نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، گروه مدیریت، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.

2 گروه مدیریت، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی؛زنجان، ایران.

3 گروه مدیریت، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی؛زنجان، ایران

چکیده

هدف پژوهش خاضر، بررسی راهبردهای ارتقای مشارکت سازمان‌های مردم‌نهاد جوانان کشور در امور عام‌المنفعه با رویکرد بازاریابی اجتماعی است. روش مطالعه حاضر، کیفی از نوع داده‌بنیاد و قلمرو مطالعه، سازمان‌های مردم‌نهاد جوانان بود که با استفاده از روش مصاحبه عمیق با 12 نفر از خبرگان در حوزه بازاریابی اجتماعی و مسئولان سازمان‌های مردم‌نهاد جوانان کشور، داده­ها جمع‌آوری گردید. برای تحلیل داده‌ها از سه فرایند هم­پوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با کمک نرم­افزار Maxqda استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل علّی همچون ارزش­ها و نگرش­های جوانان، آموزش، دغدغه‌مند‌بودن سمن­ها، توان و تخصص سمن­ها، برگزاری کمپین و جشنواره، استفاده از افراد مشهور، تبلیغات دهان به دهان و انگیزش بر میزان مشارکت جوانان در امور عام‌المنفعه تعیین‌کننده است. همچنین گویای آن است که راهبردهای توسعه مشارکت جوانان شامل جلب رضایت جوانان، توسعه فضای حضور سمن­ها، تقویت فرهنگ مشارکت اجتماعی، کارآفرینی اجتماعی، ایجاد پویش‌های رسانه‌ای، درگیر‌کردن جوانان در برنامه ها(درگیری ذینفعان)، ارتقای سرمایه اجتماعی، استفاده از رسانه­های اجتماعی و پیشبرد و توسعه رفتارهای مطلوب مشارکتی جوانان بوده است. همچنین پیامدهایی جون: ارتقای حساسیت اجتماعی و مسئولیت‌پذیری جوانان، افزایش حضور جوانان در سمن­ها، رونق کارآفرینی اجتماعی، توسعه رفتارهای مشارکتی عام‌المنفعه در بین جوانان و توسعه کمی و کیفی سازمان­های مردم نهاد جوانان در پی داشته است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Strategies to Enhance Youth Non-Governmental Organizations' Participation in Public Welfare Activities with a Social Marketing Approach

نویسندگان [English]

  • hamid hasani 1
  • Homa Doroudi 2
  • Firozeh Haji ali akbari 3

1 department of managment, zanjan, branch, islamic, azad university, zanjan, iran

2 Department of Management, Zanjan Branch, Islamic Azad University, Zanjan, Iran.

3 Department of Management, Zanjan Branch, Islamic Azad University, Zanjan, Iran.

چکیده [English]

The research is to examine strategies to enhance the participation of youth non-governmental organizations (NGOs) in public welfare activities through a social marketing approach. This qualitative study was based on grounded theory. The study focused on youth NGOs and the data was collected through in-depth interviews with 12 experts in social marketing and officials from youth NGOs across the country. The data analysis was conducted using three overlapping coding processes: open coding, axial coding and selective coding, facilitated by Maxqda software.
The results showed that causal factors such as the values and attitudes of youth, education, NGOs' concern for issues, their capabilities and expertise, organizing campaigns and festivals, utilizing celebrities, word-of-mouth advertising, and motivation determine the level of youth participation in public welfare activities. The findings also revealed that strategies for enhancing youth participation include gaining youth satisfaction, expanding the presence of NGOs, strengthening the culture of social participation, promoting social entrepreneurship, creating media campaigns, involving youth in programs (stakeholder engagement), enhancing social capital, using social media, and promoting and developing desirable participatory behaviors among youth. The outcomes included increased social sensitivity and responsibility among youth, greater youth involvement in NGOs, the flourishing of social entrepreneurship, the development of participatory behaviors in public welfare among youth, and the quantitative and qualitative growth of youth NGOs.

کلیدواژه‌ها [English]

  • non-governmental organizations
  • youth
  • social participation
  • social marketing
  • public benefit affairs

راهبردهای ارتقای مشارکت سازمان‌های مردم‌نهاد جوانان کشور در امور عام‌المنفعه با رویکرد بازاریابی اجتماعی

حمید حسنی[1]

هما درودی[2]

فیروزه حاجی علی‌اکبری[3]

10.22034/ssys.2024.3248.3373

 تاریخ دریافت مقاله: 30/2/1403

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:6/5/1403

 

مقدمه

سازمان‌های غیردولتی[4] نقش مهمی را به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در توسعه جوامع ایفا می‌کنند (الیاس آسوگوا[5]، 2023 ؛ آجیمانگ[6] و همکاران؛ 2020 و کوروپوا و لودیا[7]، 2020). این نقش‌ها در کشورهای در‌حال‌توسعه که اعضای جامعه درگیر پروژه‌های خودانگیزه‌ای (اجتماعی) هستند با درک اینکه دولت معاصر ممکن است نتواند نیازهای مردم خود به‌ویژه اعضای آسیب‌پذیر جامعه را برآورده کند، بارزتر و آشکارتر است(آسوگوا و همکاران، 2022؛ گودارد[8]، 2020 و آجیمانگ و همکاران، 2020).

در سطح جهانی، سازمان‌های غیردولتی به دلیل تلاش‌هایشان در حفاظت، ترویج و پیشبرد آرمان بشریت در قالب ارسال کمک به جامعه آسیب‌پذیر مشهور هستند (والش[9]، 2023؛ آجیمانگ  و همکاران، 2019).  فیفکا[10] و همکاران (2016) اشاره دارند که سازمان‌های غیردولتی به‌عنوان یک نیروی نهادی عمل می­کنند که بیشتر در مناطقی که دولت به تعهدات خود در قبال مردم عمل نمی‌کند به سمت توسعه پایدار جهت‌گیری می‌نمایند. سازمان‌های غیردولتی به‌طور فعال در شکل‌گیری سیاست‌ها شرکت می‌کنند (مونوز مارکز[11]، 2015) و نقش مهمی در سیاست‌های ملی و جهانی به‌ویژه در مورد تأثیرات اجتماعی- اقتصادی و محیطی سازمان‌ها ایفا می‌کنند (آپه و باراگان[12]، 2017).

همچنین مراکز غیردولتی با موضوع فعالیت متنوع از جمله بهداشت و سلامت، آموزش رایگان و خدمات انسانی با هدف توسعه سرمایه اجتماعی به عنوان منبع مهم حمایتی محسوب می‌شوند (اوسیلی[13] و همکاران، 2019). این مراکز و مؤسسات، فقر و محرومیت را یکی از مهمترین عوامل تعیین‌کننده اجتماعی می‌دانند؛ (چک[14] و همکاران، 2015) به طوری که موسسات خیریه با رویکردهای مختلف در سراسر جهان با هدف کاهش فقر و نابرابری های اجتماعی فعالیت می کنند (توماس[15] و همکاران، 2018).

در کشورهای در‌حال‌توسعه، رشد و توسعه سازمان­های مردم‌نهاد نیازمند و وابسته به پشتیبانی­های نهادی و سازمانی در مقیاس ملی، منطقه­ای و بین­المللی است و دولت­ها به سازمان‌های مردم‌نهاد به‌عنوان ابزارهای راهبردی می­نگرند که می­تواند در تحقق توسعه ایفای نقش نمایند (دیوپوی[16] و همکاران، 2016). جریان­های طی‌شده توسط سازمان­های مردم‌نهاد را به چهار نسل می‌توان تقسیم کرد: در نسل اول بر پاسخگویی به نیازهای فوری جامعه، در نسل دوم گرایش به سوی ایجاد اهداف کوچک‌مقیاس توسعه محلی، در نسل سوم تمرکز بیشتر بر موضوعات پایداری و علاقه­مندی بر تأثیرگذاری نهادی و سیاسی و در نسل چهارم بر تغییرات ساختاری بلندمدت در سطوح ملی و جهانی تأکید شده است (اسلام[17]، 2017). این تغییرات نسلی، سازمان­های مردم‌نهاد را به سمت مشارکت با نهادها سوق داد (داونز[18] و همکاران، 2019).

