نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشگاه اراک

2 استادیار گروه مدیریت ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه اراک

3 مدیریت ورزشی

چکیده

هدف تحقیق حاضر، شناسایی موانع رشد استارت‌آپ‌ها در بخش ورزش و ارائه راهکار بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، کیفی بود که بدین منظور از تکنیک دلفی استفاده شد. به‌منظور گردآوری داده‌ها از مطالعات کتابخانه‌ای، مصاحبه و در نهایت پرسشنامه دلفی استفاده شد. جامعه آماری کلیه اساتید مدیریت ورزشی، کارآفرینان ورزشی و نیز متخصصان در پارک‌ علم و فناوری در سطح استان همدان به تعداد 45 نفر بودند. روش نمونه‌گیری هدفمند بود و در این راستا 30 نفر در تحقیق مشارکت کردند. از 3 دور دلفی استفاده شد. نتایج نشان داد که از جمله موانع رشد استارت‌آپ ها عبارتند از؛ موانع مدیریتی، فرهنگی اجتماعی، موانع اداری مالی، موانع حقوقی-قانونی، موانع انسانی و موانع محیطی که به‌تناسب راهکارهایی به‌منظور رشد استارت آپ‌ها بیان شد. به نظر می‌رسد راهکارهای رشد استارت‌آپ‌های ورزشی با در نظر گرفتن اکوسیستم کارآفرینانه و در نظر گرفتن تمامی ذی‌نفعان درگیر در جامعه ورزش، فراهم کردن شرایط مطلوب از قبیل حمایت از مالکیت معنوی، سطح پایین فساد، حمایت‌های مالی، حمایت از تحقیق و توسعه و نیز بهبود دستیابی به منابع مالی بتواند تداوم رشد این نوع کسب‌وکارها مفید باشد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Identify barriers of the sports and health startups growth and provide solutions

نویسندگان [English]

  • zeinab mondalizadeh 1
  • karim zohrevandian 2
  • Mohammad reza Azimi 3

1 assistant professor arak university

2 Arak University

3 sport management

چکیده [English]

The purpose of the paper was to identify barriers to sports startups growth and provide solutions. The research was applied in terms of purpose and qualitative in terms of method, for which the Delphi technique was used. In order to collect data, library studies, interviews and finally the Delphi questionnaire were used. The statistical population of all professors of sports management, sports managers, sports entrepreneurs and specialists in science and Technology Park in Hamadan province was 45 people. The sampling method was purposive and 30 people participated in the study. Three rounds of Delphi were used. The results showed that among the obstacles to the growth of sports startups were; Managerial, socio-cultural barriers, lack of awareness and knowledge, legal barriers, human barriers and environmental barriers that were expressed in proportion to the strategies for the growth of start-ups. It seems that the strategies for the growth of sports start-ups, taking into account the entrepreneurial ecosystem and considering all the stakeholders involved in the sports community, provide favorable conditions such as intellectual property protection, low level of corruption, financial support, supporting research and development as well as improving access to finance can be beneficial to the continued growth of this type of business.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sports startups
  • barriers
  • growth
  • strategy
  • innovation

شناسایی موانع رشد استارت­ آپ­ ها در بخش ورزش و ارائه راهکار

زینب مندعلی­زاده[1]

کریم زهره ­وندیان[2]

محمد­رضا عظیمی[3]

10.22034/SSYS.2022.1973.2402

 

تاریخ دریافت مقاله: 29/5/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:1/9/1400

مقدمه

روند جدید کارآفرینی در ورزش و فعالیت‌های مرتبط با تندرستی و سلامتی، ماهیت ورزش را تغییر داده است. تغییرات در ورزش‌ها از طریق دسترسی به اینترنت و فناوری افزایش‌یافته است. بنابراین، ارزش و پیامدهای مثبت مرتبط با کارآفرینی در ورزش وجود دارد که به دلیل همگرایی فزاینده‌ای از تجارت و فناوری در ورزش است (جنی و همکاران[4]، 2016).

یکی از بخش‌های کوچک کارآفرینی که دربرگیرنده خصوصیاتی مانند رشد سریع، مقیاس‌پذیری و نوآوری است، استارت­آپ­های ورزشی هستند. استارت­آپ­ها می‌توانند در بخش‌های متفاوت صنعت ورزشی از ساخت تجهیزات ورزشی تا توسعه خدمات جدید آنلاین وجود داشته باشند. بیشترین رشد کسب‌وکارهای ورزشی مربوط به رسانه‌های دیجیتال و اجتماعی بوده است. این به دلیل تمایل افراد به تجربه ورزش به روش جدیدی بر اساس پیشرفت‌های فناورانه است. استارت­آپ­های ورزشی همانند رویکرد کارآفرینی ترکیبی از نوآوری، ریسک‌پذیری و آینده‌نگری هستند که برای دستیابی به نتایج خود به پافشاری نیاز دارد (رتن[5]، 2020). حوزه فعالیت استارت­آپ­های ورزشی گسترده و چندوجهی است. در این راستا، استارت­آپ­های ورزشی در حوزه تجهیزات و امکانات ورزشی، تجهیزات آزمایشگاهی، توان‌بخشی، بیومکانیک، نرم­افزارهای ورزشی، تغذیه ورزشی، گردشگری ورزشی، محیط‌زیست، رسانه و ورزش فعالیت می­کنند. دسته­بندی دیگری، استارت­آپ­های ورزشی را در حوزه­های مختلفی از جمله ترویج و توسعه ورزش عمومی، تسهیل و بهبود فرایندهای باشگاه­داری و مدیریت ورزشی، واسطه بین ورزشکاران و ارائه‌دهندگان خدمات، ارائه گجت­های بهبوددهنده فعالیت­های ورزشی، فراهم کردن تجهیزات، اماکن و کلاس­های ویژه افراد دارای معلولیت، آموزش و ارتقای بهره­وری ورزشی، تحلیل، مشاوره و ارائه راهکارهای بهبود به ورزشکاران شامل می­شود. مسئله­ای که در بین همه این انواع فرصت­های استارت­آپی در ورزش مشترک است، فرایندهای مشابه برای رشد این کسب‌وکارهاست (الیاسی و همکاران، 1397).

یکی از عوامل موفقیت در استارت­آپ­ها و استمرار آن‌ها، داشتن ایده اولیه است، ولی چه‌بسا بسیاری از این استارت­آپ­ها باوجود یک ایده خوب و نیاز محور، دچار شکست می‌شوند (آگراوال و کریشنا[6]، 2016). در واقع استارت­آپ­ها طراحی‌شده‌اند تا به رشد سریع برسند. مهم‌ترین مسئله‌ای که استارت­آپ­ها به آن نیاز دارند، رشد است. نکته مثبت و مؤثر این است که اگر استارت­آپ رشد کند، هر چیزی دیگری در مسیر حرکت استارت­آپ به‌خودی‌خود قرار خواهد گرفت (گراهام[7]، 2012).

