نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد، روان شناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
2 استادیار، گروه علوم تربیتی و روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه اراک، اراک، ایران (نویسنده مسئول) E-mail: M-asadi@araku.ac.ir
3 استادیار، گروه روانشناسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
چکیده
رسانههای اجتماعی مجازی بهطور فزایندهای برای برقراری ارتباط، یادگیری و همکاری مورداستفاده قرار میگیرند و برای برخی از افراد به یک عادت بالقوه مشکلساز و اعتیادآور تبدیل شده اند. از این رو، شناسایی علل گرایش افراد به این شبکهها ضرورت دارد.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی به روش پدیدار شناختی تفسیری انجام شد. جامعه مورد مطالعه، دختران و پسران عضو شبکههای اجتماعی شهر زنجان بودند. نمونه بررسی شده 15 نفر از جامعه موردنظر بودند که بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمهساختار یافته قرار گرفتند. دادههای کیفی به دست آمده گردآوری، ثبت، کدگذاری و طبقهبندی شدند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد.
تحلیل تجارب مشارکتکنندگان در مصاحبهها نشان داد 13 عامل جذابیت و تازگی، احساس تنهایی، هیجانخواهی، سرکوب مشکلات فردی، حفظ و تداوم روابط صمیمی، تسهیل روابط بین فردی، ابراز وجود، سرگرمی و وقتگذرانی، آموزش و یادگیری، اطلاعرسانی و اطلاعگیری، تجارت الکترونیکی، همنوایی گروهی و صرفهجویی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی مؤثر بوده اند.
بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد میشود دختران و پسرانی که به شبکههای اجتماعی مجازی اعتیاد دارند مورد ارزیابی روانشناختی قرارگیرند، مشکلات آنها از قبیل احساس تنهایی و سرکوب درمان شود و هیجانخواهی آنها با روشهای دیگری تعدیل گردد.
علاوه بر آن علل گرایش مثبت جوانان مانند حفظ و تداوم روابط صمیمی، تسهیل روابط بین فردی، آموزش و یادگیری، اطلاعرسانی و اطلاعگیری، تجارت الکترونیکی و صرفهجویی از طرف خانوادهها و نهادهای اجتماعی مورد توجه و تقویت قرار بگیرد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Exploring the Causes of Youth Tendency to Virtual Social Networks: A Phenomenological Study
نویسندگان [English]
- Seyyedeh NikooHossein 1
- Masoud asadi 2
- Masoud Hejazi 3
1 Master Degee in General Psychology,PsychologyDepartment, Zanjan Branch, Islamic Azad University, Zanjan, Iran
2 Ph.D., Assistant Professor, Psychology and Educational SciencesDepartment, Faculty of Humanities, Arak University,
3 Ph.D., Assistant Professor, PsychologyDepartment, Zanjan Branch, Islamic Azad University
چکیده [English]
Social media is increasingly being used for communicating, learning, collaborating, and for some people has become a potential problematic and addictive habit. Therefore, identifying the causes of people's tendency to network is essential. The study is to identify the causes of youth tendency to virtual social networks and is a qualitative study with interpretive phenomenology. The population were the girls and boys from social networks in Zanjan city. The sample reviewed 15 people of the research community were selected with based purposeful sampling method and snowball technique and was done with them semi-stracture interview. Qualitative data were collected, recorded, coded and categorized. The data were analyzed using Colaizzi method. The analysis of participants' experiences in interviews revealed 13 factors including attractiveness and novelty, loneliness, sensation seeking, suppressing personal problems, maintaining and continuity intimate relationships, facilitating interpersonal relationships, self-expression, entertainment and spending time, training and learning, Information and information seeking, electronic commerce, conformity, frugality youth tendency to virtual social networks have been effective. Based on the results, it is suggested that girls and boys who are addicted to virtual social networks be psychologically evaluated and their problems such as loneliness and suppression be treated, and sensation seeking be moderate in other ways. In addition, the causes of positive youth tendency such as maintaining and continuity intimate relationships, facilitating interpersonal relationships, teaching and learning, information and information acquisition, electronic commerce and conformity by families and social institutions are addressed and reinforced.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Virtual Social Networks
- Youth and Phenomenology
واکاوی علل گرایش جوانانشهر زنجان به شبکههای اجتماعی مجازی: یک مطالعه پدیدارشناسانه
سیّده نیکو حسینی[1]
مسعود اسدی[2]
مسعود حجازی[3]
تاریخ دریافت مقاله: 25/5/1399
تاریخ پذیرش مقاله:5/7/1399
مقدمه
رشد فنآوری در قرن بیست و یکم باعث دگرگونی زندگی افراد شده است. فنآوری اطّلاعات، امکانات زیادی در عرصههای علمی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد کرده که دسترسی به اینترنت از شاخصهای مهم آن است (سلیمانی، سعدیپور و اسدزاده، 1395). اینترنت به دلیل دسترسی و استفاده آسان، هزینه کم و گمنامی کاربران مورد توجه قرار گرفته و کاربران از آن برای جستجوی اطّلاعات، ارسال ایمیل، تارنماهای گفتگو، بازیهای آنلاین (برخط)، گوش دادن به موسیقی و تماشای فیلم استفاده میکنند (یوسف جمال، حمیدی، جلالی فراهانی و رجبی، 1396). در سالهای اخیر اینترنت کاربرد وسیعی یافته و به بخشی از فعالیتهای روزمره افراد تبدیل شده است. دسترسی آسان به اطلاعات مورد نیاز در هر زمینه و مطلع شدن از رویدادهای مهم در هرنقطه از جهان، توسط اینترنت ممکن شده (فنگ و وانگ، وانگ و حسیان[4]، 2019 و مرتضایی و رحیمینژاد، 1395) و این امر منجر به افزایش روز افزون استفاده از آن در دنیا گردیده است. بر اساس گزارش موسسه هوت سوئیت[5] در سال 2019، 39/4 میلیارد کاربر اینترنت وجود داشته که این رقم در مقایسه با ماه ژانویه 2018، 366 میلیون (9 درصد)، افزایش داشته است. درایران میزان استفاده از اینترنت در سال 2019 در در مقایسه با سال 2018، 29 درصد افزایش داشته است (موسسه هوت سوئیت، 2019).
امروزه با گسترش اینترنت، نسل جدیدی از روابط که به خوبی توانسته در زندگی مردم نفوذ کند، شبکههای اجتماعی مجازی هستند (افشاری، افشاری، میرزایی و کنگاوری، 1394). مهمترین و موفقترین شبکههای اجتماعی که بیشترین طرفدار را دارند، شبکههای فیسبوک[6]، توئیتر[7]، لاین[8]، وایبر[9]، واتس آپ[10]، تلگرام[11]، یوتیوب[12] و اینستاگرام[13] هستند که در مدت زمان کوتاهی رشد کرده و روز به روز به محبوبیتشان در بین مردم افزوده میشود (لی و لی،[14]2010). شبکههای اجتماعی مجازی، برای تارنماهای اینترنتی بهکار میروند که افراد با عضویت در آنها، امکان دستیابی به اطلاعات سایر اعضا، به اشتراکگذاری تولیدهای متنی، صوتی، تصویری، تشکیل گروههایی براساس علایق مشترک با برخی از دیگر اعضا را دارند (بشیر و افراسیابی، 1391). این شبکهها، شکل نوینی از ارتباط هستند که نگرش و رفتارهای جدیدی بهوجود آورده، رشد روزافزون داشته و در زندگی افراد نفوذ کردهاند (صادقزاده، 1396). در این شبکهها فضاهایی بهوجود میآید که اشخاص با دوستان جدید آشنا میشوند و همچنین دوستان قدیمی خود را پیدا میکنند، عقاید، نظرات، عکس، ویدئو و صدای خود را باهم به اشتراک میگذارند، از خبرها و رویدادها در هر زمینهای اطّلاع مییابند و بدون توجه به مرز، فرهنگ، زبان و جنس به تبادل اطلاعات و تعامل با همدیگر میپردازند. به این افراد، «کاربران شبکههای اجتماعی» میگویند (کامرون و ماساکارنس[15]، 2020؛ عقیلی و پوری، 1390).
شبکههای اجتماعی اینترنتی، با استقبال فراوانی از سوی جوانان مواجه شدهاند؛ بهطوریکه آنها بخش قابل توجّهی از اوقات خود را در این شبکهها سپری میکنند (مارنگو، پلتی و سیتانی[16]، 2020؛ کریک، ارسلان، ستینکیا و مهمت،[17] 2015). بر اساس گزارش موسسه هوت سوئیت، در سال 2019، 484/3 میلیارد کاربرفعال رسانههای اجتماعی مجازی وجود داشته که این رقم در مقایسه با سال 2018، 288 میلیون (9 درصد)، افزایش پیدا کرده است. 24 درصد از کاربران با هدف کسب و کار از شبکههای اجتماعی استفاده کردهاند. میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در سال 2019 در ایران در مقایسه با سال 2018، 18 درصد افزایش داشته است. در سال 2014 متوسط استفاده کاربران شبکههای اجتماعی مجازی در طول شبانه روز یک ساعت و 37 دقیقه بوده که در سال 2019، به 2 ساعت و 16 دقیقه افزایش یافته است- که برابر با یک هفتم زمان بیداری کاربران است (موسسه هوت سوئیت، 2019).
