نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، رشته جامعه شناسی ورزشی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 . استاد تمام، گروه رفتار حرکتی، داشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران (نویسنده مسئول) E-mail: Maslankhani@yahoo.com
3 استادیار، فیزیولوژی ورزشی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
پرخاشگری به شکلهای مختلف آن یک معضل اجتماعی رو به رشد است. مطالعه پرخاشگری در ورزش به دلایل متعددی اهمیت دارد. هدف این مقاله، تبیین جامعهشناختی تاثیر عوامل اجتماعی بر پرخاشگری مردان تکواندوکار ایران (مورد مطالعه: ورزشکاران حرفهای تکواندو) است. این تحقیق با توجه به هدف، کاربردی است. با توجه به استعلام صورت گرفته از فدراسیون تکواندو، جامعه آماری ورزشکاران حدود 1000 نفر میباشند. در این پژوهش، از فرمول تخمین نمونه کوکران استفاده شده است و مجموعاً 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.
برای تأیید فرضیههای تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شد؛ چنان که نشانگرهای محرومیت نسبی، امنیت شغلی و رضایت شغلی باهم جمع شدند و بهعنوان نشانگرهای عوامل اجتماعی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد تأثیر عوامل اجتماعی با ضریب 41/0 در سطح اطمینان 99 درصد معنیدار است. لازم به ذکر است مؤلفه امنیت شغلی با ضریب 17/0 و رضایت شغلی با ضریب 16/0 در سطح اطمینان 99 درصد مثبت و معنیدار بوده است. همچنین محرومیت نسبی تأثیر معنیداری بر پرخاشگری ندارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Sociological Explanation of the Effect of Social Factors in Iranian Taekwondo Men’s Aggression (Case Study: Professional Taekwondo Athletes)
نویسندگان [English]
- Mojtaba Salemi Khozani 1
- Mohammad Ali Aslan Khani 2
- Kaveh Khabiri 3
1 Ph.D. Student in Sport Sociology, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Ph.D., Full Professor, Motor Behavior Department, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
3 Ph.D., Assistant Professor in Sport Physiology, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Aggression is a growing social problem in its various forms. The studying the aggression in sports is important for several reasons. The article is to explain the social factors in Iranian Taekwondo Men’s Aggression (Case Study: Professional Taekwondo Athletes). This research is practical according to the purpose. According to an inquiry from the Taekwondo Federation, the statistical population of athletes is about 1000 people. In this research, Cochran's sample estimation formula has been used and 310 people were selected as the statistical sample.
Structural equation model was used to confirm the research hypotheses and indicators of relative deprivation, job security and job satisfaction were added together and were used as indicators of social factors. The results showed that the effect of social factors with a coefficient of 42 is significant at the level of 99% confidence. It should be noted that the component of job security with a coefficient of 0/17 and job satisfaction with a coefficient of 0/16 at the level of 99% confidence was positive and significant. Also, relative deprivation was of no significant effect on aggression.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Social Factors
- Aggression and Taekwondo Athletes
تبیین جامعه شناختی تاثیر عوامل اجتماعی بر پرخاشگری مردان تکواندو کار ایران
(مطالعه موردی: ورزشکاران حرفه ای تکواندو)
مجتبی سالمی خوزانی[1]
محمدعلی اصلانخانی[2]
کاوه خبیری[3]
تاریخ دریافت مقاله: 15/7/1398
تاریخ پذیرش مقاله:14/11/1398
مقدمه
پرخاشگری به شکلهای مختلف آن، یک معضل اجتماعی رو به رشد است. مطالعه پرخاشگری در ورزش به دلایل متعددی اهمیت دارد. پرخاشگری ممکن است بدنی (زدن، لگد زدن و گاز زدن)، لفظی (فریاد زدن و رنجاندن) و تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را بهزور گرفتن) باشد. نقطه قوت این تعریف، عینی بودن آن است که به رفتار قابلمشاهده اطلاق میشود(بختیار، 1396). انسانها بهعنوان موجوداتی اجتماعی، روابط بین فردی خود را در گستره وسیعی با افراد دیگر حفظ میکنند(بارتلمی، 2009). مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر میدانند، درصورتیکه کسی که از حق خود دفاع میکند با جرئت است، نه پرخاشگر. پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. این تفاوت در غالب فرهنگها و تقریباً در همه سنین و نیز در غالب حیوانات دیده میشود (سلحشور، 1390).
بعضی از محققان اظهار کردهاند که شاید رسانههای عمومی منجر به خشونت جوانان میشوند. خشونت، مقولههای مختلفی را در برمیگیرد که در تعریف آن باید ملحوظ شوند (ساندرلند، 2014). بیتوجهی بهویژه در پسران از جمله معضلاتی است که در کشور با بروز انواع بزهکاریها و نابهنجاریهای رفتاری از جمله پرخاشگری بروز مینماید(سلحشور، 1390). پرخاشگری ممکن است بدنی، لفظی یا بهصورت تجاوز به حقوق دیگران باشد. این روانشناسان بین پرخاشگری وسیلهای و پرخاشگری خصمانه تمایز قائل شدهاند (پان، 2005 و کریگ، 2006) .
طبق نظریه تحریکی- شناختی، در انسان نیز حالت هیجانی عصبانیت و پرخاشگری ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم بهعنوان ابزار عصبانی کننده و توهینآمیز است. به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمهای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود- حالآنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند (میشل، 2010). پرخاشگری بهمنظور توصیف مجموعهای از رفتارهای برون ریزانه مورد استفاده قرار میگیرد و در همه آنها مشخصه تجاوز به حقوق دیگر افراد اجتماع و تأثیر آزارنده این رفتار مشترک است . اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهای جسمی و کلامی پرخاشگری نظیر تهدید کردن، مشاجره لفظی و… همچنین ویرانی دارایی است (ازکیا، 1382).
