نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، ایران

2 دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی

3 دانشگاه فرهنگیان، پردیس فرهنگیان شهرهمدان

چکیده

هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی (و ابعاد سه‌گانه آن) بر مدیریت بدن در بین دانشجو معلمان دختر پردیس فرهنگیان شهر همدان است. از نظریه‌های بوردیو، شیلینگ، مارتین و گانتز استفاده شده است. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسش‌نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجو معلمان دختر پردیس فرهنگیان شهر همدان بوده که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 182 نفر تعیین شد. روش نمونه‌گیری، طبقه‌ای متناسب با حجم است. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای آماریspss و AMOS توصیف و تحلیل شده است. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که بین ابعاد سه‌گانه سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن رابطه معناداری و مثبتی وجود دارد. نتایج حاصل از مدل‌سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار است و شاخص‌های برازش مدل مقادیر قابل قبولی را نشان داده است. هم‌چنین داده‌های گردآوری شده از نمونه مورد مطالعه با مدل مفهومی پژوهش سازگاری و تناسب لازم را داشت؛ بنابراین، مدل مفهومی کلی پیشنهادی در این پژوهش، مورد تأیید قرار گرفت.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Investigating the effect of cultural capital on body management (Case study: female student teachers of Farhangian City of Hamedan)

نویسندگان [English]

  • jaber moulaei 1
  • Habib Hashemifar 2
  • Fatemeh RaoufHashemi 3

1 Ph.D., Instructor, Department of Social Sciences, Payame Noor University, Iran

2 Shahid Chamran University of Ahvaz, Faculty of Economics and Social Sciences

3 Farhangian University, Farhangian Campus, Hamadan

چکیده [English]

The purpose of this article was to investigate the impact of cultural capital (and its three dimensions) On body management among female students of Farhangian university in Hamedan. The theories of Bourdieu, Schilling, Martin and Gantz have been used. The method of this research was survey and the data collection tool was a questionnaire. The statistical population of the study included all female students of Farhangian university in Hamedan. The sample size was determined based on Cochran's formula and included 182 people. The sampling method was category proportional to the volume. Data were described and analyzed by SPSS and AMOS statistical software. Findings indicated that there is a significant and positive relationship between the three dimensions of cultural capital and body management. The results of structural equation modeling showed that the model has a good fit And model fit indices have shown acceptable values. Also, the data collected from the study sample had the necessary compatibility with the conceptual model of the research; Therefore, the general conceptual model proposed in this study was approved.

کلیدواژه‌ها [English]

  • cultural capital
  • body management
  • female students
  • Hamedan

بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن(موردمطالعه: دانشجو معلمان دختر پردیس فرهنگیان شهر همدان)

 

    جابر مولائی[1]

حبیب هاشمی فر[2]

 فاطمه هاشمی رئوف[3]

تاریخ دریافت مقاله: 8/4/1399

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:5/5/1399

10.22034/SSYS.2022.1422.1983

هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی- و ابعاد سه­گانه آن- بر مدیریت بدن در بین دانشجو معلمان دختر پردیس فرهنگیان شهر همدان است. از نظریه‌های بوردیو، شیلینگ، مارتین و گانتز استفاده شده است. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسش­نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجو معلمان دختر پردیس فرهنگیان شهر همدان بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 182 نفر تعیین شد. روش نمونه‌گیری، طبقه‌ای متناسب با حجم است. داده­ها با استفاده از نرم‌افزارهای آماریSpss  و AMOS توصیف و تحلیل شدند.

یافته­های پژوهش حاکی از آن است که بین ابعاد سه‌گانه سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. نتایج حاصل از مدل‌سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار است و شاخص­های برازش مدل مقادیر قابل قبولی را نشان می دهد. همچنین داده­های گردآوری شده از نمونه مورد مطالعه با مدل مفهومی پژوهش سازگاری و تناسب لازم را داشت. بنابراین، مدل مفهومی کلی پیشنهادی در این پژوهش مورد تأیید است.

واژگان کلیدی: سرمایه فرهنگی، مدیریت بدن، دانشجویان دختر و همدان

مقدمه

میشل فوکو[4]، نظریه‌پرداز اجتماعی فرانسوی از اولین و مهم‌ترین کسانی است که به بدن به‌مثابه محصولی اجتماعی و فراتر از عناصر زیستی نگاه می‌کند. توجه او به تاریخ حرفه‌ پزشکی و پرداختن وی به بدن انسان به‌عنوان موضوعی که دستمایه‌ اعمال کنترل و مداخله‌ پزشکی قرار می‌گیرد و نیز تحلیل‌های وی در مورد نظارتی که توسط دولت، کلیسا و پزشکی بر خصوصی‌ترین فعالیت‌های بدنی یعنی امور جنسی انسان اعمال می‌کرد، به ایجاد تخصص جدیدی در عرصه جامعه‌شناسی به نام «جامعه‌شناسی بدن» منجر شد (کوکرهام[5]، 2001؛ به نقل از گل‌بهاری، 1391: 2). جامعه‌شناسی بدن، شاخه‌ای از جامعه‌شناسی است که ماهیت اجتماعی جسمانیت انسان، تولید اجتماعی بدن، گفتمان‌های حاکم بر بدن، تاریخ اجتماعی بدن و تعامل پیچیده‌ میان بدن، جامعه و فرهنگ را بررسی می‌کند. این شاخه از جامعه‌شناسی که به‌طور خاص به مفهوم بدنمودی به‌مثابه پدیده‌ای اجتماعی، موضوعی نمادین، بازنمود و عاملی برای تخیل می‌پردازد، همواره به ما یادآوری می‌کند که کنش‌های سازنده­ بافت زندگی روزمره، از ساده‌ترین اشکال تا پیچیده‌ترین آن‌ها، نیازمند دخالت و عامل بدنی هستند (صادقی فسائی و همکاران، 1395: 38).

مدیریت بدن به معنای دست‌کاری مستمر در ویژگی­های ظاهری مرئی بدن است و این مفهوم با کمک معرف‌های مانند انواع عادت‌ها در لباس پوشیدن، آرایش موی سر، استفاده از پیرایه‌ها، رژیم غذایی، دست‌کاری پزشکی، میزان اهمیت دادن به مراقبت­های آرایشی و بهداشتی، جراحی زیبایی، کنترل وزن و... سنجیده می‌شود (آزاد ارمکی و چاوشیان، 1381: 64).

 جذابیت و زیبایی جسمانی ازجمله موضوعاتی است که در جوامع امروزی استانداردهای جدیدی یافته و از عوامل شکل‌دهنده‌ روابط افراد به شمار می‌رود؛ به‌طوری‌که مدیریت بدن در دوران مدرن اهمیت بیش­تری یافته و رفتارهای مختلف ازجمله رژیم‌های لاغری و وسایل ورزشی و آرایشی گوناگون برای مراقبت از بدن ساخته شده است. برخی از عوامل این تحولات عبارت‌اند از: سیاسی کردن بدن به دست فمینیست‏ها، رشد فرهنگ مصرفی، پیدایش فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و حرکت از مدرنیته به‌سوی مدرنیته‌ متأخر (احمدی و همکاران، 1395: 29).

 از آنجا که بدن یکی از شاخص­های نهایی و بیان‏های غایی جهان اجتماعی است که در آن قرار داریم، می‏توانیم بپذیریم که داشتن بدن زیبا نشانه‏ ارزش‏های اجتماعی و تا حدودی، سازوکار قدرت و کنترل اجتماعی است. لذا در اینجا با چشم‌اندازی نظری روبه‌رو هستیم که بر نقش فعال بدن در جهان اجتماعی تأکید می‌کند. بنابراین، بدن را می‌توان به‌عنوان جنبه‌ اساسی خودنمایشی تلقی نمود. مطالعه‌ زیبایی ظاهری و بدن انسانی از مسائل مهم جامعه‌ امروزی است. دلیل این امر آن است که در جوامع پیشامدرن، فرد در جمع مستحیل بود و انتخاب و تغییر شرایط موجود به‌مانند جوامع مدرن امروزی زمینه‌ای برای ظهور پیدا نمی‌کرد. در دوران جدید، افراد در عرصه‌های تصمیم‌گیری و مشارکت در شبکه‌های اجتماعی نقشی مهم دارند. در همین راستا، نظریه‌های جامعه‌شناسی نیز از تأکید بر ساختارهای کلان به‌سوی «خود» و نظریه‌های خُرد تمایل پیدا کردند. براین اساس، مفهوم «کنشگر خلاق و معنا ساز» وارد حوزه‌ مطالعات جامعه‌شناسی شد. کنشگری که با سیالت خُود، واقعیت­ها و ساختارهای کلان را آگاهانه می‌سازد (خواجه‌نوری و همکاران، 1390: 22).

