نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار اقتصاد، گروه مدیریت و اقتصاد، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه گلستان، گرگان

2 استادیار اقتصاد، گروه مدیریت و اقتصاد، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه گلستان، گرگان؛ گروه پژوهشی مطالعلات اقتصادی-اجتماعی،

چکیده

توسعه اقتصاد ورزش در دنیا به‌عنوان عاملی موثر بر رشد اقتصادی، در سال‌های اخیر مورد توجه جدی سیاست‌گذران کلان کشورها قرار گرفته است. به‌منظور تدوین راهبردهای اثربخش در اقتصاد ورزش، اولین گام برآورد دقیق و داده‌محور اندازه صنعت ورزش در اقتصاد است. مطالعه حاضر با استفاده از نظریه‌های محوری در برآورد اقتصاد ورزش، تولیدناخالص بخش ورزش به تفکیک استان‌های ایران در دوره 1389-1400 را براساس روش هزینه‌ای برآورد کرده است. نتایج مطالعه نشان می‌دهد که به‌صورت متوسط سهم ورزش در تولید کل کشور تقریباً 39/0 درصد بوده و این سهم در طول سال‌های مورد بررسی روند نزولی داشته است. از سوی دیگر، تولید ناخالص واقعی بخش ورزش در کل کشور در این دوره کاهش 18 درصدی را تجربه کرده است. علاوه براین، از کل اقتصاد ورزش کشور، 19 درصد تولید ناخالص ورزش فقط در استان تهران و 50 درصد تولید ناخالص ورزش متعلق به استان‌های تهران، اصفهان، مازندران، مرکزی، فارس و خراسان رضوی بوده و 50 درصد باقیمانده در 24 استان دیگر انجام شده است. از نظر سهم نیز بالاترین اندازه اقتصاد ورزش نسبت به اقتصاد استان، برای خراسان جنوبی با سهم 84/1 درصد و کمترین سهم در استان خوزستان با سهم تنها 09/0 درصدی از اقتصاد استان بوده است. توجه به سه نتیجه اصلی مطالعه شامل 1)سهم اندک ورزش در اقتصاد، 2)روند نزولی اقتصاد ورزش در کشور، 3)نابرابری در توزیع تولیدناخالص ورزشی در استان‌ها، ضرورت توجه جدی سیاست‌گذاران بخش ورزش به تدوین راهبردهایی برای استفاده حداکثری از ظرفیت اقتصاد ورزش را برجسته می‌سازد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Estimation of Gross Domestic Sport Production for the Iranian Provinces During 1389-1400

نویسندگان [English]

  • hassan daliri 1
  • Marzieh Asaadi 2

1 associate Professor of Economics, Department of Management and Economics, Faculty of Humanities and Social Sciences, Golestan University, Gorgan, Iran.

2 Assistant Professor of Economics, Department of Management and Economics, Faculty of Humanities and Social Sciences, Golestan University, Gorgan, Iran.

چکیده [English]

The rapid development of the sports economy within the world, as an effective factor for the economic growth, has been the focus of policymakers in recent years. In order to formulate effective strategies in the sports economy, the first step is to accurately estimate the size of the sport industry in the economy. In this regard, the study is to estimate the gross domestic sport production (GDSP) for all of the Iranian provinces during the period 1389-1400, employing economic theories related to the sport economy. The results of the study show that on average the share of exercise in the country's total production was approximately 0/39 %, and this share has declined over the investigation period. On the other hand, the real GDP of Iran`s sport industries as a whole have experienced a 18 % decrease over the period. In addition, 19 % of the national sport economy has been spent only in Tehran province; 50 % of the national sport economy spent in Tehran, Isfahan, Mazandaran, Markazi, Fars, and Khorasan Razavi provinces and 50 % of the rest have been spent in 24 other provinces. In terms of share, the highest size of the sports economy compared to the province's economy was 1/84 % for South Khorasan and the lowest share in Khuzestan province with only 0/09 % of the province's economy. Considering the three main results of the study, including 1) a small share of sports in the Iran`s economy, 2) the downtrend of the sport economy in the country, and 3) inequality in distributing sports production among Iran`s provinces, emphasizes that sports policymakers need to formulate strategies in order to take advantage of the Iran`s sports economy capacities.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key Words: Sports Industry Economy
  • Gross Domestic Sport Product (GDSP)
  • Household’s Sports Expenditure
  • Government Sports Expenditure and Provincial Sports Expenditure Matrix

برآورد تولید ناخالص داخلی صنعت ورزش ایران به تفکیک استانی برای سال‌های 1389-1400[1]

حسن دلیری[2]

 مرضیه اسعدی[3]

 

10.22034/ssys.2023.3060.3224

تاریخ دریافت مقاله: 16/8/1402

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:25/9/1402

 

مقدمه

صنعت ورزش در معنای وسیع به کلیه فعالیت‌های مرتبط با ورزش از جمله تولید و بهره‌برداری از محصولات و خدمات ورزشی اطلاق می‌شود که می‌تواند وارد بازار شده، قیمت‌گذاری شده و ارزش‌افزوده و بازگشت اقتصادی ایجاد کند و شامل محصولات، کالاها، خدمات، اماکن و افراد مرتبط با ورزش است  (Pitts, B. G., Fielding, L. W., & Miller, L. K., 1994). بنابراین اندازه صنعت ورزش هر کشوری برابر است با مقداری از محصول ناخالص داخلی آن کشور که مرتبط با فعالیت‌های ورزشی تولید شده است. از این منظر الگوی رایج اندازه‌گیری صنعت ورزش مبتنی بر مدل‌های محاسبه تولید ناخالص داخلی است (عسکریان, ۱۳۸۳). از این رو، یک تعریف ساده از تولید ناخالص داخلی ورزشی[4] (GDSP) عبارت است از: مجموع ارزش نهایی کالاها و خدمات تولید شده در صنعت ورزش درون مرزهای جغرافیایی یک کشور. محاسبه شاخص GDSP از اندازه‌گیری تولید ناخالص داخلی یک کشور سخت‌تر است، زیرا کاملاً بستگی به تعریف فعالیت ورزشی دارد که می‌تواند محدود یا فراگیر باشد (رضوی، سید محمد حسین، فیروز، منصور, 1390). برای مثال، کمیسیون اتحادیه اروپا[5] در گزارش تفصیلی خود درباره سهم ورزش در اقتصاد کشورهای عضو این اتحادیه در سال 2012 تصریح کرده است که بر اساس تعریف محدود از صنعت ورزش، یعنی درصورتی‌که برخی از فعالیت‌ها ورزش تلقی نشوند، GDSP تا 49/1  درصد و در تعریف فراگیر این سهم تا 12/2 درصد افزایش می‌یابد که نشان‌دهنده تفاوت قابل ملاحظه‌ای است (EuropeanCommission, 2012) .