شبکههای اجتماعی مجازی دارای مزایایی از جمله قرار گرفتن در معرض رویدادهای جاری، ایجاد روابط اجتماعی و تقویت شبکههای اجتماعی حامی هستند. همچنین این شبکهها برای ارتقای سلامت عمومی مردم با اطلاع رسانی درست درباره کاهش شیوع بیماریهای همهگیر (ریهم و همکاران[18]، 2019) و اضطراب همراه آن و کمک در ایجاد بینش صحیح در نظرات و برداشتهای مردم از سلامتی مفید هستند. آنها همچنین در مواقع بحران با ایجاد ارتباطات بین فردی سریع از طریق انتشار اطلاعات، هشدارهای اولیه، آگاهی از مشارکت عمومی و واکنش سریع امدادگران را در مناطق آسیب دیده در برابر فاجعه امکانپذیر میسازند (هاشیموتو و اوهاما[19]، 2014 و فینچ و همکاران[20]، 2016). شبکههای اجتماعی برای ارتقای حقوق اجتماعی عموم مردم و یا گروهی خاص نیز مفیدند (یی، زاهو، نگیون و وانگ[21]، 2020). در سوی دیگر شبکههای اجتماعی چالشهای ناخواستهای از جمله انتشار سریع شایعات و انباشت اطلاعات و اخبار نامعتبر و تأیید نشده (یی، شارج-ایلدین، اسپیتزبرگ و وو[22]، 2019)، سوء استفاده از حریم شخصی افراد و کلاهبرداری (یی، زاهو، نگیون و وانگ، 2020)، تأثیر منفی بر سلامت روان است. برخی از مطالعات نشان دادهاند که کودکان، نوجوانان و جوانانی که زمان زیادی را برای شبکههای اجتماعی مجازی صرف میکنند، بهزیستی روان شناختی پایینتری دارند (برای مثال تونگ و مارتین[23]، 2020؛ کلی، زینالاوالا، بوکر و ساکر[24]، 2019؛ تونگ و کمپبل[25]، 2019، تونگ، مارتین و کمپبل، 2018). پژوهشها نشان میدهند که استفاده زیاد از شبکههای اجتماعی مجازی منجر به افسردگی (پری مارک، سوانیر، گیورگیپولاس، آلاند و فاین[26]، 2009؛ مککرا، گتینگس و پورسل[27] ، 2017؛ ویدال، لاکسمپا، میلر و پلات[28]، 2020) و اضطراب (توسب و اینسکتر[29]، 2015؛ کلس، مککرا و گریلیش،[30] 2020) در کاربران میشود.
بر طبق نظریه خود تعیینگری[31]، نیاز به شایسته بودن، اقتدار و ارتباط، در گرایش کاربران به شبکههای اجتماعی مؤثر هستند، علاوه بر آن ویژگیهای شخصیت (روانرنجورخویی[32]، خودشیفتگی)، شناخت (افکار خودآیند، عزت نفس)، یادگیری (تقویت، یادگیری اجتماعی)، فرهنگ و خانواده (وایونی و ماکسام[33]، 2020) از عوامل مؤثر دیگر هستند. پژوهشها علاوه بر بررسی پیامدهای استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، به علل گرایش افراد به این شبکهها نیز پرداختهاند. ایجاد و حفظ روابط بین فردی صمیمانه (کامرون و مسکارناس[34]؛ 2020)، روان رنجوری و برونگرایی با واسطه دریافت بازخورد اجتماعی و تعداد دریافت لایک (مارنگو، پولتی و ستانی،[35] 2020)، احساس تنهایی و گشودگی به تجربه (اسکویس، ویلیامز و ویس[36]؛2012)، برونگرایی و احساس تنهایی خانوادگی (رایان، تریسی، زنوس و سوفیا[37]؛2011)، برون گرایی و روان رنجوری (آمچیا-هامبورگر و وینیتزکی[38]، 2010)، کمرویی و اضطراب اجتماعی بالا (اور، رز، سیسک، آرسنو و سیمرینگ،[39] 2009)، خود کنترلی پایین، انگیزه سرگرمی و خود ابرازی (خانگ، کیم و کیم[40]؛2013)، نیاز به خود ابرازی و جستجوی حمایت اجتماعی (شن و بردیزکا و لیو[41]، 2015) از علل گرایش کاربران به شبکههای اجتماعی مجازی بوده است.
در ایران نیز پژوهش فرقانی و مهاجری (1397) نشان داد که تغییر در سبک خرید، تغییر در شیوه گذران اوقات فراغت، تغییر در تعامل و ارتباطهای رو در روی کاربران، تغییر سلیقه در نوع پوشش، تغییر در دکوراسیون و اثاثیه منزل، تغییر در شیوه تغذیه و تغییر در خودآرایی با میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و تلفن همراه رابطه وجود دارد. پژوهش صادقزاده (1396) نشان داد احساس تنهایی، فقدان حمایتاجتماعی و افسردگی از عوامل وابستگی به شبکههای اجتماعی مجازی هستند. یافتههای پژوهش بشرپور، دشتی و عطادخت (1395) نشان داد که دو ویژگی شخصیّتی خودشیفتگی و خود ابرازگری در وابسته شدن به شبکههای اجتماعی آنلاین، نسبت به افراد غیروابسته به طور معناداری بالاست. در مطالعه شهابی و قدسی (1391) مشخص شد که تسهیل در روابط بین فردی فعلی، احیای روابط قدیمی، ایجاد و حفظ روابط با دوستان از علل گرایش کاربران جوان شهر تهران به شبکههای اجتماعی است.. با توجه به تمهیدات یاد شدهT هدف پژوهش حاضر شناسایی علل گرایش جوانان شهر زنجان به شبکههای اجتماعی مجازی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است:
علل روانشناختی گرایش جونان به شبکههای اجتماعی محازی بر اساس روش کیفی و مصاحبههای انجام شده با آنها، کدام اند؟
روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نظر ماهیت، یک مطالعه کیفی از نوع پدیدار شناسی[42] با رویکرد تفسیری[43] است. تمامی جوانان شهر زنجان در سال 1398 که در یک یا چند شبکه اجتماعی عضویت داشته و روزانه حداقل سه ساعت را به گذراندن اوقات خود در شبکههای اجتماعی صرف کرده و به اصطلاح مبتلا به اعتیاد مجازی بوده اند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی تا رسید به اشباع نظری[44] ادامه پیدا کرد.
مصاحبهها از شروع مقدمات تا تحلیل نتایج و کشف مقولهها، در طول یک دوره سه ماهه، از اردیبهشت تا تیرماه سال 1398 انجام شد. همه مصاحبهها در زمان مناسب و با اتخاذ تمهیدات لازم جهت ایجاد فضایی آرام و مطلوب صورت گرفت. از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. مصاحبهها با یک سؤال در مورد علل و انگیزههای گرایش به شبکههای اجتماعی شروع میشد. به طور ثابت اوّلین سؤال این بود: «توضیح دهید که به چه دلایلی و از کدام شبکهها اجتماعی استفاده میکنید؟». در ادامه سؤال بعدی از مشارکت کننده پرسیده میشد و این روند تا آخرین سوال ادامه داشت. زمانی که مشارکت کننده از موضوع اصلی فاصله میگرفت، با طرح جملههای هدایت کننده، سعی میشد به موضوع اصلی هدایت گردد. جهت کسب اطّلاعات بیشتر و روشن سازی مطالب مطرح شده، در طول مصاحبه از سؤالهای کاوشی مانند «میتوانید در این باره بیشتر توضیح دهید؟»، «میشود منظورتان را واضحتر بیان کنید؟»، «میتوانید مثالی بزنید؟» و ... استفاده شد. مدت هرمصاحبه بین 40 تا 60 دقیقه بود. ابتدا دو مصاحبه به صورت آزمایشی و سپس پانزده مصاحبه تا زمان رسیدن به اشباع دادهها انجام شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کلایزی[45]استفاده گردید. فرآینـد هفـت مرحلـهای تحلیل کلایزی در این پژوهش به صورت زیـر به کار رفت:
1. توضیحات شرکت کننده، به دقت مطالعــه شــدند. بــرای ایــن منظــور تمــام مصاحبهها ضبط و سپس بر روی کاغذ پیاده سازی شـدند. در گام بعـدی برای کسب معانی، آنهـا چنـدین بـار خوانـده شدند.
2. مرحله استخراج جملات مهم: در این مرحلـه، عبـارات یـا جملاتـی کـه بـه طـور مستقیم به پدیده مورد نظـر مربـوط بـود، از مصاحبهها استخراج گردید.