خلاصه­ای از تحقیقات انجام‌شده مربوط به موانع رشد استارت­آپ­ها در جدول 1 نشان داده شده است:

جدول 1: خلاصه­ای از تحقیقات انجام‌شده مرتبط با رشد استار­­آپ­ها

محقق

هدف تحقیق

نتایج

ندافی و احمدوند (1396)

شناسایی و اولویت‌بندی پیشران‌های توسعه کسب‌وکارهای نوپا (استارت­آپ­ها) با استفاده از روش‌شناسی کیو

الگوی اول بر سرعت عمل، تیم کاری، ذات ایده و فرصت­سنجی و الگوی دوم بر مشتری، رقبا، شریک سرمایه‌گذار و حمایت‌ها تأکید دارد. در الگوی اول، توجه به پرورش خلاقیت و ایجاد زمینه‌های بروز نوآوری‌ها در افراد مستعد از طریق آموزش و ایجاد بسترهای فرهنگی در جامعه مورد اشاره ‌شده است. در الگوی دوم نیز حمایت از ظرفیت‌های بالقوه، تأمین امنیت سرمایه‌گذاری و فرهنگ‌سازی کار گروهی در کسب‌وکارهای موردنظر است.

طالبی و همکاران (1399)

عوامل اثرگذار بر شکل‌گیری استارت­آپ­های ورزشی

مدیریتی، تجاری، محیطی و فنی اثرگذار بر شکل‌گیری استارت­آپ­های ورزشی

Smalibone (1990)

موفقیت و شکست در کسب‌وکارهای نوپا

نقش سازمان‌های حمایتی در ارائه پشتیبانی مداوم از کسب‌وکارهای نوپا اثرگذار تلقی شده است.

Watson et al(1998)

بررسی عوامل موفقیت استارت­آپ­های کوچک

زمینه، تجربه شخصی بنیان‌گذاران استارت­آپ و نقش سازمان‌های حمایتی از عوامل موفقیت استارت­آپ­ها ذکرشده است.

Zobnina,2015

موانع رشد، توسعه و سرمایه‌گذاری در استارت­آپ­ها

از جمله موانع رشد عبارت بود از:

رشد هزینه‌های غیرضروری، فقدان مدیریت و مهارت‌های رهبری، نقص راهبرد فناورانه، ناتوانی در ارزیابی محصول، ناتوانی در استخدام و به‌کارگیری نیروی انسانی قوی

Lim & Anderson (2016)

موانع نهادی انتشار نوآوری در استارت­آپ­های سلامتی

از جمله موانع عبارت بود از: سازگاری کندتر این استارت­آپ­ها با نوآوری، فقدان تمایل ارائه‌دهندگان به استفاده از این استارت­آپ­ها و شرایط محیطی

Lee et al (2017)

بررسی دقیق اکوسیستم‌های تجاری برای شرکت‌های نوپا با فن‌آوری بالا در کره، چین و ژاپن

بهینه‌سازی فناوری و رویکرد جمع‌آوری منابع مالی ویژگی اکوسیستم کسب‌وکارهای نوپا را تشکیل می‌دهد.

Van Weele et al (2018)

عملکرد بین‌المللی انکباتورها برای نشان دادن چالش‌های پیش روی استارت­آپ­های اروپا

اهمیت نقش انکباتورها در حمایت از استارت­آپ­ها و ایجاد نسل جدیدی از انکباتورهای سیستمی. اکوسیستم کارآفرینانه نقش مهمی در عملکرد استارت­آپ­ها دارد.

Oliva & Kotabe (2019)

موانع، سیاست‌ها و روش‌های مدیریت دانش در استارت­آپ­ها

از جمله موانع مدیریت دانش در استارت­آپ­ها: فقدان ارزیابی و به‌کارگیری دانش، فقدان منابع جهت به دست آوردن دانش و فشار برای به دست آوردن دانش در کوتاه‌مدت

Assenova (2020)

تغییر نهادی و شروع استارت­آپ­ها

کاهش موانع نهادی برای تشکیل، رشد و خروج شرکت‌های جدید می‌تواند بر انواع استارت­آپ­هایی که کارآفرینان در یک منطقه پیدا می‌کنند تأثیر بگذارد. این تغییرات نهادی می‌تواند بر درک کارآفرینان از ارزش مشارکت با شتاب‌دهنده‌های سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارد.

Ghezzi & Cavallo (2020)

نوآوری مدل کسب‌وکار چابک در کارآفرینی دیجیتال: رویکرد استارت­آپ ناب

رویکردهای راه‌اندازی ناب می‌توانند به‌عنوان روش‌های چابک برای ایجاد نوآوری در مدل تجاری در کارآفرینی دیجیتال استفاده شوند

Sporsem (2021)

موانع استارت­آپ­ها در سازمان‌های بزرگ

فقدان نوآوری در محصولات نرم‌افزاری، دخالت دیرهنگام توسعه‌دهندگان نرم‌افزار، حمایت مالی از بین رفته، بودجه‌بندی و برنامه‌ریزی سالانه و نبود زیرساخت دیجیتال

تحقیقات پیشین به‌ویژه تحقیقاتی که مربوط به اوایل سال 2000 و ماقبل آن هسنمد، مستقیماً به بررسی موانع استارت­آپی در کشورهای توسعه‌یافته از جمله انگلستان و آمریکا پرداخته­اند- حال‌آنکه امروزه تحقیقات پیرامون استارت­آپ­ها بسیار عمیق‌تر شده و اکوسیستم کارآفرینانه، نوپای ناب، برندسازی در حیطه استارت­آپ­ها و بسیاری از موضوعات مرتبط با بهبود عملکرد استارت­آپ­ها از جمله تغییر نهادی و مدیریت دانش موردمطالعه قرارگرفته است. تحقیقات پیرامون استارت­آپ­ها و کسب‌وکارهای نوپا در ایران پراکنده و اندک بوده و با در نظر گرفتن پاندمی کووید 19، بسیاری از باشگاه‌های ورزشی و نیز سازمان‌های ورزشی با بحران مواجه شدند که به نظر می‌رسد رشد استارت­آپ­های ورزشی در راستای توسعه هر چه بیشتر این کسب‌وکارهای نوپا و رونق هر چه بیشتر آن در جامعه به خروج کسب‌وکارها از چنین بحران­هایی کمک نماید.

