نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق
چکیده
مقاله حاضر با واکاوی سوابق نظری و تجربی موجود درصدد بررسی و آسیب شناسی شکلگیری و فعالیت سازمانهای مردمنهاد جوانان بوده است. از این منظر، پس از بسط فضای مفهومی سازمانهای مردمنهاد به طور عام و سمنهای جوانان به طور خاص به تبیین نظری موضوع با استفاده از رویکردی تلفیقی پرداخته است. با استفاده از روش کمی از نوع پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده های تحقیق از طریق پرسشگری با 400 نفر از اعضاء سمنها که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ایی انتخاب شدند؛ گردآوری شده است. برای اعتبار ابزار تحقیق از اعتبار محتوایی صوری کیفی و جهت پایایی تحقیق از روش همسازی و یا پایداری درونی گویه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با دامنه صفر تا یک استفاده شده است. یافته های تحقیق در بخش تحلیل توصیفی داده ها نشان می دهند که میزان آسیبهای سمنهای جوانان از منظر اعضاء سمنهای مورد بررسی، با میانگین 92/165( با خط برش150) بیانگر آن است که سمنهای جوانان در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ چراکه این میزان بالاتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویه های مورد سنجش متغیر می باشد. علاوه بر این در بخش تحلیل استنباطی و آزمون فرضیههای تحقیق در گام اول و دوم یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای: عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری، اعتماد اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی، تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی و توانمندسازی سمنها رابطه و تأثیر معناداری را با متغیر وابسته تحقیق یعنی آسیبهای سازمانهای مردمنهاد نشان دادند
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Sociological amd Pathological Study on Youth NGO (Non-Governmental organizations) and the Factors Affecting it
نویسنده [English]
- amrollah amani kolaarijani
Department of Social Sciences, Islamic Azad University, Tehran Shashregh Branch
چکیده [English]
the present study with a dagger theoretical and empirical records available to review and pathology - form and youth NGO activity . From this perspective, after the extension of the concept of NGOs in general and the NGO youths in particular theory to explain the issue with the use of an integrated approach . by using the method of some kind of survey and tools MFQ) Data inquiry through with 400 members with NGOs who use of cluster sampling method - a few steps were chosen ; compiled . for credit research tool of Content validity and reliability of formal qualitative research method of harmony and internal consistency questions or using Cronbach's test with a range of 0 - 1 is used. standard , according to a total of measurement items have variable.ureaucracy and strengthening of the negative impact of NGOs and significant relationship with the dependent variable , NGO damage research showed a total of solidarity with multiple variables dependent variable 57 research , according to the real determining factor 0.30 of the variance and dependent variable research and clarified that the centrality of variable part and the system of bureaucracy negative with 40 beta 0.49 and from the highest rate of influencing the dependent variable youth NGO damage in two stages . Path analysis and regression analysis .
.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Socialization
- Trust
- Participation
- NGO and Youth Empowerment
بررسی جامعه شناختی آسیبهای سازمانهای مردم نهاد جوانان و عوامل موثر بر آن
امرالله امانی کلاریجانی[1]
تاریخ دریافت مقاله: 11/12/1400
تاریخ پذیرش مقاله:1/5/1401
مقدمه
موضوع سمنها (سازمانهای مردمنهاد) یا سازمانهای غیردولتی از جمله موضوعاتی است که امروزه برای تمامی سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران حوزههای اجتماعی و فرهنگی شناخته شده است. توجه به این سازمانها در فرایند مدیریت اجتماعی به امری متداول و عادی تبدیل شده است. در شرایط کنونی بسیاری از مسائل اجتماعی چه در سطح مدیریتهای محلی و شهری و چه در سطح مدیریتهای ملی با کمک و همراهی سمنها صورت میگیرد و تجارب چند دهه اخیر در جهان نشان داده است که این قبیل سازمانها بدون اینکه هزینهای برای دولت داشته باشند و بخواهند از بودجه عمومی مصرف کنند، خدمات بزرگی را به جامعه ارائه میکنند. ماهیت این سازمانها همگرایی اعضا در اهداف و علائق و منافع معنوی است. دغدغههای مشترک و منافع معنوی که مترتب بر فعالیت اعضای یک سازمان مردمنهاد است، موجب میشود که این اعضا در قالب یک سازمان دور هم جمع شوند و فعالیتهایی هدفمند را دنبال کنند. مقولههایی همچون دفاع از صلح و امنیت جهانی و منطقهای؛ مبارزه با خشونت؛ مبارزه با اعتیاد و تولید و توزیع و مصرف مواد مخدر؛ مبارزه با مصرف دخانیات در میان زنان و جوانان؛ دفاع از حقوق بشر و آزادیهای اساسی؛ دفاع از حقوق زنان، کودکان و جوانان؛ اطلاعرسانی و آزادی اطلاعات؛ مبارزه با هرزهنگاری و مبارزه با اشاعه فحشا؛ حفظ تحکیم خانواده و ترویج ازدواج؛ دفاع از حقوق حیوانات؛ حفظ و حراست از فرهنگهای محلی و ملی؛ تقویت ارزشهای دینی و اخلاقی؛ حمایت از حقوق اقلیتها و ترویج فرهنگ بردباری و مدارا از جمله مقولاتی بوده و هستند که توسط سازمانهای مردمنهاد مورد پیگیری قرار میگیرند. آغاز توجه به سازمانهای مردمنهاد در سطح تحلیل داخلی همزمان با توجه به توسعه اجتماعی بود که به دوران اجرای برنامههای پنج ساله دوم و سوم توسعه برمیگردد. به موازات افزایش توجه سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه به مقوله توسعه اجتماعی، توجه به سازمانهای مردمنهاد نیز بالا گرفت؛ چرا که حضور و فعالیت خود سازمانهای مردمنهاد به عنوان یکی از شاخصههای توسعه اجتماعی در نظر گرفته میشود. لذا آغاز سال 1379 که آغاز اجرای «سومین برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» (1383-1379) است و با توجه به ماده 157 این برنامه که دولت را مکلف به استفاده از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد کرده است، مصادف با تأسیس «سازمان ملی جوانان» و مکلف شدن این سازمان به تشویق، حمایت و تقویت حضور و مشارکت سازمانهای مردمنهاد جوانان گردید. غلبه رویکرد اجتماعی به توسعه در طول برنامه سوم نه تنها موجب توجه ویژه به تأسیس و راهاندازی و تشویق و حمایت از فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد جوانان شد، بلکه این رویکرد در سایر سیاستها و برنامههای مرتبط با امور جوانان که با محوریت «سازمان ملی جوانان» صورت گرفت نیز انعکاس یافت. لذا اگر به محتوای سیاستهای مندرج در «سند سیاست ملی جوانان در جمهوری اسلامی ایران»[2] دقت شود و مورد تحلیل قرار گیرد، این نکته تأکید میشود که سیاستهای مذکور تحت تأثیر توسعه اجتماعی تدوین شدهاند و تدوینکنندگان و دستاندرکاران بر این باور بودهاند که برای حل مسائل جوانان به طور ریشهای و اساسی باید از توسعه اجتماعی در این حوزه آغاز کرد(سطوتی، 1387: 170) با این توضیح مقدماتی چرایی توجه به تشکیل، فعالسازی و تقویت سازمانهای مردمنهاد جوانان در کشور مشخص