نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو هیات علمی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

چکیده

هدف از این پژوهش، شناسایی و مدلسازی عوامل موثر بر جذب منابع خیریه و وقف به ورزش زنان بود. روش تحقیق از نوع توصیفی– پیمایشی و جامعه آماری شامل افراد صاحب­نظر در زمینه موضوع پژوهش بود. نمونه آماری به روش هدفمند (قضاوتی) از بین مدیران و متخصصان انتخاب و نظرخواهی شدند(217 نفر). ابزار اصلی پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی ابزار از طریق نظر خبرگان ارزیابی و تایید شد. سپس پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ ترکیبی مطلوب ارزیابی گردید. در نهایت، روایی سازه از طریق مراحل مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس بررسی و تایید شد.
براساس مدل­های اندازه­گیری در متغیر ساختاری و سیاسی ابعاد برون سیستمی و درون سیستمی با ضرایب 854/0 و 643/0 ، در متغیر حقوقی و نظارتی ابعاد برون سیستمی و درون سیستمی  با ضرایب 733/0 و  580/0، در متغیر مدیریتی و اجرایی ابعاد درون سیستمی و برون سیستمی با ضرایب 831/0 و 665/0 و در متغیر ارتباطی و فرهنگی درون سیستمی و برون سیستمی با ضرایب 889/0 و 823/0 به ترتیب اولویت تبیین کننده سازه خود بودند. ابعاد مالی و سرمایه ای،  فیزیکی و ساختاری و دانشی و فناوری نیز به ترتیب با ضرایب 754/0، 618/0 و  487/0 به طور معنی­داری تبیین کننده متغیر وابسته جذب منابع وقف و کمکی بودند. تحلیل مسیر بین متغیرها نشان داد که مدیریتی و اجرایی، ارتباطی و فرهنگی، ساختاری و سیاسی و حقوقی و نظارتی به ترتیب با ضریب 773/0، 685/0، 862/0 و 815/0 اثر مثبت، مستقیم و معنی­داری بر جذب منابع دارند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Identifying and Modeling Factors Affecting the Attraction of Charity Resources and Endowed with Women's Sports

نویسنده [English]

  • Amir Reza Khadem

Ph.D., Assistant Professor, Faculty of Physical Education ant Sport Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran

چکیده [English]

The research is to identify and model factors affecting the attraction of Charity Resources and endowed with women's sports. The research method was a descriptive-survey. The statistical population consisted of specialists who were knowledgeable about the subject of research. The statistical sample was selected and surveyed through deliberate method (judgments) among managers, experts and experts (217 people). The main instrument consisted of a questionnaire. The content validity of the tool was evaluated and approved by experts. Then its reliability was evaluated through a suitable Cronbach alpha coefficient. Finally, the construct validity was reviewed and approved through the structural equation modeling steps PLS software.
External and internal dimensions with coefficients of 0/854 and 0/643; In the legal and regulatory variables of external and internal dimensions and with coefficients of 0/733 and 0/580; in the administrative and executive variable Intra-system and extraneous dimensions with coefficients of 0/831 and 0/665 And in the internal and external system of communication and cultural variables with coefficients of 0/889 and 0/823, respectively, were the priority of explaining their structure. The financial, capital, physical and structural dimensions of knowledge and technology also have coefficients of 0/754, 0/618, and 0/487 respectively significantly explain the dependent variable and auxiliary resources were devoted. Path analysis between variables showed administrative and management, communication, cultural, structural, political, legal and regulatory, respectively, with a coefficient of 0/773, 0/685, 0/862 and 0/815 there is a positive, direct and meaningful effect on the absorption of support resources.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key Words: Sport Economics
  • Financial Resources
  • Sports Endowments and Women's Sports

شناسایی و مدلسازی عوامل موثر بر جذب منابع خیریه و وقف به ورزش زنان

 

امیر رضا خادم[1]

 

 

تاریخ دریافت مقاله: 29/8/1397

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:17/11/1397

 

مقدمه

از موانع و مشکلات جدی در پیش راه ورزش بانوان، کمبود منابع از جمله منابع مالی و فیزیکی است. توسعه رشته های ورزشی مستلزم صرف نیرو و بودجه ای فراوان است که از جمله می توان به هزینه های مربوط به آماده سازی فضاهای مناسب و استاندارد، تهیه وسایل گران قیمت برخی رشته ها، استخدام و تربیت مربی، برگزاری دوره های آموزشی و سرانجام، راه اندازی تشکیلات سازمانی مستقل برای هر رشته اشاره کرد. در حال حاضر سازمان­های ورزش کشور برای تأمین این نیازها در مضیقه و تنگنای جدی هستند. با این همه، نمی توان این واقعیت را انکار کرد که توسعه امکانات ورزشی بانوان، در افزایش شمار علاقه مندان و گرایش عملی درصد بیشتری از دختران و زنان به ورزش، تأثیری به سزا دارد. با توجه به وضعیت فعلی ورزش زنان در کشور، محرز و مشخص است که توسعه ورزش زنان بیش از هر اقدامی به حمایت و جذب منابع نیاز دارد (منظمی، 1389).

از طرفی با توجه به وضعیت نا به سامان اقتصاد کشور، تأمین منابع مالی در بخش ورزش تنها با اکتفا به بودجه و قراردادهای حمایت مالی میسر نمی­شود (تسلیمی، 1395؛ 17). یکی از شیوه­های با ارزش در تأمین مالی مراکز و خدمات عمومی استفاده از فرهنگ وقف و جذب خیرین است. همچنین، وقف یکی از موفق‌ترین روش‌های نشر ارزش‌های دینی، فرهنگی و ملی در محیط ورزش است. امروزه با توجه به رشد جمعیت، وجود جنگ نرم در حوزه جوانان و گسترش بیماری‌های روحی و جسمی ناشی از تغییر سبک زندگی، استفاده بهینه از منابع وقفی موجود و همچنین ایجاد موقوفات جدید در حوزه ورزش از اهمیت به سزایی برخوردار است و این مهم، امکان‌پذیر نیست مگر اینکه وقف بخصوص وقف ورزشی را شناخت و به دیگران نیز معرفی نمود. نقش ورزش در توسعه سنت حسنة وقف و وقف در حوزه ورزش و زیرشاخه‌های آن، از موضوعات نوین درخور توجه در جامعه علمی، ورزشی و دینی است (عظیمی و محمدی، 1394؛ 23)؛ زیرا ضرورت فعالیت­های ورزشی با توجه به کارکردهای روان‌شناختی و اجتماعی سازنده‌اش بر اقشار مختلف و با هر رده سنی بر کسی پوشیده نیست. از این‌رو، ارزش ورزشگاه یا باشگاه سازی کمتر از ارزش مدرسه‌سازی و بیمارستان‌سازی نیست و چه بسا با ایجاد فضاهای ورزشی، نیاز به فضاهای درمانی و کمپ‌های ترک اعتیاد و غیره کاهش یابد (افروزه و همکاران، 1394).

