نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، مدیریت ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
2 استاد تمام، مدیریت ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 دانشیار، مدیریت ورزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
4 دانشجوی دکتری مدیریت ورزش، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران(نویسنده مسئول) E-mail: mahamsport@gmail.com
چکیده
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی تاثیرمدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی در فدراسیونهای منتخب ورزشی ایران است. ابزار اندازه گیری این تحقیق شامل پرسشنامه مدیریت مشارکتی(لباف و رنجبر،1381) و پرسش نامه استاندارد تفکر راهبردی (لیدکا، 1998) با روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی (CFA) و پایایی پرسشنامه مدیریت مشارکتی (88/0) و پرسش نامه تفکر راهبردی (96/0) با استفاده از ضریب الفای کرونباخ تعیین گردید. جامعه آماری تحقیق شامل 900 نفر از روسا و کارکنان فدراسیونهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران بود و 269 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات علی- ارتباطی میباشد که بنا بر مدل معادلات ساختاری (مدل ساختاری، تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل انجام شده است.
یافتههای تحقیق نشان داد مولفههای "مشارکت در هدف گذاری، تصمیم گیری، حل مشکلات و تغییر و تحول" بر مدیریت مشارکتی اثر مستقیم معنیداری دارند. مولفههای "نگرش سیستمی، تمرکز بر هدف، تفکر فرضیه محور، فرصت طلبی هوشمندانه و تفکر به موقع" بر تفکر راهبردی اثر مستقیم معنیداری دارند. در مجموع، مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی در فدراسیونهای منتخب ورزشی اثر مستقیم و معنی داری دارد و شاخصهای آزمون برازندگی مبین برازندگی مدل تاثیر مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی هستند. بنابراین، توسعه مشارکت بین مدیران و کارکنان فدراسیونهای ورزشی، موجبات بهبود تفکر راهبردی در بین فدراسیونهای ورزشی را در آینده رقم خواهد زد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Effect of Participative Management on Strategic Thinking among Selected Iranian Sports Federations
نویسندگان [English]
- Gholam Reza Shabani Bahar 1
- Mahamood Goodarzi 2
- Habib Honari 3
- Hamid Reza Maghsoudi Eiman 4
1 Ph.D., Associate Professor in Sport Management, Bu Ali Sina University, Hamedan, Iran
2 Ph.D., Full Professor in Sport Management, University of Tehran, Tehran, Iran
3 Ph.D., Associate Professor in Sport Management, Allame Tabatabaei University, Tehran, Iran
4 Ph.D. Student in Sport Management, Bu Ali Sina University, Hamedan,
چکیده [English]
The research was to study the effect of participative management on strategic thinking among selected Iranian sports federations. Measuring instruments included Participative Management Questionnaire (Labaf and Ranjbar, 1381) and Strategical Thinking Standard Questionnaire (Liedtka, 1998) were Applied with validity through Confirmatory Factor Analysis (CFA). Cronbach's Alpha Coefficients Participative Management Questionnaire (0.88) and Strategical Thinking Questionnaire was (0.96) determined. The statistical population of the research was including 900 directors and staff of sports federations in Islamic Republic of Iran. Sample of 269 were chosen randomly sampling on the basis of the Krejcie and Morgan. The research method is Causal Research that using Structal Equation Models (Structal Equation & path diagram) was analyzed by using LISREL statistical software. Results indicated that there was positive significant impact on some components of Participative Management (goal setting, decision making, problem solving and change).Also, there was positive significant impact on some components of Strategical Thinking (System Perspective, Intent Focus, Hypothesis Driven, Intelligent Opportunism and Thinking in Time). Totally, Participative Management was of positive significant impact on Strategical Thinking. Those sequential model fitting procedures indicated impacted participative management on strategical thinking among selected Iranian sports federations. Therefore, by setting goals and developing a cohesive participatory between managers and staffs of sports federations can be identified improving strategical thinking in sports federations on the future.
کلیدواژهها [English]
- Key words: Participative Management
- Strategical Thinking and Sport Federation
بررسی تاثیر مدیریت مشارکتی برتفکر راهبردی درفدراسیونهای منتخب ورزشی
غلامرضا شعبانی بهار[1]
محمود گودرزی[2]
حبیب هنری[3]
حمیدرضا مقصودی ایمن[4]
تاریخ دریافت مقاله: 15/11/139
تاریخ پذیرش مقاله:20/12/1393
مقدمه
تغییرات قابل توجه قرن بیست و یکم در تمام جوانب، به ویژه تغییرات شگرف درکانالهای ارتباطی موجب شکستن مرزهای جغرافیایی و سازمانی، افزایش تقاضا و بالا رفتن انتظارات مشتریان و بازبینی عمدهای در اولویتها و چشم انداز راهبردی شده است (اوسترهاوت و همکاران[5]، 2007). همچنین، درشرایط متغیر امروزی با تحولات دائمی و پیوسته، نحوه اندیشیدن و تفکر سازمانها دچار تحول اساسی و بنیادین گردیده که ویژگی و صفت بارز آن توجه به تفکر راهبردی ومبانی مرتبط با آن است (اوشاناسی[6]،2003). با عنایت به اهداف ترسیم شده درسند چشم انداز بیست ساله، کشور جمهوری اسلامی ایران باید در افق 1404 با تأکید بر جنبش نرم افزاری و برخورداری از دانش و فناوری پیشرفته، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی و سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی، در جایگاه برتر علمی، فناوری و اقتصادی منطقه قرار گیرد (سند چشم انداز 1404) که این امر مستلزم وجود ساختارهای قابل انعطاف،کارکنان چند مهارتی، اهمیت بخشیدن به برنامههای توانمند سازی مدیران و کارکنان و نهادینه سازی روحیه مشارکت در بین آنان جهت انطباق با شرایط جدید در رویایی با تغییرات است (هداوند و صادقیان، 1384). همچنین، در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی، تفکر راهبردی[7] به عنوان یک برگ برنده شناخته میشود و مدیران ارشد را در تصمیم گیری در موقعیتهای راهبردی یاری میدهد. در کل تفکر راهبردی، فرایند به کارگیری تجربیات قبلی در چارچوبی منسجم و تدوین استراتژی است. بدیهی است که با پیمودن این فرآیند میتوان در موقعیتهای حساس و بحرانی(راهبردی) بهترین تصمیم را اتخاذ نمود (استیسی[8] ترجمه جعفری و کاظمی موحد، 1387). بنابراین، مدیران ارشد سازمانها برای ارتقای عملکرد سازمانی و کارآمد شدن سازمان باید به ابزار ساده و مهمی به نام "تفکر راهبردی" مجهز شوند. تفکر راهبردی، شیوه خاص اندیشیدن است که میتوان آن را مهارت معماری استراتژی دانست، حتی برنامه ریزی راهبردی نیز ابزاری برای پیاده سازی استراتژیهای خلق شده از طریق تفکر راهبردی میباشد. استراتژی یک برنامه نیست، بلکه یک طرز نگرش است که اساس آن بر تشخیص فرصتهای اصلی و محقق ساختن منافع نهفته در آن قراردارد (هامل و پراهالد[9]، 1994). تفکر راهبردی برای سازمان، چشم انداز میآفریند و مدیران را در تصمیم گیری صحیح پیش از عمل کمک مینماید تا در راستای این چشم انداز تصمیمات صحیحی را اتخاذ نمایند. متاسفانه، عدم وجود برداشت صحیح از ماهیت تفکر راهبردی در میان مدیران موجب میشود تا آنان به دستاوردهای تفکر راهبردی دستیابی نداشته باشند(مینتزبرگ[10]، 1994).
