نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد مدیریت اجرایی، گروه مدیریت اجرایی، واحد الکترونیکی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 عضو هیآت علمی، گروه مدیریت اجرایی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
چکیده
سرمایه اجتماعی مانند سرمایههای دیگر، بستر مناسب را برای دسترسی به فرصتها و اهداف زندگی آماده می سازد و یکی از منابع مهم موفقیت سازمانی و اجتماعی محسوب میشود. در عصر حاضر، مدیران برای توسعه، بیشتر از آنکه به سرمایههای فیزیکی و انسانی نیازمند باشند، به سرمایه اجتماعی نیاز دارند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر آمادگی سازمان برای پیاده سازی مدیریت دانش در وزارت ورزش و جوانان بوده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان بخش ستادی وزارت ورزش و جوانان تشکیل میدهند که تعداد آنها 480 نفر بود. حجم نمونه براساس فرمول نمونهگیری کوکران برابر 214 نفر تعیین شد. در این تحقیق به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که روایی این پرسشنامه از طریق روایی محتوایی و پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. در بررسی روابط نیز از تحلیل مسیر در قالب مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج این بررسیها نشان داده است که بین بعد رفتاری سرمایه اجتماعی و ابعاد تولید، انتشار، ذخیرهسازی و به کارگیری دانش رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین، رابطه معنیداری بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و ابعاد تولید، انتشار، ذخیرهسازی و به کارگیری دانش مشاهده می شود. بنابراین، فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر رابطه دار بودن دو متغیر سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش مورد تأیید قرار گرفته است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Effect of Social Capital on Readiness to Implementation of Knowledge Management in Ministry of Sport and Youth
نویسندگان [English]
- Masumeh Mohammad Hasan 1
- Amir Babak Marjani 2
1 Master Degree in Adminstrative Management, Adminstrative Management Department, Electronic Campus, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Academic Member, Adminstrative Management Department, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Social capital, like other capitals, has prepared a suitable platform for access to opportunities and goals of life and is one of the key sources of organizational and social success. In modern times, managers need more social capital than they require physical and human capital. The study is to examine the effect of social capital on the organization's readiness to implement knowledge management in the Ministry of Sports and Youth. The statistical population of this study is made up of all staff members of the Ministry of Sports and Youth, which numbered 480 people. With regard to this issue, according to the Cochran sampling formula, the sample size is set at 214 people. In this research, a questionnaire was used to measure the variables of the research. The validity of this questionnaire was confirmed through content validity and reliability based on the Cronbach's alpha coefficient. The relationship analysis also uses path analysis in the form of structural equation modeling and SPSS software. The results showed that there was a meaningful relationship between the social behavioral dimension of social capital and the dimensions of production, use and dissemination of knowledge. There was also a significant relationship between the cognitive dimension of social capital and the dimensions of production, application, implementation and dissemination of knowledge. Therefore, the main hypothesis of the research is that the two variables of social capital and knowledge management are correlated.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Social Capital
- Organization's Readiness
- Knowledge Management and Ministry of Sports and Youth
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر آمادگی سازمان برای پیادهسازی مدیریت دانش در وزارت ورزش و جوانان
معصومه محمدحسن[1]
امیربابک مرجانی[2]
تاریخ دریافت مقاله: 20/3/1397
تاریخ پذیرش مقاله:1/5/1397
مقدمه
دنیای کسب و کارهای کنونی بهشدت در حال تغییر است. سرعت این تغییر به صورتی است که گاهی ماهرترین مدیران نیز نمیتوانند پیشبینیهای لازم را برای انطباق با این تغییرات اعمال نمایند(ماتوسیاک و همکاران،2017).
هولت آمادگی را پیش نیاز ضروری برای سازمان برای اینکه در مواجه با تغییر سازمانی موفق باشد، تعریف کرده است. پیادهسازی مدیریت دانش مستلزم این است که عوامل سازمانی مختلف از جمله: ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، تکنولوژی و منابع انسانی ویژگیهای خاصی داشته و از انسجام لازم برخوردار باشند. بنابراین، ناهماهنگی در بین این عوامل، مانع پیاده سازی موفقیتآمیز مدیریت دانش خواهد بود. به بیان دیگر، شناخت عوامل سازمانی از حیث ویژگیهای لازم برای پیادهسازی مدیریت دانش میتواند بنیان مستحکمی را برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد (هولت، 2012). مدیریت دانش به یک محیط فناوری مؤثر برای خودکار کردن فرایندها و پشتیبانی از هماهنگی و نظم وابسته است. مدیریت دانش، فرصت مناسبی را برای بهسازی عملکرد کارکنان، ارتقای تصمیم گیری، بهبود اثربخشی و کارایی سازمان، بهبود روند نوآوری و خلاقیت، تسریع خدمات رسانی به جامعه در اختیار سازمانها قرار میدهد.