دومین مشکلی که در سنجش تولید ناخالص داخلی ورزشی وجود دارد این است که تفکیک و طبقه‌بندی هزینه‌های صنعت ورزش مانند سایر فعالیت‌های چهارگانه اقتصادی به آسانی امکان‌پذیر نیست (Humphreys, B. R., & Ruseski, J. E, 2009). برای مثال، مطابق با قانون بودجه ایران، تمامی دستگاه‌های اجرایی مجازند که یک درصد از بودجه خود را به امر ورزش اختصاص دهند که در صورت تحقق و امکان حسابداری دقیق، ارقام هزینه‌ای بخش ورزش در کل کشور به‌طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. همچنین باید توجه داشت که نظام طبقه‌بندی فعالیت‌های اقتصادی در بسیاری از کشورها شامل ایران بر اساس مشابهت در تولید گروه‌های صنعتی طبقه‌بندی می‌شود، اما صنعت ورزش به‌عنوان یک صنعت با نظام طبقه‌بندی منفرد مانند صنعت بیمه یا املاک شناخته نمی‌شود (رضوی، سید محمد حسین، فیروز، منصور, 1390). 

با وجود بهره‌گیری از روش‌های متعدد برای برآورد اندازه صنعت ورزش در جهان، در ایران به دلیل مشکلات مرتبط با دسترسی به داده‌های دقیق عملکرد بخش خصوصی در صنعت ورزش، تحقیقات محدودی در اندازه‌گیری GDSP وجود دارد که با استفاده از رویکرد هزینه‌ای برای کل کشور اندازه‌گیری شده و استفاده از سایر روش‌ها مانند جدول‌های داده- ستانده یا حساب‌های اقماری بخش ورزش که امکان تحلیل و بررسی دقیق‌تر را فراهم می‌کند، امکان‌پذیر نیست.

از سوی دیگر، برآوردهای انجام‌شده از اندازه اقتصاد ورزش در ایران بر اساس حساب‌های ملی و برای کل کشور انجام شده و ناهمگنی میان استان‌های کشور را لحاظ نکرده است. بنابراین با توجه به محدودیت‌های جدی داده‌ای و اهمیت دسترسی به برآوردهای استانی سهم ورزش در تولید ناخالص داخلی، این پژوهش برای اولین بار تلاش کرده است که در برآورد GDSP کل کشور از اطلاعات استانی استفاده نماید تا نتایج قابل اتکاتری برای سیاست‌گذاری در صنعت ورزش ایران ارائه کند. به این منظور با توجه به اهداف پژوهش ابتدا در بخش مبانی نظری، مفاهیم مرتبط با اقتصاد ورزش تبیین و سپس مروری بر روش‌های مختلف اندازه‌گیری سهم صنعت ورزش در تولید ناخالص داخلی و ملاحظات محاسباتی آن‌ها شد. در ادامه، مطالعات انجام‌شده در زمینه صنعت ورزش در ایران و جهان به اختصار بررسی و در نهایت مدل مفهومی پژوهش حاضر ارائه گردید.

پژوهش‌های علمی برای حسابداری رشد اقتصاد ورزش و اندازه‌گیری اثر آن در تولید ناخالص داخلی در اواخر دهه 1970 میلادی در دانشکده‌های اقتصاد فرانسه آغاز شد که مهم‌ترین مانع آن وجود داده‌های مرتبط با فعالیت‌های ورزشی بود. برآورد شاخص تولید ناخالص داخلی[6] (GDP) پرکاربردترین شاخص برای اندازه‌گیری حجم اقتصاد است و روش‌های مختلفی برای برآورد آن وجود دارد که سه روش متداول عبارت‌اند از: 1) روش مجموع ارزش‌افزوده بخش‌های مختلف اقتصادی[7]، 2) روش مجموع هزینه‌ها[8] و 3) روش مجموع درآمدها[9].  دو روش دیگر نیز برای اندازه‌گیری فعالیت‌های اقتصادی وجود دارد که با پیچیدگی‌های محاسباتی مواجه هستند: 1) روش ماتریس داده- ستانده[10]، و 2) روش حساب‌های اقماری[11]  (Mankiw., 2022). در میان این روش‌ها، سه روش 1) مجموع هزینه‌ها، 2) روش ماتریس داده- ستانده، و 3) روش حساب‌های اقماری ورزش پرکاربردترین روش‌ها برای برآورد شاخص تولید ناخالص داخلی ورزش یا GDSP است (Wladimir Andreff & Stefan Szymanski (ed.), 2006).    

 روش مجموع هزینه‌ها

اولین گام‌های عملی در ایجاد و توسعه پایگاه داده‌ای صنعت ورزش در اروپا توسط کمیته توسعه ورزش در سال 1984 برداشته شد. کشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان سه کشور پیشگام درزمینه تهیه گزارش‌های داده‌محور از روند رو به گسترش صنعت ورزش بودند (Jones, 1989) و (Andreff, Wladimir and Wolfgang Weber, 1995). ادامه این روند در کشورهای دیگر اروپا و جهان فراگیر شده و کشورها به تدریج حسابداری اقتصادی صنعت کالاهای ورزشی را در دستور کار قرار دادند. اگرچه هدف اصلی از پژوهش جونز (Jones, 1989) جمع‌آوری داده‌های اقتصاد ورزش در کشورهای اروپایی بود، اما به دلیل اینکه در این پژوهش تلاش شده است که تمام داده‌های جمع‌آوری‌شده در چارچوبی مشابه ارائه شود، این روش بسیار مشابه  سیستم حسابداری تولید کالاها و خدمات مطابق با الگوی استاندارد توسعه داده شده توسط سازمان ملل متحد است که الگوی اصلی همه کشورهای جهان برای اندازه‌گیری حجم اقتصاد است (Mankiw., 2022). فعالیت‌های اقتصادی در این روش از طریق مجموع هزینه‌ها و بنابراین گردش درآمد در اقتصاد با تقسیم کل اقتصاد به بخش‌های اصلی چهارگانه مطابق با رابطه زیر اندازه‌گیری می‌شود. چهار کارگزار اصلی در اقتصاد در این معادله شامل خانوارها[12] از طریق مخارج مصرفی[13]، سرمایه‌گذاران یا تولیدکنندگان بخش خصوصی[14]، دولت و مخارج دولتی[15] و بازرگانی خارجی از طریق صادرات[16] منهای واردات[17] می‌باشند:

