نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد امور فرهنگی، برنامه ریزی فرهنگی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)

2 استادیار، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

چکیده

هدف اصلی این پژوهش،  بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی موثر بر ساماندهی ازدواج جوانان در کلیه دانشجویان گروه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران در سال 1395 می­باشد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی، از نوع تحقیقات پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان گروه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران تشکیل می دادند که تعداد آنها 288 نفر بود. نمونۀ آماری بر اساس جدول مورگان به تعداد 143 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته «فاکتورهای اجتماعی» (نگرش خانواده، نگرش دوستان، تحصیلات، وضعیت اقتصادی) که شامل 41 سوال و  «فاکتورهای فرهنگی» (دین و مذهب، آداب و رسوم، سنت، اعتقادات و باورها) که شامل 33 سوال و بر اساس طیف پنج ارزشی لیکرت بود در این پژوهش استفاده شده است. یافته­های پژوهش بیانگر این امر است که مولفه­های دین و مذهب، آداب و رسوم، سنت، اعتقادات و باورها، نگرش خانواده، نگرش دوستان، تحصیلات و وضعیت اقتصادی بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارند. همچنین، نتایج نشان داد که بین هشت مولفه ساماندهی ازدواج جوانان تفاوت معناداری وجود دارد. و وضعیت اقتصادی با میانگین 83/6 رتبه اول و بهترین رتبه و مولفه سنت با میانگین 89/1 رتبه آخر و کم­ترین رتبه را از نظر دانشجویان دارا هستند. می­توان این­گونه نتیجه گرفت که هر یک از فاکتورهای دین و مذهب، آداب و رسوم، سنت، اعتقاد و باورها، نگرش خانواده و دوستان، تحصیلات و وضعیت اقتصادی بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارند، ولی درجه تاثیر آنها متفاوت می­باشد؛ به طوری­که اقتصاد و نگرش دوستان می­تواند تاثیر بیشتری نسبت به سایر مولفه­ها داشته باشند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Investigating the Socio-Cultural Factors Affecting the Organization of Youth Marriage (Case study: All Students of the Humanities Department of Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran in 1395)

نویسندگان [English]

  • Somayyeh Gholami Gharab 1
  • Seyyed Jalil Hosseini Ajdad Niaki 2

1 Ph.D. Student in Cultural Affairs, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

2 Ph.D., Assistant Professor, South Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

چکیده [English]

The research is to study the socio-cultural factors affecting the organization of marriage among all students of the Humanities Department of Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran in 1395. The present research is descriptive co-relational survey and of purposeful purpose. The statistical population of the present study was all students of the Humanities Department of Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran whose number was 288. The number of samples was 143 who randomly selected based on the Morgan table. Data were collected from two researcher-made questionnaires: 1- social factors (family attitude, friendship, education, economic status) including 41 questions and 2- cultural factors (religion, customs, traditions, beliefs and beliefs) which included 33 questions based on the five-value Likert spectrum used in this study. Findings of the research indicated that the components of religion and religion, customs, traditions, beliefs and beliefs, family attitudes, friends' attitudes, education, and economic status affect the organization of youth marriage. The results also showed that there is a significant difference between the eight components of marriage organizing: the economic situation with a mean of 6/83, the first rank, and the best grade and component of the tradition with the average score of 1/89 and the lowest ranked students. It can be concluded that each of the factors of religion, customs, traditions, beliefs and beliefs, family and friends' attitudes, education and economic status affect the organization of youth marriage, but their degree of influence is different. So, the economics and attitudes of friends can have more impact than other components.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key words: Cultural and Social Factors
  • Youth Marriage and Students

بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی موثر بر ساماندهی ازدواج جوانان

(مطالعه موردی: دانشجویان گروه علوم انسانی دانشگاه علوم تحقیقات تهران در سال 1395)

سمیه غلامی قاراب[1]

سید جلیل حسینی اجداد نیاکی[2]

 

 

تاریخ دریافت مقاله: 31/2/1397

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:10/5/1397

 

مقدمه

بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی موثر بر ساماندهی ازدواج در بین قشر جوانان، یکی از ملزومات هر کشوری است که این تحقیق نیز با توجه به همین هدف انجام می­گردد.  فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی، بلکه مهم­تر از آن به لحاظ عاطفی روانی و شخصیتی تحت تاثیر خانواده قرار دارد، چرا که خانواده جایگاهی است که فرد می­تواند با تکمیل شخصیت خویش، برای بر عهده گرفتن نقش­های اجتماعی­اش در جامعه آماده گردد. نقش همسری (زن یا شوهر بودن) از جمله نقش­هایی است که پس از عمل اجتماعی ازدواج به عهده افراد گذاشته می­شود. بنابراین می­توان گفت که زندگی مشترک تنها در تامین و رفع نیازهای مادی، اقتصادی و تداوم نسل نقش ندارد، بلکه موجد حس مشارکت و تفاهم برای وسعت نگرش و امکان دست یابی به فرصت­های بیشتر و ایجاد مامنی برای مهر و عطوفت است (علیپور، 1392).