حال این سؤال مطرح میشود که این سطح از تغییرات را چگونه میتوان پوشش داد و براستی راهکار مدیران موفق برای آن چه میباشد؟
وزارت ورزش و جوانان به عنوان یک وزارتخانه بزرگ در ایران، حجم بالایی از نیروی انسانی را چه در حوزه کارکنان فعلی و چه در حوزه خدماتگیرندگان این وزارتخانه (جوانان و ورزشکاران)- که از سرمایههای بالای این مجموعه هستند- دارا میباشد. اما، اجرای مدیریت دانش در مجموعه فوق همانند بسیاری از مجموعههای دولتی با مشکلات متعددی روبهرو بوده است که به نظر محقق میتوان یکی از زمینههای اصلی این موضوع را در حوزه سرمایه اجتماعی متصور بود. در این زمینه معمولاً دانش ایجاد شده توسط کارکنان در یک مسیر سیستماتیک در سازمان جریان نمییابد و افراد کمتر حاضر به انتقال این دانش و درنهایت کاربست آن میباشند. با اینحال در برخی موارد نیز این فرآیند انجام
میشود، اما اثربخشی لازم را در سازمان ندارد که به نظر میرسد این موضوع را باید بیشتر در مباحث اجتماعی دنبال نمود.
در همین ارتباط باید بیان نمود که در وزارت ورزش و جوانان ثبت تجربیات انجام نمیشود. مشکل حاضر وزارت ورزش و جوانان این است که تجربیات و دانش مدیران و کارشناسان وزارت درحوزههای مختلف ثبت و ضبط نمیشود و درنتیجه در اختیار دیگران قرار نمیگیرد، بنابراین، با ورود افراد جدید به وزارتخانه امکان بهرهبرداری از تجربیات گذشته در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای آتی امکانپذیر نمیباشد. این امر موجب آزمون و خطا در برنامهریزیها و اقدامات خواهد شد و عدم اثربخشی فعالیتها و اقدامات طرحریزیشده برای کارکنان و خدماتگیرندگان وزارتخانه را به همراه خواهد داشت. هم اکنون، در وزارت ورزش و جوانان برنامهریزی و هدفگذاری خاصی برای حل این مشکل و بهبود وضعیت موجود ندارد که این امر موجب میشود که کارایی و اثربخشی سازمان نه تنها بهبود نیاید، بلکه درطول زمان با کاهش رو به رو شود.
همچنین، به علت عدم وجود سیستم ثبت و ضبط، اشتراک دانش و تجربیات توسط کارکنان انجام نمیگیرد و به علت فقدان سیستم پاداشدهی، انگیزه و تمایلی برای اشتراکگذاری و تسهیم اطلاعات بین کارکنان وجود ندارد.
عوامل دیگری که در اجرا نشدن مدیریت دانش در وزارتخانه دخیل هستند، شامل موارد زیر میباشند:
- فرهنگ سازمانی؛
- عدم شناخت مدیران ارشد نسبت به اهمیت مدیریت دانش در توسعه و بهبود عملکردهای وزارتخانه؛
- عدم برخورداری از فناوری مناسب و فقدان بسترهایی آموزشی مناسب در حوزه فناوری اطلاعات.
حال با طرح این موارد، این سؤال مطرح می شود که آیا مدیریت صحیح سرمایههای اجتماعی سازمان میتواند زمینه اجرای اثربخش و کارایی مدیریت دانش را درتمامی ابعاد مورد بررسی ایجاد نماید؟ و اساساً چه راهکارهایی برای دستیابی به این موضوع قابل ارائه میباشد؟
پیشینه پژوهش
موغنی و همکاران(1394) در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی شیراز» بیان نموده اند که این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش 1300 نفر از کارکنان شاغل در حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بودند. پس از نمونهگیری از طریق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 296 نفر برآورد شد. برای سنجش مؤلفههای پژوهش از دو پرسشنامه استفاده شد: پرسشنامه اول برای سنجش میزان سرمایه اجتماعی و پرسشنامه دوم، پرسشنامه استاندارد برای سنجش مدیریت دانش بود. پایایی پرسشنامه سرمایه اجتماعی از طریق ضریب آلفای کرونباخ، 682/0 و پایایی پرسشنامه مدیریت دانش،803/0 برآورد شد و برای تعیین روایی پرسشنامهها از نظر استادان این رشته بهره گرفته شد- دادهها براساس آمار توصیفی و استنباطی و ضریب همبستگی اسپیرمن و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 190، تحلیل شد. نتایج این تحقیق نشان داده است که کارکنان رسمی با 5/50 درصد بیشترین فراوانی تحقیق را تشکیل دادند. همچنین، کارکنان دارای مدرک کارشناسی با 5/50 درصد، بیشترین فراوانی را داشتند. مقادیر بهدست آمده برای همه متغیرها نشان میدهد که رابطه مثبت و معناداری بین سرمایه اجتماعی و ابعاد مدیریت دانش وجود دارد و با تأیید رابطه معناداری آماری، هر4 فرضیه فرعی تحقیق تأیید میشود.