گردید. مسئله اصلی که در این تحقیق باید مورد تمرکز و تأکید قرار گیرد، آن که سازمانهای مردمنهاد جوانان به عنوان یک پدیده و به عنوان بخشی از جامعه مدنی که قرار بوده است به کمک دولت بیاید و در حلوفصل بسیاری از مسائل اجتماعی و فرهنگی دوشادوش دولت فعال باشد، خود نباید به یک مشکل و مسئله تبدیل بشود. لذا اگر فرایند شکلگیری این سازمانها به درستی انجام نشود و یا فرایند فعالیت و عملکرد آنها نیز به درستی تدبیر و انجام نگیرد، چه بسا ممکن است که خود این سازمانها به یک مشکل اجتماعی تبدیل شوند. البته، در هر جامعهای شکلگیری سازمانهای این چنینی ممکن است دارای برخی آسیبها، ضعفها و چالشهایی باشد که کشور ایران نیز از آن مستثنی نیست. در واقع عملکرد این سازمانها به دلایل مختلف از جمله نوپا بودن این سازمانها ، ضعیف بوده و در بسیاری از موارد مطلوب نیست. مشکلات و آسیبهایی مانند ناشناخته بودن این سازمانها برای مردم، عدم اعتماد مردم به این سازمانها، سوء استفاده از این سازمانها در راستای اهداف سیاسی و اقتصادی، فقدان فرهنگ مشارکت و روحیه کار جمعی در میان مردم، فراهم نبودن شرایط لازم برای حیات و گسترش این سازمانها، گستردگی و بزرگی ساختار دولت، عدم شفافیت دیوان سالاری و عدم وجود قانون جامع و کامل در مورد این سازمانها و... بر عملکرد این سازمانها تاثیر منفی میگذارد و ضرورت یک آسیبشناسی کلی و جامع از این سازمانها و عملکرد آنها را لازم مینماید (قزوانچاهی،1386: 64). در این آسیبشناسی تاکید اصلی تحقیق بر آن است که این نهادها بتوانند بدون دخالت و حضور دولت، حاکمیت و سازمانهای رسمی و کاملا با استقلال و به شکل مستقل تداوم فعالیت داشته باشند. این مقاله علاوه بر آسیبشناسی عملکرد این سازمانها در سالهایی که از فعالیت آنها میگذرد، استقلال عمل این سازمانها و اینکه تا چه اندازه این استقلالعمل دچار آسیب و ضعف گشته و همچنین وضعیت تداوم فعالیت آنها در این شرایط را مورد بررسی قرار میدهد. لذا انتظار میرود که به یافتههایی قابل اتکا دست یابد تا بتوان آن را در اختیار سیاستگذاران و برنامهریزان حوزههای مرتبط با سازمانهای مردمنهاد و نیز حوزههای مرتبط با جوانان قرار داد. با توجه به مطالب فوق، پرسش اساسی تحقیق حاضر این است:
سازمانهای مردمنهاد جوانان در فرایند شکلگیری و فعالیت با چه آسیبها و چالشهایی روبهرو هستند؟
چه عواملی بر بروز این آسیب ها و چالش ها تأثیرگذار میباشند؟
چارچوب نظری پژوهش
آسیبها و چالشهای سمنهای جوانان در دو بخش مسائل درونسازمانی و مسائل برونسازمانی مطرح گردیده و در ذیل نمودار1 نشان داده شده است. علاوه بر این، در این تحقیق از رویکردی تلفیقی برای تبیین نظری موضوع یعنی عوامل تأثیرگذار بر سمنهای جوانان بهره جستیم که این عوامل نیز در دو بخش عوامل درونسازمانی همچون ضعف توانمندی سمنها و عوامل برونسازمانی همچون تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی، ضعف اعتماد اجتماعی، ضعف عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری، ضعف مشارکت و تعاملات اجتماعی قرار میگیرند. لذا برای تبیین موضوع (عوامل مؤثر بر نگرش به آسیبشناختی سازمانهای مردمنهاد) از تئوریهای نظامهای تالکوت پارسونز، اعتماد اجتماعی کلاوس اوفه، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا[3] و وتن و کمرون[4] و تئوری نظام شخصیت و تعاملات اجتماعی تالکوت پارسونز استفاده شده است.
- نظریه نظامهای تالکوت پارسونز[5] (خردهنظام فرهنگی و عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری)
به نظر پارسونز، چهار خردهنظام اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را برای یک نظام اجتماعی میتوان بر شمرد که کارکرد مناسب هر یک از آنها، از یک سو و تعامل و همکاری هر یک از خردهنظام ها با اجزای دیگر، تعادل و هماهنگی را در سطح جامعه حفظ میکنند. در میان این خردهنظام ها، خردهنظام فرهنگی و نیز خردهنظام اجتماعی نقش مهمتری را در شکلگیری شخصیت و جامعهپذیری افراد جامعه بر عهده دارند؛ چراکه کنش اجتماعی افراد جامعه در محیط اجتماعی و متأثر از نظام فرهنگی جامعه میباشد که بهواسطه مکانیزمهای جامعهپذیری همچون نهاد خانواده، آموزش و رسانه، ارزشهای اجتماعی و فرهنگی مورد قبول جامعه را به آنها منتقل میکنند. بنابراین اگر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی منتقلشده از طریق مکانیزمهای جامعهپذیری به اعضای جامعه در جهت عامگرایی، جمعگرایی، تعامل، وحدت، انسجام و همگرایی ملی باشد، این امر تقویت و تحکیم همبستگی، تعلق، احساس مسئولیت و مشارکت در امور جامعه و تعیین سرنوشت خود را به دنبال خواهد داشت. (چلبی، 1381)
در این زمینه، هانتینگتون[6]، آلموند[7] و وربا[8] و جورج هربرت مید[9] به نقش وسایل ارتباطجمعی در افزایش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی شهروندان و در نتیجه مشارکت آنها در این عرصهها تأکید دارند. چارلز هورتون کولی[10]، جرج هربرت مید و میلبراث[11] بر این باور هستند که کنشهای اجتماعی و سیاسی افراد در زندگی تحت تأثیر گروههایی است که به آن تعلق دارند؛ یعنی این خانواده و گروه دوستان است که رفتار سیاسی و اجتماعی افراد را شکل و هدایت میکند.
- نظریه نظام شخصیت تالکوت پارسونز(شخصیت و گونههای تعاملات اجتماعی)
در نظریه پارسونز، نظام شخصیت، ترکیبی از نیازهای ارگانیک با انتظارات اجتماعی در مراحل گوناگون جامعهپذیری و نهادینه شدن هنجارها، ارزشها و انتظارات اجتماعی قلمداد میگردد. جامعهپذیری فرایندهایی محسوب میشوند که نظام شخصیت را در مسیر محیطهای اجتماعی برای اجرای نقشهایی که جامعه به افراد واگذار میکند، رهنمون میسازند(ریتزر، 1383). این شخصیت دارای خصائص و یا به قول پارسونز اقطاب کنش است که هر یک در رشد شخصیت مؤثرند و میتوانند در کار ما نظارت و در تنظیم رفتار انسانی نقش ایفا کنند. لذا شخصیت پیشرفته (رشد یافته) شخصیتی است که در آن تفکیک و انسجام صورت گرفته باشد؛ بهطوری که ضمن اینکه ابزارهای کنترل شخصیت (هوش، ضمانت اجرا، وابستگی عاطفی و تعهد و هویت فردی) رشد یافته باشند، در عین حال همگی آنها در یکدیگر نفوذ کرده باشند(چلبی،1375). چنین شخصیتی در راستای هنجارهای سازمانی و اجتماعی و در جهت اهداف و مقاصد اجتماعی حرکت میکند.
چلبی با تأسی از تئوری نظام شخصیت و نیز نظام اجتماعی تالکوت پارسونز درصدد بررسی تعاملات اجتماعی برآمد. اگر افراد جامعه بهویژه جوانان دارای نظام شخصیتی رشدیافته باشند، به سایر افراد جامعه خود اعتماد و سعی در برقراری کنش عاطفی، مبادلهای و نیز منطقی با آنها میکنند. در نتیجه بین آنها تعاملات و روابط اظهاری بهوجود میآید که این امر بهنوبه خود بر انجام مشارکت و کار گروهی آنها نسبت به یکدیگر تأثیر میگذارد. برعکس اگر افراد جامعه بهخصوص جوانان دارای شخصیت رشدیافته نباشند، به سایر همکاران خود بی اعتماد بوده و از برقراری کنش عاطفی، مبادله ای و نیز منطقی با آنها خود داری می کنند. در نتیجه بین آنها تعاملات و روابط ابزاری بهوجود میآید که این امر به نوبه خود مانع از انجام مشارکت و کار گروهی در میان آنها نسبت به یکدیگر میشود. به طور کلی، چلبی تعاملات از نوع اظهاری را یکی از ابعاد بنیادین ساخت اجتماعی میداند که در عرصه نظم بخشیدن به جامعه و یا هر نوع سازمان اجتماعی و گسترش همکاریهای اجتماعی و تقویت هنجارهای مشارکت جویانه مردم بسیار مؤثر است. بنابراین اگر مشارکت و تعاملات اجتماعی در سازمانهای مردمنهاد دارای ضعف می باشند، دلیل این امر آن است که شخصیت رشدیافته و شخصیت مشارکتجو پرورش نیافته و به بلوغ نرسیده است.
