نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت راهبردی در سازمانها و رویدادهای ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی،دامغان، ایران

2 دانشیار مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان

3 استادیار مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان

چکیده

تحقیق حاضر با هدف تدوین الگوی ساختاری‌تفسیری توسعه بازاریابی فدراسیون‌رزمی (انجمن‌های ورزش‌های‌رزمی) انجام گرفت. روش‌تحقیق آمیخته و از نظر هدف کاربردی و به شکل میدانی انجام شد. جامعه‌آماری تحقیق در بخش کیفی شامل تمامی متخصصان و ورزشکاران خبره ورزش‌های‌رزمی، مدیران فدراسیون‌های مرتبط و در بخش کمی، کلیه مدیران و کارشناسان فدراسیون، روسای هیات‌های استانی، اساتید مدیریت‌ورزشی و کارشناسان ورزش‌های‌رزمی بودند. روش نمونه‌گیری در بخش کیفی هدفمند و با تکنیک گلوله‌برفی (18 نفر)، در بخش کمی تصادفی و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر انتخاب شد. در بخش کیفی از مصاحبه عمیق نیمه‌ساختار‌یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق‌ساخته حاصل از بخش کیفی استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از آزمون‌های تحلیل‌عاملی‌اکتشافی و مدلسازی ساختاری- تفسیری و نرم‌افزارهای SPSS و Micmac استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که 12 عامل شامل عوامل مدیریتی‌و برنامه‌ریزی؛ بهبود فرآیندها؛ خلاقیت؛ توجه به دارایی‌های نامحسوس؛ تبلیغات‌و رسانه؛ توجه به مشتریان؛ پیشبردها؛ ارزش‌های فرهنگی؛ تکنیک‌های بازاریابی؛ نیروی انسانی؛ بخش خصوصی و حامیان و در نهایت عوامل ساختاری به عنوان عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون‌رزمی وجود دارد که تمامی آنها به عنوان عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون‌رزمی نقش معناداری دارند. نتایج نشان داد که الگوی ساختاری- تفسیری عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون‌رزمی در سه سطح طراحی شد که می‌تواند به عنوان مرجع مناسبی مورد‌‌استفاده دست‌اندرکاران بازاریابی و مدیران فدراسیون‌رزمی و انجمن‌‌های ورزش‌‌های‌رزمی قرار گیرد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Presentation Interpretive Structural Modelling (ISM) of Marketing in The Martial Arts Federation (Martial Arts Associations)

نویسندگان [English]

  • mohsen ahmadi 1
  • nematolah nemati 2
  • tahere bagherpour 3

1 . PhD student in Strategic Management in Sports Organizations and Events, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, Islamic Azad University, Damghan, Iran

2 Associate Professor of Sport Management, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, Islamic Azad University, Damghan

3 . Assistant Professor of Sport Management, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, Islamic Azad University, Damghan

چکیده [English]

The aim of the present study was presentation interpretive structural modelling (ISM) of marketing in the martial arts federation (martial arts associations). The research method was mixed and applied in terms of purpose and in the field. The statistical population of the research in the qualitative section included all experts and athletes in martial arts, managers of related federations and in the quantitative section, all managers and experts of the federation, heads of provincial boards, professors of sports management and experts in martial arts. in the quantitative random section and the sample size was selected by using Morgan table (N=384). Descriptive statistics were used to analyze the data and Fuzzy Delphi Method (FDM), Exploratory factor analysis, sample T-tests, Friedman test, Interpretive Structural Modelling (ISM) tests and SPSS and AMOS software version 23 were used. Findings showed that 12 factors including managerial and planning factors; Process improvement; Creativity; Attention to intangible assets; Advertising and media; Attention to customers; Advances; Cultural values; Marketing techniques; Manpower; There are private sector and sponsors and finally structural factors as effective factors on the development of martial arts federation marketing, all of which have a significant role as effective factors on the development of martial arts federation’s marketing. The results showed that the structural-interpretive model of factors affecting the development of martial arts federation was designed at three levels that can be used as a suitable reference for marketing staff and managers of martial arts federations and martial arts associations.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Modelling. Marketing. Martial Arts
  • Federation
  • Development

تدوین الگوی ساختاری­تفسیری توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی (انجمن­های ورزش­های­رزمی)

محسن احمدی[1]­

 نعمت­الله نعمتی[2]

طاهره باقرپور[3]

10.22034/SSYS.2022.1960.2390

تاریخ دریافت مقاله: 14/5/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:19/10/1400

 

