نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی (ره)، بروجرد، ایران

2 دانشجوی دکتری جامعه شناسی بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشکده حقوق و علوم انسانی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران.

چکیده

امروزه  موضوع هویت­یابی  جوانان در جامعه ایرانی به یک مسئله بسیار مهم تبدیل شده است، چرا که هویت از عوامل مختلفی تأثیر می­پذیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک زندگی بر هویت جوانان استان آذربایجان غربی انجام شده است. روش این پژوهش از نوع کمی و پیمایشی و جامعه آماری آن شامل جوانان 18 تا 35 سال استان آذربایجان غربی بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. داده­های پژوهش با استفاده از پرسش­نامه آنلاین محقق­ساخته جمع­آوری گردید. حجم نمونه با استفاده از نرم­افزار سمپل پاور 383 نفر بود که برای حصول اطمینان به 400 نفر افزایش یافت. داده­های پژوهش با استفاده از نرم­افزار اِس پی اِس اِس 26 تحلیل شد و مدل معادله ساختاری و معیارهای برازش مدل با استفاده از نرم­افزار اِیموس گرافیک 24 ترسیم و برآورد گردید.
یافته ­های پژوهش نشان داد که میزان همبستگی پیرسون بین بعد مصرف­گرایی و اوقات فراغت مربوط به متغیر سبک زندگی با هویت جوانان به ترتیب با مقدار 126/0 و 188/0 در سطح معناداری 012/0 و 000/0 بود. یافته­های آزمون رگرسیون چندگانه هم گویای آن بود که ابعاد متغیر مستقل پژوهش به میزان 40 درصد واریانس و تغییرات متغیر وابسته پژوهش را تبیین کرده اند و مدل­سازی معادله ساختاری پژوهش نشان داد که با توجه به معیارهای برازش داده­های تجربی پژوهش از مدل نظری حمایت کرده اند. بنابراین، بعد اوقات فراغت و سبک زندگی بر هویت جوانان استان آذربایجان غربی اثر گذار بوده و این دو متغیر ارتباط معناداری با یکدیگر داشته اند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The influence of lifestyle on the identity components of the youth of West Azarbaijan province

نویسندگان [English]

  • Gholamreza Tajbakhsh 1
  • Farshad Goudarzi 2

1 Associate Professor, Department of Social Sciences, Faculty of Humanities, Grand Ayatollah Boroujerdi University, Boroujerd, Iran.

2 PhD Student in Sociology of Iran, Faculty of Law and Humanities, Kashan University, Kashan, Iran.

چکیده [English]

The research is to investigate the influence of lifestyle on the identity of the youth in West Azarbaijan province. The method of this research was quantitative and survey and its statistical population included 18 to 35 year old  people in West Azerbaijan province which were randomly selected and research data were collected using a researcher-made online questionnaire. The sample size was 383 people using sample power software, which was increased to 400 people to ensure this, and the research data was analyzed using SPSS 26 software and the structural equation model and model fit criteria were used. Amos Graphic 24 software is drawn and estimated.
The findings showed that the Pearson correlation between the dimensions of consumerism and leisure related to the lifestyle variable with youth identity is 0/126 and 0/188, respectively. At a significance level of 0/012 and 0/000, the findings of the multiple regression test showed that the dimensions of the independent variable of the research have explained 40% of the variance and the changes of the dependent variable of the research, and the modeling of the structural equation of the research showed that the theoretical model has been supported by the criteria of fitting the experimental data of the research.
The results of this study show that the leisure time lifestyle is of an effect on the identity of the youth of West Azerbaijan province and these two variables are of a significant relationship with each other.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Consumerism
  • Identity
  • Leisure and Lifestyle

تأثیر سبک زندگی بر مؤلفه­های هویتی جوانان استان آذربایجان غربی

غلامرضا تاج بخش[1]

 فرشاد گودرزی[2]

10.22034/SSYS.2022.2377.2710

تاریخ دریافت مقاله: 14/3/1401

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:1/5/1401

 

مقدمه

یکی از مسائل مهم امروز جامعه، بحث هویت­ خواهی جوانان می­باشد. در دهه ­های اخیر با گسترش نوگرایی و نوسازی در عرصه جهانی، تحولاتی در زمینه­ های فرهنگی و ساختاری رخ داده که سبب دگرگونی نقش­ه ای اجتماعی و آگاهی جوانان شده است. از این رو، مسئله هویت جوانان، در چند دهه اخیر ذهن محققان حوزه­های مختلف اعم از روان­شناسی، جامعه ­شناسی و مطالعات فرهنگی را به خود مشغول کرده است. حضور برخی از مؤلفه ­ها چون دوگانگی ساختاری، جوان ­بودن هرم سنی جمعیت ایران، نوسازی فرهنگی و آموزشی، مصرف کالاهای فرهنگی، جهانی ­شدن و... موجب نوگرایی نسل حاضر گردیده و این خصوصیات آمادگی این نسل برای پذیرش الگوها و شیوه­ های جدید حیات اجتماعی و دگرگونی­های مدرن و رویگردانی و عدم­مقاومت برای حفظ الگوهای سنتی و قدیمی را ایجاد نموده است (تاج بخش، 1392: 37). در این میان، یکی از عوامل مهم مرتبط با شکل ­گیری هویت جوانان، سبک زندگی است. سبک زندگی یکی از مفاهیم مهم جامعه­ شناسی است که در چند سال اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. تفکر درباره زیستن از گذشته ­های دور انسان را به خود مشغول کرده و به موازات رشد فناوری ­های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، سبک زندگی در جامعه ایرانی شکل متفاوتی به خود گرفته است. سبک زندگی در ادبیات علوم اجتماعی، کاربرد گسترده­ای داشته و برای بیان برخی از مهمترین واقعیت­ های فرهنگی استفاده می­شود. سبک زندگی به شدت با علایق، سلایق، تمایلات و ترجیحات افراد جامعه گره خورده است. می­توان گفت سبک زندگی  مجموعه­ ای از ارزش­ها، طرز تلقی­ ها، شیوه­ های رفتاری، حالت­ها و سلیقه ­ها می­باشد که در میان یک جمع ظهور پیدا کرده و شیوه زندگی مشترک شماری از افراد را شامل می­شود (عباسی مقدم و همکاران، 1400: 31). سبک زندگی در فرهنگ سنتی کاربرد چندانی نداشته، چرا که ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد زیادی از امکان­های موجود است. سخن گفتن از کثرت نباید به این پندار بینجامد که درِ همه انتخاب­ها به روی همه افراد باز است یا اینکه همه مردم تصمیم­های مربوط به انتخاب­های خویش را با آگاهی کامل از کلیه امکانات موجود برمی­ گزینند. چه در عرصه کار و چه در عرصه مصرف، برای همه گروه­هایی که از قید فعالیت­های سنتی آزاد شده ­اند، انتخاب ­های گوناگونی در زمینه سبک زندگی وجود دارد (گیدنز[3]، 1387: 121). در حال حاضر بررسی و شناخت نگرش و عوامل مؤثر بر هویت جوانان به ­ویژه شکل­ گیری آن، یکی از ضرورت­ های مهم به­ شمار می­رود، چرا که برنامه­ های در نظر گرفته شده این بخش، وجوه مختلف توسعه­ یافتگی و سلامت اجتماعی در بخش کلان محسوب می­شود تا از این راه عوامل مرتبط با آن مانند رضایت مندی جوانان از زندگی سالم و حفظ تعادل هویت­مندی در نظام جهانی با توجه به تحولات رو به رشد به شکل بهتری برنامه ­ریزی و اجرا شود و بی ­توجهی به آن منجر به ابهام نقشی و سردرگمی هویتی جوانان شده و اثرات زیانباری از جمله آسیب ­های اجتماعی در پی خواهد داشت.