تفکر راهبردی در دو سطح فردی و سازمانی با جامعیت و دوراندیشی خاصی باعث درک بهتر سازمان و محیط آن می شود و به خلاقیتهای مکرر منجر میگردد. همچنین، زمینه ارتباطات و تعامل بیشتر بین مدیران وکارکنان را فراهم می آورد و باعث بهره برداری از نبوغ و خلاقیت کارکنان در سازمان میشود (آقا زاده، 1383). از طرفی، تفکر راهبردی یکى از مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر موفقیت هر سازمانى تلقى میشود و کارکرد اصلی آن کمک به خلق و دستیابی به چشم انداز است. خلق چشم انداز به صورت یک آرمان مشترک، سازمان را یکپارچه و سمت و سوی مطلوب حرکت سازمان را مشخص و جهت میبخشد. خلق چشم انداز بالاترین ارزش برای مشتری، مزیت رقابتی برای سازمان و تمایز از رقباست (غفاریان وکیانی، 1389). ازدیدگاه مینتزبرگ، تقویت تفکر راهبردی به تدوین استراتژیهای بهتر منجر میشود و مدیرانی که مجهز به قابلیت تفکر راهبردی هستند قادرند، سایر کارکنان را به یافتن راهکارهای خلاقانه برای موفقیت سازمان ترغیب کنند. آنها سازمان را به گونهای که باید باشد- نه به گونه ای که هست - مینگرند. به این ترتیب، میتوان تفکر راهبردی را پیش درآمدی بر طراحی آینده سازمان دانست (مینتزبرگ، 1994). سازمانهایی که برنامه ریزی راهبردی مدون و شفافی نداشته باشند، داشتن تفکر راهبردی امری غیر واقع و بحث آن بی مورد است. براساسپژوهشهایلیدکا[11](1998)، تفکر راهبردی دارای پنج ویژگی (نگرش سیستمی[12]، عزم راهبردی[13]، تفکر فرضیه محور[14]، فرصت طلبی هوشمندانه[15]و تفکر به موقع[16]) اصلی و برجسته است (لیدکا، 1998).
همچنین، یکی از نظامهای مدیریتی فعال که تاکنون نقشی چشمگیر در پرورش و بالندگی منابع انسانی سازمانها داشته، نظام مدیریت مشارکتی[17] است. این نظام مدیریتی در حکم نظامی اثربخش، چه در ابعاد نظری و چه در ابعاد عملی در اکثر سازمانهای موفق جهان از جایگاهی والا برخوردار است. نظام مدیریت مشارکتی، نظام همکاری فکری و عملی همة افرادی است که با سازمان یا سطوح مختلف مدیریتی آن آمیخته و عجین شده است. بدین طریق یک نظام همفکری و هم اندیشی برای حصول به اهداف سازمان به وجود میآید و همة افرادی که به هر نحوی با سازمان در ارتباط هستند، درباره روشهای حل مسائل و ارتقای بهرهوری، فعالانه اندیشیده و حاصل آن در قالب طرحها و پیشنهادهایی به آن سازمانا رائه میشود (پور رضا، 1389).در این راستا، درحوزه تحول سازمان، برنامههای ایجاد تغییر به گونهای دقیق طراحی میشوند تا میزان دخالت و مشارکت رهبران و اعضای سازمان افزایش یابد. افزایش مشارکت کارکنان از عمده ترین هدفهای اصلی و ارزشهای والای حوزه تحول سازمان به شمار میآیند. مشارکت در برنامههای تحول سازمان، مختص نخبگان یا افراد سطح بالای سازمان نیست،ب لکه باید به طور وسیعی در سراسر سازمان گسترش پیدا کند. مشارکت، نوعی اکسیر قدرتمند است که مورد علاقه افراد است و به گونه قابل ملاحظهای عملکرد فردی و سازمانی را بهبود میبخشد (فرنجواچبل،ترجمه الوانی و دانایی فرد، 1385).
