تنها در سالهای اخیر و به لطف رشد و توسعه فناوری اطلاعات و ادغام آن با آموزش و توسعه دانش امکانپذیر شده است (مسلنو[6]، 2018). قابلیت رسانهها و شبکههای اجتماعی در به اشتراکگذاری و توزیع دانش، نقش مهمی در اشتغالپذیری و به روز بودن دارند. این اقدام اثربخش توسط بسیاری از سازمانهای بزرگ تایید و تمجید شده و اشتراکگذاری دانش و اطلاعات را تسهیل بخشیده و به طور بالقوه قابلیت بهبود همکاری، بهره وری و انتقال سریعتر منابع دانشی را ایجاد کرده است (دسکالیو[7]، 2017). اصطلاح آموزش مجازی شامل فهرست بزرگی از کاربردها و عملکردهای آموزشی مبتنی بر وب، آموزش مبتنی بر رایانه، کلاسهای مجازی و همکاریهای الکترونیکی است. میتوان گفت که ترکیب آموزش از راه دور با اینترنت منجر به ابداع روش جدیدی از نحوه تدریس به نام «آموزش (یادگیری) مجازی» شده است. این آموزش مجازی در عین حال که بسیار موثر و کارآمد است، ازلحاظ تجاری نیز مقرون به صرفه میباشد و به سرعت برای تمامی افراد از هر قشر و موقعیتی قابل دسترسی است. در این روش با استفاده از ارتباط دو طرفه که بستر آن را اینترنت تشکیل میدهد، مشکل محدودیت زمانی برطرف شده است و ارتباط میان یاددهنده و یادگیرنده و همچنین همکلاسیها مستقل از زمان و مکان خواهد بود.( فرانچسکی، لی، زاناکیس و هیندز[8]،2009به نقل از محمودی و پوردخانی،1396). اصطلاحات متفاوتی برای آموزش الکترونیکی به کار رفته است؛ نظیر یادگیری الکترونیکی[9]، آموزش مبتنی بر اینترنت[10] (برخط) ، آموزش مبتنی برکامپیوتر[11]، آموزش مبتنی بر شبکه[12]، آموزش توزیعی[13]، آموزش مبتنی بر وب[14]، آموزش از راه دور[15]، آموزش سیار[16]، درسهای بهنگام[17]، یادگیری زنده[18]، همکاری الکترونیکی[19]، کلاسهای مجازی[20]. دو واژه اینترنت و فناوری اطلاعات و ارتباطات همواره در کنار آموزش الکترونیک یا مجازی به کار می روند، چرا که از پیششرطهای ضروری این نوع آموزش میباشند.
در زمینه امکانسنجی پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین پژوهشهای متعددی در داخل و خارج کشور انجام گردیده است. ابراهیمی وهمکاران (1395) در پژوهشی با عنوان «بررسی امکان بهکارگیری آموزش از راه دور برای پرستاران در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان» به این نتیجه دست یافتند که بیمارستانهای مورد مطالعه، امکانات لازم برای برگزاری دورههای آموزش از راه دور را در سطح متوسط دارند. بنابراین با فراهم شدن زیرساختهای فناوریک سازمانی وآموزشی میتوان با استقرار این سامانهها نقش پررنگی در ارائه آموزشهای ضمن خدمت از راه دور به پرستاران که نقش حیاتی در ارتقای سلامت بیماران دارند و به علت کمبود وقت امکان شرکت در کلاسهای حضوری را ندارند ایفا کرد. هاشمی و همکاران (1395) در پژوهشی با عنوان «امکانسنجی برگزاری دورههای آموزش مجازی مهارتهای زندگی برای دانشآموزان نابینا (با تاکید بر نیروی انسانی) در بین تمام معلمان و مدیران دست اندرکار درزمینه آموزش دانشآموزان نابینای شهر تهران در سال تحصیلی91-1390» به این نتیجه دست یافتند که رابطه مثبت و معناداری بین نگرش معلمان، مدیران و متخصصان با آموزش مجازی مهارتهای زندگی وجود دارد. نتایج نشان داد که هرچه آموزش مجازی نابینایان بیشتر باشد، مهارتهای زندگی در آنان بالاتر میرود و آموزش مجازی میتواند برای یادگیری برخی دروس مدرسه و مهارتهای زندگی، مورد استفاده نابینایان قرار گیرد. سیدی و حسین زاده (1395) در پژوهشی با عنوان «امکانسنجی استقرارنظام آموزش ضمن خدمت مجازی در اداره کل فرهنگ و ارشاداسلامی استان آذربایجان شرقی» به این نتیجه دست یافتند که اجرای آموزش مجازی دراداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی در ابعاد نیروی انسانی و فرهنگی امکانپذیراست. شاه ویرن و دیگران (1395) در پژوهشی با عنوان «امکانسنجی اجرای نظام آموزشی ترکیبی بر اساس الزامات ایزو 10015 در شبکه بهداشت و درمان شهر سراب» به این نتیجه دست یافتند که میانگین محاسبهشده از عوامل نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی برای پیادهسازی آموزشهای ترکیبی و کمتر از میانگین فرضشده بود و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود. این نتایج میتواند مبنای استقرار قرار گرفته و توجه و تقویت عوامل نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی جهت بسترسازی مناسب برای استقرار نظام آموزشهای ترکیبی، استفاده از فوائد هردو روش آموزش مجازی و حضوری را ممکن نماید. پارچه بافیه و همکاران (1396) در پژوهشی با عنوان «مطالعه امکانسنجی برگزاری دوره آموزش مجازی در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران» به این نتیجه دست یافتند که این واحد از آمادگی خوبی برای برگزاری دورههای آموزشی مجازی برخوردار است و باید نسبت به برگزاری این دورهها اقدم نماید. شریف مقدم و ملکیان فرد (1396) در پژوهشی با عنوان «امکانسنجی ارائه آموزش مجازی در رشتههای علوم انسانی دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور مشهد» به این نتیجه رسیدند که با توجه به یافتهها، زیرساختهای مورد نیاز برای ارائه آموزش مجازی در حد ضرورت فراهم بودند. بنابراین، امکان ارائه آموزش مجازی در دانشگاه مذکور در وضعیت قابل قبولی است. محمودی و پورخانی (1396) در پژوهشی با عنوان «بررسی پیشنیازها و امکانسنجی اجرای نظام آموزش الکترونیکی در آموزش عالی» به این نتیجه دست یافتند که دانشجویان دانشگاه سمنان از آمادگی نسبی و بیشتر از «حداقل آمادگی مورد انتظار» برای شرکت در آموزش الکترونیکی برخوردار هستند- هرچند در برخی عوامل از جمله: «انگیزش»، آمادگی آنها از حداقل آمادگی مورد انتظار کمتر بوده و نیازمند تقویت است. افزون بر این، یافتههای پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشکده «مهندسی برق و کامپیوتر» نسبت به دیگر دانشکدهها از آمادگی بیشتری برای آموزش الکترونیکی برخوردار هستند. صابری وهمکاران(1396) در پژوهشی با عنوان «امکانسنجی بهکارگیری نظام آموزشی مجازی در دانشگاه علوم پزشکی گیلان از دیدگاه اساتید، دانشجویان و کارشناسان ستادی فناوری اطلاعات» به این نتیجه رسیدند که وضعیت امکان بهکارگیری نظام آموزش مجازی از لحاظ شرایط و قابلیت، زمینههای کاربردی، عوامل تسهیلکننده در حد مطلوب و عوامل محدودکننده در دانشگاه علوم پزشکی گیلان بالاتر از حد متوسط بود. سلاجقه وهمکاران (1396) در پژوهشی با عنوان «تبیین واعتبارسنجی مؤلفهها وشاخصهای بینالمللیسازی دانشکدههای مجازی» به این نتیجه دست یافتند که شاخصها و مؤلفههای مطلوب بینالمللیسازی آموزش مورد بررسی وتحلیل قرار گرفتهاند وسعی شده است زمینهای فراهم شود تا با تدوین این شاخصهای غالب، طراحی دانشکدههای بینالمللی مجازی اقدام درجهت تحقق این امر مهم فراهم آید. رحمانی و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان «امکان سنجش و رتبهبندی عوامل مؤثر بر توسعه یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی با رویکرد تصمیمگیری چند معیاره فازی» عوامل مؤثر را از نظر فاکتورهای انسانی، فنی، اجتماعی و سازمانی شناسایی نمایند. ترجمان وسیادت(1398)در پژوهشی با عنوان «امکانسنجی استقرار آموزش الکترونیکی درمدارس متوسطه روستایی وعشایری استان لرستان» به این نتیجه دست یافتند که جامعه مورد مطالعه ازحیث زیرساختهای نرمافزاری وسختافزاری آمادگی لازم جهت استقرار آموزش مجازی را داراست و امکان استقرار آموزش مجازی ازنظر نیروی انسانی متخصص در حد متوسط و از لحاظ اقدامات فرهنگی، منابع مالی، پشتیبانی و محتوای الکترونیکی وجود ندارد. در نهایت با توجه به شرایط، امکان استقرار آموزش الکترونیکی در مدارس متوسطه روستایی وعشایری استان لرستان وجود ندارد. شارما[21] (1991) به امکانسنجی آموزش ازراه دور در فیلیپین پرداخته است. وی در مقالهای تحقیقی که در سمینار کارگاه آموزشی ازراه دور در مانیل ارائه کرده است، پس ازبحثهای مقدماتی و بررسی عوامل دخیل نتیجهگیری کرده است که کاربرد گسترده آموزش از راه دور در فیلیپین امکانپذیر است، زیرا منابع کافی، پرسنل ماهر و الگوهایی که بتوان از میان آنها یکی را برگزید وجود دارد. ازطرف دیگر، بازار کافی