در فرهنگ‌های فارسی از «وقف» و «اوقاف» تعاریف گوناگونی شده است که مشابهت‌های زیادی با هم دارند. در فرهنگ معین (ص 1110) وقف به معنای تخصیص ملک یا مالی برای مصرف کردن در اموری که وقف کننده تعیین کرده، آمده است. فرهنگ عمید (ص 2465) وقف را چیزی می‌داند که از ثروت خود جدا کند تا در کارهای عام‌المنفعه از آن استفاده کنند. به زبان ساده‌تر، وقف عبارت از این است که انسان تمام یا قسمتی از اصل ثروت منقول یا غیرمنقول خود را طبق شرایط خاصی از فروش و توارث و غیره منع کند و جاودان نماید، اما بهره و درآمد آن ثروت را در راه خدا (خدمت به خلق خدا، شخص یا اشخاص معلوم یا عموم مردم، دانشگاه، بیمارستان، مدرسه و ...) هزینه نماید (شیرخدائی و همکاران، 1394: 12). به طور کلی، آثار و کارکردهای وقف در جامعه را می‏توان به سه دسته کارکردهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تقسیم کرد (نکویی و همکاران، 1388: 8). وقف در حل مشکلات اقتصادی جامعه می‏تواند بسیار مؤثر باشد؛ به طوری که به عنوان پشتوانه قوی مالی برای دولت تلقی می‏شود. استفاده از درآمد اوقاف جهت ایجاد راه‏ها، ابنیه‏های عمومی، احداث پل، ساخت کارخانجات تولیدی برای جذب جوانان بیکار، اطعام مساکین، تهیه مسکن ارزان قیمت برای جوانان، سرمایه‏گذاری در طرح‏های عمرانی، صنعتی و کشاورزی، کاهش قیمت‏ها و افزایش تولید و... بسیار مهم می‏باشد (پناهی و یزدان پناه، 1383: 39).

در ایران، وقف در حوزه ورزش با ورزش باستانی پیوند دارد. مردم ایران به ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای که هدف آن تربیت عیاران و جوانمردان بود، رویکردی دینی داشتند و آن را متعلق به حضرت علی (ع) و این بزرگوار را مقتدای ورزشکاران می‌دانستند. از آنجا که ایرانیان، ورزش باستانی را نمودی از فعالیت بدنی همراه با ارزش‌های اخلاقی و اسلامی می‌پنداشتند، سعی در گسترش و همگانی نمودن این رشته ورزشی داشتند. همچنین، حضرت علی (ع) در زمره کسانی است که در اسلام بیشترین موقوفات را داشته اند و به تأسی از ایشان خیراندیشانی بوده‌اند که به وقف، از جمله وقف زورخانه در اقصی نقاط گستره میهن اسلامی اهتمام ورزیده‌اند. این ورزش و معنویت، پیوند عمیقی دارند و یکی از مظاهر این پیوند وقف و خیریه است. از راهکارهای توسعه ورزش، اختصاص منافع حاصل از یک موقوفه به ورزش و مشخص نمودن موارد مصرف آن در زمینه‌هایی چون ورزش همگانی، کمک به رشد استعدادهای ورزشی کم‌بضاعت و... است که ورود همراه با مطالعه و برنامه‌ریزی در همه این موارد، بخش بزرگی از نیازهای جامعه در حوزه ورزش را پوشش می‌دهد. همچنین، از دیگر اقسام وقف ورزشی که امروزه در بین قهرمانان ورزشی رواج یافته است، وقف، نذر و اهدای مدال‌ها، جام‌ها و احکام قهرمانی است؛ کار خیری که ضمن جاودانه ساختن نام و یاد این ورزشکاران در دل تاریخ، منجر به ترغیب و تشویق جوانان به سمت و سوی ورزش خواهد شد (حیدری فرد و شریفیان، 1396: 51).

در داخل کشور تاکنون تحقیقات فراوانی در ارتباط با مدیریت و توسعه وقف انجام شده است. به طور مثال، سوری و یاوری (1383) در بررسی وضعیت بهره‌برداری اقتصادی از رقبات منفعتی اداره اوقاف جنوب شهر تهران، جباری و همکاران (۱۳۸۵) در شناسایی راهکارهای گسترش تعامل دانشگاه علوم پزشکی تبریز با مؤسسات خیریه و خیرین، گنجی و الماسی بیدگلی (1391) در تبیین وضعیت نیکوکاری در بین شهروندان کاشانی، نکویی مقدم و همکاران (1392) در بررسی نقش مؤسسات خیریه در نظام سلامت، آقابابا و همکاران (۱۳۹۳) در مرور انتقادی مطالعات خیریه حوزه سلامت در ایران و گنجی و همکاران (1394) در بررسی مشارکت در امور خیریه و وقف، به توصیف وضعیت وقف در حوزه­های مختلف پرداخته­اند.

در حوزه ورزش اما تاکنون تحقیقات محدودی صورت گرفته است. عظمی و همکاران (1394) در بررسی بازاریابی ورزشی خیرخواهانه در هیات ژیمناستیک استان کردستان نشان دادند که با توجه به سناریوی برنده برنده در بازاریابی خیرخواهانه در ژیمناستیک استان تاکنون مواردی مانند جذب منابع مالی، کمک خرید تجهیزات ژیمناستیک، اهدای زمین، کمک احداث خانه ژیمناستیک و کمک هیات ژیمناستیک به انجمن خیریه حمایت از بیماران سرطانی صورت گرفته است. در تنها تحقیق تخصصی مربوط به مدیریت وقف در ورزش کشور، حیدری فرد و شریفیان  (1396) به بررسی موانع مشارکت خیرین در توسعۀ فضاهای ورزشی مدارس پرداختند و نشان دادند که تمامی عوامل موردبررسی در این پژوهش، مانع از مشارکت خیرین در توسعۀ فضاهای ورزشی بوده‌اند و میزان ممانعت آن‌ها به ترتیب اولویت عبارت است از: مانع قانونی- اجرایی، اعتقادی، فرهنگی- اجتماعی و مانع مربوط به خود ورزش. افروزه و همکاران (1396) در بررسی عوامل مؤثر بر جذب خیران و واقفان در ورزش گزارش کردند که مؤلفة اخلاق‌گرایی با سه مقولة احترام، مسئولیت اجتماعی و سرمایة اجتماعی، مؤلفة فرهنگ‌سازی با دو مقولة تعریف‌سازی و شرعی‌نگری، مؤلفة حقوقی با سه مقولة اقلیت‌سازی، شفافیت و تسریع و مؤلفة آموزش با سه مقولة عمومی، تخصصی و سازمانی، می‌توانند بیشترین تأثیر را در جذب خیران و واقفان داشته باشند. برخی تحقیقات نیز به کاستی­های کمبود منابع ورزش زنان پرداخته­اند. منظمی و همکاران  (1390) در بررسی عوامل موثر بر توسعه تربیت بدنی و ورزش بانوان گزارش کرد که عوامل مالی و امکاناتی، انسانی و تخصصی، ساختاری و مدیریتی و فرهنگی و اجتماعی به ترتیب اولویت اثرگذارند. علی آقایی نجف (۱۳۹۲) در شناسایی عوامل موثر بر توسعه و گسترش گردشگری ورزشی در بین زنان، نشان داد که عوامل ناشی از تسهیلات، امکانات و خدمات مهم­ترین عامل است. 

