نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 1. دانشجوی دکتری، گروه مدیریت ورزشی، دانشکدهتربیتبدنی وعلوم ورزشی،واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 Islamic Azad Universit2. دانشیار،گروهمدیریت ورزشی،دانشکدهتربیتبدنی وعلومورزشی،واحد تهران مرکزی، دانشگاهآزاداسلامی،تهران،ایران (نویسنده مسئول) E-mail: Mohammadrezaesmaili@yahoo.comy, Tehran, Iran
3 3. استادیار،گروهمدیریت ورزشی،دانشکدهتربیتبدنی وعلومورزشی،واحد تهران مرکزی، دانشگاهآزاداسلامی،تهران،ایران
چکیده
هدف کلی پژوهش حاضر، آزمون مدل ویژگیهای شغلی و تضاد کار- اوقات فراغت با نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی بود. این پژوهش، تحقیقی همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی محسوب میشود که گرد آوری داده های آن به صورت میدانی انجام پذیرفت. جامعۀ آماری این تحقیق را تمام کارکنان وزارت ورزش و جوانان تشکیل می داد که تعداد آنها 890 نفر برآورد می شود. حداقل نمونة آماری براساس فرمول کوکران 268 نفر و با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شد. در این تحقیق از پرسشنامههای استاندارد «تضاد مبتنی بر زمان با اوقات فراغت»، «تضاد مبتنی بر خستگی با اوقات فراغت»، «فشار کاری»، «فرهنگ بخشبندی» و «نگرش رفتاری اوقات فراغت» استفاده شد که روایی سازه و همگرایی و پایایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که فشار کاری و تضاد مبتنی بر خستگی بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر معنیداری ندارد، در حالی که تاثیر فرهنگ بخشبندی بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی مثبت معنیدار و تضاد مبتنی بر زمان بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی منفی و معنیدار بود.
بنابراین، پیشنهاد میشود مدیران وزارت ورزش و جوانان به منظور بهبود نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی در انتهای هر هفته همایشهای پیادهروی و مسابقات ورزشی برگزار نمایند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Testing the Model of Job Characteristics and Work-Leisure Conflicts with Physical Activity Attitudes in Staff of Ministry of Sport and Youth
نویسندگان [English]
- Mohammad Mirza Karimi 1
- Mohammad Reza Esmaeili Shazandi 2
- Zahra Haji Anzehaei 3
1 Ph.D. Student in Sport Management, Sport Management Department, Faculty of Physical Education and Sports Sciences, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Ph.D., Associate Professor, Sport Management Department, Faculty of Physical Education and Sports Sciences, Central Tehran Branch,
3 Ph.D., Assistant Professor, Sport Management Department, Faculty of Physical Education and Sports Sciences, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
The study is to test the model of job characteristics and work-leisure conflicts with physical activity leisure time attitudes in staff of Youth and Sport Ministry. The study was a descriptive study of structural equation modeling and is considered as an applied research in terms of purpose. The statistical population was consisted of the staff of Ministry of Sports and Youth (890 people). The minimum statistical sample was selected based on Cochran's formula of 268 people using simple random sampling method. In this study, the standard questionnaires of work-leisure conflicts with leisure time, job strain, segmentation culture and leisure behavioral attitude were used.
The results of structural equation modeling showed that work stress and fatigue-based conflict are of no significant effect on attitudes toward leisure with an emphasis on physical activity. However, the effect of segmentation culture on leisure attitude with significant emphasis on positive physical activity and time-based conflict on leisure attitude with emphasis on negative physical activity was significant. In order to improve the attitude towards leisure time, it is suggested that the managers of the Ministry of Sports and Youth to emphasize on physical activity among the employees and hold sports and entertainment programs during the week and in various sports as conferences and family events.
کلیدواژهها [English]
- Key Words: Job Characteristics
- Work-Leisure Conflicts
- Leisure Time Attitudes
- Physical Activity and Ministry of Sport and Youth
آزمون مدل ویژگیهای شغلی و تضاد کار- اوقات فراغت با نگرش به فعالیت بدنی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان
محمد میرزاکریمی[1]
محمدرضا اسمعیلی شازندی[2]
زهرا حاجی انزهایی[3]
تاریخ دریافت مقاله: 30/1/1399
تاریخ پذیرش مقاله:30/4/1399
مقدمه
زندگی سازمانی با فشارهای روانی، استرس و خستگی ناشی از کار همراه است. در چنین شرایطی، متخصصان علوم رفتاری از تفریحات ورزشی به عنوان وسیلهای مؤثر و مطلوب برای تأمین تفریح سالم و شادابی و نشاط در سازمانها و ادارات یاد میکنند تا علاوه بر بالا بردن توان کاری، برای رشد و توسعة جنبههای اخلاقی، روانی و اجتماعی افراد نیز مؤثر واقع شود (فراهانی، حسینی و مرادی، ۱۳۹۶). یکی از مسائل بسیار مهمی که در زندگی همه انسانها در کنار کار و فعالیتهای روزانه از اهمیت ویژهای برخوردار است، اوقات فراغت[4] و چگونگی گذران آن است. اوقات فراغت، ساعاتی است که برای تجدید قوا، رفع خستگی، استراحت، تفریح و لذت از زندگی به کار گرفته میشود. البته شاید این مقوله از نظر بسیاری از افراد چندان مهم و با ارزش تلقی نشود، اما به جرأت میتوان گفت همان طور که نوع شغل و میزان دقت و توجه افراد به شغلشان در زمان انجام آن میتواند باعث رشد و توسعه جامعه شود، به همان نسبت چگونگی گذران اوقات فراغت و اختصاص دادن زمانی خاص به شکل صحیح و منطقی به اوقات فراغت هم میتواند در جای خود باعث رشد و ارتقای تک تک افراد در زندگی شخصی و اجتماعی شود (غفوری، زارعی، خیراندیش بروجنی و یابنده، ۱۳۹۴).
