نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، واحد آیت اله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران

2 دانشیار گروه مدیریت ورزشی، واحد آیت آلله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران

3 استادیار، دانشگاه هنرایران، تهران، ایران

4 استادیار، گروه مدیریت ورزشی ، واحد قائم شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائم شهر، ایران

چکیده

پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور انجام شده است. روش تحقیق  به شیوه کیفی و مبتنی بر نظریه­پردازی داده ­بنیاد است. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه ­های نیمه ­ساختاریافته  استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ­ها به روش استراس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل افراد دارای سابقه مدیریت در سطوح مدیریت کلان ورزش کشور، خبرگان و سیاست­گذاران ورزش کشور و اساتید مدیریت ورزشی که در زمینه تحقیق مقاله یا تالیفاتی داشتند بود که نظرات 15 نفر از خبرگان تا رسیدن به حد اشباع نظری به شکل کاملاً غیراحتمالی و با بهره­گیری از تکنیک­های هدفمند نظری و گلوله برفی انتخاب شد. پایایی مصاحبه­ ها به روش مطالعه توافق درون موضوعی 82/0 به ­دست آمد. در مجموع 214 گزاره مفهومی از کد باز و 12 محور از فرایند ارتباط بین کدها و 10 کد انتخابی جهت توسعه پدیده اصلی ایجاد شد.
نتایج نشان داد ده عامل ساختار پایدار و با ثبات، ساختار عادلانه، ساختار دموکراتیک، ارتباطات شبکه ­ای، هم­ریختی ساختار، تدوین مسیر راهبردی، تصمیم ­گیری مشارکتی، ارزیابی و نظارت، دیدگاه سیستمی و ساختار حامی­گری بر ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد. از این رو پیشنهاد می­شود تدوین اسناد ساختار حکمرانی بر اساس فرایند دموکراتیک، مشارکت کارکنان در تصمیم­ گیری، همسو بودن تصمیم­گیری سه نهاد دولت، بخش خصوصی و مردم، مشارکت نهادهای غیردولتی در تصمیم ­گیری و تقویض اختیار بر اساس تفاوت­های قدرت انجام پذیرد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Optimal governance in the structure of national championship sports with grounded theory approach

نویسندگان [English]

  • asghar gholami 1
  • Farshad Emami 2
  • saeed Amirnejad 3
  • jamshid sayarnejad 4

1 Ph.D. Student, Department of Sports Management, Ayatollah Amoli Branch, Islamic Azad University, Amol, Iran

2 Ph.D., Assistant Professor, Department of Sports Management, Ayatollah Amoli Branch, Islamic Azad University, Amol, Iran

3 Ph.D., Assistant Professor, Iran University of Arts, Tehran, Iran

4 Ph.D., Assistant Professor, Department of Sports Management, Qaemshahr Branch, Islamic Azad University, Qaemshahr, Iran

چکیده [English]

The study is to provide a model of good governance in the structure of national championship sports. The research method was qualitative and based on data theorizing of the foundation. In this study, semi-structured interviews were used to collect information and data analysis was performed by Strauss and Corbin method and paradigm model. The statistical population includes people with a history of management at the level of senior management of the country, experts and sports policy makers, professors of sports management who had articles or writings in the field of research that the opinions of 15 experts to reach theoretical saturation in full Unlikely and selected using theoretical targeted techniques and snowballs. The reliability of the interviews was 0/82 by intra-subject agreement study. A total of 214 conceptual propositions were created from open source and 12 axes from the process of communication between codes and 10 selected codes to develop the main phenomenon.
 The results showed ten factors of stable structure, equitable structure, democratic structure, network communication, structural homogeneity, strategic direction development, participatory decision-making, evaluation and monitoring, systemic perspective, supportive structure on the structure of national championship sports. has it. Therefore, it is proposed to document the governance structure based on the democratic process, employee participation in decision-making, coherence of decision-making of three government institutions, the private sector and the people, participation of non-governmental organizations in decision-making, delegation based on differences in power. Accept.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Good governance
  • structure
  • championship sport
  • grounded theory

حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور با رویکرد گراندد تئوری

اصغر غلامی[1]

 فرشاد امامی[2]

 سعید امیرنژاد[3]

جمشید سیارنژاد[4]

10.22034/ssys.2022.1610.2121

 

تاریخ دریافت مقاله: 28/7/1399

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:17/10/1399

پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور انجام شده است. روش تحقیق  به شیوه کیفی و مبتنی بر نظریه ­پردازی داده ­بنیاد است. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه­ های نیمه ­ساختاریافته  استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ­ها به روش استراس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل افراد دارای سابقه مدیریت در سطوح مدیریت کلان ورزش کشور، خبرگان و سیاست­ گذاران ورزش کشور و اساتید مدیریت ورزشی که در زمینه تحقیق مقاله یا تالیفاتی داشتند بود که نظرات 15 نفر از خبرگان تا رسیدن به حد اشباع نظری به شکل کاملاً غیراحتمالی و با بهره ­گیری از تکنیک­های هدفمند نظری و گلوله برفی انتخاب شد. پایایی مصاحبه­ ها به روش مطالعه توافق درون موضوعی 82/0 به­دست آمد. در مجموع 214 گزاره مفهومی از کد باز و 12 محور از فرایند ارتباط بین کدها و 10 کد انتخابی جهت توسعه پدیده اصلی ایجاد شد.

نتایج نشان داد ده عامل ساختار پایدار و با ثبات، ساختار عادلانه، ساختار دموکراتیک، ارتباطات شبکه ای، هم­ریختی ساختار، تدوین مسیر راهبردی، تصمیم­ گیری مشارکتی، ارزیابی و نظارت، دیدگاه سیستمی و ساختار حامی­گری بر ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد. از این رو پیشنهاد می­شود تدوین اسناد ساختار حکمرانی بر اساس فرایند دموکراتیک، مشارکت کارکنان در تصمیم ­گیری، همسو بودن تصمیم­ گیری سه نهاد دولت، بخش خصوصی و مردم، مشارکت نهادهای غیردولتی در تصمیم­ گیری و تقویض اختیار بر اساس تفاوت­های قدرت انجام پذیرد.

واژگان کلیدی: حکمرانی مطلوب، ساختار، ورزش قهرمانی و گراندد تئوری.

 

 

 

مقدمه

ورزش یکی از ارکان اساسی فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و به عنوان مقوله­ای فرهنگی یک پدیده مفید اجتماعی محسوب می­شود که تاثیرگذاری بسیار عمیقی در توسعه کشورها دارد (قائدی، 1395، 36). در واقع ساختارهای صنعتی، اقتصادی و سیاسی جامعه در دنیای امروز ارتباط متقابلی با ورزش و مولفه­های اثرگذار آن دارند (گودرزی، 1395: 2). از طرفی توسعه صنعتی و اقتصادی بر ارتقای کیفیت ورزشی در کل جامعه تاثیر می‌گذارد و در مقابل توجه به ورزش در سطوح تربیتی، همگانی، قهرمانی و حرفه‌ای عامل موثری جهت تامین نیروی انسانی سالم و با نشاط و در نتیجه شکوفایی صنعتی، اقتصادی و اجتماعی است (سجادی، 1393: 42).

