نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 این مقاله مستخرج از پژوهشی است که با حمایت اداره کل ورزش و جوانان استان یزد انجام شده است
2 دانشیار، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
چکیده
معاشرتهای دختر و پسر در دوران پیش از ازدواج، یکی از پدیدههای پیچیده در جامعه کنونی است که تحت تأثیر فرهنگ و مذهب و عرف جامعه مدام در حال کنترل و محدودسازی است. در برخی موارد این روابط میتواند آسیبهای زیادی به بار آورد و جوانان و جامعه را تحت تأثیرات منفی خود قرار دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی روابط دختر و پسر یا به بیان دیگر، بررسی نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در بین جوانان شهر یزد انجام گرفته است. روش مورد استفاده در این تحقیق، از نوع پیمایشی میباشد. دادهها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای از 246 نفر از جوانان شهر یزد گردآوری شده است. اعتبار ابزار به وسیله روش اعتبار محتوا مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. دادهها به کمک نرمافزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. در پژوهش حاضرآسیبهای ناشی از روابط دو جنس مخالف در شش گروه آسیبهای روانی- عاطفی، آسیب به زندگی مشترک آینده، آسیبهای اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی و جسمی مورد نگرشسنجی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی (238/0-)، سن (250/0-) و میزان تحصیلات (266/0-) نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر رابطهای منفی و معنادار وجود داشت. همچنین، بین نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر به تفکیک جنس، وضعیت اشتغال و تجربه دوستی با جنس مخالف تفاوتی معنادار برقرار بود (05/0>P).
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Investigating of Factors Related to Yazdian Youth Attitude to Possible Damage to Girl-Boy Relationships
نویسندگان [English]
- Seyyed Alireza Afshani 1
- Lida Hatefi Rad 2
1 Ph.D., Associate Professor, Faculty of Social Sciences, Yazd University, Yazd, Iran
2 Ph.D. Student in Sociology, Faculty of Social Sciences, Yazd University, Yazd, Iran
چکیده [English]
The interactions among boys and girls in pre-marital is one of the complex phenomena in the society which is influenced by culture, religion and customs that are of control and limitation. In some cases, these relationships can cause great damages and negative impacts on youth and society. The study is a kind of pathology on girl- boy relationships. In other words, it examines the attitude to negative impacts of girl- boy relationships in the city of Yazd. Research method was survey and data was collected by a questionnaire and 246 youth selected by cluster sampling method. Research instrument was approved by content validity and Cronbach's alpha was used to evaluate the reliability. Data was analyzed by the statistical software’s, namely SPSS. In this study damage of relations between the two sexes measured and evaluated in six groups psycho-emotional injuries, damage to future marital life, social pathologies, educational, family and physical. Findings of the study showed there was significant relationship among attitude to damages of girl- boy relationships with socioeconomic status, age and education. Also there is significant relationship among attitude to damages of girl- boy relationships according to sex, occupation, experience friendship with the opposite sex and dimensions of injuries.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Damage
- Relations
- Girl and Boy
- youth and Yazd
بررسی عوامل مرتبط با نگرش جوانان شهر یزد به آسیبهای احتمالی روابط دختر و پسر[1]
سیدعلیرضا افشانی[2]
لیدا هاتفیراد[3]
تاریخ دریافت مقاله: 1/4/1398
تاریخ پذیرش مقاله:25/4/1398
مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است و در زندگی اجتماعی، ارتباط از اهمیت ویژهای برخوردار است. برقراری ارتباط به شکل موثر و یا ضعیف، بخش اصلی زندگی ما را تشکیل میدهد و همه فعالیتهای ما نوعی ارتباط محسوب میگردد. مطالعات بیانگر آن است که مردم به طور متوسط 70 درصد از اوقات خود را صرف ارتباط با دیگران میکنند و قسمت اعظم رفتار آنها تحت عنوان رفتار ارتباطی است (روشن نیا، 1395: 43).
رابطه پیش از ازدواج، یکی از پدیدههای اجتماعی- فرهنگی است که در سالهای اخیر صورت گسترده ای در جامعه پیدا کرده است. پدیده مذکور در دهههای گذشته (قبل از انقلاب) صرفا میان طبقات بالای شهر، آن هم در شهرهای بزرگ به طور محدود دیده میشد، اما با شکل گیری انقلاب اسلامی و تاکید بر ارزشهای اسلامی چنین روابطی نفی گردید. در اوایل دهه هفتاد همراه با دگرگونیهای ساختی مانند گسترش شهرنشینی، صنعتی شدن، افزایش میزان سواد، مشارکت زنان در اجتماع و گسترش کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی، این پدیده به شکلی نو از بطن تعامل اجتماعی جوانان مجددا پدیدار شد (موحد و دیگران، 1385: 147).
به طور کلی، رفتارهای ارتباطی با اهداف مختلفی صورت میگیرد. گاهی هدف آن، عقلانی و در جستوجوی به حداکثر رساندن شانس افراد در رسیدن به هدف است و گاهی بر مبنای ارزش و سنتی است که علت دوام و استمرار آن وجه اعتقادی و سنتی آن است. همچنین در برخی موارد این رفتارها عاطفی است که شامل دوستی، خویشاوندی و روابط همسایگی است و این رابطه عاطفی و دوستی، در ارتباط با جنس مخالف شرایط متفاوتی را به وجود میآورد. زمانی که این ارتباط پیش از ازدواج برقرار میشود ممکن است چندین هدف مختلف را داشته باشد یا برحسب شرایط و انگیزهها، نوع شخصیت و جنسیت افراد نیازهای متفاوتی را تعقیب نماید (زارع شاهآبادی و سلیمانی، 1391: 340).
«منظور از معاشرت و دوستی دختر و پسر در این مطالعه، گسترهای از روابط میان دو جنس مخالف، پیش از ازدواج و بدون محرمیت است که با انگیزههای مختلفی مانند صمیمیت، رفاقت، دلبستگی، فعالیت جنسی، تعهد، مراقبت و مبادلة طرفین شکل میگیرد و در قالب دوستی و قرارهای عاشقانه به منظور ازدواج، دوستیهای خیابانی، هم خانگی و شکلهای دیگر تداوم مییابد» (موحد و دیگران، 1385).