اعتماد مردم به سمنها نقش بسیار زیادی در عملکرد آنها خواهد داشت. کلاوس اوفه اعتماد به نهادها را به اعتماد به شاغلان در نهادها قلمداد میکند. به نظر او، نهادها اگرچه ممکن است مستحکم و به علت قدمت خود محترم به نظر برسند، اعتبار خود را مدیون گرایشهای موافق و درک کسانی هستند که در آنها شرکت دارند. نهادها اگر به خوبی طراحی شوند، میتوانند زمینه ساز اعتماد اجتماعی باشند؛ یعنی اعتماد به افرادی که هرگز با آنها تماس نداشتهایم و هیچ پیوند اجتماعی مشترکی با آنها نداریم. نهادها چون نقاط مرجع و ارزشهای هنجارآفرینی را فراهم می کنند که میتوان برای توجیه و معنادار کردن مجموعه قوانین آن نهاد به آنها تکیه کرد، به ما اجازه میدهند به دست اندرکاران آنها اعتماد کنیم( اوفه[14]، 1384 به نقل از شارع پور و همکاران،1390). اعتماد به عنوان یکی از مولفههای سرمایه اجتماعی مطرح میباشد. رابرت پوتنام، سرمایه اجتماعی را به آن دسته از ویژگیهای زندگی اجتماعی مانند شبکهها، هنجارها و اعتماد نسبت میدهد که کنشگران را قادر خواهد ساخت تا به شیوهای موثرتر اهداف مشترک خود را در جامعه تعقیب و دنبال کنند. رابرت پوتنام دو نوع سرمایه اجتماعی:1- سرمایه اجتماعی برونگروهی(بینگروهی) و 2- سرمایه اجتماعی درونگروهی یا انحصاری را از هم تفکیک و متمایز میسازد و بر این باور است که سرمایه اجتماعی برون گروهی، افراد با تقسیمات اجتماعی متنوعتری را گردهم میآورد که هر کدام از این تقسیمات برای مرتفع کردن نیازهای متفاوت سودمند میباشند و میتوانند هویتها و تعاملات وسیعتری(از جمله تعاملات و مشارکت بین اعضای یک جامعه) را بهوجود آورند(فیلد[15]، 1386). در واقع این نوع از سرمایه اجتماعی اشاره به اعتماد میان گروههای مختلف موجود در درون یک جامعه دارد که به نوبه خود تقویت و افزایش آن در جامعه موجب تعاملات، مشارکت و پیگیری اهداف و مقاصد مشترک اعضای جامعه خواهد شد. متأسفانه سرمایه اجتماعی بهویژه سرمایه اجتماعی بینگروهی در ایران که پایه و اساسش را اعتماد تشکیل میدهد، ضعیف میباشد و به همین دلیل سازمانها و موسساتی همچون سمنها به خوبی در ایران شکل نمیگیرند. این عدم اعتماد علت عدم همسانسازی میان مردم و سازمانهای مردمنهاد است و ضعف جدی آنها را از این جهت به دنبال دارد. به بیان دیگر، اگر استثناها را نادیده بگیریم، در مییابیم که سرمایه اجتماعی در جامعه ما یا از نوع سرمایه اجتماعی درونگروهی است و یا از نوع سرمایه اجتماعی ناسالم و یا حتی منحرف. به بیان دقیقتر، در میان ما هنوز "مای" جمعی به طور کامل شکل نگرفته است و بیشتر در سطح "من" فردی و یا "مای" گروهی است و نه "مای" اجتماعی و ملی.
نظامهای متمرکز، دیدگاه سنتی و غالب اکثر کشورهای جهان تا اواخر قرن بیستم بود. در این نظامها تمامی اختیارات تصمیمگیری در دست حکومت مرکزی است و معمولا هیچ گونه حق تصمیمگیری به واحدها و بخشهای پایینتر واگذار نمیشود. در واقع واحدهای پایین تر، مجری سیاستهای حکومت مرکزی هستند و کنترل شدیدی بر آنها اعمال میگردد. اما در نظامهای غیرمتمرکز، حکومت مرکزی اختیارات را به واحدهای موسسهای پایینتر واگذار میکند. البته باز هم دولت مرکزی برای ایجاد هماهنگی، در اجرای برنامهها دخالت و بر آنها نظارت میکند. عدم تمرکز شامل انتقال بخش یا تمام تصمیمگیریها و مسئولیتهای قدرت مرکزی به قدرتهای محلی یا منطقهای(بخشها، شهرداریها، موسسات و...) میباشد (Unesco,2005:13). عدم تمرکز یا تمرکززدایی مفهومی است که در مقابل تمرکزگرایی بهکار میرود. به باور صاحبنظران، تمرکز و عدمتمرکز مطلق وجود ندارد؛ اما برای درک بهتر این دو مفهوم، میتوان تمرکز مطلق و عدم تمرکز مطلق را دو سر یک طیف با ویژگیهای زیر در نظر گرفت(گویا و قدکساز خسرو شاهی،1386).
تمرکززدایی انتقالدهنده قدرت تصمیمگیری، مسئولیت و وظایف از سطوح بالا به سطوح پایین سازماندهی است که به تعبیر هنس(1998) و برای(1999) به سه شکل: انتقال وظایف و کار ولی نه قدرت، نمایندگی و تفویض اختیار میتواند صورت پذیرد. در این میان نمایندگی که نوعی تمرکززدایی با انتقال قدرت تصمیمگیری از سطوح بالا به سطوح پایین است، در واقع حق تصمیمگیری را به واحدهایی که از لحاظ سلسله مراتبی در مرتبه پایینتری قرار دارند، واگذار میکند، اما در صورت صلاحدید واحد واگذار کننده باز پس گرفته میشود(مهرمحمدی،1386).
فلورستال و کوپر عقیده دارند که در هر فعالیت تمرکززدایی، تعیین میزان کنترل حکومت مرکزی بر ساختارهای بومی و محلی ضرورت دارد، زیرا این میزان نشان میدهد که در کجای طیف تمرکز یا عدمتمرکز قرار داریم. البته باید خاطرنشان ساخت که حمایت از تمرکززدایی، بدون ارائه طرحی هوشمندانه- که معرف توجه به پیچیدگیها و گوناگونیها باشد- در بطن خود تحت تاثیر همان وضعیت قطبی یا صفر و یک تمرکزگرایانه است که در نهایتبه آشفتگی در امور و تنزل کیفی اداره امور ره میبرد (مهرمحمدی،1386). بنابراین همانگونه که در قسمت آسیبهای سمنها نیز اشاره شد، تمرکزگرایی، گستردگی و فربهی ساختار دولت و دست اندازی دولت بر همه قسمتها باعث شده است که جایی برای کار دیگر بخشها از جمله سمنها نباشد. بنابراین تا وقتی همه مسائل و مشکلات به دوش دولت باشد و سعی در اداره امور به صورت متمرکز داشته باشد، جایی برای فعالیت سمنها باقی نمیماند. لذا دولت میتواند در اداره امورات فرهنگی و اجتماعی جامعه این اختیار را به سمنها بدهد که با آزادی عمل بیشتر برنامه ریزی، تصمیمگیری و فعالیت کنند و در صورت عدول سمنها از وظایف خود میتواند این حق و قدرت را از آنان سلب نماید.
- اسپریتزر و میشرا و وتن و کمرون[18] (1998) (توانمندسازی روانشناختی نیروها)
در فرهنگ لغت آکسفورد، فعل توانمندسازی به عنوان «توانا ساختن» تعریف میشود؛ تواناساختنی که به ایجاد شرایط لازم برای ارتقای انگیزش افراد در انجام وظایفشان از طریق پرورش احساس کفایتنفس توجه دارد (میری و سبزیکاران، 1390: 50). در فرهنگ لغت وبستر ،از تواناسازی به عنوان تفویض اختیار یا اعطای قدرت قانونی به سایرین تعبیر شده است(کانگر و کان انگو، 1998 به نقل از حسینی،1391).
