نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری تخصصی، گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 استاد گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
3 اﺳﺘﺎد ﺗﻤﺎم ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ دوﻟتی، داﻧﺸکده ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و اﻗﺘﺼﺎد، واﺣﺪ ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، داﻧﺸگاه آزاد اﺳﻼﻣی، تهران، ایران.
چکیده
توسعه روزافزون فناوری اطلاعات، ابعاد مختلف جامعه را با چالش تغییر رو به رو نموده است. یکی از این جنبههای مهم، خدمات عمومی آن می باشد. دولتها در حال تلاش برای تغییر خدمات خود و متمرکز ساختن آن بر شهروندان و شرکای تجاری خود از طریق اینترنت هستند. برای رفتن به سوی استقرار کامل دولت الکترونیک، همواره کشورها با موانع بسیاری روبرو بوده اند. هدف این پژوهش، ارائه الگوی آسیب های اجرای دولت الکترونیک در ایران بر اساس مطالعه وزارت ورزش و جوانان میباشد. به این منظور ابتدا با بررسی مرور ادبیات، چارچوب نظری تحقیق تدوین گردید و بر اساس آن، مدل مفهومی پژوهش ارائه و فرضیات تحقیق تدوین شدند. برای آزمون فرضیات تحقیق، جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان ستاد مرکزی وزارت ورزش و جوانان، در نظر گرفته شدند. به صورت نمونه گیری در دسترس، پرسشنامههایی که روایی و پایایی آنها تایید شد، بین 131 نفر از نمونه آماری توزیع شد و با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها، از روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 برای تحلیل های آماری استفاده شد. بر اساس مقادیر معنی داری مربوط به فرضیات، هر شش فرضیه تایید شدند. میزان تاثیر موانع مدیریتی بر اجرای دولت الکترونیک برابر با 0.458، میزان تاثیر موانع سازمانی بر اجرای دولت الکترونیک برابر 0.639، میزان تاثیر موانع فنی برابر با 0.741، میزان تاثیر موانع اقتصادی بر اجرای دولت الکترونیک برابر با 0.528 و میزان تاثیر موانع منابع انسانی بر اجرای دولت الکترونیک برابر با 0.638 حاصل شد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Designing a model based on existing damages in the implementation of electronic government in Iran: (case study of the Ministry of Sports and Youth)
نویسندگان [English]
- sahar zare 1
- abolhasan faghihi 2
- reza najafbagy 3
1 Ph.D. student, Department of Public Administration, Faculty of Management and Economics, Science and Research Unit, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 Professor of Public Administration Department, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran (responsible for correspondence)
3 full professor of public administration, Faculty of Management and Economics, Science and Research Unit, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
The increasing development of information technology has faced the challenge of change in various dimensions of society. One of these important aspects is its public services. Governments are trying to transform their services and focus them on their citizens and business partners through the Internet. To move towards the full establishment of electronic government, countries have always faced many obstacles. The purpose of this research is to present the model of damages of the implementation of e-government in Iran based on the study of the Ministry of Sports and Youth. For this purpose, the theoretical framework of the research was developed by reviewing the literature and based on that, the conceptual model of the research was presented and the hypotheses of the research were developed. To test the hypotheses of the research, the statistical population including the managers and experts of the central headquarters of the Ministry of Sports and Youth were considered. In the form of available sampling, the questionnaires whose validity and reliability were confirmed were distributed among 131 people from the statistical sample, and due to the non-normality of the data distribution, partial least squares method and SmartPLS3 software were used for analysis. Statistics were used. Based on the significant values related to the hypotheses, all six hypotheses were confirmed. The impact of managerial barriers was 0.458, the impact of organizational barriers was 0.639, the impact of technical barriers was 0.741, the impact of economic barriers was 0.528 and the impact of human resources barriers was 0.638.
کلیدواژهها [English]
- pathology
- implementation of electronic government
- Ministry of Sports and Youth
طراحی الگویی مبتنی برآسیب های موجود در اجرای دولت الکترونیک در ایران (مورد مطالعه: وزارت ورزش و جوانان)
سحر فامیل زارع[1]
ابوالحسن فقیهی[2]
رضا نجف بیگی[3]
تاریخ دریافت مقاله: 9/7/1402
تاریخ پذیرش مقاله:30/7/1402
مقدمه
توسعه و کاربری فناوری اطلاعات در بخش دولتی با هدف استقرار دولت الکترونیک آغازگر مرحله جدیدی از حیات مدیریت بخش عمومی است که از واپسین سالهای هزاره دوم میلادی مورد توجه تئوریپردازان و کارگزاران بخش عمومی بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است و دولتها در تلاش هستند با استقرار آن گام مهمی در راستای حرکت به سوی جامعه اطلاعاتی بر دارند (میرغفوری و همکاران، 1395). دولت الکترونیک به عنوان یک ابتکار عمل جدید در صدد است زمینه دسترسی شهروندان به خدمات عمومی را از طریق قابلیتهای فناوری طلاعات فراهم سازد و روابط مدیریت دولتی و شهروندان را به گونهای جدید پایهریزی کند (یعقوبی و همکاران، 1396). در جهان امروز نقش مستقیم فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی انسانها بر کسی پوشیده نیست تا آنجا که کشورها برای ارتقا در کلیه زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی به عنوان ابزار بهره جسته و تلاش میکنند در این رقابت از هم پیشی بگیرند. دولتها در صددند با الکترونیکی کردن فرآیندهایی که منجر به ارائه خدمات به شهروندان میشوند، در کوتاهترین بازه زمانی و سادهترین حالت ممکن خدمات خود را به مردم ارائه دهند. در این میان برخی از سازمانها همسو با نیاز جامعه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات رشد نکرده اند و انتظارات محیط پیرامون خود را برآورده نمیسازند (وجدی و همکاران، 1399). دولت الکترونیکی را میتوان چنین تعریف کرد: «به کارگیری ابزار فناوری اطلاعات در بخشهای مختلف دولت به منظور افزایش بهرهوری و ارتقای سطح خدمات رسانی که مهمترین نتیجه استفاده از این ابزار، افزایش رضایت مردم خواهد بود مشروط بر آنکه پیاده سازی دولت الکترونیکی به طور صحیح و با موفقیت صورت گیرد» (محمود و همکاران، 2018). به عبارت دیگر، دولت الکترونیکی با این که میتواند یک گام اساسی برای پیشبرد اهداف دولتها باشد، با چالشهایی نیز در مسیر اجرا روبروست. اگر دولتها نتوانند خدمات الکترونیکی را به صورت یکنواخت و قابل دسترس، در اختیار عموم افراد جامعه قرار دهند، دولت الکترونیکی منجر به شکاف طبقاتی بیشتر در جامعه و در نهایت نارضایتی مردم و افزایش مشکلات خواهد شد. البته این به مفهوم انکار دولت الکترونیکی نیست، بلکه تاکیدی است بر برنامه ریزی دقیق تر برای این امر مهم که در عصر دیجیتال اجتنابناپذیر به نظر میرسد (جاکوب و همکاران، 2018).