امروزه جراحی­های زیبایی یکی از شایع­ترین اعمال جراحی در سطح جهان می‌باشند و میزان متقاضیان آن رو به فزونی است (موسوی زاده و دیگران، 1388: 318). آمارها نشان می‌دهد در ۲۰ سال گذشته، در جهان شمار مصرف‌کنندگان لوازم‌آرایشی و متقاضیان عمل‌های زیبایی، ۸۰ درصد بیشتر شده است. اگرچه ایران را به‌عنوان رتبه نخست در جراحی‌های زیبایی می‌شناسند، اما بر اساس گزارش «انجمن بین‌المللی جراحی پلاستیک» (ISAPS) بالاترین میزان جراحی زیبایی با تعداد ۴, ۰۴۲, ۶۱۰ به کشور امریکا اختصاص دارد. ایران در رتبه بیستم عمل‌های زیبایی جای دارد؛ به‌گونه‌ای که از هر ۱۰۰۰ نفر در ایران، 6 نفر عمل جراحی انجام می‌دهند. باید توجه داشت که نوع جراحی در کشورهای مختلف، متفاوت است و ایران تنها به لحاظ جراحی بینی در صدر سایر کشورها قرار دارد. بنابراین رایج‌ترین عمل جراحی در ایران در زمینه جراحی بینی است (پریونا، 2018؛ به نقل از اخبار مشرق، 1397).

بر اساس آمار «انجمن بین‌المللی جراحی پلاستیک» (ISAPS میزان تقاضای عمل‌های زیبایی از سوی زنان بیش­تر است؛ به‌طوری‌که 4/86 درصد عمل‌های زیبایی مربوط به زنان است (همان).  به دلیل سهم حداکثری زنان از کل افرادی که عمل‌های زیبایی روی آنان انجام می‌گیرد، جراحی زیبایی به‌عنوان پدیده‌ای زنانه معرفی شده است (جمالی، 1396).

به نظر می‌رسد در زمینه مدیریت بدن، مطالعات کم­تری با بهره­گیری از نظریه­ سرمایه فرهنگی صورت گرفته است (ابراهیمی و ضیاء پور، 1391: 127). سرمایه فرهنگی به‌عنوان یکی از متغیرهای اصلی و تأثیرگذار بر مدیریت بدن به‌عنوان شاخصی ترکیبی، شامل بعد تجسم‌یافته یعنی تمایلات و گرایش‌های ذهنی و روانی افراد به مصرف و استفاده از کالاهای فرهنگی و بعد نهادی یعنی مدارک و مدارج تحصیلی و علمی فرهنگی افراد است (بوردیو[6]، 1986: 246؛ به نقل از شعاع و نیازی، 1395: 63). همچنین بررسی تحقیقات قبلی در این حوزه نشان‌دهنده این است که مدیریت بدن یکی از موضوعاتی بوده که بیش­تر در سال‌های اخیر به آن پرداخته شده است. اما این پژوهش‌ها به‌صورت محدود انجام شده و تقریباً می‌توان گفت که در محیط‌های آموزشی مانند دانشگاه به‌ندرت چنین پژوهشی صورت گرفته است (سلطانی بهرام و همکاران، 1391: 183). بنا به دلایلی که مطرح شد، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه‌ فرهنگی و ابعاد آن بر مدیریت بدن در میان دانشجو معلمان دختر پردیس فرهنگیان همدان است.

یافته های پژوهش نادریان جهرمی و پژوهان (1398) با عنوان «تحلیل جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مدیریت بدن» که در بین جوانان 16-18 ساله شهر اصفهان و با روش پیمایشی انجام شد، نشان داد که به ترتیب فرهنگ عمومی بین جوانان، پذیرش اجتماعی، گروه دوستان و همسالان، تبلیغات ماهواره­ها و رسانه­ها، گروه­های مرجع، نارضایتی از بدن، عوامل اقتصادی و سرمایه فرهنگی مهم‌ترین عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مدیریت بدن است.

عبدالحسینی و حقیقتیان (1396) در پژوهشی با عنوان «عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن در نوجوانان و جوانان دختر و پسر شهر اصفهان» با استفاده از روش پیمایش، به این نتیجه رسیدند که بین متغیرهای هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت جنسی، سرمایه فرهنگی و سطح تحصیلات با مدیریت بدن رابطه وجود دارد.

احمدی و همکاران (1395) در پژوهشی با عنوان «تبیین جامعه‌شناختی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی در میان دختران و زنان شهر تبریز» که به روش پیمایشی و با استفاده از فن پرسشنامه صورت پذیرفت، دریافتند که میان متغیرهای پذیرش اجتماعی، احساس فشارهای اجتماعی، سرمایه‌ فرهنگی، وضعیت شغلی و تأهل، طبقه‌ اجتماعی و استفاده از رسانه‏های جمعی خارجی با مدیریت بدن رابطه‌ مستقیم و میان متغیرهای دین‌داری و استفاده از رسانه‏های جمعی داخلی با مدیریت بدن رابطه‌ معکوس برقرار است.

شعاع و نیازی (1395) در پژوهشی با عنوان «فرا تحلیلی بر ارتباط سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن» به این نتیجه رسیدند که متغیر سرمایه فرهنگی نقش متوسطی در تبیین واریانس مدیریت بدن ایفا می‌کند.

 گل‌بهاری (1391) در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه‏ بین سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن» که به روش پیمایشی و با استفاده از فن پرسشنامه صورت پذیرفت، به این نتیجه رسیدند که نتایج حاصل از آزمون‌های همبستگی و تجزیه‌وتحلیل داده‏ها، حاکی از وجود رابطه‏ معنادار و مستقیم بین میزان سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن و عدم وجود رابطه‏ معنادار بین تصویر ذهنی از بدن و متغیر وابسته است.

سلطانی بهرام و همکاران (1391) در پژوهشی با عنوان «ارتباط سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن در میان دانشجویان دانشگاه تبریز» که به روش پیمایشی و با استفاده از فن پرسشنامه انجام شد، دریافتند که سطح مدیریت بدن در میـان دانـشجویان در حـد متوسط است و بین مدیریت بدن و سرمایه‌ فرهنگی رابطه‌ مثبت و معنی‏داری وجـود دارد.

کوهی (1390) در پژوهشی با عنوان «تبیین جامعه‌شناختی مدیریت بدن در میان زنان شهر تبریز» که به روش پیمایشی و با استفاده از فن پرسشنامه صورت پذیرفت، به این نتیجه رسید که عوامل روان‌شناختی نظیر تصور بدنی، اعتمادبه‌نفس و ایجاد نشاط و شادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند مقایسه اجتماعی بدن، گروه‌های مرجع، سن، تحصیلات، سرمایه فرهنگی، دین‌داری و رسانه‏های ارتباطی و اطلاعاتی و عوامل اقتصادی نظیر وضعیت شغلی و سرمایه اقتصادی در مدیریت بدن زنان تأثیرگذار هستند.

ضیاء پور (1389) در پژوهشی با عنوان «بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن جوان(مطالعه موردی: جوانان شهر گیلان غرب» که به روش پیمایشی و با استفاده از فن پرسشنامه انجام شد، به این نتیجه رسید که متغیر سرمایه فرهنگی و ابعاد آن بر متغیر مدیریت بدن تأثیرگذار می‌باشند.