از آنجا که سمن­ها دارای نقش­های مختلفی در عرصه اجرای فعالیت­های تعریف‌شده خود هستند، از رهیافت­های متعدد و متنوعی استفاده می­کنند و به تبع آن راهکارهای متفاوتی را در طول فرایندهای توسعه ارائه می­دهند. واضح است که بزرگترین نقطه قوت سمن­ها، افزایش اعتبار ساختی- کارکردی آنها از طریق جلب گسترده­ مشارکت مردم است (محبوی شریعت پناهی، 1398). از طرف دیگر، یکی از رهیافت­های تقویت و تغییر رفتارهای جمعی در سطح جامعه، رویکرد بازاریابی اجتماعی می­باشد(ماهیا و سانجو[19]، 2023).

اگر مداخلات بازاریابی اجتماعی از یک مدل برنامه­ریزی پیروی کنند، احتمالاً موفق خواهند شد(گوسالز[20] و همکاران، 2020). این احتمالاً به این دلیل است که مدل‌های برنامه‌ریزی به بازاریابان اجتماعی کمک می‌کنند تا درک بهتری از علت مشکل اجتماعی که قصد مقابله با آن دارند و موانع تغییر رفتار را به‌دست آورند(ویمر[21]، 2018). نویسندگان عمده در بازاریابی اجتماعی رویکردهای مختلفی را برای برنامه­ریزی بازاریابی اجتماعی پیشنهاد می کنند. با این حال، معیارهایی (اندرسون، 2002) به طور گسترده در زمینه بازاریابی اجتماعی پذیرفته شده است و در هنگام توسعه مداخلات بازاریابی اجتماعی ضروری در نظر گرفته می­شود (اکبر و همکاران،2021).

معیارهای اندرسون (2002) پیشنهاد می‌کند که هنگام طراحی مداخلات بازاریابی اجتماعی، 1) تغییر رفتار باید تمرکز مداخله باشد، 2) تحقیقات مصرف‌کننده باید در ابتدا انجام شود، 3) تقسیم‌بندی و هدف‌گذاری باید به دقت مورد توجه قرار گیرد، 4) P های آمیخته بازاریابی باید در نظر گرفته شود، 5) طراحی مداخله باید بر ایجاد مبادلات جذاب/ انگیزشی با مخاطبان هدف متمرکز باشد و 6) رفتارهای رقابتی باید تایید شود(اکبر و همکاران، 2021).

بازاریابی اجتماعی در حوزه سلامت در پژوهش­هایی همانند ترویج مصرف سبزیجات به ساکنان لوئیزیانا لیندا[22] و همکاران (2023)، اثربخشی برنامه­های پیشگیری کارینه[23]و همکاران (2022)، انتخاب­های سالم گوتوسکی و همکاران (2022)، بهداشت کوباکی[24] و همکاران (2015)، رویکرد تسهیل تغییر رفتار بیمار ماریا لورا[25] (2022)، ترویج زایمان طبیعی شمش[26](2018) و در حوزه محیط زیست همانند محیط زیست پایدار دیوید و همکاران (2019)، ارتقای رفتار پایدار در مسافران تفریحی فلیپ و راچل (2022) و حوزه ورزش همانند افزایش مشارکت مردم در ورزش­های تفریحی ططری و همکاران (1398)، توسعه ورزش­های همگانی صابری و همکاران (1398) بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و نشان داده است که بر تغییر فتارهای جمعی تاثیر مثبت دارد(سوجس و اسپرانزا[27]،  2023).

 بازاریابی اجتماعی با جمع­آوری صدها میلیون دلار سرمایه­گذاری سالانه در ایالات متحده، شواهدی از ظرفیت بازاریابی برای بهبود استاندارد زندگی برای همه شهروندان از طریق ایجاد ارزش در همه سطوح در یک سیستم اجتماعی- اقتصادی ارائه می­دهد (لوکا و همکاران، 2016؛ راندل تیله و همکاران، 2021؛ ونتورینی، 2016). اما در زمینه فعالیت­های عام­المنفعه و افزایش مشارکت مردم به‌ویژه جوانان در سازمان­های مردم‌نهاد عام‌المنفعه، پژوهش­های منسجم با هدف ارائه راه­کارهایی برای توسعه و بهبود فعالیت­های این بنیادها کمتر مشاهده می­شود. با بررسی تحقیق­های مختلف در حوزه­های سلامت می­توان اثبات کرد که بازاریابی اجتماعی کارکردهای خوبی داشته است و از آن می­توان به‌عنوان ابزاری برای ارائه راه ­حل در این حوزه هم استفاده کرد.

در کشور ما ایران نیز مشکلات ناشی از فقر مشهود و قابل تامل است که بیانگر ضرورت انجام فعالیت­های خیریه است (محمدفام[28]، 2019). از این رو، در طول دهه­های گذشته دولت‌ها نقش سمن­ها را در ارتقای ظرفیت­های جامعه به منظور مشارکت در فرایند توسعه به رسیمت شناختند. همچنین این باور نیز تقویت شد که همکاری دولت و سمن­ها با هم امکان موفقیت بیشتر در مسیر توسعه را ممکن می­سازد(محبوبی شریعت پناهی، 1398).

در کشور ایران طبق آخرین آمار انتشار یافته[29] توسط سامانه مشارکت اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان در پایان سال 1401، 4498 سازمان مردم‌نهاد جوانان در کشور تاسیس شده است که نشان می­دهد روند توسعه سازمان‌های مردم‌نهاد در سطح کشور بعد از ادغام حوزه جوانان در وزارت ورزش و جوانان افزایش زیادی یافته است (گزارش ارزشیابی سازمان‌های مردم‌نهاد جوانان، 1401).

یکی از رویکردهای نوین برای رفع مشارکت پایین جوانان در قالب سازمان­های مردم‌نهاد در امور عام­المنفعه، رهیافت بازاریابی اجتماعی است که از مفاهیم آن می­توان برای ترویج رفتارهای خیرخواهانه مطلوب در سطح جامعه بهره برد و با تمرکز بر رفتارها و ایده­های اجتماعی صحیح به جوانان، در ارائه راه­حل­هایی برای حل برخی از معضلات کوشید. بازاریابی اجتماعی می­تواند سهم قابل‌توجهی در ایجاد فضای مشارکتی جوانان در سازمان­های مردم‌نهاد داشته باشد و با افزایش مسئولیت­پذیری آنان در توسعه رفتارهای عام­المنفعه نقش قابل ملاحظه­ای داشته باشد و با آگاهی‌بخشی به افراد از هزینه­های بسیار زیادی که عدم‌یکپارچگی به دنبال دارد، بکاهد. بنابر این برنامه­ریزی و جهت­دهی به روند مشارکت عام­المنفعه جوانان مستلزم شناخت نگرش و رفتار جوانان و بررسی روابط و متغیرهای موثر در این زمینه است که در این تحقیق به آنها اشاره می­شود.

بازاریابی اجتماعی می­تواند به توسعه رفتارهای خیرخواهانه جوانان در قالب سازمان­های مردم‌نهاد کمک نماید. همچنین ارائه مدل مناسب برای توسعه مشارکت سازمان­های مردم‌نهاد در امور عام‌المنفعه، رفتارهای خیرخواهانه در جامعه را می تواند توسعه بدهد. از سوی دیگر، وجود 4498 سازمان مردم‌نهاد فعال در حوزه جوانان در سطح کشور در سال 1401 در حوزه­های مختلف و نیت خیرخواهانه آنها برای بهبود شرایط جامعه نشان از اهمیت انجام این پژوهش در جامعه هدف دارد. همچنین، هدف از قدرت‌دادن به سمن­ها، ایجاد یک جامعه بزرگ و متنوع از این سازمان­هاست که می­تواند به تقویت توسعه پایدار منجر شود. برابر متون واکاوی‌شده، سمن­ها می­توانند در چهار زمینه در توسعه پایدار موثر باشند:

- آنها می­توانند به‌عنوان جایگزینی مناسب برای دولت­ها در ارائه خدمات و اولویت­هایی همچون برنامه­ریزی برای خانواده­ها، حمایت از کودکان، توسعه مشارکت­های کوچک، محیط زیست، گردشگری و غیره فعالیت کنند.

