نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، گروه جامعه شناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران(نویسنده مسئول)

2 دکترای جامعه شناسی، گرایش مسائل اجتماعی ایران، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران

چکیده

یکی از نیازهای اساسی انسان که می‌تواند در جنبه‌های اجتماعی، فرهنگی زندگی او تأثیر داشته باشد، احساس شادمانی و نشاط است. پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر در احساس شادمانی در ساکنان شهر اصفهان پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت 15 تا 29 سال اصفهان است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 600 نفر، با استفاده از روش نمونه‌گیری سهمیه‌ای متناسب با حجم و سپس تصادفی اتفاقی انتخاب شد. چارچوب نظری شامل نظریات دورکم، بوردیو، سیلگمن و الیسون البته نظریه غالب بوردیو است. در محاسبه پایایی کل، مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و شاخص‌های پژوهش از مقدار 7/0 بیشتر است. نتایج تحقیق نشان داد میزان احساس شادمانی بیشتر نمونه آماری (5/75) متوسط بود و همچنین بین دین‌داری 38/0r=، سرمایه فرهنگی 41/0r=، برنامه‌های رسانه‌های جمعی 47/0r= و امکانات تفریحی و رفاهی 63/0r= همبستگی مثبت و متوسط وجود دارد و بین جنس، سن، تحصیلات، درآمد، شغل و احساس شادمانی نیز رابطه دیده می شود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ضرایب کلیه‌ متغیرهای مستقل در مدل رگرسیونی برازش شده، در سطح خطای 05/0 معنی‌دار هستند (05/0 p <) و چهار متغیر اصلی و مستقل تحقیق 9/28 درصد تغییرات شادمانی را تبیین نموده و بیشترین تأثیر نیز مربوط به متغیر مستقل دین‌داری و رسانه‌های جمعی بوده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Cultural Factors of Social Happiness (Case Study: Youth of Isfahan)

نویسندگان [English]

  • Asghar Mohammadi 1
  • Ali Seif Zadeh 2

1 Ph.D., Assistant Professor in Socialogy, Socialogy Department, Dehaghan Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran

2 Ph.D. in Socialogy, Dehaghan Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran

چکیده [English]

One the essential human needs that can affect social and cultural aspects of his/her life is the feeling of happiness. The research is to study the relationship between cultural factors and social happiness among the residents of the city of Esfahan. The research population consisted of all the residents above 10 years of age which totaled 1663834, of which, on the basis of Cochran formula and utilizing a quota sampling technique, 600 individuals were chosen as the sample. The theoretical framework was provided by drawing on the ideas of Bourdieu, Fordise, Singleman, and Allison. The research questionnaire had face validity and the reliability coefficients were above 69/5. The results showed that social happiness was moderately and significantly associated with religiosity (r= 0/38), cultural capital (r= -0/41), mass media programs (r= -0/47), recreation and entertainment facilities (r= 0/63). The results also showed that social happiness was significantly related to age, sex, income, education, and occupation. The results of regression analysis showed that all the independent variables entered the equation and that all together could explain about 28/9 percent of the variance of social happiness. Religiosity and cultural capital had, respectively the highest and the lowest amount of influence on social happiness.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key Words: Social Happiness
  • Cultural Capital
  • Religiosity
  • Mass Media
  • Recreation and Entertainment Facilities and Youth

عوامل فرهنگی شادمانی اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان شهر اصفهان)

 

اصغر محمدی[1]

علی سیف زاده[2]

 

 

تاریخ دریافت مقاله: 2/10/1397

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:7/11/1397

 

 

مقدمه

 

نشاط، یکی از خلقیات اساسی در زندگی می باشد که عبارت است از چگونگی داوری فرد درباره نحوه گذران زندگی. این نوع داوری متأثر از ادراکات شخصی فرد و تجربه احساسات و عواطف مثبت است که بر قضاوت و تصمیم‌گیری او اثر می‌گذارد. یکی از علل تأثیرگذار در برقراری اصول بهداشت روانی و خوشبختی است که بر فضای شناختی و رشد آن اثر می‌گذارد. نشاط یکی از ابعاد اصلی تجربه بوده و معمولاً در پی ایجاد پاسخ‌های مطلوب است که کارکرد مناسبی به‌جا می‌گذارد.(سلیگمن و دانر[3]، 2002: 8) نشاط در فرایند رابطه فرد با جامعه و گروه تحقق پیدا می‏کند؛ در غیر این صورت، از منظر ناظر بیرونی، نشاط چیزی جز مجموعه‌ای از کیفیات روحی و هیجان‏های طرب‌انگیز فردی نخواهد بود. اگر این کیفیات فرح‌بخش، واجد معانی اجتماعی و اهداف جمعی نباشند، تعریفی جز برخی حالات نابهنجار روحی جنون‌آمیز نخواهند داشت. بنابراین، نشاط اجتماعی همان سطح برخورداری از مواهب زندگی عمومی همراه با اقناع ذهنی و اجماع عینی است؛ یعنی باید تعریف فردی و بیرونی از نشاط باهم مقارن باشند (عنبری، 1391: 35).

شادی نوعی هیجان است که تأثیر ژرفی بر سازوکارهای جسمانی، شناختی و روانی مکانیزه انسانی دارد و عملکرد آدمی را در زمینه‌های مختلف بهبود می‌بخشد. بنا به گفته وینهوون (1993) روان شناسان انسان‌گرا، معتقدند که شادی فعالیت فرد را برمی‌انگیزد، بر آگاهی او می‌افزاید، خلاقیت وی را تقویت می‌کند و ایجاد روابط اجتماعی را تسهیل می‌نماید. وینهوون (1984) شادی را میزانی اطلاق می‌کند که شخص درباره‌ مطلوبیت کیفیت زندگی خود قضاوت می‌کند. (نصوحی،3:1382)

در طول تاریخ و عصرهای گذشته تا به امروز، شادمانی موردتوجه جوامع بوده است تا جایی که بعضاً گاهی آن را هدف وجود انسان می‌دانند و از آن به‌عنوان یک میل انسانی– بنیادی نام‌ برده شده است. تحقیقات نشان می‌دهد که افراد شاد احساس امنیت بیشتر وعزت و اعتمادبه‌نفس بالاتری دارند و از اعتقادات مذهبی معناداری برخوردار هستند. همچنین فقدان شادمانی نیز نتایج منفی بسیاری را به دنبال خواهد داشت؛ ازجمله افسردگی، بدبینی، بی‌علاقگی به کار، اعتیاد به مواد مخدر و گرایش به فرهنگ بیگانه.

تحقیق مینکو (2009، به نقل از اکبرزاده و همکاران،1392) در سطح بین‌المللی انجام ‌شده و در آن شاخص شادی کشورها را محاسبه نموده است. او نشان داده که رتبه شادی ایران در طول سال‌های 2007_1997، در بین 97 کشور، رده 56 است که از متوسط پایین‌تر است (مینکو،163:2009. به نقل از اکبرزاده و همکاران،1392). نتایج برخی از تحقیقات در مورد شادمانی در شهر اصفهان نیز حاکی از بالا نبودن آن در بین خانوارهای اصفهانی می‌باشد (ربانی و همکاران، 1390). با توجه به این‌که شهر اصفهان یکی از مراکز مهم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران است، پی بردن به عوامل تأثیرگذار بر مشکلات گوناگون آن ازجمله احساس شادمانی می‌تواند حائز اهمیت باشد.

ازآنجایی‌که توسعه انسانی درگرو استفاده بهینه از نیروی انسانی و توجه به آن است، امروزه بحث شادمانی به یکی از مباحث بسیار مهم در جوامع مدرن تبدیل ‌شده است. شادمانی و نشاط اجتماعی می‌تواند نشانگر سلامت اجتماعی یک جامعه باشد، چراکه انسان با احساس نشاط است که می‌تواند مبتکر، خلاق و کارآمد باشد. اما شادمانی اجتماعی به‌خودی‌خود و به‌راحتی به دست نمی‌آید و نتایج برخی تحقیقات نشان می‌دهد که فشارهای فرهنگی (کرمی نوری،1381)، اقتصادی (میر شاه جعفری،1381؛ اکبرزاده و همکاران 1390)، اجتماعی (کرمی نوری،1381)، خانوادگی، روان‌شناختی (هزارجریبی و همکاران،1388; کامیاب و همکاران،1388) و جمعیتی در جامعه وجود دارند که همگی می‌توانند باعث کاهش رضایت و شادی افراد در محیط‌های شهری شوند (اکبرزاده و همکاران،1390). این در حالی است که در بررسی‌های روان‌شناختی نشان داده‌شده که تعداد مقاله‌های مربوط به خشم، اضطراب و افسردگی حدود 13 برابر مقاله‌های مربوط به احساسات مثبت، شادمانی و رضایت از زندگی بوده است.