شواهد نشان می­دهد حکمرانی موضوع جدیدی نیست، بلکه سابقه­ای طولانی شاید به عمر بشر دارد. حکمرانی، فرآیندی است که طی آن گروهی از مردم به نمایندگی از آنها تصمیم می­گیرند و گروهی دیگر به نمایندگی از آنها و تحت نظارت آنها اجرا می­نمایند. به عبارت دیگر، حکمرانی فرایند تصمیم­گیری، اجرا،ن ظارت وارزیابی را در بر میگیرد وشامل سازوکارهایی است که از طریق آنها شهروندان و گروه­ها منابع خود را دنبال وحقوق قانونی­شان را اعمال، تعهدات خود را عملی می­کنند و اختلاف­نظرها را به بحث می­گذارند (ابراهیم­پور و الیکی، 1395: 9). از دهه 1990 مدل حکمرانی­خوب که در آن دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی در ساختاری افقی و در کنار همدیگر به صورت متوازی سازماندهی می­شوند مطرح گردید. در این مدل ماهیت دولت که دارای ابعادی حقوقی و سیاسی است، به­گونه­ای شکل می­گیرد که برآیند کلی آن مبتنی بر راهبری و تسهیل­گری امور و کارآمدی در رفع نیازها و رفاه عمومی و حرکت در مسیر اصلی م­ باشد. نیروهای اجتماعی در ارتباط با دولت و با یکدیگر در قالب تفکر شبک­ ای، دارای ارتباطی هماهنگ و منسجم هستند. بر این اساس با برقراری الگوی حکمرانی خوب و ساختار آن در روابط اجتماعی تفکر عمودی وسلسه مراتبی جایگاه خود را از دست می­دهد و اجزا به­طور هوشمندانه در قالب شبکه و با ابزارهای نوین ارتباطی با هم در تعامل هستند (هولوهان[5]، 2010: 85).  

در این شرایط حکمرانی خوب[6]، درعمل می­کوشد تا شاخص­هایی را برای تشخیص درجه خوبی حکمرانی در یک جامعه ایده ال تعیین کند و این شاخص­ها را ازطریق مجموعه­ای نماگر قابل سنجش کند. برای مثال، بانک جهانی (2012) به عنوان یک نهاد بین­المللی، شاخص­های حکمرانی را به شش مولفه: حق اظهارنظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی و مقابله با خشونت، اثربخشی دولت، کیفیت مقررات، قانون­مداری و کنترل فساد تقسیم کرده است (به نقل از محمودی، 1392: 27). نهادهای بین­المللی و کارشناسان این نهادها برای حکمرانی خوب شاخص­هایی بیان نمودند تا از این طریق، کشورهای جهان را ارزیابی کنند که آیا حکمرانان کشورهای در حال توسعه، امور جامعه شان را بر اساس این الگو اداره می­کنند یا خیر؟ اگر کشوری مطابق این شاخص­ها عمل کند مطابق این الگو موفق بوده و در نتیجه، از کمک­ها و حمایت­های جهانی و نهادهای بین­المللی مانند بانک جهانی، برنامه توسعه ملل متحد و صندوق بین­المللی پول برخوردار می­شود (ویلر و همکاران[7]، 2018: 67). یکی از حوز­ه­هایی که به­طور مستقیم از اعمال حکمرانی خوب تاثیر می­پذیرد، حوزه ورزش است که از نظر عموم پذیرش شده که حکمرانی تاثیر قابل توجهی بر روی عملکرد سازمان­های ورزشی دارد. در 20 سال گذشته ورزش به­طور چشمگیری تکامل یافته و نقل و انتقال ورزشکارن حرفه­ای زمینه تجاری­شدن ورزش را فراهم ساخته است. رویدادهای ورزشی بزرگ میلیون­ها بیننده و صدها هزار نفر از هواداران را به خود جلب کرده و برای مجریان مسابقات تولید درآمد قابل توجه داشته است. حمایت­های مالی و فعالیت تجارت نیز به صورت تصاعدی رشد کرده و به تناسب علاقه رسانه­ها به ورزش نیز روز به روز افزایش یافته است. رقابت­های نخبگان ورزشی، تغییر سبک زندگی و دیگر ابتکارات به ترغیب مشارکت مردمی در ورزش کمک کرده و زمینه خودگردانی ورزش را فراهم ساخته و رفته رفته نقش دولت­ها در سرماییه­­­گذاری و تصمیم­سازی سازمان­های ورزشی کمرنگ­تر شده و زمینه خودگردانی سازمان­های ورزشی را سرعت بخشیده است (مهرابی و سجادی، 1397: 28). نقش ساختار حکمرانی[8] در ورزش نیز برجسته و منحصر به فرد است.  این در حالی است که ساختار حکمرانی سازمان­های ورزشی از سه دیدگاه متفاوت به شکل گسترده­ای تجسم و آنالیز شده اند: تئوری سازمانی، مدل های حکمرانی و ارتباطات درون سازمانی. هریک از این دیدگاه­ها لنز (عدسی) مناسبی را برای بررسی دقیق مباحث مربوط به ساختار حکمرانی در سازمان­های ورزشی ارائه می­کند. دیدگاه تئوری سازمانی مباحث مختلف حکمرانی را از طریق فرایندهای رسمیت، تمرکز، تخصص، طبقه­بندی و هم­شکلی این ساختار را آنالیز می­کند. براساس مدل­های حکمرانی مباحث مربوط به حکمرانی سازمان­های ورزشی براساس خط­مشی­های حکمرانی، سیستم ها و فرایندهای اثر گذارآنالیز می­شود (مهرابی و سجادی، 1397: 16).