 

 

 

به منظور محاسبه GDSP در رابطه بالا ، C نشان‌دهنده مخارج مصرفی ورزشی خانوارها[18]، I بیانگر سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در ورزش، G مخارج عمرانی دولت در ورزش، EX صادرات مرتبط با صنعت ورزش و IM واردات بخش ورزش است. بنابراین با استفاده از این رابطه می‌توان کالاها و خدمات نهایی مرتبط با صنعت ورزشی در یک دوره زمانی مشخص را محاسبه کرد. باید توجه داشت که این معادله بیشتر با استفاده از ارزش پولی جاری کالاها و خدمات محاسبه می‌شود. بنابراین نمایانگر تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار یا ارزش اسمی تولیدات است.  

 روش ماتریس داده- ستانده: روابط بین اقتصاد ورزش و صنایع مختلف 

تحلیل داده- ستانده، یکی از شناخته‌شده‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای تحلیل اقتصادی است. مدل‌های داده- ستانده، سیستم‌هایی از معادلات خطی هستند که هر یک از آن‌ها تخصیص محصول متفاوتی از اقتصاد را توصیف می‌کنند. یک جدول داده- ستانده ساختار اقتصاد و روابط مختلف بین بخش‌های مختلف یک اقتصاد را توصیف و محاسبه اثرات تکاثری برای فعالیت‌های اقتصادی را امکان‌پذیر می‌کند (Mankiw., 2022).

ماتریس داده- ستانده[19] (IOM) تصویری از اقتصاد داخلی به‌عنوان پیوند صنایع مختلف به یک سیستم کلی وابسته به هم ارائه می‌دهد. ستون عمودی IOM، برای هر صنعت مانند j، توضیح می‌دهد که چگونه ارزش‌افزوده صنعت j در پیوند با سایر صنایع شکل می‌گیرد. رابطه زیر معادله اصلی محاسبه ماتریس را نشان می‌دهد:

 

 

 

که در آن Xj ستانده صنعت j است، Xij کل مصرف واسطه‌ای محصولات i توسط صنعت j، Aj مصرف سرمایه ثابت یا استهلاک در صنعت j، Wj کل دستمزد پرداختی در صنعت j، Tj مالیات پرداخت‌شده توسط صنعت j و Pj سود تولیدکنندگان در صنعت j است.

ردیف افقی در ماتریس IOM نیز نشان می‌دهد که چگونه درآمد صنعت i در میان مصرف واسطه‌ای Xji همه صنایع در اقتصاد و تقاضای نهایی توزیع شده و به فرم رابطه زیر نوشته می‌شود:

 

 

که در این معادله Ci نشان‌دهنده مصرف نهایی خصوصی محصول i، Gi مصرف دولت از محصول i ، GCFCi نشان‌دهنده تشکیل سرمایه ثابت ناخالص محصول i، Si تغییرات سهام آن، EXi صادرات محصول i و Xi تقاضای نهایی محصول i است. ماتریس IOM علاوه بر اینکه برابری بین ارزش‌افزوده کل و کل تقاضای نهایی برای همه صنایع را نشان می‌دهد، وابستگی متقابل بین همه صنایع را نیز محاسبه می‌کند. بنابراین ماتریس داده- ستانده علاوه بر اینکه اندازه اقتصادی ورزش را محاسبه می‌کند، نشان‌دهنده تأثیر کلی فعالیت‌های ورزشی بر سایر صنایع و فعالیت‌های اقتصاد داخلی نیز هست (Mankiw., 2022).

روش حساب‌های اقماری ورزش

سیستم‌های حسابداری اقماری در حساب‌های ملی[20]، یک سیستم اندازه‌گیری ارزش پولی و غیر پولی از ارائه محصولات خاص یا خدماتی است که در فواصل زمانی منظم ساخته‌شده و برای پاسخ به سؤالات اقتصادی خاص و برای پوشش دادن به یک حوزه خاص مانند بهداشت، آموزش، گردشگری، کارهای داوطلبانه و بدون مزد و محیط‌زیست در اقتصاد طراحی شده‌اند. این حساب‌ها ارتباط نزدیکی با حساب‌های ملی دارند و از تکنیک‌های حسابداری ملی با مفاهیم یکسان استفاده می‌کنند و تجزیه و تحلیل اقتصادی دقیق را امکان‌پذیر می‌سازند (Mankiw., 2022).

دلیل اصلی شکل‌گیری حساب‌های اقماری ضرورت طبقه‌بندی‌هایی است که نمی‌توان آن‌ها را در سیستم استاندارد حساب‌های ملی سازمان ملل جستجو کرد. با این رویکرد ایجاد یک حساب اقماری برای اقتصاد ورزش می‌تواند تمام اطلاعات موجود در مورد هزینه‌ها، مخارج، منابع مالی، عوامل تولید و مصرف‌کنندگان نهایی کالاها و خدمات ورزشی را جمع‌آوری و طبقه‌بندی کند. این داده‌های جمع‌آوری‌شده در چارچوب حساب ملی طبقه‌بندی می‌شوند، اگرچه مقادیر در واحدهای غیر پولی ثبت می‌شوند. این ویژگی در شرایطی که قیمت بازار برای یک کالا ناشناخته است یا امکان قیمت‌گذاری برای یک کالا یا عامل تولید وجود ندارد- مانند کار داوطلبانه- مطلوب و کاربردی است.  