جامعۀ ایران به لحاظ مواجه‌شدن با تحولات ساختاری همانند افـزایش سـالانه جمعیـت، مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و همچنین گذر از جامعـۀ سـنتی بـه جامعـۀ مـدرن و در آستانۀ ورود به عرصۀ دنیای فنّاوری، شاهد بروز پدیده‌های مختلفـی در حوزه امنیـت و آسیب‌های اجتماعی است که این موضوع نشاط و شـادی جامعـۀ ایـران را بیشـتر از گذشـته تحت تأثیر قرار داده است و جامعۀ مورد مطالعه (شهر اصفهان) نیز از این قاعده مسـتثنی نیسـت. ازاین‌رو، ضروری است در مورد میزان نشاط اجتمـاعی جوانـان پـژوهش علمـی درخـوری صورت گیرد. به‌عبارت‌دیگر، میزان شادمانی افراد و فاکتورها یا عواملی که در هر جامعه‌ای با توجه به فرهنگ و آداب ‌و رسوم مختلف می‌تواند در افزایش شادمانی مؤثر باشد نیاز به تحقیق و پژوهش در این زمینه را مشخص می‌کند. مسئله پژوهش این است که نشاط اجتماعی در بین جوانان شهر اصفهان به چه میزان بوده و عوامل فرهنگی مؤثر بر شادمانی اجتماعی جوانان این شهر کدم‌اند؟

 

پیشینه پژوهش

وحیدا، ودادهیر و فرنام (1393) در تحقیقی نشان داده‌اند که میانگین نشاط عمومی با مقدار 72/3 به‌طور معنی‌داری در شهر اردبیل از حد متوسط بالاتر بود. همچنین کیفیت اجتماعی در این شهر در حد متوسط ارزیابی شد و رابطه بین کیفیت اجتماعی و نشاط عمومی نیز معنی‌دار بود. اکبرزاده و همکاران (1392) در تحقیق خود به دنبال بررسی تأثیر سرمایه اقتصادی بر شادی جوانان بودند. علی‌رغم تصور عمومی، میزان تأثیرگذاری سرمایه اقتصادی بر شادی ضعیف است. سهم ضعیف سرمایه اقتصادی در تبیین شادی را می‌توان چنین توضیح داد که پول به‌تنهایی نمی‌تواند در شادی افراد تأثیر زیادی داشته باشد. محققان در این مورد معتقدند که اولاً، افراد خیلی زود به سطح درآمد خود عادت می‌کنند؛ ثانیاً، بیشتر مردم درآمد و دارایی خود را با درآمد و دارایی دیگران مقایسه می‌کنند؛ ثالثاً، انسان نیازهایی دارد که با پول قابل خریداری نیست. دیگر نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین شادی جوانان به لحاظ وضعیت تأهل تفاوت معنی‌داری وجود ندارد، اما بین شادی جوانان برحسب وضع فعالیت و نیز برحسب میزان تحصیلاتشان رابطه معنی‌داری مشهود است. همچنین، نتایج تحلیل دومتغیره نشان دادند که بین شادی جوانان با سرمایه اقتصادی آنان رابطه معنی‌داری وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیره نیز نشان دادند که اشتغال بر روی شادی جوانان تأثیرگذار است. با افزایش سرمایه اقتصادی افراد، میزان شادی آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. سرمایه اقتصادی بیشترین تأثیرگذاری را بر روی متغیر شادی دارد. منتظری و همکاران (1391) در تحقیقی با عنوان « میزان شادکامی مردم ایران و عوامل مؤثر بر آن از دیدگاه مردم ایران» به این نتیجه رسیدند که 3/39 درصد افراد میزان شادکامی خود را در سطح «نه کم، نه زیاد»، 4/35 درصد افراد میزان شادکامی خود را در سطح بسیار کم /کم» و تنها سه درصد افراد میزان شادکامی خود را در سطح بسیار زیاد ارزیابی کرده بودند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که علاوه بر عوامل اقتصادی- اجتماعی از قبیل درآمد، وضعیت اشتغال و شهر محل سکونت، درک افراد از سلامت خود تأثیر بسزایی در سطح شادمانی آن‌ها داشته است (منتظری و همکاران،1391: 467).

ربیعی (1391) در پژوهشی نشان داده بین نگرش شغلی، چگونگی گذران اوقات فراغت، میزان مشارکت اجتماعی، روابط با همکاران، اعتقادات و رفتارهای دینی، طبقه اجتماعی، سلامت روانی و تحصیلات بانشاط اجتماعی معلمان زن رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین سنوات خدمت، سن، میزان درآمد، وضعیت تأهل، نوع مسکن و سلامت جسمانی رابطه معنادار دیده نمی شود. همچنین میانگین نشاط اجتماعی معلمان زن از حد متوسط بیشتر بود (7/2 از 4 در سطح خطای 5 درصد). بر اساس ضریب تعیین، متغیرهای مشارکت اجتماعی، نگرش شغلی، سلامت روانی، دین‌داری، موقعیت اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر نشاط اجتماعی معلمان زن داشته‌اند. نشاط دوست و همکاران (1388) در مقاله‌ای با عنوان «تعیین عوامل مؤثر در شادکامی کارکنان شرکت فولاد مبارکه»، میزان شادکامی پاسخگویان را کمی بالاتر از حد متوسط (73/48 در مقابل میانگین نظری 5/43) یافتند و از بین 21 متغیر مستقل منظور شده، پنج متغیر رضایت از زندگی، میزان ورزش هفتگی، میزان خوش‌بینی به زندگی، شادکامی همسر و سابقه بیماری عصبی درمجموع 54 درصد شادکامی پاسخگویان را تبیین می‌کردند (نشاط دوست و همکاران، 113:1388).

هزارجریبی و آستین فشان (1388) در تحقیقی در شهر تهران نشان دادند که احساس نشاط در بین 18 درصد از پاسخگویان در حد کم و بسیار کم می‌باشد و در مقابل 28 درصد از پاسخگویان از احساس نشاط بالایی برخوردار هستند. یافته‌های دیگر بیانگر متوسط بودن این احساس در بین اکثریت پاسخگویان است؛ به این معنی که 54 درصد احساس نشاط اجتماعی خود را در سطح متوسط ارزیابی کرده‌اند. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می‌دهد که در ابتدا متغیر امید به آینده وارد معادله شده است. این متغیر به‌تنهایی توانسته است 30/0 درصد از تغییرات متغیر نشاط اجتماعی را تبیین کند. با واردکردن متغیر بعدی یعنی ارضای نیازهای عاطفی به مدل رگرسیونی، به مقدار 15/0 درصد به ضریب تعیین افزوده و کل ضریب تعیین ناشی از وجود دو متغیر امید به آینده و ارضای نیاز عاطفی 47/0 می‌رسد. با ورود متغیر مقبولیت اجتماعی به مدل رگرسیونی به میزان 66/0 درصد به ضریب تعیین‌ اضافه شده است که درمجموع، سه متغیر امید به آینده، ارضای نیاز عاطفی و مقبولیت اجتماعی توانسته‌اند 537/0 درصد از تغییرات متغیر نشاط اجتماعی را تبیین کنند. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده ملاحظه می‌شود احساس نشاط اجتماعی، میزان امید به آینده، میزان ارضای نیازها، نگرش مثبت به فضای اخلاق عمومی در بین پاسخگویان متوسط و در مقابل احساس همبستگی اجتماعی، احساس امنیت و احساس عدالت اجتماعی در سطح پایینی ارزیابی‌شده است. همچنین میزان پایبندی به ارزش‌های دینی بین پاسخگویان در سطح بالایی قرار دارد. نتایج حاصل از همبستگی متغیرها بیانگر آن است که کلیه متغیرهای مستقل تحقیق به‌غیراز متغیر بیگانگی اجتماعی رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند. البته گفتنی است که بین احساس محرومیت اجتماعی و نشاط اجتماعی ارتباط منفی و معکوس وجود دارد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی مشاهده می‌شود که از بین متغیرهای تأثیرگذار، سه متغیر امید به آینده، مقبولیت اجتماعی و ارضای نیازهای عاطفی بیش از 50 درصد از تغییرات و نوسانات نشاط اجتماعی را تبیین می‌کنند و بر اساس ضرایب بتا متغیر امید به آینده بالاترین همبستگی مثبت را بانشاط اجتماعی دارد. در مرتبه بعدی به ترتیب متغیر مقبولیت اجتماعی، ارضای نیازهای عاطفی و احساس عدالت اجتماعی بیشترین تأثیر خود را در افزایش نشاط اجتماعی دارند.

