نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی، دانشگاه یزد(نویسنده مسئول) E-mail: hafrasiabi@yazd.ac.ir
2 کارشناس ارشد جامعه شناسی، دانشگاه یزد
چکیده
مدگرایی یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی مدرن است که هم زاده تحولات فرهنگی و اجتماعی معاصر و هم ریشه بروز بسیاری از تغییرات فرهنگی به شمار می آید. هدف این تحقیق، بررسی مدگرایی جوانان در یک رویکرد جامعه شناختی است. مبنای نظری برای طرح فرضیه چندمتغیره، نظریات بوردیو، گیدنز، بلاو، تاجفل و ترنر است و فرضیه پژوهش در قالب یک مدل ساختاری و چندمتغیره طرح شده است. مطالعه به روش پیمایشی، با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای با حجم 400 نفر در میان جوانان 15 تا 29 ساله شهر یزد با استفاده از پرسشنامه انجام شد. نتایج نشان داد میانگین شاخص کلی مدگرایی پایین تر از متوسط است. بیشترین تأثیرات بر مدگرایی بهترتیب ناشی از مدگرایی خانواده، منش، همنوایی اجتماعی، دینداری و دلبستگی به خانواده است. برآورد شاخصهای کلی برازش و همچنین ضرایب ساختاری و اندازهگیری، کلیت مدل طرح شده را تأیید میکند.- هرچند برخی اصلاحات در آن میتواند به بهبود مدل در مطالعات آینده کمک کند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Sociological Analysis of Fashionism among the Youth of Yazd City
نویسندگان [English]
- Hossein Afrasiabi 1
- Hamed Sayarkhalaj 2
- Kaveh Shokouhifar 2
1 Ph.D., Assistant Professor in Sociology, Yazd University
2 Master degree in Sociology, Yazd University
چکیده [English]
Fashionism is an important social phenomena of modern societies that resulted from contemporary socio-cultural evolutions and simultaneously lead to cultural and social changes. The aim of this research was to a sociological analysis of fashionism among the youth of Yazd city. Theoretical frame was based on a multivariate hypothesis Bourdieu , Giddens , Blaw, Tajfel and Turner theories. In addition، the empirical literature has had a role in entering some variables into the model. The research method is survey in which 400 of youth of Yazd were selected based on a multi-stage cluster sampling method and data gathered by a questionnaire. The results showed that fashionism is under scale. Family fashionism, Habitus, social conformity, religiosity and attachment to family was more influencial variables on youth fashionism. The estimation of the global goodness-of-fit indices and the structural and measurement coefficients totally confirmed the model, although there are some recommendations for modification of the hypothesized model.
کلیدواژهها [English]
- Keywords: Fashionism
- Youth
- Family
- Religiosity and Habitus
تبیین جامعهشناختی مدگرایی در بین جوانان شهر یزد
حسین افراسیابی[1]
حامد سیارخلج[2]
کاوه شکوهیفر[3]
تاریخ دریافت مقاله: 6/10/1394
تاریخ پذیرش مقاله:7/11/1394
مقدمه
مد و مدگرایی به یکی از مهمترین چالش های سبک زندگی در جوامع معاصر تبدیل شده است. اجتماع و فرهنگ انسانی همواره در حال تغییر است و جنبههای مختلف با سرعت قابل ملاحظه ای تغییر میکند. انقلاب عظیم فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نیز با تحقق بخشی به دهکده جهانی، بنیاد مالی و فکری جوامع را دگرگون نمودهاست؛ به گونه ای که هیچگونه انزواگرایی و تأملی برنمیتابد.(ادیبی و همکاران، 1387) جهانیشدن و رنگ باختن مرزها و تأثیرپذیری از سایر فرهنگها دامنگیر تمام کشورها شده است. یکی از نتایج آن که برای همه بارز است، ظهور پدیدهای موسوم به "مدگرایی" است. این واژه امروزه اینقدر در زبان فارسی استعمال شده است که هرکسی بهراحتی مفهوم آن را درک میکند. درک رایج از واژه "مد" عموماً به طرز لباس پوشیدن افراد محدود میشود، امّا واقعیت آن است که مد میتواند شامل موارد گوناگونی از زندگی روزمره باشد؛ موضوعاتی نظیر نحوه انتخاب موسیقی، طرز آرایش ظاهر خود، دکوراسیون منزل، اتومبیل، نوع تفریحات و حتی حرفه و کار و مانند آن. (مزینانی،1387) دائرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، مد را شیوههای نسبتاً زودگذر کنش در آرایش شخصی یا طرز گفتار و بسیاری دیگر از رفتارها تعریف میکند. تفاوت مد با رسم در آن است که برخلاف رسم که از دوام و دیرپایی برخوردار میباشد، تازه است و تبعیت از آن بیشتر بهخاطر تازگی آن میباشد.(شایانمهر،126:1377)
مد، یکی از شکلهای رفتار جمعی است که بیشتر خاص جوامع مدرن و پستمدرن می باشد. با وجود این، در جوامع سنتی نیز به علت گسسته شدن مرزهای کشورها بهواسطه تکنولوژیهای ارتباطی چون ماهواره، اینترنت، رسانهها و نیز مهاجرت افراد به کشورهای مختلف، رفتهرفته الگوهای خاصی از رفتار و اندیشه رواج پیدا میکند که اغلب پرتغییر و در تضاد با ارزشهای جوامع سنتی هستند و نوعی بحران هویت یا شکاف نسلی و نابرابری را در بین افراد دنبالهرو ایجاد میکند که نتیجهای جز تجملگرایی، اسراف و مصرفی کردن جامعه و احساس محرومیت بیشتر برای قشر ضعیف در پی ندارد. (معیدفر و حقیقی،138۷)
یزد از جمله شهرهای شاخص فرهنگی است که سبک زندگی مردم آن مورد توجه بسیاری از محققان و ساکنان سایر شهرها قرار دارد. پایبندی مردم این استان به سنتها و باورهای اصیل همواره زبانزد بوده است. با این وجود، این شهر از امواج تغییرات فرهنگی در دهههای اخیر در امان نمانده و شاهد تحولات جدی در این زمینه بوده است. شواهد مؤید این ادعا را میتوان با گذری کوتاه به خیابانهای شهر و مقایسه آن با چند سال قبل ملاحظه نمود. ورود مهاجران، رسانه ها و گسترش ارتباط با سایر شهرها و فرهنگها زمینه تغییراتی را فراهم نموده است که در درازمدت میتواند هم فرصتی برای تعالی فرهنگ این شهر باشد و هم چالش های جدی در تغییرات فرهنگی را فراهم سازد. برخی از این تغییرات مثبت و سازنده و برخی دیگر آسیب رسان بوده است؛ چنان که شیوه پوشش و آرایش، نوع رفتار جوانان و ارتباطات اجتماعی، تعامل مردم با یکدیگر، سبک مصرف و الگوهای فرهنگی در حال تجربه تغییرات جدی است.
