نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استاد تمام، گروه مدیریت ورزشی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانE-mail:Keshavarzlog@yahoo.com
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل حکمرانی ورزش همگانی ایران بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشکدههای تربیت بدنی رشته مدیریت ورزشی، مدیران و کارکنان معاونت توسعه ورزش همگانی و فدراسیونهای ورزشی تحت مدیریت، معاونت توسعه ورزش همگانی، مدیران ورزش شهرداریهای استان ها و مدیران ورزش بخشهای مختلف نیروهای مسلح به تعداد 750 نفر بود که بر مبنای جدول مورگان، 254 نفر به طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از پرسشنامه محقق ساخته 55 سئوالی استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن به تایید 20 نفر از متخصصان رسید و روایی سازه آن با تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز در یک مطالعه مقدماتی با 30 آزمودنی و با آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف اسمیرنف، بارتلت، KMO، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با چرخش واریمکس با استفاده از دو نرم افزار SPSS.V. 22 و AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در مدل حکمرانی ورزش همگانی ایران هفت عامل برنامهریزی، اقتصاد و مالی، سازماندهی، قانون، آموزشی و علمی، دولت و رسانه وجود دارند که توان پیشگوئی آنها بر اساس مجموع درصد واریانس تجمعی عاملها برابر با 4/56 درصد است. همچنین مدل بهدست آمده از برازش مطلوبی برخوردار است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Designing A Model of Sports for All Governance in Iran
نویسنده [English]
- Loghman Keshavarz
Ph.D., Full Professor, Sport Management Department,PayameNoor University,Tehran, Iran
چکیده [English]
The research is to design a model of sport for all governance in Iran. The study is a descriptive-analytical type that has been done through fieldwork. Statistical population of the study included all of the faculty members of physical education colleges that were familiar with sport management, all managers and their staff at the sport for all deputy, and all sport federation’s managers and staffs that were related with sport for all, sports directors of provincial municipalities and sports executives of various armed forces (N=750). Based on Morgan table, 254 persons were randomly selected as research samples. To achieve the research goals, a researcher made questionnaire with 55 questions was used. The validity of questionnaire15 was confirmed by 20 experts, and its structural validity was confirmed by confirmatory factor analysis. Its reliability was studied 30in متخصصین رسید و پایایی آنها در یک مطالعه مقدماتی بina pilot study with 30نفر آزمودنی مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آنها به ترتیب subjects and calculated about 0/83محاسبه ش . For data analysis, the descriptive statistics andهای آمار استنباطی از جمله inferential statistics methods, includingکلموگروف Kolmogorov-- اسمیرنوفSmirnov، t, KMO, Bartlet test, exploratory factor analysis with Varimax rotation and confirmed factor analysis by application of AMOS software and SPSS software were used.
The findings.یافتهRes showed that there are 7 factors such as government, planning, law, organizing, scientific and educational, media and communication, for the model of sport for all governance in Iran. The predictive power of these factors based on the total percentage of factor cumulative variance is equal to 56/4%.. Also, the achievement model is goodness.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Government
- Governance
- Judiciary
- Parliament and Sports for all
تدوین مدل حکمرانی ورزش همگانی ایران
لقمان کشاورز[1]
تاریخ دریافت مقاله: 22/4/1397
تاریخ پذیرش مقاله:27/5/1397
مقدمه
اهمیت ورزش و تاثیر آن در ابعاد مختلف جامعه به اندازهای است که بخش بندیهای مختلفی برای آن در کشورهای متعددی انجام شده است. یکی از تقسیمبندیهایی که در ورزش انجام شده و در بسیاری از کشورها از جمله ایران مورد توجه قرار گرفته است، تقسیم بندی مول و همکارن[2] است که ورزش را به بخشهای همگانی، تربیتی، قهرمانی و حرفهای بخشبندی کرده است(مول و همکاران، 2005). از سوی دیگر، اهمیت ورزش در قوانین بالادستی از جمله قانون اساسی به اندازهای بوده است که تاکید بر ورزش رایگان در کشور شده است(کشاورز و همکاران، 1395). البته با کمی تامل میتوان استنباط کرد که قانون اساسی ورزش همگانی رایگان را مورد تاکید و توجه قرار داده است.
با توجه به موارد یاد شده میتوان انتظار داشت که برای توفیق اهداف ورزش همگانی، ضروری است یک حکمرانی[3] مناسب در ورزش همگانی کشور وجود داشته باشد. حکمرانی یک واژه رایج در دنیای مدرن است و عموما بهعنوان یک مفهوم جدید در مورد دولت و مدیریت دولتی بهکار میرود و برای بسیاری از حوزهها مانند حکمرانی محلی، حکمرانی جهانی، حکمرانی محیطی، توسعه بینالمللی و حکمرانی ورزشی نیز استفاده میشود(اندرو و هانیتون[4]، 2016). فوکویاما[5] بر این باور است که حکمرانی یعنی آنچه در حال مدیریت است(فوکویاما[6]، 2013). در حقیقت، حکمرانی به دلیل عدم اعتماد به مدیریت توسط دولت شکل گرفته است، چرا که بسیاری از مردم از توانایی دولت برای رفع مشکل اجتماعی ناامید شدهاند و این امر موجب تجدید نظر در تئوریهای سنتی مدیریت دولتی گشته است. بنابراین مدیریت دولتی که در گذشته به عنوان یک ابزار قوی برای حل مشکلات اجتماعی فرض میشد، با بحران هویت مواجه شده است(هوگو[7]، 1996). عموما حکمرانی به تغییرات در نقش ساختار و فرآیند عملیات دولت یا روشهای حل مشکلات اجتماعی اشاره دارد، ولی علیرغم جذابیت بسیار، به صورت واضح تعریف نشده است. ابهام در تعاریف از علل بسیای ناشی میشود به ویژه هنگامی که به کاربرد حکمرانی در فرآیند اصلاحات اداری توجه میشود. واضح نیست که در مورد ساختارهای اداری و فرآیندهای اداری، قضاوت مدیریتی، سیستمهای پاداش و مقررات، فلسفه اداری یا ترکیب این عناصر صحبت میکند(هاینرچ و لین[8]، 2000). برخی اوقات نیز حکمرانی به طور کلی به هرگونه تغییرات مطلوب برای اصلاحات اداری اشاره دارد. باید توجه داشت که دولت کارآ، دموکراتیک، پاسخگو و شفاف، هدف نهایی نه تنها تئوریهای جدید مدیریت دولتی است، بلکه هدف تئوریهای سنتی اداره بوروکراتیک نیز بوده است(الوانی، 1388). لذا آنچه تئوریهای جدید را از تئوریهای سنتی متمایز میکند، ابزارهای دستیابی به آنهاست. به بیان دیگر، حکمرانی مفهومی است مشتمل بر معیارها و استانداردها، رویهها و اصول حکومتداری که دولت ها از طریق آن امور عمومی را به انجام میرسانند، منابع عمومی را اداره می کنند و حقوق افراد را تضمین مینمایند(شریف زاده و همکاران، 1382).