خشونت در ورزش حرفهای به شکل امروزی آن، ابتدا در دهه 1960 و در عرصه رقابتهای حرفهای بریتانیا ظاهر گردید و پسازآن در سایر کشورها پدیدار شد. زمانی اوباشگری و خشونت در ورزش حرفهای بهعنوان پدیدهای انگلیسی شناخته میشد، اما از حدود دو دهه پیش این پدیده در بسیاری از کشورهای اروپایی ازجمله: آلمان، هلند، ایتالیا، بلژیک و نیز کشورهای آمریکای لاتین به دلنگرانی عمده متصدیان ورزش و بعضاً جامعه بدل شده است (ساندرلند، 2014).
برخی منتقداین آثار تیلور، خشونت ورزشی را بهعنوان استدلال سادهانگارانهای تلقی کردند که اوباشگری و خشونت را بهمثابه دسیسه دولت و نظام سرمایهداری مورد انتقاد قرار میدهد، ولی فاقد شواهد تجربی و پژوهشهای تأییدکننده است (آرمسترانگ و هریس، 1991).
بر اساس مشاهدات آرمسترانگ، اوباشگران حرفهای افراد خاصی نبودند. بین آنان بذرهای خشونت ملهم از خردهفرهنگهای طبقات محروم و کارگر وجود نداشت و بخش عمدهای از عداوتی که علیه آنان جهتگیری شده بود، ناشی از ترس و وحشت القاشده از جانب پلیس و رسانهها بود (آرمسترانگ و گولیانی، 2001 و آرمسترانگ و هریس، 1991).
بهزعم مارش و همکارانش، اوباشگری در بستر حرفهای به شکل امروز آن پدیدهای است که در همه جوامع بشری وجود داشته است و همانند آن را با عنوان آیینیسازی پرخاشگری در حیوانات نیز میتوان ملاحظه کرد. به نظر آنان، انگیزش و مهار پرخاشگری در انسان تا حد زیادی یک فرآیند فرهنگی به نظر میآید. اگرچه پرخاشگری ممکن است شالوده زیستشناختی داشته باشد، اما شرایط، انگیزش، اهداف و نحوه جلوگیری از آن اجتماعی است (ماکث، 2011 و ورانگ هام، 2018).
به تعبیر مارش و همکارانش، در مورد خشونت و اوباشگری طرفداران حرفهای بزرگنمایی و اغراق شده است و خشونت بین طرفداران حرفهای عمدتاً شامل تهدیدهای نمادین است که نه با هدف آسیبرسانی، بلکه با هدف تحقیر گروههای رقیب صورت میگیرد (آرمسترانگ و گولیانی، 2001 و دانینگ، 2000).
درواقع، بخش قابلتوجهی از طرفداران حرفهای که برچسب اوباشگر به آنان زده شده است، از دعوا و درگیری حداقل بهاندازه تماشای مسابقه حرفهای لذت میبرند(دووال، 2011). در شرایط و وضعیتهایی که این افراد زندگی میکنند، حساسیت زیاد به کنشها و رفتارهای خشونتآمیز و تأثیرپذیری از «فراخود» و وجدان، در بسیاری از موارد نوعی ضعف و کاستی به شمار میآید. درواقع، دعوا، نزاع، درگیری و آشوب ازجمله معدود فرصتهایی است که مردان اقشار تحتانی طبقه کارگر میتوانند از طریق آن منزلت، اهمیت و هیجان کسب کنند. این افراد حرفهای را بهمثابه یکی از عرصههای نمایش عملی آداب مردانگی خویش برگزیدهاند، زیرا در این عرصه است که هویتهای مردانگی طبقه کارگر مورد توجه قرار میگیرد. افزون بر این، حرفهای عرصهای است که در آن امنیتی نسبی در قبال دستگیر شدن وجود دارد و مهمتر از آن اینکه همیشه «دشمنی» هم وجود دارد: طرفداران تیم مقابل (بوشمان، 2010 و اندرسون، 2008).
مشکل دیگری که در جامعه وجود دارد و موجب پرخاشگری میشود، اوباشگری است. معضل اوباشگری از طریق کنش متقابل پیچیده بین شرایط مادی، ساختارهای اجتماعی طبقات پایین و جایگاه استقرار این اجتماعات در جامعه بزرگتر ایجاد میشود. بنابراین، عامل مهم در اوباشگری، تولید خشونت در محیطی است که دارای خردهفرهنگ خاصی می باشد و اینکه هر نوع شناختی از این معضل باید به روشن ساختن حلقههای پیچیده رویدادهایی توجه نماید که در آغاز چنین خشونتی را تولید کرده و سپس آن را به سایرین تسری دادهاند ( بارتلو، آندرسون و بنجامین، 2005).
الگوی فرهنگی مذکور در یک چشمانداز تاریخی قرار میگیرد که با الهام از تئوری «پویش متمدن کردن نوربرت الیاس» بر آمیزش تدریجی، ولی نامتوازن جوانان طبقه کارگر در فراگردی تأکید میکند که در جریان آن، هرچند که این جوانان بهطور کامل در ورزش حرفهای درگیر نمیشوند، اما گرایش به سمت تماشای مسابقات حرفهای در آنان شکل میگیرد (بارتلو، 2005 و آندرسون، 2008).
