نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری جامعه شناسی، گرایش بررسی مسائل اجتماعی ایران، دانشگاه یزد، یزد، ایران (نویسنده مسئول)
2 دانشیار، دکتری جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
چکیده
انسان، موجودی اجتماعی است و از روی غریزه و فطرت خود به دنبال برقرار کردن ارتباط با سایر هم نوعان خود است تا از این طریق، خود را در زیر چتر حمایتی آن ها قرار دهد و از مزیت های با هم بودن بهره و نصیبی ببرد. افراد از طریق پیوند و اتصال به شبکه ها و گروه های مختلف در جامعه- اعم از رسمی و غیر رسمی- و ارتباط نزدیک با اعضای این شبکه ها می توانند از توجه و حمایت آن ها برخوردار شوند، از احساس انزوا و تک افتادگی رهایی یابند و به عنوان یک شهروند آگاه و مسئول، در وهله اول سلامت خود و اطرافیان و در وهله بعدی، سلامت یک جامعه را تضمین کنند. به این منظور و جهت پی بردن به تاثیر چنین حمایت هایی که یک شخص از پیوندهای اطراف خود می گیرد بر سلامت اجتماعی اش، 361 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به شیوه طبقه ای متناسب و با ابزار پرسش نامه مورد پیمایش قرار گرفتند. یافته ها بیان گر آن است که ارتباط معنادار و مستقیمی بین دو متغیر حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه r نشان می دهد که ابعاد مختلف حمایت اجتماعی بر روی هم به اندازه 298/0 با سلامت اجتماعی همبستگی دارند. هم چنین ضریب تبیین r2 بیان گر این است که ابعاد سه گانه حمایت اجتماعی 9/8 درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. بر اساس ضرایب بتای استاندارد شده (beta)، بعد "حمایت خانواده" با ضریب 169/0 بیش ترین سهم را در تبیین سلامت اجتماعی دارد و بعد از آن "حمایت دیگران مهم" است که ضریبش 143/0 می باشد. در مورد بعد حمایت دوستان نیز از آن جایی که ضریب معناداری آن زیر 05/0 است می توان گفت که در تبیین سلامت اجتماعی سهم بسیار ناچیزی ایفا می کند. همچنین، نتایج مدل سازی معادله های ساختاری و شاخص های برازش آن نشان داد که با افزایش حمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی نیز افزایش می یابد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Study on the Relationship between Social Support and Social Health (Case Study: Kharazmi University Students)
نویسندگان [English]
- Omid Mazloomi Moghaddam 1
- Seyyed Alireza Afshani 2
1 Ph.D. Student in Sociology, Yazd University, Yazd, Iran
2 Ph.D., Associate Professor in Sociology, Social Sciences Department, Yazd University, Yazd,
چکیده [English]
One of the important issues on the field of sociology is the significant role of social determinants (in this case, support) in human health (particularly its social dimension). This has attracted the attention of many social researchers in recent decades. This study has paid attention to this topic, too.
This research is a cross-sectional survey study. Statistical population of this research, are 361 students of Kharazmi University. Spearman correlation test shows that there is a direct and meaningful relationship between Social health variable and social support. The correlation between different dimensions of social support and social health is equal to 0.298. In addition, the obtained coefficient of determination (r square) indicates that 8.9% of the changes of social health is related to Independent variables (that is, the dimensions of social support) . Based on the results of the Path analysis, the degree of family support in explanation the changes of social health (0/169) is more than Important others support (0/143) and friend support. Similarly, the results of structural equations model and their fitting indicators showed that with increasing social support, social health increases too.
کلیدواژهها [English]
- Keywords: Social Health
- Social Support
- Family
- Important Others
- Friends and Structural Equation Model
مطالعه رابطه حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه خوارزمی)
امید مظلومی مقدم[1]
سید علیرضا افشانی[2]
تاریخ دریافت مقاله: 22/12/1395
تاریخ پذیرش مقاله:16/3/1396
ان
مقدمه و بیان مسئله
سلامت با همه ابعاد آن، از جمله حقوق اولیه انسانی است و شاخصی برای عدالت در جامعه محسوب می شود. سلامت، به عنوان بخشی از سرمایه منابع انسانی هر جامعه، جزو پیش نیازها و شرایط اصلی اشتغال به کار و فعالیت اقتصادی و اجتماعی انسان ها در تمام جوامع به شمار می آید که بدون اتکا به آن شانس دست یابی به امکانات رفاهی و مادی غیر ممکن است یا دست کم به سختی میسر می گردد. اگر سـلامتی را بـه عنـوان مفهـومی متاثر از مجموعـه پیچیـده ای از عوامـل زیـستی، روانـی -اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و محیطی در نظر بگیریم، باید گفت که این مفهوم تنهـا دغدغه دست اندرکاران علـوم پزشـکی نیـست، بلکـه تمـامی دانـشمندان علـوم اجتمـاعی به ویـژه جامعـه شناسان و روان شناسان نیز به بررسی آن علاقمندند.
مطالعات نشان داده که در بین عوامل موثر بر ایجاد سلامت، سهم هر دسته از عوامل به قرار زیر است: سهم سیستم ارائه سلامت (بیمارستان ها، کلینیک ها، داروها و ...) به میزان 25 درصد، عوامل ژنتیکی و بیولوژی 15 درصد، عوامل فیزیکی و زیست محیطی و رفتاری 10 درصد و سهم عوامل اجتماعی موثر بر سلامت 50 درصد (مرندی، 1385: 44). در حقیقت، تلاش بخش سیستم ارائه سلامت، فقط یکی از عوامل موثر بر سلامت است، در حالی که عمده ترین تاثیر، از عوامل اجتماعی و اقتصادی سرچشمه می گیرد.
مفهوم سلامت اجتماعی[3] براى اولین بار در سال 1972 در پژوهشی توسط بلوک و برسلو مورد بررسی قرار گرفت. این مفهوم را چند سال بعد دونالد و همکارانش (1987) گسترش دادند. آن ها بیان داشتند که سلامت اجتماعی، درحقیقت هم بخشی از ارکان وضع سلامت محسوب می شود و هم می تواند تابعی از آن باشد (حاتمی، 1389، ص 12). سازمان بهداشت جهانی[4]، سلامتی را به معنای "سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعی"در نظر می گیرد (پارک و پارک، 1997؛ به نقل از همتی، 1391). "سلامت اجتماعی، بخشی از سلامت فرد است که در عرصه اجتماع به ظهور می رسد و زمانی فرد را می توان واجد سلامت اجتماعی دانست که بتواند فعالیت ها و نقش های اجتماعی خود را در حد متعارف انجام دهد و با جامعه و هنجارهای اجتماعی احساس پیوند و اتصال کند". (سام آرام،1387) همچنین، کییز[5] (2004) سلامت اجتماعی را ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی که عضو آنهاست میداند (به نقل از سمیعی و رفیعی، 1389). از نظر تجربی نیز مفهوم سلامت اجتماعی ریشه در ادبیات جامعه شناسی مربوط به ناهنجاری و بیگانگی اجتماعی دارد. این مفهوم به چگونگی وضعیت ارتباط فرد با دیگران در جامعه یا همان جامعه پذیری وی اشاره می کند. (توسلی، 1382، به نقل از سام آرام، 1388) پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط، هدفمند بودن در زندگی و استقلال (کییز، شموتکین و رایف، 2002)، کیفیت و کمیت تساوی افراد و میزان درگیر شدن فرد با اجتماع (دونالد، 1979، به نقل از سمیعی و همکاران، 1389) سایر تعاریف ارائه شده در مورد سلامت اجتماعی می باشند.