3. مرحله فرموله کردن معـانی شـناخته شده: در این قسمت، معنی هـر جملـه مهـم استخراج و در حاشیه متن مصاحبه، یادداشت گردید. اینها به عنوان معانی مـنظم شـده یـا «کُد» شناخته شدند. در پژوهش حاضر جملهها، بندها و کل متن هر مصاحبه به عنوان واحدهای تحلیل، برای شناسایی کدهای اوّلیّه به کار گرفته شدند. نحوه رسیدن به کدهای اوّلیّه بدین صورت بود که هر یک از مصاحبهها پس از پیاده سازیِ متن آنها، به صورت جمله به جمله مورد بررسی قرار گرفت و سپس پیام اصلی یا مفهوم کلیدی که در هر یک از عبارات مستتر بود، استخراج و ثبت میشد. این کار برای هر بند و کل متن هر مصاحبه نیز انجام گردید. در برخی از جملهها، مصاحبه شوندگان از اصطلاحاتی استفاده میکردند که مستقیماً قابل استفاده به عنوان یک کُد بود و در برخی از موارد، مفهومی مستتر در جملهها، بندها و کل متن وجود داشت که پژوهشگر با توجه به هدف مصاحبه شونده، مفهومی را به آن نسبت میداد و به عنوان یک کد اوّلیّه در نظر گرفته میشد. کدهای اوّلیّه پس از هر مصاحبه پالایش گردید و با توجه به سنخیت و تجانس هر کُد با سایر کُدها، در ذیل یک مفهوم کلان قرار گرفت و این فرایند بارها تکرار شد. برای روشن سازی، مقولهبندی و رفع تناقضهای موجود در تفسیر، فرایند بازگشت مکرّر به متون صورت گرفت. با انجام 15 مصاحبه، دادهها اشباع شدند و مصاحبهها به اتمام رسید.
4. مرحله دسته بندی دادهها: مورد قبلی برای هر مصاحبه تکـرار شـد و انبـوه معـانی استخراج شده به صـورت خوشـه موضـوعات (تمها)، به دو شیوه سـازماندهـی شدند: الــف) ایــن خوشــه موضــوعات، بــه پروتکلهای اولیه ارجاع داده شدند تـا روایـی آنها مورد بررسی و تأیید قرار گیرند؛ ب) تناقـــضاتی در بـــین و یـــا درون خوشهها: در این مرحله، ممکن بود اختلافاتی در داخل و یا بین خوشهها دیده شود. بعضی از موضــوعات ممکــن بــود بــا مــوارد دیگــر هم خوشه نباشند یا به طـور کامـل بـا دیگـرمــوارد مربــوط نباشــد. در ایــن مــوارد بــه پروتکلهای اولیه مراجعه و با مطالعـه بیـشتر مصاحبهها به ریشه آن معانی پیبرده میشد و تصمیم لازم برای دسـته بنـدی آنهـا اتخـاذ میشد.
5. تلفیق نتـایج در قالـب یـک توصـیف جامع: در این مرحله یـک توصـیف جـامع از خوشه نتایج تهیه گردید.
6. بیانیــه صــریح و روشــن از ســاختار اساسـی پدیـده مـورد مطالعـه: در نهایـت بـا فرموله کـردن توصـیف جـامع پدیـده مورد مطالعه یک تصویر کلی از ساختار ذاتی پدیده که علل گرایش به شبکههای اجتماعی مجازی بـود، ارائــه گردید.
7. اعتبارسنجی نهایی یافتهها: با رجـوع به چند نفر از شـرکت کننـدگان و پرسـش از آنــان در مــورد نتــایج، از صــحت یافتــههــا اطمینان حاصل شد.
بهمنظور رعایت اخلاق در پژوهش ابتدا به تمام شرکتکنندگان اطلاع داده شد که در یک کار پژوهشی شرکت دارند و شرکت در آن اختیاری میباشد. همچنین اهداف پژوهش، رعایت صداقت و امانتداری علمی، رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش، ناشناس ماندن مشارکت کنندگان و محرمانه نگه داشتن اطلاعات، برای آنها تشریح شد.
یافتههای پژوهش
جدول 1: مشخّصات جمعیّت شناختی افراد مشارکت کننده در پژوهش
ردیف |
جنسیّت |
سن |
تحصیلات |
شغل |
وضعیت تأهل |
نام شبکههایی که در آن عضویت دارند |
مدت زمان عضویت بر حسب سال |
میزان استفاده روزانه بر اساس ساعت |
1 |
مؤنث |
29 |
کارشناسی ارشد مامایی |
دانشجو |
مجرد |
تلگرام |
3 |
7 تا 8 |
2 |
مؤنث |
25 |
کارشناسی ارشد روانشناسی |
دانشجو |
مجرد |
تلگرام و اینستاگرام |
2 |
5 |
3 |
مؤنث |
30 |
دکتری |
استاد دانشگاه |
مجرد |
تلگرام، واتسآپ و اینستاگرام |
4 |
3 تا 4 |
4 |
مؤنث |
18 |
دیپلم |
فاقدشغل |
مجرد |
تلگرام، واتسآپ و اینستاگرام |
2 |
4 |
5 |
مؤنث |
25 |
کارشناسی تربیتبدنی |
مربی ورزش |
مجرد |
اینستاگرام و تلگرام |
4 |
6 تا 7 |
6 |
مؤنث |
27 |
کارشناسی ارشد مدیریت |
فاقدشغل |
متأهل |
تلگرام و اینستاگرام |
3 |
4 |
7 |
مؤنث |
18 |
دیپلم |
فاقدشغل |
مجرد |
تلگرام، اینستاگرام و ایمو |
2 |
3 |
8 |
مؤنث |
25 |
کارشناسی ارشد ژنتیک |
فاقدشغل |
مجرد |
تلگرام، اینستاگرام، ایمو، وایبر |
3 |
5 تا 6 |
9 |
مؤنث |
27 |
کارشناسی زبان |
مربی ورزش |
متأهل |
اینستاگرام و تلگرام |
3 |
3 |
10 |
مذکر |
28 |
کارشناسی کامپیوتر |
هنرمند |
مجرد |
اینستاگرام و تلگرام |
2 |
7 |
11 |
مذکر |
30 |
کارشناسی عمران |
آرایشگر |
مجرد |
تلگرام و اینستاگرام |
1 |
5 |
12 |
مذکر |
30 |
کارشناسی عمران |
آزاد |
مجرد |
تلگرام |
2 |
8 |
13 |
مذکر |
30 |
کارشناسی عمران |
آزاد |
متأهل |
تلگرام و اینستاگرام |
3 |
5 |
14 |
مذکر |
30 |
کارشناسی عمران |
دانشجو |
مجرد |
تلگرام |
2 |
4 |
15 |
مذکر |
25 |
دکترا |
دندانپزشک |
مجرد |
تلگرام و ویچت |
3 |
3 تا 6 |
همانطور که در جدول 1 مشاهده میشود، از 15 مشارکت کننده در پژوهش، 9 شرکت کننده (60 درصد) مؤنث و 6 شرکت کننده (40 درصد)، مذکر بودند. از نظر سطح تحصیلات، 33/13 درصد دارای دیپلم، 66/46 درصد کارشناسی، 33/33 درصد کارشناسی ارشد و 66/6 درصد دارای مدرک دکتری بودند. 80 درصد از مشارکت کنندگان مجرد و 20 درصد متأهل بودند. مشارکت کنندگان در پژوهش در شبکههای تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ، ایمو[46]، وایبر و وی چت[47] عضویت داشتند که در این بین عضویت در تلگرام بیشتر از سایر شبکهها بود.
تحلیل 15 مصاحبه اخذ شده از مشارکت کنندگان نشان داد که 13 عامل در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی نقش دارند. در ادامه ضمن معرفی هر عامل، شواهدی از مصاحبهها ارائه شده است.
جذّابیت و تازگی[48]
اینترنت و فضای مجازی از ابتدا برای کاربرانش جذاب بوده است. تغییراتی که به طور مستمر در سخت افزارها و به تبع آنها نرم افزارها ایجاد میشود، کاربران را دائماً با قابلیتهای جدیدی همراه میکند. برخی از این شبکهها با امکانات گرافیکی کاربر پسند و فراهم کردن ارتباطات دوسویه وتعاملی و چند سویه توانستهاند بسیاری از کاربران را به خود جذب کنند (ابوالحسنی و همکاران، 1396). در ادامه شواهدی از مصاحبه شوندگان در این زمینه ارائه شده است:
شاهد 1: «اول بهخاطر اینکه این شبکهها جذاب هستند و مطالب سرگرمکننده و جذابی دارند و راحتی ارتباط با اطرافیانم چون نه هزینهای دارد نه زحمت رفتن و آمد».
شاهد 2: «برای برقراری ارتباط صوتی و تصویری با دوستان بخصوص راه دور، چت کردن، ارسال عکس و بهاشتراک گذاشتن تصاویر با دیگران، دیدن عکسهای دیگران حتی بازیگران و دیدن ویدیوهای ارسال شده توسط دوستان و غریبهها و همچنین دریافت اخبار روزانه».
شاهد 3: «شبکههای مثل واتساپ و تلگرام که من عضوشون هستم، به خاطر سهولت در دسترسی به اطلاعات و علاقه مندیهایم، برای من خیلی جذاب هستن».