طبق الگوی سنتی، کار و شغل افراد تعیین کننده رفتارهای فراغتی ایشان پنداشته میشود، اما به تدریج شواهدی برای این نظر و حتی تردید در کارآمدی متغیرهای سن، جنسیت و طبقه اجتماعی برای تبیین الگوهای رفتار فراغت به دست آمده است. در هشتمین کنگرة ورزش همگانی[5] (2008) در کانادا نیاز فوری به ارائه یک طرح جامع در مورد تغییر شیوة زندگی و گنجاندن ورزش در برنامة زندگی برای تأمین نیازهای حرکتی و آمادگی جسمانی مورد تأکید قرار گرفت. ورزش یکی از راههایی است که افراد می توانند به کمک آن بر فشارهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی ناشی از زندگی در دنیای متلاطم و پرتنش امروزی فائق آیند (میرغفوری، تورانلو و میرفخرالدینی، ۱۳۸۸).
در بسیاری از کشورهای جهان، برنامهریزی دولتها در جهت بهینهسازی و برنامهریزی اوقات فراغت در جهت ایجاد تحرک و فعالیت ورزشی آنها صورت میگیرد. امروزه ورزش و فوق برنامههای آن به منظور گذراندن ساعات فراغت و ایجاد لحظات شاد و احساس آرامش و آسودگی بیشتر، مطرح و به عنوان راهحل بسیاری از مشکلات جسمی و روحی افراد جامعه در نظر گرفته میشود. تمرینهای صحیح و منظم ورزشی به عنوان بخش مهمی از وظابف روزانه هر فرد میتواند در سلامت و بهداشت جامعه و انجام وظایف و مسئولیتهای اجتماعی که نیازمند بدنی نیرومند و قوی است، تاثیرگذار باشد و کسانی موفقترند که از آمادگی جسمانی بهتری برخوردار باشند (رضوی و پسرکلو، ۱۳۹۲).
در شرایط کنونی جوامع و تغییرات رفتاری ایجاد شده در بین افراد در سالهای اخیر، تمایل به راحت طلبی افزایش پیدا کرده است و زمان برای شرکت در فعالیتهای اوقات فراغت نیز ارزشمند شده است. ایجاد تعادل بین کار و اوقات فراغت به شدت اهمیت یافته و تضاد کار- اوقات فراغت در حوزۀ پژوهشی کسب و کار توجهات زیادی را معطوف خود ساخته است (سائور و ین[6]، ۲۰۱۸). تضاد بین نقشهای شغلی و غیرشغلی هنگامی رخ می دهد که نقش ها در کار و زندگی نامتناسب باشند و وقتی این تضاد افزایش مییابد که توزیع زمان برای کار، خانواده و اوقات فراغت ناتعادل باشد (تامپسون و بوندرسون[7]، ۲۰۰۱). بنابراین، افراد به احتمال زیاد برای ایجاد تعادل و توالی در منابع موجود برای حوزههای کاری و غیرکاری، دچار معضلات دوگانۀ منحصر به فرد میشوند، زیرا حوزههای کاری و غیرکاری- مانند کار و خانواده و کار و اوقات فراغت- به دلیل محدودیت زمانی و انرژی افراد ممکن است تضاد یا تقابل ایجاد کنند (گائو، چن، هوانگ، و لین[8]، ۲۰۱۹)
به نظر میرسد که با توجه به اینکه اکنون افراد بیشتر به کیفیت زندگی در خارج از محل کار اهمیت میدهند (کلارک[9]، ۲۰۰۹) تضاد بین کار و اوقات فراغت همه گیر است. بنابراین، مفهوم تضاد کار و اوقات فراغت توسعه یافته است (لین، ونگ، و هو[10]، ۲۰۱۵) تضاد کار- اوقات فراغت، نوعی از تعارضات درون شغلی است که در آن فشارهای ناشی از نقشهای شغلی و اوقات فراغت از جهات خاصی از جمله تضاد بین تضاد کار با اوقات فراغت و تضاد اوقات فراغت با کار ناسازگار هستند (سائور و همکاران، ۲۰۱۲). لین و همکاران (2013) تضاد کار- اوقات فراغت را به عنوان احساس فشار کارکنان از تداخل کار با حضور در اوقات فراغت به دلیل نیاز به کار در شیفت های مختلف تعریف کرده اند. تضاد کار- اوقات فراغت به سه شکل صورت می گیرد: تضاد مبتنی بر زمان[11]، تضاد مبتی بر خستگی[12] و تضاد مبتنی بر رفتار[13] (سائور و همکاران، ۲۰۱۲). تضاد مبتنی بر زمان، وقتی اتفاق میافتد که فرد تحقق نیازهای اوقات فراغت (یا کار) را در نتیجه اختصاص زمان زیادی به کار (یا اوقات فراغت) دشوار بداند، در حالی که تضاد مبتنی بر فشار زمانی اتفاق میافتد که فشار ناشی از کار (یا اوقات فراغت) تحقق مطالبات را در حوزه اوقات فراغت (یا کار) دشوار نماید (گائو و همکاران، ۲۰۱۹). همچنین، تضاد مبتنی بر رفتار نیز زمانی روی می دهد که رفتارهای خاص مورد نیاز در نقشهای کار (یا اوقات فراغت) انجام الزامات نقش اوقات فراغت (یا کار) را دشوار سازد.