شاید بتوان گفت که یکی از ابزارهای مهم برای تبدیل مدیریت دولتی سنتی، الگوی مدیریت دولتی نوین فناوری اطلاعات است که در این راستا، دولت الکترونیکی نیز یک بحث مهم خواهد بود و نیاز به تحقیقات میدانی و بررسی چالشهای پیش روی آن در بهکارگیری آن در جامعه دارد. از همین رو، آسیبشناسی اجرای دولت الکترونیک در ایران و ارائه الگوی بومی به شدت مورد توجه میباشد. پژوهشهای انجام شده بیانگر این موضوع است که برای گام برداشتن به سوی استقرار کامل دولت الکترونیک و هوشمند، همواره کشورها با موانع و چالشهای عدیدهای روبهرو بودهاند و در پارهای از بررسیها، اندیشمندان سعی در ارائه مدلهای توسعه دولت الکترونیک بومیشده داشتهاند. بنابراین توسعه روزافزون فناوری اطلاعات تمامی جنبههای مختلف جامعه را با چالش تغییر رو بهرو نموده است. یکی از این جنبههای مهم جامعه، خدمات عمومی و دولتی آن میباشد. دولتها در حال تلاش برای تغییر خدمات خود برای متمرکز ساختن بیشتر آن بر شهروندان و شرکای تجاری خود مستقیما از طریق اینترنت هستند. مدلهای مختلفی برای آسیبشناسی اجرای دولت الکترونیک توسط پژوهشگران ارائه شده است. این مدلها به طور خاص برای رهنمود اجرا و توسعه برنامههای کاربردی دولت الکترونیک در مرحلهای بسیار پیشرفته طراحی شدهاند. مزیت داشتن رویکرد مرحله بسیار پیشرفته توانمندسازی دولت برای اندازهگیری پیشرفت و همچنین تولید نیرویی است که متعاقبا قابل نگهداری و افزایش است. در این پژوهش مدلهای آسیبشناسی بررسی میگردد و مدلی مناسب جهت آسیبشناسی دولت الکترونیک انتخاب میشود. این پژوهش درصدد است تا با مشاهده و بررسی شناسایی آسیبهای موجود در مسیر استقرار کامل دولت الکترونیک در سطح جامعه، اقدام و با ارائه الگوی کاربردی نمودن آن از نگاه کلی، گامهای مؤثری در مسیر تحقق شهرهای الکترونیک بردارد.
البته همانطور که تشریح شد، دولت الکترونیک ابعاد مختلفی نظیر مشتریمداری، کیفیت، کارایی، اثربخشی، انعطافپذیری، استفاده از توانمندیها و مهارتهای بخش خصوصی در بخش دولتی و بهکارگیری مکانیسمهای بازار را در بر میگیرد (جولیانتاری و همکاران، 2019). بنابراین توسعه روزافزون فناوری اطلاعات تمامی جنبه های مختلف جامعه را با چالش تغییر رو بهرو نموده است. یکی از این جنبههای مهم جامعه، خدمات عمومی و دولتی آن میباشد. دولتها در حال تلاش برای تغییر خدمات خود برای متمرکزساختن بیشتر آن بر شهروندان و شرکای تجاری خود مستقیما از طریق اینترنت هستند. مدلهای مختلفی برای آسیبشناسی اجرای دولت الکترونیک توسط پژوهشگران ارائه شده است. این مدلها بهطور خاص برای رهنمود اجرا و توسعه برنامههای کاربردی دولت الکترونیک در مرحلهای بسیار پیشرفته طراحی شدهاند (مرادی و همکاران، 1396). مزیت داشتن رویکرد مرحله بسیار پیشرفته توانمندسازی دولت برای اندازهگیری پیشرفت و همچنین تولید نیرویی است که متعاقبا قابل نگهداری و افزایش است (کفاش پور، 1397). با شناسایی موانع و چالشهای بهکارگیری دولت الکترونیک در ایران و بر اساس مطالعات موردی که در وزارت ورزش و جوانان به عنوان یکی از دستگاههای اجرایی دولت که تکالیف گستردهای در عرصه خدمترسانی به شهروندان دارد، نسبت به ارائه مدل بهبود بهکارگیری دولت الکترونیک اقدام نماید. گام برداشتن به سوی استقرار کامل دولت الکترونیک و دستیابی به بلوغ آن، در سطحی بالاتر منجر به ایجاد شهرهای الکترونیک خواهد شد که میتواند به خوبی پاسخی برای ابهامات باشد و در نهایت امکان بهرهبرداری حداکثر دولت و ملت از مزایای دولت الکترونیک و در مرحله بعد دولت همراه و هوشمند را فراهم آورد. با این توضیحات، میتوان گفت انجام پژوهش حاضر، از دو جنبه دارای ضرورت و اهمیت میباشد:
- از لحاظ نظری، انجام این تحقیق میتواند خلاء مطالعاتی مشهود در زمینه شناخت آسیبهای دولت الکترونیک در ایران و ارائه مدل بلوغ دولت الکترونیکی را تا حدودی پوشش دهد و مدلی بومی برای چنین حوزهای ارائه کند تا از این پس محققان آتی بتوانند با تکیه بر مدل این تحقیق، به توسعه آن و کشف روابط جدید در حوزه بهکارگیری دولت الکترونیک در سطح جامعه بپردازند.
- از لحاظ عملی، نیز انجام این تحقیق میتواند به مدیران و دستاندرکاران دولت الکترونیک در سطح جامعه کمک نماید تا با شناخت دقیق و موشکافانه از فرآیند و عوامل اثرگذار و اثرپذیر در حوزه اجرای دولت الکترونیک، مدیریت بهتری در این زمینه داشته باشند و با اشاعه هر چه بیشتر این فناوری در امور تحت مدیریت خود، ضمن جلب اعتماد بیشتر و بهتر آحاد جامعه، بهصورت اثربخشتر و کارآمدتر خدمات دولت را به شهروندان ارائه نمایند. بنابراین موضوعات مرتبط با آسیبشناسی اجرای دولت الکترونیک در سطح جامعه که نوعاَ مشابه سایر سازمانها نیست، موضوعی نو است.