از ارکان مهم حکمرانی خوب میتوان به شفافیت، مسئولیت، پاسخگویی، مشارکت، حاکمیت قانون و انعطاف پذیری دولت اشاره کرد. از سوی دیگر، حکمرانی خوب نسبت نزدیکی با مردم سالاری و فرآیندهای دمکراتیک دارد و به سخن بهتر، مجموعهای از معیارها و شاخصهای کاربردی نظامهای سیاسی دمکراتیک در ابعاد فرآیندی، ساختاری و ماهوی است (کارفراتا[9]، 2004). لذا تحقق این مفهوم و حاکمیت دمکراتیک مستلزم حکومت دمکراتیک و جمهوری است. اصل تفکیک و تعامل قوا به عنوان یک اصل سازمانی در خدمت حقوق افراد و آزادیها بوده و با توزیع و سرشکن نمودن اقتدار سیاسی، نظام پاسخگو، شفاف و قانونمند است(الوانی و همکاران، 1386). بدین لحاظ حکمرانی خوب پیوند مناسبی با نوع ساختار حکومت دارد و ساختارهای دمکراتیک از شرایط پیشینی حکمرانی خوب است.
حکمرانی در ورزش نیز به ساختارها و فرآیندهای مورد استفاده توسط یک سازمان ورزشی برای دستیابی به اهداف راهبردی و نظارت بر عملکرد سازمان در برابر اهداف تدوین شده و اطمینان از این که مدیریت سازمان منافع همه اعضا را در نظر گرفته است یا نه اشاره دارد. به بیان دیگر، حکمرانی در ورزش فرایندی است که مدیریت سازمان ورزشی از آن استفاده میکند تا راهبردها، جهتگیریها و اولویتها، سیاستها و انتظارات مدیریت عملکرد را تعیین کند، عوامل مختلف سازمانی را ارزیابی نماید، خطرات را مدیریت و آن چه که سازمان به آن باید میرسید را کنترل و ارزیابی کند تا به خواستههای ذینفعان سازمان پاسخ داده شود(کشاورز، 1396).
در زمینه حکمرانی در سازمانهای ورزشی مطالعات زیادی در خارج از کشور انجام شده است، اما در داخل کشور بهویژه در ورزش همگانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ به طوری که نتایج مطالعات «کمیسیون ورزش استرالیا» (2012) طی پژوهشی نشان داد در مدل حکمرانی ورزش استرالیا عوامل تصمیمگیری اخلاقی و مسئولانه، عملکرد و گزارش مدیران، سیستمهای حکمرانی، فرآیندهای مدیریتی، ترکیب مدیریتی، مسئولیتها و نقشها وجود دارد. جرارت[10](2013) در مطالعهای دریافت که برای حکمرانی خوب در ورزش باید به چهار عامل شفافیت و ارتباطات عمومی، روند دموکراتیک، ارزیابی و تعادل و همبستگی توجه کرد. نتایج پژوهش هالیهان[11] (2013) بیانگر آن است که برای حکمرانی مطلوب در ورزش علاوه بر مسئولیت پذیری، شفافیت و داشتن سبک مدیریت فراگیر به عواملی دیگری مانند کارایی در دستیابی به اهداف سازمانی، فرهنگ اعتماد، صداقت و حرفه ای بودن و انعطاف پذیری سازمانی باید توجه نمود. یافتههای مرکونجیک[12] (2013) بیانگر این است که برای حکمرانی خوب در ورزش ضروری است سازمانهای ورزشی در عواملی مانند سیاست، قانون، ساختار، وظایف، مذاکره (ارتباطات) استقلال عمل داشته باشند. ادی[13] (2014) نیز در پژوهشی دریافت که برای حکمرانی خوب در ورزش علاوه بر تعریف نقش و مسئولیتها، شناسایی همه بازیگران ورزش و تدوین نظام ارزیابی کارآ ضروی است و باید به نقش مدیران، ساختار، مسئولیت پذیری، تعداد مدیران و کارکنان سازمانهای ورزرشی، دموکراسی، نحوه انتخابات و انتصابات، شفافیت و ارتباطات، تصمیم گیری و بازنگری در تصمیمات، همبستگی و شناسایی همه سلیقهها توجه شود. نتایج پژوهش هال[14] (2014) موید این است که در مدل حکمرانی مطلوب ورزش کشورهای اسکاتلند، ولز و ایرلند معیارهای استخدام شفاف کارکنان، فرآیند ارتباطات سازمانهای ورزشی محلی و همسطح و نحوه برنامهریزی راهبردی وجود دارد. «کمیسیون ورزش استرالیا» (2015) در مطالعهای دریافت برای حکمرانی خوب در ورزش استرالیا ضروری است علاوه بر عوامل موجود در مدل حکمرانی ورزش استرالیا، عواملی مانند ترکیب اعضای مدیران و عوامل اجرایی، شفافیت و صداقت در گزارش دهی در ورزش و ساختار ورزش نیز اضافه شود. نتایج پژوهش اندروز، راسل و باریوس[15] (2016) موید این است که برای حکمرانی مطلوب در ورزش نیاز به یک نظام ارزیابی کاراست که در آن عواملی مانند امکانات ورزشی، مشوقهای مالی و یارانهای، رویدادهای ویژه، سازماندهی فرصتهای ورزشی، حمایت از صنایع وابسته به ورزش، پشتیبانی گروهی هدفمند، نهضت داوطلبی، دریافت بازخوردهای درخواستی و حمایتهای آموزشی مورد توجه قرار گرفته شود. مطالعات سالر[16] (2016) بیانگر این است که در مدل حکمرانی مطلوب در سازمانهای ورزشی باید عوامل تدوین اهداف سازمان، جمعآوری اطلاعات مناسب، تغییر موقعیت سازمان، تدوین راهبردهای ارتباطات، اجرای برنامههای تدوین شده، اجرای مدل حکمرانی تدوین شده، ارزیابی نتایج و انجام اقدامات اصلاحی وجود داشته باشد. نتایج پژوهش کالینز[17] (2017) نشان داد که برای حکمرانی مطلوب در ورزش نیوزلند باید از مدلی استفاده شود که عوامل انتخاب مدیران شایسته، تعیین نقش مدیران، استخدام کارکنان شایسته و حمایت از بدنه اجرایی، استفاده از مدیران راهبردی، برگزاری جلسات منظم شورای راهبری ورزش، قرارگیری در یک موقعیت عالی از حکمرانی، تدوین برنامه و نقشه راه و ارزیابی مستمر عملکرد مدیران در آن وجود داشته باشد. همچنین نتایج پژوهش آناباهاب[18] (2017) موید این است که در مدل حکمرانی ورزش هند عوامل تدوین برنامههای زمانبندی شده، نظم و ترتیب و شایسته سالاری در فرآیند انتخابات، شفافیت، همسو سازی منافع ذینفعان، بهرهمندی از نماینده ورزشکاران و بانوان در تصمیمگیریها و برنامهریزیها، استفاده از پیشنهادات حداکثری در تصمیمگیریها و برنامهریزیها، اصول