آنچه نسل امروز مارا دچار نوعی سرگردانی و پریشانی میکند، از یک سو زندگی در جامعه اسلامی و آمیخته با فرهنگ و رسوم ایرانی است که قدمتی کهن دارد و از سوی دیگر، رویارویی با مسئله ارتباط تمدنها از طریق شبکههای ماهواره ای و اینترنت است که ملل مختلف را به گونه ای شگرف به یکدیگر نزدیک میسازد. نسل امروز ما باید قادر باشد از طرفی بین عرف، نگرشهای سنتی و دیرینه جامعه، ارزشهای دینی و مذهبی و حتی شرایط خانوادهای که در آن پرورش یافته است و از طرف دیگر، با افکار و گرایشهای جدیدی که خاص ذهن پویای او و نشأت گرفته از پیچیدگیهای دنیای امروز است، هماهنگی ایجاد کند. بنابراین امروزه یکی از مسائلی که جوان ما را در تضاد و تنش قرار میدهد، چگونگی روابط دختر و پسر با توجه به گرایشهای فرهنگی، مذهبی، عرفی، اجتماعی و خانوادگی او میباشد (جاودانی، 1386: 8). بدیهی است که ارتباط نداشتن با جنس مخالف غیرممکن است. روانشناسان و جامعهشناسان دلایل و فوائدی نظیر همراهی، معاشرت، افزایش منزلت اجتماعی و انتخاب همسر را برای برقراری ارتباط میان دختر و پسر مطرح کردهاند، اما در بسیاری از مواقع همین فوائد تبدیل به آسیب میشود و این مسئله به دلیل ناآگاهی و عدم اطلاع از چگونگی برخورد با جنس مخالف و پیامدهای منفی ناشی از آن است.
به طور کلی آسیبهای ناشی از روابط دختر و پسر عبارت اند از: آسیبهای جسمی، روانشناختی یا عملکردی. از آسیبهای جسمی میتوان به انواع بیماریهای مقاربتی و ضرب و شتم اشاره کرد. بارداری ناخواسته، خطر اضافهای است که دختران متحمل میشوند. از آسیبهای روانی و عاطفی میتوان به از دست دادن اعتماد به نفس، افسردگی، اضطراب، بدبینی، احساس تنهایی، اشتغالات ذهنی و نشخوارهای فکری در رابطه شکست خورده اشاره کرد. از جمله آسیبهای عملکردی نیز افت تحصیلی و شغلی و ایجاد اختلاف در بستر خانواده میباشد (یوسفی و همکاران، 1386: 602).
بنابراین شناخت آسیبهای رابطه با جنس مخالف و آموزش ارتباطات و آگاهی دادن به جوانان، به منظور تصمیمات آگاهانه از جانب فرد برای زندگی مستقل، سالم و مطمئن ضروری است و میتواند جوانان را در یافتن مسیر صحیح در روابط خود راهنمایی کند. از این رو، با توجه به اهمیت مقوله روابط دختر و پسر و گسترش هرچه بیشتر این روابط در جامع امروزی و همچنین ویژگیهای فرهنگی جامعه شهری یزد پژوهش حاضر در صدد است به بررسی نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در میان جوانان شهر یزد بپردازد.
پیشینه پژوهش
از میان پژوهشهایی که در مورد روابط دختر و پسر در ایران انجام گرفته است و ارتباط بیشتری با موضوع پژوهش حاضر دارد، نتایج بررسی وثوقی و دائمی (1384) نشان داد که متغیرهای درجه دینداری والدین، رسانههای داخلی، گرایش به فرهنگ غرب، نیاز والدین به ازدواج موفق فرزندان و نوع جنسیت فرزند، دارای روابط معناداری با متغیر وابسته هستند. بر اساس یافتههای پژوهش موحد، عنایت و عباسی شوازی (1385) تفکیک نتایج بر حسب جنسیت، حاکی از نگرش بسیار منفیتر دختران دانشجو به نسبت نگرش پسران میباشد. یافتههای صالحی و دیوبند ( 1389) نشان داد که هرچه سطح تحصیلات والدین و مرتبه شغلی آنها بیشتر شود، نگرش آنان به رابطه دختران با جنس مخالف مثبتتر شده و مخالفت آنان با رابطه دختران با جنس مخالف کمتر میشود. متغیرهای سن و امکانات رفاهی خانواده نیز با نگرش مثبت والدین به این گونه روابط، ارتباط فراوانی دارد. نتایج بررسی زارع شاه آبادی و سلیمانی (1391) نشان داد که حدود 60 درصد از پاسخگویان به روابط پیش از ازدواج نگرش مثبت داشته و 5/22 درصد از پاسخگویان با جنس مخالف رابطه نداشتهاند. همچنین گرایش به رابطه پیش از ازدواج با درآمد خانواده، تحصیلات پدر و سن فرد رابطه مستقیم دارد. بر اساس یافتههای رفاهی، گودرزی و میرزایی چهارراهی (1391) رابطه معناداری بین عوامل موثر بر شکلگیری رابطه دوستی پیش از ازدواج با متغیرهای جنسیت، وضعیت اشتغال و وضعیت تأهل وجود ندارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش روشن نیا (1395) تمایل مردان به برقراری دوستی و معاشرت با جنس مخالف در مقایسه با زنان بیشتر بوده است. از میان پژوهشهای خارجی انجام شده در مورد روابط دو جنس مخالف، پژوهش بلسک و باس[4] (2001) نشان داد که انگیزه مردان برای آشنایی و شروع چنین روابطی، تمایلات جنسی است؛ اما زنان بیشتر با انگیزه به دست آوردن حمایت و مراقبت فیزیکی برای خودشان، به دنبال چنین روابطی هستند. هوارد و وانگ[5] (2003) در بررسی خود به این نتیجه دست یافتند که ارائه آموزش مهارت زندگی در حیطه مدیریت رابطه با جنس مخالف باعث کاهش خطر حاملگی و افزایش ابراز وجود در مقابل جنس مخالف و نگرش مثبتتر به ازدواج میشود. همچنین کریشنا و همکاران[6] (2006) نتیجه گرفتند که موقعیتهای اجتماعی، نبود آموزش درباره آسیب رابطه با غیرهمجنس و رفتارهای پرخطر جنسی، تصوری از رابطه جنسی و اجبار جنسی در بین پسران خیابانی به وجود میآورد. همچنین پژوهش ویتنی[7] (2008) نشان میدهد که فضای مجازی، محیط منحصر به فردی را برای افراد به منظور یادگیری و تجربه در مورد روابط و تمایلات جنسی در اختیار آنها قرار میدهد و همچنین به بررسی خصوصیات افراد، مقدار زمان مصرف شده در دوستیهای آنلاین، طول مدت ارتباط و تأثیر گذاری این ارتباط بر فعالیتهای آفلاین افراد میپردازد. با عنایت به پژوهشهای انجام شده میتوان دریافت که مسئله روابط دختر و پسر در کشورهای خارجی نسبت به کشور ما بسیار زودتر آغاز شده است و شکلی متفاوت به خود گرفته است و بحث از روابط دختر و پسر و آسیبهای این نوع روابط بیش از هرچیز حول محول روابط جنسی، آسیبها و آموزشهای جنسی میباشد.