مارکوس[3](2014) معتقد است که بحران‌های اقتصادی و ناتوانی در تأمین مسکن باعث بالا رفتن سن ازدواج می‌شود و بی‌اخلاقی‌هایی را رواج می‌دهد. بی‌تردید گسترش فساد در جامعه، افزایش آمار طلاق و بسیاری از آسیب‌های اجتماعی، بازتاب افزایش تورم و گرانی به ویژه در مسکن هستند (روشن­نیا، 1395). احمدی و قیصریان (1392) کار و مسکن را دو فاکتور اصلی ازدواج معرفی کرده اند که در صورت ناقص بودن هر کدام، ازدواج با مشکل مواجه می‌شود و جوانان را دچار افسردگی‌های پنهان می‌سازد. برخی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها اصلاً امکان ازدواج ندارند، چون هزینه‌های مسکن به شدت افزایش یافته است. به این ترتیب جوانانی که تحمل بار سنگین گرانی را ندارند، عطای ازدواج را به لقایش می‌بخشند (احمدی و قیصریان، 1393).

از سوی دیگر، با رواج فرهنگ مدرک گرایی، بیشتر جوانان جهت کسب اعتبار و منزلت اجتماعی (تحرک اجتماعی) و احراز شغل مناسب، آرزوی ورود به دانشگاه را در سر می­پرورانند و با تلاش بسیار بهترین­ سال­های جوانی خویش را یا پشت درهای بسته کنکور و یا در کسوت دانشجویی صرف می­نمایند و از پذیرش مسئولیت زندگی و اقدام به ازدواج باز می­مانند. از نظر بسیاری از دانشجویان، ازدواج امکان ارتقای تحصیلی را کاهش می دهد و تحقق بسیاری از آرزوهای آنان را با مشکل مواجه می­سازد. لذا ازدواج را به زمانی بعد از فارغ التحصیلی وا می­گذارند (مارکوس، 2014).

باید توجه داشت برخی از دختران معتقدند از طریق ازدواج و مخالفت همسر، فرزندآوری و انجام امور خانه، ادامه تحصیل آنان با دشواری­های بسیاری مواجه می­شود. همچنین، با افزایش سطح تحصیلات، نگرش فرد نسبت به زندگی و انتخاب همسر تغییر می کند و ضمن افزایش سطوح توقعات، از میزان نفوذ و حمایت خانواده در ازدواج  فرد کاسته می­شود. برخی از مردان از انتخاب همسری دارای تحصیلات عالی و شاغل    می پرهیزند و معتقدند که اشتغال و تحصیل برخی از زنان، منجر به احساس برتری آنها نسبت به همسرشان می­شود- این طرز تفکر می­تواند منجر به کاهش فرصت­های ازدواج شود. به این ترتیب، عدم امکان ازدواج پسران در طول تحصیل، منجر به کاهش نرخ ازدواج دانشجویان دختر می­گردد، زیرا ملاک انتخاب اغلب دانشجویان دختر با ورود به دانشگاه تغییر می کند و انتظار دارند که فرد مقابل آنها دارای تحصیلات عالی همسطح یا بالاتر از آنها باشد؛ ولی از آنجا که اولا، تعداد دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر رو به کاهش است و ثانیا، اغلب پسران دانشجو نیز امکان ازدواج در زمان دانشجویی را ندارند، این وضعیت فرصت­های ازدواج دختران را کاهش می­دهد (سیف­زاده و قنبری برزیان،1393).

محققان و سیاستگذاران برای مشخص کردن عوامل بروز ناپایداری ازدواج  به مخصوص برای گروه­های آسیب پذیر دست به جستجوی طولانی­ زده­اند. تعیین اینکه چگونه شرایط کلان اقتصادی به ویژه نرخ بیکاری بر خانواده­ها تاثیرگذار است، به فهم ما در مورد اینکه چگونه خانواده­ها به چرخه­های تجاری واکنش نشان می­دهند، کمک می­کند (هرلستین[4] و موریل،2011). در این  زمینه می­توان به مطالعات پژوهشگرانی اشاره داشت که به بررسی ­عوامل تاثیر گذار بر ازدواج جوانان پرداخته اند. محمدی­نوبری (1393) در پژوهشی عوامل اجتماعی موثر بر ازدواج دیر هنگام در بین جوانان را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که عوامل فرهنگی یعنی نگرش­های افراد به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ازدواج، تاثیری در دیرهنگامی ازدواج ندارد و وضعیت دینداری هر دو گروه مورد مطالعه مجردان و متاهلان تقریبا یکسان است. از میان عوامل اجتماعی نیز توقعات بالای خانواده­ها و کنترل هنجاری فضای اجتماعی نیز تاثیری در دیرهنگامی ازدواج ندارد، اما دایره همسر گزینی به صورت معکوس دیرهنگامی ازدواج را تحت تاثیر قرار داده است؛ به طوری که هرچه دایره همسرگزینی گسترده­تر می­شود، ازدواج بیشتر به تعویق می­افتد. در مورد عوامل اقتصادی وضع متفاوت­تر است؛ به این معنا که هزینه­های ازدواج و وضعیت شغلی مردان، متغیرهای کلیدی در به تعویق افتادن سن ازدواج است- هر چند که استقلال اقتصادی دختران در این زمینه تاثیری ندارد. همچنین، ساه[5] در پژوهشی (2014) پیرامون عوامل موثر بر سن ازدواج زود هنگام نشان داد که تقریبا 3/53 درصد از زنان قبل از سن 18سال ازدواج کرده اند.