از سوی دیگر، سرعت سریع تغییر و فشار کاری[14] سنگین از مشخصههای بارز محیطهای کار در جامعه معاصر است به ویژه در کشورهایی که کار برای ساعات طولانی بسیار مورد توجه عموم قرار گرفته است (درکس و بکر[15]، ۲۰۱۴). فشار کاری به میزان کارهایی که توسط کارفرمایان به کارکنان واگذار می شود، اشاره دارد (گائو و همکاران، ۲۰۱۹). از طرفی تضاد مبتنی بر زمان نیز زمانی اتفاق میافتد که فشار و محدودیت زمانی مرتبط با یک نقش از تحقق انتظارات نقشهای دیگر ممانعت کند (گرنهاوس و بتل[16]، ۱۹۸۵). بنابراین، زمان، یک منبع ثابت است که توسط افراد برای برآورده ساختن نیازهای مختلفشان باید مدیریت شود. علاوه بر زمان، فرهنگ بخشبندی[17] یکی از عوامل موثر بر تضاد کار- اوقات فراغت معرفی شده است (گائو و همکاران، ۲۰۱۹). بخشبندی کار- زندگی به میزانی اشاره دارد که کارکنان قادر به انجام مجزای نقشهای کاری و خانوادگی هستند (یون، کتینگر و له[18]، ۲۰۱۲). بنابراین، ایجاد و طراحی تقسیمبندی دقیق بین کار و زندگی میتواند به جلوگیری از ایجاد تداخل در حوزه های کاری و غیر کاری منجر شود و ایجاد تعادل بین کار و زندگی را تسهیل سازد (کلارک، ۲۰۰۹). در این راستا، سیمونز[19] و همکاران (2016) اذعان داشتند ورزشکارانی که بتوانند بین نقشهای شغلی، خانوادگی و تفریحی حد و مرزهای قویتری را تعیین کنند میتوانند در ایجاد تعادل مطلوب بین این حوزهها موفقتر باشند. علاوه بر این، مشخص شده است که کارکنانی که کار و اوقات فراغت را به عنوان دو حوزه جداگانه تلقی میکنند، در حین زمانها و فعالیتهای اوقات فراغتشان خودشان را از محیطهای استرسزا جدا شده میدانند (کروپلی و میلوارد[20]، ۲۰۰۹).
از سوی دیگر، یکی از پیامدهای تضاد کار- اوقات فراغت، نگرشهای مرتبط با اوقات فراغت[21] بوده است. نگرش نسبت به اوقات فراغت نشان دهندۀ تمایل درونی افراد به شرکت در اوقات فراغت تعریف شده است (منال و کلیبر[22]، ۱۹۹۷). اگر چه نگرش به اوقات فراغت، رفتار واقعی افراد در اوقات فراغت نیست، اما نشان دهندۀ انگیزش درونی آنهاست و میتواند مشارکت واقعی در فعالیتهای اوقت فراغت را پیشبینی کند (والکر، دنگ، و چاپمن[23]، ۲۰۰۷).
در این راستا، ویویان[24] و همکاران (2018) پژوهشی با عنوان «تاثیر فشار کاری و متغیرهای روانشناختی بر نگرش نسبت به اوقات فراغت در دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور نیجریه» انجام دادند. در این تحقیق 798 دانشجو شرکت کردند و نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین فشار کاری با نگرش نسبت به اوقات فراغت رابطۀ منفی معنادار وجود دارد. گائو و همکاران (2019) پژوهشی با عنوان «کار و اوقات فراغت در تایوان: بررسی پیشایندها و پیامدهای تضاد کار- اوقات فراغت» انجام دادند. در این تحقیق 440 کارمند شرکت کردند و نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که فشار کاری بر رضایت از اوقات فراغت تاثیر منفی معناداری دارد. فرانسون[25] و همکاران (2012) پژوهشی با عنوان «فشار کاری به عنوان یکی از پنج عامل خطرناک برای عدم فعالیت بدنی در اوقات فراغت» انجام دادند. در این تحقیق 170000 مرد و زن شرکت کردند و نتایج فراتحلیل به صورت چندمقطعی نشان داد که فشار کاری بر رضایت از فعالیت بدنی تاثیر منفی معناداری دارد. یائو[26](2008) رابطۀ بین عوامل استرسزای کاری، وضعیت سلامتی و شرکت در فعالیت بدنی را در میان پرستاران کشور تایوان بررسی کرد. در این تحقیق 420 پرستار زن شرکت کردند و نتایج نشان داد که فشار کاری بر فعالیت بدنی پرستاران تاثیر منفی معنادار دارد. مککارتی[27] و همکاران (2018) پژوهشی با عنوان «تقاضاهای شغلی و فعالیت بدنی در کار و اوقات فراغت» انجام دادند. در این تحقیق که به صورت مقطعی انجام گرفت، 210 پرستار شرکت کردند. نتایج نشان داد که بین فشار کاری با شرکت در فعالیت بدنی در اوقات فراغت رابطه مثبت معناداری وجود دارد. امامی شیده و همکاران (۱۳۹۶) به بررسی ارتباط گذران اوقات فراغت فعال با اشتیاق شغلی و بهره وری کارکنان وزارت ورزش و جوانان پرداختند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین اوقات فراغت فعال و مولفه های اشتیاق شغلی و همچنین بین اوقات فراغت فعال و مولفه های بهره وری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