ربانی و همکاران (1387) در تحقیق خود به دنبال بررسی رابطه میان فرهنگ جوامع و شادمانی بودند. بر اساس یافته های این تحقیق، میزان شادی سرپرستان خانوار در شهر اصفهان، 23/56 و میانگین بعد احساسی شادی 37/59، میانگین بعد شناختی 88/53 و میانگین بعد اجتماعی آن 42/55  بود. ارتباط سرمایه فرهنگی و شادی نیز ارتباطی مستقیم بود که این ارتباط در بعد شناختی و سپس در بعد احساسی و درنهایت در بعد اجتماعی شادی قوی‌تر مشاهده شد. در حیطه ابعاد سرمایه فرهنگی، بیشترین تأثیر در بعد وسایل فرهنگی سپس مهارت‌های فرهنگی و درنهایت مدارک فرهنگی بود؛ به‌طوری ‌که در بعد مهارتی، مدرکی و وسایل فرهنگی، اثرگذاری بر بعد شناختی بیش از سایر ابعاد بود. در مورد رابطه دین‌داری و شادی، نتایج تحقیق حاکی از رابطه مثبت بین متغیرها بود که این ارتباط ابتدا در بعد شناختی سپس در بعد اجتماعی و درنهایت در بعد احساسی قوی‌تر مشاهده شد. در زمینه اوقات فراغت خانوادگی نتایج تحقیق حاکی از آن است که این متغیر دارای بیشترین میانگین و اوقات فراغت علمی- فرهنگی دارای کمترین میانگین است و نابرابری اوقات فراغت فرهنگی- هنری بیشترین و اوقات فراغت خانوادگی کمترین است. در مورد نحوه ارتباط ابعاد اوقات فراغت با شادی ترتیب تأثیرگذاری هرکدام از آن ابعاد بر شادی- از قوی‌تر به ضعیف‌تر- عبارت‌اند از: بعد خانوادگی، بعد تفننی و سرگرمی، بعد علمی- فرهنگی، بعد فرهنگی- هنری و بعد ورزشی. در زمینه رابطه ابعاد اوقات فراغت با ابعاد شادی نیز نتایج حاصله حاکی از آن است که بعد خانوادگی با بعد احساسی شادی، بعد تفننی با بعد اجتماعی شادی، بعد علمی- فرهنگی با بعد شناختی شادی، بعد فرهنگی- هنری با بعد شناختی شادی و بعد ورزشی اوقات فراغت با بعد احساسی شادی دارای رابطه قوی‌تری از سایر ابعاد شادی هستند.

هلیول (2005) در تحقیقی نشان داد که ارزش‌های غیرمادی ازجمله اعتماد در محیط‌های کاری می‌توانند بر احساس شادمانی تأثیرات بسزایی را داشته باشند. به‌عنوان‌ مثال، با یک درجه تغییر در رضایت شغلی، ده درجه به احساس شادمانی افزوده می‌گردد و در مورد کسانی که درآمد مساوی در محیط‌های کاری دارند، عوامل غیرمادی ازجمله رضایت و یا اعتماد تأثیر عمیقی را بر احساس شادمانی دارد. همچنین اعتماد عمومی و اعتماد شغلی (به کارکنان دیگر، روسا و غیره) تأثیرات عمیقی بر احساس شادمانی دارند و از بین این متغیرها تأثیر اعتماد شغلی از اعتماد عمومی بیشتر گزارش ‌شده است. توجرسن و همکاران[4] (2005) در تحقیقی رابطه مشارکت ورزشی و سه مؤلفه احساس شادکامی (بدن شخص، روابط کاری و اهداف) را در نمونه‌هایی از کارکنان ادارات مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت‌های ورزشی اعضای سازمان، تأثیرات مستقیمی بر شادی آن‌ها دارد و هر چه میزان ساعاتی که آن‌ها صرف ورزش می‌کنند بیشتر است، احساس شادمانی آن‌ها نیز بیشتر بوده است. کورای[5] و همکاران (2010) در تحقیقی پیرامون رابطه وضع نامناسب حمل‌ونقل شهری، محرومیت اجتماعی و احساس شادی در شهر ملبورن استرالیا، تلاش کردند تا عوامل مؤثر بر احساس شادمانی را در استرالیا بررسی کنند. نتایج تحقیق، 4 نوع کلیدی از مسائل حمل‌ونقل را مشخص کرده است: گروه اول که به نام گروه اختلال آسیب‌پذیر زیان‌دیده مشهورند، کسانی هستند که در مورد میزان شادی نگرانی بیشتری دارند و نسبت به بقیه نیازمند توجه بیشتری هستند. این تحقیق رابطه‌ای قوی میان چگونگی حمل‌ونقل شهری، محرومیت نسبی و احساس شادی یافته است. مک اسکات و همکارش[6] (2013) در تحقیقی موضوع احساس شادمانی را در توریسم مورد بررسی قرار دادند- تعدادی از تحقیقات اخیر بر رابطه میان توریسم و کیفیت زندگی متمرکزشده‌اند.نتایج نشانگر آن است که توریسم با شرایط مذکور، دارای میزان شادی کمتری نسبت به عموم مردم هستند. آناند[7]و همکاران (2011) در تحقیقی که در آرژانتین به مرحله اجرا درآمد، مدلی در مورد شادی مدلی ارائه‌ نمودند که در آن متغیرهایی ازجمله رضایت از زندگی، تجانس، عدم تجانس اجتماعی به‌عنوان متغیرهای پنهان مدل معرفی‌شده‌اند. درآمد و متغیرهای اقتصادی- اجتماعی در این تحقیق بر شادمانی تأثیرگذار بوده‌اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که یکدلی[8] ، ارزش خود[9]، اهداف شخصی، امنیت و استرس ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت از زندگی هستند و رضایت از زندگی نیز تأثیر بسزایی بر شادی افراد بر جای می‌گذارد- یعنی این تأثیر غیرمستقیم است.

چارچوب نظری پژوهش

فور دایس (1997) از صاحب‌نظران روانشناسی شادی مجموعه‌ای با عنوان برنامه شادمانی که دارای اصول چهارده‌گانه می‌باشد، ارائه داده است. فوردایس ضمن اینکه عوامل مختلف ازجمله: ژنتیک، شخصیت، ثروت، موقعیت اجتماعی، تحصیلات و سایر عوامل را در میزان شادمانی مؤثر می‌داند، ویژگی‌های خاصی را در فرد موجب اکتساب شادی می‌داند.

در علم روانشناسی اغلب عواطف و احساسات را پدیده‌ای کلی و دارای پایه و اساس زیست‌شناختی می‌دانند، اما به‌تازگی شماری از روانشناسان که دارای رویکرد فرهنگی می باشد بر نقش حیاتی مفاهیم عمومی و عادات کلی در کارها و امور روزمره در شکل‌دهی عواطف و احساسات تأکید نموده‌اند. این مفاهیم و عادات درواقع روش‌های زندگی بومی را تشکیل می‌دهند که به‌طورکلی فرهنگ را تعریف می‌کنند. به عقیده این دسته از نظریه‌پردازان، عواطف، نتیجه و پیامد مستقیم مکانیسم‌های روان‌شناختی یا عصبی نیستند، بلکه همیشه در بافت فرهنگی خاص قرار داده و گنجانیده‌ شده‌اند. بر این اساس می‌توان گفت که عواطف و احساسات، سرشار از معانی و مفاهیم فرهنگی می‌باشند. این تحلیل به این نکته اشاره می‌کند که برای مثال، معنا و مفهوم شادی در فرهنگ‌های مختلف تفاوت‌های چشمگیری با یکدیگر دارند. بنابراین افراد در فرهنگ‌هایی مختلف، وقایع و تجارب کاملاً متفاوتی را به‌عنوان مصادیق شادی طبقه‌بندی می‌کنند. به‌طور خاص در فرهنگ‌های اروپایی- آمریکای شمالی مانند فرهنگ طبقه متوسط جامعه آمریکایی، اعتقاد شدیدی به کسب استقلال و عدم وابستگی فردی وجود دارد و شادی در فرهنگ اروپایی- آمریکایی به شدت به اثبات خصوصیات مثبت فرد وابسته است. در مقابل در فرهنگ‌های آسیای شرقی، فرضیه متضادی در مورد ارتباط و هم‌بستگی متقابل افراد با یکدیگر وجود دارد. هویت فرد بر اساس فرضیه موجود در مورد همبستگی متقابل افراد تعیین می‌شود و افراد برای انطباق دادن و سازگار کردن خود با توجه به روابط اجتماعی مناسب، انگیزه بالایی دارند. شادی و فرهنگ در فرهنگ‌های آسیای شرقی احتمالاً تا حد زیادی به تحقق برقراری روابط اجتماعی مثبت بستگی دارد که فرد بخشی از آن را تشکیل می‌دهد.(کتیاما[10] و همکاران،2004 به نقل از الیاسی 1385)

بوردیو[11] سرمایه فرهنگی را شناخت و ادراک فرهنگ و هنرهای متعالی، داشتن ذائقه خوب و شیوه‌های عمل متناسب تعریف می‌کند (باینگانی و کاظمی، 1389: 9). او مدعی است که افراد می‌توانند موقعیت مربوط به طبقه اجتماعی خویش را نه‌تنها با مالکیت سرمایه اقتصادی (ثروت/ رفاه) که با دارا بودن آنچه وی سرمایه فرهنگی می‌نامد، بهبود بخشند. دلالت سرمایه فرهنگی ازنظر بوردیو، به مجموعه‌ای از توانمندی‌ها، عادت‌ها و طبع‌های فرهنگی شامل دانش، زبان، سلیقه یا ذوق و سبک زندگی است. انتقال سرمایه اقتصادی از نسلی به نسل دیگر و از طریق ارث ‌و میراث صورت می‌گیرد، درحالی‌که انتقال سرمایه فرهنگی امری پیچیده‌تر است.  مفهوم کلیدی این فرآیند، مفهومی است که بوردیو عادت واره قالب مانندی از حساسیت‌ها، ارج شناسی ها و کنش‌ها می‌نامد(روحانی، 1388: 16).