در این میان، رواج مدهای جدید و مدام در حال تعویض که آشکار و پنهان چهره شهر و مردم را دگرگون میکند، بیش از هرچیز به چشم میآید. مدگرایی یکی از مهمترین امواج و زمینههای تغییر فرهنگی است که پیامدهای بسیاری را به دنبال دارد. مد هم خود زاده تحولات فرهنگی و اجتماعی معاصر است و هم میتواند زمینهساز و موتور محرکه بسیاری از تغییرات فرهنگی باشد؛ مدها، بخشی از الگوهای فرهنگی هستند که در جامعه ایجاد میشوند و بخشی از جامعه، آنها را در برههای از زمان میپذیرد و سپس از بین میروند. مد یکی از پدیدههای رایج اجتماعی معاصر است که کم و بیش در میان همه اقشار هر اجتماعی دیده میشود. امروزه با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فنآوریهای جدید رایانهای، ارتباطات گسترده ای میان جوامع و فرهنگهای گوناگون برقرار شده و موقعیت افراد در شناخت و فهم ارزشها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیدهتر و مشکلتر گشته است- چهبسا زمینههای موجود سبب شده است که افراد به الگوها، رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزشهای جامعه خویش روی آورند و جوامع به نوعی استحاله فرهنگی دچار شوند. از این جهت، بررسی مد بهعنوان یک فرآیند اجتماعی که تغییرات و نتایجی را در سطح اجتماع به دنبال دارد، ضرورتی مضاعف مییابد.(کرباسیان، 1391)
جوانان مهمترین کنشگران اجتماعی در عرصه تولید و انتقال فرهنگ هستند. در این مسیر لازم است برای شناخت عوامل و ریشههای تغییرات نگرشی و رفتاری جوانان در زمینه مد و آرایش و نیز چالشهای هویتی آنان پژوهشهای منظمی صورت بگیرد.(فرهنگی و کیانا، ۱۳۹۱: ۲) جامعه ایران و شهر یزد، جامعهای جوان است که جریانهای فرهنگی بیش از همه، آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین بخشی از اهمیت این پژوهش پرداختن به قشری اثرگذار و مهم در فرهنگسازی جامعه است. این پژوهش بهمنظور پاسخگویی به بخشی از این نیاز، به بررسی پدیده مدگرایی در میان جوانان شهر یزد از دیدگاهی جامعهشناختی پرداخته است. بهراستی جوانان بهعنوان حاملان اصلی فرهنگ نسل آینده تا چه میزان با امواج مدگرایی همراهی میکنند؟ چرا افراد به دنبال مد میروند؟ چرا و تا چه حد جوانان رفتار و نوع پوشش و حتی گفتار خود را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم میکنند؟ اینها پرسشهای کلیدی است که هرچند مدام در روزنامهها و تریبونهای مختلف مطرح میشود و حتی نگرانیهای جدی در این زمینه وجود دارد، امّا مطالعات علمی چندانی برای پاسخ به آنها انجام نشده است. این پژوهش به دنبال تبیین جامعهشناختی مدگرایی و طراحی مدلی برای بررسی آن است.
پیشینه پژوهش
پارک[4] و فورنی[5] (2006) در پژوهش تطبیقی بین دانشجویان کرهای و آمریکایی به این نتیجه رسیدند که دانشجویان کرهای، میانگین بیشتری در خرید لذتگرایانه نسبت به دانشجویان ایالات متحده دارند، در حالیکه میانگین مدگرایی دانشجویان کرهای پایینتر بود. در متغیر انگیزه خرید، دانشجویان ایالات متحده میانگین بالاتری از دانشجویان کرهای داشتند. همچنین نتایج نشانگر این بود که مدگرایی و خرید لذتگرایانه و مصرفگرایی، رابطه مثبت و معناداری با انگیزه خرید داشتند.
هوریگان[6] و بوگور[7] (2012) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که مادیگرایی تأثیر قابل توجهی بر مدگرایی پوشاک دارد. همچنین، هویت خریداران تفریحی، جستجوی اطلاعات جدید و تصمیم به خرید، رابطه مثبت و معنادار با مدگرایی دارند.
ال دین[8] و ال صحن[9] (2013) در تحقیقی به این نتیجه دست یافتند که خودبینی، مادیگرایی، سابقه خرید و نیاز به منحصربهفرد بودن، تصویر از خود، قومگرایی، انطباق و درآمد، رابطه معناداری با قصد خرید مارکهای مد و لوکس دارند. سان[10] و گو[11] (2013) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که مدگرایی تابعی ازکاهش ناهماهنگی شناختی و نفوذ همسالان است. اسفیدانی و همکاران(1393) در پژوهشی به بررسی رفتار خرید اجتماعی مد در بازار پوشاک تهران و در میان افراد بالای 20سال پرداختند. یافته های این پژوهش که با روش پیمایش انجام شده، نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین میزان درگیری ذهنی با پوشاک مد و ابعاد مختلف رفتار خرید وجود دارد. همچنین، مادی گرایی و نیاز به منحصربه فرد بودن با درگیری ذهنی با پوشاک مد رابطه مثبت دارد. مزینانی (1387) در مطالعه خود نشان داد که بین پایبندی به ارزشهای ملی و دینی و تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه رابطه منفی و معنادار وجود دارد؛ با افزایش پایبندی به ارزشهای ملی و دینی، تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه کاهش مییابد. موسوی و همکاران (1390) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که دو متغیر خانواده و عرف اجتماعی در مرحله تغییر رفتار دختران در استفاده از مدهای ترویجی در شبکههای ماهوارهای، اثر بیشتری دارند. نتایج بررسی کرباسیان(1391) نشان داد که خانواده، ازخودبیگانگی در جامعه، رشد وسایل ارتباط جمعی و تغییرات پرشتاب اجتماعی، طولانی شدن دوران آموزش، رشد شهرنشینی، تمایل به گروه و فشار گروههای همسال، نیازهای ارضا نشده فرد در جامعه، وجود گروههای مروج و خلاء مدسازی در جامعه از مهمترین عوامل مدگرایی هستند.
چارچوب نظری پژوهش
مدگرایی در سطح خرد بهعنوان یک کنش، نگرش و در سطح کلان بهعنوان نیروی تغییرات فرهنگی و اجتماعی قابل بحث است. این تحقیق، مدگرایی را نه بهعنوان یک جریان تاریخی- فرهنگی و نه بهعنوان یک نگرش، بلکه بهعنوان یک کنش و منش اجتماعی تعریف می کند. منش، در واقع به معنای ویژگیها و جهتگیری شناختی و فردی است که برآمده از موقعیت اجتماعی است و کنشهای فرد را در زندگی روزمره هدایت میکند؛ مانند موتوری درونی است که در ارتباط با میدانها، ساختارها و موقعیت شکل میگیرد و رفتارها و ذائقه فرد را هدایت میکند. منش مدگرا، واسطهای بین موقعیت اجتماعی و کنشهای فردی است. در این نگاه، مدگرایی بهعنوان یک کنش اجتماعی معنادار، تحت تأثیر موقعیت اجتماعی قرار دارد.