مقدمه

امروزه در دنیا ازجمله در کشور ما، ورزش به عنوان پدیده­ای اجتماعی پذیرفته شده و استقبال خوبی از آن شده است (بهمنی و همکاران، 1399). همچنین ورزش بخش مهمی از جوامع و نیز تجارت جهانی محسوب می­شود (ناظمی و همکاران، 1392). دراین راستا، جهانی شدن ورزش و ایجاد استانداردهای بین­المللی در این صنعت موجب رشد اقتصادی ورزش و تلاش گسترده برخی کشورها برای تمرکز و توسعه هویت ملی از طریق ورزش شده است (شعبانی­بهار و همکاران، 1393). حساسیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رویدادهای ورزشی از یک طرف و گستردگی و کثرت آنها از طرف دیگر ایحاب می­کند که مدیران و برگزارکنندگان از دانش، مهارت و تجربه لازم در برنامه­ریزی، سازماندهی و هدایت رویدادهای ورزشی برخوردار باشند (معماری، 1396). آنچه تداوم حیات یک سازمان اعم از تولیدی یا خدماتی را در بازار رقابت ملی یا بین‌المللی ممکن می‌سازد، تطابق با شرایط در حال تغییر محیطی است (گروم و لفت[4]، 2013). در عصر حاضر، ورزش یکی از موثرترین عوامل اثرگذار در رشد اقتصادی ملی و یکی از درآمدزاترین صنایع در قرن 21 به شمار می‌رود (قاسمی و پارسی‌پور، 1384). ورزش به عنوان یک صنعت پولساز و جذاب می­تواند بسیاری از مشکلات اقتصادی و فرهنگی هر جامعه­ای را بهبود ببخشد (فلیک[5] و همکاران، 2014). افزایش تقاضای شرکت در فعالیت­های جسمانی و ورزشی باعث رشد و گسترش این فعالیت­ها در سطح جهان شده است؛  به طوری­که برای پاسخگویی به این تقاضا و نیاز، جنبش­ها، سازمان‌ها و نهادهای مختلفی به وجود آمده است (چارلز و کومار[6]، 2019). بازاریابی علم جوانی است که سابقه پیدایش آن از قرن بیستم عقب­تر نمی­رود (کاظمی، 1386). هر سازمانی، کوچک یا بزرگ، انتفاعی یا غیرانتفاعی، خانگی یا جهانی بدون داشتن سیستم بازاریابی سالم، هیچ موقعیتی را نخواهد داشت (ویلیامز[7]، 2016). در مقایسه با سایر فعالیت­های تجاری، بازاریابی بیشتر با مشتری سروکار دارد (ژانگ و همکاران[8]، 2018). دانش بازاریابی ورزشی در سال‌های گذشته اهمیت بسزایی برای فدراسیون‌ها و سازمان‌های ورزشی پیدا کرده است (خادمی و همکاران، 1397). امروزه بازاریابی ورزشی همگام با صنعتی شدن ورزش خود به یک صنعت جهانی درآمد­ساز تبدیل شده است که نتیجه­اش کسب سرمایه و درآمدزایی برای سازمان­های ورزشی است که همسو با آن فرایندهایی مانند بلیط فروشی، حق پخش تلویزیونی، حامیان مالی و ... اهمیت فراونی پیدا نموده اند (ویلیامز، 2016). صنعت ورزش 152 میلیارد دلاری آمریکا با رشدی 50 درصدی در طول یک دهه و اشتغال 24000 نفر به طور مستقیم و 5/4 میلیون شغل به­طور غیرمستقیم به عنوان ششمین صنعت در ایالات متحده آمریکا به سرعت در حال رشد است (بروان[9]، 2013). بازاریابی ورزشی شاخه‌ای از بازاریابی است که همزمان بر تبلیغ برنامه‌های ورزشی و تیم‌ها و همچنین تبلیغ کالاها و خدمات دیگر از طریق برنامه‌های ورزشی و تیم‌های ورزشی توجه دارد (فریدفتحی و همکاران، 1398). ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ ورزﺷـﯽ ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان زﯾﺮ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ‌ای از ﻋﻠﻢ ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ، ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ‌ﻫﺎ و وﯾﮋﮔـﯽ‌ﻫـﺎی ﺧـﺎص ﺧـﻮد را دارد (قیامی‌راد، 1385). ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻦ، ﺗﺎ ﺣﺪ اﻣﮑـﺎن ﻣـﯽ‌ﺗـﻮان از وﯾﮋﮔـﯽ‌ﻫـﺎی ﻣﺸﺘﺮک در ﮐﺎرﺑﺮد ﻋﻠﻢ ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓـﺖ و روﻧـﺪ ﺑﺎزارﯾـﺎﺑﯽ ورزﺷـﯽ در ﮐـﺸﻮر را از ﺷﮑﻞ ﺳﻨﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ روش ﻋﻠﻤﯽ ﺳـﻮق داد (قیامی راد، 1385؛ محرم زاده، 1388). مدیران سازمان‌های ورزشی حرفه‌ای و دانشگاهی برای زنده ماندن در فضای کسب و کار ورزشی باید بتوانند چالش‌هایی نظیر هزینه‌های سرسام‌آور، بازار به شدت رقابتی، گسترش نارضایتی هواداران و قطع رابطه آنها و رشد انفجاری فناوری‌های جدید را به شکل اثرگذاری مدیریت کنند (خدایی، 1386). علاوه بر این، حرکت رو به رشد بازاریابی ورزشی، اثرات ویژه‌ای در توسعه ورزش جهان دارد (گلادن و ساتن[10]، 2009).

بازاریابی ورزشی به سه قسمت تقسیم می‌شود: اولین بخش به تبلیغات ورزش و انجمن‌های ورزشی مانند المپیک­ها، لیگ برتر انگلیس و یا مسابقات جام جهانی والیبال می‌پردازد. بخش دوم، استفاده از برنامه‌های ورزشی، تیم‌ها و ورزشکاران برای تبلیغ محصولات مختلف است. بخش سوم، تبلیغ گسترده ورزش برای شرکت بیشتر افراد در برنامه‌های ورزشی است (قربانی قهفرخی و فراهانی، 1398). علاوه بر این، حرکت رو به رشد بازاریابی ورزشی، اثرات ویژه­ای در توسعه ورزش جهان داشته و توانسته گردش پولی عظیم، پتانسیل فوق­العاده برای جذب شاغلان متعدد، جذب منابع مالی خارجی، جنبه­های تبلیغاتی بسیار و فوائد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گسترده­ای را برای افراد ذینفع این صنعت فراهم آورد (فورسا و سالوادور[11]، 2017). سازمان­هایی که برنامه بازاریابی را تجربه کرده­اند و یا خواهند کرد، صرف نظر از میزان و نوع تغییرات محیطی در مقایسه با آنهایی که چنین رویه­ای را رسمی، سیستماتیک و عقلانی تجربه نمی­کنند، موفق­تر هستند (کاتلر و آرمسترانگ، 1388).

فریدفتحی و همکاران (1398) با تدوین الگوی توسعه بازاریابی فدراسیون تیراندازی با کمان بیان کردند که ضعف محیط حقوقی یکی از مهمترین موانع توسعه بازاریابی در فدراسیون تیراندازی با کمان است. همچنین در این مدل، همراهی مدیران ارشد فدراسیون و تقویت کمیته بازاریابی از مهمترین عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون تیراندازی با کمان بودند همچنین اکبری یزدی و نعمت‌زاده (1398)، در تحقیقی با عنوان «تعیین موقعیت راهبردک بازاریابی فدراسیون والیبال» نشان دادند فدراسیون والیبال دارای 7 نقطه قوت، 7 نقطه ضعف، 4 فرصت و 7 تهدید در حوزه بازاریابی خود می‌باشد. قنبری و دهقان (1397) در تحقیقی با عنوان «تاثیر راهبرد بازاریابی سبز بر عملکرد سازمانی در فدراسیون­های ورزشی» بیان کردند که هر سه راهبرد بازاریابی سبز (نوآوری سبز، ارتقای سبز و تبلیغات سبز) تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمان دارد. گاندوگان[12] (2020) در پژوهشی پیرامون بازاریابی ورزشی مسابقات بسکتبال دانشگاهی، به افزایش اهمیت بازاریابی ورزشی در سطح ورزش دانشگاهی اشاره نمود.

در بازاریابی ورزشی دو مفهوم اساسی داریم: مفهوم اول، استفاده از روش‌های بازاریابی برای فروش محصولات و خدمات ورزشی و مفهوم دوم، بازاریابی محصولات غیرورزشی از طریق ورزش است (فریدفتحی و همکاران، 1398). هنرهای رزمی به عنوان رشته‌های مدال‌آور ورزشی در کشور مطرح می‌باشند (محرم‌زاده، 1393). امروزه مدیران بازاریابی ورزشی در کشورهای موفق در این زمینه توانسته­اند با حرکتی پویا و تعیین­کننده، کلید اصلی موفقیت تیم‌های ورزشی و صنعت ورزش خود را که در گرو درک درست نیازها و خواسته­های علاقمندان ورزشی است را پاسخگو باشند. لذا لازمه هر گونه تصمیم­گیری و اتخاذ استراتژی راهبردی، شناخت وضعیت موجود از طریق تجزیه و تحلیل عوامل محیطی و عوامل درونی تاثیرگذار بر سازمان می­باشد. در یک سازمان عناصر آمیخته بازاریابی نقش به سزایی در تدوین راهبرد بازاریابی بر عهده دارند واز این رو سازمان‌ها همواره سعی دارند با کنترل این عوامل سیر دستیابی به اهداف خود را هموار سازند. در حال حاضر آنچه درایران به عنوان بازاریابی ورزشی مطرح است، محدود به فروش ناچیز بلیط مسابقات، تولید و فروش کالاهای ورزشی و حمایت مقطعی و ناکافی حامیان مالی از برخی از تیم­های ورزشی است. وابستگی شدید صنعت ورزش کشور به دولت شرایطی را فراهم نموده است که نیازمند همکاری محققان و افراد تحصیلکرده در این زمینه و مدیران با تجربه­ حرفه­ای در این صنعت می­باشد تا با مطالعه و تحلیل پیچیدگی حاکم بر بازار ورزش کشور، حجم عظیم گردش پولی و افراد شاغل در آن با مدیریتی علمی و صحیح اداره شوند. فدراسیون ورزش­های رزمی به عنوان یکی از فدراسیون­های ورزشی پرمخاطب در کشور نیازمند الگویی مدون و جامع برای مدیریت بازاریابی خود است. بنابراین، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال اساسی است:

 الگوی مطلوب توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی چیست؟

روش­شناسی پژوهش

روش ﺗﺤﻘﻴﻖ پزوهش حاضر، اﻛﺘﺸﺎﻓﻰ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎى روش­ﻫﺎى ﺗﻮﺻﻴﻔﻰ- ﺗﺤﻠﻴﻠﻰ و از ﻧﻈﺮ ﻧﻮع ﻫﺪف ﻛﺎرﺑﺮدى اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ­اى و ﻣﻴﺪاﻧﻰ (ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و پرسش­نامه) اﻧﺠﺎم شد. این پژوهش به روش آمیخته صورت گرفت و جامعه آماری آن در دو بخش کیفی و کمی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران، اساتید و صاحب نظران دانشگاهی در حوزه مدیریت ورزشی و در بخش کیفی، حدود 100 نفر بودند. تعداد نمونه‌ها 18 نفر و نمونه­گیری در بخش کیفی ترکیبی از دو روش هدفمند و گلوله برفی بود. بعد از انجام 15 مصاحبه اشباع اطلاعاتی اتفاق افتاد، اما مصاحبه­ها تا 18 مصاحبه ادامه پیدا کرد. با این حال حجم نمونه در بخش کیفی با توجه به نظر اشتراوس و کوربین 10 الی 25 نفر بود. خبرگان در بخش کیفی مدیران ورزشی علمی و تجربی با سابقه بیش از 15 سال و مدرک تحصیلی فوق­لیسانس یا بالاتر بودند. در بخش کمی کلیه مدیران و کارشناسان فدراسیون، روسای هیئت­های استانی، اساتید مدیریت ورزشی و کارشناسان ورزش­های رزمی به عنوان جامعه انتخاب شدند. حجم جامعه حدود 1000 نفر و نمونه­گیری به روش تصادفی نسبی بود و حجم نمونه در این بخش با توجه به حداقل نمونه در معادلات ساختاری به دست آمد. بنابراین تعداد نمونه در بخش کمی حداقل 200 نفر بود.

گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از طریق مصاحبه و در بخش کمی از طریق پرسش­نامه بود. برای بررسی روایی محتوایی، ابتدا از داوران و متخصصان خواسته شدکه در مورد سوالات نظر بدهند. سپس توسط روش لاوشه[13] که به آن «ضریب نسبی روایی محتوا»[14] گفته می­شود و شاخص روایی محتوا [15]، قضاوت کیفی داوران درباره روایی محتوایی به صورت کمی در می­آید. در همین راستا، پژوهشگر پرسش­نامه محقق­ساخته عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی را برای گرفتن روایی محتوایی از طریق روش لاوشه (حاجی زاده، 1390) در اختیار 18 تن از صاحب­نظران مدیریت ورزشی قرار داد. نتایج نشان داد مقدار ضریب نسبی روایی محتوا برای هر سؤال بزرگ­تر از 70/0 می باشد. با توجه به این که شاخص روایی محتوایی سوالات به­دست آمده برابر با 85/0 شد و از 70/0 بزرگتر است، در نتیجه روایی محتوایی تمام سؤالات تایید­ گردید. در این تحقیق به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که پایایی متغیر اصلی تحقیق (توسعه بازاریابی) 89/0 به­دست آمده و کلیه مولفه­ها از مقدار قابل قبولی برخوردار است. تجزیه و تحلیل داده‌ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام ‌گردید؛ بدین صورت که پس از استخراج داده‌های پرسش­نامه‌ها، ابتدا جهت بررسی متغیرهای جمعیت­شناختی از روش­های توصیفی و برای پاسخگویی به فرضیات پژوهش از آمار استنباطی یهره­گیری شد. در سطح آمار توصیفی، از شاخص‌های آماری فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و طراحی جداول استفاده گردید و در سطح آمار استنباطی، از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و مدل ساختاری تفسیری استفاده شد. این محاسبات از طریق نرم افزار SPSS (نسخه 23) و Micmac انجام شد.

یافته­های پژوهش 

یافته­های مربوط به نمونه­های مورد بررسی براساس جنسیت نشان داد که   42 درصد  پاسخ­دهندگان زن و 58 درصد آن‌ها مرد بودند. در بخش دوم تحقیق (کمی) یافته­های مربوط به نمونه­های مورد بررسی براساس وضعیت تاهل نشان داد که 61 درصد پاسخ­دهندگان مجرد و 39 درصد آن‌ها متاهل بودند. در بخش دوم تحقیق (کمی) یافته­های مربوط به نمونه­های مورد بررسی براساس سن نشان داد که 8/30 درصد از پاسخ­دهندگان در رده سنی 31 تا 40 سال قرار دارند. در بخش دوم تحقیق (کمی) یافته­های مربوط به نمونه­های مورد بررسی براساس وضعیت تحصیلات نشان داد که 4/23 درصد پاسخ­دهندگان دیپلم و پایین تر، 8/45 درصد فوق­دیپلم یا لیسانس و 6/23 درصد فوق­لیسانس یا دکتری بودند.

در این پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی برای تعیین و شناسایی عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی استفاده شد. به همین دلیل پیش از انجام تحلیل عاملی، به منظور اطمینان از کافی­بودن تعداد نمونه­ از معیار کایرز- مِی­یِر- اولکین[16] (KMO) و برای تعیین همبستگی بین متغیرها (گویه­ها) از آزمون بارتلت[17] استفاده شد.

جدول 1: نتایج آزمون بارتلت و KMO

 

 

مقدار

مقدار کایرز می یر و اوکلین (کفایت حجم نمونه)

902/0

آزمون کرویت بارتلت

مقدار کای اسکوآر (2χ)

16/10014

درجه آزادی

3015

سطح معناداری

01/0

با توجه به یافته­های جدول 1 ، مقدار KMO به دست آمده 902/0 می­باشد. این مقدار بیانگر این موضوع است که تعداد نمونه­های تحقیق به منظور تحلیل عاملی کفایت می­کند و انجام تحلیل عاملی برای داده­های مورد نظر امکان­پذیر است و می­توان داده­ها را به یک سری عامل­های پنهان تقلیل داد. همچنین نتایج آزمون بارتلت (01/0=Sig، 16/10014=2χ) نشان می­دهند بین گویه­ها همبستگی بالایی وجود دارد. ازاین­رو، ادامه و استفاده از سایر مراحل تحلیل عاملی جایز است. در ادامه نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی مؤلفه­ها به تفکیک با مقدار بارعاملی به­دست آمده برای هر عامل ارائه شده است.