عوامل زیادی می توانند بر سلامت اجتماعی افراد یک جامعه تاثیرگذار باشند؛ از جمله: میزان سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، فضای تربیتی خانواده و غیره، اما مهم ترین این عوامل، میزان حمایتی است که فرد از اطرافیان دور و نزدیک خود دریافت می کند و از این طریق خود را در تار و پود شبکه های حمایتی و ارتباطی جامعه اطراف خود قرار می دهد. برخی از صاحب نظران، حمایت های اجتماعی را واقعیتی اجتماعی و برخی دیگر آن را ناشی از ادراک فرد می دانند (علی پور، 1385، ص 134، به نقل از تقی پور، 1389). مازلو (1954) و کب (1976) نیز حمایت اجتماعی[6]را کمک دو جانبه اطلاعاتی در نظر می گیرند که موجب تصور مثبت از خود، پذیرش خود، احساس عشق و ارزشمندی می شود و به شخص این باور را می دهد که مورد عشق و علاقه، تایید و ارزش دیگران است و به شبکه ای از ارتباطات و وظایف متقابل تعلق دارد که به فرد فرصت خودشکوفایی و رشد می دهد (ایمانی، 1382). از نظر دورکیم، هر نوع قطع ارتباط بین فرد و جامعه- به گونه ای که افراد در چارچوب های اجتماعی جذب نگردند- زمینه ای آنومیک و مساعد برای رشد انحرافات اجتماعی فراهم می کند. در چنین حالتی، یک نوع فردگرایی افراطی، خواسته های فردی را در مقابل حیات اجتماعی قرار می دهد (توسلی، 1380).
لایکوک، سلامت اجتماعی را به صورت شرایط رفاه افراد در شبکه روابط اجتماعی شامل خانواده، اجتماع و ملت تعریف می کند. برکمن نیز معتقد است که تاثیر شبکه های اجتماعی بر سلامت فرد عبارت است از پرورش روحیه مشارکت و درگیری فرد در فرآیندهای اجتماعی، سپری کردن اوقات فراغت خود با دوستان، مشارکت در نقش های اجتماعی و شغلی، گرایش به فعالیت های مذهبی و تفریح کردن به همراه گروه که از نمونه های بارز درگیری اجتماعی می باشند. بنابراین از طریق فرصت هایی که به واسطه عضویت در شبکه های اجتماعی برای فرد فراهم می شود تا در رویدادهای اجتماعی مشارکت کند، نقش های اجتماعی معناداری از قبیل نقش های اجتماعی شغلی، خانوادگی و والدینی تعریف می شود و از این طریق سلامت اجتماعی فرد ارتقا می یابد (خیرالله پور، 1383: 43).
مردمان جامعه و فرهنگ ایرانی با تاریخ چند هزار ساله خود که از گذشته ای سرشار از پستی ها و بلندی ها، شکست ها و پیروزی ها و امیدها و ناامیدی ها برخوردارند، همواره از یک کمبود اساسی و مهم در رنج بوده اند و آن چیزی نیست جز روحیه تکروی و عدم توانایی آن ها برای انجام کارهای گروهی و دسته جمعی برای رسیدن به اهدافی مشترک و این امر در طول تاریخ، پیامدهایی بس ناگوار برای افراد، گروه ها، اجتماعات و حتی شهرهای بزرگ تر داشته است. برای از بین بردن چنین روحیات فردگرایانه که می تواند سلامت یک شخص و حتی فراتر از آن یک جامعه را در معرض خطر قرار دهد باید دایره حمایتی افراد را از طریق شبکه های ارتباطی مختلف گسترش داد و افراد را از انزوای خود- ساخته خود رهانید.
بنابراین، تحقیق حاضر بر آن است تا نشان دهد که جذب و ادغام افراد در شبکه های اجتماعی- از طریق حمایت هایی که از اعضا و گروه های این شبکه ها مانند خانواده، خویشاوندان، دوستان، همکاران، هم محله ای ها، هم مدرسه ای ها و غیره دریافت می کنند - می تواند آن ها را از خطر بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از انزوا و تنهایی برهاند و به جای آن، استعدادها و توانایی های بالقوه شان را در مسیر رشد و تعالی جامعه قرار دهد و بدین وسیله احساسی از شادابی، تحرک و سلامت اجتماعی را در رگ و ریشه روان آن ها جاری سازد.
پیشینه تحقیق
زاهدی اصل و پیله وری (1392) در فراتحلیلی که بر روی 32 پژوهش در زمینه سلامت اجتماعی انجام داده اند، بیان می کنند که از میان متغیرهای تاثیر گذار بر سلامت اجتماعی، متغیرهایی چون کیفیت زندگی و شاخص های آن و نیز تحصیلات، تاثیر به سزایی داشته اند. در پژوهش های مورد بررسی، عوامل دموگرافیک (جنس، تاهل، سن، تعداد فرزندان خانواده، قومیت و ... ) تاثیر چندانی بر ابعاد سلامت اجتماعی ندارند، با این وجود در مورد متغیر سن، سلامت اجتماعی در سنین بالاتر، از اهمیت بیش تری برخوردار است. از میان مولفه های پایگاه اقتصادی- اجتماعی، تحصیلات و درآمد، و از میان مولفه های کیفیت زندگی، روابط اجتماعی و حمایت های اجتماعی، بیش ترین تاثیر را بر سلامت اجتماعی نشان می دهند.
ملیحه تقی پور (1389) در پژوهش خود با عنوان "بررسی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار در شهر تهران" که به روش پیمایشی و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام شده، رابطه معنادار و مستقیمی بین ابعاد مختلف حمایت اجتماعی (بعد عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی) و سلامت اجتماعی گزارش داده است.
همتی و همکاران (1391) نیز در پژوهشی با عنوان "تأثیر حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار شهر رودهن" به این نتیجه رسیدند که هرچه زنان سرپرست خانوار از حمایت بالاتری برخوردار باشند، از سلامت اجتماعی بالاتری نیز برخوردار بوده اند. طبق نتایج تحلیل رگرسیون نیز بین حمایت گروه های غیررسمی با سلامت اجتماعی رابطة مثبت و معناداری گزارش شده است.
ولایتی (1392) در مطالعه ای رابطه سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) را با برخی از تعیین کننده های اجتماعی شامل دینداری، سبک زندگی سلامت محور و حمایت اجتماعی مورد آزمون قرار داده اند. بر اساس یافته های این پژوهش، متغیرهای مستقل مذکور، 8/36 درصد تغییرات سلامت کل، 6/16 درصد تغییرات سلامت جسمی، 2/31 درصد تغییرات سلامت روانی و 6/32 درصد تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کنندو بر اساس این نتایج، اثر دینداری بر سلامت اجتماعی، به طور غیر مستقیم و از طریق حمایت اجتماعی است و تاثیر دینداری بر سلامت روانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم (از طریق حمایت اجتماعی) تایید می شود.
بنی فاطمه و همکاران (1390) در تحقیقی که به صورت پیمایشی انجام دادند، متغیرهای زمینه ای سن، جنسیت و وضعیت تاهل را در تعیین میزان سلامت اجتماعی موثر دانسته اند، اما رابطه ای بین متغیر پایگاه اقتصادی –اجتماعی با سلامت اجتماعی نیافته اند. همچنین به نظر آن ها، در بین دانشجویان دانشکدههای مختلف از نظر میزان سلامت اجتماعی تفاوت معناداری مشاهده گردید.
در بین پژوهش های خارجی نیز کییز (2004) - از نظریه پردازان سلامت اجتماعی- به رابطة قوی بین سلامت اجتماعی، از خود بیگانگی و ناهنجاری اجتماعی اشاره کرده است و در مطالعه سلامت اجتماعی در ایالات متحده نتایج زیر را به دست آورده است: 1) بین سلامت اجتماعی با رفتارهای اجتماع پسند و مسئولیت پذیری زندگی اجتماعی رابطه های مثبت زیادی مشاهده شد؛ 2) سطوح سلامت اجتماعی به خصوص انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی در افرادی که با اطرافیان خود برای حل مسائل و مشکلات همکاری و همفکری می کردند، در مقایسه با افرادی که با اطرافیان خود ارتباط نداشتند میزان بالاتری داشت؛ 3) گرچه مشخص نیست سلامت اجتماعی، معلول یا علت مسئولیت پذیری در زندگی اجتماعی است، اما به طور واضح با جایگاه اجتماعی و رضایت از زندگی اجتماعی رابطه دارد.