برای آموزش از راه دور دراین کشورها وجود دارد. مارتینز[22] (1997) تحقیقی با عنوان «امکانسنجی استفاده ازدورههای ارتباط از راه دور در دانشگاههای آمریکای لاتین» انجام داده است. این رساله در امریکای لاتین با هدف سنجش نگرش دانشگاهیان آمریکای لاتین برای ارائه دورههای دوربرد و بررسی امکانپذیری اقتصادی اجرای چنین دوره هایی،این اقدام را امکان سنجی نموده است. یافته ها نشان داد در درون دانشگاههای آمریکای لاتین درمورد دورههای دوربرد نگرش مثبتی وجود دارد و مدیران، راه اندازی دوره های دوربرد را به لحاظ اقتصادی در سازمانشان امکانپذیر میدانند . شو[23] و همکاران (2007) در پژوهشی به مطالعه امکانسنجی توسعه آموزش الکترونیک به عنوان راهکاری برای آموزش مستمر در بین پرستاران سلامت عمومی در تایوان» پرداختند. ضمن این مطالعه دلایل پذیرش و یا رد این آموزش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که 84/88 درصد پرستاران به این نوع آموزش گرایش مثبت نشان دادند، چرا که این نوع آموزش از نظر زمان و مکان انعطاف بالایی دارد و 16/11درصد به دلیل موانع موجود مثل کمبود رایانههای شخصی و دسترسی به اینترنت گرایشی به آموزش الکترونیک نداشتند. دیسل[24] و همکاران (2010) در یک مطالعه به امکانسنجی و ارزیابی مدل یادگیری الکترونیکی مبتنی بر اینترنت (وب) برای دانشجویان پزشکی پرداختند. ایشان ضمن تأکید بر این که استفاده از یادگیری الکترونیکی در کنار آموزش به روش سنتی(چهره به چهره) امکانات جدیدی را به وجود می آورد و ابزار موثری برای فهم بهتر فراهم خواهد کرد، نظر دانشجویان موردنظر را نیز در این باره مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد97 درصد افراد جامعه مورد بررسی یادگیری مبتنی بر رایانه را مفید ارزیابی می کنند. حسن زاده و همکاران (1389)، در پژوهشی با عنوان «شناسایی و سنجش شاخصهایی جهت طراحی مدل آموزش الکترونیکی»، شاخصهای شناساییشده را معرفی نمودند که بعد مدیریتی شامل برنامهریزی محتوای آموزشی، محیط یادگیری، توزیع اطلاعات، نیروی انسانی متخصص در مدیریت و شاخصهای بعد فنی شامل زیر ساختهای فناوری: الف) نرمافزار. ب) سختافزار و اینترنت و در نهایت شاخصهای بعد ارزیابی نیز شامل ارزیابی فراگیران، ارزیابی قوانین یادگیری و ارزیابی توسعه محتوا میباشند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مهمترین شاخصهای بعد مدیریتی، فنی و ارزیابی در طراحی مدل آموزش الکترونیکی به ترتیب عبارتاند از: برنامهریزی محتوای درسی، اینترنت و ارزیابی فراگیران. خیراندیش (1390) در پژوهشی با عنوان «الگوی امکانسنجی اجرای آموزش مجازی در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران» به این نتیجه دست یافتند که مؤلفههای فنی- فناوری، فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، حقوقی- اداری، راهبردی و اقتصادی، عوامل مؤثر و قابل قبول برای ارزیابی اجرای آموزش مجاز بودند. همه مؤلفهها به جز مؤلفه راهبردی از وضعیت مطلوبی برای اجرای آموزش مجازی برخوردار بودند. اجرای آموزش مجازی در مؤلفههای فنی-فناوری، فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، حقوقی- اداری و اقتصادی، در شرکت پخش فرآوردههای نفتی ایران مفید است. چاپ نیک (2000) مدلی را برای ارزیابی نیازهای مربوط به یادگیری الکترونیکی طراحی کرده است که این مدل بیشتر متمرکز بر تفاوتهای بین دو نوع یادگیری الکترونیکی و یادگیری یاددهنده محور حضوری است؛ به طوری که عوال کلیدی آن شامل آمادگی فیزیولوژیکی، آمادگی اجتماعی، آمادگی محیطی، آمادگی منابع انسانی، آمادگی مالی، آمادگی در مهارتهای فناورانه، صلاحیتهای فنی، آمادگی تجهیزاتی و آمادگی محتوایی است. با کمی تفاوت، شررز، اهلرز وساموئر[25](2012) مدلی از آمادگی برای یادگیری الکترونیکی معرفی کرده اند که سه سطح را شامل می شود:1) آمادگی منابع فنی، اقتصادی و انسانی، همچنین منابع آموزشی و محیطی؛2) آمادگی فرهنگی؛3) آمادگی روانی (کرسویل،2015). خان و ارلی[26] (2001) در پژوهشی با عنوان «یک چارچوب برای سیستمهای مبتنی بر وب؛ چارچوبی برای آموزش مجازی» مدلی را تدوین کرده که شامل 8 بخش است: 1- پداگوژی؛ این بعد موضوعاتی شامل محتوا، شنوندگان، تحلیل رسانه و اهداف، طراحی راهبرد، سازماندهی و روشها و راهبردها و محیطهای یادگیری الکترونیکی را نشان میدهد. 2- فناوری؛ این بعد شامل برنامهریزی زیرساخت، سختافزار و نرمافزار است. 3- طراحی میانجی (رابط)؛ ابعاد طراحی رابط شامل طراحی سایت و متن، طراحی محتوا، انتقاد و آزمون های قابل استفاده است. 4- ارزشیابی؛ شامل هم سنجش یادگیرندگان و هم ارزشیابی زیرساختها و محیطهای یادگیری است. 5- مدیریت؛ به حمایت محیطهای یادگیری و توزیع اطلاعات اشاره دارد. 6- منابع حمایتی؛ بررسی حمایتهای آنلاین و منابع موردنیاز به منظور ترویج محیطهای یادگیری معنادار است. 7- اخلاق؛ مربوط به نفوذ سیاسی و اجتماعی، تنوع فرهنگی، تعصب (تبعیض)، تنوع جغرافیایی، تنوع یادگیران، دسترسی به اطلاعات، رسوم و موضوعات حقوقی (قانونی) است. 8- سازمانی؛ به موضوعاتی درباره کارهای مدیریتی، کارهای آکادمیکی و خدمات دانشجویی مربوط به یادگیری الکترونیکی اشاره دارد. آباس و کایور(2004) ارزیابی آمادگی الکترونیکی چهار گروه مدیران و سیاستگذاران، پشتیبانیکنندگان و مجریان، مدرسان، و یادگیرندگان را در مالزی مورد بررسی قرار دادند. بررسی این محققان در دو بخش ویژگیهای جمعیتشناختی و ارزیابی آمادگی در 8 بعد یادگیرندگان، مدیران محتوا و کارکنان، فنی، مالی، محیطی و فرهنگی میباشد. مطالعه این گروه نشان داد که مدیران از آمادگی بیشتری نسبت به یادگیرندگان و مدرسان برخوردار هستند و زیرساختهای مالی مالزی باید بهبود یابند. فردوسی و لوی[27] (2010) پژوهشی با عنوان «توسعه و اعتبارسنجی مدل بررسی تأثیر عوامل شخصی بر تمایل فراگیران به استفاده از سیستمهای آموزش مجازی» انجام داده اند. این مدل شامل عوامل 1. مقاومت در برابر تغییر؛ 2. ارزش درکشده آموزش مجازی؛ 3. قابلیت کار با کامپیوتر؛ 4. نگرش در مورد آموزش مجازی به عنوان عوامل مؤثر بر تمایل به استفاده از آموزش مجازی بوده است. اونیات و لوبگا[28] (2011) در پژوهشی با عنوان «مدل ارزیابی آمادگی آموزش الکترونیکی در دانشگاه برتر اوگاندایی» دریافت که مدل مناسب ارزیابی آمادگی آموزش الکترونیکی، مدلی است که به پنج مولفه آگاهی، فرهنگ، فناوری، پداگوژی ومحتوا توجه کند. در مطالعه انجام شده در دانشگاه میسور هندوستان در سال 2013 از ابزارهایی مشتمل بر سه بخش اطلاعات "جمعیتشناختی"، "زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، منابع انسانی، بودجه وامور مالی" و "آمادگی روانی و محتوایی" به منظور ارزیابی دانشگاه برای برگزاری دورههای آموزش مجازی استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که در بین دانشکدههای مختلف، تفاوت معنیداری از نظر آمادگی برای اجرا وجود نداشته است. نتایج مطالعه در ترکیه در سال 2011 نشان داد که گام اول برای یادگیری از طریق آموزش الکترونیک، آمادهسازی از نظر فناوری، انسانی، محتوا و موسسه است؛ گام دوم پذیرش آن وگام سوم، تمرین برای یادگیری از طریق آموزش مجازی است. کر و نینرسون[29] (2006) آزمونی را برای سنجش موفقیت در یادگیری برخط طراحی کردند و آن را برای دانشجویان بهکار بردند. نتایج این تحلیل دلالت بر وجود پنج بعد به عنوان ابعاد امادگی داشت: مهارتهای رایانه ای، مهارت در یادگیری مستقل، مهارت در یادگیری مشارکتی (غیر مستقل) ، نیاز به یادگیری برخط و مهارتهای علمی (آکادمیکی). در حالی که پژوهشهای گوناگون برخی ابعاد را برای سنجش آمادگی در یادگیری برخط پیشنهاد کرده اند، هونگ[30] و همکاران (2010) اعلام کردهاند که این یافتهها جامع و کامل نبوده است؛ زیرا مهارتهایی چون خودکارآمدی و خودکنترلی یادگیرنده در فضای برخط و الکترونیکی از نظر دور مانده است. آنها مقیاسی پنج درجهای برای سنجش میزان آمادگی یادگیرنده در یادگیری برخط معرفی کردند اند که شامل خودکارآمدی در استفاده از اینتر نت/ رایانه ، مهارت در یادگیری مستقل، مهارت در خودکنترلی، انگیزش برای یادگیری و خودکارآمدی در برقراری ارتباطات برخط است. (هونگ ،2010).