آنچه در زمینه استارت­آپ­های ورزشی قابل‌بحث است، این که به‌طورکلی همه استارت­آپ­ها با موانعی برای رشد سروکار دارند؛ چنان‌که امیری و همکاران (1388) در مطالعه‌ای پیمایشی محدودیت‌های نگرشی و فرهنگی، محدودیت‌های آموزشی، محدودیت­های حمایتی و زیربنایی، محدودیت‌های بازار و محیط کار و محدودیت‌های قانونی و اداری و محدودیت مالی را مهم‌ترین موانع راه‌اندازی کسب‌وکارهای نوپا مطرح کردند. می­توان گفت بیشتر استارت­آپ­ها در مرحله رشد خود با شکست روبه­رو می‌شوند. طبق آمار از هر 10 استارت­آپ، 9 مورد (بیش از 90 درصد) شکست می‌خورند (آگراوال و کریشنا، 2016). این مسئله در ورزش نیز به‌نوبه خود مهم است. آمار دقیقی از استارت­آپ­های ورزشی که در مواجه با موانع پیش رو نتوانسته‌اند به ادامه فعالیت بپردازند موجود نیست، اما به نظر می‌رسد این خود مشکلی برای بسیاری از افرادی است که علاقه‌مندند تا برای استمرار کسب‌وکار نوپای خود تلاش کنند. علاوه براین بحران پاندمی کووید 19، رشد استارت­آپ­ها و موقعیت آن‌ها را دچار مشکل کرده است هرچند که کارآفرینان توانستند با اثرات بحران کنار بیایند و برای محافظت از سرمایه خود اقدام کنند اما به‌هرحال رشد و پتانسیل نوآوری آن‌ها در معرض خطر قرار گرفت و بنابراین اقدامات و راهبرد­های اتخاذشده از سوی دولت­ها نه‌تنها باید از طریق کاهش فشار ناشی از گردش پول نقد، کمک­های اولویت­داری را به شرکت­های نوپا ارائه دهد، بلکه باید اقدامات طولانی‌مدت برای حمایت از این استارت آپ­ها صورت پذیرد تا از بهبود و رشد سریع آن‌ها اطمینان حاصل شود (کوکتز و همکاران[8]، 2020). به علاوه، استان همدان از جمله استان­هایی است که بر اساس گزارش پارک علم و فناوری، تعداد استارت­آپ­های ورزشی اندکی دارد و به‌طورکلی میزان پراکندگی استارت­آپی آن زیر متوسط است (داشبورد آماری اکوسیستم استارتاپی، 1400). درنتیجه سؤال تحقیق این است:

 موانع رشد استارت­آپ­های فعال در بخش ورزش و سلامتی و راهکارهای آن چیست؟

روش‌شناسی پژوهش

هدف مقاله حاضر شناسایی موانع رشد استارت­آپ­های ورزشی و ارائه راهکارها بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، کیفی بود که بدین منظور از تکنیک دلفی بهره­گیری شد. به‌منظور گردآوری داده­ها از مطالعات کتابخانه‌ای، مصاحبه و در نهایت پرسش­نامه دلفی استفاده گردید. جامعه آماری این تحقیق کلیه اساتید مدیریت ورزشی، مدیران ورزشی، کارآفرینان ورزشی و نیز متخصصان در پارک‌ علم و فناوری در سطح استان همدان بودند. در ابتدا موانع رشد استارت­آپ­های ورزشی شناسایی و سپس به بررسی راهکارها پرداخته شد.

در پانل دلفی 30 نفر در هر سه دور دلفی تحقیق مشارکت کردند که از این تعداد، 7 نفر استاد دانشگاه، 7 نفر کارشناس در پارک علم و فناوری، 2 صاحب استارت­آپ ورزشی و 14 نفر صاحب باشگاه­های ورزشی بودند که باشگاه ورزشی مجازی نیز با استفاده از پلتفرم اینستاگرام داشتند.

پرسش­نامه دلفی توسط محققان و بر اساس مطالعات قبلی و نیز تحلیل محتوای حاصل از مصاحبه­های دور اول تنظیم و تدوین شد. درنتیجه گویه­های استخراج‌شده حاصل از مرحله اول، طی پرسش­نامه­ای در دور دوم بین اعضای پانل دلفی توزیع گردید و نظرات آنان به دست آمد. در مرحله دوم پس از اصلاحات و بازخورد حاصل از پاسخ مشارکت­کنندگان (میانگین و نظر خود آنان) پرسش­نامه دور سوم مجدداً بین آنان توزیع شد. روش دلفی عبارت است از بررسی و جمع­آوری نظرات کارشناسان در زمینه­های خاص از طریق پرسش­نامه. اگر اتفاق آرا یا تبادل‌نظر در میان کارشناسان وجود نداشته باشد، محقق میانگین 50 درصد نتیجه را به‌عنوان نظر جمعی انتخاب می­کند. اگر این نتیجه با استاندارد همگرایی جور درنیاید، این بررسی و جمع­آوری نظرات باید تکرار شود تا به استاندارد مطلوبی دست پیدا کرد (وو و فانگ[9]، 2011).

در این تحقیق برای تعیین درجه هماهنگی و توافق بین افراد از ضریب هماهنگی کندال[10] استفاده شد. این مقیاس برای مطالعات مربوط به بررسی دیدگاه خبرگان به‌ویژه دلفی مفید است. مقدار مقیاس بین 0 تا 1 است. مقدار مقیاس هنگام توافق کامل برابر 1 و در زمان نبود کامل هماهنگی برابر 0 است. گفتنی است برای اعضای پانل دلفی بیشتر از 10 نفر، حتی مقادیر بسیار کوچک این ضریب نیز معنی­دار است (وو و فانگ،2011: 753) برای به دست آوردن ضریب هماهنگی کندال از SPSS استفاده شد.

مطالعه کیفی پیش از آن‌که روایی داشته باشد، باید اعتماد­پذیر باشد. یک مطالعه وقتی اعتماد­پذیر است که افراد معقول بودن و درستی یافته­ها را در زمینه اجتماعی خود تشخیص دهند. یکی از روش­های اعتمادپذیری به کار بردن راهبردهای گوناگون مانند اجماع سه­سویه[11] (اجماع روش­شناسی)، بررسی به‌وسیله اعضا و کسب اطلاع از همگنان است (هومن، 1391: 63). بنابراین در این تحقیق به‌منظور تحقق این هدف از اجماع سه­سویه در روش جمع­آوری داده­ها استفاده شد که شامل مطالعات گذشته، مصاحبه (تحلیل محتوای کیفی مصاحبه­ها به‌منظور به دست آوردن گویه­ها) و درنهایت پرسش­نامه دلفی بود. در واقع استفاده از پرسش­نامه دلفی، به همراه استفاده از مصاحبه توأم با حداقل دو نوع نمونه مستقل می­تواند اعتمادپذیری را افزایش دهد (لو[12]، 2002). بر این اساس افراد درگیر در پانل دلفی، بیش از دو نوع و شامل استادان و متخصصان حوزه کسب‌وکار بودند که به‌صورت علمی و یا عملی با فرایند کارآفرینی و استارت­آپ­های ورزشی ارتباط داشتند. وابستگی و اتکاپذیری، جانشینی برای پایایی است. مقصود آن است که خوانندگان گزارش پژوهشی می­توانند مناسبت و کفایت تحلیل را از طریق پیگیری فرایندهای تصمیم­گیری ارزیابی کنند. درواقع اتکاپذیری، تغییر تفکر درباره طرح سنتی­تر و آزمایشی شدیداً کنترل‌شده­تر است. طرح­های آزمایشی بر کنترل یعنی تثبیت چیزها تأکید دارد، اما در دنیای واقعی که یک محیط طبیعی برای پژوهش کیفی است، انتظار تغییر وجود دارد و بنابراین تکرار پژوهش مسئله‌ساز خواهد بود (هومن،1391: 65). به‌منظور حصول از اتکاپذیری، روش دلفی در سه دور اجرا شد.