به نظر الیاس، در جامعهای با انحصار نسبتاً ثابت کاربرد قدرت فیزیکی، نهتنها نخبگان، بلکه اکثر مردم عموماً از هجومهای ناگهانی و یورشهای خشونتآمیز به حیطه زندگی شخصیشان محافظت میشوند. در همین حال، بیشتر افراد جامعه ملزم به سرکوب و کنترل تمایلات پرخاشجویانه و خشونتآمیزشان در برابر دیگران هستند. این حالت از طریق والدین و در جریان جامعهپذیری به فرزندان منتقل میشود (برکویتز، 2003).
درعینحال، خشونت رسمی و بسیاری دیگر از انواع خشونت بهتدریج به «پشتصحنه» برده میشوند و کنشهای خشونتآمیز منجر به ایجاد نگرانی و دلواپسی و احساس تقصیر بین مردم چنین جوامعی میگردد (سامانی، 2008 و بارتلو، آندرسون و بنجامین، 2005). به تعبیر الیاس، جریانهای تمدن سوز بهمثابه کاستیهای فراگرد تمدن ساز میباشند و تأثیر چشمگیر خود را بر طبقات پایین یا «خشن» کارگری و سایر گروههایی که در قاعده هرم اجتماعی قرار دارند، میگذارند (کراگ، 2006 و هیکمن، 2005). در همین مورد، مورفی و همکارانش اذعان مینمایند که فرآیند الحاق، یکی از ویژگیهای مهم تاریخ اجتماعی قرن بیستم بریتانیا بوده است. در جریان این فرآیند، بخشهای عمدهای از طبقه کارگر خود را به معیارهای رایج و مسلط نزدیکتر کرده و از معیارهای فرهنگ خیابانی فاصله گرفتهاند» (هیکمن، 2005).
بهاینترتیب، ملاحظه میشود که پژوهشگران مکتب لیسستر در تبیین خشونت و اوباشگری طرفداران حرفهای با الهام از نظریه فراگرد تمدنسازی نوربرت الیاس، با نگاهی تحلیلی و تاریخی پدیده مذکور را به آن دسته از گروههای اجتماعی نسبت میدهند که تحت تأثیر فرآیند تمدنسازی قرار نگرفتهاند. بهزعم این پژوهشگران، اوباشگری مدرن حرفهای از اوایل دهه 1960، در پی مواجهه بریتانیا با کاستیهای اجتماعی و اقتصادی و تشدید نابرابریها - بهعنوان مصداقهای تمدنسوزی - تشدید شد. در این دوره دستههای رقیب طرفدار تیمهای باشگاهی حرفهای با شدت بیشتری یکدیگر را مورد هجوم قرار میدادند. بهتدریج طرفداران «محترم» حرفهای به دلیل «خشونت» گروههای اوباشگر از حضور در ورزشگاهها چشم پوشیدند (کلات، 2008). سلحشوری همکاران (1390) به بررسی ارتباط میان پرخاشگری، احساس خودکارآمدی و عملکرد ورزشی پرداختند.
نتایج نشان داد که شخصیت افراد متفاوت است و توجه به پیچیدگیهای ذهنی و روانی ورزشکاران این امکان را برای مربیان و برگزارکنندگان مسابقات ورزشی فراهم میکند که در امر تعلیم و تربیت و اجرای هرچه بهتر مسابقات قدم بردارند، برخوردی مناسب در مقابل رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان دهند و در نهایت در جهت ارتقای مهارتهای ورزشکاران کوشش نمایند. همچنین، مشخص گردید ورزشکاران طراز اول رشته دارای بیشترین پرخاشگری میباشند (سلحشوری، 1390). لذا در این اینجا این پرسش مطرح می گردد:
آیا رضایت شغلی، محرومیت نسبی و امنیت شغلی بهعنوان عوامل اجتماعی منتخب در این مقاله، بر پرخاشگری ورزشکاران مرد حرفهای در رشته تکواندو تأثیر دارد؟
فرضیههای پژوهش
فرضیه های پژوهش حاضر عبارت اند از:
- رضایت شغلی بر میزان پرخاشگری میان ورزشکاران حرفهای تکواندوکار ایرانی تأثیر دارد.
- امنیت شغلی بر میزان پرخاشگری میان ورزشکاران حرفهای تکواندوکار ایرانی تأثیر دارد.
- محرومیت نسبی بر میزان پرخاشگری میان ورزشکاران حرفهای تکواندوکار ایرانی تأثیر دارد.
روششناسی پژوهش
این تحقیق با توجه به هدف، کاربردی است. در این تحقیق از سه روش زیر برای جمعآوری دادهها استفاده گردید: بررسی اسنادی و کتابخانهای، جستجو از طریق منابع الکترونیکی و مطالعه میدانی. متغیرهای مستقل این پژوهش عبارتاند از: عوامل اجتماعی(محرومیت نسبی، رضایت شغلی و امنیت شغلی) و متغیر وابسته پرخاشگری است. در این پژوهش برای تعیین روایی(اعتبار) پرسشنامه از اعتبار محتوایی و اعتبار سازه بهره برده شد. نتایج مندرج در جدول 1 نشان میدهد که میانگین واریانس استخراجشده در همه مؤلفهها بیشتر از 50درصد است. بنابراین اعتبار پرسشنامه تأیید میگردد.