در سالهای اخیر، فدراسیونهای ورزشی در ایران تلاشهای قابل توجهی را جهت بهبود وضعیت عملکردی خود نمودهاند، اما عملکرد این فدراسیونها از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران و با توجه به نتایج آنها در عرصههای بینالمللی در سطح مناسبی قرار ندارد و همواره ضعف سیستمهای مدیریتی در فدراسیون به عنوان یکی از مهم ترین دلایل ضعف عملکردی فدراسیون در نظر گرفته شده است(عیدی، 1390).در این راستا، میتوان به لزوم داشتن تفکر راهبردی، بازنگری در تشکیلات و ساختار ورزش و سرمایه گذاری شایسته جهت توسعه فرهنگ مشارکت در سازمانهای ورزشی اشاره کرد (قالیباف، 1389). در حال حاضر، وضعیت تفکر راهبردی و کاربرد آن، از یک سو و ضعف در توسعه مدیریت مشارکتی و شکل گیری فرهنگهای مخرب در بین کارکنان از سوی دیگر، از معضلاتی است که گریبان گیر فدراسیونهای ورزشی است. البته عدم وجود رقیب سازمانی، احتمال کم توجهی به موضوعات تفکر راهبردی و مدیریت مشارکتی دراین بخش را افزایشمیدهد (رشید لمیر و همکاران، 1392). بنابراین، تفکر راهبردی و مدیریت مشارکتی در فدراسیونهای ورزشی کاملا به هم وابسته هستند و درک وضع موجود آنها و همچنین رابطه آنها با یکدیگر میتواند در موفقیت این فدراسیونها نقش به سزایی داشته باشد. در این راستا، سوال اصلی این پژوهش این است که مدیریت مشارکتی تا چه میزان میتواند بر بهبود تفکر راهبردی در فدراسیونهای منتخب ورزشی کشور موثر باشد. محقق در نظر دارد مدل مناسبی از روابط بین متغیرهای مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی ارائه نماید.
بررسی و شناسایی ابعاد تفکر راهبردی در سازمانها نشان میدهد که میزان تفکر استراتژیک در فدراسیون فوتبال ایران به عنوان پیش نیاز و مکمل تدوین برنامه استراتژیک در فدراسیون فوتبال ایران مطرح میباشد (احراری، 1392). همچنین وضعیت مطلوب تفکر سیستمی در بین مدیران ارشد دانشگاه علوم پزشکی تهران (امینی و همکاران،1392) تفاوت معنیداری بین میزان برخورداری از تفکر راهبردی براساس مدرک تحصیلی و تفکیک دانشکدهها و عدم تفاوت بین میزان برخورداری از تفکر راهبردی مدیران گروههای آموزشی بر اساس رتبه علمی و جنسیت (کاظمی، جوادی پور و نوروز زاده،1390)، نقش مثبت برنامه ریزی راهبردی در سازمانهای ورزشی دولتی و غیرانتفاعی و بستگی مدیریت و برنامه ریزی راهبردی سازمان به رهبری، فرهنگ، پیچیدگی محیط و غیره نشان می دهد (کرامادیس و تکیو[18]،2007). بررسی مدل تفکر راهبردی با چهار عنصر(تفکر سیستمی، خلاقیت، مشاهده و عمل یادگیری) به روش متاآنالیز(کمانگر و همکاران، 2013)، ارائه مدل برای ارزیابی ظرفیت تفکر راهبردی با اثربخشی در سازمانهای ایرانی (مشبکی وخزاعی، 1387)، رتبه بندی تاثیر مولفههای تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آیندهنگری و فرصت طلبی در سنجش تفکر راهبردی(معمایی،1391)، سنجش و شکاف معنیداری بین اهمیت عوامل با وضع موجود تفکر راهبردی در مدیران شهرداری تهران بر اساس مدل جینلیدکا (منوریان، آقازاده و شهامت نژاد،1391) و استفاده از متفکران راهبردی در هیئت مدیره سازمانهای غیرانتفاعی برای کسب مزیت رقابتی سازمان (کلارک[19]، 2012) نمونه هایی از پژوهش در این زمینه اند.
همچنین، مرور پژوهشهای انجام شده پیرامون نقش تفکر راهبردی حاکی از تاثیر مثبت مولفههای تفکر راهبردی بر فرآیند تصمیم گیری (سالارینهند،1390)، تاثیر مشارکت در تصمیم گیری بر عملکرد شغلی و نگرش کارکنان و تاثیر مثبت یک چشم انداز بر مدیریت جامع کیفیت و بهره وری (پریراواسبورن[20]، 2007)، رابطه مثبت و معنادار بین توانمندسازی (مسئولیت پذیری کارکنان، انگیزش، مشارکت، دانش و مهارت)، رابطه مثبت و معنادار بین تفکر راهبردی و تحول سازمانی (ثابت پور، 1392)، رابطه معنی دار و مثبت بین سبک رهبری تیمی و مشارکتی با میزان تفکر استراتژیک (سعادتی، صیادی و آهنگری، 1392)، تأثیر معنادار مشارکت در برنامه ریزی راهبردی با عملکرد سازمانی (صادقی، 1392)، رابطه معنادار بین مولفههای تفکر راهبردی (نگرش سیستمی، تمرکز بر اهداف، فرصت طلبی هوشمندانه، تفکر به موقع، تفکر فرضیه محور و آمادگی پرسنل برای تغییر راهبردی (قربانی و کیانی، 2012) و تأثیر معنادار رهبری تحول آفرین بر میزان تفکر استراتژیک (گل محمدی، کفچه و سلطان پناه،1392) میباشد.
