نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه مدیریت ورزشی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 گروه مدیریت ورزشی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)

چکیده

هدف این پژوهش آینده‌پژوهی پیشران‌های اصلی مشارکت زنان در عرصه ورزش بود. این پژوهش به لحاظ روش‌شناسی از نوع آمیخته (کیفی و کمی) و طرح آن از نوع همزمان بود. در بخش کیفی راهبرد پژوهش پویش محیطی و در بخش کمی آینده‌پژوهی روش تحلیل آثار متقابل بود. جامعه آماری این پژوهش خبرگان و مرور منابع بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و به‌ترتیب بر مبنای اشباع نظری و منابع ثانویه با 14 نفر از صاحب‌نظران حوزه ورزش زنان که شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان ورزش زنان بودند مصاحبه انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و چک لیست و در بخش کمی پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها در بخش تحلیل مصاحبه از روش کدگذاری و در بخش آینده‌پژوهی از روش تحلیل ساختاری با کمک نرم‌افزار میک‌مک استفاده شد. یافته-ها نشان داد آینده مشارکت زنان در عرصع ورزش متأثر از 22 متغیر می‌باشد اما پنج متغیر سبک زندگی سالم، تصدی پست‌های مدیریتی، نقش و کارکرد رسانه‌ها، عدالت جنسیتی و سرمایه‌گذاری در ورزش بانوان پیشران‌های هستند که آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش را دستخوش تغییر می‌کنند. به‌عنوان یک نتیجه‌گیری راهبردی باید در نظر داشت که تحقق سناریوی مطلوب برای آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش نیازمند توجه و تمرکز سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان به متغیرهای اثرپذیری است که تغییر آنها می‌تواند به تغییر و ارتقای هدفمند سیستم، یاری رساند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Foresight the main drivers of women's participation in sports

نویسندگان [English]

  • maryam asadolahi 1
  • farshad tojari 2
  • Negar Arazeshi 1

1 Department of Sports Management, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

2 Department of Sports Management, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

چکیده [English]

The purpose of this research was to research the main drivers of women's participation in sports. This research was methodologically mixed (qualitative and quantitative) and its design was simultaneous. In the qualitative part, the research strategy was environmental scanning and in the quantitative part, futures research was the method of interaction analysis. The statistical population of this study was experts and reviewed resources that were purposefully selected and based on theoretical saturation and secondary sources, 14 experts in the field of women's sports were interviewed, including managers, officials and experts in women's sports. The data collection tool was a semi-structured interview and a checklist in the qualitative part and a questionnaire in the quantitative part. In order to analyze the data, the coding method was used in the interview analysis section and the structural analysis method was used in the futures section with the help of MICMAC software. The findings showed that the future of women's participation in sports is affected by 22 variables, but the five variables of healthy lifestyle, holding managerial positions, role and function of media, gender justice and investment in women's sports are driving Are changing the future of women's participation in sports. As a strategic conclusion, it should be considered that the realization of a favorable scenario for the future of women's participation in sports requires the attention and focus of policy makers and planners on the variables that can be changed to the purposeful change and improvement of the system.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Foresight
  • strategic planning
  • women
  • sports participation
  • uncertainty

آینده­پژوهی پیشران­های اصلی مشارکت زنان در عرصه ورزش

مریم اسدالهی[1]

 فرشاد تجاری[2]

 نگار آزارشی[3]

10.22034/ssys.2023.2310.2660

 

تاریخ دریافت مقاله: 6/2/1401

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:4/4/1402

 

 

مقدمه

یک بخش عملیاتی از ورزش که با سلامتی و نشاط جامعه ارتباط نزدیک دارد و بسیاری از کارکردهای اساسی ورزش در آن خلاصه می­شود، مشارکت ورزشی[4] است. مشارکت ورزشی، درگیر شدن[5] فرد در سطوح مختلف فعالیت در عرصه ورزش مبتنی بر دو بعد مشارکت اساسی[6] و مشارکت ثانویه[7] است. مشارکت اساسی بیانگر شرکت عملی[8] در ورزش است که در قالب بازیکن، مربی، مدیر، مسئول و غیره تجلی پیدا می‌کند. در مقابل، مشارکت ثانوی در ورزش بیانگر دیگر گونه­های مشارکت در ورزش است که تولیدکنندگان، پیمانکاران، مصرف­کنندگان و غیره تحت سیطره آن قرار دارند (کانیون[9]، 1973، به نقل از بیرجندی، 1396: 25). بررسی­ها نشان می­دهند طی دهه­های گذشته مشارکت زنان در ورزش با فراز و نشیب­های فراوانی همراه بوده است (عیدی، بخشی­چناری و فدایی ده­چشمه، 1398) و ورزش زنان همچنان یک موضوع مورد مناقشه است (پوسبرق[10]، 2022: 10). این در حالی است که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می­دهند و دوسوم ساعت کار انجام شده توسط آنان صورت می­پذیرد، اما در تقسیم نیروی انسانی سازمان­ها، به‌ویژه در بخش ورزش زنان به حاشیه رانده می­شوند (الماسی، لبادی و علی‌پور، 98:1394؛ هانلون و تیلور[11]، 2022: 8).