با وجود این، تضاد کار- اوقات فراغت به عنوان یکی از حلقههای مفقوده در حوزۀ آکادمیک در بحث اوقات فراغت در سازمانهای ورزشی داخل کشور مورد غفلت واقع شده است که پژوهش حاضر به لحاظ نوآوری پژوهشی در بررسی تضاد کار- اوقات فراغت و نگرش به اوقات فراغت ورزشی قابل اهمیت است. در سازمانهای دولتی ایران به دلیل برخی محدودیتها از جمله: ساعات کاری، جلسات، هنجارها و فرهنگهای حاکم بر سازمانها و همچنین، محدودیتهای قانونی در این حوزه عملاً به برنامههای اوقات فراغت در حین کار و یا در محیطهای کاری توجهی نشده و به شدت مورد غفلت واقع شده است، اما نکتۀ قابل تامل و مبهم این مسئله مربوط به جنبۀ احساس تضاد بین کار و اوقات فراغت در محیطهای کاری از دیدگاه مسئولان و حتی خود کارکنان است که به نظر میرسد منشأ اصلی مشکلات در این حوزه میباشد. به نظر میرسد نوع رفتارهایی که در محیطهای کاری کارکنان باید آنها را رعایت کنند و تفاوت موجود بین این رفتارها با رفتارهای حین اوقات فراغت منجر به بروز تضادی شده است که از لحاظ رفتاری مانع از مشارکت در اوقات فراغت میشود. از سوی دیگر، حجم بالای کار در برخی پستهای سازمانی و طولانی بودن و حتی چند شیفته بودن شغل برخی از کارکنان و نیز ترجیح کارکنان به اضافه کاری که منجر به صرف زمان بیشتر برای نقشهای شغلی میشود، موجب ایجاد تضادهایی برای سایر نقشها از جمله حضور در برنامههای اوقات فراغت میگردد. از اینرو، یکی از معضلات و مشکلات محیطهای کاری و کارکنان، ادراک تضاد بین برخی رفتارها، نقشها و همچنین محدودیتهای زمانی است که از انجام فعالیت بدنی در اوقات فراغت کارکنان جلوگیری میکند. لذا، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است:
آیا مدل ویژگیهای شغلی و تضاد کار- اوقات فراغت با نگرش به فعالیت بدنی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان از برازش کافی برخوردار است؟
مدل مفهومی تحقیق
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر، تحقیقی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است و از لحاظ هدف، جزو تحقیقات کاربردی محسوب میشود. از لحاط زمان نیز مقطعی بود. جامعۀ آماری این تحقیق را تمام کارکنان وزارت ورزش و جوانان تشکیل می دادند که براساس استعلام از امور اداری وزارت ورزش و جوانان در سال 1398، حدود 890 نفر بودند. حداقل نمونة آماری براساس فرمول کوکران 268 نفر و با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شد.
در این تحقیق از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد که به منظور آمادهسازی پرسشنامه ابتدا با استفاده از تکنینک ترجمه و بازترجمه، پرسشنامههای تحقیق آماده شد، بدین صورت که ابتدا نسخۀ انگلیسی به فارسی ترجمه شد. سپس متن ترجمه شده توسط یک مترجم به انگلیسی برگردانده شد. آنگاه میزان مطابق پرسشنامه ترجمه شده بررسی شد و پس از حصول اطمینان از صحت ترجمه به منظور بررسی روایی صوری و محتوایی در اختیار 15 نفر از اساتید و متخصصان مدیریت ورزشی قرار گرفت.
«پرسشنامه تضاد مبتنی بر زمان با اوقات فراغت»: این پرسشنامه شامل 7 گویه است که توسط سائور و همکاران (2012) طراحی شده است و شرکت کنندگان در طیف لیکرت 10 درجهای از 1 (کاملاً مخالفم) تا 10 (کاملاً موافقم) به گویهها پاسخ دادند. در این پژوهش برای بررسی روایی سازه، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سوال 3 دارای بار عاملی کمتر از 4/0 است که براساس قاعدۀ مگنر و همکاران (1996) از سوالات پرسشنامه حذف شد.
«پرسشنامه تضاد مبتنی بر خستگی با اوقات فراغت»: این پرسشنامه شامل 8 گویه است که توسط سائور و همکاران (2012) طراحی شده است و شرکت کنندگان در طیف لیکرت 10 درجهای از 1 (کاملاً مخالفم) تا 10 (کاملاً موافقم) به گویهها پاسخ دادند. برای بررسی روایی سازه در این پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد و نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سوالات 3 و 4 دارای بار عاملی کمتر از 4/0 است که از سوالات پرسشنامه حذف شدند.
«پرسشنامه فشار کاری»: این پرسشنامه شامل 5 گویه است که توسط اسپکتور و همکاران (1998) طراحی شده است و شرکت کنندگان از طریق طیف لیکرت 5 درجهای از 1 (کمتر از 1 بار در ماه) تا 5 (چندین بار در طول روز) به گویهها پاسخ دادند. برای بررسی روایی سازه در این پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که تمامی شاخصهای مربوط به پرسشنامه دارای بار عاملی بالاتر از 4/0 میباشند بنابراین از روایی مطلوبی برخوردار هستند.
«پرسشنامه فرهنگ بخشبندی»: این پرسشنامه شامل 4 گویه است که توسط یون و همکاران (2012) طراحی شده است و شرکت کنندگان از طریق طیف لیکرت 5 درجهای از 1 (کاملاً مخالفم) تا 5 (کاملاً موافقم) به گویهها پاسخ دادند. در این پژوهش برای بررسی روایی سازه، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که تمامی شاخصهای مربوط به پرسشنامه دارای بار عاملی بالاتر از 4/0 میباشند. بنابراین از روایی مطلوبی برخوردار هستند.
«پرسشنامه نگرش رفتاری اوقات فراغت»: این پرسشنامه شامل 6 گویه است که توسط تکسیرا و همکاران (2013) طراحی شده است و شرکت کنندگان از طریق طیف لیکرت 5 درجهای از 1 (کاملاً مخالفم) تا 5 (کاملاً موافقم) به گویهها پاسخ دادند. برای بررسی روایی سازه در این پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که تمام گویهها دارای بار عاملی کمتر از 4/0 است. بنابراین از سوالات پرسشنامه حذف شدند.