استاک و عبدالملکی(1393) در تحقیقی با عنوان «بررسی و تبیین تأثیر سرمایه اجتماعی بر نوآوری با تأکید بر نقش میانجی مدیریت دانش» بیان نموده اند که هدف از مقاله حاضر، طراحی، تدوین و ارزیابی مدل علّی خلاقیت و نوآوری با تأکید بر نقش واسطهای مدیریت دانش و تحلیل روابط فرهنگ سازمانی و سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش و رابطه مدیریت دانش با خلاقیت و نوآوری است. جامعه پژوهش را کارکنان ادارات آموزش و پرورش استان کردستان تشکیل میدهند که از این جامعه، نمونهای با حجم 278 کارمند با شیوه تصادفی– طبقهای انتخاب شدند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی و از نوع همبستگی و به روش مدلیابی معادلات ساختاری است. جهت سنجش متغیرها، پرسشنامههای فرهنگ سازمانی دنیسون، سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، خلاقیت و نوآوری بهکار گرفته شدند. نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی اثر مثبت و معناداری بر سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش دارد. همچنین، فرهنگ سازمانی و سرمایه اجتماعی اثر مثبت و معناداری بر مدیریت دانش دارند و مدیریت دانش اثر مثبت و معناداری بر خلاقیت و نوآوری دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان میدهد خلاقیت بر نوآوری اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، مدل علّی خلاقیت و نوآوری با تأکید بر نقش واسطهای متغیر مدیریت دانش تأیید میشود. زارعی و بردبار(1392) در تحقیقی با عنوان «بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر ارتقای سطح مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان یزد» بیان
نمودهاند که در پژوهش حاضر، تلاش محققان بر آن بوده است تا با مبنا قرار دادن رویکرد ناهاپیت و گوشال(1998) به مقوله سرمایه اجتماعی سازمانی، تأثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان یزد را تجزیه و تحلیل کنند. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان سازمان بهزیستی استان یزد بودند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 81 نفر تعیین شدند و برای دستیابی دقیق به افراد مورد مطالعه، از روش تصادفی طبقهای استفاده گردید. همچنین، برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای استاندارد مدیریت دانش فیلیوس و همکارانش(2000) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال(1998) استفاده شد. برای تعیین پایایی ابزار گردآوری دادهها، از روش آلفای کرونباخ به کمک نرم افزار SPSS 15.0 استفاده گردید. یافتههای پژوهش حاضر، حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی سازمانی وجود دارد؛ بهطوری که بهبود مؤلفههای سرمایه اجتماعی سازمانی به توسعه مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان یزد منجر میشود. گسترش سرمایه اجتماعی در سازمان بهزیستی استان یزد، بر توسعه مدیریت دانش تأثیر بسزایی دارد؛ بهگونهای که بهبود سرمایه اجتماعی در سازمان، موجبات کسب، خلق و انتقال دانش در سازمان را فراهم میآورد.
دیانی و همکاران(1391) در بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بیان نموده است که سرمایة اجتماعی از طریق تسهیل، ترکیب و مبادلة منابع دانشی سازمان و همچنین، با فراهمآوری شرایط لازم از جمله ایجاد اعتماد و تعامل بین اعضای سازمان باعث توسعه مدیریت دانش در سازمان میشود. از اینرو، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش، مورد توجه این پژوهش قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد تشکیل میدهند. این پژوهش از نوع کاربردی بود و با روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، دو پرسشنامه بود: پرسشنامة اول برای سنجش میزان سرمایه اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت. این پرسشنامه بر اساس مدل«ناهاپیت و گوشال»(1998) طراحی شده است که سرمایه اجتماعی را به سه بعد شناختی، رابطهای و ساختاری تقسیم میکند. پرسشنامه دوم، توسط پژوهشگر طراحی و برای بررسی میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانهها مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد بین میزان سرمایه اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از میان ابعاد مدیریت دانش، سرمایه اجتماعی بیشترین ارتباط را با بُعد تولید دانش دارد و کمترین ارتباط نیز میان سرمایه اجتماعی و بعد ارائه دانش به چشم می خورد. همچنین، بین ابعاد شناختی، رابطهای و ساختاری سرمایه اجتماعی با میزان اجرای مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری برقرار است و در میان ابعاد سرمایه اجتماعی، بُعد رابطهای سرمایه اجتماعی بیشترین ارتباط را با میزان اجرای مدیریت دانش دارد. الوانی و همکاران(1386) در تحقیقی با عنوان «نقش سرمایه اجتماعی در توسعه مدیریت دانش سازمانی» بیان نموده اند که این مقاله نقش و تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه مدیریت دانش و پنج فرایند اصلی آن شامل کسب، ثبت، خلق، انتقال و کاربرد دانش را بررسی میکند. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت دادهپردازی ایران تشکیل میدادند و اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شد. یافتههای پژوهش نشاندهنده ماهیت متفاوت اقدامات مدیریت دانش است. بر این اساس، اقدامات سخت و اقدامات نرم مدیریت دانش از یکدیگر متمایز شدهاند. تأثیر سرمایه اجتماعی نیز بر توسعه مدیریت دانش بسته به ماهیت و نوع این اقدامات، متفاوت بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد وجود سرمایه اجتماعی در گروههای سازمانی شرکت دادهپردازی ایران بر توسعه فعالیتهای نرم مدیریت دانش(شامل فعالیتهای انتقال و خلق دانش) تاثیرگذار بوده است. با اینحال، رابطه معناداری را با توسعه فعالیتهای سخت مدیریت دانش(شامل فعالیتهای کسب، ثبت و کاربرد دانش) نشان نداده است.
