نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی، واحددهاقان، دانشگاهآزاداسلامی،دهاقان، ایران(نویسنده مسئول)E-mail: E.azadeh49@gmail.com

2 استاد تمام،گروهجامعهشناسی،واحدعلوموتحقیقات،دانشگاهآزاداسلامی،تهران،ایران

3 دانشیار، گروهجامعهشناسی، واحددهاقان،دانشگاهآزاداسلامی، دهاقان، ایران

چکیده

جامعه جدید همواره در حال تغییر است و تغییرات پرشتاب از ویژگی‌‌‌‌های این جامعه است. این تغییرات لزوم دگرگونی در سیاست‌گذاری­ها و بهنگام‌سازی آن‌ها را خاطرنشان می‌کند، چرا که زمینه اجتماعی و فرهنگی در دوران جدید با سرعت بالایی تغییر می­کند. از این رو لازم است تا سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و اجتماعی نیز نسبت به این تغییرات، انطباق‌‌پذیری لازم را داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت­های سه نسل انقلاب اسلامی نسبت به ارزش‌های (ویژگی­های) اجتماعی، اقتصادی و سیاسی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. بعد از تدوین اهداف و سوالات پژوهش، پرسشنامه­ای حاوی 61 سؤال تهیه و در میان جامعه آماری توزیع گردید. در تدوین سؤالات پرسشنامه، از مولفه­هایی استفاده شد که ضمن پوشش مبانی نظری تحقیق، با فضای کلی حاکم بر موضوع مورد مطالعه مطابقت داشته باشند. برای بررسی روایی پرسشنامه، از روش اعتبار محتوا استفاده گردید. برای محاسبه پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ بهره گیری شد و پایایی پرسشنامه بسیار مطلوب به دست آمد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان تهرانی متعلق به سه نسل انقلاب در سال 1399 بودند. شیوه نمونه گیری در این تحقیق نمونه گیری تصادفی ساده بود. پس از اطمینان از روایی و پایایی مقیاس‌های طراحی شده براساس محاسبات انجام شده، پرسشنامه‌ها در نمونه‌ای به حجم 450  نفر (برای هر نسل 150 پرسشنامه) توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده­های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد و نرم افزار مورد استفاده SPSS نسخه 25 بود.
ارزش ها و مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است. نسل سوم در ارزش­های اقتصادی متفاوت از نسل­های دوم و اول است. نسل سوم و نسل دوم در ارزش­های اجتماعی متفاوت از نسل اول هستند. ارزش­های فرهنگی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Differences between the Three Generations of the Islamic Revolution Regarding Social, Economic and Political Values

نویسندگان [English]

  • Esfandiar Azadeh 1
  • Mehrdad Navabakhsh 2
  • Mansour Mansour 3

1 Ph.D.Student in Sociology,Dehaghan branch, Islamic Azad University, Dehaghan, Iran

2 Ph.D., Full Professor, Department ofSociology,Science and ResearchBranch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

3 Ph.D., Associate Professor,Department ofSociology,Islamic Azad University, Dehaghan, Iran

چکیده [English]

The new society is constantly changing and rapid changes are a feature of this society. These changes highlight the need for policy change and updating. Since the social and cultural context is changing rapidly in the new era, it is necessary for cultural and social policies to have the necessary adaptability to these changes. Therefore, the study is to investigate the differences between the three generations of the Islamic Revolution regarding social, economic and political values. The study is an applied research in terms of purpose, and is descriptive-survey in terms of method. After setting the goals and questions of the research, a questionnaire consisting of 61 questions was prepared and distributed among the statistical population. In compiling the questionnaire questions, items were used that, while covering the theoretical foundations of the research, correspond to the general atmosphere of the subject under study. Content validity method was used to check the validity of the questionnaire. Cronbach's alpha coefficient was used to calculate the reliability and the reliability of the questionnaire was evaluated as very desirable. The statistical population of the study was all Tehran citizens belonging to three generations of the revolution in 1399. Sampling method in this study was simple random sampling. After ensuring the validity and reliability of the scales designed based on the calculations, the questionnaires were distributed in a sample of 450 people for each generation of 150 questionnaires. The collected data were analyzed at both descriptive and inferential levels. One-way analysis of variance was used to test the hypotheses. The software used was SPSS version 25.
The results showed that economic, social and political values and demands have a significant difference between the three generations. The third generation is different in economic values from the second and first generations. The third generation and the second generation are different from the first generation in social values. Cultural values differ significantly between the three generations.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key Words: Generation
  • Generational Difference
  • Generation Gap
  • Political Values
  • Social Values and Values of the Islamic Revolution

بررسی تفاوت­های سه نسل انقلاب اسلامی نسبت به ارزش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی

اسفندیار آزاده[1]

مهردادنوابخش[2]

منصور حقیقتیان[3]

 

تاریخ دریافت مقاله: 9/9/1399

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:27/10/1399

 

 

 

 

مقدمه

آنچه امروز توجه اهل نظر و کارشناسان مسائل اجتماعی را به خود جلب کرده است، بروز فاصله میان قشرها و طبقه‌های مختلف جامعه است؛ فاصله‌ای که می‌تواند اجزای جامعه را دچار از هم گسیختگی سازد. شاید سخن گفتن از گسست قشرهای جامعه مسئله خوشایندی نباشد، ولی چشم بستن بر روی واقعیت نیز به سرانجامی ناگوارتر خواهد انجامید. بی گمان، انقلابی که در بستر وحدت و همدلی گروه‌های مختلف جامعه به وقوع پیوست، نمی تواند پایداری وپویایی خود را در بستری جز  این حفظ کند (عباسی­اسفجیر، سام و امیریان، 1392: 162).  در واقع، بروز فاصله میان یک طبقه، قشر یا گروه سنی با طبقه، قشر یا گروه سنی دیگر را «گسست» می‌گویند. این فاصله می‌تواند یک نوع فاصله فکری، فرهنگی، ایدئولوژیکی، روحی و عاطفی، فیزیکی، جغرافیایی و یا تفاوت در شرایط و سطح زندگی افراد باشد. البته، گسست نسل­ها و پدیده ایجاد فاصله فکری و فرهنگی میان پدران و فرزندان، رویدادی نیست که به مقطع زمانی امروز و در موقعیت سیاسی ـ جغرافیایی انقلاب اسلامی منحصر باشد، بلکه با نگاهی به تاریخ شاهد شمار زیادی از این نوع گسست در حیات بشر هستیم؛ چنان که تفاوت در جهان بینی، دیدگاه ها، منش و سلوک حضرت آدم و پسرش قابیل، تا اندازه ای بود که قابیل حتی نتوانست برادرش را برتابد (خواجه‌پور، 1396: 12).

نسل‌‌های مختلف موقعیت‌ها، رویدادها و وضعیت‌های مختلفی را تجربه می‌کنند و از این روست که ابژه‌‌های نسلی خویش را دارند (آلبرتینی[4]، مانتووانی[5] و گاسپرونی[6]، 2019: 1694). به ویژه رخدادهای مهم اجتماعی و اقتصادی مانند جنگ، انقلاب و ... تفاوت‌‌های نسلی را تشدید می‌کند؛ چرا که این رخدادها کلیت حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه را متأثر می‌سازند و نسل‌هایی که آن‌ها را تجربه می‌کنند در نوع نگرش، گرایش و الگوهای تفسیری با نسل‌ها پیش و پس خود تفاوت جدی پیدا می‌کنند. ایران نیز در دهه‌‌‌های معاصر رخدادهای مهمی را تجربه کرده که تجربه زیستی متفاوتی را برای نسل‌‌های مختلف آن رقم زده است. مدرنیزاسیون، شهری‌شدن، انقلاب، جنگ، جهانی‌شدن، مصرف‌گرایی و ... فرایندهای مهمی بودند که نسل‌‌های مختلف تجربه‌های متفاوتی از آن‌ها داشته‌اند؛ از این‌رو، بخشی از تفاوت‌های نسلی را می‌توان براساس این تجربه‌های متفاوت توضیح داد (حسینی بیوکی و جوکا، 1398: 20). گسست فکری، فرهنگی، روحی و عاطفی میان نسل جدید انقلاب با نسل پیش از آن، می تواند به عنوان خطری جدی انقلاب را تهدید کند. بنابراین، نباید این امر از نظرها پنهان بماند. پدیده جوانی معمولاً با شاخصه هایی همچون: نوگرایی، آرمان گرایی، نشاط و هیجان و کم تجربگی شناخته می شود. نسل اول انقلاب نیز با داشتن همین ویژگی ها به پاخاست که البته پیوند محکم جوانان انقلابی در دهه­های 50 و 60 با دیگر گروه های جامعه به ویژه حوزه و دانشگاه، کم تجربگی آنان را جبران می کرد. نسل اول انقلاب، آرمانگرا است و برای ایجاد حکومتی بر مبنای اندیشه های اسلامی قیام کرده است. او به ایدئولوژی اسلامی شیعی و مکتبی که ولایت فقیه با اجتهاد در دین را باز می‌تاباند، مؤمن است، به آرمان و مکتبش متعهد است و با شور و نشاط وصف ناپذیری برای حفظ انقلابش می‌کوشد (آزاده، 1399: 2).