سرمایه فرهنگی[12] به شیوه‌های فرهنگی خاصی که در روند آموزش‌های رسمی و خانوادگی در افراد تثبیت‌شده، اشاره دارد و نیز ظرفیت شناخت افراد در کاربرد لوازم فرهنگی را در برمی‌گیرد. کاربرد ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی موجب تفاوت در نحوه زندگی و بروز سلیقه‌های گوناگون گردیده و به‌تبع آن تفاوت در کسب موفقیت‌های برتر اجتماعی و استفاده از امکانات مختلف از قبیل کتاب، روزنامه، سینما و انواع ورزش‌های خاص طبقات بالای اجتماعی مانند اسب‌سواری، گلف و مانند آن را موجب می‌شود. درواقع، استفاده‌کنندگان از سرمایه فرهنگی در قشربندی اجتماعی، در طبقه بالای اجتماع قرار می‌گیرند. به‌عبارت‌دیگر، دارندگان امتیازات اقتصادی که در طبقه بالای جامعه قرار دارند، به‌راحتی به ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی دست می‌یابند. همچنین، سرمایه فرهنگی در اشکال مختلف وجود داشته و شامل تمایلات و عادات دیرینه‌ای است که در فرایند انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی و صلاحیت‌های تحصیلی و آموزش رسمی، حاصل آمده است. (نیازی و کارکنان، 1386: 59-58)

دین و مذهب به‌واسطه کارکردهای متعددی که دارد می‌تواند بر شادی افراد مؤثر واقع شود. مثلاً مذهبی بودن می‌تواند به‌عنوان مانعی در مقابل فشار روانی عمل کند و آثار زیان‌بار آن را برطرف نماید که این موضوع درنهایت به ظهور احساسات و هیجانات مثبت منجر می‌شود. الیسون (1991) با اتکا به داده‌های پژوهش خود در ایالات ‌متحده آمریکا، این نتیجه را اعلام کرده که یک ارتباط مستقیم و قابل‌توجه بین مذهبی خاص و شادی افراد وجود دارد. (عابدی، 1381: 94) سلیگمن نیز معتقد است که مذهب دست‌کم به دو طریـق در افـزایش سـطح نـشاط مؤثر است: نخست اینکه مذهب ارائه‌دهنده‌ یک نظام منسجم اعتقادی است که به انـسان این امکان را می‌دهد تا برای زندگی به جست‌وجوی معنی بپردازد و برای آینده امید بیابـد؛ دوم اینکه نظام‌های اعتقادی مذهبی کمک می‌کند تا فرد دلایل قابل‌قبول و دست‌کم آرامش‌بخشی را برای توجیه ناکامی‌ها، شکست‌ها و مصائب زندگی خود بیابـد؛ سـوم این‌که افرادی که واقعاً مذهبی هستند و عنصر مذهب در اعتقـادات آن‌ها نیرومنـد اسـت، گـرایش کمتری نسبت به انحرافات دارند و رفتارهای نیکو، جامعه پسند و انسان دوستانه‌ بیـشتری انجام می‌دهند. (شهیدی، 1388:65)

به نظر دورکیم دین در افراد، حس وظیفه‌ای اخلاقی ایجاد می‌کند که از طریق آن فشار اجتماع محترمانه‌ای را احساس کنند که آنان را به تبعیت از خواسته‌های اجتماعی وادار می‌کند. مناسک دینی به افراد انضباط شخصی و زهدگرایی را که از ضروریات زندگی اجتماعی است، می‌آموزند و به‌این‌ترتیب آنان را برای زندگی اجتماعی آماده می‌کنند مراسم دینی مردم را گرد هم جمع می‌کند و ازاین‌رو، پیوندهای مشترک آن‌ها را تثبیت و انسجام اجتماعی را تقویت می‌نماید. اعضای جامعه از طریق مراسم دینی از میراث اجتماعی خود عمیق ا آگاه می‌شوند و اصلی‌ترین عناصر وجدان جمعی زنده می‌ماند. سرانجام این ‌که دین در پیروانش احساس خوش سعادت و خوشبختی اجتماعی را به وجود می‌آورد و درنتیجه احساس ناکامی، بی‌ایمانی و تردید را از دل آنان می‌زداید. فایده بی نهایت ارزشمند مراسم و مناسک دینی برای هر گروه این است که پیامدهای مخرب اضطراب و شکست و ناکامی را که همه افراد و جوامع در معرض آن هستند، کاهش می‌دهد.

در مورد وضعیت رفاهی و تفریحی و ارتباط آن بانشاط اجتماعی باید گفت که به‌طورکلی رابطه مستقیم بین قدرت خرید افراد و شادی در کشورهای متعدد گزارش‌شده است. البته این توضیح لازم است که ثروت، همان‌طور که قبلاً نیز اشاره ‌شد، باعث شادی واقعی نمی‌شود و به نظر می‌رسد افراد خود را با دیگران مقایسه می‌کنند. کسانی که قدرت خرید بالاتر دارند، بیشتر احساس رضایت می‌کنند و کسانی که قدرت خرید پایین دارند، بیشتر احساس نارضایتی می‌کنند. (شهیدی، 1389: 66 - 65) مردم پول را برای چیزها یا فعالیت‌هایی خرج می‌کنند که دوست دارند و گمان می‌برند که آن‌ها ارضا کرده یا برای آن‌ها لذت‌آور است. بعضی از مردم پول را برای غذا یا سایر نیازهای اساسی و برخی نیز برای انواع تفریحات خرج می‌کنند. (آرگایل،1382: 38 -22) پول و ثروت در حد رفع نیاز اولیه و اساس یک زندگی راحت برای خوشبختی و شادی لازم است (البته نه در همه افراد) ولی کافی نیست و افزایش بیشتر ثروت نه‌تنها میزان خوشبختی را افزایش نمی‌دهد، بلکه خود مخرب و آفت خوشبختی و شادی است- کمتر ثروتمندی است که به دلیل داشتن پول و اموال بیشتر، احساس خوشبختی ماندگار و مؤثرتری داشته باشد (سادتیان،150:1386).

تفریح می‌تواند افراد را شاد کند و ازآنجاکه تفریح برخلاف ارتباطات، شغل و شخصیت ماتحت کنترل ماست و به‌راحتی می‌تواند تغییر کند، اهمیت زیادی دارد. افراد بیکار وقت زیادی را بدون آنکه کار خاصی انجام دهند، تلف می‌کنند و این با ناشادمانی آن‌ها ارتباط دارد. تفریح ممکن است موجب شادی گردد، چون بسیاری از انواع تفریحات سبب ارضای نیازهای اجتماعی مختلف می‌شوند. تعدادی از این نیازهای اجتماعی شامل نیاز برای پذیرفته شدن، ارتباط نزدیک، تسلط داشتن و قدرت، مقام و شهرت، نوع‌دوستی، رقابت و همکاری می‌باشد. افراد بر اساس الگوهای فردی، نیازهای اجتماعی شدن، شکل‌هایی از تفریح را انتخاب می‌کنند که در آن‌ها این نیازها برآورده شود. نمایشنامه، سیاست، تنیس، مسابقات تیمی، گروه‌های مذهبی همگی نیازهای اجتماعی متفاوتی را برآورده می‌سازند. (آرگایل، 1382: 230) نظریات تئوری فعالیت بر این امر تأکید می‌کنند که نشاط از طریق فعالیت‌های اجتماعی، روابط متقابل، فعالیت‌های اوقات فراغت و یا برخی فعالیت‌های خاص دیگر حاصل می‌شود، زیرا انسان‌ها با انجام فعالیت‌های متقابل اجتماعی و دیگر عوامل اجتماعی، یکدیگر را پاداش می‌دهند و رابطه‌ بین خودشان را قوت می‌بخشند. (فورنهام و چن[13]، 2000: 239)

شخص از طریق رسانه های جمعی، شهروند واقعی یک اجتماع خواهد بود، چرا که می‌تواند خود را به جای دیگری قرار دهد، احساسات او را از آن خود سازد و در غم و شادی دیگران سهیم شود. او چون می‌داند اقدامی خاص چه انعکاسی روانی خواهد داشت، از انجام آن دست بر می‌دارد. رسانه‏ها یکی از مهم‏ترین گروه‏های مرجع و تعیین کننده هستند که نقش رهبری مخاطبان و شهروندان را برعهده دارند. در این میان، درسال‌های اخیرفضای مجازی هم به عاملی برای تخریب نشاط و امید اجتماعی تبدیل شده است. فضای مجازی گرچه سرمایه بزرگی برای انسجام اجتماعی و گسترش آگاهی‌ها وبلوغ اجتماعی است، اما وقتی بدون آگاهی از نحوه استفاده به دست شهروندانی می‌افتد که فقط برای شهرت یا قدرت، هر خبر و تحلیلی را - بدون آن که دقت کنند که چه آسیبی به نشاط اجتماعی می‏زنند- در آن منتشر می‏کنند می‏تواند ضد امید عمل کند. (ساروخانی، 1385: 93 -92).