از دیدگاه تاجفل[12]و ترنر[13]، افراد با مدگرایی، بهسمتی حرکت میکنند که خود را با گروه شبیه کنند و با گروهی که به آن تعلق دارند، احساس همرنگی نمایند. آنها می خواهند از یک سو، در گروه به هویتی جمعی دست یابند و احساس اعتمادبهنفس کنند و از سوی دیگر، با اعضای خارج از گروه، احساس تمایز داشته باشند. نقش تمایز و هویت در دیدگاه متفکران پست مدرن نیز مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال، از نظریه بودریار هر کالا را باید یک نشانه در نظر گرفت که به انسانها هویت میبخشد. فرآیند مدگرایی هم در واقع همین کار را انجام میدهد و نشان میدهد که فرد چه کسی است و چه کسی میخواهد باشد. بنابراین فرآیند هویتیابی انسان در دوران جدید از طریق مصرف و مدگرایی، برای بودریار اساسی است.(باکاک[14]، 150:1381)
بلاو در طرح نظریه مبادله خود از 7 اصل یاد میکند که عبارت اند از: (ترنر، 1372: 355-358)
اصل اول: هرچه که یک شخص، نفع بیشتری از دیگری در انجام فعالیت ویژهای انتظار داشته باشد، احتمال اینکه آن شخص آن فعالیّت را بروز دهد، بیشتر است.
اصل دوم: هرچه یک شخص، پاداشهای بیشتری را با دیگری مبادله کند، احتمال این که وظایف دوطرفهای بین آنها بهوجود آید و مبادلات متعاقب را هدایت کند، بیشتر است.
اصل سوم: هرچه وظایف داد و ستد یک رابطه مبادله بیشتر نقض گردد، طرفین محروم، برای فتوادهی منفی علیه آنهایی که هنجار داد و ستد را نقض کردهاند، مستعدتر میشوند.
اصل چهارم: هرچه پاداشهای انتظاررفته بیشتری از نشر یک فعالیت ویژه بیرون آید، فعالیت کمتر، با ارزشتر میشود.
اصل پنجم: هرچه روابط مبادلهای بیشتر برقرار شوند، تمایل بیشتری برای اداره مناسب، توسط هنجارهای مبادله وجود دارد.
اصل ششم: هرچه هنجارهای مشروع در یک مبادله، کمتر تحقق یافته باشند، طرفین محروم، برای فتوادهی منفی علیه آنهایی که هنجارها را نقض کردهاند، مستعدتر میشوند.
اصل هفتم: هرچه روابط مبادلهای بین واحدهای اجتماعی باثبات و متعادلتر باشند، احتمال اینکه سایر روابط مبادلهای نامتعادل و بیثباتتر شوند، بیشتر میشود.
با توجه به نظریات بلاو[15]، مدگرایی میتواند برای بهدست آوردن نفع فردی باشد. مدگرایی میتواند برانگیزاننده احترام گروه و جامعه باشد، زیرا فرد بدینوسیله خود را مطابق با انتظاراتی که جامعه از او دارد، تطبیق میدهد. نکته دیگر این است که افراد برای اینکه خاص بودن خود را اثبات کنند، رو به مدگرایی میآورند. در واقع، آنها با مدگرایی بیشتر، نفع خاص بودن را میبرند.
گیدنز[16] معتقد است دوران مدرن پیامدهایی برای زندگی خصوصی انسانها داشته که انسان مدرن را از ماقبل آن جدا کرده است. هویت انسان مدرن تحت تأثیر بازاندیشی[17] مدام دستخوش تغییر است و هسته واقعی هویت افراد ساخت و تجدید ساخت میشود. گیدنز میگوید: «رشد و توسعه زندگی شخصی از نخستین دورههای عصر تجدد آغاز میشود و تاریخنگاران بهطور مستند به توصیف این پدیده پرداختهاند». (گیدنز، 1378: 137) از نظر گیدنز، پوشاک علاوه بر آنکه وسیله مهمی برای پنهانسازی یا آشکارسازی وجوه مختلف زندگی شخصی است، نوعی وسیله خودنمایی نیز محسوب میشود، زیرا لباس آداب و اصول رایج را به هویت شخصی پیوند میزند. حالات چهره و دیگر حرکات بدن نیز فراهمآورنده شواهد و نشانههایی است که ارتباطات روزمره ما مشروط به آنهاست. بهعبارتدیگر، برای این که بتوانیم بهطور مساوی با دیگران در تولید و بازنمایی روابط اجتماعی شریک شویم، باید قادر باشیم نظارتی مداوم و موفقیتآمیز بر چهره و بدن خویش اعمال کنیم. از نگاه وی در دنیای معاصر "ما بیش از پیش مسئول طراحی بدن خویش می شویم و هر چه محیط فعالیتهای اجتماعی ما از جامعه سنتی بیشتر فاصله گرفته باشد، فشار این مسئولیت را بیشتر احساس میکنیم. امروزه نمای ظاهری و کردارهای بدنی هم وجهی از هویت اجتماعی است و هم وسیله ابراز هویت فردی شده که بهوسیله نیروها و عناصر اجتماعی تقویت شده است". مد و لباس د رروزگار ما تحت تأثیر گروههای فشار، آگهیهای تجاری، امکانات اجتماعی، اقتصادی و دیگر عواملی است که بیشتر مروج استانداردهای اجباری هستند تا تفاوتهای فردی.(گیدنز، 1382: 86-87) در عصر مدرن، پیکر ما بهطور فزایندهای اجتماعی میشوند و بعضی از انواع نماهای ظاهری و کردارهای بدنی انسان عصر مدرن اهمیت ویژه مییابد؛ بدین معنی که درست برعکس عصر ماقبل مدرنیته، نمای ظاهری افراد قبل از آنکه نشاندهنده هویت شخصی آنها باشد، بیانگر هویت اجتماعی آنها بوده است. بنابراین مدگرایی و توجه به مد هم میتواند یکی از عناصر تشخص و حضور در اجتماع باشد، زیرا این امر بیانگر هویت اجتماعی آنهاست. از طرف دیگر به گفته گیدنز، در عصر مدرنیته نمای ظاهر و کردارهای ما قابل پیشبینی نیست. بنابراین هرکسی میکوشد بهگونهای متفاوت با سایر افراد جامعه رفتار کند تا با آنها تفاوت داشته باشد.