این حساب‌ها چارچوبی را ارائه می‌دهند که علاوه بر اینکه قابلیت انطباق با حساب‌های مرکزی ملی یا منطقه‌ای را دارد، این امکان را می‌دهد که توجه بر حوزه یا جنبه خاصی از زندگی اقتصادی و اجتماعی در چارچوب حساب‌های ملی متمرکز شود. حساب‌های اقماری، یکی از راه‌هایی است که در آن سیستم حساب‌های ملی می‌تواند برای پاسخگویی به شرایط و نیازهای مختلف تطبیق داده شود و اگرچه به سیستم اصلی پیوند نزدیک دارد، اما مجبور نیستند دقیقاً مفاهیم مشابهی را به کار ببرند یا خود را محدود به داده‌های بیان‌شده به‌صورت پولی کنند. این حساب‌ها همچنین ممکن است برای کشف روش‌های جدید و کار کردن رویه‌های حسابداری جدید استفاده شوند که در صورت توسعه و پذیرش کامل، ممکن است در طول زمان در سیستم اصلی جذب‌شده و با ارائه جزئیات بیشتر، تنظیم مجدد مفاهیم در چارچوب مرکزی یا با ارائه اطلاعات تکمیلی، نیازهای داده‌ای خاص را برآورده کنند.

همانگونه که پیش از این بیان شد، تاکنون مطالعه‌ای که به برآورد تولید ناخالص بخش ورزش در استان‌های ایران آن هم به صورت سری زمانی بپردازد، وجود نداشته است. بنابراین نتایج این مطالعه می‌تواند به عنوان منبعی برای مطالعات آینده در این حوزه قمداد شود. در ادامه به معرفی تعدادی از پژوهش‌های انجام شده برای برآورد تولید بخش ورزش در ایران پرداخته می‌شود. 

محمدی و همکاران (1398) به بررسی ارتباط علی بین صنعت ورزش ایران در توسعه اقتصادی پرداختند. نتایج پژوهش آن‌ها نشان داد که عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی مانند نهادها، ساختار مالکیت، توسعه نیروی انسانی، توسعه امکانات و زیرساخت‌ها، توسعه توانایی و ظرفیت بازرگانی خارجی و گسترش شبکه‌های اجتماعی از طریق اثر بر ساختار و هزینه تولید بر توسعه صنعت ورزش مؤثر است. نتیجه تحقیق آن‌ها، طراحی مدل کیفی توسعه اقتصادی صنعت ورزش ایران با رویکرد تولید در کلاس جهانی است (محمدی, فروغ, کلاته سیفری, معصومه, رضوی, محمدحسین, & فارسیجانی, محمد., 1398).

کلاشی و همکاران (1398) تولید ناخالص داخلی ورزش ایران طی سال‌های 1375-1394 را برآورد کردند.‍ آن‌ها با استفاده از داده‌های هزینه‌های ورزشی خانوار، هزینه‎های جاری و عمرانی ورزشی دولت و داده‌های صادرات و واردات کالاهای ورزشی نشان دادند که حجم اقتصاد ورزش در ایران سهم اندکی از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص داده و روندی کاهشی داشته است (کلاشی، مازیار.، عیدی، حسین.، عباسی، همایون.، و رجایی، محمدهادی, 1398).

کلاشی و همکاران (1395) به مطالعه اثر مخارج ورزشی دولت و خانوار بر تولید ناخالص داخلی ایران طی سال‌های 1363-1391 با استفاده از روش مدل‌سازی حداقل مربعات معمولی (OLS) پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که مخارج ورزشی دولت و خانوار، اثری مثبت و معنادار بر تولید ناخالص داخلی ایران طی این دوره داشته؛ به این صورت که به ازای یک درصد افزایش در هزینه‌های ورزشی دولت و خانوار، 029/0 درصد تولید ناخالص داخلی کشور افزایش یافته است (Kalashi, M., Hoseini, S. E., & Rajaei, M. H., 2016).

رستم‌زاده و همکاران (1393) به بررسی اثر سرمایه­گذاری ورزشی دولتی بر رشد اقتصادی برای دوره زمانی 1358-1389 با استفاده از الگوی خود توضیح با وقفه‌هایی پرداخته‌اند. نتایج پژوهش آن‌ها نشان داد که سرمایه­گذاری دولت در ورزش اثر معنی­داری بر رشد اقتصادی ندارد. توصیه سیاستی پژوهش آن‌ها این بوده است که دولت با افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت­ها و آموزش­های ورزشی به بهبود بهره‌وری در ورزش­های عمومی و حرفه­ای کمک نماید (رستم زاده پرویز، صادقی حسین، عصاری عباس، یاوری کاظم, ۱۳۹۳).

ایزدی صادق‌آباد (1390) در پژوهش خود تلاش کرده است اثر مخارج ورزشی دولت بر رشد اقتصادی استان‌های کشور بین دوره 1379-1386 را بررسی کند. نتایج این مطالعه با استفاده از روش سیستم معادلات هم‌زمان مبتنی بر داده‌های پنل استان‌ها نشان داده است که مخارج صرف‌شده دولت برای بخش ورزش اثری بر رشد اقتصادی استان‌ها نداشته است. همچنین این مطالعه استدلال کرده است که بودجه استان‌ها با پارامترهایی غیر از نیاز استانی به رشد و توسعه تعیین شده و بنابراین نمی‌تواند تأمین‌کننده و منعکس‌کننده نیازهای توسعه‌ای استان‌ها باشد (ایزدی صادق آباد, 1390).

کیان مرز و همکاران (1386) صنعت ورزش ایران را در سال‌های1384-1380 تحلیل و با روش حسابداری هزینه‌های ورزش کل کشور، سهم صنعت ورزش در ایران را برای این سال‌ها 1/1 برآورد کردند (Kianmarz, Y., Moharamzadeh, M., Kianmarz, V., & Rashidi, R. , 2007).

عسکریان و جعفری (1386) میزان مبادلات بین‌المللی کالاهای ورزشی ایران در بازه زمانی سال‌های 1380-1377 را تحلیل و بررسی کردند و نتیجه گرفتند که میزان بازرگانی خارجی کالاهای ورزشی در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته بسیار کمتر است. این پژوهش مهم‌ترین دلایل حجم پایین بازرگانی خارجی ورزشی را عواملی مانند  کوچک‌بودن اندازه بازار کالاهای ورزشی، حجم کم مصرف ورزشی خانوارها، عدم‌مرغوبیت کالاهای ورزشی، فقدان تبلیغات و بازاریابی مناسب، تحریم‌های اقتصادی، افزایش قیمت تمام‌شده کالاهای ورزشی ایران و نیز پایین بودن قدرت خرید پول ملی و نوسانات ارزی دانسته است (عسگریان، فریبا، و جعفری، افشار, 1386).