این مسئله سبب آسیب به توسعه پایدار برابری جنسیتی شده است (راموس، لاتوری، توماس و راموس[12]، 2022: 1). بدیهی است روندهای مذبور بر آینده مشارکت زنان در عرصه­های ورزش تأثیرگذار خواهد بود. اما اینکه چه سناریوهایی پیش­روی این حوزه وجود دارد؟ در آینده زنان در عرصه مشارکت ورزشی چه جایگاهی خواهند داشت؟ همواره بی­پاسخ مانده است. اینک تغییرات سریع و ساختاری پیچیده­ای در بطن ورزش حرفه­ای[13] زنان به­وجود آمده که کمترین تشابه را با­ گذشته دارد (هیر، چن و لارسن[14]، 2017: 215)؛ و این روند سبب شده نتوان به مانند گذشته روند روبه رشد را مبتنی بر رخدادهای اتفاق افتاده و شواهد در اختیار برای حوزه ورزش متصور شد (بیرس[15]،2018: 56). یکی از اقداماتی که باید برای فائق آمدن بر این وضعیت انجام شود، برنامه­ریزی راهبردی است. برنامه­ریزی راهبردی به عنوان تلاشی منظم و مشارکتی جهت اتخاذ تصمیمات و انجام عملیات اساسی برای شکل دادن و هدایت کردن این موضوع است که یک سازمان چیست؟ چه کاری باید انجام دهد؟ و چرا باید این کار را انجام دهد؟ تعریف شده است (برایسون و همکاران[16]، 2018). گفتنی است که برنامه­ریزی راهبردی در نظام­هایی که رفتار پیچیده­تری دارند، نامربوط جلوه می­کند. از طرفی، سیاست­مداران نمی­توانند مانع از وقوع عدم‌قطعیت شوند و مدیران باید همگام با تغییرات، به شناسایی محیط آینده و ترسیم آینده­های محتمل بپردازند. این بررسی باعث می­شود آن­ها نسبت به آینده آگاهی بیشتری کسب کنند و براساس آن سیاست­گذاری کنند. در واقع، سیاست­گذاران با استفاده از شناسایی محیطی، اقدامات سیاسی را تحت تأثیر قرار می­دهند و باعث می­شوند آینده، در دستان آن­ها قرار گیرد. با توجه به مطالب مطرح شده به نظر می­رسد درک این مطلب می­تواند راهی برای ورود سیاست­گذاری به مطالعات آینده­پژوهی باشد (راتکلیف و کروسزیک[17]، 2011: 644).

آینده­پژوهی، یکی از بهترین­ ابزارهایی است که می­تواند این مهم را تحقق بخشد، چرا که یک حوزه پژوهشی نسبتاً جدید است که قلمرو آن، همه عرصه­های معرفت نظری و تکاپوهای عملی آدمی را در می­نوردد و نتایج حاصل از آن می­تواند تاثیرات گسترده­ای در هر یک از این عرصه­ها داشته باشد (گوهری­فر، آذر و مشبکی، 1394: 37). اهمیت آینده­پژوهی به­حدی است که آینده­پژوهانی چون جیمز دیتور[18] و فرد پلاک[19] مدعی هستند تصویر آینده سنگ بنای آینده­پژوهی بوده و در صورتی که سازمان، ملت و تمدنی تصویری از آینده نداشته باشند، محکوم به شکست هستند (رضایی قادی و رفیع، 1400: 86). البته آینده­نگری این امکان را برای تصمیم­گیرندگان فراهم می­کند تا با ارائه چارچوب­های ساختاریافته تحلیل­های دقیق­تری انجام دهند و به موازات آن اقدامات جایگزین را درنظر بگیرند (ساویر و کارمل[20]، 2022). به همین دلیل امروزه بسیاری از سازمان­ها و کسب و کارها جهت همگام‌شدن با تغییرات روزافزون دنیا از آینده­نگری استفاده می­کنند، چرا که آن­ها برای دستیابی به رشد و توسعه نیازمند این به­روز بودن هستند (اسدنیا، چشمه سهرابی، شعبانی، عاصمی و طاهری دمنه، 2022: 5). در نتیجه مشاهده می­شود طی سال­­های اخیر به‌صورت هدفمند جهت پاسخگویی به شرایط عدم‌قطعیت[21]، پیچیدگی، درهم تنیدگی ابعاد مختلف و ترسیم دورنمای آینده موضوعات مختلف استفاده از آن افزایش پیدا کرده است (ایزدی، احمدی و چاره­جو، 1400: 262).

مطالعه سایتوا و دی­مائور[22] (2021) نشان می­دهد که ساختار و شیوه­های برابری جنسیتی به طور مؤثر در سازمان­ها نهادینه نشده است. در مقابل، ویژگی­های فردی مدیران زن از جمله عزم، اعتماد به نفس و توانایی مقابله با همکاران مرد عواملی هستند که بر مشارکت زنان در تصمیم­گیری نقش اساسی دارند. ایونز و مایلی[23] (2021) نشان دادند علیرغم قانون برابری جنسیتی در محل کار، سوگیری ناخودآگاه مانع رسیدن زنان به پست­های مدیریتی سطح بالاست. جعفری و همکاران (1398) گزارش کردند چارچوب کلی آینده‌پژوهی مدیریت زنان در ورزش شامل چهار لایه فرصت‌یابی آینده، تحلیل گلوگاه‌ها، راه‌یابی آینده‌نگر و اجرا و بازنگری است که هر لایه، خروجی جدایی به‌ترتیبِ موضوع‌ها، عوامل کلیدی، نقشه راه و عملکرد دارد. منظرهای آینده‌پژوهی مدیریت زنان در ورزش کشور در سه منظر زمانی گذشته، حال و آینده و دو بخش نظری و اجرایی قابل بررسی است. همچنین الگوی آینده ­نگری مبتنی‌بر اقدام‌ها و ملاحظات لازم برای بهبود جایگاه زنان در مدیریت ورزش کشور در پنج سطح چالش، قابلیت، راهبرد، عملکرد و پیامد قابل ترسیم است. همچنین آینده نقش‌­آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور هم‌زمان متأثر از عوامل و جریان­ های درون‌ و برون‌سیستمی ورزش می‌باشد. درویشی سه­تلانی و همتی (1397) در مطالعه خود نشان دادند آینده فعالیت زنان ایرانی در چهار سناریو قابل بحث است: سناریوی اول این است که زنان تا سال 1406 در سیاست حضور کمرنگ و کم اثری دارند؛ سناریوی دوم نمایانگر تحول نهادی و شکل­گیری الگوی سکولار مشارکت در ایران؛ سناریوی سوم، پیشتازی زنان با ایجاد فرصت‌های برابر سیاسی، اقتصادی و رفع نارسایی­های فرهنگی- اجتماعی و سناریوی چهارم، ارتقای وضع فعلی مشارکت زنان را نشان می­دهد. این مطالعه همچنین نشان داد که نمی­توان روند ده سال آینده فعالیت زنان در عرصه سیاست را حضوری صرفاً کمرنگ و کم اثر دانست، بلکه رشد تدریجی مشارکت آنان محتمل و مطابق با واقع خواهد بود. در مطالعه­ای دیگر، رضایی، پورکیانی، نقشبندی و باقریان فرخ­آبادی (1400) نشان دادند 40 متغیر اثرگذار بر توسعه ورزش حرفه­ای زنان در ایران وجود دارند که از بین آنها 12 متغیر شامل کفایت سرمایه، مشارکت بخش خصوصی، درآمدزایی و تجاری‌سازی ورزش بانوان، سرمایه‌گذاری دولت، جذب سرمایه مالی، افزایش سطح درآمد، افزایش قدرت و حضور بانوان در فضای ورزش، افزایش تعداد باشگاه‌های ورزشی در حوزه ورزش بانوان، حمایت جامعه از توسعه ورزش‌ زنان، افزایش زنان تحت پوشش ورزش قهرمانی، حمایت رسانه‌ها وکسب سهمیه در رقابت‌های المپیک نقش کلیدی در آینده ورزش حرفه‌ای زنان دارند. همچنین پیش‌روی ورزش زنان در افق 1410، 3 سناریو با امتیاز بالا و احتمال وقوع بیشتر به چشم می‌خورد که از میان آن‌ها 2 سناریو شرایط امیدوار‌کننده و مطلوب و یک سناریو شرایط نسبتاً مطلوب را نشان می‌دهد.