به صورت طبیعی، هیچ نسلی، آیینه تمام نمای آرمان‌های نسل قبل و به ویژه انعکاس دهنده خصلت‌ها و منش‌های آنها نیست. هر نسلی، شرایط و خصوصیات روانی- اجتماعی خاص خودش را دارد که قطعاً جنبه‌های مثبت و منفی را در برمی گیرد (رستگار و گلشنی خجسته، 1395). تحول، اقتضا دارد که نسل جدید، در منش، خصلت و بینش، تابلوی نسل قبل نباشد- به ویژه با توجه به این که سرعت تحولات، در تمامی عرصه‌های زندگی بشری، شتاب فزاینده و رو به تزایدی پیدا کرده است. از این رو، تفاوت نسل‌ها، بیشتر از گذشته احساس می‌شود. حالت مخاطره آمیز این وضعیت، شکاف و گسست نسلی است که به معنای دور شدن تدریجی دو یا سه نسل پیاپی از یکدیگر است از حیث جغرافیایی، عاطفی، فکری و ارزشی، وضعیت جدیدی را ایجاد می‌کند که در اصطلاح، «گسست نسل‌ها» نامیده می‌شود. در این وضعیت، اغلب نوجوانان و جوانان می‌کوشند تا آخرین پیوندهای وابستگی خود را از والدین یا نسل بالغ بگسلند و در این راه، به گردن کشی و طغیان گری می‌پردازند. مجموعه تفاوت های میان این دو نسل عبارت اند از:

1- تفاوت در آرمان‌ها و هدف‌های دونسل؛ 2- تفاوت در مفاهیم دو نسل؛ 3- تفاوت در الگویابی و گروه‌های مرجع؛ 4- تفاوت در اصطلاحات روزمره دو نسل؛ 5- تفاوت در ظاهر، پوشش و نوع سخن گفتن در میان دو نسل؛ 6-تفاوت در انتظار از زندگی و به تبع آن تفاوت در سبک زندگی.

همین تفاوت ها و ویژگی‌هاست که نوعی ماهیت جدید، تازه و متفاوت از نسل‌های گذشته را برای نسل جدید ایجاد می نماید. در شکل گیری این فاصله و تفاوت میان نسل ها، عوامل گوناگونی نقش دارند که برخی نظیر اقتضائات سنی، طبیعی و برخی ناشی از شرایط خاص جامعه و جهان کنونی است (ریسی و فراشبندی، 1396).

نسل اول و دوم در فضایی متولد شده‌اند که آرمان‌های انقلابی‌گری و چپِ سوسیالیستی غلبه داشت، در حالی که نسل سوم در فضای ارتباطات مدرن و فروپاشی بلوک شرقی و پیشروی سیاست‌‌های نئولیبرالیسم اقتصادی- فرهنگی رشد کرده‌‌اند. نسل اول و دوم انقلاب، آرمان‌‌خواه و تاحدود زیادی شعارزده بودند، در حالی که نسل سوم آرمان‌‌هایشان محدود و غرق در ارتباطات مجازی و لذت‌های مادی- فناوری هستند. بنابراین شناخت باروها، ارزش‌‌ها و جهان‌بینی‌های هر نسل دارای اهمیت است. باید دقت نمود ابتدا هر نسلی با ویژگی خاص زمانی خویش شکل می‌‌گیرد و از آنجایی که زمان در گذر- است و متوقف نمی شود، فاصله نسلی نیز هم چنان ادامه پیدا می کند؛ و‌لی هر دوره به شیوه و اندازه خاص خودش. بنابراین با پذیرش فاصله نسلی بین نسل‌‌‌‌های انقلاب باید اذعان داشت که گاه تغییرات اجتماعی- فرهنگی طوری شتاب می گیرند که فاصله نسلی را شدت می بخشند و از حالت معقول و طبیعی خود خارج می‌کنند. ‌به نظر می‌‌رسد سه نسل انقلاب اسلامی تفاوت‌های اساسی در حهان‌بینی، باورها و ارزش‌ها دارند که این موضوع باعث می‌شود که در میزان پایبندی به اهداف و آرمان‌های انقلاب و حتی ملی‌گرایی ایرانی تفاوت‌های فاحشی با هم داشته باشد- این تفاوت‌‌ها می‌تواند تهدید عمده‌ای برای جامعه تلقی شود. باید دقت نمود که حاکمیت از سی سال پیش تاکنون نیز بیشتر تریبون نسل‌‌های اول و دوم انقلاب اسلامی بوده و نتوانسته ارزش‌ها و نیازهای متفاوت نسل سوم انقلاب را به درستی برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری نماید. بنابراین به نظر می‌رسد در پدیده شکاف یا گسست نسلی ما شاهد دورشدن نسل سوم انقلاب از دو نسل قبلی و حاکمیت هستیم. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به پرسش زیر است:

 چه تفاوتی در بین نسل ها بر اساس ارزش های انقلاب اسلامی وجود دارد؟

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش

نسل

در میان علمای علوم اجتماعی هنوز وفاق کافی در مورد معنای نسل[7]  وجود ندارد. به نظر هیوز، هر نسل بر پایه تجربیاتی که افرادش در آن شریک بوده‌اند، حد و مرزی از خود به دست می‌دهد و در واقع خوشه‌ای حول محور این گونه تجربه‌ها تشکیل ­می‌شود. بنابراین کسانی که با افراد پانزده سال از خودشان بزرگتر در رویدادهای روانی تعیین کننده شریک بوده‌اند، ممکن است خود را به این افراد نزدیکتر احساس کنند تا به افرادی که سنشان فقط اندکی از آنان کمتر است ولی به آن حوادث ارتباطی نداشته‌اند (بابایی­فرد و روحی، 1395: 36). مورخان، انسان شناسان و جامعه شناسان اصطلاح نسل را به کار می‌برند تا مقطع زمانی متعلق به زندگی معاصران را برسانند. بنابراین هنگامی که درتاریخ از نسل‌ها سخن می‌رود منظور از نسل، فاصله بین تولد پدران و مادران و تولد فرزندان آنهاست که معمولاً 30 سال در نظر گرفته می‌شود. یعنی سه نسل در یک قرن. انسان شناسان نسل را هنگامی به این معنی به کار می‌برند که بخواهند نسب نامه‌ها را برای محاسبه تاریخ‌های وقایع سنتی به کار گیرند و جامعه شناسان هنگامی که بخواهند در تحلیل آماری، جمعیت یک برهه زمانی را نشان دهند. از این نظر در مجموع می‌توان گفت نسل عبارت است از: فاصله زمانی بین تولد اعضایی از جامعه که همزمان زاده شده‌اند و تولد فرزندان آنها که جامعه شناسان آن را از لحاظ آماری دوره‌ معینی فرض می‌کنند که معمولاً 30 سال است (بهیان و غیائی­راوری، 1397: 66).

به عقیده مانهایم، منظور از نسل در مفهوم اجتماعی آن داشتن جایگاه مشترک از بعد تاریخی تحول است. بنابراین، نسل موید وقایع تاریخی مشترک میان افراد است که در دوره‌های معینی رخ داده و سبب اشتراک در تجارب و آگاهی‌های آنان شده است. در جمعیت‌شناسی، «نسل» به گروهی از افراد اطلاق می‌شود که مرحله‌ای از حیات را با یکدیگر آغاز کرده یا پایان داده باشند؛ گروهی که در یک زمان فارغ‌التحصیل می‌شوند، گروهی که در یک زمان بالنسبه نزدیک به هم به دنیا آمده یا ازدواج کرده‌اند. در جایی دیگر نسل این گونه تعریف شده است: «گروهی از افراد که در فاصله زمانی معینی به دنیا آمده‌اند و موقعیت‌های تاریخی خاص و علایق خاص در سطح فردی و سیستمی، آن‌ها را از هم تفکیک می‌کند» (لی[8] و یونگمی[9]، 2019: 44).

تفاوت نسلی

از دیدگاه روان شناختی و جامعه شناختی، تحول، اقتضا دارد که نسل جدید در منش، خصلت و بینش، تابلوی نسل قبل نباشد؛ به ویژه با توجه به این که سرعت تحولات، در تمامی عرصه‌های زندگی بشری، شتاب فزاینده و رو به تزایدی پیدا کرده است (مستیفی[10]، آرنینک[11] و اوتن[12]، 2019: 429). از این رو، تفاوت نسل‌ها، بیشتر از گذشته احساس می‌شود. حالت مخاطره آمیز این وضعیت، شکاف و گسست نسلی است که به معنای دور شدن تدریجی دو یا سه نسل پیاپی از یکدیگر از حیث جغرافیایی، عاطفی، فکری و ارزشی می باشد و وضعیت جدیدی را ایجاد می‌کند که در اصطلاح، «گسست نسل‌ها» نامیده می‌شود (یوسفی­مقدم و ذکایی، 1396: 53). در این وضعیت، اغلب نوجوانان و جوانان می‌کوشند تا آخرین پیوندهای وابستگی خود را از والدین یا نسل بالغ بگسلند و در این راه، به گردن کشی و طغیان گری می‌پردازند. بر روی یک لوح سنگی که از تمدن‌های قدیم به دست آمده، نوشته شده است: «نسل جوان ما، نسلی نظام گسیخته است؛ نظام گسیخته عمل می‌کند و این مسئله ممکن است که تمدن ما را بر باد دهد». اصطلاح «تفاوت نسلی» به معنای اختلافی طبیعی در باورها، ارزش‌ها و هنجارهای میان نسل‌ها شناخته می‌شود (رانی[13] و ساموئل[14]، 2016: 1696). این مفهوم بیش از هر چیز اشاره به جنبه‌های روان‌شناختی هر نسل دارد که همواره وجود دارد و در شکل عدم انطباق کامل جوانب رفتاری، اخلاقی، روانی و اجتماعی کنش‌های نسل جدید در مقابل نسل قبلی مشاهده می‌شود. در هر حال، ارزش‌ها حلقه‌ اتصال فرهنگ هر قوم و ملتی با نسل آینده هستند و غفلت از این مهم می‌تواند جوامع را با بحران هویت مواجه کند (سلیمان‌زاده و همکاران، 1396: 49).