اخلاقی، پیش بینی کمیتهها و کارگروههای مورد نیاز، پیش بینی روند دادرسی مناسب و تدوین اساسنامه، قوانین و دستورالعملهای مناسب باید وجود داشته باشد. نتایج پژوهش کشاورز (1396) نشان داد چالشهای حکمرانی در ورزش همگانی ایران عبارت اند از: توجه بیش از حد مدیران به ورزش قهرمانی و حرفهای، ساختار ضعیف ورزش همگانی در سطح کشور، عدم استقبال کافی رسانه ها از ورزش همگانی، عدم تعادل بین اعتبارات ورزش قهرمانی و حرفه ای با ورزش همگانی، عدم هماهنگی بین نهادهای فعال در ورزش همگانی، انجام فعالیت های موازی بین نهادهای مختلف، عدم تقسیم کار ملی در ورزش همگانی، انحراف در ماموریت برخی نهادی فعال در ورزش همگانی، عدم شفافیت در تعریف و مفهوم ورزش همگانی، نبود الگوی حکمرانی مناسب در ورزش همگانی و وجود برخی فدراسیون ها و انجمنهای ورزشی فعال در بخش ورزش قهرمانی در زیر مجموعه مدیریت ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان. یافتههای حسینی، آقایی، الهی و صفاری (1396) بیانگر این است که میانگین نظرات نمونهها در مورد تمامی گویههای 7 اصل حکمروایی خوب شهری در حوزه ورزش همگانی شامل اصول پایداری، سلسله مراتب تصمیمگیری، کارایی، برابری، شفافیت و پاسخگویی، امنیت و مشارکت مدنی و شهروندی نامطلوب است. نتایج پژوهش مهرابی (1396) موید این است که در مدل حکمرانی فدارسیونهای ورزشی عوامل شفافیت و پاسخگویی، مشارکت جویی، قانون مداری، مسئولیت پذیری، مبارزه با فساد، رعایت موزاین اخلاقی، نظارت و کنترل، اثربخشی وجود دارند و مدل طراحی شده از برازش مطلوبی برخوردار است.
همان طوری که مطالعه مبانی نظری و ادبیات پیشینه نشان میدهد حکمرانی به عنوان یک مقوله مهم در مدیریت بسیاری از سازمانها از جمله سازمانهای ورزشی مختلف استفاده شده است. همچنین سازمانها و کشورهای مختلف با توجه به شرایط، جایگاه و اهمیت ورزش در آن کشورها برای حکمرانی مطلوب ورزش کشور خود از مدلهای مختلفی استفاده کردهاند که متشکل از عوامل گوناگونی است (کمیسیون ورزش استرالیا، 2012؛ مرکونجیک،2013؛ ادی، 2014؛ اندروز، 2016؛ آناباهاب، 2018 و هال، 2014).
در زمینه حکمرانی در ورزش ایران پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، در اصل سوم قانون اساسی به صراحت بر ورزش رایگان برای عموم مردم تاکید شده است(مجتبیاشرفی، 1375). همچنین در سالهای اخیر مقام معظم رهبری ورزش همگانی را در اولویت همه سطوح ورزشی از جمله ورزش قهرمانی و ورزش حرفهای مورد توصیه و تاکید قرار دادهاند. برای تحقق این امر، در سال 1393 تفاهمنامهای میان «سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور» و «وزارت ورزش و جوانان» در قالب دستورالعمل اجرایی ماده (53) قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت در خصوص توسعه ورزش همگانی و قهرمانی و توسعه زیرساختهای ورزش و امور جوانان منعقد شد و اعتبارات مناسبی برای توسعه ورزش به ساختار ورزش کشور تخصیص داده شد. اما علیرغم تاکید قانون اساسی، تاکید مقام معظم رهبری و توجه ویژه دولت به توسعه ورزش همگانی، به نظر میرسد حکمرانی در ورزش همگانی کشور همچنان با چالشهای جدی موجه است(کشاورز، 1396). چالشهایی که اگر به آنها توجه نشود، به دلیل اثرگذاری آنها بر افراد زیادی از جامعه میتوانند تاثیر منفی بر جامعه داشته باشند. از سوی دیگر، به نظر میرسد اعتبارات ورزش همگانی در سایر حوزههای ورزشی از جمله ورزش قهرمانی و ورزش حرفهای توسط بسیاری از نهادها و دستگاه ها هزینه میشود و سهم سازمانها و نهادهای دولتی، غیر دولتی و حتی سهم افراد جامعه و بخش خصوصی در حکمرانی ورزش همگانی مشخص نشده است. از اینرو پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به سئوال زیر است:
مدل حکمرانی ورزش همگانی در ایران چگونه است؟
روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی رشته مدیریت ورزشی دانشکدههای تربیت بدنی ، مدیران و کارکنان معاونت توسعه ورزش همگانی و فدراسیونهای ورزشی تحت مدیریت، معاونت توسعه ورزش همگانی، مدیران ورزش شهرداریهای استان ها و مدیران ورزش بخشهای مختلف نیروهای مسلح به تعداد 750 نفر بود که بر مبنای جدول مورگان، 254 نفر به طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از پرسشنامه محقق ساخته 55 سئوالی استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن به تایید 20 تن از متخصصان مدیریت ورزشی و ورزش همگانی رسید و روایی سازه آن با تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. گفتنی است که نتایج تحلیل عاملی موید این بود که بارعاملی همه گویهها بیش از 3/0 و برازش هر سه شاخص مطلق، تطبیقی و مقتصد معنادار بودند که جزئیات آن در جدول و شکل 1 گزارش شده است. پایایی پرسشنامه نیز در یک مطالعه مقدماتی با 30 آزمودنی و با آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی مانند جدول توزیع فراوانی، نمودار، فراوانی، درصد و روشهای آماری استنباطی از جمله کلموگروف اسمیرنف، بارتلت، KMO، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با چرخش واریمکس با استفاده از دو نرم افزار SPSS.V. 22 و AMOS استفاده شد. شایان ذکر است نتایج آزمون کلموگروف – اسمیرنف نشان داد 147/0 = p-value و 129/1 =z است که با توجه به این که سطح معناداری بیشتر از 05/0 می باشد، میتوان نتیجه گرفت که دادهها دارای توزیع طبیعی هستند.