از نظر مهرابی و همکاران (1397) هشت بعد شفافیت و پاسخگویی، مشارکت­جویی، قانون­مداری، مسئولیت­پذیری، مبارزه با فساد، رعایت موازین اخلاقی، نظارت و کنترل، اثربخشی بر رفتار مدیران برای حکمرانی در فدراسیون­های ورزشی را تاثیر دارند. بیک زاده و زارع دیزج (1397) در مقاله خود بیان می­کنند که در دنیای رقابتی امروز سازمان­ها همواره در تلاش­اند تا دانش حکمرانی بسیار مناسبی را در سازمان­های خود ایجاد نمایند. شعبانی و همکاران (1392) در تحقیقی با عنوان «مدل ساختار ورزش کشور» دریافتند ورزش همگانی، ورزش آموزشی، ورزش قهرمانی و ورزش حرفه­ای در اولویت ساختار ورزش کشور قرار دارند. لی، ژنگ، ژانگ و کوی[9] (2020) نشان دادند که توسعه اقتصادی منطقه­ای و محیط قانون ممکن است رابطه بین ساختار حکمرانی سبز و محدودیت­های مالی سازمان­ها را ارتقا بخشد. جولیاندی، هندایانا، مامون و مصری[10] (2020) معتقدند که ارزیابی حکمرانی ورزشی در توسعه ورزش نقش دارد. فلتا-آسین،  مونوز و روزل ارتینز[11] (2019) در مطالعات خود بیان می­کنند که مشارکت عمومی و خصوصی، عوامل تعیین­کننده نوع ساختار حکمرانی م­­باشد. پرنت و هوی[12] (2018) معتقد هستند علیرغم افزایش علاقه به اصول و دستورالعمل­های حاکمیت خوب در ورزش، نیاز آشکاری به جامعه بین­المللی ورزش و محققان برای ایجاد مجموعه­ای توافق شده از اصول حاکمیت و زبان مربوط به سطح بین­المللی، ملی، استانی و ایالتی و محلی وجود دارد. نونس، نوس و ریگو[13] (2015) در مطالعه­ای یک مدل حکمرانی جدید برای نظارت مستقل را ارائه دادند. در این پژوهش سازگاری با مسئولیت، شفافیت و استقلال قانونی به عنوان عوامل موثر بر حکمرانی معرفی شد. لم[14] (2014) معتقد است ساختار مسئولیت­پذیری و پاسخگویی بر حکمرانی سازمان­های ورزشی تاثیر دارد. هالمن[15] (2013) بیان می­کند ساختار ورزش استرالیا، سطح مسئولیت­های دولت فدرال مشترک‌المنافع، دولت­های ایالتی و دولت­های محلی را منعکس می­کند. یه و تیلو[16] (2008) در مطالعه­ای به بررسی مباحث حاکمیت در سازمان­های ورزشی: مسئله اندازه هیئت مدیره، ساختار و نقش­ها پرداختند. ساختارچابک می­تواند بر حکمرانی سازمان­های ورشی تاثیر دارد. براساس ارزش­های سازمانی و متغیرهای ساختارسازمانی  مایلز[17] (2008) نمونه­های اولیه طراحی هیئت­های حکمرانی ملی را به سه گروه متمایز طبقه ­ندی کرده­اند: طرح- میز آشپزخانه، اتاق مسطح و دفتر اجرایی، ارزش­های سازمانی شامل میزان جهت دادن براساس منافع خصوصی با عمومی، محدوده و وسعت فعالیت­های انجام­شده میان جامعه و ورزش حرفه­ای، میزان درگیری افراد در فرآیند تصمیم­گیری توسط کارکنان حرفه­ای و معیارهای مورد­استفاده توسط سازمان برای ارزیابی سطح کارایی است. به اعتقاد مهرابی و همکاران (1397) بدنه ورزش کشور ما به تناسب با چالش­هایی که نشان­دهنده حکمرانی نامطلوب است روبه رو می­باشد. به عنوان مثال، احمدزاده و همکاران (1392) معتقدند ورزش استان مازندران با چالش­های فرهنگی، کمرنگ­شدن معنویت، مشکلات اخلاقی و اعتیاد، استفاده از شعارهای نامناسب و رواج فحاشی در ورزش، رواج رشوه و تبانی، پوشش و آرایش نامناسب و رواج خالکوبی، بی توجهی به شایسته­سالاری، دوپینگ و استفاده از داروهای غیرمجاز نیروزا مواجه است. بنا به گزارش «کمیسیون اصل 90 قانون اساسی» (1394) فدراسیون فوتبال در لایه­ها­ی مختلف خود با مسائل غیراخلاقی و تخلف­هایی چون: رشوه، تبانی، دوپینگ، شرط­بندی غیرمجاز، جعل و استفاده از اسناد مجعول، تصدیق نامه­های خلاف واقع، فرار مالیاتی، مصرف الکل و روابط نامشروع، رواج خرافه­گرایی و قراردادهای غیرواقعی دست به گریبان است که این امر ناشی از مشکلات ساختاری اساسنامه فدراسیون می­باشد. در سال 2006، آزمون دوپینگ 9 تن از ورزشکاران ملی پوش رشته وزنه­برداری اعزامی به مسابقات دومینیکن مثبت گزارش شد و وزنه­برداری ایران 400 هزار دلار جریمه شد (احمدزاده و همکاران، 1392). 2 نفر از ملی­پوشان رشته بوکس اعزامی به المپیک 2000 سیدنی نیز به این سرنوشت دچار شدند (حلبچی، 1386). در سال 2019 فدراسیون جهانی جودو، فدراسیون جودوی ایران را از حضور در تمامی مسابقات و رویدادها و فعالیت‌های اجتماعی تحت نظارت این فدراسیون منع کرد. از دست دادن کرسی در اتحادیه جهانی کشتی از دیگر چالش­های ساختار حکمرانی ورزش کشور است. تمامی چالش­های یاد شده به نوعی نشان­دهنده ساختار حکمرانی نامطلوب می باشد. به همین منظور عدم­کامیابی نهاد ورزش کشور در انجام‌ 6وظیفه‌های حاکمیتی خود ما را ناچار می‌سازد به دنبال الگویی جدید جهت کمک به توسعه ورزش کشور باشیم. در بیشتر پژوهش­هایی که از سال 1985 تا 2020 به دنبال ساختار حکمرانی در نهاد متولی ورزش بودند، به عواملی مانند ارتباطات درون­سازمانی، درجه بروکراسی، ساختار پایدار، تخصص گرایی و استانداردسازی، تخصیص منابع و اندازه سازمان اشاره شده است. همچنین بررسی­های محقق نشان می­دهد مدل ساختارحکمرانی ورزش قهرمانی در ایران یافت نشد. داشتن یک مدل برای کار و فعالیت در بسیاری از حوزه ها اهمیت دارد. مدل به مثابه اصول زیربنایی و ساختار عمقی است که فرایندهای پدیده­های سطحی را پشتیبانی می­کنند. از یک مفهوم عامیانه می­توان برای بررسی ضرورت مدل استفاده کرد. برای مثال، اگر بخواهیم خانه­ای بسازیم، به یک نقشه یا مدل یا طرح کلی نیاز داریم. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی کشور و ارائه مدل ضرورت دارد. در نهایت نتایج این تحقیق می‌تواند راهکارهای کاربردی در زمینه­ ساختار حکمرانی در اختیار سیاست­گذاران، برنامه­ریزان و تصمیم­گیران ورزش کشور برای رسیدن به حداکثر عملکرد و بهبود شرایط فعلی ارائه دهد. از این رو، این تحقیق با هدف ارائه الگوی مطلوب حکمرانی در ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی کشور با رویکرد گراندد تئوری انجام شد.

روش­شناسی پژوهش

پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد اکتشافی بود. روش تجزیه و تحلیل داده­ها تئوری داده­بنیاد به شیوه استراس و کوربین و جمع­آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه­ساختاریافته بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد دارای سابقه مدیریت در سطوح مدیریت کلان ورزش کشور، خبرگان و سیاست­گذاران ورزش، اساتید مدیریت ورزشی که در زمیته تحقیق مقاله یا تالیفاتی داشتند،ب ود. نمونه­گیری به منظور به­دست آوردن بیشترین اطلاعات در حوزه ساختار حکمرانی، نظرات 15 نفر از افراد خبره در طی مصاحبه نیمه­ساختار یافته تا رسیدن به حد اشباع نظری به شکل کاملاً غیراحتمالی و با بهره­گیری از فنون هدفمند نظری و گلوله برفی انتخاب شد. به این ترتیب از کسانی که به واسطه تألیفات، رشته و زمینه تحصیلی و کاری بیشترین اطلاعات را در زمینه ساختار حکمرانی در ورزش قهرمانی دارند، انتخاب و مصاحبه­های نیمه­ساختارمند با آنها صورت گرفت.

جدول 1: وضعیت تخصص مصاحبه­شوندگان

تخصص

فراوانی

درصد فراوانی

اساتید مدیریت ورزشی

7

66/46

مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک و روسال فدراسیون ها مدیران

6

40

مدیریت راهبردی

2

34/13

جمع

15

100

جدول 1، وضعیت تخصص مصاحبه­شوندگان را نشان می­دهد که 66/46 درصد اساتید مدیریت ورزشی، 40درصد مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک و روسای فدراسیون­ها و 34/13 درصد دارای تخصص مدیریت راهبردی بودند.

 به منظور بررسی پایایی مصاحبه از روش توافق درون­موضوعی دو کدگذار استفاده گردید. به همین منظور از یک دانشجوی مقطع دکتری مدیریت ورزشی درخواست شد تا به عنوان همکار پژوهش در بخش کدگذاری در پژوهش حاضر مشارکت نماید؛ سه مصاحبه به روش تصادفی انتخاب شد و نتایج حاصل از کدگذاری دو نفر در جدول گزارش شد. همچنین درصد پایایی درون موضوعی از فرمول طیز محاسبه گردید:

جدول2: پایایی داده­ها

عنوان مصاحبه

تعداد کل کدها

تعداد توافقات

عدم توافقات

پایایی باز آزمون

مصاحبه اول

17

7

10

82/0

مصاحبه دوم

18

6

11

66/0

مصاحبه سوم

23

10

13

86/0

جمع

58

23

34

79/0

به منظور تجزیه و تحلیل مصاحبه­های انجام­شده از روش گرندد تئوری استفاده شد. در این تحقیق در مرحله اول محقق بعد از پیاده­سازی مصاحبه‌ها به متن، کدگذاری باز را به صورت کدگذاری مفاهیم کلیدی انجام داد. در نتیجه کد باز اولیه از 15 مصاحبه انجام شده 214 کد به­دست آمد و پس از خلاصه­سازی کدهای مشابه تعداد 107 کد باز به­دست آمد.