جدول1: میانگین واریانس استخراجشده
متغیر |
تعداد گویهها |
میانگین واریانس استخراجشده |
پرخاشگری |
14 |
501/0 |
رضایت شغلی |
5 |
585/0 |
امنیت شغلی |
6 |
513/0 |
محرومیت نسبی |
6 |
640/0 |
بهمنظور سنجش پایایی ابزار پژوهش از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی[4][5] استفاده شد. در این پژوهش، قابلیت اعتماد (پایایی) بخشهای مختلف پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ در مرحله پیشآزمون با30 نفر از داخل جامعه آماری پژوهش ارزیابی شد.
جدول 2: مقدار آلفای کرونباخ متغیرهای پژوهش
متغیر |
تعداد گویهها |
مقدار آلفای کرونباخ |
پرخاشگری |
14 |
900/0 |
رضایت شغلی |
5 |
719/0 |
امنیت شغلی |
6 |
732/0 |
محرومیت نسبی |
6 |
842/0 |
بر اساس نتایج مندرج در جدول 2، آلفای کرونباخ متغیرهای در حالت مطلوب قرار دارد. بنابراین پایایی پرسشنامه تأیید میگردد. جامعه آماری تحقیق شامل ورزشکاران حرفهای رشته تکواندو تحت پوشش بیمه ورزشی فدراسیون تکواندو میباشد که بیش از 8 سال است در این رشته مستمر شرکت دارند. با توجه به استعلام صورت گرفته از فدراسیون، جامعه آماری ورزشکاران حدود 1000 نفر بودند که از بین آنها با روش کوکران تعداد 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از فرمول تخمین نمونه کوکران استفاده شده است. در بخش آمار توصیفی، توزیع پاسخگویان به تفکیک ویژگیهای مختلف برحسب فراوانی، درصد، درصد تجمعی، میانگین، نما، کمینه، بیشینه و انحراف معیار استفاده گردید. در بخش تحلیلی و استنباطی نیز از تحلیل همبستگی، آزمونهای مقایسه میانگین(T,F) و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گیری شد. مدلیابی معادلات ساختاری، یک روش تحلیل چند متغیری بسیار نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیری و به بیان دقیقتر بسط مدل خطی کلی است که به پژوهشگر امکان میدهد مجموعهای از معادلات رگرسیون را بهگونهای همزمان مورد آزمون قرار دهد.
لازم به توضیح است جهت سنجش دادههای یاد شده از نرمافزارهای spss، Amos و lisrel استفاده شده است.
یافتههای پژوهش
یافتههای پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی ارائه می گردد.
شکل 1: مدل اندازهگیری رضایت شغلی با بارهای عاملی استاندارد(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
نتایج مندرج در شکل 1 نشان میدهد که پنج نشانگربرای مؤلفه رضایت شغلی تأیید شدهاند. همچنین مقادیر بارعاملی حاکی از قابلقبول آنهاست. نتایج مندرج در جدول 3 نشان میدهد مدل دارای برازش مطلوب هاست.
جدول 3: شاخصهای برازش مدل رضایت شغلی(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
شاخصهای برازندگی |
حد مطلوب |
مقدار گزارششده |
وضعیت |
شاخص برازندگی مطلق(GFI) |
بزرگتر از9/0 |
905/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی مقایسهای(CFI) |
بزرگتر از9/0 |
908/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی فزاینده(IFI) |
بزرگتر از9/0 |
909/0 |
مطلوب |
شاخص نرم نشده(NFI) |
بزرگتر از9/0 |
906/0 |
مطلوب |
ریشه میانگین مجذور خطای تقریب (RMSEA) |
نزدیک به صفر |
032/0 |
مطلوب |
نتایج مندرج در جدول 4 نیز نشان میدهد نشانگرهای به کار رفته در مدل معنیدار هستند.
جدول4: معنیداری و بار عاملی نشانگرهای رضایت شغلی(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
نشانگر |
بارعاملی تخمین زده شده٫ |
خطای استاندارد |
مدار T |
سطح معنیداری |
8 |
000/1 |
- |
- |
- |
9 |
621/0 |
140/0 |
450/4 |
000/0 |
10 |
688/0 |
148/0 |
654/4 |
000/0 |
11 |
694/0 |
142/0 |
896/4 |
000/0 |
12 |
89/0 |
960/0 |
174/0 |
000/0 |
نتایج مندرج در شکل2 نشان میدهد که شش نشانگر برای این مؤلفه تأیید شدهاند. همچنین مقادیر بارعاملی حاکی از قابلقبول آنهاست. نتایج مندرج در جدول 5 نیز نشان میدهد مدل دارای برازش مطلوب است.
شکل2: مدل اندازهگیری محرومیت نسبی با بارهای عاملی استاندارد
(اخوان خرازیان و سبحانیفرد، 1394)
جدول5: شاخصهای برازش مدل محرومیت نسبی(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
شاخصهای برازندگی |
حد مطلوب |
مقدار گزارششده |
وضعیت |
شاخص برازندگی مطلق(GFI) |
بزرگتر از9/0 |
908/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی مقایسهای(CFI) |
بزرگتر از9/0 |
908/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی فزاینده(IFI) |
بزرگتر از9/0 |
909/0 |
مطلوب |
شاخص نرم نشده(NNFI) |
بزرگتر از9/0 |
906/0 |
مطلوب |
ریشه میانگین مجذور خطای تقریب (RMSEA) |
نزدیک به صفر |
039/0 |
مطلوب |
نتایج مندرج در جدول6 نیز نشان میدهد نشانگرهای به کار رفته در مدل معنیدار هستند.