مبانی نظری پژوهش
فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک فناوری فراگیر بر ابعاد مختلف زندگی ما تاثیر گذاشته و تنوع دامنه تغییرات ناشی از آن، الگوهای زندگی، آموزش، مدیریت، کسب و کار، حمل و نقل، تفریحات، سرگرمی و دولت را دربرگرفته است (علیزاده و همکاران، 1399). در واقع امروزه مفاهیمی چون قدرت و اقتدار در زیر سایه فناوریهای نوین اطلاعاتی معنا پیدا کردهاند و بی توجهی به آن به معنای نداشتن جایگاهی مناسب درعرصه اطلاعات خواهد بود، چرا که قدرت به عنوان شرط و محدودکننده سیاست، فرهنگ و اقتدار با ساختهای شکلدهنده به این موارد سروکار دارد. عدم بهکارگیری فناوریهای نوین وجهه کشورها را دگرگون میکند. افزایش اختیارات کارکنان از طریق دسترسی به اطلاعات، بهبود ارتباطات سازمانی، افزایش دقت و شفافیت در کارها، رشد درآمد و کاهش هزینهها، بهبود مشارکت اجتماعی و همچنین ارتقای کارایی سیستمهای اقتصادی همه مزایا و امکاناتی هستند که جز با فناوری اطلاعات و ارتباطات امکانپذیر نیستند (صیدی و همکاران، 1394). از سوی دیگر، دولتها در سراسر جهان تحت فشار جهانیشدن سریع، تغییرات مالی، اجتماعی و فناوری برای ارائه خدمات شهروند محور، کارآمد، شفاف، مؤثر و بدون وقفه و در هر زمان قرار دارند. در این حال پذیرش فناوری، کارآمدترین راه برای ادغام بخش دولتی و خصوصی و ارائه خدمات با مسئولیتپذیری، شفافیت و کارایی است، ولی این کار برای کشورهای در حال توسعه، اقدام سادهای نیست (کوردلا، 2019). گروهی از نویسندگان دولت الکترونیک را اینگونه تعریف کردهاند: استفاده از فناوری اطلاعات جهت تسهیل و تسریع در ارائه خدمات به شهروندان با استفاده از ساختارهای غیرسلسله مراتبی، غیرخطی و دو طرفه بر خلاف ساختارهای سنتی که سلسله مراتبی، خطی و یک طرفهاند. این نویسندگان معتقدند دولت الکترونیک در واقع ابزاری است جهت اجرای الگوهای سودمند برای شهروندان، صنعت، کارکنان و سایر ذینفعان باهدف جهتدهی به تعاملات برخط کسب و کار بهگونهای که کاربران قادر باشند با روشی آسان به خدمات دسترسی پیدا کنند (دویودی و همکاران، 2017، کار و همکاران، 2018).
برخی دیگر از محققان معتقدند دولت الکترونیک با تغییر سازمانی و افزودن مهارتهای جدید در جهت بهبود ارائه خدمات دولتی، از یک سو و با ایجاد فرآیند دموکراتیک و حمایت قوی در راستای خط مشیهای عمومی، در سوی دیگر و ترکیب این دو تغییر در کنار هم، روش نوینی در سازماندهی و ارائه خدمات و اطلاعات ارائه نموده است (گرشون و همکاران، 2017، شکوهیار و همکاران، 1399). آنها دولت الکترونیک را عامل مهمی در افزایش دموکراسی میدانند و آن را بدینصورت تعریف مینمایند: «دولت الکترونیک فضایی برای تعاملات قوی مبتنی بر آزادی، شفافسازی و بحث و مطالعه منطقی جهت ایجاد درک از دیدگاههای متفاوت و ارتقای توافقات مستدل بر موضوعهای سیاسی میباشد که در آن مدیران دولتی با شهروندان از طریق اینترنت، پست الکترونیکی، ویدئو کنفرانس و سایر روشهای دیجیتالی ارتباط برقرار میکنند».
در سنوات اخیر صاحبنظران، تعاریف جدیدتری از دولت الکترونیک ارائه دادهاند. تعدادی از نویسندگان دولت الکترونیک را اینگونه تعریف کردهاند: سیستمی است که تسهیلاتی را بهصورت اطلاعات و خدمات کسبوکار و سایر خدمات مربوط به دولت با بهرهگیری از فناوری اطلاعات برای مردم فراهم میکند. مهمترین هدف دولت الکترونیک، افزایش کارایی و اثربخشی از رهگذر ایجاد حس آسایش و دسترسی بهتر به خدمات اجتماعی برای جامعه است (جولیانتری و همکاران، 2019، سوداگری و همکاران، 1399). در نگاه تعدادی دیگر از نویسندگان دولت الکترونیک، ارتباطات راهبردی بین سازمانهای بخش دولتی و قسمتهای مختلف آنها را توسعه میدهد و بین سطوح دولت ارتباط برقرار میکند. این ارتباطات، همکاری بین آن سطوح را ازطریق تسهیل تهیه و اجرایراهبردها، تراکنشها و سیاستها بهبود میبخشد و درنتیجه، به استفاده بهتر از فرآیندها، اطلاعات و منابع دولتی منجر میشود. این گروه بر این باور هستند که مدتزمان زیادی است که بسیاری از کشورها بهدنبال نزدیککردن دولت به شهروندانشان، بهخصوص با بهکارگیری فناوریهای اینترنت هستند و دولت الکترونیک بهعنوان ابزاری مؤثر، توجه این کشورها را به خود جلب کرده است، زیرا هرچه شکاف بین دولت و شهروندان کمتر باشد، شفافیت بیشتر است و شهروندان، نقش بیشتری در حکمرانی دارند و رضایتشان از دولت افزایش مییابد. شاید به علت همین کارکرد باشد که برخی معتقدند دولت الکترونیک، مهمترین ابتکار تاریخ بوده است. درواقع، رد پای دولت الکترونیک در بسیاری از عرصهها همچون: سیستمهای اطلاعاتی، حکمرانی عمومی، علم سیاست و مدیریت وجود دارد (مورته و همکاران، 2020). نفوذ گسترده فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آن در بخش عمومی و دولتی در طول دهه گذشته، روشی جدید در ارائه خدمات در همه سطوح شهروندان، کسبوکارها و دولت است و هدف آن، مدیریت کارای اطلاعات دولت، ارائه خدمات بهتر و شفافتر است. بنابراین، کیفیت خدمات بهویژه کیفیت خدمات محیط اینترنت (خدمات الکترونیک) اهمیت ویژهای دارد. درواقع، مشتریان، بیشترین کیفیت را میطلبند؛ در حالی که ارائهدهندگان باید کیفیت خدمات خود را با ارتقای فرایندهای عملیاتی، شناسایی سریع مسائل و سنجش رضایت مشتریان و دیگر نتایج عملکردی برای تحقق نیازهای مشتری بهبود بخشند (هین، 2020). بررسیها و پژوهشهای بازرگانی درباره رضایت مشتریان از طریق وبسایت، سالها وجود داشته است، اما نوشتههای علمی چاپشده، محدود است. با این همه، برخی از پژوهشگران دانشگاهی، مقیاسهایی برای سنجش کیفیت خدمات الکترونیک ایجاد کردهاند (جلیلیان و همکاران، 1396). پژوهش اوبدو و همکاران (2018) بهطور مشخص به چگونگی ارزیابی مشتریان از کیفیت خدمات الکترونیکی در دولت الکترونیک مربوط میشود.