در تحقیقات خارجی، تفاوت­های مشخصی بین تعریف وقف و رویکردهای آن مشاهده می­شود. وان[2] (2007) در یک بررسی تطبیقی، معتقد است که در کشورهای اسلامی اهمیت عمومی بیشتری به وقف و خیریه وجود دارد. وانگ و گرادی[3] (2008) بیان می دارند که شهروندانِ با اعتقادات مذهبی قوی در مقایسه با سایرین، مشارکت بیش‌تری در فعالیت‌های خیریه و کمک به قشرهای آسیب‌پذیر و نیازمند داشته‌اند. در پژوهشی پیپر و اسنف[4] (2007) با عنوان «موانع کمک‌های خیریه در ورزشکاران» نشان می‌دهند که ورزشکاران بازنشسته بیش‌تر از ورزشکاران جوان­تر به مؤسسۀ خیریه کمک می‌کنند. برون[5](2009) در تحقیق خود نشان داد که تبلیغاتی که دربارۀ فعالیت‌های خیرخواهانه مردان ورزشکار انجام می‌شود، بسیار بیش‌تر است- به دلیل آن‌که معمولاً مردان مبالغ سنگینی را برای کمک کردن اختصاص می‌دهند. بابیچه[6](2011) و بورت[7] (2012) در پژوهشی مشابه با بررسی تفاوت‌های جنسیتی در فعالیت‌های خیرخواهانه ورزشکاران نشان دادند که زنان ورزشکار به دفعات فراوان به مؤسسۀ خیریه کمک می‌کنند، ولی مقدار کمک آن‌ها کم‌تر از مردان ورزشکار است. با مطالعات و بررسی‌های انجام شده، کمیسیون ورزش اتحادیه اروپا  در نشست 18 فبریه 2014 در بروکسل راهبردهای عملیاتی جهت برابری جنسیتی در ورزش را برای سال‌های2014 تا 2020 مصوب نمود. از جمله راهبردهای مصوب در این نشست، اهتمام و تاکید به توزیع  عادلانه منابع در دو بخش ورزش زنان و مردان بود (گزارش کمیسیون ورزشی اروپا، 2014).  کوپر[8] و همکاران (2017) در بررسی یافته­های قوم­نگاری در ورزش و انجام تحقیقات به این روش در آینده عنوان کرد که نقش جنبه­های اقتصادی در بخش ورزش زنان هنوز چشم گیر نیست، اما به توجه به روند تحقیقات رشد فزاینده دارد.

با توجه به کارکردهای مثبت بالقوه و بالفعل وقف و خیریه در ورزش زنان، ضروری است که از طریق تدوین یک سیاست اصولی و برنامه­ریزی شده از سوی سازمان­های ورزشی به منظور شکوفایی فرهنگ وقف در ورزش زنان، زمینه­های احیای این سنت حسنه را فراهم آورد. به نظر می‌رسد در میان جوامع موجود، ایران یکی از مناسب‌ترین شرایط و بسترها برای حرکت به جهت مورد نظر را داراست و می­تواند به‌تدریج تکمیل و تکامل یابد و وقف، به محوری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ورزش زنان تبدیل گردد. همچنین بخش ورزش زنان از جمله حوزه­های است که با توجه به نیازهای مالی اساسی جهت مدیریت و توسعه خود می‌تواند از فرهنگ وقف و جذب خیرین بهره فراوانی ببرد، اما به دلایل متعددی تاکنون چندان وراج نیافته است. بنابراین جهت دستیابی به آثار و پیامدهای مثبت وقف در ورزش زنان ابتدا باید به شناسایی موانع و مشکلات موجود در ترویج و توسعه فرهنگ وقف اقدام نمود و سپس به ارائه راهکارهای عملی برای برطرف کردن موانع و مشکلات موجود پرداخت. از این‌رو، هدف از این پژوهش شناسایی و مدلسازی عوامل موثر بر جذ منابع وقف، خیریه و کمکی به ورزش زنان در کشور بود.

چارچوب نظری پژوهش بر اساس مطالعه کتابخانه­ای و مصاحبه در چارچوب مفهومی پژوهش به صورت شکل 1 تدوین گردید. بر این اساس، توسعه وقف و خیریه در ورزش شامل چهار حوزه اصلی ساختاری و سیاسی، حقوقی و نظارتی، مدیریتی و اجرایی و ارتباطی و فرهنگی بود. جهت تحلیل این منظرها، محورها و عوامل درونی و برونی سیستم ورزش زنان در هر حوزه مورد بررسی قرار گرفت.

 

 

 

شکل 1: مدل مفهومی پژوهش

 

 روش­شناسی پژوهش

روش تحقیق از نوع توصیفی– پیمایشی و جامعه آماری شامل افراد آگاه و متخصص در زمینه امور خیریه و ورزش زنان در سازمان­های مرتبط با ورزش زنان بود (جامعه محدود و نامشخص). نمونه آماری به روش هدفمند (قضاوتی) به شرح جدول 1 انتخاب و نظرخواهی شدند. برآورد نمونه براساس تعداد قابل کفایت جهت مدلسازی در محیط نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس[9] به تعداد 10 تا 20 برابر تعداد ابعاد متغیرهای اصلی در مدل (داوری و رضازاده، 1394) انجام گردید. براین اساس نمونه آماری به تعداد 20 برابر تعداد ابعاد متغیرهای اصلی (11 بعد برای 5 متغیر) در نظر گرفته شد (220 نفر). جهت اطمینان از دریافت پرسشنامه­ها 240 پرسشنامه توزیع گردید و 224 پرسشنامه دریافت شد که از بین آن­ها 217 پرسشنامه به طور کامل پاسخ داده شده بودند. پرسشنامه به صورت حضوری (نسخه پرینت) و مجازی (لینک الکترونیک) و براساس هماهنگی قبلی تیم تحقیق در اختیار نمونه آماری قرار داده شد.