بوردیو[18] لذتجویی را یکی از ویژگیهای اصلی فرهنگ طبقه متوسط جدید می دانست؛ به طوری که اخلاق پیشین کار و ریاضت جای خود را به لذتجویی داده است. بوردیو "اخلاق تفریح" را اساساً بخشی از بازی تمایزگذاری میداند. با اتخاذ سبک زندگی مبتنی بر لذتجویی، این طبقه جدید میتواند خود را از رقبای اجتماعیاش متمایز کند و با ابزار مخالفت مستقیم اخلاقی و زیباییشناختی با طبقه حاکم میتواند سلیقه مشروع غالب را به چالش بکشد.(گرونو، 36:1392) بوردیو میخواست که مفهوم منزلت اجتماعی و استفادهای که گروههای منزلتی از الگوهای خاص مصرف بهمثابه راهی برای مجزا کردن روش زندگی یکی از دیگری کنند را با این ایده ترکیب کند که مصرف متضمن نشانهها، نمادها، ایدهها و ارزشهاست. بوردیو معتقد است که مصرف را نباید بهعنوان ارضای یک دسته از نیازهای زیستی ریشهدار تحلیل کرد. (باکاک، 97:1381)
تبیین فرضیههای پژوهش
پژوهش حاضر در پی پاسخ به دو سؤال اصلی بوده است:
- بر روی مقیاس مدگرایی، موقعیت جوانان شهر یزد در کجا قرار دارد؟
- از بین متغیرهای دینداری، دلبستگی به خانواده، مدگرایی خانواده، منش و همنوایی اجتماعی، کدامیک با مدگرایی رابطه معنادار دارند و شدت رابطه کدام یک بیشتر است؟
فرضیههای پژوهش مبتنی بر یک فرضیه ترکیبی و چند متغیره در قالب مدل معادله ساختاری است. در این مدل بهجای ارائه فرضیات بهصورت جداگانه، فرضیات در قالب یک مدل ارائه میشود.(شوماخر و لوکس، 1388) بر این مبنا انتظار میرود که مدگرایی تابعی از دینداری، دلبستگی به خانواده، مدگرایی خانواده، منش و همنوایی اجتماعی باشد. همچنین، اثر دینداری، دلبستگی به خانواده، مدگرایی خانواده و همنوایی اجتماعی بهصورت غیرمستقیم و منش بهصورت مستقیم میباشد. بر این اساس، فرضیه پژوهش در قالب مدل زیر مطرح شده است:
نمودار1: عوامل مرتبط با مدگرایی
منش: - جهتگیری اخلاقی فراغت مدارانه - منزلت جویی - مصرفگرایی
|
مدگرایی: - اعتراضی - فراغتی - هویتی |
متغیرهای فرهنگی: - دینداری - دلبستگی به خانواده - مدگرایی خانواده |
همنوایی اجتماعی
|
روش شناسی پژوهش
این پژوهش از نوع کمّی میباشد که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را جوانان 15 تا 29 ساله شهر یزد تشکیل دادند که تعداد آنها براساس سرشماری سال 1390،151927 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران[19]، 384 نفر برآورد شد که برای کاهش خطای نمونهگیری و جبران پرسشنامههای مخدوش، تعداد 400 نفر در نظر گرفته شد. بهمنظور رعایت شرط تصادفی بودن آنها، از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده گردید. همچنین، دادهها با استفاده ازنرمافزار SPSS نسخه 20 و AMOS نسخه22، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
در پژوهش حاضر برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. مقیاس های موجود در پرسشنامه از نوع لیکرت طراحی شد و بر همین اساس، سطح سنجش متغیرها بهمنظور انجام آزمونهای آماری، فاصلهای در نظر گرفته شده است. خردهمقیاسهای پرسشنامه دارای روایی صوری بودهاند. همچنین روایی سازه متغیر وابسته با استفاده از روش تحلیل عامل مورد بررسی قرار گرفت و ضرایب پایایی متغیرهای مستقل با استفاده از آلفای کرونباخ بهدست آمده است که نتایج آن را در جداول زیر میبینیم:
جدول 1: سطح سنجش و ضریب آلفای کرونباخ گویههای مربوطه به متغیرهای مستقل
متغیر |
نوع متغیر |
تعداد گویهها |
سطح سنجش |
آلفای کرونباخ |
همنوایی اجتماعی |
مستقل |
5 |
فاصلهای |
75/0 |
دلبستگی به خانواده |
مستقل |
6 |
فاصلهای |
85/0 |
منزلتجویی |
مستقل |
5 |
فاصلهای |
72/0 |
مصرفگرایی |
مستقل |
5 |
فاصلهای |
76/0 |
جهتگیری اخلاقی فراغتمدارانه |
مستقل |
9 |
فاصلهای |
63/0 |
منش |
مستقل |
19 |
فاصلهای |
74/0 |
دینداری |
مستقل |
9 |
فاصلهای |
85/0 |
مدگرایی خانواده |
مستقل |
6 |
فاصلهای |
87/0 |
بر اساس جدول 2، مقدار KMO برابر با 922/0 میباشد که بیانگر کفایت نمونه تحقیق است. بهعلاوه معناداری آزمون بارتلت (001/0P <) نشان میدهد بین متغیرها همبستگی وجود دارد. تحلیل عاملی تأییدی با چرخش واریماکس در نهایت با حذف 1 آیتم از گویههای مدگرایی، 3 عامل مدگرایی اعتراضی، فراغتی و هویتی را تأیید کرد که قادر است 25/51 درصد از واریانس سازه مدگرایی را تبیین کند.