یافته‌های پژوهش

جدول 2، یافته­های جمعیت­شناختی مشارکت‌کنندگان در تحقیق را نشان می­دهد:

جدول 2: یافته­های جمعیت­شناختی مشارکت‌کنندگان در تحقیق

متغیر

فراوانی

درصد

جنسیت

زن

8

6/26%

مرد

22

3/73%

میزان تحصیلات

کاردانی

1

5/3%

کارشناسی

15

50%

کارشناسی ارشد

9

30%

دکتری

5

5/16%

نوع رشته

تربیت‌بدنی

25

3/83%

غیر تربیت‌بدنی

5

6/16%

تجربه کاری

کمتر از 10 سال

6

20%

بین 11- 20 سال

12

40%

بین 21-30 سال

9

30%

بیشتر از 31 سال

3

10%

 در جدول 3 ، موانع رشد استارت­آپ­های ورزشی نشان داده شده است:

 

 

جدول 3: موانع رشد استارت­آپ­های ورزشی

ردیف

خرده مقیاس‌ها

گزینه‌های ذیل تا چه اندازه در بحث موانع رشد استارت­آپ­های ورزشی حائز اهمیت است؟

میانگین نظرات دور دوم

میانگین نظرات دور سوم

1

موانع مدیریتی

کمرنگ‌تر شدن حمایت مسئولان و سران مملکتی از ادامه فعالیت‌های کارآفرینان ورزشی

46/4

59/4

2

عدم تداوم همکاری مسئولان کشوری از اکوسیستم استارت­آپی

17/4

57/4

3

فقدان وجود اتاق سیاست‌ها و خط‌مشی‌های عملی در خصوص ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی

39/4

45/4

4

ناکارآمدی برخی طرح‌های حمایتی از استارت­آپ­های ورزشی

11/3

45/3

5

انحصاری واردات ایران از کشور چین توأم باکیفیت پایین محصولات

36/4

90/4

6

موانع فرهنگی- اجتماعی

عدم تبلیغات گسترده (مانند چالش) جهت حمایت از ادامه فعالیت‌های استارت­آپ­های ورزشی

42/4

17/4

7

عدم آگاهی جامعه از نحوه فعالیت کارآفرینان نوپا

83/4

81/4

8

عدم شناخت و حمایت از استارت­آپ­های ورزشی

56/4

03/4

9

عدم تداوم حمایت انجمن‌های استارت­آپ­های ورزشی از وضعیت استارت­آپ­های ورزشی

62/4

56/4

10

عدم وجود خلاقیت‌های ممتد جهت حفظ و احیای چرخه رشد استارت­آپ­های ورزشی

12/4

96/4

11

موانع انسانی

عدم برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های توانمندسازی افزایش مدیریت دانش در حوزه استارت­آپ­های ورزشی

31/4

59/4

12

عدم برگزاری پلان‌های تخصصی با کارآفرینان موفق و استارت­آپ­های نوپا

11/4

57/4

13

عدم شناخت مردم از پروسه فعالیت استارت­آپ­های ورزشی

17/4

90/4

14

عدم اطلاعات کافی از چگونگی سرمایه­گذاری در راستای حفظ و رشد استارت­آپ ورزشی

28/4

17/4

15

عدم انجام تحقیقات در زمینه شناسایی عوامل مؤثر در رشد استارت­آپ­های ورزشی

46/4

99/4

16

فقدان نیروهای انسانی توانمند در زمینه ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی در نهادهای مرتبط (پارک­های علم و فناوری،‌ادارات ورزش و جوانان و...)

39/4

90/4

17

کم بودن تعداد نیروهای خلاق در زمینه رشد استارت­آپ­های ورزشی

12/4

17/4

18

عدم کیفیت مناسب برخی خدمات

31/4

00/4

19

عدم وجود نیروهای زبدۀ ریسک‌پذیر در بازار کار و جذب آن از سوی استارت­آپ­ها

11/4

03/4

20

عدم دلسوزی و تعهد کاری کارکنان رده پائین در نهادهای مرتبط (پارک­های علم و فناوری،‌ادارات ورزش و جوانان و...)

17/4

03/4

21

موانع حقوقی قانونی

عدم اجرای قانون تنفس ماهانه در زمینه بازپرداخت اقساط به کارآفرینان نوپا

14/4

03/4

22

نگرش سلیقه‌ای نسبت به قوانین و اجرای آن توسط مسئولان

33/3

01/4

23

وجود فساد اداری

53/4

69/4

24

موانع اداری مالی

وجود کارمزدهای سالیانه سنگین

36/4

03/4

25

وجود مالیات و سایر عوارض خدماتی

42/4

45/4

26

عدم‌حمایت سرمایه‌گذاران از ادامه روند رو به رشد استارت­آپ­ها

83/4

96/4

27

تعلق نگرفتن بیمه به برخی از استارت­آپ­های ورزشی به دلیل محدودیت قانونی

56/4

59/4

28

بسته شدن قراردادهای مدت‌دار با سرمایه‌گذاران به‌صورت مقطعی و بافاصله، موانع رشد استارت­آپ­های ورزشی

56/4

57/4

29

فقدان پاسخگویی ساختار اداری در راستای رشد استارت­آپ­های ورزشی

44/4

41/4

30

موانع محیطی

عدم تخصیص فضای مناسب برای ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی توسط نهادهای دولتی

28/4

45/4

31

عدم رقابتی بودن کسب‌وکارهای نوپای ورزشی

46/4

96/4

32

پائین بودن کیفیت محیط تعبیه‌شده و مکان مناسب برای ادامه فعالیت استارت­آپ ورزشی

34/4

59/4

33

نبود امکانات لازم برای ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی

36/4

57/4

34

تحریم‌های بین‌المللی علیه کشور

81/4

45/4

به همین ترتیب از آزمون همبستگی کندال به‌منظور اطمینان از درجه هماهنگی و توافق بین افراد استفاده شد که نتایج این آزمون به همراه مقایسه نظرات پاسخگویان در دور دوم و سوم به‌صورت جدول 4 ارائه ‌شده است:

جدول 4: نتایج آزمون ضریب کندال برای بررسی میزان اجماع حاصل از نظر خبرگان

1

حجم جامعه

30

2

ضریب کندال

236/0

3

کای اسکوئر

958/155

4

درجه آزادی

33

5

درجه معناداری

001/0

 

میزان ضرایب هماهنگی کندال در دور سوم به میزان 236/0Kendall W=، 958/155= 2χ و معنی‌دار (001/0≥p) بود که این مقیاس با توجه به تعداد اعضای دور سوم دلفی (30 نفر) نشان­دهنده­ میزان نسبتاً مناسبی از توافق است. درنتیجه دوره‌های دلفی متوقف می‌گردد.