عسکریان (1383) در رساله خود برای اولین بار در ایران به بررسی وضعیت اقتصادی صنعت ورزش پرداخته و سهم ورزش در تولید ناخالص داخلی کشور را برای سال‌های 1380-1377 برآورد کرده است. روش مورد استفاده در این پژوهش بر مبنای روش مجموع هزینه‌هاست که نتایج نشان می‌دهد سهم بخش ورزش از تولید ناخالص داخلی ایران در سال 1377، 37/0 درصد بوده که به 39/0 درصد در سال 1380 افزایش یافته است (عسکریان, ۱۳۸۳).

مرور مختصری بر مطالعات انجام‌شده در زمینه نقش صنعت ورزش در رشد اقتصادی در جهان نشان‌دهنده جایگاه مؤثر این صنعت نوپا در اقتصاد جهان است. مطالعات انجام‌شده در مورد جایگاه صنعت ورزش در تولید ناخالص داخلی هم نشان‌دهنده وجود ظرفیت بالای این صنعت در اقتصاد ایران است. از مطالعه تحقیقات انجام‌شده پیرامون اقتصاد ایران دو نکته برجسته می‌شود: اول اینکه مطالعات به‌روز و ‌ویژه برای دهه 1390-1400 که دهه‌ای پر فراز و نشیب برای اقتصاد ایران بوده، انجام نشده است. دوم اینکه در مطالعات انجام‌شده به دلیل مشکلات و محدودیت‌های آماری، تمرکز بر داده‌های ورزش کل کشور بوده است که با توجه به تفاوت‌ها در ظرفیت‌های تولیدی استان‌ها، نتایج داده‌های کل کشور قابل‌تعمیم به استان‌ها نیست و می‌تواند تفسیرهای بیش‌برآورد یا کم‌برآورد را ارائه کند.

روش‌شناسی پژوهش

پژوهش حاضر تلاش کرده است که به برآورد ابعاد صنعت ورزش در تولید ناخالص داخلی ایران با اتکا به داده‌های استانی ایران بپردازد. روش مورد استفاده در این بخش، روش هزینه‌ای است که در مبانی نظری بدان پرداخته شده است. اما برای برآورد هزینه‌ها و زیربخش‌های آن نیاز به مطالعات جانبی وجود دارد. یکی از مهمترین بخش­های هزینه‌ها، مربوط به هزینه­های خانوار در استان­های ایران برای بخش ورزش است. برای محاسبه این بخش از تولید ناخالص، از داده‌های خام هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی استفاده شد. این داده‌ها هر ساله بر اساس پرسش‌نامه‌ای مبسوط از سوی مرکز آمار- هر ساله تقریباً 20 هزار پرسش‌نامه در کل کشور- جمع‌آوری می‌شود. بنابراین برای محاسبه این بخش از تولید، در دوره زمانی 1400-1389 هر ساله تقریباً 20 هزار پرسش‌نامه شهری و روستایی مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. به عبارت دیگر، تقریباً 240 هزار پرسش‌نامه در این دوره ارزیابی و داده‌های مربوط به هزینه‌های جاری و سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت خانوارها در این دوره برای خانوارهای شهری و روستایی در هر یک از استان‌های ایران و هر یک از سال‌ها، ارزیابی شد.

با توجه به پرسش‌نامه هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی، این بخش از هزینه‌ها شامل موارد زیر خواهد بود. به عبارت دیگر، میزان هزینه هریک از خانوارهای شهری و روستایی در هر یک از استان‌های ایران و در هر یک از سال‌های 1400-1389 در بخش‌های زیر محاسبه و در نهایت متوسط هزینه یک خانوار نمونه روستایی و شهری در یک استان و در هر سال به دست خواهد آمد. هزینه هر خانوار بابت:

  • پوشاک مردانه، لباس ورزشی (فوتبال، اسکی، کوهنوردی، شنا و ...)
  • پوشاک زنانه، لباس ورزشی (فوتبال، اسکی، کوهنوردی، شنا و ...)
  • پوشاک بچگانه، لباس ورزشی (فوتبال، اسکی، کوهنوردی، شنا و ...)
  • کفش مردانه، انواع کفش راحتی و ورزشی (به‌استثنای کفش اسکی، اسکیت، فوتبال و...)
  • کفش زنانه، انواع کفش راحتی و ورزشی (به‌استثنای کفش اسکی، اسکیت، فوتبال و...)
  • کفش بچگانه ، انواع کفش راحتی و ورزشی (به‌استثنای کفش اسکی، اسکیت، فوتبال و...)
  • لوازم ورزشی و تفریحی در اردوگاه‌ها و فضاهای باز شامل توپ پینگ‌پونگ، تنیس و بدمینتون، توپ‌های پلاستیکی، انواع تور والیبال و پینگ‌پونگ و ...
  • بلیط مسابقات ورزشی، ورودی باشگاه‌های ورزشی و استخر
  • حق عضویت در باشگاه‌های ورزشی
  • کرایه تجهیزات و لوازم ویژه ورزش و تفریح (از قبیل قایق، تجهیزات اسکی، انواع کفش‌های ورزشی، اسب و هواپیما و ...)
  • هزینه‌های پرداختی برای فراگیری هر نوع ورزش
  • هزینه‌های پرداختی بابت استفاده از پیست‌های اسکی، تله‌کابین، تله سیژ، خدمات راهنمایان کوهستان و راهنمایان سفر و نظایر آن (برای مقاصد تفریحی)
  • انواع توپ والیبال، فوتبال، بسکتبال و نظایر آن
  • لوازم اسکی، بدن‌سازی، انواع راکت و انواع کیسه‌بوکس
  • انواع کلاه‌های ایمنی و ورزشی
  • انواع دستکش‌های ورزشی، جلیقه نجـات، مچ‌بند، ساق‌بند، زانوبنـد، کمربنـدهای محافظ، انواع عینک‌های ورزشی و ایمنی و سایر محافظ‌ها
  • چادر و کیسه‌خواب
  • تفنگ و مهمات، دوربین شکاری و کوله‌پشتی
  • انواع اجاق پیک‌نیکی، کباب‌پز و...
  • انواع کفش‌های ورزشی (اسکی، اسکیت، فوتبال و...)
  • انواع شمشیرهای بازی، وزنه‌های ورزشی، نیزه، دیسک‌های ورزشی، دمبل و سایر وسایل بدن‌سازی
  • انواع وسایل ماهیگیری (چوب، قلاب و تور)
  • انواع تلمبه‌های باد
  • سایر لوازم ورزشی و تفریحی
  • تعمیر انواع وسایل ورزشی

هزینه هر یک از خانوارهای شهری و روستایی برای استان‌های ایران در هر یک از موارد فوق‌ در دوره زمانی 1400-1389 محاسبه شد. سپس با توجه به مقادیر محاسبه‌شده و تعداد خانوارهای شهری و روستایی در دوره زمانی مورد نظر، مقدار کل هزینه جاری و سرمایه‌گذاری ورزشی خانوارهای هر یک از استان‌ها در دوره زمانی 1400-1389 محاسبه گردید.