رمدان و همکاران(2017) در تحقیقی با عنوان«سرمایه فکری، مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور اردن» به بررسی این موضوع در این بخش پرداخته است. در این تحقیق از 281 سوال در قالب یک پرسشنامه استفاده شد که با بهره گیری از روشهای رگرسیونی ارتباط بین متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داده است که ارتباط معنیداری بین سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش وجود دارد.
چویی(2016) به بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و رفتار انتشار دانش در آژانسهای دولتی آمریکایی پرداخته است. در بررسی این موضوع از ابزار پرسشنامه و همچنین، تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان داد که ارتباط معناداری بین سرمایه اجتماعی و رفتار انتشار دانش کارکنان وجود دارد.
هو و همکاران(2006) به تأثیر انگیزش فردی و سرمایه اجتماعی بر تمایل کارکنان به تسهیم دانش ضمنی و آشکار در صنایع مختلف پرداختهاند. نتایج نشان داد که پاداش سازمانی، تأثیری منفی بر تمایل به تسهیم دانش ضمنی، اما تأثیری مثبت بر تمایل به تسهیم دانش آشکار داشته است. همچنین، نتیجه تحقیق نشان داده است که سرمایه اجتماعی بهطور معناداری بر افزایش تمایل کارکنان به تسهیم دانش ضمنی و آشکار تأثیر داشته است.
چن(2004) در تحقیق خود به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش در شرکتهای مختلف پرداخته و ابعاد سرمایه اجتماعی را شامل شبکه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و اهداف تسهیم درنظر گرفته است- ولی مفهوم مدیریت دانش را بهطور کلی درنظر گرفته است. نتیجه تحقیق نشان داده است که شبکه اجتماعی و اهداف تسهیم رابطه معناداری با تسهیم دانش سازمانی دارد، اما اعتماد اجتماعی تأثیر مستقیمی بر تسهیم سازمانی ندارد.
تنگ و داس(2002) در بررسی ارتباط بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی بیان نمودهاند که وجود سرمایه اجتماعی در سازمان بر تسهیم و انتقال دانش در میان اعضای شبکهها تأثیرگذار است. تنک و داس(2002) نشان داده اند وجود سرمایه اجتماعی در سازمان بر تسهیم و انتقال دانش در میان اعضای شبکه ها تأثیرگذار است.
وون ادلر(2002) در پژوهش خود نشان دادهاند که میان سرمایه اجتماعی و انتقال دانش ارتباط معناداری وجود دارد. لئونارد و همکاران(2010) به شواهد مناسبی مبنی بر ارتباط میان سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش دست یافتهاند. با اینحال، آنها در پژوهش خود مدیریت دانش را بهطور کلی و بدون تفکیک ابعاد گوناگون آن مدنظر قرار دادهاند.
مدل مفهومی پژوهش
مدل مفهومی این تحقیق بر اساس مقاله چویی(2016) و همچنین، مدل عمومی مدیریت دانش نوناکا ترسیم شده است. چویی، سرمایه اجتماعی را در دو بعد اصلی سرمایه اجتماعی رفتاری و شناختی دستهبندی نموده است. همچنین، نوناکا مدیریت دانش را در چهار بعد تولید، انتشار، ذخیرهسازی و به کارگیری دستهبندی نموده است. این مدل مفهومی در قالب شکل زیر ارائه شده است:
(چویی،2016)
( نوناکا،2010)
شکل 1: مدل مفهومی( چویی و نوناکا،2016)
فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی
سرمایه اجتماعی بر آمادگی سازمان برای پیادهسازی مدیریت دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
فرضیات فرعی
- بعد رفتاری سرمایه اجتماعی برتولید دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
- بعد رفتاری سرمایه اجتماعی بر انتشار دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
- بعد رفتاری سرمایه اجتماعی بر ذخیرهسازی دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
- بعد رفتاری سرمایه اجتماعی بر به کارگیری دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
- بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر تولید دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
- بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر انتشار دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
- بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر ذخیرهسازی دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
- بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر بگارگیری دانش در وزارت ورزش و جوانان اثرگذار است.