در حال حاضر، فقدان مدلی جامع از پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین در ادارههای ورزش و جوانان فارس که بتواند تمامی عوامل موثر بر توانمندسازی و پیشرفت شغلی افراد را شناسایی کند، موجب بروز مشکلات و تنگناهایی در نظام آموزش کارکنان شده است. در عصر حاضر نظامهای آموزشی همواره در معرض اصلاحات و بازنگری قرار دارند. عمده ترین دلایل این اصلاحات همسوکردن نظام آموزشی با تحولات و تغییرات فناوری و تغییر از آموزش سنتی به سوی آموزش مجازی و آنلاین می باشد. به همین منظور، نیاز به اصلاحات در شیوههای کنونی و استفاده از راه حلهای نوآورانه و پایدار در روند آموزش و توانمندسازی کارکنان احساس میشود. از ابتدای حرکت از آموزش حضوری و سنتی به سوی اجرای آموزش مجازی و آنلاین در نظام آموزشی کارکنان تاکنون، همواره شاهد بروز مشکلاتی در این زمینه بودهایم و بر همین اساس اقداماتی در جهت بازبینی و اصلاح فرآیندهای برنامههای آموزشی و متوازنسازی توزیع بین رشتههای مختلف شغلی انجام پذیرفته است. با وجود این، براساس مشاهدات عینی از نظام آموزش سنتی کارکنان و بازخوردهای موجود از طرف کارکنان، مدیران و ارزیابان عملکرد، میتوان استنباط کرد که هیچ کدام از اهداف مورد نظر محقق نشده و برنامه آموزش سنتی کارکنان همچنان نیازمند بازنگری و اصلاحاتی جدید جهت حرکت به سمت مجازی شدن و دستیابی به کارآمدی لازم است. بر این اساس، نظام آموزش کارکنان نیازمند برنامه جامع پیادهسازی اموزش مجازی و آنلاین میباشد؛ برنامهای که کاربست آن شناسایی و پرورش استعدادهای کارکنان و ایجاد زمینه و ساز و کارهای مناسب برای رشد و بالندگی آنان به عنوان سرمایههای انسانی، تقویت و درونی کردن احساس مسئولیت برای ایفای نقش سازنده در سازمان و حمایت از تمامی کارکنان به منظور بهرهمندی از توانمندیها و قابلیتهای گوناگون آنها در راستای توانمندسازی و توسعه پایدار در سازمان است. لذا پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است:
مدل مناسب برای پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین در ادارههای ورزش و جوانان استان فارس کدام است؟
روششناسی پژوهش
رویکرد پژوهش حاضر، کیفی[31] – کمی[32] (آمیخته[33]) و با طرح اکتشافی [34]دو مرحلهای بود. در بخش کیفی از روش نظریه برخاسته از داده[35] و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل افراد متخصص در حوزه آموزش مجازی و استادان مدیریت آموزشی و دربخش کمی شامل تمامی مدیران و کارکنان ورزش و جوانان در استان فارس بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی، هدفمند[36] و در بخش کمی، تصادفی طبقهای بود. نمونه آماری در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع دادهها[37]، 20 نفر و در بخش کمی، بر اساس روش تمام شماری، 328 نفر بودند. ابزار گردآوری دادها دربخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محققساخته بود که براساس نتایج تحلیل دادههای بخش کیفی برمبنای مقیاس پنج گزینهای لیکرت در قالب 57 گویه تهیه و تدوین شد. در بخش کیفی برای دستیابی به روایی از چک کردن به وسیله مشارکتکنندگان و برای تعیین پایایی، از راهبرد تایید همکاران پژوهشی استفاده گردید. همراه با جمع آوری دادههای کیفی از طریق مصاحبههای انفرادی، بر رعایت جنبههای اخلاقی پژوهش از جمله کسب رضایت افراد مصاحبهشونده، اجتناب از هرگونه سوء اثر بر شرکتکنندگان، ناشناخته ماندن نام و نشان افراد و اصل محرمانه بودن دادهها و اطلاعات توجه شد. روش تحلیل دادهها در بخش کیفی، تحلیل محتوای استقرایی با بهرهگیری از کدگذاری در سه سطح باز، محوری وانتخابی بود. برای تعیین روایی[38] پرسشنامه پژوهش از روایی صوری و محتوایی[39] و روایی تشخیصی (همگرا و واگرا) استفاده شده است؛ بدین صورت که در قسمت روایی صوری از طریق اجرای آزمایشی بین ۳۰ نفر از اعضای نمونه و روایی محتوایی از طریق قضاوت خبرگان و ثبت نظرات اصلاحی ایشان و اطمینان از این که عبارات مندرج در پرسشنامه، تمامی خصیصههای مورد نظر پژوهش را میسنجد، بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین روایی تشخیصی (همگرا و واگرا) از معیار روایی همگرا و واگرا که مختص به مدلسازی معادلات ساختاری است و توسط «فرنل و لارکر[40]» ارائه شده است به واسطه نرم افزار آماری Smart - PLS مورد بررسی قرار گرفت؛ به طوری که در قسمت روایی تشخیصی همگرا از معیار میانگین و واریانس استخراج شده[41] استفاده گردید. مقدار ملاک برای سطح قبولی میانگین واریانس استخراجشده بالاتر از 5/0 میباشد. در قسمت روایی تشخیصی واگرا، میزان تفاوت بین شاخصهای یک سازه با شاخصهای سازههای دیگر در مدل مقایسه میشود. این کار از طریق مقایسه جذر میانگین واریانس استخراجشده هر سازه با مقادیر ضرایب همبستگی بین سازهها محاسبه میشود. برای این کار یک ماتریس باید تشکیل داد که مقادیر قطر اصلی ماتریس جذر میانگین واریانس استخراجشده ضرایب هر سازه میباشد و مقادیر پایین و بالای قطر اصلی، ضرایب همبستگی بین هر سازه با سازههای دیگر است .برای بررسی پایایی[42] پرسشنامه محقق ساخته از آزمون آلفای کرونباخ[43] استفاده شد که نتیجه اجرای آزمایشی پرسشنامه بر روی 20 نفر از جامعه آماری مقدار 84/0 بهدست آمد که نشاندهنده پایایی بالای پرسشنامه است. روش تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی، تحلیل محتوایی استقرایی با بهرهگیری از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بود. برای تحلیل دادههای جمعآوری شده دربخش کمّی از نرمافزارهای SPSS نسخه 22 و LISREL استفاده شد. از نرم افزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و از نرم افزار LISREL برای تحلیل عاملی تاییدی، معادلههای ساختاری، تحلیل مسیر و برازش مدل بهره گرفته است.
جدول 1: روایی و پایایی در بخش کیفی و کمی پژوهش
|
بخش کیفی پژوهش |
بخش کمی پژوهش |
|
روایی (قابلیت اعتبار) |
روش |
چک کردن دادهها به وسیله مشارکتکنندگان |
نظرات متخصصان
|
نتیجه |
روایی مناسب |
روایی بالا |
|
پایایی ( قابلیت اطمینان) |
روش |
راهبرد تایید همکاران پژوهشی |
آزمون آلفای کرونباخ (84/0) |
نتیجه |
پایایی مناسب |
پایایی بالا |
یافتههای پژوهش
ابعاد پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین کداماند؟
جهت بررسی و پاسخ به این سوال، ابتدا در بخش کیفی، پس از جمع آوری، تنظیم و سازماندهی دادههای حاصل از انجام هر مصاحبه و براساس روش مقایسه مداوم اشتراوس و کوربین[44]، در خصوص استخراج کلمات و نکتههای کلیدی در قالب شاخص، از متن مصاحبه اقدام گردید. پس از انجام 20 مصاحبه تعداد 57 شاخص استخراج، برچسبگذاری و دستهبندی شد. سپس نسبت به تحلیل دادههای کیفی جمعآوری شده، از طریق کدگذاری باز[45]، کدگذاری محوری[46] و کدگذاری انتخابی [47]اقدام گردید. در این مرحله با تحلیل شاخصهای استخراج شده، 18 کد باز بهدست آمد که در 6 کد محوری و در قالب 3 کد انتخابی طبقهبندی شد:
مرحله کدگذاری باز ، 18 گزاره مفهومی اولیه
|
مرحله کدگذاری محوری : 6 گزاره مقوله اصلی و 13 مقوله فرعی 1. فناوری: زیرساخت سخت افزاری، زیرساخت نرم افزاری 2. پداگوژیکی: نوینگرایی در آموزش و افزایش سواد رایانهای ، ارزشیابی 3. مدیریتی و راهبردی: نگرش مثبت و توسعه مدیریت تیمی و مشارکتی ، استقرار مدیریت دانش، یادگیری سازمانی و مدیریت راهبردی 4. منابع انسانی و پشتیبانی: ارتقای فرهنگ سازمانی و اشاعه فرهنگ نتوکراسی (اینترنتگرایی) در سازمان، شناخت آداب و رسوم شبکهای و رعایت اخلاق در فضای مجازی، رعایت قوانین و مقررات استفاده از فضای مجازی. 5. فرهنگی و اجتماعی: سرمایهگذاری و تامین بودجه و بازاریابی، جذب نیروی انسانی ماهر و پشتیبانی فنی، سازمانی، آموزشی و... 6. بین المللی : جهانی شدن و توسعه فن آوری اطلاعات در سطح بین المللی، دستیابی به توسعه پایدار
|
شکل 1 : فرایند مدیریت دادهها در دو مرحله کدگذاری
نتایج کدگذاری باز و محوری (جدول 1)، در سه محور علی (که مستقیما بر پدیده یادگیری عمیق و اثربخش تاثیر میگذارند و منشا یادگیری منتهی به کیفیت در سیستم آموزش مجازی میشوند)، زمینهای (ویژگیهای زمینهای که بدون آنها تحقق کیفیت یادگیری ناممکن مینماید) و محیطی (پدیده کیفیت یادگیری در شرایط محیطی خاص حاصل میآید، شرایط محیطی تاثیر با واسطه بر پدیده کیفیت یادگیری میباشد) ارائه شده است.