احساس تنهایی[49]
یکی از مهمترین دلایل ایجاد روابط بین فردی، احساس تنهایی است. احساس تنهایی تجربه ناخوشایندی است که در پاسخ به نارساییهای کمّی و کیفی در روابط اجتماعی پدیدار میشود (ویلر، ریس و نزلک[50]، 2018 و تاین[51]، 2019). دو نوع تنهایی وجود دارد: تنهایی عاطفی و تنهایی اجتماعی. تنهایی عاطفی از فقدان دلبستگی صمیمانه و نزدیک به شخص دیگر ناشی میشود، اما تنهایی اجتماعی از فقدان شبکهای از روابط اجتماعی به وجود میآید (دی توماس و سپینر[52]، 1993). سه ویژگی مشترک این تعاریف عبارت اند از: 1- احساس تنهایی ناشی از کاستی در روابط اجتماعی فرد است؛ 2- تجربهای روانی و ذهنی است که با انزوای فیزیکی شناسایی نمیشود؛ 3- یک وضعیت روانی ناخوشایند و فشارآور است که خود مانند محرکی برای تلاش در جهت فائق آمدن بر آن عمل میکند (یانگ،[53] 2019). بنابر این فضای مجازی و شبکههای اجتماعی با توجه به سهولت دسترسی، یکی از منابع غنی جبران احساس تنهایی برای افراد است. در ادامه شواهدی از مصاحبه شوندگان در این زمینه ارائه شده است:
شاهد 1: «با عضویت در شبکههای اجتماعی از تنهایی و بیحوصلهگی در می آیم و خودم را با این شبکهها سرگرم می کنم و اینجوری حس میکنم که دیگه تنها نیستم».
شاهد 2: «چون تنها هستم و سرگرمیهای زیادی برای گذران اوقات فراغت نداشتم و همچنین درگیر مشکلات بودم، برای دوری از آنها عضو این شبکهها شدم».
شاهد 3: «احساس تنها بودن و نیاز به اینکه در اجتماع باشم تا بتوانم با دیگران بخصوص دوستانم ارتباط برقرار کنم، به عضویّت شبکههای اجتماعی مجازی درآمدم».
هیجان خواهی[54]
هیجانخواهی با عنوان «نیاز به تجارب و احساسات گوناگون، پیچیده، بدیع و بیسابقه و تمایل به خطر جویی» تعریف شده است (زانگ، کیو، تائو و ژو[55]، 2019). طبق نظر زاکرمن[56](1994)، هیجان خواهی حالتی است که ویژگی آن نیاز به هیجان و تجربههای متنوع، جدید و پیچیده است. فرد هیجان خواه تحریک بیرونی دائمی مغز را ترجیح میدهد، از کارهای عادی خسته میشود و مرتباً در جستجوی راههایی برای افزایش انگیختگی از طریق تجربههای هیجان انگیز است.
به نظر میرسد یکی از منابعی که افراد میتوانند به راحتی هیجانخواهی خودشان را بروز دهند، شبکههای اجتماعی است. شواهد ارائه شده دالِّ بر این مدعاست:
شاهد 1: «اولش بهخاطر کنجکاوی از اینکه این شبکهها به چه منظور استفاده میشوند، چه خدماتی ارائه میدهند. وقتی که فهمیدم کاربران شبکههایی مثل اینستاگرام، میتوانند از خود عکس و فیلم بین مخاطبان به اشتراک بگذارند، بیشتر کنجکاو شدم تا عکسها و فیلمهای آنها را ببینم».
شاهد 2: «کنجکاو بودن نسبت به مسائل دیگران مثلاً: زمانی که دوستانم جشن میگیرند یا به میهمانی میرن و لباسهایی که میپوشند و از خود عکس و فیلم میگیرند و در صفحههای مجازی به اشتراک میگذارن، رو دوست دارم ببینم».
شاهد 3: «وقتی عضو این شبکهها شدم هرروز کنجکاو میشوم که ببینم آشنایان چه عکسهایی می گذارن؟ کجا می روند؟ چیکار می کنند؟ در زندگیشون چی میگذره».
سرکوب مشکلات فردی[57]
سرکوب، فرایندی خودآگاه و ارادی است که در آن فرد خواستهها و امیال خود را مهار میکند یا بهطور موقت خاطرات ناراحتکننده را کنار میگذارد و به آنها فکر نمیکند (پک و ویتلو،[58] 2019). یکی از ابزارهای در دسترس برای سرکوب مسائل درون فردی، عضویت در شبکههای مجازی است، زیرا که فرد با گذراندن وقت خود در این شبکهها به نوعی وجود استرس یا دیگر مشکلات فردی را در خود سرکوب میکند. در ادامه شواهدی از مصاحبه شوندگان در این زمینه ارائه شده است:
شاهد 1: «از دیدن مطالب خندهدار و جوکها خوشحال میشم، میخندم و برای مدتی از مشکلاتم و فکر کردن به آنها دور میشوم و استرسی که دارم برطرف میشود».
شاهد 2: «در کل حسّ خوبی دارم، چون از وقتی که از شبکهها استفاده میکنم، مشکلات و مسائل روزمرهام را فراموش میکنم و آرامش پیدا میکنم».
شاهد 3: «وقتی با شبکههای مجازی کار میکنم، کمتر به مشکلاتم فکر میکنم و استرسم کمتر میشود».
حفظ و تداوم روابط صمیمی[59]
نیاز به صمیمیت که یک نیاز پیشرفته جهانی و بیولوژیکی در تمامی انسان هاست. موضوع مشترک در تحقیقات مربوط به صمیمیت حاکی از آن است که صمیمیت، یک احساس خود بیپردهگویی، نزدیکی و شریک شدن در دنیای خصوصی فرد دیگراست (مکگرا[60]، 2010). شبکههای مجازی یکی از ابزارهای مناسب برای حفظ و تدام روابط صمیمی کاربران با دوستان و بستگان است. شواهد ارائه شده دالّ بر این مدعاست:
شاهد 1: «از طریق شبکههای اجتماعی مجازی، بیشتر و راحتتر با دوستان و خویشاوندانم که کمتر همدیگر را ملاقات میکنیم، در ارتباطم و دوستان دوران مدرسه را که همدیگر را گم کرده بودیم، از طریق این شبکهها همدیگر را پیدا کردیم و با هم در تماسیم حتی آنهایی که در ایران نیستند».
شاهد 2: «...و اینکه با عضویت در این شبکهها میتونم از اخبار و دوستان باخبر شوم و با دوستان و فامیل در ارتباط هستم».
شاهد 3: «پیدا کردن و جویای حال دوستان و همکلاسیهای قدیمی میشوم».
تسهیل روابط بین فردی[61]
روابط بین فردی، توانایی برقراری رابطه با دیگران در جهت برآورده نمودن نیازها و خواستهها، به شکل مؤثر است و افراد به وسیله آن اطلاعات و احساسات خود را از طریق پیام های کلامی و غیرکلامی با دیگران در میان میگذارند و تبع آن روابط با دیگران تقویت و سلامت روانی و اجتماعی افراد تأمین میشود (آدامز و جونز[62]، 1999). به نظر میرسد امروزه شبکههای اجتماعی یکی از ابزار در دسترس برای برقراری روابط با دیگران شده است، به طوری که شواهد ارائه شده دالِّ بر این مدعاست:
شاهد 1: «با تلگرام تماس تصویری با فامیلها میگیرم. بهخصوص آنهایی که نمیتونم هرروز ببینمشان و از هم دور هستیم».
شاهد 2: «نیاز به برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندانم بود، چون هرروز تا شب سرکار هستم و زمان زیادی برای دید و بازدید با آنها را ندارم و مجبورم از طریق شبکههای مجازی به راحتی با آنها در ارتباط باشم تا بتوانم این نیازم را بر طرف کنم».
شاهد 3: «از طریق تلگرام میتونم به راحتی با آنها در ارتباط باشم و نیازی نیست وقت زیادی را صرف حاضر شدن و بیرون رفتن از خانه کنم».
ابراز وجود[63]
جرأتمندی، توانایی افراد جهت برقراری روابط بین فردی مناسب در تعاملات اجتماعی است. مهارت جرأتمندی فرد را قادر میسازد تا افکار، احساسات و ارزشهای خود را درباره یک موقعیت به طور آزادانه، مستقیم و با احترام به احساسات و ارزشهای اشخاص دیگر بیان کند. این مهارت بر حقوق فرد، ضمن توجّه به حقوق دیگران، تأکید دارد (وارد و هالند[64]، 2018). برخی از افراد برای غلبه بر خجالت در عالم واقعیت و افزایش مهارتهای جرأتمندی در روابط بین فردی، سعی میکنند این اجتناب را در شبکههای مجازی جبران کنند و از این نظر حس خوبی دریافت کنند. شواهد ارائه شده دالِّ بر این مدعاست:
شاهد 1: «از طریق این شبکهها دیده میشوم و از اینکه مورد تعریف و تحسین دیگرانم، لذت میبرم». شاهد 2: «من در گذشته وقتم را با خانوادهام و دوستانم میگذراندم و همچنین به تحصیل مشغول بودم. بعد از اتمام دوره دانشگاه، شغلی انتخاب کردم و مشغول به کار شدم، ولی زیاد در جامعه حضور نداشتم با اینکه شغلم در ارتباط با مردم است و تا حدودی کمرو و خجالتی هستم. ولی از وقتی که فهمیدم از طریق فضای مجازی میتوانم ارتباط بیشتری با مردم داشته باشم، این برایم خوب و راحتتر است که بدون تماس رو در رو، میتوانم با افراد معاشرت کنم و ارتباطم را با آنها به اینگونه حفظ کنم».