با توجه به آنچه گفته شد، در پژوهش حاضر تلاش می­شود که تأثیر سبک زندگی بر هویت جوانان استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرارگیرد. بر اساس آخرین آمارها، جمعیت استان آذربایجان غربی 265/416/3 نفر است که بیش از 65 درصد این جمعیت (000/223/2 نفر) را افراد جوان تشکیل می­دهند (مرکز ملی آمار، 1395). با توجه به هرم سنی جوان این استان، پرداختن به مسئله مهمی چون هویت ضروری می­باشد. تاکنون پژوهش­های بسیاری در مورد هویت با رویکردهای مختلف صورت گرفته است، اما پرداختن به هویت جوانان با تأکید بر متغیرهایی چون سبک زندگی از زوایای متفاوت مهم می­باشد. همچنین بیان این نکته حائز اهمیت است که تاکنون مطالعه مدونی درباره هویت جوانان استان آذربایجان غربی انجام نشده و با توجه به جوان­بودن هرم سنی این استان و نقش هویت در توسعه فرهنگی کشور، پرداختن به هویت جوانان این استان ضروری است.

پیشینه تجربی پژوهش

دو مفهوم «سبک زندگی» و «هویت اجتماعی» همواره مورد توجه محققان بوده و مطالعات متفاوتی از زوایای مختلف جهت بررسی رابطه این دو مفهوم صورت گرفته است. نتایج پژوهش عباسی مقدم و همکاران (1400) نشان می­دهد که سبک زندگی با هویت اجتماعی ارتباط معنی ­دار و مستقیم داشته و در این بین، سواد رسانه­ای نیز بر این دو مفهوم اثر گذار بوده است (عباسی مقدم و همکاران، 1400). مطالعه نقدی و همکارن (1397) نشان داد که بین هویت اجتماعی زنان دهه 50 و 60 و مصرف­گرایی به عنوان یکی از شاخص­های اساسی سبک زندگی رابطه معناداری وجود داشته و میزان مصرف­گرایی در بین زنان دهه 50 و 60 متفاوت است که نشان از تفاوت سبک زندگی در میان زنان این دو دهه و تغییرات هویتی آنان دارد (نقدی و همکاران، 1397). خواجه نوری و همکاران (1393) در پژوهشی نشان دادند که بین متغیرهای سبک زندگی مذهبی و سبک زندگی موسیقی ایی سنتی با هویت اجتماعی جوانان ارتباط مثبت و معناداری وجود داشته و بین متغیرهای سبک زندگی موسیقیایی مدرن و سبک زندگی معطوف به بدن ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد (خواجه نوری و همکاران، 1393). یافته­ های پژوهش بحرانی و همکاران (1390) نیز نشان می­دهد که رسانه­ها نقش مؤثری در دگرگونی هویتی و سبک زندگی دختران نسبت به پسران داشته­ اند (بحرانی و همکاران، 1390). همچنین پژوهش رحمت ­آبادی و آقابخشی (1385) نیز نشان می­دهد که ارائه معیارهایی دال بر گروه­بندی­های اجتماعی جدید بر مبنای سبک زندگی در دهه ­های اخیر می­تواند مرزهای هویتی جوانان را ترسیم کند (رحمت­آبادی و آقابخشی، 1385).

در میان پژوهش­های خارجی نیز نتایج تحقیق پرات[4] و همکاران (2021) نشان می­دهد شبکه اجتماعی فیسبوک ترجیحات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کاربران را ترسیم می­کند و حضور و فعالیت در شبکه اجتماعی فیسبوک و نمایش علایق بر سبک زندگی و هویت کاربران اثر­گذار است (پرات و همکاران، 2021). مطالعه نیکزیچ[5] و همکاران (2021) نیز حاکی از آن است که بازآفرینی هویت در محیط شهری نیازمند پارادایم جدیدی است که در آن سبک زندگی نوع خاصی از هویت را در معماری شهری خلق کند. به عبارتی، محیط شهری جدید، سبک زندگی جدیدی را خلق می­کند که هویت افراد از طریق آن بازتولید می­شود (نیکزیچ و همکاران، 2021). اقبال مولانا[6] و همکاران (2020) در پژوهشی نشان دادند که سبک زندگی پست­مدرن با تکیه بر رسانه­هایی چون سینما، موسیقی و ... تأثیر مهمی در به وجود آمدن هویت متکثر افراد داشته است (اقبال مولانا و همکاران، 2020). مطالعه برونر[7] و همکاران (2017) نیز نشان می­دهد که هویت اجتماعی افراد به واسطه سبک زندگی به رفتار تیمی، عملکرد تیمی و قوی­تر شدن رفتار گروهی جوانان و رشد سبک زندگی ورزش­محور جوانان کمک می­کند (برونر و همکاران، 2017). همچنین نتایج پژوهش تورکینگتون[8] (2012) نشان می­دهد که که سبک زندگی در مکان­های مختلف، متفاوت است و مؤلفه­های سبک زندگی بر هویت مکانی و جهانی افراد تأثیرگذار می­باشد (تورکینگتون، 2012). همان گونه که مشاهده می­شود سبک زندگی و هویت دو مفهوم چند بعدی هستند که سنجش ابعاد آنها در پژوهش­های پیشین مد نظر محققان بوده است و در این پژوهش هم سعی شده است که ابعاد متفاوتی از این دو مفهوم مورد بررسی قرار گیرد.