شکاف نسلی

مفهوم شکاف در جامعه شناسی به آن دسته از تمایزات و تفاوت های پایداری اشاره دارد که در جریان تقابل های سیاسی- اجتماعی بروز می کند که اصلی‌ترین صورت آن، شکاف زندگی مدرن و سنتی است. یکی از مهم ترین ویژگی های شیوه‌ زندگی جدید، شورش بر ضد هر چیزی است که از نظر جوانان سنت تلقی شده باشد. گریز از سنت باعث ایجاد پدیده ای موسوم به شکاف بین نسل ها شده است (گوگوشویلی[15]، 2017: 60). شکاف نسلی به معنی وجود تفاوت های دانشی، گرایشی و رفتاری بین دو نسل با وجود پیوستگی های کلان متاثر از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است. فرزندان در مقایسه با افراد پیر و میانسال با وجود این که دریک فضای  فرهنگی زندگی می کنند، اما اطلاعات، گرایش ها ورفتارهای متفاوتی دارند. شکاف نسلی هنگامی محقق می شود که واحدهای نسلی شکل بگیرد. کارل مانهایم نیروی جدیدی را که دارای موقعیت های جدید و تجربیات متفاوت باشد، زمینه ساز شکل گیری واحدهای نسلی می­داند (پریتیش[16]، 2019: 10).

تعارض نسلی

 وقتی منابع هویتی نسلی تقویت کننده یکدیگر نباشند و پیوستگی نسلی را به دنبال نداشته باشند، زمینه برای ظهور و بروز تعارض نسلی فراهم می گردد؛ به گونه ای که اعضای جامعه وضعیت هویت خود را در نفی و تعارض با گذشتگان خود می بینند. تعارض میان نسل ها زمانی به وجود می آید که تحولاتی روبنایی درجامعه ایجاد شود. منظور از تحولات روبنایی، تحولات اجتماعی و سیاسی در مقابل تحولات فکری و اندیشه ای است. تعارض نسل­ها در مظاهر فرهنگی و سلوک اجتماعی میان قشرهای مختلف جامعه، به ویژه میان نسل جدید و قدیم رخ می­دهد (کامالیا[17]، ایندارتونو[18] و رابیتوتول[19]، 2019: 19).

گسست نسلی

 دور شدن تدریجی دو یا سه نسل پیاپی از یکدیگر از حیث جغرافیایی، عاطفی، فکری و ارزشی، وضعیت جدیدی را ایجاد می‌کند که اصطلاحاً «گسست نسلی» نامیده می‌شود (لیم[20] و کیم[21]، 2019: 105).

پیوند نسلی: در فرهنگ جامعه‌شناسی، اغلب از واژه «همبستگی» استفاده شده است نه پیوند. به هر حال همبستگی در میان جامعه‌شناسان برای اشاره به صف‌بندی نزدیک اجزای یک جمع به موازات اصطلاح رایج‌تر «یگانگی» به کار می‌رود (بگلسجیک[22]، ماریکو[23] و میلیونیس[24]، 2017: 154).

 دیدگاه­های مربوط به شکاف نسلی در ایران

درباره وجود یا عدم شکاف نسلی در ایران و عوامل موثر بر آن دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. این دیدگاه ها را می توان در چهار دسته تقسیم کرد:

1-دیدگاه اول: عده ای از متفکران اجتماعی معتقدند در ایران شکاف نسلی وجود دارد و به تدریج شدیدتر هم می شود (آقا جاری، 1382؛ فیرحی، 1382؛ قادری، 1382 و سریع القلم، 1382). معتقدان به شکاف نسلی به دو دسته تقسیم می شوند: 1- بد بین به شکاف نسلی؛ 2- خوش بین به شکاف نسلی. دسته اول، متاثر از ارزش های انقلاب اند و این شکاف را موجب بحران هویت و گسست جوانان از تاریخ و فرهنگ دینی و ملی خودی ارزیابی می کنند و دسته دوم، این شکاف را تحول اساسی و لازم برای جامعه رو به سوی آینده می دانند (رازقی­نصرآباد و فلاح نژاد، 1397: 12).

2-دیدگاه دوم: دیدگاه کسانی که به تفاوت نسلی و نه شکاف یا گسست نسلی قائل اند. برخی از نظریه پردازان روانشناس و نیز برخی از متفکران اجتماعی و محققان را می توان در این زمره قرار داد. دسته اول، معتقدند تفاوت نسل ها، پدیده ای بیولوژیک است و دسته دوم، معتقدند اگر چه میان نسل جوان با سایر نسل ها تفاوت هایی وجود دارد، اما از آن نمی توان افاده شکاف یا گسست نسلی - به هر حال هر دو دسته، اصطلاح تفاوت نسلی را به کار می برند و نه شکاف نسلی را (همان: 23).

3-دیدگاه سوم: دیدگاه کسانی که مسئله اصلی را گسست فرهنگی می دانند نه گسست نسلی. در این باره گفته شد که شکاف نسلی نه یک مسئله اجتماعی، بلکه مسئله ای بیولوژیک و ناشی ازاقتضای سنی است. اما در عوض، گسست فرهنگی وجود دارد که بر اساس آن اختلاف بین نسل ها نیز توضیح داده می شود. از این نظر، درشرایط گسست فرهنگی، جامعه نه بر اساس سن، بلکه بر اساس دو نوع رویکرد سنتی و جدید به دو گروه تقسیم می شود و در هر گروه پیر وجوان در کنار هم قرار دارند. شاید دلیل کثرت بیشتر جوانان در یکی از این گروه ها، توأم شدن گسست فرهنگی و گسست نسلی باشد (سلیمان‌زاده و همکاران، 1396: 51).

4-دیدگاه چهارم: عده­ای از متفکران اجتماعی با بیم و امید به پدیده شکاف نسلی نظر دارند و معتقدند شرایط فعلی اگر درست مدیریت نشود، پتانسیل گسترش تفاوت نسلی تا سر حد شکاف نسلی را دارد. این متفکران با توجه به شرایط انقلاب در ایران و مشکل نسل انقلابی در پافشاری بر ارزش ها و نیز انعطاف پذیری آنان نسبت به تحولات جدید، معتقدند چنانچه این انعطاف پذیری تداوم یابد، پدیده گسست نسلی اتفاق خواهد افتاد. این گروه نمی توانند به وجود یا عدم قطعی شکاف یا گسست نسلی رای دهند، اما با تناظر شرایط ایران و انقلاب های اجتماعی دیگر احتمال وقوع شکاف نسلی را در شرایط تداوم انعطاف ناپذیری حاکمان و نسل انقلاب می­دهند  (رستگار و گلشنی خجسته، 1395: 25).

جدول 1: پیشینه پژوهش (خلاصه پژوهش­های انجام شده در داخل کشور)

ردیف

محقق/محققان/سال

عنوان

نتیجه

1

حسینی بیوکی و جوکار (1398)

تفاوت شکاف بین نسلی در ارزش‌ها میان نوجوانان و والدین دو شهر تهران و یزد

سنتی و مدرنیته بودن جامعه در میزان شکاف بین نسلی تاثیری ندارد.

2

علی پور و همکاران (1398)

سنجش میزان مرجعیت گرایی دینی و خوداتکایی دینی (مطالعه دو نسل پس از انقلاب اسلامی:گروه های سنی 15 تا 30 و 50 تا 65 سال)

نسل اولیه بعد از انقلاب، مرجعیت گرایی بیشتری در امور دینی داشته و نسل کنونی مرجعیت گرایی کمتر و خوداتکایی بیشتری در امور دینی دارد.

3

محمدی ترکمانی و همکاران (1398)

شناسایی و مقایسه ارزش‌ها و تجارب ورزشی بین نسل‌های ایرانی

تجارب مثبت ورزش در نسل‌های سوم و چهارم و تجارب منفی آن در نسل‌های اول و دوم پررنگ‌تر بودند.

4

رازقی نصرآباد و فلاح نژاد (1397)

بررسی تفاوت‌های نسلی ارزش‌های اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن( مورد مطالعه: شهر قدیم هشتگرد)

تفاوت آماری معنی داری در ابعاد مختلف نظام ارزشی نسل‌های مختلف وجود دارد و گرایش نسل جوان به ارزش‌های سنتی کاهش یافته است.

5

نعیمی و حامدی (1397)

تبیین جامعه شناختی شکاف نسلی در دینداری جوانان  و والدین آنها در شهر گنبد کاووس

در بین عوامل مؤثر بر ایجاد شکاف نسلی نیز متغیرهای میزان تمایل به همسانی شناختی مسائل دنیوی و دینی و کارکرد ارزش های مذهبی در بقای دیگر نهادها دارای تأثیر معنادار و احساس امنیت دارای عدم تأثیر شناخته شدند.

6

عظیمی دولت آبادی و عسگری (1397)

نگرش سلسله‌مراتبی به ارزش‌های سیاسی انقلاب اسلامی در بین دو نسل والدین و فرزندان

در بین والدین بیشترین میزان نگرش مثبت مربوط به بعد استقلال و بیشترین میزان نگرش منفی مربوط به بعد آزادی و همچنین در بین فرزندان آن‌ها بیشترین میزان نگرش مثبت مربوط به بعد استقلال و بیشترین میزان نگرش منفی مربوط به ابعاد آزادی و پیوند دین و سیاست بوده است.

7

افچنگی و زرقی (1396)

نگاهی به مبحث شکاف نسل‌ها از نگاه آموزه‌های اسلامی

تمام ویژگی‌های یک نسل قابل انتقال به نسل بعد نیست و تعصب بر این انتقال کار صحیحی نیست. البته برخی ویژگی‌ها مثل احترام به بزرگتر، حیا و عفت، غیرت و... باید به نسل های جدید انتقال یابد.