مبانی نظری پژوهش
از میان نظریات موجود در زمینه روابط دختر و پسر، «نظریه تحولی» در پی فهم و توضیح تحولات و تغییراتی است که در طول زمان در رابطهها رخ میدهد و با استفاده از این تحولات شکل و چیستی دوستی را توضیح میدهد. لوینگر و همکارانش از نظریه پردازان تحولی در تئوری خود به نام «ای بی سی دی ای» نظریهای چند مرحلهای درباره شکلگیری ارتباطات مطرح میکنند. در مراحل اولیه، افراد یکدیگر را در مجموعههای طبیعی یا گروههای اجتماعی و گاه گذرا ملاقات و کم کم از وجود یکدیگر آگاهی پیدا میکنند، اما تعامل خاصی با هم ندارند. در واقع، یکدیگر را در موقعیتهای گذرا ملاقات میکنند، اما تعاملات خلاصه و اطلاعات حاشیهای است. اگر به یکدیگر کشش پیدا کنند، ارتباطات به سمت صمیمیت پیش میرود. دو نفر به تدریج اطلاعات و احساسات خود را برای یکدیگر افشا میکنند و تعاملات از حداقل به سمت حداکثر پیش میرود. در دوره جوانی و نوجوانی، فرد در آغاز راه برای انتخاب زوج قرار دارد. در این سنین همچنین فرد با وظایفی از دوران جوانی مانند تحقق حس خود، کسب هویت جدایی از خانواده، والدین و دیگر بزرگسالان رو به رو است (شاد، 1395: 4). جوانان در این سنین به عشق و رابطه جنسی به گونهای تخیلی مینگرند. زمانی که روابط دو طرفه و عشق با سائق جنسی جفت میشود، زنگ خطر به صدا در میآید و خطرهای حاصل از ارتباط نیز افزایش مییابد (وودی[8]، 1997). بنابراین زمانی که روابط میان دو جنس با احساسات و عواطف درگیر شد میتواند آسیبهای زیادی به دنبال داشته باشد به ویژه برای دختران که از احساسات و عواطف بیشتری برخوردار هستند و در برقراری ارتباط با جنس مخالف بیشتر آسیب پذیر میباشند. همچنین بر اساس نظریه مبادله اجتماعی و انصاف، سود باید بر هزینه بچربد تا فرد از رابطهاش راضی باشد. براساس این نگاه، رضایت ما در یک رابطه بستگی دارد به این که بازده تا چه حد از سطح مقایسه ما فراتر رود. راسبالت[9] از متفکران این نظریه گفته است که اندازه سرمایهگذاریهای ما در یک رابطه (زمان، پول و انرژی عاطفی) عامل تعیینکننده در تعهدمان به آن رابطه است؛ هر چه سرمایهگذاری بیشتری کرده باشیم، تعهد بیشتری هم خواهیم داشت. اما «نظریه انصاف» هم رساندن بیشترین سود و متحمل شدن کمترین هزینه را مفروض میگیرد، اما فرض دومی که وارد میکند این است که در هر رابطه دوستانهای، نسبت سود و هزینه ما باید با نسبت سود و هزینه طرف مقابلمان برابری کند. در این حالت، رابطهای منصفانه شکل میگیرد که موجب رضایت از رابطه با دوستمان میشود. رابطههای بد دقیقا از آنجا ناشی میشود که ما ـ یا طرف مقابل ـ گمان میکنیم بازده حاصل شده برای یک طرف بیشتر شده است و همین موضوع یکی از عواملی است که باعث میشود در برخی موارد دختران آسیبهای بیشتری را در روابط متحمل شوند؛ از جمله آسیبهای عاطفی- روانی، آسیبهای جسمی و غیره (روزنامه جام جم، 1392). با توجه به اینکه تغییرات در روابط به ویژه ارتباطات دو جنس مخالف، نتیجه تغییرات اجتماعی و فرهنگی است که در عصر حاضر روی داده، از جمله نظریاتی که میتواند تغییرات دنیای مدرن از جمله تغییر در ارتباطات و معاشرتها را تبیین کند، «نظریه تحول و دگرگونی فرهنگی و ارزشی» رونالد اینگلهارت است که به دنبال فهم چگونگی و چرایی تغییر و تحولات فرهنگی و ارزشها و نگرشهای جوامع است. وی درباره تغییر فرهنگها بر این باور است که هر فرهنگ، رهیافت مردم را در تطابق با محیطشان نشان میدهد و این رهیافت در بلند مدت دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی و تکنولوژی را تبیین میکند. بنابر تعبیر اینگلهارت، فرامادیون کسانی هستند که در دوران شکلگیری شخصیتشان (پیش از بلوغ)، دارای امنیت سازنده بودهاند؛ یعنی دارای امنیت اقتصادی و جانی. این افراد کسانی هستند که اولویتهای ارزشیشان فرامادیگرایانه است، چرا که آنها از امنیت مادی و جانی برخوردار میباشند و یک دسته نیازهای دیگری برای آنها مطرح میشود- نیازهایی چون خودشکوفایی، عشق و دلبستگی که نیازهای سطح بالا هستند. آنها کسانی هستند که به انتخاب انسانی اهمیت بسیار زیادی میدهند، ولی مادیگرایان افرادی هستند که به دلیل نداشتن احساس امنیت سازنده - ناشی از دوران شکلگیری شخصیتشان و وضعیت اقتصادی فعلی- دارای اولویتهای مادیگرایانه هستند. اینان بیشتر بر امنیت اقتصادی و جانی تأکید میکنند (اینگلهارت و دیگران، 2004: 11). همین امر منجر به جهت گیریهای بسیار متفاوت مادیون و فرامادیون نسبت به بسیاری از مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میشود و نگرشهای آنها را نسبت به بسیاری از هنجارهای سنتی جنسیتی مانند روابط جنسی نامشروع، فحشا، سقط جنین، طلاق و غیره متفاوت میکند .به منزله یک تعمیم گسترده، میتوان اظهار داشت مادیون بسیار بیشتر از فرامادیون از هنجارهای سنتی حمایت میکنند (اینگلهارت، 1383: 222) و کمتر به دنبال تغییرات ارزشی میباشند.