بر اساس مبانی نظری، چهار متغیر فرهنگی 1- دین‌داری 2- رسانه‌های جمعی 3-وضعیت رفاهی و تفریحی 4- سرمایه فرهنگی در زمینه نشاط اجتماعی مشخص و انتخاب شدند.

مدل نظری پژوهش

نشاط

اجتماعی

سرمایه فرهنگی

دینداری

رفاهی و تفریحی

رسانه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

روش شناسی پژوهش

پژوهش حاضر ازنظر کنترل شرایط پژوهش، یک بررسی توصیفی– پیمایشی از نوع همبستگی است. ازنظر هدف، یک بررسی کاربردی است، ازنظر وسعت، پهنا نگر (شهر اصفهان) و ازنظر زمان، مقطعی (96- 1395) است.

جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد 15 تا 29 سال ساکن در مناطق 15 گانه شهر اصفهان (522609 نفر) است. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برابر با 600 نفر برآورد گردید. با توجه به اینکه جمعیت جوانان شهر اصفهان 522609 نفر بود، لذا نسبت (n/N) کمتر از 5 درصد بود و نیازی به تصحیح فرمول نبود. بنابراین، از فرمول یک مرحله‌ای استفاده ‌شد.

 

شیوه نمونه‌گیری در این تحقیق، سهمیه‌ای متناسب با حجم و سپس اتفاقی بوده است. بر این اساس در تحقیق حاضر، محقق ابتدا نقشه مناطق شهری را با تقسیم‌بندی شهر به دست آورد. سپس مناطق 15 گانه برحسب اطلاعات معاونت پژوهش شهرداری اصفهان با توجه به ویژگی‌های اقتصادی، خدمات شهری و امکانات رفاهی به 3 طبقه‌ برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار تقسیم گردید. سپس از درون هر منطقه، خیابان‌هایی به روش سهمیه‌ای متناسب انتخاب ‌شد. در مرحله بعد از هر منطقه، کتابخانه یا محله‌هایی گزینش و در مرحله آخر پاسخگویانی به‌صورت اتفاقی انـتـخـاب شـدنـد.

در این تحقیق، ابزار مورد استفاده در جمع‌آوری مبانی نظری تحقیق، فیش، بانک‌های اطلاعاتی و شبکه‌های کامپیوتری بود. همچنین ابزار مورد استفاده جهت گردآوری داده‌های آماری، پرسشنامه‌ محقق ساخته مبتنی بر مؤلفه‌ها و شاخص‌های تحقیق بود که بر اساس پیشینه و ادبیات تحقیق تدوین شدند. به‌منظور سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی استفاده شد. پس از بررسی و مطالعه و فیش‌برداری از کتاب‌ها و سایر منابع مکتوب و پژوهش‌های مرتبط با موضوع، پرسش‌های مختلفی طرح گردید و با مرور و بازبینی آن‌ها و نظر اساتید محترم تا میزان زیادی از اعتبار آنها اطمینان حاصل شد. برای محاسبه قابلیت اعتماد پرسشنامه بر مبنای تکنیک هماهنگی درونی گویه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده ‌شد و مقدار آلفا در جدول 1 ارائه گردید.

 

جدول 1: آلفای کرونباخ متغیرهای تحقیق

شاخص آماری

 

متغیر

شادمانی

سرمایه فرهنگی

دین‌داری (رفتارها و باورهای دینی)

رسانه‌های جمعی

وضعیت رفاهی و تفریحی

تعداد سؤالات

29

4

6

5

4

مقدار الفا

850/0

790/0

843/0

931/0

754/0

 

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

نشاط اجتماعی

 وینهوون (1993) جامع‌ترین و درعین‌حال، عملیاتی‌ترین تعریف را از شادمانی ارائه کرده است. بر اساس این تعریف، شادمانی به درجه یا میزان قضاوت شخص درباره‌ مطلوبیت کیفیت کل زندگی خود اطلاق می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، شادمانی به این معناست که فرد به چه میزان زندگی خود را دوست دارد (میرشاه جعفری، 51:1381).

 برای اندازه‌گیری نشاط، روش‌های گوناگونی به‌ کار برده شده است که از آن میان، پرسشنامه‌ شادکامی آکسفورد جایگاه ویژه‌ای دارد و در چندین پژوهش به‌کاررفته است. این ابزار در سال 1990 توسط آرگایل و لو تهیه ‌شده است. در این تحقیق نیز برای اندازه‏گیری میزان نشاط افراد از پرسشنامه‌ شادکامی آکسفورد اقتباس‌شده و نمره‌ای که فرد در این پرسشنامه گرفته، بیانگر میزان نشاط وی است. نشاط اجتماعی در پنج بعد 1- رضایت از زندگی (6 گویه) 2- رضایت از خود (6 گویه) 3- حرمت نفس (6 گویه) 4- انرژی مثبت (5 گویه) 5- خلق مثبت (6 گویه) و به‌طورکلی، با 29 گویه در مقیاس طیف لیکرت سنجیده شده است.

سرمایه فرهنگی

سرمایه فرهنگی عبارت است از: قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی که در هر فرد، دربرگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته می‌شود. (فکوهی، 1381: 300). در سنجش متغیر «سرمایه فرهنگی» از چهار پرسش‌ و بر اساس طیف لیکرت بر روی یک پیوستار خیلی کم تا خیلی زیاد استفاده گردید.

  1. چقدر داشتن مدرک دانشگاهی برای شما یا فرزندان شما دارد؟
  2. در منزل چه تعداد آثار هنری از قبیل نقاشی، مجسمه، تابلو فرش و... اصل و باکیفیت دارید؟
  3. چقدر در طول هفته به مطالعه کتاب‌های غیردرسی و مجلات و یا روزنامه‌ها می‌پردازید؟
  4. چقدر در طول یک سال به موزه، گالری‌ها و نمایشگاه‌های هنری (نقاشی، عکاسی، مجسمه‌سازی، خوشنویسی و ...) می‌روید؟

دین‌داری

دین‌داری، صفتی است فردی که در آن فرد بر الگوها و دستورات یک دین پایبند است و نگرش خاصی به هستی پیدا می‌کند و شخصیت و کنش‌هایش متمایز از دیگران می‌شود. در جای دیگری، داشتن اهتمام دینی که نگرش و گرایش و کنش‌های فرد را متأثر می‌سازد را دین‌داری گویند (شجاعی زند، 89:1386). در سنجش متغیر دین‌داری (رفتارها و باورهای دینی) از 6 گویه‌ زیر بر اساس طیف لیکرت بر روی یک پیوستار کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم استفاده گردید.

  1. می‌دانم خدایی وجود دارد و هیچ شکی در آن ندارم. (اعتقاد به وجود خداوند)
  2. اطاعت از حضرت محمد (ص) و امامان معصوم (ع) به‌ویژه امام زمان (عج) اطاعت از خداست.
  3. قران کلام خداوند است و هرچه می‌گوید حقیقت محض است.
  4. حلال یا حرام بودن لقمه برای من اهمیت دارد.
  5. نمازخواندن و روزه گرفتن.
  6. شرکت در مجالس سخنرانی و روضه و عزاداری و یا اعیاد اسلامی اهل‌بیت (ع).

رسانه‌های جمعی

رسانه‌های جمعی شامل کلیه مراکز اطلاع‌رسانی به آحاد مردم مانند صداوسیما، روزنامه‌ها، مجلات اطلاع‌رسانی و علمی و سایت‌های اینترنتی می‌باشند.(گیوریان، 1391: 137)

در این پژوهش از پنج گویه زیر برای سنجش نقش رسانه‌های جمعی در نشاط اجتماعی استفاده‌ شده است.

  1. رسانه‌های جمعی در تولید برنامه‌های شاد و مفرح برای مردم موفق بوده اند.
  2. برنامه‌های جنگ، طنز و ... شبکه‌های سراسری جذاب می‌باشند.
  3. از برنامه‌های شبکه‌های استان رضایت دارم و به نظرم جذاب می‌باشند.
  4. با دیدن برنامه‌های طنز رسانه‌ها لبخند می زنم و احساس خوبی پیدا می کنم.
  5. برنامه‌های رسانه‌های جمعی نشان می‌دهند که با کمترین امکانات مالی هم می‌توان شاد و پرنشاط زندگی کرد.

وضعیت رفاهی و تفریحی

برای سنجش متغیر «وضعیت رفاهی و تفریحی» از 4 مؤلفه بر اساس طیف لیکرت استفاده گردید.

  1. داشتن امکانات بهداشتی خوب در خانه؛
  2. دوست داشتن تفریحات و مسافرت‌های متعدد؛
  3. داشتن امکانات رفاهی و تفریحی خوب در خانه؛
  4. رفتن به مسافرت‌های متعدد.
  5. یافته‌های پژوهش

درجه‌بندی مقیاس شادمانی انجام و در جدول 2 ارائه ‌شده است. نتایج نشان می‌دهد که بیشترین تعداد (5/75 درصد) در حد متوسط شادمان هستند و حدود 4 درصد نیز نگران و خیلی نگران بودند. حدود 20 درصد نیز شاد و خیلی شاد بودند.