روششناسی پژوهش
روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی پیمایشی میباشد. همچنین، این تحقیق از نظر هدف کاربردی میباشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارشناسان ستاد مرکزی وزارت ورزش و جوانان تشکیل میدادند. حجم جامعه آماری تحقیق 480 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 214 نفر تعیین شد که به روش نمونهگیری تصادفی ساده شناسایی و با ابزار پرسشنامه ای با مشخصات زیر مورد آزمون قرار گرفتند:
جدول 1: مشخصات پرسشنامه ها
نام پرسشنامه |
طیف گزینه |
منبع |
روایی و پایایی |
مدیریت دانش |
5 گزینهای لیکرت |
چویی(2016) |
Alpha Cronbach |
سرمایه اجتماعی |
5 گزینهای لیکرت |
چویی(2016) |
Alpha Cronbach |
در این تحقیق به منظور بررسی روایی ابزار تحقیق از روش cvr استفاده شده است. نتایج این بررسیها نشان از روایی ابزار تحقیق داشته است. همچنین، در این پژوهش جهت برآورد پایایی از روش آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شده است که مقدار ضریب الفای کرونباخ پرسشنامه مدیریت دانش 721/0 و سرمایه اجتماعی 745/0 محاسبه شده است و نشان از پایایی ابزار تحقیق دارد. همچنین، جدول زیر نشاندهنده وضعیت پایایی ابزار تحقیق در بخشهای مختلف میباشد:
جدول 2: پایایی ابزار تحقیق
نام مولفه |
ضریب آلفا |
قبول/ رد پایایی |
تولید دانش |
712/0 |
تایید |
ذخیره سازی دانش |
723/0 |
تایید |
انتشار دانش |
745/0 |
تایید |
به کارگیری دانش |
701/0 |
تایید |
مولفه رفتاری سرمایه اجتماعی |
725/0 |
تایید |
مولفه شناختی سرمایه اجتماعی |
768/0 |
تایید |
کل پرسشنامه |
738/0 |
تایید |
در این تحقیق از روشهای زیر به منظور تحلیل اطلاعات استفاده شده است:
آمارتوصیفی
در این بخش اطلاعات جمعیت شناختی اعضای نمونه آماری همچون تحصیلات با استفاده از جداول و نمودارها تحلیل میگردد.
آماراستنباطی
در این بخش با استفاده از آزمونهای زیر فرضیههای تحقیق بررسی میشود:
- استفاده از آلفای کرونباخ به منظور پایایی پرسشنامه؛
- استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به منظور انجام تجزیه و تحلیلهای مورد نظر و تآیید یا رد فرضیات تحقیق.
در این پژوهش جهت ارزیابی روایی سازه از نتایج تحلیل عاملی تأییدی(CFA) استفاده میشود. درCFA شاخصهای متعدد برازندگی مدل میتواند روایی سازه را مشخص کنند. با استفاده ازنرم افزار ایموس برای هر یک از متغیرهای مکنون به همراه هر یک از عوامل آن تحلیل عاملی تأییدی اجرا و مقادیر شاخص های 2χ ،NFI ،GFI، RMSEA و SRMR ، NNFI محاسبه میشود. برای بهدست آوردن ماتریس الگو از شیوه استخراج بزرگنمایی بیشینه و چرخش غیرمتعامد پروماکس به سبب امکان مستقل نبودن عوامل از یکدیگر استفاده میشود.
یافته های پژوهش
در این تحقیق ابتدا به بررسی وضعیت جمعیتشناختی نمونه تحقیق پرداخته شده است. در بررسی وضعیت تحصیلات افراد میتوان بیان نمود که 43 درصد افراد دارای مدرک لیسانس و 57 درصد دارای مدرک فوقلیسانس و بالاتر میباشند. در بررسی وضعیت سابقه کاری افراد نیز میتوان بیان نمود که 4/3 درصد افراد دارای زیر 5 سال ، 47/15 درصد افراد بین 5 الی 10 سال، 91/24 درصد افراد بین10 الی 15 سال، 21/33 درصد افراد بین 15 الی 20 سال و 01/23 درصد افراد بالاتر از 20 سال سابقه کاری داشتند.
مدل معادلات ساختاری
پس از بررسی و تایید مدل اندازهگیری، مدل تحقیق ترسیم و روابط بین متغیرهای پنهان- که درواقع همان فرضیات پژوهشی میباشند- مورد بررسی قرار میگیرند. در این مورد ابتدا از شاخصهای برازش اطمینان حاصل میشود و سپس به بررسی روابط مفروض بین متغیرهای پنهان پرداخته خواهد شد.
نمودار 2: مدل معادله ساختاری تحقیق
در ادامه به بررسی شاخصهای برازش مدل میپردازیم.
جدول 3: شاخصهای برازش مدل معادله ساختاری
شاخص |
مقدار کسب شده |
وضعیت |
CMIN/df |
567/2 |
قبول |
RMSEA |
0745/0 |
قبول |
با توجه به جدول فوق، کلیه شاخصهای مورد بررسی به منظور ارزیابی برازش مدل عاملی تأییدی مورد پذیرش قرار گرفتهاند. با توجه به این مطلب میوان بیان نمود که برازش این مدل تایید شده است.
در جدول زیر میزان ضرایب رگرسیونی که بیانگر میزان اثرگذاری مؤلفهها بر یکدیگر است و معناداری این ضرایب بهطور خلاصه آورده شده است.
جدول 4: ضرایب رگرسیونی مولفههای تحقیق (آزمون فرضیات)
فرضیه |
تاثیر مولفه |
بر مولفه |
ضریب رگرسیونی |
عدد معناداری |
نتیجه |
1 |
سرمایه اجتماعی |
مدیریت دانش |
48/0 |
85/5 |
تائید |
بررسی ارتباط بین مولفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش
در این بخش بعد از محاسبه میانگین ابعاد سرمایه اجتماعی، ارتباط بین این ابعاد با مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفته است.