 

مبانی نظری پژوهش

هویت و سبک زندگی مفاهیم پیچیده و چند بعدی هستند که هر کدام از اندیشمندان تعریف و دیدگاه خاصی نسبت به آنها داشته­اند. ارائه تعریفی جامع از هویت کار دشواری است، چرا که این مفهوم در هر پارادایم نظری تعریف خاصی داشته است. به عقیده ریچارد جنکینز[9] هویت یک امر ایستا نیست، بلکه یک فرآیند پویاست. وی بر این عقیده است که هویت مجموعه­ای از اطلاعات بنیادین نیست که وجود داشته باشد، بلکه باید به این امر توجه کرد که هویت چگونه عمل می­کند یا به کار گرفته می­شود (جنکینز، 1381: 6). به عقیده او هویت افراد برساخته می­شود؛ این بدان معناست که درک ما از این مطلب که چه کسی هستیم و دیگران کیستند و از آن طرف، درک دیگران از خودشان و افراد دیگر چیست؟ از این رو، هویت اجتماعی نیز همانند معنا، ذاتی نیست و محصول توافق و عدم توافق است و می­توان درباره آن به چون و چرا پرداخت (همان: 8). به عقیده او، زمان و مکان به عنوان منابع ساخته شدن هویت اهمیت زیادی دارد. مکان خارج از چارچوب زمان، معنا ندارد. در فرآیندهای شناسایی، زمان دارای اهمیت است، به دلیل آنکه هویت، تداوم دارد، حتی اگر به طور منطقی از طرف کسی ادعا شود یا اینکه به کسی انتساب یابد. مانوئل کاستلز[10] بر مبنای دستگاه نظری خود و مفهوم جامعه اطلاعاتی، هویت را فرآیند معناسازی بر اساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه به هم پیوسته­ای از ویژگی­های فرهنگی می­داند که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده می­شود. به عقیده کاستلز در جامعه شبکه­ای، برای بسیاری از کنشگران اجتماعی معنا در رابطه با مفهوم هویت شکل می­گیرد. این هویت اساسی در طول زمان و مکان قائم به ذات است. وی معتقد است تمام هویت­ها برساخته می­شوند، اما مسئله اصلی این است که چگونه، از چه چیزی، توسط چه کسی و در نهایت به چه منظوری؟ بر مبنای نظر کاستلز، اینکه چه کسی و به چه منظوری هویت جمعی را برسازد تا حد زیادی تعیین­کننده محتوای نمادین هویت مورد نظر و معنای آن برای کسانی است که خود را با آن یکی می­دانند یا بیرون از آن تصور می­کنند (کاستلز، 1385: 22-24).

از منظر اندیشمندان پست­مدرن، با شتاب­گرفتن تغییرات در جوامع، هویت­ها نیز دچار تغییرات عظیم و بنیادینی می­شوند و بر همین اساس هویت افراد نیز دچار شکنندگی و تغییر می­گردد. امروزه تکثرگرایی که از دل جنبش پست­مدرنیستی بیرون آمده، مفهوم هویت در تمام جوامع را دچار دگرگونی عظیم کرده و حتی از هویت مرتبط با فرهنگ پست­مدرنیستی به عنوان «هویت چهل تکه» یاد می­کنند(نوذری، 1385). به عقیده ژان فرانسو لیوتار[11] در عصر پست­مدرنیسم، هر خود معنای چندانی ندارد، ولی هیچگاه خود به تنهایی یک جزیره نیست. هر خود در چهارچوب مناسباتی به سر می­برد که در حال حاضر پیچیده­تر و پرتحرک­تر از همیشه است. هر شخص اعم از پیر و جوان، زن یا مرد، فقیر یا ثروتمند همواره در نقطه آغازین مدارهای ارتباطی خاص قرار دارد- هر چقدر هم که این نقاط ریز و کوچک باشند (لیوتار، 1395: 84). زیگمونت بأومن[12] معتقد است در دوران پست­مدرن، کیفیت وجودی عاملان دستخوش جبر و تعین نیست، بلکه غیر­قطعی، ناپایدار و بی­ریشه است. هویت عامل نه از پیش معلوم است و نه با اقتدار تصویب می­شود. این هویت باید تعبیر و تفسیر شود، اما هیچ طرحی برای برساختن هویت به صورت تجویزی یا سهل و ساده وجود ندارد. برساختن هویت از آزمایش و خطاهای پی در پی تشکیل می­شود و فاقد سنگ محکی است که با آن پیشرفت یا پَسرفت را بتوان سنجید و بنابراین نمی­توان آن را به صورت معنادار در حال پیشرفت قلمداد کرد. اکنون فعالیت پیوسته و غیرخطی خودسازی است که هویت عامل را می­سازد. به عبارت دیگر، خودسازماندهی عاملان بر حسب برنامه زندگی جای خود را به فرآیند خودسازی می­دهد (بأومن، 1396: 326).