جدول2: تعیین روایی و پایایی مقیاس مدگرایی
آیتم
|
عاملها |
مقدار ویژه |
واریانس تبیینشده |
آلفا |
|||
اعتراضی |
فراغتی |
هویتی |
|||||
مدگرایی |
وزن عاملی |
وزن عاملی |
وزن عاملی |
||||
هرکس که به مد توجه نکند، او را فردی عقبمانده میدانم. |
588/0 |
|
|
06/4 |
31/20 |
82/0 |
|
پیروی از مد، ابزاری در دست من برای مخالفت با جامعه است. |
801/0 |
||||||
با پیروی از مد، احساس تمایز از دیگران میکنم. |
585/0 |
||||||
مدل لباس من اعتراضی به ارزشهای جامعه است. |
769/0 |
||||||
هرچه بیشتر از مدهای روز تقلید کنم، محبوبترم. |
510/0 |
||||||
به موسیقیهای اعتراضی جدید راک و رپ زیاد گوش میدهم. |
499/0 |
||||||
برای نشان دادن آزادی خود از مد روز پیروی میکنم. |
558/0 |
||||||
من از مدل مو و لباس بازیگران و خوانندهها تقلید میکنم. |
|
562/0 |
42/3 |
10/17 |
81/0 |
||
یکی از سرگرمیهای من پیروی از مد است. |
579/0 |
||||||
در اوقات فراغت به مطالعه اخبار شبکهها و مجلات مد میپردازم. |
715/0 |
||||||
مدل موهای خود را مطابق آخرین مد روز انتخاب میکنم. |
619/0 |
||||||
لباسی که مدش رفته باشد، نمیپوشم. |
618/0 |
||||||
پیروی از مد برای من یک نوع سرگرمی است. |
535/0 |
||||||
سعی میکنم دیگران را به استفاده از مد تشویق کنم. |
417/0 |
||||||
با جلب توجه دیگران بهوسیله لباس احساس غرور میکنم. |
|
546/0 |
76/2 |
83/13 |
73/0 |
||
برای پذیرفته شدن در جمع دوستان از مد روز پیروی میکنم. |
619/0 |
||||||
به قضاوت دیگران درباره نوع پوشش و آرایشم اهمیت می دهم. |
716/0 |
||||||
برای به دست آوردن شخصیت از مد روز پیروی میکنم. |
514/0 |
||||||
مدل لباس و موی خود را مطابق با دوستانم انتخاب میکنم. |
467/0 |
||||||
شیوه پوشش و آرایش خود را همانند افراد معروف انتخاب میکنم. |
503/0 |
||||||
آزمون KMO جهت متناسب بودن اندازه نمونه |
922/0 |
||||||
آزمون Bartlett جهت درست بودن تفکیک عاملها |
000/0Sig= |
190DF= |
8/2786Chi- Square= |
||||
ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس مدگرایی |
90/0 |
||||||
جدول 3: تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای تحقیق
نام متغیر |
تعریف نظری |
تعریف عملیاتی |
همنوایی اجتماعی |
همنوایی یا همرنگی، فرآیندی است که طی آن، شخص احساس فشار خیالی یا واقعی از سوی گروه نسبت به خودش کرده و در نتیجه، رفتار خویش را تغییر میدهد. (بیرو، 62:1380) |
1.من از دوستان خود تأثیر زیادی را میپذیرم. 2.تابع تصمیم جمع هستم. 3. من در پی برآوردن انتظارات دیگران هستم. 4. خود را همرنگ جماعت میکنم. 5. معمولادوست ندارم خلاف نظر دیگران عمل کنم. |
دلبستگی به خانواده |
به پیوند عاطفی که فرد با خانواده دارد، دلبستگی به خانواده میگویند. |
1. تا چه حد اوقا فراغت خود را با خانواده میگذرانید؟ 2. تا چه حد در خانواده احساس آرامش و شادی میکنید؟ 3. والدین شما تا چه حد به حرفها و مشکلات شما گوش میدهند؟ 4. تا چه حد از زندگی در کنار خانواده خود لذت میبرید؟ 5. تا چه حد با پدر و مادر خود درد دل میکنید؟ 6. تا چه میزان دوست دارید در آینده فردی مانند والدین خود باشید؟ |
منزلتجویی |
بهعنوان قسمتی از منش فرد است و منظور از آن گرایش فرد برای بهدست آوردن منزلت بالا در جامعه میباشد. |
1.دوست دارم بالاتر از نزدیکانم باشم. 2.دوست دارم محبوب دیگران باشم. 3.تلاش زیادی برای به دست آوردن مقام بالا در جامعه میکنم. 4.دوست دارم جای افراد مشهور باشم. 5.معروف بودن به انسان شخصیت میدهد. |
مصرفگرایی |
مصرفگرایی در واقع بیش از حد نیاز مصرف کردن است. مصرفگرایی با نمادها و علایم خاص خود امروزه بیانکننده سبک زندگی، تمایلات، تفکرات و ایدهآلها بهمثابه بازنماییکننده هویت عاملان آن، کارکردهای جدیدی یافته است. در عصر حاضر افراد تمایل دارند هویت خود را با کالاها و خدماتی که مصرف میکنند با گوناگونی و تنوع مصرف، بهخصوص مصرف کالاها یا خدماتی که نام و مارک مشهور دارند، معرفی کنند. (موسوی و احمدی، 1391) |
1. در خرید هر وسیلهای برند و مارک معتبر برایم مهم است. 2. از خرید زیاد، لذت میبرم. 3. وقتی چیزی را دوست دارم، ولی توانایی خرید آن را ندارم، احساس ناراحتی شدید میکنم. 4. من از خرج کردن پول لذت میبرم. 5. تمایل دارم هر چیز جدیدی که به بازار میآید، خریداری کنم .(لباس، وسایل خانه، ماشین، ...) |
جهتگیری اخلاقی فراغتمدارانه |
این مفهوم بهعنوان جنبهای از منش افراد، زندگی روزمره شخص را هدایت میکند. جهتگیری اخلاقی فرد میتواند بهسمت تفریح یا کار باشد. |
1.انسان برای خوشگذرانی ساخته شده است. 2.من پول را برای تفریح میخواهم. 3.روحیه انسان نیازمند تفریح است. 4.هدف از زندگی لذت بردن است. 5.یکی از علایق زندگی من، رفتن با دوستان به تفریح است. 6.بهترین تفریح کار است. 7.با کار زیاد به هرچه بخواهم میرسم. 8.من از کارکردن لذت میبرم. 9.انسان برای کار آفریده شده است. |
دینداری |
دینداری عبارت است از: پذیرش تمام یا بخشی از عقاید، اخلاقیات و احکام دینی؛ بهطوری که شخص دینداری خود را ملزم به تبعیت و رعایت از این مجموعه بداند. (حشمتیغمایی، 190:1380) دیندار، کسی است که با آگاهی (اگرچه در حداقل) به اصول و شعائر یک مذهب در نظر و عمل، پیروی آن دین را اتخاذ میکند؛ چنان که این پیروی بر زندگی اجتماعی و غیردینی او تأثیر میگذارد. (انوری، 156:1373)
|
شما اعمال زیر را در چه حد انجام میدهید؟ 1. نمازهای یومیه 2. نماز جماعت 3. روزه ماه رمضان 4. انفاق و صدقه 5. زیارت امامزادگان 6. خواندن دعا نظر خود را در مورد جملههای زیر بیان کنید: 1. تا چه حد خود را یک فرد مذهبی میدانید؟ 2. تا چه اندازه به وجود خداوند اعتقاد دارید؟ 3. تا چه اندازه به وجود روز قیامت باوردارید؟ |
مدگرایی خانواده |
این مفهوم مشخص میکند که خانواده شخص اعم از خواهر، برادر، پدر و مادر و همچنین بستگان تا چه حد به مد گرایش دارند. |
1.مادرم وسایل خانه را هر چندوقت یک بار عوض میکند. 2.برای خانوادهام مد روز بودن مهم است. 3.پدرم لباسهای مد روز میپوشد. 4.خواهرم و برادرم از مد روز تبعیت میکنند. 5.بستگانم مطابق با مد روز حرکت میکنند. 6.در خانواده ما در مورد مدهای روز صحبت میشود. |
یافتههای پژوهش
از مجموع 400 پاسخگو، 53 درصد از پاسخگویان مرد و 47 درصد زن بودند. 5/79 درصد از پاسخگویان مجرد و 5/20 درصد متأهل بودند. بیشتر افراد نمونه مورد مطالعه دارای تحصیلات لیسانس هستند که 5/31 درصد حجم نمونه را تشکیل میدهند- 3/9 درصد دارای تحصیلات فوق دیپلم و 3/23 درصد از افراد نمونه را پاسخگویانی تشکیل میدهند که دارای تحصیلات دیپلم میباشند. 35 درصد (بیشتر) پاسخگویان درآمد بین 500 هزار تا یک میلیون تومان را گزارش کرده اند. همچنین، 3/4 درصد از پاسخگویان دارای درآمد بین 0 تا 500 هزار تومان، 3/15 درصد درآمد بین یک میلیون تا یک میلیون و پانصد هزار تومان، 8/21 درصد بین یک میلیون و پانصد هزار تا دو میلیون تومان، 3/6 درصد دو میلیون تا دو میلیون و پانصد هزار تومان و 6 درصد دارای درآمد دو میلیون تومان به بالا میباشند.