 بین ترتیب، می­توان گفت که مهم­ترین عاملی که در ازدواج نقش موثری دارد، عامل فرهنگی و اجتماعی است. چه بسیار خانواده‌هایی که به علت ناهماهنگی در زمینه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی وضع نابسامانی دارند و یک عمر را با نارضایتی و ناراحتی می‌گذرانند. به طور مثال، دین و مذهب یکی از عوامل فرهنگی است که عدم تفاهم در آن در بسیاری از موارد مشکلاتی را هم در زمینه فردی و هم در زمینه اجتماعی و هم در تربیت فرزندان ایجاد کرده است و یا آداب و رسوم و سنت‌ها نیز یکی دیگر از عوامل فرهنگی هستند که باید به آنها توجه ویژه‌ای مبذول شود- در غیر این صورت مشکلاتی را ایجاد می‌کنند. پس تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی در ازدواج را باید جدی گرفت و تلاش کرد که با رفع اختلاف فرهنگی و اجتماعی و شناسایی این عوامل در جهت توسعه هر چه بیشتر ازدواج گام برداشت. از دیدگاه جامعه شناسی، ازدواج یک قراداد اجتماعی و ضامن بقای نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه، نتیجه ازدواج سالم و محیط آرام بخش خانواده است. از آنجایی که ازدواج عامل پیدایی خانواده و تأخیر و عقب افتادن آن باعث تغییر در پیدایش و شکل گیری خانواده­های جدید است، موضوع قابل اهمیتی برای بررسی است. بررسی پدیده­های اجتماعی مثل خانواده و ازدواج از جمله مباحث مهم در جامعه شناسی خانواده است. در جامعه شناسی خانواده به عنوان شاخه­ای از علوم اجتماعی، مسائلی چون تغییرات ساختی و کارکردی در این نهاد اجتماعی، نظم موجود و ارزش­ها و هنجارهای حاکم بر فضای خانواده، تحولات تاریخی آن همسرگزینی و عوامل مؤثر بر آن، سن و میزان ازدواج، ارتباط ازدواج با متغیر های مختلف و... مورد مطالعه و بررسی قرار می­گیرد. در این میان، پدیده ازدواج و عوامل و شرایط مؤثر بر آن از جمله مهم­ترین دغدغه­های جامعه شناسان و محققان رشته­های علوم اجتماعی است. با توجه به مباحث فوق این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوال است که مولفه­های عوامل فرهنگی و اجتماعی کدام اند و سهم هریک در ازدواج چقدر است؟

روش شناسی پژوهش

پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی، از نوع تحقیقات پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی بود. این پژوهش به روش میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان گروه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران تشکیل می دادند که تعداد آنها 288 نفر بود. نمونۀ آماری بر اساس جدول مورگان به تعداد 143 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته «فاکتورهای اجتماعی» (نگرش خانواده، نگرش دوستان،تحصیلات، وضعیت اقتصادی) که شامل 41 سوال و «فاکتورهای فرهنگی» (دین و مذهب،آداب و رسوم،سنت، اعتقادات و باورها) که شامل 33 سوال و بر اساس طیف پنج ارزشی لیکرت بود در این پژوهش استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه­ها توسط 10 نفر از صاحب نظران مورد تایید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آلفای کرونباخ  به ترتیب 86/0 و 83/0 گزارش شد. همچنین، به منظور بررسی روایی سازه ابزار اندازه­گیری از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی  تأییدی استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون چولگی و کشیدگی که در بازه (2 و ۲-) بودند، می­توان گفت که داده­ها از توزیع نرمال برخوردار هستند (قاسمی، 1392). کلیه تجزیه و تحلیل­ داده­ها با استفاده از نرم افزارهای Spss و Amos انجام گرفت. می­توان دلایل انتخاب نرم افزار آموس را این گونه بیان کرد که مدل سازی معادله ساختاری را به شیوه­ای ترسیمی ارائه می­دهد؛ به طوری که می­توان به سرعت مدل­ها را تعریف، محاسبات را انجام و در صورت نیاز آنها را به سادگی اصلاح کرد. نرم­افزار آموس به خوبی می­تواند بر اساس جدیدترین روش­های آماری در مورد نحوه برخورد با داده­های مفقود شده به جایگزینی آنها دست زند.

یافته­های پژوهش

نتایج حاصل از یافته­های توصیفی نشان داد که از 143 نفر نمونه آماری، تعداد 91 نفر مرد و تعداد 52 نفر زن بودند. همچنین 117 نفر از نمونه آماری متاهل و تعداد 26 نفر مجرد بودند. بیشتر نمونه­های پژوهش در محدوده سنی 31 تا 35 سال و کمترین در رده سنی بالای 46 سال قرار داشتند. مدرک تحصیلات بیشتر شرکت­کنندگان (3/51 درصد) کارشناسی  و کمترین مدرک تحصیلات شرکت­کنندگان (1/16 درصد) دکتری می­باشد. تعداد 19 نفر فاقد شغل، 40 نفر داراری شغل آزاد ، 73 نفر دارای شغل دولتی و 11 نفر صاحب کار و یا کارفرما بودند.