شکل 1: تحلیل عاملی مرتبه اول برای بررسی روایی سازه پرسشنامه
نتایج شکل 1 نشان دهنده بارعاملی بیش از 3/0 برای همه گویههاست. از آنجا حداقل بار عاملی مورد قبول در تحلیل عاملی 3/0 است، بنابراین همه گویهها توانایی باقی ماندن در مدل را دارند و با توجه به مطلوب بودن شاخصهای برازش مندرج در جدول 1، هیچ کدام از گویهها از تحلیلهای بعدی حذف نمیشوند.
جدول1: شاخصهای برازش برای بررسی روایی سازه پرسشنامه
شاخص برازش |
میزان |
ملاک |
تفسیر |
|
مطلق |
x2 |
296/147 با درجه آزادی 98 |
503/1= x2/df بین 1تا 3 |
برازش مطلوب |
شاخص نیکویی برازش |
91/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
|
تطبیقی |
شاخص توکر- لویس(TLI) |
93/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
شاخص برازش بنتلر- بونت(BBI) |
92/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
|
شاخص برازش تطبیقی(CFI) |
92/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
|
مقتصد |
ریشه میانگین مربعات خطای برآورد(RMSEA) |
045/0 |
کمتر از08/0 |
برازش مطلوب |
شاخص برازش مقتصد هنجار شده(PNFI) |
52/0 |
بیشتر از05/0 |
برازش مطلوب |
با توجه به نتایج مندرج در شکل و جدول 1 که نشان دهنده بارعاملی بیش از 3/0 برای همه گویههاست و معنادار بودن هر سه شاخص برازش مطلق، تطبیقی و مقتصد، لذا میتوان نتیجه گرفت که روایی سازه پرسشنامه مدل حکمرانی ورزش همگانی در ایران تایید شده و همه سئوالات پرسشنامه برای تحلیلهای بعدی مورد استفاده قرار میگیرند.
یافتههای پژوهش
جدول 2: اطلاعات جمعیت شناسی نمونهها
جنسیت(نفر) |
سطح تحصیلات (تعداد نفرات) |
وضعیت استخدام |
رتبه علمی (تعداد نفرات) |
||||||||||||
مرد |
زن |
لیسانس و پایین تر |
فوق لیسانس |
دکتری |
رسمی |
پیمانی |
قراردادی |
استادیار |
دانشیار و بالاتر |
مربی و سایر |
|||||
178 |
76 |
72 |
113 |
69 |
97 |
92 |
65 |
52 |
18 |
184 |
|||||
محل تدریس یا خدمت |
شغل |
سابقه خدمت |
|||||||||||||
فدراسیون |
دولتی |
آزاد |
هیئت علمی |
مدیر فدراسیون و سایر |
تا 5 سال |
6-10 سال |
بیشتر از 10 سال |
||||||||
106 نفر |
97 نفر |
51 نفر |
100 نفر |
154 نفر |
110 نفر |
91 نفر |
53 نفر |
||||||||
نتایج مندرج در جدول 2 پیرامون اطلاعات جمعیت شناختی نمونهها مبین آن است که 178 نفر از نمونهها مرد و 76 نفر از آنها زن بودند. 72 نفر از نمونهها دارای تحصیلات لیسانس و پایینتر، 113 نفر فوق لیسانس و 69 نفر دکترا بودند. 97 نفر از نمونهها دارای وضعیت استخدامی رسمی، 92 نفر پیمانی و 62 نفر قراردادی بودند. 52 نفر از نمونهها دارای مرتبه علمی استادیار، 18 نفر دانشیار یا بالاتر و 184 نفر مربی یا غیره بودند. 106 نفر از نمونهها در فدراسیونهای ورزشی، 97 نفر در بخش دولتی و 51 نفر در مشاغل آزاد فعالیت داشتند. 100 نفر از نمونهها هیئت علمی و 154 نفر مدیر فدراسیون و سایر موارد بودند. 110 نفر از نمونهها سابقه خدمت تا 5 سال، 91 نفر 6-10 سال و 35 نفر بیشتر از 10 سال سابقه خدمت داشتند.
جدول3: نتایج آزمون بارتلت و کیسر- می یر و اوکلین
پیش فرض |
مقدار |
|
مقدار کیسر – می یر و اوکلین(کفایت حجم نمونه) |
83/0 |
|
آزمون کرویت بارتلت |
مقدار مجذور کای |
32/176 |
درجه آزادی |
92 |
|
سطح معناداری |
001/0 |
همان گونه که نتایج جدول 3 نشان میدهد، با توجه به اینکه ضریب KMO بیشتر از 7/0 است. لذا اندازه نمونهها و دادههای مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب هستند. همچنین با توجه به اینکه میزان آزمون بارتلت از 05/0 کوچکتر است، بنابراین گویهها ارتباط معنی داری برای فراهم کردن یک مبنای معقول برای تدوین مدل حکمرانی ورزش همگانی در ایران دارا هستند.
جدول 4: نتایج بررسی سهم واریانس هر یک از مولفهها در مدل حکمرانی ورزش همگانی ایران
آلفای کرونباخ |
درصد واریانس هر عامل |
بارعاملی |
گویه |
|
عامل |
82/0
|
41/12
|
855/0 |
افزیش و هماهنگی تصمیم گیرندگان ورزش همگانی نهادهای مختلف با محوریت وزارت ورزش و جوانان |
S1 |
برنامه ریزی |
841/0 |
تشکیل اطاق فکر ورزش همگانی |
S2 |
|||
791/0 |
جلوگیری از فعایتهای موازی در ورزش همگانی |
S3 |
|||
768/0 |
ایجاد نظام ارزیابی عملکرد در ورزش همگانی با مدلهای نوین ارزیابی |
S4 |
|||
751/0 |
تصمیم گیری اخلاقی و مسئولانه در ورزش همگانی |
S5 |
|||
683/0 |
کارآیی و اثربخشی برنامههای ورزش همگانی |
S6 |
|||
612/0 |
تقویت ساختار ورزش همگانی در وزارت ورزش و جوانان و دستگاه های مختلف |
S7 |
|||
661/0 |
تشکیل شورای ورزش همگانی با ریاست رئیس جمهور |
S8 |
|||
572/0 |
مشارکت بیشتر قوه قضائیه در ورزش همگانی |
S9 |
|||
568/0 |
مشارکت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در شورای ورزش همگانی |
S10 |
|||
523/0 |
تغییر نقش دولت در مدیریت ورزش همگانی با رویکرد واگذاری مدیریت ورزش همگانی به سایر دستگاه ها |
S11 |
|||
79/0 |
41/9 |
861/0 |
بهبود وضعیت اقتصادی خانوادهها |
S12 |
اقتصاد و مالی |
842/0 |
میزان درآمد ماهیانه خانوادهها |
S13 |
|||
829/0 |
تعیین سهم سبد ورزش خانواده ها |
S14 |
|||
812/0 |
کاهش هزینههای ورزش آموزشی |
S15 |
|||
737/0 |
شفافیت در اعتبارات ورزش همگانی |
S16 |
|||
731/0 |
توسعه ورزش خانوادگی |
S17 |
|||
725/0 |
اعطای وامهای کم بهره برای توسعه ورزش همگانی |