میانگین شاخص کلی مدگرایی 6/4 درصد از پاسخگویان بالا، 3/18 درصد متوسط و 1/77 درصد پایین بوده است. همچنین وضعیت ابعاد آن بدین شرح است: میانگین مدگرایی اعتراضی 5 درصد از پاسخگویان بالا، 8/9 درصد متوسط و 3/85 درصد پایین بوده است. میانگین مدگرایی فراغتی 8/8 درصد از پاسخگویان بالا، 19 درصد متوسط و 3/72 درصد پایین بوده است. همچنین میانگین مدگرایی هویتی 5/11 درصد از پاسخگویان بالا، 31 درصد متوسط و 6/62 درصد پایین بوده است. در مجموع میتوان گفت که جوانان شهر یزد، دارای مدگرایی پایینی هستند.
تحلیل مدل و آزمون فرضیه
تحلیل مدل تدوینشده بهعنوان فرضیه تحقیق را میتوان بر مبنای دو معیار به انجام رساند: شاخصهای کلی و جزئی. بدین ترتیب مهمترین نتایج حاصل به شرح زیر است:
- شاخصهای برازش مدل نشان میدهد که مدل از برازش نسبتاً خوبی برخوردار است. بهمنظور بررسی برازش مدل پیشنهادی چند شاخص مورد توجه قرار گرفت. از آنجا که مربعکای تحت تأثیر حجم نمونه قرار میگیرد، از شاخص مربعکای نسبی- که از تقسیم مربعکای بر درجه آزادی بهدست میآید- استفاده شده است. شاخص مربعکای نسبی برابر 19/3 شده که مطلوب بهحساب میآید. شاخص دیگری با عنوان شاخص نیکویی برازش نیز محاسبه شده است. دامنه تغییرات شاخص مذکور بین صفر و یک است- هر چه مقدار محاسبهشده به یک نزدیکتر باشد، بیانگر برازش بهتر مدل است. در مدل حاضر، GFI معادل 95/0 به دست آمده است. همچنین، ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب باید کمتر از 1/0 (در برخی منابع کمتر از 8/0) باشد که در مدل ارائهشده برابر 07/0 است. میزان مؤلفههایCFI، NFI، NNFIوIFI نیز باید بیشتر از 9/0 باشد که در مدل تحت بررسی به ترتیب برابر 93/0، 90/0، 90/0 و 93/0 است. با توجه به شاخصها و خروجیهای نرمافزار آموس میتوان گفت که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است.
- در مدل ساختاری تدوینشده بر مبنای پیشینه نظری و تجربی موجود، مهمترین نتایج نشان میدهد که سازههای مدگرایی خانواده، منش و همنوایی اجتماعی بهترتیب بیشترین تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم را بر روی مدگرایی دارند، در حالیکه اثر دینداری و دلبستگی به خانواده ضعیفتر از سایر سازههاست- هرچند که اثر این دو متغیر هم همانند سایر متغیرهای دیگر تفاوتشان با صفر معنادار است.
- مدلهای اندازهگیری برای سازههای مدگرایی و منش مورد تأیید قرار گرفتند و تفاوتشان با صفر معنادار بود و این نشان میدهد که اعتبار مدلهای تدوینشده بهوسیله دادهها مورد تأیید قرار گرفت.
جدول3: شاخصهای برازش برای مدل ساختاری مدگرایی
برازش |
مدل |
اختصار |
نام شاخص |
گروهبندی شاخصها |
GFI>%90 |
95/0 |
GFI |
شاخص نیکویی برازش |
شاخصهای برازش مطلق |
AGFI>%90 |
91/0 |
AGFI |
شاخص نیکویی برازش اصلاحشده |
|
NNFI>%90 |
90/0 |
NNFI |
شاخص برازش هنجار نشده |
شاخصهای برازش تطبیقی |
NFI>%90 |
90/0 |
NFI |
شاخص برازش هنجار شده |
|
CFI>%90 |
93/0 |
CFI |
شاخص برازش تطبیقی |
|
IFI>%90 |
93/0 |
IFI |
شاخص برازش افزایشی |
|
بالاتر از 50 درصد |
58/0 |
PNFI |
شاخص برازش مقتصد هنجار شده |
شاخصهای برازش مقتصد |
RMESA<%10 |
07/0 |
RMESA |
ریشهی میانگین مربعات خطای برآورد |
|
مقدار زیر 5 |
19/3 |
CMIN/DF |
کای اسکوئر بهنجار شده به درجه آزادی |
نتایج جدول پایین نشان میدهد که متغیر مدگرایی خانواده با 52 درصد اثرگذاری کل، دارای بیشترین تأثیر بر مدگرایی میباشد؛ بهطوری که این متغیر دارای 36 درصد اثر مستقیم و 16 درصد اثر غیرمستقیم است. متغیر منش با 47 درصد اثرگذاری کل، رتبه دوم را دارد؛ چنان که این متغیر دارای 47 درصد اثر مستقیم و بدون اثر غیرمستقیم میباشد. متغیر همنوایی اجتماعی با 26 درصد اثرگذاری کل، سومین متغیر در این تحلیل مسیر میباشد- این متغیر دارای 13 درصد اثر مستقیم و 13 درصد اثر غیرمستقیم میباشد. متغیر دینداری با 19 درصد اثرگذاری کل، چهارمین متغیر میباشد- این متغیر دارای 10 درصد اثر مستقیم و 9 درصد غیرمستقیم بهصورت منفی میباشد. آخرین متغیر در این تحلیل مسیر، دلبستگی به خانواده است. این متغیر دارای 14 درصد اثر مستقیم و بدون اثر غیرمستقیم میباشد- تأثیرگذاری این متغیر بهصورت منفی میباشد.