علاوه براین هزینه‎های دولتی در بخش ورزش نیز در قالب دو بودجه جاری و تملک دارایی‌های سرمایه‌ای به استان‌ها اختصاص داده می‌شود. این مقادیر نیز از سالنامه‌های آماری استان‌های ایران برای دوره مورد بررسی ستخراج شد. سپس با استفاده از رابطه اول و با تجمیع اطلاعات هزینه‌های خصوصی، سرمایه گذاری بلند مدت و هزینه‌های دولتی در بخش ورزش، برآوردی از تولید ناخالص بخش ورزش برای هر یک از استان‌های ایران انجام شد. گفتنی است به دلیل فقدان داده‌های تجارت خارجی (صادرات و واردات) بخش ورزشی به تفکیک استان‌های ایران، به‌ناچار این بخش از تولید ناخالص داخلی به صورت تراز فرض شد.

یافته‌های پژوهش

در این بخش با توجه به محاسبات انجام‌شده که در بخش گذشته تشریح شد، می‌توان تولید ناخالص داخلی استان‌های ایران را به قیمت ثابت و جاری محاسبه کرد. با توجه به روش‌شناسی انجام‌شده، نتایج حاصل از محاسبه تولید ناخالص داخلی به قیمت‌های ثابت سال 1395 برای کل کشور در نمودار 1 قابل مشاهده است. علاوه براین مقدار تولید ناخالص داخلی بخش ورزش برای کلیه استان‌های ایران نیز براورد شده است که روند تغییرات آن در پیوست 1 قابل مشاهده است. با توجه به نمودار می‌توان دریافت که بالاترین میزان تولید بخش ورزش در سال 1396 و کمترین مقدار آن در سال 1392 اتفاق افتاده است. علاوه براین مقایسه سال انتهایی برنامه ششم توسعه (1400) با سال ابتدایی، نشان از آن دارد که مقدار تولید ناخالص بخش ورزش ایران (به قیمت‎های واقعی) سیر نزولی داشته است.

شکل 1: روند تولید ناخالص داخلی ایران در بخش ورزش به قیمت‌های ثابت 1395 (ارقام به میلیون ریال)

Figure 1. The trend of Iran's gross domestic product in the sports sector at constant prices in 2015 (millions of Rials)

 

بررسی رشد تولید ناخالص بخش ورزش در استان‌های ایران نشان از آن دارد که در اغلب استان‌های ایران در دوره 1400-1389 رشد ارزش تولید ناخالص داخلی به قیمت‌های ثابت سال 1395 نزولی بوده است. تنها استان‌های البرز، قم، مرکزی، کرمان، کردستان، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و تهران رشد مثبتی در تولید بخش ورزش داشته‌اند و سایر استان‌ها در این دوره روند نزولی را تجربه کردند. با توجه به محاسبات انجام‌شده، متوسط تولید بخش ورزش کل کشور کاهش 38/18 درصدی در دوره 1400-1389 را تجربه کرده است؛ بالاترین روند نزولی مربوط به استان قزوین با کاهش 84/64، چهارمحال بختیاری با کاهش 14/56 درصدی و هرمزگان و بوشهر با کاهش بیش از 52 درصدی بوده است.

بررسی متوسط سهم تولید بخش ورزش هر استان به کل تولید ناخالص هر یک از استان‌های ایران (با نفت) به قیمت‌های ثابت سال 1395 نشان از آن دارد که ورزش سهم بسیار اندکی در تولید استان‌ها داشته است؛ به‌گونه‌ای که متوسط سهم تولید بخش ورزش از کل تولید ناخالص داخلی کشور رقمی تنها برابر با 39/0 درصد بوده است. در این بین، تولید ناخالص بخش ورزش در استان‌های خراسان جنوبی، مرکزی و خراسان جنوبی به ترتیب بالاترین سهم از تولید کل در همان استان را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر، کمترین مقدار مربوط به استان‌های خوزستان، بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد است.  

شکل 2: متوسط سهم (درصد) تولید ناخالص بخش ورزش از کل تولید ناخالص استان در دوره 1400-1389-منبع: محاسبات پژوهش

Figure 2. The average share (percentage) of the gross product of the sports sector in the total gross product of the province in the period of 2009-1400

 

جدول1: سهم تولید ناخالص بخش ورزش در استان‌ها از کل تولید ناخالص داخلی در هر استان (درصد)

Table 1). The share of the gross domestic product of the sports sector in the provinces from the total gross domestic product in each province (percentage)

 