S18 |
|||
638/0 |
اعطای تخفیف به ورزش کنندگان در بخش ورزش همگانی |
S19 |
|||
652/0 |
هدفمند سازی تخصیص اعتبارات ورزش همگانی |
S20 |
|||
635/0 |
ایجاد تعادل در اعتبارات ورزش همگانی و سایر بخشهای ورزش |
S21 |
|||
615/0 |
اعطای وامهای کم بهره به ایجاد مراکز ورزشی همراستا با توسعه ورزش همگانی |
S22 |
|||
75/0 |
74/8 |
869/0 |
تعیین سهم دستگاه های مختلف در ورزش همگانی |
S23 |
سازماندهی |
728/0 |
تهیه و تدوین وظایف دستگاه های مختلف در ورزش همگانی |
S24 |
|||
17/6 |
تدوین ساختار تشکیلاتی ورزش همگانی کشور |
S25 |
|||
572/0 |
شناسایی ذینفعان تاثیر گذار در مدیریت ورزش همگانی |
S26 |
|||
639/0 |
تدوین شرایط احراز شغل برای تصدی پستهای مدیریتی ورزش همگانی |
S27 |
|||
581/0 |
تشکیل واحد تقویم ورزشی ورزش همگانی در وزارت ورزش و جوانان |
S28 |
|||
529/0 |
تشکیل دبیرخانه ورزش همگانی کشور |
S29 |
|||
512/0 |
مشخص شدن مسئولیت ها و نقش ها در ورزش همگانی |
S30 |
|||
511/0 |
تقسیم کار ملی در ورزش همگانی |
S31 |
|||
471/0 |
مشخص شدن میزان قدرت در ورزش همگانی |
S32 |
|||
82/0 |
92/7 |
842/0 |
تدوین قوانین الزام آور و شفاف در ورزش همگانی |
S33 |
قانون |
821/0 |
اجرای حداکثری قوانین مصوب در ورزش همگانی |
S34 |
|||
809/0 |
نظارت دقیق بر تحقق درآمدهای حاصل از ماده 53 و تخصیص آنها به توسعه ورزش استان ها |
S35 |
|||
772/0 |
حساسیت نمایندگان سازمان بازرسی کل کشور به هزینه کرد اعتبارات ورزش همگانی دستگاه های دولتی |
S36 |
|||
732/0 |
شفافیت در پاسخگویی مدیران ورزش نسبت به عملکرد ورزش همگانی |
S37 |
|||
729/0 |
حمایت قانونی از بخش خصوصی برای مشارکت حداکثری در ورزش همگانی |
S38 |
|||
551/0 |
نظارت شفاف قوه قضائیه بر عملکرد صدا و سیما در ورزش همگانی |
S39 |
|||
504/0 |
احترام و الزام به اجرای مصوبات شورای عالی ورزش همگانی تعیین نحوه پاسخگویی نهادهای مختلف فعال در حوزه ورزش همگانی |
S40 |
|||
79/0 |
97/6 |
724/0 |
تربیت مربی و مدرس ورزش همگانی در رشتههای مختلف ورزشی |
S41 |
آموزشی و علمی |
716/0 |
تربیت مدیران متخصص ورزش همگانی |
S42 |
|||
689/0 |
تربیت کارشناسان ورزش همگانی |
S43 |
|||
632/0 |
برگزارهای مستمر همایشهای علمی و حکمرانی در ورزش همگانی |
S44 |
|||
578/0 |
مطالعه تطبیقی نظام حکمرانی در ورزش سایر کشورها |
S45 |
|||
74/0 |
82/5 |
839/0 |
تقویت ساختار ورزش همگانی در وزارت ورزش و جوانان و دستگاه های مختلف |
S46 |
دولت |
792/0 |
تشکیل شورای ورزش همگانی با ریاست رئیس جمهور |
S47 |
|||
752/0 |
مشارکت بیشتر قوه قضائیه در ورزش همگانی |
S48 |
|||
747/0 |
مشارکت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در شورای ورزش همگانی |
S49 |
|||
619/0 |
تغییر نقش دولت در مدیریت ورزش همگانی با رویکرد واگذاری مدیریت ورزش همگانی به سایر دستگاه ها |
S50 |
|||
72/0 |
13/5 |
848/0 |
شفاف سازی سهم ورزش همگانی در رسانهها |
S51 |
رسانه |
782/0 |
تهیه برنامههای آموزشی ورزش همگانی و پخش منظم از رسانههای دیداری و شنیداری |
S52 |
|||
734/0 |
تهیه و تدوین کتاب، کاتولگ، بروشور و ... مرتبط با ورزش همگانی و توزیع در دستگاه ها و جامعه |
S53 |
|||
692/0 |
راهاندازی شبکههای اجتماعی کارآمد نسبت به ترویج ورزش همگانی |
S54 |
|||
528/0 |
راه اندازی شبکههای اینترنتی تعاملی برای توسعه ورزش همگانی |
S55 |
نتایج جدول 4 در مورد تحلیل عاملی اکتشافی مقادیر ویژه، واریانس عاملها را نشان میدهند. توان پیشگویی این عوامل بر اساس مجموع درصد واریانس تجمعی عاملها برابر با 4/56 درصد است. بنابرین برای تدوین مدل حکمرانی ورزش همگانی ایران 7 عامل برنامهریزی(41/12 درصد واریانس)، اقتصاد و مالی(41/9 درصد واریانس)، سازماندهی(74/8 درصد واریانس)، قانون(92/7 درصد واریانس)، آموزشی و علمی(97/6 درصد واریانس)، دولت(82/5 درصد واریانس) و رسانه(13/5 درصد واریانس) شناسایی شدند.
شکل 2: مدل حکمرانی ورزش همگانی در ایران
نتایج مندرج در شکل 2 نشان دهنده این است که همه بارعاملی گویهها و عاملها بیش از 3/0 است. لذا هیچ کدام از گویهها و عاملها از مدل حذف نمیشوند.
.
جدول 5: شاخصهای برازش مدل حکمرانی ورزش همگانی در ایران
شاخص برازش |
میزان |
ملاک |
تفسیر |
|
مطلق |
x2 |
729/153 با درجه آزادی 85 |
81/1= x2/df بین 1تا 3 |
برازش مطلوب |
p value |
32/0 |
بیشتر از05/0 |
برازش مطلوب |
|
شاخص نیکویی برازش |
91/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
|
تطبیقی |
شاخص توکر- لویس(TLI) |
93/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
شاخص برازش بنتلر- بونت(BBI) |
92/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
|
شاخص برازش تطبیقی(CFI) |
94/0 |
بیش از90/0 |
برازش مطلوب |
|
مقتصد |
ریشه میانگین مربعات خطای برآورد(RMSEA) |
057/0 |
کمتر از08/0 |
برازش مطلوب |
شاخص برازش مقتصد هنجار شده(PNFI) |
52/0 |
بیشتر از05/0 |
برازش مطلوب |
با توجه به نتایج مندرج در شکل 2 و جدول 5 که نشان دهنده این است که همه بارعاملی گویهها و عاملها بیش از 3/0 است و معنادار بودن هر سه شاخص برازش مطلق، تطبیقی و مقتصد است، میتوان نتیجه گرفت که مدل حکمرانی ورزش همگانی در ایران تایید شده و مدل مزبور از برازش مطلوبی برخوردار است.