نتایج تحقیقات انجام شده نشان می­دهد آینده ورزش زنان، برآیند متغیرهای مختلفی است؛ متغیرهایی که هر کدام به نوعی بر مشارکت زنان در عرصه ورزش تأثیر می­گذارند. فارغ از ماهیت تغییرات و نقشی که این متغیرها بر مشارکت زنان در ورزش دارند، از منظر مدیریت راهبردی برنامه­ریزی کلان و بلندمدت در چنین فضایی کاملاً مشکل است، چرا که عدم‌قطعیت­ها در آن به شدت بالاست. از طرفی ابزارهای کلاسیک تحلیل راهبردی مانند تحلیل سوات، نقشه­های راهبردی و غیره که در دهه 1960 طراحی گردیدند و تا 1990 توسعه یافتند و پس از آن افول پیدا کردند، دیگر نمی­توانند در چنین فضایی به­خوبی تغییرات سطح بالا را پیش­بینی کنند و یک برنامه راهبردی کم­نقص را ارائه نمایند- به این دلیل که هیچ چیز ثابت و برجای نیست و همه چیز در حال تغییر است. نخستین گام برای دستیابی به یک برنامه­ریزی بلندمدت کارآمد، داشتن نگاهی با زاویه دید و دامنه وسیع نسبت به آینده است. از این­رو، مطالعه حاضر درصدد است با استفاده از روش آینده­نگری تحولات پیش­روی مشارکت زنان در عرصه ورزش را که پیش­تر مطالعات گذشته، به آن اشاره­ نکرده­اند، بررسی کند. گفتنی است که در حال حاضر مشارکت زنان در عرصه ورزش تحت تأثیر هژمونی مردانه‌ قرار دارد و انتظار می­رود با تغییرات فرهنگی و اجتماعی که به وقوع پیوسته است، روند مشارکت زنان در عرصه ورزش نیز دستخوش تغییر شود. بنابراین لازم است مشخص گردد پیشران­های اثرگذار بر آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش کدام‌ااند و چگونه این پیشران­ها در ساخت واقعیت­های پیش­رو نقش دارند؟ با اهتمام به نتایج این پژوهش می­توان انتظار داشت برنامه­ریزان و سیاست­گذاران ورزش زنان درک بهتری از آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش پیدا کنند، تحولات آن را بهتر بشناسند و با کاهش عدم‌قطعیت­ها درصد موفقیت برنامه­های خود را افزایش دهند.   

روش‌شناسی پژوهش

این پژوهش به لحاظ روش­شناسی، از نوع آمیخته (کیفی و کمی) و طرح آن از نوع متوالی بود؛ به این معنی که نتایج مطالعه کیفی و کمی همزمان مورد استفاده قرار گرفت. راهبرد پژوهش در بخش کیفی، پویش محیطی و در بخش کمی آینده­پژوهی روش تحلیل آثار متقابل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و مرور منابع بود که نمونه‌ها به‌صورت هدفمند انتخاب شدند و به­ترتیب بر مبنای اشباع نظری و منابع ثانویه (کتاب‌ها، مقاله‌ها یا آمار و ارقام پیشین) با 14 نفر از خبرگان حوزه ورزش زنان شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان ورزش زنان مصاحبه شد. مبنای انتخاب صاحب­نظران این بود که سابقه کاری بیش از 10 سال داشته باشند، تحصیلات کارشناسی و بالاتر داشته باشند، برای حداقل یک دوره مدیریت در ورزش زنان را عهده­دار بوده باشند و همچنین اینکه در دسترس باشند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه­ساختاریافته و چک لیست و در بخش کمی پرسش‌نامه بود که روایی صوری آن توسط 8 نفر از اساتید مدیریت ورزشی تأیید و براساس آلفای کرونباخ، پایایی آن برابر با 873/0 به‌دست آمدمذآمد. اطلاعات پرسش‌نامه براساس یافته­های مطالعه کیفی تنظیم شد و تعداد سؤالات آن برابر با 22 سؤال و نحوه نمره­دهی به آن هم براساس طیف 4 ارزشی (0= بدون تأثیر، 1= تأثیر کم، 2= اثرگذاری متوسط، 3= اثرگذاری شدید) بود. پس از جمع­بندی، اعتبارسنجی و نهایی­سازی یافته­ها، ابتدا با نظرخواهی از صاحب­نظران و مرور منابع در مرحله پویش محیطی، 215 عامل مؤثر بر آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش شناسایی شد که پس از تجمع عامل­های مشترک به 43 عامل کاهش پیدا کرد. پس از غربال­گری این عوامل، در ادامه با روش دلفی فازی در نهایت مشخص گردید 22 عامل در تبیین آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش اهمیت و عدم قطعیت لازم را دارند. پرسش‌نامه مذکور در اختیار صاحب­نظران (14 نفری که از ابتدا انتخاب شده بودند) قرار داده شد تا مقایسه زوجی میان عوامل در ماتریس ذی­ربط را تکمیل و عودت دهند. سرانجام جهت تجزیه و تحلیل داده­ها در بخش تحلیل مصاحبه از روش کدگذاری و در بخش آینده­پژوهی از روش تحلیل ساختاری یا تحلیل آثار متقابل با کمک نرم­افزار میک­مک[24] استفاده شد.