نمودار 3: ارتباط بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش
در ادامه نتایج تحلیل ارتباط بین این متغیرها به تفصیل ارائه شده است:
جدول 5: ارتباط بین متغیرهای تحقیق
مستقل |
وابسته |
Estimate |
S.E. |
C.R. |
P |
تایید/ رد ارتباط |
|
رفتاری |
<--- |
تولید دانش |
25/0 |
22/0 |
87/2 |
*** |
تایید |
رفتاری |
<--- |
پیاده سازی |
08/0 |
12/0 |
11/1 |
*** |
رد |
رفتاری |
<--- |
انتشار دانش |
48/0 |
32/0 |
85/6 |
*** |
تایید |
رفتاری |
<--- |
ذخیره سازی دانش |
53/0 |
38/0 |
12/7 |
*** |
تایید |
شناختی |
<--- |
تولید دانش |
58/0 |
42/0 |
35/7 |
*** |
تایید |
شناختی |
<--- |
پیاده سازی |
53/0 |
37/0 |
11/7 |
*** |
تایید |
شناختی |
<--- |
انتشار دانش |
58/0 |
43/0 |
34/7 |
*** |
تایید |
شناختی |
<--- |
ذخیره سازی دانش |
48/0 |
31/0 |
86/6 |
*** |
تایید |
درباره فقدان ارتباط بین بعد رفتاری سرمایه اجتماعی و پیاده سازی دانش میتوان بیان نمود که در سازمان به وضوح میتوان مشاهده نمود که رفتارهای اجتماعی افراد در سطوح مختلف بهصورت یک فعالیت تیمی به استفاده از دانش تولید شده سایرین منجر نمیشود و درواقع، افراد کمتر از دانش تولید شده در رفتارهای روزمره خود به منظور اصلاح رفتاری استفاده میکنند.
بحث و نتیجهگیری
فرضیه1: نتایج بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش
نتایج این تحلیل نشان داد که با بهبود سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش را نیز میتوان بهبود بخشید. در همین زمینه باید بیان نمود که توسعه سرمایه اجتماعی در سازمان بر توسعه فرایند مدیریت دانش بویژه از بعد خلق و انتقال دانش تاثیرگذار است. وجود سرمایه اجتماعی در سازمان و تعامل اثربخش میان افراد سازمان موجب تسهیل تضارب بیشتر آرا، انتقال دانش و خلق دانش در سازمان خواهد شد. سازمانها برای مدیریت اثربخش دانش سازمانی خویش باید در جهت تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل در میان کارکنان خویش تلاش کنند. سرمایهگذاری سازمانها در توسعه سرمایه اجتماعی، از طریق آموزش ارتباطات اثربخش، بهبود فرایند ارتباطات و تعامل میان کارکنان و مدیران در داخل و خارج سازمان، ایجاد فرهنگ و جوی آکنده از همکاری، اعتماد متقابل و کار تیمی و گروهی، همگی موجب توسعه سرمایه اجتماعی سازمان و حرکت سازمان به سمت سازمانی نوآور و یادگیرنده خواهد شد. با اینحال، در توسعه و مدیریت مناسب دانش سازمانی عوامل و ابعاد ساختاری و فناوری از اهمیت زیادی برخوردار است. چنانچه سازمان بخواهد مدیریت دانش را در سازمان خویش بکارگیرد، باید علاوه بر بهبود ارتباطات و تعامل اثربخش میان اعضای سازمان و شبکهها و گروههای سازمانی، زیرساختهای ضروری شامل فرایندها، سیستمها و فناوریهای لازم را برای کسب، نگهداشتن و به کارگیری دانش سازمانی فراهم آورد. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران (1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران(2017)، چویی(2016)، وونادلر(2002) و چن(2009) همخوان میباشد. با توجه به این موارد پیشنهاد میشود تا با استفاده و بهبود سرمایه اجتماعی در دو بخش رفتاری و شناختی زمینههای لازم را برای مدیریت صحیح و اثر بخش در سازمان فراهم گردد.
فرضیه2: نتایج بررسی رابطه بین بعد رفتاری سرمایه اجتماعی و تولید دانش
یکی از ساختارهایی که میتواند به تولید دانش در سازمانها کمک نماید، ایجاد روحیه تولیدی دانش ضمنی و عینی براساس رفتارهای آگاهانه کارکنان میباشد. در اینصورت با تشویق ارائه رفتارهای مثبت از سوی کارکنان میتوان زمینههای تولید دانش سازمانی را ایجاد نمود. بنابراین، برای دستیابی به این مهم استفاده از الگوهای مثبت رفتاری و پاداشدهی به این الگوها میتواند مؤثر واقع شود. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران(1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، چویی(2016)، وون ادلر(2002) و چن (2009) همسو میباشد. با توجه به نتایج این بخش میتوان پیشنهاد داد تا با ایجاد الگوهای رفتاری در سازمان مورد بررسی زمینههای تولید دانش را بهبود بخشید.