به گفته ماسلاچ و جکسون (1984)، حمایت اجتماعی تاثیر به سزایی بر فرسودگی شغلی (از مصادیق سلامت اجتماعی) دارد؛ به عبارت دیگر، کارمندانی که از طرف سرپرست، کارفرما، همکاران و خانواده به طور منظم حمایت می شوند نسبت به کارمندانی که از چنین حمایتی بهره مند نمی شوند، فرسودگی شغلی و لذا سلامت اجتماعی کمتری را تجربه می کنند.
دمیر و همکاران (2003، به نقل از بهروزی و همکاران، 1391) نیز در پژوهشی که در مورد بررسی عوامل مؤثر بر سطوح فرسودگی در زندگی حرفه ای و خصوصی پرستاران انجام دادند به این نتیجه رسیدند که پرستارانی که از طرف اعضای گروه از حمایت اجتماعی کافی برخوردار نبودند، سطوح بالاتری از فرسودگی را تجربه کردند.
از سوی دیگر، یانگ (2004) در تحقیق خود درباره عوامل مؤثر بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان فنی حرفه ای تایوان به این نتیجه رسید که متغیر های خودکارآمدی و حمایت اجتماعی یک رابطه منفی و معنی دار با فرسودگی تحصیلی دارند.
نظریه های سلامت
گرچه تعریف سلامت در هر جامعه تا اندازه ای به حس مشترک آن جامعه از سلامت و همچنین فرهنگ آنان بر می گردد، اما عموما دو رویکرد بیماری- محور و سلامت- محور در تعریف سلامت وجود دارد. همچنین پس از تعیین یکی از رویکردهای بالا، سلامت را می توان مبتنی بر دو الگوی زیست شناختی و کلیت سلامت تعریف کرد (سام آرام، 1388).
نظریه های کلاسیک سلامت
1) رویکرد بیماری- محور در مقابل رویکرد سلامتی- محور
رویکرد بیماری- محور، سلامتی را به عنوان حالتی تعریف می کند که علائم نشان دهنده بیماری (چه فیزیکی و چه روانی) در فرد وجود نداشته باشد. برعکس در رویکرد سلامتی محور، فردی سالم فرض می شود که درجات عالی شاخص های سلامت را دارا باشد.
2) الگوی زیست شناختی سلامت در مقابل رویکرد کلیت سلامت
الگوی زیست شناختی سلامت، پایه نظریه میکروبی بیماری هاست که در آغاز سده بیستم، اندیشه پزشکی را تحت الشعاع خود قرار داد و متخصصان، جسم انسان را مانند ماشین و بیماری را به عنوان اختلال در کار ماشین در نظر گرفتند. این دیدگاه، به نقش عوامل تعیین کننده زیست محیطی، اجتماعی و روان شناختی توجه زیادی نداشت. برخلاف الگوی قبلی، الگوی کلیت سلامت، ترکیبی از همه عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی و ... را شناسایی می کند و بر این باور است که عوامل متعددی در تعیین سلامت فرد دخالت دارد و سلامتی حالتی فراتر از تعادل کامل اعمال بدن به شمار می رود (همان).
نظریه های مدرن سلامت
بهترین تعریف منطبق با الگوی کلیت و با به کارگیری رویکرد سلامت- محور، تعریفی است که سازمان بهداشت جهانی (1948) ارائه داده است: "رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط بیمار یا معلول بودن". در اینجا، سلامت اجتماعی همراه با سلامت فیزیکی و روانی معنا می یابد. لذا سازمان بهداشت جهانی، سلامت کامل را در توانایی داشتن یک زندگی مولد از نظر اقتصادی و اجتماعی تعریف می کند. مجموع نظرها را دربارة بعد اجتماعی سلامت میتوان در سه دسته یا سه تلقی یا رویکرد قرار داد (سمیعی و همکاران، 1389):
1) سلامت اجتماعی به مثابه جنبهای از سلامت فرد در کنار سلامت جسمی و روانی
این رویکرد، در بر گیرنده سطوح مهارت های اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه بزرگ تر است. در اینجا به شخصیت فرد به عنوان موجودی اجتماعی توجه می شود و هرکس عضوی از افراد خانواده و جامعه بزرگ تر به حساب می آید. در سنجش سلامت اجتماعی به مثابه جنبه ای از سلامت فرد، به نحوه ارتباط شخص در شبکه روابط اجتماعی توجه می شود. نظریه پردازانی چون: لارسون، کییز و شاپیرو در دسته اول قرار می گیرند- نظریات این اندیشمندان که مبنای کار این تحقیق هستند، در ادامه خواهند آمد.
2) سلامت اجتماعی به مثابه شرایط اجتماعیِ سلامتبخش
در این رویکرد، سلامت کل جامعه و افراد، نتیجه تعامل عوامل بسیاری از جمله وراثت، محیط زیست، سبک زندگی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، درآمد سرانه و ... می باشد. سلامت اجتماعی با این نوع نگاه، به واقع همان تعیین کننده های اجتماعی سلامت خواهد بود و لذا این مفهوم از نظر اهمیت، به مفهومی درجه چندم تبدیل خواهد شد.
3) سلامت اجتماعی به مثابه جامعة سالم
در این رویکرد نیز سلامت اجتماعی را می توان به عنوان خصوصیتی از جامعه و معادل با "جامعة سالم" مفهومپردازی کرد. راسل (1973) جامعهای را سالم میداند که در آن فرصت و دسترسی برابر به خدمات و کالاهای اساسی برای همه وجود داشته باشد تا افراد جامعه در مقام شهروند عملکرد کاملی داشته باشند (همان).
در واقع، برای مفهوم "سلامت اجتماعی" میتوان دو سطح در نظر گرفت: یکی "سطح کلان" که در بر دارنده شاخصهای سلامت جامعه است و همان گونه که گفته شد در این معنا سلامت اجتماعی را می توان معادل "جامعه سالم" در نظر گرفت که در آن شاخصهایی چون: میزان فقر، آموزش، جرم، آلودگی های زیست محیطی، آزادیهای مدنی و غیره را می توان برای کل جامعه در نظر گرفت. سطح دیگر، "سطح خرد" است که به بررسی سلامت اجتماعی فردی با شاخصهایی چون میزان ارتباطات و تعاملات فردی، مهارت های اجتماعی، سازگاری، انطباق با محیط و غیره می پردازد. سطح اول به سلامت اجتماعی جامعه و دومی به سلامت اجتماعی افراد نظر دارد.
چارچوب نظری
1) لارسون[7] (1996)
سلامت اجتماعی را گزارش فرد از کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی که عضو آنهاست، تعریف میکند و معتقد است مقیاس سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را میسنجد و شامل آن دسته از پاسخهای درونی فرد (احساس، تفکر و رفتار) است که نشاندهندة رضایت یا نارضایتی فرد از زندگی و محیط اجتماعیاش هستند.
2) کییز (2004)
وی نیز مثل لارسون معتقد است سلامت روانی، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمیتوان بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت روانی و هیجانی و شامل تکالیف و درگیریهای اجتماعی است. از این رو، او سلامت اجتماعی را ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی که عضو آنهاست میداند. به اعتقاد او و شاپیرو[8] (2004) آنچه بیشتر به زندگی غنا و معنا میبخشد، خویشاوندان، روابط و تجارب مشترک است. لذا او به توانایی فرد در تعامل مؤثر با دیگران و اجتماع به منظور ایجاد روابط ارضاکننده شخصی و به انجام رساندن نقشهای اجتماعی، عنوان سلامت اجتماعی میدهد. کییز، یک مدل 5 بعدی قابل سنجش از ابعاد سلامت اجتماعی ارائه می دهد که طبق این ابعاد، فرد سالم از نظر اجتماعی زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماع را به صورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و دارای نیروهای بالقوه برای رشد و شکوفایی بداند. احساس کند که متعلق به گروه های اجتماعی خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن سهیم بداند. این مقیاس با مقیاس های سلامت اجتماعی در سطح بین فردی (مثل پرخاشگری و حمایت اجتماعی) و سطح اجتماعی (مثل فقر و جایگاه اجتماعی) تفاوت دارد (کییز و شاپیرو،2004).