یافته­های پژوهش

جدول 1، ترکیب مشارکت­کنندگان در تحقیق را از حیث سابقه کاری، تحصیلات و زمینه فعالیت  نشان می­دهد:

جدول 1: ویژگی­های جمعیت­شناختی مشارکت­کنندگان در تحقیق

ردیف

سابقه کاری

تحصیلات

رشته تحصیلی

زمینه فعالیت

1

18 سال

دکتری

جامعه­شناسی ورزشی

نایب رئیس فدارسیون هاکی

2

12 سال

دانشجوی دکتری

مدیریت ورزشی

مسئول کمیته آموزش فدراسیون

3

22 سال

کارشناسی­ارشد

فلسفه و حکمت اسلامی

معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای وزارت ورزش و جوانان

4

11 سال

دانشجوی دکتری

مدیریت ورزشی

نایب رئیس فدارسیون والیبال

5

10 سال

کارشناسی­ارشد

حقوق ورزشی

کارمند فدارسیون

6

25 سال

کارشناسی­ارشد

مدیریت راهبردیک

کارشناس کمیته ملی المپیک

7

14 سال

کارشناسی­ارشد

مدیریت ورزشی

سرپرست معاونت ورزشی بانوان وزارت ورزش و جوانان

8

24 سال

کارشناسی

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

کارشناس بانوان وزارت ورزش

9

26 سال

کارشناسی­ارشد

مدیریت ورزشی

مسئول بسیج ورزش بانوان

10

28 سال

دکتری

مدیریت ورزشی

مدیر کل دفتر سیاست­گذاری و توسعه ورزش بانوان

11

12 سال

دکتری

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

نایب رئیس فدارسیون بسکتبال

12

30 سال

کارشناسی

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

مدیر کل ورزش بانوان وزارت ورزش

13

21 سال

کارشناسی­ارشد

تربیت­بدنی و علوم ورزشی

مدیرکل امور مشترک فدراسیون‌ها وزارت ورزش و جوانان

14

15 سال

کارشناسی­ارشد

حقوق ورزشی

عضو کمیته حقوقی فدراسیون ورزشی

جدول 2، عوامل مؤثر بر آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش را نشان می­دهد که حاصل فرایند پویش محیطی است:

جدول 2: عوامل (مؤلفه­های) کلیدی مؤثر بر آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش

ردیف

نماد

عامل

1

Var01

حمایت و امنیت شغلی

2

Var02

کاهش جامعه­پذیری جنسیتی

3

Var03

سبک زندگی سالم

4

Var04

تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی

5

Var05

تصدی پست­های مدیریتی

6

Var06

نقش و کارکرد رسانه­ها

7

Var07

مطالبه­گری زنان

8

Var08

سرخوردگی اجتماعی

9

Var09

تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها

10

Var10

رشد جمعیت زنان

11

Var11

عدالت جنسیتی

12

Var12

مسئولیت­های خانوادگی

13

Var13

زیرساخت­ها و امکانات ورزشی

14

Var14

باورهای دینی و ارزشی

15

Var15

افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی

16

Var16

سرمایه­گذاری در ورزش بانوان

17

Var17

استفاده از فن­­­آوری اطلاعات

18

Var18

نهادینه شدن شایسته سالاری

19

Var19

محدودیت در فرصت­های اجتماعی

20

Var20

افزایش امنیت اجتماعی

21

Var21

جهانی شدن ورزش

22

Var22

ارتقای توانمندی زنان

در ادامه، شاخص­های استخراج‌شده با بهره­گیری از روش تحلیل تأثیرات متقابل در محیط میک­مک بررسی و تحلیل شدند. برای این منظور از ماتریسی به ابعاد 22*22 شامل 22 شاخص-که جمع­بندی مؤلفه­های کلیدی در موضوع پژوهش بودند- استفاده شد تا وضعیت هر یک از آن­ها (از حیث تأثیرگذاری، تأثیرپذیری و روابط متقابل) در سیستم مشخص گردد.

نتایج محاسبه دو دور چرخش داده­ها در ماتریس 22*22 نشان داد از مجموع 335 رابطه تاثیرگذار و تاثیرپذیر ارزیابی­شده در جدول 3، 149 رابطه دارای ارزش صفر (بدون تأثیر)، 148 رابطه دارای ارزش 1 (تأثیر کم)، 134 رابطه دارای ارزش 2 (اثرگذاری متوسط) و 53 رابطه دارای ارزش 3 (اثرگذاری شدید) می­باشند. همچنین ضریب پرشدگی ماتریس برابر %21/69 بود که نشان از تأثیر نسبتا زیاد و پراکنده عوامل است.

جدول 3: تشریح ویژگی­های ماتریس تحلیل ساختاری (آثار متقاطع)

شاخص

مقدار

ابعاد ماتریس

Matrix size

22

تعداد تکرار

Number of iterations

2

تعداد صفر

Number of zeros

149

تعداد یک

Number of ones

148

تعداد دو

Number of twos

134

تعداد سه

Number of threes

53

تعداد P

Number of P

0

جمع

Total

335

درجه پرشدگی

Fill rate

%21/69

در جدول 4، مجموع سطرها و ستون­های ماتریس تحلیل آثار متقاطع ارائه شده است. در ماتریس تحلیل آثار متقاطع مجموع سطرها نشانگر میزان تأثیرگذاری و مجموع ستون­ها، معرف میزان تأثیرپذیری است.

جدول 4: مجموع سطرها و ستون­های ماتریس تحلیل آثار متقاطع

ردیف

متغیر

مجموع اعداد ردیف­ها

مجموع اعداد ستون­ها

1

حمایت و امنیت شغلی

34

21

2

کاهش جامعه­پذیری جنسیتی

24

27

3

سبک زندگی سالم

38

38

4

تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی

30

37

5

تصدی پست­های مدیریتی

31

27

6

نقش و کارکرد رسانه­ها

39

12

7

مطالبه­گری زنان

33

33

8

سرخوردگی اجتماعی

10

23

9

تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها

14

16

10

رشد جمعیت زنان

32

24

11

عدالت جنسیتی

34

29

12

مسئولیت­های خانوادگی

30

31

13

زیرساخت­ها و امکانات ورزشی

35

24

14

باورهای دینی و ارزشی

11

31

15

افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی

24

29

16

سرمایه­گذاری در ورزش بانوان

44

24

17

استفاده از فن­­­آوری اطلاعات

9

38

18

نهادینه شدن شایسته سالاری

18

30

19

محدودیت در فرصت­های اجتماعی

8

21

20

افزایش امنیت اجتماعی

25

28

21

جهانی شدن ورزش

26

19

22

ارتقای توانمندی زنان

26

13

مجموع

575

575

در شکل 1، نوع و وضعیت هر یک از متغیرهای اصلی با توجه به موقعیت آنها در ماتریس تأثیرات مستقیم با عنوان «نقشه تأثیرگذاری/تأثیرپذیری مستقیم» بررسی شد.