با توجه به نتایج جدول، اشتراکات برآورد اولیه میزان اشتراک هر متغیر نشان داد که مقادیر تمامی آنها برابر با 1 است. بنابراین، بر مبنای اعتقاد صاحب­نظران متغیرهایی را که عامل­ها نتوانسته­اند بالاتر از 5/0 (یا 50 درصد) از تغییرات آنها را تعیین کنند تعدیل و یا از مجموعه متغیرها حذف می­شوند. نتایج نشان داد واریانس مشترک همه گویه­ها بیشتر از 5/0 است. بنابراین تمامی متغیرها (گویه­ها) در تحلیل باقی خواهند ماند.

نتایج نشان داد که 75 گویه در تحقیق حاضر قابل تقلیل به 12 عامل بوده و می­توان از ترکیب این 75 گویه، ساختار جدیدی بر اساس عامل­ها با ترکیب جدید طراحی و بر اساس آن داده­ها را تحلیل کرد.اکنون برای دسته­بندی گویه­ها در بین عامل، بر اساس بار عاملی آنها باید از نتایج ماتریس عوامل چرخش­یافته استفاده شود. با توجه به نظر محققان بارهای عاملی با مقادیر بالاتر 5/0 قابل قبول هستند.

بر مبنای یافته‌های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و استخراج 12 عامل در پرسش­نامه مورد بررسی، سوالات متناظر با عامل­های مستخرج بدین شرح می­باشند: 1.مدیریتی و برنامه­ریزی، 2.توجه به دارایی­های نامحسوس، 3.نیروی انسانی، 4.تکنیک­های بازاریابی، 5.بخش خصوصی و حامیان، 6.بهبود فرآیندها، 7.خلاقیت، 8.توجه به مشتریان، 9.پیشبردها، 10.عوامل ساختاری، 11.تبلیغات و رسانه، 12.ارزش­های فرهنگی.

برای آزمون فرضیات از تی تک نمونه­ای استفاده گردید.

جدول 2: نتایج آزمون تی تک نمونه­ای

آماره

متغیر

میانگین

میانگین آماری

درجه آزادی

t

سطح معنی­داری

k-s

عوامل مدیریتی

94/3

3

304

82/21

01/0

41/0

بهبود فرآیندها

58/3

3

304

19/14

01/0

32/0

خلاقیت

55/3

3

304

10/13

01/0

65/0

توجه به دارایی­های نامحسوس

86/3

3

304

73/20

01/0

69/0

تبلیغات و رسانه

24/3

3

304

79/5

01/0

23/0

پیشبردها

41/3

3

304

47/10

01/0

62/0

ارزش­های فرهنگی

19/3

3

304

08/5

01/0

46/0

تکنیک­های بازاریابی

71/3

3

304

56/19

01/0

80/0

عوامل نیروی انسانی

90/3

3

304

10/21

01/0

83/0

بخش خصوصی و حامیان

65/3

3

304

19/17

01/0

36/0

عوامل ساختاری

38/3

3

304

76/9

01/0

76/0

توجه به مشتریان

51/3

3

304

99/12

01/0

32/0

با توجه به نتایج جدول 2، عوامل مدیریتی بهبود فرآیندها، خلاقیت، توجه به دارایی­های نامحسوس، تبلیغات و رسانه، پیشبردها، ارزش­های فرهنگی، تکنیک­های بازاریابی، عوامل نیروی انسانی، بخش خصوصی و حامیان، عوامل ساختاری و توجه به مشتریان  در توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی نقش معنی‌داری دارد. بنابراین فرضیه صفر در تمامی فرضیه­های تحقیق رد می‌شود.

به منظور اولویت­بندی و بررسی عوامل مدیریتی و برنامه­ریزی موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی از نظر نمونه­های تحقیق از آزمون رتبه­بندی فریدمن استفاده شد. با توجه به نتایج آزمون رتبه­بندی فریدمن بین عوامل مدیریتی و برنامه­ریزی موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده گردید. بالاترین اولویت مربوط به «تدوین برنامه راهبردی متناظر با برنامه بلندمدت­» بود. بین عوامل بهبود فرآیندها بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «ارتباط برنامه‌های بازاریابی با برنامه‌های راهبردی فدراسیون رزمی­­» بود. بین عوامل خلاقیت موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «بکارگیری افراد خلاق و نوآور در بخش بازاریابی» بود. بین عوامل توجه به دارایی­های نامحسوس بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­داری مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «کیفیت تصمیم‌های اتخاذ شده در حوزه بازاریابی فدراسیون» بود. بین عوامل تبلیغات و رسانه بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «تبلیغات مربوط به رشته­های رزمی در رسانه‌ها» بود. بین عوامل پیشبردها بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «بهبود شناخت مدیران نسبت به اهمیت بازاریابی» بود. بین عوامل ارزش­های فرهنگی بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی  اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «توجه به ارزش­های ملی در توسعه بازاریابی» بود. بین عوامل تکنیک­های بازاریابی بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به « توجه به راهبرد های قیمت­گذاری در ارائه خدمات فدراسیون» بود. بین عوامل نیروی انسانی بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «استفاده از تیم‌های میان­رشته‌ای از متخصصانی از حوزه‌های بازاریابی، عملیاتی و تحقیق و توسعه» بود. بین بخش خصوصی و حامیان بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی  اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «تلاش برای برقراری حق پخش تلویزیونی مسابقات فدراسیون رزمی» بود. بین عوامل ساختاری بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «ایجاد استقلال در ساختار و تصمیم‌گیری‌های بازاریابی فدراسیون رزمی» بود. بین عوامل توجه به مشتریان بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «افزایش خدمات ارائه­شده به مشتریان» بود. بین عوامل موثر در توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی اولویت معنی­دار مشاهده شد. بالاترین اولویت مربوط به «تبلیغات و رسانه» بود.

پس از شناسایی شاخص‌های مرتبط با بازاریابی فدراسیون رزمی، جهت ترسیم مدل ساختاری- تفسیری عوامل توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی مراحل به شرح زیر انجام شد: ابتدا جهت تشکیل ماتریس تعامل ساختاری یک ماتریس هفت در هفت شامل شاخص‌ها تشکیل و در اختیار نمونه قرار داده شد. اعضای نمونه بر اساس اصول زیر ماتریس‌ها را تکمیل نمودند و به ازای هر «j و i» ارتباط میان این دو متغیر در چهارچوب بررسی زیر است:

V: شاخص سطر i برای رسیدن به شاخص ستون j کمک می‌کند.

A: شاخص ستون j برای رسیدن به شاخص سطر i کمک می‌کند.

x: بین عامل سطر (i) و ستون (j) ارتباط دوطرفه وجود دارد.

O: شاخص­های ستون j و سطر i بدون ارتباط هستند.