ابراهیمی و بهنودی گدنه (1389) در پژوهشی با عنوان «سرمایه‏ فرهنگی، مدیریت ظاهر و جوانان» که به روش پیمایشی و با استفاده از فن پرسشنامه صورت پذیرفت، دریافتند که مدیریت ظاهر در میان جوانان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها حاکی از آن بود که هرچه میزان سرمایه‏ فرهنگی افراد بیشتر باشد، نحوه مدیریت ظاهر نیز در میان دختران و پسران جوان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. از سوی دیگر، نتایج حاصل از جداول توصیفی نشان داد که الگوی رایج مدیریت ظاهر در میان جوانان متأثر از نوگرایی و مؤلفه‌های مرتبط با دنیای مدرن است.

فیتزسیمونز و باردون کان[7] (2011) طی پژوهش با عنوان «بررسی نظارت بر بدن و نگرانی از وزن و اندام در میان زنان کالج آفریقایی آمریکایی و هندواروپایی» به این نتیجه رسیدند که بین نظارت بدن و نگرانی‌ها درباره‌ شکل و وزن بدن روابط متقابلی وجود دارد و این دو بر یکدیگر تأثیر‌گذارند؛ به این معنا که افراد با نگرانی بیش­تر نسبت به‌ ظاهر و وزن خود، به‌طور مداوم بر بدن خود نظارت می­کنند و در مقابل افرادی که درنتیجه‌ گرایش به استاندارهای فرهنگی بدن، نظارت بدنی مداومی را اعمال می‌کنند، نگرانی بیش­تری درباره­ وزن و ظاهر بدن خود دار‌اند.

گروث و همکاران[8] (2009) در پژوهشی با عنوان «ابعاد موقعیت اجتماعی- اقتصادی مرتبط با شاخص توده‌ بدن و چاقی در میان زنان و مردان دانمارکی» به تعاملات بین ابعاد مختلف و تفاوت‌های جنسیتی پرداختند. نتایج نشان داد بعد آموزش، از ثابت‌ترین ارتباط با شاخص توده‌ بدن و چاقی برخوردار بود و نشانگر اهمیت سرمایه فرهنگی در اهمیت وزنی است. همچنین فزونی مرتبط با وزن بدن برای زنان با شرایط مادی اجتماعی نامساعد مرتبط است، اما این برای مردان صدق نمی‌کند.

بررسی پژهش­های قبلی در این حوزه نشان‌دهنده این است که مدیریت بدن یکی از موضوعاتی بوده که بیش­تر در سال‌های اخیر به آن پرداخته‌ شده است؛ اما این پژوهش‌ها به‌صورت محدود انجام شده و تقریباً می‌توان گفت که در محیط‌های آموزشی مانند دانشگاه به‌ ندرت چنین پژوهش‌های صورت گرفته است. در محیط های آموزشی و دانشگاهی که افراد با سرمایه های فرهنگی متنوع حضور پیدا می کنند و به لحاظ وارد شدن در محافل دانشگاهی و امکان استفاده از محصولات فرهنگی (روزنامه، مجلات گوناگون و اینترنت و ...) از نظام فرهنگ علمی بیشتری برخوردارند و بیش تر در معرض رفتارهای مدیریت بدن قرار دارند، ضروری است به رابطه­ بین سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن در محیط های آموزشی و دانشگاهی پرداخته شود.

همچنین در پژوهش‌های انجام‌شده در زمینه مدیریت بدن، از نرم‌افزارهای معادلات ساختاری مانند AMOS برای تحلیل داده‌ها استفاده‌ نشده است.

با توجه به کاستی‌های مطالعات انجام ‌شده، در این پژوهش سعی بر آن است که ضعف‌های موجود تا حدی برطرف گردد و تحقیق با محور تأثیر سرمایه فرهنگی با مدیریت بدن در بین دانشجو معلمان دختر انجام گردد.

چارچوب نظری پژوهش

ســرمایه فرهنگــی

پیـر بوردیــو بــرای اولیــن بــار مفهــوم ســرمایه فرهنگــی (1990) را بــه کار بــرده اســت. مقصــود وی از ایــن اســتعاره، سرمایه‌گذاری‌های طبقــه مســلط در بازتولیــد مجموعــه‏ای از نمادهــا و معانــی اســت کــه از ســوی طبقــه تحــت ســلطه به‌طور غلــط درک و درونــی شــده و آن‌ها را به‌مثابه نمادهــا و معانــی طبقــه خــود پذیرفتــه‏انــد. طبــق ایــن نظریــه، سرمایه‌گذاری درکنش ‏های آموزشــی فراینــد بازتولیــد همچــون تعلیــم و تربیــت قــرار دارد کــه هــدف از آن تلقیــن توده‏هــا و درونــی کــردن ارزش‏هــای ایــن نمادهــا و معانــی اســت. بــه نظــر بوردیــو، انتخــاب راهکارهــای ســرمایه‏گــذاری‏ فرهنگــی مناســب ‏در خانواده نقــش مهمــی‏ در فراگیــری بهتــر آمــوزش و اندوخته‌های افــراد دارد. بــه عقیــده وی، از بعضــی جهــات، ســرمایه فرهنگــی بهتریــن و مؤثرترین روش انتقــال ســرمایه موروثــی اســت، زیــرا تــا حــد زیــادی به‌صورت عینــی انجــام گرفتــه و بنابرایــن از کنتــرل کمتــری برخــوردار اســت. ازنظر بوردیــو، مالکیــت ســرمایه فرهنگــی تنهــا از ســرمایه مــادی حکایــت نمی‌کند، بلکــه ناشــی از شــرایط خانوادگــی یــا مدرسه‌ای، تــا حــدی از ســرمایه اقتصــادی مســتقل عمــل می‌کند (بوردیو، 1389: 139؛ به نقل از نیازی و همکاران، 1394: 10). ازنظر بوردیو، سرمایه فرهنگی پابرجاترین و ثابت‌ترین نوع سرمایه است (بوردیو، 1992: 119). سه منبع عمده سرمایه فرهنگی ازنظر بوردیو عبارت‌اند از: پرورش خانوادگی، آموزش رسمی و فرهنگ شغلی. تفاوت میزان سرمایه فرهنگی در افراد نیز ناشی از انباشت این نوع سرمایه در دارندگان است (Bourdieu, 1986: 225). این اندیشمند اجتماعی برای سرمایه‌ فرهنگـی سـه سـویه قائل است:

  1. سویه‌ تجسم‏یافته که ترتیبات دیرپای ذهن و بدن را شامل می‌شود؛
  2. سویه‌ عینیت یافته که به‌صورت کالاهای فرهنگـی ماننـد تصـاویر، کتـب، کـامپیوتر و هنـر بـروز می‏یابد؛
  3. سویه‌ نهادینه‌شده که از طریق مدارک رسمی و دیگر نشانگرهای پایگاه فرهنگی بازنمایی می‏شود. سرمایه‌ فرهنگی مجموعه‏ای از روابـط، معلومـات و امتیـازات اسـت کـه کنشگر برای حفظ کردن یا به دست آوردن موقعیتی اجتماعی از آن استفاده می‏کند. بـدین ترتیب، سرمایه‌ فرهنگی به عادت واره هایی برمی‏گردد که در میدان زندگی استفاده می‏شود تا به حفظ، بازتولید یا ارتقای سرمایه‏های متنوع بینجامد (بقایی سرایی و حق‌شناس، 1395: 81).

سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته

ایـن سـرمایه بـا شـخصی کـه در آن تجسـم می‏یابـد، ارتبـاط نزدیک دارد. درواقع، نوعـی ثـروت بیرونـی اسـت کـه به‌عنوان بخـش جدایی‌ناپذیری از فـرد درآمـده اسـت. ایـن همان بخشی است که بوردیو آن را «بعد سـرمایه‏ فرهنگـی همـراه بـا تولـد» می‏نامـد کـه نمی‏تـوان آن را از راه هدیـه، خریـد و یـا مبادلـه بـه دیگـری منتقـل کـرد. ایـن نـوع سـرمایه، به‌صورت آمادگـی مـداوم ذهـن و جسـم، تجلـی می‏یابد (قاسمی و نامدار جویمی، 1393: 10). این سرمایه می‌تواند با سرمایه‌گذاری زمان در شکل یادگیری افزایش یابد. این سرمایه در فرد عجین شده، نوعی از رفتار فرد می‌شود و بنابرایـن نمی‏توانـد به‌طور آنـی انتقـال یابد (نیازی و کارکنان نصرآبادی، 1386: 60).