فرضیه های پژوهش
- بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر رابطه منفی وجود دارد.
- بین سن و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر رابطه منفی وجود دارد.
- بین میزان تحصیلات و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر رابطه وجود دارد.
- بین نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در میان دختران و پسران تفاوت وجود دارد.
- بین نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در میان جوانان شاغل و غیرشاغل تفاوت وجود دارد.
- بین نگرش به آسیبهای دختر و پسر بر حسب تجربه دوستی با جنس مخالف تفاوت وجود دارد.
- بین نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در ابعاد مختلف، تفاوت وجود دارد.
روششناسی پژوهش
در پژوهش حاضر که با هدف آسیب شناسی روابط دختر و پسر از دید جوانان شهر یزد انجام گرفته، از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، جوانان 15- 29 سال شهر یزد بودند که تعداد کل آنها 151927 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به واریانس به دست آمده از پیش آزمون و با اطمینان 95 درصد و دقت احتمالی 5 درصد، حجم نمونه 246 نفر محاسبه شده است. در این تحقیق، از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده گردید؛ بدین صورت که ابتدا پنج منطقه شهرداری یزد بهعنوان پنج خوشه اصلی در نظر گرفته شد و در مرحله بعد، از هر منطقه، سه خیابان انتخاب شدند و در هر خیابان، چهار بلوک مشخص گردید. در مرحله آخر به روش تصادفی سیتماتیک، منازل انتخاب شدند. در صورتی که هر کدام از خانوارهای انتخابی، فردی با مشخصات مورد نیاز حضور نداشت، خانههای مجاور جایگزین میشد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه است که جهت سنجش متغیر نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر از از 22 گویه استفاده گردید و پس از ارائه هر یک از سؤالات، گزینههای جواب در قالب طیف لیکرت 5 گزینهای از «کاملاً موافقم» تا «کاملا مخالفم» قرار گرفت. این پرسشنامه پس از احراز اعتبار و پایایی در مراحل مقدماتی تحقیق، برای جمعآوری دادههای مورد نیاز در مرحله نهایی مورد استفاده قرار گرفت. در تحقیق حاضر جهت افزایش درجه اعتبار از اعتبار محتوایی استفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه بعد از تدوین در اختیار 6 نفر از اساتید دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد قرار گرفت و پس از جمعآوری نقطه نظرات آنها، اصلاحات لازم انجام شد و پایایی گویهها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد که میزان آلفای کرونباخ برای سازه اصلی پژوهش یعنی نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر 84/0 بود. همچنین میزان آلفا برای ابعاد مختلف بدین صورت بوده است: آسیب روانی- عاطفی 72/0، آسیب به زندگی مشترک آینده 71/0، آسیب اجتماعی 76/0، آسیب تحصیلی 74/0، آسیب خانوادگی 73/0 و آسیب جسمی 75/0 که همگی حکایت از همبستگی درونی گویهها و مطلوبیت پایایی ابزار دارد. سپس اطلاعات جمعآوری شده با کمک نرمافزار SPSS با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمونT مورد سنجش و تحلیل قرار گرفتند.
یافتههای پژوهش
اطلاعات توصیفی مربوط به آزمودنیهای پژوهش
از مجموع 246 نفر پاسخگوی این پژوهش که همه آنها جوانان 15 تا 29 سال شهر یزد میباشند، میانگین سن پاسخگویان 50/20 و حداقل سن پاسخگویان 15 و حداکثر سن 29 بوده است. از نظر جنسیت، 4/52 درصد زن و 6/47 درصد مرد میباشند. به لحاظ وضعیت تأهل، 7/81 درصد پاسخگویان مجرد و 3/18 درصد آنها متأهل بودهاند. از نظر محل سکونت، 3/94 درصد از پاسخگویان در شهر و 7/5 درصد در روستا ساکن میباشند. میانگین تعداد سالهای تحصیل پاسخگویان 07/14 (معادل فوق دیپلم) با انحراف معیار 505/3 و دامنه تغییرات 16 است که حداقل 5 و حداکثر آن 21 میباشد. از نظر شغلی، 7/7 درصد از پاسخگویان کارمند، 9/8 درصد دارای شغل آزاد، 5/6 درصد کارگر و مابقی 8/72 درصد محصل و دانشجو و 1/4 درصد بیکار بودهاند. از نظر وضعیت درآمد، 3/3 درصد از کل پاسخگویان، در گروه درآمدی کمتر از 300 هزار تومان، 6/10 درصد در گروه درآمدی بین 300 تا 600 هزار تومان، 0/24 درصد در گروه درآمدی بین 601 تا یک میلیون تومان، 5/28 درصد در گروه درآمدی یک میلیون تا یک و نیم میلیون تومان و 7/33 درصد آنها در گروه درآمدی بیشتر از یک و نیم میلیون تومان در ماه قرار داشتند. به لحاظ وضعیت پایگاه اجتماعی- اقتصادی، 3/55 درصد پاسخگویان در رده متوسط، 7/20 درصد در رده پایین و 24 درصد در رده بالا قرار گرفتهاند. همچنین یافتهها نشان میدهد 50 درصد از پاسخگویان تجربه دوستی با جنس مخالف را داشتهاند و 50 درصد تاکنون این نوع از روابط را تجربه نکرده بودند.