- سمن­ها تقویت‌کننده جامعه مدنی به حساب می­آیند.

- سمن­ها منبع نوآوری، تجربه و آزمون رویکردهای نوین در مسیر تحقق توسعه هستند.

- سمن­ها نقشی مهم در بیان توقعات سیاسی جامعه به حاکمیت دارند.

بسیاری از سازمان­های مردم‌نهاد جوانان کشور به‌صورت مستقیم به دلیل موضوع فعالیت، درگیر فعالیت­های عام‌المنفعه می­باشند. ولی متاسفانه به دلیل نبود یک الگو یا مدل مناسب بازاریابی اجتماعی درست هنوز نتوانسته‌اند مشارکتی مفید و اثربخش در فعالیت­های عام‌المنفعه داشته باشند.

لذا ارائه مدل ارتقای مشارکت سازمان­های مردم‌نهاد در فعالیت­های عام‌المنفعه با رویکرد اجتماعی اگر منجر به به مشارکت اثربخش و بیشتر آنها در فعالیت­های عام‌المنفعه بشود، می­تواند موجب کاهش فقر، نابرابری، توسعه رفتارهای حمایت­گرانه در جامعه و همچنین افزایش سازمان­های مردم‌نهاد کارآ و اثربخش در جامعه شود.

در کشور ایران طبق آخرین آمار از وزارت ورزش و جوانان بیش از چهار هزار سازمان مردم‌نهاد جوانان وجود دارد، ولی این سازمان­ها چقدر توانسته‌اند به وظایف خود عمل کنند و رفتارهای عام‌المنفعه تاثیرگذار در حوزه­های مختلف داشته باشند. لذا برای سنجش اثرگذاری و میزان تغییر رفتار نیاز به بازاریابی اجتماعی است. با بازاریابی اجتماعی می­توان میزان تغییرات رفتاری در این حوزه را مشاهده و برای بهبود آن برنامه­ریزی کرد. با ایجاد تغییر در رفتارهای عام­المنفعه از طریق رویکرد بازاریابی اجتماعی می­توان انتظار تغییرات بزرگ با مشارکت جوانان داشت. ایجاد رفتارهای توسعه‌یافته در راستای منفعت جمعی از طریق سازمان­های مردم‌نهاد می­تواند به گسترش رفاه و کاهش نابرابری و افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی مردم کمک کند. استفاده از رویکرد بازاریابی اجتماعی در این پژوهش می­تواند روندهای رخ داده در رفتارهای عام‌المنفعه را نشان دهد. از سوی دیگر، جنبه نوآوری پژوهش حاضر این است که محقق در نظر دارد تمام ابعاد و شاخص­های توسعه مشارکت اجتماعی جوانان که موجب افزایش فعالیت­های خیرخواهانه سازمان­های مردم‌نهاد جوانان می­شود را فراهم آورد تا زمینه را برای تدوین الگو و مدل اثربخش مشارکت اجتماعی جوانان با رویکرد بازاریابی اجتماعی در فعالیت­های عام‌المنفعه در سطح جامعه از طریق سازمان­های مردم‌نهاد مهیا کند. همچنین این پژوهش برای اولین بار رویکرد بازاریابی اجتماعی را در بین سازمان­های مردم‌نهاد جوانان مورد استفاده قرار می­دهد تا بتواند مدل ارتقای مشارکت اجتماعی سازمان­های مردم نهاد را ارائه نماید- که قبلا کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.

در بررسی­های صورت‌گرفته سمن­های جوانان، چشم­انداز و برنامه­ راهبردی و عملیاتی مشخصی در افق آینده وجود نداشته و مشخص نیست در زمینه­ تحقق امور عام‌المنفعه چه نقش­هایی را باید ایفا کنند و در این راستا دولت و مردم چه انتظاراتی از آنها دارند. به عبارت دیگر، براساس بررسی­های انجام شده، این سازمان­ها به دلیل نداشتن یک شبکه واحد در حوزه کارهای خیر و عام‌المنفعه و نداشتن الگوی یکپارچه مشارکت کارآمد و شاید عدم توجه به حوزه بازاریابی اجتماعی در حوزه مشارکت عام­المنفعه سازمان­های مردم‌نهاد و عدم‌استفاده از این رویکرد در تغییر رفتار جامعه هدف، از نقش و میزان کارآمدی خود در تحقق مشارکت اجتماعی فعال و موثر در حوزه کارهای عام المنفعه آگاه نیستند.

 وجود یک مدل کارآمد و یکپارچه ارتقای مشارکت سمن­های جوانان در زمینه تحقق فعالیت­های عام‌المنفعه، امکان وجود یک چشم­انداز یکپارچه مشارکتی را برای فعالیت تمام سمن­های این حوزه فراهم می­آورد. به فرض وجود این مدل، در حال حاضر با توجه به عملکرد این سازمان­ها، از آن نمی­توان به‌عنوان الگویی کارآمد نام برد. چه بسا تا زمانی که مدل کارآمد براساس رویکردی بومی تدوین نشود، فعالیت این سازمان­ها باری به هر جهت بوده و امکان هرگونه پایش و ارزشیابی از فعالیت­های آنان وجود نخواهد داشت. همچنین این مدل می­تواند امکان نظارت دولت، شبکه­ سمن­ها و مخاطبان آنان را در تحقق اهداف این سازمان­ها در حوزه­های مختلف فعالیت آنان به‌ویژه مشارکت این سازمان­ها در فعالیت­های خیرخواهانه و عام‌المنفعه را فراهم کند. عدم‌استفاده از بازاریابی اجتماعی در جامعه، رفتارهای اجتماعی و گسترش ارزش­های اجتماعی و اقتصادی را در جوامع دچار مشکل می‌نماید و موانعی از جمله تبلیغات منفی و عدم‌شناخت و عدم‌آگاهی جامعه از رفتارهای خیرخواهانه جوانان باعث می­شود که رفتارهای درست و عام‌المنفعه در جامعه نهادینه نگردد.

از این رو به نظر می­رسد در حوزه حقوق اجتماعی که شامل ابعاد مختلف آموزش، تحصیل، دانش و آگاهی، اشتغال، تامین رفاه و خدمات اجتماعی، بهداشت، مراقبت و سلامت پزشکی و مشارکت آموزشی، اجتماعی و فرهنگی است، حضور سمن­های جوانان بدون مشخص‌بودن الگوی مشارکت کارآمد آنان- اگر نگوییم منفعلانه است- نیمه فعال می‌باشد، چرا که ارتباط یک سویه با بدنه دولت در جهت دریافت حمایت و از سوی دیگر مشخص‌نبودن جایگاه سمن­ها و حوزه فعالیت آنها بیانگر پویا نبودن آنان است. پژوهش حاضر با در نظر‌گرفتن عناصر رویکرد داده‌بنیاد، عوامل علّی، مقوله محور، عوامل زمینه­ای، راهبردهای موثر بر مشارکت اجتماعی جوانان در قالب سازمان­های مردم‌نهاد جوانان و پیامدهای اجرای این راهبردها را در قالب یک مدل فرایندی ارائه می­نماید. لذا سوال اصلی پژوهش این است:

 چگونه می­توان مشارکت اجتماعی جوانان را در امور عام‌المنفعه با استفاده از رویکرد بازاریابی اجتماعی ارتقا بخشید؟

روش‌شناسی پژوهش

پژوهش حاضر از نظر هدف، دو بعد دارد. از یک بعد، پژوهشی توسعه­ای است؛ از آن جهت که به شناسایی مولفه­ها و شاخص­ها می­پردازد و در جهت توسعه یک مدل در حوزه مشارکت اجتماعی جوانان در امور عام­المنفعه با رویکرد بازاریابی اجتماعی می باشد. از بعد دیگر، با توجه به اینکه پژوهشگر به دنبال بهبود روش­های اجرایی در حوزه مشارکت اجتماعی سازما­های مردم‌نهاد جوانان در امور عام­المنفعه می­باشد، از نوع کاربردی محسوب می­باشد. نوع پژوهش از بعد زمان، مقطعی و از حیث موضوع در حوزه بازاریابی اجتماعی و مشارکت اجتماعی سازمان­های مردم‌نهاد قرار می­گیرد. رویکرد پژوهش حاضر از حیث اجرا، پژوهشی است که به روش توصیفی و کیفی انجام شده است. با استفاده از منابع مورد استفاده و به تکنیک تئوری داده‌بنیاد، مدل ارتقای مشارکت اجتماعی سازمان­های مردم‌نهاد جوانان در حوزه­های عام­المنفعه طراحی شده است. روش جمع­آوری اطلاعات و داده‌ها به دو روش کتابخانه­ای و روش میدانی بود. برای جمع­آوری داده­های اولیه برای پاسخ به سوالات پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه‌ساختارمند و برای استخراج مدل مفهومی پژوهش از تکنیک گراندد تئوری و نرم‌افزار MAXQDA استفاده شد.