 سرمایه فرهنگی عینیت یافته

 یکی از بدیهی‎ترین و عینی‏ترین اشکال سرمایه فرهنگی، مصرف کالاهای مختلف فرهنگی در میان اقشار مختلف جامعه است که خود می‏تواند تابعی از متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی قرار گیرد. سرمایه فرهنگی عینیت یافته در اشیای مادی، رسانه‏ها نظیر نوشتار، نقاشی، ابزار و نظایر آن و به‌طورکلی در مادیت آن، قابل‌انتقال است. لذا کالاهای فرهنگی را می‏توان به‌صورت مادی تخصیص داد که منجر به سرمایه اقتصادی می‌شود و هم به‌صورت نمادی که منجر به سرمایه فرهنگی می‏شود (شارع پور و همکاران، 1396: 35).

سرمایه فرهنگی نهادی شده

 سرمایه فرهنگی نهادی شده، عینیت بخشیدن به سرمایه فرهنگی از طریق مدارک دانشگاهی و تحصیلی است که خارج از دارایی‌های مادی و عینی فرهنگی، سرمایه تجسمی و بیولوژیکی واقعیت پیدا می‌کند (فرجی و فعلی، 1389: 171).

ارتباط سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن

مدیریت بدن به معنای دست‌کاری مستمر در ویژگی­های ظاهری مرئی بدن است و این مفهوم با کمک معرف‌های مانند انواع عادت‌ها در لباس پوشیدن، آرایش موی سر، استفاده از پیرایه‌ها، رژیم غذایی، دست‌کاری پزشکی، میزان اهمیت دادن به مراقبت­های آرایشی و بهداشتی، جراحی زیبایی، کنترل وزن و... سنجیده می‌شود (آزاد ارمکی و چاوشیان، 1381: 64).

 بوردیو تحلیل خود از بدن را به تولید و تبدیل سرمایه پیوند می‏زند. سهم بوردیو در مفهوم‏سازی از سرمایه‏ فیزیکی نیز تأثیر فراوانی در رشد جامعه‏شناسی بدن داشته است. بوردیو سرمایه‏ بدن را به‌مثابه‌ یکی از انواع فرعی سرمایه‏ فرهنگی، نوعی منبع فرهنگی می‌داند که در بدن سرمایه‏گذاری شده ‏است. بوردیو معتقد است که هرکدام از سرمایه‌های فرد به‌ویژه سرمایه‏ فرهنگی فرد بر نگرش وی نسبت به بدنش تأثیرگذار است. بوردیو همچنین تولید سرمایه‏ فیزیکی را درگرو توسعه و گسترش بدن می‏داند که به‌موجب آن بدن حاصل ارزش در زمینه‏های اجتماعی قلمداد می‏گردد (حیدر خانی و همکاران، 1392:62).

صورت‌بندی های بوردیو برای تلفیق ساختار و عاملیت و تبیین نحوه بازاندیشی کنشگران در تعریف کیستی‌شان در فضای اجتماعی با تکیه ‌بر وجوه مختلف سرمایه می‌تواند در راستای رابطه‌ سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن تحلیل شود. مدیریت بدن نیز در فضای بصری فرهنگ مدرن می‌تواند به‌عنوان رسانه‌ای هویتی در چارچوب نظم مدرن در تعریف کیستی فرد نقش بسزایی داشته باشد. این نکته در قالب بحث راهبرد تمایز بوردیو قابل بررسی است. در این زمینه می‌توان وجوه مختلف رفتارهای مربوط به مدیریت ظاهر را در ارتباط با مبارزه های نمادینی دید که در فضای اجتماعی از سوی کنشگران بر اساس حجم ترکیب سرمایه‌های مختلف برای تثبیت جایگاه و بازتعریف کیستی‌شان صورت می‌پذیرد (ابراهیمی و ضیاء پور، 1391: 146).

 اندیشه شیلینگ[9] در مورد پروژه بدن بر دو اصل تکیه دارد: اولین اصل، کاربرد دانش فنی در مداخله و تغییر در بدن است. اصل دوم به تعداد مردمانی مربوط می شود که به‌طور فزاینده از این امر اطلاع می‏یابند که با انتخاب نوع خاصی از شیوه زندگی، بدنشان در موقعیت‌های مختلفی قرار می‏گیرد (عباس زاده و همکاران، 1392: 201). شیلینگ نیز مانند بوردیو بدن را نوعی سرمایه می‏داند که از طریق توانایی گروه‏های مسلط در معرفی بدن و سبک زندگی ارزشمند و والا تبیین و تعریف می‏شود. وی بدن را پروژه‏ای ناتمام می‏داند که طی فرایند مشارکت در جامعه تغییر می‏یابد و معتقد است مدرنیته متأخر نوعی تفرد سازی بی‌سابقه را در باب بدن خلق کرده است که بر اساس آن معناها مستور گردیده و بدن به حامل ارزش نمادین مبدل شده است (احمد نیا، 1384: 132؛ شعاع و نیازی، 1395: 69). مـارتین[10]  معتقـد اسـت کـه در حقیقت تغییر و اصلاح بدن باعث تصور نوینی از بدن مـی‏شـود. اصـطلاح تـصور بـدن، توصیف راه‏هایی است که فرد بدن خـود را بـه لحـاظ اجتمـاعی مفهوم‌سازی کـرده، آن را به‏صورت خودآگاه و ناخودآگاه تجربه می‏کند. تصور بـدنی، پویـاست و در طول زندگی فرد شکل می‏گیرد و پیوسته در حال تجدید شدن اسـت. ایده‌ها و گفتمان‏های مسلط در بسترهای اجتماعی و فرهنگی که فرد در آن زندگی می‏کند، در سـاخت تصورات بدنی او نقش مهمی دارند. بنابراین، تصورات افراد درباره‌ بدن و سلامتی و بیمـاری با تحلیل‌های فرهنگی تعیین می‏شود (سلطانی بهرام و همکاران، 1391: 184).

بر اساس نظر گانتز، دختران جوان به آن ظواهری از زندگی خود اهمیت می دهند و بر آن نظارت دارند که تحت کنترل و در حوزه قدرت خود دارند. بدن حامل هویت برای آنان است و از طریق کنترل و دست‌کاری بر آن، ضعف خود در حوزه‌های دیگر را جبران می‌کنند (ابراهیمی و ضیاء پور، 1391: 138).

بدین ترتیب، فرضیه های پژوهش حاضر به قرار زیر است:

  • بین سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
  • بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی رابطه وجود دارد.
  • بین سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی رابطه وجود دارد.
  • بین ابعاد سرمایه فرهنگی (نهادینه، عینیت یافته و تجسم‌یافته) و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

روش‌شناسی پژوهش

تحقیق حاضر با استفاده از روش پیمایشی انجام‌ شده است. جامعه آماری موردمطالعه این پژوهش شامل تمامی 344 دانشجو معلم دختر دانشگاه پردیس شهر همدان بود که در زمان انجام تحقیق، در این دانشگاه مشغول تحصیل بودند. این پژوهش در سال 1398 انجام شد و واحد تحلیل در این تحقیق، فرد (دانشجو معلمان دختر دانشگاه پردیس همدان) بود. در این پژوهش از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب با حجم استفاده گردید و برای محاسبه حجم نمونه آماری، از فرمول کوکران بهره گیری شد. حجم نمونه پس از محاسبه 182 n=نفر به دست آمد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسش­نامه بود که پایایی سؤال‌های پرسش­نامه از طریق 30 پرسش‌نامه توزیع شده در مرحله پیش‌آزمون و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مشخص شد. مقادیر آلفا در جدول 1 آورده شده است. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS و AMOS پردازش‌شده است.