فورنل و لارکر (1981) ملاک واریانس مستخرج از سازه ها را 50/0 و مگنر و همکاران (1996) بالای 40/0 در نظر میگیرند (فورنل و لارکر، 1981؛ مگنر و همکاران، 1996). براین اساس میتوان مشاهده کرد که تمام سازههای تحقیق دارای واریانس بالای 40/0 و از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. همچنین پایایی ترکیبی (ضریب دیلون – گلداشتاین) به دست آمده برای سازهها نیز از ملاک 70/0 بالاتر میباشد که نشان دهندۀ قابل قبول بودن آنهاست. بنابراین، میتوان گفت که روایی همگرای پرسشنامه مورد تایید میباشد. علاوه بر این، ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده حاکی از بالاتر بودن آنها از معیار 70/0 و در نتیجه، قابل قبول بودن پایایی پرسشنامههاست.
جدول 1: بررسی روایی همگرا سازهها
متغیرها |
میانگین واریانس مستخرج از سازه |
پایایی ترکیبی |
آلفای کرنباخ |
تضاد مبتنی بر خستگی |
57/0 |
89/0 |
85/0 |
تضاد مبتنی بر زمان |
44/0 |
82/0 |
77/0 |
فرهنگ بخشبندی |
46/0 |
77/0 |
74/0 |
فشار کاری |
62/0 |
89/0 |
86/0 |
نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی |
45/0 |
83/0 |
75/0 |
اعداد در قطر جدول دو جذر واریانس هر سازه می باشد. فورنل و لارکر (1981) اذعان میدارند که اگر جذر واریانس مستخرج از هر سازه از مقدار رابطه هر سازه با سازه دیگر بیشتر باشد، روایی واگرای مدل مورد تایید است. با توجه به جذر واریانسهای به دست آمده برای هر سازه که از تمامی روابط موجود بزرگتر میباشند، میتوان گفت که روایی واگرای پرسشنامهها مورد تایید است. در تجزیه و تحلیل دادهها، از تحلیل عاملی تاییدی برای بررسی روایی سازه و همگرایی پرسشنامهها و برای آزمون مدل از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی[28] استفاده شد. تجزیه و تحلیلهای آماری با استفاده از نرم افزار اسمارت پیالاس[29]نسخۀ 3 انجام گرفت.
جدول 2: معیار فرنل و لارکر
متغیرها |
تضاد مبتنی بر خستگی |
تضاد مبتنی بر زمان |
فرهنگ بخشبندی |
فشار کاری |
نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی |
تضاد مبتنی بر خستگی |
760/0 |
|
|
|
|
تضاد مبتنی بر زمان |
463/0 |
667/0 |
|
|
|
فرهنگ بخشبندی |
090/0- |
093/0- |
684/0 |
|
|
فشار کاری |
093/0 |
387/0 |
132/0- |
793/0 |
|
نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی |
090/0- |
143/0 |
263/0 |
148/0 |
673/0 |
یافتههای پژوهش
از لحاظ وضعیت سنی، بیشترین فراوانی به تعداد 127 نفر به دامنۀ سنی 41 تا 50 سال و کمترین فراوانی به تعداد 4 نفر به دامنۀ سنی زیر 30 سال تعلق داشت. از لحاظ وضعیت جنسیت، از بین افراد نمونه تعداد 152 نفر مرد (حدود 57 درصد) و تعداد 116 نفر زن (حدود 43 درصد) بودند. از لحاظ وضعیت تاهل، از بین افراد نمونه تعداد 25 نفر مجرد (حدود 9 درصد) و تعداد 243 نفر متاهل (حدود 91 درصد) بودند. از لحاظ وضعیت تحصیلی، بیشترین فراوانی به تعداد 115 نفر دارای مدرک کارشناسی (حدود 43 درصد) و کمترین فراوانی به تعداد 20 نفر نفر دارای مدرک تحصیلی دکتری (حدود 8 درصد) بودند.
جدول 2: وضعیت چولگی و کشیدگی متغیرها برای توزیع نرمال داده ها
شاخص |
چولگی |
کشیدگی |
توزیع دادهها |
فشار کاری |
234/0- |
812/0- |
نرمال |
فرهنگ بخشبندی |
129/0 |
249/0- |
نرمال |
تضاد مبنی بر زمان برای اوقات فراغت |
313/0 |
298/0- |
نرمال |
تضاد مبتنی بر خستگی با اوقات فراغت |
313/0 |
743/0- |
نرمال |
نگرش رفتاری اوقات فراغت |
064/2- |
046/2- |
غیرنرمال |
برای تعیین آزمونهای پارامتریک و غیر پارامتریک نرمال بودن دادهها مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج جدول 3، مقادیر چولگی و کشیدگی خارج از بازۀ 2± قرار دارد که حاکی از غیر نرمال بودن توزیع دادههای متغیرهای تحقیق میباشد. لذا از آزمونهای آماری ناپارامتریک برای بررسی فرضیهها استفاده میشود. با توجه به این غیر نرمال بودن توزیع دادهها، از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد.
جدول 4، وزنهای رگرسیونی استاندارد شده مدل را نشان میدهد. فشار کاری با ضریب رگرسیونی 12/0 و آمارۀ تی 86/1 و سطح معناداری بزرگتر از 05/0 بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر معنیداری ندارد. همچنین، فرهنگ بخشبندی با ضریب رگرسیونی 28/0 و آمارۀ تی 94/4 و سطح معناداری کوچکتر از 05/0 بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر مثبت معنیداری دارد. علاوه بر این، تضاد مبتنی بر زمان با ضریب رگرسیونی 20/0- و آمارۀ تی 44/2 و سطح معناداری کوچکتر از 05/0 بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر منفی معنیداری دارد. تضاد مبتنی بر خستگی با ضریب رگرسیونی 16/0- و آمارۀ تی 46/1 و سطح معناداری بزرگتر از 05/0 بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر معنیداری ندارد.