جدول6: معنیداری و بار عاملی نشانگرهای محرومیت نسبی (اخوان خرازیان و سبحانیفرد، 1394)
نشانگر |
بارعاملی تخمین زده شده٫ |
خطای استاندارد |
مدار T |
سطح معنیداری |
21 |
000/1 |
|||
22 |
57/1 |
322/0 |
49/4 |
000/0 |
23 |
93/0 |
234/0 |
06/4 |
000/0 |
24 |
214/1 |
213/0 |
20/5 |
000/0 |
25 |
835/0 |
186/0 |
48/4 |
000/0 |
26 |
72/1 |
219/0 |
45/5 |
000/0 |
شکل3: مدل اندازهگیری امنیت شغلی با بارهای عاملی استاندارد(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
نتایج مندرج در شکل 3 نشان میدهد که شش نشانگر برای این مؤلفه تأیید شدهاند. همچنین مقادیر بارعاملی حاکی از قابلقبول آنهاست. نتایج مندرج در جدول 7 نیز نشان میدهد مدل دارای برازش مطلوب است.
جدول 7: شاخصهای برازش مدل امنیت شغلی(اخوان خرازیانو سبحانیفرد، 1394)
شاخصهای برازندگی |
حد مطلوب |
مقدار گزارششده |
وضعیت |
شاخص برازندگی مطلق(GFI) |
بزرگتر از9/0 |
908/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی مقایسهای(CFI) |
بزرگتر از9/0 |
903/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی فزاینده(IFI) |
بزرگتر از9/0 |
906/0 |
مطلوب |
شاخص نرم نشده(NFI) |
بزرگتر از9/0 |
909/0 |
مطلوب |
ریشه میانگین مجذور خطای تقریب (RMSEA) |
نزدیک به صفر |
011/0 |
مطلوب |
نتایج مندرج در جدول 8 نیز نشان میدهد نشانگرهای به کار رفته در مدل معنیدار هستند.
جدول8: معنیداری و بار عاملی نشانگرهای امنیت شغلی(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
نشانگر |
بارعاملی تخمین زده شده |
خطای استاندارد |
مدار T |
سطح معنیداری |
26 |
715/0 |
132/0 |
427/5 |
000/0 |
27 |
796/0 |
157/0 |
073/5 |
000/0 |
28 |
549/0 |
112/0 |
910/4 |
000/0 |
29 |
582/0 |
123/0 |
747/4 |
000/0 |
30 |
579/0 |
126/0 |
583/4 |
000/0 |
31 |
783/0 |
131/0 |
957/5 |
000/0 |
32 |
000/1 |
شکل4: مدل اندازهگیری پرخاشگری با بارهای عاملی استاندارد(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
نتایج مندرج در شکل 4 نشان میدهد که چهارده نشانگر برای این مؤلفه تأیید شدهاند. همچنین مقادیر بارعاملی حاکی از قابلقبول آنهاست.
جدول9: شاخصهای برازش مدل پرخاشگری(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
شاخصهای برازندگی |
حد مطلوب |
مقدار گزارششده |
وضعیت |
شاخص برازندگی مطلق(GFI) |
بزرگتر 9 /0 |
924/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی مقایسهای(CFI) |
بزرگتر از9/0 |
907/0 |
مطلوب |
شاخص برازندگی فزاینده(IFI) |
بزرگتر 9/0 |
906/0 |
مطلوب |
شاخص نرم نشده(NFI) |
بزرگتر از 9/0 |
905/0 |
مطلوب |
ریشه میانگین مجذور خطای تقریب (RMSEA) |
نزدیک به صفر |
049/0 |
مطلوب |
نتایج مندرج در جدول 9 نشان میدهد مدل دارای برازش مطلوب است.
جدول10: معنیداری و بار عاملی نشانگرهای پرخاشگری(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
نشانگر |
بارعاملی تخمین زده شده٫ |
خطای استاندارد |
مدار T |
سطح معنیداری |
1 |
000/1 |
|||
2 |
984/0 |
122/0 |
057/8 |
000/0 |
3 |
810/0 |
138/0 |
852/5 |
000/0 |
4 |
054/1 |
140/0 |
505/7 |
000/0 |
5 |
836/0 |
150/0 |
594/5 |
000/0 |
6 |
946/0 |
128/0 |
380/7 |
000/0 |
7 |
185/1 |
160/0 |
425/7 |
000/0 |
8 |
920/0 |
132/0 |
959/6 |
000/0 |
9 |
319/1 |
181/0 |
271/7 |
000/0 |
10 |
209/1 |
141/0 |
595/8 |
000/0 |
11 |
230/1 |
154/0 |
004/8 |
000/0 |
12 |
119/1 |
142/0 |
882/7 |
000/0 |
13 |
910/0 |
139/0 |
527/6 |
000/0 |
14 |
219/1 |
130/0 |
384/9 |
000/0 |
نتایج مندرج در جدول 10 نیز نشان میدهد نشانگرهای به کار رفته در مدل معنیدار هستند.
بر ای تأیید فرضیههای تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. برای این کار نشانگرهای مؤلفه محرومیت نسبی، امنیت شغلی و رضایت شغلی جمع شدند و بهعنوان نشانگرهای عوامل اجتماعی مورداستفاده قرار گرفتند.