8

خواجه پور (1396)

گسست نسلی، تعارض بین جوانان، خانواده و فرهنگ

علی رغم تنوع بین نسلی، سازه همدلی بین نسلی باید در میان نسل‌ها در جامعه ارتقا یابد.

جدول 2: پیشینه پژوهش (خلاصه پژوهش­های انجام شده در خارج کشور)

ردیف

محقق/ محققان/ سال

عنوان

نتیجه

1

یانگ و همکاران (2020)

سه نسل در تعطیلات: بررسی تأثیر ارزش های نئو کنفوسیوس در تصمیم گیری چندجانبه در مورد تعطیلات خانوادگی در کره

ارزش‌های نئو کنفوسیوسیایی بر تعطیلات خانوادگی نسل‌ها تأثیر معناداری دارد.

2

تیتکو و همکاران (2020)

ارزش‌های کارمندان جوان: ادراک نسل

امروزه ارزش‌های اساسی برای کارکنان جوان ارزش های مرتبط با صفت شخصیت است.

3

آماه و همکاران (2020)

رسیدگی به تنوع در اخلاق کار و ارزش‌های نسلی در نیجریه

اختلافات نسلی در اخلاق کار وجود دارد.

4

موخا و همکاران (2020)

هویت اقتصادی نسل های مختلف روس

هویت اقتصادی نسل های مختلف روسی تحت تأثیر دگرگونی ارزشی قرار گرفته است. اغلب نسل جوان در روسیه مادی­گرا، فردگرا و خودتعیین شده اند- برخلاف نسل قدیم که در معاملات اقتصادی بیشتر بر رفاقت و دوستی و کمک و همکاری تاکید داشتند.

5

محمود و همکاران (2020)

تناسخ مجدد انگیزه شغلی: هزاره‌ها در مقابل نسل‌های قدیمی

بین ارزش ها در هزاره‌ها و نسل‌های قدیمی تفاوت معناداری وجود دارد.

6

سوهونن و کارهونن (2019)

میرات بین نسلی آموزش عالی والدین: شواهدی از تغییر در دسترسی به دانشگاه

برای فرزندان والدینی که تحت‌تاثیر تغییرات در دسترس‌پذیری دانشگاه قرار دارند، اثرات سرریز مثبت قوی اطرافیان والدین از سن تحصیل فرزندان وجود دارد.

7

ماسفتی و همکاران (2019)

خانواده‌های سه نسل و سلامت روان کودکان در کشورهای اروپایی

اختلاف نظر بین نسل اول و نسل سوم می‌تواند بر سلامت روان کودکان تأثیر منفی بگذارد.

8

ویکس و اسکافرت (2019)

تفاوت‌های نسلی در تعریف کار معنی دار: مطالعه روش‌های ترکیبی

گروه‌های چند نسلی، معنا در مشاغل خود را متفاوت تعریف می‌کنند و در مورد عدم تمایل به معنی در هر یک از گروه‌های دیگر درک منفی دارند.

9

یان و سی (2019)

بررسی ارزش های شغلی کارگران صنعتی در تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای نسل جدید: پس از دهه 80 و پس از دهه 90

بین ارزش های شغلی نسل جدید با نسل قدیم تفاوت معناداری وجود دارد.

10

آلبرتینی و همکاران (2019)

روابط بین نسلی بین مهاجران در اروپا: نقش اختلافات قومی و مهاجرت

مهاجرت در دورهای مختلف موجب تولد نسل‌های مختلف مهاجران در کشور مقصد شده و تنوع ارزشی و هنجاری مهاجران با تفاوت‌های ارزشی و هنجاری کشور مقصد موجب تفاوت‌های بین نسلی گردیده است.

11

کالمیجن و کرای کمپ (2018)

عوامل مؤثر در جذب فرهنگی در نسل دوم: تجزیه و تحلیل طولی ارزش های ازدواج و رابطه جنسی در بین مهاجران مراکش و ترک

ادغام اجتماعی نسل دوم پیش بینی کننده ارزش های لیبرال است نه شاخص های اقتصادی.

12

گوگوشویلی (2017)

تغییر یا استمرار؟ تحرک اجتماعی بین نسلی و انتقال پس از کمونیست

تغییرات قابل ‌توجه و سیستماتیک در تحرک اجتماعی بین‌نسلی در گروه‌های پیش از گذار مشاهده نمی‌شود.

13

تانگ و همکاران (2017)

ارزش‌‌های نسل‌‌های چینی: آیا این ارزش‌ها در محل کار مهم است؟

در بین نسل‌ها هم اختلافات نسلی و هم شباهت‌های نسلی وجود دارد.

14

کارباری و همکاران (2016)

شکاف‌های تولید: تغییر در محیط کار به دلیل متفاوت بودن ارزش‌های نسل

عدم ارتباط و درک بین نسل‌های مختلف ناشی از ارزش‌ها و اهداف متفاوت است.

نتایج حاصل از جمع­بندی پیشینه­ها نشان داد که سنتی یا مدرن بودن جامعه و ارزش­های مترتب بر آن بر شکاف بین­نسلی تاثیر دارد. همچنین تجارب زیسته نسل­های مختلف و ارزش­های آن­ها در جنبه­های مختلف زندگی با همدیگر تفاوت اساسی دارند. بین نگرش والدین و فرزندان در زمینه استقلال، آزادی، دین و سیاست تفاوت­های اساسی دیده می شود. تغییرات ارزشی پدیدآمده در ایران بعد از سال 1368 (دوران بازسازی) شدید بود و موجب افزایش توجه به ارزش­های مادی، سودجوئی و تشدید فردگرایی شد. بین سن و مُدگرایی و سبک زندگی در بین نسل­های مختلف تفاوت معنی­داری وجود دارد. بیشتر جوانان و نوجوانان گرایش به ارزش­های مدرن دارند. بین ارزش­ها و باورهای دینی نسل پدر و مادران و فرزندان تفاوت معنی­داری وجود دارد. اختلاف نسلی در اخلاق کار وجود دارد.

تفاوت مهم پژوهش حاضر با تحقیقات دیگر این است که تفاوت­های بین سه نسل را مورد بررسی قرار می­دهد و بُعد مهم آن، شناخت ویژگی­های این سه نسل انقلاب است. همچنین ارزش­ها و مطالبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سه نسل مورد بررسی قرار می گیرد تا شکاف و تفاوت بین آنها شناخته شود.

در تبیین شکاف بین نسل‌ها آنچنان‌که از ادبیات نظری مطرح شده، بر می‌آید بر عوامل و پارامترهایی در مقیاس‌های کلان، میانی و خرد اشاره شده است. در سطح کلان، تحولات ساختاری حادث شده در حوزه‌های جمعیتی، آموزشی، نظام ارتباطات، شهری‌شدن جامعه، تغییر در نظام اشتغال، تحول در نظام‌های قدرت و گفتمان و غیره و در سطح میانی، تحولاتی که به لحاظ فرآیندهای اجتماعی‌همچون: جامعه‌پذیری، تعلیم و تربیت، قشربندی اجتماعی، ستیز و رقابت، مشارکت و... تحقق پیدا کرده‌اند و نیز در سطح خرد، دگرگونی در ویژگی شخصیتی افراد جامعه به لحاظ نوگرایی، سنت‌شکنی، فردگرایی، حشو ارزشی، بحران هویت، جمع‌گرایی، عام‌گرایی، خاص‌گرایی، قدرت‌گرایی، عقل‌گرایی و... موجب ظهور نوعی تحول کیفی در نسل جدید نسبت به نسل قبلی شده است که خود موجب شکل‌گیری رویکردهای مختلفی در مورد تغییرات نسلی گردیده است. بنابراین پژوهشگرانی که قصد بررسی مسئله شکاف نسلی را دارند، باید هر سه سطح تحلیل (خرد، میانی و کلان) را در مطالعاتشان مورد توجه قرار دهند تا بتوانند به یک تحلیل جامع پیرامون عوامل مؤثر بر شکل­گیری شکاف بین نسلی دست یابند.

روش­شناسی پژوهش

این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش­های گردآوری داده­ها، در زمره پژوهش­های غیر آزمایشی از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه شهروندان تهرانی متعلق به سه نسل انقلاب تشکیل می دهند. این نسل­ها عبارت اند از:

 نسل اول: رهبران و مخالفان انقلاب که جامعه­پذیریشان به سال­های قبل از انقلاب بر می­گردد.

نسل دوم: تابعان نسل اول و حافظان انقلاب و کسانی که انقلاب و جنگ را درک کرده­اند.

نسل سوم و نسل­های پس از آن: کسانی که تحت فرایند جامعه­پذیری پس از انقلاب قرار داشتند به ویژه نسل سوم انقلاب که انقلاب و جنگ را درک نکرده­اند.

طبق آمار موجود، جمعیت شهر تهران نزدیک به 8.700.000  نفر است. در پژوهش حاضر از روش      نمونه گیری تصادفی استفاده شد. حجم نمونه باتوجه به این که جمعیت هر پهنه حالت سیال و تاحدودی نامشخص دارد، با بهره گیری از فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد به تعداد 384 نفر به دست آمد:

 

باتوجه به وجود سه نسل و احتمال خطا در پرسشنامه‌ها،  برای هر نسل 150 پرسشنامه در نظر گرفته شد و مجموعا 450 پرسشنامه در بین سه نسل توزیع گردید. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری داده­ها، پرسشنامه محقق­ساخته بود. پرسشنامه شامل 46 گویه برگرفته از مبانی نظری و پیشینه تجربی تحقیق بود. بعد از تایید روایی صوری گویه­ها، از ضریب لاواشه برای تعیین روایی محتوایی استفاده شد؛ چنان که گویه­ها برای ارزیابی 10 نخبه که اغلب اساتید دانشگاه در رشته جامعه­شناسی بودند، ارسال شد و ضریب توافق به دست آمده به میزان  81/0 نشان از تایید روایی صوری بود- ضریب توافق استاندارد 68/0 است. همچنین ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نشان­دهنده پایا بودن ابزار تحقیق بود.