چالشهای اجرای دولت الکترونیک در سایر کشورها
چندی است که کشورهای درحالتوسعه نیز همانند کشورهای توسعهیافته در تلاشاند که با استقرار کامل دولت الکترونیک، از مزایای گسترده آن برخوردار شوند و توان رقابت با همتاهای پیشرفته خود را افزایش دهند، اما در مسیر استقرار با چالشهای جدی و موانع بسیاری روبهرو شدهاند که آسیبهای گستردهای به روند مهاجرت از سوی دولت سنتی به دولت دیجیتال و الکترونیکی وارد آورده است. در این بخش به تجارب برخی از کشورها در شناسایی این چالشها و آسیبها پرداخته میشود:
مطالعات صورتگرفته در کشور افغانستان نشان داده است که پنج مانع از پانزده عامل شناساییشده در اجرای دولت الکترونیک، دارای بیشترین تأثیر میباشند: مشارکت سهامداران تأثیرگذار در روند اجرا، هماهنگی ذینفعان، به اشتراکگذاری دادهها و اطلاعات، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات و در نهایت آگاهی دولت الکترونیکی (سمسور، 2020). تحقیقات انجامشده در کشور نیجریه، چالشهای اجرای دولت الکترونیکی را در زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، حریم خصوصی، امنیت اطلاعات جمعآوریشده، فقدان نیروهای واجد شرایط و متخصص، عدممشارکت و همکاری جهت انتقال تجارب از کشورهای توسعه یافته، عدم اراده سیاسی از سوی دولت و فاصله زیاد دانش دیجیتالی میان شهروندان دستهبندی مینمایند (ابودو و ، 2020).
در تحقیقی دیگر در مورد کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، چالشهای اجرای دولت الکترونیک در دو دسته موانع خارجی و موانع داخلی طبقهبندی شده که موانع خارجی را در قالب موانع قانونی، موانع مالی و شکاف دیجیتالی شناسایی شده است. به طور نمونه از سال 2005، بیست و هشت کشور از سی کشور عضو این سازمان تعهد نمودهاند که امضای دیجیتال را به رسمیت بشناسند و موانع قانونی اجرای آن را برطرف نمایند- لیکن همچنان در برخی از کشورها پذیرش آن با مشکلات عدیدهای همراه است. در این پژوهش به شناسایی موانع داخلی در کشورها نیز پرداخته شده است که موانع داخلی را در مشارکت بخش خصوصی، قرارگیری دولت الکترونیک در چشمانداز توسعه کشور، جلب حمایت رهبران سیاسی و تبدیل چشمانداز به برنامههای عملیاتی و ایجاد مشوقها و فرصتهای تغییر، ظرفیتسازی به منظور ایجاد یکپارچگی و در نهایت توسعه مهارتهای فنی در مدیران تصمیمگیر و تصمیمساز در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات دستهبندی نموده است (تقوا و همکاران، 1396).
در این باب پژوهشی نیز در کشور اردن انجام شده است که در آن مهمترین چالشها و عوامل مؤثر در اجرای موفق دولت الکترونیکی مربوط به بودجهبندی و هزینههای مالی، تخصص انسانی، نفوذ اجتماعی، مسائل فنی، عدم آگاهی و مقاومت کارمندان دولتی، حریم خصوصی دادهها و رعایت امنیت، چارچوب قانونی و در نهایت موانع اداری نظیر اعتماد یا اعتقاد به دولت الکترونیکی شناسایی شده است (ال اشبول و همکاران، 2014). برخی از اندیشمندان چالشهای اجرای دولت الکترونیکی را در سه دسته چالشهای سازمانی، چالشهای اجتماعی و چالشهای فناوری اطلاعات و ارتباطات طبقهبندی نمودهاند (سمسور، الشهری، 2010). دسته دیگر از نویسندگان بر این باورند که پارادایم سازمانی، الگوی فناوری و الگوی کاربر نهایی، عواملی هستند که در اجرای دولت الکنرونیکی موفق تأثیر بسزایی دارند (سرایریح و اسریرام، 2015).
چالشهای اجرای دولت الکترونیک در ایران
ایران نیز مشابه سایر کشورهای درحالتوسعه با چالشها و آسیبهای گستردهای در اجرا و استقرار کامل دولت الکترونیک مواجه بوده است که با توجه به پژوهشی که در این خصوص صورت پذیرفته است، مهمترین چالشها عبار اند از: مقاومت بخش دولتی در برابر نوآوری، فقدان مدل توسعه جامع، محدودیت گسترده اداری در اعتباربخشی، برنامهریزی راهبردی و استانداردسازی و در نهایت زمینه سیاسی و اقتصادی متلاطم که مسئولیت برنامهریزی راهبردی را در نهادهای پایه دچار اختلال میسازد (قلجی، 2009). برخی محققان معتقدند مهمترین چالش موجود در کشور ایران، تنها ساختار غیرفناورانه نیست، بلکه فرهنگ حاکم در میان شهروندان و سلطه سیاسی دولت بر سازمانهای دولتی و نگرشهای آنها بهخصوص در برابر فضای مجازی است که موجب گشته که دولت الکترونیک بهطور قابلتوجهی هرگز به وظایف خود جامه عمل نپوشاند. دولت الکترویک راهی است برای تبدیل شهروندان از مصرفکننده منفعل خدمات دولتی به بازیگران فعالی که در روند خدمت مشارکت فعال دارند. در این راستا مواردی نظیر عدمرقابت مؤثر در زیرساختهای ارتباطی فناوری اطلاعات و انحصار نسبی در دولت به عنوان اصلیترین مشکل دولت الکترونیک در ایران نام برده شده است (میرزایی و همکاران، 1397).