از سوی دیگر، سبک زندگی مفهومی است که می­توان به شناخت افراد شکل و هویت آنها را جهت دهد. به طور کلی می­توان گفت سبک زندگی، شیوه نظام­مند مصرف، ارزش­گذاری و درک محصولات فرهنگ مادی می­باشد که استقرار معیارهای هویتی را در چهارچوب زمان و مکان، امکان­پذیر می­کند. سبک زندگی به مفهوم و معنی نمادین محصولات توجه دارد، اگرچه این مفهوم در فرهنگ سنتی کاربرد چندانی ندارد- زیرا لازمه آن نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکان­های موجود است. این شیوه راهی است که به درک مدرن بودن سبک­های زندگی و تقابل آنها با شکل­بندی­های پیشین مینجامد و این معانی نمادین اموری توافق شده هستند که دائم در حال ابداع شدن می­باشند (گیدنز، 1387: 120). سبک زندگی بخش مهمی از زندگی است که عملاً تحقق می باید و دربردارنده طیف کاملی از فعالیت­هایی است که افراد در زندگی روزمره خود انجام می­دهند. بر این اساس طیف فعالیت­های متفاوت افراد در هر عرصه از زندگی می­تواند سازنده سبک زندگی آنها در آن عرصه باشد (رضوی زاده، 1386: 167). جرج زیمل[13] با نگاهی عمیق­تر به مفهوم سبک زندگی پرداخت و دو اصطلاح «فراغت» و «مصرف­گرایی» را در ارتباط با این مفهوم مطرح کرد. به عقیده وی سبک زندگی، تصور تلاش افراد برای به­دست آوردن ارزش­های بنیادین یا به عبارت دیگر فردیت برتر خود در فرهنگ عینی­اش و شناختن آن به سایر افراد جامعه است (مهدی پور، 1394: 136). تورستاین وبلن[14]، سبک زندگی را شیوه­ای از الگوی رفتار گروهی می­داند و معتقد است این رفتارها از جنس رسوم و عادات اجتماعی است و از سوی دیگر، سبک زندگی افراد را در تجلی مکانیسم روحی، عادات فکری و معرفتی فرد تلقی می­کند (مختارپور، 1393: 109).

به اعتقاد آنتونی گیدنز، سبک زندگی کردارهایی هستند که به جریان عادی زندگی روزمره تبدیل می­شوند؛ شیوه های که در غذا خوردن، لباس پوشیدن، شیوه­های کنش و محیط دلخواه برای ملاقات دیگران جلوه می­کنند (کاظمی، 1395). پیر بوردیو[15] جامعه­شناس فرانسوی، در کتاب معروف «تمایز» به نگرش خود درباره سبک زندگی پرداخته است. بر طبق ادعای بوردیو، سبک­های زندگی پیامد منش­ها و خود نقش­ها و تابعی از انواع تجربه­ها از جمله آموزش رسمی می­باشند و معتقد است الگوی مصرف، اصلی­ترین سبک زندگی است. بوردیو سبک زندگی را انباشت­هایی می­داند که به وسیله آنها کسانی که موقعیت­های مختلف را اشغال کرده­اند، خودشان را با هدف تمایز یا بدون هدف، از سایر افراد متمایز می­کنند (مهدوی کنی، 1386: 207).

بر اساس اندیشه­های مطرح شده در حوزه­های هویت و سبک زندگی  می­توان دو فرضیه مهم را در این پژوهش مطرح نمود:

  1. بعد مصرف­گرایی سبک زندگی بر مؤلفه­های هویتی جوانان استان آذربایجان غربی اثر­گذار است.
  2. بعد اوقات فراغت سبک زندگی بر مؤلفه­های هویتی جوانان استان آذربایجان غربی اثر­گذار است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1: مدل نظری پژوهش

روش­شناسی پژوهش

در این پژوهش برای جمع­آوری اطلاعات مربوط به مبانی نظری از روش کتابخانه­ای و برای گردآوری داده­های آماری از روش کمی و رویکرد پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل جوانان 18- 35 ساله استان آذربایجان غربی می باشد که بر اساس آخرین سرشماری آماری نفوس و مسکن تعداد آنها 000/223/2  نفر  بود.

به دلیل شرایط کرونایی حاکم بر جامعه، داده­های این پژوهش از طریق ابزار پرسش­نامه محقق­ساخته جمع­آوری شد  که بعد از مطالعات نظری و استفاده از نظر متخصصان به صورت برخط در سامانه «پرس لاین[16]» تدوین و سپس در میان جامعه آماری توزیع گردید. به منظور محاسبه پایایی پژوهش، پرسش­نامه  به طور تصادفی بین 40 نفر از اعضای جامعه آماری توزیع شد و با انجام آزمون آلفای کرونباخ پایایی آنها سنجیده و پرسش­نامه نهایی تدوین گردید و به مدت یک ماه به­صورت برخط بر سامانه پرس لاین قرار گرفت. میزان آلفای کرونباخ برای متغیر هویت، 75/0 و برای متغیر سبک زندگی، 82/0 بود که با توجه به معیارهای آزمون آلفای کرونباخ می­توان گفت که میزان پایایی در سطح قابل قبولی قرار دارد. حجم نمونه آماری با استفاده از نرم­افزار تعیین حجم نمونه سمپل پاور[17] در سطح خطای 05/0 درصد، 383 نفر برآورد شد که به منظور افزایش دقت، رقم مورد استفاده با کنار گذاشتن پرسش­نامه­های ناقص 400 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه­گیری به کار رفته در این پژوهش از نوع تصادفی بود و برای تحلیل­های آماری توصیفی و استنباطی این پژوهش از رایانه شخصی و نرم­افزار آماری «اِس پی اِس اِس[18] 26» و برای مدل معادله ساختاری و آزمون برازش مدل از نرم­افزار «اِیموس گرافیک[19] 24» استفاده گردید.

یافته­های پژوهش

دامنه سنی جامعه آماری در این پژوهش 18 تا 35 سال می باشد  که گروه سنی 24-26 سال بیشترین فراوانی را با حدود 5/33 درصد و گروه سنی 33- 35 با 9/3 درصد کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. از 400 نفر پاسخگو 250 نفر مرد (معادل 5/62 درصد کل پاسخگویان) و 150 نفر نیز زن (معادل 5/37 درصد از کل پاسخگویان) می­باشند. بیشترین پاسخگویان با تعداد 184 نفر  (معادل 46 درصد) دارای مدرک تحصیلی دیپلم و کمترین میزان مربوط به افراد بی سواد با تعداد 1 نفر  (3/0 درصد) می باشد. بیشترین میزان پاسخگویی بر حسب وضعیت تأهل مربوط به گروه مجرد با 202 نفر  ( 5/50 درصد)، سپس متأهلان با 186 نفر  ( 5/40 درصد) و کمترین پاسخگویی مربوط به گروه مطلقه ها با 12 نفر (3 درصد) می باشد. بیشترین میزان پاسخگویی مربوط به افراد شاغل با فراوانی 260 نفر  (65 درصد) و سپس گروه بیکار با فراوانی 140 نفر (35 درصد) می باشد.