جدول 1: آمارههای توصیفی
ابعاد |
میانگین |
انحراف معیار |
دامنه تغییرات |
حداقل نمره |
حداکثر نمره |
امتیاز نظری |
آسیب روانی- عاطفی |
66/15 |
268/4 |
20 |
5 |
25 |
25-5 |
آسیب به زندگی مشترک آینده |
57/13 |
652/3 |
16 |
4 |
20 |
20-4 |
آسیب اجتماعی |
65/8 |
239/3 |
12 |
3 |
15 |
15-3 |
آسیب تحصیلی |
33/10 |
824/2 |
12 |
3 |
15 |
15-3 |
آسیب خانوادگی |
68/13 |
702/3 |
16 |
4 |
20 |
20-4 |
آسیب جسمی |
98/10 |
123/3 |
12 |
3 |
15 |
15-3 |
آسیبهای روابط دختر و پسر |
90/72 |
122/17 |
79 |
29 |
108 |
110-22 |
آمارههای توصیفی در جدول 1 نشان میدهد آسیبهای ناشی از روابط دختر و پسر در پژوهش حاضر در 6 بعد مجزا سنجیده شده است. در حالت کلی، میانگین نگرش به آسیبهای ناشی از روابط دختر و پسر بیشتر از حد متوسط است، این درحالی است که در بین ابعاد مختلف آسیبها میانگین بعد روانی- عاطفی، آسیب به زندگی مشترک آینده، تحصیلی، خانوادگی و جسمی بالاتر از حد متوسط و فقط بعد اجتماعی کمتر از متوسط میباشد. این امر نشان میدهد که از دید جوانان شهر یزد در بین انواع مختلف آسیبهای ناشی از رابطه با جنس مخالف، آسیبی که کمتر از همه جوانان را درگیر میسازد آسیبهای اجتماعی میباشد، چرا که برقراری ارتباطات چه با همجنس و چه با غیرهمجنس تا حدی موجب ارتقای فرد از نظر روابط اجتماعی میشود و در این زمینه آسیبهای کمتری به بار میآورد. در حالی که بر اساس نگرش نمونه مورد مطالعه این پژوهش رابطه با جنس مخالف به میزان زیادی با اختلالات روانی و عاطفی، مشکلات تحصیلی، درگیریهای خانوادگی و آسیبهای جسمی و جنسی رابطه دارد.
جدول 2: ماتریس همبستگی بین متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی و ابعاد مختلف نگرش به آسیب
ابعاد |
روانی- عاطفی |
زندگی مشترک آینده |
اجتماعی |
تحصیلی |
خانوادگی |
جسمی |
نگرش به آسیبها (شاخص کل) |
|||
پایگاه اجتماعی- اقتصادی |
ضریب پیرسون |
256/0- |
098/0- |
229/0- |
123/0- |
239/0- |
205/0- |
238/0- |
||
سطح معناداری |
000/0 |
127/0 |
000/0 |
050/0 |
000/0 |
001/0 |
000/0 |
|||
چنان که در جدول 2 مشاهده میگردد، سطح معناداری آزمون پیرسون 238/0- میباشد که حکایت از وجود همبستگی منفی و معنادار بین متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر دارد؛ بدین معنی که هرچه افراد پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالاتری داشته باشد، نگرش مثبتتری به روابط میان دختر و پسر دارند و آسیبهای روابط دو جنس مخالف را کمتر میدانند. از طرفی، بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و تمامی ابعاد نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر به جز بعد آسیب به زندگی مشترک آینده رابطه منفی و معنیداری وجود دارد. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده، فرضیه اول مبنی بر وجود همبستگی معنادار بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر تأیید میشود.
جدول 3: ماتریس همبستگی بین متغیر سن و ابعاد مختلف نگرش به آسیب
ابعاد |
روانی- عاطفی |
زندگی مشترک آینده |
اجتماعی |
تحصیلی |
خانوادگی |
جسمی |
نگرش به آسیبها (شاخص کل) |
||
سن |
ضریب پیرسون |
258/0- |
232/0- |
215/0- |
179/0- |
169/0- |
174/0- |
250/0- |
|
سطح معناداری |
000/0 |
000/0 |
001/0 |
005/0 |
008/0 |
006/0 |
000/0 |
||
چنان که جدول 3 نشان میدهد، سطح معناداری آزمون پیرسون 250/0- میباشد که حکایت از وجود همبستگی منفی و معنادار بین متغیر سن و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر دارد؛ بدین معنی که هرچه سن جوانان بیشتر باشد، آسیبهای روابط دختر و پسر را کمتر میدانند و نگرش مثبتتری نسبت به روابط دختر و پسر پیدا میکنند. از سوی دیگر، بین سن و تمامی ابعاد نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر رابطه منفی و معنیداری وجود دارد که این امر نشان میدهد متغیر سن بر نگرش نسبت به تمامی ابعاد آسیبهای روابط شامل ابعاد روانی- عاطفی، آسیب به زندگی مشترک آینده، اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی و جسمی تأثیرگذار میباشد. بنابراین با توجه به سطح معناداری بهدست آمده، یافتههای پژوهش حاضر از فرضیه دوم مبنی بر وجود همبستگی معنادار سن و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر حمایت میکند.
جدول 4: ماتریس همبستگی بین متغیر میزان تحصیلات و ابعاد مختلف نگرش به آسیب
ابعاد |
روانی- عاطفی |
زندگی مشترک آینده |
اجتماعی |
تحصیلی |
خانوادگی |
جسمی |
نگرش به آسیبها (شاخص کل) |
||
میزان تحصیلات |
ضریب پیرسون |
236/0- |
174/0- |
272/0- |
141/0- |
226/0- |
257/0- |
266/0- |
|
سطح معناداری |
000/0 |
006/0 |
000/0 |
027/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
||
چنان که در جدول 4 مشاهده میگردد، سطح معناداری آزمون پیرسون 266/0- میباشد که حکایت از وجود همبستگی منفی و معنادار بین متغیر میزان تحصیلات و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر دارد؛ بدین معنی که هرچه میزان تحصیلات فرد بالاتر باشد، نگرش مثبتتری به روابط میان دختر و پسر دارد و آسیبهای روابط دو جنس مخالف را کمتر میداند. از طرفی بین میزان تحصیلات و تمامی ابعاد نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر نیز رابطه منفی و معنیداری وجود دارد. این امر نشان میدهد تحصیلات بر نگرش افراد بر تمامی ابعاد آسیبهای روابط دختر و پسر تأثیر میگذارد. به طور کلی، شواهد تحقیق دال بر تأیید فرضیه سوم مبنی بر وجود همبستگی معنادار بین میزان تحصیلات و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر است.