پیشینه پژوهش
برخی از مطالعات داخلی و خارجی در قلمرو موضوعی این پژوهش به شرح زیر است:
مطالعات متعددی در سالهای اخیر پبرامون موضوعات مرتبط با اجرای دولت الکترونیک و آسیبشناسی آن انجام شده است. خانمحمدی و همکاران (1397) در تحقیقی به بررسی آسیبهای راهبردی توسعه دولت الکترونیکی و چالشهای مؤثر بر آن در ایران پرداختند. هدف آنها شناسایی و ساختنگاشت روابط شبکهای، الگوی تاثیر چالشها و مسائل راهبردی توسعه دولت الکترونیکی بود. یافتهها نشان داد که عدم رقابت موثر در زیرساختهای ارتباطی فناوری اطلاعات و انحصار نسبی در دولت، مشکل اصلی دولت الکترونیک بوده است. وجود زیرساخت ناقص شبکه دسترسی پرسرعت و البته ارزان برای بیشتر مردم کشور از موارد با اهمیت تلقی شده است. عدمدسترسی برخط به برخی پایگاههای اطلاعاتی پایه کشور نیز از مهمترین عوامل اثرگذار و اثرپذیر معرفی گردیده است. درنهایت، راهحل اساسی، وجود دیدگاه مناسب و اعتقاد راسخ به فناوری اطلاعات بین مدیران و کارشناسان سازمانهای دولتی و خصوصی کشور و استفاده راهبردی از آن در جهت بهبود دولت الکترونیک تعیین شده است. «بررسی فساد به عنوان منبعی برای شکست پروژههای دولت الکترونیک در کشورهای درحالتوسعه»، تحقیق دیگری است که مرادی و زلف پورآرخلو (1396) به آن پرداختند. با اینکه منابع علمی، دولت الکترونیک را به عنوان ابزاری برای مبارزه با فساد معرفی کردهاند، اما تا زمان انجام این تحقیق، مطالعهای پیرامون این که چگونه فساد میتواند بر شکست پروژههای دولت الکترونیک اثر بگذارد، صورت نگرفته بود. مرادی و زلف پورآرخلو در این مقاله سعی کردهاند که بخشی از این خلا موجود در تحقیقات قبلی را از طریق پیشنهاد یک چارچوب مفهومی پر کنند. اشرفیان (1396) در مقاله خود دریافت که موانع مدیریتی نظیر مدیران غیرمتخصص، فقدان انگیزه لازم برای مدیران، موانع سازمانی نظیر فقدان همکاری و هماهنگی میان پرسنل و موانع فنی نظیر فقدان نرمافزارهای مناسب و فقدان بسترهای مناسب فناوری اطلاعات، چالشهای اجرای دولت الکترونیک اند. کفاش پور و همکاران (1396) در مطالعه خود به موانع انسانی، فنی، قانونی، اقتصادی و فرهنگی اشاره کردهاند. عصاف و همکاران (2021) در اجرای دولت الکترونیک به موانع اقتصادی نظیر کمبود بودجه آموزشی و دشواری شبکه داخلی، موانع فراسازمانی نظیر عدم مشارکت شهروندان اشاره نمودهاند. سمسور و همکاران (2020) در پژوهش خود به عدم آگاهی مدیران از مزایای فناوری اطلاعات و وفقدان دستورالعملهای شفاف سازمانی اشاره کردهاند. گوبتا و همکاران (2019) به موانع فراسازمانی نظیر مقاومت در برابر تغییر و عدموجود حلقههای یادگیری اشاره نمودهاند.
بدینترتیب، تاکنون پژوهشی در داخل کشور که بهطور جامع به موانع موجود در پیادهسازی دولت الکترونیک بپردازد، انجام نشده است. بنابراین انجام این پژوهش میتواند تا حدودی ار خلا مطالعاتی مشهود در این حوزه بکاهد.
بر مبنای مبانی نظری و پیشینه فوق، الگوی اولیه به صورت شکل 1 بر مبنای 6 فرضیه تدوین شد:
شکل 1: منبع مدل:پیشینه پژوهش
فرضیههای پژوهش عبارتاند از:
1- موانع مدیریتی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد.
2- موانع سازمانی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد.
3- موانع فنی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد.
4- موانع منابع انسانی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد.
5- موانع فراسازمانی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد.
6- موانع اقتصادی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد.
روششناسی پژوهش
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمعآوری دادهها توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را مدیران و کارشناسان ستاد وزارت ورزش و جوانان تشکیل میدادند (حدود 200 نفر) که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد نمونهها برابر با 131 برآورد شد. پرسشنامه میان این افراد که به صورت در دسترس انتخاب شدند، توزیع گردید که میزان بازگشت پرسشنامهها برابر با 122 عدد بود.
ابزار گردآوری داده و روایی و پایایی آن
ابزار مورداستفاده پرسشنامه بود که از مقالات معتبر اقتباس و پس از انجام اصلاحاتی، بومیسازی شد و میان نمونه آماری توزیع گردید. در ادامه در مورد شاخص روایی همگرا و شاخص میانگین واریانس استخراجی (AVE) و بررسی پایایی با استفاده از شاخص پایایی ترکیبی (CR) بحث خواهد شد.
یافتههای پژوهش
به منظور تحلیل دادهها و آزمون فرضیات، ابتدا باید مشخص میشد که آیا توزیع دادهها نرمال است یا خیر. به این منظور از آزمون کولوگروفـ اسمیرنوف استفاده شد که با توجه به اینکه سطوح معنیداری برای همه متغیرها کمتر از 05/0 بهدست آمد، توزیع دادهها نرمال نبود و برای آزمون فرضیات از روش حداقل مربعات جزئی در مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد- نرمافزار مربوطه، اسمارت پی ال اس نسخه 3 بود: (جدول 1)
جدول 1: آزمون نرمالبودن توزیع دادهها
متغیر |
سطح معنیداری |
نوع توزیع |
موانع مدیریتی |
000/0 |
غیر نرمال |
موانع سازمانی |
000/0 |
غیر نرمال |
موانع فنی |
000/0 |
غیر نرمال |
موانع منابع انسانی |
000/0 |
غیر نرمال |
موانع فراسازمانی |
000/0 |
غیر نرمال |
موانع اقتصادی |
000/0 |
غیر نرمال |
اجرای دولت الکترونیک |
000/0 |
غیر نرمال |
در جدول زیر شاخصهای برازش مدل آمده که همگی در حدود مناسبی قراردارند (جدول 2). همچنین مقادیر میانگبن واریانس استخراجی بیشتر از 5/0 و پایایی ترکیبی بیشتر از 7/0 بوده که باز هم در حد مناسبی هستند. بر این اساس برازش مدل خوب است و RMSEA در محدوده پیشنهادی قرار میگیرد (کلاین 2005).