برای عملیاتی کردن متغیر هویت و ابعاد مختلف آن، گویه های مربوط به هر بعد طراحی شده و در جدول 1 آمده است:

جدول 1: گویه­های مربوط به ابعاد مختلف متغیر هویت

متغیر

ابعاد

گویه

 

 

 

 

هویت

 

قومی

1.لهجه محلی­ام را به سایر لهجه­ها ترجیح می­دهم. 2. همه قومیت­های ایرانی با هم برابر بوده و اتحاد آنها باعث پیشرفت کشور می­شود. 3. از بین رفتن ارزش های قومیتی چون رقص محلی، موسیقی محلی، آداب و رسوم و ...ناراحتم می­کند.

دینی

1.رفتن به مراسم دعا، هیئت و نماز جماعت را می­پسندم. 2. حاضرم برای دینم، بجنگم. 3. مطالعه کتاب­های مذهبی را دوست دارم.

فرهنگی

1.برای رسیدن عید نوروز لحظه­شماری می­کنم. 2. هنز نزد ایرانیان است و بَس. 3. خودم را بخشی از تاریخ کشورم می دانم.

 

جغرافیایی

1.        ای کاش در کشورهای غربی متولد شده بودم. 2. به هیچ عنوان کشورم را ترک نمی­کنم. 3. در صورتی که مرزهای کشورم تهدید شود، با تمام وجود از آن دفاع می کنم.

سیاسی

1.حکومت مستقل کشورمان مایه افتخار و سربلندی است. 2. مسئولتن کشورم بسیار دلسوز بوده و به فکر منافع ملی کشور هستند. 3. معتقدم تن دادن به برجام مایه سرافکندگی است.

جدول 2، توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب متغیر وابسته پژوهش یعنی هویت و شاخص های آن را نشان می­دهد. بر این اساس بیشترین فراوانی برای شاخص­های مربوط به متغیر هویت در طبقه زیاد و کمترین میزان فراوانی در طبقه خیلی کم قرار دارد. بر این اساس می­توان گفت هویت و شاخص­های مربوط به آن بر اساس نتایج پاسخگویان در سطح بالایی قرار دارد.

جدول 2: میزان پاسخگویی افراد به متغیر هویت و شاخص­های آن بر حسب درصد

هویت

میزان

 

قومی

دینی

فرهنگی

جغرافیایی

سیاسی

خیلی زیاد

درصد

3/20

2/18

5/18

36/20

8/15

زیاد

درصد

06/28

83/31

36/32

96/31

2/30

متوسط

درصد

53/27

93/25

16/28

36/25

43/28

کم

درصد

73/16

17

46/15

93/14

46/16

خیلی کم

درصد

5/7

06/7

8/6

53/7

23/9

مجموع

درصد

100

100

100

100

100

 

 

 

 

در جدول 3، گویه های مربوط به متغیر سبک زندگی و ابعاد مربوط به آن به عنوان متغیرهای مستقل پژوهش آمده است:

جدول 3: گویه­های مربوط به متغیر سبک زندگی و ابعاد مربوط به آن

متغیر

ابعاد

گویه

سبک زندگی

مصرف­گرایی

1.از خریدهای گران­قیمت در پاساژهای پر زرق و برق لذت می­برم. 2. پوشیدن شلوارهای جین پاره به سبک سلبریتی­ها به من احساس خوبی می­دهد.

اوقات فراغت

1.از فعالیت­های هنری و رفتن به تئاتر و سینما لذت می­برم. 2. گوش دادن به موسیقی پاپ و رپ را دوست دارم. 3. گشت و گذار شبانه (دور دور) با دوستانم برایم لذت­بخش است.

جدول 4، توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب متغیر مستقل پژوهش یعنی سبک زندگی و شاخص های آن را نشان می دهد. بر این اساس بیشترین فراوانی برای شاخص­های مربوط به متغیر سبک زندگی یعنی مصرف­گرایی و اوقات فراغت در طبقه زیاد و کمترین میزان فراوانی در طبقه خیلی کم قرار دارد. بر این اساس می­توان گفت متغیر سبک زندگی و شاخص­های مربوط به آن بر اساس نتایج پاسخگویان در سطح بالایی قرار دارد.

 

جدول 4: آماره­های توصیفی مربوط به متغیر سبک زندگی و شاخص­های آن بر حسب درصد

سبک زندگی

میزان

 

مصرف گرایی

اوقات فراغت

خیلی زیاد

درصد

5/14

3/14

زیاد

درصد

8/29

4/32

متوسط

درصد

65/24

27

کم

درصد

55/15

15/17

خیلی کم

درصد

65/15

3/9

مجموع

درصد

100

100

پژوهش حاضر دارای دو فرضیه است که در این بخش با استفاده از آزمون­های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به بررسی فرضیه­ها و سپس ارائه مدل معادله ساختاری و آزمون برازش مدل می­پردازیم:

جدول 5. نتایج آزمون همبستگی پیرسون فرضیه­های پژوهش

فرضیه

مقدار پیرسون

معناداری

تعداد

آزمون فرضیه

فرضیه اول

126/0

012/0

400

تأیید

فرضیه دوم

188/0

000/0

400

تأیید

ابعاد متغیرها

قومی

دینی

فرهنگی

جغرافیایی

سیاسی

 

r

Sig

r

sig

r

sig

r

sig

r

sig

مصرف گرایی

029/0

562/0

071/0

158/0

054/0

277/0

184/0

000/0

227/0

000/0

اوقات فراغت

067/0

179/0

133/0

008/0

075/0

133/0

130/0

009/0

178/0

000/0

فرضیه اول این پژوهش رابطه بعد مصرف­گرایی سبک زندگی با هویت جوانان استان آذربایجان غربی را بررسی می­کند:

H0:  مصرف­گرایی با هویت جوانان رابطه ندارد.