شاخص های سلامت اجتماعی از نگاه کییز عبارت اند از:
- شکوفایی اجتماعی[9] : این مفهوم، به معنای ادراک فرد از خط سیر شرایط اجتماعی است که وی را احاطه کرده و درآن دغدغه اصلی فرد، در مورد تکامل اجتماع می باشد. در این سازه، افراد در مورد جامعه و پیشرفت آن بر اساس نگرش شان نسبت به تغییر یا رکود قضاوت می کنند (باباپور و همکاران، 1388).
- یکپارچگی (انسجام( اجتماعی[10] : این احساس فرد که بخشی از جامعه است و به جامعه تعلق دارد و جامعه از او حمایت می کند. این مفهوم، در برابر بیگانگی و انزوای اجتماعی قرار می گیرد (عبدالله تبار و همکاران، 1387: 175).
- پذیرش اجتماعی[11]: داشتن گرایش مثبت نسبت به دیگران، تصدیق کردن آن ها، اعتماد به آن ها و به طور کلی پذیرفتن آن ها با وجود برخی رفتارهای سردرگم کننده و پیچیده. در واقع، این مفهوم، مصداق اجتماعی از پذیرش خود است (کنگرلو، 1387: 38).
- انطباق (همبستگی) اجتماعی[12]: این مفهوم در مقابل مفهوم بی معنایی در زندگی است و شامل ارزیابی فرد از اجتماع به صورتی قابل فهم، قابل پیش بینی و محسوس است و در حقیقت درکی است که فرد نسبت به کیفیت، سازمان دهی و اداره ی دنیای اجتماعی اطراف خود دارد و نیز به معنای مفهوم تسلط بر محیط، در مقیاس سلامت روان می باشد (فارسی نژاد، 1383).
- مشارکت اجتماعی[13]: این احساس که افراد چیزهای با ارزشی برای ارائه به جامعه دارند و این تفکر که فعالیت های روزمره آن ها به وسیله جامعه ارزشدهی میشود (همان).
نظریه های حمایت اجتماعی
در تبیین مفهوم حمایت اجتماعی می توان به سه دسته از نظریه ها اشاره کرد که هر یک از زاویه ای خاص به این مسئله پرداخته اند:
1) تقسیم حمایت اجتماعی به سه مقوله عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی
الف) حمایت اجتماعی عاطفی: حمایت عاطفی به معنی در دسترس داشتن فردی برای تکیه کردن و اعتماد داشتن به وی به هنگام نیاز می باشد (درنتا و همکاران، 2006). حمایت اجتماعی عاطفی در بردارندة احساس همدلی، مراقبت و توجه و علاقه نسبت به یک شخص است. این نوع از حمایت می تواند شخص را به داشتن احساس راحتی و آسایش، اطمینان، تعلق داشتن، و مورد محبت قرار داشتن به هنگام فشار و تنش مجهز نماید (سارافینو، 1998).
ب) حمایت اجتماعی ابزاری: حمایت ابزاری به کمک های مادی، عینی و واقعی دریافت شده توسط یک فرد از سوی دیگران اطلاق می گردد. این نوع حمایت به افراد کمک می کند تا نیازهای روزانة خود را تأمین نمایند و شامل عناصری از کمک های مادی و عینی نظیر قرض دادن پول، کمک کردن در نظافت منزل، جا به جایی و حرکت کردن، حمام رفتن و رانندگی کردن است (درنتا و همکاران، 2006).
ج) حمایت اجتماعی اطلاعاتی: به دست آوردن اطلاعات ضروری از طریق تعامل های اجتماعی با دیگران را حمایت اطلاعاتی تعریف کرده اند (گاچل و دیگران، به نقل از ریاحی و دیگران، 1389). به عبارت دیگر، حمایت اطلاعاتی شامل دادن توصیه ها، جهت گیری ها، پیشنهادات یا بازخوردها به یک فرد راجع به چگونگی عملکردش می باشد(سارافینو، 1998).
2) تقسیم بندی بر مبنای عینی یا ذهنی بودن حمایت اجتماعی
الف) تاکید بر سیستم های حمایتی عینی و واقعی دریافت شده از محیط اجتماعی اطراف فرد؛
ب) توجه به سازة حمایت اجتماعی ادراک شده؛ به این معنا که بنا بر تصور و ادراک یک شخص، وی از چه میزانی از حمایت اجتماعی برخوردار است (ریاحی و همکاران، 1389).
3) مستقیم یا غیرمستقیم بودن حمایت اجتماعی
الف) مدل تأثیر مستقیم حمایت اجتماعی : مطابق این مدل نظری، حمایت اجتماعی، صرف نظر از این که فرد تحت تأثیر استرس و فشارهای روانی باشد یا نه، باعث می شود فرد از تجارب منفی زندگی پرهیز کند و این امر، تحت هر شرایطی (چه موقعیت های پرتنش و چه موقعیت های کم استرس) رخ می دهد (سارافینو، 1998).
ب) مدل تأثیر غیرمستقیم یا فرضیه ضربه گیر: بر اساس این مدل، حمایت اجتماعی صرفا برای افرادی مفید و مؤثر است که تحت فشار روانی و استرس قرار دارند. در این حالت، حمایت اجتماعی همانند سپری در مقابل ضربات ناشی از استرس، عمل می کند و نقش تعدیل کننده آثار منفی حوادث استرس زا را ایفا می نماید. به تعبیری دیگر، مدل ضربه گیری حمایت اجتماعی بیان می کند که حمایت اجتماعی، عمدتاً هنگامی که سطح استرس بالاست بر سلامت انسان تأثیر می گذارد (سیم، 2000؛ به نقل از قدسی، 1382). اثر ضربه گیری حمایت اجتماعی، حداقل به دو روش عمل می کند: یک روش شامل فرآیند ارزیابی شناختی است . زمانی که افراد با یک عامل تنش زای شدید نظیر بحران مالی مواجه می شوند، آن دسته از افرادی که دارای سطح بالاتری از حمایت اجتماعی هستند، در مقایسه با کسانی که از سطوح پایین تری برخوردارند، احتمال دارد که مشکل به وجود آمده را کم تر تنش زا و فشارآور ارزیابی و تفسیر نمایند. دومین روش، از طریق تعدیل کردن پاسخ های افراد به یک عامل تنش زا می باشد. برای مثال، افراد برخوردار از سطوح بالای حمایت اجتماعی، ممکن است فردی را بشناسند که بتواند راه حلی برای مشکل آن ها ارایه کند، آن ها را متقاعد نماید که موقعیت به وجود آمده خیلی جدی و مشکل ساز نیست، آن ها را امیدوار سازد که به نیمة پر لیوان فکر کنند یا روی شانس و اقبال خود تکیه نمایند (سارافینو، 1998). با مقایسة دو مدل، می توان گفت که در مدل تأثیر مستقیم، فقدان یا کاهش در حمایت اجتماعی موجب آسیب ها و اختلالات در سلامت جسمی، روانی و اجتماعی می شود، در حالی که در مدل ضربه گیر یا تأثیر غیرمستقیم، فقدان یا کاهش حمایت اجتماعی به اضافة حضور استرس و افزایش آن است که موجب بروز چنین اختلالاتی می گردد.
حمایت اجتماعی در پژوهش حاضر، طبق تقسیم بندی مدل اول، از نوع عاطفی، طبق تقسیم بندی مدل دوم، از نوع ذهنی (یا ادراک شده) و بر اساس تقسیم بندی مدل سوم، از نوع مستقیم می باشد.
حمایت اجتماعی |
سلامت اجتماعی |
حمایت خانواده |
حمایت دوستان |
حمایت دیگران مهم |
انسجام اجتماعی |
مشارکت اجتماعی |
پذیرش اجتماعی |
انطباق اجتماعی |
شکوفایی اجتماعی |
شکل 1: مدل نظری پژوهش
فرضیه های پژوهش
1) بین حمایت خانواده و سلامت اجتماعی رابطه وجود دارد.