بحث و نتیجه گیری
هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل حکمرانی توسعه ورزش همگانی در ایران بود. یافتههای پژوهش نشان داد اولین عامل موثر در مدل حکمرانی ورزش همگانی در ایران عامل دولت است که نتایج پژوهش حاضر با یافتههای مطالعات «کمیسیون ورزشی استرالیا» (2012)، ادی (2014) و کالینز (2017) که در مدل حکمرانی ترسیم شده برای کشورهای مختلف از عوامل ترکیب مدیریتی، شناسایی همه بازیگران در حمکرانی ورزش استفاده کرده بودند، همخوانی دارد. حکمرانی مناسب برای توسعه ورزش همگانی در کشور مستلزم توجه مسئولان بلند پایه کشور در سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه است. برای تحقق اهداف توسعه ورزش همگانی ضروری است در بخش حکمرانی، بالاترین مقام اجرایی کشور در رأس شورای ورزش همگانی کشور قرار گیرد. در صورت تحقق چنین رویکردی میتوان به منظور استفاده حداکثری از توان نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تدوین قوانین الزامآور و همچنین حضور نمایندگان قوه قضائیه به منظور نظارت و پیگری قضائی قوانین مصوب شده در نهادهای ذینفع در ورزش همگانی استفاده حداکثری برد. در چنین شرایطی میتوان انتظار داشت که در شورای ورزش همگانی تصمیمات الزام آور برای ارتقای ساختار تشکیلاتی ورزش همگانی کشور اتخاذ شود. از اینرو توصیه میشود مدیران وزارت ورزش و جوانان تمهیدات لازم برای تشکیل «شورای ورزش همگانی» را با حضور روسای سه قوه مجریه، مقننه و قضایی فراهم آورند.
نتایج پژوهش نشان داد دومین عامل موثر در مدل حکمرانی ورزش همگانی، عامل برنامهریزی است که نتایج این پژوهش باید یافتههای کمیسیون ورزش استرالیا (2012)، ادی (2014)، هال (2014)، اندروز و همکاران (2016)، سارل (2016) و کالنیز (2017) که به عامل برنامهریزی، تصمیمگیری و ایجاد نظام ارزیابی کارا در مدل حکمرانی ورزش کشورهای مختلف اشاره داشتند، همسوست. به طور طبیعی در هر حوزهای به طور عام و در حوزه ورزش و ورزش همگانی بهطور خاص ضروری است برنامههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت تدوین شود. در این راستا حکمرانی مناسب در ورزش همگانی کشور نیازمند تدوین یک برنامه راهبردی علمی با مشارکت حداکثری متخصصان مدیریت ورزشی و ورزش همگانی است که در آن برنامهها و جهتگیریهای بلند مدت ورزش همگانی مشخص باشد. در صورتی که متولیان ورزش همگانی در تدوین برنامه توسعه ورزش همگانی مشارکت داشته باشند، به دلیل مشارکت در تدوین مراحل مختلف برنامه، نسبت به اجرای آن نیز متعهد خواهند شد. همچنین در صورت توافق و تعهد بر برنامه راهبردی ورزش همگانی کشور، برای تحقق اهداف بلند مدت هر نهاد ورزشی ذینفع در ورزش همگانی مانند معاونت فرهنگی و ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان، فدراسیونهای ورزش همگانی و ورزش روستایی و عشایری و سایر فدراسیونهای تحت مدیریت معاونت فرهنگی و ورزش همگانی، مدیران شهرداریهای استان ها، مدیران ورزش بخشهای مختلف نیروهای مسلح و مدیران ورزش وزراتخانهها و دستگاه های دولتی به طور طبیعی نسبت به تدوین برنامههای میان مدت و کوتاه مدت اقدام خواهند کرد. همچنین با چنین رویکردی، تصمیمات اتخاذ شده در حوزه ورزش همگانی به سمت همگرایی برای وفاق ملی در توسعه ورزش همگانی سوق پیدا خواهند کرد. از سوی دیگر، در صورت تدوین برنامههای کارآمد برای تحقق و میزان اجرای برنامهها، نظام ارزیابی کارا شکل خواهد گرفت. از اینرو توصیه میشود در وزارت ورزش و جوانان «دبیرخانه شورای ورزش و همگانی» و «اداره تقویم ورزشی» در حوزه ورزش همگانی ایجاد شود تا مصوبات مرتبط با تدوین برنامهها در حوزه ورزش همگانی را جمع آوری و نظارت دقیق بر اجرای آنها را دنبال نماید.
یافتههای پژوهش مبین این است که سومین عامل موثر در مدل حکمرانی ورزش همگانی، عامل قانون است که با یافتههای مهرابی (1396)، درمرکونجیک (2013) و آناباهاب (2018) که در مدل حکمرانی ورزش کشورهای مختلف به عامل قانون و تدوین اساسنامه، قوانین و دستورالعملهای مناسب دست یافته بودند، همخوانی دارد. تشکیل «شورای ورزش همگانی» و همچنین تدوین برنامههای مطلوب در حوزه ورزش همگانی مستلزم الزامات قانونی است. در صورت عدم وجود قوانین شفاف و الزامآور که به تایید مجلس شورای اسلامی نرسیده باشد، عدم تمکین بر مصوبات شورای ورزش همگانی و همچنین عدم اجرای برنامههای تدوین شده قابل پیشبینی است. همچنین توسعه ورزش همگانی علاوه بر قوانین الزامآور تصویب شده در مجلس شورای اسلامی، نیازمند یکسری آیین نامهها، دستورالعملها و بخشنامههایی است که سازمانهای ذینفع بتوانند با متکی بر آنها چارچوب کاری خود را اجرایی کنند. از اینرو توصیه میشود وزارت ورزش و جوانان مصوبات شورای ورزش همگانی را در قالب لایحه ای برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال کند تا پس از تصویب به عنوان یک قانون بالادستی به نهادهای زیربط ابلاغ شود و از الزامات مناسب برای اجرا برخوردار باشد. همچنین با تشکیل کار گروهها و کمسیونهای مختلف در وزارت ورزش و جوانان که مشارکت حداکثری از متخصصان و نمایندگان همه دستگاه ها در آن وجود داشته باشد، قوانین، آیین نامهها و دستورالعملهای مورد نیاز تهیه و در اختیار همه بخشهای ذینفع در ورزش همگانی قرار گیرد.