در ادامه روایی سازه اعتباریابی پرسشنامه­ها از طریق تحلیل مؤلفه­های اصلی با چرخش واریماکس انجام شد. ابتدا مفروضات آزمون شامل شاخص کایسر- مایر- اولکین[6] (KMO) و کرویت بارتلت[7]بررسی و در نهایت تحلیل مولفه­های اساسی با روش واریماکس انجام پذیرفت. همچنین، از تحلیل عاملی اکتشافی جهت تایید پرسشنامه­ها استفاده شد. سپس برای تایید سوالات از تحلیل عامل تاییدی استفاده گردید. مقدار شاخص کایرز- مایر- اولکین (KMO) برای پرسشنامه فاکتورهای اجتماعی برابر با 824/0 و برای پرسشنامه فاکتورهای فرهنگی برابر با 805/0 و بزرگتر از 70/0 گزارش شد. این شاخص، کافی بودن یا نبودن آیتم­هایی که توسط هر عامل پیش­بینی می­شود را نشان می­دهد. باید گفت که معنادار بودن آزمون بارتلت نشانی دیگر برای مناسب بودن داده­ها در انجام تحلیل عاملی اکتشافی است.

جدول 1 : شناخت امکان تحلیل عاملی بر روی داده­ها

پرسشنامه

KMO

بارتلت

معناداری

فاکتورهای اجتماعی

824/0

763/3778

002/0

فاکتورهای فرهنگی

805/0

701/3721

003/0

بر اساس نتایج جدول 2، مولفه­های دین و مذهب، آداب و رسوم، سنت، اعتقادات و باورها، نگرش خانواده، نگرش دوستان، تحصیلات و وضعیت اقتصادی با توجه به مقدار تی به دست آمده و سطح معناداری بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارند. 

جدول 2 : نتیجه حاصل از آزمون تی تک نمونه  برای بررسی میانگین جامعه

متغیره

آماره

ارزش آزمون = 3

 

مقدار آماره تی

درجه آزادی

سطح معناداری

میانگین

در سطح اطمینان 95%

 

دین و مذهب

 

45/3

142

001/0

40/4

حداکثر

حداقل

 

112/1

366/0

 

آداب و رسوم

41/2

142

001/0

11/4

988/0

89/0

 

سنت

21/2

142

001/0

95/3

51/1

712/0

 

اعتقادات و باورها

39/2

142

001/0

35/3

245/1

631/0

 

نگرش خانواده

68/2

142

001/0

18/3

95/1

644/0

 

نگرش دوستان

98/1

142

001/0

06/3

59/1

694/0

 

تحصیلات

71/2

142

001/0

86/3

87/1

781/0

 

وضعیت اقتصادی

11/2

142

001/0

74/3

68/1

722/0

 

نتایج جدول 3 نشان می­دهد با توجه به این که سطح معناداری آزمون تحلیل واریانس فریدمن کوچکتر از میزان خطاست، در نتیجه با اطمینان 95 درصد می­توان گفت که بین هشت مولفه ساماندهی ازدواج جوانان تفاوت معناداری وجود دارد. همان گونه که مشاهده می­شود وضعیت اقتصادی با میانگین 83/6 رتبه اول و بهترین رتبه و سنت با میانگین 89/1 رتبه آخر و کم­ترین رتبه را از نظر دانشجویان دارا هستند.

جدول 3: اولویت­بندی مولفه­ها

مولفه­ها

میانگین

رتبه

وضعیت اقتصادی

83/6

1

تحصیلات

14/5

2

نگرش دوستان

13/5

3

آداب و رسوم

66/3

4

دین و مذهب

66/5

5

اعتقادات و باورها

07/5

6

نگرش خانواده

19/2

7

سنت

89/1

8

بحث و نتیجه­گیری

ازدواج ارتباطی است که در مقایسه با سایر ارتباطات انسانی، تامین کننده­ای بی نظیر است که شامل ابعاد زیستی، اعتقادی، عاطفی، روانی و اجتماعی می­باشد. تمایل به جنس مخالف که مبنای ازدواج را تشکیل      می­دهد، تابع شرایط زیست شناختی و رشد است. زمان ایجاد این تمایل در هر دو جنس با عنوان سن بلوغ معرفی می­شود، اما همه ازدواج­ها در سنین بلوغ انجام نمی­گیرد. هنوز در ایران ارتباط نکاحی بین دو نفر بر مبنای توافق جمعی است و قواعد اجتماعی حاکم بر ازدواج تعیین کننده زمان­های مختلف، اشکال متفاوتی هم پیدا می­کند. بر این اساس الزامات اجتماعی و فرهنگی هر دوره، زمان تشکیل خانواده و الگوهای آن را تعیین می­کند. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی موثر بر ساماندهی ازدواج جوانان می­باشد.

یافته­ها نشان داد که تحلیل عاملی اکتشافی مورد تایید قرار گرفته است. برای تهیه یک مقیاس معتبر می‌توان از روش تحلیل عامل اکتشافی برای غربال آیتم‌ها و انتخاب آیتم‌های اصلی استفاده نمود. تحلیل عامل اکتشافی با ایجاد ماتریس همبستگی، نشان می‌دهد که متغیرها به صورت خوشه‌هایی گرد هم آمده‌اند؛ به طوری که متغیرهای هر خوشه با هم همبسته اند و با خوشه‌های دیگر همبسته نمی‌باشند. این خوشه‌ها همان ابعاد موضوع مورد بررسی هستند. متغیرهای هر خوشه نیز آیتم‌های سنجش آن بعد است (دلاور، 1396). بر این اساس، نتایج نشان داد که مقدار شاخص کایرز- مایر- اولکین (KMO) برای پرسشنامه فاکتورهای اجتماعی برابر با 824/0 و برای پرسشنامه فاکتورهای فرهنگی برابر با 805/0 و بزرگتر از 70/0 می باشد. این شاخص کافی بودن یا نبودن آیتم­هایی که توسط هر عامل پیش­بینی می­شود را نشان می­دهد. باید گفت که معنادار بودن آزمون بارتلت در سطح 05/0 نشانی دیگر برای مناسب بودن داده­ها در انجام تحلیل عاملی اکتشافی است. بنابراین بر پایه هر دو ملاک می­توان نتیجه گرفت که اجرای تحلیل عاملی اکتشافی در گروه نمونه مورد مطالعه قابل توجیه است.   