H1: مصرف­گرایی با هویت جوانان رابطه دارد.

با توجه به یافته­های جدول 5، ضریب همبستگی پیرسون برای بعد مصرف­گرایی با هویت جوانان برابر با 126/0و سطح معناداری برابر با 012/0 می باشد که نشان دهنده وجود ارتباط معنی­دار ضعیفی و مستقیم بین این دو متغیر می­باشد؛ یعنی هر چقدر بعد مصرف­گرایی در سطح بالاتری باشد، هویت جوانان نیز دچار تغییر می­شود و نگرش جوانان این استان به ابعاد مختلف هویت بر مبنای میزان مصرف­گرایی افزایش  پیدا می­کند؛ اما آنچه بر مبنای نتیجه این فرضیه به­دست آمده، نشان می­دهد مصرف­گرایی با ابعاد هویتی جوانان همبستگی پایینی دارد و با توجه به میزان همبستگی انتظار نمی­رود تغییرات شگرفی در نگرش جوانان این استان به ابعاد مختلف هویت رخ دهد. بر این اساس فرضیه H0 رد و فرضیه H1 تأیید می­شود.

فرضیه دوم این پژوهش به رابطه بعد اوقات فراغت سبک زندگی با هویت جوانان استان آذربایجان غربی می پردازد:

H0:  اوقات فراغت با هویت جوانان رابطه ندارد.

H1: اوقات فراغت با هویت جوانان رابطه دارد.

با توجه به یافته های جدول 5، ضریب همبستگی پیرسون برای بعد اوقات فراغت با هویت جوانان برابر با 188/0و سطح معناداری برابر با 000/0 می­باشدکه نشان­دهنده وجود ارتباط معنی­دار ضعیف و مستقیم بین این دو متغیر است؛. یعنی هر چقدر سطح اوقات فراغت در میان جوانان این استان افزایش یابد، نگرش جوانان این استان به ابعاد هویت نیز متأثر از اوقات فراغت افزایش می یابد. بر این اساس فرضیه H0 رد و فرضیه H1 تأیید می­شود.

همچنین برای مشخص شدن رابطه هر یک از مؤلفه­های سبک زندگی با هر کدام از ابعاد هویت، آزمون همبستگی پیرسون انجام شد (جدول 5). بر این اساس میزان همبستگی بین بعد اوقات فراغت با ابعاد هویت بیشتر از همبستگی بعد مصرف­گرایی و ابعاد هویت می­باشد- هر چند این همبستگی در سطح ضعیفی قرار دارد، اما معنادار است.

در ادامه پژوهش به منظور مشخص شدن سهم تأثیر هر یک از شاخص­های متغیر مستقل بر متغیر وابسته به تحلیل رگرسیونی می­پردازیم. جدول 6، مدل رگرسیونی چند متغیره شبکه­های اجتماعی مجازی را نشان می­دهد:

جدول 6: مدل رگرسیونی چند متغیره سبک زندگی

متغیر

ضرایب غیراستاندارد

ضرایب استاندارد

مقدار t

سطح معناداری

 

B

خطای استاندارد

Beta

 

 

مصرف­گرایی

382/0

282/0

071/0

356/1

176/0

اوقات فراغت

804/0

255/0

165/0

152/3

002/0

ضریب تعیین

(R Square)

ضریب تعیین تصحیح شده

(Adjusted R Square)

سطح معناداری

(Sig)

40/0

35/0

001/0

آماره های موجود در جدول بالا نشان می­دهند که شاخص اوقات فراغت با بتای 165/0 درصد تأثیر بیشتری نسبت به بعد مصرف­گرایی با 071/0 بر متغیر وابسته پژوهش داشته است. همان­طور که در جدول فوق ملاحظه می­شود، ضریب تعیین برابر با 40/0 و بیانگر این مطلب است که 40 درصد از واریانس و تغییرات هویت جوانان را شاخص­های سبک زندگی تبیین می­کنند. همچنین با توجه به سطح معناداری 001/0 که کمتر از 05/0 است، می­توان به این نکته پی برد که فقط شاخص اوقات فراغت بر متغیر وابسته یعنی هویت جوانان تأثیر داشته است.

در ادامه، مدل معادله ساختاری پژوهش با استفاده از نرم­افزار «ایموس گرافیک» رسم گردید و مشاهده شد که متغیرهای پنهان وابسته مربوط به هویت جوانان شامل مؤلفه­های دینی، قومی، فرهنگی، جغرافیایی و سیاسی است و ضرایب رگرسیونی تأثیر مؤلفه­های متغیر مستقل شبکه­های اجتماعی مجازی بر هر کدام از ابعاد متغیر وابسته و تأثیر متغیر سن، جنسیت و تحصیلات را تشان می دهد:

شکل 2: مدل معادله ساختاری پژوهش

به طور کلی برازش مدل بالا خوب است. در جدول 7، میزان معناداری و نسبت بحرانی مربوط به تأثیر متغیرهای زمینه­ای و مستقل بر متغیر وابسته آمده است. در این جدول نسبت بحرانی برای تأثیر بعد مصرف­گرایی بر هویت جوانان برابر با 516/0 و سطح معناداری 606/0 می­باشد. با توجه به اینکه مقدار قابل قبول نسبت بحرانی بالای 96/1 است، می­توان گفت که تأثیر این بعد از متغیر مستقل بر متغیر وابسته معنی­دار نمی­باشد. این وضعیت برای بعد اوقات فراغت متغیر مستقل برابر با 413/2 و معناداری 016/0 است که اثر مستقیم و معنادار این بعد بر متغیر وابسته را تأیید می­کند، اما برای متغیر جنسیت و تحصیلات پاسخگویان با توجه به اینکه مقدار نسبت بحرانی کمتر از میزان قابل قبول است و در سطح معناداری قرار ندارد، اما تأثیر متغیر سن بر هویت جوانان با نسبت بحرانی 476/3 و معناداری 000/0 تأیید می­شود، می­توان ادعا نمود که متغیر زمینه­ای سن بر خلاف متغیرهای جنسیت و تحصیلات بر هویت جوانان اثر دارد؛ این بدان معنا است که متغیر سن با توجه به میزان اثرگذاری 250/0 در سطح پایین است. به عبارت دیگر، این متغیر اثرگذاری چندان قوی نداشته است، اما با توجه به نسبت بحرانی و سطح معناداری یاد شده می­تواند در تعیین ذهنیت و نگرش جوانان این استان به ابعاد مختلف هویتی نقش داشته باشد.