جدول 1: مقدار آلفای کرونباخ به دست آمده در مرحله پیش‌آزمون

 

متغیرها

مقدار آلفا

مدیریت بدن

85/0

نگرش نسبت به آرایش

70/0

لوازم‌آرایشی- بهداشتی

83/0

کنترل وزن برای تناسب‌اندام

70/0

سرمایه فرهنگی

76/0

سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده

79/0

سرمایه فرهنگی عینیت یافته

70/0

سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته

69/0

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

متغیر وابسته: مدیریت بدن

مدیریت بدن به معنای نظارت و دست‏کاری مستمر ویژگی‌های ظاهری و مرئی بدن تعریف می­شود. مدیریت بدن نه‌فقط شامل تفکر درباره چگونگی قیافه شخصی، بلکه شامل فعالیت‌هایی برای نمایش قیافه و ظاهر نیز می‏شود. هر نوع تفکر و فعالیتی که به خریداری و پوشیدن لباس و نیز فرآیندهای تغییر بدن مانند رژیم های غذایی و ورزش و غیره منجر می‏شود، به‌عنوان بخشی از مدیریت بدن در نظر گرفته می­شود (جعفری،1395،:63). برای تعریف عملیاتی متغیر مدیریت بدن از 20 شاخص در سه بعد نگرش نسبت به آرایش، لوازم‌آرایشی– بهداشتی و کنترل وزن برای تناسب اندام استفاده شده است.

نگرش نسبت به آرایش: از طریق 9 شاخص، جراحی صورت یا بینی اگر به جوان‌تر و زیباتر شدن کمک کند خوب است، اندام ظریف بیش­تر مورد توجه قرار می­گیرد، آرایش برای زنان میان‌سالی است که اغلب طراوت و شادابی جوانی را ندارند، به نظر من آرایش بیش­تر مخصوص میهمانی و مجالس است و... سنجیده شده است.

لوازم‌آرایشی - بهداشتی: از طریق 5 شاخص، استفاده از عطر و اودکلن، استفاده از رژ گونه، استفاده از ناخن مصنوعی، استفاده از اپیلاسیون و استفاده از کرم­های مرطوب‌کننده سنجیده شده است.

کنترل وزن برای تناسب‌اندام: از طریق 6 شاخص، استفاده از پیاده‌روی، کنترل وزن از طریق رژیم غذایی، کنترل وزن از طریق ورزش و... سنجیده شده است.

متغیر مستقل(سرمایه فرهنگی و ابعاد آن)

سرمایه فرهنگی همان مصرف کالاها و خدمات فرهنگی است که تحصیلات یکی از اساسی‌ترین شاخص‌های آن است یا به معنای تصاحب کالاها و اطلاعات فرهنگی است که با معرف‌های مربوط به کتاب و کتاب‌خوانی، فیلم و سینما، تئاتر و موسیقی به متغیرهایی با پنج طیف خیلی کم، کم، تا اندازه‌ای، خیلی زیاد و زیاد سنجیده شده است. بر اساس مطالعات نظری این سرمایه در سه بعد سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته، عینیت یافته و نهادی قابل مطالعه است (ضیاء پور، 1389: 89). برای تعریف عملیاتی متغیر سرمایه فرهنگی از 20 شاخص در سه بعد سرمایه فرهنگی نهادی، عینیت یافته و تجسم‌یافته استفاده شده است.

سرمایه فرهنگی نهادی: از طریق 2 شاخص مدرک تحصیلی پدر و مادر سنجیده شده است.

سرمایه فرهنگی عینیت یافته: از طریق 11 شاخص میزان علاقه شما به جمع‌آوری اشیای عتیقه مثل تابلوی نقاشی و عکس چقدر است، شما ماهانه تا چه حد از موزه‌ها، گالری‌ها و نمایشگاه‌ها و فرهنگ‌سراها دیدن می‌کنید، در منزل چه تعداد آثار هنری از قبیل نقاشی، مجسمه و... دارید، کتاب‌های غیردرسی موجود در خانه شما چه تعداد است؟ و ... سنجیده شده است.

سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته: از طریق 7 شاخص شما تا چه حدی به زبان‌های خارجی مانند عربی، زبان انگلیسی، فرانسه و غیره تسلط دارید، شما روزانه تا چه حدی وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی می‌کنید، در صورتی که نظرتان با نظر کل گروه مخالف باشد تا چه میزان بر نظر خود اصرار و تأکید می‌کنید؟ و... سنجیده شده است.

یافته های پژوهش

یافته‌های توصیفی

سن پاسخ‌گویان بر مبنای حداقل سن 18 و حداکثر آن 23 بود. هم‌چنین، 3/20 درصد پاسخ‌گویان در رشته علوم اجتماعی، 8/69 درصد در رشته علوم تربیتی و 9/9 درصد در رشته ادبیات تحصیل می کردند. توزیع فراوانی پاسخ­گویان از نظر میزان تحصیلات والدین، 1/51 درصد پدران زیر دیپلم، 7/24 درصد دیپلم، 7/2 درصد فوق‌دیپلم، 7/13درصد کارشناسی و 7/7 درصد هم دارای تحصیلات‏ کارشناسی ارشد ‏‏‏‏و بالاتر بودند. هم‌چنین مطابق یافته‌های توصیفی 7/ 68 درصد مادران زیر دیپلم، 2/19 درصد دیپلم، 3/3 درصد فوق‌دیپلم، 9/4 درصد کارشناسی و 8/3 درصد هم دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر بودند.

جدول 2: میانگین، انحراف معیار، بیش­ترین و کم­ترین نمره آزمودنی‏ها در متغیر‏های مستقل و متغیر وابسته

شاخص

 متغیر

میانگین

انحراف معیار

کم­ترین

بیش­ترین

تعداد گویه

سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده

58/3

180/2

2

10

2

سرمایه فرهنگی عینیت یافته

92/25

571/5

15

38

11

سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته

47/19

635/3

10

29

7

سرمایه فرهنگی

97/48

752/8

33

77

20

مدیریت بدن

19/46

181/12

24

88

20

نگرش نسبت به آرایش

18/19

965/6

9

45

9

لوازم‌آرایشی- بهداشتی

11/15

162/4

5

25

5

کنترل وزن برای تناسب‌اندام

90/11

986/3

6

24

6

 

همان‌گونه که در جدول 2 ملاحظه می‌شود، میانگین سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده برابر 58/3 و انحراف معیار آن برابر 180/2 است که نشان‌دهنده‌ میزان پایینی از سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده در میان پاسخگویان است. میانگین سرمایه فرهنگی عینیت یافته برابر 92/25 و انحراف معیار آن برابر 571/5 می باشد که نشان‌دهنده‌ میزان متوسط سرمایه فرهنگی عینیت یافته در میان پاسخ­گویان است. همچنین میانگین سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته برابر47/19 و انحراف معیار آن برابر 635/3 می باشد که نشان‌دهنده‌ میزان متوسطی از سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته در میان پاسخ‌گویان است. میانگین سرمایه فرهنگی برابر 97/48 و انحراف معیار آن برابر 752/8 می باشد که نشان‌دهنده‌ میزان متوسطی از سرمایه فرهنگی در میان پاسخگویان است. همچنین میانگین مدیریت بدن برابر 19/46 و انحراف معیار آن برابر 181/12 می باشد که نشان‌دهنده‌ میزان پایین توجه به مدیریت بدن در میان پاسخ‌گویان است. میانگین متغیر نگرش نسبت به آرایش  برابر 18/19 و انحراف معیار آن برابر 965/6 می باشد که نشان‌دهنده‌ میزان پایین نگرش به آرایش در میان پاسخ‌گویان است. میانگین متغیر میزان استفاده از لوازم‌آرایشی ـ بهداشتی برابر 11/15 و انحراف معیار آن برابر 162/4 است که نشان می‌دهد پاسخ‌گویان در سطح پایینی از لوازم‌آرایشی ـ بهداشتی استفاده کرده­اند. همچنین میانگین کنترل وزن برای تناسب‌اندام برابر 90/11 و انحراف معیار آن برابر 238/3 است که نشان می‌دهد پاسخ‌گویان در سطح پایینی از شاخص‌های کنترل وزن برای تناسب‌اندام استفاده کرده­اند.