در مرحله دوم کدگذاری محوری انجام شد. در این مرجله محقق به فرآیند ربط­دهی مقوله­ها و پیوند دادن مقوله­ها در سطح ویژگی­ها و ابعاد پرداخت. لذا در این مرحله مقوله­ها، ویژگی­ها و ابعاد حاصل از کدگذاری باز تدوین شد و سر جای خود قرار گرفت تا دانش فزاینده­ای در مورد روابط ایجاد گردد. در این مرحله تمامی کدهای باز نهایی دوباره بازبینی و با ادبیات تحقیق مقایسه گردید:

جدول 3: مقوله محوری و کدهای باز نهایی

مقوله­های محوری

کدهای باز نهایی

1.     ساختار پایدار و با ثبات

1. استفاده از فرایندهای استاندارد شده

2. استفاده از فرایندهای رسمی

3. ثبات مدیریتی

4. ثبات در تصمیم­گیری

5. ثبات برنامه­های تدوین­شده

6. کاهش تعارضات نهادهای دولتی

8. انسجام درون نهادی

2.     ساختار دموکراتیک

1.     اصلاح ساختار دموکراتیک

2.     تدوین اسناد ساختار حکمرانی بر اساس فرایند دموکراتیک

3.     همبستگی بین بخشی

4. پاسخگویی به جامعه مدنی

5. دسترسی به ابزار اطلاعات

3.     هم­ریختی ساختار

1.     اختبار بر اساس تفاوت های قدرت

2.     تقلید از سازمان­های موفق

3.     توجه به ساختار حکمرانی جهانی

4.     همسو بودن با نظام جهانی

5.     توجه به نظام حاکمیت بین­المللی ورزش

6.     استفاده از نظام حکمرانی افناعی

4.     تصمیم گیری مشترک

1. مشارکت شغلی

2. تفیض اختیار

3.     مشارکت مردمی

4.     مشارکت کارکنان در تصمیم­گیری

5.     مشارکت نهادهای غیردولتی در تصمیم­گیری

6.     اتحاد و یکپارچکی در تصمیم­گیری

7.     فرهنگ همگرایی

8.     همسو بودن تصمیم­گیری سه نهاد دولت، بخش خصوصی و مردم

5.           دیدگاه سیستمی

1.  توسعه نهادهای مردمی

2.  به­کارگیری سیتسم­های کمتر دولتی

3.  غنی­سازی شغلی

4.  در نظر داشتن تغییر در طول زمان

5. مکانیزم رویه­ها

6. در نظر گرفتن الگوهای تکرار شونده، بجای رویدادهای تکی

7. کاهش تعارضات درون سیستمی

 

6.     ساختار عادلانه

1.     تساوی حقوق

2.     توجه به منافع ذینفان

3.     توجه به منافع جمعی

4.     تخصیص عادلانه منابع

5.     حمایت از نهادهای مختلف

6.     نبود تبغیض و دفاع از اقلیت

7.     تقسیم قدرت

7.     ارتباطات شبکه ای

1.     همکاری بین بخشی

2.     توجه به ارتباطات درون سازمانی

3.     توجه به ارتباطات برون سازمانی

4.     توسعه روابط بین بخشی

5.     توسعه روابط تجاری و قانونی

8.     فرایند تخصص گرایی

1.     مدیریت منابع انسانی

2.     بکارگیری کارکنان حقوقبگیر

 

9.      تدوین مسیر راهبردی

1.     تدوین برنامه برای بخش­های مختلف

2.     تدوین مامورییت و وظایف هر بخش

3.     تبیین موضوعات راهبردی

4.     توسعه راهبردها

10.  ارزیابی و نظارت

1.     بستر قانونی

2.     اصلاح قوانین

3.     احترام به قوانین

4.     کنترل مالی

5.     شفافیت در تدوین قراردادها

6.  نظارت بر اجرا

7.  بازرسی داخلی

8.  تشکیل کمیته امنیت و مبارزه با فساد

11.  جهت­گیری براساس منافع خصوصی و عمومی

1. تاثیر نیروهای داخلی سازمان

2. تاثیر نیروهای خارجی سازمان

3. فرایند استخدام افراد

 

12.  ساختار حامی­گری

1. حمایت از بخش خصوصی

2. ارائه تسهیلات

3. تشویق سرمایه­گذاری

4. کمک­های عام المنفعه

5. حمایت از کسب و کاهای جدید

6. توجه به مناقع جمعی

نتایج جدول 4 نشان می­دهد که 12 مقوله از قبیل ساختار پایدار و با ثبات، ساختار دموکراتیک، هم­ریختی ساختار، تصمیم­گیری مشترک، دیدگاه سیستمی، ساختار عادلانه، ارتباطات شبکه­ای، فرایند تخصص­گرایی، تدوین مسیر راهبردی، ارزیابی و نظارت، جهت­گیری براساس منافع خصوصی و عمومی، ساختار حامی­گری در بخش کدگذاری محوری شناسایی شد.

کدگذاری انتخابی عبارت است از: فرآیند انتخاب دسته­بندی اصلی، مرتبط­کردن نظام­مند آن با دیگر دسته­بندی­ها، تأیید اعتبار این روابط، و تکمیل دسته­بندی­هایی که نیاز به اصلاح و توسعه بیشتری دارند. کدگذاری انتخابی بر اساس نتایج کدگذاری باز و کدگذاری محوری، مرحله اصلی نظریه­پردازی است. به این ترتیب که مقوله محوری را به شکل نظام­مند به دیگر مقوله­ها ربط داده و آن روابط را در چارچوب یک روایت ارائه و مقوله هایی را که به بهبود و توسعه بیشتری نیاز دارند، اصلاح می­کند. در تحقیق حاضر نتایج به_دست آمده در جدول 5 ارائه شده است. این نظریه سازوکارهایی را بیان می­کند که از طریق آنها جامعه هدف تحقیق (ورزش قهرمانی) نیازهای ساختار حکمرانی خوب را شناسایی و با توجه به مولفه­های به­دست آمده در جهت بهبود ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی کشور گام بردارد.

          جدول4: محورهای نهایی

1.        ساختار پایدار و با ثبات

2.        ساختار عادلانه

3.        ساختار دموکراتیک

4.        ارتباطات شبکه ای

5.        هم­ریختی ساختار

6.        تدوین مسیر راهبردی

7.        تصمیم­گیری مشارکتی

8.        ارزیابی و نظارت

9.        دیدگاه سیستمی

10.     ساختار حامی­گری 

جدول 4 نشان می­دهد 10 عامل به عنوان عوامل موثر بر ساختار حکمرانی به صورت مدل زیر قابل ارائه است:

شکل1: مدل داده بنیاد ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی

همانطور که در شکل 1 نشان داده شده، پدیده محوری: تدوین مسیر راهبردیاست. محقق این مقوله را همان طرح به وجود آمده در نظر گرفته است. با توجه به اینکه در تحقیق حاضر، حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور مورد بررسی قرار گرفته، پس از گردآوری اطلاعات و تحلیل داده­های جمع­آوری تدوین مسیر راهبردی به عنوان محور اصلی در نظر گرفته شد. رابطه علی: هم­ریختی سازمانی موجب ایجاد و توسعه پدیده محوری می شود. از این رو مقوله هم­ریختی به همراه ویژگی­های آن ساختار حکمرانی جهانی، همسو با نظام جهانی و نظام حکمرانی اقناعی به عنوان شرایط علی در نظر گرفته شد. راهبردها: ساختار پایدار و با ثبات (فرایندهای استاندارد، فرایند رسمی، ثبات در تصمیم­گیری، ثبات برنامه)، دیدگاه سیستمی (تویعه نهادها، به_کارگیری سیستم­ها، عنی­سازی، کاهش تعارضات)، ساختار حامی­گری (حمایت، توجه به منافع جمعی). بستر حاکم: بسترهای شبکه­ای (همکاری بین بخشی، ارتباطات درون­سازمانی، ارتباطات برون­سازمانی). پیامدها: ساختار دموکراتیک (اصلاح ساختار، تدوین اسناد)، تساوی حقوق، تخصیص عادلانه و تقسیم قدرت).

شکل 2: الگو فرایندی ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی

همان­طور که مشاهده می­شود، الگو فرایندی ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی کشور براساس مصاحبه با متخصصان و براساس روش تحلیل داده­بنیاد با استفاده از سه مرحله کدگذاری صورت پذیرفت و در قالب الگو فوق ارائه گردید.