جدول 4: نتایج محاسبه اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل تحقیق بر مدگرایی
نام متغیر |
ضرایب اثر |
کل |
|
اثر مستقیم |
اثر غیرمستقیم |
||
مدگرایی خانواده |
**359/0 |
**164/0 |
*523/0 |
منش |
*469/0 |
- |
*469/0 |
همنوایی اجتماعی |
*126/0 |
**131/0 |
**257/0 |
دینداری |
*098/0- |
*089/0- |
*187/0- |
دلبستگی به خانواده |
**143/0- |
- |
**143/0- |
** معنادار در سطح 99 درصد * معنادار در سطح 95 درصد
نمودار2: مدل ساختاری عوامل مرتبط با مدگرایی
Chi–square = 693/92 df = 29 P = 000/0 RMESA = 07/0 |
بحث و نتیجهگیری
این تحقیق با هدف بررسی متغیرهای جامعه شناختی مرتبط با مدگرایی در میان جوانان انجام شد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه ها و مدل، مدگرایی خانواده، مهم ترین متغیر اجتماعی مرتبط با مدگرایی جوانان مورد مطالعه است. به عبارت دیگر، هرچه خانواده شخص مدگراتر باشند، بهتبع آن میزان مدگرایی در فرد بیشتر خواهد شد. این نتایج با یافتههای موسوی و همکاران(1390) و کرباسیان(1391)که بر نقش خانواده در مدگرایی تأکید کرده اند، همخوانی دارد. جوان ایرانی با وجود حضور نهادها و عوامل محیطی مختلف، همچنان بخش قابل ملاحظه ای از کنش های خودرا تحت تأثیر خانواده تنظیم می کند. خانواده هم تأمین کننده نیازهای مادی و عاطفی و هم تعیین کننده بسیاری از الگوهای کنش فرد به شمار می آید. هرچه خانواده بویژه والدین، از مد دنباله روی بیشتری داشته باشند، فرد با الگوبرداری از خانواده مدگرایی بیشتری از خود نشان می دهد. به بیان دیگر، چنانچه والدین و خانواده نگرشی مدگرایانه داشته باشند، زمینه مدگرایی فرزند خانواده نیز تقویت می شود. از سوی دیگر، رابطه ای منفی بین دلبستگی به خانواده و مدگرایی مشاهده شد؛ به طوری که هرچه فرد دلبستگی بیشتری به خانواده خود داشته باشد، مدگرایی کمتری دارد. این یافته با نتایج تحقیق موسوی و همکاران (1390) و کرباسیان (1391) همخوانی داشت. این محققان هم در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که خانواده، نقش مهمی در مدگرایی شخص دارد و دلبستگی به خانواده میتواند عاملی در مدگرایی کمتر باشد- شاید یکی از عوامل آن، ارزشهای خانواده باشد که باعث جلوگیری از مصرف و مدگرایی بیشتر می شود. علاوه بر این، به نظر می رسد افرادی که موضوعات مهمی برای دل بستن و تعلق خاطر دارند، نیاز کمتری به هویت یابی از طریق مد احساس می کنند. در واقع، دلبستگی به خانواده، نشان دهنده اهمیت این نهاد در هویت یابی فرد است. کنشگرانی که در فضای سالم خانواده هویت خود را می یابند، نیاز چندانی به مدگرایی برای کسب هویت ندارند. ضمن اینکه بخشی از ابعاد مدگرایی به اعتراض و فراغت مرتبط می شود که خانواده در کاهش این نیازها نقش محوری دارد.
الگوی مدگرایی در خانواده در کنار مصرف گرایی تبلور می یابد. مصرفگرایی در واقع، بیش از حد نیاز مصرف کردن است. امروزه، مصرفگرایی با نمادها و علائم خاص خود بیانکننده سبک زندگی، تمایلات، تفکرات و ایدهآلها و بهمثابه بازنماییکننده هویت عاملان آن است. در عصر حاضر افراد تمایل دارند هویت خود را با کالاها و خدماتی که مصرف میکنند یا با گوناگونی و تنوع مصرف بهخصوص مصرف کالاها یا خدماتی که نام و مارک مشهور دارند، معرفی کنند.(موسوی و احمدی، 1391) در این تحقیق، رابطه مثبتی بین مصرفگرایی و مدگرایی مشاهده شد. هرچه فرد بیشتر مصرف کند و این مصرف برای هویتیابی باشد، شخص رو به مدگرایی بیشتری میآورد. این یافته با نتیجه تحقیق پارک و فورنی (2006) همخوانی داشت. علاوه بر مصرف گرایی، منزلت جویی نیز رابطه معناداری با مدگرایی نشان داد. منظور از منزلتجویی، گرایش فرد برای بهدست آوردن منزلت بالا در جامعه است. این متغیر رابطه مثبت و معناداری با مدگرایی دارد. یکی از راههایی که فرد برای بهدست آوردن منزلت بالا در جامعه انتخاب میکند، مدگرایی بیشتر است. این یافته با نتیجه تحقیق ال دین و ال صحن(2013) همخوانی دارد. این محققان به این نتیجه رسیدند که نیاز به منحصربهفرد بودن، عاملی در مدگرایی است. مصرف گرایی و منزلت جویی به عنوان ابعادی از منش تعریف شدند. علاوه بر آن، جهت گیری اخلاقی نیز از اهمیت برخوردار است. جهتگیری اخلاقی فرد میتواند بهسمت کار یا تفریح باشد؛ یعنی، هرچه فرد جهتگیری اخلاقی فراغتمدارانه بیشتری داشته باشد، مدگرایی در او بیشتر است، زیرا محور زندگی چنین شخصی فراغت و تفریح است. این یافته با نتیجه تحقیق هوریگان و بوگور (2012) هماهنگ بود. بهنظر این محققان، هویت خریداران تفریحی باعث مدگرایی بیشتر خواهد شد. مصرف گرایی، منزلت جویی و جهت گیری اخلاقی، در کنار یکدیگر، منش اجتماعی کنشگران را شکل می دهد. بهنظر بوردیو، منش یا عادتواره در واقع به معنای ویژگیها و جهتگیری شناختی و فردی است که کنشهای فرد را در زندگی روزمره هدایت میکند، مانند موتوری درونی است که در ارتباط با میدانها، ساختارها و موقعیت شکل میگیرد و رفتارها و ذائقه فرد را هدایت میکند. گافمن[20] اعتقاد دارد که «منش»، به حضار یادآور میشود که چه نوع نقشی را باید از یک نمایشگر در یک موقعیت معین انتظار داشته باشند-برای مثال، سبک و طرز رفتار پزشکمأبانه. (ریتزر، 1389: 292-293) افراد مدگرا نوعی از منش را درونی کرده اند که به پیروی از رفتارهای نو ومتفاوت دامن می زند.
دینداری، رابطه ای منفی با مدگرایی داشت؛ یعنی، هرچه شخص دیندارتر باشد، میزان مدگرایی در او کمتر خواهد بود. ارزشهای دینی که تشویق به عدم اسراف، مصرف کمتر، قناعت و غیره میکنند، میتوانند عاملی در کاهش مدگرایی شخص باشند. از طرف دیگر، از آنجا که استفاده از برخی مدهای آرایشی و پوششی مغایر با دستورات دینی است، با افزایش دینداری، مدگرایی افراد کاهش مییابد.