 

جدول 1: جامعه آماری و روش­های نمونه­گیری

بخش

مورد مطالعه

نمونه‌گیری

تعداد نمونه

جنسیت

سازمان‌های مرتبط با اوقاف و امور خیریه

مدیران و کارشناسان

هدفمند و در دسترس

14

در مجموع

217

نفر

124 زن

و

93 مرد

وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون­ها

مدیران و کارشناسان

هدفمند و در دسترس

43

ادارات ورزش و جوانان و هیئت‌های ورزشی

مدیران و کارشناسان

هدفمند و در دسترس

52

ورزش شهرداری­ها

مدیران و کارشناسان

هدفمند و در دسترس

25

ورزش دانشگاه

اساتید مدیریت ورزشی

هدفمند و در دسترس

39

ورزش آموزش و پرورش

مدیران و معلمان ورزش

هدفمند و در دسترس

37

رسانه­های ورزشی و سایر

کارشناس و سایر

هدفمند و در دسترس

7

 

ابزار اصلی پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته براساس مطالعه کتابخانه­ای و مصاحبه­های ساختارمند بود. ابتدا مطالعه کتابخانه­ای به صورت نظامند بر روی منابع معتبر از لحاظ حقوقی و علمی (اسناد، کتب، مقالات و صفحات رسانه­ای) انجام شد و مولفه­ها و چارچوب اولیه پژوهش استخراج گردید. سپس موارد مستخرج از مرحله اول از طریق مصاحبه ساختارمند و نیمه هدایت شده با افراد خبره (9 نفر) از جامعه آماری تکمیل شد. پرسشنامه حاوی متغیرهای پژوهش (گویه­های پرسشی) با مقیاس 5 ارزشی لیکرت (از بسیار کم = 1 تا بسیار زیاد = 5)، از مجموع متغیرهای شناسایی شده پس از بررسی و غربال‌گری تعداد مناسب که از لحاظ تعداد، بیشترین تکرار و تأکید را در مصاحبه‌ها، مقالات، اسناد و گزارش­ها داشتند مورد استفاده قرار گرفته است. البته مبنای اصلی پرسشنامه، بازنویسی از پرسشنامه­های قبلی  بود.

روایی محتوایی ابزار از طریق نظر خبرگان (11 نفر: 5 مدیر سازمانی و 6 استاد دانشگاه) ارزیابی و تایید شد. سپس پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ ترکیبی مطلوب ارزیابی گردید (آلفای کرونباخ = 89/0). در نهایت روایی سازه از طریق مراحل مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس بررسی و تایید شد. از روش مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم­افزار اسمارت پی­ال­اس جهت تحلیل داده­ها استفاده شد.

یافته­های پژوهش

در بخش روایی، بارها از طریق محاسبه مقدار همبستگی شاخص‌های یک سازه با آن سازه، محاسبه و مقدار مناسب آن برابر و یا بیشتر از 4/0 می‌باشد. درواقع بار عاملی بیا‌نگر این مطلب است که واریانس بین سازه‌ و شاخص‌های آن از واریانس خطای اندازه‌گیری آن سازه بیشتر بوده است. تمامی بارهای عاملی سنجه‌های که در سازه مربوط به خود بالاتر از 4/0 بودند حفظ و سؤالاتی که دارای بارهای عاملی کمتر از 4/0 بودند، از مدل پژوهش حذف شدند که تعداد آن تنها ده سؤال بود. لذا در ادامه تجزیه و تحلیل پژوهش بر اساس سؤال‌های تأیید شده موردبررسی و تحلیل قرارگرفته‌اند. نتایج خروجی از مدل برای شاخص AVE بیانگر مناسب بودن معیار روایی همگرا (AVE)  بود. جهت بررسی روایی واگرای مدل اندازه‌گیری، از دو ماتریس روایی همبستگی متغیر لاتنت[10] و معیار فرونل و لاکر استفاده شد. آلفای کرونباخ، شاخص کلاسیک برای تحلیل پایایی نشان‌دهنده یک سنت قوی در معادلات ساختاری می‌باشد. همان‌طوری که بیان گردید، تمامی متغیرهای پنهان دارای مقدار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی 7/0α> بودند که نشان ‌دهنده این است که مدل دارای پایایی (چه از نظر آلفای کرونباخ و چه از لحاظ پایایی ترکیبی) مناسبی است. ضریب تعیین R2 معیاری است که برای متصل کردن بخش اندازه‌گیری و بخش ساختاری مدل‌سازی معادلات ساختاری به کار می‌رود و نشان از تأثیری دارد که یک متغیر برون‌زا بر یک متغیر درون‌زا می‌گذارد. میزان R2 تقریباً تمامی متغیرهای پژوهش بسیار بالاتر از 33/0 و در محدوده 67/0 یا بزرگ‌تر از آن هستند. این بدین معنی است که مدل ساختاری پژوهش دارای برازش قوی است. با توجه‌ به آنکه معیار نامبرده برابر 603/0 می‌باشد، لذا بنابر پژوهش‌های وتزلز[11] و همکاران (2009) برازش کلی مدل در حد «بسیار قوی» مورد تأیید قرار می‌گیرد.

 

برازش کلی مدل:     [12] GOF2      GOFبرازش کلی قوی

 

به منظور اطمینان از کافی بودن نمونه‌ها، از معیار کایرز، میجر، الکین[13] استفاده شد. مقدار KMO برای چهار متغیر محیط حقوقی، دولت الکترونیک، حکمرانی خوب و توسعه پایدار به ترتیب 946/0، 918/0، 933/0 و 899/0 بود که بیانگر کافی بودن تعداد نمونه‌ها می­باشد (001/0>p).

جدول 2 : خلاصه شاخص­های روایی مدل

شاخص

Q2

R2

CR

AVE

میزان مطلوب آن

≥ 15/0

≥ 33/0

≥ 70/0

≥ 5/0

ساختاری و سیاسی

279/0

725/0

846/0

536/0

حقوقی و نظارتی

353/0

528/0

844/0

463/0

مدیریتی و اجرایی

384/0

750/0

851/0

585/0

ارتباطی و فرهنگی

389/0

725/0

926/0

608/0

ساختاری و سیاسی درون سیستمی

321/0

599/0

889/0

557/0

ساختاری و سیاسی برون سیستمی

317/0

702/0

788/0

559/0

حقوقی و نظارتی درون سیستمی

367/0

615/0

877/0

544/0

حقوقی و نظارتی برون سیستمی

118/0

790/0

836/0

727/0

مدیریتی و اجرایی درون سیستمی

290/0

763/0

831/0

576/0

مدیریتی و اجرایی برون سیستمی

370/0

543/0

810/0

558/0

ارتباطی و فرهنگی درون سیستمی

 

برون­زا

891/0

584/0

ارتباطی و فرهنگی برون سیستمی

444/0

641/0

823/0

620/0

 

بخش مدلسازی پژوهش شامل دو بخش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر بود.  براساس جدول 2 و شکل 2 تحلیل عاملی سازه­های پژوهش نشان داد که  نهادهای حقوقی، نقش­های حقوقی، فعالیت­های حقوقی و اسناد و مواد حقوقی به ترتیب میزان اثر تبیین کننده محیط حقوقی نظام ورزش هستند. خدمات الکترونیکی، مشارکت الکترونیکی، زیرساخت الکترونیکی و  قوانین الکترونیکی به ترتیب اولویت نقش معنی­داری در تبیین استقرار دولت الکترونیک در نظام ورزش کشور دارند. نظارت سیستماتیک، ساختار دموکراتیکی، رهبری ذی­نفع­مدار و هم­افزایی عملکردی نیز به ترتیب میزان اثر تبیین کننده حکمرانی خوب نظام ورزش هستند. توسعه مشارکت و هماهنگی بخشی و فرابخشی، توانمندسازی و بهسازی منابع انسانی، بهبود مستمر عملکرد و قابلیت‌ها  و پایدارسازی و تنوع‌بخشی فرایندها و منابع به ترتیب اولویت نقش معنی­داری در تبیین توسعه پایدار در نظام ورزش کشور دارند.