جمع بندی تحقیقات انجام شده در حوزه تفکر راهبردی ومدیریت مشارکتی نشان میدهد که این موضوع از پیشینه پژوهشی زیادی در سازمانهای ورزشی برخوردارنیست. عمده پژوهشهای انجام شده در زمینه بررسی سبکهای مدیریت (مشارکتی و سنتی) با متغیرهایی چون: چابکی سازمانی، هوش هیجانی، عملکرد بازاریابی، بهره وری منابع انسانی و استقرار مدلEFQM سنجیده شده است. بررسی رابطه بین هر یک از آنها نشان میدهد که چه در داخل و چه در خارج از کشور مطالعات اندکی وجود دارد و تحقیقات اندک انجام شده بیشتر در حوزه سازمانهای غیر ورزشی میباشد و سازمانهای ورزشی کمتر با رویکردی جامع مورد بررسی و پژوهش قرارگرفته اند. علاوه بر این، مدل و ابزار مورد استفاده در این پژوهش تاکنون توسط محققان داخلی و خارجی برای بررسی نقش مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی مورد پژوهش قرار نگرفته و از این بعد نیز این پژوهش دارای نوآوری است. بنابراین با عنایت به مراتب فوق، ضرورت مطالعه و بررسی مولفههای مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی در سطح فدراسیونها بیش از پیش احساس میشود. به عبارت دیگر، این سوال مطرح می شود که آیا در صورت داشتن فرهنگ مشارکت جویانه، بستر مناسبتری برای بهبود تفکر راهبردی فراهم میشود یا خیر؟
از سوی دیگر، مشارکت فرایند درگیری کارکنان در تصمیمهای راهبردی و تاکتیکی سازمان است که به صورت رسمی یا غیررسمی، به شکل مستقیم یا غیرمستقیم و با درجه، سطح و حدودی مشخص اتفاق میافتد. تاکید اصلی این نوع مدیریت بر همکاری و مشارکت داوطلبانه کارکنان است و در نظر دارد از ایدهها، پیشنهادات، ابتکارات وخلاقیتها و توان فنی و تخصصی آنها در حل مسائل و مشکلات سازمان با هدف بهبود مستمر فعالیتهای سازمان استفاده کند (رهنورد،1379). به طور کلی میتوان گفت مدیریت مشارکتی به ایجاد فضا و نظامی توسط مدیران اشاره دارد که درآن تمام کارکنان یک سازمان در روند تصمیمسازی، تصمیمگیری و حل مشکلات و مسائل سازمان، با مدیریت همکاری و مشارکت نمایند. (حضوری، 1385)
با توجه به این که فدراسیونهای ورزشی زیر نظر مستقیم وزارت ورزش و جوانان قرار دارند و با نظارت دقیق وزیر در اجرای رئوس اهداف فعالیت میکنند، تحقق اهداف وزارتخانه متبوع در سطح کلان با عملکرد صحیح این فدراسیونها رخ خواهد داد. بدین ترتیب، با توجه به حجم گسترده وظایف، برخورداری روسا و کارکنان فدراسیون از تفکر راهبردی، مهم ترین عامل موفقیت و اثربخشی در فدراسیون ورزشی میباشد. همچنین، باعث رشد و شکوفایی ورزش کشور از نظر حرفه ای و بعد سلامت در جامعه در افق چشم انداز خواهد شد. همگام با این روند، در فدراسیونهای ورزشی نیز دلایلی از جمله عضویت در فدراسیون بین المللی، برنامه ریزی برای شرکت تیمها و نفرات در رویدادهای جهانی و بین المللی، احساس نیاز به داشتن تفکر راهبردی بیش از پیش احساس میشود. با وجود گذشت بیش از دو دهه از معرفی تفکر راهبردی و لزوم توجه به آن در بین مدیران سازمانها هنوز تحقیقات اندکی در خصوص قابلیت تفکر راهبردی روسای فدراسیونهای وجود دارد. بنابراین در این پژوهش تلاش گردیده است تا میزان قابلیت مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی در بین روسا و کارکنان فدراسیونهای ورزشی مشخص گردد. همچنین، میزان رابطه مدیریت مشارکتی روسا و کارکنان فدراسیونهای ورزشی با تفکر راهبردی، به صورت مدلی عرضه شود.
روش شناسی پژوهش
این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از نظر روش، از نوع علی- ارتباطی و به لحاظ زمانی، مقطعی میباشد. در این پژوهش از روشهای آماری توصیفی- استنباطی استفاده گردید. جامعه آماری شامل900 نفر از رؤسا، نواب رئیس، دبیران کل، مدیران کمیتهها و کارشناسان تمامی فدراسیونهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران است. نمونه آماری شامل 269 نفر ازرؤسا، نواب رئیس، دبیران کل، مدیران کمیتهها و کارشناسان در 22 فدراسیون منتخب ورزشی(اسکواش، اسکی، بدمینتون، بسکتبال، بوکس، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، دو و میدانی، ژیمناستیک، شطرنج، شنا و شیرجه، فوتبال، قایقرانی، کاراته، کشتی، هاکی، هندبال، والیبال، وزنهبرداری و ووشو) می باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان[21] به صورت تصافی ساده انتخاب شده اند. در این تحقیق برای سنجش مدیریت مشارکتی از پرسش نامه مدیریت مشارکتی 16 گویهای (لباف و رنجبر،1381) و برای سنجش تفکر راهبردی از پرسش نامه استاندارد 28 گویهای لیدکا (1998) استفاده گردید که با مقیاس پنج درجهای لیکرت ازخیلی کم تا خیلی زیاد 1– 5 نمره گذاری شدهاند.
روایی پرسشنامههای مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی به صورت روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی(CFA) که برازش متغیرهای پنهان را تایید کرد، پایایی پرسشنامههای مدیریت مشارکتی 88/0=α و تفکر راهبردی96/0=α از طریق ضریب اعتبار (آلفای کرونباخ) تعیین شد. در این پژوهش برای برازش متغیرهای پنهان و آزمون فرضیه های پژوهش از روشهای مدل سازی معادلههای ساختاری (مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و تحلیل مسیر) استفاده شد. در انجام آزمونهای فوق از نرم افزارهای آماری LISREL نیز استفاده گردید.
یافتههای پژوهش
توصیف متغیرهای مورد بررسی
در این بخش متغیرهای مدیریت مشارکتی وتفکر راهبردی بر اساس شاخصهای مرکزی و پراکندگی توصیف میشوند.
جدول 1: شاخصهای توصیفی متغیرهای مورد بررسی
متغیر و مولفه |
|||||
مدیریت مشارکتی |
16 |
80 |
68 |
45/55 |
35/15 |
تفکر راهبردی |
28 |
140 |
112 |
22/92 |
19/21 |
n =269
اطلاعات جدول فوق شاخصهای مرکزی متغیرهای مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی را توصیف میکند. میانگین مدیریت مشارکتی (45/55=) و انحراف معیار آن (35/15=S) و میانگین تفکر راهبردی (22/92=) و انحراف معیار آن (19/21=S) است. براین اساس، وضعیت مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی در فدراسیونهای منتخب در وضعیت مطلوبی میباشد.
تدوین مدل ساختاری مدیریت مشارکتی که شامل اثر مستقیم مولفهها بر روی متغیر مدیریت مشارکتی میباشد (جدول 2). مدل ساختاری تفکر راهبردی که شامل اثر مستقیم مولفهها بر روی متغیر تفکر راهبردی میباشد، در جدول 4 نشان داده شده است. در صورتی که مقدار t بزرگتر از 5 یا کوچکتر از 5- باشد (در سطح خطای 01/0) رابطه معنادار مثبت یا منفی خواهد بود.