جدول 2: توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب شادمانی

شادمانی

فراوانی

درصد

درصد خالص

نگران و خیلی نگران

24

00/4

3/4

متوسط

417

50/69

5/75

شاد و خیلی شاد

111

50/18

1/20

جمع

552

92

100

بدون پاسخ

48

00/8

 

جمع

600

100

 

 

جدول 3: معیارهای آماری متغیرهای پژوهش (تعداد = 600)

شاخص آماری

متغیر

شادمانی

سرمایه فرهنگی

دین‌داری (رفتارها و باورهای دینی)

رسانه‌های جمعی

وضعیت رفاهی و تفریحی

میانگین

32/50

33/2

91/3

53/3

03/4

انحراف معیار

18/10

52/0

59/0

88/0

81/0

 

در جدول 3، میانگین و انحراف معیار سازه‌های (متغیرهای کمی) پژوهش محاسبه و ارائه ‌شده است. میانگین مقیاس شادمانی   32/50  بوده که از امتیاز متوسط شادمانی بیشتر است و می‌توان گفت شادمانی نمونه‌ مورد مطالعه تقریباً بیشتر از حد متوسط بوده است. 40 میانگین و انحراف معیار سازه‌های (متغیرهای کمی) پژوهش محاسبه و ارائه ‌شده است. بیشترین میانگین با مقدار 03/4 مربوط به نگرش به سازه‌ «وضعیت رفاهی و تفریحی» است و مقداری بسیار بیشتر از حد متوسط را نشان می‌دهد. کمترین میانگین با مقدار 33/2 مربوط به نگرش به سازه‌ «سرمایه فرهنگی» است و مقداری کمتر از حد متوسط را گزارش می‌دهد. انحراف معیارها نیز به هم نزدیک هستند و نشانه‌ دقت هم‌اندازه در مقادیر می‌باشد.

جدول 4: نتایج آزمون همبستگی پیرسون (تعداد = 600)

متغیر وابسته شادمانی

متغیر

سرمایه فرهنگی

دین‌داری (رفتارها و باورهای دینی)

رسانه‌های جمعی

وضعیت رفاهی و تفریحی

ضریب همبستگی پیرسون

570/0

389/0

470/0

433/0

سطح معنی‌داری (P)

001/0

001/0

001/0

001/0

با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون می­توان گفت سرمایه فرهنگی و رسانه‌های جمعی و وضعیت رفاهی و تفریحی ساکنان شهر اصفهان با شادمانی آن‌ها ارتباط مثبت (مستقیم) دارد و شدت همبستگی در حد متوسط است؛ یعنی با بهبود وضعیت رفاهی و تفریحی، برنامه‌های رسانه‌های جمعی و افزایش سرمایه فرهنگی و دین‌داری (رفتارها و باورهای دینی) شادمانی نیز افزایش می‌یابد.

جدول 5: نتایج آزمون خی دو رابطه بین جنسیت، سن، تاهل، تحصیلات و شغل (تعداد = 600)

شادمانی (گروه‌بندی‌شده)

شاخص آماری

متغیر

جنسیت

سن

تاهل

تحصیلات

شغل

مقدار آماره خی- دو

12/41

07/22

92/3

07/22

09/44

درجه آزادی

3

6

3

6

6

سطح معنی‌داری (p)

001/0

001/0

621/0

001/0

001/0

 

 

 

 

 

 

در جدول 5 با توجه به اینکه 05/0 p < است، بین جنسیت، سن، تحصیلات و شغل ساکنان شهر اصفهان و شادمانی رابطه وجود دارد. از جداول فراوانی متقاطع می‌توان گفت، مردها شادمان‌تر از زن‌ها، پاسخگویان با سنین پایین‌تر شادمان‌تر از پاسخگویان با سنین بالاتر، پاسخگویان با تحصیلات متوسطه و دیپلم شادمان‌تر از پاسخگویان با سایر تحصیلات هستند. همچنین، پاسخگویان با مشاغل هنری و فرهنگی شادمان‌تر هستند و پاسخگویان مجموعه‌ بیکار، کارگر ساده، کشاورز و دامدار و راننده و امور خدماتی، شادمانی کمتری دارند. لازم به ذکر است با توجه به اینکه سطح معنی‌داری کوچک‌تر از 05/0 می باشد، لذا بین وضعیت تأهل ساکنان شهر اصفهان و شادمانی آن‌ها رابطه وجود ندارد.

جدول 6: نتایج آزمون T در تعیین تفاوت در شادمانی برحسبتوانایی مسافرت‌های خارجی

توانایی مسافرت‌های خارجی

تعداد

میانگین شادمانی

انحراف معیار

آماره F

p

دارند

107

85/55

75/13

84/4

001/0

ندارند

481

12/49

90/8

نتایج مندرج در جدول 6 نشان می‌دهد بین شادمانی پاسخگویانی که توانایی مسافرت‌های خارجی دارند و پاسخگویانی که توانایی مسافرت‌های خارجی ندارند، تفاوت معنی‌داری وجود دارد. (05/0 p <) بررسی میانگین‌ها نشان می‌دهد کسانی که توانایی مسافرت‌های خارجی دارند، شادمان‌تر از کسانی هستند که توانایی مسافرت‌های خارجی ندارند.

جدول 7: آزمون F در تعیین تفاوت در شادمانی برحسبمیزان درآمد خانواده

میزان درآمد خانواده

تعداد

میانگین شادمانی

انحراف معیار

آماره F

p

کمتر از یک‌میلیون تومان

164

84/48

98/6

45/21

001/0

یک تا دو میلیون تومان

179

99/49

13/10

دو میلیون و ده هزار تا سه میلیون تومان

93

11/46

09/6

سه میلیون و ده هزار تا چهار میلیون تومان

56

18/52

08/11

چهار میلیون و ده هزار تا پنج میلیون تومان

48

75/53

33/14

پنج میلیون و ده هزار تا شش میلیون تومان

30

80/66

16/12

بیش از شش میلیون تومان

24

25/47

08/5

نتایج جدول فوق نشان می‌دهد که سطح معنی‌داری کمیت F در بررسی شادمانی ساکنان شهر اصفهان به برحسب میزان درآمد خانواده از خطای 5 درصد کمتر است و لذا فرض صفر رد می‌شود و تفاوت در شادمانی ساکنان شهر اصفهان به برحسب میزان درآمد خانواده تائید می‌گردد؛ یعنی افرادی که درآمد خانواده‌شان پنج میلیون و ده هزار تا شش میلیون تومان در ماه است، بیشتر از سایر پاسخگویان دارای شادمانی هستند.

جدول 8: نتایج برآورد مدل رگرسیون به روش هم‌زمان (متغیر وابسته: شادمانی ساکنان شهر اصفهان)

متغیر

ضریب استاندارد (بتا)

خطای معیار

آماره t

p

هم خطی VIF

سرمایه فرهنگی

282/0

877/0

26/2

024/0

26/1

دین‌داری

351/0

051/1

86/2

004/0

29/2

رسانه‌های جمعی[14]

341/0

372/0

21/3

001/0

36/1

وضعیت رفاهی و تفریحی

323/0

688/0

79/2

005/0

85/1

R2 (289/0) ضریب تعیین

Adj R2 (288/0) ضریب تعیین تعدیل‌شده

آماره‌ی دوربین واتسون (89/1)

آماره F و سطح معنی‌داری (81/5 و 001/0)

 

نتایج مندرج در جدول 8 نشان می‌دهد که ضرایب کلیه‌ متغیرهای مستقل در مدل رگرسیونی برازش شده، در سطح خطای 05/0 معنی‌دار هستند (05/0 p <). لذا می‌توان گفت متغیرهای سرمایه فرهنگی، دین‌داری، رسانه‌های جمعی و وضعیت رفاهی و تفریحی ساکنان شهر اصفهان بر شادمانی آن‌ها تأثیر دارند و مقدار و علامت ضرایب بیانگر اثر مستقیم (غیرمستقیم) متغیرهای مذکور، بر شادمانی ساکنان شهر اصفهان می‌باشد. بیشترین اثر مربوط به دین‌داری و کمترین اثر مربوط به سرمایه فرهنگی می‌باشد.

ضریب تعیین (R2) درصد تغییرات کل متغیرهای مستقل (سرمایه فرهنگی، دین‌داری، رسانه‌های جمعی، وضعیت رفاهی و تفریحی) بر شادمانی ساکنان شهر اصفهان را که از طریق مدل رگرسیون توضیح داده‌ شده است، بیان می­کند. با توجه به جدول 8 مشاهده می‌شود که ضریب تعیین تعدیل‌شده برابر با 289/0 است که نشان می­دهد حدود 9/28 درصد تغییرات شادمانی ساکنان شهر اصفهان از طریق مدل رگرسیونی با متغیرهای مستقل (سرمایه فرهنگی، دین‌داری، رسانه‌های جمعی، وضعیت رفاهی و تفریحی) توضیح داده‌شده است.