یافتههای تحقیق نشان داد چهارمین عامل تاثیرگذار در مدل حکمرانی ورزش همگانی، عامل سازماندهی است که نتایج پژوهش با یافتههای مهرابی (1396)، کمیسیون ورزش استرالیا (2012)، مرکونجیک (2013)، ادی (2014)، اندروز (2016)، آناباهاب (2018) و هال (2014) که به مواردی مانند ساختار و تقسیم کار در مدل حکمرانی ورزش کشورهای مختلف اشاره کرده بودند، همخوانی دارد. یکی از موارد مهمی که در حکمرانی مورد تاکید قرار گرفته است، موضوع ساختار است. وقتی که در ورزش همگانی کشور، ساختار تشکیلاتی منسجم وجود نداشته باشد، تقسیم کار ملی صورت نگرفته باشد و شرح وظایف برای واحدها و نهادها و دستگاه های مختلف ذینفع در ورزش همگانی بهطور علمی و بر مبنای مشارکت همه ذینفعان صورت نگیرد، نمیتوان انتظار توسعه ورزش همگانی را در کشور داشت. در اینراستا توصیه میشود وزارت ورزش و جوانان بهعنوان متولی اصلی ورزش کشور با سازماندهی مناسب ورزش همگانی، نقش، جایگاه و سهم هر یک از دستگاه های ذینفع در ورزش همگانی را تعیین و شرح شغل و شرایط احراز شغل مدیران، کارکنان و کارشناسان همه دستگاه ها را تعیین و ابلاغ نماید.
نتایج پژوهش نشان داد پنجمین عامل موثر در مدل حکمرانی ورزش همگانی، عامل اقتصاد و مالی است که با یافته های اندروز و همکاران (2016) که در مدل حکمرانی مطلوب ورزش به مشوقهای مالی و یارانهای دست یافته بودند، همسویی دارد. با توجه به این که اجرای برنامهها و سیاستهای ورزش همگانی به دلیل توجه کمتر رسانههای دیداری و شنیداری از انگیزه کمتری برای سرمایهگذاری و حامیان مالی برخوردار است، نظارت بیشتر دولت، مجلس و قوه قضائیه بر هزینه کرد اعتبارت حوزه ورزش همگانی ضروری می نماید. از سوی دیگر، با توجه به این که هزینه ورزش در سبد بسیاری از خانوادهها به دلیل اهمیت سایر بخشهای زندگی در اولویت قرار ندارد، لازم است که وزارت ورزش و جوانان با ابلاغ بخشنامههای حمایتی هزینههای ورزش همگانی را تا حد ممکن کاهش دهد. همچنین با توجه به این که هزینههای درمان بیماریهای مختلف در کشور تا حد زیادی بالاست، وزارت ورزش و جوانان با همکاری صدا و سیما و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می تواند از طریق فرهنگ سازی مناسب افراد جامعه را برای پیشگیری از هزینههای درمان نسبت به تخصیص بخشی از درآمد خانواده و هزینه آن در ورزش هدایت کنند. بی تردید، با گرایش به ورزش و فعالیتهای بدنی، از میزان کم تحرکی و بیماریهای حاصل از آن کاسته می شود و هزینه درمان خانوارها کاهش می یابد. توصیه میشود وزارت ورزش و جوانان نظارت بیشتری بر هزینه کرد اعتبارات بخش ورزش همگانی فدراسیونهای ورزشی اعمال کند تا این اعتبارات دقیقا در حوزه ورزش همگانی هزینه شوند. همچنین شهرداریها و وزارت ورزش و جوانان و سایر نهادهای و دستگاه های فعال در حوزه ورزش همگانی با اتخاذ تمهیدات لازم نسبت به کاهش هزینه کلاسهای آموزشی به ویژه در مناطق محروم توجه ویژه داشته باشند تا از این طریق انگیزه مشارکت در فعالیتهای ورزشی افزایش یاید.
در بخش دیگری از پژوهش، نتایج نشان داد که ششمین عامل موثر در مدل حکمرانی ورزش همگانی، عامل آموزشی و علمی است که با یافتههای اندورز و همکاران (2016) که در مدل حکمرانی مطلوب به عامل آموزش دست یافته بودند، همسوست. یکی از رویکردهای مهم در هر سازمانی، نظام آموزشی، یادگیری و به روز بودن سازمان است. از سوی دیگر، لازمه انجام فرآیندهای موثر و متفاوت از گذشته، یادگیری و رشد است که این مورد نیز مستلزم آموزش موثر است. پس برای توسعه ورزش همگانی ضروری است در حوزه مدیریتی، اجرایی و فنی، منابع انسانی بالیده ترتیب شود. چنانچه مدیران، کارکنان و مربیان فعال در حوزه ورزش همگانی از دانش و اطلاعات کافی به روز و کارآمد برخوردار باشند، میتوانند با فرآیندهای نوین نقش خود را به طور موثر در توسعه ورزش همگانی ایفا کنند. بنابراین توصیه میشود وزارت ورزش و جوانان و سایر دستگاه های ذینفع در توسعه ورزش همگانی با همکاری دانشکدههای تربیت بدنی نسبت به تربیت متخصصان ورزش همگانی اقدام کنند. همچنین ضروری است که فدراسیونهای ورزشی در برنامههای آموزشی و تربیت مربیان رشتههای ورزشی مختلف نسبت به تربیت و آموزش مربیان همگانی رشتههای ورزشی مربوطه اهتمام لازم را داشته باشند تا آن دسته از ورزشکاران که علاقهمند به فعالیت در ورزش قهرمانی و حرفهای نیستند، از بخش همگانی رشتههای ورزشی مود علاقه خود بهرهمند شوند.
یافتههای پژوهش مبین این است که هفتمین عامل موثر در مدل حکمرانی ورزش همگانی، عامل رسانه است که نتایج پژوهش با یافتههای جرارت (2013)، مرکونجیک (2013) و ادی(2014) که در مدل حکمرانی ورزش به عامل ارتباطات و رسانهها دست یافته بودند، همخوانی دارد. از مهمترین عوامل تاثیر گذار در شناسایی، فرهنگ سازی و تغییر فرآیندهای نادرست در هر جامعه، نقش رسانههای مختلف در آن جامعه است. چنانچه بهترین برنامههای آموزشی و کاری تدوین شود، اما مورد توجه صدا و سیما قرار نگیرد، به احتمال زیاد خیلی از افراد جامعه از آن بیاطلاع خواهند ماند. ضروری است وزارت ورزش و جوانان با مشارکت مجلس شورای اسلامی، قوانین حمایت رسانهای از ورزش همگانی را با همکاری صدا و سیما وضع کند و نقش صدا و سیما در تهیه و پخش برنامههای حمایتی و معرفی جنبههای مختلف ورزش همگانی از صدا و سیما را تعیین و نسبت به اجرای آن الزامات لازم را به عمل آورند. همچنین توصیه میشود برای ایجاد ارتباط مناسب بین سازمانهای متولی ورزش همگانی و مطبوعات، هماهنگی و همکاری لازم با وزارت ارشاد اسلامی بهعمل آید تا روزنامهها و مجلات نیز بخشی از صفحات خود را به ترویج ورزش همگانی اختصاص دهند.