 

 

جدول 3: ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای هریک از مولفه‌‌های موجود در پرسشنامه

مولفه‌‌های پرسشنامه

ضریب آلفای کرونباخ

ارزش‌ها و مطالبات اقتصادی

84/0

ارزش­ها و مطالبات اجتماعی

79/0

ارزش­ها و مطالبات سیاسی

78/0

کل

89/0

تجزیه و تحلیل داده­ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی، از فراوانی و درصد و در بخش استنباطی برای سنجش تفاوت بین نسل­های مختلف، از تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نرم­افزار مورد استفاده نیز SPSS 25 بود.

یافته­های پژوهش

به منظور توصیف وضعیت مطلوب ارزش­های سه­گانه در بین سه نسل از آزمون تحلیل واریانس یک­طرفه بهره گیری شد. آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که مقدار F برای ارزش­های چهارگانه در وضعیت مطلوب ارزش­ها به طور کلی در سطح خطای 05/0 معنی‌‌دار است. بنابراین ارزش­ها و مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری می باشند.

جدول 4: آزمون تحلیل واریانس بین وضعیت مطلوب ارزش­ها در بین نسل­های سه­گانه

مدل

 

سطح معنی‌داری

F

میانگین مربعات

درجه آزادی

جمع مربعات

وضعیت مطلوب کل ارزش­ها

بین‌گروهی

000/0

218/1447

323/1252

2

646/2504

درون‌گروهی

 

 

865/0

447

697/239

جمع

 

 

865/0

449

343/2744

وضعیت مطلوب ارزش­های اقتصادی

بین‌گروهی

000/0

600/1050

947/643

2

786/2575

درون‌گروهی

 

 

613/0

447

556/168

جمع

 

 

947/643

449

343/2744

وضعیت مطلوب ارزش­های اجتماعی

بین‌گروهی

000/0

886/123

476/1265

2

476/1265

درون‌گروهی

 

 

320/5

447

867/1478

جمع

 

 

476/1265

449

343/2744

وضعیت مطلوب ارزش­های سیاسی

بین‌گروهی

000/0

886/123

476/1265

2

476/1265

درون‌گروهی

 

 

320/5

447

867/1478

جمع

 

 

 

449

343/2744

باتوجه به معنی­دارشدن وضعیت مطلوب ارزش­ها، مقایسه میانگین ارزش­ها در بین نسل­های سه­گانه نیز نشان می­دهد که در وضعیت مطلوب ارزش­ها، نسل سوم با میانگین 14/228 تفاوت محسوسی با نسل­های دوم با میانگین 18/223 و نسل اول با میانگین 75/225 دارد. در وضعیت مطلوب ارزش­های اقتصادی، نسل سوم با میانگین 92/58 نسبت به نسل دوم با میانگین 56/50 و نسل سوم با میانگین 67/53 میانگین بالاتری دارد. میانگین وضعیت مطلوب ارزش­های اجتماعی در نسل سوم 57 در مقایسه با میانگین نسل دوم 79/50 و نسل اول 46/52 است. در وضعیت مطلوب ارزش­های سیاسی نیز نسل سوم با میانگین 093/59 اختلاف شایان توجهی با میانگین نسل دوم (36/54) و نسل اول (58/54) دارد. در مجموع از منظر نسل سوم، ارزش­های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وضعیت مطلوبی ندارند و باید به سمت وضعیت مطلوب حرکت نمایند.

جدول 5: آزمون تحلیل واریانس بین ‌ وضعیت موجود ارزش­ها در بین نسل­های سه­گانه

مدل

 

سطح معنی‌داری

F

میانگین مربعات

درجه آزادی

جمع مربعات

وضعیت موجود کل ارزش­ها

بین‌گروهی

000/0

029/450

029/686

2

029/686

درون‌گروهی

 

 

521/1

447

620/582

جمع

 

 

 

449

649/1268

وضعیت موجود ارزش­های اقتصادی

بین‌گروهی

000/0

287/296

655/795

2

655/795

درون‌گروهی

 

 

685/2

447

516/1028

جمع

 

 

 

449

171/1824

وضعیت موجود ارزش­های اجتماعی

بین‌گروهی

000/0

720/547

880/685

2

880/685

درون‌گروهی

 

 

252/1

447

611/479

جمع

 

 

 

449

491/1165

وضعیت موجود ارزش­های سیاسی

بین‌گروهی

000/0

844/586

167/1090

2

167/1090

درون‌گروهی

 

 

916/1

447

004/734

جمع

 

171/1824

 

449

171/1824

 

با توجه به معنی­دارشدن وضعیت مطلوب ارزش­ها، مقایسه میانگین ارزش­ها در بین نسل­های سه­گانه نیز نشان می­دهد که نسل اول با میانگین 34/239 در وضعیت موجود ارزش­ها تفاوت محسوسی با نسل­های دوم با میانگین 56/228 و نسل سوم با میانگین 06/231 دارد. در وضعیت موجود ارزش­های اقتصادی نسل اول با میانگین 72/58 نسبت به نسل نسل دوم با میانگین 84/53  و نسل سوم با میانگین 49/55 ، میانگین بالاتری دارد. میانگین وضعیت موجود  ارزش­های اجتماعی در نسل اول برابر با 82/65 در مقایسه با میانگین نسل دوم 31/59 و نسل سوم 91/58 است در وضعیت موجود ارزش­های سیاسی نیز نسل اول با میانگین 02/60 نسبت به  میانگین نسل دوم با میانگین 66/58 و نسل سوم با میانگین  78/54 قرار دارد. در مجموع از منظر نسل اول، ارزش­های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در وضعیت موجود خود مناسب و بیشتر از وضعیت مطلوب هستند و نیازی به تغییر آن­ها نیست. 

جدول 6: مقایسه میانگین ارزش­های در وضعیت مطلوب برحسب نسل­های سه­گانه

ارزش­ها

نسل

تعداد

تعداد گویه

میانگین نظری

میانگین به دست آمده

انحراف معیار

وضعیت مطلوب کل

اول

150

61

183

7533/225

84616/27

دوم

150

61

183

1800/223

64542/27

سوم

150

61

183

1467/228

91089/25

جمع کل

450

61

183

6933/225

16352/27

وضعیت مطلوب ارزش­های اقتصادی

اول

150

14

52

6733/53

90705/8

دوم

150

14

52

8600/50

86364/8

سوم

150

14

52

9267/58

58991/8

جمع کل

150

14

52

8200/53

80959/8

وضعیت مطلوب ارزش­های اجتماعی

اول

150

16

48

4667/25

07610/11

دوم

150

16

48

7933/50

47359/9

سوم

150

16

48

0000/57

17630/10

جمع کل

150

16

48

4200/56

25202/10

وضعیت مطلوب ارزش­های سیاسی

اول

150

15

45

5867/54

81212/8

دوم

150

15

45

3667/54

66723/9

سوم

150

15

45

9339/50

38371/8

 

جمع کل

150

15

45

3489/54

95251/8

 

به منظور توصیف وضعیت موجود ارزش­های سه­گانه در بین سه نسل از آزمون تحلیل واریانس یک­طرفه استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که مقدار F برای ارزش­های سه­گانه در وضعیت موجود ارزش­ها به طور کلی مطلوب و در سطح خطای 05/0 معنی­دار است. بنابراین ارزش­ها و مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است.

 

جدول 7: مقایسه میانگین ارزش­های در وضعیت موجود برحسب نسل­های سه­گانه

ارزش­ها

نسل

تعداد گویه

میانگین نظری

میانگین به دست آمده

انحراف معیار

وضعیت موجود کل

اول

61

183

3467/239

31686/26

دوم

61

183

5667/228

12783/26

سوم

61

183

0600/231

51987/23

جمع کل

61

183

9911/232

31861/25

وضعیت موجود ارزش­های اقتصادی

اول

14

52

7333/58

24366/9

دوم

14

52

8400/53

12823/8

سوم

14

52

4933/55

78723/7

جمع کل

14

52

0222/56

41788/8

وضعیت موجود ارزش­های اجتماعی

اول

16

48

8200/65

58051/8

دوم

16

48

3133/59

80980/8

سوم

16

48

9133/58

83208/7

جمع کل

16

48

3489/61

40726/8

وضعیت موجود ارزش­های سیاسی

اول

15

45

0200/60

11037/8

دوم

15

45

6600/58

64422/8

سوم

15

45

7867/54

65409/7

با توجه به وجود سه نسل و ارزش­های سه­گانه، مناسب­ترین آزمون برای مقایسه معنی­داری تفاوت بین ارزش­های سه­گانه و نیز مقایسه میانگین­ها، تحلیل واریانس یک­طرفه یا یک­راهه است که برای کلیه فرضیه ­ها این آزمون مورد استفاده قرار گرفته است.

‌فرضیه اول: تفاوت میانگین معناداری در ارزش ها و مطالبات اقتصادی نسل اول، دوم و سوم انقلاب‌‌ با یکدیگر وجود دارد.

به منظور توصیف وضعیت ارزش­های اقتصادی در بین سه نسل از آزمون تحلیل واریانس یک­طرفه استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که مقدار F برای ارزش­های اقتصادی در سطح خطای 05/0 معنی‌‌دار است. بنابراین ارزش­های اقتصادی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است.