مدل معادلات ساختاری

 برای رسم مدل نهایی، از رویکرد یک مرحله‌ای استفاده گردید. بخش ساختاری مدل حاکی از آن است که مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل تایید شده است. بالاترین تأثیر را سرمایه فرهنگی بر نشاط اجتماعی با ضریب (57/0) داشته است. تمامی متغیرهای تحقیق دارای اثر مثبت و غیرمستقیم بر روی نشاط اجتماعی بوده­اند. بیشترین اثر غیرمستقیم بر نشاط اجتماعی از طریق سرمایه فرهنگی مربوط به متغیر دین‌داری با ضریب (33/0) می­باشد. متغیر رسانه‌های اجتماعی از طریق سرمایه فرهنگی بر نشاط اجتماعی اثرگذار است. همچنین وضعیت رفاهی- تفریحی از طریق سرمایه فرهنگی نیز بر نشاط اجتماعی اثرگذار می­باشد. شاخص‌های مدل، آزمون نیکویی برازش ساختار نظری مطرح‌شده با داده‌های مشاهده‌شده و اعتبار سازه‌ای وسیلۀ اندازه‌گیری مورد بحث را نشان می‌دهد. اغلب شاخص‌های تطبیقی مدل نیز مقادیر بالاتر از 90/0 را نشان می‌دهند که به معنای توان مدل از فاصله گرفتن از یک مدل استقلال و نزدیک شدن به یک مدل اشباع‌شده بر مبنای معیارهای تعریف‌شده برای آن‌هاست. ازآنجا که معیارهای 91/ 0= GFI، 94/0 TLI = و 92/0IFI= نزدیک به یک می‌باشند، حاکی از برازش زیاد مدل و معیار 06/0 =RMSEA، بیانگر عملکرد ضعیف باقیمانده‌ها در مدل است.

 

P

AGFI

RMSEA

GFI

IFI

NFI

TLI

CMIN/DF

123/0

93/0

06/0

91/0

92/0

93/0

94/0

4/2

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

یکی از موضوع‌های مهمی که در دنیای امروز توجه بسیاری را به خود جلب کرده، بحث بهزیستی ذهنی و سرزندگی است. احساس سرزندگی با شادکامی ارتباط نزدیکی دارد. شادی، نوعی هیجان است که تأثیر ژرفی بر سازوکارهای جسمانی، شناختی و روانی مکانیزم انسانی دارد و عملکرد آدمی را در زمینه‌های مختلف بهبود می‌بخشد. (الیاسی,16:1385) اولین پژوهش تجربی در مورد شادمانی در سال 1912 در بین دانش آموزان انگلیسی در یک مدرسه پسرانه انجام شد. در توضیح چنین تحولی در زمینه شادمانی باید گفت در قرن بیستم موضوع شادمانی و نشاط به‌عنوان یکی از موضوعات مورد بررسی جامعه شناسان، روانشناسان و اقتصاددانان مطرح گردیده است. بسیاری از تحقیقاتی که درزمینه‌ نشاط انجام‌شده، کیفیت زندگی افراد را مورد بررسی قرار داده است، زیرا کیفیت زندگی مربوط به زندگی خوب می‌شود و زندگی خوب نیز باعث شادمانی و نشاط در افراد می‌گردد (گنجی،19:1387).

درواقع، پرداختن به موضوع نشاط اجتماعی به این دلیل اهمیت دارد که توفیق هر جمع و جامعه‌ای به نیروهایی بستگی دارد که خود را قبول دارند، خوشحال هستند و دور از سستی و افسردگی زندگی می‌کنند. برنامه‌ریزی برای هر جامعه نیازمند شناخت وضعیت نشاط اجتماعی است. با توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی در ابعاد خانواده‌ها، باورها و ارزش‌ها، شکاف نسلی و حاکمیت ماشین بر زندگی انسان‌ها ضروری است تا روابط بین نشاط اجتماعی و تغییرات فرهنگی اجتماعی و روانی سنجیده شود. چه‌ بسا مدیران جامعه بتوانند به کمک افراد جامعه به ترمیم سرمایه فرهنگی و اجتماعی جامعه اقدام نمایند (فرجی و خادمیان، 1392: 88).

بر اساس یافته‌های تحقیق و با درجه‌بندی میزان شادمانی نمونه آماری (600 نفر ساکنان شهر اصفهان) مشخص شد شادمانی بیشتر جامعه مورد مطالعه (5/75 درصد) در حد متوسط می باشد. آمارهای پایگاه داده‌های شادمانی در جهان در بین سال‌های 1995 تا 2005 نیز نشان می‌دهد که ایران با نمره‌ 51 از 100 جزو کشورهای متوسط از لحاظ شادی و در ردیف ممالکی چون فیلیپین، هند، لهستان و کرده جنوبی قرار دارد. (موسوی، 1385: 4)

همچنین، احساس شادمانی نمونه آماری متوسط به دست آمد. عوامل فرهنگی بررسی‌شده در این تحقیق شامل سرمایه فرهنگی، دین‌داری، رسانه‌های جمعی و امکانات رفاهی و تفریحی می‌باشند که طبق نتایج تحقیق، همبستگی متوسط و مثبتی بین این متغیرها و شادمانی وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر، با افزایش هریک از این عوامل، شادمانی در ساکنان شهر اصفهان افزایش می‌یابد.

 همان‌طور که در چارچوب نظری تحقیق نیز اشاره شد، طبق اصول چهارده‌گانه فلورانس فعالیت‌های لذت‌بخش نسبت به فعالیت‌های غیر لذت‌بخش شادمانی بیشتری ایجاد می‌کنند. سرگرمی‌های سودمند، خشنودی و شادمانی بیشتری نسبت به سرگرمی‌های مبتذل ایجاد می‌کنند. عده ای از روانشناسان که دارای رویکرد فرهنگی می‌باشند و بر نقش حیاتی مفاهیم عمومی و عادات کلی در کارها و امور روزمره در شکل‌دهی عواطف و احساسات تأکید نموده‌اند، معتقد هستند که عواطف نتیجه و پیامد مستقیم مکانیزم های روان‌شناختی یا عصبی نیستند، بلکه همیشه در بافت فرهنگی خاص قرار دارند و گنجانیده ‌شده‌اند. بر این اساس می‌توان گفت که عواطف و احساسات، سرشار از معانی و مفاهیم فرهنگی می‌باشند. نتایج رگرسیون در جدول 8  نیز نشان داد متغیرهای سرمایه فرهنگی، دین‌داری، رسانه‌های جمعی و وضعیت رفاهی و تفریحی ساکنان شهر اصفهان بر شادمانی آن‌ها تأثیر دارند. بیشترین اثر مربوط به دین‌داری و بعدازآن رسانه‌های جمعی می‌باشد.

نتایج پژوهش در مورد رابطه دین‌داری و نشاط اجتماعی با تحقیقات ربـانی و دیگران (1386)، موکرجی و براون (2005)، اسـوین یـارد، کـائو و فوئـا (2001)، سنوپ (2008) شارما و ماله هوترا (2010) همسو می باشد که در این پژوهش‌ها سطح دین‌داری بر نشاط اجتماعی تأثیر مثبت داشته است. نوریس و اینگلهارت در ایـن زمینـه اسـتدلال کرده‌اند که مذهب نوعی احساس قابل پیش‌بینی بـودن امـور و رخدادها و احـساس امنیت را بخصوص در شرایط عدم وجود امنیت برای افراد فراهم می‌آورد و بدین طریق برافزایش نشاط تأثیر می‌گذارد (نوریس و اینگلهارت، 1387). سلیگمن نیز بر نقـش مـذهب در معنا بخشیدن به زنـدگی افـراد و همچنـین آرامـش بخـشیدن در هنگـام ناکامی‌ها، شکست‌ها و مصائب زندگی اشاره می‌کند. الیسون (1991) یک ارتباط مستقیم و قابل‌توجه بین مذهبی خاص و شادی افراد تعریف کرده و سیلگمن (2002) معتقد است که مذهب دست‌کم به سه دلیل در افزایش سطح بهتر زیستی انسان اهمیت دارد.

همچنین، یافته‌ها در مورد رابطه رسانه‌های جمعی و نشاط اجتماعی با تحقیق افشانی (1392) مطابقت دارد که طی آن پژوهش نیز بین میزان بهره‌مندی از وسایل ارتباط‌جمعی و میزان نشاط اجتماعی رابطۀ معنادار و مستقیم وجود داشت و مشخص‌شده بود که هر چه بهره‌مندی از وسایل ارتباط‌جمعی افزایش پیدا می‌کند، میزان نشاط اجتماعی هم افزایش پیدا می‌کند.

 البته سطح امکانات رفاهی و تفریحی افراد و یا خانواده‌ها تحت تأثیر وضعیت اقتصادی می باشد؛ به‌طوری‌که نتایج تحقیق نیز در جدول 7 نشان داد بین درآمد افراد و شادمانی نیز تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین شادمانی افراد با درآمد بالاتر بیشتر است. نتایج تحقیق منتظری و همکاران در سال 1391 نیز نشان داد که عوامل اقتصادی-  اجتماعی تأثیر بسزایی بر سطح شادکامی افراد دارد. هزار جریبی و آستین فشان نیز نشان دادند که وضعیت اقتصادی- اجتماعی در تقویت و یا کاهش نشاط در افراد جامعه تأثیر دارند.