جدول 2: شاخصهای برازندگی، پایایی و روایی
متغیر |
RMSEA |
AVE |
CR |
عوامل مدیریتی |
000/0 |
542/0 |
852/0 |
عوامل نیروی انسانی |
000/0 |
645/0 |
858/0 |
عوامل فنی |
000/0 |
589/0 |
812/0 |
عوامل اقتصادی |
000/0 |
561/0 |
872/0 |
عوامل محیطی |
000/0 |
593/0 |
801/0 |
عوامل سازمانی |
000/0 |
624/0 |
852/0 |
اجرای دولت الکترونیک |
000/0 |
588/0 |
852/0 |
در ادامه به دو مدل معنیداری (شکل 2) و ضرایب تخمین استاندارد (شکل 3) اشاره شده است. محدوده مناسب برای مقادیر معنیداری بالاتر از 96/1 و برای تخمین استاندارد بالاتر از 4/0 میباشد (کلاین، 2005).
شکل 2: نمودار معنیداری
شکل 3: نمودار تخمین استاندارد
خلاصه فرضیات آزمونشده به شرح جدول 3 میباشد:
جدول 3: خلاصه آزمون فرضیات تحقیق
ردیف |
فرضیه |
مقدار معنیداری |
نتیجه |
ضریب مسیر |
1 |
موانع مدیریتی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد. |
241/3 |
تایید |
258/0 |
2 |
موانع سازمانی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد. |
158/4 |
تایید |
639/0 |
3 |
موانع فنی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد. |
625/3 |
تایید |
741/0 |
4 |
موانع منابع انسانی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد. |
750/6 |
تایید |
528/0 |
5 |
موانع فراسازمانی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد. |
587/4 |
تایید |
862/0 |
6 |
موانع اقتصادی بر اجرای دولت الکترونیک موثر میباشد. |
931/4 |
تایید |
637/0 |
به منظور سنجش کیفیت مدل اندازهگیری از شاخص cv com و به منظور سنجش کیفیت مدل ساختاری از شاخص Q2 استفاده شده است. با توجه به اینکه مقادیر cv com همگی مثبت هستند، کیفیت مدل اندازهگیری تایید و با توجه به اینکه شاخص Q2 از 35/0 بیشتر شده، کیفیت مدل ساختاری نیز تایید میشود. این مقادیر در جدول 4 آمدهاند:
جدول 4: سنجش کیفیت مدلهای اندازهگیری و ساختاری
متغیرها |
Q2 |
cv com |
عوامل مدیریتی |
23/0 |
25/0 |
عوامل نیروی انسانی |
56/0 |
61/0 |
عوامل فنی |
52/0 |
19/0 |
عوامل اقتصادی |
47/0 |
42/0 |
عوامل محیطی |
58/0 |
69/0 |
عوامل سازمانی |
043/0 |
41/0 |
اجرای دولت الکترونیک |
052/0 |
14/0 |
بحث و نتیجهگیری
در این مطالعه آسیبهای اجرایی دولت الکترونیک و موانع آن در شش گروه موانع مدیریتی، موانع سازمانی، موانع فنی، موانع اقتصادی، موانع فراسازمانی و موانع منابع انسانی دستهبندی گردید و سپس در شش گروه عوامل موثر بر اجرای دولت الکترونیک مشتمل بر عوامل مؤثر سازمانی و اداری، عوامل مؤثر فنی، عوامل مؤثر سرمایه انسانی، عوامل مؤثر محیطی، عوامل مؤثر مالی و اقتصادی، عوامل مؤثر مدیریتی و عوامل مؤثر مقررات و سیاستها شناسایی شد. نتایج بررسیهای صورتگرفته بر روی مطالعات مختلف نشان میدهد که در پژوهشهای مختلف به این شاخصها اشاره شده است؛ از جمله نوریس و کرامر مهمترین چالشها در راه پیادهسازی دولت الکترونیک در ایالات متحده را شامل قدمت کم وبسایتها، کمبود فناوری و کارکنان آشنا با وب، فقدان و یا کمبود منابع مالی، کمبود اطلاعات درباره کاربردهای دولت الکترونیک، مسائل مرتبط با حریم خصوصی کاربران و مسائل امنیتی و کمبود حمایت و پشتیبانی از طرف ادارات منتخب شناسایی کردند (قلجی و همکاران، 2019). برخی از پژوهشگران (کریشنان، 2017؛ مونتاگا و همکاران، 2015 و ابرزو ون دیک، 2007) به بررسی عوامل تأثیرگذار بر اجرا و بلوغ دولت الکترونیک پرداختهاند. به طور مثال، کریشنان و همکارانش در تحقیقی به شناسایی عوامل مؤثر در مشارکت الکترونیک و بلوغ دولت الکترونیک پرداختند. در این تحقیق چندین مدل با میانجیهای چندگانه ارائه شد. همچنین در این تحقیق که با بررسی مدل ارائهشده بر روی 183 کشور صورت گرفته است، به نظریه فناوری، سازمان، محیط و عامل مشارکت شهروندان در راستای بررسی بلوغ دولت الکترونیک پرداخته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات، زیرساختها، حاکمیت و سرمایههای انسانی دارای رابطههای مستقیم و غیر مستقیم بر روی بلوغ دولت الکترونیک هستند. در پژوهشی دیگر الشیبلی و چیونگ به بررسی تقویت مشتریان و تأثیر و نفوذ آن بر موفقیت دولت الکترونیک پرداختند. در این تحقیق دیدگاه شهروندان مورد توجه بوده است. در واقع این تحقیق به بررسی تأثیر تقویت مشتریان بر روی موفقیت دولت الکترونیک پرداخته است. در این تحقیق یک مدل نظری و ابزارهای ارزیابی به منظور بررسی آن ارائه شده است. مدل ارائهشده از طریق روش حداقل مربعات جزئی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تقویت مشتریان به خوبی میتواند باعث موفقیت دولت الکترونیک شود. ابرز و ون دیک[4] (2007) در تحقیق دیگری به بررسی مقاومت و حمایت از دولت الکترونیک پرداختند. آنها دریافتند که مقاومت در مقابل پیادهسازی دولت الکترونیک در برخی کشورها بیشتر از حمایت از آن بوده و باعث شکست پروژههای دولت الکترونیک شده است. اولین گامها برای بررسی مقاومت و یا حمایت از نوآوری دولت الکترونیک توسط یک مدل چند رشتهای غیر خطی برداشته شده است. این مدل تمام فرآیند پیادهسازی و بهکارگیری خدمات دولت الکترونیک را مورد بررسی قرار داده و به خوبی نشاندهنده مقاومتها و حمایتها در بعد نوآوری در دولت الکترونیک است.