جدول11: معنیداری و بار عاملی نشانگرها و ضرایب مسیر(اخوان خرازیان و سبحانیفرد، 1394)
بارعاملی تخمین زده شده |
خطای استاندارد |
مدار T |
سطح معنیداری |
متغیر وابسته |
متغیر مستقل |
305/0 |
096/0 |
202/4 |
002/0 |
پرخاشگری |
عوامل اجتماعی |
000/1 |
000/0 |
رضایت شغلی |
عوامل اجتماعی |
||
٫781/0 |
165/0 |
43698 |
000/0 |
امنیت شغلی |
عوامل اجتماعی |
962/0 |
259/0 |
683/4 |
000/0 |
محرومیت نسبی |
عوامل اجتماعی |
000/1 |
000/0 |
عجول و تندخو |
پرخاشگری |
||
974/0 |
119/0 |
183/7 |
000/0 |
متوسل شدن به زور |
پرخاشگری |
845/0 |
137/0 |
151/5 |
000/0 |
شکستن اشیا, در عصبانیت |
پرخاشگری |
089/1 |
138/0 |
789/8 |
000/0 |
تعجب از خوشرفتاری مردم |
پرخاشگری |
887/0 |
145/0 |
108/5 |
000/0 |
سریع عصبانی شدن |
پرخاشگری |
988/0 |
125/0 |
881/6 |
000/0 |
بدگمان و مشکوک |
پرخاشگری |
183/1 |
155/0 |
591/6 |
000/0 |
خُلق ملایمی |
پرخاشگری |
945/0 |
128/0 |
382/6 |
000/0 |
سختی کنترل خشم |
پرخاشگری |
350/1 |
178/0 |
602/7 |
000/0 |
مخالف با دیگران |
پرخاشگری |
225/1 |
137/0 |
923/7 |
000/0 |
مردم خرابه کاری میکنند |
پرخاشگری |
245/1 |
151/0 |
251/7 |
000/0 |
دست به گریبان شدن |
پرخاشگری |
100/1 |
137/0 |
039/7 |
000/0 |
منطق کم |
پرخاشگری |
926/0 |
136/0 |
783/7 |
000/0 |
نزاع زیاد |
پرخاشگری |
196/1 |
128/0 |
390/8 |
000/0 |
آماده انفجار |
پرخاشگری |
نتایج مندرج در جدول 11 نشان میدهد مدل دارای برازش مطلوب هست. نتایج مندرج در این جدول نیز نشان میدهد نشانگرهای به کار رفته در مدل معنیدار هستند.
شکل5: مدل ساختاری عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر پرخاشگری(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
شکل6: مدل ساختاری تأثیر هر یک از عوامل مؤثر بر پرخاشگری(اخوان خرازیان وسبحانیفرد، 1394)
جدول12: معنیداری و بار عاملی نشانگرها و ضرایب مسیر
بارعاملی تخمین زده شده٫ |
خطای استاندارد |
مدار T |
سطح معنیداری |
متغیر مستقل |
055/0 |
037/0 |
2/12 |
12/0 |
اعتقادات مذهبی |
080/0 |
031/0 |
27/3 |
03/0 |
امید به آینده |
083/0 |
036/0 |
12/3 |
029/0 |
رضایت شغلی |
083/0 |
035/0 |
19/3 |
000/0 |
امنیت شغلی |
047/0- |
029/0 |
38/2- |
11/0 |
محرومیت نسبی |
نتایج حاصل از جدول 12 میزان معنیداری بار عاملی مؤلفهها و ضرایب مسیر را نشان میدهد.
بحث و نتیجهگیری
مقاله حاضر از محتوای رساله دکتری با موضوع «تبیین جامعه شناختی تاثیر عوامل اجتماعی و عوامل فرهنگی بر پرخاشگری مردان تکواندوکار ایران (مطالعه موردی: ورزشکاران حرفهای تکواندو)» استخراج شده است که در آن به بررسی 5 فرضیه عوامل اجتماعی و عوامل فرهنگی پرداخته شده بود، اما در این مقاله فقط به بررسی عوامل اجتماعی اکتفا شده است.
نتایج تحلیل همبستگی در متن پایان نامه نشان داد بین پرخاشگری و سابقه کار رابطه معنیداری وجود نداشت. بنابراین میتوان گفت پرخاشگری در بین تکواندوکاران، ارتباطی با سن و سابقه کار ندارد یا به عبارتی، سایر شرایط مؤثر بر پرخاشگری بر سن و سابقه کار غلبه دارد و تکواندوکاران با هر سابقه کار و سنی میتوانند پرخاشگری را داشته باشند. نتایج آزمون f نشان داد تفاوت معنیداری بین سطح تحصیلات مختلف و پرخاشگری وجود ندارد. بنابراین میتوان گفت سطح تحصیلات مختلف تأثیری بر پرخاشگری ندارد و بالا رفتن سطح تحصیلات و یا پایینتر بودن سطح تحصیلات منجر به افزایش یا کاهش پرخاشگری نمیشود.
تحقیقات انجامشده در مورد رفتارهای پرخاشگری بین نوجوانان و جوانان نشان میدهد که عواملی چون عدم سازگاری والدین که منجر به عدم امنیت فرزندان و محرومیت کودکان از خانواده میشود (لهستانی 1389) که با نتایج حاصل از فرضیههای اول و دوم این تحقیق همسو است. برخی معتقدند در جامعهای که فرهنگ پرخاشگری امری رایج باشد، زمینههای آن را در بسیاری از پدیدههای اجتماعی ازجمله ورزش میتوان آشکارا مشاهده نمود (ستوده، 1990 و وانگ، 2012) که با نتایج حاصل از فرضیههای اول و سوم این تحقیق همسویی دارد.
اگر انسان برای ابراز پرخاشگری اجازه نیابد، نیروی پرخاشگریاش انباشته میشود و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر میگردد. درواقع به تعبیری برای پالایش روانی انسان سه راهحل وجود دارد که بهطور مستقیم و غیرمستقیم با پرخاشگری در ارتباط است (آندرسون، 2008). نتایج آن پژوهش با نتایج حاصل از فرضیههای اول و سوم این تحقیق همسو است.