شکل 1: مدل در حالت تخمین ضرایب استاندارد
شکل 2: مقادیر ضرایب معناداری مدل پژوهش
جدول 4: وزنهای رگرسیون استاندارد شده مدل پیشفرض
متغیر مستقل |
بتا |
آمارۀ تی |
سطح معناداری |
نتیجه |
فشار کاری ---˂ نگرش به اوقات فراغت |
123/0 |
869/1 |
062/0 |
رد |
فرهنگ بخشبندی --- نگرش به اوقات فراغت |
283/0 |
945/4 |
001/0 |
تایید |
تضاد مبتنی بر زمان ---˂ نگرش به اوقات فراغت |
200/0- |
446/2 |
015/0 |
تایید |
تضاد مبتنی بر خستگی --- نگرش به اوقات فراغت |
169/0- |
461/1 |
145/0 |
رد |
برای بررسی برازش مدل، از شاخص نیکویی برازش استفاده میشود. برای به دست آوردن برازش مدل در ابتدا باید مقدار اشتراکی متغیر وابسته (نگرش به اوقات فراغت) (45/0) و سپس مقدار ضریب تعیین متغیر وابسته (نگرش به اوقات فراغت) (13/0) را در نظر گرفت و سپس این مقادیر را در فرمول زیر گذاشت:
GOF=
GOF=
GOF=
GOF=0.241
در نتیجه مقدار شاخص GOF برابر است با 241/0 که این عدد با توجه به سه مقدار 01/0، 25/0، و 41/0 به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF، حاکی از برازش کلی متوسط میباشد.
بحث و نتیجهگیری
هدف کلی پژوهش حاضر، آزمون مدل ویژگیهای شغلی و تضاد کار- اوقات فراغت با نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی بود. نتایج نشان داد که فشار کاری بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر معنیداری ندارد. برخلاف یافتههای پژوهش حاضر، ویویان و همکاران (2018) نشان دادند که بین فشار کاری با نگرش نسبت به اوقات فراغت رابطۀ منفی معنادار وجود دارد. نتایج تحقیق گائو و همکاران (2019) نیز نشان داد که فشار کاری بر رضایت از اوقات فراغت تاثیر منفی معناداری دارد. فرانسون و همکاران (2012) نیز نشان دادند که فشار کاری بر رضایت از فعالیت بدنی تاثیر منفی معناداری دارد. یائو (2008) دریافت که فشار کاری بر فعالیت بدنی پرستاران تاثیر منفی معنادار دارد. نتایج تحقیق مککارتی و همکاران (2018) هم نشان داد که بین فشار کاری با شرکت در فعالیت بدنی در اوقات فراغت رابطۀ مثبت معناداری وجود دارد. بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیق ویویان و همکاران (2018)، فرانسون و همکاران (2012)، گائو و همکاران (2019)، یائو (2008) و مککارتی و همکاران (2018) ناهمسو میباشد. از دلایل احتمالی این ناهمسویی میتوان به تفاوت جامعه آماری پژوهش ها اشاره کرد. زندگی سازمانی با فشارهای روانی، استرس و خستگی ناشی از کار همراه است. در چنین شرایطی، از تفریحات ورزشی در سازمانها و ادارات به عنوان وسیلهای مؤثر و مطلوب برای تأمین تفریح سالم و شادابی و نشاط یاد میشود تا علاوه بر بالا بردن توان کاری، برای رشد و توسعه جنبههای اخلاقی، روانی و اجتماعی افراد نیز مؤثر واقع شود. از طرفی، طبق نظر والکر و همکاران (2007) نگرش اوقات فراغت، رفتار واقعی افراد در اوقات فراغت نیست، اما نشان دهندۀ انگیزش درونی آنهاست و میتواند مشارکت واقعی در فعالیتهای اوقت فراغت را پیشبینی کند. براین اساس و در توجیه عدم معناداری تاثیر فشار کاری بر نگرش به اوقات فراغت در کارکنان وزارت ورزش و جوانان میتوان چنین اذعان داشت که از دیدگاه شرکت کنندگان در این تحقیق انگیزۀ آنها برای شرکت در فعالیتهای بدنی در اوقات فراغت تحت تاثیر عامل فیزیولوژیکی و جسمانی و خستگی ناشی از فشار کاری نیست و احتمالاً دلایل دیگری از جمله: کاهش وزن، سبک زندگی سالم، بازیابی روحی- روانی و ... در نگرش و انگیزۀ کارکنان برای شرکت در فعالیت بدنی در اوقات فراغت موثر است.
نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که فرهنگ بخشبندی بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر مثبت و معنیداری دارد. گائو و همکاران (2019) فرهنگ بخشبندی را یکی از عوامل موثر بر تضاد کار اوقات فراغت معرفی کرده اند. از دیدگاه یون و همکاران (2012) بخشبندی کار- زندگی، میزان و درجهای است که کارکنان قادر به انجام مجزای نقشهای کاری و خانوادگی هستند. براساس این تعریف میتوان چنین اذعان داشت که کارکنانی که با ایجاد و طراحی تقسیمبندی دقیق بین کار و اوقات فراغت بتوانند از ایجاد تداخل در حوزه های کاری و فراغتی جلوگیری کنند و ایجاد تعادل بین کار و اوقات فراغت را تسهیل سازند، نگرش مثبتتری را نسبت به اوقات فراغت پیدا میکند و انگیزۀ بیشتری را برای شرکت در فعالیتهای بدنی در اوقات فراغت کسب میکنند. در این راستا، سیمونز و همکاران (2016) اذعان داشتند که ورزشکارانی که بتوانند بین نقشهای شغلی، خانوادگی و تفریحی حد و مرزهای قویتری را تعیین کنند، میتوانند در ایجاد تعادل مطلوب بین این حوزهها موفقتر باشند. علاوه بر این، کراپلی و همکاران (2009) اذعان میدارند که کارکنانی که کار و اوقات فراغت را به عنوان دو حوزه جداگانه تلقی میکنند، در حین زمانها و فعالیتهای اوقات فراغتشان خودشان را از محیطهای استرسزا جدا شده میدانند. براساس این ادعا میتوان یافتۀ این تحقیق را چنین توجیه کرد که احتمالاً کارکنان شرکت کننده در این تحقیق از طریق بخشبندی برنامههای کاری و فعالیتبدنی در اوقات فراغت و ایجاد تعادل بین این دو مقوله میتوانند خودشان را از محیط پراسترس شغلی جدا کنند و همین امر منجر به ایجاد نگرش مثبت به فعالیتبدنی در اوقات فراغت شده است. برخلاف یافتههای پژوهش حاضر، گائو و همکاران (2019) نشان دادند که فرهنگ بخشبندی بر نگرش رفتاری به اوقات فراغت تاثیر معناداری ندارد. بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیق گائو و همکاران (2019) ناهمسوست- از دلالی احتمالی این ناهمسویی میتوان به تفاوت جامعۀ آماری اشاره کرد.