جامعه آماری پژوهش شامل12 نفر از مسئولان مرتبط با سازمان‌های مردم‌نهاد جوانان در وزارت ورزش و جوانان و صاحب‌نظران دانشگاهی حوزه سازمان‌های مردم‌نهاد بود. برای انتخاب و رسیدن به تعداد مورد نظر از روش نمونه­گیری هدفمند (قضاوتی) استفاده شد. این پژوهش در حوزه سازمان­های مردم‌نهاد جوانان کشور انجام گردید و جهت ارزیابی پایایی از روش درصد توافق بین دو کدگذار استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب پایایی برابر با 77 درصد بوده که چون از 6/0 بیشتر است، مورد تایید قرار گرفت.  همچنین به منظور بررسی بیشتر روایی مصاحبه­ها از رویکرد قضاوت خبرگان در مورد روایی صوری و محتوایی استفاده گردید. تصمیمگیری براساس رای 5 نفر از خبرگان انجام شد و اعتبار روایی برابر با 20//84 درصد به دست آمد که مقدار مطلوبی می­باشد و روایی مورد پشتیبانی قرار می­گیرد.

یافته‌های پژوهش

یافته­های پژوهش نشان می­دهد که 75 درصد پاسخگویان مرد و 25 درصد زن بوده­اند که 5 نفر از آنها سمن­های برتر کشور، 5 نفر مدیران حوزه جوانان کشور و 2 نفر نیز از اساتید دانشگاه بوده­اند. همچنین میزان تحصیلات 5 نفر از پاسخگویان کارشناسی ارشد و 7 نفر دکتری بوده است.

در کدگذاری اولیه بیش از 440 کد شناسایی گردید که در کدگذاری باز، کدهای اولیه به علت تعداد فراوان و تکراری‌بودن برخی از آنها به کدهای ثانویه تبدیل ­شدند. کدهای اولیه در قالب طبقه­های مشابه قرار ­گرفتند. چند کد ثانویه تبدیل به کد مفهومی شدند. در جدول 1، نتایج کدگذاری ثانویه بر اساس کدگذاری باز انجام و طبقات اصلی یا متغیرهای اصلی شناسایی شدند:

جدول 1: نتایج کدگذاری باز و کدگذاری انتخابی

ردیف

کد گذاری باز

کد کذاری ثانویه

(طبقات فرعی)

کد گذاری انتخابی

(طبقات اصلی)

1

بهبود سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی

ارتقای سرمایه اجتماعی

2

تقویت اعتماد اجتماعی در جامعه

اعتماد اجتماعی

3

تقویت ارتباط سمن‌ها با دولت

شنیدن صدای جوانان

پاسخگو‌بودن دولت

4

پاسخگو بودن دولت

5

شنیدن صدای جوانان

7

فراهم‌کردن فضای مطالبه‌گری

ایجاد کانال‌های ارتباطی جهت گفتگو

طراحی رسانه‌ای  برای گفتگو (ترویج)

8

نبود کانال‌های برای جذب سمن خود‌جوش

 

بهبود فضای گفتگو دولت با جوانان

ایجاد فضاهای گفتگو

9

حمایت درست و هدفمند  دولت از سمن‌ها

سیاست‌گذاری صحیح حمایتی

حکمرانی خوب

10

سمن‌های دولت‌محور

11

سیاست‌گذاری نادرست در تشکیل سمن‌ها

12

تغییر نگاه سیاست‌گذاران به سمن‌ها

13

رفع محدودیت‌های سنی برای سمن‌های جوانان

توسعه فضای حضور سمن‌ها

توسعه فضای حضور سمن‌ها

14

کاهش دخالت دولت

15

پذیرش حضور سمن‌ها در جامعه

پذیرش اجتماعی سمن‌ها

پذیرش اجتماعی سمن‌ها

16

درک نیازهای جوانان

 

 

17

سمن‌ها و توسعه‌یافتگی کشور

نقش تسهیل‌گری سمن‌ها

نقش تسهیل‌گری سمن‌ها

18

کمک سمن‌ها به دولت

19

نقش تنظیم‌گری سمن‌ها

20

دغدغه‌مند‌بودن سمن‌ها

دغدغه‌مند‌بودن سمن‌ها

دغدغه‌مند بودن سمن‌ها

21

افزایش آگاهی و دانش سمن‌ها

توانمندسازی سمن‌ها

آموزش

22

توانمندسازی سمن‌ها

 

 

23

شبکهسازی

حساس‌سازی جامعه جوانان

حساس‌سازی  جامعه جوانان

24

ابعاد فعالیت سمن‌ها

نوع فعالیت سمن‌ها

نوع فعالیت سمن‌ها

 

25

آموزش مشارکت از خانواده

فرهنگ مشارکت اجتماعی

تقویت فرهنگ مشارکت اجتماعی

26

فرهنگ مشارکت

27

تمرین مشارکت در سمن‌ها

28

سابقه مشارکت در تاریخ کشور

29

سطح رفاه جامعه

30

مشارکت حکومت‌مدار

انگیزه‌های خودخواهانه در مشارکت

انگیزه‌های خودخواهانه مشارکتی

31

مشارکت اجتماعی خودخواهانه

32

خودجوش‌بودن تشکیل سمن‌ها

احساس مسئولیت اجتماعی

مسئولیت‌پذیری اجتماعی

33

جلوگیری از بی‌تفاوتی جوانان

34

تغییر ارزش‌ها و نگرش‌ها

ارزش‌ها و نگرش‌های جوانان

ارزش‌ها و نگرش‌های جوانان

35

سرعت تغییرات و شکافی نسلی

36

شناخت و  پیدا‌کردن زبان مشترک توسط سمن‌ها

37

تخصص سمن‌ها

توان و تخصص سمن

توان و تخصص سمن

38

مشکلات ساختاری سمن‌ها

ساختار سمن ها

ساختار سازمانی سمن‌ها

39

نحوه تعامل بین اعضای سمن

تعامل بین اعضای سمن‌ها

تعامل بین اعضای سمن‌ها

40

بهره‌گیری از باورهای مردم برای جذب در سمن‌ها

پیشبرد و توسعه رفتارهای مطلوب مشارکتی

پیشبرد و توسعه رفتارهای مطلوب مشارکتی

41

همدلی برای توسعه مشارکت

42

حضور در میدان

43

نوآوری اجتماعی

نوآوری اجتماعی

کارآفرینی اجتماعی

44

استفاده از افراد مشهور

استفاده از افراد مشهور

استفاده از افراد مشهور

45

تبلیغات دهان به دهان

تبلیغات دهان به دهان

تبلیغات دهان به دهان

46

گفتگوی چهره به چهره جهت جذب به سمن‌ها

47

تهیه مجموعه آموزشی و توزیع آن بین مردم

برگزاری کمپین و جشنواره

برگزاری کمپین و جشنواره

48

ایجاد کمپین معرفی سمن‌ها

49

برگزاری جشنواره

50

کمپین‌های تبلیغی

51

ایجاد مرکز برای توسعه رفتارهای عام‌المنفعه

 