 

شکل 1: نقشه تأثیرات مستقیم مؤلفه­های کلیدی

در تحلیل نقشه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم عوامل بیست و دوگانه مشخص می­شود که کدام دسته از عوامل دارای تأثیرگذاری زیاد و تأثیرپذیری اندک است: هفت مؤلفه در بخش شمال غربی نقشه تأثیرات با عنوان متغیرهای تأثیرگذار بحرانی(نقش و کارکرد رسانه­ها، حمایت و امنیت شغلی، سرمایه­گذاری در ورزش بانوان، زیرساخت­ها و امکانات ورزشی، رشد جمعیت زنان، جهانی­شدن ورزش و ارتقای توانمندی زنان)، کدام یک از عوامل دارای تأثیرپذیری نسبتاً زیاد و تأثیرگذاری کمتر هستند (شش مؤلفه در بخش جنوب شرقی ماتریس تأثیرات با عنوان متغیرهای تأثیرپذیر- استفاده از فناوری اطلاعات، باورهای دینی و ارزشی، نهادینه­شدن شایسته­سالاری، افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی، کاهش جامعه­پذیری جنسیتی و افزایش امنیت اجتماعی)، کدام عوامل هم دارای تأثیرگذاری زیاد و هم دارای تأثیرپذیری زیاد هستند (شش عامل در بخش شمال شرقی ماتریس تأثیرات با عنوان متغیرهای دووجهی ریسک و هدف- سبک زندگی سالم، مطالبه­گری زنان، تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی، مسئولیت­های خانوادگی، عدالت جنسیتی و تصدی پست­های مدیریتی) و در نهایت کدام عوامل نسبت به سایر مؤلفه­های کلیدی شناسایی‌شده دارای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری کمتری هستند (سه عامل در بخش جنوب غربی ماتریس تأثیرات با عنوان متغیرهای مستقل- سرخوردگی اجتماعی، تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها و محدودیت در فرصت­های اجتماعی).

جدول 5: اولویت­بندی مؤلفه­های کلیدی بر حسب اثرگذاری/پذیری مستقیم

رتبه

مؤلفه

امتیاز تأثیرگذاری مستقیم

مؤلفه

امتیاز تأثیرپذیری مستقیم

1

سرمایه­گذاری در ورزش بانوان

765

سبک زندگی سالم

660

2

نقش و کارکرد رسانه­ها

678

استفاده از فن­­­آوری اطلاعات

660

3

سبک زندگی سالم

660

تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی

643

4

زیرساخت­ها و امکانات ورزشی

608

مطالبه­گری زنان

573

5

حمایت و امنیت شغلی

591

مسئولیت­های خانوادگی

539

6

عدالت جنسیتی

591

باورهای دینی و ارزشی

539

7

مطالبه­گری زنان

573

نهادینه‌شدن شایسته‌سالاری

521

8

رشد جمعیت زنان

556

عدالت جنسیتی

504

9

تصدی پست­های مدیریتی

539

افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی

504

10

تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی

521

افزایش امنیت اجتماعی

486

11

مسئولیت­های خانوادگی

521

کاهش جامعه­پذیری جنسیتی

469

12

جهانی شدن ورزش

452

تصدی پست­های مدیریتی

469

13

ارتقای توانمندی زنان

452

رشد جمعیت زنان

417

14

افزایش امنیت اجتماعی

434

زیرساخت­ها و امکانات ورزشی

417

15

کاهش جامعه­پذیری جنسیتی

417

سرمایه­گذاری در ورزش بانوان

417

16

افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی

417

سرخوردگی اجتماعی

400

17

نهادینه شدن شایسته‌سالاری

313

حمایت و امنیت شغلی

365

18

تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها

243

محدودیت در فرصت­های اجتماعی

365

19

باورهای دینی و ارزشی

191

جهانی‌شدن ورزش

330

20

نهادینه شدن شایسته‌سالاری

173

تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها

278

21

استفاده از فن­­­آوری اطلاعات

156

ارتقای توانمندی زنان

226

22

محدودیت در فرصت­های اجتماعی

139

نقش و کارکرد رسانه­ها

208

در ادامه جدول تأثیرات غیرمستقیم اثرگذاری­ها و اثرپذیری­ها، به شرح جدول 6 برای هر یک از مؤلفه­ها ارائه شد:

جدول6. اولویت­بندی مؤلفه­های کلیدی بر حسب اثرگذاری/پذیری غیر مستقیم

رتبه

مؤلفه

امتیاز تأثیرگذاری مستقیم

مؤلفه

امتیاز تأثیرپذیری مستقیم

1

سرمایه­گذاری در ورزش بانوان

768

سبک زندگی سالم

668

2

سبک زندگی سالم

662

استفاده از فن­­­آوری اطلاعات

656

3

نقش و کارکرد رسانه­ها

644

تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی

649

4

زیرساخت­ها و امکانات ورزشی

614

مطالبه­گری زنان

566

5

حمایت و امنیت شغلی

603

مسئولیت­های خانوادگی

554

6

عدالت جنسیتی

585

باورهای دینی و ارزشی

526

7

تصدی پست­های مدیریتی

564

تصدی پست­های مدیریتی

510

8

رشد جمعیت زنان

535

نهادینه شدن شایسته‌سالاری

505

9

مطالبه­گری زنان

528

افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی

502

10

تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی

511

عدالت جنسیتی

495

11

مسئولیت­های خانوادگی

471

افزایش امنیت اجتماعی

478

12

افزایش امنیت اجتماعی

456

کاهش جامعه­پذیری جنسیتی

452

13

جهانی‌شدن ورزش

449

رشد جمعیت زنان

444

14

ارتقای توانمندی زنان

441

زیرساخت­ها و امکانات ورزشی

427

15

افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی

437

سرخوردگی اجتماعی

419

16

کاهش جامعه­پذیری جنسیتی

430

سرمایه­گذاری در ورزش بانوان

415

17

نهادینه شدن شایسته‌سالاری

317

محدودیت در فرصت­های اجتماعی

392

18

تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها

230

حمایت و امنیت شغلی

386

19

باورهای دینی و ارزشی

205

جهانی‌شدن ورزش

337

20

استفاده از فن­­­آوری اطلاعات

183

تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها

244

21

نهادینه شدن شایسته سالاری

181

نقش و کارکرد رسانه­ها

183

22

محدودیت در فرصت­های اجتماعی

175

ارتقای توانمندی زنان

180

خروجی نرم­افزار برای اولویت­بندی عوامل اصلی برحسب درجه تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم،  به شرح شکل 2 است. ستون اول تأثیرگذاری مستقیم و ستون دوم تأثیرگذاری غیرمستقیم (حاصل به توان رساندن وزن تأثیرات) است و همانگونه که ملاحظه می­شود تفاوت چشم­گیری در تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم میان عوامل به چشم نمی­خورد:

 

شکل 2: درجه­بندی عوامل کلیدی بر حسبت تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم

در ادامه براساس تحلیل­های برگرفته از خروجی نرم­افزار میک­مک، در شکل­های 3 تا 5، نمایشی گرافیکی از شدت ارتباطات میان عوامل شامل تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم و بالقوه میان متغیرها (در سطوح مختلف) ارائه شده است. درک ارتباطات قوی­تر میان عوامل، راهنمایی سودمند برای فهم مهمترین روابط در شکل­دهی به آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش است و می­تواند برای تصمیم­گیران، تصویری فراگیر فراهم آورد. در شکل­های 3 و 4، تاثیرات مستقیم شاخص­ها بر سایر شاخص­های سیستم مشخص شده است. یادآور می­شود در ماتریس تأثیرات غیرمستقیم، هر یک از شاخص­ها در نرم­افزار به توان رسانده شده و بر این اساس، تأثیرات غیرمستقیم شاخص­ها در شکل 5 سنجیده می­شود.

 

شکل 3: نمودار شدت ارتباط در تأثیرگذاری مستقیم متغیرها (در سطح 25%)

 

 

شکل 4: نمودار شدت ارتباط در تأثیرگذاری مستقیم متغیرها (در سطح 10%)

 

 

شکل 5: نمودار شدت ارتباط در تأثیرگذاری غیرمستقیم متغیرها (در سطح 5%)

با اقتباس از نتایج تحلیل میک­مک در نهایت مشخص گردید سبک زندگی سالم، تصدی پست­های مدیریتی، نقش و کارکرد رسانه­ها، عدالت جنسیتی و سرمایه­گذاری در ورزش بانوان پنج نیروی پیشران سازنده بدیل­های احتمالی آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش هستند. بر این اساس، تحقق هر کدام از سناریوهای اصلی، در گرو روی دادن تغییراتی در این متغیرهاست. بنابراین پنج مولفه یادشده در این پژوهش به عنوان نیروهای پیشران شناسایی می­شوند. این نیروهای پیشران، به تأیید خبرگان پژوهش به­واسطه قدرت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بالا، از اهمیت و عدم‌قطعیت نسبتاً زیادی در موضوع پژوهش برخوردارند و می­توانند به عنوان عدم­قطعیت­های اصلی پژوهش برای مراحل بعدی شناخته شوند.

بحث و نتیجه­گیری

آهنگ تغییرات مشارکت در ورزش زنان به­قدری سریع است که تعادل برقرار کردن میان چالش­های عملیاتی امروزی و برنامه­ریزی برای مواجهه با اتفاق بزرگ بعدی، خود یک چالش جدی است. بسیاری از مدیران ورزشی بیشتر بر مسائل و دغدغه­های جاری ورزش زنان متمرکزند و چشم­‌داشتن به افق­های پیش­رو، تقریباً برایشان غیرممکن شده است. این در حالی است که هرگونه فرصتی برای پیشرفت و ایجاد چشم­انداز در این عرصه، در گرو داشتن نگاه بلندمدت و آینده­نگرانه و شناخت متغیرها و پیشران­های سازنده آینده است. از این­رو، در مطالعه حاضر به آینده­پژوهی پیشران­های کلیدی مشارکت زنان در عرصه ورزش پرداخته شد. تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد پنج نیروی سبک زندگی سالم، تصدی پست­های مدیریتی، نقش و کارکرد رسانه­ها، عدالت جنسیتی و سرمایه­گذاری در ورزش بانوان، پیشران­های راهبردی و کلیدی آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش می­باشند. این یافته­ها تاحدودی با نتایج مطالعات سایتوا و دی­مائور (2021) مبنی بر اینکه به موضوع عدالت جنسیتی اشاره کرده بودند، ایونز و مایلی (2021) که مقوله تصدی پست­های مدیریتی را مطرح کرده بودند، جعفری و همکاران (1398) به­دلیل اینکه نشان دادند آینده نقش ‌آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور هم‌زمان متأثر از عوامل و جریان­‌های درون‌ و برون‌سیستمی ورزش است و رضایی و همکاران (1400) به جهت اینکه سرمایه­گذاری و حمایت رسانه­ها را مطرح کرده بودند، همخوان است. گفتنی است که هیچ تحقیق ناهمخوانی در این راستا یافت نگردید. این پیشران­ها به­طور دقیق جزو متغیرهای دووجهی ریسک و متغیرهای تأثیرگذار بحرانی تعیین‌شده در نقشه تأثیرگذاری/ تأثیرپذیری عوامل حاصل از نرم­افزار میک­مک هستند که از دیدگاه خبرگان نیز از پتانسیل بالاتری برای اثرگذاری بر مسیر تحولات آینده در موضوع پژوهش بهره­مند هستند. در تبیین این نتیجه می­توان گفت که در حوزه مشارکت زنان در عرصه ورزش تغییر بنیادین در حال وقوع است و تمرکز بر عدالت جنسیتی و سرمایه­گذاری در ورزش بانوان، اهمیتی بنیادین در عرصه مشارکت پیدا خواهد کرد. سبک زندگی سالم به‌شدت با آینده مشارکت زنان در عرصه­های ورزشی در هم تنیده شده­اند و همزمان با آن تصدی پست­های مدیریتی و کارکرد رسانه­ها را به فرصتی بسیار رقابتی تبدیل کرده است. البته تحقق هر کدام از سناریوهای اصلی در حوزه مشارکت زنان در عرصه ورزش، در گرو روی دادن تغییراتی در این پیشران­هاست.