مرحله کدگذاری گزینشی (انتخابی) ، 3 گزاره علی، زمینهای و محیطی |
1. علی: فعالیتهای یاددهی و یادگیری (ارزشیابی هدفمندی از تولید محتوا، ایجاد بستههای یادگیری، فعالیت یادگیری، طرح درس)، کنشگران انسانی (توانمندی مدرسان آموزشی، بهسازی نیروی انسانی)، مدیریت (تنظیم بودجه، رفع مشکلات حاضر مدیریتی سازمان، رفع مشکلات زیرساختی سازمان، تصمیمگیریهای متمرکز). 2. زمینهای: پدیده اصلی (دستیابی به آموزش مجازی و آنلاین جهت بهبود کیفیت و اثربخشی سیستم آموزش کارکنان) ، شرایط مداخلهگر (اینترنت ، امکانات سختافزاری، وب 2و 3 ). 3. محیطی: محیط آموزشی (برخورداری از وسایل کمک آموزشی، تجهیزات رایانهای و مخابراتی، برخورداری فضاهای آموزشی از سیستم تهویه هوا)
|
شکل 2 : فرایند مدیریت دادهها در مرحله کدگذاری گزینشی (انتخابی)
سپس، براساس نتایج حاصل از تحلیل دادههای کیفی، نسبت به تهیه و تدوین پرسشنامه محققساخته پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین به عنوان ابزار گردآوری دادهها در بخش کمّی پژوهش اقدام گردید. پس از بررسی روایی، پرسشنامه نهایی با 57 سوال برای کشف مولفهها و محاسبه بارهای عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی[48] با الگوی مولفههای اصلی[49] (PC ) مورد تحلیل قرار گرفت. از روش تحلیل عاملی جهت پی بردن به متغیرهای زیر بنایی یک پدیده یا تلخیص مجموعهای از دادهها استفاده میشود. دادههای اولیه برای تحلیل عاملی، ماتریس همبستگی بین متغیرهااست. در این مرحله از پژوهش چون ما هیچ حدسی از ساختار روابط میان گویهها نداشتیم، لذا از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده کردیم.
مولفههای پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین کداماند؟
به همین منظور ابتدا، برای تشخیص کفایت و شرایط لازم دادهها برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی، از آزمونهای تناسب کایزر- مایر- الکین[50] و بارتلت[51] استفاده شد. مقدار آماره [52]KMO در این پژوهش که به عنوان شاخص کفایت متغیرها شناخته میشود، 846/0 بوده و چنانکه از نتایج جدول 2 پیداست مقدار 7/0<KMO برابر 846/0 است و با توجه به این که مقدار مناسب برای اجرای تحلیل عاملی اکتشافی 7/0است، لذا دادهها کفایت و شرایط لازم را دارا بودند. بنابر این میتوان نتایج حاصل از آزمون کرویت بار تلت با1596=DF ،مقدار 410/9417 را نشان داد که معنا دار است و با توجه به این دادهها، مجاز به انجام تحلیل عاملی تاییدی خواهیم بود که این به منزله تایید روایی سازهای پرسشنامه تحقیق میباشد. لذا در سطح اطمینان 95 درصد و خطای اندازهگیری 5 درصد، دادهها همبسته بوده و کفایت و همبستگی لازم جهت اجرای تحلیل عاملی اکتشافی را دارا بودند. بنابراین میتوان چنین استنباط کرد که در سطح خطای 5 درصد و با سطح اطمینان 95 درصد، فرض صفر تایید نشده و بنابراین فرض یک یعنی کفایت مدل پذیرفته میشود. نتایج آزمون KMO و Bartlett در جدول 2 آمده است:
جدول 2: نتایج آزمون کومو (KMO) و بارتلت) (Bartlett
|
آزمون |
مقدار |
نتیجه آزمون |
کفایت نمونهگیری |
KMO |
846/ . |
تایید |
کای اسکوئر |
410/9417 |
تایید |
|
مناسبت دادهها |
درجه آزادی |
1596 |
تایید |
سطح معناداری |
001/0 |
تایید |
با توجه به دادههای جدول 2 مقدار KMO برابر با 846/0 و سطح معناداری آزمون بارتلت نیز برابر با 001/0 (کوچکتر از 05/0) است که نشان میدهد دادهها برای اجرای تحلیل عاملی در سطح بسیار مناسبی میباشند. در ادامه با انجام تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22، مولفهها در قالب شش بُعد «فناوری، پداگوژیکی، مدیریتی و راهبردی، منابع انسانی و پشتیبانی، فرهنگی- اجتماعی و بینالمللی» برای مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین شناسایی و دستهبندی شدند. بارهای عاملی سوالهای پرسشنامه محققساخته، حاصل از اجرای تحلیل عاملی اکتشافی در جدول 3 و همچنین ابعاد و مولفههای شناسایی شده برای مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین در شکل 3 آمده است:
جدول 3: نتایج اجرای تحلیل عاملی اکتشافی بر روی پرسشنامه محققساخته
شاخص |
بار عاملی استاندارد شده |
شاخص |
بار عاملی استاندارد شده |
وجود سیاستها و رهنمودهای روشن در زمینه تخلفات کاربران در سامانه آموزش مجازی |
61/0 |
وجود تیم های موثر در برنامهریزی، اجرا و ارزیابی دورههای آموزشی مجازی |
52/0 |
تدوین آییننامه اخلاقی و اطلاع رسانی شفاف به کارکنان سازمان |
62/0 |
یگانه شدن زبان دانشمندان |
49/0 |
تدوین آیین نامههای کلاسهای مجازی |
57/0 |
روابط متقابل و بدون تبعیض با فراگیران و همکاران |
65/0 |
نظارت بر تعاملات سیستمی کاربران |
62/0 |
نظارت و ارزیابی نظام یادگیری الکترونیک |
51/0 |
تغییر از تمرکز بر یادگیری بهجای تمرکز بر یاددهی |
82/0 |
یگانه سازی تجارت رسانهها ارتباطات علمی دانشگاهی و آموزش در جهان |
50/0 |
پاسخگویی به سوالات کاربران به صورت آنلاین |
74/0 |
وجود سیستمهای زیربنایی مخابراتی |
76/0 |
ارائه راهنما در بخشهای مختلف سامانه برای استفاده بهتر |
36/0 |
تهیه نرمافزارهای امنیتی در سیستم آموزش مجازی مانند ویروسکشها |
86/0 |
تغییر الگوی یاددهی و یادگیری |
54/0 |
ایجاد سایت اینترنتی در سازمان |
40/0 |
حرکت از استادمحوری به دانشجومحوری |
78/0 |
تهیه نرمافزارهای ارائه دروس به صورت الکترونیکی و مجازی |
86/0 |
تسریع در مبادله فناوری |
59/0 |
داشتن رایانه به تعداد مناسب |
67/0 |
ادغام بیشتر بازارهای جهانی و حرکت شفاف سرمایه |
55/0 |
داشتن خطوط پرسرعت اینترنت |
52/0 |
بهرهگیری از کارکنان خلاق در تصمیم گیریها |
65/0 |
ایجاد شبکه کامپیوتری در سازمان |
61/0 |
ارائه راهنمایی به فراگیران برای داشتن تعامل موثر به صورت آنلاین |
65/0 |
تهیه نرمافزارهای سیستم آموزش مجازی در سازمان |
81/0 |
نگرش مثبت مدیران و کارکنان نسبت به استقرار آموزش مجازی |
33/0 |
توجه به آموزش و توسعه منابع انسانی در سطح بینالمللی |
60/0 |
تعیین راهبردهای مربوط به نحوه استقرار آموزش مجازی |
75/0 |
ارتقای فرهنگ سازمانی مدیران و کارکنان از طریق برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت در زمینه فرهنگ سازمانی |
74/0 |
تأکید بر یادگیری سازمانی بهجای یادگیری فردی |
79/0 |
استفاده از کارکنان فنی و ماهر به عنوان کاربران و بازیگران اصلی نظام آموزش مجازی |
53/0 |
تهیه برنامه راهبردی و عملیاتی در زمینه استقرار آموزش مجازی در سازمان |
65/0 |
پشتیبانی فنی، آموزشی و سازمانی از کارکنان و دسترسی آنان به منابع و خدمات دیجیتالی |
74/0 |
گسترش راههای سهیم شدن و انباشته شدن دانش در سازمان |
75/0 |
گسترش نظام اداری الکترونیکی و بدون کاغذ |
76/0 |
دارا بودن منابع و امکانات مالی مورد نیاز جهت سرمایهگذاریهای پایهای |
58/0 |
ایجاد بستر فرهنگ استفاده از اینترنت و فناوری اطلاعات در سازمان |
76/0 |
تجارت الکترونیکی و درآمدزایی در فضای مجازی |
65/0 |
پیادهسازی موفقیتآمیز فرصتهای دیجیتالی در سطح بینالمللی |
57/0 |
ظهور جامعه شبکهای با محوریت رسانه اطلاعات |
46/0 |
توسعه زیرساخت و توسعه محتوای زبان ملی در اینترنت |
56/0 |
بازاریابی و گسترش بازارهای آموزشی |
60/0 |
تدوین و اجرای قوانین مرتبط و حمایت دولت از توسعه |
53/0 |
تغییر از آموزش کنترل شده کلاسی به سیستم یادگیری خودسرعتی فارغ از محدودیتهای زمانی و مکانی |
70/0 |
استفاده از مشاوران بینالمللی جهت دستیابی به توسعه پایدار |
63/0 |
کاربرد روشهای نوین آموزش و ارزشیابی |
49/0 |
آشناسازی و ایجاد بینش مثبت در مدیران و کارکنان نسبت به آموزش مجازی |
62/0 |