پاسخگویان با مشاغل هنری و فرهنگی شادمان‌تر و پاسخگویان مجموعه‌ بیکار، کارگر ساده، کشاورز و دامدار و راننده و امور خدماتی، شادمانی کمتری دارند. این نتایج تأثیر نوع فعالیت و داشتن شغل بر روی میزان شادمانی را نشان می‌دهد. علاوه بر این، نتایج نشان داده که مردها شادمان‌تر از زن‌ها، پاسخگویان با سنین پایین‌تر شادمان‌تر از پاسخگویان با سنین بالاتر و پاسخگویان با تحصیلات متوسطه و دیپلم شادمان‌تر از پاسخگویان با سایر تحصیلات می‌باشند. اکبرزاده و همکاران (1393) بیان کرده‌اند که بین شادی جوانان برحسب وضع فعالیت و نیز میزان تحصیلاتشان رابطه معنی‌داری وجود دارد. همچنین منتظری و همکاران (1391) دریافته اند که درآمد، وضعیت اشتغال، شهر محل سکونت و درک افراد از سلامت خود تأثیر بسزایی در سطح شادمانی آن‌ها داشته است.

بر اساس یافته‌های این تحقیق می‌توان گفت با افزایش معنویات و کارهای فرهنگی مؤثر بر اعتقادات دینی، افزایش امکانات تفریحی و رفاهی در سطح شهر، برنامه‌ریزی و افزایش تولید برنامه‌های شاد و مفرح به ویژه شبکه‌های استانی- با توجه به فرهنگ و آداب‌ورسوم هر استان، ایجاد احساس همبستگی از طریق برنامه‌ریزی برای حضور بیشتر و شرکت مردم در فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی، سیاسی و...، بهتر شدن وضعیت اقتصادی و برنامه‌ریزی لازم برای حل مشکلات اقتصادی کشور می‌توان در افزایش شادمانی افراد مؤثر بود.

در پایان یادآوری این نکته ضروری است که در این پژوهش فقط به چهار متغیر فرهنگی مؤثر بر نشاط اجتماعی(دین‌داری، سرمایه فرهنگی، رسانه‌های جمعی و امکانات رفاهی و تفریحی) پرداخته شد.

بنابراین نیاز به تحقیقات بیشتر پیرامون سایر عوامل مؤثر بر شادمانی در شهر اصفهان و حتی سایر شهرهای استان اصفهان و کل کشور احساس می‌شود.

  • منابع

    • آرگایل، مایکل. (1382). روان‌شناسی شادی. فاطمه بهرامی و دیگران. اصفهان: جهاد دانشگاهی
    • اخشی، نازیلا و گلابی، فاطمه. (1394). «مشارکت اجتماعی و نشاط اجتماعی». جامعه‌شناسی کاربردی. 3(26). صص 139-160.
    • اکبرزاده، فاطمه؛ دهقانی، حمید؛ خوشفر، غلامرضا و جانعلی زاده چوبدستی، حیدر. (1392). «بررسی تأثیر سه نوع سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بر شادی جوانان». جامعه شناسی کاربردی. سال بیست و چهارم، شماره پیاپی (49)، شماره اول، صص 88-67.
    • باینگانی، بهمن و کاظمی، علی. (1389). «بررسی مبانی تئوریک مفهوم سرمایه فرهنگی». فصلنامه برگ و فرهنگ. صص 21-8.
    • ربانی، رسول و انصاری، ابراهیم. (1385). جامعه شناسی قشرها و نابرابریهای اجتماعی. اصفهان: دانشگاه اصفهان
    • ربیعی، علی. (1391).  «بررسی میزان نشاط اجتماعی معلمان زن و عوامل موثر برآن درشهرستان مبارکه».  پایان نامه رشته جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دهاقان.
    • روحانی، محسن. (1388). درآمدی بر نظریه سرمایه فرهنگی. فصلنامه راهبرد. شماره 53: 35-7.
    • ساروخانی، باقر. (1385). جامعه‌شناسی ارتباطات. چاپ هفدهم، تهران: انتشارات اطلاعات
    • سادتیان، اصغر. (1386). روش های غلبه بر افسردگی و رموز شاد زیستن. تهران: نشر شهر آب
    • شهیدی، مهدی. (1388). روانشناسی شادکامی و موفقیت. سال ششم، شماره 65.
    • عابدی، محمد رضا. (1381). شادی در خانواده. تهران: سلامت خانواده
    • عنبری، م. (1391). بررسی زمینه‌ها و راهکارهای نشاط اجتماعی در ایران. تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی
    • فرجی، طوبی و خادمیان، طلیعه. (1392). «بررسینقشرضایتاززندگیبرمیزاننشاطاجتماعی». فصلنامه مطالعات جامعه شناختی جوانان. سال چهارم، شماره -. دهم، صص 82-123.
    • فکوهی، ناصر. (1381). تاریخاندیشهو نظریه هایانسانشناسی. تهران: انتشارات بهجت
    • کامیاب، زهره؛ حسین پور، محمد و سودانی، منصور. (1396). «بررسی اثربخشی آموزش شادمانی به شیوه فوردایس بر افزایش شادمانی بیماران مبتلا به دیابت شهرستان بهبهان». دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی. شماره 42. صص 108-142
    • ·   کورای و همکاران. (2010). رابطه وضع نامناسب حمل و نقل شهری، محرومیت اجتماعی و احساس شادی در شهر ملبورن استرالیا.
    • گنجی، محمد. (1387). «تحلیل عوامل جامعه شناختی موثر بر میزان احساس شادی سرپرستان خانوار در شهر اصفهان». رساله دکتری، دانشگاه اصفهان.
    • گیوریان، حسن و دیندار فرکوش، فیروز. (1390). «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و اثربخشی معلمان». فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی. 5 (3) 137-145.
    • منتظری و همکاران. (1391). «میزان شادکامی مردم ایران و عوامل موثر بر آن از دیدگاه مردم ایران». مجله پایش. دوره 11 شماره 4. صص 467-475.
    • موسوی، م. (1385). «مشارکت اجتماعی؛ یکی از مولفه‌های سرمایه اجتماعی». فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی. سال ششم، ش 23، صص 67-92.
    • میرشاه‌ جعفری، ا. ؛ عابدی، م. و دریکوندی، ه. (1381). «شادمانی و عوامل مؤثر بر آن». فصلنامه تازه‏های علوم شناختی، ش 3، ص 50 - 58.
    • نشاط دوست، حمید طاهر؛ کلانتری، مهرداد؛ مهرابی، حسینعلی؛ پالاهنگ، حسن و نوری، نرگس السادات. (1388). «تعیین عوامل مؤثر در شادکامی کارکنان شرکت فولاد مبارکه». جامعه شناسی کاربردی. 20 (11). 105-118.
    • نصوحی، محمود. (1382). «رابطه بین شادمانی و عوامل آموزشگاهی دانش آموزان دبیرستانی». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد، واحد خوراسگان.
    • نوری، رضا؛ کرمی، مکری؛ آذرخش فر، محمد و محمدی یزدانی، اسماعیل. (1381). «مطالعه عوامل موثر بر احساس شادی و بهزیستی در دانشجویان دانشگاه تهران».مجله روان شناسی و علوم تربیتی. 32 (1) صص 3-41.
    • نیازی، محسن و کارکنان، محمد. (1386). «تبیین جامعه شناختی رابطه سرمایه فرهنگی خانواده با هویت اجتماعی جوانان». فصلنامه مطالعات ملی. شماره 3: 81-55.
    • وحیدا، فریدون؛ ودادهیر، ابوعلی و فرنام، محمد. (1393). «نشاط عمومی در زندگی اجتماعی- فرهنگ شهر: مطالعه ای با رویکرد کیفیت اجتماعی در شهر اردبیل». مطالعات جامعه شناسی شهری. سال چهارم، شماره 11، صص 1-34.
    • هزار جریبی، جعفر و آستین افشان، پروانه. (1388). «بررسی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی با تاکید بر استان تهران». جامعه شناسی کاربردی. شماره: 119-146.
    • الیاسی، م. (1385). «عوامل مؤثر بر شادکامی دانشجویان بسیجی». فصلنامه­ مطالعات بسیج. سال نهم، ش 33، صص 34-15.
      • Anand, pauL. & et al. (2011). “Measuring welfarc”. Journal of public Economic, 95,205-215.
      • Furnham, A. & Cheng, H. (2000).“Lay theories of happiness”. Journal of happiness studies, 1:227 246
      • Helliwell, John F. (2005). “Well-Being, Social Capital and Public Policy: What's New?”.The Economic Journal, Volume 116, Issue 510, March, pages C34–C45.
      • Scott, Mc. & Johnson, Sarah. (2013). “The happiness factor”. Annals of Tourism Research, NoL,41, 42-65.