به طور کلی کاربرد اصطلاح توانمندسازی در مدیریت، به دموکراسی اداری و دخیل نمودن کارکنان در تصمیمگیریهای سازمانی با عنوان «تیم سازی و مشارکت و مدیریت کیفیت جامع» اطلاق میشود. تقریبا تا دو دهه قبل تعریف عملیاتی واضحی در مورد توانمندسازی کارکنان ارائه نشده بود تا اینکه در سال 1988 کانگر و کان انگو گامی بسیار اساسی در این زمینه برداشتند(طبرسا و آهنگر،1387). در یکی از بهترین مطالعات تجربی انجام شده در مورد توانمندسازی تا به امروز، اسپریتزر[19] (1992) چهار بعد را برای توانمندسازی روانشناختی شناسایی کرده است.( Spreitzer:2005) وتن و کمرون[20] (1998) برمبنای تحقیق اسپرینزر و میشرا[21] (2005) بعد اعتماد را به ابعاد توانمندسازی روانشناختی اضافه کردند و پنج بعد کلیدی توانمندسازی به شرح زیر شکل گرفت: 1- احساس شایستگی/ خود اثر بخش بودن،2- احساس داشتن حق انتخاب(خودمختاری و یا خودسازمانی)،3- احساس موثر بودن (پذیرش شخصی نتیجه)، 4- احساس معناداری و مهم بودن(ارزشمند بودن) و 5- احساس داشتن اعتماد به دیگران(شهرکی،1389). هنگامی که مدیران بتوانند این پنج بعد و ویژگی را در کارکنان پرورش دهند، آنان را به کامیابی توانمند ساختهاند. افراد توانمندشده نه تنها میتوانند وظایف خود را انجام دهند، بلکه درباره خودشان نیز بهگونهای متفاوت میاندیشند. وجود آسیبهایی همچون: فقدان الگوهای مناسب مدیریتی در سازمانهای مردمنهاد، عدمدرک صحیح تحولات محیطی در سازمانهای مردمنهاد، فقدان داشتن راهبرد و نگرش بلندمدت در سازمانهای مردمنهاد، عدم اهداف روشن و تخصصی در سازمانهای مردمنهاد، عدم بهکارگیری از ظرفیتهای وسیع فناوری ارتباطات و اطلاعات، وجود تداخل وظایفی و نقشی در سازمانهای مردمنهاد، عدم پویایی و تحرک در سازمانهای مردمنهاد، عملکرد حرفهای ضعیف، فقدان بانک اطلاعاتی، مشکلات حقوقی سنی، عدم تدوین سند چشم انداز، عدم تدوین برنامه عمل، عدم آشنایی با تدوین پیش طرح و تبدیل آن به طرح و اجرای آن و ... بیانگر ضعف توانمندی سازمانهای مردمنهاد جوانان میباشد. لذا در این سمنها نیز بهواسطه آنکه همان سیاست سایر سازمانهای انتفاعی همچون: جنبه دستوری داشتن، ضعف مدیریت مشارکتی، عدم بها دادن به نیروهای متخصص در پیشبرد اهداف سمنها، سمنها با مسائل و مشکلات جدی روبهرو میباشند. بنابراین با توجه به چارچوب نظری، مجموعهای از عوامل درونسازمانی و برونسازمانی را میتوان در بروز آسیبها، مسائل و مشکلات در سمنها بهویژه سمنهای جوانان موثر دانست.
با توجه به چارچوب نظری ارائه شده، میتوان پنج متغیر: عملکرد مکانیسمهای جامعهپذیری، تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی، اعتماد اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی و توانمندسازی سمنها را از مهمترین عوامل تأثیرگذار در آسیبها و مشکلات سمنها در جامعه ایران برشمرد. نمودار2 مدل مفهومی آسیب های سمنهای جوانان را نشان میدهد:
سازمانهای مردم نهاد جوانان و آسیبهای آن
آسیب های سازمان های مردم نهاد جوانان
|
عدم رشد و استقلال سمن ها بواسطه ساختار دولتی گسترده
|
عدم وجود شرایط فرهنگی برای رشد سمن ها
|
عدم شفافیت نظام اداری
|
نبود مدیریت مشارکتی و روحیه کار جمعی
|
ناآگاهی جامعه از عملکرد سمن ها
|
عملکرد حرفه ایی ضعیف
|
کم ارزش تلقی شدن اعتبارنامه سازمان ملی جوانان |
سوء استفاده های سیاسی و اقتصادی
|
ناکافی بودن بودجه سمن ها
|
عدم جایگاه مناسب مردمی
|
فقدان بانک اطلاعاتی |
عدم تدوین سند چشم انداز |
عدم تدوین برنامه عمل |
عدم آشنایی با تدوین پیش طرح و تبدیل آن به طرح و اجرای آن |
مشکلات حقوقی سنی |
نمودار 1: آسیبها و یا مسائل و مشکلات سازمانهای مردمنهاد جوانان
آسیب های سمن های جوانان |
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
اعتماد اجتماعی |
عملکرد مکانیسم های جامعه پذیری
|
تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی |
توانمندسازی سمن ها
|
نمودار2: مدل علی مفهومی آسیبهای سمنهای جوانان
فرضیههای پژوهش
فرضیههای دومتغیره تحقیق
- بین عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری (برمبنای عملکرد نهاد خانواده، آموزش، رسانه، گروه همسالان) و آسیبهای سمنهای جوانان رابطه معناداری وجود دارد.
- بین اعتماد اجتماعی (برمبنای اعتماد بین شخصی، نهادی و گردانندگان نهاد) و آسیبهای سمنهای جوانان رابطه معناداری وجود دارد.
- بین مشارکت و تعاملات اجتماعی (برمبنای مشارکت و تعاملات اظهاری، گفتمانی، عاطفی، مبادلهای، ابزاری یا قدرتی) و آسیبهای سمنهای جوانان رابطه معناداری وجود دارد.
- بین تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی (برمبنای عملکرد تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی) و آسیبهای سمنهای جوانان رابطه معناداری وجود دارد.
- بین توانمندسازی سمنها (برمبنای ادراک اعضای سمنها نسبت به شایستگی و خود اثربخش بودن، حق انتخاب، موثر بودن، مهم بودن و اعتماد داشتن) و آسیبهای سمنهای جوانان رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه چندمتغیره تحقیق
- به نظر میرسد متغیرهای مستقل اصلی (عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری، اعتماد اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی، تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی، توانمندسازی سمنها) بر متغیر وابسته (آسیبهای سمنهای جوانان) تأثیر معناداری داشتهاند.
روششناسی پژوهش
نوع روش تحقیق
تحقیق حاضر به لحاظ نوع روش گردآوری دادهها، کمی و از نوع روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه محققساخته میباشد.
جامعه آماری تحقیق
جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش سمنهای جوانان شامل کلیه اعضای سمنهای جوانان هستند که در یکی از استان های کشور ساکن بودند که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی و از نوع روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند.
برآورد حجم نمونه تحقیق
با توجه به عدمدسترسی کامل به جامعه آماری از قائده نمونهگیری فادی[22](1988 به نقل از بلیکی، 1389: 273) به شرح زیر استفاده شده است:
در این معادله: - n حجم نمونه آماری؛ P - نسبت وجود صفت در جامعه آماری (درصدی از پاسخگویان که انتظار میرود پاسخ معینی دهند) %50 ؛ q- نسبت عدم وجود صفت در جامعه آماری (درصدی از پاسخگویان که انتظار میرود پاسخ معینی ندهند) %50 ؛ 2Z – متناظر با آزمون «1/96 = t » در سطح اطمینان 95 درصد؛ 2 E- سطح خطا (دقت احتمالی مطلوب) 0/05 است. بنابراین با توجه به فرمول فوق و سطح خطای05/0 حجم نمونه آماری 384 نفر بوده است، ولی براساس جدول فرمول مذکور مقدار نمونه به 400 نفر افزایش یافته است.