همچنین مشخص گردید متغیرهای حمایت و امنیت شغلی، زیرساخت­ها و امکانات ورزشی، رشد جمعیت زنان، جهانی­شدن ورزش و ارتقای توانمندی زنان با قرار گرفتن در ربع بالا و سمت چپ نقشه اثرگذاری-اثرپذیری مستقیم متغیرها به طور مشخص متغیر اثرگذار این پژوهش (دارای اثرگذاری زیاد و اثرپذیری کم) هستند. ویژگی بارز شاخص­های تأثیرگذار این است که بیشترین تاثیرگذاری را در سیستم دارند و به مثابه «بحرانی­ترین» شاخص­ها، وضعیت سیستم و تغییرات آن وابسته به آن­هاست و توسط سیستم، چندان قابل کنترل نیستند، چرا که تأثیرپذیری آن­ها در موضوع پژوهش (آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش) نسبتاً کم است و تغییر آنها وابسته به تغییر در عوامل بسیار دیگر است. در مجموع این نیروها، باید به عنوان نیروهای کلیدی محیطی مؤثر بر فعالیت­ها و تعاملات آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش شناخته شوند و همواره شرایط آنها را برای تنظیم سیاست­ها و برنامه­ها رصد گردد، چون تغییر در این متغیرها می­تواند منجر به تغییرات در سایر متغیرهای موضوع پژوهش شود.

افزون بر این مشخص گردید مطالبه­گری زنان، تحول نقش زنان در فعالیت­های ورزشی و مسئولیت­های خانوادگی متغیرهای دووجهی در موضوع پژوهش (آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش) هستند؛ بدین معنی که هم دارای تأثیرگذاری زیاد و هم دارای تأثیرپذیری زیاد هستند. این متغیرها حوالی خط قطری ماتریس در ناحیه بالا و سمت راست ماتریس تاثیرات قرار می­گیرند. طبیعت این متغیرها با ناپایداری آمیخته است، زیرا هر عمل و تغییری بر روی آن­ها، واکنش و تغییر بر دیگر شاخص­ها را به دنبال خواهد داشت و می­تواند موضوع کنش و واکنش سیاست­گذاران باشند و وضعیت آن­ها در طراحی برنامه­ها و اقدام­ها به­طور ویژه لحاظ گردد. بنابراین از این متغیرها گاهی به عنوان متغیرهای هدف و یا "متغیرهای ریسک" یاد می­شود چراکه آنها به خاطر تأثیرپذیری و عدم­قطعیت بالاتر (در مقایسه با متغیرهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر)، هدف مناسب­تری برای تمرکز اقدامات و برنامه­ها به شمار می­روند.

در ادامه مشخص گردید استفاده از فناوری اطلاعات، باورهای دینی و ارزشی، نهادینه­شدن شایسته­سالاری، افزایش گرایش زنان به تحصیلات عالی، کاهش جامعه­پذیری جنسیتی و افزایش امنیت اجتماعی با قرار گرفتن در قسمت پایین و سمت راست ماتریس، به­طور مشخص با عنوان شاخص­های تأثیرپذیر سیستم در آینده هستند. ویژگی بارز متغیرهای تأثیرپذیر این است که نسبت به تکامل سایر متغیرهای تأثیرگذار و دووجهی بسیار حساس هستند و قابلیت تأثیرپذیری بالاتری دارند و از طریق هماهنگی و اثرگذاری بر آنها می­توان برای تحقق آینده مطلوب، تلاش و برنامه­ریزی کرد یا از اثرات منفی آن­ها کاست. از این جهت، این متغیرها، در اصطلاح یک شاخص خروجی برای سیستم به­شمار می­روند. 

سرانجام مشخص گردید که سرخوردگی اجتماعی، تورم حاکم بر اقتصاد خانواده­ها و محدودیت در فرصت­های اجتماعی در این پژوهش نسبت به متغیرهای دیگر دارای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری کمتری هستند و به عنوان متغیرهای مستقل در سیستم شناخته می­شوند. این بدان معناست که این شاخص براساس داده­های واردشده (مبتنی بر دیدگاه خبرگان)، نسبت به شاخص­های دیگر سیستم، اثرگذاری/پذیری کمتری دارند. لازم به تصریح است که همه 22 عامل شناسایی‌شده به­عنوان مهمترین و موثرترین متغیرها شناسایی هستند و همه آنها با درجات اهمیت مختلف باید در تدوین سناریوهای آینده لحاظ گردند، اما متغیرهای مستقل شناسایی شده در نقشه تأثیرگذاری/تأثیرپذیری (حاصل از نرم­افزار میک­مک) به نسبت سایر عوامل از وزن کمتری برخوردار بودند.

با اقتباس از نتایج تحقیق انتخاب این تعداد نیروی پیشران، باعث به­وجود آمدن فضاهای سناریویی زیادی خواهد شد. در عین حال تمام 43 متغیر مؤثر و 22 عامل کلیدی شناسایی‌شده در این پژوهش نقش مهمی را در شکل­دهی به چند و چون تحولات، رویدادها و تصویرهای آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش خواهند داشت. با توجه به متغیرهای گوناگون شناسایی‌شده، مسیر آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش مسیری پیچیده است. تنها واقعیت ساده در این مسیر آن است که مشارکت زنان در عرصه ورزش در حال تغییر است و متغیرهای سبک زندگی سالم، تصدی پست­های مدیریتی، نقش و کارکرد رسانه­ها، عدالت جنسیتی و سرمایه­گذاری در ورزش بانوان نقش مهمی در این تغییر دارند.

افزون بر آن به­عنوان یک نتیجه­گیری راهبردی باید در نظر داشت که تحقق سناریوی مطلوب برای آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش نیازمند توجه و تمرکز سیاست­گذاران و برنامه­ریزان به متغیرهای اثرپذیری است که تغییر آنها می­تواند به تغییر و ارتقای هدفمند سیستم، یاری رساند. از این منظر حمایت و امنیت شغلی، زیرساخت­ها و امکانات ورزشی، رشد جمعیت زنان، جهانی­شدن ورزش و ارتقای توانمندی زنان متغیرهای هستند که می­توان از طریق اثرگذاری یا سازگاری با آنها، نقش فعال­تری در هدایت­گری و در عین­حال کسب آمادگی و انطباق­پذیری با تحولات آینده پیدا کرد. با شناخت پیشران­های کلیدی این فرصت برای سیاست­گذاران و برنامه­ریزان فراهم شده است تا با داشتن طرح و برنامه از قبل تعیین‌شده، قدرت کنشگری در مواجهه با تحولات آینده مشارکت زنان در عرصه ورزش را افزایش دهند و در عین حال از آن­ها برای ساخت آینده­ای مطلوب استفاده نمایند.  