در جدول 5، راهکاری رشد استارت­آپ­های ورزشی نشان داده‌ شده است:

جدول 5: راهکارهای رشد استارت­آپ­های ورزشی

ردیف

خرده مقیاس‌ها

گزینه‌های ذیل تا چه اندازه در بحث راهکارهای رشد استارت­آپ­های ورزشی حائز اهمیت است؟

میانگین نظرات دور دوم

میانگین نظرات دور سوم

1

راهکارهای مدیریتی

 

 

تداوم و استمرار سیاست‌ها و حمایت مسئولان از ادامه فعالیت‌های کارآفرینان ورزشی

83/3

04/4

2

تداوم همکاری مسئولان کشوری از استارت­آپ­های ورزشی

01/4

54/4

3

سیاست توسعه و ورود فناوری و مواد اولیه مرغوب

34/4

96/4

4

اجرایی شدن برنامه­های راهبردی در حمایت از فعالیت استارت­آپ­های ورزشی

29/4

46/4

5

تشویق سرمایه‌گذاران به فعالیت در بخش استارت­آپ­ها

29/4

43/4

6

اتخاذ رویکردهای قانونی و پر کردن خلأهای قانونی در راستای حمایت از استارت­آپ­های ورزشی

19/4

27/4

7

راهکارهای فرهنگی اجتماعی

تبلیغات گسترده (مانند چالش) توسط هنرمندان جهت حمایت از ادامه فعالیت‌های استارت­آپ­های ورزشی

38/4

23/4

8

اطلاع‌رسانی و تبلیغات رسانه‌ای برای رشد استارت­آپی

11/4

53/4

9

ادامه حمایت انجمن‌های استارت­آپ­های ورزشی از وضعیت استارت­آپ­های ورزشی

73/3

37/3

10

ایجاد و حمایت از اتاق سیاست‌ها و خط‌مشی‌های عملی در خصوص ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی

20/4

93/4

11

راهکارهای انسانی

برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های توانمندسازی افزایش مدیریت دانش برای کارآفرینان در حوزه استارت­آپ­های ورزشی

53/4

70/4

12

توانمندسازی نیروی انسانی به‌منظور ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی

26/4

63/4

13

برگزاری نمای­‌های تجاری و صنعت ورزشی

31/4

10/4

14

آموزش دوره‌های بازاریابی راهبردی و رویکردهای بازاریابی نوین به کارآفرینان این عرصه از طرف نهادهای ذی­ربط

35/4

83/4

15

ارائه دوره‌های روش‌های جذب سرمایه‌گذاری

83/4

52/4

16

بهبود توانمندی‌های رهبری از سوی صاحبان استارت­آپ­های ورزشی

23/4

77/4

17

راهکارهای حقوقی قانونی

 

 

ا  ایجاد قانون تنفس ماهانه در خصوص بازپرداخت اقساط به کارآفرینان نوپا

25/3

31/3

18

بازنگری و اصلاح قوانین و مقررات حاکم بر فضای کسب‌وکار

45/4

44/4

19

برطرف کردن خلأ قانونی از جمله قانون تنفس ماهانه در زمینه بازپرداخت اقساط به کارآفرینان نوپا

34/3

96/3

20

 

 

راهکارهای اداری مالی

کاهش کارمزدهای سالیانه سنگین

29/4

46/4

21

کاهش مالیات و سایر عوارض خدماتی

29/4

43/4

22

ارتقای تبلیغات رسانه‌ای به‌منظور جذب سرمایه‌گذاران از ادامه روند رو به رشد استارت­آپ­ها

19/4

27/4

23

تعلق گرفتن بیمه به برخی از استارت­آپ­های ورزشی به دلیل محدودیت قانونی

38/4

23/4

24

راهکارهای محیطی

توسعه زیرساخت‌های فناوری اطلاعات

11/3

53/3

25

پایداری مدیریت نهادهای دولتی

12/4

33/4

26

بهبود سیاست‌های حمایتی از استارت­آپ­ها

74/3

66/3

نتایج آزمون ضریب کندال در بررسی میزان اجماع حاصل از نظر مشارکت‌کنندگان در جدول 6 نشان داده ‌شده است:

جدول 6: نتایج آزمون ضریب کندال برای بررسی میزان اجماع حاصل از نظر خبرگان

1

حجم جامعه

30

2

ضریب کندال

266/0

3

کای اسکوئر

690/144

4

درجه آزادی

25

5

درجه معناداری

001/0

میزان ضرایب هماهنگی کندال در دور سوم به میزان 266/0Kendall W=، 690/144= 2χ و معنی‌دار (001/0≥p) بود که این مقیاس نیز نشان­دهنده­ میزان نسبتاً مناسبی از توافق است و در نتیجه دوره‌های دلفی متوقف می‌گردد.

بحث و نتیجه­گیری

یکی از موانع رشد استارت­آپ­ها در بخش ورزش، موانع مدیریتی شامل کمرنگ‌تر شدن حمایت مسئولان و سران مملکتی از ادامه فعالیت کارآفرینان ورزشی،‌ عدم تداوم همکاری مسئولان کشوری از استارت­آپ­های ورزشی،‌ کیفیت بسیار پایین محصولات و انحصار واردات از کشور چین، فقدان وجود اتاق سیاست‌ها و خط‌مشی‌های عملی در زمینه ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی و ناکارآمدی برخی طرح‌های حمایتی از استارت­آپ­های ورزشی بود. این نتایج با تحقیقات مشابه در زمینه کارآفرینی ورزشی از جمله پژوهش مندعلی­زاده و هنری (1389)، یداللهی فارسی و همکاران (1390) و خانمرادی و همکاران (1398) که عوامل مدیریتی را به‌عنوان مانع تأثیرگذار بر فعالیت کارآفرینان یافتند، همخوانی دارد. همچنین، این نتایج با پژوهش زوبرنیا (2015) که مانع مدیریتی را عاملی در جهت عدم رشد استارت­آپ­ها معرفی کردند هم راستاست. اولیو و کتابه (2019) و اسپورسم و همکاران (2021) به ترتیب موانع مدیریت دانش و نیز بودجه‌ریزی و برنامه‌ریزی سالانه را به‌عنوان موانع رشد استارت­آپ­ها معرفی کردند که در بخش عوامل مدیریتی با نتایج تحقیق حاضر مشابهت دارد. به نظر می­رسد تصمیم‌گیری‌های در سطح کلان و خط‌مشی‌های حمایت از استارت­آپ­های ورزشی نقش مهمی در رشد آن می‌تواند داشته باشد. توجه به مدیریت و برنامه‌ریزی می‌تواند به توسعه کارآفرینی و ایجاد فضای کسب‌وکار کمک کند (هزارجریبی، 1384).