روش نمونهگیری تحقیق
شیوه نمونهگیری در این تحقیق جزو گروه نمونهگیری احتمالی (یعنی احتمال برابر حضور کلیه افراد جامعه آماری در فرایند نمونهگیری) و از نوع نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای[23] بوده است. لذا ابتدا کل کشور براساس نقشه جفرافیایی به پنج قسمت شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شده است. آنگاه از بین این قسمتها براساس روش نمونهگیری تصادفی ساده یک استان و یک شهر انتخاب شدند (در مجموع پنج استان و پنج شهر تهران-تهران، خوزستان-اهواز، خراسان شمالی-مشهد، اصفهان-اصفهان، کردستان-سنندج). سپس سمنهای هر یک از شهرهای منتخب شمارهگذاری گردید و از اعضای سمنها متناسب با حجم نمونه آن شهرها (80 عضو) پرسشگری به عمل آمد.
ابزار گردآوری داده ها
به طور کلی سؤالات پرسشنامه به صورت سؤالات چند گزینهای و طیف(لیکرت) بوده که هر یک برای پاسخ به شاخصهایی تهیه شده است.
اعتبار[24] و پایایی[25] ابزار تحقیق
به منظور سنجش اعتبار ابزار، از برآورد اعتبار ابزار تحقیق یه روش اعتبار محتوایی صوری کیفی استفاده شده است. علاوه بر این به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از روش همسازی و یا پایداری درونی گویهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ استفاده می گردید. جدول1 پایایی گویههای سنجش شاخصها و ابعاد متغیرهای مورد بررسی تحقیق را نشان میدهد. طبق جدول 1، گویههای متغیرهای تحقیق از پایایی لازم برای سنجش برخوردار میباشند:
جدول1: پایایی گویههای سنجش شاخصها و ابعاد متغیرهای موردبررسی تحقیق
نوع متغیر |
متغیر |
ابعاد |
شاخص ها |
مقدار آلفا |
وابسته |
آسیبها یا مسائل و مشکلات سمنهای جوانان |
عدمرشد و استقلال سمنها بهواسطه ساختار دولتی گسترده |
89/0 |
|
عدم وجود شرایط فرهنگی برای رشد سمنها |
||||
عدم شفافیت نظام اداری در برخورد با سمنها |
||||
نبود مدیریت مشارکتی و روحیه کار جمعی |
||||
ناآگاهی جامعه از عملکرد سمنها |
||||
عدم جایگاه مناسب مردمی |
||||
ناکافی بودن بودجه سمنها |
||||
وابستگی به احزاب و سوء استفادههای سیاسی و اقتصادی |
||||
عملکرد حرفهای ضعیف |
||||
کمارزش تلقی شدن اعتبارنامه سازمان ملی جوانان |
||||
فقدان بانک اطلاعاتی |
||||
مشکلات حقوقی سنی |
||||
عدم تدوین سند چشم انداز |
||||
عدم تدوین برنامه عمل |
||||
عدم آشنایی با تدوین پیشطرح و تبدیل آن به طرح و اجرای آن |
||||
مستقل |
عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری |
عملکرد نهاد خانواده |
86/0 |
|
عملکرد نهاد آموزش |
||||
عملکرد نهاد رسانه |
||||
عملکرد گروه همسالان |
||||
اعتماد اجتماعی |
اعتماد بینشخصی |
66/0 |
||
اعتماد نهادی(اعتماد به گردانندگان نهاد) |
||||
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
مشارکت و تعاملات اظهاری |
مشارکت و تعاملات گفتمانی |
71/0 |
|
مشارکت و تعاملات عاطفی |
||||
مشارکت و تعاملات مبادلهای |
||||
مشارکت و تعاملات ابزاری |
مشارکت و تعاملات مبتنی بر قدرت |
|||
تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی |
تمرکزگرایی |
79/0 |
||
نظام بوروکراسی منفی |
||||
ضعف توانمندسازی سمنها |
ادراک شایستگی و خود اثربخش بودن |
88/0 |
||
ادراک داشتن حق انتخاب |
||||
ادراک موثر بودن |
||||
ادراک مهم بودن |
||||
ادراک داشتن اعتماد نسبت به دیگران |
همانگونه که جدول 1 نیز نشان میدهد گویههای متغیرهای تحقیق از پایایی لازم برای سنجش برخورداراند.
یافتههای پژوهش
توصیف ویژگیهای جمعیتی
- جنسیت: 2/58 درصد مرد و 8/41 درصد زن بودهاند.
- وضع تأهل: 64 درصد مجرد،7/33 درصد متأهل و3/2 درصد مطلقه بودهاند.
- وضع اشتغال: 6/36 درصد شاغل، 7/42 درصد در حال تحصیل، 6/4 درصد مشمول سربازی، 4/15 درصد بیکار و 8/0 درصد از کار افتاده بودهاند.
- سن: 3/40 درصد در گروه سنی15-25 سال و 7/59 درصد در گروه سنی 26-36 سال قرار دارند. همچنین توزیع سنی جامعه آماری مورد مطالعه، مبین این واقعیت است که متوسط سن پاسخگویان 29سال بوده است. نکته قابل توجه دیگر این که بیشترین تجمع و انباشتگی پاسخگویان موردنظر در گروه سنی 21 سال مشاهده شده است.
- تحصیلات: 5/0 درصد دارای تحصیلات زیردیپلم، 1/8 درصد دارای تحصیلات دیپلم، 8/13 درصد دارای تحصیلات کاردانی، 6/43 درصد دارای تحصیلات کارشناسی،8/27 درصد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و 2/6 درصد نیز دارای تحصیلات دکتری بودند. توزیع میزان تحصیلات جامعه آماری مورد مطالعه مبین این واقعیت است که در مجموع هر فرد بهطور متوسط از تحصیلات کارشناسی برخوردار بوده است. همچنین نیمی از پاسخگویان بالای کارشناسی و نیمی دیگر پایینتر از آن بوده اند. علاوه بر این، بیشترین تجمع و انباشتگی پاسخگویان از حیث میزان تحصیلات در مقطع تحصیلی کارشناسی مشاهده شده است.
- پایگاه اقتصادی اجتماعی: 6/8 درصد دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین، 3/58 درصد دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی متوسط و 1/33 درصد دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی بالا بودهاند.
توصیف دادهها
تحلیل توصیفی متغیر وابسته تحقیق (آسیبهای سمنهای جوانان)
- آسیبهای سمنهای جوانان: میزان آسیبهای سمنهای جوانان از منظر اعضای سمنهای مورد بررسی (طبق جدول2)، با میانگین 92/165(با خط برش150) بیانگر آن است که سمنهای جوانان در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ چراکه این میزان بالاتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویههای مورد سنجش متغیر میباشد. در مورد شاخصهای آسیبهای سمنهای جوانان از منظر اعضای سمنهای مورد بررسی، باید گفت که به غیر از شاخصهای عملکرد حرفهای ضعیف با میانگین89/8 (با خط برش9)، کم ارزش تلقی شدن اعتبارنامه تخصصی سازمانهای مردم نهاد با میانگین60/5 (با خط برش6)، عدمتدوین برنامه عمل با میانگین14/5 (با خط برش6)، عدمآشنایی با تدوین پیشطرح و تبدیل آن به طرح و اجرای آن با میانگین78/5 (با خط برش6) از منظر اعضای سمنهای مورد بررسی، نسبتأً در سطح مطلوبی قرار دارند- چراکه این میزان پایینتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویههای موردسنجش برای آنان میباشد. باقی شاخصها در سطح مطلوبی قرار ندارند.