ارزشیابی اثربخشی دورههای آموزشی برنامه با استفاده از مدلهای مختلف |
80/0 |
رواج فرهنگ پداگوژیکی جدید (استقلال و خودگردانی فراگیر) به عنوان فرهنگ سازمانی غالب در محیطهای یاددهی و یادگیری |
70/0 |
آشنایی کارکنان با مهارتهای پایهای کار با کامپیوتر |
71/0 |
ترویج اصول اخلاقی و رعایت اخلاق در فضای مجازی |
76/0 |
اعلام به موقع نتایج ارزشیابی به فراگیران |
87/0 |
شناخت آداب و رسوم شبکهای در فضای مجازی و اینترنت |
79/0 |
وجود ملاکهای نمرهگذاری شفاف برای فراگیران |
70/0 |
تربیت شهروند جهانی با حفظ ارزشهای ملی و بومی |
76/0 |
اتخاذ راهبرد دو جانبه رقابت، همکاری و مشارکت در زمینه استقرار آموزش مجازی |
64/0 |
|
|
ابعاد و مولفههای آموزش مجازی و آنلاین
|
پداگوژیکی |
مدیریتی و راهبردی |
فرهنگی و اجتماعی |
منابع انسانی و پشتیبانی |
بینالمللی |
فناوری |
* زیرساخت سختافزاری * زیرساخت نرمافزاری
|
* جهانی شدن و توسعه فناوری اطلاعات در سطح بینالمللی دستیابی به توسعه پایدار
|
* سرمایهگذاری و تامین بودجه و بازاریابی * جذب نیروی انسانی ماهر و پشتیبانی فنی ، آموزشی و سازمانی |
* ارتقاء فرهنگ سازمانی * شناخت آداب و رسوم شبکه ای رعایت قوانین و مقررات
|
* نگرش مثبت و توسعه مدیریت تیمی و مشارکتی * استقرار مدیریت دانش و تدوین برنامه راهبردی و عملیاتی |
* نوینگرایی در آموزش و افزایش سواد رایانه ی * ارزشیابی
|
شکل 3: ابعاد و مولفههای مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین
در ادامه جهت آزمون میزان انطباق و همنوایی بین سازه نظری و سازه تجربی پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. هدف از انجام تحلیل عاملی تاییدی، بررسی میزان انطباق عامل،ها و بارهای متغیرهایی که روی این عامل ها اندازهگیری شده اند با آنچه براساس مدل نظری مورد انتظار بود، است. در این پژوهش، برای انجام تحلیل عاملی تاییدی، داده های کمی جمعآوری شده از طریق پرسشنامه محققساخته، با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد تحلیل قرار گرفت و همه بارهای عاملی مربوط به سازههای مدل در سطح خطای 5 درصد و سطح اطمینان 95 درصد آزمون و معنادار شدند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی در نمودار 2 و نمودار 3 آمده است:
نمودار 1: مدل تحلیل عاملی تاییدی حالت معنیداری
در حالت معنیداری تحلیل عاملی تاییدی برای این که رابطه بین هر سوال و متغیر مورد نظر معنیدار باشد، ضریب مسیر در حالت معنیدار )ارزش (t باید بیشتر از 96/1 باشد. براساس نتایج بهدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی در حالت معنی دار، ارزش t برای تمامی سوالها بیشتر از مقدار96/1 بود. در نتیجه رابطه بین سوالها و متغیرهای مورد نظر معنیدار بوده و نشاندهنده این مطلب است که سوالها تبیینکننده مناسبی برای متغیرهای مورد نظر هستند.
نمودار 2: مدل تحلیل عاملی تاییدی حالت برآورد استاندارد
در حالت تخمین استاندارد، بارهای عاملی نشان داده میشود هر چه بار عاملی بزرگتر و به عدد یک نزدیکتر باشد، به معنای این است که متغیر مشاهدهشده (سوال) بهتر میتواند متغیر پنهان را تبیین کند. بار عاملی بین 3 / 0 و 6 / 0 قابل قبول و اگر بیشتر از 6 / 0 باشد، خیلی مطلوب است. براساس نتایج بهدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی مدل نهایی در حالت استاندارد متغیرهای مشاهدهشده در حد مطلوب متغیرهای پنهان را تبیین میکنند. همانطور که در نمودارهای 1 و 2 نشان داده شده است، مدل پژوهش دارای 13 مولفه و 57 شاخص است که بار عاملی تمام ابعاد و مولفهها و شاخصهای آنها بیشتر از 3/0 و در حد قابل قبولی قرار دارد. مقادیر آمارهt بهدست آمده نیز در تمام مسیرها بزرگتر از 96/1 است. بنابراین میتوان گفت ارتباط معناداری بین هر بعد و مولفه با شاخصهای مرتبط به آن وجود دارد. پس از بررسی و تایید الگوی اندازهگیری، برای آزمون فرضیهها از مدلسازی معادلات ساختاری در قالب تحلیل مسیر استفاده شد. یکی از اهداف اصلی در استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری، شناخت میزان همخوانی بین دادههای تجربی با مدل مفهومی و نظری است. برای شناخت میزان همخوانی دادههای تجربی و مدل مفهومی از شاخصها و معیارهایی استفاده میشود که به آن ها شاخصهای نیکویی برازش میگویند. در جدول 4 شاخصهای کلی برازش مدل نهایی پژوهش حاضر ارائه شده است:
جدول 4: شاخصهای برازش مدل
نام شاخص |
مقدار شاخص محاسبه شده |
سطح قابل قبول |
نتیجه برازش |
ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) |
64/0 |
08/0> |
عالی |
نسبت کایاسکوئر به درجه آزادی (X2 / df) (3406.22 / 1461) |
331/2 |
5> |
عالی |
نیکویی برازش (GFI) |
93/0 |
90/0< |
عالی |
نیکویی برازش تعدیل یافته (AGFI) |
81/0 |
80/0< |
عالی |
برازش هنجار یافته (NFI) |
94/0 |
90/0< |
عالی |
برازش هنجار نیافته (NNFI) |
90/0 |
90/0< |
عالی |
برازش تطبیقی (CFI) |
90/0 |
90/0< |
عالی |
برازش افزایش (IFI) |
90/0 |
90/0< |
عالی |
ریشه میانگین مربعات باقیمانده استاندارد شده (SRMR) |
047/0 |
05/0> |
عالی |
همانطور که در جدول 4 نشان داده شده است، مقدار مجذور کای با درجه آزادی 1461 =df برای این مدل 22/3406 X2= و سطح معنیداری آن 000/0 برآورد شده که در سطح 05/0 معنیدار است. نسبت مجذور کای به درجه آزادی مربوطه برابر با 737/2 به دست آمده است که این مقدار منطبق با سطح قابل قبول که کمتر از 5 میباشد، است و نشاندهنده برازش قابل قبولی برای مدل است. شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) برای مدلهای خوب 05/0 است. در صورتی که بین 05/0 تا 08/0 باشد، برازش قابل قبول، اگر بین 08/0 تا 1/0 باشد، برازش متوسط است و مدلی که در آن این شاخص از 1/0 بیشتر باشد، برازش ضعیفی دارد. این شاخص در مدل ارائهشده برابر با 064/0 محاسبه شده است که نشان میدهد مدل از برازش قابل قبولی برخوردار است. شاخص ریشه میانگین مربعات باقیمانده استاندارد شده (SRMR) برای این مدل 047/0 محاسبه شده است که مقدار کوچکتر از 05/0 نشان از تبیین نسبتا مناسب کوواریانسها دارد. سایر شاخصها همچون نیکویی برازش (GFI)، برازش هنجار یافته (NFI)، برازش هنجارنیافته (NNFI) برازش تطبیقی (CFI) و برازش افزایش (IFI) نیز باید بیشتر از 90/0 و در مورد شاخص نیکویی برازش تعدیل یافته (AGFI) بیشتر از 80/0 باشند که در مدل تحقیق این شروط نیز رعایت شده است و میزان آنها به ترتیب برابر با 93/0، 94/0، 90/0، 90/0، 90/0، 81/0 است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مقادیر به دست آمده در شاخصهای برازش مدل در کل ابعاد و مولفهها و شاخصها (تعداد 6 بعد و 13 مولفه و 57 شاخص) مطابق با استانداردهای قابل قبول است و میتوان با اطمینان اظهار نمود که مدل تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است و دادههای تجربی در اصطلاح به خوبی با آن منطبق میباشند. بر این اساس، میتوان مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین در اداره ورزش و جوانان فارس را به صورت شکل 4 نمایش داد:
مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین |
اعتقاد مدیران به فناوری اطلاعات و حمایت آنان جهت تعیین سیاستها و راهبردها در سازمان
|
فرهنگسازی و توسعه فرهنگ نتوکراسی(اینترنتگرایی) و جامعهپذیری |
پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین |
پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین
|
پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین
|
پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین
|
منابع انسانی و پشتیبانی |
جهانیسازی و دستیابی به توسعه پایدار |