2) بین حمایت دوستان و سلامت اجتماعی رابطه وجود دارد.
3) بین حمایت دیگران مهم و سلامت اجتماعی رابطه وجود دارد.
4) بین حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت اجتماعی رابطه وجود دارد.
5) سلامت اجتماعی در بین زنان و مردان متفاوت است.
6) حمایت اجتماعی ادراک شده در بین زنان و مردان متفاوت است.
7) سلامت اجتماعی بر حسب وضعیت تاهل متفاوت است.
8) حمایت اجتماعی ادراک شده بر حسب وضعیت تاهل متفاوت است.
روش شناسی پژوهش
جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی تهران به تعداد 7224 تشکیل می دهند که در نیم سال دوم تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه پژوهش بر اساس فرمول کوکران و با شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهبندیشده، 361 نفر برآورد گردیده است. در این پژوهش، برای بررسی روابط بین متغیرها، از روش پیمایش استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه است.آزمون اعتبار سنجه، با مراجعه به آرای صاحب نظران و نیز انجام تحلیل عاملی، و آزمون پایایی سنجه، با روش پایداری درونی و محاسبه آلفای کرونباخ انجام گرفته است. نتایج یاد شده بیان گر اعتبار و پایایی بالای سنجه ها هستند.
تعریف مفاهیم پژوهش
مفاهیم اصلی پژوهش به شرح زیر تعریف و سنجیده شده اند:
سلامت اجتماعی ادراک شده
کییز، سلامت اجتماعی را به عنوان گزارش شخصی فرد از کیفیت ارتباطش با دیگران تعریف می کند (سمیعی و رفیعی، 1389). سلامت اجتماعی در این مفهوم یعنی درک فرد از اجتماع به صورت یک مجموعه معنی دار، قابل فهم، دارای نیروی بالقوه برای رشد و شکوفایی همراه با این احساس که متعلق به جامعه است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن سهیم بداند. جهت اندازه گیری سلامت اجتماعی و مولفه های آن، از مقیاس 33 ماده ای سلامت اجتماعی کییز (1998) که 5 مولفه آن شامل انسجام (7 گویه)، پذیرش (7 گویه)، شکوفایی (7 گویه)، مشارکت (6 گویه) و انطباق اجتماعی (6 گویه) می باشد، استفاده شده است.
حمایت اجتماعی ادراک شده
حمایـت اجتمـاعی یعنـی ایـن احـساس کـه شـخص مـورد توجه دیگران است و دیگران بـرای او ارزش قایل انـد و این کـه او بـه یـک شـبکه اجتمـاعی متعلـق اسـت (گاچـل و دیگران، 1377؛ به نقل از ریاحی و همکاران، 1389). رایـج تـرین انواع حمایت اجتماعی، شامل سه مقولـة حمایـت اجتمـاعی عـاطفی، ابـزاری، و اطلاعـاتی می باشد که در اینجا صرفاً حمایت اجتماعی عاطفی مورد سنجش قرار می گیرد و منظور از آن، در دسترس داشـتن فـردی برای تکیه کردن و اعتماد داشتن به وی، به هنگام نیاز است (درنتـا و همکـاران، 2006؛ به نقل از همان). برای سنجش و اندازه گیری آن، از مقیاس چند بعدی حمایت اجتمـاعی ادراک شـده زیمـت و همکاران (1998) استفاده شده است. این مقیاس دارای سه بعد خانواده، دوستان، و دیگران مهم می باشد که هر یک از ابعاد سه گانـه، دارای چهـار گویـه مستقل هستند.
جدول 1: شمای کلی آلفای کرونباخ متغیرهای تحقیق
|
تعداد گویه |
آلفای کل |
ابعاد |
تعداد گویه |
آلفای ابعاد |
سلامت اجتماعی ادراک شده |
33
|
860/0 |
انسجام اجتماعی |
7 |
715/0 |
پذیرش اجتماعی |
7 |
723/0 |
|||
مشارکت اجتماعی |
6 |
794/0 |
|||
انطباق اجتماعی |
5 |
677/0 |
|||
شکوفایی اجتماعی |
7 |
578/0 |
|||
حمایت اجتماعی ادراک شده |
12 |
866/0 |
خانواده |
4 |
817/0 |
دوستان |
4 |
876/0 |
|||
دیگران مهم |
4 |
931/0 |
یافته های پژوهش
توصیف متغیرها
جدول 2: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب ویژگی های فردی
متغیر |
گروه |
فراوانی |
درصد |
جنس |
مرد |
142 |
3/39 |
زن |
219 |
7/60 |
|
تاهل |
مجرد |
329 |
1/91 |
متاهل |
32 |
9/8 |
|
مقطع تحصیلی |
کارشناسی |
234 |
8/64 |
کارشناسی ارشد |
127 |
2/35 |
|
سن |
22-18 |
194 |
7/53 |
27-23 |
147 |
7/40 |
|
34-28 |
20 |
5/5 |
|
دانشکده |
علوم انسانی |
225 |
3/62 |
علوم پایه |
84 |
3/23 |
|
فنی مهندسی |
52 |
4/14 |
جدول 3: آماره های توصیفی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق و ابعاد آن ها (به دو شکل کمی و کیفی)
|
متغیر ترتیبی (درصد) |
متغیر کمی (از 5) |
|||||
کم |
متوسط |
زیاد |
حداقل |
حداکثر |
میانگین |
انحراف معیار |
|
انسجام اجتماعی |
1/9 |
6/59 |
3/31 |
714/1 |
000/5 |
619/3 |
580/0 |
پذیرش اجتماعی |
1/19 |
7/71 |
1/9 |
143/1 |
000/5 |
038/3 |
592/0 |
مشارکت اجتماعی |
9/8 |
9/62 |
3/28 |
000/1 |
000/5 |
382/3 |
675/0 |
انطباق اجتماعی |
0/23 |
6/59 |
5/17 |
000/1 |
600/4 |
819/2 |
718/0 |
شکوفایی اجتماعی |
2/4 |
5/66 |
4/29 |
000/1 |
857/4 |
333/3 |
564/0 |
سلامت اجتماعی |
3/23 |
8/66 |
0/10 |
156/2 |
563/4 |
260/3 |
434/0 |
خانواده |
4/4 |
0/15 |
6/80 |
000/1 |
000/5 |
101/4 |
756/0 |
دوستان |
1/6 |
3/26 |
6/67 |
000/1 |
000/5 |
873/3 |
844/0 |
دیگران مهم |
4/14 |
3/23 |
3/62 |
000/1 |
000/5 |
777/3 |
138/1 |
حمایت اجتماعی |
3/5 |
0/36 |
7/58 |
583/1 |
000/5 |
917/3 |
679/0 |
طبق جدول بالا، میانگین سلامت اجتماعی کل پاسخگویان متوسط رو به بالا (26/3) ارزیابی شده است. همچنین در بین ابعاد سلامت اجتماعی، بعد انسجام اجتماعی بالاترین میانگین (619/3) و بعد انطباق اجتماعی پایین ترین میانگین (819/2) را دارا می باشند. بخش ترتیبی متغیرها نیز نشان می دهد که 3/23 درصد از پاسخگویان دارای سلامت اجتماعی کم، 8/66 درصد سلامت اجتماعی متوسط و تنها 10 درصد از آن ها سلامت اجتماعی بالایی را گزارش کرده اند. همچنین بالاترین و پایین ترین درصد در بین ابعاد سلامت اجتماعی به ترتیب مربوط به انسجام اجتماعی (3/31 درصد) و پذیرش اجتماعی (1/9 درصد) است.
در مورد متغیر حمایت اجتماعی نیز مقدار میانگین (917/3) نشان می دهد که جامعه آماری از حمایت اجتماعی نسبتا بالایی از سوی اطرافیان خود برخوردار بوده اند. بخش ترتیبی متغیرها نیز گویای این امر است، چرا که 7/58 درصد پاسخگویان حمایت اجتماعی بالا، 36 درصد از آن ها حمایت اجتماعی متوسط و تنها 3/5 درصد حمایت اجتماعی پایینی را گزارش داده اند. در بین ابعاد حمایت اجتماعی نیز بیشترین مقدار میانگین (1/4) مربوط به بعد خانواده است که این امر در بخش ترتیبی متغیرها نیز دیده می شود (6/80 درصد از پاسخگویان حمایت بالایی را از سوی خانواده خود گزارش کرده اند). میانگین و درصد دو بعد دیگر حمایت اجتماعی(87/3 و 77/3؛ 67 درصد و 62 درصد) نزدیک به هم می باشد.