جدول 2: توزیع آمار مرکزی و پراکندگی آسیبهای سمنهای جوانان و شاخصهای آن
متغیر و مولفه ها |
میانگین |
خط برش |
انحراف معیار |
کمینه |
بیشینه |
تعداد کل |
آسیبهای سمنهای جوانان |
92/165 |
150 |
031/13 |
123 |
204 |
373 |
عدمرشد و استقلال سمنها بهواسطه ساختار دولتی گسترده |
62/10 |
9 |
251/2 |
5 |
15 |
400 |
عدموجود شرایط فرهنگی برای رشد سمنها |
91/15 |
15 |
436/2 |
7 |
21 |
400 |
عدمشفافیت نظام اداری در برخورد با سمنها |
82/21 |
18 |
497/3 |
10 |
30 |
399 |
نبود مدیریت مشارکتی و روحیه کار جمعی |
39/10 |
9 |
521/2 |
3 |
15 |
399 |
ناآگاهی جامعه از عملکرد سمنها |
65/15 |
15 |
396/1 |
11 |
20 |
400 |
عدمجایگاه مناسب مردمی |
07/16 |
15 |
899/1 |
11 |
22 |
400 |
ناکافی بودن بودجه سمنها |
44/18 |
15 |
786/2 |
10 |
25 |
390 |
وابستگی به احزاب و سوء استفادههای سیاسی و اقتصادی |
84/13 |
12 |
792/2 |
6 |
20 |
396 |
عملکرد حرفهای ضعیف |
89/8 |
9 |
374/1 |
5 |
13 |
399 |
کم ارزش تلقی شدن اعتبارنامه تخصصی سازمانهای مردم نهاد |
60/5 |
6 |
688/1 |
2 |
10 |
397 |
فقدان بانک اطلاعاتی |
60/7 |
6 |
407/1 |
5 |
10 |
396 |
مشکلات حقوقی سنی |
37/3 |
3 |
926/0 |
1 |
5 |
396 |
عدمتدوین سند چشم انداز |
57/6 |
6 |
232/1 |
3 |
10 |
392 |
عدمتدوین برنامه عمل |
14/5 |
6 |
169/1 |
2 |
8 |
391 |
عدمآشنایی با تدوین پیشطرح و تبدیل آن به طرح و اجرای آن |
78/5 |
6 |
593/1 |
2 |
10 |
396 |
تحلیل توصیفی متغیرهای مستقل تحقیق (عوامل مؤثر بر آسیبهای سمنهای جوانان)
- عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری: میزان عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری از منظر اعضای سمنهای مورد بررسی (طبق جدول3)، با میانگین38/39 (با خط برش39) بیانگر آن است که عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری در جامعه(تشویق به انجام فعالیت گروهی و اجتماعی، تصمیمگیری گروهی، عمل مشارکت و...) در سطح متوسطی قرار دارد؛ چراکه این میزان اندکی بالاتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویههای موردسنجش متغیر میباشد.
- اعتماد اجتماعی: میزان اعتماد اجتماعی از منظر اعضای سمنهای موردبررسی، با میانگین51/27 (با خط برش27) بیانگر آن است که میزان اعتماد اجتماعی در جامعه( بینشخصی و نهادی) در سطح متوسطی قرار دارد؛ چراکه این میزان اندکی بالاتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویههای مورد سنجش متغیر میباشد
- مشارکت و تعاملات اجتماعی: میزان مشارکت و تعاملات اجتماعی از منظر اعضای سمنهای مورد بررسی، با میانگین08/47 (با خط برش45) بیانگر آن است که میزان مشارکت و تعاملات اجتماعی در جامعه در سطح متوسطی قرار دارند؛ چراکه این میزان اندکی بالاتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویههای مورد سنجش متغیر میباشد.
- تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی: میزان تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی از منظر اعضای سمنهای مورد بررسی، با میانگین60/22 (با خط برش18) بیانگر آن است که میزان تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی در جامعه در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد؛ چراکه این میزان بالاتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویههای مورد سنجش متغیر میباشد.
- توانمندسازی سمنها: میزان توانمندسازی سمنها از منظر اعضای سمنهای موردبررسی، با میانگین32/60 (با خط برش51) بیانگر آن است که میزان توانمندسازی سمنها در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد؛ چراکه این میزان بالاتر از سطح استاندارد تعیین شده براساس مجموع گویههای موردسنجش متغیر میباشد.
جدول 3: توزیع آمار مرکزی و پراکندگی عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری و ابعاد آن
متغیر و ابعاد |
میانگین |
خط برش |
انحراف معیار |
کمینه |
بیشینه |
تعداد کل |
|
عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری |
عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری |
38/39 |
39 |
815/8 |
22 |
62 |
387 |
عملکرد نهاد خانواده |
92/9 |
9 |
346/2 |
3 |
15 |
393 |
|
عملکرد نهاد آموزش |
12/8 |
9 |
855/2 |
3 |
15 |
395 |
|
عملکرد نهاد رسانه |
56/12 |
12 |
265/3 |
5 |
20 |
391 |
|
عملکرد گروه همسالان |
78/8 |
9 |
757/2 |
3 |
15 |
393 |
|
اعتماد اجتماعی |
اعتماد اجتماعی |
51/27 |
27 |
733/4 |
17 |
42 |
384 |
اعتماد بینشخصی |
17/15 |
15 |
614/2 |
6 |
22 |
384 |
|
اعتماد نهادی(اعتماد به گردانندگان نهاد) |
33/12 |
12 |
766/2 |
4 |
20 |
392 |
|
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
08/47 |
45 |
105/6 |
31 |
66 |
383 |
مشارکت و تعاملات اظهاری |
41/36 |
33 |
276/6 |
20 |
54 |
384 |
|
مشارکت و تعامل گفتمانی |
29/10 |
9 |
009/2 |
4 |
15 |
390 |
|
مشارکت و تعامل عاطفی |
84/12 |
12 |
854/2 |
4 |
20 |
392 |
|
مشارکت و تعامل مبادله ایی |
29/13 |
12 |
694/2 |
7 |
20 |
392 |
|
مشارکت و تعامل ابزاری(تعامل قدرتی) |
63/10 |
12 |
021/3 |
4 |
19 |
392 |
|
تمرکز گرایی و نظامبوروکراسی منفی |
تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی |
60/22 |
18 |
129/4 |
11 |
30 |
394 |
تمرکزگرایی |
46/7 |
6 |
590/1 |
3 |
10 |
394 |
|
نظام بوروکراسی منفی |
12/15 |
12 |
078/3 |
8 |
20 |
395 |
|
توانمندسازی سمنها |
توانمندسازی سمنها |
32/60 |
51 |
811/8 |
39 |
85 |
388 |
ادراک شایستگی و خود اثربخش بودن |
22/15 |
12 |
505/2 |
10 |
20 |
393 |
|
ادراک داشتن حق انتخاب |
15/10 |
9 |
142/2 |
5 |
15 |
393 |
|
ادراک موثر بودن |
42/10 |
9 |
268/2 |
5 |
15 |
391 |
|
ادراک مهم بودن |
21/11 |
9 |
116/2 |
7 |
15 |
391 |
|
ادراک داشتن اعتماد نسبت به دیگران |
36/13 |
12 |
954/2 |
4 |
20 |
388 |
تحلیل استنباطی عوامل مؤثر بر آسیبهای سمنهای جوانان
جدول 4: آزمون فرضیههای دومتغیره (ضریب همبستگی پیرسون)
متغیر وابسته |
متغیرهای مستقل اصلی |
ضریب همبستگی پیرسون (r) |
سطح معناداری (p) |
|
آسیبهای سمنهای جوانان |
عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری |
عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری |
19/0- |
000/0 |
عملکرد نهاد خانواده |
27/0- |
000/0 |
||
عملکرد نهاد آموزش |
15/0- |
004/0 |
||
عملکرد نهاد رسانه |
09/0- |
095/0 |
||
عملکرد گروه همسالان |
10/0- |
049/0 |
||
اعتماد اجتماعی |
اعتماد اجتماعی |
16/0- |
003/0 |
|
اعتماد بین شخصی |
14/0- |
008/0 |
||
اعتماد نهادی (اعتماد به گردانندگان نهاد) |
13/0- |
012/0 |
||
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
40/0- |
000/0 |
|
مشارکت و تعاملات اظهاری |
20/0- |
000/0 |
||
مشارکت و تعاملات گفتمانی |
17/0- |
002/0 |
||
مشارکت و تعاملات عاطفی |
16/0- |
002/0 |
||
مشارکت و تعاملات مبادلهای |
18/0- |
001/0 |
||
مشارکت و تعاملات ابزاری ( مبتنی بر قدرت) |
40/0 |
000/0 |
||
تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی |
تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی |
46/0 |
000/0 |
|
تمرکزگرایی |
37/0 |
000/0 |
||
نظام بوروکراسی منفی |
42/0 |
000/0 |
||
توانمندسازی سمنها |
توانمندسازی سمنها |
21/0- |
000/0 |
|
ادراک شایستگی و خود اثربخش بودن اعضای سمنها |
01/0 |
853/0 |
||
ادراک داشتن حق انتخاب اعضای سمنها |
15/0- |
005/0 |
||
ادراک موثر بودن اعضای سمنها (میان سایر اعضا) |
10/0- |
037/0 |
||
ادراک مهم بودن اعضای سمنها (میان سایر اعضا) |
18/0- |
001/0 |
||
ادراک داشتن اعتماد اعضای سمنها |
33/0- |
000/0 |
آزمون فرضیههای دومتغیره تحقیق
- فرضیه اول: بین عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری و آسیبهای سمنهای جوانان در جامعه آماری موردبررسی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. طبق جدول4، رابطه و همبستگی معناداری بین دو متغیر عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری و آسیبهای سمنهای جوانان در سطح خطای01/0 وجود دارد؛ ضریب همبستگی پیرسون با مقدار19/0- گویای همبستگی معکوس و ضعیفی بین دو متغیر مذکور میباشد. این امر بیانگر آن است که با افزایش و بهبودی عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری در جامعه، میزان آسیبهای اجتماعی سمنهای جوانان نیز کاهش مییابد. بنابراین فرض یژوهش تایید میشود.