جدول 7: ضرایب رگرسیونی و سطح معناداری مدل معادله ساختاری پژوهش

متغیر

تخمین

نسبت بحرانی

سطح معناداری

تأثیر مصرف­گرایی بر هویت جوانان

017/0

516/0

606/0

تأثیر اوقات فراغت بر هویت جوانان

088/0

413/2

016/0

تأثیر سن بر هویت جوانان

055/0

476/3

000/0

تأثیر جنسیت بر هویت جوانان

023/0

684/0

496/0

تأثیر تحصیلات بر هویت جوانان

025/0-

616/1-

106/0

در جدول 8، تعدادی از معیارهای مهم برازش و تفسیر آنها و مقادیر مفروض مربوط به مدل معادلات ساختاری آمده است. می­توان گفت که بیشتر شاخص­های برازش مدل قابل قبول هستند. بنابراین مدل ترسیم­شده، مدلی است که می­تواند داده­های ما را با مدل نظری تطبیق دهد. به عبارت دیگر، این مدل نشان می­دهد که داده­های تجربی ما می تواند تا حدود زیادی مدل نظری پژوهش را حمایت کند.

جدول 8: معیارهای برازش مدل و تفسیر برازش قابل قبول

معیار برازش مدل

مقدار حاصل در مدل مفروض

سطح قابل قبول

تفسیر

وضعیت پذیرش

نیکویی برازش

(GFI)

81/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل)

مقدار نزدیک به 59/0 منکس­کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

نیکویی برازش اصلاح­شده

(AGFI)

76/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل)

مقدار نزدیک به 59/0 منکس­کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

ریشه میانگین مربعات خطای برآورد

(RMSEA)

094/0

 

کوچکتر از 80/0

مقدار کمتر از 80/0 یک برازش خوب را نشان می­دهد.

قابل قبول

توکر لوئیس

(TLI)

60/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل

مقدار نزدیک به 59/0 منکس­کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

شاخص برازش هنجار­شده(NFI)

60/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل

مقدار نزدیک به 59/0 منعکس­کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

کای اسکوئر نسبی

(CMIN/DF)

553/4

1 تا 5

مقدار کمتر از 1 نشان­دهنده ضعف برازش و مقدار بیشتر از 5 منعکس­کننده نیاز به بهبود است.

قابل قبول

شاخص برازش هنجار­شده مقتصد

(PNFI)

52/0

-

بیشتر از 05/0 یا 06/0

قابل قبول

شاخص برازش تطبیقی مقتصد

(PCFI)

55/0

-

بیشتر از 05/0 یا 06/0

قابل قبول

یحث و نتیجه­گیری

پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی تأثیر­گذاری مؤلفه­های سبک زندگی بر ابعاد هویتی جوانان استان آذربایجان غربی بود که نتایج آن نشان داد که هر دو بعد مصرف­گرایی و اوقات فراغت بر ابعاد هویتی جوانان این استان اثرگذار هستند- هر چند این اثرات معنادار می­باشند، اما در سطح ضعیفی قرار دارند. از سوی دیگر، بعد اوقات فراغت تأثیر بیشتری بر هویت جوانان دارد. به عبارت دیگر، می­توان گفت فعالیت­های فراغتی چون: رفتن به تئاتر، بهره­گیری از فعایت­های هنری و گشت و گذار­های شبانه و همنشینی با دوستان و همسالان به عنوان نمونه­هایی از فعالیت­های فراغتی، ابعاد هویتی جوانان این استان را تحت تأثیر قرار داده است‌. با توجه به یافته­های مربوط به آزمون­های متفاوت و مدل معادله ساختاری می­توان گفت فرضیه دوم این پژوهش تأیید می­شود. در مورد فرضیه اول نیز گفتنی است هر چند بعد مصرف­گرایی با هویت جوانان این استان در ارتباط بوده، اما با توجه به نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره و مدل معادله ساختاری و میزان نسبت بحرانی، اثر رگرسیونی و سطح معناداری، تنها بعد اوقات فراغت سبک زندگی بر هویت جوانان این استان اثرگذار بوده است. بر اساس آزمون­های آماری پیرسون و رگرسیون چند متغیره و مقدار تأثیر این متغیر بر هویت اجتماعی جوانان در مدل­سازی معادله ساختاری می­توان گفت این متغیر تأثیر پایین و معناداری بر هویت جوانان دارد. همچنین نتایج این فرضیه با یافته­های پژوهش­ نقدی و همکاران (1397) با عنوان «جنسیت و شهر؛ مطالعه مصرف­گرایی و بازتعریف هویت زنان دهه 50، 60 و 70 شهر اصفهان» در بعد مصرف­گرایی، پور سلیمی و همکاران (1395) با عنوان «بررسی تأثیر جهان وطن­گرایی بر نگرش نسبت به محصول داخلی به واسطه ملی­گرایی مصرف­کننده از دید تئوری هویت اجتماعی» در بعد مصرف­گرایی، خواجه نوری و همکاران (1393) با عنوان «رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان شهر بندرعباس»، بحرانی و همکاران (1390) با عنوان «مقایسه جنسیتی رابطه رسانه­ها، هویت و سبک زندگی در بین جوانان»، رحمت­آبادی و آقابخشی (1385) با عنوان «سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان»، پرات و همکاران (2021) و اقبال مولانا و همکاران (2020) همسوست و می­توان گفت که نتایج فرضیه­های این پژوهش، یافته­های بیشنر مطالعات پیشینی که در این پژوهش یاد شد را تأیید می­کند.