52

انگیزش‌های رفتاری

انگیزش

انگیزش

53

استفاده از رسانه‌های اجتماعی

استفاده از رسانه‌های اجتماعی

استفاده از رسانه‌های اجتماعی

54

برندسازی رفتار مشارکتی

برندسازی رفتار مشارکتی

برندسازی رفتار مشارکتی

55

مردمی‌بودن  اعضای سمن‌ها

نوع‌دوستی

56

ارتباطات اجتماعی

ارتباطات اجتماعی

ارتباطات اجتماعی

57

ایجاد رقابت بین سازمان‌های مردم‌نهاد

ایجاد رقابت بین سازمان‎های مردم نهاد

ایجاد رقابت بین سازمان‎های مردم‌نهاد

58

رتبه‌بندی سمن‌ها

59

مدیریت هزینه‌های مشارکت جامعه مخاطبان

مدیریت هزینه‌های مشارکت جامعه مخاطبان

مدیریت هزینه‌های مشارکت جامعه مخاطبان

60

فراهم‌سازی دفاتر کار برای سمن‌ها

فراهم‌سازی دفاتر کار برای سمن‌ها  (سمن‌سرا)

فراهم‌سازی دفاتر کار برای سمن‌ها  (سمن‌سرا)

61

جذب رضایت مشتریان سازمان

جذب رضایت مشتریان سازمان

جذب رضایت مشتریان سازمان

62

ایجاد پویش‌های رسانه‌ای

ایجاد پویش‌های رسانه‌ای

ایجاد پویش‌های رسانه‌ای

63

درگیر‌کردن ذینفعان

درگیر کردن ذینفعان

درگیر کردن ذینفعان

 

داده‌های خزوجی نرم‌افزار مکس کیودا نشان می­دهد که در مرحله انتخابی 38 کد نهایی در شش گروه انتخابی (عوامل علّی، عوامل مداخله­گر، عوامل زمینه­ای، پدیده اصلی، راهبردها و پیامدها) توزیع شده و با توجه به طبقات استخراج‌شدن براساس رویکرد داده‌بنیاد، مدل مفهومی ذیل با استفاده از نرم‌افزار مکس کیودا طراحی و سپس مدل مفهومی نهایی براساس رویکرد داده‌بنیاد تدوین شد.

 

نقشه 1: مدل نهایی پژوهش خروجی از نرم‌افزار مکس کیودا

 

بحث و نتیجه‌گیری

برای تبیین مدل نهایی، نتایج مصاحبه­ها در قالب پنج مقوله شرایط علّی، پدیده اصلی، راهبردها، عوامل مداخله‌گر، عوامل زمینه‌ای و پیامدها به ترتیب زیر تحلیل شدند.

شرایط علّی (عوامل علّی)

عوامل علّی استخراج‌شده (ارزش­ها و نگرش­های جوانان، اموزش، دغدغه‌مند‌بودن سمن­ها، توان و تخصص سمن­ها، برگزاری کمپین و جشنواره، استفاده از افراد مشهور، تبلیغات دهان به دهان و انگیزش) را می‌توان در سه بخش بازاریابی و تبلیغات، آموزش و توانمندسازی و انگیزه‌های فردی و گروهی اعضای سمن‌ها مورد بررسی قرار داد.

1) بازاریابی و تبلیغات: بازاریابی و تبلیغات در علم مدیریت بازرگانی یکی از بهترین روش‌ها برای توسعه بازار و فروش خدمات است. در این تحقیق نیز مصاحبه‌شوندگان به عواملی چون برگزاری کمپین و جشنواره برای معرفی خدمات سمن­ها و استفاده از افراد مشهور و تبلیغات دهان به دهان در اجرای برنامه­ها و خدمات توسط سمن­ها اشاره داشتند. سمن­های جوانان برای توسعه برنامه­های خود جهت جذب نیرو و افزایش مشتریان یا مخاطبان خود نیازمند راهبرد صحیح با استفاده از بازاریابی اجتماعی می­باشند. سمن­ها می­توانند با اجرای کمپین­ها و جشنواره­ها و استفاده از افراد مشهور، برنامه­ها و اهداف خود را معرفی و تبلیغ نمایند تا بتوانند افراد جدیدی را به سمن و مخاطبان برنامه­ها بیافزایند.

2) آموزش و توانمندسازی: یکی از دلایلی که سمن­ها تا کنون نتوانسته‌اند اثربخشی لازم را در اهداف خود داشته باشند، نبود آموزش­های لازم و تخصصی برای اجرای برنامه­ها و عدم‌توانمندی فردی و گروهی سمن­ها در اجرای برنامه­ها می باشد. بیشتر دوره­های آموزشی برگزار‌شده برای اعضای سمن­ها دارای اثربخشی مناسب نبوده و نتوانسته سمن­ها را به آن توانمندی و قدرت در اجرای برنامه­های موثر در جامعه سوق بدهد.

3) انگیزه‌های فردی و گروهی اعضای سمن­ها: برای مشارکت و کارهای دواطلبانه، روحیه فردی و جمعی نوعدوستانه نیاز است. افراد با روحیه و انگیزه­های منفعت‌طلبانه نمی­توانند در سازمان­های مردم‌نهاد جوانان برنامه­های عام المنفعه اجرا نمایند، زیرا برنامه‌های عام‌المنفعه نیاز به ارزش و نگرش­های ویژه دگرخواهانه دارد. از سوی دیگر، دغدغه‌مند‌بودن اعضای سمن می‌تواند میزان فعالیت­های یک سمن را افزایش بدهد. برای توسعه سمن­های جوانان نیاز زیادی به جوانان دغدغه­مند و دارای انگیزه، روحیه و نگرش دگرخواهانه می­باشد. سمن­هایی که حس و روحیه مشارکت ندارند باعث می شوند که سمن­های دیگر هم بی‌انگیزه شوند. در کارهای داوطلبانه و خیرخواهانه موضوع خودخواهی و منفعت شخصی یا گروهی جا ندارد. بیشتر باید به فکر جامعه و اهداف تاسیس سمن بود.

 پدیده اصلی (عوامل محوری)

1) نقش تسهیل­گری سمن­ها: یکی از وظایف سمن‌ها، ایجاد ارتباطات و تسهیل‌گری میان مردم و دولت و سازمان‌های دولتی و بخش خصوصی است. سمن‌ها می‌توانند روند توسعه را در مناطق محروم و جاهایی که دولت توان ورود کامل را ندارد، بخبود بخشند و روند را برای مشارکت و توسعه ان جامعه تغییر بدهند. برای مثال، می‌تواند تسهیل‌گر در توسعه روستاها و مناطق کم‌برخوردار نقاط شهری باشند. سمن‌ها می‌توانند با بازاریابی اجتماعی، رفتارهای اجتماعی غلط در جامعه را اصلاح یا رفتارهای صحیح را تبدیل به فرهنگ جامعه نمایند. دولت باید به تسهیل‌گیری سمن‌ها در امر توسعه جامعه اعتقاد کامل داشته باشد تا سمن‌ها براحتی بتوانند در برنامه ها مشارکت نمایند.

2) پذیرش اجتماعی سمن­ها: بخشی از حاکمیت، اعتقاد واقعی به مشارکت اجتماعی ندارد و تشکل‌های اجتماعی را محصول وارداتی غرب می‌داند و رویکردش به این نهاد اجتماعی در نگاهی خوش‌بینانه، بازوی اجرایی دولت و تأمین‌کننده بخشی از منابع مالی موظف دولت و در نگاه بدبینانه، جاسوس دشمن و نه شریک توسعه است. این تغییر و چرخش رویکرد خوش‌بینانه و بدبینانه به تغییرات مداوم سیاست‌ها و مدیریت‌ها در دولت‌ها برمی‌گردد- البته بخشی از این اتهامات به‌واسطه سیاسی‌شدن و سوداگری برخی از سمن‌ها درست است.

از سوی دیگر، موضوع پذیرش فقط از سوی دولت یا نهادهای سیاسی یا حاکمیتی مطرح نیست، بلکه در بین مردم بطن جامعه نیز هنوز فرهنگ پذیرش سمن­ها و فعالیت­های آنها وجود ندارد. مهمترین دلیل آن نیز اثربخش نبودن برنامه­های سمن­ها یا نداشتن کارنامه مناسب سمن­ها طی فعالیت‌های چند دهه­ای در ایران می‌باشد. سمن­های جوانان بیشتر سازمان­های مردم‌نهاد قائم به فرد هستند که هنوز نتوانستند جایگاه اجتماعی خود را به‌عنوان سازمان مردم‌نهاد به دست بیاورند. لذا برای توسعه فعالیت‌های سمن­ها نیاز است سمن­ها از سوی حاکمیت و جامعه پذیرش شوند. از سوی دیگر، سمن­ها نیز باید دامنه فعالیت خود را انجام کارهای شاخص و بزرگ و اثربخش در جامعه مطرح نمایند تا به نوعی از کیان سازمانی خود دفاع کنند.