تیلور خشونت، بینظمی، آشوب و اوباشگری در مسابقات حرفهای را تا حدودی به دلیل تزلزل ارزشهای سنتی طبقه کارگر و بخصوص بهعنوان تلاشی برای بازیابی کنترل بر این رشته ورزشی و بازپسگیری آن از نخبگان ثروتمند و تازه به دوران رسیده میدانست. بهعبارتدیگر، دگرگونی سریع اقتصادی و سیاسی در جامعه سرمایهداری منجر به تمایزگذاری و برانگیختن واکنش خشونتآمیز از سوی گروههای اجتماعی حاشیهای و منزوی گردید.
نصری و دماوندی(1385) به بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و پرخاشگری در ورزش پرداخته اند. برخی از نتایج این تحقیق عبارتاند از: الف) گروه تماشاچیان متعصب دارای رفتار پرخاشگرانه بیشتری هستند؛ ب) تماشاچیان دارای عزتنفس پایین، احساسات و رفتار پرخاشگرانۀ بیشتری بروز میدهند؛ ج) بین ویژگیهای هیجانخواهی، برونگرایی با رفتارهای خصمانه رابطه مثبت وجود دارد (نصری 1385) که با نتایج حاصل از فرضیه اول این تحقیق همخوان است. از سوی دیگر، بهزعم مارش و همکارانش، اوباشگری در بستر حرفهای به شکل امروزی آن پدیدهای است که در همه جوامع بشری وجود داشته و همانند آن را تحت عنوان آیینیسازی پرخاشگری در حیوانات نیز میتوان ملاحظه کرد. به نظر آنان، انگیزش و مهار پرخاشگری در انسان تا حد زیادی یک فرآیند فرهنگی به نظر میآید. اگرچه پرخاشگری ممکن است شالوده زیستشناختی داشته باشد، اما شرایط، انگیزش، اهداف و نحوه جلوگیری از آن اجتماعی است (مارش 1978 ، یانگ 2000).
استدلال مارش این است که پرخاشگری غریزی نهفته در نوع بشر سبب گردهمایی افراد و دستهها میگردد. وی منکر تأثیر عوامل اجتماعی در شکلگیری چنین جمعیتهایی میگردد و معتقد است که پرخاشگری غریزی به دلیل فطری بودنش در کلیه انسانها، اعم از زن و مرد و در کلیه جوامع و تمدنها وجود دارد. در این دیدگاه، پرخاشگری بهعنوان جنبهای سودمند و درواقع کارکردی از طبیعت انسان و یکی از غرایز حیاتی تعریف و در نظر گرفته میشود. درصورتیکه مجراهای اجتماعی سودمندی (مثل فعالیتهای ورزشی یا دعواهای کوچک) برای هدایت و تحمل پرخاشگری وجود داشته باشد، این امکان وجود دارد که پرخاشگری به افزایش انسجام اجتماعی در جامعه کمک کند و با نتیجه این پژوهش همخوانی ندارد.
شواهد نشان میدهند که اگرچه بسیاری از هواداران باشگاهها بدون قصد و نیت قبلی به اوباشگری کشیده میشوند، گروهی که هسته اوباش را تشکیل میدهند زدوخورد و پرخاشگری حاشیه مسابقات را جزء ناگسستنی حرفهای به شمار میآورند (وانگ، 2012 و گولیانی، 1995). پژوهشهای تاریخی دوال و همکارانش حاکی از این بود که ورزش حرفهای از اواخر قرن نوزدهم بستری برای تجلی رقابتهای محلی بود و خشونت همراه با آن بخشی از یک انگاره قدیمی ملازم با ورزش محسوب میشود. بخشهایی از لایههای پایینی طبقه کارگر که در خیابانها جامعهپذیر شده بودند و اغلب در معرض الگوهایی از پرخاشگری و خشونت قرار داشتند که برای افراد خشن و بزنبهادر منزلت بالایی قائل بود. به تعبیر دوال و همکارانش، خشونت و بینظمیهای طرفداران تیمهای حرفهای خصلت ملازم بازی حرفهای است و اکثر رفتارهای خشونتآمیز و اوباشگرانِ فعلی در عرصه حرفهای چیز جدیدی نیستند، بلکه رسانهها بهگونهای مبادرت به انعکاس چنین رویدادهایی میکنند که گویی وقایع تازهای هستند ( محمدی، 2006).مطالب فوق با نتایج حاصل از فرضیههای اول و سوم این تحقیق همسو است.
ترمبلی (2004) و ثمری (2008) اظهار کردند که اوباشگری حرفهای، نشانهای از ناموزونی ساختاری در فرآیند متمدن شدن در بریتانیاست. واکنش عمومی به خشونت اوباش حرفهای بهمثابه واکنش اکثریت «محترم» و متمدن به افرادی است که از معیارهای رایج عدول میکنند. بخش کثیری از مردم جامعه رفتار اوباش را انزجارآور تلقی میکنند، چراکه نشانهای از این واقعیت است که افراد مذکور به مفهوم فنی الیاس از درجه تمدن کمتری برخوردارند (ترمبلی، 2004 و ثمری، 2008). مطالب فوق با نتایج حاصل از فرضیههای اول و سوم این تحقیق همسو است.
تیموری و همکاران (1391) در پژوهش خود اظهار نمودند که فعالیت ورزشی میتواند بهعنوان یکی از بهترین روشهای کنترل اینگونه واکنشها و پرخاشگری در نوجوانان محسوب گردد که با نتیجه این بررسی همسو نیست و به نظر میرسد علت عدم همسویی تفاوت در گروه هدف مورد بررسی باشد- آنها بر روی ورزشکاران غیرحرفهای کار کردند.