دستهای دیگر از نویسندگان (مورته، 2020؛ کردلا و تمپنی، 2019و عثمان، 2019) به بررسی تأثیر اجرا و بهرهبرداری کامل از دولت الکترونیک بر سایر امور حاکمیتی پرداختهاند. به طور نمونه، مورته و همکاران در پژوهشی با هدف ارزیابی دولت الکترونیک و تأثیرات آن بر جامعه، دریافتند که با وجود سرمایه قابلتوجهی که در طول ده سال گذشته به منظور تقویت دولت الکترونیکی اختصاص داده شده، استفاده شهروندان از این خدمات هنوز محدود است و این امر چالشی برای دولتهای ملی به حساب میآید. با تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده از 27 کشور اروپایی برای دوره 2010 تا 2018، تأیید میشود که استفاده شهروندان از خدمات دولتی تحت تأثیر ارزیابیهای دولت الکترونیکی طرف عرضه، اعتماد شهروندان به دولتها و شکاف دیجیتالی مربوط به درآمد و تحصیلات میباشد. علاوه بر این، یک تجزیه خوشهای طولی به ما امکان میدهد الگوهای رفتاری بین کشورها را در رابطه با نحوه تعامل این متغیرها با استفاده از خدمات دولتی در طول زمان شناسایی کنیم. پیامدهای عملی مرتبط از تحقیقاتی که صورت گرفته است، میتواند سیاستهای عمومی را در حوزه دولت الکترونیکی هدایت کند.
در تحقیقی دیگر کردلا و همکاران (2019) به بررسی تأثیر اجرای دولت الکترونیک و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بوروکراسی اداری پرداختند و گفتمانی انتقادی از این تحول را با استدلالی مکمل با توجه به بکارگیری ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش عمومی با رویکرد حمایت از عملکردهای سازمانهای دیوانسالار ارائه دادند. این پژوهش بر پایه یافتههای حاصل از مطالعه موردی از شهرداری ونیزِ ایتالیا در مورد اینکه چگونه فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند در جهت حمایت و نه امحای بوروکراسی مورد استفاده قرار گیرد، به بحث میپردازد. در این تحقیق با استفاده از مفاهیم دیوانسالاری الکترونیک و تعطیلی و سادهسازی کارکردی، از این استدلال حمایت میکند که دیوانسالاری در آنجا که سیاستهای دولت الکترونیک از اهمیت برخوردارند، باید حفظ و ارتقا یابد. تعطیلی و برچیدهشدن و سادهسازی کارکردی به منظور تبیین اینکه چرا باید آنچه که گفته شد به عنوان رویکردی قابلقبول تلقی شود، مفاهیم بسیار با ارزشی به شمار میآیند. در این راستا عثمان و همکارانش[5] نیز در تحقیقی دیگر به بررسی تأثیر اجرای دولت الکترونیک بر تولید ارزشهای مشترک پایدار میان دولت و جامعه خدمتگیرنده پرداختهاند. در این تحقیق یک روش و چارچوب کاری برای توسعه و پیشرفت خدمات الکترونیک و افزایش بهکارگیری آن ارائه شده و مورد تایید قرار گرفته است. همچنین تحلیل شناختی به منظور بررسی و شناخت دیدگاههای مشتریان جهت ایجاد ارزشهای مشترک مورد توجه قرار دارد. بر اساس نتایج بهدست آمده در این تحقیق، بهکارگیری چنین چارچوبی موجب صرفهجویی میلیاردها دلار و ایجاد ارزش افزوده میگردد.
به منظور رفع موانع ناآگاهی منابع انسانی در حوزه استقرار دولت الکترونیک و پیشبرد عوامل مؤثر محیطی و مدیریتی، پیشنهاد میگردد دستگاهها و ارگانهای اجرایی، مدل اجرایی دولت الکترونیک را در قالب استند، بروشور یا بولتن به صورت نمایشی جلوی دید همگان قرار دهند. بسیاری از این مؤلفههای شناسایی شده ماهیتاً ترویجی هستند و به مخاطب اینگونه القا میشود که ما در آینده باید چه فعالیتهایی داشته باشیم.
به منظور رفع موانع سازمانی در زمینه فقدان مقررات و دستورالعملهای شفاف و پیشبرد عوامل مؤثر در حوزه مقررات و سیاستها، پیشنهاد میگردد دستگاهها و ارگانهای اجرایی نسبت به تدوین و تبیین سند راهبردی نقشه راه سازمان مربوطه با رویکرد یکپارچگی در دولت الکترونیک اقدام نمایند. این نقشه راه ضمن شفافسازی چشمانداز سازمان، فرآیندها، روالها و اشتراکات کاری را در مأموریتهای سازمانی مشخص مینماید و از این طریق و شناسایی جریان داده در سازمان، امکان پیبینی و استقرار نظام الکترونیکی را در سازمان و مبادی ورودی و خروجی مهیا میسازد.
به منظور رفع موانع فراسازمانی در حوزه نبود قوانین متقن و شفاف در حوزه استقرار دولت الکترونیک میاندستگاهی، پیشنهاد میگردد با تشکیل شوراهای عالی دولت الکترونیک و حضور و مشارکت فعالانه دستگاههای اجرایی ضمن بررسی چالشهای اجرایی در هر سازمان، نسبت به تبیین و ارائه راهکارهای بهبود روال و تسریع در رفع ابهامات و استقرار کامل اقدام گردد.
به منظور رفع موانع مدیریتی و نیروی انسانی در زمینه نداشتن دانش و آگاهی لازم در بهرهبرداری از فناوری اطلاعات به عنوان ابزار زیرساختی در استقرار دولت الکترونیک، همچنین پیشبرد عوامل مؤثر در سرمایه انسانی مطلع و آگاه، پیشنهاد میگردد واحدهای آموزش و توانمندسازی مدیران و کارکنان در دستگاهها و ارگانهای اجرایی با نیازسنجی هدفمند آموزشی، نسبت به برگزاری دورههای آموزشی با رویکرد حاکمیت داده و حکمرانی الکترونیک اقدام نمایند. در این راستا ضروری است طرح درس دورههای آموزشی مربوطه، به نحوی تهیه و ارائه گردد که توانایی اثربخشی بر اهداف رفتاری افراد را داشته باشد.
منابع
- اشرافیان رهقی، مانی و بختیاری، مهدی. (1398). «کسب و کار در فضای مجازی». دومین همایش تدبیر مدیریت، حسابداری و اقتصاد در توسعه پایدار.
- تقوا، محمد؛ تقویفرد، محمد؛ معینی، علی و زینالدینی، مریم. (1396). «مدلی برای دولت هوشمند؛ تبیین ابعاد دولت هوشمند با استفاده از روش فراترکیب». فصلنامه مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند. دوره 6، شماره 21.
- جلیلیان عطار، محمد؛ فقیهی، مهدی و موسیخانی، مرتضی. (1396). «ارائه مدل رایانش ابری در توسعه دولت الکترونیکی ایران». هشتمین کنفرانس بینالمللی حسابداری و مدیریت و پنجمین کنفرانس کارآفرینی و نوآوریهای باز، ص 14.