1390

1391

1392

1393

1394

1395

1396

1397

1398

1399

1400

کل کشور

0.392

0.451

0.334

0.377

0.334

0.343

0.542

0.540

0.380

0.261

0.374

آذربایجان شرقی

0.492

0.356

0.355

0.609

0.783

0.720

0.758

0.600

0.598

0.206

0.440

آذربایجان غربی

1.279

0.885

0.767

0.726

0.638

0.544

0.950

0.742

0.498

0.716

1.044

اردبیل

0.930

0.571

0.636

0.478

0.360

0.505

0.691

0.804

0.523

0.489

0.605

اصفهان

0.737

0.465

0.459

0.487

0.375

0.284

0.690

0.537

0.514

0.258

0.473

البرز

0.265

0.176

0.322

0.323

0.329

0.379

0.820

1.103

0.796

0.392

0.591

ایلام

0.321

0.406

0.365

0.287

0.238

0.216

0.404

0.345

0.262

0.289

0.253

بوشهر

0.346

0.207

0.173

0.266

0.161

0.168

0.168

0.221

0.104

0.087

0.092

تهران

0.177

0.241

0.316

0.335

0.334

0.376

0.583

0.433

0.339

0.160

0.268

چهارمحال و بختیاری

0.975

0.432

0.446

0.679

0.650

0.808

0.899

0.820

0.632

0.268

0.427

خراسان جنوبی

2.034

2.649

3.038

2.145

1.209

1.835

1.770

1.440

1.096

1.547

1.456

خراسان رضوی

0.280

0.228

0.411

0.369

0.283

0.340

0.522

0.541

0.350

0.207

0.448

خراسان شمالی

0.967

1.147

1.051

1.033

0.787

0.897

1.133

0.828

0.872

0.605

1.034

خوزستان

0.081

0.065

0.062

0.098

0.075

0.052

0.107

0.147

0.112

0.085

0.102

زنجان

1.204

0.944

0.703

0.666

0.515

0.592

1.037

1.064

0.655

0.661

0.826

سمنان

0.643

0.437

0.373

0.490

0.360

0.552

0.517

0.480

0.327

0.314

0.587

سیستان و بلوچستان

1.392

0.773

0.609

1.106

0.489

0.403

1.278

1.290

0.618

0.857

1.066

فارس

0.638

0.679

0.539

0.506

0.652

0.627

0.714

0.875

0.479

0.291

0.621

قزوین

0.485

0.283

0.303

0.407

0.290

0.245

0.445

0.769

0.310

0.183

0.199

قم

0.752

0.595

0.711

0.661

1.056

1.367

1.427

1.266

0.774

0.585

0.892

کردستان

1.321

0.521

0.467

0.911

0.655

0.719

1.172

0.890

0.941

0.625

0.954

کرمان

0.185

0.108

0.147

0.153

0.100

0.177

0.428

0.347

0.082

0.210

0.235

کرمانشاه

0.775

0.617

0.593

0.650

0.363

0.661

0.737

0.801

0.415

0.286

0.431

کهگیلویه و بویراحمد

0.207

0.300

0.224

0.162

0.106

0.108

0.199

0.294

0.154

0.129

0.155

گلستان

0.700

0.253

0.248

0.430

0.287

0.383

0.787

0.754

0.602

0.289

0.514

گیلان

1.033

0.954

0.734

0.621

0.727

0.693

0.856

0.705

0.579

0.482

0.695

لرستان

1.224

0.809

0.273

0.438

0.424

0.513

0.933

0.985

0.632

0.509

0.706

مازندران

0.663

0.441

0.455

0.499

0.604

0.663

1.042

1.963

0.857

0.608

0.401

مرکزی

0.727

7.592

0.516

0.529

0.398

0.454

1.562

0.869

0.429

1.066

0.826

هرمزگان

0.692

0.472

0.387

0.756

0.290

0.294

0.504

0.598

0.369

0.176

0.322

همدان

1.151

0.706

0.326

0.466

0.513

0.520

0.835

0.821

0.910

0.525

1.043

یزد

0.254

0.168

0.171

0.252

0.131

0.184

0.329

0.433

0.291

0.174

0.200

منبع: محاسبات پژوهش

روند سرانه تولید بخش ورزش در استان‌های ایران نیز اطلاعات مهمی در مورد وضعیت هزینه‌های ورزشی در استان‌های کشور به دست می‌دهد. نمودار 3، نشان‌دهنده متوسط سرانه تولید بخش ورزش در استان‌های کشور در دوره ۱۴۰۰-۱۳۹۰ به قیمت‌های ثابت سال ۱۳۹۵ برای هر هزار نفر جمعیت است. با توجه به نمودار، بالاترین مقدار مربوط به استان مرکزی، خراسان جنوبی و بوشهر است. از سوی دیگر، کمترین مقدار در استان‌های کرمان و گلستان اتفاق افتاده است. می­توان مشاهده کرد که بسیاری از استان‌ها در این دوره میزان سرانه تولید ورزشی آنها کمتر از متوسط کشور بوده است. 

شکل 3: متوسط مقدار سرانه تولید ناخالص داخلی بخش ورزش به قیمت‌های ثابت 1395 (میلیون ریال/هزار نفر)

Figure 3. The average per capita gross domestic product of the sports sector at constant prices in 2015 (million rials/thousand people)

همچنین بررسی سهم کل تولید بخش ورزش هر استان از تولید کل ورزش کشور نشان از آن دارد که عدم‌توازن مهمی در این بخش وجود دارد؛ به‌گونه‌ای که استان تهران به تنهایی 19 درصد از کل تولید ورزش کشور را انجام می‌دهد و استان‌های اصفهان، مازندران، مرکزی، فارس و خراسان رضوی مجوعاً 31 درصد و بقیه استان‌ها جمعاً 50 درصد تولید ورزش را انجام می‌دهند. به عبارت دیگر، 6 استان 50 درصد و 25 استان دیگر نیز 50 درصد مابقی تولید کشور را در بخش ورزش به عهده دارند. هر چند قسمت مهمی از این عدم‌توازن به دلیل عدم‌توازن در جمعیت استان‌هاست، اما باید پذیرفت که این نابرابری در تولید ورزش در استان‌ها وجود دارد. البته زمانی که این مقادیر به‌صورت سرانه محاسبه شود، تقریباً اغلب استان‌ها سهم 3 درصدی از تولید سرانه ورزش را خواهند داشت. بجز استان کرمان که سهم 1 درصدی داشته و کمترین مقدار است و تعدادی از استان‌ها سهم نزدیک به 2 و یا 4 درصدی،استان مرکزی با سهم 9 درصدی و خراسان جنوبی با سهم 7 درصدی بالاترین مقدار را داشته است.  