زیرساخت سختافزاری و نرمافزاری |
کاربرد فناوری های نوین در آموزش
|
شکل 4: مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین
بحث و نتیجهگیری
در بخش کیفی پژوهش بر اساس اطلاعات استخراج شده از طریق ادبیات پژوهش و مصاحبه با متخصصان و استادان مدیریت آموزشی با استفاده از کدگذاری باز، محوری وگزینشی(انتخابی) 6 بعد، 13مولفه و57 شاخص جهت پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین در ادارههای ورزش و جوانان استان فارس شناسایی شد. همچنین در بخش کمی پژوهش نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین دارای شش بعد و سیزده مولفه فناوری(زیرساخت سختافزاری، زیرساخت نرمافزاری) ، پداگوژیکی (نوینگرایی در آموزش و افزایش سواد رایانهای و ارزشیابی) ، مدیریتی و راهبردی (نگرش مثبت و توسعه مدیریت تیمی و مشارکتی، استقرار مدیریت دانش، یادگیری سازمانی و مدیریت راهبردی)، منابع انسانی و پشتیبانی(ارتقای فرهنگ سازمانی و اشاعه فرهنگ نتوکراسی (اینترنتگرایی) در سازمان، شناخت آداب و رسوم شبکهای و رعایت اخلاق در فضای مجازی، رعایت قوانین و مقررات استفاده از فضای مجازی)، فرهنگی و اجتماعی(سرمایهگذاری و تامین بودجه و بازاریابی، جذب نیروی انسانی ماهر و پشتیبانی فنی، سازمانی، آموزشی و...)، بینالمللی (جهانی شدن و توسعه فناوری اطلاعات در سطح بینالمللی، دستیابی به توسعه پایدار) است. نتایج بهدست آمده از انجام مصاحبهها در بخش کیفی نشان داد که انجام اصلاحات در نظام آموزش کارکنان، امری ضروری است. در بخش کمّی پژوهش هم که با هدف تایید و تبیین یافتههای بخش کیفی انجام پذیرفت، این مطلب تایید گردید. از دلایل نیاز به انجام اصلاحات میتوان به عدم نگاه جامع و سیستمی به مقوله آموزش مجازی و آنلاین، عدم وجود دیدگاه تعاملی در مورد آموزش مجازی و آنلاین با سایر برنامههای نظام آموزشی، عدم وجود مراکز تخصصی آموزش مجازی و آنلاین، نبود تشکیلات منسجم، مشکلات تامین نیروی انسانی ماهر، ناکافی بودن امکانات و ابزار استاندارد برای تحقق اهداف نظام آموزش کارکنان، کمبود پژوهشهای مرتبط با امر آموزش مجازی و آنلاین، مشکلات موجود در ساختار آموزشی، توزیع نامناسب رشتهها و پستهای سازمانی جهت بهرهمندی از آموزش، عدم تخصیص و تامین منابع انسانی و مالی مورد نیاز برای پیادهسازی و گذر از آموزش سنتی به آموزش مجازی و آنلاین تحصیلی اشاره کرد. مهمترین عامل دستیابی به آموزش مجازی و آنلاین، شناخت کارکنان در تمام ابعاد وجودی آن هاست. دستیابی به توانمندی و ارتقای شغلی کارکنان، نیازمند شناخت و آگاهی از ویژگیهای شخصیتی، استعدادها، توانمندیها، محدودیتها و علائق کارکنان است. نتایج تحلیل بخش کیفی و سپس نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد شناخت کارکنان در تمام ابعاد وجودیشان به خصوص شناسایی نیازهای شغلی آنان قدم اول در دستیابی به کارآمدی نظام آموزش کارکنان می باشد. در عصر حاضر، با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در بخشهای مختلف علم، صنعت و فناوریهای نوین و همچنین تغییرات صورت گرفته در زمینه تامین نیروی کار، صنایع و بازار کار در جستجوی نیروی کار دانش مدار با مهارتهای چندگانه و ارزانقیمت هستند. لذا آشنایی و شناخت فرصتهای شغلی و درک سیستمهای بازار کار و توجه به نیازهای آینده بازار کار از اولویتهای نظام آموزش کارکنان است. دلیل این امر، هدف نهایی از آموزش مجازی و آنلاین میباشد که به دنبال هموارسازی مسیر توانمندسازی نیروی انسانی کاراست. در بخش کیفی پژوهش بر فرهنگسازی، جامعهپذیری، رعایت اخلاق در فضای مجازی، جهانی شدن و دستیابی به توسعه پایدار تاکید شد. بر اساس یافتهها، اولین و دومین مولفه که در بعد فناوری قرار گرفتهاند، با عنوان «مولفه زیرساخت سختافزاری» با 5 شاخص و «مولفه زیرساخت نرمافزاری» با 5 شاخص شناسایی شدند که مقدار R2 بهدست آمده هر کدام به ترتیب 8/5 و 5/7 درصد است. نتیجه بهدست آمده با دیدگاههای نظری مطرح شده توسط ابراهیمی (1395)، سیادت (1398) ، شارما (1991)، شو و همکاران (2007)، چاپ نیک (2000) ، خان و ارلی(2001)، آباس و کائور (2004) ، فردوسی و لوی (2010)، اونیات و لوبگا(2011) ، کر و نینرسون(2006) همسویی دارد. در تبیین یافتههای بهدست آمده باید اذعان اشت که برای تحقق استقرار آموزش مجازی لازم است سازمان آمادگی لازم را جهت استقرار از نظر فناوری در بخش سختافزاری و نرمافزاری داشته باشد و این بخشها به لحاظ زیرساخت فنی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بعد پداگوژیکی بعد دیگری است که در بخش کیفی شناسایی شد. در این بعد به عواملی چون تغییر الگوی یاددهی و یادگیری، تغییر از آموزش کنترلشده کلاسی به سیستم یادگیری خودسرعتی فارغ از محدودیتهای زمانی و مکانی، سبکهای آموزشی جدید (همزمان و غیرهمزمان)، اکولوژی جدید پداگوژیکی، حرکت از استادمحوری به دانشجومحوری، تغییر از تمرکز بر یادگیری بهجای تمرکز بر یاددهی، روشهای نوین آموزش و افزایش سواد رایانهای و ارزشیابی تاکید شده است. بر اساس یافتهها مولفههای سوم و چهارم که در بعد پداگوژیکی قرار گرفته اند، با عنوان «نوینگرایی در آموزش و افزایش سواد رایانه ای» با 6 شاخص و «ارزشیابی» با 3 شاخص شناسایی شدند که مقدار R2به دست آمده هر کدام به ترتیب 8/6 و6/7 درصد است. نتیجه بهدست آمده با مطالعات شاهوران (1395)، ابراهیمی و همکاران (1395)، هاشمی (1395) ، شارما (1991) ، دیسل و همکاران (2010) ، شررز،اهلر و ساموئر(2012)، چاپ نیک (2000) ، خان و ارلی(2001)، آباس و کائور (2004) ، ، اونیات و لوبگا(2011)، کر و نینرسون(2006) و هونگ (2010) همسویی دارد. بعد مدیریتی و راهبردی بعد دیگری است که در بخش کیفی شناسایی شد. مدیریت راهبردی یکی از ارکان مهم و بسیار تاثیرگذار بر سازمان و اهداف آن است و بی شک هیچ نظام اداری بدون مدیریت و رهبری موثر، پاسخگوی مسئولیتهای روز افزون خود نخواهد بود. در این مرحله باید نیروی انسانی با قابلیت مدیریتی مبتنی بر فناوری اطلاعات تربیت شود. در ضمن باید سیستمهای اشتراک دانش و نیز فرهنگ آن در میان مردم نهادینه شود، زیرا بستر اجرای هر فنلوری، مولفه مدیریت و رهبری آن است و در صورت بی توجهی به این مرحله، فناوری اثربخش نخواهد بود. افزایش مطالعات مدیریتی کارکنان و مدیران در این زمینه جهت تعیین راهبردهای آموزشی و تهیه برنامه راهبردی و برنامه عملیاتی جهت استقرار آموزش مجازی بسیار ضروری است. بر اساس یافتهها مولفههای پنجم و ششم در بعد مدیریتی و راهبردی، باعنوانهای «نگرش مثبت و توسعه مدیریت تیمی و مشارکتی» با 5 شاخص و «استقرار مدیریت دانش و مدیریت راهبردی» با 4 شاخص شناسایی شدند که مقدار R2 بهدست آمده هر کدام به ترتیب 2/4 و 2/6 درصد است. نتیجه بهدست آمده با مطالعات هاشمی (1395)، محمودی و پوردخانی (1396)، شریف مقدم و ملکیان فرد (1391)، مارتینز (1997)، چاپ نیک (2000)، خان و ارلی(2001)، آباس و کائور (2004)، فردوسی و لوی (2010) و کر و نینرسون(2006) همسویی دارد. بعد فرهنگی- اجتماعی، بعد دیگری است که در بخش کیفی شناسایی شد. در این بعد به عواملی چون: ضوابط و مقررات در زمینه تدوین آییننامههای آموزشی، آئیننامههای اخلاقی، تبیین سیاستها و راهبردها و نظارت بر تعاملات سیستمی کاربران، فرهنگسازی و شناخت آداب و رسوم شبکهای روابط متقابل و بدون تبعیض با فراگیران و همکاران، نظارت و ارزیابی نظام یادگیری الکترونیک در زمینه حقوقی مواردی شامل سیاست قوانین حاکم برفضای دیجیتال، ICT ملی درهمه بخشهای فناوری اطلاعات و سیاست کاربرد و آموزش کلیدی اقتصاد تاکید شده است. بر اساس یافتهها مولفههای هفتم و هشتم و نهم که در بعد فرهنگی، اخلاقی و حقوقی و