جدول 8: مقایسه میانگین ارزش­های اقتصادی  برحسب نسل­های سه­گانه

ارزش­ها

نسل

تعداد

تعداد گویه

میانگین نظری

میانگین به دست آمده

انحراف معیار

ارزش­های اقتصادی

اول

150

28

84

4067/108

81376/17

دوم

150

28

84

7000/110

64866/16

سوم

150

28

84

4200/114

05622/16

جمع کل

450

28

84

5089/111

88652/16

 

‌فرضیه دوم:  ‌‌تفاوت میانگین معناداری در ارزش­ها و مطالبات اجتماعی نسل اول، دوم و سوم انقلاب‌‌ با یکدیگر وجود دارد.

به منظور توصیف وضعیت ارزش­های اجتماعی در بین سه نسل از آزمون تحلیل واریانس یک­طرفه استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که مقدار F برای ارزش­های اجتماعی در سطح خطای 05/0 معنی‌‌دار است. بنابراین ارزش­های اجتماعی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است.

جدول 9: مقایسه میانگین ارزش­های اجتماعی وضعیت موجود  برحسب نسل­های سه­گانه

ارزش­ها

نسل

تعداد

تعداد گویه

میانگین نظری

میانگین به دست آمده

انحراف معیار

ارزش­های اجتماعی

اول

150

32

96

2867/116

65668/18

دوم

150

32

96

1067/120

81793/17

سوم

150

32

96

9133/125

84789/16

جمع کل

450

32

96

7689/120

75671/17

‌فرضیه سوم:   ‌تفاوت میانگین معناداری در ارزشها و مطالبات سیاسی نسل اول، دوم و سوم انقلاب‌‌ با یکدیگر وجود دارد.

به منظور توصیف وضعیت ارزش­های سیاسی در بین سه نسل از آزمون تحلیل واریانس یک­طرفه استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که مقدار F برای ارزش­های اقتصادی در سطح خطای 05/0 معنی‌‌دار است. بنابراین ارزش­های سیاسی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است.

بحث و نتیجه­گیری

پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت­های سه نسل انقلاب اسلامی نسبت به ارزش‌های (ویژگی­های) اجتماعی، اقتصادی، سیاسی انجام شد. در فرضیه اول نتیجه نشان داد که ارزش­های اقتصادی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است و میانگین  ارزش­های اقتصادی در نسل سوم بزرگتر از نسل دوم و اول است. باید دقت کرد که اغلب ارزش­های اقتصادی مورد بحث رویکرد عدالت­محورانه و توزیع امکانات عادلانه را به همراه دارد. بر همین اساس، نسل سوم بیشتر بدین سمت حرکت کرده که نوعی عدالت­محوری را در تمامی زمینه­ها در اولویت نگرش­ها، ارزش­ها و مطالبات خود قرار دهد. جالب این که این ارزش­های اقتصادی عدالت­- محور بیشتر ارزش­های نسل اول انقلاب هستند که اساسا از جنبه­هایی برای آن انقلاب کردند، اما  بعد از انقلاب همچنان چنین ارزش­هایی دارای کشش و توجه عمیق نسل­های پس از انقلاب نیز بوده است. به نظر می­رسد یکی از علل اصلی تفاوت ارزش­های اقتصادی در بین نسل سوم نسبت به دو نسل دیگر این است که همچنان مناطق مختلف ایران از کمبودها و نارسایی­های متعدد و متفاوتی از نظر امکانات و تسهیلات و توزیع عادلانه آنها رنج می­برند و باتوجه به این که نسل سوم ساکن در تهران به مثابه سایر نسل­ها از پدران و مادران مهاجر هستند، این نابرابری­ها را به چشم خود در تهران یا سایر شهرستان­ها مشاهده می­کنند. از این رو، برای نسل سوم، عدالت ­محور اصلی و نوعی نشان از پایگاه اجتماعی است به ویژه که این نسل با ورود به آموزش­های عالی و اشتغال بیش از پیش بر اثربخشی عادلانه امکانات و تسهیلات باور دارد. در همین راستا پژوهش رازقی نصرآباد و فلاح نژاد (1397) نشان داد که گرایش نسل سوم بیشتر به ارزش­های مدرن اقتصادی نظیر عدالت- ­محوری همه­جانبه و برابری جنسیتی بوده است. همچنین همسو با یافته فرضیه اول تحقیق، نتایج پژوهش عظیمی دولت آبادی و عسگری (1397) نیز نشان داد که نسل سوم بیشتر به سمت استقلال اقتصادی حرکت می­کنند. بنابراین ارزش­های اقتصادی و عدالت اقتصادی برای آن­ها اهمیت زیادی دارد. پژوهش نایینی و غیاثی راد (1396) نیز نشان داد بعد از سال 1368، دگرگونی ارزشی با بازسازی جامعه پدید آمد. بتدریج تغییرات ارزشی به صورت     بی­توجهی به ارزش­های انقلاب، رواج سودجویی و مادی گرایی رشد کرد، اما نسل سوم در کنار توجه به منافع مادی بیشتر به سمت عدالت- ­محوری و ارزش­ها و مطالبات اقتصادی که نمادی از استقلال و کسب پایگاه اجتماعی بود نیز حرکت کرد. در همین راستا پژوهش آماه و همکاران (2020) نشان داد که ارزش­های مرتبط با کار، اخلاق کار و عدالت در توزیع امکانات و منابع کاری برای نسل جوان حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، نسل جوان در تمامی موقعیت­های اقتصادی بر ارزش­های اقتصادی نظیر برابری در حقوق و عدالت در توزیع امکانات تاکید دارند. پژوهش موخا و همکاران (2020) نیز نشان داد هویت اقتصادی نسل های مختلف روسی تحت تأثیر دگرگونی ارزشی قرار گرفته است و اغلب نسل جوان در روسیه بیشتر مادی گرا، فردگرا و خودتعیین شده اند- برخلاف نسل قدیم که بیشتر در معاملات اقتصادی بر رفاقت و دوستی و کمک و همکاری تاکید داشتند. از سوی دیگر، یافته پژوهش یان و سی (2019) نیز نشان داد که بین ارزش های شغلی نسل جدید با نسل قدیم تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنی که نسل­های قدیم بیشتر به گذران زندگی و سازگاری با محل کار پیوند خورده بودند، اما نسل جدید بیشتر بر برابری در دستمزدها و حقوق و برابری شغلی و ارتقای شغلی تاکید دارد.

نتیجه آزمون فرضیه دوم نیز نشان داد که ارزش­های اجتماعی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است و میانگین ارزش­های اجتماعی در نسل سوم و دوم بیشتر از نسل اول است. در تبیین این نتیجه باید گفت نسل­ سوم با غلبه رسانه­های جدید بیشتر به سمت نگرش­های باز اجتماعی و دیدگاه­های تساهل- ­محور حرکت کرده است. نسل دوم انقلاب نیز خسته از جنگ بیشتر رویکرد خود را به سمت ارزش­های اجتماعی مدرن تغیر داده، اما همچنان ارزش­های انقلابی در آنان زنده است. نتایج نشان می­دهد که نسل دوم انقلاب بیشتر بر ارزش­هایی نظیر قناعت و صرفه­جویی و پایبندی به ارزش­های ایرانی- اسلامی تاکید دارند، در حالی که نسل سوم بیشتر طالب بازشدن فضای اجتماعی، برداشته­شدن محدودیت­ها و احترام به آزادی­های فردی هستند. همان طور که قبلا گفته شد این نسل به علت عدم تجربه جنگ و تحولات انقلاب در یک فضای بعد از جنگ رشد کرده­اند که در آن سیاست­های نئولیبرالیستی اقتصادی که با دولت سازندگی ظهور کرد بیشتر بر تعامل اجتماعی با جهان غرب و احترام به حقوق افراد مبتنی بود. پژوهش کریمیان و نوابخش (1396) نیز نشان داد که بین نگرش به نوگرایی، نگرش به فردگرایی و شکاف نسلی تفاوت معنی داری وجود دارد و نسل جوان، نوگراتر و فردگراتر است. پژوهش بابایی فرد و روحی (1395) هم نشان داد که بین سن و مدگرایی با شکاف نسلی رابطه‌ معنادار و مستقیمی وجود دارد؛ بدین معنی که افراد جوان­تر بیشتر مدگراتر بوده و با الگوپذیری از رسانه­های ارتباط­جمعی به سمت کسب ارزش­های اجتماعی جدید حرکت می­کنند. یافته­های پژوهش دانش و همکاران (1393) نیز نشان داد گرایش نوجوانان و جوانان به ارزش‌های مدرن و احساس بحران هویت ناشی از جدا افتادگی آن‌ها از نسل‌های پیشین به‌مرور افزایش یافته است. بنا بر دیدگاه کلمن پیرامون ارزش­های اجتماعی و دگرگرونی آن، اکنون جریان‌های جدید در تشکیل خانواده مثل خانوارهای تک‌نفره، زندگی مشترک بدون ازدواج و... شکل گرفته است که سبب شکنندگی فزاینده پیوندهای خانوادگی شده و در واقع تیپ‌های جدیدی از روابط نسل‌ها را شکل داده است که ساختار محکمی ندارند. همین موضوع باعث شده است ارزش­های اجتماعی مدرن در بین نسل جوان بیش از پیش رشد نماید. همچنین یافته پژوهش گوگوشویلی (2017) نشان داد که تحرک اجتماعی در نسل­های مختلف، عامل اصلی روی­آوردن به ارزش­های اجتماعی مدرن است؛ به طوری که نسل­فرزندان پدرانی که به ایالات متحده مهاجرت کرده بودند، بسیار لیبرال­تر و برابری­طلب­تر از پدران خود بودند. نتایج پژوهش تانگ و همکاران (2017) نیز نشان داد که اختلاف بین نسل­ها اغلب در ارزش­های اجتماعی است. ارزش­های اجتماعی والدین اغلب خانواده­- محور و سنتی است، در حالی که ارزش­های اجتماعی نسل جوان اغلب دموکراتیک، برابری­طلب و با محوریت عدم تبعیض بین زنان و مردان است. همچنین پژوهش عیوضی (1394) در تایید فرضیه دوم نشان داد که در سطح باورها و ارزش ها، پیوستگی و وفاق وجود دارد و تفاوت اندک در این زمینه هر جامعه‌ای طبیعی می‌باشد، اما در زمینه برخی از هنجارها و رفتارها، تفاوت ها معنی دار است و می‌توان شکاف نسلی را در آن رفتارها و نمادها اطلاق کرد.