تحلیل استنباطی

فرضیه اول: بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

جدول 3: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای دو متغیر سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده و مدیریت بدن

متغیرها

نگرش نسبت به آرایش

لوازم‌آرایشی- بهداشتی

کنترل وزن برای تناسب‌اندام

مدیریت بدن

سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده

ضریب همبستگی

166/0

248/0

294/0

276/0

سطح معناداری

000/0

000/0

000/0

000/0

همان‌گونه که در جدول 3 ملاحظه می‌شود، ضریب همبستگی پیرسون برابر 276/0 و سطح معناداری برابر 000/0 شده است. از آنجا که سطح معناداری آزمون کم­تر از 05/0 شده، فرض صفر مبنی بر تصادفی بودن رابطه میان سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده و مدیریت بدن و معنی‌دار نبودن آن رد می‌شود و با توجه به مثبت بودن ضریب پیرسون مشخص می‌شود که هرچه پاسخگویان از میزان بالاتری از سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده برخوردار باشند، توجه به مدیریت بدن نیز در بین آن­ها افزایش می‌یابد و برعکس. همچنین ضریب همبستگی پیرسون برای هر دو متغیر نشان می‌دهد که شدت رابطه ضعیف است. درنهایت می‌توان نتیجه گرفت بین سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده و مدیریت بدن در سطح 99 درصد اطمینان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و این فرضیه مورد تأیید قرار می‌گیرد.

فرضیه دوم: بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

جدول 4: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای دو متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته و مدیریت بدن

متغیرها

نگرش نسبت به آرایش

لوازم‌آرایشی- بهداشتی

کنترل وزن برای تناسب‌اندام

مدیریت بدن

سرمایه فرهنگی عینیت یافته

ضریب همبستگی

252/0

383/0

185/0

336/0

سطح معناداری

000/0

000/0

000/0

000/0

 

همان‌گونه که در جدول 4 ملاحظه می‌شود، ضریب همبستگی پیرسون برابر 336/0 و سطح معناداری برابر 000/0 شده است. از آنجا که سطح معناداری آزمون کم­تر از 05/0 شده، فرض صفر مبنی بر تصادفی بودن رابطه‌ سرمایه فرهنگی عینیت یافته و مدیریت بدن و معنی‌دار نبودن آن رد می‌شود و با توجه به مثبت بودن ضریب پیرسون مشخص می‌شود که هرچه پاسخ­گویان از میزان بالاتری از سرمایه فرهنگی عینیت یافته برخوردار باشند، توجه به مدیریت بدن نیز در بین آن­ها افزایش می‌یابد و برعکس. همچنین ضریب همبستگی پیرسون برای هر دو متغیر نشان می‌دهد که شدت رابطه متوسط است. درنهایت می‌توان نتیجه گرفت بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و مدیریت بدن در سطح 99 درصد اطمینان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و این فرضیه مورد تأیید قرار می‌گیرد.

فرضیه سوم: بین سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

جدول 5: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای دو متغیر سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته و مدیریت بدن

متغیرها

نگرش نسبت به آرایش

لوازم‌آرایشی- بهداشتی

کنترل وزن برای تناسب‌اندام

مدیریت بدن

سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته

ضریب همبستگی

187/0

362/0

437/0

373/0

سطح معناداری

000/0

000/0

000/0

000/0

همان­گونه که در جدول 5 ملاحظه می‌شود، ضریب همبستگی پیرسون برابر 373/0 و سطح معناداری برابر 000/0 شده است. از آنجا که سطح معناداری آزمون کمتر از 05/0 شده، فرض صفر مبنی بر تصادفی بودن رابطه میان متغیرهای سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته و مدیریت بدن و معنی‌دار نبودن آن رد می‌شود و با توجه به مثبت بودن ضریب پیرسون مشخص می­شود که هرچه پاسخ­گویان از میزان بالاتری از سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته برخوردار باشند، توجه به مدیریت بدن نیز در بین آن­ها افزایش می‌یابد و برعکس. همچنین ضریب همبستگی پیرسون برای هردو متغیر نشان می‌دهد که شدت رابطه متوسط است. درنهایت می‌توان نتیجه گرفت بین سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته و متغیر مدیریت بدن در سطح 99 درصد اطمینان رابطه معنادار و مثبتی دارد و این فرضیه مورد تأیید قرار می‌گیرد.

فرضیه چهارم: بین ابعاد سرمایه فرهنگی (نهادینه، عینیت یافته و تجسم‌یافته) و مدیریت بدن رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.

جدول 6: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای دو متغیر سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن

متغیرها

نگرش نسبت به آرایش

لوازم‌آرایشی- بهداشتی

کنترل وزن برای تناسب‌اندام

مدیریت بدن

سرمایه فرهنگی

ضریب همبستگی

279/0

456/0

373/0

437/0

سطح معناداری

000/0

000/0

000/0

000/0

همان­گونه که در جدول 6 ملاحظه می‌شود، ضریب همبستگی پیرسون برابر 437/0 و سطح معناداری برابر 000/0 شده است. از آنجا که سطح معناداری آزمون کم­تر از 05/0 شده، فرض صفر مبنی بر تصادفی بودن رابطه میان متغیرهای سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن و معنی‌دار نبودن آن رد می‌شود و با توجه به مثبت بودن ضریب پیرسون مشخص می‌شود که هرچه پاسخ­گویان از میزان بالاتری از سرمایه فرهنگی برخوردار باشند، توجه به مدیریت بدن نیز در بین آن­ها افزایش می‌یابد و برعکس. همچنین ضریب همبستگی پیرسون برای هردو متغیر نشان می‌دهد که شدت رابطه متوسط است. درنهایت می‌توان نتیجه گرفت بین متغیر سرمایه فرهنگی و متغیر مدیریت بدن در سطح 99 درصد اطمینان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و این فرضیه مورد تأیید قرار می­گیرد.

جدول 7: نتایج حاصله از رگرسیون چند متغیره

شاخص­ها متغیرها

B

اشتباه استاندارد

Beta

مقدار t

سطح معناداری

مقدار ثابت

503/15

887/4

 

172/3

002/0

سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده

340/0

169/0

156/0

013/2

046/0

سرمایه فرهنگی عینیت یافته

929/0

250/0

277/0

722/3

000/0

سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته

056/1

250/0

189/0

700/2

008/0

نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون مدیریت بدن با متغیرهای سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده، سرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته، (به روش Enter) در جدول 7 نشان می­دهد که میزان F محاسبه شده معنی­دار است (p<0/01). همچنین بر اساس ضریب تعیین محاسبه شده حدود 208/0 از واریانس مربوط به متغیر مدیریت بدن با متغیرهای ارائه شده در مدل، توضیح داده می‌شود. این جدول میزان همبستگی بین متغیرهای مدل و مدیریت بدن را نیز نشان می‌دهد که طبق آن، سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده، سرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته معنادار بوده اند.  بنابراین اطلاعات تحلیل شده حاکی از اهمیت این سه بعد است.

مدل‌سازی معادله ساختاری

همان­طور که در شکل 1 مشاهده می‌شود میزان تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن 00/1 است که نشان دهنده رابطه مستقیم این دو متغیر است؛ یعنی افزایش میزان سرمایه فرهنگی باعث افزایش میزان متغیر مدیریت بدن در میان دانشجویان می‌شود.

22.-

44.

25.

 

46.

61.

46.

21.

.42

62.

67.

45.

39.

17.

 

E2

 

D2

 

E3

 

D3

 

E1

 

d1

 

وزن

 

بهداشت

نگرش

 

نهادینه شده

تجسم یافته

21.

38.