جدول 3: نتایج فرضیات پژوهش

 

متغیر

-- >

ابعاد

ضریب

آزمون T

سطح معنی­داری

تحلیل عاملی

ساختاری و سیاسی

-- >

درون سیستمی

643/0

32/91

001/0

-- >

برون سیستمی

854/0

37/42

001/0

حقوقی و نظارتی

-- >

درون سیستمی

580/0

49/57

001/0

-- >

برون سیستمی

733/0

22/57

001/0

مدیریتی و اجرایی

-- >

درون سیستمی

831/0

27/29

001/0

-- >

برون سیستمی

665/0

12/33

001/0

ارتباطی و فرهنگی

-- >

درون سیستمی

823/0

13/25

001/0

-- >

برون سیستمی

889/0

23/15

001/0

جذب منابع

-- >

مالی و سرمایه ای

754/0

13/25

001/0

-- >

فیزیکی و ساختاری

618/0

23/15

001/0

-- >

دانشی و فناوری

487/0

87/32

001/0

.

تحلیل مسیر

متغیر

-- >

متغیر

ضریب

آزمون T

سطح معنی­داری

ساختاری و سیاسی

-- >

جذب منابع وقف و ...

773/0

27/12

001/0

حقوقی و نظارتی

-- >

جذب منابع وقف و ...

685/0

51/24

001/0

مدیریتی و اجرایی

-- >

جذب منابع وقف و ...

862/0

62/16

001/0

ارتباطی و فرهنگی

-- >

جذب منابع وقف و ...

815/0

70/14

001/0

 

براساس مدل­های اندازه­گیری در متغیر ساختاری و سیاسی ابعاد برون سیستمی و درون سیستمی با ضرایب854/0 و 643/0، در متغیر حقوقی و نظارتی ابعاد برون سیستمی و درون سیستمی و  با ضرایب 733/0 و  580/0، در متغیر مدیریتی و اجرایی ابعاد درون سیستمی و برون سیستمی با ضرایب 831/0 و 665/0 و در متغیر ارتباطی و فرهنگی برون سیستمی و درون سیستمی با ضرایب 889/0 و 823/0 به ترتیب اولویت تبیین کننده سازه خود بودند. ابعاد مالی و سرمایه ای،  فیزیکی و ساختاری و دانشی و فناوری نیز به ترتیب با ضرایب 754/0، 618/0 و  487/0 به طور معنی­داری تبیین کننده متغیر وابسته جذب منابع وقف و کمکی بودند.

تحلیل مسیر بین متغیرها نشان داد که مدیریتی و اجرایی، ارتباطی و فرهنگی، ساختاری و سیاسی و حقوقی و نظارتی، به ترتیب با ضریب 773/0، 685/0، 862/0 و 815/0 اثر مثبت، مستقیم و معنی­داری بر جذب منابع وقف و کمکی دارند.

 

 

شکل 2: مدل نهایی پژوهش

بحث و نتیجه‌گیری

هدف از این پژوهش، شناسایی و بررسی عوامل موثر بر توسعه وقف و امور خیریه در ورزش زنان بود. در تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد کلان و جامع، ابتدا مؤلفه­های تعیین کننده شناسایی، سپس چارچوب بندی و سپس  مدلسازی شد.

براساس مدل­های اندازه­گیری در متغیر ساختاری و سیاسی ابعاد درون سیستمی و  برون سیستمی؛ در متغیر حقوقی و نظارتی ابعاد درون سیستمی و  برون سیستمی ؛ در متغیر مدیریتی و اجرایی ابعاد درون سیستمی و برون سیستمی و در متغیر ارتباطی و فرهنگی درون سیستمی و برون سیستمی به ترتیب اولویت تبیین کننده سازه خود بودند. در واقع، آنها در متغیر مدیریتی و اجرایی عوامل درون سیستمی ورزش زنان اولویت داشتند و در سه متغیر دیگر عوامل برون سیستمی نسبت به عوامل درون سیستمی اثرگذارتر بودند. در تبیین این یافته­ها می­توان به ماهیت نقش مدیریت در هر سیستمی مانند سیستم ورزش زنان اشاره کرد. مدیریت به مثابه ظرف فعالیت­های یک سازمان است که تمام فرایندهای در آن جریان دارد و بر رفتار و عملکرد افراد و بخش­های سازمان اثر می‌گذارد (بنار، 1394). از این رو، مدیریت نقش مداخله­ای و ترغیبی بیشتری نسبت به سایر عوامل در درون یک سیستم دارد. دلیل دیگر این مسئله می­تواند در آگاهانه بودن اثر مدیریت باشد. از طرفی دیگر، احتمالاً وجود ضعف­های اساسی و پایه در ساختار و مدیریت ورزش زنان کشور سبب شده است تا نمونه آماری این پژوهش اهمیت بالایی برای مدیریت قائل شوند و این با نتایج این پژوهش همخوانی دارد.

ابعاد مالی و سرمایه ای،  فیزیکی و ساختاری و دانشی و فناوری نیز به ترتیب میزان اثر به طور معنی­داری تبیین کننده متغیر وابسته جذب منابع وقف و کمکی بودند. در تبیین این یافته­ها می­توان گفت که ورزش زنان در هر سه نوع منابع دارای کمبودهای فراوانی است و هم هر سه نوع منابع نقش محوری در توسعه ورزش دارند؛ اما به طور مشخص، منابع مالی نقش محوری تری دارند و عمده تلاش­ها در جذب وقف لازم است منجر به جذب منابع مالی شود. منظمی و همکاران  (1390) در بررسی عوامل موثر بر توسعه تربیت بدنی و ورزش بانوان گزارش کرد که عوامل مالی و امکاناتی در اولویت قرار دارند که با نتایج این بخش همسویی دارد.

تحلیل مسیر بین متغیرها نشان داد که مدیریتی و اجرایی، ارتباطی و فرهنگی، ساختاری و سیاسی و حقوقی و نظارتی، به ترتیب ضریب اثر، به صورت مثبت و مستقیم اثر معنی­داری بر جذب منابع وقف و کمکی دارند. مطالعات و شواهد نشان می‌دهد سنت حسنه وقف و سایر فعالیت‌های خیرخواهانه در کشورهای اسلامی برای حوزه­هایی جدید مانند علم، سلامت، اشتغال و مواردی از این قبیل تابعی است از متغیرهای مختلف که در مجموع ریشه در عوامل فرهنگی و جمعیت شناختی دارند (محسنی، 1392: 37).