شاهد 3: «من با تحصیلات کارشناسی ارشد، فردی گوشهگیر و منزوی و تا حدی تنها و خجالتی هستم که زیاد در اجتماع حضور فعالی ندارم و کمتر با دوستانم در ارتباط هستم. بههمین دلیل گرایش به این شبکهها پیدا کردم».
سرگرمی و وقت گذرانی
اوقات فراغت به عنوان یک پدیده و حتی گاهی اوقات در بعضی جوامع به عنوان یک مسئله فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی، موضوع مشترک بین تمامی قشرهای جامعه است و تحت تأثیر مسائل و موضوعات مختلفی میباشد که یکی از آنها شبکههای اجتماعی مجازی است. امروزه شبکههای اجتماعی مجازی به منزله رسانه همیشه و همه جا، با توجه به توانمدیهای باقوه و بالفعل و گستردهشان، به سرعت در حال گسترش هستند و جوانان از آن برای انگیزههای مختلف از جمله گذراندن وقت و ایجاد سرگرمی استفاده میکنند (کاروانی، آتش افروز، 1395). شواهد ارائه شده دالِّ بر این مدعاست:
شاهد 1: «نیاز به شاد شدن، خندیدن از طریق تماشای فیلم و تصاویر خندهدار و گذراندن وقتم و نیاز به دیدهشدن، چون علاقه زیادی دارم که عکسهای سلفی بگیرم و در اینستاگرام به اشتراگ بگذارم و نظرات افراد را در مورد خودم بدانم. چون وقتی نظرات مثبت میشود خیلی انرژی میگیرم و لذت میبرم».
شاهد 2: «نیاز به سرگرم شدن و گذران وقت بهخصوص زمانهایی که حوصله کاری را ندارم و یا از انجام کار خسته شدهام به این شبکهها پناه میبرم و وقتم را با آن میگذرانم».
شاهد 3: «چون در اوقات فراغتم هیچ برنامه و تفریح خاصی ندارم و تلویزیون هم نگاه نمیکنم، از این شبکهها برای سرگرمی و آگاهی از اوضاع و آخرین اخبار ایران و جهان استفاده میکنم».
آموزش و یادگیری
استفاده از فناوریهای نوین مجازی در فرآیند یاددهی-یادگیری اجتنابناپذیر است. از جمله این فناوریها، استفاده و بهکارگیری شبکههای اجتماعی مجازی است. این شبکهها به واسطه چند زمینهای بودن کاربردهایشان، میتوانند با ارائه محتوای آموزشی، زمینه یادگیری در حوزههای مختلف را برای کاربران فراهم آورند (مالمیر، زارع، فیض آبادی و ساریخانی، 1395و رضایی، زارعی و طهرانی، 1397). استفاده کاربران مورد مصاحبه حاکی از استفاده آنها از محتوای ارائه شده برای آموزش در حیطههای مختلف است.
شاهد 1: «نیاز شغلی که حتماً باید در کلاسهای مربوط به شغلم شرکت کنم که در آن آموزشهای ویژه برای ارتقای مهارت در شغلم ارائه میشود؛ ولی هم هزینه بالایی دارد و هم وقت کافی برای شرکت در آنها را ندارم که معمولاً این کلاسها در شهرهای بزرگ انجام میگیرد و رفت و آمد برایم سخت است. امّا با وجود این برنامهها کارم راحت شدهاست و این مشکلات را ندارم».
شاهد 2: «کسب اطلاعات کاری و علمی، اجتماعی، معرفتی، دینی و باخبر شدن از برگزاری کنگرههای علمی در حیطه شغلم و شرکت در آنهاست. همچنین کسب آگاهی در زمینه سبک زندگی از طریق پیگیری کانالهای روانشناسی، آرایشی و مد لباس».
شاهد 3: «یادگیری مهارتهای زیادی که برای آموختن آنها باید به کلاسهای متعددی بروم و این امر نیاز به صرف هزینه زیاد و وقت کافی دارد. مهارتهایی مثل آرایشکردن، سفرهآرایی و به اقتضای شغلم باید بهروز باشم و چون شغلم آموزش است، باید خودم هم در کلاسهای تخصصی حرفهام شرکت کنم که نیازمند زمان کافی و هزینه بالایی است ولی به جای آن، این آموزشها را در شبکههای مجازی و بدون صرف وقت و هزینه زیاد، آموزش میبینم».
اطلاع رسانی و اطلاع گیری
شبکههای اجتماعی، نسل جدیدی از پایگاههایی هستند که این روزها در کانون توجه کاربران شبکههای جهانی اینترنت قرار گرفتهاند. این گونه پایگاهها آنلاین فعالیت میکنند و هرکدام دستهای از کاربران اینترنتی با ویژگی خاص را گرد هم میآورند. شبکههای اجتماعی را گونهای از رسانههای اجتماعی میدانند که امکان دستیابی به شکل جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراک گذاری محتوا در اینترنت را فراهم آوردهاند (کریمیان، پارسامهر و افشانی، 1396). مشارکتکنندگان در پژوهش در این مورد شواهدی را ارئه کردهاند:
شاهد 1: «یکی از اهدافم این بوده که از برنامههای دانشگاه و کلاسها باخبر شوم و با اساتید در زمینه درسی در ارتباط باشم. از تلگرام برای اطلاعات گرفتن مثلاً گروههای کاری که در آن تشکیل شده و از این طریق در ارتباط با کارم اطلاعرسانی میشود».
شاهد 2: «مطالب علمی و درسی ارسال میکنم. از کنگرههای آموزشی که برگزار میشود، آگاه میشوم و به بقیه اطلاعرسانی میکنم».
شاهد 3: «ازطریق به اشتراک گذاشتن عکسهای خودم، برقراری ارتباط با همکلاسیها و دوستانم و گروه درسی که تشکیل دادهایم و مطالب درسی در آنجا میگذاریم».
شاهد 3: «با خواندن اخبار روزمره، نسبت به قبل بیشتر از وقایع رخ داده باخبر میشوم».
تجارت الکترونیکی[65]
تجارت الکترونیکی به فرآیند خرید، فروش، انتقال یا تبادل محصولات، خدمات و یا اطلاعات از طریق شبکههای کامپیوتری از جمله اینترنت گفته میشود. در بین مصاحبههای انجام شده بیشتر افراد درگیر تجارت الکترونیکی از نوع تجارت (خرید و فروش کالا) بودهاند که شواهد آن در ادامه ارائه شده است:
شاهد 1: «از طریق کانالهای خرید و فروش در فضای مجازی، اقلام ضروریمان را با قیمتهای مناسب و پایین، خریداری میکنیم و برخی از وسایلهامون را در آن به فروش میگذاریم و اینطوری کمی از نظر مالی مشکلمان برطرف میشود».
شاهد 2: «از نظر مالی هم بهدلیل گران بودن اجناس در مغازهها، از خرید اینترنتی که ارزانتر هستند، استفاده میکنم؛ در اینستاگرام هم فعالیت اقتصادی دارم، از پیجهایی که کالا برای فروش میگذارند، خرید میکنم که قیمتشان مناسبتر از قیمت بازار است».
شاهد 3: «در تلگرام کانالی دارم که از طریق آن مطالب آموزشی مربوط به کارم را به اشتراک میگذارم و افراد را تشویق به شرکت در کلاسهایی که دارم، میکنم و از این طریق هم درآمدزایی میکنم».
همنوایی[66]
همنوایی را تغییر در رفتارها یا باورهای فرد در نتیجه فشار غیرمستقیم افراد گروه یا جامعه و یا تغییر در رفتار و عقاید شخص در نتیجه اعمال فشار واقعی یا خیالی از طرف فرد یا گروهی دیگر از مردم تعریف کردهاند (وانلنگ، کروگلانسکی و هیگینس[67] ، 2011). در ادامه شواهدی از مصاحبه شوندگان در این زمینه ارائه شده است:
شاهد 1: «دوستان این شبکهها را معرفی کردند. زمانی که عضو تلگرام نبودم دوستان و فامیل مدام از من سؤال میکردند که چرا تلگرام را نصب نمیکنی و اینکه اگر نصب کنی اینجوری بیشتر میتونیم باهم در ارتباط باشیم و مطالب مفیدی را باهم به اشتراک بگذاریم. گروه آشپزی، خبر، طنز و خیلی کانالهای دیگه هست که میتونی ازشون استفاده کنی و خیلی بهدرد میخوره. آنقدر دوستان و فامیل گفتند که منم بالاخره تلگرام رو نصب کردم».