بحث و نتیجه­گیری

ساختار حکمرانی به طور کلی متشکل از سه عنصر می­باشد: شورا، هیئت حکمرانی و یک یا چندکمیته فرعی. اعضای سازمان­های ورزشی ممکن است شامل بازیکنان یا قهرمانان حرفه­ای، مربیان، کارکنان، مدیران و سایر افراد می­باشد. به همین منظور هدف از انجام تحقیق طراحی مدل ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی با رویکرد گراندد تئوری بود. نتایج پژوهش پارادایم­های ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی را در محورهای نهایی زیر دسته­بندی می­کند.

نتایج نشان داد که ساختار پایدار و با ثبات از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد.  استیوارد و نیکولسون (2006) معتقدند ساختار حکمرانی پذیرفته­شده توسط سازمان­های ورزشی غیر­انتقاعی به دلیل گستردگی و واکنش کند به تغییرات ایجاد­شده در شرایط بازار، و به دلیل قرار گرفتن در معرض آسیب­های سیاسی یا بازی قدرت در میان اعضا و اعمال محدودیت بر تمایل سازمان برای تغییر با انتقادات گسترده­ای روبه روست.  کیکولیسن و همکاران  (1989) از یک طراحی ساختار هفت گانه برای حکمرانی ورزش در سطح استانی در کانادا استفاده کردند که با کمک ابعاد مختلف ساختار سازمانی؛ تخصص­گرایی، استانداردسازی و تمرکزگرایی ایجاد شده بود. بانک جهانی (2012) به عنوان یک نهاد بین­المللی، شاخص­های حکمرانی را به شش مولفه حق اظهارنظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی و مقابله با خشونت، اثربخشی دولت، کیفیت مقررات، قانون­مداری و کنترل فساد تقسیم کرده است. لذا پیشنهاد می­شود که با ثبات برنامه­های تدوین­شده،  کاهش تعارضات نهادهای دولتی و انسجام درون­­نهادی بتوان ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی را در جهت پایداری و با ثبات حفظ نمود.

نتایج نشان داد که تدوین مسیر راهبردی از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد.  فرکینز و  شیلبری (2010) همسو با نتایج تحقیق معتقدند توانایی مدیران در تصویب اولویت­های راهبردی خود می­تواند با ایجاد مشارکت بیشتر با نهادهای منطقه­ای و درگیر کردن رویکرد تقسیم قدرت که به دنبال توسعه توانایی منطقه­ای است، افزایش یابد و موجب توسعه قابلیت راهبردی مدیران در سازمان­های ورزشی و رابطه حکمرانی ملی و منطقه­ای گردد. اسلاک  (1985) معتقد است فراین تخصص­گرایی بر ساختار حکمرانی سازمان­های ورزشی ارتباط دارد. ویلر و همکاران (2018) معتقدند نهادهای بین­المللی و کارشناسان آنها برای حکمرانی خوب شاخص­هایی برشمرده­اند تا از این طریق، کشورهای جهان را ارزیابی کنند که آیا حکمرانان کشورهای در­حال­توسعه، امور جامعه­شان را بر اساس این الگو اداره می­کنند یا خیر؟ اگر کشوری مطابق این شاخص­ها عمل کند،  بر مبنای این الگو موفق است و در نتیجه، از کمک­ها و حمایت­های جهانی و نهادهای بین­المللی مانند بانک جهانی، برنامه توسعه ملل متحد و صندوق بین­المللی پول برخوردار می­شود.

نتایج نشان داد که ساختار دموکراتیک از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد. همچنین، هم­ریختی ساختار از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی است.  چنین استدلال می­شود که هم­ریختی ساختاری ممکن است ناشی از عوامل موثر اجباری (اجبار براساس تقاوت­های سازمانی و..)، تقلیدی (تقلید از سازمان­های موفق داخلی و بین­المللی) یا هنجارگونه (متاثر از متخصصان یا افراد حرفه­ای) باشد. سازمان­های ورزشی به ویژه سازمان­هایی که در سطح ملی و بین­المللی حکمران هستند به میزان زیادی به سرمایه­گذاری دولتی نیازمندند و اغلب نسبت به پذیرفتن دستورالعمل­های دولتی تمایل نشان می­دهند. این نیروهای اجباری سازمان­های ورزشی را در جهت پذیرش راه­حل­های مشابه در مباحث حکمرانی سوق داده­اند که شامل آرایش­های ساختاری مشابه است. در مطالعه چهار هیئت حکمرانی ملی ورزشی کانادا آمیس، اسلاک و برت  (1995) دریافتند که مباحث ساختاری مختلف نقش قابل توجهی در بروز تضادها و کشمکش­ها در معرض فشارهای مختلف راندمان و تخصص­گرایی هستند و این مساله منجر به ایجاد تفاوت و کشمکش میان آنها خواهد شد (اسمیت، 1999). هنری، شیلبری و مک دونالد (2009) اینطور استدلال می­کنند که سازمان­های ورزشی حتی در داخل یک حوزه ملی مجموعه ساده­ای از ساختار یا راهبردهای سازمانی ندارند. هوی (2006) در مطالعه­ای در مرکز اسب سواری استرالیا دریافت که فقدان هم­ریختی ساختاری در سطوح سازمان­های ورزشی و در سطوح بالاتر کاملا مشهود است. 

نتایج نشان داد که دیدگاه سیستمی از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد.  در تبیین این نتایج می­توان گفت که هر سازمان برای آن که بتواند موثرتر و کارآتر فعالیت کند، لازم است بر آن نوعی نگرش متفاوت از نگرش عادی حکمفرما باشد که ادراکی کلی و همه جانبه و سیستماتیک از سازمان را فراهم آورد. این نوع دیدگاه را «نگرش سیستمی» نامیده­اند. در نگرش سیستمی به سازمان بر خلاف نگرش صرفا جزئی­نگر و صرفا کلی­نگر، همه تبعات و اثرات حرکات و تصمیم­ها در سازمان بررسی می­شود همچون پزشکی که با تجویز یک کپسول، یک قرص هم در جهت رفع عوارض کپسول ارائه می­دهد تا ساختار و سیستم بدن دچار مشکل نشود. همسو با نتایج تحقیق طهماسبی­پور و همکاران (1397) معتقدند امکان پاسخگویی به اهداف متفاوتی را به صورت کارا و مؤثر و اقتصادی فراهم می­کند؛ بدین معنی که در شناسایی نیازها، باید به فرایند مدیریت منابع انسانی در سازمان­های داوطلبی تأکید کرد و برای مدیریت موفق اطلاعات، باید اطلاعات حیاتی برای موفقیت را شناسایی و کسب و آن را به چیزی با ارزش برای سازمان تبدیل و از دسترسی آسان به آن اطمینان حاصل نمود. شناسایی نیازهای اطلاعاتی، پایه و اساس مدیریت سیستم اطلاعاتی داوطلبی است، زیرا اگر شناخت از سیستم به­خوبی انجام نشود، تعامل مؤثر بین داوطلبان و مدیریت سیستم اطلاعاتی پیش نخواهد آمد. بنابراین مدیران ورزشی در سطوح مختلف مدیریتی، چه اجرایی و عملیاتی با حجم عظیمی از اطلاعات در ابعاد اطلاعاتی، اقتصادی، عملیاتی، و... روبه رو می­باشند و در اکثر مواقع نیازمند تصمیم­گیری صحیح با صرف کمترین زمان هستند. در این صورت مدیران ورزشی با توسعه نهادها، به­کارگیری سیتسم­ها و  غنی­سازی شغلی می­توانند بر ساختار حکمرانی در جهت رسیدن به اهداف سازمانی تاثیر بگذارند.