به نظر میرسد تأثیر کوتاهمدت ورزش و همراهی امور آموزشی و فرهنگی با ورزش است که میتواند موجب کاهش پرخاشگری گردد (تیموری، 1391).
لذا بر اساس نتایج به دست آمده، توصیههای زیر پیشنهاد میشود:
- مقایسه اثرات ورزشهای ملایم و کم شدت در بروز و اثرگذاری بر خشونت در کوتاهمدت و درازمدت؛
- توجه به نوع ورزش در تأثیر آن بر خشونت؛
- توجه به تغیر در میزان سطح هورمونها یا شبه هورمونهای مؤثر بر خشونت؛
- مقایسه تأثیر ورزش در بانوان بر تغییرات احتمالی خشونت؛
- بررسی تأثیر و ارتباط ورزش و خشونت در سنین مختلف.
منابع
- اخوان خرازیان، مریم و سبحانیفرد، یاسر. (1394).خودآموز تحلیل آماری پیشرفته باspss-lisrel-amos . تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام
- ازکیا، مصطفی و دربان آستانه، علیرضا. (1382). روشهای کاربردی تحقیق. جلد اول، تهران: انتشارات کیهان
- سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس و حجازی، الهه. (1386). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات آگاه
- سلحشوری، ف و قطنیان، س. (1390). «ارتباط میان پرخاشگری، احساس خودکارآمدی و عملکرد ورزشی». نخستین همایش ملی دستاوردهای جدید علمی در توسعه ورزش و تربیتبدنی.
- Anderson, C. A., Buckley, K. E., & Carnagey, N. L. (2008). “Creating your own hostile environment: A laboratory examination of trait aggression and the violence escalation cycle”. Personality and Social Psychology Bulletin, 34, 462-473. http://www.doi.org/10.1177/0146167207311282
- Armstrong, G. and Giulianotti, R., eds. (2001). Fear and Loathing in World Football. Oxford and New York: Berg
- Armstrong, G. and Harris, R. (1991). “Football hooligans: theory and evidence”. Sociological Review 39: 427458.
- Bartholow, B. D., Anderson, C. A., Carnagey, N. L., & Benjamin, A. J. (2005). “Interactive effects of life experience and situational cues on aggression: The weapons priming effect in hunters and nonhunters”. Journal of Experimental Social Psychology, 41, 48-60. http://dx.doi.org/10.1016/j.jesp.2004.05.005
- Berkowitz, L. (2003). “Affect, Aggression, and Behavior”. In R. J. Davidson, K. R. Scherer, & H. H. Goldsmith (Eds.). Handbook of Affective Science (pp. 804-823). New York: Oxford University Press
- Bushman, B. J., & Huesmann, L. R. (2010). “Aggression”. In S. T. Fiske, D. T. Gilbert, & G. Lindzey (Eds.). Handbook of social psychology (5th ed., pp. 833-863). New York: John Wiley & Sons
- Craig, L. A., Browne, K. D., Beech, A., & Stringer, I. (2006). “Differences in personality and risk characteristics in sex, violent and general offenders”. Criminal Behaviour and Mental Health, 16, 183-194. http://www.doi.org/10.1002/cbm.618
- DeWall, C. N., Anderson, C. A., & Bushman, B. J. (2011). “The general aggression model: Theoretical extensions to violence”. Psychology of Violence, 1, 245-258. http://www.doi.org/10.1037/a0023842
- Dunning, E. (2000). “Towards a sociological understanding of football hooliganism as a world phenomenon”. European Journal on Criminal Policy and Research, 8: 141162
- Giulianotti, R., and G. Armstrong. (2002). “Avenues of contestation. Football hooligans running and ruling urban spaces”. Social Anthropology, 10: 211238.
- Hickman, SE. (2005). “Examining relational aggression and victimization in the workplace”. PhD [Dissertation]. University of Minnesota.
- Ma X-c, Jiang D, Jiang W-h, et al. (2011). “Social isolation-induced aggression potentiates anxiety and depressive-like behavior in male mice subjected to unpredictable chronic mild stress”. PLoS One. 6:e2095
- Mitchell, S. J., Lewin, A., Horn, I. B., Valentine, D., Phillips, K. S., & Joseph, J. G. (2010). “How does violence exposure affect the psychological health and parenting of young African-American mothers?”. Social Science and Medicine, 70, 526-533. http://dx.doi.org/10.1016/j.socscimed.2009.10.048
- Pan, Q. M. (2005). “Adolescent aggression: Dimensions, structure and related studies”. Master Dissertation of South China Normal University.
- Samani S. (2008). “Study of reliability and validity of buss and perry’s aggression questionnaire”. Iran J Psychiat Clin Psychol 2008; 13(4): 65- 359.
- Sønderlund AL, O'Brien K, Kremer P, Rowland B, De Groot F, Staiger P, Zinkiewicz L, Miller, PG. (2014). “The association between sports participation, alcohol use andaggression and violence: a systematic review”. J Sci Med Sport. Jan;17(1):2-7. doi: 10.1016/j.jsams.2013.03.011. Epub 2013 Apr 18. Review.
- Wrangham Richard, W. (2018). “Two types of aggression in human evolution”. Proc Natl Acad Sci U S A. 2018 Jan 9; 115(2): 245–253. Published online 2017 Dec 26. doi: 10.1073/pnas.1713611115