شاهد 2: «چون شبکههای اجتماعی مجازی در بین مردم جامعه همهگیر شده است و بهگونهای همه از آن استفاده میکنند، من هم نسبت به این برنامهها کنجکاو شدم و آن را نصب کردم».
شاهد 3: «دوستان و آشنایانم از شبکههای مجازی خیلی تعریف میکردند. چون دیدم همه عضو شبکههای اجتماعی مجازی هستند. منم از روی کنجکاوی و عقب نماندن از جامعه، این برنامهها رو نصب کردم».
صرفه جویی
شبکههای اجتماعی به کاربران خود اجازۀ ساختن پروندۀ شخصی، ارسال و دریافت پیام، بهاشتراک گذاری اطلاعات و تعامل با دیگر کاربران را داده اند. شبکههای اجتماعی بهدلیل تسریع و تسهیل دسترسی به خدمات و امکانات فراهمشده برای کاربران با طرحها، رنگها و امکانات فراوانی ازجمله عرضۀ خدمات تجاری و تبلیغاتی، منجر به صرفهجویی در زمان و هزینه شده اند (ریانی قیزقاپان، زاهد بابلان، محمدی و معینی کیا، 1396). شواهدی که از مشارکتکنندگان در ادامه ارائه میشود، حاکی از انگیزه صرفه جویی در استفاده از شبکههای اجتماعی است:
شاهد 1: «...و هم اینکه به جای صرف هزینه رفت و آمد به فروشگاهها، میتوانم از طریق کانالهای خرید و فروش کالا، لوازم مورد نیازم را خریداری کنم».
شاهد 2: «از این شبکهها بیشتر برای خرید کردن و آموزش دیدن بدون صرف هزینه و وقت استفاده میکنم».
شاهد 3: «در گذشته برای خرید لباس به فروشگاههای داخل شهر مراجعه میکردم که هم زمان زیادی و هم هزینه بیشتری صرف میشد، ولی با آمدن شبکههای مجازی و خرید اینترنتی میتوانم اقلام مورد نظرم را انتخاب کنم و با پرداخت هزینه آنلاین، آن را سفارش دهم و درب منزل دریافت کنم».
ششکل 1: مدل استخراجی علل گرایش جوانان شهر زنجان به شبکههای اجتماعی مجازی
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف علل گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی در شهر زنجان در قالب یک طرح کیفی با روش پدیدار شناسی تفسیری انجام شد. نتایح تحلیل مصاحبههای انجام شده با 15 مشارکت کننده، مشخص کرد که 13عامل جذّابیت و تازگی، احساس تنهایی، هیجانخواهی، سرکوب مشکلات فردی، حفظ و تداوم روابط صمیمی، تسهیل روابط بین فردی، ابراز وجود، سرگرمی و وقتگذرانی، آموزش و یادگیری، اطلاعرسانی و اطلاعگیری، تجارت الکترونیکی، همنوایی و صرفهجویی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی مؤثر هستند.
مشخص شدن جذّابیت و تازگی در پژوهش حاضربهعنوان یکی از انگیزههای جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی با نتایج مطالعه فرقانی و مهاجری (1397)، انگیزه حفظ و تداوم روابط صمیمی با پژوهشهای (کامرون و مسکارناس، 2020 و شهابی و قدسی ،1391) انگیزه احساس تنهایی با مطالعات اسکویس، ویلیامز و ویس(2012)، رایان، تریسی، زنوس و سوفیا(2011) و صادقزاده (1396)، انگیزهای ایجاد و تسهیل در برقراری روابط بین فردی با پژوهشهای مارنگو، پولتی و ستانی(2020)، آمچیا-هامبورگر و وینیتزکی(2010) و شهابی و قدسی (1391)، انگیزه ابراز وجود، سرگرمی و وقتگذرانی با مطالعه خانگ، کیم و کیم(2013)، انگیزه سرکوب مشکلات فردی با مطالعه اور، رز، سیسک، آرسنو و سیمرینگ (2009)، و انگیزه ابراز وجود، با پژوهشهای شن و بردیزکا و لیو(2015)، صادقزاده (1396) و بشرپور، دشتی و عطادخت (1395) همسویی دارد.
در تبیین انگیزه جذابیّت و تازگی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت در عصر حاضر با پیدایش فضای مجازی (انواع شبکههای اجتماعی) این فضا برای افراد پدیدهای نوظهور است. شبکههای اجتماعی مجازی بهدلیل امکانات کاربردی از قبیل تماسهای صوتی و تصویری در کوتاهترین زمان با هرنقطه از جهان، خرید و فروش اینترنتی بدون نیاز به وقت اضافی، وجود کانالهای متنوع سرگرمی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باعث جذب مردم بهسوی خود شدهاست(ابوالحسنی و همکاران، 1396). در تبیین عامل احساس تنهایی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی، میتوان گفت احساس تنهایی به نوعی کاستی در روابط انسانی و تعاملات بینفردی ناکافی اشاره دارد که ممکن است از کیفیت نامطلوب و نابسنده در روابط ناشی شود. همچنین تداعی هیجانهای منفی مانند دوستداشتنی نبودن، افسردگی و اضطراب میتواند منجر به احساس تنهایی در افراد و در نتیجه گرایش آنها به شبکههای اجتماعی مجازی شود.
در تبیین عامل هیجانخواهی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت یکی از ابعاد شخصیّتی که افراد به میزان متفاوتی از آن برخوردارند، هیجانخواهی است. زاکرمن، هیجانخواهی را این گونه بیان میکند: «میل به هیجانها و تجربیّات متنوّع، تازه، پیچیده، شدید و تمایل به مخاطرهجویی بدنی، اجتماعی، قانونی و مالی بهخاطر چنین تجربهای». او چهار مؤلّفه هیجانخواهی را معرفی کرد: هیجانزدگی و ماجراجویی (میل به انجام فعّالیّتهایی که خطر، سرعت وتازگی را دربر دارد مثل چتربازی)، تجربهجویی (جستجو کردن تجربیات تازه از طریق مسافرت)، بازداری زدایی ( نیاز به آزاد بودن در فعاّلیّتهای اجتماعی که بازداری نشدهاند) و حساسیّت نسبت به یکنواختی ( تنفر از تجربههای تکراری، کارهای عادی، افراد قابل پیشبینی) (شولتز و شولتز، 2013، ترجمه سید محمدی، 1398). به نظر میرشد که ابعاد تجربهجویی، بازداری زدایی و حساسیّت نسبت به یکنواختی سهم مهمی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی داشته باشد.
در تبیین عامل سرکوب مشکلات فردی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت سرکوب، فرایندی است که در آن فرد خاطرات ناراحتکننده را برای مدّتی کنار می گذارد و در مورد آنها فکر نمیکند. این فرایند ارادی است. شبکههای اجتماعی یکی از بهترین محیطها برای سرکوب مشکلات فردی و کنار گذاشتن موّقت آنها از طریق وقتگذرانی طولانی و روزانه در آن است.
در تبیین عامل تسهیل در روابط بین فردی و حفظ و تداوم روابط صمیمی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت صمیمیّت الگوی رفتاری مهمی که دارای جنبههای عاطفی، هیجانی و اجتماعی نیرومند است که بر پایه پذیرش (تجربه مثبت، همسویی و برابری)، رضایت خاطر (تجربه مثبت، مشارکت و عشق) شکل میگیرد. صمیمیّت، توانایی برقراری ارتباط با دیگری و بیان عواطف بدون بازداری تعریف شده است. به نظر میرسد در شبکههای اجتماعی به دلیل در دسترس بودن، افراد در هر زمان از شبانه روز میتوانند با دوستان و اطرافیان خود تعامل برقرار کنند و این روابط را مورد پیگیری و تداوم قرار دهند. بنابر این سهولت دسترسی، برقراری ارتباط تصویری و صوتی با هزینه نسبتاً پایین عاملی است که میتواند افراد را در برقراری و حفظ روابط صمیمانه با اطرافیان ترغیب نماید.
در تبیین عامل ابراز وجود در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت ابراز وجود عبارت است از: بیان احساسات واقعی خود از جمله تحسین و عشق، ایستادگی برای گرفتن حق و حقوق شرعی و خودداری از پذیرش درخواستهای غیر منطقی (نوید و راتوس، 2007، مترجم سیّدمحمّدی، 1393). شبکههای اجتماعی بستری برای انتشار افکار، عقاید، احساسات و رفتارهایی که افراد قادر به بروز آن در جامعه نیستند و در این فضا با گمنامی ابزار میکنند. در تبیین عامل سرگرمی و اوقات فراغت در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت اوقات فراغت، عرصه خاصی از تجربه انسان بهحساب میآید که برای افراد خلاّقیّت، رضامندی، داشتن حق انتخاب، لذّت و شادی را در پی دارد. اوقات فراغت برای مردم معانی مختلفی دارد، ولی در کل، اوقات فراغت شامل سرگرمیها، تفریحات و فعاّلیّتهایی است که مردم در زمان آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت زمانی را بهآن اختصاص میدهند (کاروانی و آتشافروز، 1394). از امکاناتی که فضای مجازی برای کاربرانش فراهم آورده، سرگرمیهای متعدد و بسیاری است که افراد برای گذراندن اوقات فراغت خود، از آن استفاده میکنند.