جدول 2: مقادیر مدل اثر مستقیم مولفهها بر روی متغیر مدیریت مشارکتی
اثر مستقیم متغیرها در مدل |
مقدار برآورد |
مقدار استاندارد شده |
خطای استاندارد |
t |
P |
هدف گذاری بر روی مدیریت مشارکتی |
84/0 |
88/0 |
23/0 |
17/18 |
01/0>P |
تصمیم گیری بر روی مدیریت مشارکتی |
99/0 |
95/0 |
09/0 |
91/20 |
01/0>P |
حل مشکلات بر روی مدیریت مشارکتی |
94/0 |
93/0 |
14/0 |
86/19 |
01/0>P |
تغییر و تحول بر روی مدیریت مشارکتی |
83/0 |
89/0 |
20/0 |
63/18 |
01/0>P |
n =269
نتایج به دست آمده از مدل ساختاری (جدول 2) نشان میدهد، مولفههای هدف گذاری بر روی مدیریت مشارکتی، (01/0>P, 17/18=t, 88/0=β)، تصمیم گیری بر روی مدیریت مشارکتی (01/0>P, 91/20=t, 95/0=β)، حل مشکلات بر روی مدیریت مشارکتی (01/0>P, 86/19=t, 93/0=β)، تغییر و تحول بر روی مدیریت مشارکتی (01/0>P, 63/18=t, 89/0=β) اثر مستقیم و معنیداری دارند.
جدول3: شاخصهای آزمون برازندگی در مدل ساختاری مدیریت مشارکتی
نتیجه |
دامنه مورد قبول |
مقدار |
عنوان شاخص |
تایید مدل |
P >05/0 |
78/3 |
χ2 |
تایید مدل |
3 df </χ2 |
89/1 |
df /χ2 |
تایید مدل |
RMSEA <08/0 |
058/0 |
RMSEA |
تایید مدل |
SRMR<05/0 |
006/0 |
SRMR |
تایید مدل |
GFI >90/0 |
99/0 |
GFI |
تایید مدل |
AGFI >80/0 |
96/0 |
AGFI |
تایید مدل |
NFI >90/0 |
00/1 |
NFI |
تایید مدل |
NNFI >90/0 |
99/0 |
NNFI |
تایید مدل |
CFI >90/0 |
99/0 |
CFI |
تایید مدل |
IFI >90/0 |
00/1 |
IFI |
تایید مدل |
RFI >90/0 |
99/0 |
RFI |
n =269
نتایج به دست آمده از مدل ساختاری (جدول 3) نشان میدهد، مقادیر تمامی شاخصها نشان دهنده برازش مناسب و قابل قبول مدل مفهومی تحقیق میباشد (05/0, P> 78/3=؛ 3<89/1=df/χ2؛ 08/0<05/0=RMSEA؛ 05/0<006/0=SRMR؛90/0>99/0=GFI؛80/0>96/0=AGFI؛90/0>00/1=NFI؛9/0>99/0=NNFI؛ 90/0>99/0=CFI؛ 90/0>00/1=IFI؛ 90/0>99/0=RFI). بر این اساس، مقادیر مدل ساختاری مدیریت مشارکتی و شاخصهای آزمون برازندگی، دارای نکویی برازش هستند.
جدول 4: مقادیر اثر مستقیم مولفهها درمدل ساختاری تفکرراهبردی
اثر مستقیم متغیرها در مدل |
مقدار برآورد |
مقدار استاندارد شده |
خطای استاندارد |
t |
P |
نگرش سیستمی بر روی تفکر راهبردی |
72/0 |
86/0 |
27/0 |
13/17 |
01/0>P |
عزم راهبردی بر روی تفکر راهبردی |
71/0 |
91/0 |
17/0 |
85/18 |
01/0>P |
تفکر فرضیه محور بر روی تفکر راهبردی |
77/0 |
87/0 |
25/0 |
67/17 |
01/0>P |
فرصت طلبی هوشمندانه بر روی تفکر راهبردی |
75/0 |
92/0 |
15/0 |
18/19 |
01/0>P |
تفکر به موقع بر روی تفکر راهبردی |
76/0 |
88/0 |
23/0 |
75/17 |
01/0>P |
n = 269
نتایج به دست آمده از مدل ساختاری (جدول 4) نشان میدهد، مولفههای نگرش سیستمی بر روی تفکر راهبردی (01/0>P, 13/17=t, 86/0=β)، عزم راهبردی بر روی تفکر راهبردی (01/0>P, 85/18=t, 91/0=β)، تفکر فرضیه محور بر روی تفکر راهبردی (01/0>P, 67/17=t, 87/0=β)، فرصت طلبی هوشمندانه بر روی تفکر راهبردی (01/0>P, 18/19=t, 92/0=β) و تفکر به موقع بر روی تفکر راهبردی (01/0>P, 75/17=t, 88/0=β) اثر مستقیم و معنیداری دارند.
جدول5: شاخصهای آزمون برازندگی در مدل ساختاری تفکر راهبردی
نتیجه |
دامنه مورد قبول |
مقدار |
عنوان شاخص |
تایید مدل |
P >05/0 |
54/1 |
χ2 |
تایید مدل |
3 df </χ2 |
77/0 |
df /χ2 |
تایید مدل |
RMSEA <08/0 |
001/0 |
RMSEA |
تایید مدل |
SRMR<05/0 |
004/0 |
SRMR |
تایید مدل |
GFI >90/0 |
00/1 |
GFI |
تایید مدل |
AGFI >80/0 |
98/0 |
AGFI |
تایید مدل |
NFI >90/0 |
00/1 |
NFI |
تایید مدل |
NNFI >90/0 |
00/1 |
NNFI |
تایید مدل |
CFI >90/0 |
00/1 |
CFI |
تایید مدل |
IFI >90/0 |
00/1 |
IFI |
تایید مدل |
RFI >90/0 |
00/1 |
RFI |
n =269
نتایج به دست آمده از مد ل ساختاری (جدول 5) نشان میدهد، مقادیر تمامی شاخصها نشان دهنده برازش مناسب و قابل قبول مدل مفهومی تحقیق میباشد (05/0, P> 54/1=؛ 3<77/0=df/χ2؛ 08/0<001/0=RMSEA؛ 05/0<004/0=SRMR؛90/0>00/1=GFI؛ 80/0>98/0=AGFI؛90/0>00/1=NFI؛ 90/0>00/1=NNFI؛90/0>00/1=CFI؛90/0>00/1=IFI؛90/0>00/1=RFI). بر این اساس مقادیر در مدل ساختاری تفکر راهبردی و شاخصهای آزمون برازندگی، دارای نکویی برازش هستند.