از جمله موانع فرهنگی اجتماعی فقدان تبلیغات گسترده مانند چالش توسط هنرمندان جهت حمایت از ادامه فعالیت‌های استارت­آپ­های ورزشی، ‌فقدان آگاهی جامعه از نحوه فعالیت کارآفرینان نوپا،‌ فقدان حمایت انجمن‌های استارت­آپی ورزشی از وضعیت استارت­آپ­های ورزشی، ‌فقدان وجود خلاقیت‌های ممتد جهت حفظ و احیای چرخه رشد استارت­آپ­های ورزشی بود. این نتایج با تحقیقات مندعلی­زاده و هنری (1389) و. امیری و همکاران (1388)  که موانع فرهنگی و نیز محدودیت نگرشی را از موانع رشد کسب‌وکارها و بخش استارت­آپی یافتند، همخوانی دارد. تأثیرگذاری رسانه‌ها در راستای فرهنگ ریسک‌پذیری و آگاه‌سازی چگونگی فعالیت استارت­آپ­ها می‌تواند در راستای رشد و تشویق سرمایه‌گذاران به این استارت­آپ­ها کمک کند.

از جمله موانع اداری مالی در بحث رشد استارت­آپ­های ورزشی عبارت بود از: وجود کارمزدهای سالیانه سنگین، وجود مالیات و سایر عوارض خدماتی،‌ عدم‌حمایت سرمایه‌گذاران از ادامه روند رو به رشد استارت­آپ­های ورزشی،‌ تعلق نگرفتن بیمه به برخی از استارت­آپ­های ورزشی به دلیل محدودیت قانونی،‌ بسته شدن قراردادهای مدت‌دار با سرمایه‌گذاران به‌صورت مقطعی و بافاصله، وجود فساد اداری و نگرش سلیقه‌ای نسبت به قوانین و اجرای آن توسط مسئولان که نتایج با تحقیقات مندعلی­زاده و هنری (1389) و امیری و همکاران (1388) که موانع مالی و نیز محدودیت‌های مالی و مربوط به بازار را در بحث موانع کارآفرینی ورزشی و موانع رشد استارتاپ­ها نتیجه گرفتند، همخوانی دارد. به‌علاوه این تحقیق با پژوهش اسپورسم و همکاران (2021) که حمایت مالی ازدست‌رفته را به­عنوان یکی از موانع رشد استارتاپ­ها یافتند همخوانی دارد. به نظر می‌رسد یکی از مشکلات تأمین مالی کسب‌وکارهای نوپا، مشکل جذب سرمایه و فقدان مدل‌های تأمین مالی مناسب است که برخی خلأهای قانونی این مشکلات را دوچندان می‌کند. موانع قانونی حقوقی نیز از جمله موانع دیگر در راه رشد استارت­آپ­ها بود که به‌تناسب راهکارهای آن نیز ارائه شد. در واقع دو هسته بسیار مهم برای تشویق کارآفرینی، تعریف حقوق مالکیت و حاکمیت قانون است (احمد پور داریانی و نصیری،1390).

از جمله موانع انسانی در رشد استارت­آپ­های ورزشی، فقدان نیروی انسانی توانمند در زمینه ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی،‌ کم بودن تعداد نیروهای خلاق در زمینه ارتقای سیاست‌های رشد استارت­آپ­های ورزشی،‌ فقدان کیفیت مناسب برخی از خدمات از سوی شتاب‌دهنده‌ها، ‌فقدان نیروهای زبده ریسک‌پذیر و فقدان دلسوزی و تعهد کارکنان رده پایین در ایجاد رویکرد راهنما برای رشد کسب‌وکارهای ورزشی نوپا  بود که با نتایج پژوهش امیری و همکاران (1388) که آموزش ناکافی نیروی انسانی را یک مانع در رشد کسب‌وکارهای نوپا اعلام کرد و زوبرنیا (2015) که ناتوانی در استخدام و به‌کارگیری نیروی انسانی ماهر را از موانع عدم رشد استارتاپ­ها یافت، همخوانی دارد. به نظر می‌رسد نیروی انسانی توانمند بتواند زمینه را برای رشد هر چه بیشتر استارت­آپ­ها فراهم آورد. سرمایه­ انسانی عامل مهمی در توانایی سازمانی است، چراکه اجراهای موفق در مدیریت ورزشی به دستاوردهای سرمایه انسانی برمی­گردد که می­تواند بر موانع و چالش­های سازمانی غلبه کند. توسعه سرمایه انسانی به‌عنوان یکی از عوامل موفقیت برای سازمان­های ورزشی قلمداد شده است (تسون و همکاران[13]، 2004).

از جمله موانع محیطی در رشد استارت­آپ­های ورزشی عبارت بود از: عدم تخصیص فضای مناسب برای ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی توسط نهادهای دولتی و عوامل نهادی،‌ فقدان رقابتی­بودن کسب‌وکارهای نوپای ورزشی، ‌نبود امکانات لازم برای ادامه رشد استارت­آپ­های ورزشی و پایین­بودن کیفیت محیط تعبیه‌شده برای ادامه فعالیت استارت­آپ­های ورزشی. این نتایج با یافته­های تحقیق امیری و همکاران (1388)، مندعلی­زاده و هنری (1389) که عوامل محیطی را از موانع رشد استارتاپ­ها نتیجه گرفتند همخوانی دارد. علاوه بر این، پژوهش واتسون و همکاران (1998) و اسمالیبون (1990) نیز نقش سازمان­های حمایتی و نهادها در راستای رشد استارت­آپ­ها را عامل کلیدی دریافتند و لیم و اندرسون (2016) موانع محیطی را در عدم­رشد استارت­آپ­ها داتستند. به نظر می‌رسد عوامل اقتصادی و محیط اقتصاد کلان بر سرمایه‌گذاری بر استارت­آپ­های ورزشی اثرگذار باشد. بی­ثباتی در اقتصاد از مشکلات اساسی در جوامع است؛ به‌گونه‌ای که فقدان پول و توزیع سرمایه، از توسعه مؤسسات ورزشی، تفریحی و فراغتی کوچک ممانعت می­کند (کارلیز[14]، 2006).