در تبیین عامل آموزش و یادگیری در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت افراد در شبکههای این فضا کانالهایی را با عنوان آموزش و یادگیری از جمله: زبان، آشپزی، موسیقی و ایجاد کردهاند که کاربران با عضویت در آنها میتوانند از مطالب منتشر شده استفاده کنند. از آنجایی که آموزش نیاز به مکان و زمان مشخصی نیست، افراد در شبکههای اجتماعی به راحتی و در هر زمان میتوانند با تبادل ایدهها، نظرات، اطلاعات، منابع درسی و غیر درسی (منابع آموزشی) در موضوعات مختلف آموزش ببینند. در تبیین عامل اطلاعرسانی و اطلاعگیری در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت، اطلاع رسانی به تولید، گردآوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی، ترجمه، انتقال، تبدیل و کاربرد اطلاعات مربوط میشود. هدف از اطلاعرسانی، تهیه مجموعه اطلاعاتی است که موجب پیشرفت میشود و روشی برای جمعآوری و انتقال دانش است. یکی از اهداف شبکههای مجازی، اطلاع رسانی است. این فضا محلی برای انتشار خبرهای گوناگون در زمینههای مختلف اقصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و هنری است که البته درست و غلط بودن خبرهای آن را نمیتوان با اطمینان تأیید کرد و چهبسا خبرهای کذب و شایعه بسیاری هم در آن توسط کاربران منتشر میشود.
در تبیین عامل تجارت الکترونیکی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت، ارائه خدمات به مشتریان از طریق مبادله دیجیتالی است که انجام هرگونه کسب و کار در سایتها را شامل میشود (آقازاده و اسفیدانی، 1385). افراد برای فروش محصولات خود کانالهایی را در فضاهای مجازی ایجاد میکنند که در آن تصاویر محصولات خود را همراه با توضیحات لازم منتشر میکنند. کاربران میتوانند از این طریق اقلام مورد نیاز خود را خریداری کنند و حتی وسایل دستدوم خود را در آن بهفروش بگذارند.
در تبیین عامل همنوایی گروهی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت در همنوایی گروهی، تغییر در رفتار و باورهای فرد در نتیجه فشار غیرمستقیم افراد به گروه یا جامعه رخ میدهد که نتیجه آن همنوا شدن با گروه است و یکی از انواع نفوذ اجتماعی بهشمار میرود که در آن بهشیوههای مختلف تلاش میشود افراد بهخواست آنها رفتار کنند. این عامل متقابل است؛ یعنی افراد هرکدام بهنوبه خود تأثیرگذار و تأثیرپذیر هستند. در روانشناسی اجتماعی دو دلیل عمده همنوایی گروهی بیان شده که عبارت اند از: 1- همنواییگروهی اطلاعاتی: در این نوع همنوایی، افراد بهدلیل اینکه رأی جمع بر رأی آنان ترجیح دارد، بنابراین همنواییگروهی اطلاعاتی را تشکیل میدهند؛ 2-هنواییگروهی هنجاری: در این نوع همنوایی فرد برای گریز از پیامدهای منفی یا به دستآوردن پیامد مثبت، با دیگران همنوا میشوند (عابدی، عریضی، لعلی و اسماعیلی، 1391). به نظر میرسد در شبکههای اجتماعی جوانان برای هردو نوع همنوایی راغب باشند.
در تبیین عامل صرفهجویی در گرایش جوانان به شبکههای اجتماعی مجازی میتوان گفت که این عامل شامل موارد گوناگون است؛ از جمله: صرفهجویی در زمان، انرژی و مالی که صرفهجویی در زمان یکی از مهمترین آنهاست. شبکههای مجازی با ایجاد امکاناتی از قبیل فروشگاههای اینترنتی و ارتباطهای صوتی و تصویری با هرنقطه از جهان، این نوع از صرفهجویی را برای کاربرانش فراهم ساخته است.
پژوهش حاضر با محدودیتهایی شامل انتخاب نمونه از یک شهر (زنجان) و یک قومیت (ترک)، فقدان امکان کنترل تمامی متغیرهای مداخلهگر، فقدان اطلاعات روانپزشکی و روان سنجی دقیق در مورد وضعیت روانی مشاکت کنندگان در پژوهش، اتکای صرف به جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه مواجه بود که پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی ضمن رفع آنها، با استفاده و بررسی دقیق پیشینه روانپزشکی مشارکت کنندگان، انتخاب نمونه از شهر و قومیتهای مختلف با میزان تحصیلات از پایین ترین سطح(ابتدایی) تا بالاترین سطح (دکتری)، تعمیم پذیری نتایج افزایش یابد.
بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد میشود با توجّه به اینکه متغیرهای احساس تنهایی، سرکوب مشکلات فردی، حفظ و تداوم روابط صمیمی و تسهیل روابط بینفردی که بهعنوان علّتهای گرایش به شبکههای اجتماعی مجازی در بین کاربران یافت شدند، از مداخلات روانشناسی در زمینه آموزش مهارتهای اجتماعی برای پیشگیری و بهبود این احساس، روابط اجتماعی و بهبود روابط خانوادگی بهره گیری شود. همچنین برای کاهش احساس تنهای، اشخاص میتوانند در محیطهای خانه با گسترش تعاملات خود با یکدیگر از طریق صحبتکردن در مورد مشکلات و ناراحتیهای خود، رویدادهای روزمره، آرزوها و اهداف، عوامل خشنود و ناخشنودکننده در کمک به یکدیگر بپردازند تا به احساس ارزشمندی برسند. همچنین اعضا خانواده میتوانند با رفتن به تفریح و سرگرمیهای دستهجمعی خانوادگی نظیر رفتن به گردشهای یک یا چند روزه بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند و احساس تنهایی را از خود دور کنند. همچنین بهجای استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، برای برطرف نمودن نیازهای هیجانخواهی، سرگرمی و وقتگذرانی میتوان از گردشهای ماجراجویانه و ورزش سود جست.
منابع
- آقازاده، هاشم و اسفیدانی، محمّد رحیم. (1385). «بررسی سطح بلوغ تجارت الکترونیکی صادرکنندگان برترسال 1382 ایران». مجله تحقیقات اقتصادی. 75، 75-109.
- ابوالحسنی، موسی؛ مهرآور، فاطمه؛ افتخاری، نگین؛ طالبی، میترا؛ صائمی، محسن؛ کریمی، عدنان و شمسیزاده، مرتضی. (1396). «ارتباط اعتیاد به اینترنت با سلامت عمومی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شاهرود: یک گزارش کوتاه». مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان. 16 (۳)، 275-282.
- افشاری، مریم؛ افشاری، معصومه؛ میرزایی، مریم و کنگاوری، مهدی. (1394). «تجربیات دانشجویان از پیامدهای شبکههای اجتماعی: یک مطالعه کیفی». مجله تحقیقاتی کیفی در علوم سلامت. 4(3)، 256-265.
- بشرپور، سجاد؛ دشتی، نقی و عطادخت، اکبر. (1395). «مقایسه خودتنظیمی، خودبیانگری و خودشیفتگی دانشجویان معتاد و غیرمعتاد به شبکههای اجتماعی مجازی». مجله سلامت و مراقبت. ۱۸ (۳)،۲۴۷-۲۵۷.
- رضایی، راضیه؛ زارعی، فاطمه و طهرانی، هادی. (1397). «واکاوی بکارگیری شبکههای اجتماعی مجازی در یادگیری و آموزش از منظر استادان و دانشجویان». مجله پژوهش پرستاری. 13 (1)، 10-1.
- ریانی قیزقاپان، ابراهیم؛ زاهد بابلان، عادل؛ محمدی، پروانه و معینی کیا،، مهدی. (1396). «تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی در ارتباط بین کاربست شبکه اجتماعی مجازی و رفتارهای اشتراک دانش در فضای مجازی». تعامل انسان و اطلاعات. 4(3)، 86-72.
- سلیمانی، مجید؛ سعدیپور، اسماعیل؛ اسدزاده، حسن. (1395). «رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی تلفنهمراه با اهمالکاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان دانشآموزان». فصلنامه فنآوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی. 6(4)، 127-144
- شهابی، محمود و بیات، قدسی. (1391). «اهداف و انگیزههای عضویت کاربران در شبکههای اجتماعی مجازی(مطالعهای درباره جوانان شهر تهران)». مطالعات فرهنگ-ارتباطات. 13(20)، 86-62.
- شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن. (1398). نظریههای شخصیت. یحیی سیّدمحمّدی. تهران: نشر ویرایش
- صادقزاده، رقیه. (1396). «وابستگی به شبکههای اجتماعی مجازی در زنان خانهدار (مطالعه موردی کیفی)». فصلنامه علمی ترویجی جامعه فرهنگ رسانه. 6(22)، 58-68.