جدول 6: مقادیر مدل اثر مستقیم مدیریت مشارکتی بر روی تفکر راهبردی
اثر مستقیم متغیر در مدل |
مقدار برآورد |
مقدار استاندارد شده |
t |
P |
|
|
مدیریت مشارکتی بر روی تفکر راهبردی |
91/0 |
93/0 |
66/15 |
01/0>P |
n = 269
نتایج به دست آمده در تحلیل مسیر (جدول 6) نشان میدهد مدیریت مشارکتی و مولفههای آن بر روی تفکر راهبردی، اثر مستقیم و معنیداری دارند (01/0>P, 66/15=t, 93/0=β).
جدول7: شاخصهای آزمون برازندگی مدل مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی
عنوان شاخص |
مقدار |
دامنه مورد قبول |
نتیجه |
χ2 |
18/38 |
P >05/0 |
تایید مدل |
df /χ2 |
81/1 |
χ2/df <3 |
تایید مدل |
RMSEA |
055/0 |
RMSEA <08/0 |
تایید مدل |
SRMR |
012/0 |
SRMR<05/0 |
تایید مدل |
GFI |
97/0 |
GFI >90/0 |
تایید مدل |
AGFI |
93/0 |
AGFI >80/0 |
تایید مدل |
NFI |
99/0 |
NFI >90/0 |
تایید مدل |
NNFI |
99/0 |
NNFI >90/0 |
تایید مدل |
CFI |
00/1 |
CFI >90/0 |
تایید مدل |
IFI |
00/1 |
IFI >90/0 |
تایید مدل |
RFI |
99/0 |
RFI >90/0 |
تایید مدل |
n =269
نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر (جدول 7) نشان میدهد، شاخصهای آزمون برازندگی مبین برازندگی مدل تاثیر مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی هستند (05/0, P> 18/38=؛ 3<81/1=df/χ2؛ 08/0<05/0=RMSEA؛ 05/0>01/0=SRMR؛90/0>97/0=GFI؛ 80/0>93/0=AGFI؛90 /0>99/0=NFI؛ 90/0>99/0= NNFI؛90 /0>00/1=CFI ؛90/0>00/1=IFI ؛90 /0>99/0=RFI). لذا میتوان گفت مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی تاثیر مستقیم و معنی داری دارد.
شکل 1: مقادیر استاندارد شده مدل مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی
شکل 2: مقادیر t مدل مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی
بحث و نتیجه گیری
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی در فدراسیونهای منتخب ورزشی میباشد. نتایج نشان داد که میانگین مدیریت مشارکتی (45/55=) و انحراف معیار آن (35/15=S) است. بر این اساس، وضعیت مدیریت مشارکتی در فدراسیونهای منتخب در وضعیت مطلوبی قرار دارد. مولفههای هدف گذاری (88/0=β)، تصمیم گیری (95/0=β)، حل مشکلات (93/0=β) و تغییر و تحول (89/0=β) بر مدیریت مشارکتی اثر مستقیم معنیداری دارند(01/0>P). پس میتوان نتیجه گرفت که همه شاخصهای آزمون برازندگی مدل ساختاری مدیریت مشارکتی، دارای نیکویی برازش هستند.
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که میانگین تفکر راهبردی (22/92=) و انحراف معیار آن (19/21=S) است. براین اساس وضعیت مدیریت مشارکتی و تفکر راهبردی در فدراسیونهای منتخب در وضعیت مطلوبی میباشد. مولفههای نگرش سیستمی (86/0=β)، عزم راهبردی (91/0=β)، تفکر فرضیه محور (87/0=β)، فرصت طلبی هوشمندانه (92/0=β) و تفکر به موقع (88/0=β) بر تفکر راهبردی اثر مستقیم معنیداری دارند(01/0>P). پس میتوان نتیجه گرفت که همه شاخصهای آزمون برازندگی مدل ساختاری تفکر راهبردی، دارای نیکویی برازش هستند. این نتیجه با نتایج تحقیق احراری (1392) مبنی بر وضعیت مطلوب تفکر راهبردی در فدراسیون فوتبال ایران، پژوهش امینی و همکاران (1392) در خصوص وضعیت مطلوب تفکر سیستمی در بین مدیران ارشد ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بررسی مدل تفکر راهبردی توسط کمانگر و همکاران (2013)، سنجش تفکر راهبردی توسط مشبکی و خزاعی (1387)، تاثیر مولفههای تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آیندهنگری و فرصت طلبی بر تفکر راهبردی توسط معمایی (1391)، سنجش تفکر راهبردی در مدیران شهرداری تهران توسط منوریان، آقازاده وشهامت نژاد (1391) بر اساس مدل جینلیدکا همخوانی دارد. از این رو میتوان نتیجه گرفت که تفکر راهبردی و مولفههای آن در سازمانهای متخلف دارای وضعیت متفاوتی میباشند و برازش مدل ساختاری نشانگر این است که همه شاخص و ابعاد تفکر راهبردی اعم از نگرش سیستمی، عزم راهبردی، تفکر فرضیه محور، فرصت طلبی هوشمندانه و تفکر به موقع و در مجموع تفکر راهبردی در وضعیت مطلوب میباشد که با نتایج پژوهش کاظمی، جوادی پور و نوروز زاده (1390)، کرامادیس و تکیو(2007) و کلارک (2012) تایید میگردد.