 اولویت مؤلفه‌های مدیریتی و اجرایی دلالت بر نیازمندی توسعه وقف و خیریه در ورزش زنان به یکپارچگی مدیریتی و چابک­سازی سیستم اجرایی است. می­توان گفت که عمده آسیب‌ها در بخش مدیریت وقف است (صحرانورد و اسدی، 1391: 16). در شریعت و فقه به مدیریت وقف و اداره موقوفات اهتمام و توجه ویژه شده است، زیرا اداره وقف در کیفیت و وضعیت وقف بسیار مؤثر است. مدیر کارآمد و لایق، موقوفه‌ هر چند غیر کارآمد را به اوج کارآمدی می‌‌رساند. برعکس، اگر مدیری نالایق و غیر صالح باشد، بهترین موقوفه را تبدیل به رقبه­ بی‌فایده و ناخوشایند می‌‌کند. بنابراین، یکی از مهم‌ترین راه‌هایی که به ترویج و گسترش فرهنگ وقف کمک می‌کند، بهینه‌سازی مدیریت وقف و نحوه اداره موقوفات است. به بیان دیگر وقتی‌که مردم می‌بینند موقوفات به خوبی اداره می‌شوند و به حال خود رها نمی‌شوند، قطعاً تشویق می‌شوند که به این موضوع مهم توجه نشان دهند. بنابراین، نوع مدیریت بر موقوفات و نحوه اداره آن از نگاه مردم بسیار حائز اهمیت است.

همچنین اولویت بالای مؤلفه‌های ارتباطی و فرهنگی دلالت بر نیازمندی توسعه وقف و خیریه در ورزش زنان به ارتباطات میان­بخشی و توسعه فرهنگی است. هر چند عمل به وقف از سوی مردم مهم‌ترین راه گسترش فرهنگ وقف است، اما باید توجه داشت که مردم نیازمند راهنمایی و آموزش‏های دینی عملی در این زمینه هستند (خومحمد خیرآبادی، 1380: 22). می­توان گفت که مهم‌ترین گام براى ایجاد نگرش مثبت نسبت به مسائل و واقعیت‌های هر دو حوزه وقف و ورزش در جامعه، ارائه اطلاعات صحیح و شفاف است. کسانی که عهده‏دار انتقال این اطلاعات هستند باید از صلاحیت‏هاى شناختى، عاطفى و عملکردى لازم برخوردار باشند تا سخنان، گفتار و نوشتار آن‌ها در دل‌ها نفوذ کند و آن‌ها را متحول و متأثر سازد. متاسفانه، هم متولیان وقف و هم متولیان ورزش آن‌طور که شایسته جایگاه و اهمیت این دو حوزه اجتماعی است، به تبلیغ، ترویج و فرهنگ‌سازی نپرداخته‌اند (کارکنان نصرآبادی، 1391: 28). گنجی و عسکری (1391) در بررسی تأثیر میزان پایبندی مردم به ارزش‌ها بر مشارکت آن‌ها در امور خیریه نشان دادند بین عمل به ارزش‌ها و هنجارها به ویژه ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از سوی مردم با مشارکت پاسخ‌گویان در امور خیریه و عام‌المنفعه رابطه مستقیم وجود دارد. گنجی و همکاران (1394) در بررسی مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه پایدار نشان دادند که رابطه معنادار و مستقیمی بین متغیرهای دین‌داری، عدالت‌خواهی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف وجود دارد؛ به این معنی که هر چه آن عوامل در بین مردم قوی‌تر باشند، مشارکت مردم در نیکوکاری و به طور خاص وقف نیز بیش‌تر می‌شود. نهادینه کردن نظام ارزشی و باورهای اعتقادی، افزایش مشارکت و توسعه‌ فرهنگ از جمله کارکردهای رسانه­ها به شمار می‌رود. این رسانه‌ها باید اهّمیّت، اهداف و مقاصد متنوّع وقف و نحوه‌ اجرای این سنّت حسنه را به‌عنوان یک وظیفه‌ ملّی و دینی، ترویج و زمینه‌ گسترش آن را در جامعه فراهم آورند. رسانه­های ورزشی می­توانند همین نقش را به طور ویژه نسبت به حوزه ورزش ایفا کنند. بهره‌گیری از اجتماعات معنوی برای وقف و بازاریابی اجتماعی برای ورزش   می­تواند اولین گام در این زمینه باشد که می‌تواند به‌عنوان یک ظرفیت ارزشمند در جهت ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری برای ورزش در جامعه مورد استفاده قرار ‌گیرد.

از طرفی، معنی­داری اثر مؤلفه‌های ساختاری و سیاسی دلالت بر نیازمندی توسعه وقف و خیریه در ورزش زنان به مشوق­های نهادی و حمایت­های ساختاری و سیاسی است. تطبیق عوامل نهادی و ساختاری نشان می­دهد که ساختارهای جدیدی مورد نیاز توسعه جذب وقف و خیریه به ورزش است؛ اقداماتی مانند ایجاد بانک وقف ورزش و وقف سهام باشگاه­های ورزشی موجب می‌شود که ساختار مشخص و ویژه­ای برای وقف در حوزه ورزش معرفی شود و غالب افراد به ویژه افراد ورزشی احساس کنند که می‌توانند در این مسیر ارزشمند حرکت نمایند. اگر مشاهده شود که هر مکانی پس از وقف به حال خود رها شده و هیچ‌گونه نظارتی هدفمند و قانونمند بر آن اعمال نمی‌شود و متولی خاصی ندارند، بدون شک این مسئله می‌تواند به دلسرد شدن مردم و رویگردانی آن‌ها به مسئله وقف منجر شود. علاوه بر این، نسبت زیادی از موقوفات فعلی ثمره وقف گذشتگان است و به‌ندرت اتفاق افتاده است که افراد به انشاء موقوفات جدید دست بزنند. این امر هم نتیجه وضعیتی است که از تولیت وقف توسط دولت به وجود آمده است و بسیاری معتقدند وقف برخلاف ماهیت آن‌که یک اقدام شخصی و غیردولتی است، به یک عمل دولتی تبدیل شده است (نکویی مقدم، 1392: 26).

معنی­داری اثر مؤلفه‌های حقوقی و نظارتی نیز دلالت بر نیازمندی توسعه وقف و خیریه در ورزش زنان به کاهش خلأهای حقوقی و ارتقای سیستم نظارتی است. در کشور ما به منظور کمک به موقوفات و تشویق افراد خیر به امر وقف و امور خیر، قوانین مختلفی به تصویب رسیده است که استفاده از این قوانین نیز می‌‌تواند کمک زیادی به موقوفات نماید و نظر افراد علاقه‌مند و مؤمن را به موضوع وقف جلب کند. در اینجا به برخی از این موارد قانونی به اختصار اشاره می‌‌گردد:

 الف) به موجب بند 3 ماده 2 قانون مالیات‌های مستقیم، موقوفات عام از پرداخت مالیات معاف شده‌اند. ب) به موجب تبصره ذیل ماده 9 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه، موقوفات عام از پرداخت مخارج و هزینه‌های داوری در محاکم قضایی و هزینه‌های مربوط به ثبت، تفکیک و افراز املاک موقوفه و هزینه‌های مربوط به اجرای احکام معاف شده‌اند.

 ج) به موجب تبصره 3 ماده 26 قانون نوسازی و عمران شهری، موقوفات عام از پرداخت عوارض نوسازی شهرداری‌ها نیز معاف شده‌اند (امینیان، 1388؛ 10).