- عابدی، احمد؛ عریضی، حمیدرضا؛ لعلی، محسن و اسماعیلی، مریم. (1391). «بررسی رابطه بین همنوایی گروهی دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگیهای کمدامنه شخصیّتی آنان». رویکرد نوین آموزشی(دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان). 7(1)، 90-73.
- عقیلی، سیّد وحید و پوری، احسان. (1390). «تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر ارتباطات بینفردی کاربران». نشریه فرهنگ ارتباطات. 1(3)، 42-25.
- کاروانی، عبدالطیف و آتشافروز، سمیرا. (1394). «بررسی و شناخت رابطه شبکههای اجتماعی مجازی و نحوه اوقات فراغت (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه کاشان)». مجله مدیریت فرهنگی. 9(29)، 62-82.
- کریمیان، کبری؛ پارسامهر، مهربان و افشانی، سید علیرضا. (1396). «بررسی جامعه شناختی عوامل مرتبط با گرایش به شبکههای اجتماعی مجازی (مورد مطالعه: دانشآموزان دختر شهر شهرکرد)». مطالعات رسانههای نوین. 3(10)، 211-172.
- مرتضایی، نسترن و رحیمینژاد، عباس. (1395). «نقش سبکهای هویّت و احساس انسجام روانی در پیشبینی اعتیاد به اینترنت». رویش روانشناسی. 5(4)، 71-84.
- نوید، جفری و راتوس، اسپنسر. (1393). بهداشت روانی. یحیی سیّدمحمّدی. تهران: نشر ارسباران
- یوسفجمال، فروزان؛ حمیدی، مهرزاد؛ جلالیفراهانی، مجید و رجبی، حسین. (1397). «تبیین رابطه بین مهارتهای اجتماعی، خودکارآمدی، سبکزندگی و اعتیاد اینترنتی در دانشآموزان ورزشکار مقطع متوسطه استان ایلام». مجله علمی دانشگاه علومپزشکی ایلام. 26(1)، 1-12.
- Adams, J. M., & Jones, W. H. (1999). Handbook of interpersonal commitment and relationship stability. Springer Science & Business Media.
- Amichai-Hamburger, Y., & Vinitzky, G. (2010). “Social network use and personality”. Computers in human behavior, 26(6), 1289-1295.
- Cameron, C. A., & Mascarenas, A. (2020). “Digital Social Media in Adolescents' Negotiating Real Virtual Romantic Relationships”. In the Psychology and Dynamics Behind Social Media Interactions. IGI Global. pp. 83-106.
- Feng, S., Wong, Y. K., Wong, L. Y., & Hossain, L. (2019). “The internet and Facebook usage on academic distraction of college students”. Computers & Education, 134, 41-49.
- Finch, K. C., Snook, K. R., Duke, C. H., Fu, K. W., Tse, Z. T. H., Adhikari, A., & Fung, I. C. H. (2016). “Public health implications of social media use during natural disasters, environmental disasters, and other environmental concerns”. Natural Hazards, 83(1), 729-760.
- Hashimoto, Y., & Ohama, A. (2014). “The role of social media in emergency response: The case of the Great East Japan Earthquake”. NIDS journal of defense and security, 15, 99-126.
- Keles, B., McCrae, N., & Grealish, A. (2020). “A systematic review: the influence of social media on depression, anxiety and psychological distress in adolescents”. International Journal of Adolescence and Youth, 25(1), 79-93.
- Kelly, Y., Zilanawala, A., Booker, C., & Sacker, A. (2019). “Social media use and adolescent mental health”. Findings from the UK Millennium Cohort Study.
- Kirik, A., Arslan, A., Çetinkaya, A., & Mehmet, G. Ü. L. (2015). “A quantitative research on the level of social media addiction among young people in Turkey”. International Journal of Sport Culture and Science, 3(3), 108-122.
- Khang, H., Kim, J. K., & Kim, Y. (2013). “Self-traits and motivations as antecedents of digital media flow and addiction: The Internet, mobile phones, and video games”. Computers in Human Behavior, 29(6), 2416-2424.
- Lee, J, Lee, H. (2010). “The Computer- Mediated Communication Network: Exploring the Linkage between the Online Community and Social Capital”. New Media and So, (5): 12
- Marengo, D., Poletti, I., & Settanni, M. (2020). “The interplay between neuroticism, extraversion, and social media addiction in young adult Facebook users: Testing the mediating role of online activity using objective data”. Addictive behaviors, 102, 106150.
- McCrae, N., Gettings, S., & Purssell, E. (2017). “Social media and depressive symptoms in childhood and adolescence: A systematic review”. Adolescent Research Review, 2(4), 315-330.
- McGraw, J. G. (2010). Intimacy and isolation. Brill Rodopi
- Orr, E. S., Ross, C., Sisic, M., Arseneault, J. M., Simmering, M. G., & Orr, R. R. (2009). “The influence of shyness on the use of facebook in an undergraduate sample”. CyberPsychology & Behavior, 12(3) 337-340.
- Peck, D., & Whitlow, D. (2019). Approaches to personality theory. Routledge
- Primack, B. A., Swanier, B., Georgiopoulos, A. M., Land, S. R., & Fine, M. J. (2009). “Association between media use in adolescence and depression in young adulthood: a longitudinal study”. Archives of general psychiatry, 66(2), 181-188.
- Riehm, K. E., Feder, K. A., Tormohlen, K. N., Crum, R. M., Young, A. S., Green, K. M., ... & Mojtabai, R. (2019). “Associations between time spent using social media and internalizing and externalizing problems among US youth”. JAMA psychiatry, 76(12), 1266-1273.
- Ryan, Tracii., & Xenos, Sophia. (2010). Who uses Facebook? An investigation into the relationship between the Big Five, shyness, narcissism, loneliness, and Facebook usage. Computers in Human Behaviour, 27(5), 1658-1664.
- Shen, J., Brdiczka, O., & Liu, J. (2015). “A study of Facebook behavior: What does it tell about your Neuroticism and Extraversion?”. Computers in Human Behavior, 45, 32-38.
- Skues, J. L., Williams, B., & Wise, L. (2012). “The effects of personality trains, self-esteem, loneliness, and facebook use among university student”. Computers in Human Behavior, 28(6), 2414-2419.
- Tian, Y., Chen, P., Meng, W., Zhan, X., Wang, J., Wang, P., & Gao, F. (2019). “Associations among shyness, interpersonal relationships, and loneliness in college freshmen: A longitudinal cross‐lagged analysis”. Scandinavian journal of psychology, 60(6), 637-645.
- Toseeb U, Inkster B. (2015). “Online social networkingsites and mental health research”. Front Psychiatry,6:36.
- Twenge, J. M., & Campbell, W. K. (2019). “Digital media use is linked to lower psychological well-being: Evidence from three datasets”. Psychiatric Quarterly, 90,311–331.
- Twenge, J. M., & Martin, G. N. (2020). “Gender differences in associations between digital media use and psychological well-being: evidence from three large datasets”. Journal of Adolescence, 79, 91-102
- Twenge, J. M., Martin, G. N., & Campbell, W. K. (2018). “Decreases in psychological well-being among American adolescents after 2012 and links to screen time during the rise of smartphone technology”. Emotion, 18, 765–780.
- Van Lange, P. A., Kruglanski, A. W., & Higgins, E. T. (2011). Handbook of theories of social psychology. (Vol. 2). SAGE publications
- Vidal, C., Lhaksampa, T., Miller, L., & Platt, R. (2020). “Social media use and depression in adolescents: a scoping review”. International Review of Psychiatry, 1-19.
- Wahyuni, E. N., & Maksum, A. (2020). “Self-Esteem and Social Media Addiction among College Students: Contribution Gender as Moderator”. In Proceeding of International Conference on Engineering, Technology, and Social Sciences (ICONETOS) (Vol. 1, No. 1, pp. 34-38).
- Ward, C., & Holland, S. (2018). Assertiveness: A Practical Approach. Routledge
- Wheeler, L., Reis, H. T., & Nezlek, J. (2018). “Loneliness, social interaction, and sex roles”. In Relationships, Well-Being and Behaviour (pp. 300-316). Routledge
- Yang, K. (2019). Loneliness: A Social Problem. Routledge
- Ye, X., Sharag-Eldin, A., Spitzberg, B., & Wu, L. (2018). “Analyzing public opinions on death penalty abolishment”. Chinese Sociological Dialogue, 3(1), 53-75
- Ye, X., Zhao, B., Nguyen, T. H., & Wang, S. (2020). “Social Media and Social Awareness”. In Manual of Digital Earth (pp. 425-440). Springer, Singapore
- Zhang, X., Qu, X., Tao, D., & Xue, H. (2019). “The association between sensation seeking and driving outcomes: a systematic review and meta-analysis”. Accident Analysis & Prevention, 123, 222-234.
- Zuckerman, M. (1994). Behavioral expressions and biological bases of sensation seeking. Cambridge University Press, New York