نتایج نشان داد که ارتباط شبکه­ای از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد. مهرابی و همکاران (1397) معتقدند رابطه بین فدراسیون­های ورزشی بین­المللی، مراکز حکمرانی ملی و سازمان­های ورزشی در سطوح مختلف به شکل سلسله مرابت از بالا به پایین عمل نمی­کند، بلکه به­صورت شبکه­ای می­باشد. فدراسیون­های ورزشی هنوز هم به اشکال مشابهی از شبکه مشترک درون­سازمانی استفاده می­کنند و هر فدراسیون بنا به نوع شبکه­هایی که با آن در ارتباط است، در مباحثی چون کنترل و مدیریت یا حکمرانی متفاوت خواهد بود. به همین منظور نتایج تحقیق به چند دلیل می­تواند مورد تایید قرار ­گیرد:

  1. در سیستم نامنظم شبکه‌ای امکان بهره‌گیری از پتانسیل سایر نودهای (هر کدام از عناصر تشکیل‌دهنده شبکه) اطراف وجود دارد؛ 2. ارتباط شبکه‌ای در جست‌وجوی تصمیم‌های بهینه است. در ساختار شبکه‌ای نهادهای کوچک تصمیم‌گیری در تعامل باهم رفتار آینده سیستم را رقم می‌زنند؛ 3. ارتباط شبکه‌ای به جای نتایج بزرگ در فکر تثبیت نتایج کوچک است. در ارتباط شبکه‌ای، مجموعه‌ای از تصمیمات کوچک یک تصمیم بزرگ را می‌سازند و حرکت بر اساس چندین تصمیم کوچک و همراستا انجام می‌شود. آن چیزی در بحث ساختار باید مورد توجه مدیران قرار گیرد، بحث همکاری بین بخشی، توجه ارتباطات درون­سازمانی و ارتباطات برون­سازمانی در سازمان­های ورزشی می­باشد.

نتایج نشان داد که ساختار حامی­گر از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد.  نتایج تحقیق با نتایج تحقیقات اکساندر و وینر (2000) همخوان است. آنها نیز در تحقیقات خود دریافتند که ارائه استدلال­های پیشرفته در حمایت از پذیرش طرزکار شرکتی یا سازمانی بر این فرض استوار است که چنین شیوه­ای سبب حفاظت بیشتر سازمان­های غیرانتفاعی از بحران­های مالی می­شود. از سوی دیگر، وات (2003) بیان می­کند که هیئت­های حکمرانی ملی در هر ورزش نقش خود را در حمایت از درخواست و جستجو منافع جمعی براساس منافع مورد نظر ذینفعان­شان ایفا می­کنند. همچنین هر یک از اعضا، به ویژه آنهایی که نقش­های اصی در ساختار حکمرانی بر عهده دارند، برای پشتیبانی از خلاقیت و ایده های مورد نیاز برای تحریک اعضای باشگاه و هیئت­های حکمرانی ملی موسسات ورزشی، حیاتی هستند. در ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی باید مواردی از قبیل حمایت از بخش خصوصی با ارائه تسهیلات و تشویق سرمایه­گذاری، کمک­های عام المنفعه و حمایت از کسب و کارهای جدید مد نظر قرار گیرد.

نتایج نشان داد که ساختار عادلانه از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد. در واقع، ادراک بی­عدالتی اثر مخربی بر روند توسعه و بالندگی دارد، زیرا اهتمام نیروی انسانی و انگیزش کارکنان را تحت الشعاع قرار می­دهد. بی­عدالتی و توزیع غیرمنصفانه دستاوردها و ستاده­های سازمان، موجب تضعیف روحیه کارکنان و تنزل روحیه تلاش و فعالیت در آنان می­شود. کیکولیسن و همکاران (1989) دریافتند که ارتباط مهمی بین متغیرهای شکل­دهنده ساختارحقیقی سازمان­های ورزشی غیرانتفاعی وجود دارد و امکانات اثر مهمی بر طراحی ساختار پایدار و با ثبات دارد. تودوراکی و هنری (1994) رویکرد مشابهی را در کار خود به منظور توسعه هیئت حکمرانی ملی انگلیس پذیرفتند. آن ها شش گروه از هیئت­های حکمرانی ملی را شناسایی کردند که براساس ساختارهای سازمان مینزبرگ طراحی شده بودند و در طیفی از بروکراسی ماشینی تا ساختارهای ساده متغیر بودند. بنابراین رعایت عدالت، رمز بقا و پایداری جریان توسعه و بالندگی سازمان و کارکنان آن است. حال این بحث مطرح است که اگر کارکنان مشتاق بالندگی و پیشرفت دریابند که دیگران بدون هیچگونه تلاشی و به­راحتی مدارج ترقی را طی می­کنند و به سطوح بالاتر ارتقا می­یابند، انصاف و برابری در سازمان رعایت نمی­شود و نوعی بی­عدالتی بر سازمان حاکم است، احتمال دارد آنان نیز از تلاش و کوشش بیشتر اجتناب ورزند. اما اگر الزامات عدالت و برابری به درستی در سازمان رعایت شود و اقدامات و فعالیت­های کارکنان برای توسعه توانمندی­های خویش و سازمان لحاظ شود و هرگونه پاداش، تشویق و ترفیع بر این اساس در نظر گرفته شود و همه کارکنان نیز این عدالت را احساس و ادراک نمایند، رضایت از جنبه­های گوناگون کار افزایش یافته، احتمالا تمایل به پیشرفت و ترقی در کارکنان دو چندان ­شود.

نتایج نشان داد که تصمیم­گیری مشارکتی از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد.  یکی از راه­کارهایی که اغلب مدیران برای غلبه بر مشکلات استفاده می­کنند تا در برابر آنها از هم نپاشند، استفاده کردن از مشارکت شغلی و تفیض اختیار است. مدیریت مشارکتی یکی از روش­های مدیریت منابع انسانی است که به منظور حفظ حیثیت انسانی و بهبود کار به­کار گرفته می­شود. اهمیت مدیریت مشارکتی تا بدان حدی است که دانش پژوهانی همچون لی پرستون و جیمز پست یک دهه قبل مشارکت را  «سومین انقلاب در مدیریت» خواندند- نخستین انقلاب پدیدآمدن سلسله مراتب سازمانی و دومین انقلاب، جدایی مدیریت از مالکیت و حرفه­ای شدن آن بوده است (قربانی قهفرقی و همکاران، 1397). از سوی دیگر،، مشارکت و ارج نهادن به کارهای گروهی موجب تجمع افکار و توانایی ها و انجام کلیه امور به بهترین وجه است. اگر سازمان­ها خواهان نیل به چنین نتیجه­ای هستند ناگزیر باید در پی ایجاد انگیزه و جلب مشارکت خود برآیند و این مهم زمانی میسر است که باور داشته باشند انسان­ها در فرایند کار، نه به عنوان ابزار و وسیله، بلکه به عنوان عامل مؤثر در تحقق اهداف سازمانی هستند و به­گونه­ای با آنها رفتار نمایند که کار را بار تلقی نکنند، بلکه از کار لذت ببرند و پذیرای مسئولیت باشند و در جهت بهبود آن بکوشند (ایرانزاده و زنجانی، 1390). مدیریت مشارکتی که در دنیای صنعتی کنونی از آن به­عنوان «انقلابی در عرضه شیوه­های گوناگون مدیریت» یاد می­شود، یک نظام نوین مدیریتی است که تحوالت کیفی عمیقی را در اداره امور سبب شده و به منابع انسانی که پربهاترین و غیرمستهلک­ترین سرمایه سازمان است. بنابراین برای رسیدن به تصمیم­گیری مشارکتی در ساختار حکمرانی شاید ارج نهادن به مشارکت شغلی، تفیض اختیار، مشارکت مردمی، مشارکت کارکنان در تصمیم­گیری، مشارکت نهادهای غیردولتی در تصمیم­گیری می­تواند مفید واقع گردد.