فرضیه3: بررسی رابطه بین بعد رفتاری سرمایه اجتماعی و به کارگیری دانش
نتایج این بررسی نشان از عدم وجود ارتباط بین دو متغیر دارد. برای به کارگیری دانش در سازمانها نیاز به استفاده از رفتار صحیح و الگوهای رفتاری و حرکتی مناسب میباشد. در این راستا زمانی میتوان دانش ایجاد شده را در سازمان پیادهسازی نمود که درنهایت بتوان رفتارهای فردی و سازمانی افراد را به این سمت سوق داد. به همینمنظور در وزارتخانه مذکور نیز میتوان با استناد به این موضوع بیان نمود که بعد رفتاری کارکنان باید بهگونهای شکل گیرد تا بر به کارگیری دانش موثر واقع شود. نتایج این تحقیق مغایر با تحقیقات موغنی و همکاران(1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران(2017)، چویی(2016)، وون ادلر(2002) و چن (2009) میباشد. در این زمینه بررسی دلایل عدم وجود این ارتباط از سوی سایر محققان لازم است، چرا که این نتایج مغایر با تحقیقات مختلف پیشین بوده است.
فرضیه4: نتایج بررسی رابطه بین بعد رفتاری سرمایه اجتماعی و انتشار دانش
نتایج این بررسی نشاندهنده رابطهای با شدت متوسط و از نوع مستقیم میباشد. برای انتشار دانش در میان کارکنان یکی از مهمترین زمینهها، استفاده از ساختارهای انسانی در انتشار دانش در قالب رفتارهای غیررسمی و رسمی کارکنان میباشد. سازمانها به منظور انتشار صحیح دانش تلاش مینمایند تا با ارائه سطحی از آموزشهای بین فردی و سازمانی و همکاری تیمی به افراد، زمینههای انتشار صحیح دانش بین فردی و سازمانی را ایجاد نمایند. به همینمنظور در سازمان مورد مطالعه نیز با توجه به آموزشهای ارائه شده میتوان انتظار داشت تا سطحی از انتشار دانش از طریق کارکنان بخوبی پیاده سازی شود. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران(1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران(2017)، چویی(2016)، وون ادلر(2002) و چن (2009) همخوان میباشد. در این بخش پیشنهاد میشود تا با استفاده از ایجاد روابط چند سطحی در رفتارهای کارکنان زمینههای انتشار دانش تولید شده فراهم گردد.
فرضیه5: نتایح بررسی رابطه بین بعد رفتاری سرمایه اجتماعی و ذخیره دانش
نتایج این بررسی نشاندهنده رابطهای با شدت متوسط و از نوع مستقیم میباشد. برای ذخیره سازی در سازمانها لازم است تا کلیه کارکنان از رفتارهایی حمایت نمایند که در نهایت به ذخیره سازی دانش ضمنی و مفهومی در بین کلیه کارکنان در فعالیتهای سازمانی منجر شود. برای مثال، آزمون و خطاهای صورتگرفته در انجام فعالیتها به ایجاد یک دانش تبدیل میشود که افراد باید با تکرار این دانش در عملیات اجرایی بعدی خود، به استفاده اثربخش از دانش سازمانی نائل شوند. این دانش استفاده شده باید به صورت کدگذاری شده ذخیره شود. در نهایت، این موضوع میتواند به استفاده همگانی از دانشهای تولید شده در سازمانها منجر شود. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران(1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران(2017)، چویی(2016)، وون ادلر(2002) و چن(2009) همسو میباشد. در این بخش پیشنهاد میشود تا رفتارهای افراد به صورت تشویقهای مثبت به سمت ذخیرهسازی دانش سوق داده شود.
فرضیه6: نتایج بررسی رابطه بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و تولید دانش
نتایج این بررسی نشاندهنده رابطهای با شدت متوسط و از نوع مستقیم می باشد. یکی از ساختارهایی که میتواند به تولید دانش در سازمانها کمک نماید، ایجاد روحیه تولید دانش ضمنی و عینی براساس توسعه شناخت کارکنان میباشد. در این صورت با ارائه آموزشهای لازم و آگاهیرسانی در زمینه اهمیت ایجاد دانش و درنهایت، نتایج آن بر عملکرد کلی سازمان میتوان شناخت کارکنان به تولید دانش و جایگاه آن در سازمان را بهبود بخشید. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران (1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران (2017)، چویی(2016)، وون ادلر(2002) و چن (2009) همخوان میباشد. در این بخش پیشنهاد میشود تا دانش تولید شده در سازمان به ایجاد یک شناخت بالا از عملکرد سازمانی منجر و درنتیجه این دانش نیز منجر به تولید دانش بیشتر شود.
فرضیه7: نتایج بررسی رابطه بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و به کارگیری دانش
نتایج این بررسی نشاندهنده رابطهای با شدت متوسط و از نوع مستقیم میباشد. به کارگیری دانش در سازمانها نیازمند برخورداری از شناخت مناسب از فعالیتها و جایگاههای به کارگیری دانش میباشد. در این راستا زمانی میتوان دانش ایجاد شده در سازمان را پیادهسازی نمود که درنهایت بتوان شناخت فردی و سازمانی افراد را به این سمت سوق داد. به همینمنظور لازم است تا با ایجاد شناخت و درک عمیق در میان کارکنان به پیادهسازی دانش سازمانی دست یافت. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران(1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران (2017)، چویی(2016)، وون ادلر(2002) و چن (2009) همسو میباشد. بنابراین، پیشنهاد میشود با شناخت دقیق جایگاههای پیادهسازی دانش در سازمان و با ایجاد یک شناخت کامل از این مسیر، زمینههای پیاده سازی آن فراهم گردد.