آزمون تفاوت میانگین ها
جدول 4: تعیین نرمالیته متغیرهای کمی (ks)
|
میانگین |
انحراف استاندارد |
ضریب معناداری (sig) |
سلامت اجتماعی |
260/3 |
434/0 |
0200/0 |
حمایت خانواده |
101/4 |
756/0 |
000/0 |
حمایت دوستان |
873/3 |
844/0 |
000/0 |
حمایت دیگران مهم |
777/3 |
138/1 |
000/0 |
حمایت اجتماعی |
917/3 |
138/1 |
000/0 |
جدول بالا، وضعیت نرمال یا غیر نرمال بودن متغیرهای کمی پژوهش را نشان می دهد. به غیر از متغیر سلامت اجتماعی که دارای توزیع نرمال است (sig>0.05)، بقیه متغیرها دارای توزیع غیر نرمال هستند (sig<0.05).
در آزمون تفاوت میانگین ها، برای متغیرهای کمی دارای توزیع نرمال (سلامت اجتماعی)، از آماره های T مستقل (در متغیرهای دو مقوله ای) و F (در متغیرهای چند مقوله ای) و برای متغیرهای کمی دارای توزیع غیر نرمال (حمایت اجتماعی) از آماره های من ویتننی (در متغیرهای دو مقوله ای) و کراسکال والیس (در متغیرهای چند مقوله ای) استفاده می شود.
جدول 5: نتایج آزمون تفاوت میانگین سلامت اجتماعی بر حسب متغیرهای کیفی تحقیق
متغیرهای کیفی |
میانگین سلامت اجتماعی |
انحراف معیار |
آزمون T مستقل |
آزمون F (ANOVA) |
||||||
تست لون |
تست تی |
تست لون |
آنوا |
|||||||
f |
sig |
t |
sig |
sig |
f |
sig |
||||
جنسیت
|
مرد |
276/3 |
46/0 |
24/2 |
135/0 |
55/0 |
58/0 |
- |
- |
- |
زن |
25/3 |
42/0 |
||||||||
تاهل
|
مجرد |
254/3 |
436/0 |
575/0 |
45/0 |
3/1- |
19/0 |
- |
- |
- |
متاهل |
36/3 |
404/0 |
||||||||
مقطع تحصیلی |
کارشناسی |
25/3 |
43/0 |
01/0 |
9/0 |
57/0- |
57/0 |
- |
- |
- |
کارشناسی ارشد |
28/3 |
44/0 |
||||||||
دانشکده |
علوم انسانی |
27/3 |
45/0 |
- |
- |
- |
- |
26/0 |
28/1 |
28/0 |
علوم پایه |
2/3 |
38/0 |
||||||||
فنی مهندسی |
32/3 |
45/0 |
||||||||
سن
|
22-18 |
246/3 |
43/0 |
- |
- |
- |
- |
97/0 |
9/1 |
15/0 |
27-23 |
3/3 |
434/0 |
||||||||
34-28 |
11/3 |
467/0 |
جدول بالا نشان می دهد که تفاوت میانگین سلامت اجتماعی، در بین هیچ یک از طبقات متغیرهای کیفی جنس، تاهل، مقطع تحصیلی، دانشکده و رده سنی معنادار نمی باشد، زیرا مقدار sig (t و f) در همه آن ها بزرگ تر از 05/0 است.
جدول 6: نتایج آزمون تفاوت رتبه های میانگین حمایت اجتماعی بر حسب متغیرهای کیفی تحقیق
متغیرهای کیفی |
رتبه میانگین حمایت اجتماعی |
من ویتنی |
کراسکال والیس |
|||
Z |
sig |
Chi-square |
sig |
|||
جنسیت
|
مرد |
35/172 |
464/1- |
143/0 |
- |
- |
زن |
61/186 |
|||||
تاهل
|
مجرد |
14/178 |
928/1- |
054/0 |
- |
- |
متاهل |
42/210 |
|||||
مقطع تحصیلی |
کارشناسی |
87/186 |
673/1- |
094/0 |
- |
- |
کارشناسی ارشد |
19/170 |
|||||
دانشکده
|
علوم انسانی |
65/183 |
- |
- |
241/1 |
538/0 |
علوم پایه |
41/171 |
|||||
فنی مهندسی |
01/185 |
|||||
رده سنی
|
22-18 |
11/191 |
- |
- |
254/5 |
072/0 |
27-23 |
51/169 |
|||||
34-28 |
38/16 |
طبق جدول بالا، در اینجا نیز تفاوت رتبه میانگین حمایت اجتماعی، در بین هیچ یک از طبقات متغیرهای کیفی جنس، تاهل، مقطع تحصیلی، دانشکده و رده سنی معنادار نمی باشد، زیرا مقدار sig در همه آن ها بزرگ تر از 05/0 است.
آزمون همبستگی
جدول 7: ماتریس همبستگی سلامت اجتماعی و ابعاد حمایت اجتماعی
|
سلامت اجتماعی |
خانواده |
دوستان |
دیگران مهم |
حمایت اجتماعی |
|
سلامت اجتماعی |
R |
1 |
|
|
|
|
Sig |
- |
|
|
|
|
|
خانواده |
R |
252/0 |
1 |
|
|
|
Sig |
000/0 |
- |
|
|
|
|
دوستان |
R |
177/0 |
382/0 |
1 |
|
|
Sig |
001/0 |
000/0 |
- |
|
|
|
دیگران مهم |
R |
202/0 |
313/0 |
312/0 |
1 |
|
Sig |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
- |
|
|
حمایت اجتماعی |
R |
0.286 |
651/0 |
690/0 |
812/0 |
1 |
Sig |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
- |
بر اساس جدول بالا، سلامت اجتماعی با همه ابعاد حمایت اجتماعی، رابطه ای مستقیم و معنادار برقرار کرده است؛ به عبارتی دیگر، با افزایش سطح هر یک از مولفه های حمایت اجتماعی، میزان سلامت اجتماعی افراد نیز افزایش می یابد. در میان سه بعد حمایت اجتماعی، بعد خانواده قوی ترین (r=0.252) و بعد دوستان ضعیف ترین (r=0.177) رابطه را با سلامت اجتماعی دارند.
تحلیل رگرسیون
فرضیۀ اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سلامت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته و حمایت اجتماعی به عنوان متغیر مستقل است. با توجه به سطوح سنجش هر دو سازه، برای بررسی رابطه حمایت اجتماعی کل با سلامت اجتماعی کل و نیز بررسی رابطه خرده مقیاس های حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی، از تحلیل رگرسیون استفاده شده که نتایج آن در جدول های زیر مشاهده می شود.
جدول 8: تبیین سلامت اجتماعی بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده
متغیر |
B |
Beta |
t |
Sig(t) |
R |
R2 |
F |
Sig(F) |
مقدار ثابت |
53/2 |
- |
712/19 |
000/0 |
- |
- |
- |
- |
حمایت اجتماعی |
186/0 |
292/0 |
777/5 |
000/0 |
292/0 |
082/0 |
368/33 |
000/0 |
در جدول بالا، ضریب همبستگی بین دو متغیر حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی 292/0 است که نشان دهنده رابطه مستقیم و معنادار (sig<0.05) بین آن هاست؛ یعنی با افزایش میزان حمایت اجتماعی می توان انتظار داشت تا میزان سلامت اجتماعی نیز افزایش یابد.