- فرضیه دوم: بین اعتماد اجتماعی و آسیبهای سمنهای جوانان در جامعه آماری موردبررسی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. طبق جدول4، رابطه و همبستگی معناداری بین دو متغیر اعتماد اجتماعی و آسیبهای سمنهای جوانان در سطح خطای01/0 وجود دارد؛ ضریب همبستگی پیرسون با مقدار19/0- گویای همبستگی معکوس و ضعیفی بین دو متغیر مذکور میباشد. این امر بیانگر آن است که با افزایش و بهبودی اعتماد اجتماعی در جامعه، میزان آسیبهای اجتماعی سمنهای جوانان نیز کاهش مییابد. بنابراین فرض یژوهش تایید میشود.
- فرضیه سوم: بین مشارکت و تعاملات اجتماعی و آسیبهای سمنهای جوانان در جامعه آماری موردبررسی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. طبق جدول4، رابطه و همبستگی معناداری بین دو متغیر مشارکت و تعاملات اجتماعی و آسیبهای سمنهای جوانان در سطح خطای01/0 وجود دارد؛ ضریب همبستگی پیرسون با مقدار40/0- گویای همبستگی معکوس و متوسطی بین دو متغیر مذکور میباشد. این امر بیانگر آن است که با افزایش و بهبودی مشارکت و تعاملات اجتماعی در جامعه، میزان آسیبهای اجتماعی سمنهای جوانان نیز کاهش می یابد. بنابراین فرض یژوهش تایید میشود.
- فرضیه چهارم: بین تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی و آسیبهای سمنهای جوانان در جامعه آماری موردبررسی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. طبق جدول4، رابطه و همبستگی معناداری بین دو متغیر تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی و آسیبهای سمنهای جوانان در سطح خطای01/0 وجود دارد؛ ضریب همبستگی پیرسون با مقدار46/0 گویای همبستگی مستقیم و متوسطی بین دو متغیر مذکور میباشد. بنابراین فرض یژوهش تایید میشود.
- فرضیه پنجم: بین توانمندسازی سمنها و آسیبهای سمنهای جوانان در جامعه آماری موردبررسی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. طبق جدول4، رابطه و همبستگی معناداری بین دو متغیر توانمندسازی سمنها و آسیبهای سمنهای جوانان در سطح خطای01/0 وجود دارد؛ ضریب همبستگی پیرسون با مقدار21/0- گویای همبستگی معکوس و ضعیفی بین دو متغیر مذکور میباشد. این امر بیانگر آن است که با افزایش توانمندسازی سمنهای جوانان، میزان آسیبهای اجتماعی سمنهای جوانان نیز کاهش مییابد. بنابراین فرض یژوهش تایید میشود.
آزمون فرضیه چندمتغیره تحقیق
جدول 5، مدل رگرسیونی چند متغیره آسیبهای سمنهای جوانان را نشان میدهد. همچنین جدول 6، شاخصها و آمارههای تحلیل رگرسیونی را مشخص میکند. همان گونه که در جدول 6 ملاحظه میشود، همبستگی چند گانه[26] 57/0 M.R=، ضریب تعیین[27] مساوی 31/0= 2R و ضریب تعیین واقعی برابر با 30/0 می باشد که بیانگر این مطلب است که تقریباً 30 درصد از واریانس و تغییرات آسیبهای سمنهای جوانان توسط متغیرهای موجود در معادله تبیین میشود و 70 درصد از تغییرات متغیر وابسته مربوط به واریانس باقیمانده است که به علت تأثیر عوامل و متغیرهای بیرونی و ناشناخته پدید آمده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی چندگانه متغیرهای فوق را میتوان به صورت استانداردشده و به شکل ریاضی چنین نوشت. بر اساس معادله رگرسیونی فوق، نکات زیر برای ما روشن میشود. درواقع با توجه به تحلیل رگرسیونی فرضیههای دوم، سوم، چهارم تحقیق مبنی بر اینکه اعتماد اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی، تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی بر میزان آسیبهای سمنهای جوانان مؤثر میباشند، تایید میگردد:
- متغیر تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی به میزان 40/0 بر میزان آسیبهای سمنهای جوانان تأثیر دارد و این مطلب گویای این امر است که به ازای هر واحد افزایش در در متغیر مستقل تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی، 40/0 به میزان متغیر وابسته آسیبهای سمنهای جوانان افزوده میشود.
- متغیر مشارکت و تعاملات اجتماعی به میزان 34/0- بر میزان آسیبهای سمنهای جوانان تأثیر دارد و این مطلب گویای این امر است که به ازای هر واحد کاهش در متغیر مستقل مشارکت و تعاملات اجتماعی، 34/0- به میزان متغیر وابسته آسیبهای سمنهای جوانان افزوده میشود.
- متغیر اعتماد اجتماعی به میزان 13/0- بر میزان آسیبهای سمنهای جوانان تأثیر دارد و این مطلب گویای این امر است که به ازای هر واحد کاهش در متغیر مستقل اعتماد اجتماعی، 13/0- به میزان متغیر وابسته آسیبهای سمنهای جوانان افزوده میشود.