اجتماعی قرار گرفته اند با عنوان «ارتقای فرهنگ سازمانی و اشاعه فرهنگ نتوکراسی (اینترنتگرایی)» با 3 شاخص و «شناخت آداب و رسوم شبکهای و رعایت اخلاق در فضای مجازی» با 4 شاخص و «تدوین و رعایت قوانین و مقررات» با 6 شاخص شناسایی شدند که مقدار R2 بهدست آمده هر کدام به ترتیب 8/5 و2/6 و 2/4درصد است. نتیجه بهدست آمده با مطالعات صابری و همکاران (1396)، چاپ نیک (2000)، خان و ارلی(2001)، آباس و کائور (2004)، اونیات و لوبگا(2011) و شررز، اهلر و ساموئر (2012) همسویی دارد. تحقق نوآوری، نیازمند حاکمیت فرهنگ مساعد تغییر در سازمان است و مدیر مهمترین نقش را در ایجاد چنین فرهنگی ایفا میکند. از این رو، نظام آموزش کارکنان دولت باید با حساسیت بیشتری با موضوعِ فراهم ساختن زمینه ذهنی مساعدبرای مدیران وتبدیل کردن آنان به نیروهای مؤثرویاری دهنده جریان تغییر برخورد نماید. اخلاق آموزش مجازی از حوزههای اخلاق حرفهای است. هدف اخلاق در فناوری اطلاعات و در نتیجه در آموزش مجازی و انواع آن، ایجاد ابزارهایی است که بتوانند با در نظر گرفتن جنبههای اخلاقی مهم در کاربرد و توسعه این سیستمها بهکار گرفته شوند. بعد منابع انسانی و پشتیبانی، بعد دیگری است که در بخش کیفی شناسایی شد. یکی از منابع راهبردی و کلیدی نظام آموزش مجازی، نیروهای انسانی است که باید از دانش، مهارت و نگرش خاصی برخوردار باشند. مولفه بعدی، سرمایهگذاری و تامین بودجه و بازاریابی است که به بودجه و سرمایهگذاری سازمان برای آموزش الکترونیکی بر میگردد. در این بعد به مواردی از قبیل میزان رشد درآمد خالص ملی، سرمایهگذاری خارجی، درآمد سرانه افراد و میزان بهکارگیری فاوا در فرایندهای اقتصادی سازمان، اقتصاد شبکهای و تعامل با شرکای زنجیره ارزش سازمان، شاخصهایی نظیر خرید، فروش، پرداخت وخدمات الکترونیکی، استفاده از مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت ارتباط با مشتری و... تاکید می شود بر اساس یافتهها، مولفههای دهم و یازدهم که در بعد توسعه منابع و پشتیبانی قرار گرفتهاند، با عنوان «سرمایهگذاری و تامین بودجه و بازاریابی» با 3 شاخص و «جذب نیروی انسانی ماهر و پشتیبانی فنی، آموزشی و سازمانی» با 3 شاخص شناسایی شدند که مقدار R2 بهدست آمده هر کدام به ترتیب2/4 و 5/5 درصد است. این نتیجه با یافتههای مطالعات شارما (1991)، مارتین (1997)، شریف مقدم و ملکیان فرد (1395)، سیادت(1398)، چاپ نیک (2000)، خان و ارلی(2001)، آباس و کائور (2004) و شررز، اهلر و ساموئر (2012) همسویی دارد. با توجه به این که جهت استقرار آموزش مجازی، اینترنت نقش اساسی دارد، یکی از مهارتهای کلیدی که کارکنان باید داشته باشند، مهارت کار با اینترنت است. به نظر میرسد برگزاری سمینار، کارگاه، دورههای آموزشی، تهیه بروشور و کتابچه آموزشی و اطلاع رسانی برای ایجاد دانش لازم در کارکنان و توسعه منابع انسانی اداره کل ورزش و جوانان فارس بهویژه در کارشناسان و برنامهریزان آموزش ضمن خدمت نقشی سازنده داشته باشند. بعد بینالمللی، بعد دیگری است که در بخش کیفی شناسایی شد. بر اساس یافتهها، مولفههای دوازدهم وسیزدهم که در بعد بینالمللی قرار گرفتهاند، با عنوان «جهانی شدن و توسعه فناوری اطلاعات در سطح بینالمللی» با 5 شاخص و «دستیابی به توسعه پایدار» با 5 شاخص شناسایی شدند که مقدار R2 بهدست آمده هر کدام به ترتیب2/3 و 9/3 درصد است. این نتیجه با یافتههای مطالعه سلاجقه و همکاران (1396)همسویی دارد. به طور کلی، هزاره سوم نویددهنده عصر تازهای است که بر خلاف قرن بیستم که به طور کلی به «قرن اتم» معروف بود، انفجار اطلاعات و دوران واقعیتهای نامنظم است و به اعتباری میتوان این عصر را به طور استعارهای در مفهوم «انقلاب انفورماتیک یا اطلاعات» خلاصه کرد که در کلیه سطوح و حوزهها نفوذ کرده و رویکرد انسان را به هستی، فرهنگ و جامعه دستخوش دگرگونیهای عمیق نموده است. قرن بیست و یکم، منش و ماهیت رایانهای دارد و در حقیقت، واقعیت قرن بیستم به واقعیت مجازی در قرن بیست و یک تبدیل شده و حادثه مجازیسازی یکی از مهمترین رویدادهایی است که در قرن بیست و یکم رخ خواهد داد. یکی از ابعاد مهم جهانی شدن، بعد علمی و ارتباطاتی آن است. زمانی که واژه «جهانی شدن» مطرح میشود، برای بسیاری از افراد مسئله فناوری و انقلااب ارتباطات را تداعی میکند. به عبارت دیگر، برای بسیاری جهانیشدن بیانگر تحولات و پیشرفتهایی است که در عرصه فناوری ارتباطات به وقوع پیوسته است. مسائلی از قبیل پیشرفت در تولید انواع رایانه و نرم افزارها، عمومیت یافتن و ارزان شدن آنها و توسعه ارتباطات جمعی به مرحلهای رسیده است که میتوان نتیجه گرفت که در فرایند جهانیشدن قرار گرفتهایم. به علاوه، انقلاب و توسعه ارتباطات موجب شده است که ارتباط میان مردم و جوامع مختلف به سادگی امکانپذیر گردد.
با توجه به مباحث ارائه شده میتوان نتیجه گرفت که استقرار آموزش مجازی در ابعاد فناوری، پداگوژیکی، مدیریتی و راهبردی، منابع انسانی و پشتیبانی، فرهنگی- اجتماعی و بینالمللی امکانپذیر می باشد. نتایج پژوهش نشان داد برای دستیابی به نظام آموزشی کارآمد، انجام پژوهشهای مستمر و همکاریهای مطالعاتی با مراکز علمی به طور ویژه باید مد نظر قرار گیرد. در این راستا مطالعه رویکردهای نوین در زمینه آموزش مجازی و آنلاین، مطالعه مدل پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین پیشرو، مطالعه مدل استعدادیابی در نظامهای آموزشی موفق، همکاریهای مطالعاتی با مراکز علمی و دانشگاهی و ارائه یافتههای مطالعات به دستاندرکاران نظام آموزش کارکنان باید در صدر اولویتهای نظام آموزش کارکنان دولت در کشور قرار گیرد. براساس نتایج حاصل از تحلیل دادههای کیفی و کمی پژوهش، راهبردهایی برای دستیابی به مدل کارآمد پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین تعیین گردید که از آن میان میتوان به بهرهمندی از ظرفیت تجربی بازنشستگان، برونسپاری برنامهها و فعالیتهای آموزشی، ایجاد بستر مناسب جهت استفاده رایگان همه کارکنان در همه مناطق کشور، تامین مالی استادان دورههای آموزشی، استانداردسازی نسبت استاد به تعداد کارکنان در دورههای آموزشی کارکنان، فراهمسازی امکان حضور ناظران آموزشی در زمان برگزاری تمامی دورههای آموزشی اشاره کرد.
پیشنهادها
با توجه به تحلیلهای بخش کمی و کیفی جهت پیادهسازی آموزش مجازی و آنلاین در ادارههای ورزش و جوانان فارس پیشنهادهای زیر ارائه میگردد:
- ساماندهی تشکیلات حوزه فناوری آموزشی و سیستمهای آموزش مجازی به گونهای که متضمن تعامل مستمر مدیر ارشد سازمان و مدیران عملیاتی سازمان باشد و ساز و کارهای مناسب برای تسهیل ارتباط این مدیریت با واحدهای اجرایی سازمان فراهم شود.
- بخشهای آموزشی شناخت لازم را از رویکردهای جدید آموزشی نظیر یادگیری مشارکتی، یادگیری خودمدار، مشارکت تعاملی و رویکرد حل مسئله به دست آورند و آنها را به فراگیران و استادان انتقال دهند و مهارتهای مربوط به کار گروهی و تعامل با دیگران را تقویت نمایند.
- پیش بینی تمهیدات قانونی و ساختاری مناسب برای کاربری صحیح، آزمون و بازبینی امنیتی سیستمهای آموزشی.
- حمایت از زیرساختها از جمله مرکز توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و تحول اداری در سازمان.
- کاهش موانع ساختاری سیستم آموزش الکترونیک و اقدام برای توانمندسازی سازمان برای پذیرش تغییرات ساختاری ناشی از اجرای طرح با تأکید بر تسهیل ارتباطات میانبخشی، بازمهندسی فرآیندها، افزایش رسمیت و کاهش تمرکز.
- اطلاعرسانی و افزایش آگاهی کارکنان سازمان در سطح استان و ذینفعان (از طریق سیستم اتوماسیون اداری اداره کل) در مورد پیادهسازی و اجرای آموزشهای مجازی و آنلاین در سازمان.