3) حساس‌سازی جامعه جوانان: جوانان جامعه، سرمایه­های اصلی یک کشور هستند. اگر جوانان یک کشور به مسائل و مشکلات و چالش­های پیش روی جامعه خود حساس نباشند، آن جامعه از پویایی لازم برخوردار نیست. جامعه پویا و مسنجم جامعه­ای است که جوانان آن، دغدغه و نگرانی­های حال و آینده کشور خود را دارند. برای رسیدن به اهداف خود برنامه­ریزی و مشارکت دارند. لذا در کشور ایران نیز جوانان باید برای مشارکت و حضور در جامعه در قالب سازمان­های مردم‌نهاد یا سایر روش­های مشارکت در امر توسعه جامعه مشارکت داشته باشند. سمن­های جوانان می‌توانند با اجرای برنامه­ها و فعالیت­های مناسب به همراهی حاکمیت، جوانان جامعه را نسبت به مسائل روز جامعه حساس نمایند و آنها را برای مشارکت در فعالیت‌های دواطلبانه و عام‌المنفعه ترغیب نمایند.

4) مسئولیت‌پذیری سمن­ها: یکی از مهمترین موضوعات در موضوع مشارکت، پذیرش مسئولیت فردی اعضای سمن‌ها و جمعی در قالب سمن‌ها می‌باشد. این موضوع با مقوله دغدغه‌مند‌بودن سمن‌ها ارتباط نزدیکی دارد. سمن‌های دغدغه‌مند،  احساس مسئولیت اجتماعی بیشتری دارند.

5) ایجاد رقابت بین سمن­ها: رقابت همیشه راهبردی مناسبی برای سنجش توانایی و بهبود عملکرد سازمان­ها می‌باشد. سازمان­ها با رقابت و ارزیابی عملکرد خود در دوره­های مختلف زمانی می­توانند تصمیم­گیری درست در مورد هدف­گذاری­ها و برنامه­ریزی­های آینده داشته باشند. وزارت ورزش و جوانان می­تواند با برگزاری برنامه­هایی همانند رتبه­بندی سمن­­ها و ارزیابی سالیانه آنها و تجلیل از برترین­ها فضا را برای رقابت بیشتر سمن­ها باز نماید.

6) برندسازی رفتار مشارکتی: هر محصول یا خدمتی نیاز به برندسازی و برجسته‌سازی در بازار هدف خود دارد. برای برندسازی رفتارهای مشارکتی نیازمند حضور بیشتر جوانان در جامعه و تبلیغ و توسعه رفتارهای مشارکتی در قالب سازمان­های مردم‌نهاد جوانان است. هر چقدر برنامه­های مشارکتی جوانان در رسانه­ها و فضای جامعه معرفی و تبلیغ شوند، بیشتر برندسازی می­شود.

7) توسعه ارتباطات اجتماعی و طراحی رسانه‌ای برای گفتگو: یکی از راه­های توسعه کارهای داوطلبانه، توسعه ارتباطات سازمان‌های مردم‌نهاد در سطح جامعه است. این ارتباط می­تواند در سطح فردی تا سطح سازمانی سمن­ها باشد. در سطح سازمانی، سمن می­تواند توسعه روابط خود را با سازمان­های دیگر دولتی در سطوح استانی و کشوری انجام دهد و با رفتار مدنی حتی برخی از موانع دولتی را رفع نماید. توسعه ارتباطات اجتماعی می‌تواند هزینه های فعالیت سمن­ها را در جذب مخاطبان و توسعه کارهای عام‌المنفعه کاهش بدهد.   

9) مدیریت هزینه‌های مشارکت جامعه مخاطبان: یکی از ویژگی­های سمن ها، غیرانتفاعی‌بودن است؛ یعنی هیچ وابستگی به نهادهای دولتی ندارند. از سوی دیگر، غیرسیاسی هستند و نمی‌توانند لابی‌های سیاسی در رده‌های استانی و کشوری انجام دهند. لذا برای مدیریت و حفظ موجودیت خود نیازمند کاهش هزینه‌های مشارکت می‌باشند. این کاهش هزینه‌ها از حوزه مالی تا حوزه سیاسی را می‌تواند شامل شود. لذا سمن‌های  موفق سمن‌هایی هستند که هزینه‌های فعالیت‌های خود را کاهش و شفافیت مالی و رفتاری دارند و سالیانه مجامع خود را برگزار می‌نمایند و خروجی آن را در اختیار مخاطبان خود قرار می‌دهند.

عوامل مداخله‌گر

منظور از عوامل مداخله‌گر، عواملی هستند که در اقلام مختلف مدل مؤثر هستند و در شکل­گیری مدل مفهومی ارتقاِی مشارکت جوانان در امور عام‌المنفعه به‌عنوان عامل موثر در بخش­های مختلف نقش ایفا می­کند. یکی از عوامل مداخله‌گر، پاسخگو بودن دولت یا حکمرانی خوب است. در این تحقیق متخصصان به این امر اذعان کردند که فضای اجتماعی جامعه می­تواند زمینه توسعه رفتارهای مشارکتی را فراهم آورد و هم می­تواند با ایجاد فضای نامناسب از سوی حاکمیت رفتارهای مشارکت جوانان را کاهش داد. لذا عامل حاکمیت نقش مهمی در توسعه رفتارهای مشارکتی جوانان دارد.

برای مثال، می‌توان گفت که پس از 25 سال هنوز قانونی برای سمن‌ها در کشور وجود ندارد و امور و مناسبات سمن‌ها بر اساس آیین‌نامه مصوب هیئت‌وزیران (سال 1395) به‌سختی می‌گذرد. حتی در لایحه برنامه هفتم توسعه برخلاف برنامه‌های پیشین، برای سمن‌ها یک نقش حداقلی (تأمین مالی مبتنی بر خیر اجتماعی) در نظر گرفته‌شده است (بند 7 ماده 84 از فصل 18 سیاست داخلی و ارتقای سلامت اجتماعی) و پیش‌نویس قانون سمن‌ها در مجلس نیز بی‌حضور سمن‌ها در کمیسیون امور شوراهای مجلس در دست بررسی است.

بخشی از حاکمیت، اعتقاد واقعی به مشارکت اجتماعی ندارد و تشکل‌های اجتماعی را محصول وارداتی غرب می‌داند و رویکردش به این نهاد اجتماعی در نگاه خوش‌بینانه، بازوی اجرایی دولت و تأمین‌کننده بخشی از منابع مالی موظف دولت و در نگاه بدبینانه، جاسوس دشمن و نه شریک توسعه است. این تغییر و چرخش رویکرد خوش‌بینانه و بدبینانه به تغییرات مداوم سیاست‌ها و مدیریت‌ها در دولت‌ها برمی‌گردد- البته بخشی از این اتهامات به‌واسطه سیاسی‌شدن و سوداگری برخی از سمن‌ها درست است. با این همه، تعداد سمن‌ها در داخل کشور افزایش یافته و روند مشارکت افزایشی است، ولی اینکه این افزایش اثربخش بوده یا نه موضوع پژوهشی‌های آتی می‌تواند باشد.

عوامل زمینه‌ای

عوامل زمینه‌ای نقش مهمی در شکل‌گیری راهبردها و پیامدها دارند. در این پژوهش عوامل زمینه‌ای شناسایی‌شده شامل نوع فعالیت سمن‌ها و ساختار سازمانی سمن‌ها می‌شود. یکی از مشکلات سمن‌ها در نحوه مدیریت و نحوه ساختار سازمانی و فعالیتی که انها مشارکت می‌کنند، میباشد. مدیریت غیرعلمی و غیرتخصصی، غیرشفاف و غیرپاسخگو، ضعف مدیریت ریسک، مدیریت احساسی و تعصب‌آمیز، ناتوانی در مدیریت ایده‌های نو و ناتوانی در تأمین و مدیریت مالی از آسیب‌های مدیریت سمن‌هاست. مشکلات مالی، بنانشدن اصولی بسیاری از سمن‌ها بر ساختار مناسب و تشکیلات حرفه‌ای و تخصصی و…، فقدان مهارت‌های مدیریتی مدیران سمن‌ها و چالش‌های منابع انسانی و داوطلبان در این نهادهای اجتماعی از کلان‌چالش‌های این حوزه است که بر توسعه رفتارهای مشارکتی در بین جوانان تاثیر منفی گذاشته است.