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مدیریت مشارکتی و مولفههای آن بر روی تفکر راهبردی، اثر مستقیم و معنیداری دارند (01/0>P, 66/15=t, 93/0=β). نتایج آزمون مدل معالات ساختاری (تحلیل مسیر) مبین نیکویی برازش مدل تاثیر مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی هستند و میتوان گفت مدیریت مشارکتی بر تفکر راهبردی تاثیر مستقیم و معنی داری دارد. این نتیجه با نتایج تحقیق سالاری نهند (1390) در خصوص تاثیر مثبت مولفههای تفکرراهبردی بر فرآیند تصمیم گیری، پژوهش پریراواسبورن (2007) مبنی بر تاثیر مشارکت در تصمیم گیری بر عملکرد شغلی، نگرش کارکنان بر داشتن یک چشم انداز، پژوهش ثابت پور (1392) پیرامون رابطه مثبت و معنادار بین توانمندسازی کارکنان و تفکر راهبردی و رابطه مثبت و معنادار بین تفکر راهبردی و تحول سازمانی، تحقیق سعادتی، صیادی و آهنگری (1392) پیرامون رابطه معنی دار و مثبت بین سبک رهبری تیمی و مشارکتی با میزان تفکر راهبردی، همچنین نتایج پژوهش صادقی (1392) مبنی بر تأثیر معناداری مشارکت در برنامه ریزی راهبردی با عملکرد سازمان، نتیجه پژوهش قربانی و کیانی (2012) در خصوص رابطه معنادار بین مولفههای تفکر راهبردی و آمادگی کارکنان برای تغییر راهبردی، همچنین نتایج گل محمدی، کفچه و سلطان پناه (1392) مبنی بر تأثیر معناداری رهبری تحول آفرین بر میزان تفکر استراتژیک هم خوانی دارد.
با عنایت به مراتب فوق، میتوان نتیجه گرفت که فدراسیونهای ورزشی همانند سایر سازمانها برای انطباق خود با شرایط متغیر از توانمندی تفکر راهبردی استفاده مینمایند که برای این امر نوع مدیریت حاکم بر فدراسیونها نیز میتواند تاثیر گذار باشد و مدیریت به شیوه مشارکتی را ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید. همچنین موفقیت در حوزه تفکر راهبردی مستلزم این است که تیمهای مدیریت ارشد و کارکنان یاد بگیرند که چگونه موارد پیچیده و متناقض را از طریق گفتگو با یکدیگر کشف کنند و از مزیت پتانسیل هم افزای چندین مغز به جای یک مغز برخوردار گردند. مدیرانی که به قابلیت تفکر راهبردی مجهز باشند، قادرند با ایجاد هم افزایی و ترکیب استعدادهای کارکنان، راهکارهایی خلاقانه برای موفقیت سازمان بیابند. همچنین روسا و کارکنان فدراسیون با به کارگیری تفکر راهبردی و مولفههای آن در ساختار خود، ضمن ارتقای شایستگی و توانمندی کارکنان در دستیابی به کسب هدفها و مقاصد سازمانی میتوانند از مزایایی چون: دستیابی به تفکر و برنامه ریزی برای آینده، کاهش زمان ارائه خدمات، رضایت مشتریان و بهره وری سازمانی موثر و مفید برخوردار گردند. از جمله زمینه های توانمندی و شایستگی که کارکنان باید به کار گیرند، مشارکت همگانی در تصمیم گیری و تفویض اختیار توسط مدیران ارشد و تشکیل تیمهای کاری میباشد. بدیهی است که آماده سازی ذهن مدیران بستر مناسبی را برای رواج تفکر راهبردی در سازمانها فراهم میآورد و آنان را در کسب تسلط جهت تصمیم گیری راهبردی موثر یاری خواهد رساند.
منابع
- احراری، اسماعیل. (1392). "سنجش تفکر استراتژیک در فدراسیون فوتبال ایران بر مبنای مدل تکمیلی دانشکده صنعتی امریکا". پایاننامه کارشناسی ارشد (چاپ نشده)، دانشگاه پیام نوراستان تهران، دانشکده مدیریت وحسابداری.
- استیسی، رالف. (1387). تفکر استراتژیک و مدیریت تحول. مصطفی جعفری و مهریار کاظمی موحد. چاپ اول، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا
- افراسیابی، فاطمه .(1391). "بررسی رابطه بین تفکر راهبردی با هوش هیجانی و هوش فرهنگی (مطالعه شرکت ملی پخش فراورده های نفتی منطقه فارس)". پایاننامه کارشناسی ارشد (چاپ نشده)، دانشگاه سیستان و بلوچستان، دانشکده مدیریت و حسابداری.
- آقا زاده، هاشم .(1383). "توسعه تفکر استراتژیک، یک قابلیت اصلی". ماهنامه تدبیر. مهر ماه، شماره 149، صص: 23-18.
- امینی، مهسا و میردامادی، سیدمهدی .(1386). "بررسی نقش مدیریت مشارکتی بر میزان اثربخشی مدیران از دیدگاه کارشناسان ستادی سازمان جنگلها و مراتع کشور". یافتههای نوین کشاورزی. سال دوم، شماره1.
- پوررضا، رسول .(1390). "مروری بر چالش های مدیریت مشارکتی با تاکید بر نظام پیشنهادها در سازمان های آموزشی ایران".فصلنامه تعلیم و تربیت. شماره 106، صص: 159-131.
- ثابت پور، محمد .(1392). "بررسی جایگاه توانمندسازی نیروی کار در تحول سازمان با رویکرد تفکر استراتژیک درگروه کارخانجات کشتی سازی کشور". پایاننامه کارشناسی ارشد (چاپ نشده)، دانشگاه پیام نور استان تهران، دانشکده مدیریت وحسابداری.
- حضوری، محمد جواد .(1385). "بررسی رابطه مدیریت مشارکتی و رضایت شغلی و تمایل به تغییر کارکنان دانشگاه پیام نور و ارائه راه کارهای استقرار نظام پیشنهاد". پیک نور. سال ششم، شماره اول، بهار 1387، صص 14- 24.