دیگر نتایج بیانگر آن بودند که یکی از فاکتورهایی که بر ازدواج و ساماندهی آن موثر است، دین و مذهب    می­باشد. در واقع، بسیاری از رویدادهای اتفاق افتاده در ازدواج و آداب آن چه قبل و چه بعد از مراسم ازدواج، ریشه در دیدگاه مذهبی افراد خانواده و اطرافیان دارد. ممکن است است افرادی با ملیت­های مختلف، مذاهب مختلف، در سایه­ ازدواج به هم نزدیک شوند و ازدواجی ابدی و بسیار موفق داشته باشند. اما از سوی دیگر، باید تاکید کرد که اختلافات مذهبی و فرهنگی چیزی نیست که بتوان به راحتی از آنها چشم پوشی کرد. همان طور که ازدواج افرادی با شرایط مالی متفاوت، می­تواند در طول زندگی دردسر آفرین باشد، این امر هم      می­تواند مشکلاتی را در زندگی به وجود بیاورد. این یافته­ها با نتایج مطالعات محمدی (1393)، کامچولسی (2011) و لامبرت و دولاهیت (2007) همخوان است. کامچولسی (2011) در تحقیق خود مبنی بر فاکتورهای تحت تاثیر بر سن ازدواج در مالاوی بیان می­دارد که مذهب، قومیت و منطقه به عنوان فاکتورهای مهم در ازدواج مطرح هستند. در تحقیقات لامبرت و دولاهیت (2007) زوج­ها گزارش کردند که باورها و اعمال مذهبی به آنها کمک کرده تا خدا را به عنوان ناظر بر ازدواج خویش قرار دهند، به ازدواج به عنوان یک نهاد مذهبی که دوام دارد، باور داشته باشند و در تعهد نسبت به ازدواج معنا پیدا کنند. نتایج تحقیقات محمدی (1393) نشان داد که دینداری و ابعاد آن رابطه مثبت و معناداری با تعهد زناشویی دارند و پیش بینی کننده مهمی برای تعهد زناشویی می­باشند؛ بدین صورت که حدود 30 درصد از تغییرات تعهد زناشویی توسط دینداری قابل تبیین می­باشد. طالب پور و همکاران (2014) نشان دادند که کمبود یا فقدان درک از ازدواج در بین زوجین، کمی اعتقادات و ارزش­های دینی و مشکلات عدیده­ اجتماعی- اقتصادی از بالاترین مسائل و مشکلات  زوج­هاست. می­توان از نتایج این پژوهش این­گونه نتیجه گرفت که دین و مذهب، از طریق معیار­های خود نسبت به ساماندهی ازدواج جوانان تاثیرگذارند و بنابراین تفاوت سلیقه­های مذهبی، ساماندهی ازدواج را به روشنی تحت تاثیر قرار می­دهد.  

دیگر نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که آداب و رسوم بر ازدواج و ساماندهی آن موثر است. در جوامع مختلف، آداب و رسوم متفاوتی رایج است. گاه عقاید یک جامعه با عقاید جامعه دیگر در تضاد می­باشد و این موضوع بخصوص در مسئله زناشویی قابل توجه است. در فرهنگ غرب اعتقاد به اصل آزادی جنسی، آداب و رسومی را موجب شده است که با عقاید جوامع اسلامی مغایر است و با اعتقادات مسلمانان همخوانی ندارد. دست دادن زن­ها و مردها اعم از محرم و نامحرم؛ معاشرت زنان و مردان نامحرم، تشکیل جلسات لهو و لعب مختلط، جدا شدن فرزندان از خانواده از سن 18 سالگی و گسیختگی رشته­های عاطفی آنان با والدین، اهمیت ندادن به صله رحم، عدم همیاری و قطع ارتباط­های خانوادگی از جمله این آداب و رسوم می­باشند. نتایج این تحقیق با تحقیقات برین (2014) و احمدی (1388) همخوان است. برین (2014)  بیان می­کند که رسوم و سنت­ها، نقش مهمی در ساماندهی ازدواج در جامعه سنتی داشته است و معمولا ازدواج در سنین کمتر و با شرایط سنتی و آداب و رسوم جمعی صورت می­گیرد. احمدی (1388) بر این باور بود که آداب و رسوم نقش مثبت و معنی­داری بر روی ساماندهی ازدواج داشته است. در این پژوهش به صراحت مشخص شده است که بسیاری از اختلافات، نتیجه جاری بودن آداب و رسوم مختلف در بین خانواده و اعضای آنها می­باشد. همچنین، آداب و رسوم، از طریق معیار­های خود بر ساماندهی ازدواج جوانان  تاثیرگذار است.