در نتیجه‌گیری کلی به نظر می‌رسد نقش اکوسیستم و ذی‌نفعان موجود در این محیط در رشد استارت­آپ­های ورزشی مهم باشد. تعیین‌کننده‌های زیادی وجود دارد که می‌تواند اکوسیستم کارآفرینانه را به‌وسیله فراهم کردن منابعی که برای استارت­آپ ضروری است، تقویت کند و بدین‌وسیله نهادهای مرتبط با اکوسیستم را تحت تأثیر قرار دهند. اکوسیستم کارآفرینانه شامل عناصر مستقلی است که خارج از یک استارت­آپ وجود و در موفقیت یک استارت­آپ نقش دارند (اسپایگل[15]،2015). اکوسیستم کارآفرینانه نه‌فقط از طریق سیاست‌های از بالا به پایین (کلی) شکل داده می‌شود، بلکه به‌طور اساسی، از طریق فعالیت‌های انجام‌شده از سطح پایین به بالا نیز شکل می­گیرد که شامل دامنه‌ای از عاملان مستقل دولتی و غیردولتی است (فلد[16]، 2012). اگر عناصر اکوسیستم کارآفرینانه توسعه‌نیافته باشند، استارت­آپ­ها ممکن است با چالش‌هایی از محدودیت در رشد مواجه شوند. افزایش علاقه به اکوسیستم‌های کارآفرینی منجر به شناسایی اجزای مختلفی شده است که برای یک اکوسیستم پررونق مهم تلقی می‌شوند (اسپایگل، 2015) سرمایه مالی فراهم‌شده توسط سرمایه‌گذاران، استارت­آپ­ها را قادر می‌سازد تا منابع ضروری برای رشد را به دست آورند (نک و همکاران[17]، 2004) دولت‌ها به‌عنوان‌مثال، با اطمینان از سطح پایین فساد، سیستم آموزشی باکیفیت بالا و حمایت کافی از مالکیت معنوی می‌توانند شرایط مطلوب را برای شکوفایی نوآوری و کارآفرینی ایجاد کنند (کسپر وسوسکسی[18]،2004). علاوه بر این دولت‌ها می‌توانند نهادهای قانونمندی را ایجاد کنند که در به حرکت وا‌داشتن استارت­آپ­ها کمک نمایند و این حمایت‌ها شامل حمایت‌های مالی و حمایت از تحقیق و توسعه میان دانشگاه و استارت­آپ­ها می‌گردد.

پیشنهادها

  • حمایت سازمان‌ها و نهادها از استارت­آپ­ها از مهم­ترین راهکارها بود. نهادهای تأثیرگذاری مانند پارک‌های علم و فناوری، وزارت ورزش و جوانان، پژوهشگاه تربیت‌بدنی و آموزش عالی از نقش کلیدی در رشد استارت­آپ­های ورزشی برخوردارند. به عبارتی، هماهنگی و همکاری تمامی این نهادها برای رشد استارت­آپ­ها لازم و ضروری است. در این راستا، گذراندن دوره­های کوتاه مدت MBA می­تواند برای مدیران این نهادها جهت آشنایی با استارت­آپ و کسب و کار تاثیرگذار باشد.
  • از نتایج تحقیق، در نظر گرفتن راهکارهای انسانی برای راه‌اندازی و رشد استارت­آپ­های ورزشی بود. آموزش و بهسازی منابع انسانی، نوعی سرمایه‌گذاری مفید و یک عامل کلیدی در توسعه محسوب می‌شود که اگر به‌درستی و شایستگی برنامه­ریزی و اجرا شود، می­تواند بازده اقتصادی قابل‌ملاحظه‌ای داشته باشد. بنابراین پیشنهاد می‌شود مراکز آموزشی با ایجاد تحول در نظام آموزشی خود، متناسب با نیازهای جامعه پیش روند و برنامه­های آموزشی هدفمند در بحث استارت­آپ­های ورزش را در نظر بگیرند. آگاه کردن مسئولان اثرگذار بر تصمیم­گیری و سیاست‌گذاری با مسائل استارت­آپی، قوانین و مقررات و ساختارهای کسب‌وکار از طریق برگزاری سمینارها و یا کارگاه­های تخصصی می­تواند راهکاری برای توسعه رویکرد آموزشی باشد.
  • از جمله راهکارها، رویکردهای نگرشی و فرهنگی نسبت به رشد استارت­آپ­ها بود که در این راستا نقش رسانه‌ها پراهمیت به نظر می‌رسد. بنابراین پیشنهاد می‌شود به ایجاد بسترها و زمینه­هایی برای حضور و مشارکت استارت­آپ­ها و نمایش آن‌ها در رسانه‌ها با جدیت بیشتری اقدام شود.
  • فراهم کردن زیرساخت­های مالی و قانونی یکی از راهکارهای پیشنهادی است. تسهیل و تسریع روند صدور مجوزها می‌تواند در رشد هر چه بیشتر استارت­آپ­ها کمک نماید. نهادهایی مانند بانک­ها می‌توانند در راستای تأمین منابع مالی بلندمدت و کم سود، مولد خوبی برای تشویق افراد برای مشارکت در بخش خدمات و تولیدات ورزشی باشند. در واقع تأمین منابع مالی می­تواند باعث افزایش کیفیت و استانداردسازی بین­المللی و توسعه صادرات گردد.
  • نقش محیط به‌ویژه توانایی نهادهای دولتی در تقویت و حمایت از کسب‌وکارهای ورزشی اهمیت دارد. در این راستا، تدوین سیاست­های توسعه مهارت­های کارآفرینی و از آن جمله کارآفرینی نوظهور ورزشی از دیگر پیشنهادهای برگرفته از تحقیق است؛ اما آنچه مهم­تر است، تداوم سیاست­های کارآفرینی به نفع کارآفرینان ورزشی است. تصمیم­گیری و سیاست­های دولتی مبنی بر جلوگیری از ورود کالاهای ورزشی بی­کیفیت می­تواند باعث توسعه کمی و کیفی تولیدات ورزشی داخلی گردد.

 