نتیجه ماتریس خودتعاملی در جدول 3 مشخص است:

جدول 3.:ماتریس خودتعاملی متغیرها

 

مدیریتی

توجه به دارایی­های نامحسوس

نیروی انسانی

تکنیک­های بازاریابی

بخش خصوصی

بهبود  فرآیندها

خلاقیت

توجه به مشتریان

پیشبردها

عوامل ساختاری

تبلیغات و رسانه

ارزش­های فرهنگی

مدیریتی

0

1

1

1

1

1

1

1

1

1

1

1

توجه به دارایی­های نامحسوس

0

0

1

0

0

1

1

1

1

0

0

1

نیروی انسانی

0

1

0

1

1

1

1

1

1

0

1

0

تکنیک­های بازاریابی

0

0

0

0

1

0

0

1

0

0

1

0

بخش خصوصی

0

0

0

0

0

1

0

1

1

0

1

0

بهبود فرآیندها

0

0

1

1

1

0

1

1

1

0

1

0

خلاقیت

0

0

1

1

0

1

0

1

1

0

1

0

توجه به مشتریان

0

0

0

1

0

1

0

0

1

0

 

1

پیشبردها

0

0

0

1

0

1

1

1

0

1

0

0

عوامل ساختاری

1

1

1

0

1

1

0

1

1

0

1

1

تبلیغات و رسانه

0

0

0

0

1

0

0

1

0

0

0

1

ارزش­های فرهنگی

0

0

0

0

0

0

0

1

1

0

1

0

 

 

شکل 1: نتیجه تحلیل میک­مک

شکل 1، نتیجه میزان وابستگی و قدرت نفوذ را برای هر یک از شاخص‌ها نشان می‌دهد. بر این اساس شاخص‌های توجه به دارایی­های نامحسوس، ارزش­های فرهنگی و تکنیک­های بازاریابی در منطقه مستقل، شاخص­های مدیریتی و برنامه­ریزی، عوامل ساختاری و نیروی انسانی در منطقه نفوذی، شاخص­های بهبود فرآیندها و خلاقیت در منطقه پیوندی و شاخص­هایش خصوصی و حامیان، توجه به مشتریان، پیشبردها و تبلیغات و رسانه در منطقه وابسته قرار دارند. عوامل خودمختار شامل عواملی هستند که دارای قدرت نفوذ و وابستگی ضعیف و متوسط هستند. عوامل وابسته دارای قدرت نفوذ کم، ولی وابستگی نسبتاً بالا می‌باشند. این عوامل معمولاً متغیرهای نتیجه یا هدف هستند. عوامل پیوندی دارای قدرت هدایت زیاد و وابستگی زیاد می‌باشند و عوامل نفوذی نیز عواملی هستند که دارای قدرت نفوذ زیاد، ولی وابستگی کم می‌باشند (مالون، 2014).

در مرحله بعد برای تعیین سطح شاخص‌ها و اولویت آن‌ها، مجموعه دستیابی و مجموعه پیش‌نیاز برای هر عامل تعیین می‌شود. مجموعه دستیابی هر شاخص شامل شاخص‌هایی می‌شود که از این شاخص تأثیر می‌پذیرند و مجموعه پیش‌نیاز شامل شاخص‌هایی می‌شود که بر این شاخص تأثیرگذارند. این تأثیر و تأثرها با استفاده از ماتریس دستیابی به دست می‌آید. هرچه یک هدف دارای اثرگذاری بالاتری بر سایر اهداف باشد، در مدل ISM در سطح پایین‌تری قرار می‌گیرد، چراکه در مدل ISM اثرگذاری از پایین به بالاست. سطح اشاره به لایه‌های طراحی‌شده مدل نهایی دارد. برای به دست آوردن سایر سطوح، باید سطوح قبلی از ماتریس جدا و فرآیند تکرار شود. با توجه به خروجی نرم­افزار میک­مک، مدل نهایی به‌صورت شکل 2 به دست می‌آید:

شکل 2: مدل ساختاری- تفسیری شاخص‌های توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی

در شکل 3 مدل ساختاری- تفسیری شاخص‌های توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی به صورت خیلی ساده (حذف کم­اثرها توسط نرم­افزار میک مک) ارائه شده است: 

 

 

شکل 3: مدل ساختاری- تفسیری شاخص‌های توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی در حالت ساده­شده 95 درصد

بحث و نتیجه­گیری 

بر کسی پوشیده نیست که امروزه، ورزش بخش مهمی از جوامع و نیز تجارت جهانی محسوب می­شود. ورزش به عنوان یک بخش اقتصادی چه در بُعد عملی و چه در بُعد تماشایی، در تولید و مصرف کالاها و خدمات ورزشی و توسعه اقتصادی جوامع مختلف نقش اساسی دارد و هم اکنون یکی از عوامل اثرگذار در رشد اقتصاد ملی و نیز از درآمدزاترین صنایع قرن 21 به شمار می­رود. هدف بازاریابی ورزشی نیز ارضای نیازها و خواسته‌های مصرف­کننده‌های ورزشی و رسیدن به اهداف و مقصود شرکت در رمینه فلسفه مأموریت و چشم انداز آن و همچنین ماندن در جایگاه برتر رقابت‌ها برای به حداکثر رساندن محصولات و پتانسیل‌های شرکت است. این پیچیدگی‌ها برخی ویژگی‌ها را نشان می‌دهد که محصولات ورزشی را بی­همتا می­سازد. به هر حال علاوه بر موضوع مشتریان و رسانه ها، عوامل بسیاری می تواند بر توسعه بازاریابی در فدراسیون های ورزشی کشور و از جمله فدراسیون ورزش­های رزمی تاثیرگذار باشد که شناسایی آن­ها می­تواند زمینه­ساز برنامه­ریزی برای توسعه بازاریابی در این فدراسیون شود. بر این اساس، سوال اصلی تحقیق در ذهن محقق متبادر شد که عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی (انجمن­­های ورزش­­های­ رزمی) چیست؟