راهبردهای توسعه مشارکت

راهبردهای توسعه مشارکت جوانان در قالب سمن‌ها را می‌توان در قالب دو راهبرد کلی توسعه فضای حضور سمن ها و تقویت فرهنگ مشارکتی بیان کرد.

 راهبرد توسعه فضای حضور سمن‌ها در جامعه: دولت می‌تواند بستر مناسبی برای افزایش مشارکت از طریق سیاست‌ها و راهبردهای کاهش تصدی‌گری دولت، تسهیل تشکیلاتی‌شدن سمن‌ها و ایجاد نظام مشارکت اجتماعی، شناساندن سمن‌ها به جامعه و نهادینه‌کردن جایگاه آنها و تسهیل ورود سمن‌ها در ساختار سیاست‌گذاری و خط‌مشی‌گذاری در کشور مهیا کند. رفتارهایی همانند جذب رضایت جوانان، توسعه فضای حضور سمن‌ها، درگیر کردن جوانان در برنامه‌ها(درگیری ذینفعان) و ارتقای سرمایه اجتماعی در سطح جامعه می‌تواند یکی راهبردهای اثرگذار توسعه رفتارهای مشارکتی در جامعه جوانان باشد.

تقویت فرهنگ مشارکتی: مولفه‌های که از سوی مصاحبه‌شوندگان در این تحقیق برای این راهبرد بیان شدند شامل کارآفرینی اجتماعی، ایجاد پویش‌های رسانه‌ای، استفاده از رسانه­های اجتماعی و پیشبرد و توسعه رفتارهای مطلوب مشارکتی می باشد. فرهنگ مشارکت، نیازمند آموزش است. فرهنگ مشارکت باید از کودکی در خانواده‌ها و در مدارس در سطح شهر تمرین، آموخته و نهادینه شود- نه این‌که فرد در سن بزرگ‌سالی وقتی وارد جامعه و فعالیت‌های اجتماعی می‌شود، چون اصول کار تیمی و مشارکتی را نمی‌داند و فرهنگ مشارکت در او نهادینه نشده است، در فعالیت‌های اجتماعی ناموفق می‌شود. باید اِعمال نقش مردم در اداره امور از سطوح پایین آغاز شود و به بالا برود. در کشوری که مشارکت اجتماعی نبوده است، نمی‌توان یک‌دفعه مشارکت اجتماعی را از سطح کلان حاکمیت آغاز کرد. مشارکت باید از سطوح پایین به بالا در اداره محل، شهر و.. از سطوح خرد آغاز شود و به‌تدریج به سطوح کلان حاکمیت برسد. بنابر این حاکمیت و نهادهای فرهنگی و آموزشی باید فرهنگ‌سازی مشارکت در تمام سطوح از خرد تا کلان را در سیاست‌ها و برنامه‌های خود لحاظ کنند. ایجاد و تقویت گفتمان مشارکت اجتماعی، راهبرد توسعه سمن‌هاست. گفتمان‌سازی شامل دو بخش قوام‌سازی و تقویت گفتمان بین تشکلی و گفت‌وگوی تشکل‌ها با حاکمیت است.

پیامدهای ارتقای مشارکت جوانان

با توجه به مقوله­های استخراج‌شده از پیامدهای مشارکت جوانان در سازمان­های مردم‌نهاد در امور عام‌المنفعه  پیامدهایی چون: افزایش حضور جوانان در سمن­ها، رونق کارآفرینی اجتماعی، توسعه رفتارهای مشارکتی عام‌المنفعه در بین جوانان، ارتقای حساسیت اجتماعی، مسئولیت­پذیری جوانان و توسعه کمی و کیفی سازمان­های مردم‌نهاد جوانان متصور است. نهادهای اجتماعی به‌ویژه نهادهایی که به‌صورت خودجوش از بطن و متن جامعه رویش پیدا می­کنند، آثار ماندگاری را در ساخت جامعه بر جا می­گذارند. این نهادها بعد از پیدایش خود، مناسبات و شکل ساختاری جوامع را تحت تاثیر قرار می­دهند و حاکمان سیاسی را به‌عنوان تدبیرکنندگان امور جامعه، ملزم به ایجاد تدابیری برای حذف، پذیرش، تعدیل، سازگاری و... می­سازند. افزایش آگاهی­های اجتماعی، ناکارآمدی مدیریت یک جانبه از سوی دولت، ضرورت مشارکت مردمی در پیشبرد امور و... از جمله عللی محسوب می­شوند که باعث ایجاد سازمان­های مرد‌نهاد شده­اند. رویکرد سازنده و مثبت به این سازمان­ها این است که در مجموع به همراه نظام سیاسی باعث افزایش رضایت­مندی شهروندان خواهند شد. اما مهمترین کارکردهای سازمان‌های مردم‌نهاد عبارت‌اند از: پر کردن شکاف جامعه و حکومت؛ اولویتبندی تقاضاهای اجتماعی؛ مشاوره به حکومت؛ نقد عملکرد حکومت؛ تاثیرگذاری فعالیت های سازمان های مردم نهاد بر نهادهای دولتی؛ ارتقای سطح فرهنگ مشارکت عمومی؛ افزایش آگاهی­های اجتماعی مردم؛ توان بالا برای جذب نخبگان اجتماعی؛ ایجاد هماهنگی و انسجام اجتماعی؛ کاهش خشونت اجتماعی یا به‌صورت خلاصه انجام کارهای عام‌المنفعه در راستای توسعه اجتماعی جامعه.

مشارکت در امور خیر و نیکوکاری در ایجاد شکوفایی، همبستگی، پذیرش، مشارکت، انسجام اجتماعی و کاهش نابرابری اقتصادی و اجتماعی با عنوان «عاملیت» در ارتقای سلامت اجتماعی نقش مهمی ایفا می­کند. به عبارت دیگر، پدیده نیکوکاری وعملکرد موسسه‌های خیریه وکنشگران زمینه‌ساز سلامت اجتماعی است. افراد با فعالیت داوطلبانه در امور خیر، نهادها و سازمان­های خیریه به آرامش و سلامت روانی و شادابی دست می‌یابند. با مشارکت اجتماعی داوطلبانه در امور خیر احساس ارزشمندی می‌کنند و سعی در بهبود روابط خود با دیگران می‌نمایند که در نتیجه بهبود و ارتقای رضایتمندی در روابط آنان با یکدیگر و اجتماع را در پی خواهد داشت.

پیشنهادها

اگرچه سن شناسنامه‌ای سمن‌ها بالای ۲۰ سال است، اما به دلیل نبود درک درست از مشارکت اجتماعی و حتی هراس از توسعه‌ اجتماعی و ورود و اختلاط مدام دو حوزه سیاسی و اجتماعی به یکدیگر، ماهیت و شکل این سازمان‌ها با سن شناسنامه‌ای‌شان انطباق ندارد و لذا آسیب‌های جدی به حوزه مشارکت اجتماعی از این ناحیه وارد شده است. لذا پیشنهاد می­شود که فضای اجتماعی مشارکت از طریق تصویب قانون های مرتبط با فعالیت‌های سمن­ها بازگشایی شود.