جدول زیر نیز میزان سلامت اجتماعی را بر مبنای ابعاد سه گانه حمایت اجتماعی تبیین می کند. ضریب همبستگی چندگانه r نشان می دهد که سه بعد حمایت خانواده، حمایت دوستان و حمایت دیگران مهم بر روی هم به اندازه ی 298/0 با سلامت اجتماعی همبستگی دارند. همچنین ضریب تبیین r2 بیان گر این است که ابعاد سه گانه حمایت اجتماعی 9/8 درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. بر اساس ضرایب بتای استاندارد شده (beta)، بعد حمایت خانواده با ضریب 169/0 بیشترین سهم را در تبیین سلامت اجتماعی دارد و بعد از آن حمایت دیگران مهم است که ضریبش 143/0 می باشد. در مورد بعد حمایت دوستان نیز از آن جایی که ضریب معناداری آن زیر 05/0 است می توان گفت که در تبیین سلامت اجتماعی سهم بسیار ناچیزی ایفا می کند.
جدول 9: تبیین سلامت اجتماعی بر اساس ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده
متغیر |
B |
Beta |
t |
Sig(t) |
R |
R2 |
F |
Sig(F) |
مقدار ثابت |
485/2 |
- |
942/17 |
000/0 |
298/0 |
089/0 |
561/11 |
000/0 |
حمایت خانواده |
097/0 |
169/0 |
058/3 |
002/0 |
||||
حمایت دوستان |
044/0 |
086/0 |
532/1 |
126/0 |
||||
حمایت دیگران مهم |
055/0 |
143/0 |
631/2 |
009/0 |
مدل سازی معادله های ساختاری
شکل 2: مدل معادله ساختاری رابطه حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی
بر اساس مدل ساختاری بالا، بعد شکوفایی اجتماعی، مهم ترین مولفه متغیر مکنون سلامت اجتماعی و بعد حمایت خانواده و نیز حمایت دوستان مهم ترین مولفه های متغیر مکنون حمایت اجتماعی هستند. همچنین، حمایت اجتماعی تاثیر مستقیم و معناداری بر سلامت اجتماعی دارد؛ یعنی با افزایش مقدار حمایت اجتماعی، اندازه سلامت اجتماعی نیز افزایش می یابد.
جدول زیر نیز برخی از شاخص های ارزیابی مدل ترسیم شده را نشان می دهد. چون مقدار پی ولیو از 05/0 کمتر است (002/0) از شاخص کای اسکوار نسبی برای برازش مدل استفاده شده است و چون در اینجا مقدار کای اسکوار نسبی از 3 پایین تر است (279/2) نشان دهنده برازش خوب مدل است. سه شاخص GFI، CFI و AGFI نیز مقداری بالاتر از 9/0 را نشان می دهند که بیانگر مناسب بودن مدل ترسیم شده هستند. همچنین، شاخص RMSEA مقداری کمتر از 08/0 را نشان می دهد (06/0) که این نیز در راستای تایید مدل قرار دارد.
جدول 10: شاخص های ارزیابی مدل تریسم شده
شاخص |
p-value |
CMIN/DF |
GFI |
CFI |
AGFI |
RMSEA |
مقدار |
002/0 |
279/2 |
973/0 |
958/0 |
946/0 |
06/0 |
بحث و نتیجه گیری
این پژوهش به منظور بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران انجام گرفت و در آن، 361 نفر از دانشجویان در دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد مورد بررسی قرار گرفتند. فرضیه اصلی این پژوهش این گونه مطرح شد که افرادی که از سوی جامعه اطراف خود (اعم از خانواده، دوستان و دیگران) بیش تر مورد حمایت قرار می گیرند و در شبکه های ارتباطی گسترده تری جای دارند، به همان میزان نیز در راستای اهداف جامعه مشارکت بیش تری دارند، با جامعه و اعضای آن احساس انسجام و یکپارچگی بالاتری نشان می دهند، از سوی جامعه و شهروندانش پذیرش بیش تری دریافت می کنند، با ارزش ها و هنجارهای جامعه انطباق بیش تری خواهند داشت، در جهت پیشرفت و شکوفایی جامعه تلاش بیش تری خواهد کرد و در یک کلام، از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار می باشند.
هر چند که بررسی های مختلف نشان داده اند جامعه ایران با معضلات و مشکلات بسیار جدی گریبان گیر بوده که می تواند پیامدهای ناگواری را بر روی سلامت افراد (در همه ابعاد آن) بگذارد (نوربالا و دیگران، 1391)، اما میزان سلامت اجتماعی ادراک شده نسبتا بالا که توسط دانشجویان گزارش شده، گویای این امر است که وقتی افراد زیر چتر حمایتی جامعه خود قرار می گیرند- حتی اگر میزان این حمایت کم باشد، در شرایط و موقعیت های ناگوار اجتماعی نیز ارزیابی مثبتی از توانایی ها و عملکردهای اجتماعی خود دارند و هم چنان نسبت به آینده خوش بین هستند و این موضوع با نظریات کییز (2004) و سارافینو (1998) کاملا همخوانی دارد. این که آیا داشتن نگرش و ادراکی مثبت نسبت به سلامت خود، در شرایط ناامن اجتماعی، چه پیامدهای مثبت و منفی ای برای فرد و جامعه ای که وی در آن زندگی می کند دارد، پرسشی است که جای بسی تامل و تفکر دارد و باید مورد ارزیابی موشکافانه ای قرار گیرد.
آزمون تفاوت میانگین ها نشان داد که تفاوت میانگین سلامت اجتماعی، در بین متغیرهای زمینه ای یعنی جنس، تاهل، مقطع تحصیلی و نوع دانشکده، معنادار نبوده (رد فرضیه های پنجم و هفتم) و لذا میزان سلامت اجتماعی در بین طبقات همه این متغیرها یکسان می باشد و این امر با نتایج فراتحلیل زاهدی اصل و پیله وری (1393) درباره سلامت اجتماعی همخوانی دارد.
میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد مختلف آن، در حد نسبتا بالایی گزارش شده است. میزان بالای حمایت اجتماعی دریافتی از سوی خانواده، نسبت به دوستان و دیگران مهم، هم چون تحقیقات پیشین (ولایتی، 1390) نشان می دهد که هنوز هم خانواده، منبع حمایتی مهمی برای افراد است. از آن جا که خانواده در ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار است و یکی از مهم ترین پشتوانه های افراد در همه دوره های زندگی محسوب می شود، این نتیجه قابل انتظار بود.
بر طبق آزمون تفاوت میانگین ها نیز تفاوت رتبه های میانگین حمایت اجتماعی ادراک شده در بین متغیرهای زمینه ای یعنی جنس، تاهل، مقطع تحصیلی و نوع دانشکده، معنادار نبوده (رد فرضیه های ششم و هشتم). لذا می توان گفت که میزان حمایت اجتماعی در بین طبقات همه این متغیرها یکسان می باشد. این نتیجه برخلاف برخی نتایج پژوهش های دیگر است. برای مثال، ریاحی و همکاران (1387) در پژوهش خود با عنوان "بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان"، معناداری تفاوت حمایت اجتماعی بر حسب جنس و پایگاه را تایید کرده اند؛ بدین صورت که زنان نسبت به مردان و افراد متعلق به پایگاه بالا نسبت به همتایان خود در طبقه پایین، از میزان حمایت اجتماعی ادراک شده بالاتری برخوردارند. البته این اختلاف را می توان ناشی از تفاوت جامعه آماری پژوهش های یاد شده دانست.
بر مبنای جدول همبستگی ها، سلامت اجتماعی با همه ابعاد حمایت اجتماعی و همچنین با خود متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده، رابطه ای مستقیم و معنادار برقرار کرده است (تایید فرضیه های اول تا چهارم)؛ یعنی با افزایش سطح هر یک از مولفه های حمایت اجتماعی، میزان سلامت اجتماعی افراد نیز افزایش می یابد. در میان سه بعد حمایت اجتماعی، بعد خانواده قوی ترین (r=0.252) و بعد دوستان ضعیف ترین (r=0.177) رابطه را با سلامت اجتماعی دارند. ضرایب استاندارد شده (بتا) حاصل از رگرسیون نیز این امر را تایید می کند و نشان می دهد که حمایت خانواده، بیش ترین سهم را در تبیین سلامت اجتماعی دارد.