نتیجه آزمون فرضیه سوم تحقیق نشان داد که ارزش­های سیاسی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی­داری است. میانگین ارزش­های سیاسی در نسل سوم و نسل دوم از نسل اول بیشتر است.  در تبیین این یافته باید گفت اغلب ارزش­های سیاسی مورد تاکید نسل سوم و دوم بیشتر بر دموکراتیک­بودن جامعه و فضای آن تاکید دارد. با توجه به تجربه زیسته نسل دوم از حکومت طاغوت و حکومت دینی به نظر می­رسد این نسل نیز همسو با نسل سوم بدین نتیجه رسیده­اند که کارآمدی نظام با به رسمیت­شناخت ارزش­های دموکراتیک و حکومتی عرفی خواهد بود. نسل دوم بیشتر بر ارزش­هایی نظیر جلوگیری از نفوذ بیگانگان، استقبال از تعامل با جهان و مقابله با استیلای فرهنگ غربی تاکید دارند، در حالی که نسل سوم بیشتر با رویکردی دموکراتیک بر آزای مطبوعات، انتقادپذیری، جهان وطنی­بودن و جدایی دین از سیاست تاکید می کند. یافته پژوهش نیمروزی ناوخی و پارسائی (1394) نشان داد که بین ارزش‌های سیاسی والدین و ارزش‌های سیاسی فرزندان تفاوت معنی داری وجود ندارد که ناهمسو با یافته این پژوهش است؛ بدین معنی که والدین و فرزندان همگی به ارزش­های انقلاب و نظام اسلامی پایبندی دارند. اما نتیجه پژوهش احمدی و نمکی (1392) نشان داد که بروز ارزش‏های ابراز وجود و توسعه بیشتر فرهنگ دموکراتیک در میان نسل جوان است. در واقع هرچقدر ارزش­های سیاسی به سمت دموکراتیک  و عرفی­شدن حرکت نماید، جوانان بیشتر می­توانند هویت خود را بروز دهند -چون بروز هویت با ابزار بیان امکان­پذیر است. بنابراین نسل جوان بیشتر به سمت ارزش­هایی نظیر آزادی مطبوعات و رسانه­های جدید پیش خواهد رفت. مطابق با نظر مانهایم باید گفت نسل­های بعد از انقلاب چون شرایط جنگی را تجربه نکرده­اند، بیشتر به سمت دموکراتیک ­شدن فضای سیاسی جامعه حرکت می­کنند. همچنین دوره اصلاحات محمد خاتمی نیز نقش مهمی در ایجاد برخی از نهادهای دموکراتیک نظیر شورای اسلامی شهر و روستا داشت که موجب شد نسل سوم بیش از پیش به ارزش­های سیاسی دموکراتیک و آزادی مطبوعات باور داشته باشد، اگرچه نقش رسانه­ها را نباید نادیده گرفت. مانهایم معتقد است پس از جنگ و در پی روند نوسازی جهانی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، کشورهای در حال توسعه به شدت رشد یافتند و در این راستا، تحولات اجتماعی عدیده‌ای نظیر جنبش‌ها و انقلابات اجتماعی خاص را تجربه کرده‌اند. در پس این تحولات ساختاری عینی و ملموس، تحولاتی از نوع ذهنی و غیرملموس در لایه‌های زیرین اجتماع حاصل شده که در نوع خود بسیار مهم بوده و نتیجه آن، تغییر موقعیت اجتماعی نسل‌ها به خصوص نسل جوان شده است. درگیری تقابل شرایط اجتماعی جدید و به اصطلاح مدرن که پیامد مهم رشد یافتگی پس از جنگ جهانی دوم بوده است با شرایط ما قبل مدرن که سال‌ها ساختار اجتماعی فرهنگی جوامع و مردمان آن را در بر می‌گرفت به همراه افزایش آگاهی مردم از وضعیت خود و جوامع دیگر درک جایگاه خود و نیز پی بردن به وجود توانایی بالقوه در نسل‌های جدید، همگی سبب شد تا نگرش‌های جدیدی در نسل جوان حاصل شود که نتیجه آنها مطالباتی نظیر حضور بیشر در عرصه سیاسی- اجتماعی و فشار بر دموکراتیک ­شدن نهادهای جامعه بود.

در مجموع باید گفت نسل سوم در ارزش­های اقتصادی با نسل دوم و اول و نسل سوم و دوم در ارزش­های اجتماعی سیاسی و فرهنگی دارای تفاوتی اساسی با نسل اول است. اغلب نسل سوم و تا حدود زیادی نسل دوم نیز به سمت ارزش­های لیبرال­تر، جهانی و رسانه­-محور حرکت کرده­اند. ناکارآمدی عملکرد حکومت در بحران­های اقتصادی حال حاضر ایران نیز بیش از پیش واگرایی نسل­ها از ارزش­های حاکمیتی را منجر می­شود. نسل سوم که پس از انقلاب اسلامی رشد کرده است، دارای تمایلات، آمال وآرزوهایی هستند که با تمایلات نسل انقلابی و پیش تر از آن مقداری متفاوت است. به عبارت دیگر، اگر چه جوانان هنوز به انقلاب و مبانی آن وفادار هستند، اما این امید تا زمانی است که واقعیت ها و انتظارات آنها تا حد قابل ملاحظه­ای تحقق یابد. در غیر این صورت تضمینی وجود ندارد که به آنچه شعار و هدف اصلی انقلابیون نسل اول انقلاب بوده است، وفادار بمانند. نسل فعلی از انقلاب اسلامی انتظاراتی دارد که مهم ترین آنها تأمین نیازهای مادی و معنوی آنهاست.

حال چنانچه این نسل در سال­های آینده ، به صورتی گسترده وارد سیستم اجرایی و سیاسی کشور شود و نظام مبتنی بر انقلاب  نتواند پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی آنها باشد، شبهات و دغدغه­های فکری و روحی آنها را به نحو شایسته پاسخ ندهد و با نسل انقلابی و جنگ دیده ، ارتباط عاطفی وروحی صحیحی نداشته باشد، آیا در باور و اعتقاد خود به انقلاب اسلامی تردید نخواهند کرد؟

در هر صورت، برای جلوگیری از اینکه انقلاب اسلامی در اثر تحول و تبدیل نسل عامل انقلاب، دچار آسیب نشود، نخست باید به همین واقعیت، یعنی تحول کمی و کیفی جمعیت نوجوان و جوان جامعه توجه وآگاهی پیدا کرد. گام بعدی، شناخت صحیح نسل کنونی جوانان ونیازهای واقعی آنان است. برای شناخت جوانان امروز باید با آنان معاصر شد و فهمید که در ذهن شان چه می گذرد. آنان چه پرسش ها، نگرانی ها، دغدغه ها و حساسیت هایی دارند. پرسش های ذهنی جوانان امروز، همان پرسش های جوانان بیست  سی سال پیش نیست.

پیشنهادها

با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهادهای کاربردی زیر ارائه می گردد:

  • قوانینی به تصویب برسد که در آن زمینه­های تبعیض حقوقی ناروا در ارتقای پست و مقام به ویژه برای زنان حذف شود.
  • باتوجه به اهمیت ارزش­های اقتصادی در دگرگونی ارزش­های نسل سوم، پیشنهاد می­شود که دولت در زمینه اشتغال مناسب برای این نسل به سمت تقویت عدم تمرکز و اعطای اختیارات ویژه­ به استان­ها حرکت کند.
  • باتوجه به اهمیت سرمایه­گذاری در توسعه مناطق به عنوان یکی از مهم­ترین تاکید ات نسل سوم در ارزش­های اقتصادی، پیشنهاد می­شود در هر استان تسهیلات ویژه­ای برای بخش خصوصی به منظور ایجاد اشتغال و کارآفرینی به ویژه در مناطق کم­برخوردار ارائه شود.
  • باتوجه به اهمیت بازشدن فضای نقد و انتقادپذیری از منظر نسل سوم و دوم به عنوان یکی از شاخص­های مهم ارزش­های اجتماعی مدرن، پیشنهاد می­شود در دانشگاه­ها و سایر مراکز علمی با دعوت از اساتید، صاحب نظران و مسئولان دولتی کرسی‌های آزاداندیشی برگزار شود.
  • با توجه به اهمیت ارتباط با جهان  از منظر نسل دوم و سوم به عنوان ارزش فرهنگی مهم، پیشنهاد می­شود با همکاری مدیریت محلی کانال­های ارتباط با شهروندان سایر کشورها و مدیریت شهری کشورهای دیگر ایجاد شود.

محقق در این پژوهش با این محدودیت­ها رو به رو بود: وسعت و ناهمگنی قلمرو مکانی پژوهش؛ هزینه­های زیاد مالی در طول فرایند پژوهش  و عدم همکاری و مشارکت پاسخگویان و مسائل مربوط به جلب اعتماد ساکنین در مناطق مورد تحقیق.