فرضیه8: نتایج بررسی رابطه بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و انتشار دانش
نتایج این بررسی نشاندهنده رابطهای با شدت متوسط و از نوع مستقیم میباشد. یکی از مهمترین زمینههای انتشار دانش در میان کارکنان، استفاده از ساختارهای انسانی در انتشار دانش در قالب درک افراد از اهمیت و جایگاه انتشار دانش در عملکرد نهایی سازمان میباشد. در این زمینه باید بیان نمود که سازمانها به منظور انتشار صحیح دانش تلاش مینمایند تا با ارائه سطحی از آموزشهای بین فردی و سازمانی و همکاری تیمی افراد درنهایت زمینههای انتشار صحیح دانش بین فردی و سازمانی را ایجاد نمایند. به همین منظور در سازمان مورد مطالعه نیز با توجه به آموزشهای ارائه شده میتوان انتظار داشت تا سطحی از انتشار دانش از طریق کارکنان بخوبی پیادهسازی شود. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران (1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران (2017)، چویی(2016)، وون ادلر(2002) و چن(2009) همخوان میباشد. در این بخش پیشنهاد میشود تا با شناخت ابعاد دانشی مورد نظر و ایجاد زمینههای انتشار دانش در سطوح مختلف، انتشار دانش اثربخش با استفاده از روابط غیررسمی و رسمی محقق گردد.
فرضیه9: نتایح بررسی رابطه بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی و ذخیره دانش
نتایج این بررسی نشاندهنده رابطهای با شدت متوسط و از نوع مستقیم میباشد. در این زمینه میتوان بیان نمود که شناخت صحیح ابعاد دانش مورد استفاده سازمانی و کد شناسی دقیق این دانش در بسترهای عملیاتی در نهایت میتواند در ذخیرهسازی و نگهداری دانش سازمانی مؤثر باشد. نتایج این بخش با تحقیقات موغنی و همکاران (1394)، استاک و عبدالملکی(1393)، زارعی و بردبار(1392)، دیانی و همکاران(1391)، رمدان و همکاران(2017)، چویی(2016)، وون ادلر(2002)، چن (2009) همسو میباشد. در این بعد پیشنهاد میشود تا با استفاده از آگاهیرسانی ،از ظرفیتهای دانش تولیدی و زمینههای ذخیرهسازی آن در نهایت به کدگذاری صحیح برای ذخیره دانش سازمانی کمک شود.
منابع
- استاک؛ روح الله و عبدالملکی، جمال. (1393). «بررسی و تبیین تأثیر سرمایه اجتماعی بر نوآوری با تأکید بر نقش میانجی مدیریت دانش مدیریت سرمایه اجتماعی».
- الوانی، سیدمهدی؛ ناطق، تهمینه و فراحی، محمدمهدی. (1386). «نقش سرمایه اجتماعی در توسعه مدیریت دانش سازمانی». فصلنامه علوم مدیریت ایران. دوره 2، شماره 5، ص35-70 .
- زارعی، محبوبه و بردبار، غلامرضا. (1392). «بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر ارتقای سطح مدیریت دانش در سازمان بهزیستی استان یزد» جامعه شناسی کاربردی. شماره 2.
- موغلی، علیرضا؛ بهمنیاری، حمید؛ دانشور، بهاره و معصومی، رحیم. (1394). «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی شیراز». دوره 6، شماره 2.
- Chen, J., Zhu, Z., Xie, Y. (2004). "Measuring intellectual capital: a new model and empirical study". Journal of Intellectual capital, 5(1):85-100.
- Chien-Ta, Ho. (2002). A Study on the Application of Decision Analysis on Performance Measurement for Small and Medium Business. Department of International Trade Lan-Yang Institute of Technology.
- Choi, Y. (2016). "The impact of social capital on employees’ knowledge-sharing behavior: An empirical analysis of US federal agencies". Public Performance & Management Review, 39(2), 381-405.
- Ju, T. L., Lin, B., Lin, C. & Kuo, H. J. (2006). "TQM critical factors and KM value chain activities". Total Quality Management & Business Excellence, 17(3), 373-393.
- Matusiak, M. C., King, W. R. & Maguire, E. R. (2017). "How perceptions of the institutional environment shape organizational priorities: findings from a survey of police chiefs". Journal of Crime and Justice, 40(1), 5-19.
- Ramadan, B. M., Ramadan, B. M., Dahiyat, S. E., Dahiyat, S. E., Bontis, N., Bontis, N. ... & Al-dalahmeh, M. A. (2017). "Intellectual capital, knowledge management and social capital within the ICT sector in Jordan". Journal of Intellectual Capital, 18(2), 437-462.