یکی دیگر از عواملی که بر ازدواج و ساماندهی موثر می­باشد، سنت است. امروزه به دلیل تغییرات اقتصادی و سیاسی بسیاری از ارزش­ها دست خوش تغییر و تحول شده­اند. این تغییرات نه تنها بعد اجتماعی زندگی انسان، بلکه خصوصی­ترین بخش­های زندگی انسان، از جمله ازدواج را نیز تحت تأثیر قرار داده­اند. این تأثیرها نه تنها مفهوم ازدواج، بلکه شیوه­ انتخاب همسر را نیز دگرگون کرده­اند. ازدواج­های گذشته (سنتی) توسط خانواده­ها تنظیم می­شدند و ازدواج پیوندی براساس قراردادهای میان دو خانواده بود و چارچوب مشخصی داشت. در ازدواج­های امروزی (مدرن) جوان­ها برای انتخاب همسر به خودشان حق می­دهند که آزادانه عمل کنند و همسرشان را بر مبنای ملاک­های مورد نظرشان انتخاب کنند. برخی از جوانان معایب ازدواج سنتی را بیش­تر از ازدواج مدرن می­دانند، زیرا می­گویند دختر و پسر می­خواهند تا آخر عمر با هم زندگی کنند نه خانواده­های شان! پس بهتر است که تصمیم­گیری به عهده­ خودشان باشد نه دیگران. عده­ای دیگر که هنوز هم بر بسیاری از اصول خانوادگی خود پای بند هستند، مسئولیت انتخاب همسر را به خانواده محول می­کنند و به گفته­ خودشان کسی دل سوزتر از خانواده خود نمی­شناسند که نگران آینده­ آنها باشند. این جوان­ها معتقدند وقتی خانواده­ها خودشان دست به انتخاب می­زنند یا شخصی را نشان می­کنند، مطمئنا از نظر اعتقادی و فرهنگی در سطح خودشان است. چهار زانو نشستن و استفاده از کلمات خاص در سخن گفتن و احیاناً دراز کشیدن و لم دادن در مجالس از آداب رایج است که به هیچ وجه این گونه رفتارها برای خانواده­های فرنگی قابل تحمل نیست و در نتیجه ازدواج­هایی که در چنین خانواده­هایی با آداب و رسوم متفاوت صورت می­گیرد، برای زوجین و خانواده­های آنان خوشایند نیست و گاه به صورت مشکل حادی خودنمایی می­کند که حلاوت زندگی را از زن و شوهر می­گیرد و خانواده­های وابسته را نیز ناراحت می­کند و به عکس العمل­های ناخوشایند وا می­دارد. این نتایج با تحقیقات احمدی (1388)که آداب و رسوم را در ساماندهی ازدواج موثر می داند، همخوانی دارد. تحقیقات ساه (2014) اشاره دارد که سنت­ها نقش مهمی در ساماندهی ازدواج در بین جامعه سنتی دارند و معمولا ازدواج در سنین کمتر و با شرایط سنتی و آداب و رسوم جمعی صورت می­گیرد. احمدی (1388) نیز نشان داد که سنت، نقش مثبت و معنی­داری بر روی ساماندهی ازدواج داشته است. در این پژوهش نشان داده شد که سنت، از طریق معیارهای خود نسبت به ساماندهی ازدواج جوانان تاثیرگذار است. در واقع، بسیاری از جوانان بر مبنای سنت موجود در جامعه پذیرای سنن خانوادگی و اصول فرهنگی- اجتماعی هستند و تن به ازدواج بر طبق موازین عرفی و سنتی می­دهند.

دیگر نتایج گویای این بود که اعتقادات و باورها بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارد. خانواده­هایی که به اصطلاح متجدد هستند و از فرهنگ غرب تقلید می­کنند، با خانواده­های سنتی نمی­جوشند. طبقات کارگر و مستضعف از آداب و رسوم و اعتقادات خاص خود پیروی می­کنند. افراد دارای اعتقادات مختلف نمی­توانند در زندگی موفق عمل نمایند و اختلافات عقیدتی می­تواند سبب ابتذال در ایجاد وصلت گردد. افراد با اعتقادات مذهبی، از نظر موازین ازدواج فاصله­ بسیاری با افراد با اعتقاد غیرمذهبی دارند. با توجه به بررسی نتایج تحقیقات روان‌شناسان و مشاوران خانواده می‌توان به صراحت تمام و با برهانی قاطع و منطقی پذیرفت که بین مذهبی بودن و انتخاب همسر مناسب و متعاقب آن رضایت‌مندی از ازدواج رابطه‌ای مثبت وجود دارد. نتایج این پژوهش با مطالعات ریکاردو (2014) همخوان است. ریکاردو (2014) بیان می­دارد که اعتقادات و باورها با تاثیر بر روی اندیشه افراد به صورت جمعی، تشکیل خانواده را یک امر مقدس و اجتماعی قلمداد می کند و سبب ساز ساماندهی ازدواج می­شود. به عبارت دیگر، اعتقادات و باورها از طریق معیارهای خود بر ساماندهی ازدواج تاثیرگذار هستند. افراد با اعتقادات نزدیک به هم در ازدواج سازگاری بیشتری دارند و موفق­تر می­توانند به امر ازدواج دست یابند.