یافتههای دیگر این تحقیق مبین آن بود که تضاد مبتنی بر زمان بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی تاثیر منفی معنیداری دارد. گائو و همکاران (2019) اذعان میدارند که تضاد مبتنی بر زمان وقتی اتفاق میافتد که فرد تحقق نیازهای اوقات فراغت را در نتیجه اختصاص زمان زیادی به کار دشوار بداند. براساس یافتههای پژوهش حاضر که حاکی از تاثیر منفی معنادار تضاد مبتنی بر زمان بر نگرش به اوقات فراغت بود، میتوان چنین استدلال کرد که از دیدگاه کارکنان وزارت ورزش و جوانان تضاد زیادی بین نقشهای شغلی و غیرشغلی آنها وجود دارد و وقتی این تضاد افزایش مییابد که توزیع زمان برای کار، خانواده و اوقات فراغت نامتعادل باشد. بنابراین، کارکنان وزارت ورزش و جوانان به احتمال زیاد برای ایجاد تعادل و توالی در منابع موجود برای حوزههای کاری و غیرکاری، دچار معضل هستند، زیرا حوزههای کاری و غیرکاری (مانند فعالیتبدنی در اوقات فراغت) را دارای محدودیت زمانی میدانند. برخلاف یافتههای پژوهش حاضر، یافتههای پژوهش گائو و همکاران (2019) نشان داد که تاثیر تضاد کار- اوقات فراغت مبتنی بر زمان بر نگرش رفتاری به اوقات فراغت مثبت است. بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیق گائو و همکاران (2019) ناهمسوست- از دلایل احتمالی این ناهمسویی به تفاوت جامعۀ آماری پژوهشها میتوان اشاره کرد.
یافتههای دیگر نشان داد که تضاد مبتنی بر خستگی بر نگرش به اوقات فراغت با تاکید بر فعالیتبدنی تاثیر معنیداری ندارد. از دیدگاه گائو و همکاران (2019) تضاد مبتنی بر خستگی زمانی اتفاق میافتد که فشار ناشی از کار، تحقق مطالبات را در حوزه اوقات فراغت دشوار میکند. این بدان مفهوم است که وقتی کارکنان وزارت ورزش و جوانان حجم و محتوای شغلیشان را سنگین بدانند و فعالیتهای شغلیشان منجر به احساس خستگی ناشی از کار در آنها شود، این امر بر نگرش آنها نسبت به فعالیت بدنی در اوقات فراغت و انگیزۀ آنها برای شرکت در فعالیت بدنی در اوقات فراغت تاثیر ندارد. برخلاف یافتههای پژوهش حاضر، نتایج گائو و همکاران (2019) نشان داد که تاثیر تضاد کار- اوقات فراغت مبتی بر خستگی بر نگرش رفتاری به اوقات فراغت منفی است. بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر با نتایج تحقیق گائو و همکاران (2019) ناهمسو میباشد- از دلایل احتمالی این ناهمسویی میتوان به تفاوت جامعۀ آماری پژوهشها اشاره کرد.
براساس نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد میشود مدیران وزارت ورزش و جوانان برنامههای ورزشی ویژه ای به صورت همایشها و رویدادها برای کارکنان برگزار نمایند. همچنین، به منظور کاهش تضاد کار- اوقات فراغت، در برخی از روزهای هفته برای حضور کارکنان در فعالیتهایبدنی تسهیلات ویژه ای از جمله کاهش ساعت کاری را در نظر بگیرند. برای بهبود نگرش به فعالیت بدنی در اوقات فراغت، برنامهها و مسابقات ورزشی را خارج از ساعات اداری برای کارکنان برگزار نمایند و از پتانسیلهای موجود همچون کارتهای ویژه استفاده از اماکن ورزشی برای کارکنان بهره گیرند. از آنجا که این پژوهش به کارکنان ستادی وزارت ورزش و جوانان محدود بود، پیشنهاد میشود مدل تحقیق حاضر جهت تعمیم یافتهها در سایر سازمانها بررسی شود. در تحقیقی راهکارهای کاهش تضاد کار- اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی در کارکنان وزارت ورزش و جوانان بررسی شود و عملکرد سازمانها در اجرای برنامههای فعالیت بدنی در اوقات فراغت برای کارکنان مورد مطالعه قرار گیرد.
منابع
- امامی، شیده؛ زارعی، علی و نقش بندی، سیدصلاح الدین. (۱۳۹۶). «ارتباط گذران اوقات فراغت فعال با اشتیاق شغلی و بهره وری کارکنان وزارت ورزش و جوانان». همایش ملی دستاوردهای علوم ورزشی و سلامت. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات.
- رضوی، سید محمد حسین و پسرکلو، اعظم. (۱۳۹۲). «چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان شاغل شهر آمل با تأکید بر فعالیت های ورزشی». مدیریت و فیزیولوژی ورزشی شمال. 1(1)، صص 23-38.