شکل 4: پراکندگی سهم هر استان از کل تولید بخش ورزش در ایران برای دوره 1400-1389- منبع: محاسبات پژوهش

Figure 4. The distribution of the share of each province in the total production of the sports sector in Iran for the period 1389-1400

بحث و نتیجه‌گیری

مطالعه حاضر به بررسی و ارزیابی تولید ناخالص داخلی در بخش ورزش برای استان‌های ایران در دوره زمانی 1389-1400 پرداخته است. با توجه به اهمیت موضوع، سیاست‌گذاری ورزش در کشور باید دید روشنی از اندازه اقتصاد ورزش داشته باشد. از این رو، نیاز به برآورد اقتصاد ورزش در استان‌های ایران به صورت سری زمانی برجسته می‌گردد. مروری بر مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد که تا کنون این بررسی و برآورد به‌صورت سری زمانی و به تفکیک استان‌های ایران انجام نشده است. بر این اساس، این مطالعه با تمرکز بر سال‌های برنامه‌های پنجم و ششم توسعه این برآورد را برای تمامی استان‌های ایران انجام داد. به منظور برآورد تولید ناخالص داخلی ورزشی (GDSP)، از روش برآورد هزینه‌ها استفاده شد؛ به گونه‌ای که هزینه‌های جاری و سرمایه‌گذاری خانوارها به عنوان هزینه‌های بخش خصوصی و بودجه ورزشی دولت در استان‌های ایران به عنوان هزینه‌های بخش عمومی محاسبه و سپس با یکدیگر تجمیع شد. برای محاسبه هزینه‌های خانوار در بخش ورزش از داده‌های خام هزینه- درآمد خانوار در دوره 1400-1389 برای ساکنین شهر و روستا استفاده شد و بالغ بر 200 هزار پرسش‌نامه در این بخش مورد تحلیل قرار گرفت. برای هزینه‌های بودجه‌ای دولت نیز داده‌های سالنامه‌های آماری استانی جمع آوری و تحلیل شدند. نتایج برآورد نشان داد که سهم اقتصاد ورزش در تولید کل کشور، رقم بسیار اندکی است‌؛ به‌گونه‌ای که در سال 1389 این رقم تقریبا 39/0 درصد و در سال 1400 تنها 37/0 درصد بوده است. بنابراین اولاً، اندازه ورزش از کل تولید اقتصاد در استان‌ها رقم اندکی است؛ ثانیاً، سهم ورزش در اقتصاد روند نزولی داشته است. در این بخش استان‌های خراسان جنوبی، مرکزی و خراسان جنوبی به ترتیب بالاترین سهم و استان‌های خوزستان، بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد کمترین سهم از تولید استان به ورزش اختصاص یافته است. بررسی اندازه کل اقتصاد ورزش نیز نشان داد که در دروه مورد بررسی، ارزش واقعی تولید بخش ورزش در کشور تقریباً 18 درصد کاهش داشته و این کاهش در بسیاری از استان‌ها نیز اتفاق افتاده است‌؛ به‌گونه‌ای که در این دوره تنها استان‌های البرز، قم، مرکزی، کرمان، کردستان، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و تهران رشد مثبتی در ارزش واقعی تولید بخش ورزش داشته‌اند و سایر استان‌ها در این دوره روند نزولی را تجربه کردند.

با توجه به مطالعه انجام‌شده می‌توان دریافت:

اولاً، اندازه اقتصاد ورزش در استان‌های کشور بسیار اندک است. به عبارت دیگر، سهم ورزش در تولید ناخالص استان‌های ایران رقم بسیار پایینی را به خود اختصاص داده است و این نشانگر آن خواهد بود که نیاز مبرمی به سیاست‌گذاری برای افزایش سهم ورزش در تولید وجود دارد. با توجه به مطالعه انجام شده، هزینه های ورزشی خانوار می‌تواند یکی از مهمترین پیشران‌ها در افزایش تولید ورزش باشد. بنابراین نیاز است دولت با ارائه زیرساخت‌های مناسب همراستا با بهبود بودجه عمومی در ورزش سبب تسهیل دسترسی به امکانات ورزشی برای خانوارها شود و از این طریق تمایل خانوارها به انجام هزینه‌هایی برای ورزش را افزایش دهد. این رویه می‌تواند در بلندمدت علاوه بر آثار مثبتی که بر جامعه خواهد داشت، سبب بهبود تولید ورزش در کل کشور شود.

 دومین نتیجه مهمی که از این پژوهش استخراج می‌شود آن است که روند تولید ناخالص ورزش در استان‌های ایران نزولی است. به عبارت دیگر، علاوه بر آنکه ورزش، مقدار اندکی از تولید کل استان‌ها را به خود اختصاص می‌دهد، همین مقدار نیز در سال‌های اخیر روند کاهشی را تجربه کرده است. بدیهی است با توجه به تشدید شرایط رکود تورمی در سال‌های اخیر و افزایش هزینه‌های کل خانوار به واسطه تورم، خانوارها ناچار به کاهش هزینه‌های غیرضرورتر می‌شوند. هزینه‌های ورزشی خانوار با توجه به ماهیت خود، یکی از مهمترین بخش‌هایی است که در این سال‌ها به واسطه تشدید اثرات تورمی، تحت‌الشعاع قرار گرفته و خانوارها هزینه ورزش را برای رسیدن به هزینه‌های مهمتر- همانند دستیابی به مسکن و غذا- کاهش داده و یا عملاً حذف کرده‌اند. روشن است این رویه در بلندمدت می‌تواند با آسیب‌هایی که به سلامت جسمی و روانی جامعه وارد می‌آوررد، اثرات جبران‌ناپذیری را برای اقتصاد و اجتماع به همراه داشته باشد. از این رو، نیاز است دولت با برنامه‌ریزی دقیق و اجرای سیاست‌های تشویقی سبب کاهش پرداخت‌ها از جیب خانوار برای ورزش شود. به عبارت دیگر، با اعطای یارانه و اجرای سیاست‌های تشویقی سبب افزایش تمایل خانوارها به انجام فعالیت‌های ورزشی گردد.

سومین نتیجه مهمی که از این پژوهش به‌دست آمده، آن است که تولید ناخالص ورزش در استان‌های ایران به صورت ناهمگون و نامتوازن توزیع شده است. به عبارت دیگر، سهم ورزش در بعضی از استان‌ها بالاتر و در بعضی از استان‌ها بسیار اندک است. با توجه به نتایج، 50 درصد تولید ورزش در ایران تنها در شش استان به انجام می‌رسد و بقیه 25 استان دیگر نیز در مجموعا 50 درصد دیگر تولید کل ورزش کشور را انجام می‌دهند. همین داده می‌تواند نمایانگر نابرابری در تولید ورزش استان‌ها باشد. در این بخش نیز نیاز است سیاست‌گذاری ورزش با دید آمایش ملی و براساس توازن منطقه‌ای انجام شود و تخصیص بودجه‌های عمرانی برای ورزش با توجه به میزان نیاز استان‌ها و با هدف برخورداری از امکانات مساوی برای همه آحاد جامعه ایران به انجام برسد.