جدول 5: خروجی آزمون تی جهت مقایسه نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر بر حسب متغیرهای زمینهای
متغیر |
گروهها |
میانگین |
انحراف معیار |
تی |
درجه آزادی |
سطح معنیداری |
|
نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر |
دختر |
96/77 |
673/15 |
243 |
123/5 |
000/0 |
|
پسر |
28/67 |
969/16 |
|
||||
نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر |
غیرشاغل |
68/74 |
835/17 |
040/3- |
243 |
003/0 |
|
شاغل |
89/66 |
537/16 |
|
||||
نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر |
داشتن تجریه |
89/65 |
880/16 |
044/7- |
243 |
000/0 |
|
نداشتن تجربه |
97/79 |
269/14 |
|
همانطور که نتایج آزمون تی مستقل و یافتههای نمایش داده شده در جدول 5 نشان میدهد، بین میانگین نگرش به آسیبهای روابط دو جنس در بین دختران و پسران جوان یزد تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین صورت که دختران (با میانگین 96/77) آسیبهای روابط بین دو جنس را بیشتر از پسران (با میانگین 28/67) میدانند. بین میانگین نگرش به آسیبهای روابط بین دو جنس در بین دختران و پسران جوان یزد نیز تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین صورت که افراد غیرشاغل آسیبهای این نوع از روابط را بیشتر از افراد شاغل میپندارند و نگرش منفیتری نسبت به روابط بین دختر و پسر دارند. همچنین بین میانگین نگرش به آسیبهای روابط بین دو جنس در بین افرادی که تجربه رابطه دوستی با جنس مخالف را دارند و افرادی که رابطه با جنس مخالف را تجربه نکردهاند، تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین صورت که افراد دارای تجربه دوستی، آسیبهای این نوع روابط را کمتر میدانند و از نگرش مثبتتری در این زمینه برخوردارند.
جدول 6: خروجی آزمون فریدمن برای مقایسه نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در ابعاد مختلف
ابعاد |
میانگین رتبه |
||
روانی |
92/2 |
||
زندگی مشترک آینده |
72/3 |
||
اجتماعی |
29/2 |
||
تحصیلی |
99/3 |
||
خانوادگی |
82/3 |
||
جسمی |
25/4 |
||
000/0 = Sig |
5 = df |
925/204 = Chi-Square |
|
اطلاعات جدول فوق بیانگر این است که بین نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در ابعاد مختلف، تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0 > P)؛ به طوری که جوانان بیشترین آسیب روابط دختر و پسر را در حوزه جسمی (25/4) و کمترین آسیب روابط دختر و پسر را در حوزه اجتماعی (29/2) میدانند.
نتیجهگیری و پیشنهادها
پژوهش حاضر در پی بررسی عوامل موثر بر نگرش جوانان به آسیبهای روابط دختر و پسر شامل آسیبهای روانی- عاطفی، آسیب به زندگی مشترک آینده، آسیبهای اجتماعی، تحصیلی، خانوادگی و جسمی بود. بررسیها نشان داد که فرضیه اول تحقیق مبنی بر رابطه پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر مورد تأیید قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین این دو متغیر رابطهای منفی و معنادار وجود دارد. این یافتهها با نتایج صالحی و دیوبند (1389) و زارع شاه آبادی و سلیمانی (1391) به نوعی همخوانی دارد. همچنین با توجه به نظریات وبلن، نگرش از پایگاه اجتماعی شخص سرچشمه میگیرد بنابراین پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد به منزله سنجش اجتماعی حاوی هنجارها و ارزشهایی است که شخص ناگزیر است هنگام اخذ نگرش آنها را رعایت کند (وثوقی و دائمی، 1384: 166). این نتیجه به نوعی با فرضیه کمیابی «نظریه تغییر ارزشی و نگرشی» اینگلهارت سازگاری دارد؛ بدین صورت که بنابر تعبیر اینگلهارت، فرامادیون کسانی هستند که در دوران شکلگیری شخصیتشان (پیش از بلوغ)، دارای امنیت سازنده بودهاند- یعنی دارای امنیت اقتصادی و جانی. این افراد کسانی هستند که اولویتهای ارزشیشان فرامادیگرایانه است و یک دسته نیازهای دیگری برای آنها مطرح میشود. نیازهایی چون: خودشکوفایی، عشق و دلبستگی که نیازهای سطح بالا هستند، ولی مادیگرایان افرادی هستند دارای اولویتهای مادیگرایانه هستند و بیشتر بر امنیت اقتصادی و جانی تأکید میکنند (اینگلهارت و دیگران، 2004: 11). همین امر منجر به جهت گیریهای بسیار متفاوت مادیون و فرامادیون نسبت به بسیاری از مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میشود و نگرشهای آنها را نسبت به بسیاری از هنجارهای سنتی جنسیتی مانند روابط جنسی نامشروع، فحشا، سقط جنین، طلاق و غیره متفاوت میکند .به منزله یک تعمیم گسترده، میتوان اظهار داشت مادیون بسیار بیشتر از فرامادیون از هنجارهای سنتی حمایت میکنند و کمتر به دنبال تغییرات ارزشی میباشند (اینگلهارت، 1383: 222). بنابراین نگرش به آسیبها نیز در بین این دو گروه متفاوت است.
نتایج تحقیق در مورد آزمون فرضیه دوم مبنی بر رابطه سن و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر نیز در جهت تأیید این فرضیه عمل نموده است و نتایج نشان داد که بین این دو متغیر رابطهای منفی و معنادار وجود دارد. نتیجه به دست آمده از آزمون این فرضیه با نتایج زارع شاه آبادی و سلیمانی (1391) و صالحی و دیوبند (1389) مبنی بر رابطه مستقیم و معنادار سن با گرایش به رابطه پیش از ازدواج و همچنین نگرش والدین به این روابط، همخوانی دارد. بنابراین هر چه سن جوانان بالاتر رود، گرایش بیشتری به برقراری رابطه با جنس مخالف دارند و آسیبهای روابط دختر و پسر را کمتر میدانند.