- رشیدلمیر، امین؛ دهقان قهفرخی، امین و رشیدلمیر، امیر .(1392). "تدوین برنامة راهبردی ادارة کل ورزش و جوانان استان خراسان رضوی در حوزة ورزش و تربیت بدنی". مدیریت ورزشی. دورة 5، شمارة 4، زمستان، صص:198-179
- رهنورد، فرج الله .(1379). "درجه مشارکت و نیازهای غالب افراد". مدیریت دولتی. شماره 48 و 49 تابستان و پاییز صص51-43
- سالاری نهند، ابراهیم .(1390). "شناسایی مولفه های تفکر استراتژیک و رابطه آنها در بهبود فرآیند تصمیمگیری مدیران: مطالعه موردی در سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان". پایان نامه کارشناسی ارشد(چاپ نشده) دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت، پردیس قم.
- سعادتی، امیدرضا؛ صیادی، سعید وآهنگری، شورش .(1392). "بررسی رابطه بین انواع سبکهای رهبری با میزان تفکر استراتژیک در مدیران سازمانهای دولتی شهر کرمان". مدیریت بهره وری. سال هفتم، شماره 26، پاییز، صص: 32 - .15
- شیخ محمدی، مجید؛ تولیت زواره، محمدرضا .(1384). مدیریت مشارکت پذیر براساس نظام پیشنهادها. چاپ دوم، تهران: انیستیتو ایزایران
- صادقی، محمدرضا .(1392). "بررسی رابطه برنامهریزی استراتژیک مشارکتی با عملکرد سازمان". پایاننامه کارشناسی ارشد (چاپ نشده). دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، دانشکده علوم انسانی و مدیریت.
- عیدی، حسین .(1390). "طراحی الگوی اثربخشی فدراسیون های ورزشی منتخب برمبنای چهارچوب ارزش های رقابتی". رساله دکتری (چاپ نشده)، دانشگاه گیلان، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
- غفاریان، وفا و کیانی، غلامرضا .(1389). پنج فرمان برای تفکر استراتژیک. چاپ چهارم، تهران: فرا
- فرنچ، وندل و اچ بل، سسیل .(1385). مدیریت تحول سازمانی. الوانی و دانایی فر. تهران: نشرصفار
- قالیباف، محمدباقر .(1389). نگاه راهبردی به نظام ورزش در کشور از برنامة پیشرفت و عدالت. تهران. نشرنگارستان حامد. ص : 36.
- کاظمی، مرجان؛ جوادی پور، محمد و نوروز زاده، رضا .(1390). "بررسی میزان برخورداری تفکر استراتژیک مدیران گروههای آموزشی دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه١٠". فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی. دانشگاه آزاد، واحد گرمسار، سال پنجم، شماره 4، صص: 151-133.
- گل محمدی، عماد؛ کفچه، پرویز و سلطان پناه، هیرش .(1392). "سبک های رهبری و تفکر استراتژیک در سطح سازمانی". مطالعات مدیریت راهبردی. پاییز، شماره 15، صص:114-93.
- لباف، حسن و رنجبر، رحیم .(1381). "بررسی تأثیر مدیریت مشارکتی بر اثربخشی کارکنان". فصلنامه مطالعات مدیریت. شماره 35 و 36، صص:50-33.
- مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی .(1382). "چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی". مرجع تصویب : قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سیاست های کلی نظام و سند چشم انداز، تاریخ تصویب: 13/08/1380
- مشبکی، اصغر و خزاعی،آناهیتا .(1387). "طراحی مدل عناصر تفکر استراتژیک در سازمانهای ایرانی". نشریه مدیریت بازرگانی. دوره1، شماره1، پاییز و زمستان، صص: 118-105.
- معمایی، هاجر .(1391). "سنجش تفکر استراتژیک در بین مدیران دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران براساس مدل گلدمن". پایاننامه کارشناسی ارشد (چاپ نشده)، دانشگاه پیام نور استان تهران، دانشکده مدیریت وحسابداری.
- منوریان، عباس؛ آقازاده، هاشم و شهامت نژاد، مینا .(1391). "سنجش تفکر استراتژیک در مدیران شهرداری تهران". مدیریت بازرگانی. دوره4، شماره 12، تابستان، صص: 146-129.
- هداوند، سعید و صادقیان، شهره .(1386). "سازه های اثربخش در توان افزایی کارکنان". ماهنامه تدبیر. سال هجدهم، شماره180، صص:62-54.
- Byeong-Joon, Moon. (2013). "Antecedents and Outcomes of Strategic Thinking". Journal of Business Research, Vol 66, Issue 10, pp. 1698-1708
- Hamel, Gary and Prahalad, C.K. (1994). "Competing for the Future". HarvardBussiness Review, July- August, pp. 12-18.
- Kamangar, Farzad. Rohani, Reza. Salavati, Adel. Karimi, Mohammad Sharif. (2013). "Developing Strategic Thinking". Journal of Basic and Applied Scientific Research, 3(6), pp. 546-552www.textroad.com
- Kriemadis T., Theakou E. (2007). "Strategic planning models in sport organizations". International Journal Sport Management, vol.32 (4), pp. 617- 743.
- Liedtka, Jean. M. (1998). Strategic Thinking: Can it be Taught? Long Range Planning, 31(1), pp.120-129 .
- Mintzberg, H. (1994). "The fall and Rise of Strategic Planning". Harvard Business Review, 72(1), p-p. 107-114.
- Oosterhout, Maecel.Van; Waarts, Eric; Heck, Eric.Van & Hillegersberg, Joes.Van. (2007). "Business Agility: Need, Readiness and Alignment with It Strategies". Journal of Agile Information Systems,pp. 52-69
- O'Shannassy, Tim. (2003). Modern strategic management: Balancing strategicthinking and strategic planning for internal and external stakeholders. Singapore Management Review 25(1), pp. 53-68.
- Pereira, G. M. Osburn, H.G. Pereira, G.M. & Osborn, H.G. (2007). "Effects of participation in decision making on performance and employee attitudes: A quality circles meta-analysis". Journal of Business Psychology, 22,p-p.145-153.
- William, Clark. (2012). "Introducing Strategic Thinking into a Non-profit Organization to Develop Alternative Income Streams". The Journal of Practical Consulting. (JPC)Volume 4, Issue 1, pp. 32-42.