بی تردید، اعطای این امتیازات به املاک وقفی در جهت تشویق افراد نیکوکار مؤثر خواهد بود و توصیه می‌‌گردد که در کلیه حوزه­های مرتبط با ورزش به منظور ترغیب افراد نیکوکار، این قبیل امتیازات برای موقوفات در نظر گرفته شود.

برحسب یافته­ها و شواهد، پرواضح است که تنها یک نهاد یا ارگان مسئول توسعه جذب وقف و خیریه به حوزه ورزش زنان نیست، بلکه همه نهادها و مراکز ورزشی در کنار سازمان­های اوقاف و مؤسسات خیریه موظف‌اند تا در جهت ارتقای جایگاه ورزش در فرهنگ وقف در جامعه با یکدیگر همکاری نمایند. از نهادهای غیرورزشی، سازمان اوقاف و امور خیریه، مراکز دینی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما، وزارت کشور و مجلس شورای اسلامی از جمله نهادها و وزارتخانه‌هایی هستند که می‌توانند در چگونگی ترویج و اشاعه فرهنگ وقف به سوی ورزش، نقشی اساسی ایفا کنند. از طرف دیگر، استفاده از جایگاه و توان سازمان‌های مردم‌نهاد و تشکّل‌های غیردولتی می­تواند نقشی مهم و اساسی ایفا می‌کنند. سازمان‌های مردم‌نهاد و مؤسسات خیریه در بطن جوامع محلّی شکل گرفته اند و به خوبی از امکان ارتباط با آحاد جامعه و جلب مشارکت آنان برخوردارند. بنابراین می‌توان از این ظرفیت در جهت ترویج فرهنگ وقف و توسعه‌ موقوفات بهره گرفت (رؤوف، 1378: 73). ایجاد مؤسسات خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد برای حوزه ورزش و تندرستی جامعه زنان می‌تواند در جهت ترغیب و تشویق افراد خیر و نیکوکار به وقف تمام یا بخشی از اموالشان برای تحقّق این اهداف سودمند واقع شود. تجربه ثابت کرده است اگر مردم یک محل و افراد خیر اطمینان خاطر پیدا کنند که اموال و دارایی آنان می‌تواند در راه رفع مشکلات اجتماعی و زدودن فقر و تباهی از چهره‌جامعه مفید و مؤثر واقع شود و سازمان‌ها یا افرادی هستند که می‌توانند زمینه‌ساز اجرای نیّت‌های خیرخواهانه‌ی آنان باشند و علاوه بر آن شرایط و ضوابط خاصی بر هزینه کرد سرمایه‌ آنان حاکم است، بیشتر تمایل نشان می‌دهند که در این عرصه‌ها گام بردارند (کار بخش راوری و تویسرکانی راوری، 1388: 19). بنابراین، مدیران ورزشی و متولیان وقف باید سازوکارهایی فراهم کنند تا این اطمینان خاطر در افراد متمکّن و توانمند ایجاد شود. بی شک، شناسایی این افراد و پیشنهاد وقف اموال و دارایی‌ها‌ـ‌ با رعایت اصل وسعت دید و آینده‌نگری‌ـ می‌تواند هم به توسعه و ترویج فرهنگ وقف کمک کند و هم در پرتو آن بسیاری از مشکلات این مؤسسات و درنتیجه معضلات و نابسامانی‌های اجتماعی را رفع نماید.

به طور کلی، بر اساس یافته­های پژوهش می­توان گفت که جهت‌دهی به نیات واقفان به سمت ورزش زنان و ترویج فرهنگ وقف در این زمینه در اولین و مهم­ترین گام نیازمند این است که ورزش جزو نیازهای واقعی جامعه‌ زنان امروز قلمداد شود. با توجه کارکردهای عدیده ورزش برای زنان می­توان گفت ورزش زنان قابلیت­های بالایی در جذب منابع وقف و خیریه دارد.

 