پیشنهاد می شود که در پژوهش­های آتی همین تحقیق در شهر تهران یا با افزودن متغیر سرمایه اجتماعی در سایر مناطق شهری انجام شود.  نگرش نسل اول، دوم و سوم در زمینه تاثیرپذیری جوانان از رسانه­ها در تغییرات ارزشی مورد بررسی و تامل قرار گیرد و باتوجه به همسویی نسل دوم در ارزش­های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با نسل سوم، مقایسه ای تطبیقی بین نسل دوم به تفکیک مردان و زنان در مناطق مختلف تهران انجام شود. 

  • منابع

    • احمدی، یعقوب و نمکی، آزاد. (1392). «فرهنگ سیاسی دموکراتیک در میان نسل‌های ایرانی (تحلیل ثانویه داده‌های پیمایش ارزش‌های جهانی برای ایران، اقوام و استان‌های آن)». جامعه شناسی کاربردی. 24(3)، صص 131-154.
    • افچنگی، فاطمه و زرقی، موسی. (1396). «نگاهی به مبحث شکاف نسل‌ها از نگاه آموزه‌های اسلامی». سومین کنفرانس ملی روانشناسی علوم تربیتی و اجتماعی. بابل، موسسه علمی تحقیقاتی کومه علم آوران دانش.
    • بابایی فرد، اسداله و روحی، مریم. (1395). «بررسی تأثیر سبک زندگی بر شکاف نسلی در بین جوانان شهر کاشان». مطالعات میان فرهنگی. 11(30)، صص 35-61.
    • بهیان، شاپور و غیاثی راوری، حسین. (1397). «ارزش‌های فرهنگی و تاثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان جامعه». دومین کنفرانس بین المللی دیدگاه‌های تخصصی در حوزه روانشناسی، علوم تربیتی و جامعه شناسی.
    • حسینی بیوکی، نفیسه و محمد جوکا، علی. (1398). «تفاوت شکاف بین نسلی در ارزش‌ها میان نوجوانان و والدین دو شهر تهران و یزد». سومین کنفرانس بین المللی پژوهش در روانشناسی، مشاوره و علوم تربیتی. دبیرخانه دائمی کنفرانس.
    • خواجه پور، لیلا. (1396). «گسست نسلی، تعارض بین جوانان، خانواده و فرهنگ». اولین همایش ملی آسیب شناسی و آسیب زدایی پدیده شکاف بین نسلی (زمینه‌ها، چالش‌ها و راهکارها). بوشهر، موسسه فرهنگی هنری بام پژوهش پرواز جنوب.
    • رازقی نصرآباد، حجیه بی بی و فلاح نژاد، لیلا. (1397). «بررسی تفاوت‌های نسلی ارزش‌های اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: شهر قدیم هشتگرد)». راهبرد اجتماعی فرهنگی. 26.
    • رستگار، یاسر و گلشنی خجسته، لیلا. (1395).  «سبک زندگی و تفاوت‌های نسلی (پژوهشی در میان زنان شهر بندرعباس)». دومین کنفرانس بین المللی یافته‌های نوین علوم و تکنولوژی. قم، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی.
    • رییسی، کتایون و فراشبندی، رضا. (1396). «خانواده و شکاف بین نسلی، اولین همایش ملی آسیب شناسی و آسیب زدایی پدیده شکاف بین نسلی (زمینه‌ها، چالش‌ها و راهکارها)».  بوشهر، موسسه فرهنگی هنری بام پژوهش پرواز جنوب.
    • عباسی اسفجیر، علی اصغر؛ سام، شیما و امیریان، ریحانه. (1392). «شکاف نسلی در ارزش ها: بررسی مقایسه جوانان و سالمندان». مطالعات علوم اجتماعی ایران. 1(38)، صص 162-185.
    • عظیمی دولت آبادی، امیر و عسگری، احسان. (1397). «نگرش سلسله مراتبی به ارزش‌های سیاسی انقلاب اسلامی در بین دو نسل والدین و فرزندان». فصلنامه اندیشه سیاسی در اسلام. 4 (16).
    • عیوضی، غلامحسن. (1394). «بررسی جامعه شناختی شکاف نسلی در ایران پس از انقلاب اسلامی با تاکید بر عناصر فرهنگی هویت ایرانی». فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی. 3 (3)، صص 90-120.
    • کریمیان، حبیب الله و نوابخش، مهرداد. (1396). «تحلیل جامعه شناختی شکاف نسلی فرزندان و والدین در انتظار از نقش یکدیگر در خانواده شهری ایران (مطالعه موردی: شهر تهران)». مطالعات توسعه اجتماعی ایران. 9(3)، صص 21-43.
    • نایینی، علی محمد و غیاثی راد، داود. (1396). «نسل‌های انقلاب و ظلم ستیزی و سازش ناپذیری در برابر دشمن». اولین همایش ملی آسیب شناسی و آسیب زدایی پدیده شکاف بین نسلی (زمینه‌ها، چالش‌ها و راهکارها). بوشهر، موسسه فرهنگی هنری بام پژوهش پرواز جنوب.
    • نوابخش، مهرداد؛  سلیمان‌زاده، علی و ساروخانی، باقر. (1396). «نقششبکههایاجتماعینویندرتوسعهفرهنگی (مطالعهموردی: شهرستانملکانتابستان1396)». مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران. سال دهم، شماره اول.
    • نوابخش، مهرداد و سجادی، حمید. (1390). «بررسیتحولاتارزشیوهویتیبرامنیتملی». مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران. سال سوم، شماره چهارم.
    • نوابخش، مهرداد . کریمیان، حبیب الله. (1396). «تحلیل جامعه شناختی شکاف نسلی فرزندان و والدین در انتظار از نقش یکدیگر در خانواده شهری ایران (مطالعه موردی: شهر تهران)». مطالعات توسعه اجتماعی ایران. 9(3)، صص 21-43.
    • نیمروزی ناوخی، نوروز و پارسائی، زینب. (1394). «بررسی مقایسه‌ای سبک زندگی نسلی: مطالعه ترجیحات ارزشی والدین و فرزندان در شهرگرگان». همایش ملی سبک زندگی، نظم و امنیت. زنجان، دانشگاه زنجان.
    • یوسفی مقدم، شقایق و ذکایی، محمد سعید. (1396). «بازنمایی مناسبات نسلی از منظر ادبیات داستانی پیش و پس از انقلاب اسلامی». تحقیقات فرهنگی ایران. 10(3)، صص 51-78.
      • Albertini, Marco, Debora, Mantovani. & Giancarlo, Gasperoni. (2019). “Intergenerational relations among immigrants in Europe: the role of ethnic differences, migration and acculturation”. Journal of Ethnic and Migration Studies, 45:10, 1693-1706.
      • Beugelsdijk, Sjoerd, Mariko, J. Klasing, Petros Milionis. (2017). “Value Diversity and Regional Economic Development”. The Scandinavian Journal of Economics, Volume121, Issue1.Pages 153-181.
      • Gugushvili, Alexi. (2017). “Change or continuity? Intergenerational social mobility and post-communist transition”. Research in Social Stratification and Mobility. Volume 52, Pages 59-71.
      • Kamalia, Suaidatul & Indartono, Setyabudi & Islamiah, Robitotul. (2019). “The Role of Families on Internalization of the Tolerance Values for Millennial Generation to Decrease the Potential of Intolerant Conflict and Radicalism Behavior within the Multi Religion Society”. 10.2991/icossce-icsmc-18.2019.57.
      • Lee, Haenim, Youngmi, Kim. (2019). “Living in three-generation family households and body mass index trajectories in Hispanic adolescents: Different associations by immigrant status”. Children and Youth Services Review. 107.
      • Mahmoud, Ali & Reisel, William & Grigoriou, Nicholas & Fuxman, Leonora & Mohr, Iris. (2020). “The reincarnation of work motivation: Millennials vs older generations”. International Sociology.
      • Masfety, V.K., Aarnink, C., Otten, R. (2019). “Three-generation households and child mental health in European countries”. Soc Psychiatry Psychiatr Epidemiol, 54, 427–436.
      • Mukha, Victoria, Elena, Klochko, Olga, Brizhak, Daria, Vakhrameeva. (2020). “Economic Identity of Different Generations of Russians”. Proceedings of the 5th International Conference on Economics, Management, Law and Education (EMLE 2019).
      • Pritish, Behuria. (2019). “The domestic political economy of upgrading in global value chains: how politics shapes pathways for upgrading in Rwanda’s coffee sector”. Review of International Political Economy, DOI: 10.1080/09692290.2019.1625803.
      • Rani, N. and Samuel, A. (2016). “A study on generational differences in work values and person-organization fit and its effect on turnover intention of Generation Y in India”. Management Research Review, Vol. 39 No. 12, pp. 1695-1719.
      • Rani, N. and Samuel, A. (2016). “A study on generational differences in work values and person-organization fit and its effect on turnover intention of Generation Y in India”. Management Research Review, Vol. 39 No. 12, pp. 1695-1719.
      • Tang, Ningyu. Yumei, Wang. Kaili, Zhang. (2017). “Values of Chinese generation cohorts: Do they matter in the workplace?” Organizational Behaviour and Human Decision Processes, Volume 143, November 2017, Pages 8-22.
      • Tuomo, Suhonen, Hannu, Karhunen. (2019). “The intergenerational effects of parental higher education: Evidence from changes in university accessibility”. Journal of Public Economics. Volume 176, Pages 195-217.
      • Weeks, K.P., Schaffert, C. (2019. “Generational Differences in Definitions of Meaningful Work: A Mixed Methods Study”. J Bus Ethics 156, 1045–1061.
      • Yamin Mo, Prof Rudolf R Sinkovics, D., Sinkovics, N., Sinkovics, R., Hoque, S. and Czaban, L. (2015), “A reconceptualization of social value creation as social constraint alleviation”. Critical perspectives on international business, Vol. 11 No. 3/4, pp. 340-363.