 

عینیت یافته

سرمایه فرهنگی

مدیریت بدن

1.00

 

 

 

 

شکل 1: مدل ساختاری سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن

 به‌طور کلی شاخص‌هایی که برای بررسی برازش مدل استفاده می‌شوند، سه دسته اند: برازش مطلق، برازش تطبیقی و برازش مقتصد. شاخص­هایی از نوع برازش مطلق نشان می‌دهند که تا چه میزان مدل فرضی پیشنهادی شبیه به مدل مشاهدات است. مقدار این دسته از شاخص­ها بر اساس ماتریس مانده‌ها، درجه آزادی و تعداد نمونه تعیین می‌شود و از آنجایی که این محاسبه بر اساس مقایسه مدل با مدل­های دیگر نیست به آن «برازش مطلق» می‌گویند. GFI از جمله شاخص‌های برازش مطلق هستند. شاخص­های برازش تطبیقی، نشان‌دهنده‌ موقعیت نسبی مدل بین بدترین برازش (صفر) و بهترین برازش (یک) هستند. آستانه پذیرش شاخص­های این گروه برای برازش خوب بالای 90/0 است. CFI, IFI, NFI ازجمله شاخص‌های تطبیقی هستند. شاخص­های برازش مقتصد، برای مقایسه مدل­های مختلف با پارامترهای متفاوت استفاده می‌شوند و مقدار آن­ها برای تصمیم‌گیری روی پذیرش یا رد کردن مدل به کار نمی‌رود و آستانه پذیرشی برای این منظور ندارند. CMIN/DF از جمله شاخص­های برازش گروه مقتصد است.

جدول 8: شاخص‌های برازش مدل

شاخص برازش

نام کامل

بازه‌ی قابل‌قبول

اندازه در مدل

نتیجه

GFI

Goodness-of-fit index

90/0 < قابل‌قبول

0/96

غیرقابل‌قبول

NFI

fit index normed

90/0 < قابل‌قبول

0/91

غیرقابل‌قبول

IFI

fit index incremental

90/0 < قابل‌قبول

0/93

قابل‌قبول

CFI

fit index comparative

90/0< قابل‌قبول

0/93

قابل‌قبول

CMIN/DF

Minimum discrepancy function by degrees of freedom divided

3 > خوب

5 > قابل‌قبول

508/3

قابل‌قبول

 

با توجه به نتایج جدول 8، شاخص­های برازش مدل نشان می‌دهند که مدل از برازش خوبی برخوردار است.

جدول 9: میزان ضرایب غیراستاندارد، استاندارد و آماره t در الگوی معادلات ساختاری

ردیف

مسیرهای اصلی

ضریب مسیر غیراستاندارد

ضریب مسیر استاندارد

 

T Statistic

1

سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن

92/2

00/1

579/3

 

 جدول 9 نشان می­دهد که مسیر اصلی یعنی سرمایه فرهنگی به مدیریت بدن میزان ضریب مسیر استاندارد 00/1 و قدر مطلق آماره T نیز بیشتر از عدد 96/1 است. به‌این‌ترتیب، این فرضیه یعنی رابطه سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن تأیید می‌شود.

 بر اساس این یافته می توان گفت که توجه به مقوله مدیریت بدن در بین دانشجویان از اهمیت عمده­ای برخوردار است. سرمایه فرهنگی سهم مهمی را در تبیین مدیریت بدن دارد و توجه به موقعیت سنی دانشجویان و جنسیت آن­ها (برای دختران) مهم است و اهتمام بسیاری را از سوی پژوهشگران اجتماعی و متصدیان اجرایی می‌طلبد.

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن پرداخته است که طی آن دانشجو معلمان دختر دانشگاه پردیس فرهنگیان همدان به‌عنوان مورد مطالعه در نظر گرفته شدند. یافته‏های پژوهش نشان می‏دهد که سرمایه فرهنگی و ابعاد آن یعنی سرمایه فرهنگی تجسم‌یافته، سرمایه فرهنگی عینیت یافته و سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده بر مدیریت بدن تأثیر دارند. با توجه به این‌که تأکید این تحقیق بر تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن بوده، نتایج مدل‌سازی معادلات ساختاری نیز تأثیر متغیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن را تأیید کرده است. به ‌عبارت‌ دیگر، می­توان گفت سرمایه فرهنگی به ‌عنوان پارامتری تأثیرگذار در رابطه با مدیریت بدن است؛ یعنی با افزایش میزان سرمایه فرهنگی در میان پاسخ­گویان، توجه به مدیریت بدن نیز در بین آن­ها افزایش می‌یابد و برعکس. با توجه به نظریه بوردیو، در تحلیل این نتیجه می‌توان گفت که هرکدام از سرمایه‌های فرد به‌ ویژه سرمایه‏ فرهنگی او بر نگرش وی نسبت به بدنش تأثیرگذار است. هم چنین وی معتقد است که وجوه مختلف رفتارهای مربوط به مدیریت ظاهر بر اساس حجم ترکیب سرمایه‌های مختلف صورت می‌پذیرد.

همچنین، این فرضیه بر اساس نظریه مـارتین که معتقد است ایده‌ها و گفتمان‏های مسلط در بسترهای اجتماعی و فرهنگی که فرد در آن زندگی می‏کند، در سـاخت تصورات بدنی او نقش مهمی دارند و تصورات افراد درباره‌ بدن و سلامتی و بیمـاری با تحلیل‌های فرهنگی تعیین می‏شود، قابل تبیین است. یافته‏های این تحقیق با پژوهش‌های داخلی نادریان جهرمی و پژوهان (1398)، عبدالحسینی و حقیقتیان (1396)، شعاع و نیازی (1395)، ابراهیم نژاد (1392)، گل‌بهاری (1391)، سلطانی و همکاران (1391) و ضیاء پور (1389) و پژوهش‌های خارجی فیتزسیمونز و باردون کان (2011) و گروث و دیگران (2009) همسوست. با توجه به این که در پژوهش حاضر، سرمایه فرهنگی سهم مهمی را در تبیین مدیریت بدن دارد و هم‌چنین لزوم توجه به موقعیت سنی دانشجویان و جنسیت آن­ها (برای دختران)، اهتمام ویژه پژوهشگران اجتماعی و متصدیان اجرایی ضرورت دارد.

آنچه امروزه بیش از پیش ضرورت دارد، این است که نهادها و سازمان‌های مختلف متصدی در عرصه فرهنگ، برنامه‌ریزی مناسبی برای استفاده افراد از سرمایه‌های فرهنگی ازجمله کتاب، روزنامه‌ها، مجله‌ها، فیلم‌ها، برگزاری نمایشگاه، سخنرانی‌ها و... داشته باشند تا در کارکرد آگاهی بخشی و دادن بصیرت لازم به افراد در مورد چگونگی مدیریت بدن آن‌ها تأثیر مثبتی بر جای بگذارد و از تأثیرهای منفی که می‌توانند بر چگونگی مدیریت بدن داشته باشند تا حد امکان اجتناب شود.

از آنجا که این پژوهش در شهر همدان و در بین دانشجو معلمان دختر پردیس فرهنگیان شهر همدان انجام‌شده، بنابراین نتایج آن تنها بر آنها قابلیت تعمیم دارد و نمی­توان آن را به‌کل کشور تعمیم داد. به علاوه، شمار پژوهش­هایی که به‌طور جداگانه به بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن پرداخته باشند، بسیار اندک بود و به همین دلیل انجام این پژوهش با دشواری همراه بوده است.

با توجه به این‌که روش این پژوهش از نوع کمی بود، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های بعد از روش کیفی استفاده شود.