همنوایی یا همرنگی، فرآیندی است که طی آن، شخص احساس فشار خیالی یا واقعی از سوی گروه نسبت به خودش می کند و در نتیجه، رفتار خویش را تغییر میدهد.(بیرو، 62:1380) نتایج حاکی از آن بود که رابطه معنادار و مثبتی بین همنوایی اجتماعی و مدگرایی وجود دارد؛ به طوری که هرچه افراد همنوایی بیشتری با اطرافیان و جامعه خود داشته باشند، میزان مدگرایی در آنها بیشتر خواهد بود. این نتیجه با یافتههای تحقیق سان و گو(2013) و کرباسیان(1391) همخوانی دارد. سان و گو (2013) به این نکته دست یافته بودند که نفوذ همسالان عاملی در مدگرایی است و کرباسیان (1391)، نیز فشار گروههای همسال را عاملی در مدگرایی دریافته بود.
نتایج تحقیق نشان داد میزان مدگرایی جوانان یزد در سطح بالایی قرار ندارد، میزان دینداری آنان بالاست و میزان مدگرایی خانواده آنان بسیار نزدیک و هماهنگ با میزان مدگرایی جوانان است. این امر نشان می دهد با آن که شهر یزد در وضعیت گذار به سر می برد، اما ارزشهای سنتی در این شهر همچنان از قدرت بسیار بالایی برخوردارند و میزان پایبندی افراد به هنجارها بالاست.
پیشنهادها
در پایان با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهادهای زیر ارائه میگردد:
1. با توجه به اینکه دلبستگی به خانواده در میان جوانان شهر یزد در سطح مطلوبی قرار دارد و مدگرایی جوانان یزد نیز با مدگرایی خانواده هماهنگی دارد، لازم است آگاهی والدین از مدگرایی و اثرات آن بر فرزندان، بیش از پیش مورد تأکید قرار گیرد. براساس نتایج این تحقیق شاید بتوان ادعا کرد که عمده گرایش به مد در میان جوانان در ارتباط با "خانواده مدگرا" شکل می گیرد. بنابراین چنانچه خانواده ها در این موضوع نگاهی آگاهانه داشته باشند و رفتار خرید و مصرف خود را به درستی تنظیم کنند، می توانند در زمینه مصرف و کاهش مدگرایی جوانان نقش مناسبی ایفا نمایند.
4. تقویت منش متعادل در مصرف و خرید و جلوگیری از تجملگرایی میتواند عامل مهمی در کاهش مدگرایی جوانان باشد. پرهیز از بزرگنمایی کالاها و عدم تبلیغ اسراف و غیره در جامعه میتواند عاملی مهم در تقویت این منش در جامعه به شمار آید.
3- توجه به باورهای دینی در جهت اصلاح رفتارهای مصرفانه و مدگرایانه باید مد نظر قرار گیرد.
4- مطالعه و برجسته سازی جهت گیری اخلاقی کارمدار و قناعت مدار در شهر یزد صورت پذیرد.
5- پیشگیری از گسترش فرهنگ تفاخر(فخرفروشی) در بستر مدگرایی با جدیت دنبال گردد.
منابع
- ادیبی، مهدی؛ یزدخواستی، بهجت و فرهمند، مهناز(1387) "جهانیشدن با تاکید بر هویت اجتماعی جوانان شهر اصفهان". فصلنامه مطالعات ملی. شماره 3، صص 99-118.
- اسفیدانی، محمدرحیم؛ نظری، محسن و کریمی داویجانی، مریم (1393) "بررسی رفتار خرید اجتماعی مد در بازار پوشاک تهران". فصلنامه تحقیقات بازاریابی نوین. شماره 13، صص 190-173.
- انوری،حمیدرضا (1373) "پژوهشی راجع به تقدیرگرایی". پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
- باکاک، روبرت (۱۳۸۱) مصرف. خسرو صبوری. تهران: شیرازه
- بیرو، آلن (1380) فرهنگ علوم اجتماعی. باقر ساروخانی. تهران: کیهان
- ترنر، جاناتان (1372)ساخت نظریه جامعهشناختی. عبدالعلی لهسائیزاده. شیراز: نوید
- حشمتیغمایی، محمدتقی(1380) "دینداری نوجوانان و عوامل مؤثر بر آن".پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
- ریتزر، جورج (1389) نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر. محسن ثلاثی. تهران: انتشارات علمی
- شایانمهر، علیرضا (1377) دایرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی. تهران: کیهان
- شوماخر، رندال ای و لومکس، ریچارد جی. (1388) مقدمهای بر مدلسازی معادله ساختاری. وحید قاسمی. تهران: جامعه شناسان
- فرهنگی، علیاکبر و کیانا، هانیه (1391) "تأثیر رسانهها در تبلیغ سبک زندگی غربی با تأکید بر الگوی پوشش غربی". مجله پاسداری فرهنگی انقلاب اسلامی. شماره 5، صص 139-163.
- کرباسیان، قاسم (1391) "رسانه و مدگرایی". فصلنامه مطالعات اجتماعی و رسانه. شماره 1، صص 72-102.
- گرونو، یوکا (1392) جامعهشناسی سلیقه. مسعود کیانپور. تهران: مرکز
- گیدنز، آنتونی (1378) پیامدهای مدرنیت. محسن ثلاثی. تهران: مرکز
- گیدنز، آنتونی (1382) جامعهشناسی. منوچهر صبوری. تهران: نی
- مزینانی، مریم (1387) "دختران شیعه و تهاجم فرهنگی". مجله بانوان شیعه. شماره 15، صص 37-57.
- معیدفر، سعید و حقیقی، عبدالحمید (1387) "عوامل اجتماعی گرایش به مد در میان جوانان 15 تا 29 ساله تهرانی". فصلنامه مطالعات جوانان. شماره 14 و 15، صص 137-150.
- موسوی، سید محمد علی؛ بهبودی، لیلا؛ جوادی ارجمند، مرضیه و وفاییزاده، فاطمه (1390) "بررسی تأثیر شبکههای مد روی دانشجویان دختر مطالعه موردی دانشگاه تهران". فصلنامه تحقیقات فرهنگی. شماره 3، صص 99-116.
- موسوی، یعقوب و احمدی، طیبه (1391) "تأثیر تبلیغات تجاری شهری بر مصرفگرایی زنان شهر تهران". مجله توسعه اجتماعی- فرهنگی. شماره 4، صص 99-123.
- Eldin, D. G., ElSahn, F. (2013) "Measuring the factors affecting Egyptian consumersintentions to purchase global luxury fashion brands". The Business & Management Review. 3(4) pp. 44-59.
- Hourigan, S. R., Bougoure, U. S. (2012) "Towards a better understanding of fashion clothing involvement". Australasian Marketing Journal. (20), pp. 127-135.
- Park, E. J., Forney, J.C. (2006) "Cultural Impact on Impulse Buying of Y Consumers' in the U.S. and Korea". AMS/KAMS CPM Conference, Seoul, Korea
- Sun, Y. S., Gou, S. (2013) "Media Use, Social Comparison, Cognitive Dissonance and Peer Pressure as Antecedents of Fashion Involvement". Intercultural Communication Studies. pp. 117-139.