نتایج نشان داد که ساختار ارزیابی و نظارت از جمله عوامل موثر بر ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی می­باشد.  در تبین نتایج به­دست آمده می­توان گفت که شرط بقا و تداوم حیات هر سازمانی در محـیط مـتلاطم و آشـفته امـروزی، ارتقای ساختار حکمرانی است و آنچه که در افزایش ساختار حکمرانی نقش بـه­سـزایی دارد، سـاختار ارزیابی و نظارت است. بدیهی است که ساختار ارزیابی و نظارت، باتوجه به ویژگـی­هـای محتـوایی، ابعـادی و محیطی خود اثر قابل ملاحظه­ای بر توسعه سازمان می­تواند داشته باشد، و درواقع آنچه سـازمان­هـای خلّاق و بهره­ور را از سایر سازمان­ها متمایز می­سـازد، همـین خصوصـیات ساختار حکمرانی است که مناسب موقعیت و جایگاه آن است. به هرحـال، کوشـش بـه منظـور ارتقـای ساختارحکمرانی ورزش قهرمانی، با توجه به ساختار و تشکیلات سازمان امکان کشف نارسـایی­هـای ساختاری نهفته در آن را فراهم و کارکنان را برای انجام مـؤثر وظـایف و اداره بهتر امور آماده می­­­سازد.

به طور کلی سازمان­های ورزشی برمینای میزان سرمایه­گذاری دولتی، نوع ساختار عضویتی که به­کار می­گیرند، و موانع مشارکت در تصمیم­گیری و فعالیت­های حکمرانی اعتبار خواهند یافت. برمبنای حضور افراد داوطلب در فرایندهای حکمرانی، مدیریت و اداره کردن، عملیات خود از سطوح محلی تا بین­المللی بنا می­کنند-هرچند این سازمان­ها براساس سطح رسمیت، تخصص­گرایی و تمرکز ساختارهای متفاوتی دارند. تلاش­های اعمال­شده برای طبقه­بندی سازمان­های ورزشی نشانگر طبیعت متنوع آنها در تمام سطوح سیستم ورزشی هستند. این سازمان­ها به عنوان صنعت ورزش در جهت هرچه بیشتر تجاری شدن، یا حجم گسترده­ای از مباحث ساختاری نظیر پتاسیل بالای کشمکش­های سازمانی و تضاد منافع، نیاز به مدیریت حرفه­ای و تغییر فرایندهای درونی، اثرات خط مشی­های حکمرانی و تعییرات گسترده صنعتی سر وکار دارد. استفاده از فرایندهای استاندارد­شده، استفاده از فرایندهای رسمی، ثبات مدیریتی، ثبات در تصمیم­گیری و  ثبات برنامه­های تدوین­شده، کاهش تعارضات نهادهای دولتی و انسجام درون­نهادی که بتواند ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی را در جهت پایداری و ثبات حفظ نمود پیشنهاد می­شود. با توجه به اینکه ساختار دموکراتیک بر ساختار حکمرانی مطلوب ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد. به همین مظور ساختار حکمرانی به­گونه ای طراحی شود که امکان پیاده‌سازی راهبرد‌ها را فراهم سازد، در هنگام فرموله‌سازی راهبرد‌ها باید توجه شود که این راهبرد‌ها متناسب با توانمندی‌های بالفعل و بالقوه ساختار انتخاب شوند. لذا اصلاح ساختار دموکراتیک، تدوین اسناد ساختار حکمرانی بر اساس فرایند دموکراتیک، همبستگی بین­بخشی و پاسخگویی به جامعه مدنی پیشنهاد می­شود. باتوجه به اینکه هم­ریختی ساختار بر ساختار حکمرانی مطلوب ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد،  اختیار بر اساس تفاوت­های قدرت، تقلید از سازمان­های موفق، توجه به ساختار حکمرانی جهانی و توجه به نظام حاکمیت بین­المللی ورزش پیشنهاد می­شود. باتوجه به اینکه ساختار مشترک بر ساختار حکمرانی مطلوب ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد،  مشارکت کارکنان در تصمیم­گیری، مشارکت نهادهای غیردولتی در تصمیم­گیری، اتحاد و یکپارچکی در تصمیم­گیری، فرهنگ همگرایی  و همسو بودن تصمیم­گیری سه نهاد دولت، بخش خصوصی و مردم پیشنهاد می­شود. باتوجه به اینکه ساختار سیستمی بر ساختار حکمرانی مطلوب ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد، هر سازمان برای آن که بتواند موثرتر و کارآتر فعالیت کند، لازم است که بر آن نوعی نگرش متفاوت از نگرش عادی حکمفرما باشد که ادراکی کلی و همه جانبه و سیستماتیک از سازمان را فراهم آورد. مدیران ورزشی در سطوح مختلف مدیریتی، چه اجرایی و عملیاتی با حجم عظیمی از اطلاعات در ابعاد اطلاعاتی، اقتصادی، عملیاتی، و... روبه رو هستند و در اکثر مواقع نیازمند تصمیم­گیری صحیح با صرف کمترین زمان می­باشند. پس آنها با توسعه نهادها، به­کارگیری سیتسم­ها و  غنی­سازی شغلی می­توانند بر ساختار حکمرانی در جهت رسیدن به اهداف سازمانی تاثیر بگذارند. لذا توسعه نهادهای مردمی، به­کارگیری سیتسم­های کمتر دولتی، غنی­سازی شغلی و در نظر داشتن تغییر در طول زمان پیشنهاد می­شود. باتوجه به اینکه ساختار عادلانه بر حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد. اگر الزامات عدالت و برابری به درستی در سازمان رعایت شود و اقدامات و فعالیت­های کارکنان برای توسعه توانمندی­های خویش و سازمان لحاظ شود و هرگونه پاداش، تشویق و ترفیع بر این اساس در نظر گرفته شود و همه کارکنان نیز این عدالت را احساس و ادراک نمایند، رضایت از جنبه­های گوناگون کار افزایش یافته، احتمالا تمایل به پیشرفت و ترقی در کارکنان دو چندان می­شود. لذا توجه به منافع جمعی، تخصیص عادلانه منابع، حمایت از نهادهای مختلف و نبود تبغیض و دفاع از اقلیت پیشنهاد می­شود. باتوجه به اینکه ساختار شبکه­ای بر حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد، رابطه بین فدراسیون­های ورزشی بین­المللی، مراکز حکمرانی ملی و سازمان­های ورزشی در سطوح مختلف به شکل سلسله مراتت از بالا به پایین عمل نمی­کند، بلکه به­صورت شبکه­ای می­باشد. لذا توجه به ارتباطات درون­سازمانی، توجه به ارتباطات برون­سازمانی، توسعه روابط بین­بخشی و توسعه روابط تجاری و قانونی پیشنهاد می­شود. باتوجه به اینکه ساختار راهبردی بر حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد، تدوین برنامه برای بخش­های مختلف، تدوین مامورییت و وظایف هر بخش، تبیین موضوعات راهبردی و تدوین برنامه برای بخش­های مختلف پیشنهاد می­شود. باتوجه به اینکه ساختار شفاف و پاسخگو بر حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد، کوشـش بـه منظـور ارتقـای ساختارحکمرانی ورزش قهرمانی، با توجه به ساختار و تشکیلات سازمان امکان کشف نارسـایی­هـای ساختاری نهفته در آن را فراهم و کارکنان را برای انجام مـؤثر وظـایف و اداره بهتر امور آماده می­سازد. لذا ایجاد بستر قانونی، اصلاح قوانین، احترام به قوانین، کنترل مالی، شفافیت در تدوین قراردادها، نظارت بر اجرا، بازرسی داخلی و تشکیل کمیته امنیت و مبارزه با فساد پیشنهاد می­شود. نتایج نشان داد که ساختار حامی­گری بر حکمرانی مطلوب در ساختار ورزش قهرمانی کشور تاثیر دارد. موسسات ورزشی برای پشتیبانی از خلاقیت و ایده­های مورد نیاز برای تحریک اعضای باشگاه و هیئت­های حکمرانی ملی، حیاتی هستند. در ساختار حکمرانی ورزش قهرمانی باید به مواردی از قبیل حمایت از بخش خصوصی، ارائه تسهیلات، تشویق سرمایه­گذاری، کمک­های عام­المنفعه، حمایت از کسب و کارهای جدید و توجه به مناقع جمعی مد نظر قرار گیرد. یکی از محدودیت­های پژوه­­های کیفی، امکان تفاسیر مختلف از پدیده مورد بررسی است و طبعا تفسیر صورت­گرفته از پدیده مورد مطالعه در این پژوهش، تنها یکی از تفاسیر ممکن و پذیرفتنی درمورد آن است که تحقیق حاضر نیز از این قائده مستثنی نمی­باشد. در پایان پیشنهاد می­شود پژوهشگران روش­های دیگر کیفی را بررسی و معرفی کنند و با توجه به چالش­های مربوط به روش تحقیق کیفی که در بخش محدودیت­ها اشاره شد، راه­حل­هایی نوآورانه در این شیوه ارائه دهند.