از میان آسیب‌های مدیریت سمن‌ها می‌توان به ضعف دانشی و بینشی در مدیران، رویکرد ابزاری فعالان اجتماعی به سمن‌ها، فقدان تفکر تشکل‌گرا و قائم ‌به ‌فرد بودن سمن‌ها، ضعف مطالبه‌گری و بخشی‌نگری در سمن‌ها، ناتوانی در تعامل مؤثر با دولت، نداشتن راهبرد و برنامه مشخص، نگاه حداقلی مدیران و ضعف در شناخت مسائل اجتماعی و نیازها و اولویت‌های جامعه و ابزار جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی قرارگرفتن اشاره کرد. برای رفع مشکلات مدیریتی و افزایش توان تخصصی سمن­ها نیاز به توانمندسازی سمن­ها و اعضای آن­ها می­باشد. سمن‌ها باید از طریق تخصصی‌شدن امور حوزه سمن‌ها، برگزاری گردهمایی‌ها و نشست‌های عمومی و تخصصی، آموزش و توانمندسازی، تضمین دسترسی آزاد به اطلاعات، شناسایی تجارب داخلی و جهانی، ایجاد نظام بانک اطلاعاتی سمن‌ها، انجام پروژه‌های مطالعاتی و آسیب‌شناختی در حوزه سمن‌ها و ایجاد سازوکارهای دانشی مدیریت سمن‌ها (مدیریتی، مشارکتی، نظارتی، ارزیابی، ارتباطی و تشویقی) با همکاری دولت، سمن‌ها، شبکه‎‌ها و صاحب‌نظران اجتماعی تقویت شوند.

از طرف دیگر، مشارکت اجتماعی جوانان در جامعه همانند سایر حرفه‌ها مانند نظام پزشکی، نظام مهندسی و ... بایذ نظام‌مند باشد، اما نظام مشارکت اجتماعی وجود ندارد و تئوریزه نشده است تا به‌عنوان یک تشکیلات غیردولتی واسط بین ملت و دولت باشد و نقش تشکل‌های اجتماعی اعم از سمن­ها، خیریه‌ها و سایر گروه‌های اجتماعی و .... نیز تعریف و مشخص‌نگردیده است. راه نجات جامعه از بحران‌های اجتماعی و سیاسی، تأمین مشارکت اجتماعی مردم به‌ویژه جوانان است. شیوه‌ تأمین مشارکت اجتماعی، اعتماد به جوانان و سرمایه‌های اجتماعی جامعه است. حوزه‌ اجتماعی، مهماندار همه‌ سلیقه‌ها و نقطه‌نظراتی است که برای بهبود شرایط اجتماعی کشور فارغ از نقطه‌نظرات شخصی در چارچوب یک اساسنامه گرد هم می‌آیند.

سمن­ها یکی از بازوان مهم دولت برای ایجاد تغییر رفتار یا بهبود رفتار و فرایندها در جامعه برای موضوعات پایه‌ای توسعه می‌باشند. سمن‌ها با حضور خود در میدان‌های اجتماعی، میزان همراهی مردم با دولت را افزایش می‌دهند و دولت و نظام را برای رسیدن به حاکمیت مطلوب کمک می­کنند. لذا برای رسیدن به جامعه مدنی مطلوب با هدف حاکمیت مردم به مردم نیازمند سازمان­های مردم‌نهاد فعال و دارای ایده برای تغییر رفتارهای آسیب­زا به رفتارهای توسعه­گرا در جامعه هستیم. از سوی دیگر، دولت ضمن واگذاری کارهای غیرحاکمیتی خود به سازمان نظام مشارکت اجتماعی، فرصت بهره‌مندی از نظرات کارشناسی و تجارب ارزشمند این سازمان را برای مردم فراهم می‌‌کند.

  • منابع

    • صابری، علی؛ باقری، قدرت اله؛ یزدانی، حمیدرضا؛ علی‌دوست، ابراهیم و قربانی، محمدحسین. (1398). «طراحی مدل آمیخته بازاریابی اجتماعی جهت توسعه ورزش همگانی». مدیریت و توسعه ورزش. 8 2 (پیاپی18) ،صص 1-21.
    • ططری، احسان؛ احسانی، محمد؛ نوروزی سیدحسینی، رسول و کوزه‌چیان، هاشم. (1398). «طراحی مدل مشارکت در ورزش‌های تفریحی با رویکرد بازاریابی اجتماعی». پژوهش‌های کاربردی در مدیریت ورزشی. سال 7، شماره 4(28 پیاپی)، صص 87-98.
    • گزارش ارزشیابی سازمان‌های مردم‌نهاد جوانان سال 1401. https://saman.msy.gov.ir.
    • محبوبی شریعت پناهی، نسیم‌السادات. (1398). «ارائه الگوی مشارکت سازمان‌های مردم‌نهاد در دسترسی زنان به حقوق اجتماعی در ایران(مورد مطالعه: شهر زنجان)». رساله دوره دکتری رشته مطالعات زنان، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس.
      • Akbar, M. B., Foote, L., Lawson, A., French, J., Deshpande, S., and Lee, N. R. (2021). “The social marketing paradox: challenges and opportunities for the discipline”. International Review on Public and Nonprofit Marketing.
      • Agyemang, G., O’Dwyer, B., Unerman, J. and Awumbila, M. (2020). “Seeking “conversations for accountability”. Accounting, Auditing & Accountability Journal, Vol. 30 No. 5, pp. 982–1007.
      • Appe, Susan. Barragán, Daniel. (2017). “Universities, NGOs, and civil society sustainability: preliminary lessons from Ecuador”. Development in Practice 27(4):472-486.
      • Andreasen, A. (2002). “Marketing social marketing in the social change marketplace”. Journal of Public Policy & Marketing, 21 (1), 3-13.
      • Andreasen, A. (2019). “Profits for Nonprofits: Find a Corporate Partner”. Harvard Business Review, 47 -59.
      • Corbin, J.M. and A. Strauss. (2008). “Grounded theory research: Procedures, canons, and evaluative criteria”. Qualitative sociology, 13(1): p. 3-21.
      • Charmaz, K. (2006). Grounded theory: Objectivist and constructivist methods. 2nd ed ed, London: Thousand Oaks, CA: Sage.
      • Fukofuka, P. & Jacobs, K. (2018). “Accounting as capital and doxa: exploring power and resistance in World Bank projects in Tonga”. Accounting, Auditing & Accountability Journal, Vol. 31 No. 2, pp. 608-625.
      • Luca, N., Hibbert, S. and McDonald, R. (2016). “Midstream Value Creation in Social Marketing”. Journal of Marketing Management, 32 (11-12), 1145-1173.
      • Ikenna Elias Asogwa. (2023). “Uptake of sustainability reporting adoption by non-governmental organisations: An agenda for policy and practice”. Journal of Cleaner Production Volume 388, 15 February 2023, 135842. https://doi.org/10.1016/j.jclepro.2022.135842.
      • Marie-Laure Mourre. (2022). “Une autre approche pour faciliter les changesets comportment des patients: le marketing social Another approach to facilitating patient behaviour change: Social marketing”. Kinésithérapie, la Revue Volume 22, Issue 245, May 2022, Pages 3-7
      • Mahima Mathur & Sanjeev Swami. (2023). “Can social marketing be the key to social change in India?” Journal of Advances in Management Research, Emerald Group Publishing Limited, vol. 20(2), pages 310-328, February.
      • Kuruppu, Sanjaya. Lodhia Sumit K. (2020). “Shaping accountability at an NGO: a Bourdieusian perspective”. Article in Accounting Auditing & Accountability Journal· DOI: 10.1108/AAAJ-09-2016-2696-
      • Kubacki, K., Rundle-Thiele, S., Schuster, L., Wessels, C. and Gruneklee, N. (2015c). “Digital Innovation in Social Marketing: A Systematic Literature of Interventions Using Digital Channels for Engagement”. In W. Wymer (Ed.), Innovations in Social marketing and Public Health Communications: Improving the Quality of Life for Individuals and Communities.
      • Rundle-Thiele, S., Dietrich, T., Carins, J. (2021). “CBE: A framework to Guide the Application of Social Marketing to Behaviour Change”. Social Marketing Quarterly.
      • Shams, M. and Shamsi, M. (2018). “Increasing the usage of personal protective equipment in constructing subway stations; an application of social marketing model”. Armaghane Danesh Bimonthly Journal, 18, 495–508.
      • Venturini, R. (2016). “Social marketing and Big Social Change: Personal Social Marketing Insights from a Complex System Obesity Prevention Intervention”. Journal of Marketing Management, 32 (11-12), 1-10.