همچنین، پژوهش حاضر نشان می دهد که مولفه نگرش خانواده بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارد. یکی از مهم­ترین روابطی که همسران را تحت تأثیر قرار می­دهد، رابطه­ خانواده­های آنها با یکدیگر است که اگر مناسب نباشد، زوجین دچار مشکل می­شوند. تنها زمانی رابطه خانواده­ها کمترین تأثیر را دارد که پسر و دختر افرادی مستقل و پخته باشند. شخصیت اخلاقی و معنوی افراد در خانواده شکل می­گیرد و ویژگی­های اخلاقی فرزندان، بازتاب تربیت خانوادگی آن­هاست- گاهی در خانواده­هایی با شرایط نامناسب، افرادی شایسته رشد می­یابد و برعکس در خانواده­های خوب، فرزندان نا صالح بار می­آیند. تناسب خانواده­ها بهتر است در این جنبه­ها باشد: اعتقادات مذهبی و دینی، عوامل فرهنگی، طبقه­بندی اقتصادی و اجتماعی. اگر وجوه مشترکی بین خانواده­ها نباشد، در اولین قدم این خود همسران هستند که آسیب می­بینند به خصوص اگر وجوه متفاوت یکدیگر را درک نکنند و نخواهند که درک بکنند و یا نتوانند درک بکنند. تحقیقات لی و چن (2014) اشاره دارد که نگرش خانواده نقش بسزایی در ساماندهی ویا انفعال نسبت به ازدواج در بین جوانان دارد و این تاثیر مثبت و معنی­دار است. این پژوهش نیز به نوبه خود با تحقیقات لی و چن سازگاری دارد؛ به طوری که نگرش خانواده یکی از فاکتورهای مهم و تاثیرگذار در سر گرفتن ازدواج است و از طریق معیارهای خود بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر می گذارد. 

همچنین، تحقیق حاضر نشان داد که ­نگرش دوستان بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارد. هایپرکلابز معتقد است که امروزه پیدا کردن فردی مناسب و ایده آل به منظور ازدواج کار بسیار مشکلی است، اما دوستان، خانواده و جامعه فـــشار زیادی به افراد مجرد تـحمـــیل می­کنند تا با فردی که آنها برایشان در نظر می­گیرند، ازدواج نمایند که در این میان نقش دوستان بسیار بارز است و حتی می­تواند این روند برعکس باشد. لی و چن (2014) نقش و نگرش دوستان در ساماندهی ازدواج افراد را مهم دانسته اند و بیان می­دارند که در بیشتر موارد وجود دوستان متاهل توانسته انگیزه ای برای ازدواج باشد. محبی (1390) نیز اشاره کرد که نگرش دوستان نقش مثبت و معنی داری بر روی ساماندهی ازدواج دارد. می­توان از نتایج این پژوهش این­گونه نتیجه گرفت که نگرش دوستان، از طریق معیارهای خود نسبت به ساماندهی ازدواج تاثیرگذار است و مولفه نگرش دوستان بر ساماندهی ازدواج جوانان اثر دارد؛ یعنی در بیشتر موارد نگرش و تشویق­های دوستان سبب ازدواج افراد و تشکیل زندگی زناشویی شده است.

نتایج پژوهش نیز نشان داد که تحصیلات بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارد. میزان تحصیلات عامل مهمی در زندگی زناشویی است. بنابراین در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد. مشاوران باید مراجعان را با اهمیت موضوع تحصیل در امر همسر گزینی آشنا سازند و در موارد مختلف به شرح زیر عمل نمایند. با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد، در زندگی زناشویی مشکلی ایجاد نمی­شود. معمولاً مردانی که تحصیلات عالی دارند، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه، در صورت هماهنگی سایر عوامل می­پذیرند. مواردی دیده می­شود که مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی، همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می­کند و مایل نیست که او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد، ولی به هر حال پایین­تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر اغلب مشکل اساسی ایجاد نمی­کند. اما اگر دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای تحصیلات پایین­تر باشد، این احتمال وجود دارد که مشکلات عمده­ای برای آنها به وجود بیاورد. در این زمینه نتایج مطالعات سیمون (2012) و مرتون (2015) نشان دادند که تحصیلات سبب ایجاد نگرش جامعی در افراد نسبت به تحولات اجتماعی، روابط اجتماعی، درک شرایط و زمینه­ساز عمل به رفتارهای اجتماعی نظیر ازدواج است. رابر (2015) در پژوهش خود اشاره داشت که تحصیلات نقش مثبت و معنی­داری بر روی ساماندهی ازدواج داشته است. در این زمینه نیز پژوهش صورت گرفته با پژوهش­های مذکور همخوانی داشته است؛ بدان معنی که مولفه تحصیلات در ساماندهی ازدواج نقش مثبت و موثری دارد و می­توان گفت که مولفه تحصیلات بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارد. 