در آخر نتایج پژوهش نشان داد که مدل حکمرانی توسعه ورزش همگانی از برازش مطلوبی برخوردار است که نتایج پژوهش با یافتههای مهرابی (1396)، حسینی و همکاران (1396)، کالنیز (2017)، آناباهاب (2018) و «کمسیون ورزش استرالیا» (2015) همسوست. چنانچه در یک پژوهش علمی مدلی تدوین میشود، سهم هر یک از عاملها مشخص میشود که در پژوهش حاضر نیز چنین اقدامی انجام شد و مشخص شد که به ترتیب عوامل دولت، برنامهریزی، قانون، سازماندهی، اقتصاد و مالی، آموزشی و علمی و رسانهها و ارتباطات بیشترین سهم را دارند. از این رو، با توجه به این که سهم دولت در حکمرانی ورزش همگانی نسبت به سایر عوامل بیشتر است، ضروری است ابتدا دولت و وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی ورزش کشور برای حکمرانی مناسب ورزش همگانی پیشقدم شوند و با تشکیل «شورای ورزش همگانی» با محوریت رئیس جمهور و مشارکت سایر بخشها نسبت به برنامهریزی، تدوین قوانین و مقرارت و تصویب آنها در مجلس شورای اسلامی و همچنین نظارت دقیقتر و مسئولیت پذیرتر قوه قضائیه اقدام کنند. همچنین برای تحقق این امر در جهت سازماندهی و تعریف و تعیین نقش و جایگاه همه دستگاه های ذینفع در حوزه ورزش همگانی اقدام گردد. به علاوه، برای کاراتر شدن اقدامات قبلی با همکاری دانشگاهها و فدراسیونهای ورزشی، آموزشهای لازم از طریق صدا و سیما برای جلب حداکثری افراد جامعه برای مشارکت در ورزش همگانی ارائه شود.
بدین ترتیب، توصیه میشود که مسئولان ورزش کشور برای حکمرانی مناسب در ورزش همگانی از مدل به دست آمده در پژوهش حاضر بهره گیری نمایند.
منابع
- الوانی، سید مهدی. (1388). «حکمرانیخوبشبکه ایازکنشگرانجامعهمدنی». مجله مدیریت توسعه و تحول. 1: صص 1-5.
- الوانی، سید مهدی و علیزاده ثانی، محسن. (1386). «تحلیلی بر کیفیت حکمرانی خوب در ایران». فصلنامه مطالعات مدیریت و بهبود و تحول. 14(53): صص 1-24.
- حسینی، سید مرتضی؛ آقایی، نجف؛ الهی، علیرضا و صفاری، مرجان. (1396). «مطالعه رفتار شهرداری تهران در حوزه ورزش همگانی بر اساس اصول حکمروایی خوب شهری». مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش. 2(16): صص21-36.
- شریفزاده، فتاح و قلیپور، رحمتالله. (1382). «حکمرانی خوب و نقش دولت». فرهنگ مدیریت. 1(4): صص 93-109.
- کشاورز، لقمان. (1396). «چالشهای حکمرانی در توسعه ورزش همگانی». اولین کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی، 13 و 14 دی ماه، دانشگاه صنعتی شریف.
- کشاورز، لقمان و فراهانی، ابوالفضل. (1395). مدیریت سازمانهای ورزشی. چاپ اول، تهران: انتشارات حتمی
- مجتبی اشرفی، غلامرضا. (1375). قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. تهران: گنج دانش
- مهرابی، قاسم. (1396). «طراحی مدل حکمرانی در فدراسیون های ورزشی». رساله دکتری، مدیریت ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران.
- Andrews, M., Hay, R, & Myers, J. )2010(. “Can Governance Indicators Make Sense? Towards a New Approach to Sector-Specific Measures of Governance”. Oxford Development Studies, Vol. 38 (4), pp: 391-410.
- Andrews, M., Russell, S., Barrios, D. (2016). “Governance and the Challenge of Development through Sports: A Framework for Action, International Centre for Sports Security”. Harvard college, pp: 1- 38.
- Anubhab, S. (2017). “In pursuit of good governance in Indian sport”. Journal of world sports law report, pp: 1-4.
- Cafferata, R. (2004). “Governance and Management in the Business of Sport Symphonia”. Emerging Issues in Management (www.unimib.it/symphonya), n. 2, pp. 5-25.
- Collins, P. (2017). “Nine steps to effective governance”. Sport New Zealand, third edition, pp: 47-53.
- Eddie, T. C. L. (2014). “The Roles of Governance in Sport Organizations”. Journal of Power, Politics & Governance, 2(2): 19-31.
- Fukuyama, F. (2013). “What Is Governance?”. Governance an International Journal of Policy, Administration and Institutions, 26(3): 247-368.
- Geeraert, A. (2013). “The governance agenda and its relevance for sport: introducing the four dimensions of the AGGIS sports governance observer”. The conference of Action for Good Governance in International Sports Organizations, Danish Institute for Sports Studies, pp: 9-21.
- Haque, M. S. (1996). “The Intellectual Crisis in Public Administration in the Current of Privatization”. Administration & Society 27(4), pp: 510-536.
- Heinrich, C., and Lynn, J. (2000). “Governance and Performance: New Perspective, Washington D. C.”. Georgetown University Press, PP: 68–108.
- Houlihan, B. (2013). “Accountability and good governance, the conference of Action for Good Governance in International Sports Organizations”. Danish Institute for Sports Studies, pp: 22-24.
- Hull, D. (2014). “Governance models for sport across the UK and Ireland, Northern Ireland Assembly”. Research and Information Service, pp: 1-15
- Mrkonjic, M. (2013). “Sports organizations, autonomy and good governance the conference of Action for Good Governance in International Sports Organizations”. Danish Institute for Sports Studies, pp: 133-150.
- Mull, R., Bayless. F., Kathryn. G, Jamieson, L. (2005). “Recreational Sport Management”. 3rd ed, Australia, Human Kinetics.pp:45-46.
- Sorrell, M. (2016). “Implementing good governance principles in sport organizations a painful obligation, or a platform for growth”. A white paper from, April, Burson-Marsteller / TSE Consulting, pp: 1-18.
- The Australian Sports Commission (2012). “Sports Governance Principles”. Available at the website: https://www.ausport.gov.au.pp: 1-15.
- The Australian Sports Commission (2015). “Mandatory Sports Governance Principles”. Available at the website: http://www.triathlon.org.au., pp; 1-10.