حال می توان به پرسش اولیه این تحقیق بازگشت و گفت که افراد (دانشجویان)، جهت برخورداری از سلامت در روابط و پیوندهای خود، نیاز به حمایت های همه جانبه از سوی اطرافیان شان اعم از خانواده، دوستان و دیگران مهم دارند تا از این طریق بتوانند سهمی در پیشرفت خود و جامعه ایفا کنند.
با وجود تمامی کمبودها و نقصان هایی که جامعه ایرانی در حوزه های مختلف درگیر آن است، هنوز میزان خوش بینی افراد و نیز میزان حمایت های دریافتی آن ها از پیرامون شان (به ویژه خانواده خود)، در سطح قابل قبولی قرار دارد (هر چند به صورت انتزاعی و غیر واقعی). پس وظیفه متولیان و مجریان دولتی است که قدر این همه صبوری و سعه صدر شهروندان شان (که چنین روحیه ای تنها از شاخصه های فرهنگی ایرانیان می باشد) را بدانند و در راستای پاسخگویی به نیازهای بی شمار آن ها، اقدامات لازم را انجام دهند.
در پایان، باید به نقش پر فروغ و بی مانند نهاد خانواده در فرهنگ ایرانی اشاره کرد که حتی در ناگوارترین شرایط زندگی، بی هیچ چشمداشتی از موجودیت و کیان اعضای خود دفاع می کند و آن ها را به حال خود وا نمی گذارد. پس حمایت هم جانبه از چنین نهاد مقدس و بی بدیلی، از اهم وظایف مسئولان و سیاست گذاران دولتی است.
از آن جا که بر اساس یافته های این تحقیق، حمایت خانواده، حمایت دوستان و حمایت دیگران مهم، به ترتیب، سهم به سزایی در ارتقا و افزایش سلامت اجتماعی دانشجویان ایفا کرده اند، پس دانشجویان نیز باید روابط و پیوندهای خود را در این حیطه ها را گسترش دهند و با قرار دادن خود در متن این شبکه های ارتباطی، از مزایا و امکانات نهفته در آن استفاده نمایند.
منابع
- ایمانی، ر. (1382). "بررسیعللوعواملمؤثربردریافتحمایتاجتماعیازشبکه شخصی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
- باباپور خیرالدین و دیگران. (1388). "بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی در سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه تبریز". فصلنامه روانشناسی دانشگاه تبریز. شماره 16 :ص 19-1.
- بنی فاطمه، حسین؛ عباس زاده، محمد و چایچی تبریزی، نگار. (1390). "بررسی میزان سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز و عوامل آن". مجله مطالعات جامعهشناسی. سال سوم، شماره یازدهم، ص 50-37.
- بهروزی، ناصر؛ شهنی ییلاق، منیژه و پورسید، سید مهدی. (1391). "رابطهکمال گرایی،استرس ادراک شدهوحمایتاجتماعی بافرسودگیتحصیلی". مجله راهبرد فرهنگ. شماره 20.
- تقی پور، ملیحه. (1389). "بررسیحمایتاجتماعیبرسلامتاجتماعیزنانسرپرستخانواردر شهرتهران".پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن.
- توسلی، غلام عباس. (1380). جامعه شناسی دینی. تهران: نشر سخن
- حاتمی، پریسا . (1389). "بررسیعواملمؤثربرسلامتاجتماعیدانشجویانباتأکیدبر شبکه هاىاجتماعی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
- خیرالله پور، اکبر.(1383). "بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روانی با تأکید بر سرمایة اجتماعی: مطالعة موردی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.
- ریاحی، محمد اسماعیل؛ علی وردی نیا، اکبر و پورحسین، سیده زینب. (1389). "بررسی رابطة بین حمایت اجتماعی و سلامت روان".فصلنامة علمی پژوهشی رفاه اجتماعی. سال دهم، شماره 39،
- زاهدی اصل، محمد و پیله وری، اعظم. (1393). "فراتحلیلی بر مطالعات مربوط به سلامت اجتماعی". فصل نامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی. شماره ی 19
- سام آرام، عزت الله. (1388). "بررسی رابطه سلامت اجتماعی و امنیت اجتماعی با تاکید بر رهیافت پلیس جامعه محور". فصل نامه علمی- پژوهشی انتظام اجتماعی. سال اول، شماره اول
- سام آرام، عزت الله. (1387). جزوه درسی دانشکده علوم اجتماعی. دانشگاه علامه طباطبایی.
- سمیعی، مرسده؛ رفیعی، حسن و دیگران. (1389). "سلامت اجتماعی ایران: از تعریف اجماع مدار تا شاخص شواهد محور".فصل نامه علمی-پژوهشی مسائل اجتماعی ایران. سال اول، شماره دوم، ص 52-31
- عبدالله تبار و دیگران. (1387). "بررسی سلامت اجتماعی دانشجویان". فصل نامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی. شماره 30 و 31،
- فارسی نژاد، معصومه. (1383). "سبک های هویت با سلامت اجتماعی و خودکارآمدگی تحصیلی در دانش آموزان دختر و پسر دوم دبیرستان های شهر تهران". پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشکده روان شناسی، دانشگاه تهران.
- قدسی، علی محمد. (1382) . "بررسیجامعهشناختیرابطهبینحمایتاجتماعی وافسردگی". پایان نامه دکتری رشته جامعه شناسی، دانشگاه تربیت مدرس.
- کنگرلو، مریم. (1387). "بررسی میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و غیر شاهد دانشگاه علامه طباطبایی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
- مرندی، س. (1385). عوامل اجتماعی سلامت. وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی. معاونت تحقیقها و فناوری. چاپ دوم.
- نوربالا، احمد علی؛ باقری یزدی، سید عباس؛ اسدی لاری، محسن و واعظ مهدوی، محمدرضا. (1389). "وضعیت سلامت روان افراد 15 ساله و بالاتر شهر تهران". مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. سال شانزدهم، شماره 4،
- ولایتی خواجه، سمیه و همکاران. (1392). "دین و سلامت: آزمون اثر دینداری بر سلامت نمونه ای از دانشجویان".جامعه شناسی کاربردی. سال بیست و چهارم، شماره ی پیاپی (49)، ص 77-55
- همتی، الهام؛ مهدوی، محمدصادق و بقایی سرابی، علی. (1391). "تأثیر حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار شهر رودهن".فصلنامه پژوهش اجتماعی. سال ششم، بهار 92
- Drentea, Patricia et al., (2006). "Predictors of Improvement in Social Support". Social Sciences & Medicine, 63. pp: 957- 67.
- Keyes, C.M. & Shapiro, A. (2004). "Social Well – being in U.S: A descriptive epidemiology". In Brim, Orville Gilbert; Ryff, Carol D.; and Kessler, Ronald C. (Eds) How Healthy Are you? A National Study of Well-Being at Midlife. U.S. University of Chicago Press.
- Keyes, C. L. M. (2004).Complete Mental Health: an agenda for the 21 century. Washington
- Keyes, C.L.M., Shmotkin, D., Ryff, C.D. (2002). "Optimizing well-being: The empirical encounter of two traditions". Journal of Personality and Social Psychology. 82, 1007-1022.
- Larson, J. S. (1996). "The World Health Organization’s definition of health: Social versus spiritual health". Social Indicators Research, 192-181 :38
- Maslach, C. & S. E. Jackson. (1984). Burnout in Organizational Setting. Applied Social Psychology Annual. 5: 133-153.
- Sarafino, Edward. P (1998). Health Psychology. Third Edition, New York, John Wiley & Sons.
- WHO. (1948). Social versus spiritual health. Social indicators research Constitution of the World Health Organization, Geneva.
- Yang, H. J. (2004). "Factors Affecting Student Burnout and Academic Achievement in Multiple Enrollment Programs in Taiwan’s Technical-vocational Colleges". International Journal of Educational Development. 24(3). 283-301.
- Zimet, G.D., et al. (1988). "The Multidimensional Scale of Perceived Social Support". Journal of Personality Assessment, 52