با توجه به نتیجه آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، تمامی 75 گویه پرسش­نامه از بار عاملی مناسبی برخوردار بودند و در نهایت 12 عامل در پرسش­نامه مورد بررسی شناسایی شد: عوامل مدیریتی و برنامه­ریزی؛ بهبود فرآیندها؛ خلاقیت؛ توجه به دارایی­­های نامحسوس؛ تبلیغات و رسانه؛ توجه به مشتریان؛ پیشبردها؛ ارزش­های فرهنگی؛ تکنیک­های بازاریابی؛ نیروی انسانی؛ بخش خصوصی و حامیان و در نهایت عوامل ساختاری. گفتنی است که سرعت تحولات امروزی به آسانی اصول موفقیت دیروز را از رواج انداخته و منسوخ نموده است. با شروع قرن بیست و یکم، سازمان‌های ورزشی با چالش­های متعددی روبه­رو شده اند. کشورها و سازمان‌ها با تشدید رقابت‌های جهانی، شکاف شدید درآمدی، سهل انگاری در زمینه تاسیسات و زیربناها، رکود اقتصادی، فقدان مهارت‌های کافی، نیروی انسانی لازم و نیز با مشکلات و مسایل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند. همه اینها را می‌توان چالش نامید، اما در عین حال می­توان از آنها به عنوان فرصت نیز یاد نمود. رقابت‌های جهانی در ورزش به معنی بازار بزرگتری برای ارائه کالا و خدمات ورزشی است. جامعه بشری اکنون بیش از هر زمان دیگری با کمبود منابع و نیازهای متنوع مواجه است و تلاش می‌کند تا با استفاده از منابع محدود موجود پاسخگوی بخشی از نیازهای نامحدود خود باشد. اگر اقتصاد همانا بررسی چگونگی رفع نیازهای نامحدود با استفاده از منابع محدود باشد، مدیریت مجموعه‌ای از مهارت‌ها و داشته‌ها برای استفاده بهینه از منابع موجود خواهد بود و بازاریابی هم تشخیص نیاز و رفع آن از طریق تبادل منابع است. بازاریابی از این عقیده مشتق شده که مشتری بسیار مهم است و شرکت بایستی نیازها و خواسته­های مشتری را ارضا کند. از طرف دیگر، ورزش­های رزمی در کشورمان توانسته­اند وزشکاران و علاقمندان بسیاری را به خود جذب نمایند و با همکاری تمامی انجمن­های ورزش­های رزمی، فدراسیون ورزش­های رزمی تاسیس شده است که برای دستیابی به اهداف خود نیازمند منابع مالی است. لذا ضروری است که بازاریابی این فدراسیون به نحو مطلوبی توسعه یابد تا بتواند بخشی از منابع مالی لازم را فراهم نماید. بر این اساس، شناسایی عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی (انجمن­های ورزش­­های­ رزمی) می‌تواند به عنوان گام نخست در توسعه بازاریابی این فدراسیون محسوب شود و زمینه لازم برای توسعه آن را برای مدیران این فدراسیون فراهم نماید. نتیجه تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد 12 عامل شامل عوامل مدیریتی و برنامه­ریزی؛ بهبود فرآیندها؛ خلاقیت؛ توجه به دارایی­های نامحسوس؛ تبلیغات و رسانه؛ توجه به مشتریان؛ پیشبردها؛ ارزش­های فرهنگی؛ تکنیک­های بازاریابی؛ نیروی انسانی؛ بخش خصوصی و حامیان و در نهایت عوامل ساختاری به عنوان عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی (انجمن­­های ورزش­­های­ رزمی) وجود دارند.

نتایج آزمون تی تک نمونه­ای و آزمون فریدمن نشان داد که کلیه مولفه­های عامل تکنیک­های بازاریابی به طور معنی­داری بالاتر از حد متوسط قرار دارند. همچنین بین آنها اولویت معنی­داری وجود دارد؛ به طوری­که بالاترین رتبه­ها مربوط به «توجه به راهبرد­های قیمت­گذاری در ارائه خدمات فدراسیون» و «ایجاد سناریوهای فروش» بود. در جهان پر از تحول امروزی شرکت‌ها و مؤسساتی موفق خواهند بود که به تحولات سریع جهانی، تحولات سریع بازار، وضعیت رقبا، نظام‌های توزیع، رسانه‌های گروهی، فن­آوری جدید و در کل به بازاریابی و مدیریت بازار توجه نمایند. لذا شرکت‌هایی به این اعتبار و شهرت خواهند یافت که به رضایت مشتری توجه بیشتری کنند و از طریق ارضای بهتر نیازهای آنان، از رقبا پیشی بگیرند و منافع کلان جامعه را در نظر داشته باشند که این مهم بدون استفاده بهینه از تکنیک­های بازاریابی میسر نخواهد بود. از سوی دیگر، اکنون بازار کشورهای جهان با ورود محصولاتی با برند و نام‌های گوناگون و متعدد چهره دیگری یافته است که خود این موضوع نگرش جامع به بازار و استفاده بهینه از تکنیک های بازاریابی را بسیار ضروری ساخته است. حال که بازاریابی مورد توجه روزافزون سازمان‌ها و نهادهای خصوصی و دولتی قرار گرفته و از مرحله اولیه توزیع و فروش به فلسفه پیچیده‌ای برای ارتباط پویای سازمان‌ها با بازارهایشان تبدیل شده است، سازمان‌های بزرگ و کوچک رفته رفته از تفاوت بین فروش و بازاریابی آگاه شده‌اند و در مرحله سازماندهی بازاریابی خود هستند و در همین راستا با اقدام به استفاده از روش­ها و تکنیک­های بازاریابی مختلفی که منطبق با شرایط درونی و بیرونی سازمان هستند، برنامه­های بازاریابی خود را تدوین و اجرا می­نمایند. بر همین اساس و در رابطه با عامل تکنیک­های بازاریابی در فدراسیون ورزش رزمی کشور، یافته­ها نشان داد که مولفه­هایی از جمله ایجاد سناریوهای فروش؛ توجه به رقبا و عملکرد آنها؛ توجه به راهبرد­­های قیمت­گذاری در ارائه خدمات فدراسیون؛ استفاده از تم و برند مشخص و ثابت؛ توجه به اندازه بازار فدراسیون رزمی و استفاده از مشتریان فدراسیون برای بازاریابی می­توانند به عنوان تکنیک­های مفید بازاریابی در این فدراسیون مورد استفاده مدیران آن قرار گیرند که از میان آنها، دو مولفه یا تکنیک «توجه به راهبرد­های قیمت­گذاری در ارائه خدمات فدراسیون» و «ایجاد سناریوهای فروش»، بیش از سایر مولفه ها مورد تائید و اهمیت خبرگان امر قرار گرفت. بر این اساس پیشنهاد می­شود که مدیران بازاریابی فدراسیون ورزش رزمی کشور با توجه و استفاده بهینه از راهبرد­های قیمت­گذاری در ارائه خدمات فدراسیون و همچنین تدوین و اجرای سناریوهای فروش، شرایطی را ایجاد نمایند که مسیر توسعه بازاریابی فدراسیون هموارتر و بهره­وری برنامه­های بازاریابی این فدراسیون نیز بیشتر شود.