جدول 7: تأثیر مستقیم، غیرمستقیم و نیز تأثیرکل متغیرهای مستقل مؤثر بر آسیبهای سمنهای جوانان
متغیرهای مستقل |
آسیبهای سمنهای جوانان |
||
تأثیر مستقیم |
تأثیر غیرمستقیم |
تأثیر کل |
|
عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری |
- |
17/0- |
17/0- |
اعتماد اجتماعی |
13/0- |
07/0- |
20/0- |
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
34/0- |
- |
34/0- |
تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی |
40/0 |
09/0 |
49/0 |
توانمندسازی سمنها |
- |
12/0- |
12/0- |
آسیب های سمن های جوانان
|
مشارکت و تعاملات اجتماعی |
اعتماد اجتماعی |
عملکرد مکانیسم های جامعه پذیری
|
تمرکزگرایی و نظام بوروکراسی منفی |
توانمندسازی سمن ها
|
E1
|
43/0
|
E3
|
E2
|
13/0-
|
34/0-
|
40/0
|
24/0
|
44/0
|
56/0
|
29/0
|
36/0
|
20/0
|
24/0-
|
نمودار3: مدل علی تحلیلی– تجربی آسیبهای سمنهای جوانان
بحث و نتیجهگیری
تحقیق حاضر با هدف بررسی و آسیبشناسی شکلگیری و فعالیت سازمانهای مردمنهاد جوانان انجام شده است. پس از مرور سوابق نظری و تجربی موجود با استفاده از روش کمی ابزار پرسشنامه محققساخته، دادههای تحقیق گردآوری و موردتحلیل قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از تحلیل یافتههای تحقیق نشان داد که در مجموع 26 شاخص به عنوان آسیبهای سازمانهای مردمنهاد جوانان شناسایی شدند که میتوان آنها را در دو عامل مسائل برونسازمانی و درونسازمانی طبقه بندی نمود. مسائل برونسازمانی خود شامل سه محور: مسائل قانونی یا مسائل حقوقی، مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی میشود. مسائل درونسازمانی نیز شامل سه محور: مسائل اقتصادی و مسائل مدیریتی و مسائل نیروی انسانی متخصص هستند. به طور کلی همانگونه که یافتههای تحقیق نیز نشان میدهد میزان آسیبهای سمنهای جوانان با میانگین 92/165(با خط برش150) بیانگر آن است که سمنهای جوانان در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ چراکه این میزان بالاتر از سطح استاندارد تعیینشده براساس مجموع گویههای مورد سنجش متغیر میباشد. علاوه بر این، بهواسطه نتایج حاصل از تحلیل کمی آسیبهای سازمانهای مردمنهاد جوانان، در مجموع 5 متغیر و 17 بعد و مولفه به عنوان عوامل موثر بر آسیبهای سازمانهای مردمنهاد جوانان شناسایی شدند که میتوان آنها را در متغیرهایی همچون: 1- اعتماد اجتماعی (شامل ابعاد: اعتماد بینشخصی و اعتماد نهادی)؛2- مشارکت و تعاملات اجتماعی(شامل ابعاد: مشارکت و تعاملات اظهاری و مشارکت و تعاملات ابزاری)؛3- تمرکزگرایی و نظام بورکراسی منفی (شامل ابعاد: تمرکزگرایی و نظام بورکراسی منفی)؛ 4- توانمندی اعضای سمنها(شامل مولفه های: اثربخشی و احساس شایستگی، استقلال و آزادی عمل و اعتماد اعضا به هم)؛ 5- عملکرد مکانیزمهای جامعهپذیری (شامل محورهای: عملکرد نهاد خانواده، عملکرد نهاد آموزش، عملکرد نهاد رسانه و عملکرد گروه همسالان) طبقه بندی نمود که رابطه معناداری را براساس یافتههای تحقیق با متغیر وابسته یعنی آسیبهای سمنهای جوانان نشان دادند.
پیشنهادها
به منظور کاهش آسیبهای سمنهای جوانان پیشنهادهای زیر ارائه میگردد:
- افزایش سطح آگاهیهای جوانان جامعه نسبت به اهداف و مأموریتهای سازمانهای مردمنهاد با تدوین و عملیاتی کردن برنامههای مختص به هر حوزه. در این زمینه آموزش و فعالیتهای رسانهای و حرکت به سمت فعالیتهای تیمی و گروهی بسیار موثر است.
- اقدامات و سازوکارهای مناسب برای تقویت سرمایه اجتماعی بینگروهی بین افراد و اعضای سازمانهای مردم نهاد مهم است. این امر خود از یک سو مستلزم افزایش اعتماد اجتماعی بینشخصی بهخصوص اعتماد تعمیمیافته است- یعنی شعاع اعتماد از خودیها به دیگران عام گسترش یابد؛ همچنین افزایش سرمایه اجتماعی بینگروهی از سوی دیگر مستلزم تقویت و افزایش مشارکت اجتماعی بینگروهی در جامعه است. گسترش عقلانی سازمانهای مردمنهاد در جامعه میتواند موجبات تقویت مشارکت اجتماعی شهروندان یک جامعه باشد؛ چراکه سازمانهای مردمنهاد، بسترهای مشارکت اجتماعی را در یک جامعه فراهم میسازند.
- کاهش دامنه نفوذ و تصدیگری دولت در فعالیتها و اداره امورات سازمانهای مردم نهاد نیز بسیار مهم است. از سوی دیگر، دستگاهها و سازمانهای دولتی در برخورد با سمنها گامهای موثری را در زمینه شفاف سازی و اعتمادسازی بردارند. خلاصه آنکه یا امورات را به مردم واگذار نکنند و یا اگر واگذار می کنند، به آنان اعتماد داشته باشند و خود جنبه نظارتی یابند.
- با توجه به تأثیرگذاری متغیر توانمندسازی سمنها بر آسیبهای سازمانهای مردمنهاد جوانان، موارد زیر پیشنهاد می شود:
الف- برگزاری دورههای آموزشی هم برای مدیران و هم برای اعضای سازمانهای مردمنهاد به منظور فراگیری روششناسی سبک مدیریت مشارکتی؛
ب- مدیران سازمانهای مردمنهاد جوانان به اعضای سمن خود اجازه دهند تا از ابتکار، مهارت و استقلال عمل فردی خود در چگونگی انجام و پیشبرد اهداف و مأموریت سمن استفاده کنند که البته این امر خود مستلزم پیاده شدن سبک مدیریتی مشارکتی در سازمانهای مردمنهاد جوانان است؛
ج- بهکارگیری نیروهای متخصص در سازمانهای مردمنهاد متناسب با اهداف و مأموریت سمنها؛ د- ارزیابی کیفی سالانه سمنها و معرفی سمنهای برتر از حیث میزان موفقیت در پیشبرد اهداف و مأموریت سمن خود و در نظر گرفتن تشویقها و حمایتهای مادی و معنوی در این زمینه.
منابع
- ازکیا، مصطفی و غفاری، غلامرضا. (1380). «بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی در شهر کاشان». نامه علوم اجتماعی. شماره 17، صص3-31.
- حسینی، سیده الهام و حسینی، سیده راحله. (1391). «توانمندسازی کارکنان: گامی به سوی ترویج و توسعه کارآفرینی در سازمانها». کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب وکارهای دانش بنیان.
- چلپی، مسعود. (1375). جامعهشناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی. تهران: نشر نی
- چلپی، مسعود. (1381). بررسی تجربی نظام شخصیت در ایران. تهران: موسسه تحقیقی فرهنگ، هنر و ارتباطات
- سطوتی، جعفر. (1387). «توسعه اجتماعی و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران». مطالعات راهبردی ورزش و جوانان. شماره 14 و 15، صص 151-178.
- شهرکی، امیر.(1389). نقش مدیران در توانمندسازی کارکنان. تهران: بانک سپه، اداره تحقیقات و کنترل ریسک
- طبرسا، غلامعلی و آهنگر، نرگس. (1387). «توانمندسازی کارکنان و چشمانداز مدیریت». شماره29، صص51-68.
- فیلد، جان. ( 1386). سرمایه اجتماعی. غلامرضا غفاری و حسین رمضانی. تهران: نشر کویر
- قزوانچاهی، عباس. (1384). «رشد نهادهای جامعه مدنی». مجله فرهنگ توسعه. شماره 28.
- کوهکن، علیرضا. (1389). بررسی نقش و کارکرد سازمانهای غیردولتی بینالمللی. تهران: مجلس شورای اسلامی.
- گویا، زهرا و قدکساز خسروشاهی، لیلا. (1387). «چگونه دانش آموزان از معیارهای شخصی استفاده میکنند». نشریه مطالعات برنامه درسی. شماره 10، صص 1-19.
- موزر، کلاس آدولف و ج. کالتون. (1367). روش تحقیق. کاظم ایزدی. تهران: نشر کیهان
- مهرمحمدی، محمود. (1386). «مدیریت همزمان مدارج تمرکززدایی در نظام برنامهریزی درسی». فصلنامه مطالعات برنامه درسی ایران. سال 1، شماره 4، صص 16-1.
- میری، عبدالرضا و سبزیکاران، اسماعیل. (1390). «بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی منابع انسانی شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران». مجله مدیریت توسعه و تحول. دوره 6، صص56-40.
- G. M. & Doneson. D. (2005). “Musings on the Past and Future of Employee Empowerment”. Forthcoming in the Handbook of Organizational Development.
- UNESCO. (2005). “Education Policies and Strategies7, Decentralization in Education National Policies and practices”. by the United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization, place de Fontenoy. 75352 Paris 07 SP (france)