یافته­ها نشان داد که سبک زندگی متغیری است که اثری ضعیف، اما معنادار بر هویت جوانان این استان داشته است، چرا که مؤلفه­های این متغیر بر ابعاد مختلف هویت جوانان یه­خصوص بعد جغرافیایی و سیاسی اثر گذار بوده  است.

با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهادهای زیر ارائه می­شود:

 برای تقویت هویت اجتماعی در جامعه مورد مطالعه، ارزش­دهی و تقویت عناصری چون: زبان، لهجه، پوشاک، غذاهای سنتی، بهره بردن از ظرفیت­های موجود در فرهنگ بومی و قومی و جلوگیری و دوری از تمسخر و تحقیر سبک زندگی قومیت­های مختلف از جمله مواردی است که می­تواند سبک زندگی را در مورد هویت جوانان تقویت کند.

 همچنین تولید فیلم­های سینمایی، سریال­های بومی و موسیقی­های محلی که ارزش­های قومی مردم این منطقه را بازنمایی کند نیز می­تواند در شکل­گیری هویت جوانان این استان اثرگذار باشد.

 افزایش سواد رسانه­ای و برنامه­ریزی جهت آشنایی جوانان این استان با هویت ایرانی و شناختن هویت بیگانه نیز از اهمیت زیاد برخوردار است.

 

  • منابع

    • بأومن، زیگمونت. (1396). اشارت­های پست­مدرنیته. حسن چاوشیان. چاپ چهارم، تهران: نشر ققنوس
    • بحرانی، شعله؛ سروش، مریم و حسینی، مریم. (1390). «مقایسه جنسیتی رابطه رسانه­ها، هویت و سبک زندگی در بین جوانان شیراز». فصلنامه مطالعات ملی. سال 12، شماره 3، صص 103- 120.
    • تاج­بخش، غلامرضا. (1392). «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر شکاف نسل­ها در شهرستان شوشت». فصلنامه توسعه اجتماعی. صص 32- 54.
    • جنکینز، ریچارد. (1381). هویت اجتماعی. تورج یاراحمدی. تهران: نشر شیرازه
    • خواجه نوری، بیژن؛ پرنیان، لیلا و همت، صغری. (1393). «مطالعه رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی (مورد مطالعه: جوانان شهر بندرعباس)». فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران. دوره 17، شماره 1، صص69- 94.
    • رضوی زاده، نجم الدین. (1386). بررسی تأثیر مصرف رسانه­ها بر سبک زندگی ساکنان تهران. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
    • رحمت آبادی، الهام و آقابخشی، حبیب. (1385). «سبک زندگی و هویت جوانان». رفاه اجتماعی. سال 5، شماره 20، صص 235- 253.
    • کاظمی، سمیه. (1395). «بررسی رابطه سبک زندگی و میزان سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی (مورد مطالعه: افراد 17- 47 ساله شهرستان دلفان)». پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا (س).
    • کاستلز، مانوئل. (1385). عصر اطلاعات، قدرت و هویت. حسن چاوشیان. تهران: نشر طرح نو
    • گیدنز، آنتونی. (1387). تجدد و تشخص؛ جامعه و هویت شخصی در عصر جدید.ناصر موفقیان. چاپ دوم، تهران: نشر نی
    • لیوتار، ژان فرانسو. (1395). وضعیت پس­مدرن: گزارشی درباره دانش. حسینعلی نوذر. چاپ ششم، تهران: نشر گام نو
    • عباسی مقدم، حمیدرضا؛ اسماعیلی، محمدرضا و زرگر، طیبه السادات. (1400). «ارتباط مدل سبک زندگی، سواد رسانه­ای و هویت اجتماعی در سازمان ورزشی کشور». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. دوره 20، شماره 52، صص 29- 49.
    • مرکز ملی آمار ایران. (1395). سرشماری نفوس و مسکن. amar.org.ir
    • مهدی پور، حمیده. (1394). «سینمای اجتماعی ایران و بازنمایی سبک زندگی زنان در آن (مطالعه موردی: فیلم آتش بس)». فرهنگ پژوهش، شماره 22، صص 134- 161.
    • مختارپور، مهدی. (1393). «طراحی مدل سنجش اطلاعاتی و نقش آن در تغییر الگوی زندگی مردم (مورد مطالعه: شهر تهران)». پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات.
    • مهدوی کنی، سعید. (1386). «مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی». فصلنامه تحقیقات فرهنگی. سال1، شماره 1.
    • نقدی، اسدالله؛ معمار، ثریا و داستانی، مریم. (1397). «جنسیت و شهر؛ مطالعه مصرف­گرایی و بازتعریف هویت زنان». فصلنامه مطالعه جامعه شناختی شهری. سال 8، شماره 26، صص 63- 92.
    • نوذری، حسینعلی. (1385). «نگاهی تحلیلی به روند تحول مفهوم هویت در قالب ه گانه­های هویت سنتی، مدرن و پست مدرن». فصلنامه مطالعات ملی. سال 7، شماره 2، صص 127- 148.
    • Bruner, M. Balish, S. Forrest, C. Brow, S. (2017). “Tiesthat Bond: Youth Sport as a vehicle for Social Identity and Positive Youth Development”. Journal Research Quarterly for Exercise and Sport, DOI: 10.1080/02701367.2017.1296100.
    • Iqbal Moulana, M. Sofyan, A. Zakiah, K. (2020). “Postmodern Life Style Construction”. Journal Education and Humanities Research, V. (562), pp: 84-95.
    • . Nikezic, A. Trajkovic, J. Milovanovic, A. (2021). “Future Housing Identities: Designing in line with the contemporary sustainable urban Life style”. Journal buildings, V.(11), N(18), pp: 1-23. DOI.org/10.3390 buildings 11010018.
    • Praet, S. Aelst, P. Erkel, P. Veeken, S. Martens, D. (2021). “Predictive modeling to study life style politics with Facebook like”. Journal EPJ Data Science, V.(10), N(50), pp: 1-25. https://doi.org/10.11.140/epjds/s13688-021-00305-7.
    • Torkington, K. (2012). “Place and Life Style migration: the discursive construction of global place identity”. Journal nobilities, V.(7), N(1), pp: 1-27.