نتایج نشان داد که کلیه مولفه­های عامل بخش خصوصی و حامیان به طور معنی­داری بالاتر از حد متوسط قرار دارند. همچنین بین آنها اولویت معنی­داری وجود دارد؛ به طوری که بالاترین رتبه­ها مربوط به «تلاش برای برقراری حق پخش تلویزیونی مسابقات فدراسیون رزمی» و «تشویق و حمایت از فعالان حوزه اشتغال ورزش‌های رزمی» بود. امروزه مسائل مالی و اقتصادی بر تمام فعالیت­های نوع بشر تاثیر مستقیم می­گذارد. همچنین، تمام مدیران موظف­اند که برای انجام پروژه­ها و برنامه­های خود، احتیاجات مالی و اقتصادی آنها را برآورده نمایند و به طور صحیح و به موقع به مصرف رسانند. در سازمان­های ورزشی و به طور ویژه، فدراسیون­های ورزشی نیز این قاعده وجود دارد و برای پیشبرد اهداف آنها، ملزم به تامین منابع مالی مورد نیاز می­باشد. این مهم بازاریابی ورزشی و جذب حامیان مالی را به عنوان یکی از روش­های مهم در تعیین منابع اقتصادی شاخص نموده است. در بسیاری از فدراسیون‌ها، بودجه تخصیصی وزارت ورزش و جوانان جوابگوی برنامه‌های فدراسیون نیست و از سویی برخی فدراسیون­ها در سیاست‌گذاری‌های اخیر وزارت ورزش و جوانان به درآمدزایی و خودکفایی در تامین منابع مالی ملزم شده‌اند. حال باید توجه داشت که یکی از مهمترین روش­های کسب درآمد و رفع نیاز مالی در صنعت ورزش را حمایت ورزشی سازمان­ها و ادارات مختلف از تیم یا باشگاه تشکیل می­دهد و از این طریق می­توان بخش قابل توجهی از هزینه­های فدراسیون­ها، هیئت­ها و باشگاه­های ورزشی را مرتفع نمود. از منظری دیگر نیز می­توان سرمایه­گذاری مناسب بخش­های خصوصی در فدراسیون ورزش رزمی کشور را یکی از مهمترین عوامل در رفع مسائل مالی آن دانست و در این راستا لازم است که مولفه­هایی همچون ایجاد تمایل در بخش خصوصی برای سرمایه­گذاری در فدراسیون رزمی؛ اعطای تسهیلات بانکی برای سرمایه­گذاری در حوزه فدراسیون رزمی؛ تلاش برای برقراری حق پخش تلویزیونی مسابقات فدراسیون رزمی؛ توجه و حمایت دولت به اشتغال و اقتصاد در ورزش‌های رزمی؛ همکاری و تعامل میان بخش خصوصی و دولتی؛ توجه به درآمدزایی از باشگاه‌های ورزشی رزمی؛ تشویق و حمایت از فعالان حوزه اشتغال ورزش‌های رزمی و توجه به جذب گردشگر ورزشی از طریق ورزش‌های رزمی را مد نظر قرار داد. همچنین، باید توجه داشت که از نظر نمونه تحقیق، دو مولفه «تلاش برای برقراری حق پخش تلویزیونی مسابقات فدراسیون رزمی» و «تشویق و حمایت از فعالان حوزه اشتغال ورزش‌های رزمی» از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. لذا بر این اساس پیشنهاد می­شود که مدیران فدراسیون ورزش­های رزمی کشور با تلاش بیشتر جهت برقراری حق پخش تلویزیونی مسابقات فدراسیون رزمی و نیز تشویق و حمایت از فعالان حوزه اشتغال ورزش‌های رزمی، بیش از پیش توسعه بازاریابی این فدراسیون را موجب شوند.

نتایج تحقیق نشان داد که بین عوامل موثر بر توسعه بازاریابی فدراسیون رزمی (انجمن­های ورزش­­های­ رزمی) اولویت معنی­داری وجود دارد؛ به طوری­که بالاترین رتبه­ها مربوط به «عامل تبلیغات و رسانه» و «عوامل مدیریتی و برنامه­ریزی» بود. منطقی به نظر می­رسد که میان چند عامل موثر بر موضوعی خاص، برخی از عوامل از اولویت بیشتری بنست به دیگر عوامل برخوردار باشند، اما چرایی این اهمیت و اولویت باید مورد توجه قرار گیرد. باید گفت که با شروع قرن بیست و یکم، سازمان‌های ورزشی با تشدید رقابت‌های جهانی، شکاف شدید درآمدی، سهل‌انگاری در مورد تأسیسات و زیربناها، رکود اقتصادی، فقدان مهارت‌های کافی و نیروی انسانی لازم، با مشکلات و مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. همه این‌ها را می‌توان چالش­های پیش روی سازمان­های ورزشی از جمله فدراسیون ورزش رزمی نامید. اما درعین‌حال می‌توان از آن‌ها به‌عنوان فرصت نیز یاد نمود. به عنوان نمونه، رقابت‌های جهانی در ورزش به معنی بازار بزرگ‌تری برای ارائه کالا و خدمات ورزشی است. از سوی دیگر، جامعه بشری اکنون بیش از هر زمان دیگری با کمبود منابع و نیازهای متنوع مواجه است و تلاش می‌کند تا با استفاده از منابع محدود موجود، پاسخگوی بخشی از نیازهای نامحدود خود باشد. اگر اقتصاد همانا بررسی چگونگی رفع نیازهای نامحدود با استفاده از منابع محدود باشد، مدیریت مجموعه‌ای از مهارت‌ها و داشته‌ها برای استفاده بهینه از منابع موجود خواهد بود و بازاریابی هم تشخیص نیاز و رفع آن از طریق تبادل منابع است. بازاریابی از این عقیده مشتق شده که مشتری بسیار مهم است و شرکت باید نیازها و خواسته‌های مشتری را ارضا کند. مشتری مداری به این دلیل مورد توجه سازمان­های عصر حاضر قرار گرفته است که اکنون مشتری به دلیل پیشی گرفتن تولید بر تقاضا، انتخا­ گر شده است- حال آنکه  بقا و توسعه سازمان­های امروز، در گروی رضایت‌مندی مشتریان آنها می‌باشد. بنابراین لازم است که دست اندرکاران ورزش­های رزمی در کشور با تبلیغات مناسب و استفاده بهینه از ظرفیت رسانه­های مختلف، زمینه توسعه این رشته­ها را بیش از پیش فراهم آورند و با برنامه­های بازاریابی مناسب، قابلیت­های تبلیغاتی خود را بیشتر ارتقا بخشند و بدین وسیله، وجهه ورزش­های رزمی را بیش از پیش در نظر تماشاگران و ورزشکاران رزمی ارتقا بخشند و بستر حمایت­های مالی را فراهم آورند. علاوه بر این، در بررسی و تحلیل مسائل مختلف و موضوعات گوناگون اجتماعی از اصل مدیریت نمی‌توان غافل شد و آن را نادیده گرفت. غفلت و نادیده گرفتن این موضوع به معنی غافل شدن از ریشه مسائل و علت‌العلل مشکلات است. با گذشت زمان و به­ویژه در جوامع پیچیده امروزی اهمیت اصل مدیریت آشکارتر شده و در تحلیل و کنکاش مسائل مختلف اجتماعی، بیش از پیش خود را به رخ می‌کشاند. از همین روست که با پیدایش و رشد علوم جدید، علومی همچون مدیریت و جامعه شناسی و ... که بیشتر توجه خود را روی مسائل انسانی و اجتماعی متمرکز کرده بودند، مورد توجه ویژه اندیشمندان قرار گرفته­اند. بنابراین، امروزه بحث مدیریت اگر مهم‌ترین جزء در تحلیل علمی و ریشه­ای مسائل نباشد، یکی از مهم­ترین آن­هاست. وضعیت ورزش کشور و فدراسیون­های ورزشی در تمامی حوزه­ها از جمله بازاریابی نیز مستقیما بازتابی از نوع و نحوه مدیریتی است که بر آن حاکم می­باشد و سایر موضوعات و اجزا تقریبا فرع بر این قضیه و معلول آن هستند. با این تفاسیر به نظر می­رسد که دلیل اهمیت و اولویت دو عامل تبلیغات و رسانه و عوامل مدیریتی و برنامه­ریزی نسبت به سایر عوامل قابل درک است. بر این اساس، پیشنهاد می­شود که مدیران فدراسیون ورزش رزمی کشور با تمرکز بیشتر بر دو عامل تبلیغات و رسانه و عوامل مدیریتی و برنامه­ریزی نسبت به سایر عوامل، در فرایند توسعه بازاریابی فدراسیون سرعت بیشتری ایجاد نمایند.