- غفوری، فرزاد؛ زارعی، علی؛ خیراندیش بروجنی، بهناز و یابنده، معصومه. (۱۳۹۴). «تعیین رابطة ماهیت ورزش (انفرادی، اجتماعی، برخوردی و غیر برخوردی) و فعالیت های فراغتی بانوان ورزشکار و مقایسة آن با غیر ورزشکاران». پژوهش های معاصر در مدیریت ورزشی. 5(10)، صص 11-1.
- فراهانی، ابوالفضل؛ حسینی، معصومه و مرادی راضیه. (۱۳۹۶). «اولویت بندی موانع پیش روی بانوان شاغل در انجام فعالیت های ورزشی استان البرز». جله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی. 15(1)، صص 23-34.
- میرغفوری، سید حبیب اله؛ صیادی تورانلو، حسین و میرفخرالدینی، سید حیدر. (۱۳۸۸). «بررسی و تحلیل مسائل و مشکلات مؤثر بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (مطالعة موردی : دختران دانشجوی دانشگاه یزد)». نشریه مدیریت ورزشی. 1(1)، صص 83-100.
- Clark, Sue Campbell. (2009). Work/Family Border Theory: A New Theory of Work. Family Balance.
- Cropley, Mark; & Millward, Lynne J. (2009). “How do individuals “switch-off”from work during leisure? A qualitative description of the unwinding process in high and low ruminators”. Leisure Studies, 28(3), 333–347.
- Derks, Daantje; & Bakker, Arnold B. (2014). “Smartphone use, work–home interference, and burnout: A diary study on the role of recovery”. Applied Psychology, 63(3), 411–440.
- Fornell, Claes; & Larcker, David F. (1981). “Structural Equation Models with Unobservable Variables and Measurement Error: Algebra and Statistics”. Journal of Marketing Research, 18(3), 382-388. https://doi.org/10.1177/002224378101800313
- Fransson, E. I.; Heikkila, K.; Nyberg, S. T.; Zins, M.; Westerlund, H.; Westerholm, P.; … Kivimaki, M. (2012). “Job Strain as a Risk Factor for Leisure-Time Physical Inactivity: An Individual-Participant Meta-Analysis of Up to 170,000 Men and Women: The IPD-Work Consortium”. American Journal of Epidemiology, 176(12), 1078-1089. https://doi.org/10.1093/aje/kws336
- Gao, Mingjie; Chen, Chun-Chu; Huang, Yu-Chih; & Lin, Yueh-Hsiu. (2019). “Work and leisure in Taiwan: examining the antecedents and consequences of work-leisure conflicts”. Leisure Studies, 38(1), 128–143.
- Greenhaus, Jeffrey H.; & Beutell, Nicholas J. (1985). “Sources of conflict between work and family roles”. Academy of management review, 10(1), 76–88.
- Lin, Jo-Hui; Wong, Jehn-Yih; & Ho, Ching-hua. (2013). “Promoting frontline employees’ quality of life: Leisure benefit systems and work-to-leisure conflicts”. Tourism Management, 36, 178–187.
- Lin, Jo-Hui; Wong, Jehn-Yih; & Ching-hua, H. o. (2015). “The role of work-to-leisure conflict in promoting frontline employees’ leisure satisfaction”. International Journal of Contemporary Hospitality Management.
- Magner, Nace; Welker, Robert B.; & Campbell, Terry L. (1996). “Testing a Model of Cognitive Budgetary Participation Processes in a Latent Variable Structural Equations Framework”. Accounting and Business Research, 27(1), 41-50. https://doi.org/10.1080/00014788.1996.9729530
- Mannell, Roger C.; & Kleiber, Douglas A. (1997). A Social Psychology of Leisure. Venture Pub.
- Mc Carthy, V.J.C.; Wills, T.; & Crowley, S. (2018). “Nurses, age, job demands and physical activity at work and at leisure: A cross-sectional study”. Applied Nursing Research, 40, 116-121. https://doi.org/10.1016/j.apnr.2018.01.010
- Simmons, Jason M.; Mahoney, Tara Q.; & Hambrick, Marion E. (2016). “Leisure, work, and family: How Iron MEN balance the demands of three resource-intensive roles”. Leisure Sciences, 38(3), 232–248.
- Thompson, Jeffery A.; & Bunderson, J. Stuart. (2001). “Work-nonwork conflict and the phenomenology of time: Beyond the balance metaphor”. Work and Occupations, 28(1), 17–39.
- Tsaur, Sheng-Hshiung; Liang, Ying-Wen; & Hsu, Huei-Ju. (2012). “A multidimensional measurement of work-leisure conflict”. Leisure Sciences, 34(5), 395–416.
- Tsaur, Sheng-Hshiung; & Yen, Chang-Hua. (2018). “Work–leisure conflict and its consequences: Do generational differences matter?” Tourism Management, 69, 121–131.
- Vivian, O; & Agbakwuru. (2018). “Influence of Workload and Psychological Variables on Attitude towards Leisure among Lecturers in Public Universities in Rivers AState, Nigeria”. Journal of Research & Method in Education, 8(6), 83-91.
- Walker, Gordon J.; Deng, Jinyang; & Chapman, Ross. (2007). “Leisure Attitudes: A Follow-up Study Comparing Canadians, Chinese in Canada, and Mainland Chinese”. World Leisure Journal, 49(4), 207-215. https://doi.org/10.1080/04419057.2007.9674513
- Yao, M. H. (2008). “The Relationships Among Work Related Stress, Health Status, and Physical Activity Participation of Nurses in Teaching Hospitals in Taipei, Taiwan”. University of the Incarnate Word.
- Yun, Haejung; Kettinger, William J.; & Lee, Choong C. (2012). “A new open door: The smartphone’s impact on work-to-life conflict, stress, and resistance”. International Journal of Electronic Commerce, 16(4), 121–152.