همچنین نتایج حاکی از آن بود که مولفه وضعیت اقتصادی بر ساماندهی ازدواج جوانان تاثیر دارد. اختلاف سطح اقتصادی در دو خانواده که قصد ازدواج دارند، باید مورد توجه قرار گیرد. توجه نمودن به وضعیت اقتصادی همسر انتخابی از ناحیه جوانان در آستانه ازدواج در روند زندگی محکم و پایدار از اهمیت بالایی برخوردار می­باشد، چرا که بعضی مواقع مشاهده می­ گردد که علت جدایی­ها و طلاق­ها و اختلاف­هایی که لذت بخشی زندگی را از افرادی سلب نموده، عدم توجه به مسائل اقتصادی خانواده همسر بوده است. اودین و همکاران (2012) نشان دادند که عوامل اقتصادی و اجتماعی  تحت تاثیر اندازه خانواده در بین جامعه قرار    می گیرند و با روند ازدواج شخص ارتباط مستقیم دارند. ویرا و همکاران[8] (1987) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که برخلاف باورهای رایج، وضعیت اقتصادی همسران به تنهایی نمی­تواند نگرش آنها را به سوی درآمد شوهران نشان دهد، بلکه احترام متقابل نیز عامل تعیین کننده­ای در این راستاست. نتایج مطالعات سیمون (2012) و مرتون (2015) حاکی از آن بودند که وضعیت اقتصادی با ساماندهی ازدواج و تقویت رویکرد به آن موثر است.

در پایان، با توجه به نتایج آزمون فریدمن می­توان اذعان داشت که عوامل مختلفی مانند وضعیت اقتصادی، تحصیلات، دین و مذهب، مهارت اجتماعی و نگرش دوستان بیشترین ضریب تاثیر را بر شکل­گیری ازدواج بین جوانان دارند- در صورتی که کمترین تاثیر در این روند مربوط به فاکتور سنت و بعد از آن مرتبط با نگرش خانواده می­باشد. همچنین، عوامل فرهنگی- اجتماعی- علیرغم هجمه­های بی امان رسانه­های جهانی- همچنان زنده و پویا هستند و نقش مهمی را ایفا می نمایند. دنیای امروز دنیای اندیشه، خلاقیت و پیشرفت­های عینی است و در شرایطی که انسان­ها به ویژه جوانان در پی راهکارهایی برای توانمندسازی خویش در حوزه علم، بهره­مندی از تکنولوژی، نقش آفرینی عینی در بخش­های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جهان پیرامونی خویش هستند و دانایی، نرم افزار محوری توسعه پایدار در جهان نوین معرفی شده است، ترویج خواب و خیال، بسط شهودهای غیر موثق، گسترش ارتباطات ساختگی با قدسیان بنام دین خداوندی و عملا بازگشت به دوران پیشا روشن­گری نمی­تواند پاسخگوی نسل جوان باشد.

با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می­شود که خانواده­ها بیشتر به فرزندان و ارتباطات آنها اهمیت دهند و بر سنن و رسومی که در جامعه و در بین آنها رایج می­باشد اکتفا ننمایند. در واقع، مراکز آموزشی و مشاوره به خانواده­های دختر و پسرهای متمایل به ازدواج نیز می­تواند در جهت تسهیل در امر ازدواج موثر باشند. اقتصاد و شرایط مالی نیز یکی از قویترین عامل­ها در جریان شکل­گیری ازدواج بین طرفین می­باشد. بنابراین مشاوره در امر آگاه سازی طرفین برای از بین بردن اختلافات در آینده سبب عامل مذکور می­تواند بسیار مفید و کارساز باشد.

 

  • منابع

     

     

    • Brian, Guy. (2014). "What causes marrying?". Professional Work, Imperfection Removal, Touch Up Work, Protection, General Detailing, Top Detailing Articles. Coatings Tweet.
    • Grossbard, Sh. (2007). "The Economics of Marriage". San Diego State University, pp 1-30
    • Hellerstein, J. K., & Morrill, M. S. (2011). "Dads and daughters the changing impact of fathers on women’s occupational choices". Journal of Human Resources, 46(2), 333-372.
    • Kumchulesi, G., Palamuleni, M., & Kalule-Sabiti, I. (2011). "Factors affecting age at first marriage in Malawi". In Sixth African Population Conference, Ouagadougou-Burkina Faso (pp. 5-9).
    • Leverett, Marcus. (2014). "10 comments on Coating Application: How To Reduce Marrying?". Professional Work, Imperfection Removal, Touch Up Work, Protection, General Detailing, Top Detailing Articles, Coatings Tweet.
    • Leverett, A. R., McKay, A. I., & Cole, M. L. (2015). The stabilization of gallane and indane by a ring expanded carbene. Dalton Transactions, 44(2), 498-500.
    • Mertn. H. (2015). "On gold diggers: Status gain or loss in age heterogamous marriages".  Journal of Aging Studies, Vol. 1, No. 1, pp. 51-64.
    • Sah, R. B., Gaurav, K., Baral, D. D., Subedi, L., Jha, N., & Pokharel, P. K. (2014). "Factors affecting early age marriage in Dhankuta Municipality, Nepal". Nepal Journal of Medical Sciences, 3(1), 26-30.
    • Simon, A. (2012). "Class, Gender and Marriage". Review of Economic Dynamics, Vol. 10, No. 4, pp. 549-575.
    • Uddin, M. T., Nicolas, Y., Olivier, C., Toupance, T., Servant, L., Müller, M. M. & Jaegermann, W. (2012). "Nanostructured SnO2–ZnO hetero junction photo catalysts showing enhanced photo catalytic activity for the degradation of organic dyes". Inorganic chemistry, 51(14), 7764-7773.
    • Vera, H.; Felix M.; Berardo, D. and Berardo H.(1987). "On gold diggers: Status gain or loss in age heterogamous marriages". Journal of Aging Studies, Vol. 1, No. 1, pp. 51-64.