نتایج مدل­سازی ساختاری- تفسیری تحقیق نشان داد که مدل توسعه بازاریابی در فدراسیون ورزش رزمی کشور از سه سطح مختلف تشکیل شده است که هر یک از سطوح به دست آمده از درجه اهمیت و تاثیرگذاری مختلفی نسبت به سایر سطوح برخوردارند. همچنین، می­توان بیان داشت که استفاده از مدل به دست آمده مطمئنا می­تواند در توسعه بازاریابی فدراسیون ورزش رزمی کشور مفید و ارزشمند باشد لذا پیشنهاد می­شود که مدیران بازاریابی این فدراسیون، مدل مذکور را به عنوان نقشه راهنمای توسعه این حوزه مد نظر قرار دهند و برنامه­های خود را بر مبنای این مدل قرار دهند تا بتوانند بر کارایی و اثربخشی آنها افزوده و موجبات توسعه هر چه بیشتر بازاریابی در این فدراسیون را فراهم نمایند.

 

  • منابع

    • اکبری یزدی، حسین و نعمت زاده، سجاد. (1398). «تعیین موقعیت راهبردک بازاریابی فدراسیون والیبال». پژوهش در مدیریت ورزشی. دوره 8، شماره 8.
    • بهمنی، فاطمه؛ احسانی، محمد؛ کوزه چیان، هاشم و امیری، مجتبی. (1399). »طراحی الگوی بازاریابی لیگ‌های حرفه‌ای بانوان ایران با رویکرد مزیت رقابتی پایدار». مطالعات مدیریت ورزشی، 12(59)،صص 17-36.
    • حافظی، وحید؛ عبدوی، فاطمه و خدادای، وحید. (1395). «فاکتورهای تاثیرگذار مشتریان بر قصد خرید بلیط آنلاین مسابقات فوتبال». هفتمین کنفرانس بین­المللی اقتصاد و مدیریت، سوئد- دالارنا، مرکز ارتباطات دانشگاهی ICOAC، دانشگاه دولتی دالارنا.
    • خادمی، علی؛ ماجدی، نیما و نادری نسب، مهدی. (1397). «تدوین راهبرد‏های بازاریابی فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران». مدیریت و توسعه ورزش.
    • خدایی، مجید. (1386). «توصیف و مقایسه دیدگاه مدیران، مربیان و قهرمانان تیم­های ملی در مورد عوامل موثر در توسعه و ارتقای ورزش قهرمانی در کشور». پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، تهران.
    • شعبانی بهار، غلامرضا؛ منصف، علی؛ گودرزی، محمود و عرفانی، نصرالله. (1393). «کاربرد مدل معادلات ساختاری در برآورد اعتبار و روایی سازه پرسش­نامه شاخص­های موفقیت ورزشی». رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. ۲( ۶ )، صص ۵۵-۶۶.
    • فریدفتحی، اکبر؛ شعبانی بهار، غلامرضا و فرهمند، فرناز. (1398). «تدوین الگوی توسعه بازاریابی ورزشی فدراسیون تیراندازی با کمان». پنجمین همایش ملی مدیریت ورزشی، تهران.
    • قاسمی، حمید و پارسی پو،ر سولماز. (1384). «بررسی وضعیت گردشگری ورزشی ایران». همایش ملی تخصصی مدیریت ورزشی.
    • قنبری، مهدی و دهقان، سیدامین. (1397). «بررسی تاثیر راهبرد بازاریابی سبز بر عملکرد سازمانی در فدراسیون­های ورزشی».دوماهنامه نخبگان علوم و مهندسی. 3 (6).
    • قیامی راد، امیر. (1385). «بررسی شیو­ های نوین بازاریابی رشته کاراته در ایران». پایان­نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه ارومیه.
    • کاتلر، فلیپ و آرمسترانگ، گری. (1388). مدیریت بازاریابی. بهمن فروزنده. چاپ پنجم، تهران: نشر آموخته
    • کاتلر، فلیپ. ( 1984). مدیریت بازاریابی. بهمن فروزنده. اصفهان: چاپ فرزانه
    • کاتلر، فیلیپ. (1384). مدیریت بازاریابی: تجزیه و تحلیل، برنامه­ریزی، اجرا و کنترل. بهمن فروزنده. چاپ اول، نشر آتروپات
    • کاظمی، محمد رضا. (1386). «بررسی عنصر قیمت از عناصر آمیخته بازاریابی ورزشی در لیگ حرفه­ای فوتبال ایران و مقایسه وضعیت موجود با لیگ‌های کره جنوبی و ژاپن». نشریه علوم حرکتی و ورزش. 2 (12)، صص 121- 132.
    • محرم زاده، مهرداد. (1385). «مقایسه شیوه­های بازاریابی ورزش دانشگاهی کشورهای ایران و ترکیه». نشریه حرکت. 41 ، صص 93-108.
    • ناظمی، علی؛ گودرزی، محمود و خبیری، محمد. (1392). »تأثیر ویژگی­های استادیوم بر حضور مجدد تماشاگران در لیگ برتر فوتبال ایران». رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. ۱( ۱ )، صص ۶۵-۷۷.
    • Brown, M. (2013). “An analysis of online marketing the sport industry: User activity, communication objectives, and perceived benefits”. Sport Marketing Quarterly, 12(1), 48-55.
    • Charles H. Noble, Minu Kumar. (2019). “Using Product Design Strategically to Create Deeper Consumer Connections”. Journal of Business Horizons, Vol.51.
    • Fleck N, Geraldine M, Zeitoun V. (2014). “Brand Personification through the Use of Spokespeople: An Exploratory Study of Ordinary Employees, CEOs, and Celebrities Featured in Advertising”. Psychology and Marketing, 31(1): 84– 92.
    • Forza Cipriano, Fabrizio Salvador. (2017). “Managing for variety in the order acquisition and fulfillment process: The contribution of product configuration system”. International Journal of Production Economics, Vol. 76.
    • Gladden J.M., & Sutton W.A. (2009). Marketing principles applied to sport management. first edition: Sudbury, Jones and Bartlett Publishers
    • Grum C, Leef D. (2013). Marketing, Goalaity in the leisure industry. UK: Longman Group
    • (2016). “Marketing Effectiveness and Promotional Strategies in National Collegiate Athletic Association Division I Basketball programs”. The Temple University Graduate Board. In Partial Fulfillment of the Requirements for The Degree Doctor of Education.
    • Loakimidis, M. (2017). “Playing the web game well: Five ways to win”. Marketing Bulletin, 18, 1-10.
    • (2016). Product-service systems in the automotive industry: the case.
    • Zhang Zhu, Won Dyeon and Pastor Denna. (2018). The effects pf Attitude toward Commercialization on College Students Purchasing.