فرضیه سوم مبنی بر رابطه میزان تحصیلات و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر مورد تأیید قرار گرفت و رابطه بین این دو متغیر معنیدار گردید. این نشان میدهد که با افزایش تحصیلات و ارتقای جایگاه اجتماعی، افراد آسیبهای برقراری رابطه با جنس مخالف را کمتر میدانند. این نتیجه نشان میدهد با افزایش سطح تحصیلات، رابطه دوستی با غیرهمجنس به صورتی معنادار افزایش پیدا میکند و به تدریج ارزشهای مدرن جایگزین ارزشهای سنتی میشود و این تقابل، بخشی از موانع و محدودیتهای هنجاری و ذهنی در برقراری رابطه با غیرهمجنس را مرتفع میکند، همخوانی دارد. از طرفی نتیجه به دست آمده در این پژوهش با نتایج بررسی زارع شاه آبادی و سلیمانی (1391) مبنی بر رابطه مستقیم تحصیلات پدر و مادر و گرایش به رابطه دختر و پسر به نوعی همخوانی دارد؛ به این معنی که خانوادههایی با تحصیلات بیشتر گرایش بیشتری به روابط دوستانه با جنس مخالف داشتهاند و همین موضوع در مورد خود جوانان نیز صدق میکند.
نتیجه آزمون فرضیه چهارم مبنی بر تفاوت نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در میان دختران و پسران نشاندهنده وجود تفاوت معنادار میان این دو متغیر است. در واقع آزمون این فرضیه نشان میدهد نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در بین دختران و پسران جوان متفاوت است و دختران آسیبهای رابطه با جنس مخالف را بیشتر از پسران میدانند و نسبت به برقراری این نوع روابط نگرش منفیتری دارند. با توجه شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه ما، دختران نسبت به پسران نگرانی بیشتری در روابط با جنس مخالف دارند و آسیبهای این روابط را بیشتر ارزیابی میکنند. نتیجه این بررسی با یافتههای پژوهش وثوقی و دائمی (1384) در زمینه تأثیر جنسیت فرزند بر نگرش والدین نسبت به روابط میان دختران و پسران و همچنین پژوهش موحد، عنایت و عباسی شوازی (1385) مبنی بر نگرش بسیار منفیتر دختران دانشجو به نسبت نگرش پسران و پژوهش روشن نیا (1395) در مورد تمایل بیشتر مردان به برقراری دوستی و معاشرت با جنس مخالف در مقایسه با زنان همخوانی دارد. در مقابل، این نتیجه با یافتههای پژوهش رفاهی، گودرزی و میرزایی چهارراهی (1391) در زمینه فقدان رابطه معنادار بین عوامل موثر بر شکلگیری رابطه دوستی پیش از ازدواج با متغیر جنسیت ناسازگار است. پژوهش بلسک و باس(2001) نیز در زمینه تفاوت نگرش مردان و زنان در برقراری رابطه با جنس مخالف میتواند به نوعی با نتایج این فرضیه همسو باشد.
فرضیه پنجم مبنی بر تفاوت نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در میان جوانان شاغل و غیرشاغل میباشد که در تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفت. در واقع این نتیجه نشان میدهد نگرش به آسیبهای روابط میان دختر و پسر در میان جوانان شاغل و غیر شاغل متفاوت است؛ بدین صورت که افراد غیرشاغل آسیبهای این نوع از روابط را بیشتر از افراد شاغل میپندارند و نگرش منفیتری نسبت به روابط بین دختر و پسر دارند. نتیجه این پژوهش با نتایج یافتههای رفاهی، گودرزی و میرزایی چهارراهی (1391) مبنی بر عدم وجود رابطه معنادار بین عوامل موثر بر شکلگیری رابطه دوستی پیش از ازدواج با وضعیت اشتغال ناسازگار است.
تفاوت نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر بر حسب داشتن یا نداشتن تجربه دوستی با جنس مخالف با عنوان فرضیه ششم تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است که نتایج آن بیانگر وجود تفاوت معنادار بین این دو متغیر میباشد و نشان میدهد افرادی که تجربه دوستی با جنس مخالف نداشتند، آسیبهای روابط دختر و پسر را بیشتر از افرادی میدانستند که تجربه رابطه دوستی با جنس مخالف داشتهاند. بنابراین میتوان گفت همین نگرش آنها در زمینه رابطه با جنس مخالف و آسیبهای این نوع از روابط، گرایش و تمایل آنها را به برقراری رابطه کاهش داده است.
فرضیه هفتم مبنی بر تفاوت نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر در ابعاد مختلف آسیبها میباشد که در تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفت. در واقع این نتیجه نشان میدهد نگرش به آسیبهای روابط میان دختر و پسر در ابعاد مختلف آسیبها شامل بعد روانی- عاطفی، زندگی مشترک آینده، تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی و جسمی متفاوت است؛ به طوری که جوانان بیشترین آسیب روابط دختر و پسر را در حوزه جسمی (25/4) و کمترین آسیب روابط دختر و پسر را در حوزه اجتماعی (29/2) میدانند. نتیجه به دست آمده از بررسی این فرضیه با توجه به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی شهر یزد منطقی مینماید.