  • منابع

    • احمد پور داریانی،‌ محمود. (1383). تجارب کارآفرینی در کشورهای منتخب. تهران: انتشارات امیرکبیر
    • امیری، محبتی؛‌ زالی،‌ محمدرضا و ‌مجد،‌ مهدی. (1388). «محدودیت‌های راه‌اندازی کسب‌وکارهای نوظهور». ‌نشریه توسعه کارآفرینی.‌2 (1)، صص 81-102.
    • الیاسی، مهدی؛ محمدی، مهدی؛ جعفری، هدی و، کرمی، پرویز. (1397). «بررسی تجارب جهانی شرکت­های استارتاپی درحوزه ورزش و سلامت جسمانی». سلسه گزارش­های بررسی تجربیات جهانی شرکت­های استارتاپی. ناشر: دانش بنیان فناور
    • داشبورد آماری اکوسیستم استارتاپی ایران. (1400). دسترسی در وب سایت: https://ecomotive.ir/dashboard/ (دسترسی در تاریخ 25/08/1400).
    • طالبی، محبوبه؛ نوربخش، پریوش؛ زارعی، علی و نوربخش، مهوش. (1399). «طراحی مدل و اولویت­بندی عوامل موثر بر شکل گیری استارتاپ­های ورزشی». مطالعات مدیریت ورزشی. چاپ آنلاین.
    • مندعلی زاده،‌ زینب و هنری،‌ حبیب. (1389). «بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در ورزش».‌ مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی. 2 (2): 113-136.
    • ندافی، راضیه و احمدوند، مصطفی. (1396). «شناسایی و اولویت‌بندی پیشران‌های توسعه کسب‌وکارهای نوپا (استارت آپ­ها) با استفاده از روش‌شناسی کیو». نشریه توسعه کارآفرینی. 3 (37)، صص 517-534.
    • هزارجریبی، جعفر. (1384). کارآفرینی. تهران: پژوهشکده امور اقتصادی
    • هومن، حیدر علی. (1391). راهنمای عملی پژوهش کیفی. چاپ چهارم. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت)
    • یداللهی فارسی،‌جهانگیر؛ غلامی،‌ ناصر؛ ‌حمیدی،‌ مهرزاد و ‌کنعانی،‌ علی. (1390). «مطالعه موانع کارآفرینی در ورزش کشور». ‌توسعه کارآفرینی. 2 (12)، صص 105-124
    • Alonso, A. D., & Bressan, A. (2016). “Micro and small business innovation in a traditional industry”. International Journal of Innovation Science, 8(4), 311–330.
    • Arena, M., Bengo, I., Calderini, M., & Chiodo V. (2018). “Unlocking finance for social tech startups: Is there a new opportunity space?” Technological Forecasting and Social Change, 127, 154–165.
    • Assenova, V. A. (2020). “Institutional Change and Early-Stage Start-Up Selection: Evidence from Applicants to Venture Accelerators”. Organization Science. 32 (2): 257-525.
    • Casper, S., & Soskice, D. (2004). “Patterns of innovation and variety of capitalism: Explaining the development of high-technology entrepreneurialism in Europe”. In F. Malerba (Ed.), Sectoral systems of innovation: Concept, issues and analysis of six major sectors in Europe. Cambridge: Cambridge University Press
    • Chesbrough, H., & Bogers, M. (2014). “Explicating open innovation: Classifying an emerging paradigm for understanding innovation”. In H. Chesbrough, W. Vanhaverbeke, & J. West (Eds.), New frontiers in open innovation. Oxford: Oxford University Press
    • Feld, B. (2012). Startup communities: Building an entrepreneurial ecosystem in your city. Hoboken, NJ: Wiley.
    • FERRARO, P., & DI FRANCESCO, A. N. D. R. E. A. (2018). “Digital sport startups: global trends and determinants of success”. Master thesis, school of industrial and information engineering, Milano, Italy.
    • Ghezzi, A., & Cavallo, A. (2020). “Agile business model innovation in digital entrepreneurship: Lean startup approaches”. Journal of business research, 110, 519-537.
    • Graham, P. (2012). “Startup growth”. Dostupno na: http://www. paulgraham. com/growth. html,[pristupljeno: 15.8. 2015.].
    • Jenny, S. E., Manning, R. D., Keiper, M. C., & Olrich, T. W. (2016). Virtual(ly) athletes: Where eSports fit within the definition of “sport”. Quest, 1, 1–18.
    • Karlis, G. (2006). “The future of leisure, recreation and sport in Canada: a SWOT for small sized enterprises”. The sport journal 9(2): 7-
    • Kazanjian, R. (1988) “Relation of dominant problems to stages of growth in technology- based new venture”. Academy of Management Journal, 31 (2), 257–279.
    • Krishna, A., Agrawal, A., & Choudhary, A. (2016). “Predicting the outcome of startups: less failure, more success”. In 2016 IEEE 16th International Conference on Data Mining Workshops (ICDMW) (pp. 798-805). IEEE.
    • Lee, M., Lee, M., & Kim, J. (2017). “A DYNAMIC APPROACH TO THE START-UP BUSINESS ECOSYSTEM: A CROSS-COMPARISON OF KOREA, CHINA, AND JAPAN”. Asian Academy of Management Journal, 22(2).157-184.
    • Lim, S. Y., & Anderson, E. G. (2016, January). “Institutional Barriers against Innovation Diffusion: From the perspective of digital health startups”. In 2016 49th Hawaii International Conference on System Sciences (HICSS) (pp. 3328-3337). IEEE
    • Loo, R. (2002). “The Delphi method: a powerful tool for strategic management”. An International Journal of Police Strategic and Management, 25 (4): 762-769.
    • Neck, H. M., Meyer, G. D., Cohen, B., & Corbett, A. C. (2004). “An entrepreneurial system view of new venture creation”. Journal of Small Business Management, 42(2), 190–208.
    • Oliva, F. L., & Kotabe, M. (2019). “Barriers, practices, methods and knowledge management tools in startups”. Journal of knowledge management, 23 (9): 1835-1856.
    • Ratten, V. (2020). Sport Startups: What Does the Future Hold? In Sport Startups: New Advances in Entrepreneurship. Emerald Publishing Limited.
    • Smalibone, D. (1990). “Success and failure in new business start-ups”. International Small Business Journal, 8(2), 34-47.
    • Spigel, B. (2015). “The relational organization of entrepreneurial ecosystems”. Entrepreneurship Theory and Practice, Forthcoming.
    • Sporsem, T., Tkalich, A., Moe, N. B., & Mikalsen, M. (2021). “Understanding Barriers to Internal Startups in Large Organizations: Evidence from a Globally Distributed Company”. arXiv preprint arXiv:2103.09707.
    • Teberga, P. M. F., & Oliva, F. L. (2018). “Identification, analysis and treatment of risks in the introduction of new technologies by start-ups”. Bench marking: An International Journal. 25(5), 1363–1381.
    • Tesone, D. V., Platt, A., & Alexakis, G. (2004). “The Human capital factor: strategies for dealing with performance challenges in business and sport management”. Journal of Applied Management and Entrepreneurship, 9(3), 22-33.
    • Van Weele, M., van Rijnsoever, F. J., Eveleens, C. P., Steinz, H., van Stijn, N., & Groen, M. (2018). “Start-EU-up! Lessons from international incubation practices to address the challenges faced by Western European start-ups”. The Journal of Technology Transfer, 43(5), 1161-1189.
    • Wagenschwanz, A. M. (2020). “The Identity of Entrepreneurs: Providing Conceptual Clarity and Future Directions”. International Journal of Management Reviews, 23(1), 1-24.
    • Wallin, A., Still, K., & Henttonen, K. (2016). “Entrepreneurial growth ambitions: The case of Finnish technology startups”. Technology Innovation Management Review, 6(10), 5-16.
    • Watson, K., Hogarth‐Scott, S., & Wilson, N. (1998). “Small business start‐ups: success factors and support implications”. International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research. 4(3): 217-238.
    • West, G., & Noel, T. (2009). “The impact of knowledge resources on new venture performance”. Journal of Small Business Management, 47(1), 1–22.
    • Wilson, G. (2019). “Failure learning orientation and technology start-up performance”. The Journal of High Technology Management Research, 30(2), 1–10.
    • Wu, C.H, Fong,W.C.(2011). “Combining the fuzzy analytic hierarchy process and the fuzzy Delphi method for developing critical competences of electronic commerce professional manager's”. Qual Quant 45:751-768.
    • Zobnina, M. (2015). “Startup development, investments, and growth barriers”. In Emerging markets and the future of the BRIC nations. Edward Elgar Publishing. 1-14.