 

  • منابع

    • آزاد ارمکی، تقی و چاوشیان، حسن. (1381). «بدن به‌مثابه‌ رسانه هویت». مجله جامعه‌شناسی ایران. دوره 4، شماره 4، صص 57-75.
    • اباذری، رزا. (1393). «بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن؛ مطالعه موردی زنان 18 تا 60 سال ساکن شهر ساری». پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، دانشکده علوم انسانی، گروه جامعه‌شناسی.
    • ابراهیمی، قربانعلی و عباس بهنوئی، گدنه. (1389). «سرمایه فرهنگی، مدیریت ظاهر و جوانان». فصلنامه زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان). دوره 8، شماره 3، صص 153 ـ 176.
    • ابراهیمی، قربانعلی و ضیاء پور، آرش. (1391). «بررسی جامعه‌شناختی تأثیر سرمایه‏ فرهنگی بر مدیریت بدن؛ مطالعه تجربی جوانان شهر گیلان غرب». جامعه‌شناسی کاربردی. سال 23، شماره‏ پیاپی (45)، شماره‏ 1، صص 125 ـ 148.
    • ابراهیمی نژاد، عاطفه. (1392). «بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با نوع آرایش زنان 25 تا 35 ساله شهر تهران؛ بررسی مقایسه‌ای مناطق 2 و 16». پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علم و فرهنگ، رشته مطالعات فرهنگی.
    • احمد نیا، شیرین. (1384). جامعه‌شناسی بدن و بدن زن (فصل زنان).  نوشین احمدی و پروانه اردلان. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
    • احمدی، عزت‌الله؛ عدلی پور، صمد؛ افشار، سیمین و بنیاد، لیلی. (1395). «تبیین جامعه‌شناختی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی در میان دختران و زنان شهر تبریز». پژوهش‌نامه زنان، سال 7، شماره‏ 1، صص29 ـ 50.
    • بقائی سرایی، علی و حق‌شناس، سمیه. (1395). «تأثیر سرمایه اجتماعی و فرهنگی در مواجهه زنان با رفتارهای غیراخلاقی». پژوهش‌نامه زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال 7، شماره 1، صص73 ـ 97.
    • بوردیو، پی یر. (1389). شکل‌های سرمایه، سرمایه اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه. کیان تاج‌بخش. تهران: انتشارات شیرازه

    بی‌نام (1397). «کدام کشورها بیش­ترین جراحی زیبایی را انجام می‌دهند؟» اخبار مشرق، 07/12/1397 . https://www.mashreghnews.ir/news

    • حیدر خانی، هابیل؛ حاجی آقایی، لیلا و رحمانی، غلام عباس. (1392). «رابطه‏ ابعاد سرمایه‏ فرهنگی و مدیریت بدن در زنان». فصلنامه زن و فرهنگ. سال 4، شماره 18، صص55 ـ 70.
    • خواجه‌نوری، بیژن؛ روحانی، علی و هاشمی، سمیه. (1390). «سبک زندگی و مدیریت بدن». فصلنامه علمی ـ پژوهشی جامعه‌شناسی زنان. سال 2، شماره‏ 4،صص 21 ـ 48.
    • جعفری، فاطمه. (1395). «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت بدن (مورد مطالعه: زنان 15ـ45 ساله ساکن شهر نورآباد ممسنی)». پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه یاسوج، گروه جامعه‌شناسی.
    • جمالی، رامین. (1396). «چرا جراحی‌های زیبایی در ایران طرفداران زیادی دارد؟» سایت سلامت نیوز. 21/09/ 1396. http://www.salamatnews.com/news/
    • سفیری، خدیجه و گل‌بهاری، ندا. (1392). «رابطه‏ بین سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن در بین زنان و مردان 20 تا 59 سال ساکن تهران». مطالعات جامعه‌شناختی. دوره 20، شماره 1، صص 39 ـ 65.
    • سلطانی بهرام؛ محمدباقر علیزاده، سعید و کوهی، کمال. (1391). «ارتباط سرمایه فرهنگی با مدیریت بدن در میان دانشجویان دانشگاه تبریز». فصلنامه رفاه اجتماعی. سال 12، شماره 47، صص181ـ 205.
    • شارع پور، محمود؛ متولیان، صباح و رازقی مله، هادی. (1396). «بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مشارکت شهری (مطالعه موردی: شهروندان شهر ساری)». مجله مدیریت فرهنگی. سال 11، شماره 38، صص 29 ـ 46.
    • شعاع، صدیقه و نیازی، محسن. (1395). «فرا تحلیلی بر ارتباط سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن». فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران. دوره 9، شماره‏ 1، صص 61 ـ 88.
    • صادقی فسائی، سهیلا؛ فاضل، رضا و رضایی، حسین. (1395). «بررسی جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن زنان متولد دهه‏ 60 (مطالعه کیفی زنان شهر همدان)». فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی ـ فرهنگی، دوره‏ 5، شماره 1، صص 37 ـ 61.
    • ضیاء پور، آرش. (1389). «بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر مدیریت بدن جوانان(مطالعه موردی: جوانان شهر گیلان غرب)». پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه مازندران، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی.
    • عباس زاده، محمد؛ اقدسی، فرانک؛ کوهی، کمال و سعادتی، موسی. (1392). «تأثیر سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سلامت روانی بر مدیریت بدن در بین زنان شهر تبریز». مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد. سال 10، شماره 2، صص 197ـ 223.
    • عبدالحسینی، اشرف و حقیقتیان، منصور. (1396). «عوامل اجتماعی مؤثر بر مدیریت بدن در نوجوانان و جوانان دختر و پسر شهر اصفهان». فصلنامه رفاه اجتماعی. دوره 16، سال 7، شماره 67، صص233-271.
    • کوهی، کمال. (1390). «تبیین جامعه‌شناختی مدیریت بدن در میان زنان شهر تبریز». پایان‌نامه دکتری، دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه علوم اجتماعی.
    • گل‌بهاری، ندا. (1391). «بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن». پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهراء (س)، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد.
    • فرجی، لیلا و فعلی، جواد. (1389). «بررسی تأثیر سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی بر میزان مشارکت زنان در سازمان‌های غیردولتی (NGOS)». برنامه‌ریزی رفاه و توسعه اجتماعی. دوره 2، شماره 4، صص 167 ـ 197.
    • قاسمی، یار محمد و نامدار جویمی، احسان. (1393). «بررسی رابطه سرمایه‏ فرهنگی و سرمایه‏ نمادین (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه دولتی ایلام)». فرهنگ ایلام. دوره 15، شماره 45 و 44، صص 7 ـ 21.
    • موسوی زاده، سید مهدی و دیگران. (1388). «ارزیابی گرایش و انگیزه­های بیماران زن در جراحی­های زیبایی». مجله پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی. سال 14، شماره 72،صص 318-323.
    • نادریان جهرمی، مسعود و پژوهان، فاطمه. (1398). «تحلیل جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مدیریت بدن (مطالعه موردی: جوانان 16-18 ساله‌ شهر اصفهان)». پژوهش‌های راهبردی مسائل اجتماعی ایران. شماره پیایی 27، شماره 4،صص 1-16.
    • نیازی، محسن و کارکنان نصرآبادی، محمد. (1386). «تبیین جامعه‌شناختی سرمایه فرهنگی خانواده با هویت اجتماعی جوانان». فصلنامه مطالعات ملی. سال 8، شماره 31،صص 55-80.
    • نیازی، محسن؛ سعادتی، موسی؛ منتظری خوش، حسن و حاتمی، رقیه. (1394). «بررسی تأثیر سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در بروز رفتارهای پرخطر(موردمطالعه: جوانان شهر تبریز)». فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی. شماره 42، صص1 ـ 30.
    • Bourdieo, P (1992). An Invitation to reflexive sociology. University of Chicago press and polity press.
    • Bourdieu, P. (1986). The forms of capital in handbook of theory and research for the sociology of education. J.G. Richardson (ed). New York: Greenwood Press, 241-258.
    • Cockerham, William, C. (2001). The Blackwell Companion to Medical Sociology. Oxford: Blackwell Publishers.
    • Fitzsimmons, E. & Bardone-Cone, M. A. (2011) “Downward Spirals of Body Surveillance and Weight/Shape Concern among African American and Caucasian College Women”.
    • M. V, Fagt. S, Stockmarr. A, Matthiessen. J & Biltoft-Jensen, A. (2009). “Dimensions of Socioeconomic position toBody Mass index and Obesity Danish Woman and Men”. Scandinavian Journal of Public Health, Vol37, 418-426.