  • منابع

    • ابراهیم­پور، حبیب و الیکی، فهیمه. (1395). «بررسی نقش حکمرانی خوب در کارآمدی دولت­ها». کنفرانس بین­المللی نخبگان مدیریت. صص 1-16.
    • احمدزاده، احمد؛ سیدجعفر، موسوی و مرتضی، ذوستی. (1392). «شناسایی فرصت­ها و چالش­های فرهنگی ورزش استان مازندران». همایش ملی دستاوردهای نوین علمی در تربیت بدنی و علوم ورزشی.
    • بیک زاد، جعفر و زارع دیزج، علی. (1397). «مروری بر مفاهیم و تئوری­های حکمرانی سازمانی مطلوب.»کنگره ملی تحقیقات بنیادین در مدیریت اقتصاد و حسابداری. تهران، دانشگاه غیرانتفاعی اوج.
    • حلبچی، فرزین. (1386). دوپینگ در ورزشکاران. نشریه حکیم
    • سجادی، نسیدصرالله. (1393). «چالش­های مدیران ورزشی در ایران». مطالعات مدیریت ورزشی. 22:، صص 39-62.
    • شعبانی؛ عباس؛ رضایی صوفی، مرتضی و فراهانی، ابوالفضل. (1392). «مطالعه مدل ساختار ورزش ایران (مطالعه دلفی)». رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. 1(3)، صص 21-31.
    • طهماسبی­پور، محسن؛ گنجویی، فرده اشرف وسجادی، سیدحمید. (1397). «طراحی سیستم اطلاعات مدیریت جذب نیروهای داوطلب ورزشی و الگوی کاربردی آن در وزارت ورزش و جوانان». مطالعات مدیریت ورزشی، 51 ، سس،187-204.
    • قائدی، علی. (1395). «بررسی نقش ورزش قهرمانی بر شاخص­های توسعه اجتماعی». نشریه پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی، 5(1): 35-47.
    • قربانی قهفرخی، لیلا؛ کلانی نسب، مرضیه؛ یاراحمدی، معصومه و فتحی، فریبرز. (1397). «نقش ساختار سازمانی در به­کارگیری مدیریت مشارکتی در اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان». مطالعات مدیریت رفتار سازمانی، 5(1)، صص 45- 54.
    • گودرزی، محمود. (1395). سخنرانی در نشست تخصصی به مناسبت روز جهانی ورزش برای صلح و توسعهو تهران، آکادمی ملی المپیک.
    • مجلس شورای اسلامی (1394). فساد در فوتبال، گزارش کمیسیون اصل 90 قانون اساسی. 1-15.
    • مهرابی، قاسم؛ سجادی، سیدنصرالله و جلالی فراهانی، مجید. (1397). تعیین شاخص­های ارزیابی رفتار مدیران برای حکمرانی خوب در فدراسیون های ورزشی. مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش، 5(20)، 19-30.
    • مهرابی، قاسم؛ سجادی، سیدنصرالله و جلالی فراهانی، مجید. (1397). «مقایسه مدل حکمرانی در فدراسیون­های ورزشی رشته­های تیمی و انفرادی». رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی، 6(22)، 9-24.
    • مهرابی، قاسم و سجادی، سیدنصرالله. (1397). حکمرانی در ورزش. نشر: طنین دانش
    • Alexander, J. A., & Weiner, B. J. (1998). “The adoption of the corporate governance model by nonprofit organizations”. Nonprofit management and leadership, 8(3), 223-242.
    • Amis, J., & Slack, T. (1996). “The size-structure relationship in voluntary sport organizations”. Journal of Sport Management, 10(1), 76-86.
    • Creswell, J. W. (2005). Educational research: Planning, conducting, and evaluating quantitative and qualitative qesearch. (2nd edition).
    • Ferkins, L., & Shilbury, D. (2010). “Developing board strategic capability in sport organisations: The national–regional governing relationship”.Sport management review, 13(3), 235-254.
    • Ferkins, L., & Shilbury, D. (2010). “Developing board strategic capability in sport organisations: The national–regional governing relationship”.Sport management review, 13(3), 235-254.
    • Ferkins, L., Shilbury, D., & McDonald, G. (2009). “Board involvement in strategy: Advancing the governance of sport organizations”. Journal of sport management, 23(3), 245-277.
    • Fleta-Asín, J., Muñoz, F., & Rosell-Martínez, J. (2020). “Public-private partnerships: determinants of the type of governance structure”.Public Management Review, 22(10), 1489-1514.
    • Holohan, A. (2010). “The challenge of becoming a network organization”. Los Angeles. University of California press. 85.
    • Hoye, R. (2006). “Leader‐member exchanges and board performance of voluntary sport organizations”. Nonprofit Management and Leadership, 15(1), 55-70.
    • Juliandi, J., Hendrayana, Y., Ma’mun, A., & Masri, M. (2020, February). “Evaluation of Sports Governance in Improving Achievement Sports”. In 4th International Conference on Sport Science, Health, and Physical Education (ICSSHPE 2019) (pp. 235-237). Atlantis Press.
    • Kikulis, L. M., Slack, T., Hinings, B., & Zimmermann, A. (1989). “A structural taxonomy of amateur sport organizations”. Journal of sport management, 3(2), 129-150.
    • Lam, E. T. (2014). “The roles of governance in sport organizations”.Journal of Power, Politics & Governance, 2(2), 19-31.
    • Lee, F., (2001). “Li Furong tan ruhe nuli chengwei yi ming youxiu jiaolianyuan [Li Furong's speech on how to become an outstanding coach) ”, Zhongguo tiyu bao [China Sports Daily], 12(4), 2 [Li Furong is a Vice Minister of Sport in China)
    • Li, W., Zheng, M., Zhang, Y., & Cui, G. (2020). “Green governance structure, ownership characteristics, and corporate financing constraints”. Journal of Cleaner Production, 121008.
    • Miles, I. (2008). “Patterns of innovation in service industries”.IBM Systems journal, 47(1), 115-128.
    • Nunes, R., Nunes, S. B., & Rego, G. (2015). “A New Governance Model for Independent Regulatory Agencies”. Theoretical Economics Letters, 5(01), 4.
    • Parent, M. M., & Hoye, R. (2018). “The impact of governance principles on sport organisations’ governance practices and performance: A systematic review”.Cogent Social Sciences, 4(1), 1503578.
    • Slack, T. (1985). “The bureaucratization of a voluntary sport organization”. International review for the sociology of sport, 20(3), 145-166.
    • Smith, D. H. (1999). Grassroots associations. Thousand Oaks, CA: Sage.
    • Stewart, B., Nicholson, M., Westerbeek, H., & Smith, A. (2004). Australian sport--better by design?: the evolution of Australian sport policy. Psychology Press.
    • Theodoraki, E. I., & Henry, I. P. (1994). “Organizational structures and contexts in British national governing bodies of sport”.International review for the sociology of sport, 29(3), 243-265.
    • Weiler, F., Klöck, C., & Dornan, M. (2008). “Vulnerability, good governance, or donor interests? The allocation of aid for climate change adaptation”. World Development, 104, 65-77.
    • Yeh, C. M., & Taylor, T. (2008). “Issues of governance in sport organizations: A question of board size, structure and roles”.World Leisure Journal, 50(1), 33-45.