  • منابع

    • افروزه، محمدصادق؛ افروزه، حکیمه و کاملی، فاطمه. (1396). «بررسی عوامل مؤثر بر جذب خیران و واقفان در ورزش». مطالعات مدیریت ورزشی. شماره 46:  157-174.
    • ابو سعید، احمد بن سلمان. (1378). مقدمه‌ای بر فرهنگ وقف. تهران: اداره کل حج و اوقاف
    • امینیان مدرس، محمد. (1381). وقف از دیدگاه حقوق و قوانین. چاپ سوم، تهران: انتشارات سمت
    • آقابابا، سارا؛ ملکی، محمدرضا و گوهری، محمود رضا. (1393). «مرور انتقادی مطالعات خیریه حوزه سلامت در ایران». مجله پژوهشی حکیم. ۱۷(۴): ۳۲۹-۳۳۶.
    • آیت الهی، سید ابوالحسن و رخ یزد، محمدعلی. (1383). وقف پس‌انداز جاودانه. چاپ اول، تهران: نشر مفاخر
    • پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون. (1388).  پیشینه وقف.
    • تسلیمی، زهرا. (1395). «طراحی چارچوب تأمین مالی در فدراسیون­های ورزشی». رساله دانشگاه گیلان.
    • جباری بیرامی، حسین؛ خلیلی، احمد علی و بخشیان، فریبا. (۱۳۸۵). «راهکارهای گسترش تعامل دانشگاه علوم پزشکی تبریز با مؤسسات خیریه و خیرین». اولین همایش بین‌المللی چشم‌انداز جایگاه مؤسسات خیریه سلامت در نظام سلامت ایران، شیراز، دانشگاه علوم پزشکی شیراز.
    • حیدری فرد، سمیه و شریفیان، اسماعیل. (1396). «شناسایی و مقایسۀ موانع مشارکت خیرین در توسعۀ فضاهای ورزشی». مطالعات مدیریت ورزشی. مقاله 4، دوره 9، شماره 41، صفحه 81-96.
    • دانش‌پور، علی و ریاحی سامانی، نادر. (1388). چرا و چگونه وقف کنیم؟ چاپ اول، تهران: سازمان چاپ و انتشارات پویان
    • سلیمی فر، مصطفی. (1382). نگاهی به وقف و آثار اقتصادی– اجتماعی آن.  تهران: نشر اندیشه
    • سوری، حجت اله و یاوری، کاظم. (1383). «بررسی وضعیت بهره‌برداری اقتصادی از رقبات منفعتی اداره اوقاف جنوب شهر تهران». نامه مفید: آذر و دی، دوره 10, شماره 45 (اقتصاد); از صفحه 111 تا صفحه 138.
    • شیرخدائی، میثم؛ فرزان، فرزام؛ فتحی، رزیتا؛ طهماسبی روشن، ندا و خلیلی پالندی، فرشته. (1394). «بازاریابی فعالیت‌های خیرخواهانه: تبیین نقش جنسیت در جوانان». مطالعات اجتماعی روان‌شناختی زنان. 13(4)، 153-180.
    • صحرانورد، بهنا و اسدی، بهراد. (1391). «نقش وقف در توسعه و عدالت اجتماعی». مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی، دانشگاه کاشان.
    • صدیقی ارفعی، فریبرز و همکاران. (1391). «وقف: آسیب‌ها، چالش‌ها و راهکارها». مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی، دانشگاه کاشان.
    • عظمی، محمدکاظم و محمدی، سردار. (1394). «آشنایی با بازاریابی‌های جدید ورزشی (بازاریابی ورزشی خیرخواهانه، مطالعه موردی هیات ژیمناستیک استان کردستان)». کنفرانس ملی دستاوردهای فنآورانه تربیت‌بدنی و علوم ورزشی ایران.
    • عظیمی، رضا و محمدی، بهرام. (1394). «چالش‌های مدیریت وقف در ایران». نشریه مدیریت اسلامی. شماره 13.
    • کارکنان نصرآبادی، محمد؛ علیمردان، ناصر و آقا محسنی، مریم. (1391). «وقف و تحقیق عدالت اقتصادی و اجتماعی». مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی، دانشگاه کاشان.
    • الکبیسی، محمد. (1380). احکام وقف در شریعت اسلام. صادقی گلدر. چاپ اول، تهران: سازمان حج و اوقاف
    • کاربخش راوری، ماشاءالله و تویسرکانی راوری، فاطمه. (1388). «نقش و جایگاه آموزش در توانمندسازی سازمان‌های مردم‌نهاد با تأکید بر روش‌های خلاّق». مجموعه مقالات همایش سازمان‌های مردم‌نهاد کرمان، اداره کل امور اجتماعی استانداری کرمان.
    • گنجی، محمد و الماسی بیدگلی، احسان. (1391). «تبیین وضعیت نیکوکاری در بین شهروندان». مجموعه مقالات همایش ملی وقف با تأکید بر آموزش عالی، دانشگاه کاشان.
    • گنجی، محمد؛ نیازی، محسن و احسانی راد، فاطمه. (1394). «مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعه پایدار». مطالعات توسعه اجتماعی– فرهنگی. 3(4)، 25 -45.
    • لطف عطاء، اسدالله. (1379). «نگاهی به وقف در عرصه تحولات جدید». فصلنامه وقف میراث جاویدان. سال هشتم، شماره 30.
    • مرکز اسناد سازمان اوقاف و امور خیریه کشور. (1387). سند توسعه وقف.
    • ناصحی، مهدی و شادپی، محبوبه. (1387). «بانک وقف پول، فرصت‌ها و چالش‌ها». وقف و تمدن. تهران: انتشارات اسوه اسلام
    • نکویی مقدم، محمود؛ امیر یوسفی، سعیده؛ قربانی بهابادی، زهرا و امیر اسماعیلی، محمدرضا. (1392). «نقش مؤسسات خیریه در نظام سلامت. یک مطالعه کیفی». تحقیقات کیفی در علوم سلامت. 2(1)، 1 -10.
    • منظمی، مریم. (1389). «عوامل موثر بر توسعه تربیت بدنی و ورزش بانوان جمهوری اسلامی ایران». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شوشتر.
      • Alvord Sarah, H. and Brown L. David and Letts Christine, W. (2004). “Social Entrepreneurship and Societal Transformation”. The Journal of Applied Behavioral Science, Vol. 40, No. 3.
      • Berger Ida, E. (2006). “The Influence of Religion on Philanthropy in Canada”. Voluntas: International journal of valentery and nonprofit organizations. Volume17. Issue2. pp110-127.
      • Britto sarah, Van Slyke David and Francis Teresa, I. (2011). “The RoleThe Role of Fear of Crime in Donating and Volunteering”. (A Gendered Analysis), Criminal justice review. Vol. 36. No. 4. pp414-434.
      • Newton, Kenneth, Tust. (2001). “Social Capital, Civil Society and Democracy”. International Political Science Review, vol 22, No. 2, 201-214.
      • Jackson. E (etal). (1995). “Volunteering and Charitable Giving: Do Religious and Associational Ties Promote Helping Behavior?”. Nonprofit and voluntary sector. Vol24, no1, pp59-78.
      • Wang Lili and Graddy Elizabeth. (2008). “Social Capital, Volunteering, and Charitable Giving”. Voluntas 19.
      • Salamon. Lester, M. and Anheier Helmut, K. (1997). “The Third World’s Third Sector in Comparative Perspective”. The Johns Hopkins University Institute for Policy Studies, All Rights Reserved.
      • Ahmad, W. (2010). “An empirical investigation of the association between creative advertising and advertising effectiveness in Pakistan”. (Doctoral dissertation), university of Islamabad.
      • AbdulQader, I. K. (2008). “Intention to purchase electronic green products amongst lecturers: An empirical evidence”. (Master of Thesis), University of Malaysia.
      • Brown, Millward. (2009). “Should My Advertising Stimulate an Emotional Response?”. Knowledge Point, 9, 1-6.
      • Keller. M & Lévy. F. (2008). Olfactory mediation of maternal behavior in selected mammalian species. New Delhi: Prentice Hall.
      • Kim, P; Leckman, J; Mayes, L; Feldman, R; Wang, X. & Swain, J. (2010). “The Plasticity of Human Maternal Brain: Longitudinal Changes in Brain Anatomy during the Early Postpartum Period”. Brain & Development, 27, 80–87.
      • Leushuis, Robin. (2012). “Continuous donation to and trust in a charitable organization”. (MA of dissertation), University of Twente.
      • Li, Rena. (2014). “Why women see differently from the way men see? a review of sex differences in cognition and sports”. Article in press.
      • Niekerk, E. Van. (2007). “Not-for-profit marketing: branding, brand equity and marketing of smaller charities”. (MA of dissertation), South Africa.
      • Piper, Greg & Schnepf, Sylke V. (2007). “Gender Differences in Charitable Giving”. (Master of Thesis), University of Southampton and IZA.
      • Ramayah, T; Jason, W. C. L. & Mohamad, O. (2010). “Green product purchase intention: Some insights from a developing country”. Resources, and Conservation Recycling, 54, 1419–1427.
      • Seearam, Burt. (2012). Non profit marketing strategies. (MA of dissertation), Central Florida, USA.  
      • Smith, Steven Rathgeb. (2012). “Nonprofit organizations and creating public value”. (MA of dissertation), University of Washington, USA.
      • Snip, Babiche. (2011). “Factors influencing the intention to donate to charity organizations: importants of trust”. (MA of dissertation), University of Twente.
      • Tashiro S. (2012). “Are women more generous than men? Evidence from the US Consumer Expenditure Survey”. Journal of Gender Studies, 1-15.  
      • Wit, Arjen de & Bekkers, Rene. (2007). “Explaining Gender Differences in Charitable Giving: the Dutch Case”. (Master of Thesis), University of Amsterdam.
      • Ying Lin, Pei; Sparks Grewal, Naomi; Morin, Christophe; Johnson, Walter, D & Zak, Paul, J. (2013). “Oxytocin Increases the Influence of Public Service Advertisements”. plos, 1(8), 1-9.