- کارشناسان برنامهریزی آموزشی، تغییرات لازم در اهداف، محتوا و روشهای تدریس، ارزیابی و نحوه اعطای مدرک برنامههای سنتی را مورد تجدید نظر قرار دهند و آنها را با آموزش الکترونیکی متناسب سازند.
- اصلاح شیوههای مدیریت مالی و مدیریت انسانی از جمله بودجهبندی اختصاصی در حوزه فناوری آموزشی، استفاده از روشهای اقتصاد مهندسی و تحلیل هزینه و منفعت در تعریف و ارزیابی پروژهها و توانمندسازی و تشویق کاربران برای تعامل با سیستمهای جدید از طرق مختلف.
- ایجاد یک واحد تحقیق و توسعه به عنوان کلیدی ترین واحد، بودجه لازم را در اختیار اداره کل ورزش و جوانان فارس قرار دهد و این اداره کل همواره اطلاعات بهروز را در زمینه آموزش مجازی به دست آورد، تحلیل نماید و در به کارگیری درست آن اقدام کند.
منابع
- ابراهیمی، سعید؛ مهدی پور، یوسف؛ علی پور، جهان و بستانی، مرضیه. (1395). «بررسی امکان بهکارگیری آموزش از راه دور برای پرستاران در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان». مجله انفورماتیک سلامت و زیست پزشکی مرکز تحقیقات انفورماتیک پزشکی. دوره 3، شماره 1، صص 10-17.
- باقری مجد، روح اله و صدقی بوکانی، ناصر. (1396). «طراحی الگوی آمادگی آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد». فصلنامه علمی پژوهشی فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی. سال 7، شماره 4،صص 149-172.
- پارچه بافیه، سمانه؛ صفوی، محبوبه؛ مشعوف، سهیلا؛ میرسعیدی، گلنوش؛ عبدالله زرگر، شادی و بخشنده، هومن. (1396). «مطالعه امکانسنجی برگزاری دورههای آموزشی مجازی در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد واحد علوم پزشکی تهران». مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی. دوره 27، شماره4، صص282- 289.
- ترجمان، لیلا و سیادت، سیدحسن. (1398). «امکانسنجی استقرار آموزش الکترونیکی در مدارس متوسطه روستایی و عشایری استان لرستان». فصلنامه مدیریت و برنامه ریزی درنظام های آموزشی.
- جزینی، علیرضا. (1397). «تاثیر دورههای آموزش مجازی دانشگاهها و موسسات غیرانتفاعی بر توسعه دانش». فصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی. سال 5، شماره 16 ، صص 133-150.
- جعفر پور، محمود. (1391). «مدلی برای پذیرش یادگیری الکترونیکی در دانشگاههای ایران»، فصلنامه مطالعات مذیریت فناوری اطلاعات، سال 1، شماره1، صص 91-121.
- حسن زاده، علیرضا؛ مشبکی، اصغر و خداکرم زاده، فریده. (1389). «شناسایی و سنجش شاخصهایی جهت طراحی مدل آموزش الکترونیکی». پایاننامه کارشناسی ارشد، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم انسانی.
- خیراندیش، مهدی. (1390). الگوی امکانسنجی اجرای آموزشهای مجازی در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران، فصلنامه راهبردهای آموزش، دوره 4، شماره 3، پاییز 90، صص 142-137.
- رحمانی، فاطمه؛ احمدی، حامد؛ قنبری، الهام و خراسانی کیاسری، سید محمود. (1398). «امکانسنجی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر توسعه یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی با رویکرد تصمیمگیری چند معیاره فازی». نشریه علمی - پژوهشی فناوری آموزش، شماره3، صص425-440.
- سلاجقه،آزیتا؛ فرج الهی، مهران؛ موسی پور، نعمت الله و سرمدی، محمدرضا. (1396)، «تبیین واعتبارسنجی مولفهها وشاخصهای بینالمللیسازی دانشکدههای مجازی»، دو ماهنامه علمی راهبردهای آموزش در علوم پزشکی.
- سیدی، سید ناصر و حسین زاده، امید علی. (1395). «امکانسنجی استقرار نظام آموزش ضمن خدمت مجازی در اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی». سومین کنفرانس جهانی مدیریت، اقتصاد حسابداری و علوم انسانی درآغاز هزاره سوم.
- شاه ویرن، عارف؛ زاور، تقی؛ قاسم زاده، ابوالفضل و حضرتیان، فاطمه. (1395). «امکانسنجی اجرای نظام آموزش ترکیبی براساس الزامات ایزو10015 در شبکه بهداشت و درمان شهرستان سراب». مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی.(7)/63.
- شریف مقدم، هادی و ملکیان فرد،انسیه. (1396). «امکانسنجی ارائه آموزش مجازی در رشتههای علوم انسانی دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور مشهد». فصلنامه علوم و مدیریت اطلاعات، سال 3، شماره 2، شماره پیاپی7.
- صابری، عالیا؛ کاظم پور، اسماعیل و پرکار، آرزو، (1397). «امکانسنجی بهکارگیری نظام آموزش مجازی در دانشگاه علوم پزشکی گیلان از دیدگاه اساتید، دانشجویان وکارشناسان ستادی فناوری اطلاعات». فصلنامه پژوهش درآموزش علوم پزشکی. (1).
- محمودی، مهدی و پور خانی، مختار. (1393). «بررسی پیش نیازها و امکانسنجی اجرای نظام آموزش الکترونیکی در آموزش عالی». فصلنامه علمی- پژوهشی و مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دانشگاه فرهنگیان. سال 3، شماره 9.
- نیستانی، محمدرضا. (1395). برنامهریزی آموزشی، راهبردهای بهبود کیفیت در سطح واحد (مدرسه، واحد دانشگاهی و آموزش مجازی). چاپ سوم، اصفهان: انتشارات یارمانا
- هاشمی بخشی، مریم؛ افروز، غلامعلی؛ ارجمند نیا، اکبر و مختاری، سمیه. (1395). «امکانسنجی برگزاری دورههای آموزش مجازی مهارتهای زندگی برای دانش آموزان نابینا و با تاکید بر نیروی انسانی در بین تمام معلمان و مدیران دستاندرکار در زمینه آموزش دانشآموزان نابینای شهر تهران در سال تحصیلی 91- 90». فصلنامه توانمندسازی کودکان استثنایی. سال7، شماره 19.
- Abas Z.W., Kaur K. and Harun, H. (2004). Elearning Readiness in Malaysia 2004. A Join Study by the Ministry of Energy, Water and Communications (MEWC), Malaysia and Open University Malaysia (OUM).
- Chapnick, S. (2000). “Are you ready for e-learning? Learning Circuits, ASTD’s Online Magazine All about ELearning”. Retrieved from http://www.learningcircuits.org2000/ /nov2000/htm.
- Dascalu MI, Bodea CN, Tesila B, Moldoveanu A, de Pablos PO. (2017). “How social and semantic technologies can sustain employability through knowledge development and positive”. Behavioral changes. Computers in Human Behavior, 70, 507-517.
- Diessl, Stefanie. Verburg, Frederik A., Hoernlein, Alexander, Schumann, Martin, I.uster, Markus, Reiners, Christoph. (2010). Evaluation of an internt-based e-learning module to introduee nuclear medicine to medical students a feasibility study. Nuclear Medicine Communication, 31(12), p.1063-1067.
- Ferdousi, & Levy, Y. (2010). “Development and validation of model to investigate the impact of individual factor on instructors intention to use e – learning systems”. Interdisciplinary .Journal of E- Learning and Learning Object 6. Retrived from http:// www. Ijello. Org/ Volume6/ JeLLOv6p001-021 Ferdousi 680pdf.
- Hung, M.L, Chou, C., Chen, C. H. & Own, Z.Y. (2010). “Learner readiness for online learning.sc ale development and student perceptions”. Computers & Education, 55(3) m 1080-1090.
- Khan, B. H., & Early, D. (2001). “A framework for web-based Authoring Systems”. In B. H. Khan (Ed.) Web based Training. Englewood Cliffs, NJ: Educational Technology Publications. (pp. 355-364).
- Kerr, M.S. Rynearson, K. & Kerr, M.C. (2006). “Student characteristics for online learning success”. The Internet and Higher Education, 9 (2),91-104.
- Kuruliswili, S. (2015). E-Learning Reading of Organization and Employees Intljournal of Electronics and Tele-commuications, Vol.61.NO. 3, PP.245-250.DOI: 10.1515/ELETEL-2015-0032.
- Maseleno A, Sabani N, Huda M, Ahmad R, Jasmi KA, Basiron B. (2018). Demystifying Learning Analytics in Personalised Learning. International Journal of Engineering & Technology, 7 (3):1124-1129.
- Martines, Erland Jose. (1997). “The Feasibility of the Use of Telecommunicated Courses in Latin American Universities”, Doctorate Thesis, Missouri- Rolla University.
- Mutula, S. M. & Van Brakel, P. (2006). “An evaluation of e-readiness assessment tools with respect to information access: Towards an integrated information rich tool”. International Journal of Information Management, VoL 26: pp. 212–223.
- Onyait, G.O. &.T.Lubega, J.T. (2011). E-learning Readiness Assessment Model: A Case Study of Higher Institutions of Learning in Uganda. R.Kwan et al.(Eds): ICHL 2011, LNCS 6837,PP. 200-211.
- Sharma, Motilal. (1991). “Feasibility of Distance Education in the Philippines, Paper Presented at a Seminar-Workshop on Distance Education”. Manila, Philippines, September.24-27.
- Shu Yu, I-Ju Chen, Kuei-Feng Yang, Tze-Fang Wang, Lee-lan Yen. (2007). “A feasibility study on the adoption of e-learning for public health nurse continuing education in Taiwan”. Nurse Education Tody. 27(7), p. 755-761.