در مسیر انجام این تحقیق محدودیت­هایی وجود داشت که در تعمیم­دهی نتایج لازم است مورد توجه قرار گیرد. محدودیت اول اینکه در انجام آینده­پژوهی از مدل­های PEST، DEGEST و STEEP برای شناخت عوامل کلیدی استفاده می­شود که به دلیل اینکه مدل­های مذکور نمی­توانست موضوعات ورزشی و فنی خاص مشارکت ورزشی را پوشش دهد، از این مدل­ها استفاده نشد و موضوعات مؤثر بدون دسته­بندی و خوشه­بندی ارائه گردید. محدودیت دیگر اینکه این پژوهش فقط دیدگاه صاحب­نظران حوزه ورزش زنان را منعکس کرده است. لذا نمی­توان نظر آن­ها را به تمامی ذینفعان ورزش زنان تعمیم داد. بر این مبنا به محققان آتی پیشنهاد می­گردد که در تحقیقات­شان مدل­های مختص به حوزه آینده­پژوهی در حوزه مشارکت ورزشی را طراحی و اعتباریابی نمایند و با استفاده از یک مطالعه تطبیقی، تفاوت­ها و شباهت­های دیدگاه تمامی ذینفعان ورزش زنان را شناسایی کنند.

  • منابع

    • ایزدی، فرناز؛ احمدی، عاطفه و چاره­جو، فرزین. (1400). «آینده­پژوهی توسعه استان کردستان، مسائل و چالش‌های پیش­روی آن». نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی. دوره 21، شماره 62، صص 261-279.
    • بیرجندی، فاطمه. (1396). «نقش عوامل سازمانی و فردی بر مشارکت ورزشی بانوان خراسان جنوبی». پایان‌نامه کارشناسی ارشد، مدیریت ورزشی، دانشگاه بیرجند.
    • جعفری، الهام؛ شریفی­فر، فریده و علم، شهرام. (1398). «نقش‌آفرینی زنان در مدیریت ورزش کشور با رویکرد آینده‌پژوهی». مطالعات مدیریت ورزشی. دوره 11، شماره 58، صص 17-38.
    • درویشی سه­تلانی، فرهاد و همتی، زهره. (1397). «سناریوهای پیش­روی حضور زنان ایرانی در عرصه سیاست 1396-1406: یک بررسی آینده­پژوهانه». زن در توسعه و سیاست. دوره 16، شماره 3، صص 379-396.
    • رضایی قادی، مهدی و رفیع، حسین. (1400). «بررسی کاربردهای آینده­پژوهی در سیاست­گذاری عمومی». سپهر سیاست. دوره 8، شماره 27، صص 85-102.
    • رضایی، پرستو؛ پورکیانی، محمد؛ نقشبندی، سید صلاح­الدین و باقریان فرح­آبادی، محسن. (1400). «آینده‌پژوهی توسعه ورزش حرفه‌ای زنان ایران بر پایه سناریونویسی». پژوهش­های معاصر در مدیریت ورزشی. پذیرفته شده انتشار آنلاین.
    • عیدی، حسین؛ بخشی چناری، امین رضا و فدایی ده­چشمه، معصومه. (1398). «بررسی نقش رسانه بر نگرش زنان ایرانی نسبت به شرکت زنان مسلمان در مسابقات المپیک و جهانی». مدیریت ارتباطات در سانه­های ورزشی. سال 7، شماره 25، صص 43-50.
    • گوهری­فر، مصطفی؛ آذر، عادل و مشبکی، اصغر. (1394). «آینده پژوهی: ارائه تصویر آینده سازمان با استفاده از رویکرد برنامه‌ریزی سناریو (مورد مطالعه: مرکز آمار ایران)». علوم مدیریت ایران. دوره 10، شماره 38، صص 36-65.
    • الماسی، لیلا؛ لبادی، زهرا و علی‌پور، وحیده. (1394). «سقف شیشه­ای در جانشین­پروری زنان در مناصب مدیریتی». پژوهش­های رهبری و مدیریت آموزشی. سال 1، شماره 3، صص 90-115.
    • Asadnia, A., CheshmehSohrabi, M., Shabani, A., Asemi, A., & Demneh, M. T. (2022). “Future of information retrieval systems and the role of library and information science experts in their development”. Journal of Librarianship and Information Science, 1-14.
    • Bryson, J. M., Edwards, L. H., & Van Slyke, D. M. (2018). Getting strategic about strategic planning research.
    • Byers, T. (2018). “Trends in Professional Sport Organizations and Sport Management and Their Market Impact”. In The Palgrave Handbook on the Economics of Manipulation in Sport(pp. 55-70). Palgrave Macmillan, Cham.
    • Evans, K. J., & Maley, J. F. (2021). “Barriers to women in senior leadership: how unconscious bias is holding back Australia’s economy”. Asia Pacific Journal of Human Resources, 59(2), 204-226.
    • Hanlon, C., & Taylor, T. (2022). “Workplace Experiences of Women with Disability in Sport Organizations”. Frontiers in Sports and Active Living, 4, 1-13.
    • Hyre, T., Chen, S., & Larson, M. (2017). “Perceptions concerning obstacles, stereotypes and dis-crimination faced by female sports reporters and other female sports professionals”. Athens Journal of Sports, 4(3), 213-230.
    • Posbergh, A. (2022). “Defining ‘woman': A governmentality analysis of how protective policies are created in elite women's sport”. International Review for the Sociology of Sport, 1-21.
    • Ramos, A., Latorre, F., Tomás, I., & Ramos, J. (2022). “Women’s Promotion to Management and Unfairness Perceptions—A Challenge to the Social Sustainability of the Organizations and Beyond”. Sustainability, 14(2), 1-19.
    • Ratcliffe, J., & Krawczyk, E. (2011). “Imagineering city futures: The use of prospective through scenarios in urban planning”. Futures, 43(7), 642-653.
    • Saitova, E., & Di Mauro, C. (2021). “The role of organizational and individual-level factors for the inclusion of women managers in Japan”. International Journal of Organizational Analysis. 1-17.
    • Sawyer, S., & Carmel, E. (2022). “The multi-dimensional space of the futures of work”. Information Technology & People. 1-20.