بنابر یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد میگردد با توجه به وجود رابطه بین سن و پایگاه اجتماعی – اقتصادی با نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر لازم است که کارگاهها و دورههای آموزشی در زمینه چگونگی برقراری ارتباط سالم با جنس مخالف از جانب سازمانهایی که به نوعی در زمینه نوجوانان و جوانان فعالیت دارند - نظیر ادارات کل ورزش و جوانان، امور فرهنگی شهرداریها، صدا و سیما، کانونهای پرورش فکری و دانشگاهها و ....- در سطوح مختلف تحصیلی و در مناطق مختلفی از شهر و روستاها برگزار گردد. همچنین جلسات مشاوره و پرسش و پاسخ در زمینه روابط دختر و پسر با توجه به گروههای سنی مختلف در اماکن عمومی، نظیر پارکها، نمایشگاهها و غیره تشکیل شود و همایشها و نشستهای علمی- تخصصی با محوریت آسیبهای جوانان از جمله معاشرتهای دختر و پسر تشکیل گردد. ادارات مختلف نیز با چاپ نشریات، بروشور، فصلنامههای علمی- پژوهشی و نصب بنرهای آموزشی فرهنگی با همکاری وزارت ورزش جوانان و شهرداری در زمینه آسیبهای روابط دوجنس مخالف از ابعاد مختلف، ذهن افراد جامعه را با این پدیده و آسیبهایی که میتواند در پی داشته باشد آشنا کنند. همچنین با توجه به نقش تربیتی خانوادهها در هویتیابی جنسی کودکان، برگزاری کلاسها و دورههای آموزشی برای والدین جهت آگاهسازی و توجیهسازی آنها در زمینه نحوه برخورد مناسب با کودکان و نوجوانان در سنین مختلف و آموزش راههای ایجاد آمادگی در آنها جهت ورود به جامعه و برقراری ارتباطات اجتماعی به ویژه با جنس مخالف از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین با توجه به تفاوت نگرش دختران و پسران در مورد آسیبهای روابط دختر و پسر لازم است با ارائه آموزشهای لازم به دختران در جهت افزایش شناخت و عزت نفس آنها اقدام نمود.
با توجه به وجود رابطه بین تجربه دوستی با جنس مخالف و نگرش به آسیبهای روابط دختر و پسر، انجام پژوهشهای کیفی و مصاحبه با افرادی که تجربیات زیادی در دوستی با جنس مخالف دارند جهت دستیابی به اطلاعاتی ارزشمند و واقعی در زمینه اهداف و علل برقراری رابطه، نکات مثبت و منفی برقراری رابطه با جنس مخالف و غیره از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین انجام مطالعات تطبیقی آسیبهای روابط دختر و پسر در شهرهای مختلف ایران با توجه به مقتضیات اجتماعی و فرهنگی هر شهر و بررسی علل بومی این روابط و همچنین انجام تحقیقات پنل در این زمینه میتواند سودمند باشد.
منابع
- اینگلهارت، رونالد. ( 1383 ). تحول فرهنگی در جوامع پیشرفته صنعتی. مریم وتر. تهران: انتشارات کویر
- جاودانی، نیاز. (1386). روابط دختر و پسر در جامعه امروز. تهران: کتاب درمانی
- رفاهی، ژاله؛ گودرزی، محمود و میرزایی چهارراهی، مرتضی. (1391). «بررسی عوامل موثر بر شکلگیری رابطه دوستی پیش از ازدواج بین دختران و پسران از دیدگاه دانشجویان». جامعه شناسی زنان. سال 3: 117-133.
- روزنامه جام جم. (1392). «روانشناسی دوستی و عوامل شکلگیری آن». ﮐﺪ ﺧﺒﺮ: 1032163071610330458.
- روشن نیا، مریم. (1395). «بررسی عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانی دوستی و معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج». مجله پیشرفتهای نوین در علوم رفتاری. دوره اول، شماره اول: 42-51.
- زارع شاه آبادی، اکبر و سلیمانی، زکیه. (1391). «بررسی عوامل مرتبط با گرایش دانشجویان به روابط پیش از ازدواج در دانشگاه یزد ». رفاه اجتماعی. سال 12، شماره 45، 339-364.
- شاد، فاطمه. (1395). «بررسی رابطه پایگاه اجتماعی دانشجویان و برقراری ارتباط و دوستی با جنس مخالف». سومین کنفرانس بین المللی پژوهشهای نوین در مدیریت، اقتصاد و علوم انسانی، باتومی گرجستان: 1-14.
- صالحی، عصمت و دیوبند، فایزه. ( 1389 ). «نگرش، شناخت و عملکرد والدین نسبت به شکلگیری نگرش دختران دبیرستانی درخصوص ارتباط دختر و پسر». طرح پژوهشی، سازمان جوانان استان یزد.
- موحد، مجید؛ عباسی شوازی، محمدتقی. (1385). «بررسی رابطه جامعه پذیری و نگرش دختران نسبت به ارزشهای سنتی و مدرن در زمینه روا بط بین شخصی دوجنس پیش از ازدواج». مجله مطالعات زنان. 4(1): 34-1.
- موحد، مجید؛ عنایت، حلیمه و عباسی شوازی، محمدتقی. (1385). «بررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش دانشجویان نسبت به معاشرت و دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج ». مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. دوره 25، شماره 2: 147-165.
- وثوقی، منصور و دائمی، اکرم. (1384). «عوامل اجتماعی - فرهنگی موثر بر نگرش والدین نسبت به روابط میان نوجوانان دختر و پسر در شهر تهران ». نامه انسان شناسی. سال 4، شماره 7: 161-188.
- یوسفی، زهرا؛ عابدی، محمدرضا؛ نشاط دوست، حمید طاهر. (1386). «بررسی نگرش والدین شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران». خانواده پژوهی، سال سوم، شماره 10: 601-609.
- Blesk, A. L. and Buss, D. M. (2001). “Opposite-Sex Friendship: Sex Differences and Similarities in Initiation, Selection and Dissolution”. Personality and Social Psychology Bulletin, 27: 1310-1323.
- Dupas, P. (2006). “Relative education and the Market for Sex:Teenagers ,Sugar Daddies and HIV in Kenya”.Journal of Adolescence, 152(4):183-191.
- Howard, D. & Wang, M.Q. (2003). “Life skills training gender relation based in girls, Adolescence”.Roslyn Heights, 138(5): 1-17.
- Inglehart, R., et al. (2004). Human Beliefs and Values. Buenos Aires, Argentina: SigloVeintiuno Editors.
- Ramakrishna, Iayashree, Karpott, Mani and Radha srinivasa Murthy. (2006). “Experiences of sexual coercion among street boys in Bangalore”. India. Available at: www.who.int/.
- Whitty, M.T. (2008). “Liberating or debilitating? An examination of romantic relationships, sexual relationships and friendships on the Net”. computers in Human Behavior, Vol. 24: 1837-1850.
- Woody, J. (1997). “Emations and motivations in first adolescent intercourse: an exploratory study based on object relations theory”. The Canadain journal of Human Sexuality, 25: 24-35.