- خانمحمدی، هانی و رئیسی وانانی، امیر. (1397). «ساخت نگاشت روابط شبکهای آسیبهای راهبردی توسعه دولت الکترونیکی در ایران». مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند. شماره 26.
- سوداگری، کیوان و تاجفر، احمد. (1399). «بررسی رابطه کارکنان دانشی و موفقیت دولت الکترونیک (مطالعه موردی استانداری تهران)». دومین همایش بینالمللی مهندسی فناوری اطلاعات، کامپیوتر و مخابرات ایران.
- شکوهیار، سجاد و گلمکانی، مهدی. (1399). «شناسایی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر میزان مشارکت آنلاین در دولت الکترونیک». ششمین کنفرانس بینالمللی علوم مدیریت و حسابداری.
- صیدی، مالک. سهرابی، رضا. فیضالهی، صمد. (1394). «توسعه دولت الکترونیک و نقش آن در ارتقای سلامت اداری». کنفرانس بینالمللی پژوهشهای نوین در مدیریت و مهندسی صنایع.
- علیزاده سودمند، علی و نرگسی، شهرام. (1399). «ارزیابی میزان رضایت مؤدیان مالیاتی از اجرای طرح جامع مالیاتی در راستای سیاست دولت مبنی بر توسعه خدمات الکترونیکی». ششمین همایش ملی مدیران فناوری اطلاعات.
- کفاشپور، آسیه. (1397). «بررسی وضعیت درجه بلوغ الکترونیک درسازمانهای ارائهدهنده خدمات دولتی الکترونیک در شهر مشهد». دومین کنفرانس برنامهریزی و مدیریت شهری.
- مرادی، محمد و زلفپورآرخلو، مهدی. (1396). «فساد به عنوان منبعی برای شکست پروژههای دولت الکترونیک در کشورهای در حال توسعه». چهارمین کنفرانس ملی فناوری اطلاعات، کامپیوتر و مخابرات.
- میرزایی جولادی، محمد و حمیدی، نرگس. (1397). «بررسی موانع توسعه دولت الکترونیکی بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری». سومین کنفرانس بینالمللی مدیریت، حسابداری و حسابرسی پویا.
- میرغفوری، حمید و مروتی شریفآبادی، علی. (1395). «تحلیلی بر عوامل مؤثر بر موفقیت تحویل خدمت در دولت الکترونیک (مطالعه موردی : خدمات الکترونیک دانشگاه یزد)». نشریه مدیریت تولید و عملیات. دوره 7، شماره 2.
- وجدی وحید، محمد. (1399). «ارائه راهکارهای توسعه محتوای دیجیتال کشور در بستر تجارت الکترونیکی با بررسی الگوهای بینالمللی». اولین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران.
- یعقوبی، نادر و حیدری، رضا. (1396). «بررسی نقش فناوری اطلاعات در مدیریت ارتباط با مشتری». دومین کنفرانس سالانه اقتصاد، مدیریت و حسابداری.
- Assaf, A. and Ayoob, V. (2021). Factors influencing cloud computing adoption for e-government implementation in developing countries: Instrument development. WILY Press, West Sussex, UK.
- Cordella, A., Tempini, N. (2019). “E-government and organizational change: Reappraising the role of ICT and bureaucracy in public service delivery”. Government Information Quarterly.
- Dwivedi, Y. K., Lal, B., Rana, N. P. (2017). Citizens' adoption of an electronic government system: towards a unified view. 24,
- Ebbers, W. E. ; van Dijk, J. A. G. M. (2007). “Resistance and support to electronic government, building a model of innovation”. Government Information Quarterly, Volume 24, Issue number 3
- Gershon, D. and et al. (2018). “Promoting Inclusiveness and Participation in Governance: The Directions of Electronic Government in Ghana”. International Journal of Social Sciences, Year:2018, Volume: 7, Issue: 3
- Gheleji, H., Faraz, M. (2019). “Challenges for EGovernment Establishing Policy: The Case of Iran”. Conference Paper May.
- Gobta, K. M., and Tampson. P. (2019). E‐government adoption: architecture and barriers. Lessons, challenges, and future directions. 389-394.
- Hien, N. M., (2020). “A Study on Evaluation of E-Government Service”. Quality: International journal of humanities and social sciences.
- Jacob, D.W., Darmawan, I. (2018). “Extending the UTAUT Model to Understand the Citizens’ Acceptance and Use of Electronic Government in Developing Country : A Structural Equation Modeling Approach”. Proceedings of the 2018 International Conference on Industrial Enterprise and System Engineering (IcoIESE 2018).
- Juliantari, P., Divayana, D.G.H., and Dantes, G.R. (2019). “Analysis of E-Government Governance in Bangli District’s Government Using the COBIT 5 Framework, Advances in Social Science”, Education and Humanities Research”. 3rd International Conference on Innovative Research across Disciplines, 394: 347-353.
- Kar, S., Chakravorty, B., Sinha, S., Gupta, M. (2018). “Analysis of stakeholders within IoT ecosystem”. Digital India.
- Kline, R. (2005). Principles and Practice of Structural Equation Modeling. (2nd ed.). New York: Guilford.
- Krishnan, G.V. and Wang, C. (2017). “The relations between managerial ability audit fees and going concern opinions”. Audit J Pract Theory, 34(3) : 139–160.
- Mahmood, Kh., Nayyar, Z., Mushtaq Ahmad, H. (2018). “Switching to Electronic Government through Transformational Leadership: Implications of Multichannel and Digital Divide”. Journal of Internet Technology and Secured Transactions (JITST), Volume 6, Issue 1, March 2018
- Montagna, J. M., Martin, R. L. (2015). Business Process Reengineering Role in Electronic Government, In book: The Past and Future of Information Systems: 1976–2015 and Beyond
- Morte, T. N., Miguel, E. N. (2020). “Digital Competences for Improving Digital Inclusion in E-Government Services: A Mixed-Methods Systematic Review Protocol”.
- Obodo, Nick A., Amigbata, Davidson Anigbata, O. (2018). “Challenges of Implementing Electronic Governance in Public Sector Organizations in Nigeria and investigating the customer quality”. International Journal of Applied Economics, Finance and Accounting.
- Samsor, A. (2020). Challenges and Prospects of e.Government implementation in Afghanistan. International Trade, Polilics and Development.
- Usman, M., & Raja, N. S. (2019). “Impact of Job Burnout on Organizational Commitment of Public and Private Sectors: A Comparative Study”. Middle-East Journal of Scientific Research, 18(11), 1584-1591.